پارادوکس مثبت

10
ت ب ث م س کرادو ا پ« اب ت کر بوری ر م ک ت ت را ک و م س;pma& د کرادو ا پ وف م ال ت* ت ا ر ش ب ا» ی ی لا ک ی ج دی حا ت ع ی ق ت( وف م ال ت* ت ا ش1945 ی گ د پ;pma&اه ر ;pma&ر م ه و ق & ’ی ف ار ر ت;pma& ک ;pma&واره در م ه ماش ا ی، که پ;pma& کO پ ر ل پ ت س سی کمار سا پدارر ب ه ریY ظ ن،) ( & ئ لا ک و لا ی& ’س پ ، ار ;pma&ریاش ک* ف و2014 - 1935 ک;pma&ه ;pma&ت س ;pma&ری ا عص م هm اندار ر & ب ه ریY ظ ن ل;pma&ه م ج ود، ار & ش ی م ده ، دپ;pma&) ه ک;pma&ال، ی;pma& و راد ی ت ج ;pma&ی س ا ت س ری وY & ظ ن ت ب& س ر & ب ه ی;pma& ک پ ا و پ ت س وده ا ئ ی س را ک و م ’ ول د غ ش م ل ه د ی س و ی} ت دی و ور ح ط ه ی دی و ت ت ;pma&ل ’ص ف م ورY & ظ ن م ه ی ;pma&وف م و& ئ لا ک . لا ;pma&ت س ه ا ی;pma& جردا ب ;pma&ی س را ک و م د ق & ی م ع ت ت ه ج ت ب ل ’ ع;pma&ا ف ی ودار ر & ب ه ریY ظ ن را و گ ار ت ج ساش;pma&ا پ ریY & ظ ن ت ب& س اری ه پ;pma& ، ی;pma& ی ت& س لی ورا ل} پ ک;pma&ال راد ی ;pma&ی س را ک و م ه د ;pma&وم ی;pma& ش و م ’ ود،& خ هی ور ر & ب هی^ ارای یش;pma&ار هی وا ش;pma&ف ل ف1 ار ا د پ;pma& مدپ;pma& را بدرص;pma&د و د د ت;pma& ت حردا ب ;pma&م;pma& س لی ا ت س و ش ;pma&ی و س ک مار ت ب& س ی ی ’ وا خ ار ه پ;pma& ، ی;pma& امدی س;pma&O ی} پ ;pma&ر ص ن عm ودن ;pma&’ر ف ا ا د و پ;pma&ا روپ;pma& ;pma&’ر ف ود & خ و م اب ر پ;pma&Y ظ ن ی ی ;pma&را گ ل ت ل ق ت و ت ب ت ا ج;pma& ی ا2 ;pma&وم ’ه ف م ر & ب د ت;pma& ک^ ا و پ1 Deconstruction 2 Contingency

Upload: shahrashub

Post on 15-Jan-2016

218 views

Category:

Documents


1 download

DESCRIPTION

پارادوکس دموکراتیک موف

TRANSCRIPT

Page 1: پارادوکس مثبت

پارادوکس مثبت« اثر شانتال موفپارادوکس دموکراتیکمروری بر کتاب»

تقی عبدی حاجیکالیی

(، نظریه پرداز پسامارکسیست بلژیکی، که نام اش هم--واره در1945شانتال موف ) (، دی--ده1935 - 2014کنار رفیق و همراه زن--دگی و فک--ری اش، ارنس--تو الکالئ--و )

می ش--ود، از جمل--ه نظریه پ--ردازان هم عص--ری اس--ت ک--ه به ط--ور ج--دی و پیوس--ته دلمش--غول دموکراس--ی ب--وده اس--ت و ب--ا تکی--ه ب--ر س--نت نظ--ری و سیاس--ی چپ و رادیکال، به نظریه پردازی و فعالیت جهت تعمیق دموکراسی پرداخته است. الکالئ--و و م--وف به منظ--ور مفص--ل بندی و ارائه ی پ--روژه ی خ--ود، موس--وم ب--ه دموکراس--ی

، ب-ه1رادیکال پلورالیستی، به یاری سنت نظری پساساختارگرا و فلسفه ی واسازی بازخوانی سنت مارکسی و سوسیالیسم پرداختند و درصدد برآمدند تا از ایج--ابیت

و تأکی--د2و تقلیل گرایی نظریات موجود فرا روند و ب--ا اف--زودن عنص--ر پیش--امدی بر مفهوم هژمونی[ گرامشی و همچنین، جلب توجه به لزوم شکل گیری زنجیره ه--ای

(، این نظریات را229: 1392هم ارزی میان کانون خای مختلف مقاومت و مبارزه )تاجیک، بازسازی و اص--الح کنن--د. همچ--نین، م--وف ب--ه هم--راه الکالئ--و س--نتی را در تحلی--ل 3گفتمان سیاسی بنیان گذاردند که با نام مکتب تحلیل گفتمانی دانش--گاه اس--کس ش--ناخته می ش--ود. این ن--وع خ--اص تحلی--ل گفتم--ان از نظ--ریه ی پساس--اختارگرا،

به خصوص نظری--ات الک--ان، فوک--و، دری--دا و ب--ارت، س--ود می ب--رد و ب--ه تحلی--لپدیده های سیاسی ای چون هویت، گفتمان و هژمونی می پردازد.

رادیک--ال )هژمونی و استراتژی سوسیالیستی؛ به س--وی سیاس--ت دموکراتی--ککتاب را می توان مانیفست اصلی پروژه ی دموکراسی رادیکال پلورالیستی دانس--ت و4(1987

کتاب هایی را که پس از آن، هر یک از این دو منتشر ساختند، شرح و بسط ای--ده ی1 Deconstruction2 Contingency3 Essex school of discourse analysis

Page 2: پارادوکس مثبت

اصلی و مرکزی آن کتاب به شمار آورد. از آن جمله، می توان به کتاب حاضر اش--اره (1979 )گرامش--ی و نظ--ریه ی مارکس--یک--رد. دیگ--ر آث--ار م--وف عب--ارت ان--د از،

)بازگشت امر سیاس--ی( )ویراستار(، 1992 )ابعاد دموکراسی رادیکال)ویراستار(، (1999 )چالش کارل اشمیت( )ویراستار(، 1996 )واسازی و پراگماتیسم(، 1993

( )ویراس--تار(،2001 )م--یراث ویتگنش--تاین: واس--ازی ی--ا پراگماتیس--م)ویراس--تار(، )هژم--ونی، دموکراس--ی رادیک--ال و ام--ر سیاس--ی(، 2005 )درباره ی امر سیاس--ی

(. 2013 )آگونیستیکس: اندیشیدن درباره ی جهان به صورت سیاسی( و 2013

آس--ان فهم ترین و روش--نگرترین اث--ر م--وف در رابط--ه ب--ا 5پ--ارادوکس دموکراتی--ک دموکراسی رادیکال و ابعاد آن است. به طور ک--ل، م--وف در این اث--ر س--ه ه--دف را دنب--ال

کرده است: الف( شرح پارادوکس مرکزی دموکراس--ی م--درن، ب( نق--د م--دل ها مبت--نی ک-ه از این پ-ارادوکس غاف-ل می ش-وند، و ج( ارائه ی م-دل آگونیس-تی اش از« 6اجماع»بر

:2002دموکراس--ی به مثاب--ه پاس--خ مناس--ب و متناس--ب ب--ا این پ--ارادوکس )ت--ولی، (. کت---اب از هفت بخش تش---کیل ش---ده اس---ت ک---ه تنه---ا بخش مع---رفی و862

نتیجه گیری آن به صورت خاص برای این کت-اب نوش-ته ش-ده اند و بقیه ی بخش ه-ا مقاالتی ان--د ک--ه پیش--تر در مجالت ی--ا کنفرانس ه--ا ارائ--ه ش--ده بودن--د. در بخش

معرفی، موف کلیتی از مب--احثی ک--ه در کت--اب آم--ده اس--ت را به ط--ور خالص--ه مط--رح

می کند و نقشه ی کت--اب را ترس--یم می کن--د. در فص--ل اول، یکی از م--دل های اجم--اعی[ م--ورد بررس--ی ق--رار می گ--یرد و ب--ه7دموکراس--ی، ق--رائت لیبرالیس--تی[ ج--ان راول--ز

برتری های رویکرد آگونیستی موف اشاره می شود. در فصل دوم، نظریه ی امر سیاسی و دموکراسی کارل اشمیت مورد بحث قرار می گ-یرد و م-وف ب-ه برداش-ته های اش از

اندیشه ی او اشاره می کند. فصل س--وم ب--ه ویتگنش--تاین و س--هم او در اندیش--ه ی موف و همچنین به کارگیری اندیشه ی ویتگنشتاین برای نقد دیگر مدل اجم--اعی، یع--نی

نظریه و مدل یورگن هابرماس اختصاص دارد. در فصل چهار، مدل آگونیستی م--وف در ق--رار9 و ب--انی هانی--گ8برابر نظریه پردازان آگونیس--تی دیگ--ری چ--ون ویلی--ام ک--انولی

گرفته و ش-رح داده می ش-ود. فص-ل پنج ب-ه م-دل های عملی[ نئولیبرالیس-م و راه سوم و مبحث جهانی شدن می پ--ردازد و رویک--رد و اس--تراتژی جدی--دی را ب--رای جری--ان و

سنت چپ معرفی می کند. در بخش نتیجه گیری هم با استفاده از نظری--ات دری--دا دررابطه با سیاست دوستی، به اخالِق[ آگونیستی برای دموکراسی پرداخته می شود.

4 Laclau, Ernesto and Chantal Mouffe (1987) Hegemony and Socialist Strategy, Towards a Radical Democratic Politics, London: Verso.

5 Mouffe, Chantal (2000) The Democratic Paradox, London and New York: Verso.6 Consensus7 John Rawls8 William Connolly9 Bonnie Honig

Page 3: پارادوکس مثبت

بحث اصلی و مرکزی کتاب را می توان با توجه به سه ه-دف[ پیش گفت-ه تب-یین ک-رد. در راستای هدف اول، موف نشان می دهد ب-ر خالف آن چ-یزی ک-ه به ط-ور معم-ول پنداش--ته می ش--ود، دموکراس--ی م--درن ی--ا دموکراس--ی لی--برال محص--ول پیش--امدی مفص--ل بندی[ بین دو س--نت متف--اوت اس--ت ک--ه پیوندش--ان هیچ ض--رورت[ پیش--ینی ای نداشته است. در یک سو، سنت[ لیبرال وجود دارد ک--ه بن مایه ه--ای اص--لی اش آزادی فردی، حقوِق بشر و قانون است؛ و در سوی دیگر، سنت دموکراتیک وجود دارد که

بر حاکمیت مردمی و برابری تأکید دارد. موف بر این باور است که این مفصل بندی[ بین دو س--نت فراین--دی ب--ود پ--ر از تن--ازع و کش--مکش، و در نتیج--ه، تنش بین آزادی )لیبرالیسم( و برابری )دموکراسی( همواره وجود داشته است. هرگز نمی ت--وان ب--ر

این تنش فائق آمد، بلکه

این تنش تنها می تواند به صورت م--وقت و به واس--طه ی م--ذاکرات عملی بین نیروهای سیاسی ثابت نگه داشته شود، م--ذاکراتی ک--ه

(.5همواره هژمونی یکی از این نیروها را به دنبال خواهد داشت )

به باور موف، این تنش و پارادوکس نه تنها مخرب سیاست دموکراتیک نیست، بلک--ه فرصتی است که بر پ--ایه ی آن می ت--وان م--دل دموکراس--ی رادیک--ال را مفص--ل بندی ک--رد. از این رو، نبای--د از دموکراس--ی لی--برال دس--ت کش--ید، بلک--ه بای--د از این تنش

(. ب--ر همین230: 1392استفاده ک--رد و ب--ه تعمی--ق دموکراس--ی پ--رداخت )تاجی--ک، اساس، هدف دوم او در این کتاب معطوف ب--ه پ--رداختن ب--ه واکنش ه--ای گون--اگونی است که رویکردهای مختلف نسبت به این تنش و پارادوکس نشان داده اند. از ی--ک[ ملهم از سو، در سطحی سیاسی و عملی، پاسخ و واکنش نئولیبرال ه--ا و راه[ س--وم کلینتون را زیر سؤال می برد و بر این ب--اور اس--ت ک--ه آنه--ا رجح--ان[ هژمونی--ک[ خ--ود نسبت به سویه ی لیبرالی[ دموکراسی لی-برال را ط-بیعی جل-وه داده ان-د و هیچگون-ه

چالشی را برنمی تابند و دست از سویه ی دموکراتیک آن شسته اند.

از سوی دیگر و در سطحی نظری، به نظریاتی نقد وارد می کند که در پی تواف--ق و اجماع بین این دو سویه ی متفاوت هستند. موف به طور خاص ب--ه هابرم--اس و ج--ان

آن ه--ا می پ--ردازد و معتق--د اس--ت ک--ه آنه--ا ب--ا10راولز و مدل دموکراسی مش--ورتی[ تأکید بر توافق این دو سویه و غفلت از تنش میان آن ها، به بیراهه رفتند و ب--ه

هدف[ خود نیز دست نیافتند. او معتقد است که این دو در نهایت مجبور شده ان--د یکی از این سویه ها را بپذیرند. هابرماس سویه ی دموکراتیک این مفصل بندی را برگزی--د

(. 8و راولز سویه ی لیبرال را )

10 Deliberative

Page 4: پارادوکس مثبت

هابرماس و راول--ز ب--ا تأکی--د ب--ر عقالنیت، مجب--ور ش--ده اند عواط--ف و احساس--ات و پلورالیسم ارزشی را از ح-وزه ی عم-ومی )سیاس-ی( ب-ه ح-وزه ی خصوص-ی ب-یرون برانند و حوزه ی عمومی ای را متصور شوند که افراد منطقی و آزاد می توانند در آن به اجماع برسند. این در حالی است که موف، تحت تأثیر اندیش--ه ی ک--ارل اش--میت، نشان می دهد که شکل گیری امر سیاسی )حوزه ی سیاست( مستلزم جبهه بندی بین ما و دیگران است. همین جبهه بن-دی منج-ر ب-ه ایج-اد پلورالیس-م ارزش-ی می ش-ود.{ع--د[ آنتاگونیس--تی غفلت هابرم--اس و راول--ز از این پلورالیس--م ارزش--ی آن ه--ا را از ب

(، و در نتیج--ه، ح--وزه ی عم--ومی[99موج--ود در س--احت عم--ومی غاف--ل می کن--د ) اخالقی ای را در نظر می گیرند که افراد می توانند با مشورت به اجماع دست یابن--د،

(. بر همین75: 2005و از این راه، امر سیاسی را به اخالِق تحویل می دهد )موف،اساس، موف بر این باور است که

دموکراسی مشورتی نم--ونه ی بس--یار خ--وبی از چ--یزی اس--ت ک--ه کارل اشمیت درباره ی اندیش--ه ی لی--برال گفت--ه ب--ود: ب--ه ش--یوه ای نظام منداندیش--ه ی لی--برال از دولت و سیاس--ت طف--ره می رود ی--ا نادیده ش--ان می گ--یرد و به ج--ای آن، ب--ه دو قطب ن--اهمگن اخالِق و

(. 99اقتصاد پناه می برد )

شانتال موف برای دستیابی به هدف سوم کتاب، از اندیشه ی اشمیت فراتر می رود و نشان می دهد که برخالف نظر اشمیت که تنش دموکراسی لیبرال منج--ر ب--ه نفی یکی از سویه ها می شود و رویارویی بین ما و دیگران به آنتاگونیسم و نفی و ح--ذف یکی می انجامد، دموکراسی مدرن و رادیکال باید بر پایه ی آگونیسم شکل گ--یرد ک--ه در آن، دو طرف یا طرف های موجود به هر دو سویه باور دارند، اما بر سر ترتیب و تفسیرها باهم به مخالفت و مبارزه می پردازند. در این مدل، مخ--الفت و جبهه بن--دی راست/چپ موضوعیت پیدا می کند و عاملی به شمار می رود که به دموکراسی معنا و پویایی می بخشد. قرار نیست اجماعی ص-ورت گ-یرد، بلک--ه ط--رفین ب--ر تفس-یر و ترتیب مورد نظر خود اصرار می ورزند و ب--رای دس--تیابی ب--ه هژم--ونی م--وقت تالش می کنند. موف بر این باور است که وظیفه ی سیاست دموکراتیک این است که نزاع

را از سطح آنتاگونیستی به سطح آگونیستی بکشاند.

از بهترین تبیین های صورت گرفته از مدل آگونیستی و نقد ب--رپارادوکس دموکراتیک مدل های دیگر، به خصوص مدل مشورتی و اجماعی به شمار می رود. از نکات مثبت کار موف می توان به ساده نویسی اش اشاره ک-رد، به گ-ونه ای ک-ه خوان-دن کت-اب را آسان و میسر می سازد. البته نباید از پیوستگی اندیشه و کار م--وف ن--یز غاف--ل ش--د که همواره در پی بسط پروژه ی م--ورد نظ--ر و تأیی--د خ--ود ب--وده اس--ت. اس--تفاده از نظریه پردازان گوناگون و نظریه های مختلف نیز می تواند نقطه ی مثب--تی در این اث--ر

Page 5: پارادوکس مثبت

و در کل، در پروژه ی موف به شمار رود، چ--را ک--ه ب--ر غن--ای نظ--ری و ج--امعیت اث--رافزوده است.

در سطح عملی نیز تأکید موف بر وظیفه ی سیاست دموکراتیک مب--نی ب--ر کش--اندن نزاع از سطح آنتاگونیستی به سطح آگونیستی مصداِق فراوانی پیدا می کند که خود می تواند نشان از دقت نظریه ی م-وف داش-ته باش-د. به عن-وان مث-ال، ج-وامعی ک-ه سیاست و جبهه بندی های سیاسی در آن ها به محاِق می رود و ب--ر وح--دت و وف--اِق و اخالِق تأکید می شود، همواره نزاع در سطح آنتاگونیستی صورت می پذیرد و طرفین

درصدد حذف یکدیگر برمی آیند و دموکراسی در آن ها شکل نمی گیرد.

موف به درستی پیش بینی می کن--د ک--ه اس--تفاده اش از نظری--ات[ ک--ارل اش--میت، ک--ه پیشینه ای فاشیستی دارد، ممکن منجر به اتهاماتی شود و توضیح می دهد ک--ه ب--ا آن پیشینه و گرایش سیاسی اشمیت کاری ندارد و تنه--ا اندیش--ه اش را م--ورد اس--تفاده قرار می دهد. می توان این ایراد را ب-ه اندیش-ه ی م-وف گ-رفت ک-ه به راح-تی ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد. م--رز بین آگونیس--م و آنتاگونیس--م بس--یار مبهم

می نماید.

Page 6: پارادوکس مثبت

منابع

، ته--ران: نش--رپسامارکسیسم و پسامارکسیس��م( 1392تاجیک، محمدرضا )علم.

Mouffe, Chantal (2005) On The Political, London: Routledge.

Tully, James (2002) “Books in Review”, in Political Theory, vol. 30, no. 6. Pp. 862-867.

تقی عبدی حاجیکالیی

[email protected]

دانش--جوی دک--تری جامعه شناس--ی سیاس--ی دانش--گاه ت--ربیت م--درس می باشد. از پایان نامه ی کارشناسی ارش--د خ--ود در رش--ته ی مطالع--ات ف--رهنگی، ب--ا عن--وان »آگهی ه--ای تج--اری تلویزی--ون ای--ران و برس--اخت ج--امعه ی ب--ازار« در دانش--گاه کاش--ان دف--اع ک--رده اس--ت. حوزه ه--ای مطالعاتی مورد عالقه اش شامل نظریه های فرهنگی، مطالعات رسانه و بازنمایی، نظ--ریه ی گفتم--ان، نظ--ریه ی پسامارکسیس--تی و چپ ن--و و

نظریه ی دموکراسی رادیکال می باشد.