سرو چمان
DESCRIPTION
سروچمانغزلی از حافظTRANSCRIPT
![Page 1: سرو چمان](https://reader035.vdocuments.net/reader035/viewer/2022072008/55cf8f51550346703b9b1865/html5/thumbnails/1.jpg)
کندسرو چمان من چرا میل چمن نمی کندشود یاد سمن نمیھمدم گل نمی
اش کردم و از سر فسوسای ز طرهدی گله کندگفت که این سیاه کج گوش به من نمی
کندزان سفر دراز خود عزم وطن نمی تا دل ھرزه گرد من رفت به چین زلف او
کنم ولیپیش کمان ابرویش البه ھمی کندگوش کشیده است از آن گوش به من نمی
کندکز گذر تو خاک را مشک ختن نمی با ھمه عطر دامنت آیدم از صبا عجب
شود زلف بنفشه پرشکنچون ز نسیم می کندوه که دلم چه یاد از آن عھدشکن نمی
شوددل به امید روی او ھمدم جان نمی کندجان به ھوای کوی او خدمت تن نمی
دھدساقی سیم ساق من گر ھمه درد می کندکیست که تن چو جام می جمله دھن نمی
کندبی مدد سرشک من در عدن نمی دستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابر
کندتیغ سزاست ھر که را درک سخن نمی کشته غمزه تو شد حـــافـــظ ناشنیده پند