طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

32
http://www.binesheno.com اله: ق م وان ن ع) ت ی در سا ش سر پ د ن چ ه! ب خ س ا پ( ! اع ج ت ار ان, وف ط ده: نس ی و ن وی ض ی ر ض ت ر م: خ ت ار پ09/06/1387 ی ل ن م ی ا ش سر پ د ن چ ه! ب خ س ا پ م؟ ن ک ی م ده ن ی ی ک ن ن رو کت ل ر ا ش ی ه! م و ب ن ک ی م ی اپ د چ ! دپ ج ت م را ی ها! اپ ن ک و لاپ ا ق م را چارد؟ د ال پ_ و س ه! ب خ س ا پ ش خ! ت» و ن ش ن نd ن« ت ی سا را چ م؟ ن ک کاری م ه م ن س ی وا نi ن! پ ر چ روه و گ، ان رپ! چn خo ی ه ا! را پ چ؟- ی داده ام س ای مدر فv ا! اپ ن ک ه! روح ب ش م ی خ س ا ی که پ ل م در چا ه ی د م ی! واپ! ج روش س ر کت ر د ت خ ا راپ ها ظ ه ا! را ب چ ر. گ پ د ش سر پ د ن چ و ه! م و داوری را ب, ه د! پ, س ا م پ هال ل چ ، در ن خ, س ی م م ع د روپ, ک ور در ی, ک ه,ای م,د سر پ م,ه ه ه! م ب, ه وا , ج ی م رم، ت, ح م دگان ن,i کن سر پ ه ! ار اچ, ا! پ,( ارم رم واگد حت م! ب ط ا ج م20/5/1387 :)

Upload: hamid

Post on 27-Jul-2015

96 views

Category:

Documents


11 download

DESCRIPTION

طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایتنویسنده: مرتضی رضویhttp://www.binesheno.com/index1.php

TRANSCRIPT

Page 1: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

http://www.binesheno.com

طوفان ارتجاع )پاسخ به چند پرسش در سایت(عنوان مقاله:

مرتضی رضوینویسنده:

09/06/1387 تاریخ:

پاسخ به چند پرسش ایمیلی

چرا مقاالت و کتاب هایم را تجدید چاپ نمی کنم و به نشر الکترونیکی بسنده می کنم؟

چرا سایت »بینش نو« بخش پاسخ به سؤال ندارد؟

چرا با هیچ جریان، گروه و حزب نتوانستم همکاری کنم؟

چرا به اظهارات اخیر دکتر سروش جواب نمی دهم در حالی که پاس:خی مش:روح ب:ه کت:اب آق:ای مدرس:ی

داده ام -؟

و چند پرسش دیگر.

با اجازه پرسش کنندگان محترم، می خواهم به همه پرسش ه::ای م::ذکور در ی::ک رون::د عم::ومی س::خن، در

(: 20/5/1387خالل هم پاسخ بدهم و داوری را به مخاطب محترم واگذارم )

حلقات و جلسات مباحثه ای ما نیز مانند هر چیز دیگر ویژگی های مثبت و منفی دارد؛ صمیمانه می خ::واهم

در این باره صحبت کنم: در گذشته خیلی دوست داشتم نوشته هایم چاپ و نشر شود )و هر نویسنده چ::نین

است( و از کم لطفی ناشران در زحمت بودم، بگو مگوی نویس::ندگان و ناش::ران در ه::ر جامع::ه ای ب::وده و

هست اینان خود را مظلوم و آنان خود را معذور می دانند.

cا مسئله در کشور ما از یک جهت بغرنج تر شده است: از ده::ۀhعلمی20ام cشمس::ی ی::ک ح::رکت »اندیش::ۀ

دینی« یا بگوئیم »اندیشۀc دینی علمی« آغاز شده بود؛ افرادی حوزوی و ن::یز تع::دادی از دانش::گاهیان موت::ور

l علمی و تحقیقی داشتند و برخی دیگ::ر این حرکت را روشن کرده بودند؛ برخی از این افراد شخصیت صرفا

چاشنی سیاسی نیز داشتند که نویسندگان روحانی نشریه »مکتب تشیع« و ن::یز مهن::دس مه::دی بازرگ::ان از

گروه دوم بودند. گرچه آثار به جای مان::ده ح::رکت م::ذکور ام::روز جل::وه مهمی نداش::ته باش::د ام::ا در زم::ان

خودشان بس مهم و به اصطالح حیات بخش بودند.

این ح::رکت روز ب::ه روز کیفیت و کمیت بالن::ده ای را در ط::ول س::ه و نیم ده::ه طی می ک::رد، ت::ا ح::دhی ک::ه

توانست در جهان سکوالر )که دین داری به مثابۀc ننگ بود( اسالم و تش::یع را ب:ه عن::وان ی:ک مکتب علمی در

Page 2: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

ابعاد مختل::ف اجتم:اعی در ذهن اک:ثریت م:ردم ای:ران، ج:ای ده:د. و بی تردی:د عام:ل اص:لی زمین::ۀc انقالب

اسالمی، همین حرکت بود و همین طور عامل اصلی پیروز کنندۀc آن.

حتی اگر به قول جامعه شناسان از دیدگاه جبرهای اجتماعی بگوئیم: »انباشت سکوالریسم در ش::کم جه::ان

l می بایست منفجر می شد و جامعه جهانی از نو متوجه دین و l و قهرا مدرنیسم به حدhی رسیده بود که طبعا

دین داری می گشت« که امروز چنین شده و همه جامعه ها هرکدام ب::ه س::وی دین خ::ود روی آورده اس::ت؛

حتی محور سیاست ها، بل محور جنگ ها، دین است، باز باید گفت نقطۀc انفج::ار این انباش::تگی، کش::ور م::ا

بود و روند تاریخ این قرعه را به نام جامعۀc ایران زد. چرا و به چه علت؟!؟.

که امروز برای اکثریت دست اندرکاران علوم انسانی بیش تر ش::ناخته[1]1اصالت جوهرۀc مکتب تشیع والیتی

شده است )گرچه چندان اعترافی ب::ه آن نمی کنن::د( و کاره::ای علمی محقق::ان ش::یعه )ب::ه وی::ژه در بی::ان و

توضیح این اصل بزرگ که »هر دین، مسیحیت نیست که با محکوم شدن کلیسا همه ادیان محکوم شوند«،

کاری که به راستی بس عظیم و بس سنگین بود. زیرا روند اجتماعی مدرنیته بی رحمان::ه ه::ر دین و م::ذهب

را از جمله مکتب ما را در زیر چرخ های خود می کوبید تا جائی که نماز خواندن برای اف::راد تحص::یل ک::رده

ننگ بود، جهانیان باور کرده بودند که هرگز بشریت تا ابد ب::ه س::وی دین ب::ر نخواه::د گش::ت و ب::ه

اصطالح ته مانده ادیان نیز از بین خواهد رفت.( دو عامل بودند که قرعه را به نام ایران کردند.

cتا پیروزی انقالب توانست بگوید: اسالم مسیحیت نیس::ت و مس::جد کلیس::ا نیس::ت20حرکت مذکور از دهۀ

l علمی و همیشه زنده است.[2]2مکتب تشیع یک مکتب کامال

متأسفانه پس از پیروزی، با یک آفت مهلک رو به روشدیم )همان طور ک:ه ه:ر چ:یز خ:وب و زیب:ا ن:یز آف:تی

l »دین l و عمال دارد( گروهی که در برابر حرکت حی::ات بخش م::ذکور، خ::ود را عقب مان::ده می دیدن::د، رس::ما

علمی« را محکوم کردند در کتاب و مقاالت شان به شدت به ت:رویج »دین غ:یر علمی« و »دین احساس:ی«

پرداختند. اروپائیان پیش تر همه جا تبلیغ کرده بودند که دین یک ام::ر علمی نیس::ت، این::ک جامع::ه جه::انی ب::ا

l l و عمال انفجار انقالب اسالمی در جهت علمی بودن دین قرار گرفته. امhا شگفتا در خود جامعه انقالبی رسما

نوشتند که »دین علمی محکوم و مردود است« عین همین عبارت و عین همین لفظ.

پیش تر غربیان با به رخ کشیدن علوم تجربی دین را غیر علمی معرفی می کردند، اینک اینان ب:ا ارتج:اع ب:ه

تخیالت یونانی و بودائی دین را غیر علمی کردند.

هر انقالب در عرصۀc پس از پیروزی دچار آفت می شود و در طول تاریخ چنین بوده است ام::ا انقالب م::ا ب::ا

خطرناک ترین آفت مواجه گشت: آن استاد بزرگ ما در دانشگاه و دیگری در حوزه شروع کردند به دوی:دن،

12

Page 3: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

دویدن به ارتجاع، هنوز هم می دوند که به شیخ عطار یا به بایزید، یا به جنید و ی::ا ب::ه مول::وی برس::ند. یع::نی

l در درون انقالب یک نهضت ارتجاعی هفت و هشت قرنی و بیش تر. دقیقا

در ضمیرهای ناخودآگاه مردم دو عامل به تسریع گرایش به دین غیر علمی کمک می کرد:

سال پیش ظهور کرده اند، عده ای نا خودآگاه گمان کردند که1400نظر به این که قرآن و اهل بیت)ع( در

روش ارتجاعی شان عین حقیقت است غافل از این که اگر قرآن و اهل بیت)ع( در قرون پیش ظهور کرده

اند سخن و کالم شان همیشه جاوید، نو، تازه و سازنده است و ما نبای:د این دو را ب:ا هم اش:تباه ک:نیم و ب:ه

جای رشد و تعالی، کهنه پرست شویم. کار و رفتار براساس ضمیر نا خودآگ::اه ب::رای همگ::ان عیب و ب::رای

اهل علم و دانش، ناقض علم و دانش است.

کسی نمی تواند انکار کند که این انقالب، یک انقالب مکتبی است. و کسی نمی تواند انکار کند که اشخاصی

مانند شیخ عطار، جنید، بایزید، مولوی و... هرمنوتیست )به معنی مطلق( و پلورئالیست و نیز لیبرالیس::ت و

غیر مکتبی هستند. و بدیهی است اگر کسی پی::دا ش::ود و اف::راد م::ذکور را مکت::بی بدان::د بی تردی::د ب::وئی از

اندیشه علمی نبرده است گرچه عنوان دکتر، دانشمند و یا ... را یدک بکشد و یا ب::ه تفس::یر ق::رآن و ح::دیث

بپردازد.

از خصایل هر انقالب است که پس از پیروزی، همه افراد جامعه گوش و حتی دهان شان را باز می کنند ک::ه

به زودی و به سرعت تغذیه فکری شوند، تشنگی شدید و ش::تاب در این تغذی::ه فک::ری، زمین::ه را در جامع::ه

برای پذیرش هر تبیین و توضیح فکری آماده می کند که هیچ سخنی بی مخ::اطب و هیچ ک::االئی بی مش::تری

نمی ماند.

در این میان آن کاالی فکری و فرهنگی بیش تر مشتری می یابد ک:ه م:رز می::ان ع:وام و دانش::مند را از بین

بردارد، عوام و دانشمند بتوانند به طور مشترک به آن عمل کنند و حرکت ارتج::اعی این عنص::ر را داش::ت و

به سرعت پیش می رفت. هر بی سوادی معجزه می ک::رد، ک::اهن ه::ا ق::دیس ش::ده و س::مبل اعال و الگ::وی

مشخص جامعه شدند. شهرت کاهنان مثل فالنقلی فالنی و مرتاضانی مثل فالنعلی فالنی، همه جا را گرفت

و »الک:اهن ک:افر« از اص:ول ش:ناخته ش:ده مکتب[3]3غافل از این که کهانت از گناهان کبیره و در ردیف شرک،

تشیع است و در هر متن حدیثی و فقهی به طور مشروح در نکوهش شدید آن بحث شده است.

عده ای در کهانت مسابقه گذاشتند کهانت مانند سیل سهمگین به همه جا از جمله دانش::گاه و ح::وزه حمل::ه

برد. به حدی که مکتب و فلسفه اهل بیت)ع( را کنار گذاشتیم و به دیگران پرداخ::تیم در می::ان فلس::فه ه::ای

س:اله یون:انی گرفت:ار ش:دیم انتزاع:ات2300دیگران نیز بد را گذاشته به بدترین مشغول شدیم به ارتج:اع

l ذهنی را فلسفه نامیدیم. صرفا

3

Page 4: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

ته::اجم غ::یر علمی و ض::د عقلی چن::ان س::یل آس::ا و س::همگین و در عین ح::ال س::ترگ پیش می رفت ک::ه

l شکست خوردند؛ یک انتقاد کوچ::ک از ش::یخ عط::ار ی::ا طرفداران مکتب و مکتبی اندیشان در برهه ای رسما

مولوی و امثال شان کافی بود که منتقد به تحجر و بی دانشی محکوم حتی سزاوار مجازات ش::ناخته ش::ود.

l آزاد و می رفت ک::ه ب::ه در مقابل به زیر سؤال بردن معصومین و انتقاد از اصول و فروع مسلم دین، ک::امال

یک سنت جاریه تبدیل شود و تا حدودی نیز شد.

چنان در عشق افالطون و ارسطو مشعوف شده بودند که وقتی کسی در جلسه ای از دانش::جویان و طلب::ه

ها گفت »افالطون و ارسطو همجنس بازی را نه تنها جایز بل ک:ه ب:رای جامع:ه بش:ری الزم و ض:روری می

دانند« چنان واکنش نشان دادند گوئی بر یک پیامبر معصوم توهین شده است. این::ان ب::ه ح::دی ک::ور کوران::ه

سرعت گرفته بودند که حتی نگاهی ب:ه آث:ار افالط:ون مانن:د »جمه:وریت« نک:رده ان:د ت:ا نص ص:ریح ل::زوم

همجنس بازی را در آن ببینند.

حضرات شکل مار می کش::یدند و عوامفریبان::ه از ت::ودۀc م::ردمی تأیی::د می گرفتن::د ک::ه بلی م::ار این اس::ت.

دانشجو و طلبه جوان را منحرف می کردند.

رشد و پیش رفت حدود چهار دهه ای »دین علمی« به بن بست کشیده ش::د ک::ه هن::وز هم آث::ار ش::وم »دین

غیر علمی« جان علمی جامعه را رنج می دهد گ:اهی در اعالمی:ۀc هم:ایش ه:ا، فراخ:وانی ه:ا، عب:ارت »علم

دینی« به میان می آید گوئی یک »علم مطلق« داریم و یک »علم مقید به قید دین«.

و دژم تر این که هرگ::ز روش::ن نمی کنن::د نس::بت می::ان این دو علم تن::اقض اس::ت؟ اعم و اخص اس::ت؟ ی::ا

چیست؟ در حالی که منطق قرآن و اهل بیت)ع( نه علم را خارج از دین می بیند و نه دین را خ::ارج از علم،

جی در این بین هست در فهم م::ا انس::ان ه::ا از علم و دین hعلم و دین را مساوی همدیگر می داند و اگر تدر

است نه در تعدhد و گوناگونی ماهیت علم.

�خرای همان جدائی دین از علم است که در غرب ترویج ش::د و این::ک آن::ان از آن این گونه اندیشیدن عبارت ا

بر می گردند لیکن ما آن را در اعالمیه می آوریم.

با وجود آن همه خفقان که جریان ضد علمی بر علیه علمی اندیشان ایج::اد ک::رده ب::ود، اف::رادی از فرزن::دان

مکتب در میان طوفان کهانت ها، یونان گری ها و بودائی گری ها، خود را نباخته به وظیف::ه وج::دانی خ::ود و

حم::ایت از مکتب برخاس::تند ب::ا دس::ت خ::الی و ب::دون امکان::ات، قلم برداش::ته و ب::ر علی::ه این هرمنوتیس::م،

پلورئالیسم و لیبرالیسم دینی، نوشتند، نشر کردند، تدریس کردند اهانت ها و اتهامات را به جان پذیرفتند هر

نوع خطر را پذیرفتند از مطرود بودن و از منفور شدن نترسیدند با آن طوفان خفه کننده و خطرناک مبارزه

علمی، استداللی و عقلی کردند تا حدودی توانستند ج::و خفق::ان و س::یل ارتج::اع گ::رائی را کن::ترل کنن::د ام::ا

Page 5: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

هنوزهم برخی ها می دوند و به سرعت نیز می دون::د ک::ه ب::ه عط::ار برس::ند و ش::اگردان ش::ان را ن::یز ح::تی

االمکان به آن مقام برسانند. یاللعجب )!!!(.

دو عامل دیگر زمینه را برای موفقیت، بیش تر آماده کرد:

نهضت منفی� »دین خرافی«، آن قدر به خرافات و به دین غ::یر علمی رواج داد، ت::ا زم::انی گفت::ه ش::د ح::دود

هیفده امام زمان دروغین در زندان داریم. خرافات و کهانت به حدی در بطن جامعه انباشته شد که مبلغ::ان

و مروجان� »دین احساسی« )که گاهی در دانشگاه و حوزه جا خوش کرده و ب::ه آن می پرداختن::د( را رس::وا

کرد.

کار به جائی رسید که افرادی معروف و نامی که در داخل و یا خارج به شرح و بی::ان دین غ::یر علمی و غ::یر

علمی کردن دین مشغول بودند با تمسک به منابع و شخص:یت ه:ای دین غ::یر علمی، مانن::د عط::ار، مول::وی،

l آقای سروش با همین تمسکات، همۀc آن اتهامات سخیف را که ارسطو و... به اساس دین هجوم کردند مثال

بت پرستان قریش بر پیامبر اکرم)ص( زده بودند از نو تکرار ک:رد و رس:ول خ:دا)ص( را خط:ا ک:ار، و)نع:وذ

بالله( جاهل تر از عمر، شاعر، مفتری ای که س:خنان خ:ود را ب:ر خداون:د اف:ترا بس::ته و ق:رآن را کالم خ:دا

نامیده، و حتی مجنون از نوع جنون مرتاضان، معرفی کرد.

این گونه پیش آمد ها که نتیجه رواج دین احساسی و دین غیر علمی بود ماهیت آن نهضت منفی و سهمگین

را نشان داد.

چرا باید آیه الله سبحانی یا آیه الله مکارم به تلبیسات آقای سروش جواب دهن:د، چ:را آن:ان ک:ه آن طوف:ان

بنیان برانداز ارتجاعی را راه انداخته؛ عطار، مولوی، ارسطو و... را ب::ه مق::امی ب::االتر از ام::ام ص::ادق)ع( و

باالتر از پیامبر)ص( برده بودند به آقای سروش پاسخ نمی دهند!؟! چرا؟ برای این که حرفی ندارند، پاسخی

ندارند، سروش با اصول و مبانی خود اینان، به انکار وحی و نبوت پرداخته است با منط::ق خ::ود این::ان، و ب::ا

دالیل و استدالالت خود اینان به آن منکرات و سخنان لبیس پرداخت::ه اس::ت. ح::رفی ندارن::د، س::خنی ندارن::د

مبانی سروش مبانی خودشان است با سروش، همراه، همماهیت و همگون هستند. اگر چنین نیستند لط::ف

کنند پاسخی به سروش بدهند، تا فرق مبنائی میان ایشان با مبانی سروش روشن شود.

سران نهضت ارتجاعی تا جائی عطار، مولوی و امثال یونان زده و هندوئی زدۀc ش::ان را، ب::اال بردن::د ک::ه ه::ر

کدام از آنان را به مقام »حجhت« رسانیدند، خودشان حجت و سخنان پلورئالیستی شان نیز حجت شد باالتر

از حجج الهی و معصومین، اینک آقای سروش به همان »حجت ها« تمسک کرده و به انکار وحی، نبوت و به

انهدام دین می پردازد. اگر اینان چیزی در ردh سخنان سروش بنویسند او در پاسخ خواهد نوشت: شما چرا؟

شما که از خودمان هستید. آنگاه مبانی و ادلhه خود را برای آن دین ستیزی، از متن آثار و کتب خود حضرات

برای شان خواهد شمرد.

Page 6: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

بنا بر توضیحات مشروح باال، بنده منشأ و مب::انی و اص::ول افک::اری مانن::د افک::ار دک::تر س::روش را ب::ه ط::ور

مستدل در همه نوشته هایم رد کرده ام و دیگر نیازی به بحث فرعی نیست.

روی کرد عظیم جهانی:

روی کرد عظیم جهانی به سوی معنویات و ادیان، که در عمل با انقالب ما شروع شده اس::ت م::وجب ش::ده

که مشتریان عرفان سرخپوستی، عرفان اروپائی، مرتاض::ی گ::ری هن::دی- »اش::و« ه::ا »مدیتیش::ن« ه::ا، ب::ه

شدت افزایش یابند و بازار درون گرائی غیر دینی گرم شود.

l و بطور روشن برای تغذیه حس معنویت خواهی خود فورمول »مسیحیت + عرفان های غیر اروپائیان دقیقا

دینی« را برگزیدند زیرا مسیحیتی که نتوانست در شانزده قرن پیش )پایان قرون وسطی و آغاز رنس::انس(

پاسخگوی نیاز بشر باشد امروز به هیچ وجه توان اقناء معنویت خواهی انسان را نخواه::د داش::ت. بن::ابر این

اگر غربیان به عرفان های گوناگون روی آورده اند راهی غیر از آن ندارند و با این روند همیشه علم شان از

دین شان جدا خواهد بود، انسان دین دار غربی، ماهیت و شخصیت دوگان::ه خواه::د داش::ت دینش خ::رافی و

کهانتی، علمش استداللی خواهد بود که چنین دوگانگی در شخصیت، بدتر از بی دینی مدرنیته است.

l در رون::د عملی در جامعه ما نیز کور دینی غیر علمی )دین مونتاژی از یونان باس::تان و ب::ودائیت کهن( دقیق::ا

خود اعالم می دارد که اسالم و مکتب تشیع نیز مانند مسیحیت، قادر به تامین معنویت جوئی و دین خ::واهی

جامعه نیست و باید از افکار بودائی و یونانی استفاده کرد. آن هم نه استفاده جنبی بل اص::ل و اس::اس دین

را بر مرتاضی گری و انتزاعات ذهنی یونانی بنیان نهاد.

راه آن مسیحی که دینش را با وام گیری از عرف:ان سرخپوس:تی و امث::الش تکمی::ل می کن::د، بی تردی:د راه

احمقانه ای است گرچه پوینده آن راه، میلیون ها شخص باشند. و همین طور راه آن مسلمان، ی::ا آن ش::یعه

که به وام گیری مشغول است.

احمقانه از این جهت: اگر دینش یک دین الهی و تحریف نشده است پس باید چنین دینی کام::ل و بی نی::از از

وام گیری باشد و اگر بی نیاز نیست البد یا الهی نیست و یا تحریف شده است.

درباره غربیان که انواع کهانت ها را عرفان نامیده و به آن می گروند باید گفت به طور آگاهانه و نا آگ::اه ب::ه

این واقعیت رسیده اند که دین شان ناقص و نا کافی و فاقد توان اقناء معنویت جوئی و دین خ::واهی جدی::د،

l در تناقض فکری و تناقض شخصیتی ب::ه س::ر می برن::د هم دین است. اما مروجان کهانت در جامعه ما دقیقا

شان را کامل و هم به کهانت اسفاری می پردازند.

موضوع مهم این که: اگر روی کرد عظیم جهانی به دین را در همه جای جهان »معنویت ج::وئی« بن::امیم، در

جامعه ما نام این روی کرد فقط »معنویت جوئی« نیست. یک دین خواهی همه بعدی اس:ت م:دیریت دی:نی،

Page 7: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

سیاست دینی، اقتصاد دینی، حقوق فردی و اجتماعی و حقوق بین المللی دینی، حتی »حقوق جنگ« دینی تا

اخالق دینی، تربیت دینی و حتی هنر دینی.

کدام شخص است که سالم بوده و دچار بیماری فکری نباشد و ادعا کن:د ک:ه انقالب م:ا فق:ط ی:ک معن:ویت

خواهی بود و بس. غرب زدگان در داخل و خارج، همیشه و به طور مرتب و جدی می کوش::ند این بینش ب::ر

خاسته از بیماری فکری خودشان را به مردم ما القاء کنند؛ عرصه اینترنت، کتاب ها، مقاله ها و چاپ و نشر

داخلی را پر از این القائات میکروبین و سمh آلود کرده اند.

تشیع یک اصل اساسی و شناخته شده و اعالم شده دارد که: »جامعه بشری در طول قرن ها ب::ه ه::ر راهی

خواهد رفت پایان همه آن راه ها را سراب خواهد ی:افت، آن گ:اه ب:ه تش:یع والی:تی ب:از خواه:د گش:ت و ب:ر

اساس آن جامعه واحد جهانی- دهکده جهانی- را بنیان خواهد نهاد«. من نمی گ::ویم همگ::ان و ه::ر کس بای::د

این اصل را بپذیرد. می گویم هر کس این اصل را نپذیرد تشیع را نپذیرفته و آن را از اساس رد کرده است.

درون گرائی در هر دو نوعش- یعنی خواه انتزاعیات و ذهن گرائی یون::ان باش::د و خ::واه مرتاض::ی ش::رقی و

سال است جری::ان مرتاض::ی گ::ری ش::رقی را، س::اده1000سرخپوستی- چه ربطی به تشیع دارد؟ بیش از

لوحانه یا غرض ورزانه به درون اسالم سپس به درون تشیع کشیده اند و می کشند. و جریان دیگر باز ساده

لوحانه یا غرض ورزانه انتزاع گرائی و ذهن گرائی )آن هم ان::تزاع گ::رائی و ذهن گ::رائی ک::ه در هم::ه ج::ایش

متکی به »فرض« و ذهنیات است نه عقلیات( یونانی را به درون تشیع کشانیده و می کشند اما هنوز هم که

هنوز است وجدان فطری و وجدان اندیشه ای همگان بیگانگی تشیع با آن ها را درک و لمس می کند. ح::تی

اساتید این دو جریان و سردمداران شان در طول این همه قرن، خود یک نگ::رانی و تردی::د ج::ان س::وز را در

درون خود احساس کرده اند و می کنند؛ همیشه در حال تدافع )تدافع درونی و ظاهری( به س::ر ب::رده ان::د و

می برند.

در این چند سال اخیر که از طوفان نهضت ارتجاعی کاسته شده و خیلی از بت ها شکسته شده ان:د، اس:تاد

l به حقیقت پی برده است اما ب::ه دلی::ل این محترم ما به شدت دچار تضاد درونی و ظاهری شده است کامال

که تا به حد افراط در این راه پیش رفته و سال ها ب:ه آن تف:اخر ک:رده اس:ت، منفعالن::ه )و ب:ا انگ::یزه ه:ای

درونی( می کوشد که مرتاضی گری و یونانی گری وام گرفت::ه را در ق::الب تکام::ل عل::وم تش::یع ج::ای ده::د:

l تکرار می کند که: این راه ما هم::ان راه مکرر و در همه جا، کالس ها و محفل ها، تکرار می کند و مشروحا

خودی است که از آغاز و پس از غیبت کبری بوده، هم::ان ط::ور ک::ه »استص::حاب« فق::ط ی::ک ح::دیث اس::ت

حدیث: »ال تنقض الیقین بالشک« و ما در طول قرن ها آن را به یک علم ب::زرگ تب::دیل ک::رده ایم، کت::اب ه::ا

درباره آن نوشته ایم، در اصول عقاید و دین شناسی )و به قول من: در هستی شناسی( نیز کار کرده و این

راه را کامل کرده ایم.

Page 8: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

می خواهد با این بیان یونانی و مرتاضی بودن راه شان را از بن و بیخ انکار کند. البته انک::ار وج::ود خورش::ید

از این آسان تر است.

l باید گفت: به نظر همه دانشمندان و متخصصین علم »اصول فقه« که بینش و اندیشه معت::دل داش::ته و اوال

دارند به این همه آماسانیدن علم اصول فقه اعم از استصحاب و غیر آن، به شدت اعتراض دارند، ک::ه خ::ود

استاد محترم بهتر می داند.

l: اگر یک حدیث و یک سخن امام صادق)ع( را طوری شرح و بسط داده ایم که بصورت ی::ک علم ب::زرگ ثانیا

به نام استصحاب در آمده است، به هر صورت )حتی اگر متهم به افراط هم باشیم( کاری اس::ت ک::ه ب::ه آن

افتخار می کنیم.

اما حضرت استاد هرگز )و هیچ کسی که بوئی از علم و دانش برده باشد( نمی تواند یونانی بودن یونانیات و

هندی بودن بودائیات را که تشکیل دهنده راه مذکور هستند، انکار کند.

درست است در پرورانیدن این راه و فکر گمراه کننده که پایان آن سراب تر از هر سراب است، کار زیادی

شده فکر و استعدادهای فراوان به کار گرفته شده حتی گاهی انرژی اندیشه ای مستعد ت::رین اف::راد م::ا در

این پیمایش به سوی سراب، صرف شده است و به همین دلیل لطمات اساس:ی و ج:بران ناپ:ذیر ب:ه تش:یع

وارد شده است. آیا تشیعی که قرار است جامعه واحد جهانی را اداره کند، همان یونانیات و مرتاض::ی گ::ری

هندی است؟ در این صورت باید ذهن گرایان یونان و مرتاض::ان هن::د جامع::ه واح::د جه::انی را اداره کنن::د ن::ه

تشیع.

درست است: راهی که استاد محترم پوینده آن و مروج آن است نه تنها یونانیات اس::ت و ن::ه تنه::ا مرتاض::ی

گری هندی، مرکب از هر دو است به همراه چند آیه و ح:دیث از اس:الم )ک:ه ب:ا برداش:ت ه:ای هرمنوتیس:م

l عنصر سوم تش::کیل دهن::ده این راه اس::ت. آی::ا این مطلق( که نقش »خالی نبودن عریضه« را داشته و مثال

معجون مونتاژی از سه عنصر، جامعه واحد جهانی را اداره خواهد کرد؟ یا تشیع ناب؟

به نظر برخی ها اگر فردا امام زمان)عج( ظهور کند خودش بزرگترین استاد )نعوذ بالله( این راه مونتاژی و

این نهضت منفی� »دین غیر علمی« و طوفان خرافه سازی، خواهد بود و به حض::رات هم ج::ایزه خواه::د داد

که چنین راهی را ساخته و پرورانیده اند و از زحمات حضرات ممنون و متش::کر خواه::د ب::ود )!!!(. ام::ا اگ::ر

قضیه برعکس باشدکه هست...

و ل::ذا خیلی از دانش:مندان و دین شناس:ان ب:زرگ و عاق:ل� م:ا می گوین:د: اگ:ر بن:ا ب:ود این راه مونت:اژی را

بپیمائیم، دوست داشتم یک فرد بی سواد و چوپان باالی کوه بودم. یعنی نادان بودن و معذور، به::تر از ع::الم

بودن در پیمایش راه مونتاژی است.

Page 9: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

زمینه های پیشین: سیل فکری و فرهنگی ارتجاعی بدون پیش زمینه نبود، تاریخ دانشگاه از روز تاس::یس ت::ا

پیروزی انقالب درباره علوم انسانی به دو بخش تقسیم می شود: بخش اول که از آغ::از تاس::یس آن ش::روع

شده بود را باید روزگار حاکمیت افکار محمد علی فروغی یهودی تبار و گروه تربیت کرده او که مه::ره ه::ای

مانند سعید نفیسی، فروزانفر، علی اصغر حکمت، شجاع ال::دین ش::فا[4]4مهم و پرکارشان یهودی تبار بودند

و... که فروغی فیل شان را برای یاد هندوستان کردن تحریک کرده بود کمر به زدن ریش::ه اس::الم ب::ه وی::ژه

cتشیع بسته بودند؛ از جانبی ب::ا ت::رویج و تبلی::غ فرهن::گ غ::ربی و از ط::رف دوم ب::ا ت::رویج بودائی::ات و طریق::ۀ

ه زده و از ج::انب ه چ::� ه و چ::� ه ب::� صوفیانی مانند عطار، مولوی و... و از طرف سوم به افکار یونان باستان ب::�

چهارم جغد ویرانه ها شده با چسبیدن به تخت جمشید و ایران باس::تان پرس::تی )ک::ه هم::ه این چه::ار هج::وم

روی سکوی دست ساخته انگلیس و رضا شاه بود( از شش ج::انب )از زی::ر پ::ا، ب::االی س::ر، راس::ت و چپ و

پیش و پشت( تبر بر درخت تشیع می کوبیدند. از ه:ر چ:یزی ک:ه ب:ه نف:ع ای:دۀc غ:رب گ:رائی و یه:ود گ:رائی

l آن:ان ک:ه اس:الم را از اس:اس خودشان بود بهره جستند حتی در این کار از تناقضات نیز اب:ائی نداش:تند مثال

نمی پذیرفتند؛ اصل اسالم و نیز، بنی امیه و بنی عباس، همه را یک جا م::ردود می دانس::تند و همیش::ه ورود

اسالم به ایران را بزرگ ترین بال در تاریخ ایران معرفی می کردند، گاهی سخن و ادع::ای م::أمون و معتص::م

را درباره شیعیان هفت امامی »دقولی:ه« حجت دانس:ته و آن:ان را تحت عن:وان »خرم:دینان آذربایج:ان« ب:ه

مزدکی و مجوسیت نسبت داده و افتخار می کردند که خرمیان مذکور شبکه تحریم جنسی را رعایت نکرده

. همه چیز مأمون به نظرشان غلط بود اما این ادعای او ب::رای[5]5و با مادر و خواهرشان ازدواج می کردند

شان حجت بود.

l در اختی::ار خ::ود گرفت::ه و کس::ی را گروه یهودی تبار مرکز، امکانات و حتی محافل علوم انسانی را انحص::ارا

وابسته باشد کمترکسی پیدا می شد ک::ه[6]6اجازه تحرک علمی نمی دادند مگر به یکی از شش جریان

دستش به دانشگاه برسد و در این شش بستر کارنکند مانند مرحوم احمد آرام.

به دلیل لزوم تعویض روش در جری::ان دین زدائی، ی::ک1335در بخش دوم از عمر دانشگاه یعنی از حوالی

جریان نو را به وجود آوردند: هنری کربن را از فرانس:ه راهی ای:ران کردن:د او ی:ک کاتولی:ک فرانس:وی ب:ود،

بدیهی است برای این هدف، یک کاتولیک بهتر از یک پرتستانت بود. زیرا در این دوره می خواس::تند س::یمای

l عمیق به جری::ان، بدهن::د. این نقش را ی::ک ف::رد کاتولی::ک به::تر برنامه را علمی تر کنند نه فرهنگی،روند مثال

انجام می داد تا یک فرد پرتستانت که اصل پرتستانتیسم در مقایسه با کاتولیک یک نهضت و حرکت فرهنگی

l عمیق دینی. است تا یک بینش مثال

456

Page 10: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

با ورود فرح دیبا به دربار که تحصیالت معماری داشت و چیزی از علم و فرهنگ نمی فهمید، کربن توانس::ت

او را به عنوان یک متخصص علمی و فرهنگی جلوه دهد و از همکاری های او بهره جوید که رذالت ب::ازی ه::ا

و ناهنجار های »جشن هنر« در شیراز ثمرۀc آن بود.

کربن نسل جدیدی را تربیت کرد ک:ه ام:روز چه::ره ه:ای درخش::ان )!( عل::وم انس::انی هس::تند و ب:ه اس:تاد

جاسوس شان کربن لقب »زائر شرق« دادند و در تلوزیون به ستایش از او و در دانشگاه به ب::زرگ داش::ت

برای او پرداختند.

گروه تربیت شدگان کربن همگی شاه پرست و ضد انقالب، دستکم نس:بت ب:ه انقالب بی تف:اوت بودن:د ک:ه

چند سال پس از پیروزی انقالب سرنوشت علوم انسانی را در دست گرفتند و هرچه توانستند ب::ه ن::ام علم،

یونانیات و بودائیات را در عرصه علمی و اندیشه ای و فرهنگی به خورد این مردم دادند.

l اعالم کرد که شیعه حتی )نعوذ بالله( امامان شیعه از اول صوفی بوده اند و صوفیان نیز از اول کربن رسما

hی به خود گرفت::ه ان::د . ک::ذب و دروغ ش::اخ داری[7]7شیعه بوده اند از ترس جان شان تقیه کرده و ظاهر سن

که تاریخ بشر دروغی به این بزرگی به خود ندیده است.

جریان فروغی ابزار ششگانه را به طور جدا از همدیگر ب::ه ک::ار می بردن::د ک::ربن م::أموریت داش::ت مالطی

درست کند و این شش خشت سمhی را با هم چفت و یکی کند و به عناصر ششگانه وحدت دهد او در ده::ان

تربیت شدگانش چیزی به نام »فلسفه مغان« فلسفه در ایران باستان، انداخت بودائیات را فکر ناب ایرانی

قلمداد کرد، یونانیات را )که در غرب به بایگانی تاریخ انداخته شده( حقیقت مورد قبول دانش بشری نامی::د،

ه پرستی ایرانیان، و روشنفکر نمائی دربار پهلوی را بستر ترقی که ای::ران ن::وین از آن زاده hتشیع را زاده فر

می شد، معرفی کرد.

در روش کربن جدائی دین از علم همه جا یک امر »مسلhم« تلقی شده است که امروز برخی از شاگردانش

شعار می دهند که: »اگر دین وارد سیاست شود به منزله یک حزب سیاسی س::قوط می کن::د« ش::عاری ک::ه

l از زبان آقای پازوکی پخش کرد. رادیو معارف مستقیما

کمی روی کلمات این شعار دقت کنید: »اگر دین وارد سیاست ش::ود« آق::ای پ::ازوکی در اث::ر ت::ربیت کرب::نی

ابتدا دین را در خارج از عرصه سیاست می بیند آن گاه اج::ازه نمی ده::د ک::ه این عنص::ر ب::یرونی وارد درون

سیاست شود.

l نمی تواند درک کند که دین تشیع، خود سیاس::ت ببینید فرزندان شیعه را چگونه تربیت کرده اند پازوکی اصال

hم آن در است نه در بیرون از سیاست. وقتی ش::اگردان ک::ربن کلم::ه »دین« را ب::ه ک::ار می برن::د مص::داق ات

نظرشان مسیحیت یا بودائیت است نه دین شیعه.

7

Page 11: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

به شخصیت روانی و اندیشه ای شاگردان کربن طوری شکل و ماهیت داده شده است که انقالب دی::نی ب::ه

این بزرگی ایران، نیز خود آگاه آسیبمند آنان را بیدار نکرده است.

سرکرده شان آمد در سالن همایش های دارالشفاء در ناف حوزه مقدسه قم- در همایش حکمت مطهر- به

شرح توهمات و خیاالت افالطون )و به قول غربی ها ایده ها و ایدئالیسم افالط:ون( پ:رداخت، داد س:خن در

داد و کسی نگفت: در این مرکز مقدس و حوزه علمی بزرگ تشیع چ::را این هم::ه از افالط::ون همجنس ب::از

مداحی و از ایده ئالیسم او به عنوان فلسفه تعبیر می کنی.

کربن و برنامه اش در حوزه علمیه: این بود مختصری از پیش زمینه جریان و طوفان ارتج:اع ک:ه در پیش از

انقالب توسط فروغی و سپس توسط کربن، در دانشگاه ایجاد شده ب:ود. ام:ا او فق:ط ب:ه دانش::گاه بس::نده

نکرد در طول سال ها اقامت در ایران هر ازگاهی به حوزه علمیه سر می زد.

پیش از آن به همت مرد بزرگ آیة الله حائری یزدی )معروف به مؤسس ح:وزه قم( و دیگ:ران ب:ه وی:ژه ب:ه

همت بزرگ مرجع جهان تشیع آیة الله بروجردی، یونان گرائی و بودائی گرائی چندان راهی به حوزه )غیر از

l گرایش های غیر دینی و غیر شیعی شناخته می شدند. یکی دو نفر( نیافته بود و رسما

کربن در مراودات خود به حوزه چند نفر را به شدت تشویق کرد که به آن گ:رایش ه:ا بگراین:د و موف:ق هم

شد و در سال های پس از وفات بروجردی )قدس سره( و تبعید امام )قدس سره( جانی به خ::ود گرفتن::د و

مورد حمایت رژیم پهلوی هم بودند که پس از انقالب با نیت قربهl الی الله به ترویج »دین احساسی« و غ::یر

علمی پرداخته و آن طوفان خفقان آور را به راه انداختند.

البته اینان سعی بلیغ داشتند که امام خمینی)ق::دس س::ره( را از خودش::ان قلم::داد کنن::د ک::ه پاس::خ آن را در

برخی از نوشته هایم داده ام، در این جا فقط یک سؤال از معرکه جنبانان طوف::ان ارتج::اع می پرس::م: اگ::ر

امام از شما بود چرا صبر کردید و طوفان تان را پس از وفات او به راه انداختی::د؟ درس::ت اس::ت ش::ما می

خواستید در زمان حیات ایشان نیز چنین قلمداد کنید که در پاسخ اقدامات ت::ان گفت: »من ب::رای این کاره::ا

، مجبورش کردید که عبارت »کور ب::اطن« را درب::اره خ::ودش ب::ه ک::ار ب::برد. و آن[8]8کور باطن هستم«

گزارش کتبی که مرحوم آقای توسلی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت قرائت ک::رده و س::کته ک::رد مگ::ر

چیزی بود غیر از ردh دین احساسی غیر علمی- ؟ البته من کاری با جناح های سیاسی ن:دارم ک:ه »پیک:ان م:ا از

ژیانی اگزوز نداشت« شعار من است.

باز سخن از چاپ و نشر: درباره چاپ و نشر سخن می گفتم که شرح باال مقدمه قهری آن بود. زی::را س::یل

ارتجاع موجب گشت که کتاب های خرافی، غیر علمی حتی ضد علمی با رنگ دینی در بستر دین غ::یر علمی

8

Page 12: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

که حضرات به راه انداخته بودند، نوشته شود، چاپ و نشر شود حتی فالن کتاب فال بینی ب::ه چ::اپ چه::ل و

ششم رسید.

در یکی از نوشته هایم آن مثل معروف را درباره سران ارتجاع مذکور آورده ام ک:ه: شخص:ی کس:ی را دی:د

که شبانه دیواری را سوراخ می کند. گفت: چه کار می کنی؟ گفت: دهل می زنم. گفت: ص::دای دهلت نمی

آید. گفت: صدایش فردا خواهد آمد.

آن روز پیش بینی کرده بودم، امروز صدای آقای سروش و رواج پلورئالیسم و نشر سرسام آور کت:اب ه:ای

خرافی، صدای همان دهلی است که حضرات آن را می نواختند که امروز به گوش همگان می رسد.

یک شرایط شرم آور پیش آمده بود که برخی ناشران به اصطالح با پرروئی تمام از نویسنده مکتبی محقق،

می خواستند عالوه بر این که هزینه چاپ و نشر را پیشاپیش به جناب ناشر بپردازد چ:یزی را هم ب:ه عن:وان

سود برایش تضمین کند. بازار چاپ و نشر در انحصار ترجمه هائی از غرب و نهضت ارتجاع ب::ود ک::ه ام::روز

جریان مسئله تا حدودی فرق کرده است.

بنده نیز از بگو مگو با ناشران خسته شدم مدتی )حدود چهار ماه( زبان و قلم را غالف کردم که: نمی ت:وان

در این جوh خفقان ک:ار ک:رد. در آن م:دت ب:دون اطالع من بچ:ه ه:ا س:ایتی را تحت عن::وان »بینش ن:و« راه

انداخته و نوشته هایم را در آن قرار داده و روزی آماری از ارب::اب رج::وع آن ب::رایم آوردن::د. راه جدی::دی ب::ه

رویم گشوده شده بود، تشویق شدم کار را شروع کردم. البته اگر از اول در جریان بودم عنوان »بینش نو«

را انتخاب نمی کردم و سلیقه دیگری را بر می گزیدم.

صمیمانه می گویم: وقتی که برای دومین بار آمار ارباب رجوع به این سایت کوچک را دیدم بیش تر تشویق

شدم، اشخاص فراوانی از شرق دنیا تا غرب و از شمال تا جنوب از همۀc قاره ه::ا مراجع::ه ک::رده بودن::د ب::ه

مراجعه کننده کاری )نه فقط کلیک( داشت، گم شده ام را یافته بودم و دیگر با چاپ219طوری که روزانه

خدا حافظی کردم.

زمانی که به چاپ خیلی عالقه داشتم، جریان ارتجاع همۀc نسخه های چاپ شدۀc یکی از کت:اب ه:ایم )ک:ه در

نسخه چاپ شده بود( را یک جا از ناشر خریدند و خم::یر کردن::د ک::ه م::اجرای جالل آل2000 صفحه و 736

احمد را تداعی می کرد با این فرق که او در آن وقت برای ح::زب کمونیس::ت ت::وده می نوش::ت و من ب::رای

مکتب امام صادق)ع(. ال حول وال قوhه االh بالله.

آنان که آن روز نوشته های جالل را می خریدند و در بیابان به چاه می ریختند انگیزه شان دف::اع از دین ب::ود

و انگیزه اینان دفاع از ارتجاع و خرافات است.

اولین کتاب که بر علیه طوفان ارتجاع تحت عنوان »نقد مبانی حکمت متعالی::ه« نوش::تم، ناش::ر از توزی::ع آن

شانه خالی کرد، خفقان آن قدر شدید بود که برخی دوستان از من می خواس::تند چن::د م::اهی ب::ه مس::افرت

Page 13: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

l احساس خطر می کردند. امhا با توکل به خداوند نه تنها به مسافرت نرفتم، انتشار کتاب را بروم زیرا شدیدا

در اعالمیه ای ب::ه اطالع عم::وم رس::انیدم، یکی از دوس::تان دانش::مند، زن::گ زد و گفت: مگ::ر دل ش::یر داری

l در فک::ر چ::اره l کش::ته خ::واهی ش::د ف::ورا نوشتن و چاپ کردن کم نبود اعالمیه هم بر در و دیوار زدی، حتم::ا

باش.

بلی: این چنین بود طوفان ارتجاعی که عده ای به راه انداخته بودند.

آمار چهارم )آمار ها از خود اینترنت گرفته می شود( نشان می داد که تنها در طول یک ماه کتاب »حلقات )

167 ب::ار و ب::رخی 250 بار دانلود شده و برخی از کتاب ها ح::دود 3521( سیر تحول وضو در میان امت«4

بار کپی و دانلود شده است از جمله همان کتاب مظل::وم خم:یر ش:ده، و رقم ک:پی و137بار و برخی دیگر

دانلود درباره مقاالت بیش تر است. پس چه نیاز به چاپ و بگو مگو با ناشران.

و ان:دی س:ایت وج:ود000/101000مطابق آمار اینترنت، در کل جهان در حوالی اردیبهشت امسال ح:دود

دارد سایت کوچک و تک زبانه ما )که بخش پاسخ به سؤال نیز ندارد( از یک میلیون و دویست ه::زار و ان::دی

و خرده ای جلو تر اس::ت. آن تع::داد ک::ه از م::ا جل::و ترن::د بیش ت::ر000/99000سایت، عقب تر است و از

سایت های دولت ها، وزارتخانه های دنیا، کارتل های تج::اری، ب::ورس ه::ا، سکس::ی، تبلیغ::اتی و س::ایت ه::ای

کتابخانه ای بزرگ و نیز سایت هائی هستند که کارشان پاسخ به سؤاالت، می باشند.

یک سایت کوچک چرا این همه مشتری دارد؟ برای این که مکتب اهل بیت)ع( را ارائه می دهد ک::ه آب زالل

است برای هر تشنه. اگر ما تبیینات اهل بیت)ع( را به طور ناب و بدون خلط با یونانی::ات و بودائی::ات، ارائ::ه

دهیم، جهانیان مشتری آن هستند.

این سرایش برای تبلیغ کار خودم نیست می خ::واهم ب::ه محققین مکت::بی و تب::یین کنن::دگان مکتب تش::یع، آن

گوشه نشینانی که از هر نوع امکانات محروم هستند بگویم: یأس را کنار بگذارید، از ن::ان ش::ب خ::ود بری::ده

یک سایت به راه اندازید و کارت::ان را بکنی::د و در راه اس::الم و تش::یع، انقالب مکت::بی ای::ران، خ::ون ش::هیدان

: آینده جهان از آن تشیع والیتی است.[9]9بکوشید، که )در یکی از نوشته هایم به طور مستدل نوشته ام

البته باید اذعان کرد: از یک جهت کاربرد چاپ و نشر، کارائی بیش تر دارد که انتش::ار الک::ترونیکی و س::ایت

فاقد آن است، تنها اشخاص محقق به سایت مراجعه می کنند و پیام نوشتار به بدنه دانشگاهیان و حوزویان

نمی رسد تا چه رسد به بدنه جامعه. اما وقتی که امکانات نداریم و از خم::یر ش::دن کت::اب ن::یز می ترس::یم،

سایت بهترین راه است.

گرفتاری بزرگ: طلبه ای مستعد با وقت قبلی پیش من آمد با دلی پر، لطف خود را مزاحمت نامید و گفت:

مزاحم شدم تا چیزی را که در نظر خودم خیلی مهم اس::ت از ش::ما بپرس::م: ش::ما در نوش::ته ه::ای ت::ان ب::ه

9

Page 14: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

بزرگان علم و ادب طوری یورش می برید که به هیچ وجه قابل توجیه و حتی قابل تحمل نیس::ت، مس::لمات

را انکار می کنید؛ شیخ محمود شبستری، شیخ عطار، مولوی، حتی سعدی و حافظ از برخورد غیر منص::فانه

شما در امان نماندند. خواستم از نزدیک انگیزه و هدف ش:ما را در این ب:اره ب:دانم. مس:ائل دقیق:ه و نک:ات

ظریفه و تبیین های روح افزا که در آثار این قبیل بزرگان هست...

و شروع کرد به خواندن اشعار مولوی از مثنوی و دی:وان ش:مس در موض:وعات مختل::ف، ش:عر پش::ت س:ر

شعر از حفظ می خواند و در پایان هر موضوع می پرسید: آیا این شرح و تبیین چیز کمی است؟ در شرق و

غرب دنیا چنین شخصی وجود دارد؟ شما شخصیت به این ارجمندی را از بن و بیخ ردh می کنید.

شاید بیش از صد بیت در مسائل مختلف شاهد آورد که البته بیان و توضیحاتش نشان از استعداد قوی و نیز

نشان از مولوی شناسی اش، بود. و در پایان گفت: نام نیک رفت::ه گ::ان ض::ایع مکن- ت::ا بمان::د ن::ام نیکت ب::ر

قرار.

گفتم: این همان مشکل بزرگ ما است که ما را به یک اشتباه بزرگ تاریخی دچار کرده است »عدم شناخت

جای گاه ها ما را بی چاره کرده است« به قول شما من معتقدم که مول::وی در اص::ل چ::یزی از خ::ود ن::دارد

مترجم بودائیات است همان طور که متولد کنار معبد بهارستان است )حتی وصیتش ک::ه وص::یت ک::رده »در

روز مرگ و سالروز مرگ من گریه نکنید، جشن بگیرید« برگرفته از وصیت یکی از بنیان گذاران درج::ه دوم

بودیسم است( که رنگ و بوئی از اسالم به آن داده است.

گفت: این را هم در نوشته هایت دیده ام.

ادامه دادم: اما من به خوبی می دانم و بیش از تو ایمان دارم این ترجمه با این بیان که مولوی دارد کار هر

کسی نیست این ترک زاده فارسیگو، نابغ::ه ب::زرگی اس::ت در فص::احت، بالغت، نکت::ه س::نجی، ت::وان انتق::ال

محتوای ذهن خود به مخاطب و نیروی بس ق::وی در تب::یین آن چ::ه می خواه::د ارائ::ه ده::د، نمون::ه اس::ت ب::ه

گمانم. من در شناخت استعداد و توان مولوی حتی در قدرت هنری او بیش از شما و بهتر از شما کار ک::رده

ام. امروز همه تبیینات ذهنی، شفاهی و مکتوب بودیسم را در اختی:ار من ی:ا ه:ر کس دیگ:ر بگذاری:د و هم:ه

امکانات را نیز فراهم کنید و بخواهید که بودائیات را مانند مولوی تبیین کنیم و رنگ و بوئی اسالمی به آن ها

بدهیم، درباره خودم اعتراف می کنم و درباره دیگران نیز می گویم کسی توان ارائه کاری شبیه کار مولوی

را ندارد.

همین طور حافظ، این صوفی تصوف ستیز و خانقاه گریز. در راه و کار ویژه خودش در اوج قلhه هنر است.

جامعه و مردم نیازمند شعرو انواع هنر هستند اگر ع::ده ای بگذارن::د بزرگ::ان ه::نر و ادب در ج::ای گ::اه خ::ود

بمانند و از غزلیات شیرین حافظ در جای خود استفاده شود و همین طور دیگر شعرا، مردم به::ره خ::وب از

آن ها می برند.

Page 15: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

هیچ انسانی نیست که از این گونه مواهب بی نیاز باشد. زندگی همیشه نیازمند امور احساسی است و مهم

l انسانی است ن::ه غری::زی. گرچ::ه تر این که این گونه احساسات و پاسخ مثبت به آن ها یک امر فطری کامال

می توان انواع هنر را در خدمت امور غریزی هم گرفت.

امثال حافظ اگر حضرات بگذارند در جای گاه خود بماند ضرورت دارند و هم در عرصه هنر از مفاخر ه::نری

و ادبی جامعه هستند. ما تا چه حدی باید خشک و بی احساس باش::یم ک::ه ارزش ه::نری و احساس::ی دی::وان

حافظ را درک نکنیم. آب مایه حیات است اگر کسی همان آب را به جای غذا و یا به عنوان می::وه ب::ه خ::ورد

مردم دهد مردم فریبی کرده است و در مواردی خود را نیز فریب داده است.

تکلیف ما روشن است هر ارزشی را می خواهیم، به دیوان های شعری بدهیم و باید بدهیم. اما بای::د ب::دانیم

hعهم تبیین دین تنها به عهده قرآن و اهل بیت)ع( است در جای گاه تبیین است ک::ه می فرمای::د »الش::عراء یتب

الغاوون« و در جای گاه هنری و احساسی مشاهده می کنیم حسان بن ثابت، فرزدق، غریض، کمیت، دعب::ل

و... م::ورد تمجی::د ائم::ه)ع( هس::تند و بای::د باش::ند و در این ج::ای گ::اه می فرمای::د»االh ال::ذین امن::وا و عمل::وا

الصالحات«.

زبان علم زبان هنر نیست، زبان علم زبان احساسات نیست، زبان خرد و اندیشه و منطق خرد ورزی اس::ت

نباید قلمروها را در هم آمیخت.

l در این بحث مسئله ای به نام »شعر« مطرح نیست و ما هیچ مش::کلی ب::ا ش::عر و ه::نر ن::داریم بحث اساسا

برسر »دین علمی« و »دین احساسی« است خواه دین احساسی به وسیله شعر تبیین شود و خواه به زبان

49lنثر. اسالم دین عقل و تعقل است قرآن حدود مورد بر این که مالک اسالم و معیارش عقل است تاکی::دا

تصریح کرده است و مقوالتی از قبیل کشف و شهود و... که همگی ابزارهای احساس:ی غ:یر عقلی هس:تند،

اذن ورود به عرصه تبیینات عقلی را ندارند.

l احساس::ی هس::تند و هیچ نی::ازی ب::ه عق::ل و تعق::ل آن چه امروز از هندوئیزم و بودائیزم می بینیم دین ک::امال

l فاقد هر نوع تبیین است و اگر بخواهد امروز نفس بکشد ناچار اس::ت ب::ه بس::تر ندارند. مسیحیت نیز اساسا

احساس پناه برد و می برد که می بینیم کالم جدید مس::یحیت ب::ر »تجرب::ه دی::نی« یع::نی ب::ه تجرب::ه درونی و

hکی است کاری با علم و علوم، خواه علوم انسانی و خواه علوم تجربی ندارد. احساس فردی مت

کالم جدید مسیحی در واقع هیچ ربطی به علم کالم ندارد، در حقیقت گوشه ای از دانش انس::ان شناس::ی را

توضیح می دهد و نتیجه می گیرد انسان حس دینی و ن::یز نی::از دی::نی دارد و بس. ح::تی همین مس::ئله هم در

انجیل نیامده است و یک کوشش مستقل است.

اسالم عالوه بر مسئله مذکور انسان شناسی، ابعاد دیگر انسان شناسی دارد، هس:تی شناس:ی دارد، کیه:ان

شناسی دارد، روان شناسی دارد، جامعه شناسی دارد، در منشأ جامعه و تاریخ توضیحات کافی دارد، منش::أ

Page 16: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

لباس- این که چرا در میان جانداران تنها انسان لباس پوشیده است؟ توضیحات علمی ش::عف آور دارد، و...

حات و نصوصات ق::رآن و ح::دیث اس::ت. هم::ه این موض::وعات hو همه این موضوعات اساسی علمی از مصر

علمی هسته اصلی و در واقع متن حقیقی قرآن و حدیث است نه مسائل جانبی و نه مانند کالم مسیحی ک::ه

هایدگرها و برگسون ها با کوشش خود آن را دست و پا کرده و به نام دین یا مسیحیت ارائه می دهند.

آیا فهم یا فهمانیدن، این قدر سخت است یا جریان ارتج::اع مس::ئله را بغ::رنج می کن::د؟-؟ ب::دیهی اس::ت ک::ه

صورت دوم است.

هم »ابزار« دین احساسی- که همان احساس- باشد از نظر اسالم مردود است و هم اصول و فروعی که با

آن ابزار توضیح داده می شود.

سخن در فضایل هنری نیست، و مسئله هنر ستیزی در میان نیست. سخن در »مرجع تبیین دین، ق::رار دادن

است«؛ این شخصیت ها را نباید »تبیین کننده دین« دانست تا چه رسد بر این که مولوی در عمل ما به ی::ک

»حجت دینی« تبدیل شده است. حرف محققین دینی این است: دینی که مولوی تبیین می کند اسالم نیست

l شیعه ستیز و به شدت نسبت به تش::یع کین::ه hی و نه اسالم شیعی البته که مولوی یک فرد کامال نه اسالم سن

دارد، اگر او یک لیبرال و دارای سبک لیبرالی در بیان نبود شیعه ستیزی و کینه او نس:بت ب:ه ش:یعه بیش ت:ر

روشن می شد او در سبک خودش شدید ترین و گزنده ترین عبارات را درباره شیعه به کار برده است حتی

در نسخه ها و چاپ های قدیم شعر »کور کورانه مرو در کربال تا نیفتی چون حسین اندر بال« ب::وده و هس::ت

که در چاپ های بعدی اصالح کرده اند، ب::ا ص::رف نظ::ر از این بیت، آن چ::ه ام::روز در م::وارد متع::دد مثن::وی

تهاجمات او به فرهنگ شیعه و به اصل »والیت« شیعه هست کافی است تا هر فرد معمولی را )تا چه رسد

به یک مولوی شناس( بر دشمنی او با شیعه متوجه کند.

سخن ما به همه، به ویژه به افرادی مثل جناب عالی این است: چگون::ه می توانی::د هم مول::وی را بپذیری::د و

هم تشیع را!؟!. ما کاری با مولوی نداریم و در صدد ضایع کردن نام او نیستیم ما با شما ها کار داریم م::ا ب::ا

l س::اده می گ::وئیم یکی مولوی درگیر نیستیم با شما ها درگیر مباحثات علمی و منطقی هستیم، با بیان کامال

از دو راه تان غلط است یا گریه بر حسین)ع( و یا پی روی تان از مولوی، تکرار می کنم مش::کل م::ا ب::ا این

شخصیت ها نیست با شما ها و با سلسله جنبانان نهضت منفی و لیبرالی طوفان ارتجاع است.

تعبیر از »یورش« کردی کار ما نه یورش است و نه تهاجم، کار م::ا ی::ک س::بک اس::تداللی و منطقی اس::ت و

چون سبک بیان ما مکتبی است دافعه هم دارد. زیرا قلم و بیان ما قلم و بیان لیبراالنه نیست.

hی پی رو پیامبر)ص( و اصحاب، نیز همین مش::کل را داریم می گ::وئیم آن چ::ه مول::وی نابغ::ه، نکت::ه با یک سن

hن نیست. سنج، فصیح و بلیغ، هنرمند آورده است، اسالم تسن

Page 17: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

یورش و تهاجم کار شما ها و سران نهضت منفی اس::ت ک::ه چ::ون س::خن منطقی و اس::تداللی در براب::ر م::ا

l رضوی طوری ندارید به هیاهو و عوامفریبی متوسل می شوید. گاهی بزرگان شما نسبت به نوشته های مثال

ژست می گیرند که فی المثل قابل پاسخگوئی نیست. من می پذیرم فرض کنیم نوش::ته ه::ای من ب::ه ح::دی

بی ارزش هستند که الیق پاسخ نیستند، اما این مسئله و به اصطالح این در گیری فکری س::ابقه چن::د ق::رنی

دارد دانشمندان بزرگ اسالم و شیعه همیشه با بیان علمی بطالن و نا درستی راه ش::ما را توض::یح داده ان::د

چرا به آن ها پاس::خ داده نمی ش::ود؟ جوان::ان مس::تعدی مث::ل ش::ما کی می خواهی::د ب::ه ض::عف و سس::تی و

پوشالی بودن راه تان پی ببرید؟ این نهضت منفی و ارتجاعی هیچ سخنی در مقابل ما ندارد فق::ط ب::ه ع::وام

فریبی و خمیر کردن کتاب ها مشغول است.

مصیبت بزرگ: گفتم اینک سخنی با شما دارم: این همه اشعار که از )به اصطالح( شعر های تبیینی مول::وی

خواندی که اگر می شمردیم بیش از یکصد شعر بود و اگ::ر هم::ه آن چ::ه در حف::ظ داری را در نظ::ر بگ::یریم

l چهار حدیث هم از حدیث های تبیینی پیامبر و آل)ص( بخوانید. بیش از صدها بیت می شود، لطفا

من اصرار می کردم بخوان، او وا مانده نگاه می کرد؛ حتی یک حدیث هم نتوانست بخواند، گفتم یک آی::ه از

تبیینات قرآن بخوان، گفت همه جای قرآن تبیین است ق::رآن تبی::ان ک::ل ش::ییء اس::ت، گفتم ام::ا هیچ ک::اری

درباره قرآن نکرده ای و چون از تبیینات قرآن و اهل بیت)ع( چیزی نمی دانی، گم::ان می ک::نی ک::ه مول::وی

l مث::ل ش::ما تبیین های عمیق، شیوا، شیرین، ص::حیح، حی::ات بخش آورده اس::ت هم::ۀc مول::وی پرس::تان دقیق::ا

هستند به قول حافظ »چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند«. وقتی ک::ه خ::ود ش::ما همیش::ه ب::ه دی::وان ه::ای

شعرا پرداخته و از تبیان کلی شییء بی خبری، حق داری عاشق مول::وی ش:وی و س:ران طوف:ان ارتج:اع از

همین زمینه نا آگاهی از اسالم و تشیع استفاده کرده و جامعه را با خرافات انباشته اند.

مولوی با آن همه مداحی که درباره اش کردم حتی با صرف نظر از بطالن اساسی و اصول راهش، ابتدائی

ترین، وسطحی ترین مسائل را شرح داده است. این را وق::تی درک می ک::ردی ک::ه آن عم::ر نفل::ه ش::ده در

دیوان مولوی را در آیه و حدیث به کار می بستی.

رفتار با دین یا باید عوامانه باشد و یا باید محققانه، آن که عوام است ش::اید مع::ذور اس::ت و آن ک::ه در دین

تحقیق دارد لذت و عظمت آن را در می یابد و از آن باال نگاه می کند مولوی نابغه را در مقابل قرآن و اهل

بیت)ع( در حضیض سقوط می بیند. اما آن که نه عوام است و نه دین شناس، او شیفته مول::وی و امث::الش

می شود و ده مجلد برای ترانه های هنرمندانه و احساسات انگیز حافظ شرح می نویسد.

l گرفتاری ما با یونان زدگان نیز همین مصیبت است. و دقیقا

گفت: پس آن عالم بزرگ که مجلدات ضخیمی در شرح مثنوی نوشته را نیز متهم به ن:ا آگ:اهی می کنی:د؟ و

همین سخنان شما است که غیر منصفانه و غیر علمی است.

Page 18: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

l شخصیت زده نباش، همین شخصیت زدگی است که مانع شده تا در قرآن و حدیث تحقی::ق ک::نی، گفتم: اوال

و این مصیبت دیگر است که زمینه را برای سیل ویرانگر »دین احساسی« و غیر علمی، آماده می کند.

l: من آن مرد بزرگ را هرگز به نا آگاهی متهم نمی کنم، او خود در اثر بعدی خود اعتراف کرده است که ثانیا

دچار اشتباه بوده و این اعتراف به اشتباه دلیل بزرگی بر بزرگواری اوست.

ذهن، یاد و حافظه و روح و روان جامعه را به حدhی با سخنان عطار، مول::وی و... پ:ر ک:رده ان:د ک:ه اک:ثریت

مردم جامعه اعم از اهل دانش و غیره را درباره قرآن و اهل بیت)ع( به اصطالح به »خود کفائی« رس::انیده

اند. و اگر کسی بخواهد کار علمی )به ویژه در بستر عل::وم انس::انی� رش::ته بن::دی ش::دۀc ام::روز( در ق::رآن و

حدیث کند با همان ذهنیت و پیش زمینه های نا درست به آیه و حدیث می نگرد. بدیهی است چنین شخص::ی

هرگز بهره ای از قرآن نخواهد برد، بل برعکس؛ آب قرآن را سرد و شور یافته با آوردن اشعار ش::عرا آن را

شیرین و کامل خواهد کرد و یک سجده شکر هم خواه::د ک::رد ک::ه: خ::دا ی::ا ب::ه من توفی::ق دادی ب::ه ق::رآنت

خدمت کردم. شگفتا و هزاران تأسف و شگفت. که آن شعر غیر مستحکم تداعی می شود: کافران مکه در

حرب رسول- کرد قربانی به امید قبول.

در پایان توصیه ای که به جنابعالی دارم این است که به اس:تراتژی غربی:ان )دش:منان اس:الم و تش:یع( دقت

کن تا بدانی که با هر وسیله ای می خواهند این انحراف::ات و اش::تباهات م::ا را ریش::ه دار ت::ر کنن::د و بیش از

پیش ما را به »دین احساسی« مشغول کنند. و این که کار ما، و سایت ما گسترده نیست حتی بخش پاس::خ

به پرسش ندارد، حتی برخی مطالب اصلی نیز به سایت نمی رود، علتش عدم امکانات است.

به شوخی گفت آن رند: مرا معلوم گشت در آخر حال- شرف مرد به علم است شرف علم به مال.

به درود.

تشیع والیتی و در قبال آن تشیع وصایتی، در کتاب ها و مقاالت همین سایت به ویژه در »مکتب در فرایند تهاجمات [1]10تاریخی« به شرح رفته است.

10

Page 19: طوفان ارتجاع - پاسخ به چند پرسش در سایت

l این کلمه »عقلی« را به معنی ارسطوئی نگیرید. زیرا آن چه در ارسطوئیسم به کار نرفته عقل است [2]11 لطفا همگی انتزاعات و ذهنیات است. در زمان خود ارسطو، در مقابل سوفسطائیان به اورئالیست یا فیلسوف می گفتند. نه

به معنی عقل گرا در مقابل ذهن گرائی یا انتزاع پردازی.

رجوع کنید به مقاله »معجزه، کرامت، کهانت« در همین سایت. [3]12

به منابع از جمله خاطرات اولین سفیر اسرائیل در ایران، رجوع کنید. [4]13

سعید نفیسی در »سرخ جامگان« این اتهامات را تایید و آن ها را از ویژگی های مترقی خرمیان دانسته است. [5]14

ایران باستان گرائی، بودائی گرائی، یهودی گرائی، اسالم ستیزی، تشیع ستیزی، ترویج ناهنجاری های جنسی. [6]15

هنری کربن »تاریخ فلسفه اسالمی« بخش آغازین. [7]16

نقل از مشاهدات حضوری جناب آقای امام جمارانی، نشر الکترونیکی در اینترنت که نسخه آن موجود است. [8]17

»مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی« در همین سایت. [9]18

سایت بینش نو

http://www.binesheno.com

1112131415161718