پر اهمیت ترین تصمیم زندگی

26
ﭘﺮاﳘﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻲ ﺳﺨﻦ ﴰﺎ ﺑﺎ ﻣﻬﻢ ﺑﺴﻴﺎر ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻳﻚ درﺑﺎرﻩ ﺧﻮاهﻢ ﺑﮕﻮﱘ. ﻣﻬﻢ درﺑﺎرﻩ ﻣﻦ ﺻﺤﺒﺖ واﻗﻊ در اﺳﺖ ﺗﺼﻤﻴﻤﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻲ روﺑﺮو ﺁن ﺑﺎ زﻧﺪﮔﻲ در آﻪ ﺷﻮﻳﺪ. ﺗﺼﻤﻴﻢ اﻳﻦ ﭘﺮاﳘﻴﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﺴﻜﻦ ﻳﺎ ﳘﺴﺮ ﺷﻐﻞ، ﻣﺪرﺳﻪ، اﻧﺘﺨﺎب از ﺗﺮ ﻣﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺟﺎوداﻧﮕﻲ ﺑﻪ و اﺳﺖ ﮔﺮدد. آﻤﻲ ﻴﻨﺪﻳﺸﻴﺪ. ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺴﻴﺎر زﻣﺎن اﺑﺪﻳﺖ اﺳﺖ اي. ﻣﺘﻤﺮآﺰ ﻓﻘﻂ ﻣﺮدم از ﺑﺴﻴﺎري ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻮرد ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻲ دوران ﺣﺪاآﺜﺮ ﻳﺎ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻣﺎﻩ ﭼﻨﺪ اﻣﺮوز، ﺷﺎن اﺳﺖ. ﻳﻌﲏ ﺁن از ﭘﺲ دوران درﺑﺎرﻩ دارم ﻧﻈﺮ در ﻣﻦ ﻣﺮگ از ﭘﺲ زﻧﺪﮔﻲ آﻨﻢ ﺻﺤﺒﺖ. ﺁن ﺑﺮاي ﺗﺪارآﻲ ﴰﺎ ﺁﻳﺎ دﻳﺪﻩ زﻣﺎن اﻳﺪ؟ ﺁﻳﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﺷﺖ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺪﻧﻲ از ﻓﻘﻂ ﴰﺎ وﺟﻮد آﻪ داﻧﻴﺪ ﻣﻮﺟﻮدي ﴰﺎ اﺳﺖ؟ ﻧﺸﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﺎهﻴﭽﻪ و ﺧﻮن اﺳﺘﺨﻮان، و ﺑﺪن ﻗﺎﻟﺐ در و هﺴﺘﻴﺪ ﻧﻔﺲ داراي و هﺴﺘﻴﺪ روﺣﺎﻧﻲ ﻣﻲ زﻧﺪﮔﻲ آﻨﻴﺪ. ﻳﺎ دﻳﺮ دﻳﮕﺮي اﻧﺴﺎن هﺮ ﻣﺜﻞ آﻪ هﻨﮕﺎﻣﻲ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺑﺪن ﺑﺮوﻳﺪ، دﻧﻴﺎ از زود ﻣﻘﱪﻩ در ﺗﺎنﺎدﻩ اي ﻣﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد، ﭘﻮ ﻣﻲ ﺧﺎآﺴﱰ و ﺧﺎك ﺑﻪ ﺗﺒﺪﻳﻞ و ﺳﺪ ﺷﻮد. اﻣﺎ ﺳﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ ﴰﺎ واﻗﻌﻲ وﺟﻮد دروﻧﻲ وﺟﻮد ﻳﻌﲏ ﺗﺎن، ﻣﻲ اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺘﺎن و ارادﻩ ﺗﻔﻜﺮات، ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﺁﻳﺪ؟ ﻣﻲ از ﻗﺴﻤﱵ ﻋﻨﻮان ﺑﻪ را ﴰﺎ روﺣﺎﻧﻲ ﻗﺴﻤﺖ ﺗﻮان ﻧﻴﺴﺖ دﻳﺪن ﻗﺎﺑﻞ آﻪ ﺁورد ﺣﺴﺎب ﺑﻪ وﺟﻮدﺗﺎن. ﻗﺴﻤﺖ اﻳﻦ اﻳﻦ ﺳﻜﻮﻧﺖ ﳏﻞ و دارد ﺟﺎوداﻧﻪ زﻧﺪﮔﻲ روﺣﺎﻧﻲ ﻗﺴﻤﺖ اﻳﻦ ﺧﻮاﻧﺪن ﺣﲔ در آﻪ داﺷﺖ ﺧﻮاهﺪ ﺗﺼﻤﻴﻤﻲ ﺑﻪ واﺑﺴﺘﻪ ﻣﻲ آﺘﺎب ﮔﲑﻳﺪ. ﻧﺎراﺳﱵ و راﺳﱵ ﺑﺪي، و ﻧﻴﻜﻲ ﻧﲑوي دو دﻧﻴﺎ در دارد وﺟﻮد. ﻧﲑوهﺎ اﻳﻦ درﺑﺎرﻩ ﻣﺎ ﺁﮔﺎهﻲ دروﻧﻲ اي اﺳﺖ ﻧﻴﺎﻣﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ را ﺁن آﺴﻲ آﻪ دارﱘ. ﻗﻠﻤﺮو در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺷﻴﻄﺎن و ﺧﺪا ﻳﻌﲏ ﻗﺪرت دو روح آﻨﻨﺪ؛ ﺗﺎ هﺴﺘﻨﺪ ﺧﺪا ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ روﺣﺎﻧﻲ ﻣﻮﺟﻮدات ﻧﻴﻜﻮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن و دهﻨﺪ، ﻳﺎري آﺎرش رﺳﺎﻧﻴﺪن اﳒﺎم ﺑﻪ در را او ﻣﻲ دﻳﻮ را آﻪ ﺷﺮﻳﺮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﻧﺎﻣﻴﻢ. ﺑﻮدﻩ ﺧﻮﺑﻲ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن زﻣﺎﻧﻲ ﺷﺮﻳﺮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن اﻳﻦ اﻧﺪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺧﺪا ﻋﻠﻴﻪ ﺑﺮ ﻋﺼﻴﺎﻧﮕﺮي ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ آﻪ اﻧﺪ. ﻣﻘﺮب ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن از ﻳﻜﻲ ﻟﻮﺳﻴﻔﺮ،) ﻧﺎﻣﻬﺎي ﺑﻪ آﻪ اﺳﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺮدﻩ ﻧﺎم او از هﻢ ﺷﺮﻳﺮ و ﺷﻴﻄﺎن ﺑﻌﻠﺰﺑﻮب،( ، اﻳﺸﺎن ﺧﺪا و ﳕﻮد رهﱪي ﻋﺼﻴﺎﻧﺸﺎن در را ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن اﻳﻦ را ﺁن و ﺁﻓﺮﻳﺪ ﺑﺮاﻳﺸﺎن ﻣﻜﺎﻧﻲ راﻧﺪ ﺑﲑون ﲠﺸﺖ از را ﻧﺎﻣﻴﺪ ﺟﻬﻨﻢ) . ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻪ12 : 7 9 آﻨﻴﺪ ﻣﺮاﺟﻌﻪ.( دارﻧﺪ ﺳﻜﻮﻧﺖ ﲠﺸﺖ در ﻧﻴﻜﻮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن و ﺧﺪا. ﺷﻴﻄﺎن و ﺳﺎآﻨﻨﺪ ﺟﻬﻨﻢ در ﺷﺮور ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن.

Upload: ktabkhaneh

Post on 09-Apr-2016

18 views

Category:

Documents


0 download

DESCRIPTION

کتابخانه مسیحیت

TRANSCRIPT

ترين تصميم زندگي پرامهيت

خواهم درباره يك تصميم بسيار مهم با مشا سخن مي ترين تصميمي است در واقع صحبت من درباره مهم. بگومي

اين تصميم . شويد آه در زندگي با آن روبرو ميتر از انتخاب مدرسه، شغل، مهسر يا مسكن مناسب پرامهيت

. ينديشيدآمي ب. گردد است و به جاودانگي مربوط مي .اي است ابديت زمان بسيار بسيار طوالني

موضوع مورد توجه بسياري از مردم فقط متمرآز شان امروز، چند ماه آينده يا حداآثر دوران بازنشستگي

من در نظر دارم درباره دوران پس از آن يعين . استآيا مشا تدارآي براي آن . صحبت آنم‘ زندگي پس از مرگ’

ايد؟ زمان ديدهدانيد آه وجود مشا فقط از بدني شامل گوشت ميآيا

و استخوان، خون و ماهيچه ساخته نشده است؟ مشا موجودي روحاني هستيد و داراي نفس هستيد و در قالب بدن

هنگامي آه مثل هر انسان ديگري دير يا . آنيد زندگي مياي هناده تان در مقربه زود از دنيا برويد، بدن فيزيكي

اما . شود سد و تبديل به خاك و خاآسرت ميپو شود، مي ميتان، يعين وجود دروني‘ وجود واقعي مشا’چه به سر

آيد؟ شخصيت، تفكرات، اراده و احساساتتان ميتوان قسمت روحاني مشا را به عنوان قسميت از مي

اين قسمت . وجودتان به حساب آورد آه قابل ديدن نيست قسمت روحاني زندگي جاودانه دارد و حمل سكونت اين

وابسته به تصميمي خواهد داشت آه در حني خواندن اين .گرييد آتاب مي

در دنيا دو نريوي نيكي و بدي، راسيت و ناراسيت اي دروني‘ آگاهي’ما درباره اين نريوها . وجود دارد

در قلمرو . دارمي آه آسي آن را به ما نياموخته استآنند؛ يروح دو قدرت يعين خدا و شيطان فعاليت م

فرشتگان نيكو موجودات روحاني آفريده خدا هستند تا او را در به اجنام رسانيدن آارش ياري دهند، و

.ناميم فرشتگان شرير آه آهنا را ديو مياند اين فرشتگان شرير زماني فرشتگان خوبي بوده. اند آه تصميم به عصيانگري بر عليه خدا گرفته

آه به نامهاي (لوسيفر، يكي از فرشتگان مقرب ، )بعلزبوب، شيطان و شرير هم از او نام برده شده است

اين فرشتگان را در عصيانشان رهربي منود و خدا ايشان را از هبشت بريون راند مكاني برايشان آفريد و آن را

). مراجعه آنيد9 – 7 : 12به مكاشفه . (جهنم ناميد و شيطان. خدا و فرشتگان نيكو در هبشت سكونت دارند

.فرشتگان شرور در جهنم ساآنند

زمني و جو باالي آن در ميان هبشت و جهنم قرار فرشتگان نيكو و شرير در متامي اوقات بر زمني . دارد

غرد و در جستجوي آساني شيطان نيز مي. آنند پاسباني ميمقدس اين موضوع را آتاب. است آه بتواند آهنا را بدرد

روح (روح قدوس خدا . گويد به ما مي8 : 5پطرس 1در ها و بر زمني ساآن است و آار زمان در آمسان هم) خود خدا

مهر آردن، نگاهباني، نگهداري و پشتيباني از قوم خدا به وي ) اند يعين آساني آه براي خدمت خدا برگزيده شده(

القدس، الزام و بدست آار ديگر روح. حمول شده استاو را > خبش< حياتآوردن آساني است آه هنوز خدا و راه

.اند انتخاب نكرده انتخاب با ايد؟ آيا مشا راهتان را انتخاب آرده

خدا مشا . تواند به جاي مشا تصميم بگريد هيچكس مني. مشاستآند آه اي آزاد آفريده است و جمبورتان مني را با اراده

او فرشتگان را نيز جمبور به اين آار . او را برگزينيدا عصيان ورزيدند و او اجازه داد تا قسميت از آهن. نكرد

اما به ياد داشته باشيد . به دخلواه خود رفتار آنندپيامدهاي خود را به دنبال ) نادرست(گزينشهاي بد : آه

.خواهند داشت2 ؟)تولد تازه داريد(ايد آيا مشا از نو متولد شدهدانيد از نو ايد؟ آيا مي آيا مشا از نو متولد شده

چه معين است؟ آتاب مقدس درباره اين متولد شدن به چنني 3: 3گويد؟ عيسي در اجنيل يوحنا تولد تازه چه مي

:گويد ميگومي، اگر آسي از سر نو مولود آمني آمني به تو مي’

تواند يعين مني(تواند ديد نشود، ملكوت خدا را مني ‘).اش آند بشناسد، با آن آشنايي يابد و جتربه

: ينجا خماطب عيسي بود گفتنيقودميوس، آه در اچگونه ممكن است آه انساني آه پري شده باشد، مولود ’

شود آه بار ديگر داخل شكم مادر گشته، گردد؟آيا ميشايد مشا هم مهني فكر را ). 4 : 3يوحنا (‘ مولود شود؟

شود انساني آه متولد شده، بار ديگر چگونه مي. داريدروحاني سخن به دنيا بيايد؟ عيسي درباره تولدي

پيش از اين به مشا عرض آردم آه مشا يك روح . گويد ميبدن مشا به . آنيد هستيد، جان داريدو در بدني زندگي مي

دهد آه روح و مقدس تعليم مي دنيا آمده است، اما آتاب .جان ما به سبب گناه دچار مرگ و ظلمت شده است

جسم، جان و روح: منوداريسته، سر، بازوان و توانيد به آينه نگر مشا مي

توانيد نفس بكشيد و مي. پاهاي خود را حرآت دهيد‘ موجوديت واقعي مشا’اما آيا . بگوييد آه زنده هستيد

زنده و سرشار از عميقأ و از درون زنده است؟ آيا مشا نور حيات هستيد؟ آرامش داريد؟ به صلح با خودتان دست

يدوار ايد؟ خودتان را دوست داريد؟ شاد و ام يافتهترسيد؟ اينها سئواالتي است آه هستيد؟ آيا از مرگ ميممكن است بدون لبخند و رضايت . بايد از خودتان بپرسيد

.دروني، ظاهري متبسم براي خود درست آرده باشيدوقيت عيسي درباره تولد دوباره سخن گفت، چنني تعليم داد آه انسانيت دروني بايد نسبت به خدا زنده

آنچه از جسم مولود ’: گويد چنني مي6 : 3يوحنا . گردد ‘.شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت روح است

آورد، هنگامي آه مادري فرزند خود را به دنيا ميوقيت روح قدوس خدا . گردد جسمي از جسم ديگر متولد مي

شود، روحي از روح خدا به درون روح انسان داخل مي‘ )تولد تازه(تولد شدن از نو م’معين . گردد متولد مي به درون روح مشا يك طريقالقدس فقط به روح. مهني است

تولد ( از نو متولد شد يك طريقتوان از فقط مي. آيد ميبه مهان شكلي آه تولد فيزيكي فقط به يك ). تازه يافت

گريد، تولد روحاني نيز به مهان يك طريق طريق صورت مي .اجنام پذير است

اتان را از وانيد زندگي روحانيت مشا ديگر منيتوانيد بدون خودتان جدا آنيد، به مهان شكل آه مني

پروسه طبيعي تولد بار ديگر جسم خودتان را از نو روند جسمي طبيعي بايد به عمل آيد تا يك . متولد آنيد

نيز ) روحاني(طبيعي آودك متولد شود و روندي مافوق .ازه بيابدبايد در روح مشا عمل آند تا تولدي ت

اين روند به چه شكل است؟ اگر خبواهيد مهني امروز تولدي تازه بيابيد، الزم است چه آاري اجنام دهيد؟

ابتدا، دريافته و اعرتاف آنيد آه به خاطر گناه روميان . ايد موجود در زندگيتان، از حلاظ روحاني مرده

اند و از جالل خدا زيرا مهه گناه آرده’: گويد مي23 : 3از اعرتاف به اين ! گناه نيست هيچكس بي‘ .باشند قاصر مي

اول . اي نداشته باشيد امر آه گناهكار هستيد وامهه :گويد چنني مي8 : 1يوحنا يعين به گناهكار (اگر گوييم آه گناه ندارمي ’

آنيم و راسيت ، خود را گمراه مي)بودمنان اعرتاف نكنيميعين در درون ما (در ما نيست> دهد آه اجنيل ارائه مي<

‘).ساآن نيست :گويد چنني مي9در آيه

به گناهان خود اعرتاف آنيم، > داوطلبانه<اگر ’) ها و ذات خود امني يعين نسبت به وعده(او امني و عادل

شريعيت ما را بي<است تا گناهان ما را بيامرزد ‘.ما را از هر ناراسيت پاك سازد> پيوسته<و > بزدايد

تعجيب ندارد آه . ين مهان خرب خوش استاي عزيز، ابدينسان . برند از اجنيل به عنوان خرب خوش نيز نام مي

پذيرش براي يافنت تولد تازه قدم اولبينيم آه مياين به معين رويارويي با حقيقت . گناهكار بودن است

پذيرش . باشد و معموأل حقيقت تلخ است خويشنت ميخواهد مشا را در شيطان مي. رجناند اشتباهات انسان را مي

فريب نگاه دارد ويل خدا در نظر دارد آه مشا را با .حقيقت روبرو سازد

يعين اعرتاف آردن. به گناهان استاعرتاف قدم دومبه زبان آوردن آارهاي اشتباه و تصميم به . سخن گفنت

مهه آن . اي دارد خالصي از آهنا، تأثري پاك آنندهها، اند و درست مهني آار نزل آردهاشتباهات در درون مشا م

گذارند و احساس اشتباه بودنشان اي آه در ذهن مي خاطره .است آه مشا را سرشار از ظلمت و تاريكي آرده است

روش خدا . تان اعرتاف آنيد به آهنا نزد پدر آمسانياز آهنا فقط به . اين است آه مشا را از آهنا رهايي خبشد

شويد و خدا اين گناهان را ميواسطه اعرتاف آردن خالص سازد، او مشا را پاك مي. آند با آمرزش خود جايگزين مي

.درست مثل اينكه درونتان محام بگريدمن در سن نه سالگي تولد تازه يافتم و به وضوح

. آورم احساس متيز شدن خودم را از درون به ياد مياحساس من اين بود آه از درون پاك، روشن، تازه و

تواني به داخل وان محام اي عزيز، تو مي. ام ل شدهسرحاتواني جسم مي. بروي يا دوش گرفته بدنت را محام دهي

بريوني خودت را متيز و پاك آين ويل فقط عيسي است آه .توانايي دارد تا تو را از درون پاك سازد

3 عيسي آيست؟

ام تا به حال چند بار به نام عيسي اشاره آردهمعريف او بسيار پرامهيت . ام مشا معريف نكردهويل او را به

است زيرا براي مشا غريممكن است آه بدون شناخت عيسي .تان با خدا اصالح شود يا تولد تازه بيابيد رابطه

در ابتدا عرض آردم آه بايد تصميم بسيار مهمي مهه چيز در اين تصميم مهم بستگي به شناخت . بگرييد

آه او براي مشا اجنام داده عيسي و دانسنت آاري دارد توانيد به سادگي تصميم بگرييد آه آنگاه مي.استخواهيد اميان بياوريد و اين حقيقت را بپذيريد يا مي

اينكه درصدد ادامه راه تاريكي هستيد آه در آن قدم ).ايد اگر تولد تازه نيافته(داريد برمي

دامن شايد از نظر بيان مطليب هستم آه مي آماده) به عقل جور در نيايد(لي برايتان نامفهوم باشد عق

پس براي . خواهد آه آن را باور آند اما دلتان ميتواند براي انگيز آه مي شنيدن يك داستان واقعي شگفت

.مهيشه زندگيتان را متحول سازد، آماده باشيد چنني 2 و 1آتاب مقدس در آتاب پيدايش باهباي

ني مرد روي زمني را آفريد گويد آه در ابتدا خدا خنست ميخدا جسم او را از خاك زمني سرشت . و او را آدم ناميد

و حيات و روح خود را در وي دميد و آدم نفس زنده شد

به گفته ديگر، وقيت خدا قسميت از وجود ). جان يافت(. خود را در او دميد او از درون زنده شد و حيات يافت

او جان و زندگي نفس خدا در آن مرد قرار داده شد و .گرديد‘ حيات خدا’انسان سرشار از . يافت

بنا به گفته آتاب . ناميد‘ آدم’خدا وي را : 1پيدايش . (مقدس، آدم به شباهت خدا آفريده شد

او نفس خدا را . چيزهايي در آدم شبيه خدا بود). 26مانند خدا . طبيعت و شخصيت خدا را دارا بود. داشت

او و . ونه شرارتي در آدم نبودهيچگ. مقدس و نيكو بودتوانستند با هم مشارآت و دوسيت داشته باشند به خدا مي

.اين دليل آه شبيه يكديگر بودندتواند با تاريكي گويد نور مني آتاب مقدس ميخدا و آدم هر دو نور بودند، پس . مشارآيت داشته باشد

آدم. توانستند با مهديگر شراآت و دوسيت برقرار آنند مي .آرد در آنار خدا احساس راحيت مي

آنيد؟ آيا مشا در آنار خدا احساس راحيت ميآفريده ‘ قدرت انتخاب آزاد’از سوي ديگر آدم با

خدا آنچه را آه راست و درست بود برايش . شده بودتوضيح داده بود ويل در عني حال توانايي انتخاب را نيز

راي نيكو آدم نيكو بود، ويل ب. به وي عطا آرده بود خدا و روشهاي او را انتخاب پيوستهبايست ماندن مي

.آرد ميجنس نياز خدا دريافت آه آدم به يك يار و هم

پس او آدم را به خواب فرو برد و يكي از . داردهايش را بريون آورده، هپلويش را دوباره بست دنده

از هپلوي آدم، او زن را بساخت ). 22، 21 : 2پيدايش (آدم يار و مهراهي براي وي ) در هپلوي(ار تا در آن

توجه آنيد آه زن از پاهاي آدم گرفته نشد زيرا . باشداو از سر آدم گرفته . قرار نبود آدم بر او بايستد

نشد تا بر وي سروري آند بلكه از هپلوي آدم گرفته شد .تا به عنوان شريك زندگي هپلو به هپلوي او مباند

بر روي زمني در يك هبشت، اآنون زوجي را دارمي آه يعين باغ زيبايي آه خدا فقط براي ايشان آفريده بود

خواست آنان از پرواضح است آه خدا مي. اند ساآن شده .زندگي لذت بربند

بريد؟ آيا مشا از زندگيتان لذت ميباري، در آن ميان خملوق ديگري نيز بر روي زمني

ان آه پيشرت آرد آه ناخوشايند بود، يعين شيط زندگي مياز آن از نقشه خدا آه درنظر داشت فرشته مقرب درگاه وي براي آار پرستش و ستايش باشد، سرپيچي و سقوط

خواست او خباطر عصيانگري خود و اينكه مي. آرده بودپاي خود را بيش از آنچه خدا به وي عطا آرده بود

خواست از زير نظارت و او مي. دراز آند، سقوط آرد

دا بريون آمده خودش آنرتل مهه امور را بدست هدايت خ .گريد

گفت آه ختت سلطنت خود را فراي ختت خدا او ميفرشتگاني . برخواهد افراشت و خدا او را برآنار آرد

آه به پريوي او عصيان آرده بودند نيز از حضور خدا در جهنم براي ايشان ساخته شد ويل شيطان . هبشت رانده شدندواح شرير براي مدتي مهچنان به جو زمني و بسياري از ار

.دسرتسي داشتنددر نقشه خدا زماني براي حمبوس ماندن مهگي ايشان در جهنم در نظر گرفته شده است، ويل در حال حاضر خدا

اجازه دسرتسي به زمني را ) شيطان، لوسيفر(به شرير داده است زيرا آه مردان و زنان مهچنان در فرايند

خواهند پريوي و شخص و راهي آه ميشانتخاب و گزينبه منظور داشنت توانايي . خدمتش آنند، باقي هستند

انتخاب، بيش از يك روش در دسرتس آنان قرار گرفته .است

خدا زندگي، نور، شادي، اميان، صلح، عدالت، اميد شيطان عرضه . آند و متامي چيزهايي نيكو را عرضه مي

سردگي، ويراني، ترس، آننده مرگ، تاريكي، نوميدي، اف .هراس و متامي چيزهاي بد است

هم اآنون آه مشغول نگارش اين سطرها هستم، با شيطان و راه و چرا بايد آسي خبواهدانديشم آه خودم مي

روشهاي او را برگزيند؟ با اينحال او انتخاب مشار . اند بسياري از مردم فريب خورده. آثريي از انساهنا است

اند چون فاقد معرفت اه را برگزيدهآنان راه اشتبقوم ’: خوانيم از قول خدا چنني مي6: 4در هوشع . هستند

شايد مشا نيز تا به ‘ .اند من از عدم معرفت هالك شده آايف معرفت و شناخت براي انتخاب حال به اندازه

من اين حقايق را در دسرتستان . ايد نيكويي را نداشتهه هزاران نفر با معرفيت آه دهم با اين اميد آ قرار مي

.براي اخذ تصميم و انتخاب درست الزم است، جمهز گردندنامي آه آدم (آدم و حوا . اآنون ادامه داستان

خدا . بردند از زندگي در آن باغ لذت مي) بر وي گذاشتاو آنان را از آارهاي . نظارت بر زمني را بديشان سپرد

آردند نبايد ميتوانستند اجنام دهند و آاري آه آه ميباخرب ساخت؛ به ياد داشته باشيد آه آهنا داراي حق

خواهد خدا به ايشان گفت آه مي. انتخاب آزاد بودندآنان چه بكنند، آنان را باخرب ساخت آه زندگيشان

تواند مبارك گردد، اما آنان را به اجنام آن چگونه مي .آرد وادار منيآارها

ايشان در باغ قرار او درختان ميوه بسياري برايداد تا آزادانه از آهنا خبورند، اما به گفت تا از

خنورند ‘ درخت معرفت نيك و بد’ميوه يك درخت مشخص يعين شايد فكر آنيد آه چرا خدا مهان يك ). 17 : 2پيدايش (

درخت را در آجنا گذاشته بود و به آهنا گفت آه از نت حق انتخاب به ياد آوريد آه براي داش. اش خنورند ميوه

اگر . بايد بيش از يك گزينه در برابر شخص قرار گريدگزينند، بايد روشي قرار بود آنان اطاعت از خدا را بر

.داشت براي نااطاعيت نيز وجود مياطاعت . خدا از ايشان انتظار حمبت و اطاعت داشت

خدا اين انتظار را داشت ويل . در واقع مثره حمبت استاطاعت را آزادانه و از ته دل به چنانچه آنان اين

دادند، اطاعت آنان عنوان گزينش شخصي خودشان اجنام مني .براي خدا ارزشي نداشت

آيا مشا از ابراز حمبت ديگران به اين خاطر آه برديد؟ راه ديگري براي آنان نگذاشته بوديد، لذتي مي

خدا انسان را با اراده و گزينش آزاد آفريد و براي مشا نيز امروز . انتخاب ديگري نيز قرار داداو راههاي

داراي اراده آزاد و حق . در مهان موقعيت قرار داريدبايد تصميم بسيار مهمي اختاذ انتخاب آزاد هستيد و مي

.آنيدباري، آدم و حوا از زندگيشان، از مصاحبت خدا،

هاي لذيد، مصاحبت مهديگر و هرچه خدا آفريده بود ميوهگويد آه شيطان به ما مي3 پيدايش باب .بردند لذت مي

او چنانكه من و مشا . بر حوا به شكل يك مار ظاهر شدمار . ترسيم، از مار هراسي نداشت امروز از مار مي

شيطان يا از مار استفاده آرد و يا . حيوان بدي نبود .خود را به صورت مار بر حوا ظاهر آرد

حوا او از طريق مار شروع به طرح سئواالتي از مهانگونه -دليل(آرد آه وي را به فكر واداشت

مد نظر 5 و 4: 10 قرنتيان 2هايي آه در استداللآه خود را بر عليه معرفت راست خدا )است

چرا خدا به آهنا گفته بود آه از درخت ). افرازند برميخواست آهنا در واقع خدا مني. معرفت نيك و بد خنورند

اما به ياد داشته . شوندهرگز با بدي و شرارت آشنا .بودند بايست داراي حق انتخاب مي باشيد آه آنان مي

خدا به آدم گفته بود آه اگر از ميوه درخت خواهد مرد) يعين حتمأ(هرآينه معرفت نيك و بد خبورد

منظور او اين بود آه آنان درونأ ). 17 : 2پيدايش (شان خواهند مرد، نه جسمأ، و زندگي و حياتي آه در اي

رفت روشنايي از ايشان بريون ومي. بود از بني خواهد رفت .داد و جاي خود را به ظلمت مي

آميزي آلود و شرارت مدتي پيش مردي آه زندگي گناهانديشيد آه جان او مي. داشت، حتت عمل جراحي قرار گرفت

خواست پيش از سامل از اين عمل به در خنواهد برد و ميمهچنانكه من و . خدا صاف آندآن حساهباي خود را با: آردمي، اين مجله را به زبان آورد ديويد با او صحبت مي

‘.ام آنم آه درونأ مرده من احساس مي’

او خباطر ترس از مرگ . درباره اين گفته بينديشيدخواست تولد تازه در روي ميز جراحي، مي) مرگ جسماني(

ونأ مرده بيابد، در حايل آه به راسيت در متامي عمرش در .بود و اين امر را به زبان خود بيان آرد ايد؟ آيا مشا زنده هستيد يا دچار مرگ شده

‘ هرآينه خنواهيد مرد’: مار به دروغ به حوا گفت گفته خدا بود؛ برخالفآنچه گفت ). 4 : 3پيدايش (

در . آالم خدا راسيت و حقيقت است. بنابراين دروغ بودوجود . برد و ذات شيطان پيتوان به طبيعت مهني ابتدا مي

خدا هرآنچه نيكوست . او درست برخالف موجوديت خداست. خواهد از بني بربدتان شيطان مي. خواهد براي مشا مي

امروز او به واسطه دروغها و فريبهايش اين امر را خبشد، درست به مهان شكلي آه درمورد حوا عمل حتقق مي

.آردح آردن سئواهلا او به آنقدر فريب و نرينگ و مطر

براي حوا ادامه داد آه وي را به استدالل آردن آشانيد آه خود را به خالف معرفت خدا ‘ بلندي> فكر<هر ’(

هنايتأ حوا تسليم مشورت شيطان شد و شوهرش ). افرازد ميهر دو نفر . را نيز قانع آرد تا او نيز چنني آند

ته اي آه خدا از ايشان خواس ايشان با خوردن از ميوهاطاعيت بود تا از آن دوري منايند، نسبت به خداوند بي

نتيجه آارشان دقيقأ طبق گفته خدا، مرگ . آردند .روحاني بود

هنگامي آه خدا بار ديگر براي مالقات با آدم و حوا به داخل باغ آمد، آنان خباطر ترس از او خود را

.پنهان آردندهان آيا مشا خباطر ترس از خدا خود را از او پن

داريد؟ ميخدا به حمض دريافت ترس ايشان، فهميد آه مرتكب

آنان دروغهاي شيطان را باور آرده . اند گناه شدهترس، . وسوسه شده و مثره انتخاب خود را گرفتند. بودند

.ميوه و نتيجه گناه استاما به . ايد شود آه آاشته اي نصيب مشا مي مهان ميوه

قسميت از آن در دهانتان ياد داشته باشيد آه ممكن است !تلخ بشود

خدا ايشان را به خاطر گناهي آه مرتكب شده اي براي درنگ نقشه بودند جمازات آرد ويل در عني حال بي

شان از منجالبي آه خود را در آن گرفتار جنات و رهايي، خدا خطاب به 15 : 3در پيدايش . آرده بودند، آشيدرا خواهد آوبيد و زن سر او ) نسل(مار گفت آه ذريت

.پاشنه وي را خواهد آوبيد) شيطان(مار گفت آه او درباره عيسي، فرزند يگانه خود سخن ميخدا . در آن موقع نيز از حلاظ روحاني وجود داشت

ما به شخصيتهاي تثليث به عنوان . تثليثي يگانه است

هر يك از اين . آنيم القدس اشاره مي پدر، پسر و روح .ذات اهلي نقش حياتي در زندگي مشا داردشخصيتهاي مقدس

عيسي از نظر روحاني وجود داشت اما براي آمك به انسان از منجالبي آه در آن گرفتار شده بود، الزم شد

ضرورت داشت آه او . آه سراجنام شخصأ به روي زمني بيايددر جسم انساني مثل من و تو به جهان بيايد، خود را

به ياد داشته باشيد آه .فروتن سازد و انسان شودبه گفته ديگر او خدا . عيسي خدا است، او پسر خداست

.او خدا بود و خدا هست. از خداستاي طرح شد ويل اجراي آن به زماني آه خدا در نقشه

10: 3افسسيان . نقشه فراگري خود داشت، موآول گرديدسازد آه هدف خدا اين بوده است آه از بر ما آشكار مي

آليسا يك ساختمان نيست بلكه از : توضيح(يسا طريق آلمتامي اميانداران تولد تازه يافته در طول تاريخ تشكيل

) انتها و مهه جانبه او يعين حكمت بي(، حكمت خدا )شود ميو عظمت وي بر سردمداران و قدرهتاي جهان آه ارواح شرير و فرمانرواي ايشان شيطان آه عصيان ورزيدند،

.آشكار گردد هستيم، جنگي ميان درگري جنگ زبان ساده ما به

فاتح بودن خدا در اين جنگ از ابتدا ! شيطان و خدااو طبق نقشه از پيش تعيني . معلوم و مشخص بوده است

.شده، طرف پريوز اين نربد است مشا طرفدار آدام هستيد؟

چنانچه خدمتگزار شيطان هستيد و دروغهايش را خدا و . ده قرار داريدايد، در طرف بازن باور آرده

. گروه او برنده اين جنگ هستنداو مردمان تولد . به هر صورت اين نقشه اهلي است

با ، يعين آساني آه )از نو متولد شده(تازه يافته او را حمبت، اطاعت و خدمت اراده شخصي و داوطلبانه

گريد تا شيطان و لشگريان شرور آنند، را به آار مي مي .ه و آامأل از ميان برداردوي را شكست داد

انديشيد آه چرا خدا ما را درگري شايد با خود ميبه ياد آوريد آه شيطان مرد خدا . اين جنگ آرده است

را در باغ شكست داد و آنچه را آه خدا براي وي درنظر در واقع او خودش به واسطه فريب . داشت از او دزديد

آن از سوي حال پس گرفنت. شيطان، آن را به شيطان داد .خدا و تفويض دوباره آن به انسان برخالف قانون است

آنچه خدا از آن موقع آرده و مهچنان تا به اجنام او انسان را : دهد اين است رسيدن آامل آن اجنام مي

آند تا آنچه را آه شيطان از او دزده است جتهيز مي .ديگر بار بدست آورد

.عيسي آليد اصلي اين نقشه است ادامه 3ه بدهيد تا به داستامنان از پيدايش اجاز

باري، خدا به مار گفت آه سراجنام سر او آوبيده . دهم

او پيش از ). يعين قدرت او زايل خواهد گرديد(شود ميگفت، و وقوع درباره آنچه روي خواهد داد سخن مي

.شود سراجنام آنچه خدا بگويد اجنام ميتوضيح ( سال 2000اما پيش از وقوع اين پيشگويي

سپري شد و در اين مدت، زنان ) ؟؟؟؟؟؟؟: !!!!!!!مرتجمگناه و مشكالت ناشي از آن . و مردان زمني را فراگرفتند

جايي آه گناه تكثري شود، مهواره مشكالت . نيز تكثري شد .شوند هم تكثري مي

عدالت شده بود و انسان اآنون غريمقدس و بيقانون گناه در جسم . جايگاه درسيت در نزد خدا نداشت

آلود شده انسان مسكن گرفته بود و او داراي ذاتي گناهبه گفته ديگر، گناه آردن براي انسان طبيعي شده . بودالزم . گناه برايش تبديل به امري طبيعي گشته بود. بود

نبود تالشي براي گناه ورزيدن بكند؛ درواقع به جايي راي گناه آردن توانست جلوي خود را ب رسيده بود آه مني

.بگريدشدند، سرشت هربار آه فرزنداني متولد مي

منظور از جسم انساني، بدن و جان (آلود در جسم گناهها تا رسيدن به سن بچه. آهنا وجود داشت) انسان است

گوييم، و در واقع سن خاصي آه به آن سن بلوغ و رشد ميذه خاص و مشخصي براي مهه هم نيست، خباطر گناهشان مواخ

گردند آه در اين سن است آه آنان متوجه مي. شوند منياعمالشان در واقع گناه ورزيدن برعليه خدا است، و در

يابند تا روشهاي خدا را براي آن زمان است آه فرصت ميتوجهي قرار خود بپذيرند يا اينكه او را مورد بي

.بدهندآلود دارم؛ مشا نيز داراي اين ذات من ذاتي گناه

ما . يد و در واقع هر انساني اين ذات را داراستهستوقيت از داشنت آن . آنيم به هنگام تولد آن را آسب مي

.شومي، بايد به خدا حساب بدهيم آگاه مي شريعت

دارد و به مهني سبب خدا قوم خود را بسيار دوست ميداشتند و راه و روشهاي براي آساني آه او را دوست مي

گرفتند نقشه موقيت بنياد گذاشت او را در زندگي پيش آرد تا بتواند بار ديگر با آه براي ايشان آفايت ميتوجه داشته باشيد آه وقيت . قومش شراآت داشته باشد

گناه به ميان آمد، انسان از نظر روحاني مرد و ديگر خدا . توانست شراآت سامل و مناسيب با خدا داشته باشد مني

بايد در روح با او وجودي است روحاني و ما نيز .مشارآت پيدا آنيمانسان اآنون سرشار از ظلمت شده . خدا نور است

بود و لذا شراآت، يگانگي، احتاد و ارتباط او با خدا دارد آه نوعي نقض آتاب مقدس بيان مي. قطع شده بود

يعين شكايف در سازگاري ميان خدا و انسان ) عهدشكين(عهد

گفت در ميان ايشان ديواري شايد بتوان . اجياد شده بود .از گناه آشيده شده بود

شريعت آه تدبريي از سوي خدا بود، عبارت بود از سيستمي از قوانني و مقررات مكتوب آه چنانچه انسان

خواست به اندازه آايف براي دوسيت با خدا قدوس و در مي. آرد راسيت با خداوند باشد، بايد طبق آن زيست مي

. س، و سرشار از عدل و نيكويي بودشريعت آامل و مقددر شريعت به روشين شرايط الزم براي قدوس بودن انسان

.بيان شده بوداش آدم پيش از ارتكاب گناه خود، برحسب غريزه

آنان در . خواهد خواهد و چه مني دانست آه خدا چه مي مياما پس از . شان يكي بودند روح، دل و قصد و اراده

ساسيت خود را نسبت به خدا از دست ارتكاب گناه ديگر حاو . سخت گرديد او بواسطه گناه و عواقب آن دل. داد

هاي خدا بايد خواسته. ديگر با دل خدا آشنا نبودانسان ديگر توانايي درك قليب و . گرديد برايش مكتوب مي

او بايد با . روحي اراده خدا و حنوه اجنام آن را نداشتشيد تا رضايت خدا را به آو تواناييهاي طبيعي خود مي

عيب نبود و تا اما به خاطر اينكه ديگر بي. دست آوردزيست اين آامليت را هرگز زماني آه بر روي زمني مي

داشنت آامل متامي بندهاي آورد، توانايي نگاه بدست مني .شريعت را از دست داده بودآرد آه چنانچه آسي يكي از شريعت خدا بيان مي

بشكند، نسبت به عدم اجنام متامي آن مقصر بندهاي آن را شريعت آامل بود و ). 10 : 2يعقوب . (شود شناخته مي

نقص انسان نيز الزم بود آه براي اجنام آن آامل و بي .باشد

ها قربانياز آجنا آه آنان با وجود داشنت شريعت، هرقدر هم

توانستند آن را نگاه دارند، خدا آوشيدند مني آه ميانيها را بنياد گذاشت تا بتوانند پوشش و نظام قرب

براي خطاها و گناهانشان تقدمي ) جرباني(اي آفارهشايد . شد هايي آه در آهنا خون پاشيده مي قرباني. دارند

به گوش، خشن بيايد اما دليلي آه در پشت آن است، وقيت خدا نفس حيات را بر آدم . سازد قابل درآش مي

. خون وي سرشار از حيات گشتدميد، او نفسي زنده شد و آتاب مقدس . خون او شروع به جاري شدن در بدنش آرد

). 11 : 17الويان (‘ جان جسد در خون است’: گويد ميهيچكس بدون خون . دانيد آه اين امر حقيقت دارد مي

اگر جريان خون را در آسي بازداريد، . ماند زنده مني .گرييد حيات را از وي مي

و حوا را وسوسه آرد، آنان گناه وقيت شيطان آدم 5روميان (را برگزيدند، گناه سراجنام به مرگ منجر شد

: دهد يعين و نيز به هر آنچه آه گناه ارائه مي) 12:

حيات . بيماري، مرض، فقر، جنگ، خشم، طمع و حسادت .تواند مرگ را پوشش دهد تنها قدرتي است آه مي

ان نيز به زيرپا هنادن شريعت و گناه ورزيدن انستنها آفاره قابل قبول براي گناه . نوعي عني مرگ است

قرباني مهراه با رخينت خون بود از اين سبب آه در خون .11 :17الويان (حيات هست

دليل ديگري آه خدا اين رسم را برپا آرد، نوعي به نقشه نيكويي بود آه در ذهن ‘ انتظار و چشم داشنت’

انبيا . پيوست ه وقوع مياو بود و در زمان آامل خود بدهنده، رهاننده، آسي آه درباره آمدن يك مسيحا، جنات

خدا پيام . خبشيد پيشگويي آردند ايشان را رهايي ميداد و به ياد داشته باشيد آه اگر خدا چيزي بگويد، مي

.آن را به اجنام خواهد رسانيداين مسيحا قرار بود به عنوان قرباني هنايي و

او قرار بود بره . شان گذرانيده شودآامل براي ايآنان ديگر الزم نبود . عيب خدا باشد قرباني، آامل و بي

عيب بر روي قربانگاه معبد خدا به عنوان هاي بي برهآمد و آخرين عيسي مي. قرباني گناه خود بگذرانندخبش قرباني او پايان. گشت قرباني، يعين قرباني هنايي مي

.گشت نظام شريعت ميها را برايتان ذاريد يكي از اين پيشگوييبگ

:قول آنم نقل 7 – 3: 53اشعيا

خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و ’ديده و مثل آسي آه رويها را از او بپوشانند و رنج

.خوار شده آه او را به حساب نياوردميهاي ما را بر خود گرفت و دردهاي ما لكن او غم’

و ما او را از جانب خدا زمحت .را بر خويش محل منودو حال آنكه به سبب . آشيده و مضروب و مبتال گمان بردمي

تقصريهاي ما جمروح و به سبب گناهان ما آوفته گرديد و تأديب سالميت ما بر وي آمد و از زمخهاي او ما شفا

مجيع ما مثل گوسفندان گمراه شده بودمي و هر . يافتيمه بود و خداوند گناه مجيع يكي از ما به راه خود برگشت

.ما را بر وي هناداو مظلوم شد اما تواضع منوده، دهان خود را ’زبان است، اش بي اي آه نزد پشم برنده مثل بره. نگشود

‘.مهچنان دهان خود را نگشودمردم در انتظار مسيحاي خود، . شد نبوهتا اعالم مي

نان حيت من معتقدم آه آ. شان بودند دهنده و رهاننده جنات .دانستند آه در انتظار چه چيزي هستند به درسيت مني

آردند آه او قرار است آنان را از آنان درك منيشد به تالش آه مربوط مي‘ آارهايي’شريعت يعين از

آنان درك . حاصل براي جلب رضايت خدا، آزاد آند بي

آردند آه او، عيسي، مسيحا، جنات دهنده جهان، خون منياجازه دهيد تا خون او . صليب خواهد پاشيدخود را بر

از و حيات او را براي برداشنت هر گناهي جاري شود، يه ياد داشته باشيد : توضيح(متامي نسلها روان سازد آنان منتظر ). 11: 17الويان . آه حيات در خون استدانستند آه در انتظار چه چيزي بودند، اما واقعأ مني

.هستند آمدن عيسي

القدس بر دخرت روح. مورد نظر خدا فرارسيدزمان او بواسطه . اي به نام مرمي ظاهر گرديد جوان باآره. آساي خدا، عيسي، پسر خدا را حامله شد قدرت معجزه

.الزم بود آه اين واقعه به اين شكل رخ دهداي روحاني مهواره در عيسي پيش از آن نيز به گونه

اما . با خدا بوداو از ابتدا . آمسان موجوديت داشتپوشيد تا بتواند به ساير اآنون بر خود جسم مي

انساهنايي آه جسم داشتند و در منجالبي گرفتار شده دهنده وجود بودند آه راه خالصي از آن بدون يك جنات

.نداشت، ياري بدهددارد آه عيسي آلمه خدا بيان مي14 و 1 : 1يوحنا

ر ميان انساهنا بود و اينكه آالم خدا جسم گرديد و دگويد آه عيسي آاهن مي15: 4عربانيان . ساآن گرديد

آند از هاي ما را درك مي ارشدي است آه ضعفها و آوتاهياين سبب آه او نيز بر خود جسم گرفت و نقسي طبيعي

اما يافته در مهه موارد درست مهانند ما وسوسه شد، د گناه بودن موجب اجيا اي عزيز، اين بي.بدون گناه

.تفاوت بزرگي شدعيسي نسبت به خدا از درون زنده بود، او آامأل

او مثل زماني آه آدم هنوز . در ارتباط با پدر بودآتاب مقدس او . مرتكب گناه نشده بود، با خدا يكي بود

قرنتيان 1رجوع آنيد به . (نامد مي) دوم(را آدم ثاني آه دارد بيان مي21 – 12 : 5روميان ). 47 و 45 : 15

موجب گشت آه مهه مردمان گناه ) آدم(اگر گناه يكنفر موجب درست ) عيسي(آنند، پس چقدر بيشرت عدالت يك مرد

.شدن ارتباط متامي انساهنا با خدا خواهد گشت. گناه آدم نسل به نسل به مشا منتقل شده است

آدم ثاني يعين اگر اميان آورده و باور آنيد، حال، . لت خودش را به مشا ببخشايدعيسي منتظر است تا عدا

آدم يك انسان بود آه وجودش سرشار از وجود و حيات گناه از راه رسيد و انسان سرشار از ظلمت و . اهلي بود

.نور از وجود او رخت بربست. تاريكي گرديد مشا سرشار از نور هستيد يا مملو از تاريكي؟

عيسي نيز يك انسان بود آه از زني متولد گرديد، آدم گناه آرد، ويل عيسي . او سرشار از خدا بوداما

عييب براي هرگز مرتكب گناه نشد؛ او قرباني آامل و بي .گناه بود

اميانداران عهد عتيق بايد دائمأ براي گناهشان برجا گذرانيدند اما قصورشان مهواره پاي ها مي قرباني

.بودآنيد يا حس گناهكاري و تقصري مشا احساس آزادي مي

آنيد پاك هستيد يا آلوده؟ را فرا گرفته؟ حس ميمشا گناه، يعين بره قرباني خدا گرديد آه عيسي بره بي

بيان 14 -11: 10عربانيان . گناه جهان را برداشت :دارد آه مي

> بر قربانگاه<ها را مكررأ هر آاهن مهان قرباني’آه از هر سو ما را <گذراند آه هرگز رفع گناهان را مي

.تواند آرد مني> تهدر برگرفچون يك قرباني براي گناهان > مسيح<لكن او ’

.گذرانيد، به دست راست خدا بنشست تا ابداآلبادانداز او و بعد از آن منتظر است تا دمشنانش پاي’ .شوند

رو آه به يك قرباني مقدسان را آامل از آن’ ‘.گردانيده است تا ابداآلباد

ا از سوي مردم هايي ر آاهنان عهد عتيق قربانيآنان اين آار را دائمأ و در متامي . گذرانيدند مي

آنان مهواره مشغول . آردند اوقات خدمتشان، تكرار ميآوشيدند آه نيكو باشند، اما مهيشه قاصر بودند، مي

آمدند و هرگز احساس نيكويي در مورد خود نداشتند ميآوشيدند آه نيكو باشند تا آنان مهواره مي). درونأ(

.بتوانند احساس نيكويي آننددهد آه عيسي خودش را اما آتاب عربانيان نشان مي

او . يكبار براي مهيشه به عنوان قرباني آامل تقدمي آردپريوزي او در دسرتس متامي . متامي شريعت را نگاه داشت

.آساني آه اميان آورند قرار دارد4

بايد به چه چيز اميان آوريد؟ آنيد آه عيسي آنچه را آه اميان آوريد و باور

اميان آوريد آه او . گويد اجنام داده است آتاب مقدس مياو . به واقع پسر خداست و از باآره متولد شده است

مرگ او . براي ما قرباني شده بر صليب جان سپرددر اين . پايدار مناند بلكه فقط سه روز در قرب ماند .ختمدت او به هاويه رفت و شيطان را مغلوب سا

متامي اين آارها را داوطلبانه و از خواست دل را دوست ) خدا(خود اجنام داد از اين سبب آه پدر خود

داشت و باز به خاطر اينكه خدا و عيسي تو و مرا ميمنودند آه از هيچ چيز داشتند و حمبت مي اينقدر دوست مي

آنان در نظر داشتند آه هرطور شده قوم . دريغ نداشتند

ار ديگر آزاد ساخته و به نزد خود خدا را ب گناهان ما را بر صليب پرداخت عيسي هباي. بازگردانند

آنگاه برحسب وعده خدا در . و به جاي ما به هاويه رفت .روز سوم از مردگان برخاسته قيام فرمود بر روي صليب چه گذشت؟

هنگامي آه عيسي بر روي صليب بود، گناه ما را واند در جايي آه گناه هست حضور ت خدا مني. بر خود گرفتوقيت عيسي گناه ما را بر خود گرفت، از . داشته باشد

مهني اتفاق در آن باغ براي آدم . حضور پدر جدا شد. مهينكه او گناه آرد، حضور خدا وي را ترك گفت. افتاد

آلود تواند در ميان مكاني ساآن باشد آه گناه خدا مني .آشد سان و خدا ميگناه ديواري ميان ان. شده است

عيسي هنگامي آه احساس عدم حضور پدر خود را بر روي صليب آرد، گناهان تو و ديگران را بر خود گرفته

اي خداي من، اي خداي من، چرا مرا ترك ’: او گفت. بودعيسي پيش از آن از اين اتفاق ). 46 : 27ميت (‘ اي؟ آرده

پدر آگاهي داشت، اما وحشت جدايي از حضور درخشان گنجيد و لذا بدتر از آن چيزي بود آه در تصور او مي

او روح خود را به پدر سپرد و جان . فريادش بلند شداي هنادند و روح در مقربه-يعين جسدش را–پس او را . داد

.او به جهنم رفت زيرا لياقت ما اين بودبه ياد بياوريد آه در ابتداي اين آتاب گفتم آه

باقيمانده . مريد ، فقط بدنش است آه ميمريد وقيت انسان مي .رود يا به جهنم او، يعين جان و روحش يا به هبشت مي

راه ديگري بسوي هبشت براي هيچكس وجود ندارد مگر مشا خنواهيد توانست . اينكه به اين حقيقت اميان بياورد

به هبشت راه يابيد مگر اينكه با متامي دلتان اميان او . عيسي جايگزين مشا شدبياوريد و باور آنيد آه

جايگزين مشا گرديد و متامي جمازاتي را آه حق مشا بود او متامي گناهان مشا را بر دوش گرفت و . برخود گرفت

.ديون مشا را پرداخت آرداو اين آار را به خاطر حمبيت آه نسبت به مشا داشت

:خوانيم چنني مي16 : 3در يوحنا . اجنام دادا اينقدر حمبت منود آه پسر زيرا خدا جهان ر’

يگانه خود را داد تا هر آه به او اميان آورد هالك ‘.نگردد بلكه حيات جاوداني يابد

او براي شخص . عيسي به جاي شخص مشا به جهنم رفت جرميه و هباي الزم شخص مشابراي گناهان . مشا جانش را داد

اي خدا نسبت به عيسي امني بود و به وعده. را پرداختخدا عيسي را از مردگان . ه به وي داده بود عمل آردآ

.برخيزانيداما پيش از اين رويداد، او سه روز به تنهايي در حال چريگي بر نريوهاي جهنم و آسب عدالت، بدست گرفنت

آليدهاي مرگ و جهنم و موعظه به در بند شدگان و اسريان در فردوس بود و ايشان را با پريوزي هدايت

.آرد ميسپس با قسميت . ر روز سوم، او از مردگان برخاستد

از خود خود به آمساهنا رفت و آن خون را به عنوان گناهي به جهت يادبودي دائمي مبين بر اينكه خون بي

پرداخت هباي گناه انسان پاشيده شد از اين جهت آه .، در آجنا هناده است)11 : 17الويان (حيات در خون است

ل اميانبازگردمي به داليالزم است آه مشا به چه چيزهاي ديگري اميان

بياوريد؟اميان بياوريد آه او اين آار را براي شخص مشا

.اجنام دادفكر مشا گريايي اين . قلبأ اين امر را باور آنيد

مطلب را ندارد ويل آن را از ته دل باور آنيد و به آن .خود گوش فرا دهيد) روح(به قلب . اميان بياوريدگويد آه اگر به زبان خود اعرتاف مي9 : 10روميان

آين آه عيسي خداوند است و در دلت اميان بياوري آه خدا خواهي ) تولد تازه(او را از مردگان برخيزانيد، جنات

.يافتاگر تصميم داريد آه در اين نقطه به آنچه به مشا

گومي اميان بياوريد و عيسي را در زندگيتان بپذيريد، مياميان . من اميان دارم آه عيسي پسر خداست: ني بگوييدچن

اميان دارم آه خدا او را . دارم آه او به خاطر من مرد .از مردگان برخيزانيد

گويد آه انسان به دل اميان چنني مي10 : 10روميان به معين مشردگي عادلواژه . شود آورد و عادل مشرده مي مي

گناه نكرده است، اين است آه چنانكه گويي شخص هرگزشود؛ يعين شخص پاك شده با خدا ارتباطي با او رفتار مي

فقط اميان به عيسي و متامي . آند ريا برقرار مي صاف و بي .مشرده خواهد آرد آنچه او آرد، مشا را عادل

ايد هرقدر آارهاي نيكويي آه در زندگي اجنام دادهاط مشا هم آه زياد بوده باشند باز موجب درست شدن ارتب

صرف رفنت به آليسا مشا را عادل . با خدا خنواهند گرديدابتدا بايد از طريق اميان عادل مشرده شويد و . سازد مني

اي از تغيريي آه در سپس آارهاي نيكو به عنوان نشانه. دل مشا اجياد شده است، در پي اين اميان خواهند آمد

دروني اميان آوردن از دل، يعين از انسانيتلزوم اصلي .است

مهچنني به لزوم اعرتاف به زبان 10 : 10روميان آردن يعين تأييد. گويد براي تأييد اميان قليب سخن مي

با به زبان آوردن آنچه آه به آن اميان . آردن‘ تثبيت’

مثل اينكه . آنيد داريد، تعلق آن را به خود تأمني مي .شود اين اعرتاف در مشا رسوخ آرده و حك مي

خالصهبراي يافنت تولد تازه بايد به اين موارد اميان

:بياوريد )6 : 11 و عربانيان 1 : 1پيدايش . (خدا هست -او از باآره، يعين از جسم و . عيسي پسر خداست -

).23: 1؛ ميت 18 : 1ميت (خون متولد گرديد گانه اهلي عيسي خداست، يكي از سه اقنوم سه -

).8 – 5 : 1؛ عربانيان 10 و 9: 2آولسيان (او در جسم انساني آمد تا به انسان ياري بدهد -

)21– 18: 4؛ لوقا 14: 1؛ يوحنا 1 : 1يوحنا (او مهه گناهان مشا را بر شخص خود گرفته آهنا را -

و 4: 53اشعيا (در بدن خويش بر صليب محل آرد ).21: 5قرنتيان 2؛ 5 : 2عربانيان (او براي مهه گناهان مشا جان سپرد -

9.( جاي مشا به جهنم رفت و در آجنا بر دمشن او به -

).31 : 2اعمال (پريوزي و ظفر يافت – 1 : 24لوقا (در روز سوم، از مردگان برخاست -

).32 : 2؛ اعمال 7او اآنون به دست راست پدر در آمسان نشسته است -

).12 : 10عربانيان (هرآسي آه به اميان بياورد، به او و جناتش -

).12 : 1؛ يوحنا 13: 10وميان ر(يابد دسرتسي ميالقدس آيد تا به واسطه قدرت و حضور روح او مي -

در روح انساني مشا مسكن گرفته بار ديگر مشا را – 14: 8روميان (نسبت به خدا زنده گرداند

16.( مقدس در دسرتس مشا هست، اگر آتاب: توضيح(

هاي مذآور در فوق را پيدا آنم تا آيه تشويقتان مياجازه بدهيد آه آالم . و خودتان آهنا را خبوانيدآنيد

).خدا مشا را متقاعد سازد .معين تولد تازه اين است

ها را باور آرده و به آهنا اميان اگر مشا اين نكته :توانيد ايد، آنگاه مي آوردهاقدام منوده اقرار آنيد آه گناهكار هستيد و -

و23: 3روميان .(دهنده نيازمنديد به يك جنات24.(

يوحنا 1(حاال گناهانتان را به خدا اعرتاف آنيد -1 : 9.(

و نيت بازگشت از گناهتان و قصد به با توبه -شروع يك زندگي تازه براي خدا قدم پيش

).19: 3اعمال (بگذاريد بياييد با هم دعا آنيم

دارد آه اگر مشا چيزي را بيان مي2 : 4يعقوب از . ايد ست آن را نكردهنداريد خباطر اين است آه درخوا

عيسي خبواهيد آه به قلب مشا بيايد؛ خبواهيد آه او گناهانتان را خوئاهد .گناهانتان را بيامرزد. آيد تا در روح مشا زيست آند آمرزيد و به نزد مشا مي

دعايي اين منونه. گردد روح مشا نسبت به خدا زنده مي تشويق اما مشا را. توانيد ادا آنيد است آه مشا مي

آنم تا دل خود را به روش خودتان به پيشگاه خدا مي .خايل آنيد

آورم آه آنم و اميان مي اي خداي پدر، من باور مياميان دارم . دهنده جهان است عيسي مسيح پسر تو و جنات

آه او خباطر من بر صليب جان داد و مهه گناهان مرا بر ور چريه او به جهنم رفت و بر مرگ و گ. دوش خود گرفت

اميان دارم آه عيسي از مردگان برخواست و اآنون . شدام اي من نيازمند تو. آنار دست راست تو نشسته است

گناهان مرا بيامرز، مرا جنات ببخش، بيا در . عيسيخواهم آه تولد تازه مي. درون زندگي من مسكن بگري

.بيامبهاي اگر به اين حقايق اميان داريد و راهنمايي

: ايد در باال را اجنام دادهمذآور گومي، تربيك مي

!ايد مشا تولد تازه يافته5

ام، بايد چه آنم؟ حاال آه تولد تازه يافته رشدايد، نيازمنديد آه به اآنون آه تولد تازه يافته

را جتربه ‘ تولد تازه’مشا . آنيدرشدعنوان يك مسيحي خدا اراده. ايد، پس اآنون يك آودك مسيحي هستيد آرده

براي مشا اين است آه رشد آنيد و بلوغ پيدا آنيد يعين يك امياندار رشد يافته بشويد آه در راههاي خدا سالك

داند آه چگونه صداي خدا داند و مي است، آالم خدا را مي .را بشنود

آالم خدا را بياموزيد. پذير نيست اين امر بدون داشنت آالم خدا امكان

براي قوي شدن حمتاج به ) مشاوجود دروني(روح و جان درست به مهان شكلي آه . تغذيه و پرورش يافنت است

بدنتان براي سالمت و حفظ قواي خود نيازمند غذا و باشد، روح و جان مشا نيز احتياج به تغذيه و ورزش مي

.پرورش دارد

پرورشغذاي روحاني مورد نياز ) آتاب مقدس(آالم خدا

آارهايي مثل دعا، سراييدن پرورش روحاني شامل. مشاستسرودهاي محد و ستايش براي خدا، اعرتاف آالم اهلي، تفكر درباره نيكويي خدا، تفكر درباره آالم خدا، از خود

.گذشتگي و مشارآت با ساير مسيحيان است دعا

از خدا درخواست آنيد آه مشا را به آليسايي خوب واندن خ. هدايت آند تا در آجنا آالم او را بياموزيد

هاي فراواني در امروزه ترمجه. مقدس را آغاز آنيد آتابدسرتس هستند آه بيش از پيش مفاهيم آالم خدا را قابل

به يك آتابفروشي مسيحي برويد و از . سازند فهم ميدر حاليكه خواندن . فروشنده راهنمايي خبواهيد

) روح خدا(القدس آنيد، از روح مقدس را آغاز مي آتاب .تا در درك آن مشا را ياري بدهدخبواهيد

او . در آغاز اين زندگي جديد، با خدا صحبت آنيدعيسي . ديگر هرگز تنها خنواهيد بود. با مشاستمهيشه‘ تو را هرگز رها نكنم و تو را ترك خنواهم منود’: گفت

نيازي نيست آه مشا با مسائلي آه ). 5 : 13عربانيان (از خداوند در . زيددر گذشته داشتيد به آشمكش بپردا

او مهراه جديد مشا در . آنيد ياري خبواهيد هر آاري آه مي‘ دهنده ياري’القدس لقب مقدس روح در آتاب. زندگي است

).16: 14يوحنا (را دارا است ، پسر )خدا(شايد متوجه شده باشيد آه من به پدر

براي اينكه خيال مشا . آنم القدس اشاره مي و روح) عيسي( منامي، اجازه دهيد آه يادآوري آنم آه مشا بنده را راحتايد آه هر يك از گانه، يك تثليث شده خدايي سهيك خدا،

به خود را در زندگي ‘ آارآرد خمصوص’شخصيتهاي اهلي .روزانه مشا داراست

نزد پدر در اسم عيسي، به واسطه قدرت و هدايت را اآنون در درون مشا ساآن است و مشا القدس آه هم روح

.آورد، دعا آنيد به حضور و حقيقت پدر و پسر مي تعميد آب

آن را . الزم است آه هرچه زودتر مشا تعميد بيابيدآتاب مقدس تعليم . بيش از حد لزوم به تأخري نيندازيد

دهد آه هر شخص پس از پذيرفنت عيسي به عنوان خداوند مي .دهنده خود بايد تعميد بگريد و جنات

و معموأل توسط يك ‘ و رفنت در آبفر’يعين تعميد دهد و شود آه مشا را ياري مي رهرب روحاني اجنام مي

رويد و از آن بارديگر باال هنگامي آه به داخل آب مي .آند آييد، برايتان دعا مي مي

درواقع، تعميد آب اعالم مشا به شيطان و ارواح به ياد داشته باشيد آه آهنا در زمني گردش (شرير است

شوند، جو زمني آنند و با وجود اينكه به چشم ديده مني ميمبين بر اينكه تصميم به پريوي از ) اند را فروگرفتهمشا به اين . او اآنون خداوند مشاست. ايد عيسي گرفته

آنيد و آلود قدميي خود را مدفون مي طريق راههاي گناهخود را وقف يادگريي راهها و روشهاي نوين زندگي

گويد آه عيسي به واسطه مرگ و مقدس مي آتاب. سازيد مي .خبشي را گشوده است قيام خود، راه و روش جديد و حيات

بايست خود را نسبت به اين روشهاي مهم و مشا ميگردتان بكنيد وگرنه شيطان موجب عقبسرسپرده اساسي

اي از گويد آه تعميد نشانه مي21 : 3پطرس 1. شود ميعين است آه تعميد مشا را از اين بدان م. رهايي است

مهچنني در اين . رهاند دمشنان شيطان منقطع ساخته و ميآند آه مشا با گرفنت تعميد آنچه را آه قسمت اشاره مي

باور داريد در عيسي مسيح از آن مشا شده است، نشان .دهيد مي

اگر با موسي و اسرائيليان و ماجراي ايشان در دانيد آه خدا ريد، ميعبور از درياي سرخ آشنايي دا

. موجب گشت تا ايشان از دريا عبور آرده، بريون آينداين آار . آنان بوسيله معجزه خدا از آن بريون آمدند

آه ) فرعون و سپاه او(درواقع آنان را از دست دمشنشان دمشن در درياي سرخ غرق . بدنبالشان بودند،رهايي خبشيد

ني اتفاق است آه اي روحاني از مه تعميد آب، منونه. شد .دهد براي مشا روي مي

چنانچه اميان واقعي در ميان نباشد، مراسم مذهيب مذهب اخرتاع شيطان براي جدا آردن . گردد معين مي بي

.القدس است مردمان از ارتباط با پدر، پسر و روحهاي ساخت بشر مذهب، آه يك نظام رمسي از آموزه

آالم خدا و عمومأ البته برخي از مواد آن براساس (است ، برداشتهاي انسان از )خبش ديگر جدا از آن است

دارد انتظارات خداست آه قواعد و قوانيين را عرضه مياين . آه براي جلب رضايت خدا بايد از آهنا پريوي آرد

شود خبشد و موجب مي نظام به انسانيت دروني ما حيات منيا را بكوشند تا رضايت خد‘ آارهاي جسم’آه مردم با

. بدست آورندبه مهگان اعالم داريد آه در هنگام تعميد، مشا

و مهه روشهاي مربوط ) طبيعت آهنه خود(انسانيت آهنه .سازيد به آن را مدفون مي

سازم آه لزومي ندارد به طور خمصوص خاطر نشان ميآه مشا در هنگام تولد تازه خود جتربه احساساتي عجيب و

ممكن است جتربه . داشته باشيدغرييب از ارتباط با خداخاص احساساتي در اين هنگام داشته باشيد و امكان هم

بسياري از مردم بيان . اي آسب نكنيد دارد آه چنني جتربهدارند آه در هنگام يافنت تولد تازه احساس پاآي و مي

اند آه بارهايي آه بر اند يعين حس آرده آرامش آردهوي دوششان برداشته شده آرد، از ر دوششان سنگيين مي

با اينحال من مشا را تشويق به يادآوري اين امر . استاي به اين امر مقدس اشاره آنم آه در هيچ آجاي آتاب مي

مهچنني . شود نشده است آه اميان بر احساسات ما بنا ميلزومي ندارد آه وقت مشخصي را براي پذيرش عيسي و

اما ضروري . تسليم زندگيتان به او به ياد بياوريداست آه در دلتان بدانيد و مطمئن باشيد آه تولد تازه

.ايد را يافتهاند و دو تن هر چهار فرزند من تولد تازه يافته

مشخصي از آن را به ‘ زمان و تاريخ’توانند از آنان منيمن . اند آنان با شناخت عيسي رشد يافته. ياد بياورند

. اي ايشان بوده استيقني دارم آه اين نقشه عايل خدا براما، شكر خدا، او هنوز نقشه خمصوصي براي آساني از ما

امي آه ما را در خداوند راهنمايي آه فاقد والديين بوده .و پرورش دهند، وجود دارد

آيا برداشنت قدمهاي ديگري هم الزم است؟تذآر يك نكته بسيار مهم ديگر نيز ضروري ! آري

.استآتاب . مشا قرار داردبرآت ديگري هم در دسرتس

بنا به . نامد القدس مي مقدس اين برآت را تعميد در روحگويي آمدن عيسي گفت مقدس، حييي به هنگام پيش گفته آتاب

القدس و آتش تعميد خواهد داد آه عيسي مردم را به روحداد، حييي مردم را به آب تعميد مي). 11 و 6 -4: 3ميت (

آردند، اما اين تعميد ميو آنان از گناهان خود توبه ؟)اي است چه صيغه(القدس ديگر چيست در روح

عيسي درباره اين تعميد در 8 – 5 : 1در اعمال القدس بر او گفت آه وقيت روح. گويد القدس سخن مي روح

خواهند ) توانايي، آفايت و نريو(ايشان بيايد، قدرت گرفت، و اين قدرت موجب خواهد گشت آه شاهدان عيسي

.بگردندهنگامي آه مشا عيسي را در زندگي خود پذيرفتيد،

اما . القدس به درون روح انساني مشا وارد گشت روحالقدس به معين اين است آه آامأل از حضور تعميد در روح

سازد و مشا در وي جاي او مشا را پر مي. او سرشار گرديد مثل اين است آه از روح خدا خبواهيد بارها و. گرييد مي

بارها مشا را با قدرت و توانايي حيات مسيحي و خدمت .به خدا بر طبق اراده خود پر سازد

آه در اعمال ) دوناميس (dunamisواژه يوناني ترمجه شده است، در واقع به معين قدرت، قدرترسوالن

بر طبق قاموس : توضيح(توانايي، نريو و استقامت است نامه يوناني عهد لغت’آتاب مقدس نوشته جيمز سرتانگ،

آساي اجنام يعين قدرت معجزه). 1411، مشاره 24صفحه ‘ جديد .آار

آيا من نيازمند قدرت، : از خودتان بپرسيدتوانايي، استقامت و معجزات در زندگي هستم؟ اگر

بود، آنگاه الزم است آه ‘ آري’جوابتان به اين سئوال .القدس تعميد بيابيد از روح

پيش از اين به هر وجه خود را اگر مشا : نكته مهمايد، مهني حاال از مشا درگري اعتقادات و مذاهب رمزي آرده

آنم آه پيش از پيگريي دريافت تعميد در تقاضا ميجادوگري، ختته . القدس از آن فعاليت توبه آنيد روح

اوجي، فالگريي، جلسات احضار ارواح، جادوي سفيد و ناسي از راه ش سياه، مذاهب شرق، بدعتها، اقبال

ها، مذهب عصر جديد، هيپنوتيزم، و مالقات با ستارهارواح از طريق واسطه آارهايي هستند آه بنا بر تعليم

– 9: 18تثنيه (مقدس نزد خدا آريه و پليد هستند آتاب12.(

از خدا خبواهيد تا مشا را خباطر اين اعمال به زبان خود اعرتاف و اعالم . بيامرزد و پاآتان سازد

خواهيد آاري با اينگونه روحها داشته آنيد آه ديگر مني .باشيد

القدس هاي مرجع در مورد تعميد در روح آيه 8 : 1اعمال آيد، قوت القدس بر مشا مي ليكن چون روح’

خواهيد يافت و شاهدان ) توانايي، آفايت و نريو(من خواهيد بود، در اورشليم و متامي يهوديه و

‘.هانسامره و تا اقصاي ج 4 – 1 : 2اعمال و چون روز پنطيكاست رسيد، به يك دل در ’

.يكجا بودندآه ناگاه آوازي چون صداي وزيدن باد شديد از آمسان آمد و متام آن خانه را آه در آجنا نشسته

.بودند پر ساختهاي آتش هاي منقسم شده، مثل زبانه و زبانه

بديشان ظاهر گشته، بر هر يكي از ايشان قرار .گرفت

القدس پر گشته، به زباهناي خمتلف و مهه از روح، به نوعي آه روح بديشان قدرت )گوناگون، خارجي(

و در هر <تلفظ خبشيد، به سخن گفنت شروع آردند هاي مناسب آن زبان گفتند با واژه زباني آه سخن مي

‘.>آردند صحبت مي 17 : 8اعمال دستها بر ايشان گذارده، ) رسوالن(پس ’

‘.القدس را يافتند روح

46– 44: 10اعمال اين سخنان هنوز بر زبان پطرس بود آه ’

القدس بر مهه آناني آه آالم را شنيدند، نازل روح .شد

و مومنان از اهل ختنه آه مهراه پطرس آمده ها نيز بودند، در حريت افتادند از آنكه بر امت

القدس افاضه شد، عطاي روحدند آه به زباهنا زيرا آه ايشان را شني

.آردند متكلم شده، خدا را متجيد مي 6: 19اعمال القدس و چون پولس دست بر ايشان هناد، روح’

بر ايشان نازل شد و به زباهنا متكلم گشته، نبوت ‘.آردند

زباهناايد آه مردمان به احتماأل به اين نكته توجه آرده

ه القدس، شروع به سخن گفنت ب هنگام تعميد در روح .آردند مي‘ زباهناي ديگر’يا ‘ زباهنا’

آنان به زباني به غري از زبان معمول خود سخن براي شخصي (آن زبان ممكن بود زباني آشنا . گفتند مي

زباني (و يا زبان فرشتگان ) ديگر، نه براي گوينده. بود مي) 1: 13قرنتيان 1: ناآشنا براي متامي نسل بشر

ف زباهنا اين است آه بگوييم ترين روش توصي هبرتين و سادهاين زباهنا، گويشي روحاني هستند يعين گويشي آه

گزيند تا بواسطه داند و آن را برمي القدس آن را مي روحدرواقع اين . آنيد مشا سخن گويد ويل مشا آن را درك مني

القدس است آه مستقيمأ بواسطه مشا با خدا سخن روح .گويد مي

اين . شود اشاره ميشانهنبه زباهنا به عنوان يك . آنيم بدان معين است آه ما آن را با فكرمان درك مني

.اين امري روحاني استگويد آه چنانچه مشا مي14: 14 قرنتيان 1پولس در

. گردد به زباهنا دعا آنيد، فكر مشا از آن برخوردار منيگويد آه هنگامي آه مشا به مي4: 14او در مهني باب

) تقويت و تقديس(آنيد، خويشنت را بنا زباهنا دعا مي .سازيد مي

خبشد آه دعا آردن به زباهنا به مشا اطمينان ميعيب را در شرايطي آه توانيد دعايي آامل و بي ميدانيد چگونه دعايتان را چنانكه بايد و شايد، بيان مني

:گويد چنني مي26 : 8روميان . آنيدآند، ميو مهچنني روح نيز ضعف ما را مدد ’

بايد زيرا آه آنچه دعا آنيم به طوري آه ميآند به دانيم، لكن خود روح براي ما شفاعت مي مني

‘.شود بيان آرد هايي آه مني ناله

اين . آند دعا آردن به زباهنا روح مشا را تقويت مي 20: 1يهود . سازد دعا مشا را از نظر روحاني بنا مي

:گويد چنني ميان، خود را به اميان اقدس اما مشا اين حبيب’

‘.القدس عبادت مناييد خود بنا آرده و در روح گذاردن دستها

توانيد از آسي آه به آموزه تعميد در مشا ميالقدس اميان داشته نشانه زباهنا را داراست، خبواهيد روح

تا دستهايش را بر مشا بگذارد و دعا آند تا در .القدس تعميد بيابيد روح

نبوسيله اميا :گويد به ما مي13: 11لوقا دانيد پس اگر مشا با آنكه شرير هستيد مي’

چيزهاي نيكو را به اوالد خود بايد داد، چند القدس را خواهد مرتبه زيادتر پدر آمساني مشا روح

‘.داد به هر آه از او سئوال آندتوانيد خودتان هم شخصأ مي. بنابراين سئوال آنيد

.از خدا درخواست آنيد القدس ممكن است به اقتدار خود بر مشا بيايد روح

به صورت 1976القدس را در فوريه من تعميد روحام هنگامي آه در اتومبيل حرآت مقتدرانه خدا در زندگي

داشتم با فرياد از خدا . خودم نشسته بودم، يافتم: گفتم. خواستم آه حضور بيشرت خود را آشكار سازد مييد چيزي بيش از اين جتربيات من خدايا، در مسيحيت با’

خواستم آه بر مشكالمت پريوز باشم، مي‘ .وجود داشته باشد .اما اين پريوزي را نداشتم

القدس، تولد تازه من ساهلا پيش از تعميد در روحمردم به هبشت من جنات يافته بودم و اگر مي. يافته بودم

زندگي قدرتاما با اين وجود فاقد . رفتم ميدر آن صبحگاه با نوميدي . ندانه مسيحي بودمپريوزم

القدس فرياد آردم و در مهان شب، عيسي مرا به روح .تعميد داد

بيشرت به اين (من بالفاصله به زباهنا سخن نگفتم شايد ). دانستم درباره اين امور منيهيچ چيزدليل آه

اما قدرت، . ترسانيد در آن زمان اين جتربه مرا ميدر طول سه . و درك بيشرتي دريافت آردمتوانايي، اراده

هاي هفته بعد، خدا مرا هدايت آرد تا از برنامهراديويي و آتاهبا استفاده آرده درباره تعميد در

.القدس اطالعات بيشرتي آسب آنم روحدانستم چه اتفاقي برامي رخ داده در ابتدا مني

م آه ا العاده داشته اي خارق دانستم آه جتربه فقط مي. استسپس درباره سخن گفنت به زباهنا . از جانب خدا بوده است

.آموختم و از خدا براي دريافت آن سئوال آردم

چگونه تكلم به زباهنا را بيابيمالقدس از خدا خبواهيد تا مشا را پر سازد و در روح

: اين دعاي ساده را بكنيد آه. تعميد دهد مرا در خواهم آه اي پدر، در نام عيسي از تو مي’

القدس با نشانه سخن گفنت به زباهنا تعميد قدرت روح .‘دهي

آسوده خاطر باشد و در حضور خدا احساس ناآرامي خواهد آه هبرتين را دارد و مي او مشا را دوست مي. نكنيد

در سكوت منتظر او مبانيد و اميان . از خود به مشا بدهد شايد .آنيد داشته باشيد آه اين تعميد را دريافت مي

دهد و شايد هم حسي آنيد آه تغيريي در مشا رخ ميحسنگذاريد آه احساساتتان مشا را هدايت . نداشته باشيد

.هاي خدا را هادي خود قرار دهيد آند، بلكه وعدهبراي سخن گفنت به زباهنا، دهان خود را باز آنيد،

خبشد، به آنچه از القدس به مشا تكلم مي و هنگامي آه روحاين نشانه . شنويد، سخن بگوييد يت دروني خود ميانسان

به ياد داشته باشيد آه فكر .گريد از مغز مشا سرچشمه مني .آند مشا اين جتربه را درك مني

به مهني علت است آه اين جتربه براي بسياري از امي آه ما عادت آرده. آيد مردم چنني مشكل به نظر مي

اين آتاب به . بربميزندگيمان را بر اساس افكارمان پيش متامي درباره زندگي روحاني و آموخنت طرز حيات روحاني

.و نه طبيعي استها يا بياهنايي را آواهايي، عبارهتايي، ناله

آنيد آه صدايي غريآشنا يا غريعادي شنويد يا حس مي ميقدم اميان را برداريد و آهنا را به زبان . دارند

: گويد مي4: 2اعمال . سخن بگوييد: بياوريدبه زباهناي خمتلف، به نوعي آه روح بديشان ....آنان’’

‘.خبشيد، به سخن گفنت شروع آردند قدرت تلفظ ميآنيد يا فقط براي توانيد هروقت دعا مي حال مي

آه به مهراه رشد مشا در مترين (بناي خود از اين زبان در حضور آساني . استفاده آنيد) آند اين عطا، رشد مي

اين جتربه آشنايي ندارند، به زباهنا سخن آه با در جلسات آليسايي سخن گفنت به زباهنا بايد . نگوييد

.ترمجه و تفسري گرددايد لذت القدس يافته از حيات جديدي آه در روح

!بربيددر صورتي آه سئوايل براي مشا پيش آمده است : توجه

.حتمأ با دفرت ما متاس حاصل فرماييد ايد؟ را گرفتهآيا تصميم درست

چنانچه در نتيجه خواندن اين آتابچه عيسي يا ايد، خواهشمندمي آه با القدس را دريافت آرده تعميد روح

ما متاس گرفته يا براميان نامه بنويسيد و ما را در

اين آار موجب دلگرمي بيشرت ما . جريان امر قرار دهيدما عالقمندمي تا براي مشا دعا آنيم و در . شود مي .اديتان سهيم گردميش

!لبخند بزنيد، عيسي مشا را دوست داردپس امروز براي خود اختيار آنيد آه را ... ’

و اما من و خاندان من، يهوه ... عبادت خواهيد منود، ‘.را عبادت خواهيم منود

15 : 24يوشع از آغاز اين سلوك جديد با خدا، بسيار مهم است

. ز آالم خدا بيابيدآه تعليم صحيح و روحاني منظمي اآالم خدا غذاي روحاني است آه براي رشد روحانيتان

.بدان نياز داريداگر ’: گويد چنني مي32 و 31: 8اي عزيزان، يوحنا

احلقيقت شاگرد من خواهيد مبانيد يف) عيسي(مشا در آالم من شد، و حق را خواهيد شناخت و حق مشا را آزاد خواهد

‘.آردآنم آه به آالم خدا صيحت ميمشا را صميمانه ن

2بچسبيد، آن را عميقأ در قلبتان بكاريد و بنا بر نگريد، به صورت ، وقيت به آالم خدا مي18: 3قرنتيان

.گرديد عيسي مسيح متبدل مي با حمبت فراوان، جويس