& c# ) d. e - pishkhan.com..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 +...

20
طقه و ایران و ترکیه علیه من عربستان از ســپریکردن ترکیه که پسقتصادیل توســعه ادین ســا چن امیدبخــش، سرمشــقی موفــقای درحالتوسعه بهای کشوره برز دو، ســه سالر میرفت، ا شــماری، دســت به و برتورــاس غــر نوعی احس پیش باون که تاکن زده ســوریه عراق وانه درــاری آزمند قمن و آوارگی، زیایثباتیرانی، بدن، ویوبکشان جز بهآشا نیز گرفته،روپــا رن اما ترکیه که دا در منطقــه و در فراموش نکرده. ترکیهورده اســت به بار نیا حاصلیدی خود، چگونه ازقتصاســعه صنعتی و ا که در توویژهمســایه، به در کشــورهای ه طوانی جنگهای ایران ســود برده و بانکیقتصادینی ا تحریــم طواقلیم کردســتانداری ا عراق و پدیســت. جنگهای اگذاریگــران تأثیر آنکه ن ترکیــه، ضمن عراق، برای شرقی خودبی و جنوشــینهای کردن بر سرزمین آن پدیدقتصادیســی و اطقه نفوذ سیاوعــی من بود، ن سوریهرهایزاگی در بال همســاید. ترکیه به دلی آور. بعدخوردار بودی برنحصار مزیت ا عراق، از نوعی و، چشمانداز۹۲ خابات ســالنی در انتوزی روحا از پیراسی ثبات سیداری پرتو پدیان در ایرقتصادی توسعه ای به منتهویــژه پــس از مذاکــراتقتصــادی، به و ا ترکیه و کشــورهایلی موجب نگرانیم، به دای برجانباشتگیی اتکاون به ا که اکن عربستان شد. عربستانفوذ شــیعیاناند، از نر اعراب میدت، خود را رهب ثروهند و ازل مید عراق تشــکییت مطلق را در که اکثرار تبعیضآمیز و رفت با تحقیرســتقال آن کشورز ا آغا بعثی مواجه ســلطنتی و دولتهای آپارتایدگونه وگران نینســت. ســعودیها همچنگران اهاند، ن بود عربین کشوره ثروتمندتر که بالقو هســتند عراق آنینرتری کســب کند و همچنند جایگاه ب، بتوا اســت دیگرار کند. از ســویــژهای برقران روابط وی ایــر بــا عراق وند از طریقند بتوان قطر مایل بود عربســتان ودر نفتی را به بن گاز خودشانط نفت و ســوریه خطوه عراق و ایرانینبــار. دراند ترکیه برســان جیحان درن از راهد که نفــت و گاز آناســتنب خود میدان را رقی یابد.ترانه دسترسییق سوریه به مدیهتری از طر کوتاان راه نفت ایرن تحریــم جایگان که در دورا عربســتا، بتواند بهده بود، مایل بــودص داختصــا به خــود ا دیگرهد. از ســویرقیب خود ادامه دــت بی موقعی ایــران، موجبود که ثبــات درگــران آن ب ترکیــه ن ایرانلی و بانکــی مصرفــی، داازهــای کاهــش نیبت ایرانن رقا نگــراین شــود. همچن ترکیهزار بــه باهمتر،ه مد و از هم ســوریه بــوی عراق ورهازا در بام نفتی از عراقگــران آن بود که خط لوله مســتقی نه، موقعیت ســوریترانهاین بــه ســاحل مدی و ایــرانحصاری خارج آن مزیت ان را از بندر جیحارکاتی تدان آن بود که با توســعه ترکیــه نگرا. در ضمن کنــدن سوریه کردنشی، بخشهای عربیای بهارآرامیه ناتصال به اســت یابند و باودمختاری دز به نوعی خ نیشین ترکیه،ات کردنیان عراق، برای اقلیم کردســتا ار شــوند. اشــتراکدآمیزتبکر، تهدیــوص دیار بهخصرکیه و عربســتانوجب همکاری تنیهــا م نگرا این، ســرنگونی هدف آن شــد کهی خطرناک در توطئها و رویکارآوردن دولتهای سوریهی عراق و دولتها محرمانه بهنترتیب بود. بهایع ســنی و مطیلهای قبی بعثیروهای نیــایز بقایرآزموده ارتشــی کا تجهیز ااعــش برآمدند کــه بتواند ازحت پرچــم د عــراق ت شــود. پس ازرهمند نیز بهلی محلیاســات قبای احسادن تعدکبودش اند در پوش نیروها و اینهشــدن آمادنی را به موصلی ناگها، حملها آنهااهمیتبودن و بیشده نیزداریشخریاز پی محلیند و مقامات آغاز کردزی به رعبانگیند و قتلعامهــای را گشــودها دروازهروهای، نیروزین تصور که پس از پی ایختند؛ با راه انداهایند. حملهــار بزن را کنعشــیها داند بعثی میتوان ستون به سوریه رخ داد؛ ازکیه در دو از تر نیز مشابهیه حلب. بقه و از غربق به ر شر ﺳﺮﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺮف اول ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ رواﺑﻂ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ. ﻓﺮﯾﺪون ﻣﺠﻠﺴﻰ۳ صفحه۲ صفحه حضرتهبــری:عظم ر مقــامعرســانی مطاه ا پایگار آقاییدای، در دهبرعظم ر مقاممنهای، مﷲ خا آیتا بهشاره ا، باری ونزوئا، رئیسجمهو«س مادورونیکا» منطقه غربیکا دراستهای آمرها و سیکست نقشه شمت نفت را ابزاری.. کاهش قییا، مسئله آسری، روز شنبه در، رئیسجمهو« روحانیحســن» یرنا: اجاسلن ا که در سا«وستا و عشایرروز ملی ر» همایشهای دعواینکه بایــد تأکید بــر ار شــد، با ســران برگزاهایباید رسانه» :مه یابد، گفت کودکانه در کشــور خاتیجاد تفرقه...ف، اختات، اتهاما از دروغ، ا ماقهاخا بدار عوض میشود وزیهیدر میدند چرا تغییگوی می آمریکاریال شکستناپذی خیی بزرگ است خطایسجمهوری: رئیری ونزوئا:دار رئیسجمهو در دیهبریعظم ر مقام م ﺗﻮﻣﺎن1000 ﺻﻔﺤﻪ20 2710 ﺷﻤﺎره ﺳﺎل ﭼﻬﺎردﻫﻢ2016 اﮐﺘﺒﺮ23 1438 ﻣﺤﺮم21 1395 آﺑﺎن2 ﯾﮑﺸﻨﺒﻪست یا بد خوب ا«اریختهتر» د که میدهیخ بشــریت گــواه تار- از کره زمین منطقــه این- ایرانمیشــه حضــور و ایــن ملــت هم کهسان ه اند. به تمدن داشتهان مردمان اینم، رد پــایگردی برمیهای در گذرگاهل چگونه اســت کــهبینیم. حا را میه عقبدمــی، نگاه رو بین مرخی از چنلــف تاری مخت تاریخ، تاریخ و فقط اثر انگشــت ایــنــم؟ آیابینی می است؟ چگونه استنســاز بوده تمد تمدن یا تاریخ نگاه خزینه ازآیــد، مــا میام کــه وقتــی دوش حمدهیم. نمیا که بابت آنوانهریم! و چــه تا برنمیداا صندلی با بــه روی قالــی چه ســخت از روی مــاپذیریم. ازنــت را نمی هنوز هم اینترم. راســتی آمدی مخالفت با مدرسهتر و شاید مؤثرتریدارینها پامه ا هه تــاش کردیم.ر در این را و علم اســت کــه چقــدنشــای ام بارها و بارها و هرکداه ملت ما تقریبــا هم آن را ماعلم. م را نوشتیم« یا ثروتر استعلم بهت» محصل وشته بود. من را نعلم او هم آن نوشــت. م هم خواهد نوشــت. چرا من و محصل هم نوشــتمحتی- م و فقط یــک بار را نوشــتیها ســال آن در دهیح است؟ آیا صورت مسئله صحدیم نپرسی- یک بارا که بــا علم ویــم آنه بفهم نخواســتیم هیچوقــتر اســتعلم بهت» ند، موضوع مخالف بود تحصیــلند وانه مطرح کرد هوشــمندلعاده را فوقا« یا ثروتیک به صد ســال که نزدند باهوش بود زیرک و چقدرست که ما در نوع نگرش ا اینر شدند. شاید با اثرگذانه باشــد، آیا تاریخ و اگر اینگوندهایم ور مایدا تاریخ پاو بوده است؟ا همسدن م تم ﺗﯿﺘﺮ ﯾﮏ( ع) ﻧﺎﮔﻔﺘﻪﻫﺎى ﺧﯿﺮﯾﻪ اﻣﺎمرﺿﺎروی فرمانــده نی قالیبافها قبل وقتــیو ســال انتظامیروی ا در نی هماهنگید، معــاوننتظامی بو اریهن خیأتمدیره ایگر هیان بزرگ بود. عضــو دی تهروان که گفته میشود بهعننی استسا شیرانخرا رضاهای برنامهان در تهردارمی شهروستان قدیکی از د یحمدباقره است. م مؤثری داشــتتی او نقشنتخابا اأتمدیره هیعضــای دیگر از اکی یرخرســندی ضمیا در همان سال نیست؛ امنهایدی رســا است که فر توسعه بازرگانیشرکت» أتمدیره اسمش در هی۹۳ ی تهرانداراط با شهریارتب که ب«مللی شــهر بینالریهن خیه اســت. نفر دیگر ای هم نیســت، ثبت شــدعی است.ور ســمی پرفس، دســتیار غفاری مصطفیان مدیر پروژهم بهعنوبرانی هدعباس متولیعن ســیان فوقتخصصی مغزن بیمارســتگتری ســاخت بزرحمدتقین معرفی شــده اســت. معصــاب جها و امایه حضور دارد؛ ان خیرأتمدیره ای نیز در هی کشاورزریه قبلن خیارد. ای ندجودشــتری از او وعات بیطا ااری داشته و بسیادی زیتهایــیس هم فعالی از تأسســت را که در حیطهان بیسرپرمات حوزه زن از اقدا میداده و بخشی ازشــیر بوده پوش مش کاری خانم از ایناریگردد. بسی برمی۹۲ م به سالمات ه این اقدا دارد،انه فراگیروکار و نیکه شکلی مردمیمات ک اقدا و در ایها کردهر جامعه پیدانه دی خداپســند نمودما میکند؛ القا را هم ادانهه خداپســن نگاول همان اون در حال تاکن۸۴ ز سال تهران ادار شهریکهزآنجای امه عملکرد هشهای اســت کهتاق شیختن یک ا ساز این وعده هنود ویده شوان در آن دی تهردار شــهر نمیخواند. با همریهن خی ای، آمارهایق نشده محقمه باه» ندی مانین سالها طرحهایهای که در اری خیا اجرا کرده ر«وکاریباشــگاه نیک» و«به هم برای ههایشجموعها بــه زیرمدم ردی از مــر و جمــع زیاهایری از حوزه درباره بسیاســت، باید کرده اضافه ا ریز و طرحهایشته باشد.شتری داافیت بی خود شفین سالهاای که در ا متوقفماندهفق و مو درشــت و مشــیرشــاوره خانمان و دفتر منت امور زن در معاونجامن اــان و محروما برای زنی تهراندار شــهر درام رضاریه امســه خی مؤسیس از تأس میشــد، پسمکهای کاگذار شد. نمونهســه و به این مؤس یکجانواران سرپرست خاریه و البته زنن خی به ایداری شهری در همان روزهای نمونهوان اســت. بهعن کم نبودهعصابللی مغــز و ارکــز بینالم کــه توافق برای معضایل ا و درعینحای میشد نهایعیور سمی پرفسنداریفتن به فرماای رل مذاکره بر در حاای شهر شورند،ای شــهر تهران بودره بعدی شــور و ثبتنام دوثاثیهیل و ای وسامجوز اهدا» ن ایحهی تهرادار شهرران بهداری تهد بر نیاز شهرزاــقاط و مستهلک ما اس خودسرپرست، بدسرپرست ونواران سرپرست خا زنرا آورد را به شو«ریه مرتبطســات خییازمند و مؤس نهاینواده در شأن خایحه راین ای شــورا اعضا که اشــکالل آن را دارای اســته و درعینحاد ندانیازمن ندر» ینباره گفتنی درایب کاشاستند. حبوقی دان حق نشده نظر گرفتهها درنوادهی خاحه شأنی براین ای ا همجو، سخنگوی شورای سوم. خسرو دانش« استنامه مالیین تهران یک آیداری شــهردر» : کرد تأکیدزاد بر که مای رااثهایم اثند تماجود دارد که میتوان واس مادهتی بفروشند و براس تشریفان است در نیازشا؛« کنندمک میخواهند، کر کســی کــه ه به۱۷ و۱۶ بودجه برنامه و کمیســیونول خادم، رئیسما رس امکانا» :ین باره گفت نیز در اای شــهر تهران شــورمینخاطر بهترهود است و بهه بسیار محد کنترل هبانای مربوط به زن ردیفهمک بهوان ک اســت به عنسقاط لوازم اثاثیه وزه فروش اجانوار ا سرپرســت خان داده میلیارد توماد تا ســقف دوزا و مســتهلک ما تغییر مدنظرعضا با همیــنیت هم ا. در نها« شــودیحه راند و اا برد تا ســه میلیارد بادم ســقف را خاند. تصویب کرد ادامه دارد حلنشدهاماتی که ابه بزرگاخره ســنگ رضا مدتی بعد باامریه ام خیرانه ووکا و نیک پشتوانه مردمیشــت و باا بردا خود روژهای رار، بنای پر یک پزشک معتبهی نام همرا البتهعضای آن حتی ا درباره جزئیات امروز که تا گذاشــتد. بنایعی ندارنطامل ام به طور کار ه شورای شــه۶۷۰ هــزار و۷۹ ربنای بــا زی۸۹ ز ســال ایــن پروژه ا غرب و دراچه چیتگر دریایی بابع در منطقها مترمرنماه سالصات در بهم این مختماز شــد؛ ان آغا تهرا۶۲۰ هزارو۳۵ ربنایقه با زیطب۱۱ به یک ساختمان۹۱ گ آنم که کلن هه این پروژهد. درباررمربع تغییر کر مت بر زمینان خارجییهمانن با حضور م تهرادارا شهر رند و نبود جریانان درای شــهر تهرعضای شــور زد، اوند اعتراضند. رعــام کرد ا بارهاعی راطاــن بیا ایویژهریه و عملکردش بهن خیره ای دربای شــوراعضا از همان سالب اعصا پروژه مرکز تخصصی مغز و ا در سال گذشتهان اردیبهشتهدی چمر ادامه دارد. م۹۱ ی تهراندارمک شــهرامــات درباره ک ابه در ادامــهرانه خبرنگاحی ب در توضی(ع)ام رضــاریه ام به خیتومانی بهمیلیون۵۰۰خــت دومیلیاردوه پردا دربــارون قان۲۳ تبصره۹ ر بنــد که د(ع)ام رضاریــه ام خیــران آمده اســت،داری ته شــهر۹۴ بودجــه ســالــئله مربوط به سازماناین مس» :ضیح داد و گفت توارستان مغز و ســاختن بیمهای اســت که برایری خی بیان شده.عیــور ســمیعصاب جناب آقای پروفس اریهند به نــام خیســت کردهاهای درری خی جمعــی رفتهاند خیرن کارای به عنــوا و عده(ع)ــام رضا امــدهاند و بیش ازریه شن خی ایمنای عضــو هیأت ا وند. جمع کردــردمک از مان کم میلیــارد توم۷۰،۶۰ اولین مرکز تکمیــلن برایریزان خیراســم گلریم) . این مســئله(ب ایرانعصا مغز و احقیقات علوم تما. ا« ندارندای شهرعضای شــوربطی به افراد و ا رریهن خیره ایصلی دربا، آن توضیح اوضیحات ایــن ترا وعضای شــود و در ادامه اهام نبو و این پروژه پرابسفند سالاشــتند. از هم اعتراض دومی بافکار عم ا سقف۹۵ رســی بودجه ســال جریان بر هم در۹۴ ارستان مغز به احداث بیماردیمیلی۳۵ مکعتبار ک ا(ع)ام رضاریه امســه خیته به مؤس وابسعصاب و ا کرد،امه آن تأکیدساسنح اصاهدی چمران بر ا که م شورای فرهنگیشــور، عضو کمیســیونطمه دان فاداشتنافیتن شفا بر علنی شور در صحن شهر تهراندو» : کرد و گفت و پروژهاش تأکیدریهن خیئل ای مسا از ایندیگویــان بازدی آقای تندتفاقل به ا ســال قبادی که زینگاریهایما با نامهن داشتیم، ا بیمارستاه برای منریســه خیدات این مؤس شــد مستننجام ا۱۷ ادامه در صفحهرسال نشد. ا اﺳﺘﺎد داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان. ﻣﻨﺼﻮر اﻣﯿﺪى۴ ادامه در صفحه۴ ادامه در صفحهکنیتاﷲ مهدوی آییت حجاریان به روا۲ صفحه۱۹ صفحه۲ صفحه۱۵ صفحه ﺗﯿﺘﺮﻫﺎ۱۷ صفحه ﻣﺘﻬﻢ2 ﺑﺎزداﺷﺖ ﺑﺎ ﺑﺎﻧﮏ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﺮﺗﺒﻂن تهران خبر داددستا دا اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ آﻣﺮﯾﮑﺎ از ﭘﺎى درآﻣﺪ وزیر۳ امروز معرفيدید به مجلس جال خاکستری س۳ ر مستعفی، وزی«فانی»رسی کارنامه بر تولدش سالگرداﷲ بهشتي دري به زندگي آیت نگاه تولدش سالگرداﷲ بهشتي دري به زندگي آیت نگاه متولد ماه آبان متولد ماه آبان۷ صفحه ﺗﺤﻮﯾﻞ روزﻧﺎﻣﻪ درب ﻣﻨﺰل ﯾﺎ ﻣﺤﻞ ﮐﺎر ﺷﻤﺎ ﺑﺪون ﻫﺰﯾﻨﻪ ارﺳﺎل۸۸۲۰۹۵۹۳ ۸۸۱۹۸۹۶۶ ﺑﺮاي درج ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﺧﻮد در وﺑﺴﺎﯾﺖ روزﻧﺎﻣﻪ ﺷﺮق ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻤﺎس ﺑﮕﯿﺮﯾﺪیدوزنامه پر بازد دومین رن در فضاي مجازي ایرا۸۸۱۹۲۸۷۷ -۸۸۱۹۳۹۷۹ sharghdaily.ir ﻓﺮاﺧﻮان ﻓﺮاﺧﻮان ﺳﺎزﻣﺎن وﯾﮋهﻧﺎﻣﻪﻫﺎي اﺳﺘﺎﻧﯽ از ﺟﻮاﻧﺎن ﺧﻼق«ﺷﺮق» روزﻧﺎﻣﻪ و ﻣﺴﺘﻌﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﮑﺎري در اﻣﻮر ﻣﻄﺒﻮﻋﺎﺗﯽ و اﻧﺘﺸﺎر وﯾﮋهﻧﺎﻣﻪﻫﺎي اﺳﺘﺎﻧﯽ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ دﻋﻮت ﺑﻪ ﻫﻤﮑﺎري ﻣﯽﮐﻨﺪ.021 021- - 88880247 88880247 ﺗﻠﻔﻦ ﺗﻤﺎس: ﺗﻠﻔﻦ ﺗﻤﺎس:شمال- تهران آزادراه حضور در مناقصه به عدمرگاه خاتم واکنش قراطاعیمقصه بیا منا از۴ صفحهگترین بزرکی از در ی(ع) رضاامریه ام خی جامعه: گروه از معروفترینکــیــم گرفت بــه یاتــش تصمی اقدام کند تــا مرکز تخصصیمک در دنیا کرانــین ای پزشــکا ایندازی کنــد. برای راهان تهرانب را درعصــا مغــز و اعضایلی از اگیرد و خیر مصوبه میر در شورای شه کاامریه ام خیمضا میکنند.یش را ار هم پا شــورای شــه رسمی ثبت شده است، طبق آنچه در روزنامه(ع) رضا زهرا مشیر و بهجز ثبت رسیده به۹۳ وردین ســال فر درخیر با هیچل ا ســا۱۰ ان که در تهردارمســر شــهر ه- وماعضا عم دیگر ا-ه اســتگو نداشتنهای گفتو رســاستخاره،دات مشیراسایستند. زهرانهای نهای رساره چهنیقزویعقوبیست. فرهاد یف ااقر قالیباحمدبسر م هما برایه رأتمدیرمت رئیس هیه رسمی س که در روزناممین صفحه در ه ادامههاند. او آورد های ناگفتهامرضاریه ام خیصورتمسئله را بهجای حل، کردهایم پاک۱۶ صفحه ﻫﺎدى ﺧﺎﻧﯿﮑﻰ ﮔﻔﺖوﮔﻮ ﺑﺎ(ع)

Upload: others

Post on 28-Jul-2020

8 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

عربستان و ترکیه علیه منطقه و ایران

ترکیه که پس از ســپری کردن چندین ســال توســعه اقتصادی موفــق، سرمشــقی امیدبخــش برای کشورهای درحال توسعه به شــمار می رفت، از دو، ســه سال

پیش با نوعی احســاس غــرور و برتری، دســت به قمــاری آزمندانه در عراق و ســوریه زده که تاکنون جز به آشوب کشاندن، ویرانی، بی ثباتی، زیان و آوارگی در منطقــه و در ترکیه که دامان اروپــا را نیز گرفته، حاصلی به بار نیاورده اســت. ترکیه فراموش نکرده که در توســعه صنعتی و اقتصادی خود، چگونه از جنگ های طوانی در کشــورهای همســایه، به ویژه تحریــم طوانی اقتصادی و بانکی ایران ســود برده اســت. جنگ های عراق و پدیداری اقلیم کردســتان عراق، برای ترکیــه، ضمن آنکه نگــران تأثیرگذاری آن بر سرزمین های کردنشــین جنوبی و شرقی خود بود، نوعــی منطقه نفوذ سیاســی و اقتصادی پدید آورد. ترکیه به دلیل همســایگی در بازارهای سوریه و عراق، از نوعی مزیت انحصاری برخوردار بود. بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ســال ۹۲، چشم انداز توسعه اقتصادی ایران در پرتو پدیداری ثبات سیاسی و اقتصــادی، به ویــژه پــس از مذاکــرات منتهی به برجام، به دایلی موجب نگرانی کشــورهای ترکیه و عربستان شد. عربستان که اکنون به اتکای انباشتگی ثروت، خود را رهبر اعراب می داند، از نفوذ شــیعیان که اکثریت مطلق را در عراق تشــکیل می دهند و از آغاز اســتقال آن کشور با تحقیر و رفتار تبعیض آمیز و آپارتایدگونه دولت های ســلطنتی و بعثی مواجه بوده اند، نگران اســت. ســعودی ها همچنین نگران آن هســتند عراق که بالقوه ثروتمندترین کشور عرب اســت، بتواند جایگاه برتری کســب کند و همچنین بــا ایــران روابط ویــژه ای برقرار کند. از ســوی دیگر عربســتان و قطر مایل بودند بتوانند از طریق عراق و ســوریه خطوط نفت و گاز خودشان را به بندر نفتی جیحان در ترکیه برســانند. دراین بــاره عراق و ایران را رقیب خود می دانســتند که نفــت و گاز آنان از راه کوتاه تری از طریق سوریه به مدیترانه دسترسی یابد. عربســتان که در دوران تحریــم جایگاه نفت ایران را به خــود اختصــاص داده بود، مایل بــود، بتواند به موقعیــت بی رقیب خود ادامه دهد. از ســوی دیگر ترکیــه نگــران آن بود که ثبــات در ایــران، موجب کاهــش نیازهــای مصرفــی، دالی و بانکــی ایران بــه بازار ترکیه شــود. همچنین نگــران رقابت ایران در بازارهای عراق و ســوریه بــود و از همه مهم تر، نگــران آن بود که خط لوله مســتقیم نفتی از عراق و ایــران بــه ســاحل مدیترانه ای ســوریه، موقعیت تدارکاتی بندر جیحان را از آن مزیت انحصاری خارج کنــد. در ضمن ترکیــه نگران آن بود که با توســعه ناآرامی های بهار عربی، بخش های کردنشین سوریه نیز به نوعی خودمختاری دســت یابند و با اتصال به اقلیم کردســتان عراق، برای ایاات کردنشین ترکیه، به خصــوص دیاربکر، تهدیدآمیزتر شــوند. اشــتراک این نگرانی هــا موجب همکاری ترکیه و عربســتان در توطئه ای خطرناک شــد که هدف آن، ســرنگونی دولت های عراق و سوریه و روی کارآوردن دولت های قبیله ای و مطیع ســنی بود. به این ترتیب محرمانه به تجهیز ارتشــی کارآزموده از بقایــای نیروهای بعثی عــراق تحت پرچــم داعــش برآمدند کــه بتواند از احساســات قبایلی محلی نیز بهره مند شــود. پس از آماده شــدن این نیروها و در پوشش اندک بودن تعداد و بی اهمیت بودن آنها، حمله ای ناگهانی را به موصل آغاز کردند و مقامات محلیِ از پیش خریداری شده نیز دروازه ها را گشــودند و قتل عام هــای رعب انگیزی به راه انداختند؛ با این تصور که پس از پیروزی، نیروهای بعثی می توانند داعشــی ها را کنــار بزنند. حمله های مشابهی نیز از ترکیه در دو ستون به سوریه رخ داد؛ از

شرق به رقه و از غرب به حلب.

سرمقاله

حرف اول

فریدون مجلسى . تحلیلگر روابط بین الملل

صفحه ۳ صفحه ۲

پایگاه اطاع رســانی مقــام معظم رهبــری: حضرت آیت اهللا خامنه ای، مقام معظم رهبری، در دیدار آقای «نیکاس مادورو»، رئیس جمهوری ونزوئا، با اشاره به شکست نقشه ها و سیاست های آمریکا در منطقه غرب

آسیا، مسئله کاهش قیمت نفت را ابزاری..

ایرنا: «حســن روحانی»، رئیس جمهوری، روز شنبه در همایش «روز ملی روستا و عشایر» که در سالن اجاس ســران برگزار شــد، با تأکید بــر اینکه بایــد دعوا های کودکانه در کشــور خاتمه یابد، گفت: «باید رسانه های

ما از دروغ، اتهامات، اختاف، ایجاد تفرقه...

وزیر عوض می شود بداخاق ها می گویند چرا تغییر می دهید

خیال شکست ناپذیری آمریکا خطایی بزرگ است

رئیس جمهوری: مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهوری ونزوئا:

سال چهاردهم شماره 2710 20صفحه 1000 تومان یکشنبه 2 آبان 1395 21 محرم 1438 23 اکتبر 2016

«تراریخته» خوب است یا بد

تاریخ بشــریت گــواه می دهد که ایران- این منطقــه از کره زمین- و ایــن ملــت همیشــه حضــور داشته اند. به تمدن انسان هم که برمی گردیم، رد پــای این مردمان را می بینیم. حال چگونه اســت کــه در گذرگاه های مختلــف تاریخی از چنین مردمــی، نگاه رو به عقب می بینیــم؟ آیا ایــن فقط اثر انگشــِت تاریخ، تاریخ و تمدن یا تاریِخ تمدن ســاز بوده است؟ چگونه است کــه وقتــی دوش حمام می آیــد، مــا از خزینه نگاه برنمی داریم! و چــه تاوان ها که بابت آن نمی دهیم. مــا چه ســخت از روی قالــی بــه روی صندلی باا آمدیم. راســتی هنوز هم اینترنــت را نمی پذیریم. از همه اینها پایدارتر و شاید مؤثرتر مخالفت با مدرسه و علم اســت کــه چقــدر در این راه تــاش کردیم. تقریبــا همه ملت ما و هرکدام بارها و بارها انشــای «علم بهتر است یا ثروت» را نوشتیم. معلم ما آن را نوشــت. معلم او هم آن را نوشته بود. مِن محصل هم نوشــتم و محصِل من هم خواهد نوشــت. چرا در ده ها ســال آن را نوشــتیم و فقط یــک بار -حتی یک بار- نپرسیدیم آیا صورت مسئله صحیح است؟ هیچ وقــت نخواســتیم بفهمیــم آنها که بــا علم و تحصیــل مخالف بودند، موضوع «علم بهتر اســت یا ثروت» را فوق العاده هوشــمندانه مطرح کردند و چقدر زیرک و باهوش بودند که نزدیک به صد ســال اثرگذار شدند. شاید با این نوع نگرش است که ما در تاریخ پایدار مانده ایم و اگر این گونه باشــد، آیا تاریخ و

تمدن ما همسو بوده است؟

تیتر یک

ناگفته هاى خیریه امام رضا(ع)

او ســال ها قبل وقتــی قالیباف فرمانــده نیروی انتظامی بود، معــاون هماهنگی در نیروی انتظامی تهران بزرگ بود. عضــو دیگر هیأت مدیره این خیریه رضا شیران خراسانی است که گفته می شود به عنوان یکی از دوستان قدیمی شهردار تهران در برنامه های انتخاباتی او نقش مؤثری داشــته است. محمدباقر ضمیرخرســندی یکی دیگر از اعضــای هیأت مدیره است که فردی رســانه ای نیست؛ اما در همان سال ۹۳ اسمش در هیأت مدیره «شرکت توسعه بازرگانی بین المللی شــهر» که بی ارتباط با شهرداری تهران هم نیســت، ثبت شــده اســت. نفر دیگر این خیریه مصطفی غفاری، دســتیار پرفسور ســمیعی است. ســیدعباس متولی عنبرانی هم به عنوان مدیر پروژه ســاخت بزرگ ترین بیمارســتان فوق تخصصی مغز و اعصــاب جهان معرفی شــده اســت. محمدتقی کشاورز نیز در هیأت مدیره این خیریه حضور دارد؛ اما اطاعات بیشــتری از او وجود ندارد. این خیریه قبل از تأســیس هم فعالیت های زیادی داشته و بسیاری از اقدامات حوزه زنان بی سرپرســت را که در حیطه کاری خانم مشــیر بوده پوشش می داده و بخشی از این اقدامات هم به سال ۹۲ برمی گردد. بسیاری از این اقدامات که شکلی مردمی و نیکوکارانه فراگیر دارد، نمودی خداپســندانه در جامعه پیدا کرده و در ایه اول همان نگاه خداپســندانه را هم القا می کند؛ اما ازآنجایی که شهردار تهران از سال ۸۴ تاکنون در حال ساختن یک اتاق شیشه ای اســت که همه عملکرد شــهرداری تهران در آن دیده شود و هنوز این وعده محقق نشده، آمارهای این خیریه با هم نمی خواند.

خیریه ای که در این سال ها طرح هایی مانند «همه با هم برای هبه» و «باشــگاه نیکوکاری» را اجرا کرده و جمــع زیادی از مــردم را بــه زیرمجموعه هایش اضافه کرده اســت، باید درباره بسیاری از حوزه های خود شفافیت بیشتری داشته باشد. طرح های ریز و درشــت و موفق و متوقف مانده ای که در این سال ها در معاونت امور زنان و دفتر مشــاوره خانم مشــیر در شــهرداری تهران برای زنــان و محرومان انجام می شــد، پس از تأسیس مؤسســه خیریه امام رضا یکجا به این مؤسســه واگذار شد. نمونه های کمک شهرداری به این خیریه و البته زنان سرپرست خانوار کم نبوده اســت. به عنوان نمونه در همان روزهایی کــه توافق برای مرکــز بین المللی مغــز و اعصاب پرفسور سمیعی نهایی می شد و درعین حال اعضای شورای شهر در حال مذاکره برای رفتن به فرمانداری و ثبت نام دوره بعدی شــورای شــهر تهران بودند، شهرداری تهران ایحه «مجوز اهدای وسایل و اثاثیه اســقاط و مستهلک مازاد بر نیاز شهرداری تهران به زنان سرپرست خانوار، بدسرپرست و خودسرپرست نیازمند و مؤسســات خیریه مرتبط» را به شورا آورد که اعضای شــورا این ایحه را در شأن خانواده های نیازمند ندانســته و درعین حال آن را دارای اشــکال حقوقی دانستند. حبیب کاشانی دراین باره گفت «در این ایحه شأنی برای خانواده ها در نظر گرفته نشده است». خسرو دانشجو، سخنگوی شورای سوم هم تأکید کرد: «در شــهرداری تهران یک آیین نامه مالی وجود دارد که می توانند تمام اثاث هایی را که مازاد بر نیازشان است در تشریفاتی بفروشند و براساس ماده

۱۶ و ۱۷ به هر کســی کــه می خواهند، کمک کنند»؛ اما رسول خادم، رئیس کمیســیون برنامه و بودجه شــورای شــهر تهران نیز در این باره گفت: «امکان کنترل هبه بسیار محدود است و به همین خاطر بهتر اســت به عنوان کمک به ردیف های مربوط به زنان سرپرســت خانوار اجازه فروش اثاثیه و لوازم اسقاط و مســتهلک مازاد تا ســقف دو میلیارد تومان داده شــود». در نهایت هم اعضا با همیــن تغییر مدنظر خادم ســقف را تا ســه میلیارد باا بردند و ایحه را

تصویب کردند. ابهاماتی که حل نشده ادامه دارد

خیریه امام رضا مدتی بعد بااخره ســنگ بزرگ خود را برداشــت و با پشتوانه مردمی و نیکوکارانه و البته همراهی نام یک پزشک معتبر، بنای پروژه ای را گذاشــت که تا امروز درباره جزئیات آن حتی اعضای شورای شــهر هم به طور کامل اطاعی ندارند. بنای ایــن پروژه از ســال ۸۹ بــا زیربنای ۷۹هــزار و ۶۷۰ مترمربع در منطقه ای باای دریاچه چیتگر و در غرب تهران آغاز شــد؛ اما این مختصات در بهمن ماه سال ۹۱ به یک ساختمان ۱۱طبقه با زیربنای ۳۵هزارو ۶۲۰ مترمربع تغییر کرد. درباره این پروژه هم که کلنگ آن را شهردار تهران با حضور میهمانان خارجی بر زمین زد، اعضای شــورای شــهر تهران در جریان نبودند و ایــن بی اطاعی را بارها اعــام کردند. روند اعتراض اعضای شــورا درباره این خیریه و عملکردش به ویژه در پروژه مرکز تخصصی مغز و اعصاب از همان سال ۹۱ ادامه دارد. مهدی چمران اردیبهشت سال گذشته در ادامــه ابهامــات درباره کمک شــهرداری تهران

به خیریه امام رضــا(ع) در توضیحی به خبرنگاران به دومیلیاردو ۵۰۰ میلیون تومانی پرداخــت دربــاره خیریــه امام رضا(ع) که در بنــد ۹ تبصره ۲۳ قانون بودجــه ســال ۹۴ شــهرداری تهــران آمده اســت، توضیح داد و گفت: «این مســئله مربوط به سازمان خیریه ای اســت که برای ســاختن بیمارستان مغز و اعصاب جناب آقای پروفســور ســمیعی بیان شده. جمعــی خیریه ای درســت کرده اند به نــام خیریه امــام رضا(ع) و عده ای به عنــوان کار خیر رفته اند و عضــو هیأت امنای این خیریه شــده اند و بیش از ۷۰،۶۰ میلیــارد تومان کمک از مــردم جمع کردند. (مراســم گلریزان خیرین برای تکمیــل اولین مرکز تحقیقات علوم مغز و اعصاب ایران). این مســئله ربطی به افراد و اعضای شــورای شهر ندارند». اما ایــن توضیحات، آن توضیح اصلی درباره این خیریه و این پروژه پرابهام نبود و در ادامه اعضای شــورا و افکار عمومی باز هم اعتراض داشــتند. اسفند سال ۹۴ هم در جریان بررســی بودجه ســال ۹۵ سقف اعتبار کمک ۳۵ میلیاردی به احداث بیمارستان مغز و اعصاب وابسته به مؤسســه خیریه امام رضا(ع) که مهدی چمران بر اصاح اساسنامه آن تأکید کرد، فاطمه دانشــور، عضو کمیســیون فرهنگی شورای شهر تهران در صحن علنی شورا بر شفافیت نداشتن مسائل این خیریه و پروژه اش تأکید کرد و گفت: «دو ســال قبل به اتفاق آقای تندگویــان بازدیدی از این بیمارستان داشتیم، اما با نامه نگاری های زیادی که انجام شــد مستندات این مؤسســه خیریه برای من ارسال نشد. ادامه در صفحه ۱۷

منصور امیدى . استاد دانشگاه تهران

ادامه در صفحه ۴ادامه در صفحه ۴

آیت اهللا مهدوی کنی به روایت حجاریان

صفحه ۲

صفحه ۱۹

صفحه ۲

صفحه ۱۵

تیترها

صفحه ۱۷

بازداشت 2 متهم

مرتبط با بانک سرمایه

دادستان تهران خبر داد

اینترنت آمریکا

از پاى درآمد

امروز معرفي ۳ وزیر جدید به مجلس

۳ سال خاکستریبررسی کارنامه«فانی»، وزیر مستعفی

نگاهي به زندگي آیت اهللا بهشتي در سالگرد تولدشنگاهي به زندگي آیت اهللا بهشتي در سالگرد تولدش

متولد ماه آبانمتولد ماه آبان صفحه ۷

تحویل روزنامه درب منزل یا محل کار شما

بدون هزینه ارسال

۸۸۲۰۹۵۹۳۸۸۱۹۸۹۶۶

براي درج تبلیغات خود در وبسایت

روزنامه شرق با ما تماس بگیرید

دومین روزنامه پر بازدید ایران در فضاي مجازي

۸۸۱۹۲۸۷۷ -۸۸۱۹۳۹۷۹

sharghdaily.ir

فراخوانفراخوان

سازمان ویژه نامه هاي استانی

روزنامه «شرق» از جوانان خالق

و مستعد که به همکاري

در امور مطبوعاتی و انتشار

ویژه نامه هاي استانی عالقه مند هستند

دعوت به همکاري می کند.

تلفن تماس: تلفن تماس: 8888024788880247 - -021021

واکنش قرارگاه خاتم به عدم حضور در مناقصه آزادراه تهران-شمال

از مناقصه بی اطاعیم صفحه ۴

گروه جامعه: خیریه امام رضا(ع) در یکی از بزرگ ترین اقداماتــش تصمیــم گرفت بــه یکــی از معروف ترین پزشــکان ایرانــی در دنیا کمک کند تــا مرکز تخصصی مغــز و اعصــاب را در تهران راه اندازی کنــد. برای این کار در شورای شهر مصوبه می گیرد و خیلی از اعضای شــورای شــهر هم پایش را امضا می کنند. خیریه امام رضا (ع) طبق آنچه در روزنامه رسمی ثبت شده است،

در فروردین ســال ۹۳ به ثبت رسیده و به جز زهرا مشیر - همســر شــهردار تهران که در ۱۰ ســال اخیر با هیچ رســانه ای گفت وگو نداشته اســت- دیگر اعضا عموما چهره های رسانه ای نیستند. زهراسادات مشیراستخاره، همسر محمدباقر قالیباف است. فرهاد یعقوبی قزوینی که در روزنامه رسمی سمت رئیس هیأت مدیره را برای او آورده اند. ادامه در همین صفحه

ناگفته های خیریه امام رضا

به جای حل، صورت مسئله را پاک کرده ایم

صفحه ۱۶گفت وگو با هادى خانیکى

(ع)

Page 2: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

2

امام جمعه اصفهان:

نگفتم زرتشتیان دوگانه پرستندمیزان: آیت اهللا یوســف طباطبائی نــژاد، نماینده �

از خــود اظهــارات تحریــف دربــاره اصفهــان، ســوی برخی از رســانه ها دربــاره اینکه زرتشــتیان دوگانه پرســت هســتند، گفت: بنده ایــن موضوع را تکذیــب می کنم زیــرا هیچ موقع نگفتم زرتشــتیان دوگانه پرستند. گروهی از زرتشتیان قائل به دو خالق هستند که این امر با پرستش متفاوت است. برخی از زرتشــتیان معتقدند که چون عالم هم خیر و هم شر دارد خدای خیر، یزدان اســت و خدای شر، اهریمن. رونــدی کــه از قدیم اایام میــان زرتشــتیان وجود داشته اســت. آیت اهللا طباطبائی نژاد درباره تحریف اظهاراتش در برخی از رســانه ها درباره زرتشــتیان گفت: کســانی که این کارها را انجام می دهند ریشه کارشان معلوم نیست که بتوان حتی از آنها شکایت کرد البته بنده قصد شکایت هم ندارم زیرا تحریف در سخنان بنده و ائمه جمعه از سوی برخی از جریانات امری طبیعی اســت. نماینده زرتشتیان دو روز قبل با نوشتن نامه اي اعتراضي خطاب به سخنان پیشین امام جمعه اصفهان گفته بود که ایرانیان در درازناي

تاریخ یکتاپرست بودند.

عطریانفر:

در تغییر کابینه، رویکرد روحانی با احمدی نژاد متفاوت است

خبرآناین: عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران �بــا بیــان اینکه تغییــر کابینه براســاس شــجاعت، عقانیــت و مصلحت ســنجی زمانــی انجام شــد، گفــت: «انجام یک کار را بدون درنظرگرفتن مســائل بعــد و قبل از آن نمی توان ارزیابی کرد؛ حتما در این مقطع تشــخیص رئیس جمهور بر ترمیم بوده است. نمی تــوان گفت زودتــر یا دیرتر باید تغییــر کابینه را انجام می داد. تشــخیص رئیس جمهور تابع شرایط، صاحیت ســنجی ها و زمــان اســت؛ از ایــن جهت ما نمی توانیــم روی تصمیم گیری یا تصمیم ســازی رئیس جمهور بــدون اینکه مبانی مد نظر او را دقیق مطلع باشــیم صاح ســنجی زمانی کنیــم». محمد عطریانفــر افــزود: «رویکرد آقای روحانــی در تغییر کابینه حتمــا متفاوت بــا آقای احمدی نژاد اســت اگرچــه در آن دوره تغییــرات خیلــی ســریع، تند و پرشــتابی می دیدیم؛ چون نســبت به رئیس جمهور موجود چنین تصوری نیست و اطمینان خاطر داریم، علی القاعده تصمیم او که تابعی از مصلحت گرایی ها و عقانیت هاســت در همین زمــان معنی و مفهوم پیدا می کرد». او درباره ضرورت ترمیم و تغییر کابینه بــرای تجدید قوای دولــت در ماه هــای باقی مانده، یادآور شد: «هر تغییری یک ترمیم است علی القاعده تغییر تابعی از یک مصلحت گرایی اســت که برخی از مشکات پیشــین را ترمیم می کند ولی اینکه اسم تغییر ســه نفر در کابینه را ترمیم گســترده بگذاریم، خیــر؛ ترمیم گســترده ای نیســت». عطریانفر درباره موضع منتقــدان بر اولویت داشــتن اعمال تغییرات کابینه در حــوزه اقتصادی، گفت: «اگر آن عزیزان که چنیــن توقعی دارند خودشــان رئیس جمهور بودند نیتشــان را عملیاتــی می کردند امــا رئیس جمهور مستقر فعا تشــخیصش بر همین حوزه هایی است

که تغییرات را اعمال کرد».

قاسمی:

تعیین گزارشگر ویژه برای ایران غیرموجه و مخرب است

ایرنــا: ســخنگوی وزارت خارجه، بــا بیان اینکه �تعیین گزارشــگر ویژه حقوق بشر برای ایران بی معنا و مخــرب اســت، گفت: احمد شــهید ســعی کرد تصویــر مخدوشــی از وضعیت حقوق بشــری در ایران ترســیم کند. بهرام قاســمی افزود: جمهوری اســامی ایران تعیین گزارشگر ویژه کشوری درزمینه حقوق بشر برای کشــوری مانند ایران را که براساس موازین شــرعی، قانونی و تعهدات بین المللی خود همواره به رعایت حقوق بشــر شــهروندانش پایبند بوده اســت اساســا غیرموجــه، بی معنــا و مخرب می دانــد. او گفــت: ایران در راســتای همــکاری با سیســتم حقوق بشری سازمان ملل متحد و به قصد تصحیح رویکرد گزارشــگر و تنظیم گزارش براساس اطاعات موثق، نمایندگی های جمهوری اســامی ایران و ســایر مقامات ذی ربــط ماقات هایی با وی داشته اند. گزارشگر با وجود اشاره به موارد متعددی از پیشــرفت های حقوق بشــری در ایران در گزارش خود متأسفانه همچنان با به کارگیری عباراتی مبهم و با اظهــار نگرانی های باوجه براســاس اطاعات غیرموثق، ســعی کرده تصویر مخدوشی از وضعیت

حقوق بشری در ایران ترسیم کند.

خبر

سیاستسال چهاردهم شماره 2710 یکشنبه 2 آبان 1395

دری نجف آ بادی:

به آیت اهللا جنتی گفتم چرا فانی را به عنوان رجل سیاسی قبول کردید

قربانعلی دری نجف آبادی، وزیر پیشین اطاعات و �عضو مجمع تشــخیص مصلحت نظام، در گفت وگو با «امید کرمانی هــا» خبرنگار «خبرآناین» به واکاوی زوایای اباغیه اخیر رهبری پرداخت. او گفته اســت: «شاید برای تنظیم سیاست های کلی انتخابات دیر هم شــد». او درباره بند ۱۱ سیاست های کلی انتخابات که مربوط به نظارت و پاسخ گویی شورای نگهبان است، گفت: «اخیرا مجلس طرح استفساریه را تصویب کرد که وقتی ســامت نتیجه انتخابــات در حوزه ای تأیید شــد، دیگر شورای نگهبان حق ابطال انتخابات در آن حوزه را ندارد؛ البته معلوم نیست شورای نگهبان این طرح را بپذیرد، چون شــورای نگهبــان حق خودش می داند که در تمام مراحل نظارت کند. شاید در نهایت این مصوبه به مجمع تشــخیص مصلحت نظام برود و تأیید شود یا شــاید خود شورای نگهبان بپذیرد. من خبر ندارم». عضو مجمع تشــخیص مصلحت نظام با بیان اینکه پاسخ گویی شورای نگهبان باید شفاف و روشن باشــد، گفت: «شورای نگهبان در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسامی بیش از چهار هزار نامزد را احراز صاحیت نکرد، در استان ما بهترین دکتر متخصصی که با سپاه کار می کرد، با یک تلفن می شد معلوم کرد که حداقل شرایط را دارد یا خیر؟ متأسفانه این اشکال است؛ مثا وقتی می گویند احراز صاحیت نشــد، شاید افکار عمومی طور دیگری برداشت کند یا اگر دیر پاســخ اعتراض داده شود، فرصت تبلیغات از دســت می رود. یک هفته فرصت تبلیغات است؛ به فرض دو روز آخر صاحیت فرد تأیید می شــود؛ دیگر وقت و فرصت از دست رفته است و عدالت انتخاباتی آســیب می بیند».نماینــده مردم تهــران در مجلس خبرگان رهبری بــا بیان اینکه شــورای نگهبان آرای خانمی را در اصفهــان باطل اعام کرد و هنوز ماجرا ادامــه دارد، افزود: «هر روز یک نفر ســر این مســئله موضع می گیرد. حاا کشــور این همه مســئله دارد، این هم یکی از مســائل مهم کشور می شود، خب این حقوق رأی دهندگان و داوطلبان اســت. دستگاه های دولتــی، قضائــی، انتظامــی، اطاعاتــی و مردمــی هزینه هــای فراوانی برای انتخابــات انجام می دهند، حتی هزینه های غیرمستقیم انتخابات خیلی بیشتر از هزینه های مستقیمش است؛ بنابراین باید از تکرار این اتفاقات پیشگیری شود». او با اشاره به اینکه رسیدگی به مســائل کشــور، منطقــه و جهان نباید براســاس خیال پــردازی و احساســات انجام شــود و نمی توان براســاس خیالی که قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل کاغذ پاره است، از کنار آن بی اعتنا عبور کرد، افزود: «این دید برای کشور، ملت، منطقه و مسلمانان تبعات و عواقب فراوانی دارد. وقتی شــورای امنیت سازمان ملل متحد قطع نامه صادر کند، مسئله ساده ای نیست که بشود به سادگی از کنار آن عبور کرد یا اگر دو میلیارد دار ســهام قرضه خریدیم، پول بیت المال است باید حواسمان باشد، اینجا واقعا مسئولیت بسیار حساس شــورای نگهبان معلوم می شــود». دری نجف آبادی یادآور شد: «من در دوره گذشته خدمت آیت اهللا جنتی هم گوشــزد کردم که «آقا چرا فانی را به عنوان رجل سیاســی و مذهبی قبول کردید؟». حاا ایشان جوابی به من نداد، یک جواب دیگری داشــت؛ گفت بنابراین مسئله بسیار مهمی است. وقتی کسی یک وزارتخانه یا اســتانداری را یک روز هم اداره نکرده اســت، حاا کل کشــور را می خواهد اداره کند. ایــن حتما باید در شاخص های بسیار روشن و قوی و کارآمد تعریف شود. رئیس جمهور باید ظرفیت بســیار برای رســیدگی به مسائل داخلی و بین المللی را از نظر وقت، استعداد، هوش و مذاکره در عرصه بین المللی داشــته باشــد؛ بنابرایــن تعریف معیارهای رجل سیاســی و مذهبی برای نامزد انتخابات ریاســت جمهوری واقعا مسئله بسیار مهمی است که به ســادگی ریسک بردار نیست چون کشور حداقل برای چهار سال دچار ضرر و زیان می شود. امیدوارم شورای نگهبان شاخص های بسیار مناسبی را برای این مسئله تعریف کند و قانون گذاری بســیار خوبی نیز داشته باشــیم تا چالش هایی که در

گذشته بود، در آینده تکرار نشود».

تأکید رئیس دادگستری تهران بر رعایت بی طرفی کامل در انتخابات

ایرنــا: رئیس کل دادگســتری اســتان تهــران در �معارفــه رئیس جدیــد دادگســتری فیروزکوه تعامل در چارچوب قانون با مســئوان محلی، پیشــگیری از تجاوز به اراضــی و منابع طبیعــی از طریق کارگروه حفظ حقــوق بیت المال و رعایــت بی طرفی کامل و اجرای دقیق مقررات در انتخابات ســال آینده را مورد تأکید قرار داد. غامحســین اسماعیلی در این مراسم افــزود: عدالــت میزان حضرت حــق در کره خاکی و عالم آفرینش اســت و آنکه به عدالت رفتار کند ثمره عدالت محوری او هدایت به بهشت خواهد بود همراه با عزت و سربلندی؛ و آنکه برخاف عدالت عمل کند نتیجه آن نــار و آتش جهنم با ذلت و خواری خواهد بود. او در پایان ســخنان خود با اشــاره به این مطلب که قضات پرچم دار اجرای عدالت در جامعه هستند گفــت: آنجا که بی عدالتی رخ می دهد و بایســتی به محــور عدالت بازگــردد یا در جایی که در تشــخیص عدالت اختاف و شــبهه وجــود دارد، وظیفه قضات اســت که با خدامحوری وارد عمل شــده و با صدور حکم مقتضی تکلیف را مشــخص کــرده و حق را به

صاحبش برگردانند.

روزنه

[email protected]

خبرگزاری تســنیم به مناســبت ســالگرد درگذشــت آیت اهللا محمدرضا مهدوی کنی مصاحبه نســبتا بلندی را با ســعید حجاریان انجام داده است. در این مصاحبه حجاریان خاطرات مشــترک خود بــا مهدوی کنی از پیش از انقاب تا دوره دانشگاه امام صادق را طرح کرده است. این مصاحبه را عبداهللا

عبداللهی انجام داده است.با اینکه از منظر رویکرد سیاســی قطعا انتقاداتی به آیت اهللا داشته و دارم، �

اما «اذکروا موتاکم بالخیر (گذشــتگانتان را به نیکی یاد کنید)» بنا دارم در این مصاحبه به نیکی از مرحوم آیت اهللا مهدوی کنی یاد کنم.

آیات مهدوی کنی، واعظ طبســی و آقای عسگراوادی که در دو، سه سال �اخیــر فوت کردند، برای اصولگرایی «لنگر» بودند. ولی این کشــتی اکنون این لنگر ها را از دســت داده اســت. آنها مردان بزرگی بودند و با بودن آنها کشتی جریان اصولگرایی در امواج تلوتلو نمی خورد ولی اان کشتی کژومژ می شود. آنها می توانســتند بااخره بســاط و دعوا را جمع کنند؛ از این لحاظ حیف شد

که از میان ما رفتند.یــک فصل از زندگی ایشــان مربوط به قبل از انقــاب و دوران مبارزات و �

تبعید و زندان، منبرهای ایشان در مسجد جلیلی و... است؛ فصل دیگر مربوط می شود به ریاست ایشان بر کمیته مرکزی؛ فصل سوم دورانی است که آیت اهللا مهدوی کنی در ردای یک رجل سیاسی و در نقش وزیر کشور و... حضور دارند، چهارمین فصل مربوط به ماجرای تشکیل جامعه روحانیت مبارز است و نهایتا فصل پنجم را می توان ذیل تأسیس جامعه الصادق (دانشگاه امام صادق(ع))

مرور کرد. برای هر یک از این پنج فصل می شــود پوشــه ای باز کرد و کتابی نوشت �

و ان شــاءاهللا خداوند در آن دنیا کارنامه ایشــان را به دســت راستشان بدهند. {آیت اهللا مهدوی کنی} همیشــه می گفت: نه می خواهم وکیل بشوم، نه وزیر، نــه رئیس جمهــور و نه یک فرد پولــدار؛ فقط می خواهم بروم بهشــت. این

تکیه کامش بود که همیشه به ما می گفت. ان شاءاهللا به آرزویش برسد.در مسجد جلیلی

دانشجو بودم و در مسجد جلیلی پای منبر آیت اهللا مهدوی کنی می نشستم. �در دوره ای که ما به مســجد جلیلی می رفتیم، یادم هست که طلبه ای به نام جــال گنجه ای که آن روز گمنام بود، به مســجد می آمد و آقای مهدوی کنی به او منبر می داد. او هم بحث های خوبی درباره تقیه و توریه مطرح می کرد؛ آقای مهدوی خودش پای منبر طلبه ها می نشست تا هم دیگران را تشویق به حضور کند و هم آن طلبه ها تشــویق شوند. هرچند این آقای گنجه ای بعدها منحرف شــد اما خاطرم هســت که آقای مهدوی خیلی تاش کرد تا جلوی

انحراف او را بگیرد و به او کمک کند.آتش نزد

بعد از این جلسات در مسجد جلیلی دیگر آیت اهللا مهدوی کنی را تا زمان �دانشگاه تهران و بست نشــینی (تحصن) در این دانشگاه ندیده ام. یک روز که (ســتاد کل ارتش) بودم، بچه ها حظیره القدس را که متعلق به بهایی ها بود گرفته بودند و کتاب هایشان را جمع کرده بودند و این کتاب ها در گوشه کمیته جمع شده بود. دیدم مشــتی کتاب است که برخی از آنها نسخه های خطی، برخی سنگی و بعضی دیگر نسخه چاپی بودند. ابتدا می خواستند کتاب ها را به این دلیل که ضاّله است آتش بزنند؛ اما به آقای مهدوی کنی گفتم که اینها بااخره ارزش علمی و تاریخی دارد و می توان آنها را در جایی نگه داشــت و از سوی دیگر نگذاشت به دست افرادی برسد که موجب ضالت شود. آقای

مهدوی حرف ما را گوش کرد و این کار (آتش زدن) صورت نگرفت. به نظر من آقای باقری کنی اعلم از آقای مهدوی بود اما در امور سیاســی �

تابــع آقای مهدوی بود. آیت اهللا باقری کنی انســانی به شــدت افتاده و خاکی است. انسان خیلی نازنینی است اما اان خیلی پیر شده است. موقع مراجعاتم

به کمیته مرکزی چند بار دیدم یک گوشه ای نشسته و خودش لباس هایش را می شوید. ایشــان عضو دوره اول مجلس خبرگان هم بود. یک بار یادم است ایشان به جلسه مجلس خبرگان اول رفته بودند ولی دم در ایشان را راه نداده بودند؛ ایشــان هم به خانه برگشته بود. زنگ زده بودند که چرا نیامدی؟ گفته بود آمدم راهم ندادند؛ گفته بودند: اذیت نکن، مگر می شود؟ می گفتی عضو خبرگانم. می گوید گفتم ولی باور نکردند؛ از بس ایشــان ساده زیست و خاکی اســت باورشان نشــده بود که عضو مجلس خبرگان و شخصیتی در این تراز اســت. بااین حال در مســائل سیاســی تابع آقای مهدوی بود و همیشه این را

می گفت. با اینکه از لحاظ سنی از آقای مهدوی بزرگ تر بود.مشکات در کمیته

در کمیته با آقای مهدوی مشکاتی هم داشتیم که نمی خواهم بگویم. �فصل بعدی زندگی آیت اهللا مهدوی کنی مربوط به دورانی اســت که شهید رجایی وزیر اســت و آیت اهللا مهدوی کنی وزیر کشور دولت او می شود. آقای رجایی به آقای مهدوی کنی زنگ زد و گفت شــما بیا وزیر کشــور شو. آقای مهــدوی آدم مهمی بود؛ بعدا به من گفت وقتــی آقای رجایی به من زنگ زد نتوانســتم به او «نه» بگویم. از بس آقای رجایی انســان صاف و صادق و محجوبی بود، نشــد که بــه او بگویم نه. آقــای مهدوی کنی خیلی آقای رجایی را قبول داشــت و همین باعث شــد وزیر کشــور او شود. درحالی که آقای مهدوی کنی از خود آقای رجایی و کابینه آقای رجایی یک ســر و گردن بااتر بود. آیت اهللا مهدوی کنی بعد از دوران وزارت کشوری منصب سیاسی خاصــی قبول نکرد. البته بعد از شــهادت مرحوم رجایــی مدت کمی هم

نخست وزیر بود. تا وقتــی آیت اهللا مهدوی کنی زنــده بود جامعه روحانیــت مبارز خیلی �

متعادل بود. ایشان (آیت اهللا مهدوی کنی) در مقطعی عده ای از افراد را گفت بیایند داخل جامعــه روحانیت. عضوگیری کرد. اعضای جدید بعضی شــان تعــادل ندارند. اســم نمی برم اما بعضا حرف های بی ربط می زنند. ایشــان تا خودش زنده بود نمی گذاشــت این گونه ســخن بگویند، ولی از وقتی رحلت کردند، برخی از این اعضا گوش به حرف [آیت اهللا] موحدی کرمانی نمی دهند.

یک بار امام(ره) درباره اســام آمریکایی صحبت کردند. این قصه مربوط �به انتخابات مجلس ســوم اســت. آقای مهدوی بعــد از صحبت امام رفت پیش ایشان و گفت گویا شما به نحوی صحبت فرمودید که برخی مردم تصور می کنند منظورتان از اسام آمریکایی ما بوده ایم. امام آنجا فرمودند ابدا منظور من شما نیستید. ایشان (آقای مهدوی) به امام گفتند شما بیایید این را بگویید که نظرتان با ما نبوده اســت؛ امام گفتند: باشد می گویم، ولی بعد از انتخابات. بعــد از انتخابات، امام گفتنــد و از آقای مهدوی کنی تجلیــل و تقدیر کردند. آیت اهللا مهدوی کنی بســیار مورد اعتماد امام(ره) بوده اند، به قدری که حتی

امام وصیت نامه خودشان را هم به ایشان سپرده بودند.

آقــای مهدوی کنــی در برخی امــور فقهی نظرات مختــص به خود هم �داشــته و روی نظراتش ایستاده است. در ماجرای انه جاسوسی آمریکا آقای مهــدوی می گفت اینجا ملک غیر و غصبی اســت و نمازی که اینجا خواندید وقتی بیرون رفتید اعاده کنید. در موضوع بازنگری قانون اساسی هم امام(ره) وایــت «مطلقه» فقیه را مطرح کردند؛ آقــای مهدوی کنی می گفتند به جای «مطلقه» از وایت «عامه» (در مقابل وایت خاصه) استفاده شود. یکی دیگر از موارد مربوط می شود به موضوع هیأت امنای دانشگاه امام صادق(ع)؛ نام آیت اهللا منتظری از ابتدا به عنوان هیأت امنای این دانشگاه مندرج بود و آقای مهدوی کنی تا آخر عمر آقای منتظری نام ایشان را از هیأت امنای دانشگاه امام

صادق(ع) حذف نکردند.از تدریس در امام صادق

قبل از دوم خرداد ۷۶، در دانشگاه امام صادق(ع) یک ترم درس ارتباطات �سیاسی تدریس می کردم. پســر آقای مهدوی، آقاسعید هم در کاس ما بود. پسر مرحوم شهید باهنر هم بود. همین آقای حسام الدین آشنا (مشاور فرهنگی رئیس جمهور فعلی) و آقای پیمان جبلی (معاون خبر سابق صداوسیما) هم

بودند. خیلی ها بودند. آقــای مهدوی کنی در بدو شــروع به کار دانشــگاه از محمد خاتمی هم �

خواسته بود به کمک غامعلی حدادعادل در تعیین فهرست دروس دانشگاه مشــارکت کند و آقای خاتمی هم قبول کرده بود. استادهای دانشگاه تهران و شــهید بهشتی و افرادی مانند دکتر بشیریه، دکتر سریع القلم و... آنجا بودند و درس می دادند.حضور چنین افرادی در دانشگاه امام صادق(ع) در حالی بود که آیت اهللا مهدوی کنی نظرات آنها در مســائل سیاســی را قبول نداشت. اما

به دلیل مشرب وسیعی که داشت، از آنها استفاده می کرد. آیت اهللا مهدوی کنی در ماه رمضان اســتادها را افطاری دعوت کرده بود. �

بعد از اینکه نماز خواندیم و افطار کردیم، داشــتیم از مســجد دانشگاه بیرون می رفتیــم، اما دیدیم یکی از اســاتید معّمر و پیر که ســکوار هــم بود، دارد به ســمت مســجد می آید. آقای مهدوی کنی گفت که زشت است ما برویم و ایشان تنها بماند؛ با اســتاد برویم داخل مسجد تا ایشان افطار کند. لذا ایشان برگشــت و به داخل مســجد رفت. آقای میرلوحی (داماد آقای مهدوی کنی) هم بود و به همراه آقای علم الهدی مجددا به مســجد بازگشتند. معلوم نبود آن اســتاد نماز می خواند و روزه می گرفت یا خیر؛ بااین حال آقای مهدوی کنی

به افراد احترام می گذارد. از این روحیات خیلی خوب داشت. روال در ایــن دانشــگاه بدین گونــه اســت کــه اســاتیدش را از میــان �

فارغ التحصیان خود دانشــگاه انتخاب می کند. لذا بعد از اینکه دانشــجویان دکترا گرفتند، برای این درس از بین همان دانشجویان مدرس انتخاب شد. این مسئله یکی از مواردی است که به دانشگاه امام صادق انتقاد جدی دارد و این رویکرد را نمی پســندد و با آن مخالف است، می گوید نباید دانشگاه خود را از

اساتیدی غیر از فارغ التحصیان خودش محروم کند. خدا ایشان را رحمت کند. شب های قدر در ماه رمضان همه بچه ها جمع �

می شدند. آقای مهدوی منبر خیلی گرمی هم داشت. بچه ها خیلی دوستش داشــتند، به عنوان پدر معنوی قبولش داشتند، در امور زندگی دانشجویان هم ورود می کــرد و واقعا برایشــان پدر معنوی بود، در امــور مربوط به ازدواج و

تشکیل خانواده کمکشان می کرد و به این مسائل اهمیت می داد. در مشی سیاسی آیت اهللا مهدوی کنی اختاف نظر زیادی با او دارم و حتی �

یک بار در ســازمان مجاهدین انقاب اســامی علیه او بیانیه رسمی داده ام؛ بااین حال آیت اهللا مهدوی کنی انســان سلیم النفســی بود. همســر آیت اهللا مهدوی کنی هم اهل سرخه و همشهری آقای روحانی است. خانواده همسر آقای مهدوی هم خانواده اهل علم و محترمی در ســرخه هســتند و من این

خانواده را دیده ام.

امروز ســه وزیر جدید به مجلس معرفی می شوند؛ «محمدعلــی نجفــی» بــرای وزارت آموزش وپرورش؛ «سیدرضا صالحی امیری» برای وزارت ارشاد و «مسعود ســلطانی فر» بــرای ورزش و جوانــان. آنها قرار اســت جایگزین «علی اصغر فانــی»، «علی جنتی» و «محمود گودرزی» شــوند. سه شــنبه هفته پیش بود که سه وزیر ســابق این وزارتخانه ها اســتعفا دادنــد. «محمدعلی نجفــی» مشــاور امور اقتصــادی رئیس جمهــوری در گفت وگو با «ایلنا» اعام کرد که یکشنبه به عنوان گزینه نهایی دولت برای تصدی گری در وزارت آموزش وپرورش به مجلس معرفی می شــود. او افــزود: «در حال تدوین برنامه های پیشــنهادی خود برای تصدی گری در وزارت آموزش وپــرورش هســتم و پــس از تکمیــل آن را به دولــت ارائه خواهم داد تــا در نهایت دولت برنامه ها را به مجلس ارائه دهــد». نجفی روز جمعه در مصاحبه بــا «انتخــاب» گفته بــود: «مــن و دانش آشــتیانی نیز گزینه های اصلی وزارت آموزش وپرورش هستیم». حاا با این گفته های نجفی، او به عنوان گزینه قطعی وزارت آموزش وپرورش تعیین شده است. رئیس جمهوری روز چهارشــنبه در حکمی سه سرپرســت از معاونت های

همــان وزارتخانه را بــرای وزارتخانه های بی وزیر تعیین کرد؛ «ســیدعباس صالحــی» معاون فرهنگــی وزارت ارشاد؛ «ســیدمحمد بطحایی» معاون پشتیبانی وزارت آموزش وپرورش؛ «سیدنصراهللا سجادی» معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش. طبق قانون مجلس تا یک هفته پس از معرفی به مجلس باید راهی بهارســتان شوند تا

خود را در معرض رأی نمایندگان مجلس قرار دهند.افکار دولت تغییــرات از مورد یک نگرانم حاجی:

عمومی را خوشحال نکند«مرتضــی حاجی» عضو شــورای سیاســت گذاری اصاح طلبــان هم در گفت وگــو با «جمــاران» درباره تغییرات در بدنــه دولت گفت: «من فکر می کنم درباره آقای جنتی بیشتر فشارهای بیرون از دولت مؤثر بود و تا جایی که من استنباط کردم، مخاطبان وزارت و مدیریت ایشــان به نســبت وزرای دولت های قبل رضایت نسبی پذیرفتنی داشــتند و به دلیل برخی از اتفاقات فرهنگی که بــا برداشــت های متفاوت بعضی شــخصیت های اثرگذار مواجه بود، فشــار به خود وزیر وارد شــد و وزیر احســاس کرد که نمی تواند آن گونه که باید و شــاید از عملکــرد قانونــی و صحیح خود دفاع کنــد». حاجی

درباره تأثیــر این تغییرات به نفــع موفقیت روحانی در انتخابات آینده گفت: «در دو مورد فکر می کنم اثر مثبت داشــته باشــد، نباید بگویم کدام دو مــورد، ولی در یک مورد نگرانم که افکار عمومی را خیلی خوشحال نکند. ضمن اینکه قطعا به جانشــینان اینها هم بستگی دارد. اینکه چه کســی تصدی هر کــدام از این وزارتخانه ها را بر عهده بگیرد و در مــدت کوتاه باقی مانده تا انتخابات چه حرکت مثبتــی بتواند انجام دهــد که به خصوص رضایتمندی مخاطبان و مردم را جلب کند، خیلی مهم است. نمی خواهم بگویم صرف تغییر مثبت است ولی در مــواردی که مدت هاســت بحث آن هســت، تغییر می تواند کمک کننده و مثبت باشــد». «عبداهللا ناصری» فعال سیاســی اصاح طلب هم در گفت و گو با «ایلنا»، بــا بیان این مطلب که انتظار جامعه از رئیس جمهوری برای تغییر از مدتی قبل شروع شده بود، تأکید کرد: «هم نخبگان و هم بخش های دیگر از دولت انتظار داشــتند تغییراتی در کابینه به وجود بیــاورد و رئیس جمهوری بایــد زود تر این تغییــرات را انجــام مــی داد و باید به رئیس جمهوری دســت مریزاد گفت که ســرانجام این تغییر را در کابینه به وجود آورد؛ بااین حال از تغییر وزیر

فرهنگ و ارشاد اســامی تعجب می کنم؛ چراکه آقای جنتی کارنامه دفاع کردنی در حوزه مدیریت خود داشت و به نظر می رســید بــرای آقای روحانــی اولویت های دیگری نسبت به آقای جنتی وجود داشت». او با اشاره به فشارهای واردشــده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسامی افــزود: «کار برای وزیــری که بتواند بــا چارچوب های قانونی وزارتخانه و شــعارهای اعتدال گرای روحانی کار کند، ســخت اســت و بعید اســت وزیر بعدی بتواند از آقای جنتی اصاح طلب تر باشــد و همان افرادی که به وزیر ارشاد و دولت فشار می آوردند، اجازه نخواهند داد

مجلس هم به چنین کسی رأی بدهد».ناصری در پاســخ به این ســؤال که آیا این تغییرات کابینه شــرط اصاح طلبــان برای حمایــت از روحانی بوده، گفت: «اصاح طلبان هیچ شــرطی برای روحانی ندارند؛ اما انتقادهای جدی بــه عملکرد دولت دارند و یکــی از این انتقادها هم در چند روز اخیر تغییر جنتی از وزارت فرهنگ و ارشــاد بود و باید هرچه زود تر فردی به عنوان وزیر معرفی شود که بتواند طیف وسیعی از اقشار فرهنگی و هنری را که بر مناســبات سیاسی و اجتماعی

تأثیرگذار خواهند بود، راضی نگه دارد».

آیت اهللا مهدوى کنى به روایت حجاریان

امروز معرفي سه وزیر جدید به مجلس

بـریده اخبـار

جواد آرین منش، نماینده سابق مجلس: برخی �اصولگرایان روحانی را خیرالموجودین

مي دانند/ ایسنا

آیت اهللا نوری همدانی: مدعیان امربه معروف جلوی �ربا را بگیرند/ فارس

حجت ااسام عبداهللا حاجی صادقی، جانشین �نماینده ولی فقیه در سپاه: کلید دولت در قفل

شکسته است/ فارس

پایگاه اطاع رسانی مقام معظم رهبری: حضرت آیت اهللا خامنه ای، مقام معظم رهبری، در دیدار آقــای «نیکاس مادورو»، رئیس جمهوری ونزوئا، با اشــاره به شکست نقشه ها و سیاســت های آمریکا در منطقه غرب آسیا، مســئله کاهش قیمت نفت را ابزاری برای فشــار بر کشــورهای مستقل از آمریکا دانستند و تأکید کردند: «ایستادگی و مقاومت عاقانه و همراه با تدبیر در مقابل فشارها، یقینًا پیروزی را به دنبال خواهد داشت». حضرت آیت اهللا خامنه ای با اشاره به استفاده از ساح نفت برای تحمیل مشکات کنونی بر کشورهای مستقل، خاطرنشان کردند: «در گذشته زمانی که برخی کشورهای اسامی با بستن نفت خود، به مقابله با رژیم صهیونیستی برآمدند، غربی ها به بهانه اســتفاده سیاســی از نفت جنجال به پا کردند؛ اما متأسفانه امروز همان کشــورها با همراهی برخــی اعضای اوپک و بعضی از کشــورهای منطقه ما که خود نیز از این سیاســت ها زیان می بینند، در هماهنگی کامل با سیاســت های آمریکا از نفت به عنوان ســاح اســتفاده می کنند». مقام معظم رهبری افزودند: «می توان با در پیش گرفتن سیاســت های عاقانه و افزایش همکاری ها، بر این توطئه ها و خصومت ها فائق آمد». ایشان با اشاره به ناکام ماندن آمریکا در اجرای سیاســت های خود در منطقه غرب آســیا با وجود صرف هزینه های هنگفت از جیب خود و بعضی کشــورهای منطقه، خاطرنشــان کردند: «برخی خیال می کنند که آمریکا، شکســت ناپذیر است، درحالی که این تصور، خطایی بزرگ اســت و اشــتباه های مکرر آمریکایی ها

در ۱۵ ســال گذشــته، اکنون آنها را در منطقه به شــدت زمین گیر و درمانده کرده اســت». حضرت آیت اهللا خامنه ای، اثرگــذاری ونزوئا بر حرکت های ضد اســتکباری در منطقه آمریکای اتین را نشــان دهنده ظرفیت باای این کشــور خواندند و با تأکید بر لزوم اســتفاده از فرصت ریاســت این کشور بر جنبش غیرمتعهدها افزودنــد: «غربی ها تمایلی به افزایش تحرک جنبش غیرمتعهدها ندارند؛ ولی کشــورهای مستقل باید در نقطه مقابل خواست آنهــا حرکت کنند و در این صورت، آینده یقینًا بهتر از گذشــته خواهد بود». مقــام معظم رهبری همچنین بر تصمیم جدی دولت جمهوری اســامی ایران در افزایش همکاری ها با ونزوئا تأکید کردند و نقش مهم مســئوان

و وزیــران دو کشــور در پیگیری و اجرای دقیق توافقات را یادآور شــدند. در ایــن دیدار که آقــای جهانگیری، معــاون اول رئیس جمهــوری نیز حضور داشــت، آقای نیکاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئا، با ابراز خرسندی از ســفر مجدد به ایران و ماقات با مقام معظــم رهبری، گفت: «هوگو چاوز، رئیس جمهور فقیــد ونزوئا، به خوبی ایــران و جایگاه آن را شــناخته بود و همواره از ایران به عنوان کشــوری قدرتمند یاد می کــرد». آقای مادورو با تمجیــد از مقاومت قدرتمندانه ملت ایران در مقابل دشــمنی های آمریکا، افــزود: «ملت ایران در حالی در کمــال آرامش و امنیت زندگی می کنند که متأســفانه بســیاری از کشــورهای منطقه و اطراف ایران در جنگ، تفرقه و ضعف به سر می برند». رئیس جمهور ونزوئا با اشاره به کاهش شدید قیمت نفت در دو سال گذشته، گفت: «امپریالیسم آمریکا مداخات و دشمنی های فراوانی علیه ونزوئا به کار بســت؛ اما ملــت ما در برابر این جنگ اقتصادی مقاومت کرد و اکنون به تدریج در حال خروج از بحران اقتصادی هســتیم». آقای مادورو در ادامه با اشــاره به رقابت های انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا خاطرنشــان کرد: «هرکدام از دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا برنده شــود، دولت رو به انحطاطی در آمریکا شکل خواهد گرفت که برای آینده جهان بسیار خطرناک خواهد بود». رئیس جمهور ونزوئا همچنین مذاکرات خود با مســئوان جمهوری اسامی را موفق دانســت و افزود: «باید تمام

تاش خود را برای به نتیجه رساندن توافقات به کار بگیریم».

مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهوری ونزوئا:

خیال شکست ناپذیرى آمریکا خطایى بزرگ است

Page 3: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

3 سیاست

الو شرق 88640260

[email protected]پیامک: 30004699

مشاوران مســکن و وجدان کاری: برخی صاحبان �

دفاتر امــاک و کارکنــان آنها برای اینکه کمیســیون بیشتری دریافت کنند، بازارگرمی می کنند؛ اما مشاوران و کارکنان دفتر اماک محتشــم، واقع در میدان هفتم تیر، ابتدای خیابان بهار شــیراز، مجتمع امین، وجدان کاری دارنــد و مشــتریان، خریــداران، صاحبخانه هــا و مســتأجران را بــرای هرگونه معاملــه ای به خوبی راهنمایی می کنند. جــا دارد از این بزرگواران قدردانی کنیم و امیدواریم با چاپ این پیام، بقیه دفاتر اماک هم قبل از تنظیم قرارداد، تمام جوانب را در نظر بگیرند و

فقط به جیبشان فکر نکنند! علی اکبر فرقانی

معطلی مشتریان پســت بانک: پنجشنبه ۱۵ مهر �

به پســت بانک واقع در میدان کاج سعادت آباد رفتیم تا چکی را که مدت ها قبل صادر شــده بود اما پول در حساب صادرکننده چک نبود، برگشت بزنیم؛ ساعت ها در بانک نشســتیم اما سیستم مشــکل داشت و وصل نشــد. با اینکــه از راه دور هم به این شــعبه مراجعه کردیــم، تماس های کارمنــدان بانک بــا مرکز تأثیری

فاطمهنداشت! ازدحام خط یک مترو: ازدحام خط یک مترو، باعث �

شده برخی مســافران، به ویژه ســالمندان، نتوانند در واگن ها سوار شوند و از قطار جا می مانند. آیا مسئوان

نمی خواهند برای افزایش ترن ها اقدام کنند؟ حسن خادملو

لطفا مسئوان شرکت مخابرات تهران فکری برای �دو هزار خانواده ســاکن شــهرک البرز اتوبــان بابایی، مجاور شــهرک بهشــتی، بکنند. هنوز انشعاب تلفن شــهرک اجرائی نشده و آنتن دهی موبایل هم ضعیف

عباس زادهاست.

یکشنبه 2 آبان 1395سال چهاردهم شماره 2710

روزنه

آیت اهللا سبحانی:

اگر عکس های اینترنت را نشان شما بدهم همه تکان می خورید

ایرنــا: آیت اهللا جعفر ســبحانی، ضمن هشــدار �

نســبت به محتوای مخرب و منحرف کننده اینترنت، خواســتار راه اندازی اینترنت مستقل و قابل کنترل و مدیریت از داخل کشــور شد. او شــامگاه جمعه در دیدار با رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور افزود: «اینترنت روز اول که آمد گفتند این وسیله ارتباطات اســت و به وســیله آن از هر حادثه ای که در جهان رخ می دهد، ما آگاه می شویم و هر فرمول علمی که در جهان عرضه می شــود درک می کنیم، اینترنت را عین صافی و آب زال بــرای ما تبلیغ کردند و ما نیز همان روزهای اول پذیرفتیــم». او ادامه داد: «یکی، دو ســال اســت که فضای مجازی خیلی خطرناک شده اســت. همه جوانان کشــور می توانند از طریق اینترنــت به آســانی تبلیغات مســیحی ها، بهایی ها، فحاشــی علیه پیغمبــر و امام و همه نوع وســایل ابتذال را در اختیار داشــته باشند». این مرجع تقلید بــا بیان اینکه مــن نمی خواهم تحلیل هــای آنها را مطــرح کنم، گفت: «محتوای مبتذل اینترنت جوانان را به فساد می کشاند. دشــمن می خواست از طریق نظامی ایران را بپوســاند که در این کار موفق نشد و اکنون از طریــق فرهنگی و از درون می خواهد عمل کند و یکی از ابزارهای آن نیز همین اینترنت اســت». آیت اهللا ســبحانی ادامه داد: «آیا نمی شود ایران یک اینترنت مســتقل داشته باشــد که وابسته به آمریکا نباشــد؛ چــون این گونه که من در مقالــه می خوانم همه ســرنخ ها دست آمریکاســت و همه جهان به آنجا متصل اســت، حال نمی شود دانشمندان ما که در این مسائل علمی واقعا هنر خود را نشان داده اند، در مســئله ارتباطات هــم فکر کنند و یــک اینترنت مستقلی داشته باشیم که همه اختیار ها دست خود دولت ایران باشــد؟». آیت اهللا ســبحانی تأکید کرد: «وزیر ارتباطات که خدمتشــان رســیدیم چند بار هم مذاکره کردیم چرا ایــن کار را نمی کنند؛ من اان اگر عکس های اینترنت را نشــان شما بدهم، همه تکان می خورید؛ اینها همه اش در اختیار جوانان قم است تا چه برسد تهران، اصفهان و تبریز و مشهد؛ هر آنی می توانند این مســائل را بشنوند و عقاید ما، افکار ما و عصمــت ما را بمبــاران می کننــد». او گفت: «این اینترنت جوانان ما را به فساد می کشد و به طور حتم وظیفه شرعی این اســت که این اینترنت را به تدریج

مسدود و یک اینترنت مستقل ایجاد کنند».

احتراما � پاسخ روابط عمومی شهرداری منطقه ۴:

با عنایت به مطلب مندرج در ستون پیام های مردمی مورخ ۷ مهر ۱۳۹۵ مبنی بــر «نصب پلکان برقی در پل هوایی عابر پیاده واقع در بزرگراه رسالت – خیابان کرمان» به اطاع می رســاند؛ با عنایت به سیاســت شــهرداری تهران مبنی بر اجرای طرح نگهداشــت شهر در ســطح محات، مکانیزاسیون پل عابر پیاده یادشــده هم اینک قابــل اجرا نبوده و پــس از تأمین اعتبارات ازم در دستور کار اقدام قرار خواهد گرفت.

بازتاب

ایرنا: «حســن روحانی»، رئیس جمهوری، روز شــنبه در

همایش «روز ملی روســتا و عشایر» که در سالن اجاس سران برگزار شد، با تأکید بر اینکه باید دعوا های کودکانه در کشــور خاتمــه یابد، گفــت: «باید رســانه های ما از دروغ، اتهامــات، اختاف، ایجاد تفرقه و جناح بندی های غیر ضرور دســت بردارند». او به تغییرات اخیر در کابینه یازدهم هم اشــاره کرد و افزود: «اگــر دولت برای ثبات وزیر عوض نکند، آن روزنامه های بد اخاق و سایت های بد اخاق می گویند چرا دولت این وزرا را عوض نمی کند، وقتــی هــم دولت مــی رود تغییــر ایجاد کنــد، همان

بداخاق ها می گویند چرا عوض می کند؟». رئیس جمهــوری ادامه داد: «بــرادر عزیز من، هدف کشور توسعه و تعالی اســت و هدف دولت خدمت به جامعه و مردم است؛ در راه خدمت گاهی نیاز به تثبیت مدیر است و گاهی نیز نیاز به تغییر است». روحانی یادآور شد: «این طور نیســت که در یک شرایط واحد باشیم؛ اما من نکتــه ای دیگر می گویــم، همه ما بــه فکر معضل اصلی کشــور یعنی عدم اشــتغال، بی کاری نسل جوان

تحصیل کرده و به ویژه زنان و دختران ما باشیم». روحانی گفت: «متأسفانه در آمارها، بی کاری دختران و زنــان بااتر از مردها و پســران جوان اســت؛ البته در روستاها و عشایر بیشــتر بار بر دوش زنان جامعه است ولی برای نســل جــوان و دختران باید به فکر اشــتغال باشــیم». او بار دیگر با بیان اینکه اشتغال مشکل اصلی کشــور است، تصریح کرد: «پیشــنهاد و انتقاد کنیم ولی حرف های صد من یک غاز که ارزشی ندارد و ذهن مردم را مشوش می کند، نزنیم. دســت به دست هم دهیم با

نیکوکاری و پرهیزکاری کشور را احیا کنیم». روستاییان پایه های اصلی زندگی اجتماعی هستند

رئیس جمهــوری در بخش دیگری از ســخنان خود روســتا را دارای ویژگی هایــی ماننــد صداقــت، امانت، شهامت، شــجاعت، مقاومت، وطن دوســتی و مرز بانی دانســت و گفت: «روســتاییان پایه ها و ریشه های اصلی زندگی اجتماعی هســتند». او اضافه کرد: «این تصور که شــرایط زندگی روستایی را با شــرایط شهری و توسعه و تعالی علمــی، فناوری و فرهنگی متفاوت می بینند و به این نتیجه می رســند که برای کار، اشتغال، درآمد بیشتر، دســتیابی به علم و دانش، امکانات ســامت و درمان، باید هجرت را به ســمت شــهرها یا به یک تعبیر دیگر، به حاشــیه شــهرها برگزینند، هم تصور نادرستی است

و هم بار مســئولیت ســنگینی را بر دوش ما می گذارد». روحانی تأکید کرد: «این فاصله برای حراست از روستاها، حفظ فرهنگ روستایی، حفظ تولید در روستا و جلوگیری از مهاجرت و رفع مشــکات آینده شــهرها، به جد باید مورد توجه همــه دولتمردان باشــد». رئیس جمهوری افزود: «روستایی به خوبی می داند محیط روستا از لحاظ فرهنگی، مهربانی، ارتباطات، پیوندهای اجتماعی، شرایط زیســت محیطی، هوا، غــذا و محصوات ســالم، بهتر و مناسب تر از شهر است و روستایی ویژگی و مزایای روستا را می داند؛ پس چرا به شهرها و حاشیه شهرها مهاجرت

می کند. باید به این پرسش پاسخ دهیم». رئیس جمهوری با اشــاره به اینکه باید به مسئله گردشــگری روســتاها نیز توجه کرد، گفــت: «یکی دیگر از برنامه ریزی ها در بخش روســتاها، توجه به معماری ســنتی روستاها برای جذب گردشگر است. نمی توانیم بگوییم در روســتا فقط کشــاورزی باشد بلکه از خدمات هم باید اســتفاده شــود». روحانی بــا اشــاره به اینکــه امروز روســتاهای مــا جوانان تحصیل کرده بی شماری در خود دارد، گفت: «علت اینکه تــاش می کنیم اینترنت به روســتاها برســد که برخی خیلی خوشــحال نیســتند و فکر می کنند اینترنت کاای شــهری اســت، آن است که برخی از اشتغال جوانان تحصیل کرده و حتی توانمندی بیشتر

علمی و فرهنگی آنها در ســایه سیســتم ارتباطات امکان پذیر خواهد بود».

تاش دولت برای توسعه روستاییروحانی تصریح کرد: «دولت یازدهم بار سنگینی را نسبت به روستاها بر دوش خود احساس می کند و در سه سال گذشته، دولت همه تاش خود را برای توسعه روستایی برداشته است؛ اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد و این فاصله برای حراســت از روســتاها، حفظ فرهنگ روســتایی، تولید در روستا، جلوگیری از مهاجرت و رفع مشــکات آینده شــهرها، بایــد با جدیت مورد توجه همه دولتمردان قرار گیرد». رئیس جمهوری گفت: «اینکه شرایط آموزش وپرورش در روستاها و شرایط بهداشت و درمان، وضع آب، برق و ارتباطات، شــرایط مسکن و نوسازی آن بهتر شده، به معنای آن اســت که دولت در حد تــوان، همه امکان خود را برای توســعه روستاهای کشور و شرایط زندگی عشــایر به کارگرفته است». روحانی اضافه کرد: «اینکه در آمار می بینم جمعیت روســتایی کشــور کمتر از ۳۰ درصد اســت، به معناي تأســف و ادامــه مهاجرت از روســتا به شــهرها اســت و باید کاری کنیم مهاجرت روســتا به شــهر متوقف و مهاجرت معکوس در آینده آغاز شــود؛ ولی برای این کار باید مشکات روستایی را

حل وفصل کنیم».

۷۲ درصد جمعیت روستایی آب شرب سالم دارنداو با ارائه گزارشــی در زمینه طرح هــای آبی، گفت: «در ســال گذشته و امســال، قدم های مناسبی در زمینه مجتمع های آب رســانی و رساندن آب شــرب سالم به روســتا ها برداشــته شــده و امروز با همه تاش ها، ۷۲ درصد از جمعیت روســتایی از آب شرب سالم استفاده می کنند و تا پایان سال ۹۴، ۳۷ هزارو ۹۵۲ روستا در کشور با جمعیت بیش از ۲۰ میلیون و ۲۲۰ هزار نفر در پوشش خدمات آب رسانی قرار گرفتند که این روند در سال جاری نیز ادامــه دارد». روحانی افــزود: «همچنین هزارو ۵۰۰ مجتمع آب رســانی برای ۱۹ هزار روســتا در دست اجرا داریم که در ســال جاری، ۸۱۱ مجتمع برای ۱۵ هزارو ۴۰ روستا در دست اقدام می باشد؛ بنابراین باید از طریق آب موجود، کشــاورزی را توسعه دهیم و درآمد روستایی را

اضافه کنیم تا روستایی در روستا بماند». اقدامات برای روستاها

روحانی در زمینه وضعیت بهداشــت روســتاها نیز گفــت: «در ســال ۹۳ و ۹۴، عملیات هــزارو ۹۸۶ خانه بهداشت در روســتاها آغاز شده است که از دی ماه سال گذشــت، ۳۳۶ مرکز بهداشتی روســتایی در دست اقدام اســت». او در زمینه طرح های مخابراتی نیز گفت: «برای تلفن خانگی در ســال ۹۲ و ۹۳ ، هزار و ۵۰ روســتا تحت پوشــش قرار گرفته که در ســال ۹۳ و ۹۴ به هزار و ۷۰۰ روستا و تا پایان دولت هیچ روستایی نخواهد بود که باای ۲۰ خانوار داشته باشد و از نعمت تلفن برخوردار نباشد». روحانی افزود: «تا پایان ســال ۹۵، ۲۵ هزار روستا دارای خدمات الکترونیکی و اینترنت پر سرعت خواهد شد که به معنای حرکت در مسیر توسعه روستایی است». روحانی تصریح کرد: «امروز بی کاری و عدم اشــتغال یک معضل بزرگ برای سراسر کشور است و از روز اول دولت یازدهم، هم بــه دولتمردان و مســئوان و هم در ســخنرانی ها گفته ام که بزرگ ترین مشــکل کشور در ســال های آینده بــی کاری اســت». او اضافه کــرد: «عمده ریشــه همه آسیب ها در بی کاری است؛ چراکه بی کاری یعنی، بیماری روانی، آسیب اجتماعی، طاق، جرم و آلودگی و همه چیز از بی کاری شروع می شود». رئیس جمهوری افزود: «برای اینکه روستاها در مسئله اشتغال دیده شود، ستاد اقتصاد مقاومتی پیشــنهادی را به رهبر معظم انقاب ارائه کرد تا یک میلیاردو ۵۰۰ میلیــون دار از صندوق ذخیره برای

اشتغال روستاییان اختصاص یابد».

رئیس جمهوری در همایش روز ملی روستا و عشایر:

دولت وزیر عوض کند بداخاق ها می گویند چرا تغییر می دهیدبرخی از رسیدن اینترنت به روستاها خوشحال نیستند

يور

مه ج

تس

یا ر

یسان

ع رطال

ه اگا

ای پ

س:عک

Page 4: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

4

بورس ادامه از صفحه اول

اقتصادسال چهاردهم شماره 2710 یکشنبه 2 آبان 1395

«تراریخته» خوب است یا بدبه هرحال در تاریخ هیچ گاه نخواستیم بفهمیم که علم و ثروت دو روی یک سکه نیستند. هیچگاه نخواستیم بفهمیم که علم باعث ایجاد ثروت می شــود. هیچ گاه نخواســتیم بفهمیم کــه با ثروت می تــوان به دانش دســت یافت و با آن دانــش، ثروت افزایی کرد و با آن ثــروت به رفاه بیشــتر برای جامعه دســت یافت و با رفاه بیشــتر دانش اندوزی بااتری داشت. فقط و فقط نوشــتیم و خواندیم کــه «علم بهتر اســت یا ثروت» و البته همیشــه هم گفتیم علم بهتر اســت؛ اما پیگیر ثروت شدیم! یعنی دوگانگی فرهنگی و نگرشی را نیز داشــتیم و این نوع نگرش زمینه تفکر ما بود و ظاهرا هنوز هم هست؛ یعنی همیشه باید صفر یا صد باشیم و با خودمان هم صادق نباشــیم. به این صورت به قرن بیســت ویکم رســیدیم؛ یعنی زمانی که نــه می توان خزینه را حمایــت کرد، نه از اینترنت دوری جســت! پس به زیســت فناوری و ژن رســیدیم. حال می گوییم و می نویســیم «تراریخته» یا «محصوات مهندســی ژنتیک شده» خوب است یا بد؟! و برای اینکه این سؤال «علم بهتر اســت یا ثروت» قرن بیست ویکم را بتوانیم نهادینه کنیم، قومــی به طرفداری و قومی دیگر علیه آن خواهیم شــد. یکی می گوید تراریخته خوب است و دیگری می گوید بد اســت و لشکرکشی، سردرگمی، تردید و درجازدن شروع می شود. بدون آگاهی بخشی، جامعه را نیز دچار رعب و وحشت می کنیم و می رسیم به جایی که دیگــران با علم، ثروت ایجاد کرده اند و ما هنوز می پرسیم «علم بهتر اســت یا ثروت» و دیگران دســتیابی به تراریخته را دســتاورد بشری می دانند؛ با تمام نقــاط قوت و ضعف آن. تراریختــه را هم مانند اتم، اتومبیل و ده ها دســتاورد دیگر بشــر دارای نقاط قدرت و ضعف می داننــد. در جای خود از ظرفیت ها و دســتاوردهای آن استفاده می کنند و برای مشکات و نقاط ضعــف آن راه حل پیدا می کننــد، آن را تولید می کنند و به همه دنیــا و ما می دهند و ما می خوریم و می آشــامیم و باز می پرسیم تراریخته خوب است یا بد؟ یعنی با نگرش ما تراریخته نمی تواند نقاط قوت و ضعف داشــته باشد؛ یا باید خوب باشد یا بد. ای کاش این دانشــمندان، این عالمان و این متخصصان در این سرزمین با تاریخ هفت هزارساله از این «من بودِن خود» دســت می کشــیدند و اجازه می دادند در این سرزمین تمدن همگام با تاریخ باشــد تا ما نیز از دســتاوردهای

بشری همگام با تاریخ و تمدن بهره مند شویم.

عربستان و ترکیه علیه منطقه و ایراندر عمــل، نیروهای قبیلــه ای و مذهبــی با جلب همکاری داوطلبان جاهلی با نام ســلفی از پاکســتان، افغانســتان، آســیای مرکزی و شــمال قفقاز و جوامع اســامی اروپایی و جلب بســیاری از سربازان نیروهای مدنــی در ســوریه و بعثی هــای عــراق، بــه نوعــی ابوبکــر به عبارت دیگــر آوردنــد. روی خودکامگــی بغــدادی - امیر خودخوانده- نوعی میرنوروزی بود که نقــش خود را جدی گرفت. خشــونت های نفرت انگیز و بی فرهنگی هــای داعش و مقاومتی کــه در عراق و به تدریج در ســوریه در مقابل آنان صورت گرفت، امید موفقیت داعش را برباد داد و صدها هزار آواره را راهی ترکیه و یونان و شمال اروپا کرد. تحوات داخلی ترکیه نیز موقعیت برتر حزب عدالت وتوســعه را متزلزل کرد و موجب تکرار انتخابات مهندسی شــده شد. در چنین شــرایطی، با ســاقط کردن هواپیمای بمب افکن روسی در سوریه، روابط آن کشــور با روسیه نیز رو به وخامت رفت و میلیون ها توریســت روســی را از رفتن به ترکیه بازداشــت. صادرات میوه و وســایل برقــی ترکیه را به روسیه متوقف و بازار توریسم ایرانی را هم متزلزل کرد. در این شــرایط دولت اردوغان که مترصد نوعی تصفیه بزرگ نظامی و کشوری برای سلطه هرچه انحصاری تر خــود بود، بــا آن کودتای شــتاب زده شــبانه نیروهای نگران تصفیه، مواجه شــد که به ســرعت سرکوب شد و فرصتــی به دســت داد تا ده ها هزار نفــر را به بهانه آن، پاکســازی کنند. تغییر سیاست غربی ها که خواهان توقف مهاجرت ها، بازگشــت ثبات به عراق و سوریه و ازمیان برداشــتن نیروهای تروریستی سلفی هستند و از ترکیه و عربستان نیز انتظار همکاری دارند، این دو متحد میدان جنگ عراق و ســوریه را دچار گیجی و آشفتگی کرده است. عربستان برای نجات از شرایط متزلزل خود، به صورت کاریکاتوری از اتاق جنگ و ســتاد فرماندهی عملیاتی آمریکایی، ستادی تشکیل داد و به یمن حمله کرد و اکنون در آن باتاق درمانده است. ترکیه بیشتر به گمان بیمناک کردن آمریکا و غرب، به روسیه روی آورده و پوزش خواســته و به دیدار پوتین رفته است. ترک ها هم می دانند روس ها در روابط سیاسی، فقط به منافع خود می اندیشند. از طرفی با سرکوب کودتای شبانه و تصفیه صدها ژنرال، ده ها هزار نیروی نظامی و قضائی و انتظامی، در شرایطی متزلزل همراه با رکود و بحران اقتصادی است و با لشکرکشی همراه با رجزخوانی به شمال عراق، می کوشــد با به هیجان آوردن احساسات ناسیونالیســتی ترک ها و نشــان دادن اینکــه از ارتش نیرومندی برخوردار اســت و نیز برای ایجاد شــکافی میان بخش های کردی عراق و ســوریه و با سخنرانی گستاخانه اردوغان که دولت عراق را تحقیر کرده است، مشــکات خود را پوشــش دهد. مقامــات عراقی نیز پاسخ محکمی داده اند و آخرین اخبار در آستانه آزادی موصل حاکی از ضرب ااجل آمریکا به نیروهای ترکیه اســت که اگر در جنگ موصل دخالــت کنند، بمباران خواهند شــد. ایران بایــد منتظر بماند تــا آنچنان که جغرافیا حکم می کند، ترکیه به منافع استراتژیک خود بازگردد و راه نجــات خود را در ثبات و آرامش منطقه بیابد. عربستان دچار تزلزلی تاریخی است و روی اسب

بازنده نمی توانند شرط بندی کنند.

دید مثبت سهام داران به گزارشات دوره ای شرکت ها

اولین روز معاماتی هفته با رشــد شــاخص بازار �سرمایه همراه شــد. روز شنبه شاخص بورس رشدی در حــدود ۲۹۶ واحد داشــت و به حضــور در کانال ۷۸ هزارواحــدی تداوم بخشــید. ارزش معامات در این بازار بیش از ۳۰۸ میلیارد تومان بوده است که در مقایسه با روند معامات گذشته، درخورتوجه است و نشــان از به جریان افتادن مجدد چرخه نقدینگی بازار دارد. نمادهای شبندر، همراه، شپنا و فواد بیشترین اثر مثبت را بر شاخص گذاشتند، نمادهای پترول و خودرو نیز بیشترین اثر منفی را بر شاخص داشتند. روز شنبه اولیــن روز معاماتی پس از گذشــت مهلت قانونی شــرکت ها برای ارائه صورت های مالی میان دوره ای بــود. برخی از شــرکت های گزارش های مناســبی از وضعیت خود ارائه کردند، پوشــش مناسبی داشتند و در نهایــت پیش بینی ســود خود را رشــد دادند که ایــن امر دید مثبت اهالی بازار را در پی داشــت. گروه پاایش و پتروشیمی همچنان با توجه به قیمت نفت با رشــد همراه هســتند و پیش بینی ها درباره افزایش قیمت محصوات این شــرکت ها دلیل اصلی رشــد قیمتی آنها و دید مثبت ســرمایه گذاران اســت. گروه خودرو همچنان درگیر تعدیات مثبت و منفی قیمتی هســتند و در اولیــن روز معاماتی هفتــه نمادهای خســاپا، خودرو، خزامیــا و خپارس تمامــا با کاهش قیمتی همراه بودند و با توجه به گزارشات ارائه شده، عملکرد مناسبی در بازار سرمایه نداشتند. وضعیت در بیشتر نمادهای مرتبط با فلزات اساسی مساعد بود و شاهد مثبت بودن این گروه در بازار بودیم. در بازارهای جهانی همچنان شــاهد رشد قیمتی فلز روی هستیم که در کنار گزارشــات ارائه شده شش ماهه، مهم ترین دایل برای مثبت بودن نمادهای فزرین و فسرب بوده است. از ســوی دیگر با توجه به رشد مناسب قیمت فواد، شمش، مس و سنگ آهن در بازارهای جهانی، گزارشــات گروه فواد، معادن و مس با تعدیل مثبت همراه بوده اســت که منجر به رشــد قیمتی آنها در بازار شده اســت. مباحث درباره یکسان سازی نرخ ارز می تواند اثرات مثبتی بر گروه فواد و فلزات اساســی بگذارد. نمادهایی که در گروه بانکی بیشــترین ارزش را دارنــد، همچنــان درگیر مباحــث مجمع عمومی خود یا بازگشایی نماد هســتند. پیش بینی می شود با اطاعات ارائه شده شرکت ها، شاخص رشد متعادلی را تجربه کند تا زمانی که بازگشــایی نمادهای بانکی صورت گیرد که با توجه به اطاعات موجود اثر منفی

درخورتوجهی بر شاخص خواهند گذاشت.

عنوان شاخص

کل

شاخص قیمتشاخص کل (هم وزن)

شاخص قیمت (هم وزن)

آزاد شناور

50 شرکت بزرگ

مقدار

78387,2

27809,3

15371,2

12269,1

87230,6

3096,1

تغییر

295,73

104,89

80,40

64,20

264,64

11,90

شــکوفه حبیب زاده: هنوز هم تکلیف قطعه دوم و سوم

آزادراه تهران-شمال مشخص نیست. از روزي که نماینده بنیاد مســتضعفان بــا نماینــده وزارت راه در ســال ۹۲، اختاف نظــر پیدا کردند و آن گونه که فارس منتشــر کرده بود، با دســتور رئیس دولــت قبل، این پــروژه به قرارگاه خاتم اانبیا واگذار شــد، هنوز هم قرارداد یا تفاهم نامه اي میــان قــرارگاه و وزارت راه وشهرســازي منعقد نشــده اســت. حاا که بناســت واگذاري قطعه دوم این آزادراه به مناقصه اي عمومي گذاشته شــود، مدیرعامل شرکت آزادراه تهران-شمال از حضورنیافتن قرارگاه خاتم اانبیا در این پروژه خبر مي دهد. خبري که البته ســردار عبدالهي، فرمانــده ایــن قــرارگاه آن را رد مي کند. به گفته ســردار عبدالهي، آنها خبري از این مناقصه نداشتند و اگر رایزني ها بــراي تمدید زمان حضــور قرارگاه به نتیجه برســد، آنها قطعا در این مناقصه حضور خواهند یافت. این اظهارنظر از ســوي فرمانده قرارگاه در حالي مطرح مي شود که این مناقصه به صورت عمومي اعام رســمي شــده بود و به گفته مدیرعامل شرکت آزادراه تهران-شمال، پاکت قیمت شــرکت کنندگان تا چند روز دیگر باز می شود، اما خبري از

حضور قرارگاه خاتم اانبیا در آن نیست. چیني ها خواهند رفت

مهران اعتمــادی در گفت وگو با ایلنا با اشــاره پروژه آزادراه تهران- شمال درباره وضعیت قرارداد با پیمانکار چینــی در قطعه یــک آزادراه تهران- شــمال مي گوید: «چینی ها تــا به امروز نزدیــک به ۹۰ درصد قــرارداد را اجرائــی کرده اند و تا پایان ســال قرارداد بــا چینی ها به اتمام می رســد و هم زمان با افتتاح قطعه یک، چینی ها هم از این پروژه خارج می شــوند». به گفته او، پیشــرفت فیزیکی منطقه یک این آزادراه به ۷۰ درصد رسیده است و بهار ۹۶ این قطعه افتتاح می شــود. مدیرعامل شرکت آزادراه تهران- شــمال همچنین درباره وضعیت قطعه دو آزادراه تهران- شــمال مي گوید: «تصمیمی که برای واگذاری منطقه دو گرفته شد این بود که مناقصه ای برای واگذاری این قطعه به پیمانکاران برگزار شــود که اخیرا این مناقصه برگزار شد». اعتمادی مي افزاید: «منطقه دو به چهار قطعه تقسیم شــده است که برای واگذاری این چهار قطعه مناقصه برگزار شده است که پاکت الف و ب پیمانکاران که ارزیابی فنی شرکت کنندگان است، باز شده. پاکت ج یــا همان قیمت، اوایل ماه آینده باز می شــود و پیمانکاران برنده مناقصه هم اواسط آبان معرفی خواهند شد».وی با بیان اینکه در این مناقصه پیمانکاران خارجی هم حضور دارند، اما به طور قطع اولویت با شــرکت های ایرانی اســت، ادامــه مي دهد: «قیمــت فاینانس ریالی

است».

قرارگاه خاتم اانبیا در مناقصه شرکت نکرداعتمادی دربــاره حضور خاتم اانبیــا در این مناقصه مي گوید: «تا جایی که اطاع دارم شرکتی به نمایندگی از قرارگاه خاتم اانبیا در این مناقصه شــرکت نکرده است». وی همچنیــن مي افزاید: «فرمــول این واگــذاری به این صورت اســت کــه ۲۰ درصد از هزینه ها بــه صورت نقد تأمین می شــود و ۵۰ درصد زمیــن و ۳۰ درصد هم اوراق

خواهد بود». سردار عبدالهي: از مناقصه بي اطاعیم

این گفته اعتمادي در حالي اســت که سردار عبداهللا عبدالهــي، فرمانــده قــرارگاه ســازندگی خاتم اانبیا، در گفت وگو با «شــرق» با بیــان اینکه دربــاره این مناقصه اطاعي نــدارد، مي گویــد: «این پــروژه در دولت قبل به قــرارگاه اباغ شــده بود و اگــر در این دولت، مســئوان همراهي مي کردند این پروژه اکنون درصد پیشرفت بسیار باایي داشــت، اما این همکاري انجام نگرفت». ســردار عبدالهي با اشاره به روند مذاکراتي که با وزارت راه داشتند مي افزاید: «چهار بار در جلسات مستقیم با وزیر راه اعام کردیم اتمام این پروژه ها تبدیل به آرزویي براي مردم شده است و اگر همراهي کنید آمادگي داریم تا سقف ۵۰درصد هم ســرمایه گذاري کنیم تا این کار را پیش ببریم. جلســه دیگري نیز با ستاد اجرائي فرمان امام (ره) داشتیم، اما آن

هم نتیجه اي دربر نداشت». محکم پاي این کار هستیم

او در واکنــش به این مســئله که مدیرعامل شــرکت آزادراه تهران -شــمال اعام کرده قرارگاه در این مناقصه شــرکت نکرده اســت، به ضرس قاطع پاســخ مي دهد:

«اشــتباه مي کنند. ما محکم پاي این کار هســتیم و اعام کردیم آمادگي داریم این پروژه را به اتمام برسانیم. اکنون فراخوان را ندیده ایم، اگر ببینیم قطعا شــرکت مي کنیم». به گفته ســردار عبدالهي، این مسئله را پیگیري خواهیم کرد و اگر فرصتي براي شرکت در این مناقصه باشد، قطعا شــرکت مي کنیم یا درخواســت مي کنیم زمــان مناقصه را تمدید کنند تا حضور پیدا کنیم.این فرمانده ســپاه با رد مذاکره بر ســر ۴۰درصد ســرمایه گذاري از سوي قرارگاه خاتم اانبیا مي افزاید: «قرارگاه آمادگي براي سرمایه گذاري ۵۰درصدي را در دو قطعه دو و سه آزادراه تهران-شمال دارد و بــه وزیر هــم اعام کردیم، امــا نپذیرفتند. قرارگاه هم اکنون با سرمایه گذاري ۷۰درصدي در آزادراه کمربندي جنوبي تهــران و حرم تا حرم حضــور دارد».این گفته در حالي مطرح مي شــود که سردار عبدالهي همین چند ماه پیش در گفت وگو با خبرگزاري فارس متعلق به ســپاه، بر ســرمایه گذاري ۴۰درصدي در صورت حضور در این پروژه

تأکید کرده بود. مخالف روش مذاکره و ترك تشریفات هستیم

فرمانــده قــرارگاه خاتم اانبیا همچنین بــا رد قاطع تمایل ایــن قرارگاه بر مذاکره به جــاي مناقصه مي گوید: «قرارگاه خاتــم، مخالف روش مذاکره و ترك تشــریفات است. خواست مســئوان هرچه باشــد (ترك تشریفات، مناقصه محدود یا مناقصــه عمومي) قرارگاه خاتم براي آن آمادگي دارد». با وجود این اظهارنظر از سوي فرمانده قرارگاه، آن گونه که مســئوان پیشــین بخش مربوطه در وزارت راه مي گویند، سردار عبدالهي خود بارها بر مذاکره با ایــن وزارتخانه تأکید کرده بود.به گفتــه یك منبع آگاه

در وزارت راه و شهرســازي: در وزارت راه و شهرسازي به این نتیجه رســیدیم که براي قطعــه دوم آزادراه تهران- شــمال فراخوان مناقصه عمومي بدهیــم و در فراخوان هم شــرایط را اعام کنیم و هر شــرکتی که تمایل داشت آن را به انجام برســاند، حضور پیدا کند. به گفته این مقام مســئول، در همین رابطه با قرارگاه خاتم اانبیا مذاکراتي داشــتیم که قــرارگاه اعام کرد بیــش از ۴۰درصد در این پروژه سرمایه گذاري نمي کند. بر همین اساس هم بود که

بر سرمایه گذاري ۴۰درصدی در این مناقصه تأکید شد. قرارگاه بر مذاکره به جاي مناقصه تأکید داشت

آن گونه که این مقام آگاه خبر مي دهد: «مســئوان قرارگاه خاتم اانبیا تأکید بر ســر روش مذاکره داشــتند تــا توافقات به این نحو انجام گیــرد و حتي از برگزاري مناقصــه ناراضي بودنــد. آنها تأکید داشــتند چون در دولت قبل دســتور رئیس جمهور بر واگذاري این پروژه به قــرارگاه بود، اکنون هــم باید این پــروژه به قرارگاه واگذار شــود، این در حالي بود که به دســتور وزیر راه و شهرسازي، روش مذاکره در هیچ پروژه اي دیگر پذیرفته نیســت و باید براي تمامي پروژه هــا، مناقصه عمومي برگزار مي کردیم». این مقام مســئول در پاسخ به اینکه علت مخالفت قرارگاه خاتم اانبیا در این رابطه چه بود، مي گوید: «مناقصه نوعي رقابت است و هیچ تضمیني ندارد که حتما برنده شــوید. باید قیمت مناســبي ارائه دهید تا برنده شــوید، امــا در مذاکره قیمتي مي دهید و در نهایت با کمي چانه زني قیمت مدنظر با کمي تغییر پذیرفته مي شــود و در نهایت برنــده، فرد مذاکره کننده است. اکنون هم شــرکت هاي بخش خصوصي که در حوزه راه ســازي قدمتي بیش از صد سال دارند، توانایي ازم را در پروژه هاي راه سازي دارند و مي توانند با قرارگاه خاتم اانبیا رقابت کنند. با حضورنداشتن قرارگاه در این مناقصه، ۱۴ تا ۱۵ شــرکت از ســوي بخش خصوصي در مناقصه قطعه دوم آزادراه تهران-شــمال شــرکت

کردند». مذاکره با یك شرط

این منبع آگاه در وزارت راه و شهرسازي در واکنش به رد خواســته برگزاري مذاکره از سوي قرارگاه خاتم اانبیا، مي گوید: «مگر مي شود مناقصه اي به شکل عمومي برگزار شــود، اما قرارگاه به عنوان پیمانکار از آن بي خبر باشــد؟ ســردار عبدالهي خود اعام کرده بودند که با هم مذاکره کنیم. در همان مذاکرات نیز به آنها اعام کرده بودیم فقط درصورتي که آنها ۷۰درصد ســرمایه گذاري در این پروژه داشته باشند روش مذاکره را خواهیم پذیرفت، زیرا قرارگاه همین اان نیز در دو پروژه حرم تا حرم و کمربندي جنوب

تهران با سرمایه گذاري ۷۰درصدي حضور دارد».

مهتاب قلي زاده: آیا دیگر مردم آمارهایي را که منتشــر

مي شــود، باور مي کنند؟ آیا این آمارها مستند و راست هســتند؟ آیا مي توان بي چون وچرا به آمارها اتکا کرد؟ آیا فعاان اقتصادي، در هر سطحي مي توانند به آمارها

اعتماد کنند و آنها را مرجع فعالیت خود قرار دهند؟اینها و بیشــتر از اینها، پرسش هایي است که در روز ملی آمار و برنامه ریزي باید بررسي شود. این گزارش در ادامه به این پرسش ها پاسخ خواهد داد؛ اما پیش ازآن به چند مبحث چالش برانگیز ســال هاي گذشته درباره

آمار پرداخته خواهد شد.اختفاي آمار، راهي براي گریز

مهرماه هشت سال پیش بدعتي جدید در آماردهي بانك مرکزي گذاشــته شد. این مرجع آماري از آن سال آمارهایي را که تا پیش از آن مشــروح و مبسوط ارائه مي شــد، در هم ترکیب کرد. این کار بــراي آن بود که دولت آمارهــاي دقیق مربوط به مطالبــات معوق را منتشــر نکنــد. مهرماه ســال ۱۳۸۷، گزیــده آمارهاي اقتصادي بانك مرکزي، ســه آمار مهم را با عنوان هاي «خریِد دیــن»، «اموال معامات» و «مطالبات معوق و سررسید گذشته» را حذف کرد و به جاي مجموع آنها

از عنوان «سایر» استفاده کرد.بدعت دولت احمدي نژاد و بانك مرکزي مظاهري، براي دولت تدبیر و امید هم بد نبود و آن روند هنوز هم ادامــه دارد. آمارهاي دقیــق و جداگانه در یك عنوان،

ترکیب و البته پنهان شده اند.توقف کامل انتشار برخي آمارها

آمارهاي بســیاري به تناســب وضع روز اقتصاد در ســال های مختلف منتشــر نشــده اند. این دولت و آن دولت هم ندارد؛ همه آنها این کار را کرده اند. استدال همیشــگي هم این اســت: «جامعه تحمل واقعیت را ندارد». هرچند گاه از تعابیري مانند «نیازي به انتشــار این آمار نیست» یا «آمارها محرمانه اند» استفاده شده اســت. بسته به وضع روز هر دولت تشخیص داده چه

آماري را منتشر کند و کدام را خاموش بگذارد.براي جســت وجوي نمونه این رفتار در دولت تدبیر و امید، نیازي به رفتن راه دور نیســت؛ در سال گذشته بانك مرکزي همواره در گزیده آمارها به جاي عدد نرخ رشد اقتصادي، «۰۰» گذاشت. البته نرخ رشد اقتصادي تنها شمارگاني نیست که مســکوت مانده است. براي دیدن «دو صفر»هــاي دیگر به ســایت بانك مرکزي، نشــریات ادواري، نماگرهــاي اقتصــادي و نماگرهاي اقتصادي شــماره ۸۳، ســه ماهه چهارم ســال ۱۳۹۴

مراجعه کنید.

دولــت احمدي نــژاد هم کــه گل سرســبد همه دولت هــا در پنهان کاري و آمارســازي اســت؛ هرچند نمونه هاي این رفتار پرشــمار اســت؛ امــا براي نمونه مي توان به توقف اعام ارقام مربوط شــاخص قیمت عمده فروشــي از ســال ۱۳۸۶ به این ســو اشــاره کرد (هرچنــد در این نمونه هم دولــت روحاني، راه دولت مهرورزي را پیش گرفته اســت). روزگاري احمدي نژاد موجودي حساب ذخیره ارزي را محرمانه اعام کرد و

روزگاري نرخ تورم اعام نمي شد.اینهــا نمونه هاي محدودي از شــمار زیــاد توقف

آماردهي است.آمارسازي براي اهداف سیاسي

همه آنچه گفته مي شــود، درهم تنیده و پیوســته اســت؛ اما شــاید مرزهاي باریك بتواند آنها را کمي از هم جدا کند؛ ازاین رو همه آنچه را گفته مي شــود باید کنار هم دید. «آمارسازي»؛ یعني تغییر شیوه آمارگیري بــه نوعي که اعداد و ارقام بزرگ تــر یا کوچك تر از حد واقعــي جلوه کند. بزرگ تر مثــل زماني که درباره نرخ رشد اقتصادي ســخن گفته مي شود و کوچك تر مانند

آمارهایي مربوط به نرخ تورم یا بي کاري.آنچه روشــن است این است که دولت ها براي بهتر جلوه دادن روند فعالیت خودشان، موفق نمایي، جلب آراي عمومــي و... این آمارها را به این شــکل منتشــر مي کنند. ازآنجاکه در نمونه هاي قبلي به آمارهایي در دولت هاي روحاني و احمدي نژاد اشــاره شد، این بار از روندي در دولت دوم خاتمي پایه گذاري شــد، استفاده شد؛ شیوه اي که هرچند در دولت خاتمي اجرائي نشد؛

اما براي احمدي نژاد خوب کار کرد.تعریف شــاغل در طــرح آمارگیری از اشــتغال و

بــی کاری، تا ســال ۱۳۸۳ عبارت بود از فــردی که در هفتــه مرجــع دســت کم دو روز کار کرده اســت؛ اما آن ســال در مرکز آمار برای انطباق بــا تعاریف جدید و اســتانداردهای بین المللــی که از ســوی ســازمان بین المللی کار اباغ می شــود، این تعریف به دست کم یک ســاعت کار در هفته مرجع تغییر کرد. به این ترتیب از ابتدای سال ۱۳۸۴ در آمارگیری ها و سرشماری های مرکز آمار، از استاندارد جدید استفاده شد. در آن روش به دیگر بخش هاي استاندارد ILO توجهي نشده بود. روشن است که یك ساعت کار در هفته از هیچ جهتي یك شــغل کامل به حســاب نمي آید و این شیوه براي کوچک تر نشان داده شدن نرخ بي کاري به کار بسته شد.

آمارها به هیچ وجه اتکاکردنی نیستندبا همه آنچه گفته شــد، روشــن است که دولت ها درباره آماردهــي چندان متفاوت عمل نکرده اند. همه در بحران هــا در اعداد و ارقام دســت برده اند و این به شــیوه اي مرسوم بدل شــده است. شــاید از همین رو اســت که حیدر مستخدمین حســیني کــه خود روزي معاون وزیر اقتصاد بوده اســت، به «شــرق» مي گوید: خودمان در ایــن روند بوده ایــم و مي دانیم که آمارها باید تابع نظر مســئوان باشد. در واقع آمارها براساس اراده خود مســئوان تعریف مي شود. آمارها فرمایشي تنظیم مي شوند و به همین دلیل است که به هیچ عنوان

اتکا کردنی نیستند.این اقتصــاددان که از مشــاوران علــي طیب نیا، وزیــر اقتصاد، هم بوده اســت، ادامــه مي دهد: یکي از ویژگي هاي کشــورهاي درحال توســعه این اســت که آمارها را بر حســب خواســته هاي خودشان تهیه مي کننــد. دولت های مختلــف با آمارهــا در جهتي

حرکت مي کنند که به نفع خودشــان است. متأسفانه این اتفاق در بااترین ســطوح دولتــي رخ مي دهد و شخصا شــاهد این ماجرا بوده ام. مستخدمین حسیني مي گوید: انواع دســت کاري هاي آماري رخ مي دهد و این روند باعث شــده هم مردم، هم فعاان اقتصادي و هم اقتصاددانان به آمارهایي که منتشــر مي شــود بي توجه باشــند. زماني که از مسئوان درباره صحت آمــار پرســیده می شــود، ســطح تحمــل جامعه را مطرح مي کنند. این به همــان موضوعي بازمي گردد که پیش تر اشــاره کــردم؛ قصه اي که در کشــورهاي جهان ســوم در حال رخ دادن اســت. این اقتصاددان ادامــه مي دهد: جامعه بــه آمارها بي تفاوت شــده اســت و این به ضرر خود دولت هاســت؛ درحالي که دولت هــا تنها به برد لحظه اي فکــر مي کنند، اما این شیوه آماردهي ضرري بلندمدت بر جامعه مي گذارد. متأســفانه آن قدر دروغ گفته شده که اگر آمار درستي

هم ارائه شود، نمي توان آن را باور کرد.او توضیح مي دهد: واقعیت این است که این آمارها دیگر براي خود دولت ها اعام مي شــود؛ مي بینید که اقتصاددان ها دیگر کمتر به آمارهاي نهادهاي رســمي مراجعه مي کنند؛ همان طــور که مردم. مردم صبح از خانه بیرون مي آیند و از مغازه خرید مي کنند، تاکســي ســوار مي شــوند، دکتر مي روند و دنبال کار مي گردند. آنها واقعیت را لمس مي کنند و براي دانستن واقعیت

نیازي به آمارهاي دولتي ندارند.به گفته مستخدمین حســیني همه اینها به ساختار سازماني پراشکال دولت ها بازمي گردد و در نهایت هم

این اشکال گریبان خود دولت ها را خواهد گرفت.سال پایه آماری به ۹۵ تغییر می کند

دراین میــان در آســتانه روز ملي آمــار – یعني روز گذشــته- رئیس کل بانــک مرکــزی از تکمیل مراحل تغییر ســال پایه این بانک از ۹۰ به ۹۵ خبر داده و گفته که ســابقه بانک مرکــزی در تولید و انتشــار آمارهای اقتصــادی و اعتبار آن نــزد جامعه، بی مانند اســت. ولی اله ســیف در پیامی بــه مناســبت روز آمار گفته، بانــک مرکزی طایــه دار تولید آمار اقتصادی اســت؛ این در حالی اســت که به اذعان ســازمان های معتبر بین المللی، کار تولید آمارهای اقتصادی از سوی بانک

مرکزی به نحو احسن انجام گرفته است.او در حالي این را گفته که هنوز هم معلوم نیســت مرجع واقعي آماردهي در ایران کدام نهاد است. مرکز آمار مي گوید: ما، بانك مرکزي هم مي گوید: ما. این هم

یکي دیگر از مصائب آماري ایران.

فرمانده قرارگاه خاتم اانبیا در گفت وگو با «شرق» به خبر عدم حضور در مناقصه عمومی قطعه دوم آزادراه تهران-شمال واکنش نشان داد

از مناقصه بی اطاعیماحمدی نژاد در سال ۹۲، دستور داده بود ساخت قطعات ۲ و ۳ آزادراه تهران-شمال به قرارگاه خاتم اانبیا واگذار شود

مهران کاویانى جوپارى تحلیلگر بازار سرمایه

طالو سکه

طرح قدیم

طرح جدید

نیم

ربع

گرمى

گرم 18 عیار

اونس (دالر)

قیمت

1,090,000

1,096,500

553,000

290,000

185,000

110,100

1266.7

تغییر

-

+2500

-

-1000

+1000

-200

-

ارز

دالر آمریکا

یورو

پوند

درهم

قیمت(تومان)

3592

3970

4435

983

تغییر

+1

-

-15

-

فشار دوسویه بر طاشــرق: طا دیروز به تعطیات رفت و کارشناسان �

مشــغول گمانه زنی درباره سمت وسوی طا در هفته آتی هستند. نظرسنجی کیتکو باز هم به افزایش قیمت طــا رأی داد. ۶۳ درصد کارشناســان شــرکت کننده در این نظرســنجی به افزایش قیمت طا رأی مثبت دادنــد.از طرفی برخی از تحلیلگــران اقتصادی، دار را در سمت وسوی طا مؤثر می دانند. آنان می گویند، قیمت جهانی طا در روزهای آینده به شدت تحت تأثیر کاهش احتمالی ارزش دار آمریکا قرار می گیرد.اوله هانســن، تحلیلگر برجســته اقتصادی ساکسو بانک، تأکید می کند: حتی با افزایش ارزش دار آمریکا، شاهد ادامــه روند صعــودی قیمت طا هســتیم. افزایش ارزش دار یــک نگرانی بــرای قیمت طا به شــمار می رود، ولی ادامه روند صعودی قیمت طا نشــانگر قدرت آن در بازارهای بین المللی است.به گزارش طا، یوییچی ایکه میزو، تحلیلگر استاندارد بانک، هم بر این باور اســت که قیمت جهانی طا در شــرایط کنونی منتظر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست و روند نوســانات ارزش دار تأثیر زیادی بر قیمت این

فلز گران بها خواهد داشت.

ارز و طال

مراکز آماری به کدام سو حرکت می کنند؟

تولید آمار براساس «آستانه تحمل جامعه»

سپر

ج سی

: بس

عک

Page 5: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

5

خبر

معامات نفتی ایران با «دویچه بانک» آلمان آزاد شد

مهر: معــاون وزیر نفــت از آغــاز همکاری های �نفتی ایــران و «دویچه بانک» آلمان خبر داد و گفت: همــکاری چندین بانــک بزرگ اروپایــی دیگر تا چند روز آینده با ایران از ســر گرفته خواهد شد.امیرحسین زمانی نیــا، دربــاره همکاری نکــردن بانک های بزرگ اروپایــی با ایــران به ویژه به منظــور انجام معامات نفتی در دوران پســابرجام، گفــت: اگر تا چندی پیش صرفا بانک های کوچک اروپایی برای انجام معامات نفتی همــکاری می کردنــد اما روزبــه روز همکاری بانک های بزرگ اروپایی هم بیشــتر می شود. معاون امــور بین الملــل و بازرگانی وزیر نفت بــا بیان اینکه همکاری های «دویچــه بانک» آلمان از چند روز قبل برای انجام برخی از معامات نفتی ایران آغاز شــده اســت، تصریح کرد: همــکاری چندیــن بانک بزرگ اروپایی دیگر تا چند روز آینده با ایران آغاز خواهد شد.

صادرات فرش ایرانی از آمریکا ممنوع است

ایســنا: رئیس کمیسیون توســعه صادرات اتاق �بازرگانی ایران به تشــریح برخی مشــکات صادرات فرش دستباف پرداخت و تصریح کرد با وجود اینکه صادرات فرش ایران به آمریکا در حال انجام است اما اکثر این فرش هــا کیفیت نازلی دارند و از طرفی هم صادرات فرش از آمریکا به دیگر نقاط دنیا همچنان ممنوع است. سیدرضی حاجی آقامیری گفت: بعد از رفع تحریم ها طلســم صادرات فرش ایران شکسته شــد و صادرات فرش ایران به آمریکا هم آزاد شــد اما باید این ســؤال را مطرح کــرد؛ فرش هایی که در این مدت به آمریکا صادر شده است، چه فرش هایی بــوده و چه کیفیتی داشــته اســت و اینکــه آیا این صــادرات می تواند راضی کننده باشــد یا خیر؟ وی با بیان اینکه فرش های ایرانی که به آمریکا صادر شده اســت، کیفیت پایینی داشته ادامه داد: درحال حاضر هم فرش هایی که آمریــکا از ایران می خرد، معموا فرش های بســیار نازل و با قیمت های بســیار پایین است که به صورت فله ای به آمریکا صادر می شود. میری تصریح کرد: این شکل از صادرات با این کیفیت چیزی نیســت که بتــوان به آن افتخار کــرد و بتوان

گفت صادرات در حال انجام است.

وزیر نفت خبر داد:

شرکت های مالزیایی خواهان سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران

شــانا: وزیــر نفــت از عاقه مندی شــرکت های �مالزیایی به ســرمایه گذاری در صنعــت نفت ایران خبــر داد و گفت: ایــران به طور طبیعــی از این کار (سرمایه گذاری) استقبال می کند. بیژن زنگنه، صبح روز گذشــته (شــنبه، یکم آبان ماه) پــس از دیدار با مصطفــی محمــد، وزیر صنعت و تجــارت خارجی مالزی، به خبرنگار شانا گفت: ایران از سرمایه گذاری شرکت های مالزیایی و شــرکت پتروناس که سال ها با صنعت نفت ایران همکاری کرده اســت، استقبال می کنــد. وی به روابط خوب صنعــت نفت ایران با شرکت دولتی نفت مالزی (پتروناس) پیش از اعمال تحریم ها اشــاره کرد و یادآور شــد: این شــرکت در سال ۷٦ در کنار شرکت فرانســوی توتال در توسعه فازهــای ۲ و ۳ پــارس جنوبی حضور داشــت و این پروژه به خوبی اجرا شــد. شرکت پتروناس از معدود شــرکت های نفت و گاز جهان اســت کــه با توجه به ســال های انــدک فعالیت در صنایــع نفت و گاز، هم اکنون دارای فعالیــت و تیم های عملیاتی در هر دو بخش صنایع باادســتی و پایین دســتی صنعت نفت اســت. وزیر نفت بــا بیان اینکه شــرکت های کوچــک مالزی نیز خواهان ســرمایه گذاری در ایران هســتند، تصریح کرد: البته این شرکت ها باید دارای توانایی مالی باشــند و ایــن توانایی را بــه ما اثبات کننــد. زنگنــه گفت: این شــرکت ها بایــد طوری در طرح ها فعالیــت کنند که بازپرداخــت اصل و فرع ســرمایه گذاری آنها از محل بخشــی از تولید میدان باشــد. وی درباره خرید نفت خام و فــراورده نفتی مالــزی از ایران نیــز اظهار کرد: ایــن موضوع نیز در دیــدار امروز مطرح شــد و به آنها پیشــنهاد دادیم برای آغاز همکاری و ســپس گسترش آن بهتر است از کارهــای بازرگانی و کوتاه مدت آغاز کنیم. به گفته وزیر نفت، قرار شــد مطالعه و مذاکرات بیشتر میان شــرکت های دو کشور انجام شــد. مصطفی محمد، وزیــر صنعت و تجــارت خارجی مالــزی، حدود دو هفته پس از ســفر حســن روحانی، رئیس جمهوری بــه کوااامپور برای گســترش روابط بــا ایران وارد تهــران شــد. وی که ریاســت کمیســیون مشــترک اقتصــادی مالزی و ایــران را نیز برعهــده دارد، قرار است امروز در همایشی در اتاق بازرگانی شرکت کند. در این همایش، ضرورت توســعه روابط بازرگانی و همکاری های اقتصادی میان بخش های خصـوصی ایران و مالــزی و بهره برداری از ظرفیت های موجود بررسی می شــود. مالزی کشــوری در جنوب شرقی آســیا و پایتخت آن کوااامپور اســت، سازمان های دولتــی و وزارتخانه های این کشــور در شــهر جدید پوتراجایا (پایتخت اداری) این کشــور واقع هســتند. مهم ترین همکاری های نفتی شرکت ملی نفت ایران و مالزی در دوران پیش از اعمال تحریم ها به فروش و صادرات نفت خام باز می گردد به طوری که ایران به طور میانگین روزانه ۵۰ تا ۶۰ هزار بشــکه نفت به

این کشور صادر کرده است.

گذر

اقتصاد

شیوه نامه جدید صدور کارت بازرگانی در حال تدوین

تســنیم: رئیس اتــاق بازرگانی ایــران گفت: �دبیرخانــه شــورای گفت وگوی دولــت و بخش خصوصی شیوه نامه صدور کارت های بازرگانی را پیش از جلسه آینده این شورا با حضور نمایندگان اتاق بازرگانــی، مجلــس، وزارت صنعت و اتاق تعــاون تدویــن می کند تا در جلســه بعد به رأی گذاشــته و تصویب شــود. غام حســین شافعی اظهار کــرد: موضوع کارت های بازرگانی اجاره ای و یک بارمصــرف در شــورای گفت وگوی دولت و بخــش خصوصی اخیر مطرح و قرار شــد کمیته مشــترکی با اتاق بازرگانی و کمیسیون اقتصادی مجلس، اتــاق تعــاون و وزارت صنعت، معدن و تجارت تشــکیل شــود تــا «شــیوه نامه» جدید برای صدور کارت بازرگانی تدوین و در این شــورا

تصویب شود.

سود تسهیات صادرکنندگان به ۱۱ درصد رسید

امنای � هیــأت دولت: اطاع رســانی پایــگاه صندوق توســعه ملی به ریاست رئیس جمهوری به منظور جهش در صادرات غیرنفتی، نرخ ســود تســهیات ریالی از محــل منابع صنــدوق برای صادرکنندگان را به ۱۱ درصد کاهش داد. در جلسه هیأت امنای صندوق توسعه ملی که پیش از ظهر شنبه و به ریاست حجت ااسام و المسلمین حسن روحانی برگزار شــد، مصوب شد به منظور جهش در صادرات غیرنفتی، نرخ ســود تسهیات بانکی کــه به صورت ریالی و از منابع صندوق اســتفاده می شــود، به ۱۱ درصــد کاهش یابــد. همچنین هیأت امنا تصویب کرد این نرخ سود برای مناطق محروم چهار درصد دیگر نیز کاهش یابد و معادل

هفت درصد تعیین شود.

پروتون به ایران باز می گرددایلنــا: وزیر ارتباطــات گفت: طبــق مذاکرات �

صورت گرفته شــرکت خودروسازی پروتون مالزی آماده بازگشت به بازار ایران است. محمود واعظی در دیدار با وزیر صنعت و تجارت خارجی مالزی با بیان اینکه پیرو سفر روحانی به این کشور تصمیم بر گســترش سطح روابط گرفته شــد، اظهار کرد: وزیر صنعت و تجارت خارجی این کشور که رئیس کمیسیون مشــترک اقتصادی نیز هست، به ایران آمده اســت. وزیر ارتباطات افزود: حدود هشــت سال می شود که کمیسیون مشترک ایران با مالزی تشکیل نشده اســت و به همین دلیل حجم روابط از هــزارو ۵۰۰ میلیــارد دار بــه ۵۰۰ میلیارد دار کاهش یافت. او با اشــاره به اینکه طبق مذاکرات صورت گرفته شــرکت خودروسازی پروتون مالزی آماده بازگشت به کشــور است، افزود: این شرکت

آماده بازگشت به بازار کشور است.

حضور سرمایه گذاران حوزه گردشگری در شهر ایده آل

ایلنا: هم زمان با برگــزاری هفتمین همایش �و نمایشــگاه شــهر ایده آل و ارائــه فرصت های مختلف سرمایه گذاری حوزه های شهری از سوی شــهرداری ها، ســازمان میراث فرهنگی صنایع دســتی و گردشگری کشــور از ســرمایه گذاران حوزه گردشــگری بــرای حضور در ایــن رویداد و مشــارکت در اجــرای پروژه های گردشــگری شــهرهای مختلف کشــور دعوت ویژه به عمل آورد. هفتمین همایش و نمایشــگاه شهر ایده آل از ۲۷ تــا ۳۰ آذرماه در چهار روز در محل دائمی نمایشــگاه های بین المللــی جزیــره کیش برپا می شود و همایش آن نیز در دو روز ۲۸ و ۲۹ آذر برگزار می شــود و میزبان شهرداران و شوراهای شهری سراسر کشــور خواهد بود. تاجیک، مدیر دفتر مناطق نمونه و زیرســاخت های گردشگری و صنایع دســتی فرهنگــی، میــراث ســازمان گردشگری ضمن حمایت و مشارکت در هفتمین همایــش و نمایشــگاه شــهر ایــده آل گفت: از شــهرداری های سراسر کشــور دعوت می کنیم که در این نمایشــگاه، فرصت های سرمایه گذاری حوزه گردشــگری شــهر خود را ارائه کنند. وی افزود: از ســرمایه گذاران حوزه گردشــگری هم برای بازدیــد از این رویداد و ســرمایه گذاری در فرصت های ارائه شــده از ســوی شــهرداری ها، دعوت ویژه داریم. معاون اجرائی شــورای عالی اســتان ها نیــز در مصاحبــه بــا روابط عمومی رویداد شــهر ایده آل با بیان اینکه شوراها حضور پررنگ تر و اساســی تری در همایش شهر ایده آل خواهند داشــت، گفت: برنامه ریزی شــده است تــا همه اعضای شــورای عالی اســتان ها در این رویداد حضور داشــته باشــند. همچنین در این نمایشگاه شــرکت کنندگان در حوزه های مبلمان شهری، حمل ونقل و ترافیک، مدیریت و خدمات شــهری، راه و شهرسازی، آتش نشــانی، فضای ســبز، روشــنایی و نور پردازی، تبلیغات شهری و زیباســازی، فناوری اطاعات و بازیافت و تبدیل مواد، تازه ترین تولیدات و دســتاوردهای خود را ارائه می کنند. از نکات مهم این دوره از برگزاری نمایشــگاه و همایــش شــهر ایــده آل، حضور فعال پارک هــای علم و فناوری و شــرکت های

دانش بنیان حوزه مدیریت شهری است.

بسیاری از اقتصاد دانان گفته اند، یکی از راه ها استفاده از بازار

بدهی است؛ باابردن اعتبارات و تسهیات بدون عرضه بیشتر پول و

اسکناس. استفاده از اوراق مشارکت یکی از ابزارهای بدهی است که منجر به باابردن توان بانک ها،

تجار، تولید کنندگان، پیمانکاران و بخش های خدماتی می شود و از

سوی دیگر پول های پنهان را وارد گردش اقتصادی می کند

یکشنبه 2 آبان 1395سال چهاردهم شماره 2710

مشکل اقتصاد در کجاست؟

در تاریخ یکشنبه ۱۸ مهر ۹۵ نشستی تخصصی دراتــاق بازرگانــی، صنایــع، معادن و کشــاورزی ایــران، برای بررســی ایحــه ایجاد هفــت منطقه آزاد و ۱۲ منطقــه ویژه اقتصــادی جدید، چالش ها و فرصت هــای پیش رو برای توســعه صادرات در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی برگزار شــد. این جلسه بــدون طرح مســئله، با نقد و نفــی تصمیم دولت درباره ایجاد مناطق جدید شــروع شــد؛ چیزی که تعجب همگان را برانگیخت. از آنجایی که معموا هر نقدی در ابتدا با تبیین و ارائه وضع موجود، آغاز می شود، برخاف انتظار، سکان شروع این جلسه در وهلــه اول در اختیار منتقــدان ایجاد مناطق آزاد و ویژه جدید گذارده شــد که همواره در بررســی های خود مناطــق آزاد را با نگاهی ســیاه، محلی برای پول شــویی می شناســند و می گویند که این مناطق در کنــار صرافی ها مبدأ پول شــویی اند! اصطاحی که معنای آن فرا تر از آن چیزی است که در فضای پوپولیســتی اقتصاد از ســوی برخــی مدعیان علم اقتصاد گفته می شــود. در این جلســه سردمداران بخش خصوصی با طرح مسائل متعددی ازجمله عضویت در ســازمان تجارت جهانی برای ورود به تجارت آزاد با اتحادیه اروپا، رتبه اعتباری پرریســک

ایران، برداشــتن یارانه انرژی، کاهش تورم به ســه درصد، محاســبه کفایت سرمایه غیراســتاندارد از ســوی بانک مرکزی به میزان چهــار درصد، مبارزه بــا قاچاق این دفعه از جنس پول شــویی، مبارزه با قاچــاق از طریق حســاب بانکی، لــزوم پایین آمدن تعرفه هــای گمرکــی، برگردانــدن ۱۹ میلیارد دار بــرای راه اندازی نظام بانکی و ریــال قوی به ایران، ضعیف می انجامد! عاقبت در فضای سیاه نما نیات خود را برای تخریب ایحه جدید مناطق آزاد و ویژه اقتصادی دولت افشا کردند. هدفی تعیین شده که با مهندســی افراد و موضوعات مطرح شده در جلسه به دنبال فرصتی بودند تا ناتوانی بخش خصوصی را در حــوزه عملکردی مناطــق آزاد در بیش از دو دهه در مناطق آزاد کشــور موجه جلوه دهند؛ حال آنکــه بخش خصوصــی ایران بــا متولی گری اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران هیچ گونه توجیهــی برای خــروج از عملکرد ســرمایه دارانه واســطه ای صرفا وارد کننــدگان در عرصه اقتصاد ایــران و به ویژه مناطق آزاد و ویــژه ندارد. توجیهی کــه اعتــراض شــرکت کنندگان منصــف ازجمله نماینده مجلس شــورای اسامی و نماینده انجمن اقتصاددانان ایران را درباره بهره برداری شخصی و

باندی و گروهی برخی آقایان برانگیخت. افــراد از برخــی ایــن جلســه همچنیــن در شــرکت کننده به نقد فعالیت های خود در مناطق آزاد ازجمله قشــم و اروند پرداخته و بر آن شــدند که بعــد از ایجاد منطقه آزاد ارونــد، صادرات آنها

بــه عراق بــه ۲۰ درصد کاهش یافته اســت! البته نمایندگان اتاق به همین بســنده نکردند و روز بعد نظرات مهندسی شــده خود را در سایت اتاق ایران و از زبــان یکی از افراد ناآگاه در برخی روزنامه های وابســته به اتــاق که اصــا در آن جلســه حضور فیزیکــی نداشــته، به گونه ای گزارش گونه منعکس کردند تا با اعام به ترکان و همکارانش و همچنین به رئیس جمهور بقبوانند که توســعه مناطق آزاد متوقف شود! و بیان مواردی ناروا را حرف های رک

و صریح در نشست اتاق ایران وانمود کنند. واقعیت آن است که در بیش از دو دهه از شروع فعالیت های مناطق آزاد تجاری- صنعتی، رؤسای اتــاق ایــران چه آن زمــان که علینقی خاموشــی، رئیــس آن بود و ریاســت اتــاق ایــران و تهران را هم زمــان دراختیــار داشــت و چه بعــد از آن که محمد نهاوندیان و اکنون که غامحســین شافعی بر مســند ریاســت آن نشسته اســت، هیچ گاه اتاق -چــه اتاق ایران و تهران- بــه منزله متولی بخش خصوصــی در ایــران کــه انتظار زیادی هــم از آن می رود، نه تنها فعالیت مثبتی در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور نداشــته اند بلکه در عمل آنجا که رانت واردات قدرت پیدا می کرد، برخی سروگوشی می جنباندند و می رفتند؛ و چه اکنون که شمشیر را از رو بســته و با جسارت تمام به دنبال القای توقف توســعه مناطق آزاد در ایران هســتند، درحالی که مردم محروم استان هایی که قرار است مناطق آزاد در آنجا تأسیس شود، خوشــحال و از اقدام دولت

تدبیروامید رضایت دارنــد. وقتي بخش خصوصی را با کشــورهای پیشرفته مقایســه می کنیم متوجه مي شــویم این بخش چقدر در منافع اقتصاد ملی دخیل اســت، تأســف می خوریم. ازاین رو، در بیان پیشینه تأســیس مناطق آزاد و مشکات پیش روی آنها، حضورنداشــتن بخش خصوصــی ایرانی در مناطق آزاد کشــور را باید نشانه بی توجهی متولیان ایــن بخش مهم در اتاق بازرگانــی، صنایع، معادن و کشــاورزی ایران جســت وجو کرد و می توان این حضورنداشــتن را بــرای ســرمایه گذاری، تولیــد و صادرات، به مثابه بورژوازی کمپرادوری خطاب کرد کــه نقش خود را صرفا از طریق واردات در کشــور تأمین می کنند. این نگاه منتقدانه به عملکرد بخش خصوصی بی عمل در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با نگاه ژورنالیستی برخی روزنامه نگاران بی اطاع که فقط جهت ها را از برخی مسئوان در اتاق بازرگانی، صنایع، معدن و کشــاورزی گرفته، به کلی متفاوت اســت. مطالبی که اخیــرا از ســوی محمدصادق جنان صفــت در روزنامه جهان صنعت چاپ شــد، حاکی از همین منظر اســت که درباره مســئله ای می نویســند در جایی که خود حضور ندارند! و این نشــانه نگارندگی بی تعهد در روزنامه ای است که جهان صنعت نــام دارد. دبیر منتقد جلســه آقای حاجی آقا میــری دیدگاه های بی اســاس خود را از طریق نگارنده در روزنامه جهان صنعت که اصا در جلسه حضور نداشت به نام ایشان منعکس و چاپ

کرد تا روزنامه نگاری جیره خوار جلوه پیدا کند!

هگل در جایــی در تحلیل تراژدی گفته اســت: «تاریخ بذر خوشــبختی نیســت؛ ادوار خوشــبختی

صفحات سفید تاریخ اند».رویدادهایــی که بعد از انتخابــات ۹۲ رخ داده، بحث های بسیاری را در میان اقتصاددانان برانگیخته است. سیاست انقباضی که دولت به درستی در ابتدا در پیش گرفت، به تورم لجام گســیخته ای که ناشی از عرضــه بیش ازحد پول بود غلبــه کرد و منجر به

کاهش تورم شد. انتظار عجوانه و خوش بینانه ای وجود داشت که بعد از برجام، رکود و تورم چندین ســاله نیز کاهشی چشمگیر و سریع داشته باشد؛ اما پس از مدتی رکود همچنان سرسختانه پابرجا بود. انتظار می رفت پس از برجام امیدواری روان شناســانه به کمک آید و به کاهش رکود منجر شــود، این امیدواری می توانست با حضور اروپایی ها که به تفاهم نامه های بســیاری انجامیــد، پررنگ تر شــود؛ اما اقتصاد یــا به عبارتی بهتر اقتصاد سیاســی داستانی دیگر ســاز می کند. بورس که در اوایل بســیار هیجان انگیز می نمود نیز آرام گرفت و حتی کاهش نســبتا چشمگیری نشان داد. حتی سودهای شــرکت های بورسی مربوط به سال ۹۴، نسبت به سال های ۹۲ و ۹۳ کاهش نشان می دهد. سرمایه گذاری ها با ضرر یا کاهش چشمگیر سود مواجه می شــوند و این یعنی رکود، بی کاری و فریاد وامصیبتای اقتصاددانان که فکری برای رکود

بکنید.۱از ســوی دیگر نگرانــی مــردم از به کارانداختن پول هــای خــود در کارهای پرریســک، آنهــا را به طــرف نرخ های بــاا و بــدون ریســک در بانک ها می کشــاند. و این به معنی رکود مزمن. بی اعتمادی به همه چیز ازجمله دولت اســت که به روان شدن و ســیالیت پول آسیب فراوان رســانده است. همه به دنبــال حفظ پول خود هســتند و به نوعی احتکار(hoarding) پول می کنند. ازاین رو هر مقدار پول عرضهیــا بــه صندوق خانــه (Money Supply) شــود، حســاب های بانکی اشــخاص برمی گردد و در آنجا تلنبار می شــود. فرایند بی اعتمــادی اجتماعی، به چنیــن نتیجــه ای منجر می شــود؛ بــه همین دلیل عرضه بیشــتر پول به کاهش رکود نمی انجامد؛ اما تورم را باا می برد و ازاین رو سیاســت های انقباضی دولت در کاهش عرضه پول صحیح است. بی کاری بااســت؛ ولی افزایش تورم آن را شــدیدتر می کند؛ خب بــا این پول تــورم بااتــر نمی رود؛ امــا رکود همچنــان پابرجاســت و احتماا بدتر خواهد شــد؛

بنابراین مشکل بی کاری را چگونه باید حل کرد؟ همان گونه که بســیاری از اقتصاد دانان گفته اند، یکی از راه ها اســتفاده از بازار بدهی است؛ باابردن اعتبارات و تســهیات بــدون عرضه بیشــتر پول و اسکناس. استفاده از اوراق مشارکت یکی از ابزارهای بدهی اســت که منجــر به باابردن تــوان بانک ها، تجــار، تولید کننــدگان، پیمانــکاران و بخش هــای خدماتی می شــود و از سوی دیگر پول های پنهان را وارد گردش اقتصادی می کنــد؛ گرچه هزینه باایی دارد؛ امــا صد البته مهلت بیشــتری بــرای دولت فراهم می کند تا بتواند در آینده در شرایط بهتری به حل مشکل بپردازد و از سوی دیگر طلبکاران دولت از بانک ها، تجار، پیمانکاران و... به اشخاص حقیقی

و حقوقی متعدد تبدیل شوند. ایــن کارها گرچه مفیدند ولی کافی نیســتند و از ســوی دیگر نمی تواند ادامه دار باشــد و محدودیت

حجم دارد؛ به یک معنی نمی توان همه مشــکات را با آنها حل کرد. با این راه حل، مشکل را به تعویق می اندازیــم ولی به امید پاگرفتــن کارها و اقتصاد و کاهش رکود از این راه استفاده می کنیم. خب چه کار

کنیم؟ در هر ســازمان و بنــگاه اقتصادی، پیشــرفت یا نگهداشت آن بنگاه به عوامل متعددی وابسته است، تنها مسائل پولی و حســابداری و مالی کافی نیستند و نظام هــای مدیریتــی و نیز مدیریت منابع انســانی برای ســامان دادن به کار بسیار ضروری است. به نظر

نگارنده ایــن نظام های مدیریتی اســت کــه از منابــع اقتصادی مهم تر و مفیدترند. درواقع شرط ســامان دادن به هر ســازمان و بنگاه اقتصادی، مدیریت صحیح اقتصادی اســت که وضعیــت آن بنگاه و ســازمان را مطلوب منابــع اتــاف کــرد. خواهــد هرچنــد آن منابــع به وفــور در ورشکستگی به باشند، دسترس آن نابــودی بــه نهایــت در و بنــگاه و ســازمان می انجامــد. بــا مدیریــت صحیح اســت که

بهــره وری افزایش پیدا می کند و ســازمان و بنگاه از ضرر جلوگیری می کند و سودده می شود. با مدیریت صحیح اســت که هزینه ها کاهش می یابد و سازمان اقتصادی بهینه می شود. با مدیریت صحیح است که کار به روال ســالم برمی گردد و منضبط می شود. اگر ارتــش کمی از انضباط خود بکاهــد و نظم ضروری خود را برپا نکند، توانایی مقابله با دشمن و رویدادها

را از دست خواهد داد. البته در اقتصاد و سازماندهی به چنــان انضباط ســختی نیاز نیســت؛ ولی نبودن مدیریت ســازمانده منجر به پاشیدگی بنگاه می شود

و همه چیز را به قهقرا می رساند. دربــاره جامعــه نیز ایــن انضبــاط اقتصادی و ســامان دادن به کارها ضروری اســت. عامل اصلی بازگشــت به نظام درســت، ســامان یافتن جامعه و انضباط ازم برای به حرکت درآوردن کارها و از همه مهم تــر بازگشــت اعتماد افراد جامعــه به یکدیگر و دولــت، انضبــاط اقتصــادی و اجتماعی اســت. هنگامی که شخص برای خرید مایحتاجی به بازار می رود، ولی همیشه این حس را (درست یا غلط) در خــود دارد که چیزی که خریده به قیمت درســت و صحیح نیست و فکر می کند به او ظلم شده و از او سوءاستفاده شــده اســت، این امکان وجود دارد کــه برخــوردی تنــد بــا فروشنده بکند و در مجموع به ایجــاد تنــش در جامعه منجر شــود. تعدد بیــش از حد این موارد که واقعا نیز وجود دارد، جامعــه را دچار نابســامانی می کنــد و به طورکلی تنــش را افزایش می دهد، صد البتــه اگر این موارد در ســطوح بااتر جامعه نیز رخ دهد، متأسفانه به این فرایند کمک بیشتری می کند و با توجه به اثرات بیشتر این ســطوح، بدتر و بدتر می شود. به دنبال آن کاهش بیشتر اعتماد را داریم و در نتیجه نابسامانی کاری و اقتصادی و رکود بیشــتر. روشن است که در

این موارد افزایش عرضه پول نه تنها در اقتصاد مؤثر نیســت و به کاهش رکود نمی انجامد بلکه شاید آن را وخیم تــر کند. در چنین جامعه ای بنگاه اقتصادی نیز دچار مشکل می شود. تسری چنین بی انضباطی از جامعــه بــه بنــگاه و ســازمان های اقتصادی و غیراقتصادی نیز در مدیریت درست آن جامعه خلل

وارد می کند. بنابراین یکی از مهم تریــن کارهای دولت عاوه بــر کاهش تــورم و باابردن اعتبارات و تســهیات ماننــد انتشــار اوراق مشــارکت و ...، ایجاد انضباط اقتصادی-اجتماعی اســت. انضباطــی که می باید به ســاماندهی منجر شود. این ســاماندهی می باید در تمــام ســطوح صــورت گیــرد. اگر محیــط کار دولتــی، عمومــی و خصوصی دچار مشــکل عدم انضبــاط اســت ایــن بي انضباطي ابتــدا در محیط خویش به مسئله نبوِد ســاماندهی، منجر می شود و ســپس به محیط بیرون انتشــار پیدا می کند و به تشــدید نابسامانی آن می انجامد؛ این فرایند به اجبار بدتــر و بدتر می شــود و این زنجیــره ادامه خواهد داشت؛ کارها کندتر می شــوند؛ سرعت ها افت پیدا می کنند؛ هزینه ها به تدریــج افزایش پیدا می کنند و بي اعتمادي همراه این فرایند بیشتر و بیشتر می شود. در چنین محیطــی قوانین متــداول اقتصادی مؤثر نیســت و جواب نمی دهد، زیرا روابــط اجتماعی با روابط اقتصادی هماهنگ نیست. در چنین محیطی اعتبار افراد مورد سؤال قرار می گیرد. سرعت حرکت پول کند می شود و به سمت احتکار می رود. نیاز به پول بیشــتر مدیریت ناآگاه را، به جای ایجاد انضباط، به سمت عرضه بیشتر آن سوق می دهد و وضعیت را بدتر می کند. این شــکل جامعه ای اســت که در ســال های اخیر پدید آمده اســت. شکل ظاهری آن

اهمیت ندادن به امور و مسائل روزمره است. این زنجیر باید قطع شــود. تنظیم مسائل درون و بیرون از دولت یا رگواتوری نیز از کارهای اساسی اي است که بایســتی با مدیریت دولت انجام شود. این رگواتوری یا تنظیم کردن ســامانه کار درون و بیرون و بازار نه تنها می تواند بــه کاهش رکود کمک کند، بلکه به کاهش تورم و بی کاری نیز منجر می شــود. ایــن نظم گرایــی در همه ســطوح می تواند حضور داشــته باشــد؛ درباره بانک ها، تولید کنندگان بزرگ در بخش هــای مختلــف خــودرو، فــواد، پاایش پتروشــیمی، معادن، صنایع پایین دستی نفت و گاز و پتروشــیمی، صنایع دارویی، پزشــکی، مهندسی، حمل ونقــل هوایــی، زمینی و آبــی، صنایع برقی و ... حضوری چشمگیر داشته باشــد. این نظم گرایی نه تنهــا از نظر مســائل ایمنی، بهداشــتی و محیط زیست (HSE) بســیار مفید است و در نتیجه نه تنها منجر به کاهش هزینه کل می شود، بلکه در کاهش رکود و تورم نیز مؤثر اســت. این نظم گرایی می تواند انتشار اوراق مشــارکت را نیز بسیار بهره ور کند. این اعتقاد وجــود دارد که بدون ایــن نظم گرایی اوراق

مشارکت کم سو خواهد شد. پی نوشت:

[۱] البتــه این امر دربــاره بخش هایی که عمدتا به خرید و فروش محدود اســت و شفافیت ندارند چنــدان صادق نیســت. به نظر می آیــد گروهی که نبض بخشــی از بازار را در دســت دارند و به طرق مختلــف و اکثــرا غیرقانونــی عمل می کنند ســود درخور ماحظه ای به دســت می آورند. حتی اینان از نگاه مالیاتی نیز در امان هســتند؛ بخش کوچکی که اقتصاد را به نسبت بزرگی در بر دارند. در نتیجه دیگران نیز از ایشــان ارتزاق می کنند و روشن است کــه باارفتن بی محابــای تورم نیز بــه این بخش و اقتصــاد بیمار، مجال جوان داده اســت. نتیجه آن کاهش درآمد اکثریت جامعه و فقیرترشــدن آنها و

شدیدترشدن فاصله طبقاتی در جامعه است.

سرمایه دارى کمپرادور اتاق بازرگانى ایران مخالف توسعه مناطق آزاد

سیروس وقایع نگار کارشناس اقتصادى

عبدالرسول خلیلى استاد علوم سیاسى

Page 6: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

6

۹ سال پیش در چنین روزی

احمدی نژاد: شــفافیت در بازار سرمایه اعتماد �مردم را جلب می کند

متکی در نامه ای به وزیر خارجه فرانسه: برنامه �اتمی ایران با هیچ اهرمی متوقف نمی شود

رئیس قوه قضائیه: برگزاری موفق اجاس خزر �مکر دشمن را بی اثر کرد

ایــران: تجهیزکننــدگان صدام به � وزیر خارجه ساح شیمیایی باید محاکمه شوند

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام: آمریکا �حیثیت اَبرقدرتی خود را در عراق از بین برد

علی اکبــر وایتــی: کناره گیــری علــی اریجانی �نشــان دهنده تنگ ترشــدن دایره مدیران اجرائی در

کشور استدبیرکل ناتو: مأموریت ما به حساس ترین مرحله �

رسیده استایران و پاکستان قرارداد گازی صلح امضا می کنند �نهضــت آزادی ایــران بــا صــدور بیانیــه ای به �

بازداشــت و محاکمه «هادی قابل»، عضو شــورای مرکزی حزب مشارکت، اعتراض کرد

منوچهر متکی: جمهوری اسامی ایران کشوری �مســئولیت پذیر در نظام بین المللی است؛ ولی اجازه

پایمال شدن حقوق خویش را نخواهد داد

احمدی نــژاد در ایــروان اعام کــرد: هیچ گونه �محدودیتی در روابط با ارمنستان وجود ندارد

سخنگوی دولت در آستانه مذاکرات رم: مذاکره �با اروپا منحصر به مسائل هسته ای نیست

وزیر دفاع: ایران پیشــرفته ترین موشک ها را در �اختیار دارد

رئیس قــوه قضائیه: اجاس خزر ادعای انزوای �ایران را از بین برد

شــورای روابط خارجی آمریــکا: توانایی ایران، �موفقیت تحریم را محدود کرده است

دبیر کل اتحادیه عرب: تکلیف پرونده هسته ای �ایران باید در آژانس روشن شود

وزیــر خارجه ایــران: آمریکا شــریک صدام در �جنایت علیه بشریت است

آیت اهللا هاشمی رفســنجانی: فضای باز اظهار نظر �در دانشگاه ها، تهدید دشمنان را از بین می برد

مســعود جزایــری، معــاون فرهنگی ســتاد کل �نیروهای مسلح شد

دبیر کل اتحادیه عرب: اعراب نسبت به کنفرانس �پاییز بدبین هستند

عضو کمیســیون اقتصادی مجلس: تزریق پول از �سوی دولت از دایل رشد تورم است

مخبر کمیسیون انرژی: اکثر قراردادهای فروش گاز �در حد صحبت است

اقتصــادی مجلــس: فرمول � عضــو کمیســیون پرداخت جوایز صادراتی در ایران اشتباه است

امضای اسناد همکاری و بیانیه مشترک میان ایران �و ارمنستان

عضو شــورای مرکزی حزب همبستگی: افراطیون �در جناح اصولگرا هیچ کس غیر از خود را قبول ندارند

وایتی، مشــاور عالی مقــام معظم رهبری: علی �اریجانی انصافا زحمت کشــید، باید از او و حســن

روحانی قدردانی شود احمدی نژاد در جلســه هیأت دولت: کشورهای �

منطقه مراقب باشــند در قالب کنفرانس پاییزی در دام صهیونیست ها گرفتار نشوند

حمایت بیش از ۱۸۰ نماینده مجلس از عملکرد �علی اریجانی در شورای امنیت

محمدباقر قالیباف: تهران را با سیاســت یک بام و �دوهوا نمی توان اداره کرد

رئیس سازمان عقیدتی - سیاسی ناجا: مأموریت �اصلی نیروی انتظامی پیشگیری از وقوع جرم است

منوچهــر متکی: آمریــکا با اعدام ســریع صدام �اجازه نداد مشــارکت غربی ها در جنایات شــیمیایی

وی آشکار شودوزیــر نیرو: هیــچ نیروگاهی با اســتفاده از منابع �

دولتی ایجاد نمی شود

احمدی نــژاد: در مذاکرات هســته ای، ایران باید �شرط تعیین کند

وزیر مســکن: دولت برای کاهش قیمت مسکن �رویکرد خود را از فروش زمین به اجاره آن تغییر داد

الهام: گفت وگوها محدود به مســئله هســته ای �نیست

وایتــی: بهتر بــود اســتعفای اریجانــی اتفاق �نمی افتاد

البرادعی: فرصــت فراوانی برای حل دیپلماتیک �مسئله هسته ای داریم

وزیر دفاع: ایران دارای پیشــرفته ترین ساح ها و �سیستم موشکی است

رئیس جمهــور: شــفافیت بــازار ســرمایه بــه � خصوصی سازی شتاب می دهد

آینه دیروز

ترمیم ناقصمســیح مهاجری: یکی از اساســی ترین ضعف های �

دولت شــما جناب آقــای رئیس جمهــور، فعال نبودن بخــش رســانه ای آن و همین طــور مجموعــه دفتــر ریاســت جمهوری اســت. در این زمینه مطالب زیادی وجود دارد که شــاید انتشار عمومی آن به صاح نباشد ولــی درباره اینکه ازم اســت شــما در ایــن بخش ها تجدیدنظر اساسی نمایید میان دلسوزان دولت یازدهم و دوستان شــما و صاحب نظران اتفاق نظر وجود دارد. اکنون که تصمیم به خانه تکانی گرفته اید، این بخش ها را کــه نزدیک ترین بخش ها به خودتــان و از مؤثرترین بخش ها هستند، نیز مشمول این خانه تکانی قرار دهید. دولت شما آقای رئیس جمهور، دارای بخش های قوی و موفق نیز هست. وزارت امور خارجه، وزارت بهداشت و وزارت اطاعات ازجمله قوی ترین بخش ها هســتند. دشمنی ها و تبلیغات فراوانی که علیه این وزارتخانه ها می شود، به این دلیل است که اینها کار خود را به درستی انجام داده اند و به دولت شما اعتبار بخشیده اند. وزرای کاردان و فعــال کابینه خود را حمایت و تقویت کنید تا توفیقات بیشتری کسب کنند و مردم را به آینده کشور و

نظام جمهوری اسامی امیدوارتر نمایند.

اختیــار رقیب در دولــت را اطاعــات نیســت بعید روحانی قرار دهند!

عبداهللا رمضان زاده: آقای روحانی کسی را به عنوان �مشــاور رســانه ای خود برگزیده اســت که فرد مذکور رئیس ســتاد تبلیغاتی رقیب ایشــان بوده است. رقیبی که هنوز هم در حال تبلیغات علیه آقای روحانی است اصا هم مشخص نیست که این تیم اطاع رسانی آقای رئیس جمهور اطاعات در اختیار آن رقیب نگذارد. من تعجــب می کنم از این عملکرد آقــای روحانی... ببینید هجمه ها اان بیشتر شده است، تشکیاتی تر، قدرتمندتر و منسجم تر شــده است. منتها مشکل آقای روحانی در مورد نبود تیم مدافع اســت. یعنی در دولت اصاحات اکثریــت وزرا در دفــاع از عملکرد کلــی دولت فعال شــده بودند. در مــورد مکانیزم اطاع رســانی هم باید بگویم که ما یک شــورای اطاع رســانی دولت داشتیم کــه مرکب از تعدادی از وزرا بود. مســئولیت آن هم با من بود. هر وقت ازم می شــد با حدود ۱۰نفر از وزیران ماهانه جلسه می گذاشتیم و سیاست ها ی تبلیغاتی را با یکدیگر هماهنگ می کردیم. به طور هفتگی با معاونان آن وزرا من خودم جلسه می گذاشتم و چگونگی برنامه ســخنگویی دولت را هماهنگ می کردیم یعنی من اگر به عنوان سخنگو موضعی می گرفتم موضع شخصی ام نبود. ســؤاات قابــل پیش بینی و یک تیم کارشناســی جمع آوری می کردند. در شــورای اطاع رســانی دولت آن را هماهنــگ می کردیــم آنها را که چه پاســخ ها یی برای ســؤاات احتمالی آماده داشته باشیم، بعد که به جمع بندی می رســیدیم من با وزرای ذی ربط مشــورت می کردم و در نهایت هم بــا رئیس جمهوری هماهنگ می کردم و بعد به ســؤاات پاســخ می دادیم. سؤااتی را هم که نمی توانســتیم جواب دهیم، می گفتیم پاسخ نمی دهیم و من هم ایــن را افتخار خود می دانم که در دوران سخنگویی ام به عنوان سخنگوی دولت یک کلمه

دروغ به مردم نگفتم.

ترمیم کابینه با کدام رویکردحسن رشــوند: فرض بر اینکه این سه وزارتخانه در �

راســتای مطالبات مردم جوابگو نبودند و رئیس جمهور تصمیــم بر تغییــر وزرای آن گرفتند، چه کســانی قرار اســت بر صندلی این وزارتخانه ها تکیه بزنند. اکنون که قرار اســت وزیری تغییر کند پس بایــد در انتخاب وزیر پیشــنهادی جایگزین کمال دقت را به عمل آورد تا هم بتوانــد مطالبات به زمین مانده مــردم را در این چند ماه باقی مانده تا پایان دوره یازدهم ریاست جمهوری تحقق بخشــد و هم کسی باشــد که با انتخاب او مردم به این نتیجه برسند که رئیس جمهور فارغ از بازی سیاسی این

تغییرات را صورت داده است.

طرح سیاسی عارفما همیشــه آمادگی برقراری این � محمدرضا عارف:

گفت وگو را داشــتیم و داریم. اتفاقا بــا آقای حداد هم مرتبــا گفت وگو می کنیم. مــا همدیگر را در جلســات مجمــع می بینیــم و بــه فراخور موضوعــات مختلف گفت وگوهایی هم بــا هم داریم. بنده هم عمیقا به این گفت وگو هــا و ضرورت انجــام آن اعتقاد دارم. بنده هر دو جریان اصاح طلب و اصولگرا را اصیل می دانم. هر دو جریــان را در داخل خانواده انقاب می دانم و قطعا گفت وگــوی هر دو جریان به نفــع منافع ملی و به نفع امنیــت ملی و بــه نفع هر دو جریان خواهــد بود. باید نشست و گفت وگو کرد و این اولویت ها را مشخص کرد. اما به اعتقاد من مهم ترین مسائل بحث های کلی مربوط به زندگی و معیشــت مردم است و اینکه باید چه کنیم تا بتوانیم بهتر به نیازهای اساسی مردم پاسخ گو باشیم. عاوه بر این بخش فرهنگ را داریم که واقعا نیاز است دیدگاه های مــان را در این زمینه به هم نزدیک تر کنیم و بعضی اختافات که منجر به سوءتفاهم هایی هم شده را از بیــن ببریم. به اعتقاد مــن اختاف نظرهایی که در زمینه هــای فرهنگی داریم باید محــور این گفت وگو ها باشــد. من مطمئن هســتم در این قبیل نشست ها حل اختافات و ســوءتفاهمات فرهنگی می تواند به نتیجه برســد. به هرحال ما در مســائل فرهنگی بایــد بهتر و جدی تر در راســتای ارزش های انقــاب کار کنیم. باید

بپذیریم که در این زمینه کم کاری داشتیم.

آینه

سال چهاردهم شماره 2710 یکشنبه 2 آبان 1395سیاست

ســیدجواد میری، عضو هیأت علمی پژوهشــگاه علوم انســانی و مطالعــات فرهنگی اســت. میری تأمــات ویژه ای دربــاره ایران و جغرافیای سیاســی این کشــور داشــته و حاصل کارش کتاب هایی مانند «تحــوات قفقــاز شــمالی و تأثیرات آن بــر امنیت ملــی جمهوری اســامی ایران»، « ایــران فرهنگی: فرصت هــا و چالش هــای ایــران در تاتارســتان» و «نگاهی مردم شناسانه به چین و روسیه در جغرافیای سیاســی ایران» اســت. میری همچنین معتقد است که باید در شــناخت هویت ایرانی به زبان های ایرانی توجــه شــود و دراین بــاره ســرمایه گذاری های ازم به عمــل آید. در همین راســتا میری معتقد اســت کــه باید حضور زبــان ترکی در ایران را به رســمیت شناخت و این زبان پیشینه ای طوانی در قوام هویت ایرانــی دارد. در ادامه مشــروح گفت وگو با میری را

می خوانید: زبان های زیــادی در ایران وجود دارد؛ اما آیا �

در ایران زبان ترکی هم داریم و می توانیم از تاریخ ادبیات ترکی در ایران صحبت کنیم؟

اساسا چرا باید پرسشــی درباره سابقه زبان ترکی در ایران داشــته باشــیم؟ امروزه در فضــای فکری ایــران برخــی از فعــاان در حــوزه زبــان و ادبیات فارسی، زبان شناســی و تاریخ ایران مدعی هستند که تجربه زیســته ایرانیان تنها به زبان فارسی بیان شده اســت؛ اما آن پیش فرضی که محققان فارسی گرا یا فارسی محور مطرح کرده اند، درست است؟ آیا تاریخ و پیشینه ای برای زبان های دیگر در ایران مانند ترکی، کردی، ارمنی، گرجی، عربی و لری وجود ندارد؟ یا در درازنای تاریخ تنها زبان فارسی به ثبت تجربه زیسته ایرانی پرداخته است؟ من در این گفت وگو می خواهم به زبان ترکی بپردازم و بگویم برای مطالعه هویت و ملیــت ایرانی، باید به این زبان در کنار زبان های دیگر

پرداخت. برخی معتقدند که مــردم آذربایجان به ترکی �

صحبــت نمی کنند و چنــدی پیش آقــای ناصر همرنگ در روزنامه «شرق» نوشته است: «در زبان کنونــی آذربایجان منطق فکــری ای که به عنوان پس زمینه ذهنی گویــش وران کارکرد دارد، از یک چارچوب هند و اروپایــی و ایرانی بهره می گیرد، نه چیز دیگر، به بیان ســاده تر نقشــه اولیه ای که گویــش وران آذربایجانــی بــرای پیاده کردن در ســاختمان جمله ها و ترکیب بندی های اســمی و همچنین فعل هــا و صفت ها در گویــش روزانه خود بــه کار می برند، به طور کامل با ســاختار و اندام های جمله سازی در زبان های هند و اروپایی و زبان های ایرانی مطابقت و ســازگاری دارد، نه گروه زبان های ترکی». این مطلب اشــاره دارد که این نیست. ترکی اساســا آذربایجان مردم زبان

مطلب را چگونه ارزیابی می کنید؟ ایــن مطلب بســیار جالبی اســت؛ به ایــن دلیل که درســت نظر محفلــی را که مــن آن را «محفل آذریون» می خوانم، بیان می کنــد. این محفل تاش دارد بگویــد ایــران ترک ندارد. در ایــن محفل اصرار شــدیدی است که زبان ترکی را به آذری تقلیل دهند و بگویند این زبان یک گویش اســت؛ درحالی که اگر کسی به ترکستان شــرقی تا سیبری و آسیای مرکزی و صغیر ســفر کند و حتی شــامات و عــراق، خیلی زود متوجه خواهد شــد که زبان مشــترکی استفاده می شــود و مخرج مشــترک این زبان ها واحد است.

اگر به چارچوب افعــال و صفت ها در این زبان نگاه کرده و به مشاهدات میدانی در مناطق یادشده توجه کنیم، خواهیم دانســت که زبان در آذربایجاِن ایران، ترکی اســت. ازآنجاکه برخی در ایران اصرار دارند با رویکردی متفاوت به زبان نگاه کنند، مســئله زبان را به یک ســری مسائل فرعی تقلیل می دهند. این جمع اصرار دارد که واقعیتــی اجتماعی را نبیند. این گروه پیوســت فرهنگی را قبول ندارد. این سیاست گذاری نیســت که قوام ملیت ایران را تضمین می کند؛ بلکه این پیوســتگی های فرهنگی موجود است. روزگاری در ایــران تفکیک نژادی وجود داشــت؛ اما امروز به

یکپارچگــی نژادی تبدیل شــده زبان هــای امــروز مــا اســت. متفاوتــی در ایــران داریم و نیاز نداریــم تحقیر زبانی انجام داده و زبان های دیگــر را چنانچه در یادداشــتی که ذکر کردید، اجق وجــق بخوانیــم. ایــن رویکرد از ناآگاهی بــر نوعــی مبتنــی هویت ملی اســت. هویت ملی بحثی جامعه شــناختی و مبتنی

بر پیوست فرهنگی است. خیلی از دوستان اصرار دارند که این زبان فارســی بوده که در تاریــخ باعث قوام ســرزمین ما

شده است و همچنین تجربه زیسته ما به زبان فارسی بوده اســت که این بــا تاریخ همخوانی نــدارد. اوج تاریخ ایران در دوران هخامنشی بوده که قوام دهنده وحدت سرزمینی زبان فارســی نبوده و زبان سریانی یونانی و زبان های دیگر هم حضور داشــته اند که در دیوان ســااری حکومتی استفاده می شــده اند. اقوام در ایران به زبان های متعــددی صحبت می کردند و تا پیش از اســام زبان فارســی زبان مشترک در میان ایرانیان نبود. در کنار زبان فارســی زبان های دیگری هــم بوده اند که ادبیات غنی ای دارنــد و اگر امروز از آنها اطاع نداریم و به آنها نمی پردازیم، به این معنی

نیست که تاریخچه ای ندارند. تاریــخ زبــان ترکی بــا لهجه خــاص آن در ایران را دســت کم از قــرن دوازدهــم میــادی و یکی، دو قــرن فاصلــه بــا فردوســی می توانیم بــه صورت مســتند پیگیری کنیم. شــاعرانی مانند شیخ عزالدین

حسن اوغلواسفراینی متخلص به «حسن اوغلو» در آن دوره و بعد قاضی برهان الدین شعر ترکی سروده اند. بعد از آن در اوج تفکر عرفانی که در پهنه ایران زمین شــکل گرفته اســت و در قالب نحله هــای مختلف گســترش یافتــه ما در زبــان ترکی به افــرادی مانند عماد الدین نســیمی در قرن چهــارم هجری برخورد می کنیم. در اوج این تفکر یکی از بزرگ ترین شاعران و ادبای ایران که به ترکی شعر سروده است و همچنین توانســته حکومت نوین ایران را تأســیس کند، شــاه اسماعیل صفوی متخلص به ختایی است که دیوانش به تازگی در نزدیک به ۵۰۰ صفحه چاپ شــده است. وی مضامیــن عرفانی را به زبان ترکــی در قــرن ۱۵ و ۱۶ میادی به اوج رســانید. باید پرسید چرا ادبیات تاریخ از وقتی صحبــت ایران می شود، اشــاره ای به این افراد نمی شود، گویی اینها اصا در ایران نبوده اند. شاعران ترکی به شاه اسماعیل ختم نمی شوند و با قاسم انوار و محمد فضولی کــه به فارســی، ترکــی و عربی شعرهایی در حوزه دین و عرفان ســروده اند و در ۱۶۴۰ میادی با قوســی تبریزی و واحد در دوران معاصر با شهریار ادامه می یابند. برخــی معتقدند ادبیات ترکی فقط خود را در شــعر بسط داده اســت و مانند فارسی در نثر حضور ندارد، درحالی که این پیش فرض هم نادرست است و نشان می دهد محققان ما از تاریخ ســرزمین ایران و ادبیات غنــی زبا ن های دیگر غافل هســتند و اطاعی ندارند. دربــاره ادبیات نوشــتاری در زبان ترکی افســانه دده قورقود، کوراوغلو، اصلی و کرم، آرزی و قنبر، عاشیق غریب و قوچــاق نبی را داریم و ادبیات شــفاهی در ترکی نیز بسیار غنی است و می توان به آغی ار و ای اار که جزء فولکلور ترکی هســتند، اشاره کرد. اینکه ما نتوانســته ایم از این میراث غنی اســتفاده کنیم، به این معنا نیست که مضامین نازل هستند و نمی توانند در عرصــه ادبیات مطرح شــوند. در ادبیات نثر ترکی بایــد بــه نمایش نامه هایی که به زبان ترکی نوشــته شده اشاره کنیم که به دوران معاصر بازمی گردد و در این باره باید به نوشــته های میرزا فتحعلی آخوندزاده

و فیلم هایی که به این زبان ســاخته شده است اشاره کرد. پیش فرض فضای آکادمیک که به صورت غالب در رویکردهای ادبی، تاریخی، زبان شناختی و متولیان زبان فارسی در فرهنگســتان دیده می شود این است که در زبان های دیگر ایران زمین هیچ نوشــته مکتوبی نیست و چون نیســت قابل عرضه هم نیستند. برخی هم معتقدند اگــر ما دو واحد دانشــگاهی برای این زبان ها بگذاریــم، محتوایی برای تدریس وجود ندارد و بایــد این زبان هــا را به موزه ســپرد. زبان ها فراتر از دولت-ملت ها حضور دارند و ما شاهدیم زبان فارسی

در افغانستان و تاجیکستان هم استفاده می شود. ادعایی وجــود دارد که زبــان آذری، زبانی �

جدا از ترکی اســت؛ اما آیا از متونــی که در این زبان تدوین شده اســت، در کشورهای ترک زبان

استفاده می شود؟من جامعه شناسی هســتم که درباره حوزه اقوام و ملت هــا کار کــرده ام؛ اگر کســی مقــداری یا یک واحــد زبان ترکی خوانده باشــد یا زبــان مادری اش ترکی باشــد، به ســادگی خواهد دید که مشــترکات زبانــی میان زبــان مــردم آذربایجان و زبــان ترکی چقدر زیاد اســت و نمی توانیم بگوییــم زبانی که در آذربایجان استفاده می شــود آذری است و زبانی که در اســتانبول و ارومچی چین استفاده می شود زبان دیگری اســت. اگر فرد مقداری انصاف داشته باشد و برای مثال در مسجد کاشــغر یا بازار آنکاران و قازان حضور داشته باشــد، خواهد دید می توانند با همین زبــان ارتباط برقرار کنند و همین نشــان می دهد این زبان ترکی اســت و مشــاهدات عینی درباره این زبان نافی مفروضات محفل آذریون اســت. آیا مراد ما از این بحث این اســت که یک ملت ترک در برابر ملت ایران درســت کنیم؟ و بحث کمونیست ها و چپی ها در قبــل از انقاب را مطرح کنیم که ایران کشــوری است با ملل مختلف؟ نه، ما در ایران یک ملت داریم که ملت ایران اســت؛ ملت ایرانی مســاوی است با همه اقوام، زبان ها، ادیان و فرهنگ هایی که در ایران زندگی می کنند و همه این زبان ها و فرهنگ ها جزئی از ایران هســتند و نمی توانیــم بگوییم ترکی و کردی غیرایرانی هســتند. ما نمی خواهیــم ملت دیگری را در داخل ملت ایران مطرح کنیم. کســانی که چنین مســئله ای را مطرح می کنند، به حقوق در ســاختار ملی و بین المللی آن التفات ندارند. همچنین از نظر فرهنگی ما در منطقه بنا بــه دایل مختلف فرهنگ مشــترکی داریم. جهان اســام مؤلفه ها و عناصری درســت کرده که پیوست فرهنگی ایجاد کرده است. حال اگــر اندیشــمندان نتوانســتند از این پیوســت فرهنگــی بهره برداری ملموس و مؤثــری بکنند، به دایل نقــص تاریخی و آگاه نبودن و اســتعمارزدگِی افکار و ذهنیت های ماســت. ما باید بدانیم در داخل ایران ملیت و قومیت دو مقوله متفاوت است. وقتی مــا از دولت-ملت ها صحبت می کنیــم، نمی توانیم از ملت هــا صحبت کنیم و همچنیــن ما نمی توانیم اشــتراک ترک های ایران و کشــورهای دیگر را نادیده بگیریم. امروز در افغانســتان، پاکســتان و ایران، قوم بلــوچ وجــود دارد یا زبان فارســی در افغانســتان، تاجیکستان و قسمت هایی از ازبکستان و ترکمنستان و شــبه قاره هند به کار می رود که این نشان می دهد زبان ها فارغ از دولت-ملت ها گســترش یافته و برای مثال عامه اقبال اهوری یکی از شــاگردان برجسته

معاصر فارسی در هند بوده است.

سیدجواد میری تشریح کرد:

جایگاه زبان ترکی در قوام هویت ایرانی

ترکیه و ایران در ادوار گذشــته با توجه به موقعیت جغرافیایی شــان همیشه دو کشــور کلیدی و مهم در منطقه خاورمیانــه بوده اند و رابطه دیرینه آنها قدمت هزارســاله دارد. زبان های فارســی و ترکی نیز متأثر از این همزیســتی شــدند؛ به طوری که واژگان ترکی وارد زبان فارسی شــدند و فرهنگ ایرانی نیز تأثیری عمیق بر فرهنگ ترکیه بر جای گذاشــت. جالب است بدانیم زبان ترکی دومین زبان رایج در ایران اســت. همچنین، روابــط بین ایران و ترکیه محدود به موارد باا نشــد و به ســایر حوزه ها همچون حکومت داری، هنر و علوم

مختلف نیز گسترش یافت.در ســال ۱۶۳۹ یــک معاهــده مهــم بیــن دولت عثمانی و سلســله صفویان منعقد شــد. براساس این قرارداد کــه معاهده قصرشــیرین نام گرفــت و هنوز هــم به قوت خود باقی اســت، دو طرف ۷۹۰ کیلومتر از مرزهای مشــترک خود را تحدید کردنــد. این مرز از شهرت زیادی برخوردار است؛ چراکه اولین نوار مرزی اســت که در ۳۷۷ ســال گذشته دســت نخورده باقی مانــده و همچنین تنها مرزی در خاورمیانه اســت که بدون دخالــت قدرت های اســتعماری تحدید شــده اســت. از این ســند به عنــوان یکی از شــواهد وجود رابطــه تاریخی مبتنی بر احتــرام متقابل بین دو طرف یاد می شود. با اینکه اختافات و درگیری هایی هم بین دولــت عثمانی و ایرانیان بوده اســت، این دو عاوه بر معاهده قصرشــیرین، اسناد دیگری نیز امضا کرده اند و از روابط سیاســی و نظامی خوبی برخوردار بوده اند؛ از جمله این معاهده ها می توان به پیمان صلح آماســیه به معاهده کنســتانتینوپل(معروف پیمــان ،(۱۵۵۵)

فرهاد پاشــا) (۱۵۹۰)، معاهده نصوح پاشا (۱۶۱۲) و معاهده سراب (۱۶۱۸) اشاره کرد. در یک بررسی کلی از جنــگ جهانی اول، می توان دریافــت ایران و ترکیه پس از تشــکیل اتحاد مثلث (آلمــان، ایتالیا و اتریش) به نوعی استقال خود را از دست دادند. دولت بریتانیا نیز همیشه به دنبال گســترش نفوذ خود در ایران بود

و به همین منظور در ۹ آگوســت سال ۱۹۱۹ معاهده ای را با دولت وثوق الدوله امضــا کرد که عما وابســتگی مطلق ایران به بریتانیا را تضمین کرد. براســاس قرارداد ۱۹۱۹، دولــت بریتانیــا مأموریت یافــت قــوای نظامــی و دولتی ایران را سروســامان بخشــد. اما این قرارداد بــا مخالفت مجلس

شورای ایران روبه رو شــد و مانند معاهده سراب هیچ وقت عملیاتی نشد. دخالت قدرت های استعماری در دو کشــور ایران و ترکیه، طیف های ملی گراي دو کشور را به هم نزدیک تــر کرد. نقطه اشــتراک این نیروهای ناسیونالیســت تفکر ضدامپریالیســتی بود که مخالف دخالــت بریتانیا در امور داخلی کشورهایشــان بودند. خوشــبختانه هر دو موفق شــدند و توانستند استقال

خود را حفظ کنند.تهدیــد دیگری کــه از جانب بریتانیــا متوجه ایران شد، کودتا علیه نخســت وزیر وقت، محمد مصدق در سال ۱۹۵۳ به پشــتیبانی لندن بود. محمد مصدق که دو ســال قبل از کودتا به نخســت وزیری ایران انتخاب شده بود، توانست شــرکت نفت انگلو- پرشین را ملی

کند. بریتانیایی ها از اینکه مصدق در راستای منافع آنها عمل نمی کرد، ناراحت بودند و به همین خاطر کودتای ســال ۱۹۵۳ را برنامه ریزی کردند، کودتایی که سازمان سیا و MI6 در ۲۰ آگوســت ۲۰۱۳ به دست داشتن در آن اعتراف کردند.در ســال ۱۹۶۰ نیز کودتایی در ترکیه به وقوع پیوست که هنوز از یاد نرفته است. متأسفانه در ۱۵ جــوای امســال نیز ملت ترکیه کودتــای خونین دیگری را تجربه کردند که به مدد شجاعت این ملت در همان ســاعات اولیه مهــار شــد.به دنبال ایــن کودتا، روابــط بین ترکیه و ایران شــتاب بیشــتری گرفــت. رئیس جمهور ایران، حســن روحانی و وزیر امور خارجــه، محمدجــواد ظریــف، حســن نیت خود را نشان داده و در همان لحظات اول کودتــا را محکوم کردند. دیدارهــای صورت گرفته بین مقامات دو کشــور پس از این واقعــه تلخ، کمک کرد دو کشــور گام های عملی را که بــه نفع امنیت و ثبات منطقه اســت بردارند. اما به نظر می رســد با توجه به شــرایط حاد خاورمیانه، دو طرف مأموریت ســختی را پیِش رو داشته باشــند. با وجود اختاف مواضع درباره سوریه، تهران و آنکارا توانستند به درک درستی از نقاط مشترک فراوان بین خود دست یابند؛ برای نمونه تهران و ترکیه هر دو مخالف جریان های افراطی و تروریستی هســتند که منطقه را بیش ازپیش به سمت بی ثباتی و بحران ســوق می دهند. نکته مهمی که نباید فراموش کرد این اســت که با وجود اختافات گذشــته، تهران و

آنکارا هیــچ وقت روابط با یکدیگــر را قطع نکرده اند.ایران کشــوری بســیار صادق اســت و مردمان آن نیز ملتی شریف هستند. هرگونه تفرقه و جدایی در منطقه اشــتباهی بزرگ است و هیچ مسلمانی نباید به خود و دیگران اجازه دهد علیــه گروه های دیگر موضع گیری کند. میلیون ها شیعه در ترکیه سکونت دارند و در ایران نیز بیــش از ۱۵ میلیون شــیعه آذری زندگی می کنند. شیعیان همانند نگینی در میان مسلمانان می درخشند و دنیــای اســام نیز باید بــه آنها ببالــد و افتخار کند. عشــق و دوستی بین دو کشــور قطعا به شکوفایی هر دو کمــک می کند. همچنین، اتحاد بیــن ترکیه و ایران می تواند به حل بحران ســوریه کمک می کند. با کمک ایــران و روســیه، ترکیه می تواند مذاکــرات صلح را با سوریه شروع کند. برای این کار، ازم است ترکیه پروسه دشوار اعطای ویزا به شهروندان سوری را تسهیل کند. همچنیــن دولت ترکیه می تواند برای احزاب سیاســی شناخته شده سوری و قشر نخبه و تحصیل کرده سوریه در مذاکرات صلح اســتثناهایی قائل شــود. در نتیجه این رایزنی های سیاســی، می توان به شــکل گیری یک دولــت انتقالی امیدوار بود که ضربــه بزرگی به طرح خاورمیانه بزرگ وارد می کنــد؛ چراکه بانیان این طرح به دنبال فروپاشــی سوریه هســتند. ازم است ترکیه و تهــران برای پایان بخشــیدن به جنــگ و خون ریزی و کمک به شــهروندان بی پناه ســوری گام های فوری و اساسی بردارند. این اتحاد می تواند هرگونه بی ثباتی و ناامنــی در منطقه را خنثی کند و به الگویی برای دیگر کشورهای منطقه تبدیل شود. امیدواریم دیگر کشورها

نیز همین مسیر را طی کنند.

ترکیه و ایران: همسایگان تاریخىهارون یحیا ؛ برگردان: على کوشکى

ازآنجاکه برخی در ایران اصرار دارند با رویکردی متفاوت به زبان نگاه کنند،

مسئله زبان را به یک سری مسائل فرعی تقلیل می دهند. این جمع اصرار دارد

که واقعیتی اجتماعی را نبیند. این گروه پیوست فرهنگی را قبول ندارد. این

سیاست گذاری نیست که قوام ملیت ایران را تضمین می کند؛ بلکه این

پیوستگی های فرهنگی موجود است. روزگاری در ایران تفکیک نژادی وجود داشت؛ اما امروز به یکپارچگی نژادی

تبدیل شده است.

اتحاد بین ترکیه و ایران می تواند به حل بحران سوریه کمک می کند. با

کمک ایران و روسیه، ترکیه می تواند مذاکرات صلح را با سوریه شروع کند. برای این کار، ازم است ترکیه پروسه

دشوار اعطای ویزا به شهروندان سوری را تسهیل کند

میثم قهوه چیان

Page 7: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

7

روزنه

وایتی در نهمین اجاس شورای عالی مجمع

جهانی بیداری اسامی:

دولت سعودی منطق نمی فهمد

نهمین اجاس شــورای عالــی مجمع جهانی �بیداری اسامی، دیروز در بغداد شروع به کار کرد و علی اکبر وایتی، مشــاور امــور بین الملل مقام معظم رهبــری به عنــوان نماینده ایــران و دبیر کل این مجمع به ســخنرانی پرداخت. به گزارش ایلنا، او بحــران یمن را یکی از مهم ترین مســائل کنونی جهان اســام دانست و با اشــاره به اینکه «دولت ســعودی بــا حمایت آمریــکا یک جنگ نابرابر راه انداخته و نشان می دهد از منطق چیزی نمی فهمد و فقط زور را متوجه می شــود»، گفت: «ملت یمن ایستادگی را از بیداری اسامی آموخته است». وایتی همچنین گفت: «تروریسم تکفیری ملت های عراق و ســوریه را تحت تأثیر خود قرار داده و موجب کشــتار بســیاری از مسلمانان شده اســت. البته در این مدت نیز پیشرفت های خوبی انجام شــده اســت و ما شــاهد بروز فرصت های فراوانی هستیم، اندیشه اســام براساس جهاد و اتکا به خود است و مسلمانان می توانند براساس

بیداری اسامی به مسیر خود ادامه دهند».مشــاور امور بین الملل مقــام معظم رهبری، در ادامــه به مســئولیت رهبران و اندیشــمندان جهان اسام اشــاره کرد و گفت: «وظیفه رهبران و اندیشــمندان جهان اســام امــروز بیش از هر زمان دیگری اســت و آنها باید تاشــی مضاعف انجام دهند تا چهره تکفیری روشن شده و مانع از شــکل گیری آن گروه ها شود».وایتی با بیان اینکه گروه های تکفیری به دنبال فتنه انگیزی در منطقه هســتند، تأکید کرد: «دشمنان اسام آن گروه ها را طراحی کردند تا ملت های یک منطقه باهم درگیر شــوند. آنها به دنبال این نیســتند تا خیر و برکتی در منطقه شــکل بگیــرد، بلکه به دنبــال تفرقه میان کشــورهای مسلمان و تجزیه منطقه هستند و منافعشان در آن اســت که منطقه دچار نزاع و کشمکش و فقر باشد. اجاس بیداری اسامی به این خاطر برگزار شــده و می شــود تا امید را میان مســلمانان رونق داده و از اســام به عنوان دین روشنگر دفاع کنند».دبیر کل مجمع جهانی بیداری اســامی با تأکید بر اینکه مسلمانان در منطقه ما قرن ها بــه صورت مســالمت آمیز در کنار یکدیگر زندگی کرده اند، خاطرنشان کرد: «یک ونیم میلیارد مســلمان در دنیا وجــود دارد کــه زندگی خوبی می توانند داشته باشند. بشــریت نیاز به ایده های جدیدی دارد که اســام می تواند آن ایده ها را به افراد ارائه دهد». او افزود: «بیداری اسامی موفق شــده پیروزی هایی را برای جهان اسام به دست آَوَرد و هجمه هایــی کــه به آن می شــود به این خاطر است که روحیه کرامت و شرافت را در میان مسلمانان افزایش داده اند».رئیس مرکز تحقیقات اســتراتژیک مجمع تشــخیص مصلحت نظام، با یادآوری حضور نیروهای تکفیری در ســوریه بیان کرد: «تکفیری ها در سوریه علیه نیروهای مردمی وارد جنگ شــده اند و دشمن واقعی منطقه یعنی رژیم صهیونیســتی را ایمن ســاخته اند. این نشان از بی صداقتــی آنهاســت؛ چراکه دشــمن اصلی جهان اســام را فراموش کرده انــد». به گفته او، پیروزی های اخیر در ســوریه نشان می دهد دولت و ملت این کشور مصمم هستند با تروریست های صادراتــی مبــارزه و آنهــا را نابود کننــد. وایتی با اشــاره به آغــاز عملیات آزادســازی موصل در روزهای اخیــر یادآور شــد: «در عــراق نیروهای مردمی در کنار نیروهای مسلح در عملیات موصل حضــور دارند. نیروهــای مردمی اعــم از کرد ها، ارتش و پلیس به پیشروی هایشان ادامه می دهند تا موجب صلح و ثبات شود. این مسئله فقط برای عراق مهم نیست، بلکه برای همسایگان هم مهم است».دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسامی در ادامه به مســئله فلسطین پرداخت و تصریح کرد: «ملت های منطقه حقوق مشــروع خود را دنبال می کنند، اما جریان های صهیونیســتی تکفیری به دنبــال تفرقه هســتند و می خواهند ملت ها دچار تفرقه شــوند و از آرمان قــدس کناره گیری کنند. بااین حــال متأســفانه در تمام این بحران دســت سعودی مشــخص اســت و آنها با پول هایی که دارند دنبال فتنه انگیزی هستند و رابطه با اسرائیل را دنبال می کنند».مشاور بین الملل رهبر انقاب با تأکید بر اینکه «اکنون بیداری اســامی در مرحله آزمون قرار گرفته اســت» به اقدامات ســال های گذشته کمیته شــورای عالی بیداری اسام اشاره کرد و گفت: «در سال گذشته نشست های بیداری اســامی در چنــد مرحله ادامــه داشــته و این نهمین دوره اســت. مأموریت این شــورا مبارزه با تکفیری هاســت. امیدواریم اقدامات مؤثر مجمع جهانــی بیداری اســامی ادامه پیدا کنــد. ما در شــرایطی در بغداد این نشســت را اجرا می کنیم که ملت عراق شــهدای زیــادی را در راه مبارزه با

تکفیری ها داده است».

نگاه

سیاستیکشنبه 2 آبان 1395سال چهاردهم شماره 2710

خاطرات فائزه هاشمی در اولین برنامه خشت خام

مجموعــه � از بخــش تاریخ آناین:نخســتین

فائــزه بــا گفت وگــو ضمــن «خشــت خام» هاشمی رفســنجانی، یکشــنبه (امــروز) در اینترنت پایــگاه پژوهشــی و رســانه ای منتشــر می شــود. «تاریخ آنایــن»، قصــد دارد از این پس یکشــنبه هر هفتــه، مجموعــه گفت وگوهای خشــت خام را به صورت آناین در شبکه های اجتماعی معتبر و مجاز و از جمله ســایت و کانال اینترنتی خود منتشر کند. این مجموعه گفت وگوها بــه صورت مصاحبه های طوانی و تصویری با مســئوان، مشــاهیر و فعاان سیاســی و فرهنگی ایران تهیه شــده اســت. اولین بخش ایــن مجموعه، مختــص مصاحبه بــا فائزه هاشمی رفســنجانی (نماینده اسبق مجلس شورای اســامی در دوره پنجــم، عضــو حــزب کارگزاران سازندگی و رئیس ســابق فدراسیون اسامی ورزش زنــان) اســت که یکشــنبه همیــن هفته بــه تاریخ ۱۳۹۵/۰۸/۰۲ در تاریخ آناین منتشــر خواهد شــد و امید است در هفته های آتی نیز گفت وگوهایی مشابه با چهره هایی دیگر منتشــر شــود. در«خشــت خام» گفت وگوهــا بــه کارگردانی و پرسشــگری حســین دهباشی، تاریخ پژوه و مستندســاز، مدیر پروژه تاریخ شــفاهی ایران در عصر پهلوی دوم، پژوهشگر ارشد تاریخ شفاهی رجال جمهوری اسامی و مدیرمسئول پایگاه پژوهشی و رســانه ای تاریخ آناین انجام شده و نام ایــن مجموعه برگرفته از کانال شــخصی این کارگردان در تلگرام است.ســرعت و اهمیت بســیار تحوات ایران و جهان، آنها را تشویق کرد تا به سهم خود، در حوزه اطاع رسانی و بیشتر از منظر تاریخی اثری داشته باشند، به همین منظور این پایگاه خبری فعالیت خــود را از ابتــدای ســال ۱۳۹۵ با ترجمه گزارش هــای خبری خارجی جدید و زیرنویس شــده آغاز کرد و تاکنــون ۲۷۰ قطعه ویدئوی خبری کوتاه

را در کارنامه خود ثبت کرده است.

ســوم مهرماه ســال ۵۸ اســت. آیت اهللا منتظری بر کرســی ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی تکیه زده و اصل ۴۳ قانون اساســی را قرائت می کند: «شکنجه به هر نحو برای گرفتن اقرار و یا کسب اطاع ممنوع است. اجبار شخص به شــهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست و همچنین شــهادت، اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود».صحبت آیت اهللا منتظری که تمام می شود، برخی از حضار پیشنهادهاي خود را مطرح می کنند. از آن جمله آیت اهللا مشکینی اســت. او چنین می گوید: «شکنجه به هر نحو برای گرفتن اقرار و یا کسب اطاع ممنوع است. ما معتقدیم که شکنجه یک امر غیرانسانی و غیراسامی است... مثل وقتی که چند نفر از شخصیت های برجسته را ربودند و بردند و دو، ســه نفر هستند که می دانیم آنها اطاع دارند. اگر چندتا سیلی به آنها بزنیم، ممکن است که کشــف کنیم. آیا در چنین مواردی، شــکنجه ممنوع است؟»منتظری در جواب می گوید: «کشف جرم خودش در دنیــا راهکار دارد که بدون شــکنجه صورت بگیرد». باز مشکینی در پاســخ می گوید: «اگر چندتا سیلی بزنیم اقرار می کند، فان جاســت یــا فرض کنید قاتل اســتاد مطهری...». بــاز منتظری در پاســخ می گوید: «ضررش بیش از نفعش اســت». مشکینی مطلبی را می گوید که صدای آن واضح نیســت. آیت اهللا ســیدمحمد بهشتی که در جایگاه نایب رئیس نشســته است، اینجا در پاسخ به اصرار مشــکینی، از تکیه گاه صندلی فاصله گرفته و اندکی به میکروفون نزدیک می شود؛ با همان صدای بم، شمرده و اســتوار چنین می گوید: «آقای مشکینی، توجه بفرمایید آقا، موضوع راه چیزی باز شدن است. به محض اینکه این راه باز شــد که خواســتند کسی را که متهم به بزرگ ترین جرم ها باشــد، یک سیلی به او بزنند، مطمئن باشــید به داغ کردن همه افراد منتهی می شــود. این راه را باید بســت؛ یعنی اگر ۱۰ نفر از اعضای سرشناس هم ربوده شــوند و این راه باز نشود، جامعه سالم تر است». بعد هم ســرش را به نشــانه تأیید تــکان می دهد و به

تکیه گاه صندلی تکیه می زند.متولد آبان

این دیدگاه ســیدمحمد بهشتی در ســال ۵۸ درباره شکنجه اســت؛ دیدگاهی که جلوتر از زمان خود است. حتی در همان سالی که فرقان باب ترور را باز کرده است، در مقابل هر استدالي براي توجیه شکنجه می ایستد؛ در سالی که هنوز انقاب ایران یک ساله نشده است. مردی که همه او را به تاریخ شــهادتش می شناســند، برایش ســالگرد می گیرنــد و بر ســوگ او و ۷۲ نفر عضو حزب جمهوری اسامی بزرگداشت می گیرند. کمتر شاید بدانند که او متولد پاییز بوده اســت، به تاریــخ دوم آبان ۱۳۰۷ در لنبان اصفهان؛ منطقه ای قدیمی که از مرکز اصفهان فاصله دارد؛ سیاســت مداری که در سال های گذشته له و علیه او حرف های زیادی زده شــده است. اگر همه آن تمجیدها و علیه گفتن ها را به کناری بگذاریم، دست کم می توانیــم این نکته را مورد بررســی قــرار دهیم که در ســالی که گروه های سیاسی درگیر این مسئله هستند که هم قطاران خود را لو بدهند یا ندهند، بهشتی به فردایی می اندیشــد که با توصیه به قانون، حقوق مردم پایمال

نشود.شکل اول، شکل دوم

عباس کیارستمی، در همان سال ۵۸ در فیلم «قضیه شکل اول، شکل دوم» مشغول به چالش کشیدن همین موضوع اســت؛ لودادن یا ندادن یک کودک دبســتانی. داســتان فیلم در کاس درســی رخ می دهد که چند یا یکی از دانش آموزان هنگامی که معلم پای تخته ســیاه است، ســروصدا می کند. معلم بعد از چندبار، به عقب کاس نگاه کرده و از دو ردیف انتهایی کاس می خواهد یا دانش آموز خاطی را معرفی کنند یا همگی یک هفته به کاس نیایند. بچه هــا از کاس بیرون می روند و حاا دوربین کیارســتمی مقابل چهره های سرشناس آن روز قرار می گیــرد و از آنها می خواهد به این ســؤال جواب بدهند که بچه ها باید چه کار می کردند؟ آیا باید آن فرد را لو می دادند و به کاس برمی گشتند یا اینکه با هم و یکدل این تنبیه را تحمل می کردند و او را لو نمی دادند؟ در این فیلم با آیت اهللا صادق خلخالی، دکتر ابراهیم یزدی، دکتر کمال خــرازی، عزت اهللا انتظامی، صادق قطب زاده، نادر ابراهیمی، ژاله سرشار، آیت اهللا گلزاده غفوری و نورالدین کیانوری مصاحبه می شــود. بعــد از آن، فیلم دو حالت را پیش مــی آورد؛ حالت اول اینکه یکی از دانش آموزان این حرکت گروهی را می شــکند و با گفتن نام آن فرد به کاس برمی گردد و حالت دوم اینکه همه دانش آموزان در یک حرکت هماهنگ تا آخر هفته به کاس نمی روند. در هر دو حالت از این شــخصیت ها خواسته می شود تا

این حرکت را به نقد بکشند.در حالــت اول کــه دانش آموز هم کاســی خود را لــو داده و ســر کاس بازمی گردد، صــادق قطب زاده، سرپرست وقت رادیو و تلویزیون، می گوید: «چون موضوع همبســتگی موضوعی غیرمشروع اســت، همبستگی، ارزش واقعی و واای خود را پیدا نمی کند؛ یعنی درست ضدارزش می شود. همان طور که مقاومت در برابر ظلم، چون مقاومت اســت، ارزشــمند اســت، درمقابل عدل ضدارزش می شود. بنابراین اقدام دانش آموز در لودادن درســت اســت. چون از حق اجتماع کــه پول تحصیل

داده اند، دفاع کرده است».نورالدیــن کیانوری، دبیــرکل حزب تــوده، می گوید: «کاری کــه این دانش آموز انجام داده، دوجهته اســت؛ یعنی هم خواسته برای اینکه یک هفته به مدرسه نرود و دوســتانش هم نروند، راه حل پیدا کند و از طرف دیگر آن همبستگی دوستانه اگرچه محتوایش نادرست بوده، ضربه خورده است. آن جوان باید قبل از هر حرکتی، این را در داخل خودشان به بحث می گذاشت و روش نرمی

برای حل مسئله پیدا می کرد».بعد هم تصویر حجت ااسام خلخالی، حاکم شرع دادگاه های انقاب، نقش می بنــدد. خلخالی می گوید: «واداشــتن بچه به اعتراف، یک نوع تفتیش عقیده است و تفتیش عقاید برمی گردد به همان مســئله تجســس

که خارجی ها انگیزاســیون می گویند. من حدس می زنم انســانیت یک بچه ای را شــما با این عمل مورد ملعبه قرار می دهید که آن بشــود آلت بدون اراده شما. به نظر من در بچــه اثر بدی می گذارد و بچه را کم کم نســبت به شــخصیت خود بی وفا می کند. بچه ای که در یک جا علیه رفیق خــود اعتراف می کند، ممکن اســت در یک جای دیگری در مراحل حساسی تصمیم به خیانت هم بگیرد و این رویه غلطی است. با آموزش عالی اسام جور نیست که کسی را وادار کنیم علیه کسی شهادت بگوید».فیلم کیارستمي، نمایي روشن از جو حاکم بر فضاي سیاســي در ســال ۵۸ اســت. فضایي که در آن بر ســر بدیهي ترین موضوعــات اتفاق نظر وجود ندارد. در چنین فضایي اســت که بهشــتي تمام قد بر ســر منع هرگونه

شکنجه مي ایستد و براي تصویب آن سینه سپر مي کند.مرد تشکیات

دربــاره بهشــتی هــم جمــات معروفی هســت و هــم جمــات معروفــی را بــه او نســبت داده انــد. هاشمی رفسنجانی، بهشــتی را نیروساز معرفی می کند. او در مصاحبــه ای کــه با فرزندان بهشــتي - علیرضا و محبوبه - انجام داده، درباره بهشــتی می گوید: «ایشان در متن مبارزه بود. ایشــان را از قم به تهران تبعید کردند که در حوزه تأثیر نگذارد. دوســتان ایشــان می گفتند در اینجا اجازه نمی دهند از شــخصیت ایشان استفاده شود و بهانه ای درســت کردند که ایشــان را به خارج از ایران بفرســتند. رژیم حاضر نمی شــد ایشــان به آلمان بروند چون آنجــا یک پاتوقی بود. بعد آیت اهللا خوانســاری را واسطه کردند و ایشان مسئله را حل کرد و آقای بهشتی رفتند. من می خواســتم بگویم روش شــهید بهشتی از نوعی بود که می گفت باید مبــارزه کنیم ولی اولویت را به نیروســازی بدهیم و تهاجم دیگر اصالتی ندارد ولی ما داغ تــر بودیم. اما مشــترکاتمان آن قدر زیــاد بود که این گونه تفکرات تأثیری در همکاری مان نداشت، تا اینکه ایشــان به آلمان رفتند، آنجا هم کارهای مهم و اساسی با دانشــجویان داشتند». بهشتی به عنوان امام جماعت مسجد جامع ایرانیان هامبورگ اعزام می شود، اما نام آن مسجد را به مرکز اســامی هامبورگ تغییر داد. بهشتی در طول اقامتش در آلمان، اتحادیه انجمن های اسامی دانشجویان گروه فارســی زبان را تشکیل داد. اتحادیه ای که دربــاره آن چنین می گوید: «من نــه عضو بودم و نه به دســت من می گشــت، من بنیان گذار ایــن انجمن ها بــودم و همکاری می کردم و مشــاور بودم بــرای آنها. کمک می کردم در کارهایشــان، سخنرانی، مشورت های تشــکیاتی، ســازماندهی و مختصر کمک های مالی که از مســجد برای آنها می بردم و ســمینارهای اسامی را

برایشان تشکیل می دادیم».بهشتی آدمي تشــکیاتی است. با همین نگاه سي ام بهمن ۵۷ در اولین قدم بعد از پیروزی انقاب بافاصله اطاعیــه ثبت حــزب جمهوری اســامی را در روزنامه اطاعــات ثبــت می کند. وقتــي در هفتم تیر ســال ۶۰ ترور شــد، بر صندلی دبیرکلی حزب جمهوری اسامی تکیه داشــت. حزبی که امضای سیدمحمد بهشتی، در کنــار محمدجواد باهنــر، آیت اهللا ســیدعلی خامنه ای، ســیدعبدالکریم موســوی و اکبر هاشمی رفسنجانی را

به عنوان هیأت مؤسس در پاي خود دارد.بهشتی خود درباره حزب این عبارت را به کار می برد: «حزب معبد من است و نه معبود من!» علیرضا بهشتی دربــاره این جمله در گفت وگویی با ســایت تاریخ ایرانی چنین می گوید: «اوا باید دقت کنیم آقای بهشتی گفتند حــزب معبد من اســت و نه معبود مــن! چون حزب را ابزاری برای ساخته شدن و ساختن می دانست. این مهم است که ایشان حزب را ابزار می بیند نه هدف، اما ابزاری که باید با هدف خودش ســازگاری داشته باشد. طبیعتا رســیدن به قدرت جزء برنامه های هر حزبی محســوب می شود وگرنه معنی ندارد حزبی بخواهد فعالیت های سیاســی صــرف انجام دهــد. اما شــما می بینید حزب جمهوری اسامی در زمان تأسیس و بعد از آن از افرادی حمایت کرده اســت که آنها اساســا از اعضای حزب نیز نبوده اند. مثا در ماجرای انتخاب شهید رجایی به عنوان نخســت وزیر، حزب از ایشان حمایت کرد، با اینکه شهید رجایی عضو حزب جمهوری اســامی نبــود. این نکته

درخور توجهی است».بهشتی پیش از انقاب

بهشتی پیش از انقاب هم البته سعی کرده فعالیت خــود را در قالب تشــکیات پی بگیرد. محبوبه ســادات بهشتی دراین باره در همان مصاحبه با هاشمی می گوید که هم گرایش به جبهه ملی داشته است و هم نهضت آزادی: «ما مشــخصا می دانیم شهید بهشتی بعد ها هم در همکاری خودشــان با نهضت آزادی، که انشــعابی از ملیون است، حداقل تا قبل از انقاب هیچ مشکل خاصی

نداشــته؛ به طوری که جمله معروفی هست از مرحوم بازرگان که می گوید بهشتی به بهشتی قبل از توفان نوح و بعد از توفان نوح تقسیم می شود. در دوره های زندگی شان همــکاری تنگاتنگــی می بینیم، حــاا از خاطرات خیلی کم رنگ من از رفت وآمد ها و آنچه در ذهنم مانده، این طور به نظر می آید که روابط، دوستانه و براساس هم فکری ها بوده نه صرفا بر اساس دوستی های سطحی و ظاهری». بهشتی همچنین اگرچه عضو جمعیت مؤتلفه نبود، اما با آنها در ارتباط بود. علیرضا بهشتی در همین باره می گوید: «مؤتلفه با دستگیری های ســال ۴۳ به بعد تقریبا از هم پاشــیده شــده بود. پس از آزادی نیروهایشــان هم دیگر نتوانستند به صورت تشکل دور هم جمع شوند. حاا اگر جلساتی بین خودشان داشتند ما نمی دانیم، ولی هر هفته یا هر ماه یک جلســه درباره مســائل ایدئولوژیک با آقای بهشتی داشــتند». او از مؤسسان جامعه روحانیت مبارز

تهران هم به شمار می رود.در سیمای مناظره

بهشــتی را بعد از انقاب از تلویزیون هم دیده اند؛ آن هنگام که در مناظره با ســران حــزب توده و چریک های فدایی خلق به بحث مي نشســت. هاشمی رفســنجانی درباره انتخاب بهشتی برای مناظره با کیانوری در خاطرات خــود می گوید: «بعدازظهر، در جلســه شــورای مرکزی حزب جمهوری اسامی ، شــرکت کردم . بحث انتخابات میان دوره ای بود. روی چند نفر از کاندیداها موافقت شد، ولی تمام نشــد. با ائتاف با گروه های اسامی خط امام

دیگر هم موافقت شــد. بحث مناظــره تلویزیونی پیش آمد و موافقت شــد که آقای بهشــتی در بحث «آزادی ، هرج ومرج ، زورمداری» شــرکت کنند؛ نگرانی عده ای این بــود که آوردن نماینده حزب تــوده و اکثریت فدائیان در تلویزیون در کنار آقای بهشتی ، بزرگ کردن آنها و زمینه ای برای اتهام نفوذ کمونیسم اســت و قرار شد با اظهارات مناســب در همان مناظره جلوی این ضرر گرفته شود». در آن مناظــره، حبیب اهللا پیمان، از جنبش مســلمانان مبارز؛ ســیدمحمد حسیني بهشــتي، از حزب جمهوري اســامي، نورالدین کیانوري، از حزب توده؛ مهدي فتاپور، از چریك هاي فدایي خلق شرکت داشتند. جالب آن است که همه شرکت کنندگان در آن مناظره، از اینکه صداوسیما به همه نمایندگان گروه های سیاســی تریبون داده است، ابراز خوشــحالی کردند. در ایــن مناظره که بحث ها پیرو موضــوع آزادی در مکاتب ماتریالیســتی و الهی و البته اســام پی گرفته می شــد، گاهی نظرات کیانوری مطابق مطالبی بود که بهشــتی طرح کرده بــود. آنجا که دیگر شرکت کنندگان جبر اجتماعی را حاکم بر انسان دانستند و بهشــتی تأکید کرده بود که انسان در اسام از قیود آزاد است. بهشتی می گوید: «... قرآن تأکید دارد بر اینکه هیچ انساني، هیچ انساني! این بیان قرآن نیست در هیچ شرایط اجتماعــي، تحت تأثیر جبر اقتصادي، جبر اجتماعي، جبر تاریخي، به کفر و فســاد و محرومیت و اینها، به تبهکاري کشانده نمي شود پس، بیان اسام این است که اي انسان، تو از نظر اجتماعــي، از حاکمیت هرگونه جبر اجتماعي آزادي امــا آیا واقعا همــه محیط ها براي شــکوفایي و باروري انسان یکســان است؟ نه! محیط هایي هستند که باروري و رشــد نیکخواهي، خیرخواهــي و خداخواهي انسان را آسان تر مي کنند. میدان ها و محیط هایي هستند که بعد شیطان پرستي، هواپرستي، خودپرستي، تبه گرایي و تباهي گرایي انســان را آســان تر مي کنند؛ اینجاست که اســام انگشــت مي گذارد بر اینکه ضرورت دارد محیط اجتماعي اصاح بشود؛ اســام نسبت به صاح و فساد محیط اجتماعي بي تفاوت نیست؛ اینجاست که اسام از لیبرالیسم جدا مي شود و اما در ادامه بحث به توضیح این نکته خواهیم پرداخت». کیانوری هم در جواب می گوید: «چیز دیگري که در بحث گفته شد و ما با آن اختاف نظر نداریم، و من خیال مي کنم که در توضیح باید به آن توجه کرد، این است که آقاي دکتر بهشتي گفتند اسام به انسان مي گوید تو از همه قیود و جبر اجتماعي آزادي؛ در اینجا من خیال مي کنم که ما باید بگوییم در واقعیت، انسان از اینها آزاد نیســت، بلکه مي تواند آزاد باشد، حق آزادي از این قیود را دارد... اما واقعیت اجتماعي نشــان مي دهد که در دوران تاریخ ۱٤۰۰ سال که از پیدایش اسام گذشته اســت، این حق آزادبودن تا به حال در عمل واقعا خیلي

کم در جامعه ظاهر شده. ادامه در صفحه ۱۹

نگاهي به زندگي آیت اهللا بهشتي در سالگرد تولدش

متولد ماه آبانمرجان توحیدى

Page 8: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

8

رویداد خبر

جهانسال چهاردهم شماره 2710 یکشنبه 2 آبان 1395

ترامپ در نظرسنجی ها به کلینتون نزدیک شد

با وجــود آنکه چندین زن ترامــپ را به آزار و �اذیت جنســی متهم می کنند و این نامزد سیستم انتخاباتی را به تقلب متهم کرده، نظرسنجی جدید رویترز و ایپسوس نشان می دهد او توانسته در میان رأی دهندگان آمریکایی اندکی به وضعیتش بهبود بخشیده و پیشــتازی کلینتون را نســبت به هفته قبلش به نصف کاهش دهد. به گزارش ایسنا، این نظرسنجی همچنین نشــان می دهد ۶۳ درصد از آمریکایی ها ازجمله یک ســوم جمهوری خواهان معتقدنــد دونالــد ترامــپ میلیاردر در گذشــته مرتکب آزار و اذیت جنســی شده است؛ اتهاماتی ریاســت جمهوری جمهوری خواه نامــزد این که تکذیب می کند. با نزدیک شــدن به انتخابات هشتم نوامبر، نظرسنجی ای که بین ۱۴ تا ۲۰ اکتبر انجام شد، نشان می دهد کلینتون ۴۴ به ۴۰ درصد از ترامپ جلو است. این نتیجه را می توان با نظرسنجی پیشین هفتم تا ســیزدهم اکتبر مقایســه کرد که در آن کلینتون ۴۴

درصد و ترامپ ۳۷ درصد رأی داشت. نظرســنجی در کلینتــون همچنیــن پیشــتازی جداگانه ای که شــامل نامزدهای احــزاب دیگر بود، کاهــش داشــت. طبــق آن، ۴۳ درصــد از کلینتون، ۳۹ درصد از ترامپ، شــش درصد از گری جانســون، نامزد حزب «لیبرترین» و دو درصد از «جیل اســتین» از حزب ســبز حمایت کردند. حمایــت از کلینتون در نظرســنجی هایی بعد از هفته آخر آگوســت و زمانی که رقابت نامزدها حدودا ســنگین بود، افزایش نشان می دهد. اما تازه ترین نظرســنجی ها نشــان می دهد اختاف حمایت ها از ترامپ و کلینتون، به میزان قبل از انتشــار فیلم مبتذل ترامپ در هفتم اکتبر رســیده

است. او در آن فیلم در سخنانی رکیک درباره تاش برای برقراری ارتباط جنسی با یک زن متأهل و آزار و اذیت جنســی ســایر زنان حرف می زند. از آن زمان تاکنون چندین زن او را به آزار جنســی عامدانه از اوایل دهه ۸۰ میادی تا ســال ۲۰۰۷ متهم کردنــد. او همه این

اتهامات را «کاما و قطعا غلط» خوانده است. تازه ترین نظرســنجی شــامل یک ســری سؤاات جداگانه هم بود که نظر مــردم را درباره رفتار ترامپ بــا زنان جویا شــد. طبق آن، ۶۳ درصــد از افراد بالغ آمریکایی، ازجمله ۳۴ درصد از رأی دهندگان احتمالی جمهوری خواه با این گفته که «معتقدم دونالد ترامپ در گذشــته مرتکب آزار و اذیت جنســی شده است»،

موافق بودند. خبرگزاری رویترز با چند نفر از شــرکت کنندگان در نظرسنجی که گفتند احساس می کنند ترامپ «مرتکب آزار جنسی» شده است، تماس گرفت و آنها هنوز هم از نامزدی او حمایت می کنند. پاسخ آنها عمدتا یکسان بود: آنچه ترامپ در گذشــته در حق زنان انجام داده نسبت به کاری که او قرار است به عنوان رئیس جمهور

انجام دهد، اهمیت کمتری دارد. نظرســنجی رویترز/ ایپســوس به صــورت آناین در همــه ۵۰ ایالت آمریکا انجام شــد و رأی دهندگان احتمالی در آن شــرکت کردند. ســؤاات نظرسنجی درباره اقدامات جنسی ترامپ از هزارو ۹۱۵ آمریکایی بالغ از جمله ۵۴۶ رأی دهنده احتمالی جمهوری خواه پرسیده شــد. از ســوی دیگر، دونالد ترامپ به میشل اوباما، بانوی اول این کشور، حمله کرده و گفته است او می خواهد به نفع رقیب من «لشکرکشــی کند». او که در یک تجمع انتخاباتی در ایالت کارولینای شمالی صحبت می کرد، رهبران کنونــی آمریکا را «بچه های کوچــک و بی عرضه» خواند. ترامپ، میشــل اوباما را متهم کرد ســال ۲۰۰۷ گفته اســت هیاری کلینتون، صاحیــت اداره کاخ ســفید را نــدارد. پیــش از این کارزار انتخاباتــی اوباما جمله ای را کــه ترامپ ادعا می کند میشــل اوباما گفته، تکذیب کرده است. نامزد جمهوری خواهان گفته اســت: «حاا می بینم چقدر [میشــل اوباما] هیاری را دوســت دارد. اما این خود او نبود که گفت «شما اگر نمی توانید خانه خودتان را اداره کنید، نخواهید توانست کاخ سفید و مملکت را اداره کنید؟». او به جمله ای اشــاره می کند که میشل اوبامــا در ســال ۲۰۰۷ و در جریــان کارزار انتخاباتی

همسرش در رقابت با هیاری کلینتون گفته بود.

تشدید تنش سیاسی در روابط روسیه و بریتانیا

روســیه وزارت خارجــه بریتانیــا را متهم کرد �ویزای سیاسی برای ورود دیپلمات های این کشور بــه لندن را صــادر نمی کنــد. به گزارش ایســنا از اینترفاکس، الکساندر یاکوونکو، سفیر روسیه در بریتانیا، گفت: چندین ماه است که مقامات وزارت امور خارجه انگلیس صدور ویزا بــرای ورود همکاران جدید ما را به سفارت روســیه در لندن متوقف کرده اند و ازاین رو انجام امور دیپلماتیک و خدمات کنســولی روسیه در این کشور به کندی صورت می گیرد. او با انتقاد شدید از عملکرد مقامات بریتانیایی تهدید کرد، ادامه این روند موجب تصمیم ما برای کاهش شــمار دیپلمات های روســی در این کشــور خواهد شــد که تبعات آن به دســتگاه دیپلماســی انگلســتان هم خواهد رسید. با این حال وزارت امور خارجه بریتانیا با رد این اتهامات اعام کرده هیچ عمدی در روند بررسی اعطای ویزای سیاسی به دیپلمات های روسیه وجود ندارد. مواضع روســیه درباره بحران اوکراین و ســوریه و مخالفت با سیاســت های دولتمردان غربی و آمریــکا، از عوامل تنش های سیاســی اخیر میان روســیه با همسایگان

اروپایی خود است.

برقراري آتش بس در یمنفرستاده ویژه سازمان ملل با یمن در یک سخنرانی �

کوتــاه پایــداری آتش بــس در یمن را ســتود و همه طرف هــای درگیر در این کشــور را بــه رعایت کامل آتش بــس دعوت کرد. به گزارش ایســنا، بــه نقل از پایگاه خبری صدی البلد، اســماعیل ولد شیخ احمد، فرســتاده ویژه ســازمان ملل به یمن، ضمن تقدیر از پایداری آتش بس در این کشــور جنگ زده، طرف های درگیر در یمن را به خویشتنداری و ممانعت از تشدید تنش ها و تعامل کامل با آتش بس ۷۲ســاعته دعوت کرد. فرســتاده ویژه ســازمان ملل به یمــن تأکید کرد آتش بس در یمن گرچه «شــکننده»، اما به طور کلی

برقرار و پایدار است.

ترور فرمانده ارشد ارتش مصربرخی منابع اعام کردند گروهی ناشناس سرهنگ �

عــادل رجائی، فرمانده لشــکر نهم زرهــی ارتش در استان سینای شــمالی را در مقابل منزلش در منطقه «العبور» ترور کردند. به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری العربیه نت، این گروه ناشناس که در مقابل منزل سرهنگ رجائی منتظر بودند، به محض خروجش او را

هدف قرار داده و فورا از محل گریختند.

تعطیلی رسمی روز کودتا در ترکیهنخست وزیر ترکیه اعام کرد روز ۱۵ جوای که در �

آن تاش برای کودتا رخ داد، به عنوان تعطیلی رسمی در این کشور تعیین شده است. به گزارش ایسنا، به نقل از سایت اینترنتی النشره، بن علی ییلدیریم، نخست وزیر ترکیه، گفت: روز ۱۵ جوای به عنوان تعطیل رســمی در کشــور تصویب شد تا نام شهدایی که خود را برای

حفظ وطن و دموکراسی فدا کردند، جاودان بماند.

اعدام دسته جمعي اعضاي داعشیک منبع سیاسی عراقی فاش کرد ابوبکر بغدادی �

۵۹ نفــر از مهم ترین ســرکرده های داعش را به دلیل مذاکره برای عقب نشــینی از موصل در قبال «خروج امن» از مرزهای عراق اعدام کرد. به گزارش ایسنا، این منبع عالی رتبه به روزنامه فرامنطقه ای الشرق ااوسط گفــت: ابوبکر بغــدادی، رهبر داعــش، هم اکنون در موصل اســت تا روحیه نیروهای خــود را باا برده و فرماندهی عملیات را برعهده گیرد. برخی فرماندهان ارشد این گروه با طرح عقب نشینی از موصل به خارج از مرزهای عــراق موافقت کرده بودنــد، اما بغدادی این فرماندهان را اعدام کرد. این مســئله نشان دهنده عمیق بــودن میزان اختافات میان داعشی هاســت و رهبران سیاســی و نظامی عراقی بایــد از این فرصت

برای اداره هرچه بهتر جنگ استفاده کنند.

هشدار کری درباره حمایت حریری از عون

جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در حالی که میزبان �صباح الخالد الصبــاح، همتای کویتی خــود بود در پاسخ به ســؤالی درباره حمایت سعد حریری، رئیس جریان المستقبل لبنان، از نامزدی میشل عون، رئیس فراکسیون تغییر و اصاح این کشور، برای تصدی پست ریاســت جمهوری گفت: قطعا امیــدوارم تغییری در لبنان ایجاد شــود اما از نتیجه حمایت حریری از عون مطمئن نیســتم. کری که به ندرت درباره امور داخلی لبنان اظهارنظر می کنــد، در ادامه ابراز امیدواری کرد لبنانی ها از این بن بســت که بر لبنــان و منطقه تأثیر

گذاشته، عبور کنند.

برگزاري راهپیمایی های خیابانیدر ونزوئا

یکی از گروه های اپوزیسیون در ونزوئا با متهم کردن �دولت سوسیالیســت این کشــور به تاش برای کودتا بــا بلوکه کردن درخواســت برای لغو رونــد برگزاری رفرانــدوم قول داده تا در روزهای آتی راهپیمایی های خیابانی برگزار کنــد. به گزارش خبرگزاری فرانســه، انریکه کاپریلس، رهبر این ائتاف اپوزیســیون، گفت: کودتای دولت همان تصمیم شــورای ملی انتخابات برای لغو روند برگــزاری این رفراندوم و اقدامی علیه

همه مردم کشور است.

سفر طالبان به پاکستان براي مذاکرات صلح

ســه مقام ارشــد طالبان دور جدیدی از مذاکرات �را بــا مقامات پاکســتان در اســام آباد برای تشــریح گفت وگوهای اخیر این گــروه با مقامات کابل در قطر آغــاز کردند. خبرگزاری آسوشــیتدپرس گــزارش داد حضرت عمر زخیلوال، ســفیر افغانستان در پاکستان، اعام کرد وی از این دیدارها مطلع اســت، اما از ارائه

جزئیات بیشتر درباره این دیدارها خودداری کرد.

تأیید حکم ۲۰ سال حبس محمد مرسی

حکم نهایی ۲۰ سال حبس علیه محمد مرسی، �رئیس جمهــور اســبق مصر، در پرونــده حمله به تظاهرکننــدگان در اطراف کاخ ریاســت جمهوری ااتحادیه در دوره ریاست جمهوری اش صادر شد. این حکم در پــی تجدیدنظرخواهی وکای مدافع مرسی صادر شــد و دادگاه با رد تغییر مجازات در نظر گرفته شــده آن را تأیید و اعــام کرد این حکم

نهایی است.

اشتون کارتر، وزیر دفاع ایاات متحده، روز گذشته وارد عراق شد تا با گذشت شش روز از آغاز عملیات آزادسازی موصل، ضمن دیدار با فرماندهان خود، پیشرفت عملیات مشــترک ارتش عراق و ائتــاف را از نزدیک ارزیابی کند. این ســومین ســفر کارتر به عراق در سال جاری میادی اســت که در دو مورد پیشــین با اعام افزایش تدریجی نیروهــای اعزامی آمریکایی به میادیــن جنگ با داعش و همچنین گســترش برنامه ها و طرح های آموزشــی و مشــورتی در قبال نیروهای عراقی همراه بوده است. با همه این اوصاف و در شــرایطی که درحال حاضر بیش از چهار هزارو ۸۰۰ ســرباز آمریکایی و دست کم صد نفر از نیروهــای عملیات ویژه ایــاات متحده در خاک عراق حضور دارنــد، انتظار نمی رود کارتر این بار نیز حامل پیام کاخ سفید در لزوم گسترش نیروها و منابع نظامی باشد. البته این کاما منوط به دیدار پیش بینی شــده وزیر دفاع آمریــکا با رهبــران عراقی و فرماندهــان نظامی ائتاف اســت که می تواند بــا فراهم کردن نمــای دقیق تری از جبهــه موصل، کاخ ســفید را در تصمیم گیــری درباره افزایش نیروها و اعطای کمک های مالی و نظامی بیشتر به دولت عراق در راســتای تضمین شکستی پایدار برای تروریســت های داعش و همچنین ثبات و بازســازی این

شهر جنگ زده یاری رساند. البته اینها تنها هدف کارتر از ســفر به بغداد نیستند. او که بنا بود پس از ســفر یک روزه خــود به آنکارا، عازم امارات متحده شــود، در حالی به طور غیرمنتظره پای به خاک عراق گذاشــته که پیش تر در جریان دیدار با رهبران ترکیه، از توافق اصولی به دســت آمده درباره مشــارکت نیروهای ترک در عملیات موصل خبر داده و خاطرنشان کرده بود تنش های به وجودآمــده بین دو دولت عراق و ترکیه حل وفصل شــدنی اســت؛ تنش هایی که در نتیجه اعزام نزدیک به ۵۰۰ سرباز ترک به پایگاه نظامی بعشیقه در شــمال موصل در ماه دسامبر سال گذشته میادی به منظور آموزش جنگجویان ســنی و کرد آغاز شد و امروز با ادعای مقامــات عراقی مبنی بــر غیرقانونی بودن این اقدام و نقض حاکمیت ارضی از یک ســو و امتناع ترکیه از بیرون کشــیدن نیروهایش از ســوی دیگر، شدت یافته اســت. وزیر دفاع ایاات متحده روز جمعه در اظهاراتی که از سوی خبرگزاری سی ان ان ترک انعکاس یافته، اعام کرده بود بغداد و آنکارا به توافقی اصولی دست یافته اند که عاقبت به ارتــش ترکیه اجازه می دهــد در عملیات

بازپس گیری موصل، این آخرین پایگاه شهری باقی مانده از چنگال تروریســت های داعش ایفای نقش کند. کارتر که پیش تر با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، بن علی ییلدریم، نخســت وزیر آن کشور و فکری ایسیک، وزیــر دفاع دولت عدالت و توســعه، درباره مجموعه ای از چالش هــای امنیتی منطقه، از جمله تحوات اخیر در

عراق و ســوریه گفت وگو کرده بود، اظهار کرده جزئیات نقــش احتمالی آنــکارا در عملیات هنوز بــه طور کامل مشخص نشــده؛ چراکه این طرح در انتظار تأیید مقامات عراقی اســت. او ضمن تأکید بر لــزوم توافق بغداد برای اجرائی شدن طرح موردنظر، مدعی شده بود دو کشور به توافقی اصولی در این زمینه دست یافته اند و آنچه باقی

مانده، زمینه ها و الزامات عملی آن اســت که در دســت بررســی طرفین قرار گرفته است. وزیر دفاع آمریکا ضمن اشــاره به آنکه کشــورش همچنان یک متحد قدرتمند ترکیه باقی خواهد ماند، از پشــتیبانی واشنگتن نسبت به عزم آنکارا برای حفاظت از مرزهای مشترک خود با عراق و ســوریه ســخن گفته و اذعان کرده کاخ سفید خواهان مشارکت ترکیه در همه عملیات های ضدتروریستی جاری علیه داعش است. البته او منکر اختاف نظرهای موجود بین آمریکا و ترکیه نشده، اما اطمینان داده دو طرف قادر

خواهند بود با مذاکره بر همه اختافات فائق آیند. برای توافق زود است

بااین حال، به نظر می رسد واشنگتن باید بیش از آنکه در پــی رفع اختافات با آنکارا باشــد، در جلب موافقت بغداد بکوشــد. شــاهد این مدعــا نیز اظهارات ســعد الحدیثی، سخنگوی رسمی دولت عراق، است که توافق با ترکیه درباره عملیات موصــل را تکذیب و اعام کرده آنکارا هیچ نقشــی در این عملیات ندارد. او در گفت وگو با خبرگزاری اســپوتنیک، ضمن اشــاره به تأکید اشــتون کارتر مبنی بر لــزوم موافقت دولت عراق درباره جزئیات نقش احتمالی ترکیه در عملیات آزادسازی موصل، اعام کرده بغداد تا این لحظه با آنکارا به توافق نرسیده است. الحدیثی همچنین مدعی شده عراق سازوکاری مشخص برای پذیرش حمایت امنیتی و نظامی از سوی کشورهای مختلف جهان، از جمله کشورهای ائتاف تنظیم کرده و هر کشوری که مایل به حمایت از عراق در زمینه نظامی و جنگ علیه تروریسم باشد، باید درخواست رسمی خود را به دولت عراق ارائه دهد تا در روندی قانونی و در راستای حفظ حاکمیت ارضی آن کشور، مورد تصمیم گیری قرار گیــرد. او در حالی اذعان کرده هنوز بســیار زود اســت تا کشــورش به چنین توافقی با ترکیه دست یابد که حیدر العبادی، نخســت وزیر عراق، در ســخنانی در کنفرانس شــورای عالی بیداری اسامی در بغداد، تأکید کرده ترکیه برای منافع و گسترش نفوذ خود می جنگد؛ چراکه اگر جز این بود، آن هنگام که دولتش به طور مســتقیم از آنکارا درخواست کمک داشت، دست رد به سینه عراق نمی زد. این در حالی اســت کــه درمقابل ییلدریم، نخســت وزیر ترکیه، روز گذشــته ضمن انتقاد شــدید از رهبران عراق، اظهارات آنان را بسیار تحریک آمیز خوانده و هشدار داده آنــکارا به حضور نظامی خود در عــراق ادامه داده و در

برابر هیچ تهدیدی سر خم نمی کند.

وزیر دفاع آمریکا در سفری غیرمنتظره وارد عراق شد

بر خط بحران

با شــروع نبرد موصل، ترکیه همچنان تمایل شــدید خود را برای مشــارکت در این نبرد و نیز نبرد رقه آشکارا بیــان می کند. این تمایل بر یک سلســله عوامل تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و امنیتی متکی است؛ هرچند تاکنون خشــم بغداد و متحدان منطقه ای اش را به دنبال داشته است. حساسیت زیاد ترکیه بر سر موصل و رقه بیشتر به دلیل آینده عراق و ســوریه است، نه آن چیزی که اکنون

در جریان است.عوامل حضور ترکیه

برای درک نقش کنونی ترکیــه باید به ابعاد تاریخی حضــور ایــن کشــور در موصل اشــاره کرد زیــرا بعد از توافق نامــه آنکارا در ســال ۱۹۲۶ با عــراق و بریتانیا بود که حاکمیت اســتان موصل (که در آن موقع شــامل کل شمال عراق می شد) به دولت عراق واگذار شد. در همین توافق نامه اما بندهایی هست که ترکیه تصور می کند به او حق دخالــت نظامی را در موصــل می دهد از جمله حمایت از اقلیت ترکمان ها و حفظ وحدت اراضی عراق. آنکارا امروزه می گوید عراق تجزیه شــده است و آنچه در ایــن منطقه جریان دارد، تهدیدی بــرای امنیت ملی این کشور خواهد بود. شاید بتوان گفت همین مستندات یکی از اصلی ترین منابع فراخوان هــای متعدد ترکیه از زمان تأســیس نظام جمهوری در این کشور یعنی سال ۱۹۲۳ تاکنون بوده است زیرا مصطفی کمال پاشا به نمایندگانی که به این توافق نامه اعتراض داشــتند، قول داد آن را در زمان مناســب بازپس گیرد اما این مطلبی اســت که به اشــکال مختلف از زبان مقامات ترکیــه از تورگوت اوزال گرفته تا سلیمان دمیرل تا عبداهللا گل و اکنون رجب طیب اردوغان تکرار می شــود. در مقابل آنکارا، بغداد احساس می کند توافق نامه مذکور مسئله حاکمیت عراق بر موصل را برای همیشه حل کرده و مرزهای کنونی را به رسمیت شناخته اســت. طبعا صحبت های ترکیه برای حضور در اطراف موصل به نظر بغــداد متناقض با این توافق نامه و در واقــع تجــاوز به حاکمیــت عراق تلقی می شــود؛

کما اینکه حضــور نیروهای ترکیه از نظر بغداد مفهوم اشــغالگری آشــکاری دارد. بااین حال باید گفت موصل اهمیت زیادی در اســتراتژی ترکیه دارد. این کشــور دراین بــاره حتی موفق به امضای توافق نامه هایی با اقلیم کردســتان و نیروهای حشــد الوطنی (بســیج اهل سنت

عراق) شــده و به دنبال اینها بــود که پایگاه نظامی خود را در بعشیقه مستقر کرد. گرچه دخالت نظامی ترکیه در بازپس گیری موصل بعید به نظر می رسد اما ترکیه نگران مرحله بعد از آزادسازی موصل است و می خواهد کاری کند که سنی های عراق در آزادسازی این شهر و نیز تعیین آینده آن دست باا را داشــته باشند. خاف نبرد موصل، ویژگی هــای نقش ترکیه در رقه متفاوت تر اســت. این از شرط هایی معلوم می شود که ترکیه برای حضور در نبرد رقه گذاشته است؛ از جمله دورکردن واحد های خلق کرد از ایــن نبرد. زیرا در نگاه آنکارا، مشــارکت این گروه ها به آنها انگیزه ای قوی بــرای برپایی منطقه خاص کردی در کنار مرزهای ترکیه و شمال سوریه خواهد داد و به اعتقاد ترکیه در پشت این جریان همان دشمن دیرینه اش یعنی

«پ ک ک» حضور دارد. موانع و انتظارات

حضور آنکارا در نبرد موصل تا اینجا با رد قاطع بغداد مواجه شده اســت. اختاف دو کشور بر سر این موضوع به جنگ های تبلیغاتی و فراخواندن سفرای هر دو کشور نیز منجر شد. دولت عراق هشدار داد که هرگونه دخالت نظامی ترکیه منجر به یک جنگ منطقه ای خواهد شــد. بغداد به صورت مکرر از ترکیه خواسته است نیروهایش را از بعشــیقه خارج کند. حتی بغداد می گوید کســانی را مؤاخــذه می کنــد که بــه ترکیه اجــازه ورود به خاک این کشــور را داده انــد. بااین حــال مخالفت های دولت بغداد مهم ترین مانع بر ســر آنکارا نیست. ابهام موضع آمریکایی ها در این باره عامل اصلی تری است که موجب بروز این جدال های لفظی می شــود. هرچند ترکیه یکی

از دولت هــای اصلــی در ائتــاف بین المللی ضدداعش به رهبری آمریکا به شــمار می رود که در خاک ســوریه مشــغول عملیات بوده و حتی از پایگاه اینجرلیک این کشور هواپیماهای ائتاف بــرای حمله بــه مواضــع داعش در دو کشــور عراق و ســوریه بلند می شوند، گاه مقامات آمریکایی اظهاراتی کــرده و می گویند؛ نیروهای ترکیــه در عــراق در چارچوب نیروهای ائتاف نیســتند. همین امر پرســش های زیــادی را برمی انگیــزد. همین ســؤال ها درباره ســوریه یا نبرد رقه نیز وجــود دارد زیرا آمریکایی ها خواســتار تحکیم روابط خــود با واحد های کرد هســتند اما شــروطی که کردها برای مشــارکت در نبرد رقه تعیین کرده اند، ضربه ای بر سیاســت های ترکیه خواهــد بود. زیرا حــزب اتحادیه دموکراتیک کردســتان ســوریه به رهبری صالح مسلم چند شــرط تعیین کرده است ازجمله به رسمیت شناختن حکومت فدرالی کردها از ســوی آمریکا و حمایت از حضور یک هیأت کردی در مذاکرات آینده ژنو پیرامون سرنوشــت سوریه. این شروط کاما برعکس شــروطی اســت که ترکیه برای مشارکت در نبــرد رقه می خواهــد. حتی ترکیه می گویــد اگر امور به این نحو جلو برود، بــا آن برخورد خواهد کرد. نتیجه اینکه نبردهای موصل و رقه بدون حضور ترکیه می تواند موجب تقویت نیروی کردها در آینده و در نهایت موجب تقویت کردهای ترکیه شــود که آنکارا به شدت نگران آن اســت. به همین دلیل ترکیه احساس می کند حضورش در نبرد موصل تضمینــی خواهد بود برای اینکه مناطق کردنشــین همچنان جدا از هم باشند و در آینده تبدیل به

یک دولت مستقل نشود. سناریوهای متعدد

پرســش ها درباره مشــارکت ترکیــه در نبرد موصل همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد و این ابهام تا زمانی که نبرد هنوز وارد مراحل حســاس نشــده، باقی است. اما از آنجایی که نقشــه های نظامی تقریبا سری است و

واشنگتن بسیار عاقه مند اســت مشارکتی حداکثری در این نبرد به وجود آورد، به خصوص که قصد دارد هرچه مطمئن تر و ســریع تر نتایج این نبرد روشن شود، خیلی ها را به این نتیجه می رســاند که بــه احتمال زیاد نبردهای موصل و رقه توأمان خواهد بود. از چندی پیش نیروهای ائتاف پل های زیــادی را در اســتان های دیرالزور و رقه سوریه تخریب کرده و در کنار آن به نیروهای کرد سوری مهمات فراوانی داده و فرودگاه ها و پایگاه های نظامی را به این منظور تجهیز کرده اند. سؤال اساسی که در اینجا مطرح می شــود، اینکه اگر دولت آمریکا نتواند مشارکت ترکیه را در نبرد موصل به دلیل مخالفت بغداد کســب کند، چه خواهد شــد؟ اگر این دولت نتواند بین کردهای ســوریه و ترکیه تفاهمی درباره نبرد رقه به وجود آورد، چه؟ این دو ســؤال مهم به خوبی وضعیت خاص ترکیه در دو موضوع موصل و رقه را نشــان می دهد. روشــن است که مشــارکت نکردن ترکیه در این دو نبرد می تواند ســناریوهای دیگری را پیش بکشــد. از جمله توقف یا انصــراف ترکیه از مشــارکت در جنگ علیــه داعش در سوریه و عراق. ترکیه دراین باره برگ مهمی به نام پایگاه اینجرلیک دارد که می تواند آن را به روی نیروهای ائتاف بین المللــی ببندد. از آن گذشــته ترکیه شــاید عملیات سپر فرات را توســعه دهد، به خصوص که گاه می گوید واحدهای حامی کردها هنوز در غرب فرات حضور دارند و به این ترتیب می خواهد خود را به منبج برساند که راه اصلی به سمت رقه به شــمار می رود. به هرحال ترکیه احساس می کند نبرد موصل بدون این کشور نباید باشد، همچنان که بدون آنکارا این نبرد نمی تواند ســرانجامی نهایی پیدا کند. ترکیه از همه کشــورهای دیگر به لحاظ جغرافیایی به موصل نزدیک تر است و گزینه های زیادی برای هر گونــه احتمالی در این باره دارد. از ســوی دیگر ترکیه با وجــود اختافاتی که دارد، عضــو ناتو و متحد واشنگتن بوده و مجموع این مسائل می تواند گزینه های

جدیدی را روی میز بگذارد.

ترکیه از «موصل» و «رقه» چه مى خواهد؟

AFP

کع

حملــه روز جمعــه افــراد مســلح داعــش به ســاختمان های امنیتــی و مراکز پلیــس کرکوک، با کشته شدن همه افراد مســلح داعش و آزادی همه گروگان هــا بــه پایان رســید. این خبر را روز گذشــته شــورای اســتانداری کرکوک اعام کرد و به گفته این شورا، پیشمرگه ها با پیشروی هایی در این استان همه گروگان ها را آزاد کردند، وزیر عراق نیز به منظور تحت تعقیب قــراردادن باقی مانده هــای داعش نیروهای بیشتری به این استان اعزام کرده است. ریبوار طالبانی، رئیس شــورای استان کرکوک، گفت: نیروهای امنیتی توانســتند گروگان ها را آزاد کنند و درگیری ها متوقف شده اســت و نیروهای امنیتی در حال جست وجوی

محله های مختلف برای یافتن تروریســت ها هستند. طالبانــی آمار نهایی کشــته های ایــن عملیات را ۴۶ نفــر اعام کرد که بعضی از آنها نیروهای امنیتی کرد (آســایش) و کارمندان نیروگاه برق الدبس بودند، در حالی که ۱۳۳ نفر نیز در این عملیات زخمی شــدند. این مســئول محلی گفت: ۲۸ نیــروی داعش نیز که برخی انتحاری بودند، در این عملیات کشــته شدند. تلویزیون عراق نیز اعام کرد نیروهای امنیتی به طور کامل بر کرکوک مسلط شده و تدابیر منع آمدوشد به طور جزئی برداشته شده است. این در حالی است که مسئوان اســتان کرکوک حالت فوق العاده تا اطاع ثانوی و منع رفت وآمد در این استان اعام کرده بودند.

پایان عملیات کرکوک

روز گذشته، حلب برای ســومین روز آرام بود؛ دیگر نه خبری از بمباران بود و نه آوارها بر سر ساکنان حلب ســنگینی می کرد. صــدای تیراندازی هــای پراکنده به ســاکنان حلب یادآوری می کرد که جنگ هنوز به پایان نرســیده اســت؛ اما آنها که صبح را با صدای گلوله و بمباران و وحشت مرگ، شب می کردند و شب را صبح، به همین آتش بس نیم بند هم رضایت داشتند. به گفته دیده بان حقوق بشر سوریه، در پی آتش بس اعام شده از ســوی ســوریه، روز گذشته شــرق حلب از حمات هوایــی در امان بود؛ اما شورشــیان گفته اند نمی توانند آتش بس را بپذیرند؛ چراکه به گفته آنها، این آتش بس هیچ کمکی به آنهایی که می خواهند در شــهر بمانند، نمی کند و به ادعای مخالفان، تنها بخشــی از سیاست دولت ســوریه برای پاکسازی شــرق حلب از مخالفان سیاسی است. بااین حال، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، ضمن اعام احتمال تمدید آتش بس در حلب، تأکید کرد تصمیم مســکو برای اجــرای یک آتش بس انســانی موقت در شــهر حلب ســوریه، یک تصمیم مســتقل بوده اســت. به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک،

روسیه اعام کرد ممکن است آتش بس انســانی در ســوریه را کــه پیش از ایــن برای یک روز گذشــته از ساعت هشت صبح تا چهار عصر اعام شده بود، بــا در نظر گرفتن تحوات موجــود تمدیــد کنــد. ارتش سوریه و روســیه از ساکنان و

شورشیان منطقه محاصره شده حلب، خواسته اند که از طریق داان های تعیین شــده، این شهر را ترک کنند؛ اما به نظر می رسد تعداد کمی از شورشیان و غیر نظامیان، منطقه جنگی را ترک کرده اند. رسانه های دولتی سوریه می گویند شورشــیان مانع خروج غیر نظامیان از شــرق حلب شــده اند و هم زمان تصاویــری از آمبوانس ها و اتوبوس هــای ســبزی را پخش کرده اند که بر اســاس گزارش هــا، منتظر انتقال غیر نظامیان و مبارزان شــرق

حلب به مناطق امن هســتند. درگیری هــای در این میــان، شورشــیان میان پراکنــده ای زمــان در ســوریه دولــت و آتش بس، گزارش شــده است و هــر دو بخــش غربی تحت کنترل دولت و شــرقی تحت کنتــرل مخالفان، هــدف قرار گرفته انــد. آتش بس شــکننده در حالی هنوز در حلب ادامــه دارد که در تحقیقی بین المللی که گزارشــی از آن به صورت محرمانه به شــورای امنیت سازمان ملل ارائه شــده، دولت سوریه به ســومین حمله شیمیایی متهم شده است. این گزارش که از سوی سازمان ملل و سازمان منع استفاده از ساح های شیمیایی تهیه شده است، روز جمعه به شــورای امنیت سازمان ملل ارائه شد. به ادعاي کارشناسان سازمان ملل که در تهیه این

گزارش مشارکت داشته اند، ارتش سوریه مسئول حمله گاز ســمی به روستای قمیناس اســتان ادلب در تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۱۵ اســت. بااین حال این کمیته نتوانســته تعیین کند چه گروهی مسئول دو حمله شیمیایی دیگر بوده اســت؛ یکی از حمات در مــارس ۲۰۱۵ به یکی از شــهرهای اســتان ادلب صورت گرفته بود و حمله دیگر در آوریل ۲۰۱۴ به یکی از شــهرهای اســتان حما. کارشناسان سازمان ملل در تحقیقات خود به این نتیجه رســیده بودند که گروه تروریســتی «داعش» نیز در روز ۲۱ آگوســت ۲۰۱۵، با گاز خردل به روســتایی در شمال حلب حمله کرده است. «همیش دو برتون گوردون»، برجسته ترین کارشناس ســاح های شیمیایی بریتانیا و مشاور سازمان های غیردولتی در سوریه و عراق، اگرچه از نتایــج گزارش اخیر اســتقبال کرده امــا می گوید این گزارش باید بسیار زودتر منتشر می شد. او در گفت وگویی بــا الجزیره، گفت: «این موضوع که تهیه این گزارش ۱۸ ماه طول کشیده اســت، مسئله مهمی است و سازمان ملل باید درباره این موضوع دقت کند؛ چراکه صرف این

مقدار زمان درحال حاضر واقع بینانه نیست».

آتش بس یک سویه روسیه در حلب تمدید شد

سومین روز آرامش

Page 9: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

نگاه

کودتا در رأی یونسکو تصمیم ســازمان یونسکو مبنی بر اینکه مســجدااقصی هیچ ارتباطی به یهودیان ندارد، با استقبال بسیاری از کشورهای اسامی و خشم مقامات اسرائیلی مواجه شد. این خشم که از ســوی آمریکا نیز پشتیبانی می شد بر به همین دلیل آن خشــنودی چربید. ایرنا بوکووا، رئیس کنونی یونســکو، ناگهــان با انتقــاد از تصمیــم قبلی یونســکو و بــا بی اعتنایــی بــه نظر «مســجدااقصی گفــت: اکثریــت، درعین حــال دارای معبد هیکل بوده و دیوار ندبه نیــز در آن قرار دارد که مکان مقدسی برای یهودیان است». مایکل وربــز، رئیس هیــأت اجرائی یونســکو، نیز در اظهاراتی خواســتار

یک رأی گیری جدید در این باره شد. بنیامیــن نتانیاهــو، نخســت وزیر اسرائیل، با حمله به سازمان یونسکو ســوی از تصویب شــده قطع نامــه اعضای این ســازمان را «غیرقانونی» ابی های صهیونیستی کرد. توصیف در داخــل رژیــم اســرائیل و دولت آمریکا نیز دســت به کار شده و چنان حملــه ای را تدارک دیدنــد که ایرنا بوکووا تسلیم شــد و ناگزیر بیانیه ای را صــادر کــرد که خاف خواســت دولت هایــی بود که در یک موقعیت تاریخی و اســتثنایی بر حفظ میراث کرده تأکید فلســطینی ها فرهنگــی بودند. یونسکو پیش تر با صدور بیانیه خود به صورت غیرمستقیم اسرائیل نیــروی «اشــغالگر» معرفی را یک کرده بــود که باید به یهودی ســازی نمادها و اســامی عربی و اســامی

بیت المقدس پایان دهد. پیش از کودتــای اخیر، گروه های و عربــی و کشــورهای فلســطینی اســامی موضع گیــری یونســکو را شجاعانه، بی ســابقه و جسارت آمیز توصیــف کردنــد و گفتند ایــن برای نخســتین بار اســت کــه یــک نهاد خواســت از دور بــه بین المللــی یهودیان درباره مسجدااقصی اعام نظر می کنــد. امــا بافاصله معلوم شــد آنچه در واقعیــت جریان دارد با آنچه روی کاغذ نوشــته می شود، تفاوت دارد. حال قطع نامه یونســکو به دلیل فشــارهای اسرائیل و آمریکا اجراشدنی نیست. این مسئله یک بار دیگر ثابت کرد یونسکو نیز مانند سایر نهادهــای بین المللی بی طرف نبوده و در برابر اشــغالگران سرزمین های فلســطینی هیچ کاری از دست شان برنمی آید. این احساســی اســت که از ســال ها پیش فلسطینی ها با خود داشــته و دارند. کســانی که مدعی «حل سیاســی» مســئله فلســطین هســتند، می دانند این کار از اســاس بیهــوده اســت. آنها پیوســته تأکید دارنــد چنیــن راه حلی بایــد مطابق و بین المللــی» «مشــروعیت بــا قطع نامه هــا مرتبط با آن باشــد. اما تجربه نشــان داده اســت ســازمان ملل در هیچ راه حلی جدی نیســت. این ســازمان هرگز حق فلسطینی ها را بــه آنها برنخواهــد گرداند. تاش اخیر بــرای برگرداندن نظر یونســکو این درس را به آنها می دهد. بیهوده و درکل کــه فلســطینی ها نیســت اعراب و مسلمانان هیچ اطمینانی به ســازمان های بین المللی ندارند زیرا ابی هایــی در این ســازمان ها فعال نمی گذارند مسیر درستی که هستند را طی کنند. تا زمانی که سازمان های بین المللــی قادر به رهایــی خود از آمریکایی و صهیونیســتی ابی های نباشــند، هرگــز قــادر نخواهند بود در آزادی فلســطین نقشــی مثبــت داشته باشند. اینها هرگز حرف حقی نخواهنــد زد و اگر هم بزنند بیشــتر بــه صورت یک حرف گــذرا بوده که از ناتوانی مطلــق آنها حکایت دارد؛ نه اینکه یــک اعتراف واقعی به حق مشــروع ملتی باشد، آن هم ملتی که همــه از آن فاصله گرفتــه و امروزه

تنها تر از هر زمانی شده است. منبع: الخلیج

یـادداشت

حرف حساب ترامپ

در اولیــن مناظره بین حزبی حزب جمهوری خــواه وقتی از کاندیداها سؤال شد آیا کسی میان شما هست که در صورت انتخاب نشدن به عنوان نامزد اصلی حزب به طور مســتقل به مبارزه انتخاباتی ادامه دهد، تنها کســی که دســتش را بلند کرد، دونالــد ترامپ بود. ایــن حرکت ترامپ معانی زیادی داشــت که مهم ترین آن رسیدن به ریاست جمهوری به هر قیمتی حتی به قیمت گذشــتن از اصول حزبی بود. بیشتر از آنکه بتوان ترامپ را یک جمهوری خواه دانست، شایسته است او را یک فرد مستقل بشناســیم؛ چیزی که ســران حزب جمهوری خواه نیز به آن رسیده اند و بعضــا اعام کرده اند از او حمایت نمی کننــد. ترامپ، هم از نظر مالی و هم از نظر تفکر، مستقل از ساختار حزب جمهوری خواه است. از این تفکر ضدساختارگرا می توان به عنوان یکی از بنیان های پدیده ترامپیسم یاد کرد. با بررســی گفتمان ترامپ می توان صحت گفته منتقدان او را که ترامپ را یک پوپولیســت می خوانند، تأیید کرد. ترامپ در حال حاضر با کم شدن رأی در نظرســنجی ها دست وپنجه نرم می کند؛ اتفاقی که بیشتر ناشی از اتهامات جنســی اســت که چند وقت اخیر به او زده شده است. به گفته اوباما، ترامپ تنها نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست که فرایند انتخاباتی آمریکا و نتایج آن را حتی پیش از برگزاری آن دست کاری شــده و فریب کارانــه می خواند. او در مناظره ها و ســخنرانی هایش از الفاظی اســتفاده می کند که پدر و مادرها را از قراردادن کودکان شان در معرض آنها دور می کند. ترامپ بدون درنظرگرفتن هیچ ماحظه ای جواب هر که را بخواهد هر طوری که بخواهد، می دهد؛ حال ســوژه اش رنگین پوستان باشــند یا زنان، مسلمانان یا سیاست مداران یا هر شخص یا گروهی دیگر.

اما به راستی حرف حساب ترامپ چیست؟ مهاجرت

درباره مهاجرت، ترامپ می گوید باید نوعی یکپارچگی وارد سیســتم شــود که منافع آمریکایی ها را در اولویت قرار دهد. قوانین مهاجرت باید در مرزها و در محل کار رعایت شود. باید دیوارهای مرزی و مکان هایی در مرز برای اســکان مهاجران ساخته شود. خارجی های مجرم باید به خانه فرستاده شوند؛ به مهاجرانی که سبک زندگی آمریکایی را انتخاب می کنند، باید خوشامد بگوییم و مهاجران و پناه جویانی که این چنین نمی کنند و راه و روش خــود را برای زندگی اتخاذ می کننــد، از خود دور کنیم. مهاجران مکزیکی بــا خود مواد مخدر و جــرم و جنایت می آورنــد. آنها تجاوزگر هســتند. ما می خواهیم مردم به طور قانونی به کشورمان بیایند. سیستم مهاجرت کشــور درســت عمل نمی کند و به ما اجــازه نمی دهد بدانیم چه کســی وارد کشور می شــود. به عنوان رئیس جمهور، من درباره مرزها بسیار بسیار سخت گیر خواهم بود. وقتی از او درباره اخراج ۵۰ هزار مهاجر

از کشور سؤال شد، او پاسخ داد آنها مجبور هستند کشور را ترک کنند. حمل ساح

یکی دیگر از مسائل مناقشه برانگیز آمریکا مسئله حمل ساح است. ترامپ در این باره معتقد اســت حمل ساح براســاس متمم دوم قانون اساسی آمریکا ضروری است. او می گوید با حمل ساح مجرمان خطرناک را بگیرید اعضای گروه های قاچاقچی مواد مخدر را دســتگیر و شــهرها و جوامع را امن تر کنید. حمل ســاح به دارندگان ســاح کمک می کند تا از خودشــان دفاع کنند. با گســترش برنامه های سامت روان می توان بیمارهای روانــی را از خیابان ها جمع کرد. او می گوید اینکه دموکرات ها می خواهنــد ســاح ها را ضبط کنند، واقعــا احمقانه اســت چون باید براساس قانون، شهروندان قانونی بتوانند ساح داشته باشند و آدم بدها

بی ساح بمانند. اقتصاد و اشتغال

نظرات ترامپ درباره اقتصاد و اشتغال درخور توجه و جالب است. او می گوید باید قوانین مربوط به مالیات و سیاست های تجارت را اصاح کرد تا استخدام، سرمایه گذاری، ساخت، رشد و تولید در آمریکا راحت تر انجام شــود. ترامپ در این زمینه می گوید باید جلو چین را گرفت و نگذاشــت شغل های ما را بدزدد باید قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی را اصاح کــرد، قوانین دســت وپا گیر و غیرضروری را حذف و آمریــکا را به بهترین مکان جهان برای تجارت تبدیل کرد. این اول کردن آمریکاســت که شغل و ثــروت را بــرای ما نگه می دارد و نه جهانی ســازی. او درباره تجارت با چین می گوید تجارت با چین، تجارت منصفانه ای نیســت، بلکه تجارتی

احمقانه است. او معتقد است باید قوانین اشتغال زدا را از بین برد. آزادی های مدنی

ترامپ درباره آزادی های مدنی می گوید وقتی بخواهیم بین امنیت و حریم خصوصی تعادلی برقرار کنیم، باید بیشــتر هوای امنیت را داشته باشیم. او معتقد است جمع آوری اطاعات به طور گسترده برای نظارت ضدتروریســتی البته تحت کنترل دادگاه، بررســی صفحات شــبکه های اجتماعی کســانی که قصــد ورود به آمریــکا را دارنــد و محدودکردن دسترســی داعش به اینترنت برای جلوگیری از گســترش تروریســم، از

اقداماتی است که باید در این زمینه انجام شود».سیاست خارجی

برخــی ترامــپ را در زمینه سیاســت خارجی ضعیــف و بی تجربه می دانند. ترامپ معتقد است سیاست خارجی باید بر این مسئله متمرکز باشــد که آمریکا را با نابودکردن گروه های تروریست داعش بار دیگر امن کنیم. توافق هسته ای با ایران را تمام کنیم و به پرداخت غرامت به ایران پایان دهیم. او با اتهاماتی بی پایه واســاس، ایران را اولین حامی تروریسم در جهــان می خواند. او می گوید آمریکا در کنار متحدانش خواهد ماند و به شــیوه کلینتون و اوباما که شــیوه عذرخواهی از دشمنان است، پایان می دهد. او می گوید: «من نمی خواهم کسی از کشورهای ترور وارد آمریکا شــود». ترامپ در حمایت از اسرائیل می گوید هیچ فاصله ای بین آمریکا و دولت اســرائیل وجود نخواهد داشــت. ترامپ درباره روسیه می گوید تنش زدایی در روابط با روسیه و ارتقای روابط با این کشور قطعا امکان پذیر اســت. او بارها تأکید کــرده با جنگ عــراق و افغانســتان و هزینه های سرسام آور در این دو کشــور مخالف بوده است. درباره سیاست خارجی، خود ترامپ این طور توضیح می دهد که ما وارد هیچ مناقشه و تعارضی نخواهیم شــد، مگر اینکه ملت ما را امن تر کند. در مناظره دوم انتخاباتی ترامپ اظهارات جدیدی درباره بحران ســوریه کرد. او گفت ایران، روسیه و اســد در حال مبارزه با داعش هســتند. ترامپ در حالی به این موضوع اعتــراف کرد کــه ائتاف آمریکایی ســعودی چنین اعتقادی نــدارد و با

اتهاماتی بی پایه واساس، سعی دارد منافع خود را در منطقه تأمین کند.

جهـانیکشنبه 2 آبان 1395 سال چهاردهم شماره 2710 9

نفیســه کریمی: هــر اقدامی و حرکتی را کــه در نظر بگیریم، سیاســت های روسی واشــنگتن شکست خورده اســت. درحالی که به ظاهر کاخ کرملین از انزوای سیاسی و اقتصادی به دنبال اجرای تحریم های بین المللی به رهبری ایاات متحده رنج می برد، اما مســکو در به چالش کشــیدن طیف گسترده ای از منافع آمریکا به ویژه در اوکراین، ســوریه و جنگ سایبری موفق عمل کرده اســت. بنابراین سیاســت های آمریکا بعد از ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۷؛ یعنی پس از رئیس جمهور شدن «هیاری کلینتون» یا «دونالد ترامپ» تغییر چشمگیری خواهــد کرد. هرچند کــه تاکنون هیچ یک از دو کاندیدای ریاســت جمهوری آمریکا سیاســتی بهتر از آنچه اکنون و در گذشــته دنبال شــده است را ارائه نکرده انــد و خط مشــی اصولی برای رویارویی با مســکو در برنامه های خود ندارنــد، اما به نظر می رســد دو نامزد پیشــتاز انتخابات آمریــکا، کلینتون و ترامپ، در صورت انتخاب شــدن، رویکردهای متفاوتی نســبت به روسیه در پیش بگیرند. درحال حاضر کرملین با نگاهی عمل گرا، هر دو نامزد را بررسی می کنــد. هریک از این دو، نــگاه متفاوتی به آینده روابط با روســیه دارد، در نتیجه تعیین چگونگی توسعه روابط در طول چند سال آینده را برای کرملین دشــوار می کند. از نظر هیاری کلینتون، «وادیمیــر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه، یک تبهکار است؛ اما دونالد ترامپ منتظر است تا با این متحد قدیمی

پس از ورود به کاخ سفید دوران تازه ای را آغاز کند. در تاریخ سیاســی ایاات متحده آمریکا، چه در دولت های جمهوری خواه و چــه دموکرات در طول ســه دهه گذشــته دو سیاســت در برابر مســکو ترسیم شده اســت؛ یا شکست کامل روسیه یا دوســتی با «وادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری این کشور و برقراری دموکراسی، اما روسیه نه تنها کشوری با معیارهای دموکراسی نیست بلکه همواره در صحنه بین الملل به عنوان یک ابرقدرت ظاهر شده است. بنابراین رئیس جمهوری آتی آمریکا باید بپذیرد که مسکو نه به راحتی شکست می خورد و نه در جهان چندقطبی نوظهور جای

می گیرد. این کشور را تنها می توان با سیاست همکاری و رقابت کنترل کرد. رئیس جمهوری بعدی آمریکا باید مســکو را متقاعــد به همکاری کند تا بتواند مانع گســترش استفاده از تسلیحات هسته ای شــود و در بحران های بزرگ مانند ســوریه خود را با سیاســت های بین المللی تطبیق دهد. پس در سیاســت جدید واشنگتن در قبال مســکو، باید تمامی موارد مورد توجه قرار بگیرد و به جای تاش برای شکســت بین المللی، باید روش آمریکا معامله با

روسیه باشد؛ نه مقابله در بحران های بین المللی. هرچنــد وادیمیــر پوتیــن در توصیف دونالــد ترامپ، کاندیــدای حزب جمهوری خــواه در انتخابات ریاســت جمهوری آمریــکا، از واژه هایی مثبت چون «شــخصی جالب و بااســتعداد» استفاده کرده اســت، اما از کاندیدای دموکرات هــا به عنوان فردی اســم می برد که علنا برنامــه دموکراتیزه کردن

روسیه را دنبال می کند. «فئودور لوکیانوف»، رئیس «شورای سیاست گذاری خارجی و دفاعی»، در مسکو می گوید: «هیاری کلینتون تجسم مکتب فکری مداخله جویی لیبرال

است که روسیه آن را خطری برای حاکمیت ملی خود می بیند».کرملین همواره منتقد انقاب های دموکراسی خواهانه، چه در خاورمیانه و چه در اوکراین در همسایگی اش بوده است. مقامات روس اغلب واشنگتن را به پیگیری سیاســت «تغییــر رژیم» متهــم می کنند. فئــودور لوکیانوف می گویــد: «کلینتون هرگز عاقه ای به تعامل با پوتین و «ســرگئی اوروف»، وزیر خارجه روسیه، نداشته و آنها هم همین احساس متقابل را داشته اند»، اما دونالد ترامپ از پوتین به عنوان «رهبری مقتدر» یاد کرده است؛ نکته ای که انتقاد بسیاری در غرب و حتی جمهوری خواهان در واشنگتن را به همراه

داشته است. تــاش کلینتــون در زمــان اداره وزارت خارجه آمریکا بــرای یک «آغاز دوباره» در روابط آمریکا و روســیه به سرعت به شکست انجامید. روابط دو کشــور زمانی به پایین ترین ســطح تقلیل پیدا کرد که کلینتون علنا انتخابات پارلمانی روســیه در ســال ۲۰۱۱ را محکوم کرد. هیــاری کلینتون در کتاب خاطرات شــخصی اش در ســال ۲۰۱۴ نوشــت: «پوتین او را بــرای تحریک مخالفت هایی که روســیه معتقد اســت منجر به تظاهرات گســترده شده،

به شدت مورد انتقاد قرار داد».«مایکل مک فال»، ســفیر پیشــین آمریکا در روســیه که چند ماه پیش از قدرت گرفتــن دوباره پوتیــن در مقام رئیس جمهوری در مــاه می ۲۰۱۲ وارد مســکو شــد، می گوید: «به خاطر دارم درحالی که آماده ورود به روســیه به عنوان ســفیر آمریکا می شــدم، به این فکر می کردم که این وضعیت زندگی مرا بســیار ســخت خواهد کرد». در دوره ای که کلینتون وزیر خارجه آمریکا بود، از وزارت خارجه آمریکا به زبان روســی با تعبیــری توهین آمیز نام برده می شــد. ناظران هم به این نکته اشاره می کنند که در فضای سیاسی مردانه روســیه یک رئیس جمهوری زن می تواند به عنوان یک تهدید دیده شود. این در حالی اســت که پوتین به خوبی آلمانی صحبــت می کند و تعاملی دیرین با دیگر رهبــران زن جهان ازجمله «آنگا مــرکل»، صدراعظم آلمان، دارد، اما اظهارنظرهای گستاخانه درباره کلینتون در زندگی عمومی روس ها امری

معمول است. هیاری کلینتون همچنان دست مایه شوخی های رسانه ای در روســیه است و تصاویر ســرفه کردن او در تلویزیون های آن کشور بارها نشان

داده شده است. اما اغلب رســانه ها چهره پوتین و ترامپ را در تصویرسازی های سیاسی، شــخصیت و اســتراتژی های سیاسی شــبیه به هم ترســیم می کنند. گرچه واقعیت ممکن است خیلی متفاوت باشد، اما ژورنالیست ها چنین رویکردی را دنبــال می کنند. پوتین، ترامــپ را فردی «تیزهوش و مســتعد» خوانده و ترامپ هم رئیس جمهور روســیه را مورد توجه قرار داده و گفته «همیشــه مایه افتخار است که فردی تو را تحسین کند که به شدت در کشور خود و فراتر از مرزهایش محترم است». ترامپ حتی از پوتین در برابر اتهاماتی مانند قتل روزنامه نگاران و مخالفان سیاسی، دفاع کرده و گفته: «فکر می کنم در کشور خودمان هم موارد بسیاری از این کشــتارها روی می دهد». ترامپ همچنین وعده داده: «اتفاقات خوبی ممکن اســت بیفتد، اگر با روسیه همراه شویم و آنها به ما احترام بگذارند». بســیاری امروز درباره آینده روابط پوتین و ترامپ در صورت انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور نگرانند؛ برخی کارشناسان در آمریکا و روســیه معتقدند رابطه ترامــپ و پوتین بهتر از رابطه کلینتون و پوتین خواهد بود؛ چراکه آنها می توانند همکاری های عمل گرایانه تری با هم داشته باشــند. به هرحال، این نامزد پیشــتاز جمهوری خواهان، وعده داده با روسیه کنار بیاید و وارد مباحثات جدی درباره سیاست خارجی کرملین شود.

ترامپ هدیه ای برای کرملینبدبینانــه نگاه کنیم، حمایت پوتین از ترامــپ روش زیرکانه کرملین برای نشان دادن ضعف های نهادهای سیاســی آمریکا و معایب سیستم رأی دهی آمریکایی اســت. اگر این تفسیر را قبول کنیم، وجود ترامپ می تواند هدیه ای برای کرملین باشــد که ثابت می کند، «آمریکا رو به افول اســت» و به زودی فرو می پاشــد. کارشناســان همچنیــن می گویند: ریاســت جمهوری ترامپ برای روســیه مفید اســت؛ زیرا آمریــکا را ضعیف می کند. به نظر می رســد ترامپ عاقه ای به اســتفاده از قدرت نظامی نــدارد و به دنبال نوع تازه ای از انزواطلبی اســت. بااین همه، اگر همه گمانه زنی هــا را هم رها کنیم، ترامپ برای سران سیاسی روســیه جذابیت بارزی دارد. عاوه بر قابلیت او در رفتار خارج از کلیشه های سیاســی آمریکایی، ترامپ کاما عمل گرا است. خاصه

آنکــه او با مرداب سیاســت های آمریکا در ارتباط نیســت. او رهبری واقعی اســت که «هالــه ای از مردانگی افسارگســیخته» دارد و این بــرای رهبران روســیه بســیار مهم اســت؛ چون به ارزش روابط بینافردی سران دو کشور اعتقاد دارند. کلینتوِن دموکرات اما داســتان دیگــری دارد. پس از چند دهه حضور در سیاســت آمریکا، او بنا به باور کرملین، اسیر کلیشه است در دوران تصــدی اش بر وزارت خارجه نیــز بارز بود. البته او خاف ترامپ از روســیه خیلی بیشــتر می دانــد؛ او باورهای محکمی دارد و ایــن او را پیش بینی پذیر می کند. درعین حال او پیر و ســخت گیر هم هســت؛ نوعی «بانوی آهنی» که معامله با او بســیار دشــوار است. رهبری روســیه حافظه ای طوانی دارد و اظهارات جنجالی کلینتــون درباره پوتین را به یاد می آورد؛ همین طور زمانی که از روســیه خواسته شد تا به گسترش امپراتوری اش پایان دهد و در «حوزه نفوذ» روســیه، با مسکو به مقابله پرداخت، هرگز از ذهن مقامات روس پاک نمی شود. بنا به گفته کرملین، اگر هیاری کلینتون رئیس جمهور شود، تبلیغ نیاز به دموکراســی، حقوق بشــر و تغییر رژیم را در همسایگی روسیه شروع می کند. این با انتظارات مســکو در تضاد اســت؛ چراکه بــه عقیده آنان، این دغدغه های حقوق بشــری نوعی ظاهر سازی اســت تا سیاست واقعی مدل

آمریکایی را پوشش دهد. باورهای نادرست کرملین

دو چیز اغلب در مســکو به نادرســتی قضاوت می شــود؛ اولین آن تأثیر تیم رئیس جمهوری اســت؛ چراکه همه رؤســای جمهور آمریکا در اقدامات خود آزاد نیســتند و این حزب است که سیاســت واقعی را بازی می کند. چه ترامپ یا کلینتون، آنچه در عمــل انجام خواهند داد، با آنچه در کمپین های تبلیغاتی خود شــعار می دادند، بســیار متفاوت است. هنوز درست مشخص نیســت ترامپ یک انزواطلب واقعی باشــد، یا فقط در حال اجرای نمایشی برای کســب رأی. او تاش می کند تاجایی که می تواند انعطاف پذیر باشــد و دراین صورت کاما ممکن است در آینده فقط برای کسب محبوبیت، به پوتین حمله کند. تیم سیاست خارجی نامزد جمهوری خواهان، از نومحافظه کارانی

تشکیل شــده که تصویرشــان از دنیا، کاما متفاوت از آن چیزی است که در سخنرانی های کنونی ترامپ شنیده می شود.

لحظه انتقام برای پوتینتیم کلینتون برای روسیه گزینه مناسب تری است. او دور خود را با اعضای قدیمی دولت «باراک اوباما» رئیس جمهوری کنونی آمریکا، پر کرده اســت؛ دقیقا همان هایی که معمار «سیاســت شروع دوباره» با روسیه بودند. از این نگاه، تیم کلینتون تجربه بســیار بیشــتری از تیم ترامپ در ایجاد نوع تازه ای از روابط با روســیه دارد. پوتین چندی قبــل در مصاحبه با «فرید زکریا» گفته بود: «ترامپ شــخصیت درخشانی اســت. من قبا فقط گفته بودم درخشان است؛ او درخشان است مگر این گونه نیست؟ این گونه است. هیچ چیز دیگری نگفتــم. البته یک چیز دیگری نیز وجود دارد کــه توجه من را به خود جلب کرد و حتما از آن اســتقبال خواهم کرد و آن این اســت که ترامپ، گفته بود آماده بازگشــت کامل روابط روســیه و آمریکا به وضعیت عادی اســت. این چه مشــکلی دارد؟ آیا شما از آن اســتقبال نمی کنید؟ همه ما از آن استقبال می کنیم». اما به راســتی دلیــل محبوبیت ترامپ در بین روس ها چیســت؟ همه چیز به تفکری که در پشــت شــعار انتخاباتی ترامپ است، بازمی گردد. «آمریکا را دوباره عالی کن» شــعار انتخاباتی ترامپ است که به نظر می رسد در حال تبدیل شدن به یک گفتمان در جامعه آمریکاست. این شعار که مکمل شعار «آمریکا اول» و نوعی انزواطلبی است، همان اندازه که در داخل آمریکا با اقبال مردم مواجه شــده، متحدان آمریکا را از جمله اســرائیل و عربستان نگران کرده اســت. آنها از این هراس دارند با پیــروزی ترامپ، حمایت های آمریــکا از آنها کاهش یابد؛ هرچند ترامپ بر تعهد خود به دفاع از اســرائیل به شــدت تأکید کرده اســت. اولویت دادن به آمریکا در شعارهای ترامپ به چند دلیل خوشایند روسیه است؛ این دایل درواقع در زمره اهداف عملیاتی شعار ترامپ است که در سخنان او نیز به آنها اشاره شده است. ازسوی دیگر، ترامپ نقش روســیه را در حل بحران های بین المللی پذیرفته اســت. سال گذشــته هنگامی که حضور نظامی روسیه در ســوریه مورد انتقاد بسیاری از سیاســت مداران غربی و عربی قرار گرفت، ترامپ اقدام مسکو را توجیه کرد. او گسترش بحران در خاورمیانه و قدرت گرفتن گروه های تروریستی را حاصل سیاســت خارجی غلط اوباما دانســت و به روســیه حق داد برای جلوگیری از سرریزشدن تروریســم به داخل خاکش، علیه داعش اقدام کند. کاندیدای جنجالی آمریکا همچنین در راســتای سیاست مسکو از حضور «بشار اسد»، رئیس جمهوری ســوریه، در قدرت در شــرایط فعلی حمایت کرد. همچنین خاف دیگر سیاســت مداران آمریکایی که از پوتین به عنوان فردی مستبد یاد می کنند، ترامپ بارها از رئیس جمهوری روســیه تجلیل کرده و در ۲۰ ســال گذشته نخستین نخبه آمریکایی است که از رهبر روسیه تمجید کرده است.

به طورکلی ترامپ برای روســیه، رئیس جمهوری بهتر از «جورج بوش» و اوباما خواهد بود. در دوران ریاســت جمهوری این دو، حضور آمریکا در نقاط مختلف جهان ازجمله مناطق خارج نزدیک روسیه (قفقاز و آسیای مرکزی) گســترش یافت، اما آنچه از شواهد برمی آید این است که ترامپ خاف بوش و اوباما نوعی انزواطلبی را دنبال می کند و این سیاست را ادامه نخواهد داد. اما پوتین، کلینتون را یکی از طرفداران سیاست های «تغییر رژیم» می بیند؛ امری که رهبر روسیه آن را تهدید بزرگی برای بقای خود به حساب می آورد. «مایکل مک فال» که یکی از مقامات ارشد کارشناس روسیه در شورای امنیت ملی اوباما از ســال ۲۰۰۹ تا دسامبر ۲۰۱۱ بود و پس از آن تا اوایل سال ۲۰۱٤ سفیر آمریکا در مسکو بود، می گوید: «او از کلینتون به شدت ناراحت بود و این ناراحتی تا زمانی که من در دولت بودم، ادامه داشت. برخی می توانند معتقد باشــند که این لحظه انتقام اوست». باا ین حال احتمال این انتقام هم در حد حدس و گمان باقی مانده و برخی کارشناســان متقاعد نشــده اند که دولت پوتین هک کــردن ایمیل های کمیته ملی حزب دموکرات را مهندســی کرده باشــد یا این امر به معنی نفوذ به انتخابات به نفع ترامپ باشــد. درحالی که کارشناســان درباره این نکته بحث می کنند که آیا پوتین واقعا در تاش برای دخالت در انتخابات ایاات متحده هســت یا نه، بسیاری اتفاق نظر دارند که کرملین از هیاری کلینتون دل خوشــی ندارد. «یوجین رامر»، افســر ســابق ســازمان اطاعات ملی در امور روســیه و اوراسیا در شــورای اطاعات ملی که اکنون از اعضای بنیاد کارنگی اســت، می گوید: «من فکر می کنم شــواهد خوب و معتبری وجود دارد که مسکو هیچ عاقه ای به خانم کلینتون ندارد». دراین میان هرچند کرملین خود را بسیار مشتاق ترامپ نشان می دهد، روسیه ترجیح می دهد همه تخم مرغ هایش را در یک ســبد نگذارد. رهبران روسیه بــه پیروزی ترامپ امیدوارنــد، اما خود را برای مذاکرات ســخت با کلینتون آماده می کنند. سیاســت مداران روسیه همین حاا هم می دانند سیاست های آمریکا چه اندازه می تواند پیش بینی ناپذیر باشــد. آنچه بدون شــک رهبران روسیه نمی خواهند، تکرار سلسله اقدامات مداخله جویانه آمریکا در عرصه بین المللی است و آنها بسیار خوشحال می شوند از نامزدی حمایت کنند که

از چنین سیاست خارجی فعالی پرهیز کند. منبع: فارن پالسی

هرچند کرملین خود را بسیار مشتاق ترامپ نشان می دهداما روسیه ترجیح می دهد همه تخم مرغ هایش را در یک سبد نگذارد

رهبران روسیه به پیروزی ترامپ امیدوارنداما خود را برای مذاکرات سخت با کلینتون آماده می کنند

سیاست مداران روسیه همین حاا هم می دانند سیاست های آمریکا چه اندازه می تواند پیش بینی ناپذیر باشد

روابط مسکو و واشنگتن پس از انتخابات هشتم نوامبر

شکست سیاست های روسی آمریکا

مهدى نوریان . کارشناس ارشد مطالعات آمریکا

Page 10: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

11 یکشنبه 2 آبان 101395 سال چهاردهم شماره 2710اندیشه

بخشی از مقدمه «امر واقع و قصه»

ما و شما: ترجمه هایی در حال انجامآنچــه در ادامه می آید ترجمه بخشــی از مقدمه کتــاب «امر واقع و قصه» نوشــته انــوش گنجی پور اســت که به بررســی معضات روش شــناختی مطالعات تطبیقی اختصاص دارد و خطوط فکری

این پروژه را روشن می کند:

طرفه آنکه این کار از یک بن بســت شروع شــده. آن زمــان، این بن بســت بــه نظرم که می آمــد مأیوس کننــده ای ســرانجام مطالعات ادبیات تطبیقی به معنای سنتی کلمه دچار می شوند، البته اغلب بی آنکه خــود به بن بســتی کــه درونــش گرفتار آمده اند آگاه باشند. منظورم بن بستی است که اجرم یا به «همان» منتهی می شود یا بــه «غیــر». توفیری هم نــدارد که از دو مســیر پیش رویمــان، یعنی این همانــی و تفاوت، کدام یــک را بر گزینیم. یک چنین بن بســتی آنگاه عرصــه را بر تحقیق تنگ تر می کند کــه این دو قطب، یعنی «همان» و «غیر» با دوگانه مرکز و پیرامون هم پوشــان می شوند، دوگانه غرب به مثابــه مرکــز و باقی دنیا بــه مثابه پیرامــون. در این دوراهی، مســیر این همانی به این کار می آید که کم یا بیش حس حقارتی را که بر دوش خودآگاهی پیرامونی سنگینی می کند، التیام ببخشد؛ هموست که قرار است جبرانی باشد بر عقب ماندگی تاریخی و سرخوردگی ناشی از آن؛ مجالی باشــد که بتــوان صا داد «هر چه هم که باشــد»، ما «همان» چیزی را می گوییم و فکر می کنیم که شــما، و حتی پا را فراتر بگذارد و اعام کند که اصًا ما «همان» چیزی هســتیم که خود شــما. مســیر تفــاوت امــا ظاهری مدرن تــر دارد و بلکه اعتماد به نفســی بیشــتر. می خواهد غیریتش را به شکلی تقلیل ناپذیر به رخ بکشد: یعنی بتواند بگویدکه «ما» چیزی غیر از «شــما»می گوییم و به شکل «دیگری» فکر می کنیم و اصًا بودنمان با بودن شــما فرق می کند. این مســیر تلویحا تاش دارد تا رابطه برتری میان مرکز و پیرامون را واژگون سازد، هرچند نافی وجود این رابطه و منطق حاکم بر آن نیست. شیوه ای است که از ِقبل آن می توان با طیب خاطر از تأکید بر دگربودگی و غیریت برای خود هویتی دســت وپا کرد. لیکن گفتن ندارد که این مســیر تفاوت محور باز روی دیگر مسیر این همانی است، و بی شک به همان میزان رقت انگیز. در هر دو صورت، نه تنها بن بست به جای خود باقی است، بلکه از جنبه

سیاسی و وجودی نیز معنایی شوم به خود می گیرد.با ایــن اوصاف و از منظر روش شــناختی، می شــود پرســش آغازین این کار را چنین طرح کرد : برای گذر از یک چنین بن بستی، برای آنکــه دقیقا از این دور باطل همان و غیر خاص شویم، ادبیات تطبیقی در عمل چه شکلی باید به خود بگیرد؟ البته تاریخ نشان می دهد که همین سؤال سبب تاقی ادبیات تطبیقی با معرفت شناسی و فلسفه فرانسوی دهه ۶۰ شد، و در پی آن رشته مطالعات پسااستعماری شکل گرفت. این تاقی در واقع دو انگیزه داشت: از طرفی سودای دست یازی به «اندیشــه بیرون»، و از ســوی دیگر نیــل به نقد رادیــکال، و بلکه «واســازی» مقوات دانش مدرن و متافیزیک غربی به مثابه بنیان این دانش. اساسًا همین دو انگیزه بودند که بعدها به محورهای مطالعات پساشرق شناســی یا پسااســتعماری بدل شدند و ســاختار گفتاری این رشــته ها را رقــم زدنــد. بدین ترتیب، اصــل تطبیق یا مقایســه در این مطالعــات در ابتدا به تاشــی بدل شــد کــه دائم به نقد و واســازی دوگانگی های اساسی اندیشــه همچون همان/غیر، این همانی/تفاوت، مرکز/پیرامون می پردازد. هدف غایی در این رهیافت ها چیزی نیســت جز اثبات این که هرگونه شــناختی از آنچه که حقیقتا غیر است، امری است ناممکن. این مشی منفی قرار است البته به اصل معرفت شناختی جدیدی منتهی شــود که این بــار صبغه ای ایجابــی دارد: نه «همان» وجود دارد و نه «غیر»، هر چه که هســت امور یگانه ای هســتند که نه قابل تطبیق انــد و نه اصًا قیاس پذیر. اکنون در پاســخ به عدم امکان اندیشــه ای که برپایه دوگانگی همان و غیر است باید صدای یگانه هر کدام از ســوژ ه های گفتار را مطرح کرد. بهمــان اطمینان می دهند که

فقط کافی است به این سوژه ها مجال سخن داد.اما خود مسیری که من در این کار تطبیقی پیموده ام صحت چنین پاســخی را زیر ســؤال می برد: پی بردم که غیر یا دیگری دقیقا شــرط امکان تفکر اســت، و تطبیق گــری همان راهکاری اســت که امکان تجربه بیرون را برای اندیشــه میسر می ســازد. با این تفاوت که اتفاقا ایــن تجربه تنها به شــکلی درون ماندگار و در جریــان حرکتی درونی رخ می دهد. در واقع با بازی میان مقوات ســمج و سخت جان تفکر، یعنی همان و غیر، این همانی و تفاوت و از این قبیل است که رهیافت و مشــی تطبیقی موفق می شــود این مقوات را به اصطاح دور بزند. بنابراین گذار از این مقوات چیزی جز جابه جایی دائمی شــان نخواهد بود. جابه جایی همان با اندیشــیدن از رهگذر غیــر؛ جابه جایی غیر با تاش بــرای فهماندن آن به «همان» (یعنی به خویشــتن). این گونه اســت که تجربه بیرون برای اندیشــه معنای جدیدش را از این آموزه انسان شناسی تطبیقی می گیرد: «هرگونه تجربه از یک اندیشه متفاوت تجربه ای اســت بر روی اندیشــه خودمــان». از این پــس، عبارات و دال هایــی چون همان، غیــر، این همانی، تفاوت، غرب، شــرق و حتی شــما و ما دیگر جوهرهایی همگن یا از پیش تعیین شده نیستند، و به مدلول هایی صلب و ثابت ارجاع نمی دهند. به قول اریک ِدق، مفهوم ما و شــما نهایتًا «ترجمه های در حال انجــام» اند. ایرانی که موضوع بحث این کتاب اســت، به مانند آلمان بــرای رمانتیک های آلمانی، یا چین و حتی خود یونان، توپوس یا مکانی مفهومی اســت. این عبارات همگی مفاهیم و کارکرد هایی عملیاتی هستند برای مشی تطبیقی در تفکر؛ تطبیق گری ای که این گونه خود به حرکت ذاتی مســتتر در فعل

اندیشیدن بدل می شود.از این گذشته، خود یک چنین مشیی است که می باید اکنون عرصه حرکت خودش را بسازد. به شکل پیشینی، چیز قیاس پذیری برای مشی تطبیقی وجود ندارد، همان طورکه دیگر چیزی نیست که قیاس ناپذیر بمانــد. چرا که اساســاً امــور قیاس پذیــر تنها عناصــر و قطب هایی هســتند که در کار مقایســه ارزش مقابله ای دارند و بدین منظور خود عناصری اند که باید از رهگذر روش مقایسه ای ساخته شوند. داده های تاریخــی، روابطی که به صورت عینی و انضمامی عناصر و قطب های مقایســه را به یکدیگر پیوند می دهند، و یا حتــی مرزهای جغرافیایی بی نهایــت برای کار مقایســه مهم اند، منتها دقیقا بــرای اینکه اجازه ســاختن می دهند. عرصه مقایسه خود را از خال مجموعه هم گرایی

و واگرایی های این قطب های برساخته می گسترد.ترجمه: پویا استادپور

نامه ها

گیرنده: هانری کربن

گروه اندیشــه: از هانری کربن، فیلســوف فرانســوی، عاوه بر آثار متعدد مجموعه نامه نگاری هایی نیز باقی مانده که برای درک جایگاه

او در فلسفه قرن بیستم ضروری است.گستره نامه نگاری ها متنوع است: از هایدگر که کربن نخستین مترجم او به زبان فرانسه بوده، تا کارل یاسپرس، گرشم شولم، اوژن یونسکو و حتی رنه مگریت. ترجمه این نامه ها بــا هدف قراردادن کربن در متن سنت فکری فلســلفه فرانسه قرن بیستم صورت گرفته است و می تواند در رفع کج فهمی از کربن راهگشــا باشد. نامه ها از یادنامه هانری کربــن (در مجموعه یادنامه های «لــرن»L’Herne) انتخاب

شده اند.

هایدگر به کربنجناب آقای کربن

اینــک کــه کار ترجمه تــان بــه پایان رســیده، ازم اســت قبل از هر چیز از شما تشکر کنم و بابت این موفقیت به شــما تبریــک بگویــم. اگر نظــر مرا بخواهیــد، ایــن کار به بهترین شــکل ممکن انجام شده است. من همچنین دو ترجمه تان از «متافیزیک چیست؟» را خط به خــط مقابلــه کــردم؛ و از پیشــرفتی که در آن داشــتید شــگفت زده شــدم. این پیشــرفت بیش از آنکه به دلیــل انتقال «تحت اللفظی» واژگان باشــد، مرهون عمل مســتقل بازآفرینی و

انتقال ساختاری سبک است. دیباچه تان عالی اســت، چنان که هیچ نیــازی به دخل و تصرف من نبود. جایز دانســتم پاره ای توضیحات تکمیلی پیشنهاد کنم که می توانید آنها را به آسانی در متن تان بگنجانید. به این ترتیب هرآنچه

را که می شود به سادگی در مقدمه آورده ایم. می خواهــم دیباچــه ام را در چند جمله خاصه کنــم، وگرنه یا می بایســت وارد تمام جزئیات تفاسیر غلط موجود شوم، که تمایلی به آن ندارم، و یا باید مسائل را از خیلی پیش تر بازگو کنم، که جایش در دیباچه نیست. از همه بهتر این می بود که خود شما سخنرانی تان [درباره کانت و هایدگر] در همایش دکارت را منتشر کنید. اما ظاهرا شــدنی نیســت. بحث تان به زعم من بســیار شــفاف و سنجیده، و

خصوصا مرتبط با سؤاات کلیدی همایش است. شــاید هنوز هم بشــود خیلی کوتــاه به دو نکته اشــاره کنیم تا از ســوء تفاهمات انسان شناســانه جلوگیری کرده باشــیم: ۱. تأکید بر «هســتی» (به طــور کلی) و «زمــان» (نه «وجــود» و زمان). به توضیحاتم در شــماره ۳ دیباچه رجوع کنید. ۲. تشــریح اینکه عمل فهمیدن همواره و اساســًا نوعی طرح افکندن اســت. منظورم این اســت که حقیقت هســتی همواره کل را هدف می گیرد، اگرچه این حقیقــت هربار چشــم اندازی «در حرکت» اســت؛ هرگز به صورت مطلق و به مثابه چیــزی زمان گریز اعتبار ندارد، بلکه مطلق بودنش درست به این اعتبار است که در موقعیت تاریخی «واقعی» الزام آور

است، الزام آور فقط برای این موقعیت و به شکل پیشینی. من کنفرانس هــای فرانکفورتم را زودتر از موعد چاپ نخواهم کرد. اما شاید وقتی با همسرتان این تابستان به فرایبورگ آمدید، که امیدوارم چنین بشود، بتوانید یک نسخه از آن را مطالعه کنید. ترم زمستانی بسیار رضایت بخش بود، و کاس نیچه را در تابستان پی خواهم گرفت. شــرح هایی که از مابعد الطبیعه نیچه داریم هنوز یکسره مغلوط و نابسنده اند. برای اینکه تغییری در این حوزه داده شــود، باید تمام آثار نیچه را که بعدها با عنــوان «اراده معطوف به قدرت» چاپ شــده، از منظرهای دیگــر و با ترتیب دیگری از نو تدوین کرد. کارهای مقدماتی از این دســت برای آرشیو نیچه بسیار

طاقت فرسا است و کل تابستانم را خواهد گرفت. از دیدنتان در این تابســتان خیلی خوشحال خواهم شد. پس از این ترجمه حیرت انگیز، حق تان است که حسابی استراحت کنید.

بار دیگر از صمیم قلب بابت کارتان از شــما تشــکر می کنم و بهترین ها را برای شما و خانم تان آرزومندم. ارادتمند شما

مارتین هایدگر۱۵ مارس ۱۹۳۷ – فرایبورگ

یاسپرس به کربنجناب آقای کربن

نمی دانم چگونه بابت نامه کم نظیری که برایم نوشــته اید از شما تشکر کنم. نوشته تان هم مملو از احساسات گرم بود و هم به شــدت پربار. دیدار ســال گذشــته مان هرچنــد کوتاه بــود، اما پیوندی میان مان برقرار کرد که هنگام جدایی به آن پی بردم. باشد که دوباره

همدیگر را در «کلیسای نامرئی» ماقات کنیم. از خواندن کارتان درباره «کیرکگور-کانت» و ارتباطاتی که میان هرمنوتیک و انسان شناســی برقرار کرده اید لذت بردم. کاس های «هامان- لوتر»تان یحتمل باز مرکز اندیشــه اســرارآمیز فلســفی آلمانی مان را نشــانه خواهد رفت - به باور من هردویشــان عمق بی همتایی دارند - هرچند اقرار می کنم علی رغم اینکه بســیار مرا

برمی انگیزند، عاقه ای بهشان ندارم. دکارتم مورد تأییدتان واقع شــد. و بسیار خشنود شدم. نظرتان برایم ارزشمند اســت، علی الخصوص که هربار نگران نظراتی که از فرانســه می رسد هستم. در نگاهشــان همیشه دکارت مردی با سرنوشتی بزرگ و آنچنان واا است که نمی توان سخنی درباره اش

به زبان آورد. عاقــه ویژه تان را به پروژه ترجمه با آغوش باز پذیرا هســتم و همچنین بابت نکات و جزئیاتی که برایم می فرســتید سپاسگزارم. امیــدوارم با پروفســور پولنوف به توافق برســید. مــن که جرئت

مداخله ندارم. برای آنکه اندیشه ام را تصویر کرده باشم، این را بگویم که بحث میان گابریل مارســل و برونشــویگ در فضایی برقرار است که واژه «تعالی» در آن به خوبی درک نشــده. خب گابریل مارسل عزیز! برو و از جناب کربــن هرآنچه را که برای یادگیری واژه ازم اســت، از

نو بیاموز! باز هم از شما کمال سپاسگزاری را دارم.

و برایتان بهترین ها را آرزو می کنم. هایدلبرگ، ۱۴ اکتبر ۱۹۳۷کارل یاسپرس

دیبا چه انوش گنجی پــور، مدیر برنامــه تحقیقاتی در کلژ انترناســیونال دو فیلوزوفی، طی بیش از یک دهه مطالعات خود را بر فلســفه اسامی و فلسفه مدرن به خصوص فلسفه فرانسوی متمرکز کرده است. کتاب او بــا عنوان «امر واقع و قصه» به رابطه ســاختاری قصه، حقیقت و واقعیــت از منظری تطبیقــی می پردازد. محور فعالیت فلســفی او بازفعال سازی فلســفه اســامی از طریق مواجه کردن آن با فلسفه مدرن در مقام دو شیوه از «شــدن» فلسفه یونانی است. رهیافتی که شاید بتوان آن را ذیل عنوان کلی «فلسفه تطبیقی» گنجاند اما تاش او بازتعریف نگاه تطبیقی از طریق مواجهه طرفین مقایســه در چنین رهیافتی است. به این ترتیب، او از «ساختن» پایگاهی سخن می گوید در حدفاصل فلسفه اسامی و فلسفه مدرن که از آنجا بتوان به این دو شیوه از فرایند «شدن» فلسفه یونانی نگریست و آنها را مسئله دار کرد. چنین تاشــی او را در راستای تفکر هانری کربن و شاگرد او کریستین ژامبه قرار می دهد، منتها به گونه ای منفصل از هر دوی آنها. گنجی پور Les) «سال گذشته ســردبیری یکی از شماره های مجله «له تان مدرنTemps Modernes) را درباره «ااهیات سیاســی اسام» به عهده «کریتیک» درباره بحث های کنونی داشت و امســال، شــماره ای از

پیرامون امر جهانشمول در فلسفه فرانسوی.

فعالیت تو در ایران حول رابطه ادبیات و فلســفه می گشت و �عنوان کتابت نیز تداعی گر نوعی ادبیات تطبیقی است. اما نگاهی به فهرســت کتاب نشــان می دهد بحث نظری آن در حدفاصل ادبیات، تاریخ نگاری و فلســفه اســامی پیش می رود. مخاطب می توانــد با توجه به پیشــینه نظری تو حضــور پررنگ ادبیات و تاریخ نگاری را درک کند اما فلسفه اسامی ااقل در نگاه اول برای بحث از رابطه «امر واقع و قصه» غریب می نماید. چطور در ســیر

بسط و تحول موضوع کتاب به فلسفه اسامی رسیدی؟یکی از رویکردهای عمده به مسئله رابطه بین «واقعیت و قصه» همــواره رویکــرد متافیزیکی بوده تا جایی که رفته رفته این مســئله به جزء اینفک بخشــی از فلسفه معاصر، از جمله فلسفه تحلیلی، بدل شــده است. مهم ترین ســؤال امروز نظریه ادبی این است: «چرا قصه؟». این ســؤال به رابطه قصه و واقعیت و البته سوژگی مربوط اســت. نقطه شروع کار من مشاهده تبارشناسی قصه در اثر کاسیک اوئربــاخ با عنــوان «محاکات» بــود. چگونه مفهوم قصــه در میان دو قطب یونان باســتان و ســنت عهد عتیق صورت بندی می شود؟ چگونــه در تنش میان این دو ســنت دو نوع نگرش به قصه شــکل می گیــرد و چه تطــوری را در اعصار مختلف تــا دنیای معاصر طی می کنــد؟ اوئرباخ فقط به قصه نظر انتقــادی- تاریخی دارد و گویی نــزد او واقعیت چیزی اســت که مفهوم آن بــدون تاریخ و بی تغییر می ماند. گویی واقعیت برای هومر، ارســطو، و توســیدیدس همان واقعیتی اســت که برای رمان نویسان قرن نوزدهم و یا برای ویرجینیا وولف. این نقص عمده ای اســت کــه من در کار اوئربــاخ به عنوان نقطه شــروع دیدم. کمی بعدتر، هانس بلومنبرگ در مجموعه ای از جســتارهای مهم خود که نگاهی است معرفتی به ادبیات، یا نوعی «پدیدارشناســی» ادبیات، به کنکاش تاریخی-تبار شــناختی به خود مفهوم واقعیــت و تطور آن در ادوار ادبی می پردازد. نقطه شــروع واکاوی نظری من، کنار هم گذاشتن رهیافت های اوئرباخ و بلومنبرگ بــود برای دســتیابی به یک تاریــخ انتقادی مفهــوم قصه و مفهوم واقعیت. ولی آنچه همچنان باقی می ماند این اســت که خود رابطه (بما هو رابطه) قصه و واقعیت به صورت تاریخی بررسی نمی شود و کماکان این دو جزایری جــدا از هم می مانند، در صورتی که آنچه به خصوص تاریخی است نه خود مفهوم واقعیت و نه خود مفهوم قصه بلکه رابطه میان این دو اســت برای این که اساسا از درون این رابطه اســت که هر دو قطب تعریف و تحدید می شــوند. این رابطه

طرح نظری مرا شکل داد.قبل از طرح نظری رابطه واقعیت و قصه، شکل گیری این مسئله به پرســش های شــخصی خود من از زمان دانشــجویی در ایران و به بســتر تاریخی-فرهنگی کــه درش زندگی می کنیــم برمی گردد. چــرا رابطه قصــه و واقعیت پیوســته در ســنت ایرانی، کــه البته زیرمجموعه ای اســت از سنت اســامی، همواره مسئله ساز است و حتی در مدرن ترین اشکال هنر ایرانی نمود دارد؟ نمود آن را می توان از یک ســو در معضلــی دید کــه همچنان برای بازنمایــی هنری در ســنت شــیعی وجود دارد و از ســوی دیگر در کار خاقه کسی مثل کیارستمی به عنوان مهم ترین فراورده سینمای ایران. تصادفی نیست که از نگاه نیمه ســنتی نیمه مدرن کیارستمی به سینما، این رابطه به کانون کار هنری او تبدیل می شود. از این گذشته، کافی است از چنین زاویه ای به رویدادهای پیرامون مان نگاه کنیم تا ببینیم چه حد رابطه بیــن واقعیت و قصه در چهارراه اجتماع، سیاســت و جهان بینی ما همچنان مسئله ســاز می ماند. برای مثال، فرامــوش نمی کنم یکی از نقاطی که آن زمان ســبب شــد مســئله برای من حتی به صورت اجتماعی-سیاسی جذاب شود اعتراض پرستاران به دروغ بودن قصه فیلم «شوکران» بود و حال آنکه در آن سال ها پرستاران به اصطاح نماد اقشــار مدرن طبقه متوسطی بودند که کم کم مدعی بلوغ بود.

اینها مجموعه ای از نقاط شروع من بود.اگر برگردیم به بعد نظری، در بررســی های فلسفی- ادبی معاصر چیزی که همچنان به عنوان فصل مشــترک باقی می ماند، از اوئرباخ و بلومنبرگ گرفته تا فیلســوفان تحلیلی، ارجاع مدام به «بوطیقا»ی ارســطو است. از این منظر، کل ســنت بحث درباره واقعیت و قصه عبارت اســت از گفت وگوی مــدام و اینقطع با بوطیقای ارســطو. مجموعه موارد مذکور خط مشی روش شناختی مرا شکل داد؛ شروع از نظریــه معاصــر و حرکت معکــوس در تاریخ به ســمت یونان و بازبینی دایل اهمیت بوطیقای ارســطو در تقابل با نظریه افاطونی (نفی) قصه برای جســت وجوی امکان خوانش دیگری از ارســطو. نکته این است که اگر به واکاوی تبار سنت مابعدالطبیعی و بنابراین جهان بینی خودمان هم دســت بزنیم، باز به شــکل دیگری از همان مبادی تبارشناختی برمی خوریم. چون کسی که این واکاوی را کمی جدی پی بگیرد، شــکی نخواهد داشــت کل ســنت ایرانی اسامی از صــدر تا ذیــل، حتی در گرایش هــای ضدفلســفی اش آگاهانه یا ناخودآگاه در گفت وگوی مســتمر با میراث یونانی شکل گرفته است؛ بنابراین یونان یک منشــأ مشترک تبار شناختی (و نه فقط تاریخی) در

این مطالعه تطبیقی است.چه چیزی در رابطه واقعیت و قصه فلسفه اسامی را معنادار �

می کند یا برعکس فلسفه اســامی چه چیزی دارد که درباره این رابطه به ما بگوید؟ به عبارت دیگر، چگونه در حرکت معکوس از نظریه معاصر به میراث یونانی می توان به ســراغ فلسفه اسامی

رفت؟اگر از منظر خودمان به سنت ادبی معاصر بنگریم، همواره غیاب یک چیز ســؤال برانگیز اســت: چرا ادبیاتی که از دل اســام درآمده - ادبیات فارســی، تــرک و عرب - با همه غنای خــود هیچ وقت به رابطــه واقعیت و قصه که کانون بوطیقای ارسطوســت، نپرداخته. اگر کتاب های «فن شــعر» یا امثال «چهار مقاله» نظامی عروضی را بخوانید، این یک بحث کاما حاشــیه ای یا گذراســت که معموا به

اجمال برگزار شده و در عوض بخش مهم تر در این آثار مسئله انواع ادبی، فنون ادبی، معانی و بیان است.

نخســتین نقطه راهگشــا برای من بررسی سرنوشــت بوطیقای ارســطو در نهضت ترجمه و پــس از آن بود. چه اتفاقــی افتاد که بوطیقای ارســطو به کتاب های باغی و صناعت ادبی تبدیل شــد و نهایتــا کار آن به آمــوزش اوزان عروضی بعید یــا قافیه پردازی های غریب انجامید؟ وقتی به شــرح های فیلسوفان اســامی بر بوطیقا بنگریم (سه شــرح عمده فارابی، ابن سینا و سپس ابن رشد به عنوان نقطه پایان یونانی مآبی مشــایی در فلســفه اسامی) درمی یابیم که هرچه از قرون اولیه دورتر می شویم، رابطه واقعیت و قصه در بوطیقا کم رنگ تر و چگونگی شــعرگفتن پررنگ تر می شود. در شرح ابن رشد بــر بوطیقا، که طبق معمول از خاقیت کمتری نســبت به فارابی و ابن ســینا بهره دارد، اصا رابطه واقعیت و قصه دیگر چندان محلی از اعراب ندارد؛ بنابراین بوطیقا یکی از مهم ترین نقاطی اســت که در نهضت ترجمه تاش برای ترجمه و ادغام آن در فلســفه اسامی با شکست مواجه می شــود، حال آنکه مسئله اصلی بوطیقای ارسطو رابطه قصه و واقعیت است و در ذیل آن سازوکارهای روایی و فنون و صناعات، همگی ابزارهایی اند در خدمت ساختن روایت یا قصه در

نسبت با واقعیت.دو سؤال مرتبط با هم: اول، رابطه قصه و واقعیت قرار است �

به چه سؤال امروز ما پاسخ دهد. دوم، فلسفه اسامی آیا (و تا چه حد) به امروز ما مرتبط است؟

خط ســیری که تا اینجا ترســیم کردم، بیانگر نکتــه کلیدی تمام بحث اســت و به نوعی جواب هر دو ســؤال. رابطــه خاصی برقرار اســت بین ســنت فلسفه اسامی و ســنت فلســفه غربی از همان اواخر قرون وســطی و بعد از توماس آکویناس و گسست او از ماترک ابن رشــد که تا همین امــروز ادامه یافته. من نام ایــن رابطه را «نا-

وابستگی» می گذارم.به چه معنا؟ رابطه از طریق عدم رابطه؟ �

به معنای اینکه منشــأ مشترک تبار شــناختی این دو سنت میراث یونانی اســت؛ ولی هرکدام از این دو سنت در مسیر تاریخی خاصی این میراث را ادامــه داده و آتیه ای متفاوت برایش رقم زدند، چندان که هرکدام از این دو سنت برای دیگری کاما بیگانه اند. به رغم نقطه مشــترک تباری، با برآمدن فلسفه مدرن غربی این دو سنت چنان در دو جهــت واگرا پیــش می روند که دیگر گفت وگویــی با هم ندارند. حتــی کار به جایی رســیده که اگر یکی از این دو ســنت را فلســفه بدانیم، سنت دیگر را اصا به رسمیت فلسفی نمی شناسیم، خواه از منظر فلســفه غرب به فلسفه بنگریم، خواه از منظر فلسفه اسامی. بنابرایــن نوعی افتراق داریم؛ اما نه بــه معنای بی-تفاوتی، چنان که مثا فرانســوا ژولیــان درباره چین می گوید. از نظــر او، تفکر چینی و تفکر غربی با هم متفاوت نیســتند؛ بلکه نسبت به هم بی-تفاوتند. آنچه ژولیان بی-تفاوتی می خواند من درمورد فلســفه اسامی «نا-

وابستگی» یا «نا-رابطه» می نامم.از این مشــاهده می توان به نتایجی عینی برای فلسفه، آتیه آن و امروز خودمان رســید. به نظرم می رسد که «نا-رابطه» میان این دو سنت اسامی و غربی به ما اجازه می دهد که با ایستادن در میانه این دو و دیدن هریک در آینه دیگری به مســائل هر دو سنت به صورتی زاویه دار بنگریم. ای بســا چیزهایی که درون این دو سنت نااندیشیده مانده، به مســائلی برای اندیشیدن تبدیل شــوند. و ای بسا بتوان به معضاتی که در هر دو ســنت مسئله ســاز مانده اند، بهتر اندیشــید.

راهبــرد کتاب حاضر دیــدن رابطه قصه و واقعیــت از این زاویه دید خاص بود؛ یعنی جداشــدن از خوانش غربی ســنت فلسفه یونانی و نگاه کردن به این مســئله در بستر یک سنت دیگر و مقایسه آنها با هم. چنین تغییر زاویه دیدی به طور مشــخص درمورد رابطه قصه و واقعیت به من امکان داد فرضیه ای را بســط دهم از این قرار: رابطه بین واقعیت و قصه پیوســته یک رابطه سه گانه است. عنصر اصلی در این رابطه به ظاهر دوگانه همواره امری مستتر است: «حقیقت». ما با یک شاکله متافیزیکی متشکل از سه عنصر روبه روییم: واقعیت، قصه و حقیقت. این شــاکله مابعدالطبیعی و صوری اســت. به این معنا که منظور من از حقیقت یک مفهوم یا محتوای خاص ااهیاتی برای یک سنت یا اجتماعی برای سنتی دیگر یا تاریخی-ماتریالیستی باز برای ادوار یا ســنت های دیگر نیســت. اگر از این محتواها منتزع شویم، به شــاکله ای می رســیم که در آن چرایی و موجودیت قصه

تبیین می شود.«نا-رابطه» فلسفه اسامی با فلسفه مدرن

تو از ایستادن در میانه فلسفه اسامی و فلسفه مدرن به جهت �مسئله دارکردن هر دو گفتی؛ ولی پیش از قرارگیری در این موضع سؤال مهم و پایه ای به چیستی یکی از این دو برمی گردد. فلسفه اسامی چیست؟ آن هم نه به این معنا که از نظر تاریخی چه بوده است؛ بلکه آیا امروز اصا چیزی به نام فلسفه اسامی هست که آن گاه بخواهیم یک پا درون و یک پا بیرون از آن داشــته باشیم؟ چون فلســفه مدرن غربی سنتی حی و حاضر است که در دو وجه عمده تحلیلی و اروپایی- قاره ای می توان به مســائل، جریان ها، چهره ها و ســیر تطور آن مستقیما اشــاره کرد ولی درباره فلسفه

اسامی اصا چه می توان گفت؟دو ســؤال را از هم تفکیک کنیم. فلسفه اســامی چیست؟ این مهم ترین ســؤالی است که کمک می کند نســبت آن را هم با میراث یونان و هم فلســفه مدرن روشن کنیم. فلسفه اسامی عبارت است از ســنتی که در مکالمه دنباله دار، خاق و ناگسسته با مجموعه ای گزینشــی از میراث یونانی، از اولین فیلســوف اســام یعنی کندی تا آخرین فیلســوف عمده اش قاضی ســعید قمــی (در قرن یازدهم)، شــکل گرفته اســت. جذابیت در همان چیزی اســت که خیلی زود وجه بارز و غالب این سنت می شود: یعنی بالفعل کردن و بسط دادن مجموعه ای از نقاطی که بالقوه در فلســفه یونانی هســت. روشــن بگویم، فلسفه اسامی به واســطه نوافاطونی ها تاشی است برای ادغام و گواردن فلســفه یونانی در درون یــک گفتار توحیدی خاص

که همان اسام باشد.از ایــن منظر اگــر بخواهیم دغدغه کانونی فلســفه اســامی را مشــخص کنیم به این نتیجه می رســیم که این فلسفه در سیر تطور خود پیوســته درصدد ســاختن جایگاه یا محل وقوع کمال انســانی است. این فلســفه مدعی اســت گفتار عقانی وجود بما هو وجود همان جایی اســت که انســان کامل تحقق می یابد. بنابراین به جای طرد عقــل، موضوع دیگر بازســازی گفتــاری عقلی بــا مختصات

جدید اســت. اگر بخواهیــم این ادعا را به زبان مــدرن ترجمه کنیم می توانیم بگوییم نقطه افتراق اصلی فلســفه اســامی با فلســفه غرب از آنجا پیش می آید که فلســفه اســامی می کوشد فلسفه ای باشد که درعین حال و به صورت درونماندگار خود چیزی نیست جز فرایند سوژه شــدن. از این منظر، برای معاصر کردن فلســفه اسامی با خودمان، برای اینکه بتوانیم با فلســفه اســامی صحبت بکنیم، مجبوریم دائم آن را ترجمه کنیم. ترجمه آن نه به معنای فروکاستن فلســفه اســامی به مجموعه ای از مفاهیم مدرن یا غربی بلکه به

معنای هم زبان کردن این سنت با ما.منتها وقتی می گویم ایستادن بین این دو سنت می تواند پایگاهی برای تفکر ما باشــد به این معنا نیســت که ایــن پایگاه حی و حاضر وجود دارد و وظیفه ما تنها اشغال آن است. این پایگاه در جغرافیای عینی یا فکری وجود ندارد بلکه باید به لحاظ گفتاری آن را بســازیم. یک چنیــن پایگاه گفتاری از رهگذر نگاه مقایســه ای بین دو ســنت اسامی و غربی فلسفه ساخته می شود. ساختن این پایگاه با ابداع و کار مــدام روی مجموعه ای از مفاهیم و ابزار نظری صورت می گیرد که به ما اجازه دهد از این ســنت به سنت دیگر رفت و برگشت کنیم. یکــی از این مجموعه مفاهیم نظری خود مفهوم ســوژه اســت که اول ســعی کردم دریابــم به چه معنای حداقلــی می توان آن را در رفت و آمد بین این دو سنت به کار گرفت. و مرحله بعد این است که از طریق این رفت و آمد نظری ببینیم چگونه می شود به بازسازی اش اندیشــید. به مدد این نگاه مقایسه ای، ســوژه را می شود نخست به صورتــی حداقلــی این گونه تعریف کــرد: سوژه شــدن یعنی ایجاد یک رابطه یگانه (singular) با خویشــتن. این برداشــت حداقلی از ســوژه اجازه می دهد میان نظریه «انســان کامل» فلسفه اسامی و نظریه مدرن ســوژه مثا در کارهای آخر فوکو (حول دیرینه شناســی سازو کارهای ســوژگی در یونان باستان یا مسیحیت اولیه) در تردد و آمد و شــد باشیم. همین کار را می توان در مورد وجود به دلیل روابط وثیق دو ســنت به شکل سرراســت تری انجام داد. من کوشیدم این رهیافت را در مورد پدیدار و پدیدارشناســی نیــز انجام دهم. اگرچه این مفاهیم به خودی خود اصا در فلسفه اسامی وجود ندارند ولی مفاهیم ظهور و تجلی در فلسفه اسامی عناصری اند که می توان از طریق تاش برای ترجمه شــان به مفهومی حداقلی از پدیدار مابین دو سنت دســت یافت. آنگاه چه بســا بتوانیم بین فلسفه اسامی و ایده آلیســم آلمانی رفت و آمد کنیم، یا در مورد خاص کار خودم بین

سهروردی و فلسفه طبیعت متأخر شلینگ.ولــی در چنیــن رهیافتی معمــوا خطر نوعــی تقلیل گرایی �

وجود دارد، آن هم با این ادعا کــه هرچه دیگری دارد ما پیش تر داشــته ایم. گرچــه لزوما نمی تــوان از مقدمات مقایســه ای به

تقلیل گرایی ارزش گذارانه رسید.نکتــه مهم این اســت که کلمــه تطبیق ممکن اســت غلط انداز باشــد و بدفهمی به بار آورد. در فلسفه تطبیقی از نظر من، موضوع نــه اینهمان کردن دو ســنت یا برجســته کردن تفاوت هایشــان بلکه روبه روکردن دو ســنت با هم است و اجازه مواجهه دادن به عناصری از این ســنت با عناصری از ســنت دیگر، ولو اینکه این عناصری که با هم روبه رو می شــوند به لحاظ تاریخی ناهمزمان باشند. موضوع ما نوشتن یک تاریخ فلســفه جهانشمول نیست که دو سنت را کنار هم بگذاریــم، به خصــوص از این جهت که دو نــگاه مختلف به تاریخ و فلسفه تاریخ در هر یک از این سنت ها وجود دارد. تحمیل زمان بندی

تاریخ فلســفه به فلسفه اســامی خود مسئله ساز است. هدف غایی فکرکردن از طریق ایســتادن میان این دوســت. اگــر از این زاویه نگاه کنیــم، آن وقت معیار مشــخص نه فقط وفاداری به این یا آن ســنت بلکه بیش از هر چیز انسجام نظری آن گفتاری است که مابین این دو و در آمد و شد میان شان بســازیم. طبیعی است که این انسجام بدون دقت و وفاداری حداقلی در خوانش این ســنت ها حاصل نمی شود. این همان معیاری است که در مورد هر خوانشی از سنت یا فیلسوفان یونانی، قرون وســطایی یا یهودی صدق می کند. نکته این اســت که فلســفه اســامی جز اســتثناهایی هرگز وارد این چرخــه خوانش- نوآوری در بستر تاریخی نشده. چرخه ای که در خود فلسفه غربی به قــول بدیو همواره بر محور اصــل «یک گام به پس، دو گام به پیش» بــه پویایی اش تداوم داده اســت. چون همچو اتفاقی برای فلســفه اســامی نیفتاده نقطه شروع ما چیزی نمی تواند باشــد غیر از اقرار به این واقعیت که «فلســفه اســامی حیات ندارد». از ِقبل ساختن پایگاه تفکر بین این دو ســنت مهم ترین کار بالفعل یا پویاکردن دوباره فلســفه اسامی است از منظری ماتریالیستی یعنی ایستادن در جایی خارج از این ســنت. بدین سان می توان فلسفه اسامی را که در تاریخ راکد مانده اســت همراه خود کشید و در زمان اکنون بالفعل کرد. این نگاهی اســت از زاویه فلســفه غرب به فلسفه اسامی ولی این نگاه

یک سویه نیست و در جهت مقابل نیز حرکت می کند.افسون زدایی از کربن

ولی در رابطه دوسویه میان یک امر مرده و یک امر زنده همواره �کفه امر زنده یا یک سوی رابطه (فلسفه غرب) سنگینی می کند.

موافق نیستم. چون به این معنا فلسفه قرون وسطی و یونان و به طریق اولی حکمت و عرفان یهودی نیز مرده اند. اتفاقی که در مورد فلسفه اسامی نیفتاده این است که گفت وگوی مدام با بیرون از خود (فلســفه غربی) نداشته، این گفت وگو از جایی به بعد قطع شده، در نتیجه این گفتار درون خود مانده و از فرط درون بودگی و نوعی انزوا ته کشــیده اســت. فرق آن با فلســفه یونانی و قرون وسطی و حتی فلســفه یهودی (بعد از رزنتسوایگ در قرن بیستم و البته به واسطه اهتمام خارق العاده گرشــم شــولم) در این است که در این سنت ها

گفت وگو با بیرون از خود ادامه داشته یا اگر قطع شده از جایی دوباره آغاز شــده ولی در فلسفه اســامی این اتفاق نیفتاده است. اهمیت کســی مثل کربن همین جاست. او به ســراغ فلسفه اسامی آمد، نه به این دلیل که مثا در جســتجوی آیینی جدید می خواست مسلمان یا شــیعه شــود. هنوز پس از گذشت سال ها از انتشــار آثار کربن کار بخش عمده ای از شبه پژوهشگران فلسفه اسامی در ایران تجسس در لحظات آخرین مرگ کربن اســت تا ببینند آیا او بااخره شهادتین را گفت یا خیر. نکاتی هســت که اگر درباره کربن بدانیم شاید بتوانیم رابطه خودمان را با فلســفه اسامی جور دیگری تنظیم کنیم. اتفاقا اینها نکاتی اســت که غالــب هموطنانی کــه در دوره ای گرد کربن جمع شــدند یا کوشــیدند در مســیر او فکر کنند مغفول گذاشته اند. روشــنفکران فرنگ رفته ما نیز گمان کردند کربــن «زائری از غرب»* اســت و آمده تا سر بر آستان جانان بساید و نظایر آن. همه این نکات بــود ولی نه به معنایی که پیــروان او می گفتند بلکه به این معنا که مجموعه این مولفه ها عناصر و اجزای برنامه نظری کربن بود نه در مقام اسام شــناس، شرق شناس یا محقق فلسفه اسامی (گرچه او معتقد بود همه اینها هســت) بلکه در مقام فیلسوفی فرانسوی که برنامه خاصی را در بســتر فلســفه معاصر دنبال می کرد. عمده ترین مخاطبان کربن، طرف های بحث او در فلســفه و خوانندگان مقصود آثار او به زبان فرانســه، هم عصران فیلسوف او در فلسفه فرانسوی بودند. همچنان که فیلسوفان بزرگ قدمی به عقب می گذارند، نقبی به سنت های به ظاهر خاموش شــده می زنند تا آنها را احیا کنند و از این طریق موضع مشخصی در فلسفه معاصر بسازند، کربن به جای اینکه این کار را با یونان یا قرون وســطی یا حتی ااهیات پروتســتان (یعنی عقبه های فکری خودش) بکند همین نســبت را با فلســفه اســامی برقرار کرد، آن هم آنجا که فلسفه اسامی می کوشد قرائت منحصربه فردی از یونان ارائه دهد، یعنی از ابن ســینا به بعد یا آنچه خود کربن «ابن سیناگرایی ایرانی» می نامید. سودای کربن دخالت در فلســفه معاصر از نوع دخالتی بود که اتین ژیلسون در آن دوره مثال

اعایش به حساب می آمد.تصویری که از کربــن ارائه می دهی به کل متفاوت اســت از �

تصویر متداولی که در ایران از او وجود دارد. ممکن است دقیق تر او را در فلسفه معاصر فرانســوی جای دهی و پیش و پس سنت فکری و مســائلی را که او می کوشــید با رجوع به فلسفه اسامی در آن تحول ایجاد کند روشــن کنی؟ به طور مشخص، چرا او این تکه از میراث یونانی را برای پیشبرد فلسفه فرانسوی روزگار خود

انتخاب می کند و نه مثا تکه ای دیگر را؟بــرای فهم برنامه نظری کربن نه از آثار او در فلســفه اســامی- درباره سهروردی، ابن عربی، ماصدرا و قاضی سعید قمی - بلکه باید از عقبه او شــروع کرد. در وهلــه اول کربن عمیقا پرورش یافته ســنت ااهیات پروتســتان و فلســفه آلمانی اســت. خــود او در گفت وگویی نقل می کند که کارل بارت از شــناخت موشکافانه او از گرایش های فرعی تاریخ ااهیات پروتستان شگفت زده می شد. کافی اســت به مقااتی از دوران جوانی او بنگریم تــا دریابیم او دخالت خود را در فلسفه در بستر فلسفه آلمانی و ااهیات پروتستان بعد از کارل بارت و در خط سیر او می بیند، به ویژه کارل بارت، مفسر «رساله به رومیان» پولوس طرسوســی، چون از چند بارت می توان ســخن گفت. نکته دیگر نســبت او با هایدگر است. تصویر جاافتاده از کربن حتا در بعضی نوشــته های فرنگی به عنوان کســی است که فلسفه اســامی را با فلســفه هایدگر ادغام می کند. در حالی که برخورد با هایدگر نوعی ماقات در ادامه خط ســیری است که کربن در سنت آلمانــی از خود لوتــر به بعد پی گرفته. دو رگــه ای که کربن در این ســنت دنبال می کند یکی پدیدارشناسی است، و فراموش نکنیم که کربن اول می خواســت پایان نامه اش را زیر نظر هوســرل بنویسد، و دیگری ســنت تأویل. کافی اســت در نظر داشــته باشیم که به طور

اجمالی تفکر هایدگر نقطه تاقی این دو رگه سنت آلمانی است.به لحاظ تاریخی، کربن از دهه ســی میــادی به بعد دو برنامه نظری را به صورت موازی دنبال می کند: ۱) توجه به میراث فلســفه اســامی؛ ۲) فلسفه غرب، ااهیات مسیحی و به طور اخص فلسفه و ااهیات آلمانی که هر سه گهواره فکری او به شمار می روند. پس قبل از اینکه او شــأن شرق شناس داشته باشــد فیلسوفی فرانسوی اســت. وقتی الکســاندر کویره تصمیم به ترک مدرســه مطالعات عالــی کاربردی پاریس می گیرد کرســی خود را در فلســفه آلمانی بیــن دو جوان تقســیم می کند کــه متخصصان تمام عیار فلســفه آلمانی اند. یک بخش کرســی خود را به الکساندر کوژو می دهد که او درســگفتارهای خود را تحت عنوان «مقدمه ای بر پدیدارشناسی روح» شــروع می کند. این درسگفتارها آتیه فلسفه قرن بیستم را نه تنها در فرانســه بلکه در کل فلســفه قاره ای به نوعی رقم می زند. خوانش کوژو از ایده آلیســم آلمانی، و به خصوص هگل، اول مبتنی است بر گرایش مارکسیستی. او پیوند به زعم خود گسسته بین سنت مارکسیستی (مارکس، انگلس، لنین) را با هگل دوباره برقرار می کند و بســتر مابعدالطبیعی فلســفه مارکسیســتی را نه فراموش کردن هــگل بلکه تداوم کار هــگل می داند. تمرکز درســگفتارهای کوژو بــر دیالکتیک «خدایگان و بنده» به عنوان نقطه ای اســت که از دل آن می توان نظریه ســوژه تاریخی را در بســتر ماتریالیســم تاریخی اســتخراج کرد. و ایــن در واقع برنامــه نظری اوســت. برای درک اهمیت این درســگفتارها برای کل فلســفه قرن بیستم کافی است بــه مســتمعان و شــرکت کنندگان در آن توجه کنیــم: مرلوپونتی، ســارتر، آرون، اکان، باتای و البته خود هانری کربن. این یک بخش از کرســی کویره اســت که به جریــان چپ اختصــاص می یابد. از

آن ســو، برای برقراری موازنه، هانری کربن بخش دیگر کرسی کویره را بــه عهده می گیرد. او هم فلســفه آلمانی درس می دهد منتها با نگاهی متفاوت. مرکز ثقل درســگفتارهای کربن «هرمنوتیک لوتری در تاریخ تطور فلســفه آلمان» است. به بیان دیگر، کربن و کوژو دو خوانش رقیب از فلسفه آلمانی ارائه می دهند که مکمل یکدیگرند و کویره به خوبی این نکته را دریافته بود. در تمامی کتاب های کربن در فلســفه اسامی (از اولین اثر درباره ســهروردی تا آخرین اثر او، «مجموعه گفتارهایی درباره فیلســوفان مکتــب اصفهان») بحث مدام او به وضوح با خوانش مارکسیســتی از هگل اســت. مفاهیم کلیدی مورد بحث کربن به لحاظ فلسفی همان مفاهیم مورد بحث کوژو اســت، ولی نه در تأیید بلکه در معنای کاما متفاوتی از او. به زعم کربن نیز نقطه مبنایی از این قرار اســت: سوژه شــدن و سوژگی پیوســتگی تام دارد با یک نظریه رخــداد. منتها نقطه انحراف هگل و به خصــوص هگلی های چــپ - به عبارت دیگر، کــوژو - عبارت اســت از اینکه آنها رخداد برسازنده ســوژه را در تاریخ جست وجو می کنند. آنچه کربن در فلسفه اسامی می یابد نظریه سوژه ای است که رابطه ســوژه را با حقیقت مطلــق تعریف می کند و این حقیقت بــرای این که مطلق باشــد باید خود را از تاریخ بربکشــد. به طریق اولی رخداد این حقیقت، رخدادی اســت که آدمــی را از تاریخ فرا می کشــد و اصًا سوژه شدن چیزی نیســت جز خود همین فراروی. از لحاظ کربن حل و ادغام شــدن ســوژه در فرایند تاریخ نافی خود سوژگی اســت. او در فلســفه اسامی نظریه ســوژه ای می دید که درست شرایط رخداد فراتاریخی برای سوژه را به صورت نظری مهیا می کند. نکته جذاب، و به زعم کربن مهم ترین ابداع فلسفه اسامی، ابداع ســاحتی فراتاریخی (meta-historical) بود که در آن سوژه می تواند در یگانگی خود متحقق شود. سوژه در آن ساحت در امور جهانشــمول حل نمی شــود و یگانه می ماند ولی درعین حال چنین ساحتی جدای از محسوسات انفرادی (particular) است. به عبارت دیگر، ساحت یگانگی سوژه (singularity) نمی تواند اینهمان باشد (particularity) با ساحت محسوسات مادی که قلمرو جزئی گراییاســت. نکته این است که از طرف دیگر فیلسوفان مسلمان به نیکی دریافته اند که این ساحت یگانه بودن نمی تواند با ساحت معقوات جهانشــمول (universal) یکی باشــد. ابداع بزرگ فلسفه اسامی به زعم کربن عالم مثال اســت؛ یعنی همان ســاحت فراتاریخی که در آن ســوژه به وقوع می پیوندد. تمام اهمیت عالم مثال برای او از این جهت اســت. همین نظریه سوژه برای او انگیزه ای شد برای یک عمر تاش جهت احیا و بازخوانی فلســفه اسامی. اگر حتی معیار را تحقیقات دقیق و تحلیلی فلسفه اسامی بگیریم، دستاورد کربن و شاگرد او کریستین ژامبه در معرفی و شناخت فلسفه اسامی، در همان پشــت میز کارشان در خانه، بارها می ارزد به تمامی بنیادها و مؤسساتی که برای خودشان در این کشور ردیف بودجه دارند و برج و بارو. کربن به ما کلیدی برای خواندن فلسفه اسامی داد و کوشید، ولو با نگاه شرق شناســانه خود، خط ســیر این فلسفه و نسبتش را با جغرافیــای معرفتی ایران مشــخص کند. اگر کســانی امروز این اعتماد به نفس را دارند که در ایران درباره اهمیت فلســفه اسامی

بعد از سهروردی داد سخن بدهند، همه از ِقبل کار کربن است.آیا منظور این اســت که ما باید ادامه دهنده راه کربن باشــیم �

و خوانش او را معیار فلسفه اســامی بگیریم؟ یا حتی در فلسفه غرب باید خوانش راست گرایانه داشته باشیم؟

به هیچ وجــه. من خود را ادامه دهنــده راه کربن و ژامبه می دانم

ولی درســت به واســطه اختاف هایی که با آنها دارم. کربن دغدغه ترجمه و بالفعل کردن فلســفه اســامی را داشت ولی ما می توانیم به گونه ای دیگر این دغدغه را پی بگیریم. کربن و ژامبه چاووش هایی هســتند که راه را بــاز کرده اند ولی مــا می توانیم از ایــن رفت وآمد پایگاه های فکری دیگری برای خود بسازیم، نوع دیگری طرح مسئله

کنیم و جواب های دیگری بیندیشیم.دقیقا راه خود تو از کربن جدا می شــود. طرح نظری ااهیات �

سیاسی اســام را در کار تو نمی توان در کربن یافت، بلکه تبار آن به سنت فکری دیگری بر می گردد.

مهم تریــن محل نــزاع من با کربن و کریســتین ژامبــه در نحوه برخورد با فلســفه اســامی اســت. این دو سراغ فلســفه اسامی می آیند چــون وجه ممیزه آن را این می دانند که، برخاف فلســفه غرب که با برداشــت خاصی از یونانی ها فلسفه را با فلسفه سیاسی اینهمان کرد، فلســفه اســامی گفتاری تولیــد می کند که هدفش تعطیل هرگونه سیاســت اســت برای این که اصًا به کنش تاریخی وقعی نمی گذارد. به همین دلیل کربن ویژگی فلســفه اســامی را عبارت از این می دانســت که گفتار فلســفی را بــرای اینکه محمل سوژه شدن باشد به کل از سیاســت جدا کرده. راه من اینجا از کربن جدا می شــود. موافقم که فلسفه اســامی می خواهد در خط سیر کلی اش از سیاست و به خصوص اندیشه سیاسی -اجتماعی خاص شــود و به نوعی فرا برود. منتها نکته این است که برای این فراروی مجبور بوده اتفاقًا سیاست را در بطن گفتار هستی شناختی اش ادغام کند. برای همین در ظاهر دیگر فلسفه سیاسی ای در کار نیست ولی در باطن کل مابعدالطبیعه فلســفه اسامی می شود محملی برای بسط نظریه سیاســت، به خصوص بر محور حاکمیت، تدبیر و نظام خلقــت. در واقع، از یک منظر دیگــر، ویژگی گفتار مابعدالطبیعی و هستی شناختی فلسفه اسامی این است که از فرط قوی و فربه شدن چند ســاحت را در خود ادغام می کند. این نکته ای بود که در فرایند کار روی بوطیقــا هم به آن برخوردم. ســاحت بوطیقا به تدریج در گفتار وجود بما هو وجود فلسفه اسامی ادغام می شود، تا آنجا که نزد نقطه عطف و فرجامین فلسفه اسامی، یعنی ماصدرا، بوطیقا و حتی زیبایی شناســی (اســتتیک) در گفتار وحدت وجود غیرقابل تفکیک می شــوند. و حال آنکه اگر به آرای صــدرا درباره آفرینش هنــری به صورت علنی و مجزا بخواهید نگاه کنید چیزی که مثًا در تفسیرش از آیه های قرآن در مورد شــعر پیدا می کنید عموماً تکرار حرف های متکلمان و حتی فقیهان است بی آنکه نشانه ای از قدرت نظری صدرا در آن باشــد. این اتفاق در مورد سیاســت نیز می افتد. گفتار سیاســت به عنوان گفتاری مجزا در فلسفه یونانی وارد فلسفه اســامی نمی شــود. یکی از نکات کلیدی که ما هنوز نتایج تاریخی-نظری-فلســفی آن را بررســی نکرده ایم این است که چرا و بنا به چه اقتضائاتی در نهضت ترجمه هیچ اقبالی به «سیاســت» ارسطو نمی شود و اصا ترجمه ای از آن صورت نمی گیرد ولی «بوطیقا» بنا به اقتضائات اولیه برکشــیده و ســه ترجمه از آن می شود ولو اینکه

بعدا شکســت می خــورد. اقتضائات اولیه ترجمــه بوطیقا در واقع چیزی اســت که بعدا در سنت اســامی تبدیل می شود به مباحث پیرامون اعجاز القرآن. نکته جالب از منظر مقایســه ای این است که در سنت غربی درســت عکس این اتفاق می افتد. در همان بدو امر به سیاســت ارسطو توجه می شــود ولی بوطیقا تا آستانه رنسانس

مهجور و ناشناخته می ماند.در مورد خاص سیاســت، تغییر نگاه از فــراروی به ادغام، یعنی نگاه به گفتار وجود بما هو وجود به عنوان گفتاری اساسًا تنیده شده از تار و پود مفاهیم و مضامین سیاســی، به ما اجازه می دهد به جای اینکه در بررســی رابطه بین سیاســت و ااهیات یا اندیشه سیاسی فقط به سراغ سیاســت نامه ها یا رساله های فقهی برویم توجهمان را معطوف تاریخ تطور مابعدالطبیعه در بطن فلسفه اسامی کنیم. آن وقت متوجه می شــویم که مابعدالطبیعه در دل خود پیوســته به انحای مختلف رابطه ای گفتاری را با سیاست این جهانی تعریف می کرده اســت و منظور از ااهیات سیاسی چیزی جز این نمی تواند باشــد. ســیرالملوک ها، رســاله های فقهی و کا ادبیات سیاســی را می بایســت ذیل این سیاســت وجودی یا ااهیات سیاســی دید. این نوع ادغام سیاســت در مابعدالطبیعه چیزی اســت که با خود ابن سینا شروع می شــود. در فصل های آخر «مابعدالطبیعه شفا» و

به خصوص «اشارات» این تغییر مشهود است.ترجمه-تفکر

وقتی از کربن و اهمیت او در فلســفه اسامی سخن می گوییم �خواه ناخواه پــای ترجمه به میــان می آید. کربــن در مقام یک فیلســوف بیرون از سنت فلسفه اســامی با این فلسفه در مقام یک امر بیگانه برخورد می کند و آن را به زبان فلسفی قرن بیستم ترجمه می کنــد. بنابراین اهمیــت ترجمه انکارنکردنی اســت، به خصوص اگر به رابطه خودمان با فلسفه مدرن در مقام یک امر

بیگانه بنگریم.اگر می گویم راه کربن و ســپس ژامبه راه گشــایش فلسفی برای ماســت، این به معنای پاگذاشــتن جای پای او و رســیدن به همان نتایج نیست. پیش شرط این گشایش آگاهی همه جانبه نسبت به یک نکته است: به اینکه نقطه شروع ما با نقطه شروع او فرق می کند و درســت نقطه مقابل اوست. اگر کربن از سنت فکری خود به سمت فلسفه اســامی حرکت کرده تا از این طریق دوباره به سنت فکری خود برگردد و دخالتی در آن کند، من تنها می توانم همان خط ســیر را به صورت معکوس طی کنم. من باید به سمت فلسفه غربی بروم تا با جداشــدن از «خودم» دوباره برگردم و نگاه خارجی به فلسفه اسامی بیندازم. خط ســیر من و کربن یک بردار را طی می کند ولی در جهت معکوس. ساختن پایگاهی میان فلسفه اسامی و فلسفه مدرن به معنای جداشــدن از خود، رفتن به ســمت فلسفه غرب و ایجاد یک تنش بینابینی با آن اســت. فراموش نکنیم این آمدوشد و این تنش راهبرد مؤســس فلسفه است، چون نزد افاطون نیز کسی که گفتار حقیقت را وارد فلسفه می کند همیشه خارجی است. از این نظر، سفر به سمت خارجی سفر برسازنده فلسفه است. افاطون در جســت وجوی حقیقت به سمت شــرق می رود ولی نه به آن معنا که حقیقت در شــرق است یا نور از شرق می آید. این نور می تواند از هر جایی بیاید. حرکت از خود به ســمت دیگری و بازگشت به خود هم برســازنده فلسفه است و هم عنصر ذاتی ترجمه. در ترجمه نیز از زبان خود به ســمت زبان بیگانه می رویــم و دوباره به زبان خود بازمی گردیم ولی این بار زبان خودمان تکانی خورده، جای آن تغییر

کرده، پوست انداخته. ولی خود کربن هم گرچه عضوی از پیکره فلســفه اســامی �

نمی شود، نفس این که از چشم یک بیگانه به این سنت نگاه کرده کارش را مهم می کند.

اینجا همان جایی اســت کــه ترجمه در معنای وســیع کلمه به استعاره ای برای تفکر بدل می شود. اگر ترجمه را به دو گونه منفعل و فعال تقسیم کنیم، ترجمه فعاانه چیزی نیست جز خود امر تفکر. برای مثال، خوانش-ترجمه کربن به قسمتی از فلسفه اسامی بدل می شــود. بعد از کربن دیگر امکان ندارد فلســفه اسامی را طوری بخوانیم که انــگار کربن وجود ندارد. من نــام حرکتی را که ترجمه فعاانــه طی می کند می گذارم «حرکــت از ناتوانی در تفکر به قصد مشــارکت فعال در تفکر». نکته کلیدی زاینده در فرایند ترجمه میل مترجم اســت. میل ترجمه کی و کجا در مترجم زاده می شود؟ میل به ترجمه ناشــی از یک ناتوانی در گفتن اســت. وقتی سراغ ترجمه یک اثر می رویم به این جهت است که احساس می کنیم می خواهیم چیــزی بگوییم ولی از گفتــن آن ناتوانیم و همان را متفکری به بیان درآورده. ناتوانــی در تفکر، آفرینش و به طور موســع، ناتوانی در امر گفتن و تولیــد گفتار (خواه ادبی، خواه فلســفی). منتها این ناتوانی فقط نقطه شروع است. ترجمه وقتی به صورت تمام و کمال محقق می شــود که، در فرایند خود، این ناتوانی را تبدیل می کند به عنصری که خود به بخش جدایی ناپذیری از تفکر بدل می شود. اینجا هم باز دو نمونه اعایی که به نظرم می آید یکی به فلسفه غربی تعلق دارد و دیگری به ســنت ایرانی-اســامی. وقتی ابن مقفع شروع می کند به ترجمه، اســتدالش این اســت که هر آنچه از امهات سیاســت، تدبیر و اخاق بوده پیشــینیان ایرانی اش اندیشیده و گفته اند و دیگر تاش برای حرف نو زدن تاش بیهوده ای اســت. برای همین او راه چاره را ترجمه این معــارف به زبان عربی و در ظرف تازه، که همان فرهنگ اسامی باشد، می داند. منتها نکته این است که نه تنها با این کار او اصــًا نثر نوین عربی را بنیاد می گــذارد، بلکه ترجمه خاقانه نظریه قدرت ساســانی در چارچوب خافت اســامی سمت و سوی گفتار سیاســی اسام را تا همین امروز یکســره دگرگون می کند. ابن مقفع ناتوان در تفکر، با همان چند رســاله کوتاهش و ترجمه اش از کلیلــه و دمنه از آن به بعد به گــواه تاریخ یکی از خاق ترین و البته تأثیرگذارترین متفکران اســام است. و اما مثال فرنگی: نقطه شروع مهم ترین مترجم هگل در زبان فرانسه در قرن بیستم، ژان هیپولیت، این اســت که او هم می خواهد چیــزی را بگوید که هگل گفته ولی بنــا به مجموعــه ای از دایل فرهنگی، شــخصی (ســوژه) و زبانی (فرانســه) ناتوان از تولید گفتاری مشابه «پدیدارشناسی روح» است. این نقطه شــروع هیپولیت اســت ولی او به اینجا بسنده نمی کند. با ترجمه «پدیدارشناسی روح» و تفسیرهایی که هیپولیت بر مبنای این ترجمه به زبان فرانسوی می نویسد، کار به جایی می کشد که خواننده امروز آلمانی نیز مجبور است در کنار متن اصلی هگل سراغ ترجمه هیپولیــت برود، چون این ترجمه چیزی را بر هگل افزوده اســت. او برای درک درست هگل دست کم دیگر نمی تواند خوانش دوران ساز هیپولیــت را نادیده بگیرد و نســبت بدان بی تفاوت باشــد. در واقع مشارکت هیپولیت دیگر جزوی از کلیت «پدیدارشناسی روح» شده و خود را به صورت امر واقع بر گفتار هگل حک کرده. از این به بعد، تا وقتی هگل می خوانیم و به رغم ترجمه های متعدد و بعضًا دقیق تر در خود زبان فرانســوی مجبوریم هیپولیــت نیز بخوانیم. تفکری که با ترجمه اینهمان می شــود چنین تفکری است. ترجمه-تفکری که

جداکردن آن از یک سنت فکری ناممکن است.* عنوان کتابي از داریوش شایگان، با ترجمه باقر پرهام

ترجمه: پویا استادپور

مگریت به کربنجناب آقای کربن

از شــما بســیار سپاســگزارم کــه مقاله ابن سینا» عرفانی تمثیل در «سمبولیسم را بدین شــیوایی نگاشته و در یک مجله بلژیکی به چاپ رساندید. «دست تقدیر» مرا بــا آن آشــنا کــرد. از شــما آنگونه سپاسگزارم که در مقابل خالق بی نقص زیبایی ها باید شــکرگزار بود. در نوشته شما با بیان دقیق بسیاری از ایده های احساسی مواجه شدم که خود به سختی می توانم با زبان گفتار و نوشتار بیانشان کنم. مسئله حیاتی به نظر من آن احساسی اســت که دو گونه مرگ را از هم تمییــز می دهد. پیش از خواندن متن تان آن را به این ســیاق ترجمه می کردم: آگاهی (اگر جهل را هــم برافروزد) ســّر را برنمی افروزد - ســّر اســت کــه آگاهی را بر می افــروزد - یا: ما در مرگ زندگی می کنیم (اکنون چنین زندگی می کنیم). نقاشــی ام که نامش را «پری جاهل» نهاده ام، منطبق با احساســی اســت که رابطه نور- زندگی و تاریکی- مرگ را وارونه می کند. شاید تمایل داشته باشید آن را در نمایشگاهی که اکنون در

پاریس دارم مشاهده کنید. در این تصویر، این تاریکی است که صور نور را مشــخص (و یا نمایان) می کند. این صور در نور نامرئی اند و آتش دان تاریکی است که آنها را نمایان می سازد. از اینکه نظرتان را در مورد آثارم بدانم بســیار خرسند خواهم شد، چراکه رای شما

برای مریدتان بسیار ارزشمند است. ۳ ژانویه ۱۹۵۶رنه مگریت

یونسکو به کربندوست عزیز و گرامی

خواندن «عقل ســرخ» [اثر ســهروردی] مــرا به شــگفتی می آورد. شــما یکی از بزرگ تریــن و خارق العاده تریــن متــون

زندگی معنوی را به غرب شناسانده اید. بی شک بار دیگر او را به خاطر ایرانیان نیز آورده اید. متن دشوار است و نمی شود هرزمــان آن را خواند. باید بگذاریم ســاعت همایونی دل فرا رســد. اما یادداشــت ها و توضیحات تان از مسیری که در آن گم گشته بودم نجاتــم می دهد و به ســرمنزل مقصود می رســاند. فی الواقع دیگر

تــا پایان عمر نیــاز به مطالعه چیز دیگری ندارم. کافی اســت این را بارهاوبارها بخوانم. از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم. ارادتمند شمااوژن یونسکوپاریس، یکم ژوییه ۱۹۷۶

شولم به کربندوست عزیزم

از طــرف خــودم و فانیــا می خواهم ۷۰ ســالگی ات را که همین روزها اســت، از صمیم قلب تبریک بگویم. از آشنایی مان ۲۵ ســال می گــذرد، و مــن از این که از موهبت آشنایی با شما برخوردار بوده ام بسیار خرسندم. شما از معدود فرزانگانی هستید که به راستی گستره دانش شان معنوی است و اندیشه شان از کشــف کائنــات، سراســر نورانــی. کربن عزیــز، شــما در زمره تاریخ شناســان دینی انگشت شــماری هســتید که واقعا به آنچه می دانند اشراف دارند. و گذشته از آن، بزرگواری و انسانیتی که در امور انســانی از خود بروز می دهید همواره مرا تحت تأثیر قرار داده است. شما و استا (همسر هانری کربن) به آن دسته از افراد تعلق

دارید که همواره از داشــتن روابط اصیل انســانی با آنها، ورای هر رابطه بیرونی، اطمینان داشــته ام. از فرصتی کــه در اختیارم قرار گرفت تا با نوشــته کوتاهم، به شــکل مینیاتوری هم که شــده، در مجموعه ای که در بزرگداشــت شما چاپ شد دستی داشته باشم، شــادمانم. بدین شکل توانسته ام جلوی همگان دوستی و اخاصم را به شــما نمایش دهم. امیدوارم ایــن «مجموعه کربن» در زمان مقتضی چاپ شود. چشم به راه آن هستیم که ژانویه یا فوریه ۷۴ در مسیرتان به سمت تهران، هنگام رفت و شاید هم برگشت، با استا ســری به اورشــلیم بزنید. پیشاپیش از آمدنتان مســروریم. در این فاصله، ان شــاءاهللا ماه اوت هم در آســکونا همدیگــر را ماقات خواهیم کرد. جلد ســوم و چهارم اثرتان «اسام ایرانی» به دستم رسید. متأســفانه به دو مجلد اول آن دسترســی ندارم. امیدوارم ترجمــه فرانســوی کتابــی را که بــا موضوع «تفکر مســیحی در یهودیت» به انگلیســی نگاشته ام ســریع تر دوباره به دست بگیرم. روی ماه هردویتان را می بوسم و برایتان آرزوی سامتی و بهروزی

دارم. ارادتمند شماگرشم شولماورشلیم ۶ آوریل ۱۹۷۳

رحمان بوذرى

فلسفه اسامی گفت وگوی مدام با بیرون از خود (فلسفه غربی) نداشته، این گفت وگو از جایی به بعد قطع شده، در نتیجه این گفتار درون خود مانده و از فرط درون بودگی و نوعی انزوا ته

کشیده است. اهمیت کسی مثل کربن همین جاست. او به سراغ فلسفه اسامی آمد، نه به این دلیل که مثا در جست و جوی

آیینی جدید می خواست مسلمان یا شیعه شود

روشنفکران فرنگ رفته ما نیز گمان کردند کربن «زائری از غرب» است و آمده تا سر بر آستان جانان بساید. همه این نکات

بود ولی به این معنا که مجموعه این مولفه ها عناصر و اجزای برنامه نظری کربن بود نه در مقام اسام شناس، شرق شناس یا محقق فلسفه اسامی بلکه در مقام فیلسوفی فرانسوی که

برنامه خاصی را در بستر فلسفه معاصر دنبال می کرد

گفت وگو با انوش گنجی پور

با فلسفه اسامی تفکر

Page 11: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

11 یکشنبه 2 آبان 101395 سال چهاردهم شماره 2710اندیشه

بخشی از مقدمه «امر واقع و قصه»

ما و شما: ترجمه هایی در حال انجامآنچــه در ادامه می آید ترجمه بخشــی از مقدمه کتــاب «امر واقع و قصه» نوشــته انــوش گنجی پور اســت که به بررســی معضات روش شــناختی مطالعات تطبیقی اختصاص دارد و خطوط فکری

این پروژه را روشن می کند:

طرفه آنکه این کار از یک بن بســت شروع شــده. آن زمــان، این بن بســت بــه نظرم که می آمــد مأیوس کننــده ای ســرانجام مطالعات ادبیات تطبیقی به معنای سنتی کلمه دچار می شوند، البته اغلب بی آنکه خــود به بن بســتی کــه درونــش گرفتار آمده اند آگاه باشند. منظورم بن بستی است که اجرم یا به «همان» منتهی می شود یا بــه «غیــر». توفیری هم نــدارد که از دو مســیر پیش رویمــان، یعنی این همانــی و تفاوت، کدام یــک را بر گزینیم. یک چنین بن بســتی آنگاه عرصــه را بر تحقیق تنگ تر می کند کــه این دو قطب، یعنی «همان» و «غیر» با دوگانه مرکز و پیرامون هم پوشــان می شوند، دوگانه غرب به مثابــه مرکــز و باقی دنیا بــه مثابه پیرامــون. در این دوراهی، مســیر این همانی به این کار می آید که کم یا بیش حس حقارتی را که بر دوش خودآگاهی پیرامونی سنگینی می کند، التیام ببخشد؛ هموست که قرار است جبرانی باشد بر عقب ماندگی تاریخی و سرخوردگی ناشی از آن؛ مجالی باشــد که بتــوان صا داد «هر چه هم که باشــد»، ما «همان» چیزی را می گوییم و فکر می کنیم که شــما، و حتی پا را فراتر بگذارد و اعام کند که اصًا ما «همان» چیزی هســتیم که خود شــما. مســیر تفــاوت امــا ظاهری مدرن تــر دارد و بلکه اعتماد به نفســی بیشــتر. می خواهد غیریتش را به شکلی تقلیل ناپذیر به رخ بکشد: یعنی بتواند بگویدکه «ما» چیزی غیر از «شــما»می گوییم و به شکل «دیگری» فکر می کنیم و اصًا بودنمان با بودن شــما فرق می کند. این مســیر تلویحا تاش دارد تا رابطه برتری میان مرکز و پیرامون را واژگون سازد، هرچند نافی وجود این رابطه و منطق حاکم بر آن نیست. شیوه ای است که از ِقبل آن می توان با طیب خاطر از تأکید بر دگربودگی و غیریت برای خود هویتی دســت وپا کرد. لیکن گفتن ندارد که این مســیر تفاوت محور باز روی دیگر مسیر این همانی است، و بی شک به همان میزان رقت انگیز. در هر دو صورت، نه تنها بن بست به جای خود باقی است، بلکه از جنبه

سیاسی و وجودی نیز معنایی شوم به خود می گیرد.با ایــن اوصاف و از منظر روش شــناختی، می شــود پرســش آغازین این کار را چنین طرح کرد : برای گذر از یک چنین بن بستی، برای آنکــه دقیقا از این دور باطل همان و غیر خاص شویم، ادبیات تطبیقی در عمل چه شکلی باید به خود بگیرد؟ البته تاریخ نشان می دهد که همین سؤال سبب تاقی ادبیات تطبیقی با معرفت شناسی و فلسفه فرانسوی دهه ۶۰ شد، و در پی آن رشته مطالعات پسااستعماری شکل گرفت. این تاقی در واقع دو انگیزه داشت: از طرفی سودای دست یازی به «اندیشــه بیرون»، و از ســوی دیگر نیــل به نقد رادیــکال، و بلکه «واســازی» مقوات دانش مدرن و متافیزیک غربی به مثابه بنیان این دانش. اساسًا همین دو انگیزه بودند که بعدها به محورهای مطالعات پساشرق شناســی یا پسااســتعماری بدل شدند و ســاختار گفتاری این رشــته ها را رقــم زدنــد. بدین ترتیب، اصــل تطبیق یا مقایســه در این مطالعــات در ابتدا به تاشــی بدل شــد کــه دائم به نقد و واســازی دوگانگی های اساسی اندیشــه همچون همان/غیر، این همانی/تفاوت، مرکز/پیرامون می پردازد. هدف غایی در این رهیافت ها چیزی نیســت جز اثبات این که هرگونه شــناختی از آنچه که حقیقتا غیر است، امری است ناممکن. این مشی منفی قرار است البته به اصل معرفت شناختی جدیدی منتهی شــود که این بــار صبغه ای ایجابــی دارد: نه «همان» وجود دارد و نه «غیر»، هر چه که هســت امور یگانه ای هســتند که نه قابل تطبیق انــد و نه اصًا قیاس پذیر. اکنون در پاســخ به عدم امکان اندیشــه ای که برپایه دوگانگی همان و غیر است باید صدای یگانه هر کدام از ســوژ ه های گفتار را مطرح کرد. بهمــان اطمینان می دهند که

فقط کافی است به این سوژه ها مجال سخن داد.اما خود مسیری که من در این کار تطبیقی پیموده ام صحت چنین پاســخی را زیر ســؤال می برد: پی بردم که غیر یا دیگری دقیقا شــرط امکان تفکر اســت، و تطبیق گــری همان راهکاری اســت که امکان تجربه بیرون را برای اندیشــه میسر می ســازد. با این تفاوت که اتفاقا ایــن تجربه تنها به شــکلی درون ماندگار و در جریــان حرکتی درونی رخ می دهد. در واقع با بازی میان مقوات ســمج و سخت جان تفکر، یعنی همان و غیر، این همانی و تفاوت و از این قبیل است که رهیافت و مشــی تطبیقی موفق می شــود این مقوات را به اصطاح دور بزند. بنابراین گذار از این مقوات چیزی جز جابه جایی دائمی شــان نخواهد بود. جابه جایی همان با اندیشــیدن از رهگذر غیــر؛ جابه جایی غیر با تاش بــرای فهماندن آن به «همان» (یعنی به خویشــتن). این گونه اســت که تجربه بیرون برای اندیشــه معنای جدیدش را از این آموزه انسان شناسی تطبیقی می گیرد: «هرگونه تجربه از یک اندیشه متفاوت تجربه ای اســت بر روی اندیشــه خودمــان». از این پــس، عبارات و دال هایــی چون همان، غیــر، این همانی، تفاوت، غرب، شــرق و حتی شــما و ما دیگر جوهرهایی همگن یا از پیش تعیین شده نیستند، و به مدلول هایی صلب و ثابت ارجاع نمی دهند. به قول اریک ِدق، مفهوم ما و شــما نهایتًا «ترجمه های در حال انجــام» اند. ایرانی که موضوع بحث این کتاب اســت، به مانند آلمان بــرای رمانتیک های آلمانی، یا چین و حتی خود یونان، توپوس یا مکانی مفهومی اســت. این عبارات همگی مفاهیم و کارکرد هایی عملیاتی هستند برای مشی تطبیقی در تفکر؛ تطبیق گری ای که این گونه خود به حرکت ذاتی مســتتر در فعل

اندیشیدن بدل می شود.از این گذشته، خود یک چنین مشیی است که می باید اکنون عرصه حرکت خودش را بسازد. به شکل پیشینی، چیز قیاس پذیری برای مشی تطبیقی وجود ندارد، همان طورکه دیگر چیزی نیست که قیاس ناپذیر بمانــد. چرا که اساســاً امــور قیاس پذیــر تنها عناصــر و قطب هایی هســتند که در کار مقایســه ارزش مقابله ای دارند و بدین منظور خود عناصری اند که باید از رهگذر روش مقایسه ای ساخته شوند. داده های تاریخــی، روابطی که به صورت عینی و انضمامی عناصر و قطب های مقایســه را به یکدیگر پیوند می دهند، و یا حتــی مرزهای جغرافیایی بی نهایــت برای کار مقایســه مهم اند، منتها دقیقا بــرای اینکه اجازه ســاختن می دهند. عرصه مقایسه خود را از خال مجموعه هم گرایی

و واگرایی های این قطب های برساخته می گسترد.ترجمه: پویا استادپور

نامه ها

گیرنده: هانری کربن

گروه اندیشــه: از هانری کربن، فیلســوف فرانســوی، عاوه بر آثار متعدد مجموعه نامه نگاری هایی نیز باقی مانده که برای درک جایگاه

او در فلسفه قرن بیستم ضروری است.گستره نامه نگاری ها متنوع است: از هایدگر که کربن نخستین مترجم او به زبان فرانسه بوده، تا کارل یاسپرس، گرشم شولم، اوژن یونسکو و حتی رنه مگریت. ترجمه این نامه ها بــا هدف قراردادن کربن در متن سنت فکری فلســلفه فرانسه قرن بیستم صورت گرفته است و می تواند در رفع کج فهمی از کربن راهگشــا باشد. نامه ها از یادنامه هانری کربــن (در مجموعه یادنامه های «لــرن»L’Herne) انتخاب

شده اند.

هایدگر به کربنجناب آقای کربن

اینــک کــه کار ترجمه تــان بــه پایان رســیده، ازم اســت قبل از هر چیز از شما تشکر کنم و بابت این موفقیت به شــما تبریــک بگویــم. اگر نظــر مرا بخواهیــد، ایــن کار به بهترین شــکل ممکن انجام شده است. من همچنین دو ترجمه تان از «متافیزیک چیست؟» را خط به خــط مقابلــه کــردم؛ و از پیشــرفتی که در آن داشــتید شــگفت زده شــدم. این پیشــرفت بیش از آنکه به دلیــل انتقال «تحت اللفظی» واژگان باشــد، مرهون عمل مســتقل بازآفرینی و

انتقال ساختاری سبک است. دیباچه تان عالی اســت، چنان که هیچ نیــازی به دخل و تصرف من نبود. جایز دانســتم پاره ای توضیحات تکمیلی پیشنهاد کنم که می توانید آنها را به آسانی در متن تان بگنجانید. به این ترتیب هرآنچه

را که می شود به سادگی در مقدمه آورده ایم. می خواهــم دیباچــه ام را در چند جمله خاصه کنــم، وگرنه یا می بایســت وارد تمام جزئیات تفاسیر غلط موجود شوم، که تمایلی به آن ندارم، و یا باید مسائل را از خیلی پیش تر بازگو کنم، که جایش در دیباچه نیست. از همه بهتر این می بود که خود شما سخنرانی تان [درباره کانت و هایدگر] در همایش دکارت را منتشر کنید. اما ظاهرا شــدنی نیســت. بحث تان به زعم من بســیار شــفاف و سنجیده، و

خصوصا مرتبط با سؤاات کلیدی همایش است. شــاید هنوز هم بشــود خیلی کوتــاه به دو نکته اشــاره کنیم تا از ســوء تفاهمات انسان شناســانه جلوگیری کرده باشــیم: ۱. تأکید بر «هســتی» (به طــور کلی) و «زمــان» (نه «وجــود» و زمان). به توضیحاتم در شــماره ۳ دیباچه رجوع کنید. ۲. تشــریح اینکه عمل فهمیدن همواره و اساســًا نوعی طرح افکندن اســت. منظورم این اســت که حقیقت هســتی همواره کل را هدف می گیرد، اگرچه این حقیقــت هربار چشــم اندازی «در حرکت» اســت؛ هرگز به صورت مطلق و به مثابه چیــزی زمان گریز اعتبار ندارد، بلکه مطلق بودنش درست به این اعتبار است که در موقعیت تاریخی «واقعی» الزام آور

است، الزام آور فقط برای این موقعیت و به شکل پیشینی. من کنفرانس هــای فرانکفورتم را زودتر از موعد چاپ نخواهم کرد. اما شاید وقتی با همسرتان این تابستان به فرایبورگ آمدید، که امیدوارم چنین بشود، بتوانید یک نسخه از آن را مطالعه کنید. ترم زمستانی بسیار رضایت بخش بود، و کاس نیچه را در تابستان پی خواهم گرفت. شــرح هایی که از مابعد الطبیعه نیچه داریم هنوز یکسره مغلوط و نابسنده اند. برای اینکه تغییری در این حوزه داده شــود، باید تمام آثار نیچه را که بعدها با عنــوان «اراده معطوف به قدرت» چاپ شــده، از منظرهای دیگــر و با ترتیب دیگری از نو تدوین کرد. کارهای مقدماتی از این دســت برای آرشیو نیچه بسیار

طاقت فرسا است و کل تابستانم را خواهد گرفت. از دیدنتان در این تابســتان خیلی خوشحال خواهم شد. پس از این ترجمه حیرت انگیز، حق تان است که حسابی استراحت کنید.

بار دیگر از صمیم قلب بابت کارتان از شــما تشــکر می کنم و بهترین ها را برای شما و خانم تان آرزومندم. ارادتمند شما

مارتین هایدگر۱۵ مارس ۱۹۳۷ – فرایبورگ

یاسپرس به کربنجناب آقای کربن

نمی دانم چگونه بابت نامه کم نظیری که برایم نوشــته اید از شما تشکر کنم. نوشته تان هم مملو از احساسات گرم بود و هم به شــدت پربار. دیدار ســال گذشــته مان هرچنــد کوتاه بــود، اما پیوندی میان مان برقرار کرد که هنگام جدایی به آن پی بردم. باشد که دوباره

همدیگر را در «کلیسای نامرئی» ماقات کنیم. از خواندن کارتان درباره «کیرکگور-کانت» و ارتباطاتی که میان هرمنوتیک و انسان شناســی برقرار کرده اید لذت بردم. کاس های «هامان- لوتر»تان یحتمل باز مرکز اندیشــه اســرارآمیز فلســفی آلمانی مان را نشــانه خواهد رفت - به باور من هردویشــان عمق بی همتایی دارند - هرچند اقرار می کنم علی رغم اینکه بســیار مرا

برمی انگیزند، عاقه ای بهشان ندارم. دکارتم مورد تأییدتان واقع شــد. و بسیار خشنود شدم. نظرتان برایم ارزشمند اســت، علی الخصوص که هربار نگران نظراتی که از فرانســه می رسد هستم. در نگاهشــان همیشه دکارت مردی با سرنوشتی بزرگ و آنچنان واا است که نمی توان سخنی درباره اش

به زبان آورد. عاقــه ویژه تان را به پروژه ترجمه با آغوش باز پذیرا هســتم و همچنین بابت نکات و جزئیاتی که برایم می فرســتید سپاسگزارم. امیــدوارم با پروفســور پولنوف به توافق برســید. مــن که جرئت

مداخله ندارم. برای آنکه اندیشه ام را تصویر کرده باشم، این را بگویم که بحث میان گابریل مارســل و برونشــویگ در فضایی برقرار است که واژه «تعالی» در آن به خوبی درک نشــده. خب گابریل مارسل عزیز! برو و از جناب کربــن هرآنچه را که برای یادگیری واژه ازم اســت، از

نو بیاموز! باز هم از شما کمال سپاسگزاری را دارم.

و برایتان بهترین ها را آرزو می کنم. هایدلبرگ، ۱۴ اکتبر ۱۹۳۷کارل یاسپرس

دیبا چه انوش گنجی پــور، مدیر برنامــه تحقیقاتی در کلژ انترناســیونال دو فیلوزوفی، طی بیش از یک دهه مطالعات خود را بر فلســفه اسامی و فلسفه مدرن به خصوص فلسفه فرانسوی متمرکز کرده است. کتاب او بــا عنوان «امر واقع و قصه» به رابطه ســاختاری قصه، حقیقت و واقعیــت از منظری تطبیقــی می پردازد. محور فعالیت فلســفی او بازفعال سازی فلســفه اســامی از طریق مواجه کردن آن با فلسفه مدرن در مقام دو شیوه از «شــدن» فلسفه یونانی است. رهیافتی که شاید بتوان آن را ذیل عنوان کلی «فلسفه تطبیقی» گنجاند اما تاش او بازتعریف نگاه تطبیقی از طریق مواجهه طرفین مقایســه در چنین رهیافتی است. به این ترتیب، او از «ساختن» پایگاهی سخن می گوید در حدفاصل فلسفه اسامی و فلسفه مدرن که از آنجا بتوان به این دو شیوه از فرایند «شدن» فلسفه یونانی نگریست و آنها را مسئله دار کرد. چنین تاشــی او را در راستای تفکر هانری کربن و شاگرد او کریستین ژامبه قرار می دهد، منتها به گونه ای منفصل از هر دوی آنها. گنجی پور Les) «سال گذشته ســردبیری یکی از شماره های مجله «له تان مدرنTemps Modernes) را درباره «ااهیات سیاســی اسام» به عهده «کریتیک» درباره بحث های کنونی داشت و امســال، شــماره ای از

پیرامون امر جهانشمول در فلسفه فرانسوی.

فعالیت تو در ایران حول رابطه ادبیات و فلســفه می گشت و �عنوان کتابت نیز تداعی گر نوعی ادبیات تطبیقی است. اما نگاهی به فهرســت کتاب نشــان می دهد بحث نظری آن در حدفاصل ادبیات، تاریخ نگاری و فلســفه اســامی پیش می رود. مخاطب می توانــد با توجه به پیشــینه نظری تو حضــور پررنگ ادبیات و تاریخ نگاری را درک کند اما فلسفه اسامی ااقل در نگاه اول برای بحث از رابطه «امر واقع و قصه» غریب می نماید. چطور در ســیر

بسط و تحول موضوع کتاب به فلسفه اسامی رسیدی؟یکی از رویکردهای عمده به مسئله رابطه بین «واقعیت و قصه» همــواره رویکــرد متافیزیکی بوده تا جایی که رفته رفته این مســئله به جزء اینفک بخشــی از فلسفه معاصر، از جمله فلسفه تحلیلی، بدل شــده است. مهم ترین ســؤال امروز نظریه ادبی این است: «چرا قصه؟». این ســؤال به رابطه قصه و واقعیت و البته سوژگی مربوط اســت. نقطه شروع کار من مشاهده تبارشناسی قصه در اثر کاسیک اوئربــاخ با عنــوان «محاکات» بــود. چگونه مفهوم قصــه در میان دو قطب یونان باســتان و ســنت عهد عتیق صورت بندی می شود؟ چگونــه در تنش میان این دو ســنت دو نوع نگرش به قصه شــکل می گیــرد و چه تطــوری را در اعصار مختلف تــا دنیای معاصر طی می کنــد؟ اوئرباخ فقط به قصه نظر انتقــادی- تاریخی دارد و گویی نــزد او واقعیت چیزی اســت که مفهوم آن بــدون تاریخ و بی تغییر می ماند. گویی واقعیت برای هومر، ارســطو، و توســیدیدس همان واقعیتی اســت که برای رمان نویسان قرن نوزدهم و یا برای ویرجینیا وولف. این نقص عمده ای اســت کــه من در کار اوئربــاخ به عنوان نقطه شــروع دیدم. کمی بعدتر، هانس بلومنبرگ در مجموعه ای از جســتارهای مهم خود که نگاهی است معرفتی به ادبیات، یا نوعی «پدیدارشناســی» ادبیات، به کنکاش تاریخی-تبار شــناختی به خود مفهوم واقعیــت و تطور آن در ادوار ادبی می پردازد. نقطه شــروع واکاوی نظری من، کنار هم گذاشتن رهیافت های اوئرباخ و بلومنبرگ بــود برای دســتیابی به یک تاریــخ انتقادی مفهــوم قصه و مفهوم واقعیت. ولی آنچه همچنان باقی می ماند این اســت که خود رابطه (بما هو رابطه) قصه و واقعیت به صورت تاریخی بررسی نمی شود و کماکان این دو جزایری جــدا از هم می مانند، در صورتی که آنچه به خصوص تاریخی است نه خود مفهوم واقعیت و نه خود مفهوم قصه بلکه رابطه میان این دو اســت برای این که اساسا از درون این رابطه اســت که هر دو قطب تعریف و تحدید می شــوند. این رابطه

طرح نظری مرا شکل داد.قبل از طرح نظری رابطه واقعیت و قصه، شکل گیری این مسئله به پرســش های شــخصی خود من از زمان دانشــجویی در ایران و به بســتر تاریخی-فرهنگی کــه درش زندگی می کنیــم برمی گردد. چــرا رابطه قصــه و واقعیت پیوســته در ســنت ایرانی، کــه البته زیرمجموعه ای اســت از سنت اســامی، همواره مسئله ساز است و حتی در مدرن ترین اشکال هنر ایرانی نمود دارد؟ نمود آن را می توان از یک ســو در معضلــی دید کــه همچنان برای بازنمایــی هنری در ســنت شــیعی وجود دارد و از ســوی دیگر در کار خاقه کسی مثل کیارستمی به عنوان مهم ترین فراورده سینمای ایران. تصادفی نیست که از نگاه نیمه ســنتی نیمه مدرن کیارستمی به سینما، این رابطه به کانون کار هنری او تبدیل می شود. از این گذشته، کافی است از چنین زاویه ای به رویدادهای پیرامون مان نگاه کنیم تا ببینیم چه حد رابطه بیــن واقعیت و قصه در چهارراه اجتماع، سیاســت و جهان بینی ما همچنان مسئله ســاز می ماند. برای مثال، فرامــوش نمی کنم یکی از نقاطی که آن زمان ســبب شــد مســئله برای من حتی به صورت اجتماعی-سیاسی جذاب شود اعتراض پرستاران به دروغ بودن قصه فیلم «شوکران» بود و حال آنکه در آن سال ها پرستاران به اصطاح نماد اقشــار مدرن طبقه متوسطی بودند که کم کم مدعی بلوغ بود.

اینها مجموعه ای از نقاط شروع من بود.اگر برگردیم به بعد نظری، در بررســی های فلسفی- ادبی معاصر چیزی که همچنان به عنوان فصل مشــترک باقی می ماند، از اوئرباخ و بلومنبرگ گرفته تا فیلســوفان تحلیلی، ارجاع مدام به «بوطیقا»ی ارســطو است. از این منظر، کل ســنت بحث درباره واقعیت و قصه عبارت اســت از گفت وگوی مــدام و اینقطع با بوطیقای ارســطو. مجموعه موارد مذکور خط مشی روش شناختی مرا شکل داد؛ شروع از نظریــه معاصــر و حرکت معکــوس در تاریخ به ســمت یونان و بازبینی دایل اهمیت بوطیقای ارســطو در تقابل با نظریه افاطونی (نفی) قصه برای جســت وجوی امکان خوانش دیگری از ارســطو. نکته این است که اگر به واکاوی تبار سنت مابعدالطبیعی و بنابراین جهان بینی خودمان هم دســت بزنیم، باز به شــکل دیگری از همان مبادی تبارشناختی برمی خوریم. چون کسی که این واکاوی را کمی جدی پی بگیرد، شــکی نخواهد داشــت کل ســنت ایرانی اسامی از صــدر تا ذیــل، حتی در گرایش هــای ضدفلســفی اش آگاهانه یا ناخودآگاه در گفت وگوی مســتمر با میراث یونانی شکل گرفته است؛ بنابراین یونان یک منشــأ مشترک تبار شناختی (و نه فقط تاریخی) در

این مطالعه تطبیقی است.چه چیزی در رابطه واقعیت و قصه فلسفه اسامی را معنادار �

می کند یا برعکس فلسفه اســامی چه چیزی دارد که درباره این رابطه به ما بگوید؟ به عبارت دیگر، چگونه در حرکت معکوس از نظریه معاصر به میراث یونانی می توان به ســراغ فلسفه اسامی

رفت؟اگر از منظر خودمان به سنت ادبی معاصر بنگریم، همواره غیاب یک چیز ســؤال برانگیز اســت: چرا ادبیاتی که از دل اســام درآمده - ادبیات فارســی، تــرک و عرب - با همه غنای خــود هیچ وقت به رابطــه واقعیت و قصه که کانون بوطیقای ارسطوســت، نپرداخته. اگر کتاب های «فن شــعر» یا امثال «چهار مقاله» نظامی عروضی را بخوانید، این یک بحث کاما حاشــیه ای یا گذراســت که معموا به

اجمال برگزار شده و در عوض بخش مهم تر در این آثار مسئله انواع ادبی، فنون ادبی، معانی و بیان است.

نخســتین نقطه راهگشــا برای من بررسی سرنوشــت بوطیقای ارســطو در نهضت ترجمه و پــس از آن بود. چه اتفاقــی افتاد که بوطیقای ارســطو به کتاب های باغی و صناعت ادبی تبدیل شــد و نهایتــا کار آن به آمــوزش اوزان عروضی بعید یــا قافیه پردازی های غریب انجامید؟ وقتی به شــرح های فیلسوفان اســامی بر بوطیقا بنگریم (سه شــرح عمده فارابی، ابن سینا و سپس ابن رشد به عنوان نقطه پایان یونانی مآبی مشــایی در فلســفه اسامی) درمی یابیم که هرچه از قرون اولیه دورتر می شویم، رابطه واقعیت و قصه در بوطیقا کم رنگ تر و چگونگی شــعرگفتن پررنگ تر می شود. در شرح ابن رشد بــر بوطیقا، که طبق معمول از خاقیت کمتری نســبت به فارابی و ابن ســینا بهره دارد، اصا رابطه واقعیت و قصه دیگر چندان محلی از اعراب ندارد؛ بنابراین بوطیقا یکی از مهم ترین نقاطی اســت که در نهضت ترجمه تاش برای ترجمه و ادغام آن در فلســفه اسامی با شکست مواجه می شــود، حال آنکه مسئله اصلی بوطیقای ارسطو رابطه قصه و واقعیت است و در ذیل آن سازوکارهای روایی و فنون و صناعات، همگی ابزارهایی اند در خدمت ساختن روایت یا قصه در

نسبت با واقعیت.دو سؤال مرتبط با هم: اول، رابطه قصه و واقعیت قرار است �

به چه سؤال امروز ما پاسخ دهد. دوم، فلسفه اسامی آیا (و تا چه حد) به امروز ما مرتبط است؟

خط ســیری که تا اینجا ترســیم کردم، بیانگر نکتــه کلیدی تمام بحث اســت و به نوعی جواب هر دو ســؤال. رابطــه خاصی برقرار اســت بین ســنت فلسفه اسامی و ســنت فلســفه غربی از همان اواخر قرون وســطی و بعد از توماس آکویناس و گسست او از ماترک ابن رشــد که تا همین امــروز ادامه یافته. من نام ایــن رابطه را «نا-

وابستگی» می گذارم.به چه معنا؟ رابطه از طریق عدم رابطه؟ �

به معنای اینکه منشــأ مشترک تبار شــناختی این دو سنت میراث یونانی اســت؛ ولی هرکدام از این دو سنت در مسیر تاریخی خاصی این میراث را ادامــه داده و آتیه ای متفاوت برایش رقم زدند، چندان که هرکدام از این دو سنت برای دیگری کاما بیگانه اند. به رغم نقطه مشــترک تباری، با برآمدن فلسفه مدرن غربی این دو سنت چنان در دو جهــت واگرا پیــش می روند که دیگر گفت وگویــی با هم ندارند. حتــی کار به جایی رســیده که اگر یکی از این دو ســنت را فلســفه بدانیم، سنت دیگر را اصا به رسمیت فلسفی نمی شناسیم، خواه از منظر فلســفه غرب به فلسفه بنگریم، خواه از منظر فلسفه اسامی. بنابرایــن نوعی افتراق داریم؛ اما نه بــه معنای بی-تفاوتی، چنان که مثا فرانســوا ژولیــان درباره چین می گوید. از نظــر او، تفکر چینی و تفکر غربی با هم متفاوت نیســتند؛ بلکه نسبت به هم بی-تفاوتند. آنچه ژولیان بی-تفاوتی می خواند من درمورد فلســفه اسامی «نا-

وابستگی» یا «نا-رابطه» می نامم.از این مشــاهده می توان به نتایجی عینی برای فلسفه، آتیه آن و امروز خودمان رســید. به نظرم می رسد که «نا-رابطه» میان این دو سنت اسامی و غربی به ما اجازه می دهد که با ایستادن در میانه این دو و دیدن هریک در آینه دیگری به مســائل هر دو سنت به صورتی زاویه دار بنگریم. ای بســا چیزهایی که درون این دو سنت نااندیشیده مانده، به مســائلی برای اندیشیدن تبدیل شــوند. و ای بسا بتوان به معضاتی که در هر دو ســنت مسئله ســاز مانده اند، بهتر اندیشــید.

راهبــرد کتاب حاضر دیــدن رابطه قصه و واقعیــت از این زاویه دید خاص بود؛ یعنی جداشــدن از خوانش غربی ســنت فلسفه یونانی و نگاه کردن به این مســئله در بستر یک سنت دیگر و مقایسه آنها با هم. چنین تغییر زاویه دیدی به طور مشــخص درمورد رابطه قصه و واقعیت به من امکان داد فرضیه ای را بســط دهم از این قرار: رابطه بین واقعیت و قصه پیوســته یک رابطه سه گانه است. عنصر اصلی در این رابطه به ظاهر دوگانه همواره امری مستتر است: «حقیقت». ما با یک شاکله متافیزیکی متشکل از سه عنصر روبه روییم: واقعیت، قصه و حقیقت. این شــاکله مابعدالطبیعی و صوری اســت. به این معنا که منظور من از حقیقت یک مفهوم یا محتوای خاص ااهیاتی برای یک سنت یا اجتماعی برای سنتی دیگر یا تاریخی-ماتریالیستی باز برای ادوار یا ســنت های دیگر نیســت. اگر از این محتواها منتزع شویم، به شــاکله ای می رســیم که در آن چرایی و موجودیت قصه

تبیین می شود.«نا-رابطه» فلسفه اسامی با فلسفه مدرن

تو از ایستادن در میانه فلسفه اسامی و فلسفه مدرن به جهت �مسئله دارکردن هر دو گفتی؛ ولی پیش از قرارگیری در این موضع سؤال مهم و پایه ای به چیستی یکی از این دو برمی گردد. فلسفه اسامی چیست؟ آن هم نه به این معنا که از نظر تاریخی چه بوده است؛ بلکه آیا امروز اصا چیزی به نام فلسفه اسامی هست که آن گاه بخواهیم یک پا درون و یک پا بیرون از آن داشــته باشیم؟ چون فلســفه مدرن غربی سنتی حی و حاضر است که در دو وجه عمده تحلیلی و اروپایی- قاره ای می توان به مســائل، جریان ها، چهره ها و ســیر تطور آن مستقیما اشــاره کرد ولی درباره فلسفه

اسامی اصا چه می توان گفت؟دو ســؤال را از هم تفکیک کنیم. فلسفه اســامی چیست؟ این مهم ترین ســؤالی است که کمک می کند نســبت آن را هم با میراث یونان و هم فلســفه مدرن روشن کنیم. فلسفه اسامی عبارت است از ســنتی که در مکالمه دنباله دار، خاق و ناگسسته با مجموعه ای گزینشــی از میراث یونانی، از اولین فیلســوف اســام یعنی کندی تا آخرین فیلســوف عمده اش قاضی ســعید قمــی (در قرن یازدهم)، شــکل گرفته اســت. جذابیت در همان چیزی اســت که خیلی زود وجه بارز و غالب این سنت می شود: یعنی بالفعل کردن و بسط دادن مجموعه ای از نقاطی که بالقوه در فلســفه یونانی هســت. روشــن بگویم، فلسفه اسامی به واســطه نوافاطونی ها تاشی است برای ادغام و گواردن فلســفه یونانی در درون یــک گفتار توحیدی خاص

که همان اسام باشد.از ایــن منظر اگــر بخواهیم دغدغه کانونی فلســفه اســامی را مشــخص کنیم به این نتیجه می رســیم که این فلسفه در سیر تطور خود پیوســته درصدد ســاختن جایگاه یا محل وقوع کمال انســانی است. این فلســفه مدعی اســت گفتار عقانی وجود بما هو وجود همان جایی اســت که انســان کامل تحقق می یابد. بنابراین به جای طرد عقــل، موضوع دیگر بازســازی گفتــاری عقلی بــا مختصات

جدید اســت. اگر بخواهیــم این ادعا را به زبان مــدرن ترجمه کنیم می توانیم بگوییم نقطه افتراق اصلی فلســفه اســامی با فلســفه غرب از آنجا پیش می آید که فلســفه اســامی می کوشد فلسفه ای باشد که درعین حال و به صورت درونماندگار خود چیزی نیست جز فرایند سوژه شــدن. از این منظر، برای معاصر کردن فلســفه اسامی با خودمان، برای اینکه بتوانیم با فلســفه اســامی صحبت بکنیم، مجبوریم دائم آن را ترجمه کنیم. ترجمه آن نه به معنای فروکاستن فلســفه اســامی به مجموعه ای از مفاهیم مدرن یا غربی بلکه به

معنای هم زبان کردن این سنت با ما.منتها وقتی می گویم ایستادن بین این دو سنت می تواند پایگاهی برای تفکر ما باشــد به این معنا نیســت که ایــن پایگاه حی و حاضر وجود دارد و وظیفه ما تنها اشغال آن است. این پایگاه در جغرافیای عینی یا فکری وجود ندارد بلکه باید به لحاظ گفتاری آن را بســازیم. یک چنیــن پایگاه گفتاری از رهگذر نگاه مقایســه ای بین دو ســنت اسامی و غربی فلسفه ساخته می شود. ساختن این پایگاه با ابداع و کار مــدام روی مجموعه ای از مفاهیم و ابزار نظری صورت می گیرد که به ما اجازه دهد از این ســنت به سنت دیگر رفت و برگشت کنیم. یکــی از این مجموعه مفاهیم نظری خود مفهوم ســوژه اســت که اول ســعی کردم دریابــم به چه معنای حداقلــی می توان آن را در رفت و آمد بین این دو سنت به کار گرفت. و مرحله بعد این است که از طریق این رفت و آمد نظری ببینیم چگونه می شود به بازسازی اش اندیشــید. به مدد این نگاه مقایسه ای، ســوژه را می شود نخست به صورتــی حداقلــی این گونه تعریف کــرد: سوژه شــدن یعنی ایجاد یک رابطه یگانه (singular) با خویشــتن. این برداشــت حداقلی از ســوژه اجازه می دهد میان نظریه «انســان کامل» فلسفه اسامی و نظریه مدرن ســوژه مثا در کارهای آخر فوکو (حول دیرینه شناســی سازو کارهای ســوژگی در یونان باستان یا مسیحیت اولیه) در تردد و آمد و شــد باشیم. همین کار را می توان در مورد وجود به دلیل روابط وثیق دو ســنت به شکل سرراســت تری انجام داد. من کوشیدم این رهیافت را در مورد پدیدار و پدیدارشناســی نیــز انجام دهم. اگرچه این مفاهیم به خودی خود اصا در فلسفه اسامی وجود ندارند ولی مفاهیم ظهور و تجلی در فلسفه اسامی عناصری اند که می توان از طریق تاش برای ترجمه شــان به مفهومی حداقلی از پدیدار مابین دو سنت دســت یافت. آنگاه چه بســا بتوانیم بین فلسفه اسامی و ایده آلیســم آلمانی رفت و آمد کنیم، یا در مورد خاص کار خودم بین

سهروردی و فلسفه طبیعت متأخر شلینگ.ولــی در چنیــن رهیافتی معمــوا خطر نوعــی تقلیل گرایی �

وجود دارد، آن هم با این ادعا کــه هرچه دیگری دارد ما پیش تر داشــته ایم. گرچــه لزوما نمی تــوان از مقدمات مقایســه ای به

تقلیل گرایی ارزش گذارانه رسید.نکتــه مهم این اســت که کلمــه تطبیق ممکن اســت غلط انداز باشــد و بدفهمی به بار آورد. در فلسفه تطبیقی از نظر من، موضوع نــه اینهمان کردن دو ســنت یا برجســته کردن تفاوت هایشــان بلکه روبه روکردن دو ســنت با هم است و اجازه مواجهه دادن به عناصری از این ســنت با عناصری از ســنت دیگر، ولو اینکه این عناصری که با هم روبه رو می شــوند به لحاظ تاریخی ناهمزمان باشند. موضوع ما نوشتن یک تاریخ فلســفه جهانشمول نیست که دو سنت را کنار هم بگذاریــم، به خصــوص از این جهت که دو نــگاه مختلف به تاریخ و فلسفه تاریخ در هر یک از این سنت ها وجود دارد. تحمیل زمان بندی

تاریخ فلســفه به فلسفه اســامی خود مسئله ساز است. هدف غایی فکرکردن از طریق ایســتادن میان این دوســت. اگــر از این زاویه نگاه کنیــم، آن وقت معیار مشــخص نه فقط وفاداری به این یا آن ســنت بلکه بیش از هر چیز انسجام نظری آن گفتاری است که مابین این دو و در آمد و شد میان شان بســازیم. طبیعی است که این انسجام بدون دقت و وفاداری حداقلی در خوانش این ســنت ها حاصل نمی شود. این همان معیاری است که در مورد هر خوانشی از سنت یا فیلسوفان یونانی، قرون وســطایی یا یهودی صدق می کند. نکته این اســت که فلســفه اســامی جز اســتثناهایی هرگز وارد این چرخــه خوانش- نوآوری در بستر تاریخی نشده. چرخه ای که در خود فلسفه غربی به قــول بدیو همواره بر محور اصــل «یک گام به پس، دو گام به پیش» بــه پویایی اش تداوم داده اســت. چون همچو اتفاقی برای فلســفه اســامی نیفتاده نقطه شروع ما چیزی نمی تواند باشــد غیر از اقرار به این واقعیت که «فلســفه اســامی حیات ندارد». از ِقبل ساختن پایگاه تفکر بین این دو ســنت مهم ترین کار بالفعل یا پویاکردن دوباره فلســفه اسامی است از منظری ماتریالیستی یعنی ایستادن در جایی خارج از این ســنت. بدین سان می توان فلسفه اسامی را که در تاریخ راکد مانده اســت همراه خود کشید و در زمان اکنون بالفعل کرد. این نگاهی اســت از زاویه فلســفه غرب به فلسفه اسامی ولی این نگاه

یک سویه نیست و در جهت مقابل نیز حرکت می کند.افسون زدایی از کربن

ولی در رابطه دوسویه میان یک امر مرده و یک امر زنده همواره �کفه امر زنده یا یک سوی رابطه (فلسفه غرب) سنگینی می کند.

موافق نیستم. چون به این معنا فلسفه قرون وسطی و یونان و به طریق اولی حکمت و عرفان یهودی نیز مرده اند. اتفاقی که در مورد فلسفه اسامی نیفتاده این است که گفت وگوی مدام با بیرون از خود (فلســفه غربی) نداشته، این گفت وگو از جایی به بعد قطع شده، در نتیجه این گفتار درون خود مانده و از فرط درون بودگی و نوعی انزوا ته کشــیده اســت. فرق آن با فلســفه یونانی و قرون وسطی و حتی فلســفه یهودی (بعد از رزنتسوایگ در قرن بیستم و البته به واسطه اهتمام خارق العاده گرشــم شــولم) در این است که در این سنت ها

گفت وگو با بیرون از خود ادامه داشته یا اگر قطع شده از جایی دوباره آغاز شــده ولی در فلسفه اســامی این اتفاق نیفتاده است. اهمیت کســی مثل کربن همین جاست. او به ســراغ فلسفه اسامی آمد، نه به این دلیل که مثا در جســتجوی آیینی جدید می خواست مسلمان یا شــیعه شــود. هنوز پس از گذشت سال ها از انتشــار آثار کربن کار بخش عمده ای از شبه پژوهشگران فلسفه اسامی در ایران تجسس در لحظات آخرین مرگ کربن اســت تا ببینند آیا او بااخره شهادتین را گفت یا خیر. نکاتی هســت که اگر درباره کربن بدانیم شاید بتوانیم رابطه خودمان را با فلســفه اسامی جور دیگری تنظیم کنیم. اتفاقا اینها نکاتی اســت که غالــب هموطنانی کــه در دوره ای گرد کربن جمع شــدند یا کوشــیدند در مســیر او فکر کنند مغفول گذاشته اند. روشــنفکران فرنگ رفته ما نیز گمان کردند کربــن «زائری از غرب»* اســت و آمده تا سر بر آستان جانان بساید و نظایر آن. همه این نکات بــود ولی نه به معنایی که پیــروان او می گفتند بلکه به این معنا که مجموعه این مولفه ها عناصر و اجزای برنامه نظری کربن بود نه در مقام اسام شــناس، شرق شناس یا محقق فلسفه اسامی (گرچه او معتقد بود همه اینها هســت) بلکه در مقام فیلسوفی فرانسوی که برنامه خاصی را در بســتر فلســفه معاصر دنبال می کرد. عمده ترین مخاطبان کربن، طرف های بحث او در فلســفه و خوانندگان مقصود آثار او به زبان فرانســه، هم عصران فیلسوف او در فلسفه فرانسوی بودند. همچنان که فیلسوفان بزرگ قدمی به عقب می گذارند، نقبی به سنت های به ظاهر خاموش شــده می زنند تا آنها را احیا کنند و از این طریق موضع مشخصی در فلسفه معاصر بسازند، کربن به جای اینکه این کار را با یونان یا قرون وســطی یا حتی ااهیات پروتســتان (یعنی عقبه های فکری خودش) بکند همین نســبت را با فلســفه اســامی برقرار کرد، آن هم آنجا که فلسفه اسامی می کوشد قرائت منحصربه فردی از یونان ارائه دهد، یعنی از ابن ســینا به بعد یا آنچه خود کربن «ابن سیناگرایی ایرانی» می نامید. سودای کربن دخالت در فلســفه معاصر از نوع دخالتی بود که اتین ژیلسون در آن دوره مثال

اعایش به حساب می آمد.تصویری که از کربــن ارائه می دهی به کل متفاوت اســت از �

تصویر متداولی که در ایران از او وجود دارد. ممکن است دقیق تر او را در فلسفه معاصر فرانســوی جای دهی و پیش و پس سنت فکری و مســائلی را که او می کوشــید با رجوع به فلسفه اسامی در آن تحول ایجاد کند روشــن کنی؟ به طور مشخص، چرا او این تکه از میراث یونانی را برای پیشبرد فلسفه فرانسوی روزگار خود

انتخاب می کند و نه مثا تکه ای دیگر را؟بــرای فهم برنامه نظری کربن نه از آثار او در فلســفه اســامی- درباره سهروردی، ابن عربی، ماصدرا و قاضی سعید قمی - بلکه باید از عقبه او شــروع کرد. در وهلــه اول کربن عمیقا پرورش یافته ســنت ااهیات پروتســتان و فلســفه آلمانی اســت. خــود او در گفت وگویی نقل می کند که کارل بارت از شــناخت موشکافانه او از گرایش های فرعی تاریخ ااهیات پروتستان شگفت زده می شد. کافی اســت به مقااتی از دوران جوانی او بنگریم تــا دریابیم او دخالت خود را در فلسفه در بستر فلسفه آلمانی و ااهیات پروتستان بعد از کارل بارت و در خط سیر او می بیند، به ویژه کارل بارت، مفسر «رساله به رومیان» پولوس طرسوســی، چون از چند بارت می توان ســخن گفت. نکته دیگر نســبت او با هایدگر است. تصویر جاافتاده از کربن حتا در بعضی نوشــته های فرنگی به عنوان کســی است که فلسفه اســامی را با فلســفه هایدگر ادغام می کند. در حالی که برخورد با هایدگر نوعی ماقات در ادامه خط ســیری است که کربن در سنت آلمانــی از خود لوتــر به بعد پی گرفته. دو رگــه ای که کربن در این ســنت دنبال می کند یکی پدیدارشناسی است، و فراموش نکنیم که کربن اول می خواســت پایان نامه اش را زیر نظر هوســرل بنویسد، و دیگری ســنت تأویل. کافی اســت در نظر داشــته باشیم که به طور

اجمالی تفکر هایدگر نقطه تاقی این دو رگه سنت آلمانی است.به لحاظ تاریخی، کربن از دهه ســی میــادی به بعد دو برنامه نظری را به صورت موازی دنبال می کند: ۱) توجه به میراث فلســفه اســامی؛ ۲) فلسفه غرب، ااهیات مسیحی و به طور اخص فلسفه و ااهیات آلمانی که هر سه گهواره فکری او به شمار می روند. پس قبل از اینکه او شــأن شرق شناس داشته باشــد فیلسوفی فرانسوی اســت. وقتی الکســاندر کویره تصمیم به ترک مدرســه مطالعات عالــی کاربردی پاریس می گیرد کرســی خود را در فلســفه آلمانی بیــن دو جوان تقســیم می کند کــه متخصصان تمام عیار فلســفه آلمانی اند. یک بخش کرســی خود را به الکساندر کوژو می دهد که او درســگفتارهای خود را تحت عنوان «مقدمه ای بر پدیدارشناسی روح» شــروع می کند. این درسگفتارها آتیه فلسفه قرن بیستم را نه تنها در فرانســه بلکه در کل فلســفه قاره ای به نوعی رقم می زند. خوانش کوژو از ایده آلیســم آلمانی، و به خصوص هگل، اول مبتنی است بر گرایش مارکسیستی. او پیوند به زعم خود گسسته بین سنت مارکسیستی (مارکس، انگلس، لنین) را با هگل دوباره برقرار می کند و بســتر مابعدالطبیعی فلســفه مارکسیســتی را نه فراموش کردن هــگل بلکه تداوم کار هــگل می داند. تمرکز درســگفتارهای کوژو بــر دیالکتیک «خدایگان و بنده» به عنوان نقطه ای اســت که از دل آن می توان نظریه ســوژه تاریخی را در بســتر ماتریالیســم تاریخی اســتخراج کرد. و ایــن در واقع برنامــه نظری اوســت. برای درک اهمیت این درســگفتارها برای کل فلســفه قرن بیستم کافی است بــه مســتمعان و شــرکت کنندگان در آن توجه کنیــم: مرلوپونتی، ســارتر، آرون، اکان، باتای و البته خود هانری کربن. این یک بخش از کرســی کویره اســت که به جریــان چپ اختصــاص می یابد. از

آن ســو، برای برقراری موازنه، هانری کربن بخش دیگر کرسی کویره را بــه عهده می گیرد. او هم فلســفه آلمانی درس می دهد منتها با نگاهی متفاوت. مرکز ثقل درســگفتارهای کربن «هرمنوتیک لوتری در تاریخ تطور فلســفه آلمان» است. به بیان دیگر، کربن و کوژو دو خوانش رقیب از فلسفه آلمانی ارائه می دهند که مکمل یکدیگرند و کویره به خوبی این نکته را دریافته بود. در تمامی کتاب های کربن در فلســفه اسامی (از اولین اثر درباره ســهروردی تا آخرین اثر او، «مجموعه گفتارهایی درباره فیلســوفان مکتــب اصفهان») بحث مدام او به وضوح با خوانش مارکسیســتی از هگل اســت. مفاهیم کلیدی مورد بحث کربن به لحاظ فلسفی همان مفاهیم مورد بحث کوژو اســت، ولی نه در تأیید بلکه در معنای کاما متفاوتی از او. به زعم کربن نیز نقطه مبنایی از این قرار اســت: سوژه شــدن و سوژگی پیوســتگی تام دارد با یک نظریه رخــداد. منتها نقطه انحراف هگل و به خصــوص هگلی های چــپ - به عبارت دیگر، کــوژو - عبارت اســت از اینکه آنها رخداد برسازنده ســوژه را در تاریخ جست وجو می کنند. آنچه کربن در فلسفه اسامی می یابد نظریه سوژه ای است که رابطه ســوژه را با حقیقت مطلــق تعریف می کند و این حقیقت بــرای این که مطلق باشــد باید خود را از تاریخ بربکشــد. به طریق اولی رخداد این حقیقت، رخدادی اســت که آدمــی را از تاریخ فرا می کشــد و اصًا سوژه شدن چیزی نیســت جز خود همین فراروی. از لحاظ کربن حل و ادغام شــدن ســوژه در فرایند تاریخ نافی خود سوژگی اســت. او در فلســفه اسامی نظریه ســوژه ای می دید که درست شرایط رخداد فراتاریخی برای سوژه را به صورت نظری مهیا می کند. نکته جذاب، و به زعم کربن مهم ترین ابداع فلسفه اسامی، ابداع ســاحتی فراتاریخی (meta-historical) بود که در آن سوژه می تواند در یگانگی خود متحقق شود. سوژه در آن ساحت در امور جهانشــمول حل نمی شــود و یگانه می ماند ولی درعین حال چنین ساحتی جدای از محسوسات انفرادی (particular) است. به عبارت دیگر، ساحت یگانگی سوژه (singularity) نمی تواند اینهمان باشد (particularity) با ساحت محسوسات مادی که قلمرو جزئی گراییاســت. نکته این است که از طرف دیگر فیلسوفان مسلمان به نیکی دریافته اند که این ساحت یگانه بودن نمی تواند با ساحت معقوات جهانشــمول (universal) یکی باشــد. ابداع بزرگ فلسفه اسامی به زعم کربن عالم مثال اســت؛ یعنی همان ســاحت فراتاریخی که در آن ســوژه به وقوع می پیوندد. تمام اهمیت عالم مثال برای او از این جهت اســت. همین نظریه سوژه برای او انگیزه ای شد برای یک عمر تاش جهت احیا و بازخوانی فلســفه اسامی. اگر حتی معیار را تحقیقات دقیق و تحلیلی فلسفه اسامی بگیریم، دستاورد کربن و شاگرد او کریستین ژامبه در معرفی و شناخت فلسفه اسامی، در همان پشــت میز کارشان در خانه، بارها می ارزد به تمامی بنیادها و مؤسساتی که برای خودشان در این کشور ردیف بودجه دارند و برج و بارو. کربن به ما کلیدی برای خواندن فلسفه اسامی داد و کوشید، ولو با نگاه شرق شناســانه خود، خط ســیر این فلسفه و نسبتش را با جغرافیــای معرفتی ایران مشــخص کند. اگر کســانی امروز این اعتماد به نفس را دارند که در ایران درباره اهمیت فلســفه اسامی

بعد از سهروردی داد سخن بدهند، همه از ِقبل کار کربن است.آیا منظور این اســت که ما باید ادامه دهنده راه کربن باشــیم �

و خوانش او را معیار فلسفه اســامی بگیریم؟ یا حتی در فلسفه غرب باید خوانش راست گرایانه داشته باشیم؟

به هیچ وجــه. من خود را ادامه دهنــده راه کربن و ژامبه می دانم

ولی درســت به واســطه اختاف هایی که با آنها دارم. کربن دغدغه ترجمه و بالفعل کردن فلســفه اســامی را داشت ولی ما می توانیم به گونه ای دیگر این دغدغه را پی بگیریم. کربن و ژامبه چاووش هایی هســتند که راه را بــاز کرده اند ولی مــا می توانیم از ایــن رفت وآمد پایگاه های فکری دیگری برای خود بسازیم، نوع دیگری طرح مسئله

کنیم و جواب های دیگری بیندیشیم.دقیقا راه خود تو از کربن جدا می شــود. طرح نظری ااهیات �

سیاسی اســام را در کار تو نمی توان در کربن یافت، بلکه تبار آن به سنت فکری دیگری بر می گردد.

مهم تریــن محل نــزاع من با کربن و کریســتین ژامبــه در نحوه برخورد با فلســفه اســامی اســت. این دو سراغ فلســفه اسامی می آیند چــون وجه ممیزه آن را این می دانند که، برخاف فلســفه غرب که با برداشــت خاصی از یونانی ها فلسفه را با فلسفه سیاسی اینهمان کرد، فلســفه اســامی گفتاری تولیــد می کند که هدفش تعطیل هرگونه سیاســت اســت برای این که اصًا به کنش تاریخی وقعی نمی گذارد. به همین دلیل کربن ویژگی فلســفه اســامی را عبارت از این می دانســت که گفتار فلســفی را بــرای اینکه محمل سوژه شدن باشد به کل از سیاســت جدا کرده. راه من اینجا از کربن جدا می شــود. موافقم که فلسفه اســامی می خواهد در خط سیر کلی اش از سیاست و به خصوص اندیشه سیاسی -اجتماعی خاص شــود و به نوعی فرا برود. منتها نکته این است که برای این فراروی مجبور بوده اتفاقًا سیاست را در بطن گفتار هستی شناختی اش ادغام کند. برای همین در ظاهر دیگر فلسفه سیاسی ای در کار نیست ولی در باطن کل مابعدالطبیعه فلســفه اسامی می شود محملی برای بسط نظریه سیاســت، به خصوص بر محور حاکمیت، تدبیر و نظام خلقــت. در واقع، از یک منظر دیگــر، ویژگی گفتار مابعدالطبیعی و هستی شناختی فلسفه اسامی این است که از فرط قوی و فربه شدن چند ســاحت را در خود ادغام می کند. این نکته ای بود که در فرایند کار روی بوطیقــا هم به آن برخوردم. ســاحت بوطیقا به تدریج در گفتار وجود بما هو وجود فلسفه اسامی ادغام می شود، تا آنجا که نزد نقطه عطف و فرجامین فلسفه اسامی، یعنی ماصدرا، بوطیقا و حتی زیبایی شناســی (اســتتیک) در گفتار وحدت وجود غیرقابل تفکیک می شــوند. و حال آنکه اگر به آرای صــدرا درباره آفرینش هنــری به صورت علنی و مجزا بخواهید نگاه کنید چیزی که مثًا در تفسیرش از آیه های قرآن در مورد شــعر پیدا می کنید عموماً تکرار حرف های متکلمان و حتی فقیهان است بی آنکه نشانه ای از قدرت نظری صدرا در آن باشــد. این اتفاق در مورد سیاســت نیز می افتد. گفتار سیاســت به عنوان گفتاری مجزا در فلسفه یونانی وارد فلسفه اســامی نمی شــود. یکی از نکات کلیدی که ما هنوز نتایج تاریخی-نظری-فلســفی آن را بررســی نکرده ایم این است که چرا و بنا به چه اقتضائاتی در نهضت ترجمه هیچ اقبالی به «سیاســت» ارسطو نمی شود و اصا ترجمه ای از آن صورت نمی گیرد ولی «بوطیقا» بنا به اقتضائات اولیه برکشــیده و ســه ترجمه از آن می شود ولو اینکه

بعدا شکســت می خــورد. اقتضائات اولیه ترجمــه بوطیقا در واقع چیزی اســت که بعدا در سنت اســامی تبدیل می شود به مباحث پیرامون اعجاز القرآن. نکته جالب از منظر مقایســه ای این است که در سنت غربی درســت عکس این اتفاق می افتد. در همان بدو امر به سیاســت ارسطو توجه می شــود ولی بوطیقا تا آستانه رنسانس

مهجور و ناشناخته می ماند.در مورد خاص سیاســت، تغییر نگاه از فــراروی به ادغام، یعنی نگاه به گفتار وجود بما هو وجود به عنوان گفتاری اساسًا تنیده شده از تار و پود مفاهیم و مضامین سیاســی، به ما اجازه می دهد به جای اینکه در بررســی رابطه بین سیاســت و ااهیات یا اندیشه سیاسی فقط به سراغ سیاســت نامه ها یا رساله های فقهی برویم توجهمان را معطوف تاریخ تطور مابعدالطبیعه در بطن فلسفه اسامی کنیم. آن وقت متوجه می شــویم که مابعدالطبیعه در دل خود پیوســته به انحای مختلف رابطه ای گفتاری را با سیاست این جهانی تعریف می کرده اســت و منظور از ااهیات سیاسی چیزی جز این نمی تواند باشــد. ســیرالملوک ها، رســاله های فقهی و کا ادبیات سیاســی را می بایســت ذیل این سیاســت وجودی یا ااهیات سیاســی دید. این نوع ادغام سیاســت در مابعدالطبیعه چیزی اســت که با خود ابن سینا شروع می شــود. در فصل های آخر «مابعدالطبیعه شفا» و

به خصوص «اشارات» این تغییر مشهود است.ترجمه-تفکر

وقتی از کربن و اهمیت او در فلســفه اسامی سخن می گوییم �خواه ناخواه پــای ترجمه به میــان می آید. کربــن در مقام یک فیلســوف بیرون از سنت فلسفه اســامی با این فلسفه در مقام یک امر بیگانه برخورد می کند و آن را به زبان فلسفی قرن بیستم ترجمه می کنــد. بنابراین اهمیــت ترجمه انکارنکردنی اســت، به خصوص اگر به رابطه خودمان با فلسفه مدرن در مقام یک امر

بیگانه بنگریم.اگر می گویم راه کربن و ســپس ژامبه راه گشــایش فلسفی برای ماســت، این به معنای پاگذاشــتن جای پای او و رســیدن به همان نتایج نیست. پیش شرط این گشایش آگاهی همه جانبه نسبت به یک نکته است: به اینکه نقطه شروع ما با نقطه شروع او فرق می کند و درســت نقطه مقابل اوست. اگر کربن از سنت فکری خود به سمت فلسفه اســامی حرکت کرده تا از این طریق دوباره به سنت فکری خود برگردد و دخالتی در آن کند، من تنها می توانم همان خط ســیر را به صورت معکوس طی کنم. من باید به سمت فلسفه غربی بروم تا با جداشــدن از «خودم» دوباره برگردم و نگاه خارجی به فلسفه اسامی بیندازم. خط ســیر من و کربن یک بردار را طی می کند ولی در جهت معکوس. ساختن پایگاهی میان فلسفه اسامی و فلسفه مدرن به معنای جداشــدن از خود، رفتن به ســمت فلسفه غرب و ایجاد یک تنش بینابینی با آن اســت. فراموش نکنیم این آمدوشد و این تنش راهبرد مؤســس فلسفه است، چون نزد افاطون نیز کسی که گفتار حقیقت را وارد فلسفه می کند همیشه خارجی است. از این نظر، سفر به سمت خارجی سفر برسازنده فلسفه است. افاطون در جســت وجوی حقیقت به سمت شــرق می رود ولی نه به آن معنا که حقیقت در شــرق است یا نور از شرق می آید. این نور می تواند از هر جایی بیاید. حرکت از خود به ســمت دیگری و بازگشت به خود هم برســازنده فلسفه است و هم عنصر ذاتی ترجمه. در ترجمه نیز از زبان خود به ســمت زبان بیگانه می رویــم و دوباره به زبان خود بازمی گردیم ولی این بار زبان خودمان تکانی خورده، جای آن تغییر

کرده، پوست انداخته. ولی خود کربن هم گرچه عضوی از پیکره فلســفه اســامی �

نمی شود، نفس این که از چشم یک بیگانه به این سنت نگاه کرده کارش را مهم می کند.

اینجا همان جایی اســت کــه ترجمه در معنای وســیع کلمه به استعاره ای برای تفکر بدل می شود. اگر ترجمه را به دو گونه منفعل و فعال تقسیم کنیم، ترجمه فعاانه چیزی نیست جز خود امر تفکر. برای مثال، خوانش-ترجمه کربن به قسمتی از فلسفه اسامی بدل می شــود. بعد از کربن دیگر امکان ندارد فلســفه اسامی را طوری بخوانیم که انــگار کربن وجود ندارد. من نــام حرکتی را که ترجمه فعاانــه طی می کند می گذارم «حرکــت از ناتوانی در تفکر به قصد مشــارکت فعال در تفکر». نکته کلیدی زاینده در فرایند ترجمه میل مترجم اســت. میل ترجمه کی و کجا در مترجم زاده می شود؟ میل به ترجمه ناشــی از یک ناتوانی در گفتن اســت. وقتی سراغ ترجمه یک اثر می رویم به این جهت است که احساس می کنیم می خواهیم چیــزی بگوییم ولی از گفتــن آن ناتوانیم و همان را متفکری به بیان درآورده. ناتوانــی در تفکر، آفرینش و به طور موســع، ناتوانی در امر گفتن و تولیــد گفتار (خواه ادبی، خواه فلســفی). منتها این ناتوانی فقط نقطه شروع است. ترجمه وقتی به صورت تمام و کمال محقق می شــود که، در فرایند خود، این ناتوانی را تبدیل می کند به عنصری که خود به بخش جدایی ناپذیری از تفکر بدل می شود. اینجا هم باز دو نمونه اعایی که به نظرم می آید یکی به فلسفه غربی تعلق دارد و دیگری به ســنت ایرانی-اســامی. وقتی ابن مقفع شروع می کند به ترجمه، اســتدالش این اســت که هر آنچه از امهات سیاســت، تدبیر و اخاق بوده پیشــینیان ایرانی اش اندیشیده و گفته اند و دیگر تاش برای حرف نو زدن تاش بیهوده ای اســت. برای همین او راه چاره را ترجمه این معــارف به زبان عربی و در ظرف تازه، که همان فرهنگ اسامی باشد، می داند. منتها نکته این است که نه تنها با این کار او اصــًا نثر نوین عربی را بنیاد می گــذارد، بلکه ترجمه خاقانه نظریه قدرت ساســانی در چارچوب خافت اســامی سمت و سوی گفتار سیاســی اسام را تا همین امروز یکســره دگرگون می کند. ابن مقفع ناتوان در تفکر، با همان چند رســاله کوتاهش و ترجمه اش از کلیلــه و دمنه از آن به بعد به گــواه تاریخ یکی از خاق ترین و البته تأثیرگذارترین متفکران اســام است. و اما مثال فرنگی: نقطه شروع مهم ترین مترجم هگل در زبان فرانسه در قرن بیستم، ژان هیپولیت، این اســت که او هم می خواهد چیــزی را بگوید که هگل گفته ولی بنــا به مجموعــه ای از دایل فرهنگی، شــخصی (ســوژه) و زبانی (فرانســه) ناتوان از تولید گفتاری مشابه «پدیدارشناسی روح» است. این نقطه شــروع هیپولیت اســت ولی او به اینجا بسنده نمی کند. با ترجمه «پدیدارشناسی روح» و تفسیرهایی که هیپولیت بر مبنای این ترجمه به زبان فرانسوی می نویسد، کار به جایی می کشد که خواننده امروز آلمانی نیز مجبور است در کنار متن اصلی هگل سراغ ترجمه هیپولیــت برود، چون این ترجمه چیزی را بر هگل افزوده اســت. او برای درک درست هگل دست کم دیگر نمی تواند خوانش دوران ساز هیپولیــت را نادیده بگیرد و نســبت بدان بی تفاوت باشــد. در واقع مشارکت هیپولیت دیگر جزوی از کلیت «پدیدارشناسی روح» شده و خود را به صورت امر واقع بر گفتار هگل حک کرده. از این به بعد، تا وقتی هگل می خوانیم و به رغم ترجمه های متعدد و بعضًا دقیق تر در خود زبان فرانســوی مجبوریم هیپولیــت نیز بخوانیم. تفکری که با ترجمه اینهمان می شــود چنین تفکری است. ترجمه-تفکری که

جداکردن آن از یک سنت فکری ناممکن است.* عنوان کتابي از داریوش شایگان، با ترجمه باقر پرهام

ترجمه: پویا استادپور

مگریت به کربنجناب آقای کربن

از شــما بســیار سپاســگزارم کــه مقاله ابن سینا» عرفانی تمثیل در «سمبولیسم را بدین شــیوایی نگاشته و در یک مجله بلژیکی به چاپ رساندید. «دست تقدیر» مرا بــا آن آشــنا کــرد. از شــما آنگونه سپاسگزارم که در مقابل خالق بی نقص زیبایی ها باید شــکرگزار بود. در نوشته شما با بیان دقیق بسیاری از ایده های احساسی مواجه شدم که خود به سختی می توانم با زبان گفتار و نوشتار بیانشان کنم. مسئله حیاتی به نظر من آن احساسی اســت که دو گونه مرگ را از هم تمییــز می دهد. پیش از خواندن متن تان آن را به این ســیاق ترجمه می کردم: آگاهی (اگر جهل را هــم برافروزد) ســّر را برنمی افروزد - ســّر اســت کــه آگاهی را بر می افــروزد - یا: ما در مرگ زندگی می کنیم (اکنون چنین زندگی می کنیم). نقاشــی ام که نامش را «پری جاهل» نهاده ام، منطبق با احساســی اســت که رابطه نور- زندگی و تاریکی- مرگ را وارونه می کند. شاید تمایل داشته باشید آن را در نمایشگاهی که اکنون در

پاریس دارم مشاهده کنید. در این تصویر، این تاریکی است که صور نور را مشــخص (و یا نمایان) می کند. این صور در نور نامرئی اند و آتش دان تاریکی است که آنها را نمایان می سازد. از اینکه نظرتان را در مورد آثارم بدانم بســیار خرسند خواهم شد، چراکه رای شما

برای مریدتان بسیار ارزشمند است. ۳ ژانویه ۱۹۵۶رنه مگریت

یونسکو به کربندوست عزیز و گرامی

خواندن «عقل ســرخ» [اثر ســهروردی] مــرا به شــگفتی می آورد. شــما یکی از بزرگ تریــن و خارق العاده تریــن متــون

زندگی معنوی را به غرب شناسانده اید. بی شک بار دیگر او را به خاطر ایرانیان نیز آورده اید. متن دشوار است و نمی شود هرزمــان آن را خواند. باید بگذاریم ســاعت همایونی دل فرا رســد. اما یادداشــت ها و توضیحات تان از مسیری که در آن گم گشته بودم نجاتــم می دهد و به ســرمنزل مقصود می رســاند. فی الواقع دیگر

تــا پایان عمر نیــاز به مطالعه چیز دیگری ندارم. کافی اســت این را بارهاوبارها بخوانم. از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم. ارادتمند شمااوژن یونسکوپاریس، یکم ژوییه ۱۹۷۶

شولم به کربندوست عزیزم

از طــرف خــودم و فانیــا می خواهم ۷۰ ســالگی ات را که همین روزها اســت، از صمیم قلب تبریک بگویم. از آشنایی مان ۲۵ ســال می گــذرد، و مــن از این که از موهبت آشنایی با شما برخوردار بوده ام بسیار خرسندم. شما از معدود فرزانگانی هستید که به راستی گستره دانش شان معنوی است و اندیشه شان از کشــف کائنــات، سراســر نورانــی. کربن عزیــز، شــما در زمره تاریخ شناســان دینی انگشت شــماری هســتید که واقعا به آنچه می دانند اشراف دارند. و گذشته از آن، بزرگواری و انسانیتی که در امور انســانی از خود بروز می دهید همواره مرا تحت تأثیر قرار داده است. شما و استا (همسر هانری کربن) به آن دسته از افراد تعلق

دارید که همواره از داشــتن روابط اصیل انســانی با آنها، ورای هر رابطه بیرونی، اطمینان داشــته ام. از فرصتی کــه در اختیارم قرار گرفت تا با نوشــته کوتاهم، به شــکل مینیاتوری هم که شــده، در مجموعه ای که در بزرگداشــت شما چاپ شد دستی داشته باشم، شــادمانم. بدین شکل توانسته ام جلوی همگان دوستی و اخاصم را به شــما نمایش دهم. امیدوارم ایــن «مجموعه کربن» در زمان مقتضی چاپ شود. چشم به راه آن هستیم که ژانویه یا فوریه ۷۴ در مسیرتان به سمت تهران، هنگام رفت و شاید هم برگشت، با استا ســری به اورشــلیم بزنید. پیشاپیش از آمدنتان مســروریم. در این فاصله، ان شــاءاهللا ماه اوت هم در آســکونا همدیگــر را ماقات خواهیم کرد. جلد ســوم و چهارم اثرتان «اسام ایرانی» به دستم رسید. متأســفانه به دو مجلد اول آن دسترســی ندارم. امیدوارم ترجمــه فرانســوی کتابــی را که بــا موضوع «تفکر مســیحی در یهودیت» به انگلیســی نگاشته ام ســریع تر دوباره به دست بگیرم. روی ماه هردویتان را می بوسم و برایتان آرزوی سامتی و بهروزی

دارم. ارادتمند شماگرشم شولماورشلیم ۶ آوریل ۱۹۷۳

رحمان بوذرى

فلسفه اسامی گفت وگوی مدام با بیرون از خود (فلسفه غربی) نداشته، این گفت وگو از جایی به بعد قطع شده، در نتیجه این گفتار درون خود مانده و از فرط درون بودگی و نوعی انزوا ته

کشیده است. اهمیت کسی مثل کربن همین جاست. او به سراغ فلسفه اسامی آمد، نه به این دلیل که مثا در جست و جوی

آیینی جدید می خواست مسلمان یا شیعه شود

روشنفکران فرنگ رفته ما نیز گمان کردند کربن «زائری از غرب» است و آمده تا سر بر آستان جانان بساید. همه این نکات

بود ولی به این معنا که مجموعه این مولفه ها عناصر و اجزای برنامه نظری کربن بود نه در مقام اسام شناس، شرق شناس یا محقق فلسفه اسامی بلکه در مقام فیلسوفی فرانسوی که

برنامه خاصی را در بستر فلسفه معاصر دنبال می کرد

گفت وگو با انوش گنجی پور

با فلسفه اسامی تفکر

Page 12: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

نفت و انرژي12سال چهاردهم شماره 2710 یکشنبه 2 آبان 1395

فروغ گشتاسبی: ایران به عنوان کشوری با پتانسیل باا بــرای تولید منابع هیدروکربوری، نقشــی مهمی برای

حضور در عرصه تصمیم گیری های بنیادین جهان انرژی

دارد؛ از این رو، کارشناســان امر بر لزوم استحصال نفت

و گاز در میدان های مشــترک با اولویت تولید صیانتی،

توسعه اکتشــاف به ویژه در مناطق مرزی و پژوهش و

توســعه زیرســاخت ها در صنایع باادستی نفت و گاز،

تأکید دارند. براســاس برنامه پنج ساله چهارم و پنجم

توسعه، ساانه شــش دکل به امر اکتشاف اختصاص

می یافــت. در ســال جــاری نیز همچنان شــش دکل

خشــکی، فعال اســت که این شــش دکل، در سراسر

حوضه های رسوبی به ویژه حوضه رسوبی زاگرس، در

حال فعالیت هســتند. با توجه به اجرای برنامه پنجم

توســعه و افزایش یک میلیون بشکه ای تولید نفت خام

و همچنیــن افزایش تولید گاز طبیعــی به یک میلیارد

مترمکعب، ســاخت تجهیزات صنایع باادســتی نفت

و گاز از اولویــت و اهمیــت ویژه ای برخوردار اســت.

بر این اساس، ســاخت تجهیزات نخستین دکل حفاری

با برنــد ملی و صادراتی در بخش خشــکی و دریایی،

ساخت لوله مغزی ســیار درون چاهی، ساخت ادوات

خدمات جنبی حفاری، دســتیابی به تکنولوژی ازدیاد

برداشــت و افزایــش تولیــد از مخــازن و میدان های

هیدروکربــوری و اجرای طرح هــای بهینه تولید ثانویه

نفــت و گاز، به ویژه در میدان مشــترک پارس جنوبی،

در اولویت برنامه های پژوهشــی وزارت نفت در بخش

باادســتی قــرار گرفت. براســاس آخرین آمــار، ایران

هم اکنون ۲۸ میدان نفتی و گازی مشترک با کشورهای

همســایه (کویت، قطر، بحرین، امــارات متحده عربی،

عربســتان ســعودی، عراق و ترکمنســتان) دارد که از

میــان آنها، ۱۵ میدان در آب هــای خلیج فارس و بقیه

در خشــکی قرار گرفته است. در طول مرز مشترک آبی

ایران و عربســتان، کویت، امارات متحده عربی و عمان

میدان های نفتی مانند اسفندیار، فروزان، فرزاد A، فرزاد

B، میدان نفتی و گازی آرش، میدان نفتی فرزام، میدان

نفتی نصرت، میدان نفتی مبارک و میدان نفتی سلمان،

در مجــاورت مخــازن اماراتــی قرار دارد کــه این امر،

اهمیت حفاری را در بخش دریا، دو چندان می کند.

هم اکنــون نیــز در دریــای عمــان، ذخایــر انرژی

نامتعارف (هیدرات های گازی) شناســایی شــده است

که اســتحصال آنها نیازمند دســتیابی بــه تکنولوژی

حفاری در آب های عمیق است؛ ذخایری که در صورت

بهره برداری، می تواند تضمین کننده منابع انرژی کشور

در صد سال آینده باشد. اهمیت حفاری در حوضه خزر

نیز کمتر از خلیج فارس و عمان نیست.

با توجه به گستردگی میدان های نفتی و گازی ایران

در حوضه دریایی، لزوم توجــه به صنعت حفاری، به

عنــوان کلید فتح مخازن هیدروکربــوری، بیش از پیش

خود را نمایان می کند. متأســفانه ایــران، نه تنها از نظر

تعداد دکل های فعال در دنیا رشــد چشم گیری نداشته

است، بلکه در حوضه خاورمیانه هم بعد از کشورهای

عربســتان، عمان، کویت و قطر قرار دارد. بنابراین برای

جبــران این عقب افتادگی و افزایــش میزان تولیدات یا

دســت کم حفظ جایگاه کنونی، باید توجه بیشــتری به

صنعــت حفاری شــود؛ زیرا تعداد دکل هــای حفاری

فعال در میدان های نفت و گاز، به طور معمول شاخص

مطلوبی برای ارزیابی روند توســعه میدان ها به شمار

می آیــد. به عبارتــی دیگر، در توســعه صنعت نفت و

توســعه میادین نفتی، حفاری جایگاه ویژه ای دارد که

نیازمند نگاهی ویژه و کارشناســانه تر نسبت به گذشته

است.

جایگاه استراتژیک حفارى دریایى در توسعه صنعت نفت

در چند ماه اخیر اکثر شــرکت های بزرگ نفت و گاز

جهان، منتظر بودند تا ببینند آنچه به عنوان مدل جدید

قراردادهای نفتی ایران معــروف به IPC که رونمایی

و ســپس اصاح و بازبینی شــد، آیا به یک نتیجه برد-

برد برای ایران و ســرمایه گذاران خارجی ختم خواهد

شــد یا خیر! ظاهرا دولتمردان در اصاحیه اخیر حدود

۱۵۰ مــورد را تصحیح کرد ه اند، اما شــاهدیم که هنوز

برخــی منتقــدان و نمایندگان مجلــس می گویند این

قراردادها وابســتگی ایران را به شــرکت های خارجی

بیــش از گذشــته خواهد کرد و ثروت هــای ملی را به

هــدر خواهد داد. اما نباید فرامــوش کنیم که این گونه

ســروصداها، تنها به ایجاد فضای بی اعتمادی در بین

ســرمایه گذاران خارجی منتهی خواهد شــد و ریسک

ســرمایه گذاری را در کشورمان باا خواهد برد و نتیجه

کار نیز چیزی به جز سرازیرشــدن شرکت های بزرگ به

میادین نفت و گاز همســایگان مان که اکثرا نیز میادین

مشترک هســتند، نخواهد بود و این یعنی تداوم قصه

پر از غم فرار ســرمایه گذاری خارجی از ایران. صنعت

نفت و گاز کشورمان در دو، سه سال اخیر به این نتیجه

رسیده بود که به دلیل به روزکردن تأسیسات و افزایش

ظرفیت تولید، نیاز به تدوین قراردادهای جدید و جذب

سرمایه های خارجی دارد. بنابراین وزیر نفت، گروهی را

مسئول تدوین این قراردادها کرد. شرکت های خارجی

و کســانی که هم ســرمایه و هم تکنولوژی داشــتند،

اعــام کرده بودند که دیگر در قالــب قراردادهای بیع

متقابل حاضر به مشــارکت در پروژه های ایران نیستند.

درنهایــت الگویی انتخاب شــد که نامش IPC شــد.

در چنین شــرایطی به نظر می رســید بــا الگویی که تا

حــدودی قابلیت انعطاف پذیری بــرای مذاکره درباره

آن وجــود دارد، وارد بازار جذب ســرمایه و تکنولوژی

شــویم. ما برای رسیدن به اهداف چشــم انداز نیاز به

جذب سرمایه و تکنولوژی داریم بنابراین رفع این نیازها

می تواند بر رفع ایرادات کوچک اولویت داشــته باشد.

باید قبول کنیم که برخی مسائل مانند انتقال تکنولوژی

با زور انجام نخواهد شــد، بلکه با تعامل انجام شدنی

است. در قراردادهای جدید نفتی، قرار بر این است که

حلقه های مختلف صنعت نفت (اکتشــاف، توسعه و

تولید) به صورت یکپارچه واگذار شــوند تا شرکت های

خارجی، انگیزه بیشــتری برای حضور در صنعت نفت

ایران داشته باشند. در این نوع قرارداد، مالکیت مخزن

انتقال پذیــر نیســت و تولیــد صیانتی از مخــزن، یکی

از بحث های مهم اســت. جذب ســرمایه گذار، انتقال

تکنولــوژی، تولید صیانتی از مخــزن، افزایش ضریب

بازیافت و اســتفاده بیشــتر از توان پیمانکاران داخلی،

از مهم تریــن اهداف مدل جدیــد قراردادهای صنعت

نفت عنوان شــده است. این تیپ قراردادها، قرار است

جایگزین قراردادهای ســابق معروف بــه بیع متقابل

شوند. متأسفانه در دو ســال گذشته برخی همواره بر

طبــل مخالفت خود کوبیده و اصــوا با ورود هر گروه

از ســرمایه گذاران خارجی به کشور مخالفت می کنند.

این عده نه تنهــا در بخش نفت بلکــه در بخش های

دیگری مانند معادن و صنایع مصرفی، خودرو، صنایع

الکترونیکــی و های تک، ســد و نیــروگاه و... با گرفتن

شــریک خارجی به مخالفت می پردازند، بلکه همواره

درصدد آن هستند تا با گرفتن بهانه های مختلف از هر

اقدام مثبت برای بهترشــدن اقتصاد کشــور جلوگیری

کنند و جایگاه خود را در اختیار اهداف جریان سیاسی

مخالــف دولت قرار دهند. از این رو بــا توجه به تجربه

قراردادهــای مختلــف نظیر کرســنت در بخش نفت

یــا ال۹۰ در بخش خودرو و ریــو تینتو در حوزه طای

معدن کردســتان، به نظر می رســد، مســئوان وزارت

نفت و سیاســت گذاران اقتصادی رده باای کشور بهتر

اســت با درک فضای موجــود و اســتراتژی منتقدان،

به دنبال ارائه پاســخ های مشــمول به افکار عمومی

باشــند و اجازه ندهند ســرمایه گذاری های نفتی بیش

از ایــن به تأخیــر بیفتد. بــه اعتقاد کارشناســان ازم

اســت دولت با توجه به تصویــب قراردادهای جدید

نفتی، خود پشــت این قراردادها بایستد و اجازه ندهد

مخالفان در تعویق اجرای این قراردادها موفق شوند.

دولت یازدهم تنها کمتر از یک ســال وقت دارد تا این

قراردادهــا را اجرائی و کشــور را از ثمرات آن بهره مند

کند. بنابراین بهتر اســت با توجه به فرصت سوزی های

صورت گرفته، تصمیم سازان و سیاست گذاران کشور با

جسارت بیشــتری به آنچه باور دارند پافشاری کرده و

قراردادهای تدوین شــده را که بارها مورد بازنگری قرار

گرفته اند، اجرائــی کنند. از آنجا که قــرارداد نفتی در

صنعت نفت ماننــد بخش کوچکی از اتومبیل اقتصاد

کشور به شمار می رود، کارکرد صحیح اجزای دیگر در

عملکرد صحیح آن بســیار مؤثر است. هیچ قراردادی

به خودی خــود خوب یا بد نیســت و در فضای اجرائی

نامناســب هیچ تضمینی برای اجرای مناسب بهترین

مدل های قــراردادی وجود نــدارد. تجربه عراق ثابت

کرد در چنین فضایی، حتی قراردادی که شــرکت های

معتبــر بین المللــی با تمــام تجربه و اعتبــار طراحی

می کنند و با نارضایتی روبه رو می شود، به نظر نمی رسد

آه برآمده از نهاد شرکت های نفتی بین المللی در عراق

به خاطر مدل قرارداد باشد، چراکه اظهارات آنها نشان

می دهــد، میزان تولید مورد انتظار و بی نظمی شــدید

اداری در آن کشــور، همچنین کاهش قیمت نفت که

بــرای آن انعطاف پذیری در قرارداد دیده نشــده بود،

چنیــن نتیجه ای را رقم زده اســت. اجــرای دقیق یک

قرارداد در گرو عملکرد دقیــق و صحیح همه اجزای

داخل و خارج صنعت اســت، نمی توان انتظار داشت

یک مدل قرارداد در شــرایطی که بســترهای مناسب

یا کافی وجود ندارد، عملکرد رضایت بخشــی داشــته

باشد. ســاختار صنعت نفت کشور، امروز و بعد از یک

قرن تجربه و حوادثی مانند ملی شدن، لغو امتیازات در

اثر انقاب اســامی و نیمه تمام ماندن پروژه ها به دلیل

وقوع جنگ تحمیلی هشت ســاله و تحریم، همواره با

تغییــرات ناگهانی یا تصمیم بــه تغییرات روبه رو بوده

اســت. حال که قرار اســت منابع نفت و گاز کشــور با

به کارگیری ســرمایه های خارجی بالفعل شــود، بهتر

است مدیران تصمیم گیر وارد عرصه اجرای قراردادها

شوند و اجازه ندهند بیش از این میادین مشترکمان به

وسیله همسایگان مان غارت شوند. صنعت نفت ایران

تشــنه ســرمایه گذاری و تکنولوژی های روز است و اگر

امروز به این نیاز پاسخ داده نشود، عما با افت تولید و

تخلیه میادین مشترک از سوی کشورهای دیگر مواجه

مي شــود. به این دلیل ضروری است دولت یازدهم در

چند ماه پیش رو با جدیت قراردادهای جدید را اجرائی

و پای شــرکت های بزرگ دنیا را به کشــورمان باز کند.

دولتمــردان باید پیش تــر از اینها بــرای مردم توضیح

دهند که عملی نشدن این قراردادها و نیامدن سرمایه و

تکنولوژی های روز دنیا به این صنعت، چگونه اقتصاد

کشــورمان را از دســتیابی بــه میلیاردهــا دار درآمد

محروم خواهد کرد. یادمان باشــد که آیندگان روزی ما

را قضاوت خواهند کرد... .

دولت یازدهم تالش کند که در چند ماه باقى مانده، IPC را اجرائى کند... مجید سلیمى بروجنى

مهرمــاه ۹۲ بــود کــه وزیــر نفــت در حکمي

ســیدمهدي حســیني را به سمت ریاســت کمیته

بازنگــري قراردادهاي نفتي منصــوب کرد تا نقطه

آغازی بــر بازنگــری قراردادهای نفتــی در جهت

جذب شــرکت ها و ســرمایه گذاران خارجی باشد تا

رخوت حاصــل از نزدیک به یک دهــه تحریم ضد

جمهوری اســامی ایران، از فضای اقتصادی کشور

رخت بربندد. این کمیته در اسفند ۹۲ همایشي را با

عنوان همایش هم اندیشي قراردادهاي جدید نفتي

در مرکز همایش هاي صداوسیما برگزار کرد. در سال

۹۳ کار بررســي و تدوین شــرایط عمومي قراردادها

آغاز شــد و سرانجام مهرماه ســال ۹۴ هیأت دولت

آن را تصویــب کرد. در آذرمــاه ۹۴ کنفرانس تهران

براي تشــریح این مدل جدید قراردادهاي نفتي براي

شرکت هاي خارجي برگزار شــد؛ اما در همان زمان

اشکااتي از سوي سازمان بازرسي و برخي منتقدان

و کارشناســان به قراردادها وارد شد که وزارت نفت

آنها را رفع کرد و ســرانجام در تابســتان امسال در

دولت تصویب شــد. پس از تصویــب الگوی جدید

قراردادهای نفتی در دولت، شاهد تأیید آن در هیأت

تطبیق قوانین مجلس شــورای اســامی بودیم که

به این ترتیــب موانع قانونی برای اجرائی شــدن این

قراردادهای جدید از سر راه برداشته شد.

البته طوانی شــدن مدت زمــان تصویب الگوی

جدیــد قراردادهای نفتــی که هم به دلیــل تأخیر

در توافق هســته ای و لغو تحریم هــا و هم به دلیل

برخی انتقادات نســبت بــه این قراردادهــا به ویژه

بــا نگرش هــای سیاســی صــورت گرفــت، جذب

شــرکت های خارجی را با موانعــی مواجه کرده و

تردیدهایی در شرکت های خارجی ایجاد کرده است

که تصور می کردند هنوز زمینه آن گونه که ازم است

برای مشارکت در پروژه های نفت و گاز ایران فراهم

نیســت؛ اما دو هفته پیش که نخســتین قرارداد با

الگوی جدید با یک شــرکت ایرانی منعقد شد، عما

بــه معنای نقطه پایانی بر اختافــات و مهر تأییدی

بر الگوی جدید قراردادهای نفتی بود تا نشــان دهد

عمــا هیچ مانعــی در مقابل انعقــاد قراردادهای

جدید نفتی نیست.

به نظر می رســد پس از مدت ها بحث و بررسی،

اشــکاات موردنظــر منتقــدان در الگــوی جدیــد

قراردادهــای نفتــی رفع شــده و ایــن قراردادها از

امتیازاتي همچون حفظ حاکمیت و مالکیت دولت

بر مخــازن نفت و گاز، همسوســازي منافع طرفین،

انطباق با قوانین کشور، بهره برداري بهینه و کارآمد،

بهبــود روند انتقــال فناوري از طریق ســهیم کردن

شــرکت هاي داخلي و ایجاد شــرایط برد- برد براي

طرفیــن قــرارداد برخــوردار اســت و به طورکلي،

مي توانــد ضمن حفظ حقوق و منافع ملي کشــور،

شــرکت هاي خارجي را نیز بــه فعالیت در صنعت

نفت ایران ترغیب کند. به نظر مي رســد با توجه به

تأخیر کشورمان در زمان تحریم در برداشت از میادین

مشــترک و مســتقل نفت و گاز و ضــرورت افزایش

تولیــد و همچنین ضــرورت جذب ســرمایه گذاري

خارجي براي افزایش تولید، ازدست دادن فرصت ها

بیش از این جایز نیســت و ازم اســت هرچه زودتر

در سال پایاني دولت، زمینه براي اجراي مدل جدید

قراردادهــاي نفتــي فراهم شــده و مهم ترین پیامد

برجام که ســرمایه گذاري هاي نفتي است در کشور

حاصل شود که افزایش ســرمایه گذاري خارجي در

کشور، که به مشارکت با شرکت هاي ایراني مشروط

شده زمینه ســاز رونق اقتصادي، اشتغال و خروج از

رکود خواهد بود.

قراردادهــــای جدیـــــد الگــــوی اگرچــــه

نفتــی بــا نــام IPC شــناخته شــده کــه مخفف

Iran Petroleum Contract بــه معنــاي قــرارداد

نفتي ایران است اما شــاید نقل وزیر نفت دراین باره

صحیح تر باشــد که آن را قراردادهــای بیع متقابل

تکامل یافته توصیف کرد؛ اما پرســش اینجاست که

قراردادهای بیع متقابــل تکامل یافته با قراردادهای

قبلی بیع متقابل که در دوران دولت اصاحات مورد

استفاده قرار می گرفت و ابتدا با نام بای بک شناخته

می شد چه تفاوت ها و تمایزاتی دارد؟

قراردادهای بیع متقابل، بخشــی از قراردادهای

خدماتی هســتند. در حقیقــت قراردادهای صنعت

نفت، با وجود تنوع و تعدد فراوان، از منظر حقوقی

و اجرائی عموما در ســه دسته خاصه می شوند که

شامل قراردادهای مشارکتی، قراردادهای امتیازی و

قراردادهای خدماتی هســتند که از این میان صرفا

قراردادهای خدماتی، آن هــم با اصاحاتی، امکان

انطباق با قوانین کشور ما را دارند و در ایران می توان

بر مبنای آن به توسعه میادین پرداخت.

از قدیمي ترین شــکل هاي قراردادهاي خدماتي

روابط قراردادي شناخته شــده محســوب می شوند

که به ســه دســته قراردادهــاي صرفــا خدماتي،

قراردادهــاي خریــد خدمــات همراه با ریســک و

قراردادهاي خدماتي بیع متقابل تقســیم مي شوند

که ازاین میان همان گونه که ذکر شــد در اواخر دهه

۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ قراردادهــاي بیع متقابل در کشــور

ما مورد اســتفاده قرار گرفت که همان زمان هم از

ســوی برخی مخالفان دولت، بــا انتقاداتی مواجه

می شــد؛ اما با تغییر دولت و آغاز تحریم های غرب

ضد ایران و خروج شرکت های غربی، دیگر مشارکتی

با شــرکت های خارجی در کار نبود تا نیاز به انعقاد

قراردادی باشد.

در قــرارداد بیع متقابل، شــرکت ســرمایه گذار

خارجي تمامی وجوه سرمایه گذاري همچون نصب

تجهیزات، راه انــدازي و انتقال فنــاوري را بر عهده

مي گیرد و پس از راه اندازي به کشــور میزبان واگذار

مي کند. بازگشــت ســرمایه، همچنین سود سرمایه

شــرکت ســرمایه گذار از طریق دریافت محصوات

تولیدي انجام مي شود. علت طبقه بندي قرارداد بیع

متقابل در رده قراردادهاي خرید خدمت این اســت

که انجام بازپرداخت اصلي و سود سرمایه گذاري از

محل مایعــات گازي، نفت خام و فراورده هاي نفتي

صــورت مي گیرد. این نــوع قرارداد در کشــورهایي

همچون ایــران که قوانیــن آنها هرگونــه مالکیت

بخــش خصوصي یا خارجــي را بــر صنعت نفت

منتفــي مي داند، اســتفاده مي شــود. روش خاص

بازپرداخــت هزینه هــاي نفتي، ایــن قراردادها را از

دیگر انواع قراردادهاي خدماتي متمایز کرده است؛

به گونه اي کــه تجربه اي جدید بــراي صنعت نفت

ایران و حتي دنیا به شــمار مي رود و براساس آنها،

نوعي تعامل متقابل با سرمایه گذار خارجي و روشي

براي تأمین ســرمایه به منظور اجــراي طرح جامع

توسعه میدان هاي نفتي تعریف مي شود.

براســاس این شــیوه قراردادي، طــرف قرارداد

با شــرکت ملي نفت ایران، مســئولیت تأمین مالي

و اجــراي کل پــروژه را تــا مرحله تولیــد به عهده

مي گیرد و تأمین انواع ماشین آات و تجهیزات فني و

به کارگیري کارشناسان مورد نیاز و پیمانکاران فرعي

و نظــارت بر فعالیت آنها نیز به عهده این شــرکت،

به عنوان پیمانکار اصلي، گذاشــته مي شود؛ ضمن

آنکه شــرکت ملي نفت ایــران به عنــوان نماینده

دولت، افزون بر امضاي قرارداد اجراي طرح جامع

توســعه میدان با طرف قرارداد، قراردادهاي جانبي

دیگري را مانند موافقت نامه فروش درازمدت نفت

خام با پیمانکار امضا مي کند که بر اساس آن، پس از

اجراي عملیات توســعه و تحقق میزان تولیدي که

در قرارداد تعیین شده است، تمام هزینه ها به همراه

حق الزحمــه، ریســک و هزینه هاي مالــي از محل

تولیدات میدان بازپرداخت مي شــود که به صورت

فــروش نفت به قیمت روز و در ســقف حداکثر ۶۰

درصد از تولید میدان به شــرکت پیمانــکار، انجام

خواهد شد.

اما مهم ترین تفــاوت قراردادهــاي جدید با بیع

متقابــل این اســت کــه بازپرداخت ها مشــروط به

عملکرد پیمانکار در طول زمان و میزان تولید شــده

اســت تا این امر شــریک خارجي را به تولید بیشتر

ترغیب کنــد. اگر به هــر دلیلي در فرایند توســعه

میدان، کار متوقف شود، تا زماني که تولیدي صورت

نگیرد، پرداختي نیز در کار نیست یا اگر تولید متوقف

شــود، پرداخت نیــز متوقف خواهد شــد و همواره

بازپرداخت پیمانــکار از محل تولیــد همان مخزن

موضــوع قرارداد خواهد بود. ایــن مهم ترین تفاوت

قراردادهاي جدید نفتي با بیع متقابل است که البته

به ســود منافع ملي اســت. در قراردادهاي جدید،

مالکیت نفت منتقل نمي شــود ولي به پیمانکار این

تضمین داده مي شود که به صورت طواني مدت با

وي همکاري خواهد شد و این مدت همکاري عاري

از هرگونه ریسک قراردادي و غیرقراردادي است.

موارد فــوق را می تــوان مهم ترین تفــاوت بین

قراردادهای بیــع متقابل قدیــم و قراردادهای بیع

متقابل جدید یــا همان الگوی جدیــد قراردادهای

نفتی دانست که نشان دهنده تکامل این گونه جدید

قراردادهاست.

باید بپذیریم که در شــرایطی که کشور از تحریم

خارج شــده و هنــوز اعتماد شــرکت های غربی به

برقــراری ثبــات اقتصــادی در ایران کامل نشــده و

ازطرف دیگر ســایر کشــورها به ویــژه در منطقه، با

ارائــه امتیــازات متعدد بــه شــرکت های خارجی،

زمینــه را برای تســریع و تســهیل توســعه میادین

فراهــم کرده انــد، جــذب ســرمایه گذاران خارجی

به دشــواری امکان پذیــر خواهد بــود و حتی مدل

جدیــد قراردادهای نفتــی ایران نیز بــا وجود تمام

گشــایش هایی که نســبت بــه قراردادهــای قبلی

ایجاد کــرده، هنوز با آنچه ســرمایه گذاران خارجی

در فضــای رقابتی امروز در نظــر دارند فاصله دارد.

همین امر نشــان دهنده دشــواری کار وزارت نفت و

تدوین کنندگان الگوی جدید قراردادهای نفتی است

که عــاوه بر درنظرگرفتن منافع ملی و مواد قانونی

و به موازات توجه به حساســیت های منتقدان، ازم

بود زمینه ترغیب شــرکت های خارجی برای حضور

در ایران را هم فراهم می کردند که به نظر می رســد

الگوی جدیــد قراردادهای نفتی تا حد زیادی به این

هدف رسیده اســت. اکنون امید اســت با توجه به

انعقاد نخستین قرارداد به شکل جدید با یک شرکت

ایرانی، به زودی شاهد انعقاد قرارداد با شرکت های

خارجی هم باشیم تا تحقق اهداف صنعت نفت در

افزایش تولید نفت و گاز به ویژه در میادین مشــترک

و همچنین افزایش ضریب بازیافت، تسریع شود که

حاصل آن در میان مدت قطعا در ارتقاي عدد رشــد

اقتصادی کشور، ایجاد رونق اقتصادی و اشتغال زایی

تأثیرات مثبتی خواهد داشت.

حمیدرضا شکوهى

توسعه صنعت نفت از مسیر الگوی جدید قراردادهای نفتی

IPC از بیع متقابل تا

Page 13: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

13 حوادثیکشنبه 2 آبان 1395سال چهاردهم شماره 2710

رخداد حادثه ها

پنج قاره

۵۵ کشته در حادثه ریلیدســت کم ۵۵ نفــر در پــی خــروج یــک قطار �

مســافربری از ریل در کامرون جان خود را از دست دادند. این قطار مسافربری در مسیر دو شهر بزرگ از ریل خارج شد که در نتیجه آن ۵۵ نفر کشته و ۵۷۵ نفر دیگر مجروح شــدند. برخی از رســانه ها شمار کشــته ها را تاکنون ۷۰ نفر اعام کرده اند. چند واگن به این قطار اضافه شــده تا تعداد بیشــتری مسافر بتوانند با آن جابه جا شــوند. هرچند هنوز مشخص

نیست این اقدام عامل بروز حادثه بوده باشد.

حمله مسلحانه به قایق مهاجرانبه دنبال حمله چند مرد مســلح به قایق حامل �

تعــدادی پناهنده، احتمال مــی رود بیش از ۲۰ نفر

کشته شده باشند. یک مؤسسه خیریه آلمانی اعام کرد: یــک قایق امدادی برای کمک به سرنشــینان ایــن قایق به دریای مدیترانه اعزام شــد و در طول عملیــات امدادرســانی، تعدادی مرد مســلح به پناهندگان حمله کردنــد و این احتمال وجود دارد بیش از ۲۰ پناهنده در این حادثه کشته شده باشند. نیروهای امدادگر اظهار کردند: این قایق حامل ۱۵۰ پناه جو و مهاجر بــود و درحالی که قایق های تندرو به همراه جلیقه های نجات از ســوی گارد ساحلی ایتالیا قصد کمک به آنان را داشــتند حین عملیات امدادرســانی، قایقی حامل تعدادی مرد مسلح به آنان حمله ور شــد. ســخنگوی این مؤسسه خیریه گفت: مردان مســلح پس از حمله به مهاجران به آنان آسیب رساندند و مانع از آن شدند تا امدادگران

دخالــت کنند. به گفته نیروهای امدادگر، در جریان این حمله اکثریت ۱۵۰ سرنشین قایق مجبور شدند خــود را داخــل آب بیندازند که تاش شــد هرچه سریع تر همه مهاجران نجات پیدا کنند اما احتماا امکان نجات بیشــتر آنان وجود نخواهد داشــت. تاکنون دست کم جســد چهار نفر پیدا شده و چهار نفر دیگر پــس از بیرون کشیده شــدن از آب تحت درمــان قرار گرفتنــد و بیش از ۲۰ سرنشــین دیگر

مفقود هستند و احتمال می رود غرق شده باشند.

سقوط بالگرد در سیبری ۲۱ کشته دادمقامات روسی اعام کردند یک فروند بالگرد در �

منطقه سیبری حین فرود دچار حادثه شد که بر اثر آن ۲۱ نفر جان خود را از دســت دادند. به گزارش

ایســنا، بالگــرد MI-8 بــه دلیل نامناســب بودن وضعیت آب وهوایی هنگام فرود دچار حادثه شــد که در پی آن ۲۱ نفر کشــته و سه نفر دیگر مجروح شــدند. نیروهای امدادونجات روسیه پس از وقوع حادثه و در جریان عملیات امدادرسانی، دو جعبه ســیاه این بالگرد را پیدا کردند که برای بررسی های بیشــتر به کارشناســان تحویل داده شد. این بالگرد حامل ۲۲ مسافر و سه خدمه پرواز بوده که ساعت ۱۸:۵۷ روز گذشته (جمعه) به وقت محلی در ۸۰ کیلومتری شــمال غرب منطقــه «اورنگوی» دچار حادثه شــد. به گزارش خبرگزاری شــینهوا، یکی از ســه مجروح این حادثه با تلفن همــراه وقوع این ســانحه هوایی را به نیروهــای امداد اطاع داده و

امدادگران آنان را در شرایط بدی پیدا کردند.

شرق: ۱۰ سال بعد از تشــکیل پرونده قتل مردی که

به هواخواهی از دوستش در یک درگیری کشته شده اســت، دیوان عالی کشــور موضوع را از موارد لوث تشــخیص داد و متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت. به گزارش خبرنگار ما، تیر ســال ۸۵ به پلیس شــهرری اطاع داده شــد درگیری خیابانی در یکی از مناطق ری اتفاق افتاده اســت؛ وقتی مأموران به محل رســیدند، درگیری تمام و یکی از طرفین که به ضرب چاقو زخمی شده بود، جانش را از دست داده بود. طرفین درگیری برای تشکیل پرونده به کانتری

برده شدند. وقتی تحقیقــات دراین باره آغاز شــد، افرادی که در درگیری حضور داشــتند، انگشــت اتهام را به سمت مردی ۵۰ســاله به نام کریم گرفتند و مدعی شدند او

حین دعوا کیارش را به قتل رسانده است. یکــی از طرفین درگیری به مأموران گفت: یکی از دوســتانمان به نام یاور با کریم اختاف داشت و به همین خاطر هم با او درگیر شــدیم اما کریم با چاقو به سمت کیارش حمله کرد و او را به قتل رساند. ما هم ســعی کردیم به کیارش کمک کنیم اما فایده ای نداشت. این در حالی بود که کریم این ادعا را رد کرد و گفت هیچ اختافی با طرف مقابل دعوا نداشــت و موضوع به مخالفت او بــا ازدواج یاور و دخترش

برمی گردد. بررســی های مأموران نشان داد یاور از مدتی قبل به خواســتگاری دختــر کریم رفته و قصــد ازدواج

داشــته اما کریم او را ایق دخترش ندانست و حتی اجازه اینکه او به خواســتگاری برود هم نداده بود و اختاف این دو از همین مســئله آغاز شد. همچنین مشــخص شــد کریم و همسرش چند ســال قبل به خاطر اختافاتی که با هم داشتند، از هم جدا شدند و فرزنــدان کریم با مادرشــان زندگــی می کردند. از آنجایی که همسر ســابق کریم با این ازدواج موافق بــود، یاور برای اینکــه از پدر دختــر موردعاقه اش

انتقام بگیرد، با او درگیر شد. با تکمیل پرونده و ارســال آن بــه دادگاه کیفری استان تهران پرونده در شعبه ۷۱ وقت دادگاه کیفری اســتان تهران رسیدگی شــد. متهم انکار کرد که در قتل نقش داشــته اســت اما با توجه بــه گفته های دیگر مشــارکت کنندگان در درگیری، رأی بر قصاص

او صادر شد. این رأی مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار نگرفت و پرونده چندین بار به شعبه ۲۰ دیوان رفت و برگشت تا اینکــه در نهایت دیوان عالی کشــور وارد ماهیت شــد و اعام کرد اصا آنچــه در پرونده اتفاق افتاده از موارد لوث اســت و حکم قصاص درست نیست. بنابراین پرونده برای رســیدگی به شــعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شــد. روز گذشته جلسه رســیدگی به این پرونده برگزار و ابتدا کیفرخواســت خوانده و برای متهم بــا توجه به مدارک موجود در پرونده درخواســت قصاص شد. ســپس با توجه به اینکــه اولیای دم در دادگاه حضور نداشــتند، قاضی

قربان زاده که ریاست جلسه را بر عهده داشت، اعام کرد اولیای دم قبا چندین بار درخواســت قصاص را مطــرح کرده اند و با توجه به اینکــه دلیلی مبنی بر اینکه آنها از خواسته خود عدول کرده باشند، وجود نــدارد و در حال حاضر هم با توجه به اباغ احضاریه در جلسه دادگاه حاضر نشــده اند؛ بنابراین همچنان براساس درخواســت قصاص از ســوی اولیای دم،

پرونده رسیدگی می شود. وقتی نوبت به متهم رســید، او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: من از روزی که بازداشــت شــدم، توضیح دادم که مرتکب قتل نشده ام و اصا چاقویی نداشــتم که این کار را بکنم و آنچه دوستان کیارش می گوینــد دروغ اســت. او در توضیــح آنچه اتفاق افتاده است، گفت: من داشتم مقداری اثاثیه جابه جا می کــردم، خواهر جوانــم که دچــار عقب افتادگی ذهنی اســت، هم همراهــم بــودم؛ یک مرتبه چند موتورســوار جلوی من را گرفتند و ماشــین را دوره کردنــد و گفتند تو دو میلیــون تومان به یاور بدهکار هســتی. من گفتم من به کســی بدهکار نیســتم اگر مدرکی دارید بدهید اما آنها مدرکی نداشــتند؛ بدون اینکه حرف بیشــتری بزنند، با شمشیر حمله کردند، مــن هم برای دفاع از خودم ماشــین را ترک کردم و به ســمت کارخانه ای که در آن نزدیکــی بود رفتم کــه از پلیس کمک بخواهــم. در راه چند بار خودم تماس گرفتم اما پلیس نیامــد، در کارخانه را زدم و ســرایدار بیرون آمد و از او خواســتم به پلیس زنگ

بزند، باز هم مأمــوران نیامدند؛ در همین حین دیدم یکــی از مهاجمــان خواهــر عقب افتــاده ام را ترک موتورســوار کرده و می برد؛ بافاصله ســوار ماشین شــدم و دنبالش رفتم و خواهرم را صدا زدم و او را برگرداندم؛ بعد فهمیدم به او گفته اند ســوار موتور شــو، تو را پیش بــرادرت می بریم اما می خواســتند او را بدزدنــد. مهاجمان به من حملــه کرده بودند، ســر و صورتم خونی بود که مأموران رســیدند، بعد گفتند کیارش کشــته شده است و من را متهم کردند درحالی که من نه چاقویی داشــتم کــه به او حمله کنم و نه اصا او را می شــناختم. ضمن اینکه خودم هم زخمی شده بودم. در کانتری بود که خون های روی صورت و لباســم را شستم.در این هنگام قاضی به متهم گفت پزشــکی قانونی زخمی روی بدن تو تشخیص نداده است؛ اگر تو زخمی شده بودی، باید زخمی روی بدنت می بــود. متهم گفت: من زخمی شــده بودم، دماغم هم شکســته بود؛ نمی دانم چرا چنین نظری دادند اما من در آن زمان چاقو نداشــتم و شــاهدان بی طرف هم تأییــد کرده اند که من چاقو نداشتم؛ فقط متهمان به درگیری می گویند من چاقو داشــتم. آنها خودشان چاقو داشتند، احتماا یکی از آنها حین درگیری ضربه را زده اســت؛ این ضربه کار من نبود. سپس وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شــد و دفاعیات خود را مطرح کرد و با پایان جلسه رســیدگی هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد

شور شدند.

شرق: پسری که در نوجوانی مرتکب قتل شده بود، با

گذشت هشت سال از ماجرا، موفق به جلب رضایت اولیای دم شد و از قصاص نجات پیدا کرد. به گزارش خبرنگار ما، او که حاا ۲۵ ساله است، پس از سال ها تاش خانواده اش، موفق بــه جلب رضایت اولیای دم شــد و در دادگاه عنــوان کرد توبه کرده اســت و تعهد می دهد دیگر به ســمت کارهــای خطا نرود.در ابتدای جلســه رسیدگی که در شــعبه دو دادگاه کیفری اســتان تهران برگزار می شــد، ابتــدا نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و عنوان کرد: با توجه بــه اینکه اولیای دم اعام رضایــت کرده اند؛ اما بیم تجری وجود دارد، ضمن اینکه متهم نظم عمومی را هم برهم زده است؛ بنابراین درخواست صدور حکم

قانونی را دارم.ســپس نوبت به متهم رســید. او اتهام قتل عمد را قبول کرد و گفت: هشــت سال قبل من خیلی جوان بودم و خوب را از بد تشــخیص نمی دادم. مقتول از دوســتان من بود و هر دو شیشه می فروختیم. مدتی بــود که من شیشه فروشــی را کنار گذاشــته بودم و کار آبرومندی داشــتم؛ اما مقتول فکــر می کرد من

همچنان شیشــه می فروشــم. او به من می گفت تو به مشــتریان من شیشــه می دهی و کاری کردی که آنها ســراغ من نمی آیند. سر این موضوع با من دعوا می کــرد. او یک بار با تیزی مــن را زد و من مدتی در بیمارســتان بستری شدم. زمانی که مرخص شدم، باز به ســراغم آمد و این بار من او را زدم؛ اما دست بردار نبود و همچنان مزاحمت ایجاد می کرد و هر کجا من را می دید، به سراغم می آمد و دعوا می کرد. درگیری ما چهار ماه ادامه داشــت. وقتــی دید نمی تواند به من ضربه ای بزند، برای خانــواده ام مزاحمت ایجاد می کرد. روز حادثه، من و پدرم داشتیم به خانه یکی از اقوام می رفتیم؛ برای شــام آنجا دعوت بودیم. در خیابان یکباره مقتول با ماشــین به ســمت ما آمد و می خواســت من را زیــر بگیرد؛ اما فرار کردم. ســن پدرم زیاد اســت و نتوانست خودش را به من برساند

و عقــب مانده بود. چاقویی همراهم داشــتم، آن را به سمت ماشــین مقتول پرت کردم و شیشه ماشین شکســت. مقتول از ماشــین پیاده شد و به طرف من آمد و خواســت من را با قمه بزند؛ اما نتوانست. من فرار کردم و او هم دنبالم آمد؛ در همین حین، وقتی چاقویی را که زمین افتاده بود، برداشتم تا اگر دوباره به ســمتم حمله کــرد، بتوانم از خــودم دفاع کنم؛ وقتی یک بار دیگر مقتول به ســمتم آمد تا با شمشیر مــن را بزند، این بار ضربه ای به پایش زدم که او را از

خودم دور کنم. من نمی دانستم ضربه اگر به پایش بخورد، می تواند کشنده باشــد. مقتول به ســمت من آمد؛ اما این بار دوســتانمان مــا را از هم جــدا کردند. او را ســوار ماشــینش کردند تا به بیمارستان ببرند. متهم گفت: از آنجایی کــه مقتول فراری بود، قبــول نکرده بود او

را بــه بیمارســتان دولتی ببرند. او را به بیمارســتان دیگری بــرده بودند که به خاطر شــدت خون ریزی، جانش را از دســت داده بود. مــن از هیچ چیز خبر نداشــتم. شمشیری که دست مقتول بود را برداشتم و بــه خانه پــدرش بــردم و تحویــل دادم و گفتم فرزندتان می خواست با این شمشیر من را بزند. چند ســاعت بعد هم آمدند و من را بازداشت کردند. در این ســال ها که در زندان و زیــر حکم قصاص بودم، خیلی چیزها تغییر کرده است. من بزرگ شده ام. در این ســال ها با خدا مأنوس شدم و نماز می خوانم و روزه می گیــرم و به معنویات روی آورده ام. در زندان هم کاری به کار کســی ندارم. توبه کرده ام و حاضرم تعهد بدهم بعد از آزادی دیگر با کســی کاری ندارم و دعوا نمی کنم. فقــط خواهش می کنم، اگر ممکن اســت، من را بعد از این همه ســال آزاد کنید. قول می دهم دیگر آدم خوبی باشــم؛ نه دنبال مواد بروم و نه اینکه با کســی درگیر شــوم و به شــغل سابقم که کابینت ســازی اســت برمی گردم. با پایان جلسه رســیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد

شور شدند.

رسیدگی دوباره به پرونده ۱۰ساله یک قتلادامه رایزنی ها برای اخذ رضایت

خانواده «ستایش»وکیل مدافع متهم پرونده «ســتایش قریشــی» از �

ارائه ایحه اعتراضی اش به دادگاه در هفته جاری خبر داد و گفت: پنج شنبه هفته گذشته، تعدادی از بانوان انسان دوســت برای اخذ رضایت با خانواده ســتایش دیدار کردند. مجتبی فرحبخش در گفت وگو با ایســنا، گفت: هفته گذشته با موکلم دیدار داشتم. امیرحسین به جلب رضایت از خانواده ستایش امیدوار است. وی افزود: روز پنجشــنبه هفته گذشته، تعدادی از بانوان انسان دوســت برای اخذ رضایت از خانواده ســتایش به خیرآباد رفتند و با خانواده ســتایش ماقات کردند. فرحبخش ادامه داد: دوشــنبه هفتــه جاری، ایحه اعتراضی خــود را تقدیم دادگاه می کنم، البته موکلم قبا اعتراض کرده است. عسگر قاسمی آقباش، یکی از وکای اولیای دم «ستایش قریشی»، پیش از این گفته بود: قاتل به قصاص نفس درخصوص اتهام قتل عمد و یک بار اعدام برای اتهام تجاوز به عنف و ۷۴ ضربه شاق درباره اتهام جنایت بر میت، محکوم شده است.

انهدام باندهای بزرگ مواد مخدرمأموران پلیس در درگیری مسلحانه با سوداگران �

مــرگ، ضمن انهــدام دو باند بزرگ، یــک تن و ۹۳۷ کیلــو مواد مخدر را کشــف و چهــار قاچاقچی را نیز دســتگیر کردند. ســردار حســین رحیمــی، فرمانده انتظامی اســتان سیستان وبلوچستان، گفت: مأموران انتظامی شهرستان های ایرانشهر، سراوان و مهرستان یک باند بزرگ قاچاقچیان مســلح را که با استفاده از خودروها و موتورســیکلت های کوهستانی، اقدام به جابه جایــی مواد مخدر در محورهــای فرعی جنوب استان می کردند، شناســایی کردند. فرمانده انتظامی سیستان وبلوچستان افزود: پس از چند هفته اقدامات اطاعاتی، شامگاه جمعه، مأموران پلیس اعضای این باند را که با اســتفاده از سه دســتگاه خودرو وانت و دو دستگاه موتورســیکلت اقدام به جابه جایی مواد مخدر می کردند، شناسایی کرده که سوداگران مرگ با مشــاهده مأموران، به صورت مسلحانه با آنها درگیر شــدند. این مقام انتظامی تصریح کرد: پس از حدود یک ســاعت درگیری مسلحانه، قاچاقچیان مسلح که توان مقابله با یگان های عملیاتی پلیس را نداشــتند، با به جاگذاشــتن ســه دســتگاه خودرو و دو دستگاه موتورســیکلت، از محل متواری شــده و مأموران در پاکسازی منطقه، موفق به کشــف یک تن و ۵۱۸ کیلو تریاک شدند. ســردار رحیمی به عملیات موفق دیگر پلیــس علیه قاچاقچیان اشــاره کــرد و گفت: در این عملیات، مأموران انتظامی شهرستان زاهدان و زهک، ضمن توقیف دو دستگاه خودروی سواری و دستگیری چهار قاچاقچی، موفق به کشف ۲۰۶ کیلو تریاک، ۱۹۷

کیلو هروئین و ۱۶ کیلو شیشه شدند.

دستگیری سارق حرفه ای سیم برقفرمانده انتظامی شهرستان خرمشهر از دستگیری �

سارق حرفه ای سیم برق و کشف ۲۰ فقره سرقت خبر داد. سرهنگ «نادر ســهیلی» گفت: در پی وقوع چند فقره سرقت ســیم برق در سطح شهرستان خرمشهر، موضــوع به صورت ویژه در دســتور کار پلیس آگاهی قرار گرفت. وی افــزود: کارآگاهان پلیس با انجام یک ســری اقدامات تخصصی، ســارق حرفه ای سیم برق را شناســایی و با هماهنگی قضائــی در یک عملیات ضربتی او را در مخفیگاهش دستگیر کردند. سرهنگ سهیلی با اشــاره به اینکه در این عملیات یک دستگاه موتورسیکلت سرقتی کشف شــد، بیان کرد: متهم در بازجویی های فنی کارآگاهان پلیس، به ۲۰ فقره سرقت ســیم برق اعتراف کرد. فرمانده انتظامی شهرســتان خرمشهر خاطر نشان کرد: متهم پس از تشکیل پرونده،

برای سیر مراحل قانونی راهی مراجع قضائی شد.

اخاذی به خاطر طلبکاربودنرئیس پلیــس فتای مازندران خبر از شناســایی و �

دستگیری اخاذ طلبکار شبکه اجتماعی داد. سرهنگ حســن محمدنژاد با بیان اینکه در پی مراجعه زنی، با ارائه شــکایتی به پلیس فتای استان مبنی بر اخاذی از وی، اظهار کرد: متهم پرونده تهدید به انتشــار تصاویر خصوصی شاکی در شــبکه های اجتماعی کرده بود. وی با بیــان اینکه موضوع در دســتور کار کارآگاهان و کارشناســان پلیس فتا قرار گرفــت، افزود: مأموران با انجام تحقیقــات از مال باختــه دریافتند، متهم به اخاذی کــه از چند مــاه قبل با مال باخته در شــبکه اجتماعــی اینســتاگرام در ارتباط بوده، با دسترســی بــه تصاویر خصوصی ایــن زن در دو مرحله تهدید از مال باخته ۳۵ میلیون ریال اخاذی کرد. رئیس پلیس فتای مازنــدران، ادامه داد: کارشناســان پلیس فتا با انجام اقدامات اطاعاتی و فنی موفق شــدند، متهم به تهدید و اخاذی را شناسایی و با هماهنگی قضائی این فــرد را در عملیاتــی غافلگیرانه دســتگیر کنند. ســرهنگ محمدنژاد، با بیان اینکه متهم در تحقیقات به عمل آمده به بزه انتســابی اقــرار کرد، گفت: متهم درخصوص علت اخاذی از شاکی عنوان کرد، به خاطر طلبی که از شــاکی داشتم اقدام به این کار کردم. وی افزود: متهم پس از تشــکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی تحویل مرجع قضائی شد. رئیس پلیس فتای مازنــدران، با بیان اینکه عکس و فیلم های خصوصی خود را به هیچ عنوان در اختیار دیگران، حتی نزدیکان و اقوام خود قرار ندهید، گفت: کاربران به یاد داشــته باشــند ذخیره کردن اطاعات خصوصی نظیر فیلم و عکس روی تلفن همراه، تبلت و لپ تاپ اشتباه است.

دزدى در اتوبوس هاى تندروشــرق: مردی کــه در خطوط اتوبوس هــای تندرو

اقدام به سرقت از مسافران می کرد، به دام افتاد. بــه گــزارش خبرنــگار مــا، مدتــی پــس از دستگیری های متعدد جیب بران خطوط «بی آر تی»، دوباره ســرقت های سریالی به شــیوه جیب بری با سوءاستفاده از شــلوغی این خطوط آغاز شده بود. به همین دلیل به دســتور بازپرس شــعبه هشــتم دادســرای ناحیه ۱۲ تهران، دســتگیری سارق این خطوط به کارآگاهــان اداره هفدهم پلیس آگاهی محول شــد. تحقیقات در این باره ادامه داشــت تا اینکه ۱۲ مهر مأموران انتظامی در جریان ســرقتی

در ایستگاه بی آر تی چهارراه مولوی قرار گرفتند. پس از حضور مأمــوران کانتری در محل، مرد مال باختــه ماجــرا را این گونه شــرح داد: «مردی داخل بی آر تی به من نزدیک شــد. از آنجایی که به رفتار او مشــکوک بودم، مراقب جیب هایم شدم تا اینکه در ایســتگاه مولوی قصد کردم پیاده شــوم و هنگام خروج متوجه پیاده شدن مرد مظنون نشدم. چند متری بیشــتر راه نرفته بودم که یک دفعه مرد مظنون کیفی را که در دســتم بود ربود و من را به داخل جوی آب هل داد. پس از این ســریع از محل متواری شــد و هرچه به دنبــال او دویدم، بی فایده بود. یک میلیون تومان وجه نقد در کیفم داشتم که قرار بود آن را برای انجام عمل فرزندم به حســاب

زنم واریز کنم».پس از ثبت این موضــوع در پرونده تاش های مأمــوران اداره هفدهم این بار با شــدت بیشــتری

ادامه یافت تا اینکه از طریق کنترل نامحســوس در ایستگاه ها مشخص شد فردی شبیه به سارق کیف یک میلیون تومانــی، دائما در خط ولیعصر-راه آهن در حال تردد است. چند روز از این موضوع نگذشته بــود که بااخــره مرد مظنــون از ســوی مأموران شناســایی شــد و مورد تعقیب قرار گرفت. از آنجا که مأموران او را به صورت نامحسوس زیر نظر قرار داده بودند، او در لحظه ای که قصد ســرقت از یک مسافر را در شــلوغی بی آرتی داشت بازداشت شد

و بــا صدور قرار قضائی در اختیــار کارآگاهان اداره هفدهم آگاهی قرار گرفت.

بــا توجه به مــدارک و وســایل کشف شــده از لباس زیر متهم او تحت بازجویی های فنی و پلیسی قــرار گرفت و گفــت: «من فقط چهــار روز بود به تهران آمده بودم و زمانی که دســتگیر شــدم قصد

داشتم برای خرید مواد مخدر پول تهیه کنم».متهــم در تاریــخ ۲۷ مهر دســتگیر و ســرقت یک میلیون تومانــی روز ۱۲ مهــر انجام شــده بود

به همین دلیل معلوم شد این فرد واقعیت را پنهان می کنــد. به این ترتیب بازجویی از متهم ادامه یافت تا اینکه او در ادامه به سه فقره سرقت با این شیوه اعتراف کــرد و گفت در خطــوط مختلف بی آر تی دســت به چنین کاری زده است و بیشتر نیز سعی می کــرد از افراد افغان ســرقت کند تا در دردســر کمتری بیفتد. او در ادامــه اعتراف کرد در خطوط ولیعصر- راه آهــن، آزادی- تهرانپارس و همچنین خاوران- آزادی ســرقت های خــود را انجام داده اســت. او که در ابتدا منکر هرگونه ســابقه کیفری بــود، در ادامه بیان کرد دو مرتبــه به زندان رفته و در ۲۰ مورد دیگر از دســتگیری ها حین ســرقت از سوی مأموران کانتری یا پلیس مترو، به دلیل نبود مدارک موثق دال بر سرقت و جلب رضایت شاکی، در مراحل اولیه آزاد شده است. او در ادامه توضیح

داد آخرین بار بهمن سال ۹۴ از زندان آزاد شد. ســرهنگ کارآگاه داوود فرد، معــاون مبارزه با ســرقت های خاص پلیس آگاهی تهــران بزرگ، با تأییــد این خبر گفــت: با توجه به مــدارک موجود در پرونــده و اعتراف صریح متهم به ســه فقره از سرقت ها، به دلیل اینکه احتمال انجام دزدی های بیشتر به وسیله متهم وجود دارد، با هماهنگی های قضائی صورت گرفتــه مجوز انتشــار تصویر بدون پوشــش متهم صادر شــده است و شــاکیانی که قادر به شناســایی متهم هستند، با حضور در اداره هفدهم آگاهی تهران بزرگ می توانند شکایت خود

را از متهم مطرح کنند.

قاتل بخشیده شده در دادگاه:

توبه کرده ام، آزادم کنید

دزد ۲۸ خانه به دام افتادســارق منازل بعد از دســتگیری بــه ۲۸ فقره �

سرقت اعتراف کرد. ســرهنگ «سلمان آدینه وند»، فرمانده انتظامی شهرســتان پاکدشــت، گفت: در پی وقوع چند فقره سرقت منزل در سطح منطقه، تیمی از مأموران، دســتگیری سارق یا سارقان را در دســتور کار خود قرار دادند. وی افزود: با بررســی شیوه ســرقت ها که اکثرا در ســاعات اولیه بامداد و در محله هــای خلــوت رخ مــی داد، مأموران با تعییــن الگوی ســرقت های انجام گرفتــه، مناطق احتمالی حضور سارق را تحت پوشش قرار دادند و ســرانجام موفق به دســتگیری ســارق شــدند. سرهنگ «سلمان آدینه وند» تصریح کرد: متهم در بازجویی های صورت گرفته، به ۲۸ فقره ســرقت از منازل و همکاری با همدست خود به عنوان مال خر اعتراف کرد که با تشــکیل پرونده مقدماتی، سارق و همدستش برای ســیر مراحل قانونی به مراجع

قضائی معرفی شدند.

کشف جسد پیرمرد آلزایمری در کوهستان

پیرمردی ۶۳ ســاله کــه دچار آلزایمــر بود، در �حادثه ســقوط از کوه جان باخت. خبر مرگ پیرمرد ۶۳ ساله که حسینعلی نام داشت، بر اثر سقوط از ارتفاعات کوه های روستای گرو در حوالی شهرستان کات خراسان رضوی، صبح روز جمعه به پلیس و نیروهای امدادی اعام شد. تحقیقات اولیه پلیس در این باره حاکی از آن بود که مرد ۶۳ســاله دچار آلزایمر بوده و به علــت نامعلومی از کوه به پایین ســقوط کرده و جان خود را از دســت داده است. جســد به دســتور مقام قضائی، به پزشکی قانونی

انتقال داده شد و تحقیقات در این باره ادامه دارد.

کاهبرداری با پیشنهاد شراکت واردات خودرو

رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی گفت: �متأســفانه برخی کاربران به راحتی در شبکه های اجتماعــی فریــب تصاویــر و متن های درج شــده کاربرانــی را می خورنــد که اصا واقعیــت ندارد. ســرهنگ جواد جهانشیری با اشــاره به نمونه ای از چنیــن پرونده هایی، تصریح کــرد: در یک پرونده تشکیل شــده در پلیــس فتــا، بیوه جوانــی تمام دارایــی خود را اختیــار فردی قرار داده اســت که در یک نمایشــگاه اتومبیل کار می کــرده و تصاویر بارگذاری شــده وی در شــبکه های اجتماعــی، با واقعیت هــای زندگــی اش بســیار تفاوت داشــته اســت. وی افــزود: ایــن قربانی که با دیه همســر خود منزلــی را رهن کرده بــود، در فضای مجازی و اینســتاگرام با فردی به ظاهــر متمول و پولداری آشنا می شود که در شــبکه های اجتماعی تصاویر مختلفــی از خود که دائما ســوار بر ماشــین های خارجی و مدل باا بود، منتشــر می کرد. ســرهنگ جهانشــیری با اشــاره به زودبــاوری قربانی ادامه داد: متهم با اظهــار عاقه مندی به قربانی و طرح پیشنهاد واردات خودرو و سود سرشار آن توانست ایــن بیوه را فریب بدهــد و از وی کاهبرداری کند. وی گفت: متهم با بیان اینکه امتیاز واردات خودرو دارد و می توانــد حواله واردات خــودرو از گمرک دریافت کند، اما ســرمایه اش کم اســت، به قربانی پیشنهاد ســرمایه گذاری و شریک شــدن می دهد و بعد از دریافــت ۵۰۰ میلیون ریــال، ارتباط خود با قربانی را قطع می کند. رئیس پلیس فتای اســتان خراســان رضوی ادامــه داد: قربانی بعــد از قطع ارتباط، با طرح شکایت در محاکم قضائی به پلیس فتا ارجاع داده می شــود و در پی تشــکیل پرونده و اقدامات پلیسی، متهم در تهران شناسایی و دستگیر می شود. سرهنگ جهانشــیری گفت: متهم در پی ارائه ادله دیجیتال موجــود، بزه خود را پذیرفت و در برابر ادله فنی چنین اعتراف کرد: در نمایشــگاه اتومبیلی، خریدوفروش خــودرو انجام می دهم و با عکس هایی کــه از خودروهای گران قیمت تهیه می کردم، اقدام به انتشــار تصاویر در شــبکه های اجتماعی کرده و با فریب اذهان ، خود را فردی دارای ثروت معرفی می کردم. به گفته رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی، با توجه به شگرد مجرم در این پرونده، احتمال کاهبرداری های بیشتر از سوی متهم متصور بوده و تحقیقات بیشتر در دستور کار است. سرهنگ جهانشــیری در ادامه در توصیه به کاربران شــبکه های اجتماعی گفت: به هیچ عنوان فریب تصاویر و اطاعات منتشرشده در شبکه های اجتماعی را نخورید چراکه تغییر هویت، جنســیت و جعل نام و مشخصات در فضای سایبر به راحتی اتفاق می افتد. وی با بیان اینکه کاهبرداران فضای ســایبر حتــی از نام و نشــان چهره هــای هنری و ورزشی و معروف و مطرح نیز استفاده می کنند و با استفاده از عکس و اطاعات منتشرشده آنها خود را به جــای آنها جا زده و از کاربران سوءاســتفاده و کاهبرداری می کنند، افزود: نباید در فضای مجازی و به خصوص شــبکه های اجتماعــی به راحتی به دیگــران اعتمــاد و اطمینــان کرد و بــا آنها طرح دوستی یا شــراکت ریخت. سرهنگ جهانشیری در پایان با اشــاره به آدرس سایت و ایمیل پلیس فتا، آن را دریچه ارتباطی با شــهروندان خواند و افزود: پلیس فتــا از هم وطنــان درخواســت می کند در صورت مواجهه با موارد مشــکوک، آن را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس Cyberpolice.ir بخش

ارتباطات مردمی گزارش کنند.

Page 14: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

14

هوگوی نقره ای جشنواره شیکاگو برای «فروشنده»

فیلم «فروشنده» ســاخته اصغر فرهادی � شرق:

جایزه ویژه هیأت داوران جشــنواره بین المللی فیلم شیکاگو را از آن خود کرد. به گزارش سایت جشنواره فیلم شــیکاگو، هیأت داوران پنجاه ودومین جشنواره فیلم «شیکاگو» به ریاست «جرالدین چاپلین»، بازیگر انگلیســی-آمریکایی، در پایان این رویداد ســینمایی فیلم «ســیرانوادا» بــه کارگردانی «کریــس پویو» را به عنــوان برنده جایزه هوگوی طایــی بهترین فیلم بخــش رقابتــی بین المللی معرفی کردنــد و جایزه ویژه هیــأت داوران (هوگوی نقــره ای) هم به فیلم «فروشــنده» ســاخته اصغر فرهادی رســید. هیأت داوران جشــنواره در بیانیــه خود دربــاره این فیلم نوشــتند: «فیلمی کــه به ما نگاهــی منحصربه فرد درباره مشــکات برخاســته از اتفاقــی مانند تعدی جنسی و برخورد جامعه با آن می دهد. درعین حال، فیلم، داســتانی بســیار قدرتمند و جهان شــمول را دربــاره انتقــام روایت می کنــد که در ایــن فیلم به شــیوه ای واقع گرایانه روایت می شود و یک دوراهی و ســردرگمی بســیار دردنــاک را نمایــش می دهد. فروشــنده داستانی ا ســت که شرایط انســانی را در ســطوح مختلف، آشکار می کند». نکته جالب توجه اشتباه فاحش سایت جشنواره فیلم شیکاگو است که درباره علت اعطای جایزه ویژه هیأت داوران به فیلم «فروشنده» آورده اســت ««فروشنده» فیلمی است که بینشی منحصربه فرد از مشــکات به وجود آمده از یک تجاوز جنسی و چگونگی برخورد یک جامعه عرب بــا آن بــه مخاطب ارائــه می دهــد». فیلم «سیرانوادا» که امســال نماینده سینمای رومانی در جوایز اسکار است، عاوه بر کسب جایزه بهترین فیلم جشــنواره شــیکاگو، جایزه بهترین کارگردانی را نیز برای «کریس پویو» به ارمغان آورد. اما «فروشنده»، نماینده ســینمای ایــران در شــاخه بهتریــن فیلم غیرانگلیسی اسکار در ماه های اخیر موفق به کسب جوایز مختلفی از فســتیوال های سراســر دنیا شده است. جایزه بهترین فیلم نامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد از فســتیوال کن، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در دو فستیوال فیلم آمستردام و فستیوال فیلم اوان باتور، جایزه بهترین فیلم در فستیوال فیلم مونیخ، از جملــه این جوایز هســتند. فیلم روایتگر داســتان زن و شوهر جوانی است که در حال اجرای نمایش نامه «مرگ فروشنده» هستند. برای این زوج پس از اجاره یک آپارتمان، مشکاتی به وجود می آید

و رابطه میان آنها دچار چالش می شود.

میرهاشمی دبیر پنجمین دوره«۱۰روز با عکاسان» شد

شرق: سیدعباس میرهاشمی، دبیر پنجمین دوره �

۱۰ روز با عکاســان شــد. به گــزارش روابط عمومی انجمن عکاســان ایران، ســیدعباس میرهاشــمی با رأی و نظر هیأت مدیره انجمن عکاسان ایران و حکم رئیــس انجمن به عنوان دبیــر پنجمین دوره «۱۰ روز با عکاســان» منصوب شــد. پنجمیــن دوره «۱۰روز با عکاســان» از ســوی انجمن عکاســان ایــران و با مشارکت انجمن ها و تشکل های عکاسی و عکاسان کشور از ۱۹ تا ۲۸ آذر امسال برگزار خواهد شد. ۱۰روز با عکاســان از رویدادهای فراگیر عکاسی است که با هدف تقویت ارتباط عکاسی و جامعه، با نگاه فراگیر و تخصصی و حرفه ای و مشارکت عکاسان کشور هر سال از ســوی انجمن عکاسان ایران برگزار می شود. سیدعباس میرهاشــمی متولد ۱۳۴۱، عکاس، دارای درجه یک هنری از شورای ارزشیابی هنرمندان کشور

و عضو هیأت مؤسس انجمن عکاسان ایران است.

ادبیات گمانه زن رازی از آن شهرزاد

شــرق: ادبیات گمانه زن چه تفاوتــی با انواع �

ادبی مشابه به ویژه ادبیات علمی - تخیلی دارد؟ مارگارت اتوود، نویســنده معاصر کانادایی، ســه رمان به هم پیوسته دارد که در یک دهه (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳) منتشر شده است. این سه رمان روایت یک اتفاق است و پاسخی است به یک پرسش که چه می شــود اگر ما راهی را ادامه دهیم که هم اکنون در آنیم. روایت های ســه رمــان، گمانه زنی درباره آینده اســت که بر اســاس امروز شــکل می گیرد. نشست هفتگی شهر کتاب در روز سه شنبه چهارم آبان ســاعت ۱۶:۳۰ به تحلیل و بررســی «ادبیات گمانــه زن، رازی از آن شــهرزاد» اختصاص دارد که با تحلیل ســه گانه قرن بیست ویکمی نویسنده کانادایی، مارگارت آتوود، همراه است. این نشست با ســخنرانی دکتر حامد حبیــب زاده، عضو گروه زبان و ادبیات انگلیســی دانشگاه کاشان، در مرکز فرهنگی شــهر کتاب برگزار می شود. عاقه مندان می تواننــد بــرای حضور در این نشســت به مرکز فرهنگی شــهر کتــاب، واقــع در خیابان شــهید بهشتی، خیابان شــهید احمد قصیر (بخارست)،

نبش کوچه سوم مراجعه کنند.

زیر آسمان فیروزه اي

استعفای فرهنگ یا شخصیت؟

پاســخ به پرسشــی که فرهنگ شخصیت ساز �اســت یا شخصیت فرهنگ ســاز، فضای حاکم بر تغییر و تحوات اخیر در وزارت فرهنگ و ارشــاد

اسامی را به خوبی روشن می کند. آنچه ســالیان اخیر بر تشکیات این وزارتخانه بزرگ، فرهنگ را دچار چندگانگی در تبیین مفهوم فرهنــگ عمومی و فرهنگ سیاســی کرده، تمایز هر کدام از ایــن دو در زاویه و نگاه دولت ها بوده

است. جامعه محور بیشــتر فرهنــگ از آنجایی کــه اســت نه فرد محور، ولی این امر در سیاست های فرهنگــی ایــن وزارتخانه بر پایه سیاســت ورزی فــردی در پذیرش هدف ها و فشــارهای نهادی و فردی در اجرای سیاست های کنترل ابزار فرهنگ در ســطح جامعه، محدود می شد که پیامد های

خاص خود را در بر داشته است. اســتعفا را چنانچه زاییده تأثیر فرهنگ بر فرد بدانیم که او را در مســیر مسئولیتش با مطالبات فرهنگی اجتماع همســو می کند، نوعی نشان از بلوغ سیاسی است که مستعفی، آن را به جامعه هبــه کرده و از این طریق، بســتر را برای به گزینی

سایر روش های احیای فرهنگی آماده می کند. و اینجاست که او، شیوه تازه ای برای اندیشیدن جامعه به بالندگی فرهنگ اصیل و ریشــه دار، با آنچه در اباغیه های سیاســی درون ســازمانی یا فراســازمانی بــا آن مواجه بوده اســت، معرفی می کند و خود نیز به عنوان فردی کنشگر و منتقد

شناخته می شود. نقطــه مقابــل ایــن دیــدگاه نیــز می توانــد اطاعت نکردن و سرکشــی از فرامین و دستوراتی بوده باشــد که بنــا بر تشــخیص او، فضــا را بر تصمیم هــای وی تنــگ کرده و خــود را محصور به سیاســت هایی بداند که مغایــر با مرام و تفکر سیاســی او باشــد و در نتیجــه، راه را براســاس

فشار های گوناگون، به استعفا باز کند. حــال بایــد دیــد ایــن دو فرضیــه در تمامی ســالیانی که وزارتخانــه مذکور با اســتعفاهای مکــرر در گیر بوده، تا چه میــزان صدق می کند و این جابه جایی ها تا چه انــدازه بدنه جامعه را با آگاه ســازی وظایف فرهنگی خویش، آشنا ساخته اســت؛ یا اینکه فقط منحصر به شعارهایی بوده که به گفتــه دورکیــم، جامعه شــناس معروف فرانســوی، «به ســبب اتکا به ارزش های مقدس برای مشروعیت بخشــیدن به گفتارهای سیاســی دولتمــردان در جامعه، رواج یافته اســت» و از آن هیچ خروجــی ای در اعتای فرهنگ ایرانی به

دست نیامده است. آنچــه در این بین حائز اهمیت اســت، جدا از این گونــه پیش داوری ها، این اســت کــه جامعه فرهنگی ما چه امروز و چه در ســالیان گذشــته، هنوز نتوانســته مرز بین یکپارچگی فرهنگ ایرانی را با از هم گســیختگی که در تمامی جوانب اعم از حــذف یا اصــاح الگوهای رایــج فرهنگی در زمینه های نشــر، نمایــش و خاقیت های هنری،

دامنگیر اجتماع شده است، به تصویر بکشاند. این تعارض و ابهام از جایی سرچشمه می گیرد که هنوز سیاســتی واحد، نتوانسته بر شکاف میان فرهنگ عمومی و فرهنگ سیاســی پلی بزند که خارج از فراسوی سیاســی، واقعیت های درونی فرهنگ ایرانی را به منصه ظهور برساند و با توجه به شکاف وسیع بین این دو نوع از تعریف فرهنگ، ارتباطــی منطقی بر قرار شــود و اگر هم ارتباطی در کار بوده، جنبه مســالمت آمیزی نداشــته و در صحنه های گوناگون اجتماعی و حتی سیاســی، چــه در داخــل و چــه در ســطح بین المللی، با چالشــی مقاومتی و کمتر ســازش گرایانه روبه رو

بوده است. برهمین اســاس، تاکنــون کمتــر دوره ای در تصــدی ایــن وزارتخانه بــوده کــه تصمیمات سیاســی همراه و همگام با عرف بین المللی به فرهنگ گشایی ایرانی بپردازد؛ اگر هم در دوره ای شــاهد صــدور فرهنگ به ویــژه در زمینــه آثار نمایشــی بوده ایم، ذوق و استعداد نهفته ایرانی درآن نقش داشــته و کمتر اراده سیاســی با آن

همراهی کرده است. کــه اســت فضایــی آن، نمونــه شــاخص در حال حاضــر درخصوص بر پایی نمایشــگاه آثار تجســمی ایــران در موزه های اروپــا، در محافل سیاسی و قانونی داخلی به وجود آمده و برخاف ذوق و شــوقی که از سوی جامعه هنری اروپایی در برگزاری این نمایشگاه برپاست، تدارکات آن در داخل ایران چنان در پیچ و خم ســازمانی، اداری و سیاســی گره خورده که هرگونه تصمیم نهایی را

به دیرکردی جبران ناپذیر تبدیل کرده است. ایــن دســت، در از ایــن مــورد و مــواردی پیچیدگی های داان های سیاســی و اداری ایرانبه وفور در جریان است که اگر سیاست و قوانینی روشــن بر ســر راه آنها تبیین و اجرائی نشــوند، موضــوع تغییــر و جابه جایی متصدی ســازمان عریض و طویل فرهنــگ، هیچ راهبرد کارکردی و قانونی نخواهد داشت و تنها همان تعبیر «ترمیم

کابینه» را دارد.

یادداشت روز

سال چهاردهم شماره 2710 یکشنبه 2 آبان 1395

وحید معتمدنژاد فعال فرهنگى

هنر

شرق: لیلی انگار نه تنها نام دختران ایران زمین که

نام تمام حاشیه های این روزها هم هست. نمایش «لیلی نــام تمام دختران ایران زمین اســت»، پس از توقیــف چندروزه در تهران، این بــار در خرم آباد توقیف شــد. حاشــیه های«لیلی....» از تهران آغاز شــد. این نمایش در حالی فروردین و اردیبهشــت ۹۵ در تهــران و در تاار «باران» روی صحنه رفت که گویا خــروج گروه از چارچوب مشــخص متن بنابر آنچه با شــورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی توافق شده بود، اعتراض عده ای را در پی داشت. نمایش، در پی این اعتراض ها چند روز توقیف شــد و البته بعــد از حذف دیالوگ های اضافه شــده بر متــن تصویبی، دوباره بــه اجرای عمومی اش بنا بر توافق ۳۰ روزه ادامه داد. این بار اما حاشــیه جدید برای «لیلی...» در خرم آباد رقم خورد. بیست و هشــتمین جشــنواره تئا تر لرســتان در حالــی پنجم مهر در این اســتان کلید خورد که اجرای این نمایش در سالن آمفی تئا تر اداره فرهنگ و ارشاد اسامی لرستان، با اعتراضاتی مواجه شد. در پی این حواشــی، مدیرکل ارشاد استان لرستان

هم به مجمع نمایندگان استان احضار شد. حمیدرضا کاظمی (عضو کمیســیون شوراهای مجلس) درباره حواشی این تئا تر و احضار مدیرکل ارشــاد اســتان لرســتان به کمیسیون شــوراهای مجلس بــه «ایلنــا» گفت: ایــن تئا تر در اســتان لرستان اجرا شــد که نیروهای مؤمن، متدین، علما و روحانیت نســبت به محتوای ایــن تئا تر موضع گرفتنــد در نتیجه موضوع در مجمــع نمایندگان

استان مطرح شد. او ادامه داد: ما درخواســت کردیــم فیلم این نمایــش را برای بررســی بیشــتر ببینیــم. پس از تماشای فیلم این نمایش، مجمع نمایندگان استان به این نتیجه رســید که محتوای ایــن تئا تر توهین به ارزش ها، ایثار، شهادت و نیروهای ارزشی است. نماینده استان لرستان ادامه داد: برهمین اساس نامه ای خطاب به مدیرکل ارشــاد اســتان لرستان برای تذکر به متولیان امر نوشــته شــد و مدیرکل ارشــاد نیز درخواســت داشــت در جلســه ای با

نماینــدگان اســتان لرســتان درباره ایــن نمایش توضیحاتــی را ارائه دهد. این جلســه فردا برگزار

می شود. کاظمی در پاسخ به این سؤال که نمایش «لیلی نام تمام دختران ایران زمین اســت» از دفتر نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد مجوز دریافت کرده است، اگر محتوای آن مشــکلی داشت نباید به آن مجوز داده می شد، گفت: ما فیلم این نمایش را دیده ایم و معتقدیــم کاما ضد ارزش هاســت و اینکه این نمایــش مجوز می گیــرد و در تهران بــه نمایش

درمی آید، جای بحث دارد. «لیلی نام تمام دختران ایران زمین اســت»، به کارگردانی امیر مهندســیان و بــازی کاوه ابراهیم، علیرضــا جعفری، فردیــن شاه حســینی و هادی احمدی، داستان چهار سرباز را در شهری زیر آتش دشــمن روایت می کنــد که هــر روز از جمعیتش کاســته می شــود. چهار ســرباز هر یــک به نوعی ذهن و فکرشــان در این اســت که به محض پایان خدمت ازدواج کنند. درواقع ذهن این چهار جوان متوجه جنس مخالف است. با پیداشدن یک لباس زنانــه، این فضــا از ذهن به عین تبدیل می شــود. رابطــه مخدوش این چهار نفر به یک کشــمکش

خشونت آمیز منجر می شــود و در نهایت واقعیت زمانی رو می شــود که فاجعــه رخ می دهد. بنابر نظر منتقدان تئاتر ایــران؛ «لیلی نام تمام دختران ایران زمیــن اســت» نمایش جذابی اســت و البته یــک گام به جلو در حوزه تئاتــر دفاع مقدس. این گام رو به جلو البته نه در ســاختار که در مضمون است. این بار مهندســیان چیزی را کاوش کرده که شــاید در دهه گذشــته یک تابو بود. این گام رو به جلو به شدت وامدار درام نویسی «علیرضا نادری» و به خصوص نمایش نامه «پچپچه های پشت خط نبرد» است. علت این نزدیکی و تقارب را از همان شروع نمایش می توان دریافت. شخصیت ناتو که مدام میان افراد اختــاف ایجاد می کند، برآمده از آثار نادری است. نمایش با شوخی آغاز می شود - البته منهای تصویر گفتاری که بر پرده سفید پیش از آغــاز نمایــش می بینید - که باز یــادآور نادری است؛ اما این اثر در نهایت یک کپی از درام علیرضا

نادری نیست. باید اضافــه کرد که «پچپچه های پشــت خط نبــرد» بــرای نخســتین بار در ســال ۷۴ در جریان جشــنواره دانشــجویی اجرا شــد که به دلیل نوع نــگاه ویــژه اش به مســئله جنگ با اعتــراض تند

مخالفان مواجه شــد. همان هم باعث شد که یک شب چراغ جشنواره خاموش و دوباره جشنواره از سر گرفته شــود و این کار اکثر جایزه های مهم آن جشــنواره را دریافت کرد، اما شــش سال به درازا کشیده شــد؛ اینکه این نمایش در تهران و در تاار قشــقایی اجرای عمومی شود. بنابراین کاری که با نگاه نو و متفاوت می خواهد مسئله جنگ تحمیلی را بــه صحنه بیاورد، در هرجایی امکانش هســت که با این مواجهه روبه رو شــود که نخواهند چنین

نمایشی اصا اجرا شود. یادگارهای جنتی؟

حالــی در اصولگــرا خبرگــزاری یــک امــا بــرای پیگیری خبــر توقیــف این نمایش ســراغ حجت ااســام حمیدرضــا حنان، مدیــرکل اداره فرهنگ و ارشــاد اسامی لرستان، رفته که یک ماه از روی صحنه رفتن این نمایش در خرم آباد گذشته اســت. معلوم نیســت چرا خبر اعتــراض به این نمایش یک ماه بعد رسانه ای می شود؟ روایت این خبرگزاری از تاش بــرای مصاحبه با رئیس اداره ارشاد لرستان خواندنی است: «طی تماس تلفنی سعی بر رسیدن به پاسخ سؤال های خود بودیم که وی عاوه بر توضیحات خبرنگار فارس و تقاضای شفاف ســازی از مصاحبــه خود داری کــرد و تنها بیانیه اداره کل ارشــاد را تنها پاسخ خود دانست. او با ایــن رفتار غیرحرفــه ای نه تنها به ســؤاات بی پاسخ، پاسخی نداد بلکه پرسش های دیگری را

در ذهن به وجود آورد».مدیرکل ارشاد لرستان در اقدامی که سایت های اصولگرا آن را «عجیب و حیرت انگیز» خوانده اند؛ چند کارمند خود را برکنار کرده اســت. دلواپسان البته توقیــف این نمایش را به قضیه اســتعفای علــی جنتی هم ربــط داده و نوشــته اند: «در پی ناکارآمدبودن بخش فرهنگی کشور، وزیر فرهنگ و ارشاد اســامی از سمت خود اســتعفا داد، اما با رفتــن وی همچنــان یادگاری هایش در ســایر اســتان ها در مســیر وی حرکت می کنند؛ مسیری کــه در آن حرکتی بر تقویت فرهنــگ و هنر دیده

نمی شود».

یک بار دیگر، «لیلی نام تمام دختران ایران زمین است» توقیف شد

محاکات و مکافات یک نمایش

شرق: آهنگ ساز و رهبر ارکستر ملی کشورمان

از اســتفاده بدون اجازه آثارش از ســوی یک اپراتور تلفــن همراه انتقاد و اعام کرد که این اتفاق بدون هماهنگی با وی انجام شده است. فریدون شهبازیان، آهنگ ســاز و رهبر ارکستر ملــی، در گفت وگو بــا «مهر» توضیــح داد:

چند از متأســفانه متوجه پیــش روز اپراتور کــه شــدم «همراه اول» بدون اقدام اجــازه مــن بــه انتشــار، توزیع من آثار فــروش و «آوای بخــش در و کــرده انتظــار»

جای ابــراز تأســف دارد که فقــدان رویه ای مناســب در حفظ حقوق معنوی و مادی آثار هنرمندان به جایی رســیده که یک اپراتور به خــود این اجــازه را می دهد که بــدون مجوز بنده، نســبت به ارائه ایــن آهنگ ها و فروش

آنها اقدام کند. وی ادامــه داد: اغلــب آثاری که بــدون اجازه

من نســبت به عرضه و فروش آنهــا در «آوای انتظار» اقدام شده، مربوط به خوانندگانی چون نادر افتخــاری، محمدرضا شــجریان، علیرضا گلچیــن و هنرمنــدان دیگری اســت که من در سال های گذشته برای آنها آهنگ سازی کرده ام و حاا می بینم بدون حتی کوچک ترین اجازه ای از مؤسسه حتی و من آلبــوم تولیدکننــده نسبت به انتشارشان

اقدام می کنند. ملی ارکســتر رهبر در خاتمــه اظهــار تمــام مــن کــرد: تاش خود را انجام خواهــم داد تــا از طریق مراجع قانونی اعتراض خود را نســبت به این اتفاق اعام کنم. حتی اگر مؤسســه ای که آثار من را منتشر کرده آنها را در اختیار این اپراتور و هر اپراتور دیگری قرار داده باشد، باز هم از نظر من تخلف انجام داده چراکه امتیاز همــه آثارم متعلــق به بنده اســت و باید در

ابتدای انتشار آنها با من هماهنگ شود.

اعتراض فریدون شهبازیان

به استفاده بدون اجازه آثارششــرق: نمایش «آخرین انار دنیا»، به نویسندگی و

کارگردانی ابراهیم پشــت کوهی در پنجمین شب اجرای خود در حالی که با اســتقبال تماشــاگران روبه رو شــد، مورد تمجیــد و تحســین برخی از هنرمندان از جمله آرش ســنجابی، مترجم رمان آخریــن انــار دنیا، قــرار گرفت. آرش ســنجابی،

آخرین رمان مترجم دربــاره دنیــا، انــار اجرای نمایش گفت: «به نظرم اجرای یک فضای بــا نمایــش جادویــی رئالیســم روی صحنــه، خیلی و شما اســت مبهم هیــچ نمی توانیــد

تصوری داشته باشید. فکر می کنم امشب توانستم یک کار رئالیسم جادویی ببینم. کار همان طور که ابراهیم پشت کوهی در صحبت هایش اشاره کرده بود، بیشتر کار خودش است تا نوشته بختیار علی. ابراهیــم با هوش و درایت باای خود، یک ســری جوان بســیار انرژیــک و آینــده دار را اطراف خود جمع کرده و طــوری آنها را در درون «آخرین انار

دنیــا» حل کرده که همه از آن لذت می برند». این مترجم نامدار ادبیات ُکردی اضافه کرد: «پرسش مهم من در برخورد بــا نمایش «آخرین انار دنیا» این اســت که آیا اگر کســی هم رمان را نخوانده باشد، می تواند به تنهایی ارتباط بین شخصیت ها و فضای داستان را درک کند یا نه؟ من فکر می کنم او هــم می توانــد از بچه ها خوب اجرای و صحنه ها حظ ببرد. ع مجمــو ر دبایــد بگویم جــدا از مترجم مــن اینکــه باشــم داســتان این یــا نباشــم، یکــی از تئاترهــای بهتریــن سال های گذشته را دیدم و به عنوان یک مخاطب خیلــی لذت بــردم». همچنین نمایــش «آخرین انــار دنیا»، به نویســندگی و کارگردانــی ابراهیم پشــت کوهی که از ۲۵مهرماه در سالن سایه تئاتر شــهر روی صحنه رفتــه، در این شــب ها میزبان هنرمندانی نظیر افســانه ناصری، افســانه زمانی،

غامرضا عربی و سامان خلیلیان بود.

استقبال از پنجمین اجراى

«آخرین انار دنیا»

«بــاب دیلن» خبــر مرتبط با کســب جایزه نوبل ادبیــات در ســال ۲۰۱۶ میــادی را از وب ســایت شــخصی اش حذف کرد. به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، «باب دیلن»، ترانه ســرا و خواننده آمریکایی که امســال در میان شگفتی همگان، موفق به کسب جایزه نوبــل ادبیات شــد، گویا خیلــی از این اتفاق هیجان زده نیســت و حتی اشــاره کوچکی را که در سایتش به کسب این جایزه داشت حذف کرده است. در حالی کــه نزدیــک بــه ۱۰ روز از معرفی برنده نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۶ می گذرد، وب سایت «باب دیلن» با تأخیــر فراوان و نزدیک بــه یک هفته ای با عبــارت کوتاه «برنده جایزه نوبــل ادبیات» در مقابل عنــوان «مجموعه ترانه هــای ۱۹۶۱ تا ۲۰۱۲» به این موضوع اشــاره کرده بود، اما همین اشــاره کوتاه به کســب مهم تریــن جایزه ادبــی جهان نیــز امروز از

وب سایت این هنرمند آمریکایی حذف شد. این در حالی اســت که تاش های آکادمی نوبل برای تماس با «باب دیلن» نیز تاکنون نتیجه ای در بر نداشته است و بی تفاوتی این هنرمند به این جایزه تا جایی ادامه داشــته که یکی از اعضای آکادمی او را

به تکبر و بی ادبی متهم کرده است. باب دیلن بی ادب است

بــه از پاســخ دادن خــودداری «بــاب دیلــن» تماس هــای مکــرر آکادمــی نوبــل پس از کســب

مهم تریــن جایــزه ادبی دنیــا، موجب شــد یکی از اعضای آکادمی او را به تکبر و بی ادبی متهم کند.

به گــزارش ایســنا، «گاردین» نوشــت: ۹ روز از اعام نام «باب دیلن»، ترانه ســرا و خواننده معروف

آمریکایی، به عنــوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۶ می گــذرد و او هیچ یک از تماس های تلفنی اعضای آکادمی نوبل را پاسخ نداده است. ناراحتــی آکادمی این مســئله موجبــات

ســوئدی را فراهــم آورده، تاجایی که «پر واســتبرگ» یکی از اعضای این

مطلق ســکوت دربــاره کمیته «دیلــن» گفــت: ایــن تکبر و بی ادبی اســت. «واستبرگ» از شبکه که در مصاحبه ای تلویزیونــی «STV» پخــش

شــد، انتقاد خود را نسبت به رفتار برنــده نوبل ادبیات ۲۰۱۶

اعام کرد. «دیلــن» روز ۱۳ اکتبر (پنجشنبه ۲۲ مهر) به عنوان برنده

معرفی شد و همان روز در اس وگاس برای اجراي کنســرت به روی صحنه رفت، اما هیچ اشــاره ای به این اتفاق

مهم نکرد و به اجرای موســیقی روی صحنه بسنده کرد.

تصمیــم نادر و بی ســابقه آکادمــی نوبل مبنی بر اعطــای نوبل ادبیــات به یک موســیقی دان، به اندازه کافی حاشــیه دار و بحث برانگیز بود، اما حاا بی تفاوتی «دیلن» به کسب این افتخار موج جدیدی

از حواشی را به وجود آورده است. هر سال برندگان جوایز نوبل به استکهلم دعوت می شوند تا در مراسمی رسمی مدال و جوایز خود را از «کارل گوســتاو» شانزدهم - پادشــاه ســوئد - دریافت و ســخنرانی نوبل خــود را ایراد کنند. اما آکادمی نوبل هنوز نمی داند «دیلن» در این مراسم حضور پیدا خواهد کرد یا آکادمی «واتســبرگ» عضو نه. سوئدی نوبل دراین باره گفت: بی ســابقه موقعیت ایــن

است. «انــدره با این حــال از دیگر یکــی بارانــی» نوبل آکادمــی اعضــای «آلبرت می کنــد: یادآوری اینشتین» هم که در سال ۱۹۲۱ به عنــوان برنده نوبــل فیزیک معرفی شــد، برخورد ســردی با ایــن رویداد داشــت. «ژان پل ســارتر»، نویسنده و

فیلسوف فرانســوی، از دیگر نمونه های مشهور این نــوع برخورد با جایزه نوبل اســت؛ او نیز از دریافت جایزه اش خودداری کرد و حتی نمی خواست نامش

به عنوان برنده نوبل ادبیات ذکر شود. «ســارا دانیــوس»، دبیــر دائمی آکادمــی نوبل پیش تــر درباره موفق نشــدن در برقــراری تماس با «دیلن» گفته بود: اگر او نخواهد به مراســم اعطای جایــزه بیایــد، نمی آید. در هر صورت آن شــب یک جشن بزرگ برپا خواهد شد و این افتخار به او تعلق

دارد. در نتیجــه، «باب دیلن» می توانــد آکادمی نوبل و جایــزه اش را نادیــده بگیرد اما نــام او همچنان در فهرســت برندگان نوبل ثبت خواهد شــد. حتی اگر او تصمیم بگیرد در مراســم حضــور پیدا نکند، دعوت نامه ای برای ایراد ســخنرانی برایش ارســال می شــود و نامش همیشــه به عنوان برنــده نوبل

ادبیات سال ۲۰۱۶ ذکر خواهد شد. آکادمــی نوبــل روز پنجشــنبه (۲۲ مهرماه) نام «بــاب دیلن» را به عنوان برنــده نوبل ادبیات ۲۰۱۶ اعام و «خلق تعابیر جدید شــاعرانه در سنت شعر آمریکایی» را علت برگزیــدن او عنوان کرد. انتخاب یک ترانه سرا و خواننده به عنوان برنده نوبل ادبیات، واکنش هــای مثبــت و منفی بســیاری را به همراه

داشته است.

حذف عنوان «برنده نوبل» از سایت «باب دیلن»

رنده نوبل ادبیات ۲۰۱۶از تماس های تلفنی را پاسخ نداده است. ناراحتــی آکادمی ت

ورده، تاجایی که ز اعضای این

مطلق ت تکبر و تبرگ» شبکه خــش

سبت به ت ۲۰۱۶

وز ۱۳ اکتبر عنوان برنده

ز در اس وگاس به روی صحنه ی به این اتفاق

روی موســیقی

از حواشی را به وجود آوهر سال برندگان جدعوت می شوند تا درو جوایز خود را از «کار- پادشــاه ســوئد

نوبل خــود رنوبل هنوز ن

مراسم حض«واتس نه. سوئدیایــناس

بااعضیادآواینشتینبه عنــوان برندهشــد، برخورد س

داشــت. «ژان

نرا

تهس

ک ع

سان

آژ :

سک

ع

Page 15: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

15 یکشنبه 2 آبان 1395سال چهاردهم شماره 2710آى تى

رویداد

مبارزه با کاای قاچاق بعد از ۱۵ آبان

فــارس: به گفته رئیــس اتحادیه فنــاوران رایانه �

تهــران، آغاز طــرح مبارزه بــا کاای قاچاق در صنف رایانــه از ۱۵ مهــر به اول آبان موکول شــده و در این فرصت اطاع رســانی و بازرســی درون صنفی برای برخورد انجام شده است. مهدی میرمهدی دراین باره بیان کرد: با هماهنگی انجام شــده بین اتحادیه و اتاق اصنــاف، آغاز طرح مبارزه بــا کاای قاچاق در صنف رایانــه از ۱۵ مهر بــه اول آبان موکول شــده و از روز گذشته آغاز شــد. او افزود: در این مدت اطاع رسانی کامــل درباره جمع آوری کاای قاچــاق به واحدهای صنفی انجام شد و بازرسی های صنفی افزایش یافت تا بــا اقدامات درون صنفی، واحدهــا برای آغاز طرح مبارزه با کاای قاچاق آماده شوند. او ادامه داد: در این بازرسی ها سندیت کاا از طریق فاکتور فروش بررسی می شود و درباره کااهایی که واردات آنها معتبر نبود، دســتور جمع آوری از واحد صنفی صادر شده است. به گفتــه او، برای کاهش ضرر و زیــان، به واحدهای صنفی توصیه شــد پیش از اجرای طرح اگر کااهایی از این نوع دارند آن را با قیمت کمتر یا در شهرســتان به فروش برســانند و از واحد صنفی جمع آوری کنند. او گفت: معتقدیــم در صنف رایانه کم اظهاری وجود دارد اما به دلیل تعرفه گمرکی مناسب، قاچاق در این

بازار نداریم.

صرفه جویی ۵ میلیون یورویی با شبکه توزیع محتوای داخلی

ایسنا: مدیرعامل اپراتور سوم ارتباطی از راه اندازی �

شــبکه توزیع محتــوا (CDN) بــه وســیله رایتل و صرفه جویی پنج میلیون یورویــی این اپراتور خبر داد. سیدمجید صدری با اعام این خبر گفت: اپراتور سوم تلفن همراه برای تأمین زیرســاخت مورد نیاز خود در زمینه محتوا از پتانســیل بومی و شرکت دانش بنیان یکی از دانشــگاه های طرازاول کشــور استفاده کرده اســت. او ادامه داد: به این ترتیب اســتفاده از شرکت خارجی که هزینه ای برابر پنج میلیون یورو برای تأمین محتوای چندرسانه ای فیلم، کلیپ، سریال و کانال های تلویزیونی بر شرکت تحمیل می کرد، حذف شده است. او بیان کرد: پیش از این، سیســتم مورد نیاز در کشــور موجود نبود و این شرکت دانش بنیان با حمایت رایتل برای اولین بار در کشور نسبت به طراحی و ساخت آن اقدام کرده و موفق شد و از این پس می توان با استفاده از سیســتم داخلی برای توزیع محتوا استفاده کرد. او افزود: اپراتور ســوم در حال حاضــر برخی پورتال ها را با استفاده از بستر این شــبکه راه اندازی تجاری کرده اســت و نصب و راه اندازی این سامانه به شرکت های تولیدکننــده محتوا مانند شــرکت ها و ســازمان های فعال در زمینه تولید محتواهای چندرسانه ای، سریال یا فیلم های ســینمایی کمک می کند تــا محتواهای چندرســانه ای و فرهنگی خود را با استفاده از شبکه رایتل در معرض استفاده از عموم مشترکان این اپراتور

قرار دهند و فضای کسب وکار جدیدی شکل بگیرد.

برگزاری اجاس توسعه دهندگان وب فارسی

شرق: اجاس توسعه دهندگان وب فارسی ۲۲ آذر �

با شرکت فعاان وب و توسعه دهندگان فضای مجازی از سراســر ایران، به وســیله کانون توســعه دهندگان فضــای مجازی برگــزار می شــود. حمیدرضا همتی، رئیــس کانون توســعه دهندگان فضای مجــازی، در نشســت خبری، بیان کرد: محورهای اصلی برگزاری این اجاس کســب وکارهای اینترنتی، اقتصاد فضای مجــازی، امنیت ســایبری، سیســتم های تحت وب و طراحی و توســعه وب اســت. او گفت: در حاشــیه این اجاس بــا برگزاری پانلی تخصصی به بررســی فعالیت های اســتارتاپ های در حال رشد و چالش ها و راهکارهــای راه اندازی اســتارتاپ در ایران خواهیم پرداخت. عاقه مندان برای کســب اطاعات بیشــتر و حضــور در بزرگ ترین گردهمایی توســعه دهندگان فضای مجازی باید به وب ســایت اجاس به نشــانی

http://www.pwconf.ir مراجعه کنند.

ورود MTN به ایرانیان نتتسنیم: بعد از گذشــت ماه ها سکوت و اظهارات �

سربسته درباره ورود ســرمایه گذار خارجی به اپراتور چهارم ایران، اما شــواهد گویــای توافق ایرانیان نت با اپراتور چندملیتی MTN «ام تی ان» اســت و به زودی باید منتظر خبر تمدید انحصار پروانه این اپراتور برای بار دیگر هم باشــیم. در این راستا، وزیر ارتباطات هم از مذاکــره مســئوان اپراتور چهارم با چند شــرکت خارجی برای واگذاری ســهام خبر داد. مدت هاســت بحث مذاکــره ایرانیان نت با «ام تی ان» مطرح شــده و حتــی پیش از ســال جاری در گزارشــی بــا عنوان «مذاکــرات همکاری ایرانیان نــت و «ام تی ان» به دور پایانی رسید»، گفته شد طرح تجاری ایرانیان نت مورد موافقــت اپراتور خارجی قــرار نگرفته و از این جهت قرار شده طرح تجاری مشترکی با این شرکت خارجی تدوین شــود. حال با توجــه به نگاشته شــدن طرح تجاری مشــترک میان این دو شــرکت، ظاهرا یکی از پیش شرط های آن برای سرمایه گذاری مجدد در ایران، افزایش مدت زمان انحصار پروانه اپراتور چهارم است. براساس اظهارات یک مقام مسئول اپراتور چندملیتی «ام تی ان» در نظر دارد در قالب طرح تجاری مشترک ۴۹ درصد ســهام ایرانیان نت را اختیار کند و اکنون نیز

توافقات آنها نهایی شده است.

بازار

J7 Prime میان رده پرچم دار

بدنــه تمام فلزی با زبــان طراحــی پرچم داران �و سنســور اثرانگشــت، این گوشــی میــان رده را به محصولــی خوش دســت و درعین حال امــن تبدیل می کنــد، محصولی که بــه زودی عرضه می شــود. خانــواده ۲۰۱۵ ســری J و پــس از آن ســری ۲۰۱۶ موفقیت بســیاری در بازارهای جهانی داشتند و این گوشــی های میان رده جزء پر فروش ترین گوشی های هوشــمند در بــازار میان رده ها بودند کــه به هرچه بهترشــدن وضعیــت فروش بــر بازار گوشــی های J7 Prime هوشــمند کمک فراوانی کرده اند. گوشیمانند نسخه ۲۰۱۶ گوشی J7 با بدنه تمام فلزی وارد بازار می شــود. طراحی بدنه به گونه ای است که این گوشــی ۵.۵اینچی به خوبی در دست جای بگیرد و هنگام کار با یک دســت مشکلی به وجود نیاید. البته سامسونگ در J7 Prime از زبان طراحی پرچم داران خود استفاده کرده تا حسی منحصر به فرد را به کاربر منتقل کنــد. دوربین اصلــی طــوری در بدنه جای گرفته اســت که هیچ گونه برآمدگی روی قاب پشتی احســاس نشــود و ظاهری کامل، صاف و یک دست داشــته باشــد. از نظــر ضخامت هم این گوشــی با ضخامتــی ۸٫۱ میلی متری جزء گوشــی های باریک محسوب می شــود که روی حاشیه سمت چپش دو درگاه سیم کارت قرار گرفته است و یک درگاه مجزای کارت حافظه کــه تا ســقف ۲۵۶ گیگابایت حافظه

اضافی را پشتیبانی می کند. حافظه داخلی این گوشی ۱۶ گیگابایت است که بــا توجه به حجم اطاعات در دنیای امروزی ممکن اســت برای برخی کاربران کم باشــد. برای رفع این مشــکل می توان از کارت های حافظه میکرو اس دی اســتفاده کرد و خبر خوب اینجاست که برای این کار نیازی به قربانی کردن ســیم کارت دوم نیست، چراکه سامسونگ یک درگاه مجزا برای کارت حافظه جانبی در J7 Prime قــرار داده که می توان تا ســقف ۲۵۶ گیگابایــت حافظه اضافی را به گوشــی اضافه کرد. پردازنده هشت هســته ای با فرکانس ۱٫۶ گیگابایت و حافظه رم ســه گیگابایتی در کنار پردازنده گرافیکی Mali، تیم پردازشــی گلکســی J7 Prime را تشکیل می دهند. گلکســی J7 Prime بــه دو دوربین ۱۳ و هشت مگاپیکســلی مجهز است که هردو آنها آپرچر (دیافراگــم) f/1.9 دارند. برای گرفتن ســلفی های عریض (wide) می توانید روی دوربین جلو این گوشی Beauty Mode حساب باز کنید و با استفاده از حالت

سلفی های بهتر و زیباتری از خود بگیرید.

وســیع ســایبری حملــه بــه شــرکت خدمــات اینترنتی «داین»، برخی از ســرویس های توییتر، مانند پربازدیــد اینترنتی آمــازون و نت فلیکس را مختل کرد. حمله ســایبری که نه فقط اثــر آن را کاربــران آمریکایــی در بلکــه کردنــد، احســاس دیگــر کشــورها نیز کاربــران با مواجه اینترنت سرعت کاهش شــدند. خبرگــزاری دویچه وله دراین باره می نویســد: شــرکت داین کــه خدمــات اینترنتی در قرار پربازدید سایت های اختیار حدود حمله می گوید می دهد، ســاعت هفت صبح بــه وقت شــرق آمریکا آغاز شد و چندین ســاعت ادامه داشت. عاوه بر سواحل شرقی آمریکا، حماتی در لندن نیز گزارش شده است. آلمان، آمازون گــزارش داد در آمریــکا و ژاپــن اختااتــی به وجــود آمده اســت. بــه گفته مدیــران شــرکت «دایــن»، این

حمله با روشــی انجام شــده که در آن مهاجمان با ارسال درخواست های جعلی و پرشمار برای بازدید، یک ســرویس اینترنتی را از دسترس خارج می کنند. شــرکت داین اعام کــرده تمرکز ایــن حمله عمدتا سواحل شرقی آمریکا بوده است. وبگاه «تک کرانچ» که در مباحــث مربوط به اینترنت و فناوری تخصص دارد، اعام کرده کاربران اروپایی به صورت یکســان مــورد حمله قــرار نگرفته اند. همچنین اعام شــده هنوز معلوم نیســت کــدام فرد یا گروه مســئول این حمله اســت. این حمله ســایبری، از جمله برخی از پایگاه هــای اینترنتی نظیر وب ســایت شــبکه خبری «ســی ان ان» و روزنامه «نیویورک تایمز» را هم هدف قرار داد. بنا بر گزارش رســانه ها، عاوه بر این، برخی وب ســایت ها مانند «نت فلیکــس»، ارائه کننده فیلم و ســریال و وب ســایت Airbnb، ارائه کننــده اتاق و همچنیــن «ردیت» نیــز مختل شــده اند. خبرگزاری رویتــرز نیــز گــزارش داد هکرها با اجــرای حمات پیچیده و دامنه دار علیه زیرســاخت های اینترنت در آمریکا، دسترســی مردم این کشــور به ده ها ســایت

پرطرفــدار را برای ســاعت های متمــادی غیرممکن کردنــد. بر این اســاس، دسترســی مردم این کشــور به ســایت هایی ماننــد توییتر، پی پــال، نت فلیکس،

اسپاتیفای و ... برای ساعت های ناممکن متمادی در روز جمعه شــد. این حمات بــا نصب یک بدافزار موســوم به Mirai روی وب کم ها، ابــزار ضبط داده های دیجیتــال و... صــورت گرفت و ثبات جهانــی اینترنت را به طور جدی در معرض خطر قرار داد. هدف اصلی این حمات شرکت New Hampshire در Dynبوده اســت که زیرســاخت های اینترنــت را مدیریــت می کند و وظیفه مسیردهی این ترافیک را

بر عهده دارد. مهاجمان با سوءاستفاده از صدها هزار ابزار و وســیله متصل به اینترنت کــه قبا به بدافزار Mirai آلوده شــده بودند، ترافیک بی سابقه ای روی

ســایت های هدف ایجاد کردند تــا کاربران نتوانند به آنها دسترســی پیدا کنند. با این کار دسترســی به این سایت ها ابتدا در شرق آمریکا و سپس در کل این کشور اروپــا مختل از و بخش هایــی شــد. کایل یورک، مدیر استراتژی شرکت Dyn، حمات یادشده را پیچیده و چالش برانگیز توصیف کــرده و تحقیقات وزارت امنیت آمریــکا و پلیس فدرال داخلی آمریکا در این زمینــه در جریان اســت. حمــات هکــری قبلی مشابه این به وسیله رسانه های آمریکایی به روسیه نسبت داده شــده و این بــار نیز رســانه های مذکــور انگشــت اتهــام را بــه سمت روسیه دراز کرده و مدعی هســتند هدف نهایی از این اقدامات ایجاد اختال در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. در تقریبا همه ایاات این کشــور رأی دادن با استفاده

از اینترنــت بــرای نظامیــان و افــراد خــارج از آمریــکا مجاز اســت. حمات مذکــور از نوعdistributed denial-of-ser-vice attack یــا DDoS بــوده اســت. در جریــان این حمات ترافیــک مصنوعی ایجــاد بــا شــدید روی ســایت های هدف آنها بــه کاربران از دسترســی کارشناسان می شود. جلوگیری امنیتــی مدت هاســت دربــاره پیامدهــای امنیتــی خطرنــاک همه گیرشــدن اینترنــت اشــیا هشــدار می دهند. با گســترش ابزار متصل به اینترنت و با توجه به امنیت پایین بســیاری از این ابزار، می توان آنهــا را در قالب پایگاهی به شبکه های منسجم اینترنت کل برای مختل کــردن به نیز نیویورک تایمز مبدل کرد. نقــل از تحلیلگــران غربی این بــه دولت را مجددا حمــات روســیه نســبت داده و مدعی اســت حمله مذکور مقدمه ای برای حمله اصلی به زیرساخت های کلیدی اینترنت در آمریکا در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور اســت. کارشناسان امنیتی هشدار می دهند تکرار ایــن حمــات در روزهای برگــزاری انتخابات ریاســت جمهوری در آمریکا می توانــد مانع از ثبت آرای مردم ایاات متحده شــود و شاید بهتر باشد در ایــن دوره رأی گیــری اینترنتی صــورت نگیرد. در ۳۱ ایالــت و همین طور منطقه کلمبیا رأی دهی نظامیان و شــهروندان خارج از آمریــکا از طریق اینترنت هم ممکن اســت. مردم ایالت آاســکا هم می توانند از طریق اینترنت رأی خود را ثبت کنند. در یک ماه اخیر مقامات آمریکایی بارها روسیه را به هک کردن کمیته ملی دموکراتیک وابسته به حزب دموکرات و سرقت اطاعات ایمیل هــای همکاران هیــاری کلینتون و خــود وی با هــدف تأثیرگذاری بر انتخابــات آمریکا، متهم کرده اند. گفته می شــود اوباما دستور حمات تافی جویانه را خطاب به آژانس امنیت ملی آمریکا صادر کرده بنابراین احتمال وقوع یک نبرد ســایبری

جدی بین دو طرف باا گرفته است.

رضا خاقان: اگر به ســایت وزارت بازرگانی، صنایع

و معادن مراجعه کنید، متوجه می شــوید بخشی باعنــوان بازاریابی شــبکه ای وجــود دارد. فعا اسامی حدود ۲۲ شــرکت دارای مجوز به همراه مشــخصات نمایندگی ها و محصوات شان، آنجا فهرست شــده اند. همچنین در این بخش قوانین حاکم بر این شــرکت ها برای اطاع مراجعه کننده منتشــر شــده و حتی به تفکیک و جزئیات، موارد تخلفاتی که ممکن اســت در این شــرکت ها رخ دهد، آمده است. اگر به سایت «ایران هشدار» هم مراجعه کنید، هم اسامی شــرکت های بازاریابی شــبکه ای، تاریخ صــدور و انقضای مجــوز، نام مدیرعامل و کااهایــی را که می توان عرضه کرد، می بینید. اگر شــرکتی بــه هر علتــی از قواعد و قوانین بازاریابی شــبکه ای تخطی یا تخلفی کرده باشــد، همان جــا گزینه ای به نام «تعــداد اخطار دریافتی» وجــود دارد. شــما به راحتی می توانید شــرکتی را ببینید که به علت تعــدد اخطار، لغو مجوز شده یا شرکتی که تابه حال یکی، دو اخطار گرفته ولی مجوز فعالیتش لغو نشده و در مقابل، تعداد بیشتری شــرکت هم تاکنون اصا اخطاری دریافت نکرده اند. عاوه بــر این نظارت ها، اگر به ســایت هریک از این ۲۲ شــرکت هم که مراجعه کنید، متوجه می شــوید نشــان مجــوز بازاریابی شبکه ای جلو دید مخاطب به صورت چشمک زن خودنمایی می کند. اگر نشــان به رنگ سبز است، یعنی شرکت اجازه فعالیت دارد. اگر به رنگ زرد بود یعنی یک جای کارش ایراد دارد و به او زمان داده شــده تا آن را برطــرف کند، اگر به رنگ قرمز بود، یعنی شــرکت فعا تا مدتی بــرای رفع ایراد به طور موقت تعطیل شــده است. این شرکت ها مجوز دارند تا محصول خود را به شــیوه مستقیم به فروش برسانند، یعنی خریدار به جای مراجعه بــه فروشــگاه، محصول را از ســایت ســفارش

می گیرد و دریافت می کند. با همه این توضیحــات، چرا در ایران ما همچنان فوبیــای بازاریابــی شــبکه ای داریــم؟ این همه نت ورک هراســی از کجا می آید؟ پاســخش ساده اســت؛ «شــرکت های هرمی». بســیاری از ما که زمانی خود یا نزدیکانمان در شــرکت های هرمی فعال بوده انــد، فکر می کنند بازاریابی شــبکه ای هم مساوی با شرکت های هرمی، حقه، کلک و از دست دادن سرمایه و اتاف وقت و حتی خطرات

احتمالی دیگر است. این درحالی است که شرکت های هرمی در همه دنیــا غیرقانونی اســت، ولی بازاریابی شــبکه ای

قدمتی ۵۰ساله دارد. یک نفر می گفت به علت آن سابقه ناخوشایند

شــرکت های هرمی، جاافتادن بازاریابی شبکه ای که به آن فروش مســتقیم کاا هم می گویند، نیاز به فرهنگ سازی دارد. بازاریابی شبکه ای تجارتی اســت که بیش از ۵۰ ســال قدمــت دارد. نکات کوچکــی در توضیــح بازاریابی شــبکه ای وجود دارد کــه اگر به آن توجه نشــود، درک مفهوم آن را ســخت می کند. شــکل کار از این قرار است که تولید کننده وب سایتی طراحی می کند و محصول خود را به همان قیمت خرده فروشــی و نه تولید در کارخانه که ارائه می کند. واضح است، سودی که به واسطه ها می رســید، از مابه التفاوت تولید و عرضــه نهایی بود که در این شــیوه در دســت تولید کننده باقی می ماند و تولید کننده سود کانی می برد، اما مشــکل اینجاست که چون تبلیغات و واسطه های سنتی حذف شده اند، ویترین محصول صرفا وب سایت شــرکت تولید کننده است و برای همین مشــتریانی که آن محصــول را می بینند یا

تهیه می کنند، بسیار ناچیز ند. این خأ با بهترین شــیوه تبلیغات و با کمترین هزینه پر می شود؛ تبلیغ شفاهی. من محصولی را که اســتفاده کرده و از آن رضایت دارم به دوستم معرفــی می کنم و دوســتم هــم آن را می خرد. اصطاحی به نام «مشــتری راضی» وجود دارد، یعنی هر مشتری که از محصول استفاده کرد و از آن رضایت داشت، می تواند بدل به یک بازاریاب یا تبلیغ کننده شود و بابت آن پورسانت دریافت کند و این چرخه می توانــد به همین ترتیب ادامه پیدا کند و تعداد این مشتریان راضی بیشتروبیشتر شود. این کار به توزیع عادانه ثروت و اشتغال زایی هم کمــک می کند. امروزه ۱۰۳ میلیــون نفر بازاریاب شــبکه ای حرفه ای در دنیا به ایــن تجارت مدرن

مشغول هستند. با همه این توصیفات، آیا به نظر شما همچنان دلیلی برای نت ورک مارکتینگ هراســی یا فوبیای بازاریابی شــبکه ای در ایران وجود دارد؟ نظارتی که روی فعالیت شــرکت های بازاریابی شبکه ای در ایران وجود دارد، اگــر روی همه فعالیت های اقتصادی در همه حوزه ها وجود داشت، ما قطعا با چیزی با عنوان«فساد سیستمی» روبه رو نبودیم. از این نکته نباید غافل شد هرجا پای سود در میان است حتما سر و کله ســودجو هم پیدا می شود. همان طــور که با چاقو می تــوان هم جراحی کرد و هم آدم کشــت، بازاریابی شبکه ای نیز اگر تحت نظارت و کنترل نباشد، آسیب زاست. خوشبختانه کارگروهــی از وزارت بازرگانــی، وزارت اطاعات، نیــروی انتظامی و دادگســتری روی صدور مجوز و پرداخت ها در شــرکت های بازاریابی شــبکه ای

نظارت دقیق دارند.

چرا از نت ورك مارکتینگ مى ترسیم؟

حمله هکرها به زیرساخت های اینترنت آمریکا دسترسی کاربران دنیا را با مشکل مواجه کرد

اینترنت آمریکا از پای درآمد

هدف اصلی این حمات شرکت

Dyn در New Hampshire بوده

است که زیرساخت های اینترنت را

مدیریت می کند و وظیفه مسیردهی

این ترافیک را بر عهده دارد. مهاجمان

با سوءاستفاده از صدها هزار ابزار و

وسیله متصل به اینترنت که قبا به

بدافزار Mirai آلوده شده بودند،

ترافیک بی سابقه ای روی سایت های

هدف ایجاد کردند تا کاربران نتوانند به

آنها دسترسی پیدا کنند

Page 16: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

سال چهاردهم شماره 162710 یکشنبه 2 آبان 1395جامعه

یادداشت

پایداری کلیت یک جامعه در برابر بحران هافشارها و حوادث غیرمترقبه

نگاهی به تاب آوری اجتماعی

از نگاه محققان حوزه تاب آوری جوامع شــهری، �پایــه و اســاس اصلی تــاب آوری و پایــداری کلیت یــک جامعه در برابــر بحران ها، فشــارها و حوادث غیرمترقبه، در میزان تاب آوری اجتماعی آن جامعه نهفته اســت. به عبارتــی دیگــر، تاب آوربودن یک جامعه به لحاظ ابعاد و مؤلفه های اجتماعی اســت که می تواند آن جامعه را به سوی تاب آوری در سایر ابعاد رهنمون کرده و مسیر تحقق آن را هموار کند. در همین زمینه تاب آوري اجتماعي به عنوان توانایي جوامع انســاني براي تحمــل حــوادث غیرمترقبه خارجي یا نابســاماني هاي موجود در زیرساخت هاي آن نظیر تغییــرات محیطي یا دگرگوني هاي شــدید اجتماعي، اقتصادي، سیاســي و همچنیــن توانایي ایــن جوامــع بــراي بازیابــي و بازتوانــی از چنیــن نابســاماني هایي تعریف می شــود. به عبارت دیگر، تــاب آوري اجتماعي ظرفیت جامعه بــراي انطباق با تغییرات یــا دگرگوني ها و حفظ رفتار ســازگارانه بــوده و زیربنای تاب آوري در ابعاد مدیریتی، کالبدی، سیاســي و اقتصادي اســت. تاب آوري در سیســتم اجتماعــي مي تواند به وســیله متغیرهاي مدیریتی، اجتماعــي، فرهنگی و اقتصــادي و در هر دو حالت فضایي و غیرفضایي مورد بررســي قرار گیرد. رشــد اقتصــادي، ثبــات و توزیــع درآمد در بیــن مردم از عوامــل کلیدي ُبعــد اقتصادي تاب آوري اســت که منجر به ارتقای تاب آوری اجتماعی جوامع شــهری می شــود. تحرك پذیری جمعیت و مهاجرت دســته دیگري از شــاخص هاي مهم تاب آوري اجتماعی و اقتصادی هستند. سرمایه اجتماعي شامل مشارکت، انســجام و اعتماد اجتماعی و نیز تقویت شبکه هاي اجتماعي، ارتقای حافظه اجتماعي شــامل تجربیات برخورد با تغییــرات از مؤلفه های اصلي موجود در ظرفیت سیســتم ها برای سازگاري و تغییرشکل های تحمیل شده هستند. چهار عامل حیاتي در تاب آوري سیســتم هاي اجتماعــي – زیســت محیطی اهمیت دارند: درس آموزی و یادگیري همراه با تغییر یا عدم قطعیت، افزایــش تنوع که باعــث افزایش قابلیت یادگیري از ســوانح مي شــود، ترکیب انواع متفاوت دانــش بــا درس آمــوزی از تجارب، ایجــاد فرصت براي خودســازماندهي که از طریق تقویت مدیریت جامعه محــور، ایجاد قابلیت هــاي مدیریتي، تقویت حافظه ســازماني و پــرورش یادگیري ســازمان ها و مدیریت مشــارکتي صــورت مي گیــرد. ویژگی های اجتماعــی فراوانی وجود دارند که بــر تصمیم یک فرد بــرای انتخاب زندگی در یک منطقــه ویژه تأثیر می گذارند. همچنین رفتارهای اجتماعی ای نیز وجود دارند که بر زنجیره ســوانح تأثیرگذار هستند. مؤلفه دیگری نیز هســت که به تاب آوری مربوط می شــود و از نگرش جامعه شــناختی جوامع و تعامل آنها با منابع خطر سرچشــمه می گیرد و آن اینکه جوامع و افرادی که تنها به یک منبع متکی هستند، از جوامع یا افرادی که به منابع گوناگون متکی هستند، تاب آوری کمتری دارند. ویژگی هــای اجتماعی فراوانی در یک جامعه وجود دارند که باعث تشدید خطر و ممانعت از واکنــش مؤثر و ترمیم و جبران عوارض ناشــی از ســوانح می شــوند. بنابراین هر جامعه، ویژگی های اجتماعی بومی و تعریف شــده ای دارد که می تواند آنها را شناسایی و توانایی برنامه ریزی با تأکید و تکیه

بر آن ویژگی ها را ایجاد کند.* مدرس دانشــگاه تهران، مشــاور رئیس سازمان

پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران

نگاه

مخاطره ریسک و تاب آوری شهر

نقش شهروندان در مدیریت شهری

دانشــجوی � کــه اســت ســال ۴۰ از بیــش جامعه شناســی هســتم (۱۳۹۵- ۱۳۵۴). دانــش

جامعه شناسی، به چند اصل پایه ای متکی است: اول: پدیده های اجتماعی تاریخی اند. در طول زمان پدید می آیند و درک آنها هــم با بازآفرینی این تاریخ

امکان پذیر است. دوم: پدیده هــای اجتماعــی چندوجهی انــد، درک همــه این ابعــاد ضروری اســت و ایــن کار نیازمند

فعالیت های بین رشته ای و چندرشته ای است. ســوم: پدیده های اجتماعی، تاریخــی، چندوجهی، متکی بــه میدان های قدرت و گروه هــای ذی نفع با حضــور پژوهشگر-تســهیلگر در آن عرصه و تاش برای دگرگون کردنشــان، با اســتفاده از خرد جمعی،

متکی به فضای عمومی، عمیق تر فهم می شود. این اصول ما را به عرصه ای در جامعه شناســی امروز نزدیک می کند که «مایکل بورووی» در ســال ۲۰۰۴ به عنوان «جامعه شناسی مردم مدار» معرفی کــرده اســت. «بــورووی» در تفکیک خــود، انواع جامعه شناسی را به حرفه ای، انتقادی، سیاست گذار و مردم مدار طبقه بندی می کند. براساس این قرائت از دانش جامعه شناســی، با حمایت ریاست محترم وقت دانشگاه شهید باهنر کرمان دکتر «مصطفوی» و هیأت مدیره انجمن دوســتداران کــودک کرمان، این فرصــت بی نظیر را یافتم که پــس از زلزله بم، مدت ســه سال، سه روز در هفته در آن شهر حاضر باشم و بکوشــم در مرحله اسکان موقت به کمک شهروندان داوطلب، شوراهای محله ای را با عنوان «شورایاری» برقرار کنم که دکتر «پرویز پیران» آن را در دهه ۷۰ شمسی در تهران آزموده بود. شایان ذکر است این کار بدون راهنمایی و همکاری قدم به قدم ریاست محترم وقت شورای اسامی شهر بم، آقای دکتر «اســماعیلی»، امکان پذیر نبود. نتایج کلیدی

آن به قرار زیر است: ۱- باید این پیش فرض نادرست را که شهروندان پس از زلزله ناتوان شده و نیازمند آن هستند که از بیرون برای آنــان برنامه ریزی و به کمک نیروهای بیرونی این برنامه ها اجرا شــود، کنار گذاشت. این پیش فرض فقط اوضاع را پیچیده تر می کند. امروز همه می دانند در بم اولین امدادگران در ۲۴ ساعت اول، خویشــاوندان و همســایگان با دست خالی بودند و خودشــان عزیزان شــان را زیر آوار یافتند و

به خاک سپردند. ۲- اگر به ایجاد شــوراهای محله ای کمک کنیم که از سوی ساکنان داوطلب هر محله تعاملی شکل بگیرد، در یک تقســیم کار براســاس عاقه و تجربه، گروه های امداد و نجات، استقرار، بهداشت و تغذیه، حمایــت از کودکان، اخبــار و اطاع رســانی و... در بیشترین تعداد ممکن تشکیل خواهند شد. حتی اگر نصف ســاکنان محله هم از بین بروند، بقیه خواهند توانست در ۷۲ ســاعت طایی و پس از آن، دیگران را سروســامان دهند و نیازها را فهرســت و پیگیری کنند؛ به شــرط آنکه حداقلی از آموزش و ملزومات را به تناوب در اختیار داشــته باشند. بستر قانونی آن به عنــوان انجمن های محله محور در وزارت کشــور موجود است که بهتر است بیش از این معطل نماند. ۳- هــر راهبردی از باا که صدای شــهروندان را ناشنیده بگیرد، مشــارکت آنان را درخواست نکند و به توانمندی آنان از همین امروز و از همین جا یاری نرســاند، دشواری های پس از زلزله بم را در مقیاسی

چند ده برابر به شهروندان تحمیل خواهد کرد. * عضو هیأت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران

سودوکوسودوکو Sudoku یك واژه ترکیبي ژاپني به معناي عددهاي بي تکرار است و امروزه به جدولي از اعداد گفته مي شود که به عنوان یك سرگرمي رایج در نشریات کشورهاي مختلف به چاپ مي رسد.

۶- رنگارنگ- حس بســاوایی- میــان ۷- کوچک ترین واحد تشکیل دهنده تصویر مانیتور- روز عرب- از صفات خدا به معنی توانا ۸- گوشت آذری- از مهم ترین منابع گازی ایران در اســتان بوشهر- نوشــیدنی حیات بخش۹- هجــران- از گناهان کبیــره- مهربانی ۱۰- محنت- خرس ســیاه و ســفید- توبه ۱۱ – فیلم دفاع مقدســی

ســاخته پوریــا آذربایجانــی- گردهمایــی ۱۲- کشــور ســاعت- هرچیز بی جان- نوعی اجاق برقی ۱۳- ضمیر سوم شــخص جمع- زیاده گو- بخشــندگی ۱۴- منقار کوتاه- امضای حکم مســئولیت- وســیله اندازه گیری اختاف پتانسیل ۱۵- تسخیر شده- سرمربی تیم فوتبال

نفت تهران- حرف دهن کجی.

افقی: ۱- جانشــین هنرپیشــه اصلــی در صحنه هــای خطرنــاک- از پبامبــران الهــی- رطوبــت ۲- اتــاق زندانــی- دورترین ســیاره از خورشــید- بــر زیبایی و دوام کفــش می افزایــد ۳- دوره ای از زندگــی زنان- رئیس جمهور شــهید ۴- برنج گیانی ها- دستگاهی برای تکثیر نوشــته- واحد اندازه گیری شدت زمین لرزه از ایتالیــا- خبرگــزاری شــاهنامه- ســپیدموی -۵شــهرهای مهــم کره جنوبــی ۶- فلزی دیرگــداز که به عنوان کاتالیزور اســتفاده می شود- مرتعش- سود ۷- قتلگاه- مرکز کردســتان- پهلوان ۸- آگاهی- به وجــود آوردن- اذیت کننــده ۹- حرف نــدا- فیلمی ماندگار ســاخته داریوش مهرجویی- مایع نشاســته۱۰- بااپــوش بلنــد مــردان قدیــم- شنیده شــده- عاج کردن ۱۱- نفس ســرکش- پدر- آشکار و واضح ۱۲- چندمرتبه- از محات قدیمی شمال تهران- خط کش مهندسی ۱۳- پادشــاه بابل که حضرت ابراهیم (ع) را در آتش افکند- حزب موسولینی ۱۴- کرم کدو- بااتر از آن رنگی نیســت- جهان پهلوان کشتی ایران۱۵- هواپیمای سریع الســیر- آشــفته و پریشان- فاقد

تازگی و جذابیت.

عمودی: ۱- کافــی- دارای خصلت های پســندیده- نتیجه گرفته شــده ۲- فیلمی وســترن ســاخته جان فورد- رمانی نوشــته رضــا امیرخانــی- الفبای موســیقی ۳- پرچم- از مرکبات- به طــور امانت ۴- نماهنگ- خدمتــکار تندرســتی- -۵ کــردن تمــام درنــگ-

قانون هاي حل جدول سودوکو:۱- در هر سطر و ستون باید اعداد یك تا ۹ نوشته شود. بدیهي است که هیچ عددي نباید تکرار شود. ۲- در هر مربع ۳×۳ اعداد یك تا ۹ باید نوشته شود و در نتیجه هیچ عددي نباید تکرار شود.

1666

و وک

ود س

ل ح

جدول 2669

سخت 1667 سودوکو

سودوکو 1667

تخ

سکو

دوسو

ل ح جدول 2670 � طراح: بیژن گورانى

دانشــگاه دانشــیار خانیکــی، هــادی شــرق: عامه طباطبایی(ره)، معتقد اســت فرهنگ بر روند بازنمایی تصویر زنان در رســانه مؤثر بوده است؛ این بســتگی به نگاه فرهنگی ای دارد کــه زن را فعال و کنشگر بداند یا جنس دوم. به اعتقاد وی، درعین حال رســانه به عنوان عرصه می تواند عامل دیده شــدن تحوات در نگاه به زنان در جامعه باشد. وی حضور زنان را برای توسعه متوازن امری مهم تلقی می کند و معتقد اســت این نهادهــای اجرائی مانند جامعه مدنی و سیاســت گذاری های دولتی انــد که باید این

امکان را فراهم کنند. رســانه های ما در زمینه خانــواده و بازنمایی �

هویت زنان به درســتی عمل کرده انــد؟ یا زنان ما همواره افرادی ســنتی و به عنوان جنس دوم

نمایش داده شده اند؟تعمیــم دادن یــک ویژگی بــه کل رســانه ها، با توجه به تنوعی که در رســانه ها به وجود آمده، کار دشواری اســت. وقتی از رسانه ها صحبت می کنیم، از رســانه های جمعی، مطبوعات، رادیو و تلویزیون تا رســانه های جدید می گوییم. رسانه های جدید که به تعبیر ارتباطی، رســانه های خودگزین هستند، هم در تولیــد، هم در توزیع و هــم در دریافت نقش فرد مؤثرنــد. باید گفت بین رســانه ها تفاوت های زیادی وجــود دارد، اما اگر بخواهیم یک نگاه کلی داشــته باشیم می توان گفت رســانه ها نیز خیلی نمی توانند یا نتوانســته اند مســتقل از فرهنگ یا گفتمان مسلط جامعه باشــند. اگر ویژگی های جنسیتی در فرهنگ وجود دارد که وجود دارد، به گونه ای وارد رســانه ها نیز می شــود و می توان گفت نوعــی ارزش گذاری یا هنجارهــای غالب در فرهنگ به رســانه هم منتقل

می شود. اگــر این فرهنگ غالب جامعه اســت، با این �

اوصاف راهکار چیســت و چگونــه می توان این بازنمایی رسانه ای را اصاح کرد؟

هر کاری با شــتاب امکان پذیر نیست. نمی توانیم در ابتدا بگوییم فرهنــگ جامعه باید تغییر کند. باید گفت نســبت جامعه و رســانه یک نسبت تعاملی و در پیوند با همدیگر اســت؛ یعنی اگر فرهنگ مسلط در رســانه بروز پیدا می کند به این معنا نیســت که رســانه نمی تواند بر حوزه های فرهنگی اثر بگذارد. به میزانی که آگاهی نسبت به زنان بیشتر می شود و به میزانی که ســطح مشارکت زنان در جامعه بیشتر می شــود، به همان میــزان ارزش هــا و هنجارهای مطــرح درباره زنان هــم تغییر می کنــد. باید ببینیم برای زن چه نقشــی قائل هســتیم، آیا برای زن فقط در خانواده نقش قائلیم یا فقط در اجتماع یا برای او نقش هایی قائل هســتیم که بخشی از آن در جامعه است و بخشی از آن در خانواده. با یک نگاه انتقادی می توانیم بگوییم که نگاه انفعالی یا محافظه کارانه که تغییرات را به رسمیت نمی شناسد، این است که نوعی ساده گزینی کند و زن را فقط در خانواده ببیند، درحالی که اگر این پارادوکس بین اجتماع و خانواده را بــرای حضور مؤثر زن در جامعــه در نظر بگیریم؛ یعنی زنی که مشارکت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد، به این معنا نیســت که در خانواده نقش نــدارد؛ او وقتــی در خانواده به عنــوان مادر، همســر و دختر مؤثر است، می تواند در تحول بخشی

به خانواده نیز مؤثر باشد. به این اعتبار نمی توان یک تقســیم بندی رایج را پذیرفت که هر زن خانه دار کســی اســت که نقش اجتماعی، سیاســی، فرهنگی و اجرائی ندارد. طرف دیگر واقعیت این اســت که مانند گذشته نمی توان زن را در خانــواده محبــوس کرد. ایــن زن به دلیل باارفتن ســطح تحصیات، باارفتن میزان استفاده

از رســانه ها و باارفتن ســطح کنش وی در اجتماع نمی تواند در چهاردیــواری خانه باقی بماند. به این معنا می توان گفت بخشــی از این ارزش ها در خانه و بخشی در اجتماع به وجود آمده و قطعا تغییرات بزرگ اجتماعی نیز پشتوانه این تعهد نقش های زنان اســت؛ به عنوان مثال انقاب اسامی در ایران باعث تحــول حضور زن در جامعه ایرانی شــده و با تأکید امام(ره) بر زن به عنوان عنصری که پیشاپیش مردان در تظاهرات، حــرکات سیاســی و انتخابات حضور دارد، این حضور پررنگ تر شده است و می توان گفت بسیاری از تنگ نظری ها و محدودیت هایی که وجود

داشته، کم یا مرتفع شده است. پــس می تــوان امیدوار �

بــود تغییــرات اجتماعی و روندهایی کــه در جامعه به تغییر باعث می آیــد وجود

نگاه به زنان می شود؟بلــه، این رونــد گاه به مرور و گاه پرشتاب اســت. کمااینکه گاهی مــا تغییرات پرشــتاب را در جامعــه ایــران می بینیــم و درهم تنیدگی و تأثیرات تحوات و اجتماعی اقتصادی، سیاسی، می کنیم. مشــاهده را فرهنگی بنابراین در حوزه زنان نیز درواقع

تحول عینــی نقــش زن می تواند منجــر به تحول ذهنی و مفهومی آن شــود. بسیاری از اموری که در گذشته مطرح و پذیرفته شده نبود؛ مانند اشتغال زن، مدیریت زنان، مسافرت زن، کارآفرینی زنان، مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان، همه اینها امروز

مورد پذیرش قرار گرفته است. پس رسانه باید منتظر باشــد تا جامعه تغییر �

کند؟رســانه یک عرصه اســت و به میزانی که زمینه برای دیده و مطرح شــدن این تحوات را فراهم کند به همین میزان مؤثر اســت. رسانه میدان گفت وگو اســت، میدان نشان دادن رویدادهایی است که شکل گرفته اســت. به این معنا، رســانه عهــده دار ایفای برخی نقش های جامعه و جامعه مدنی اســت و به

این دلیل می تواند مؤثر باشد. نقش رسانه در توســعه متوازن و رسیدن به �

عدالت جنسیتی چیست؟از جمله شــاخص های جدید توسعه که مطرح اســت، جایگاه و نقــش خود زنان و شــاخص هایی است که به وضعیت زنان مربوط می شود، از جمله آموزش، اشتغال، بهداشــت و سامت و نظایر اینها که مربوط به زنان اســت. از جمله مؤلفه های مهم توسعه به ویژه در جوامع درحال توسعه، مسئله زنان اســت که اهمیت زیادی پیدا کرده. متفکرانی مانند هابرماس و کاســتلز که از صاحب نظران برجســته ســفری در هســتند، معاصــر که به ایــران داشــتند، باارفتن به عنــوان را زنــان مشــارکت ایران مطرح متغیرهای جامعه کــه همان طــور می کردنــد. مقوله های جدیدی مانند محیط است، توسعه مطرح در زیست مقوله هایی مانند مشارکت زنان نیز مطرح اســت؛ مگر توســعه می توانــد در تمام ابعاد صورت گیــرد، بدون اینکه زنــان، یعنی نیمــه ای کــه روزبه روز ســطح فعالیتــش بیشــتر شــده، دیده نشــود؟ ویژگی جدیدتری که در مســئله حضور زنان و آثار وجودی آنان در توســعه اضافه شــده، مسئله عدالت جنســیتی است؛ یعنی نســبت عدالت به توســعه؛ اگر عدالت در ســطوح مختلف توسعه مد نظر نباشد، اساسا فرایند توسعه به نامتوازنی گرفتار می شــود. یکی از ابعاد مشخص عدالت، عدالت جنســیتی اســت؛ به این معنا که در توســعه ای برنامه ریزی هــای و سیاســت گذاری ها توجه زیادی به عدالت جنســیتی می شود که هدف مشــخص آن رفع تبعیض و مرتفع کردن زمینه های مختلفی اســت که عامل عقب ماندگی یا رشدنیافتن

حوزه زنان می شود. عدالــت جنســیتی می طلبــد که با نوعــی نگاه حــوزه در زن بــه توجــه از فراتــر نهادگرایانــه، آســیب پذیری های اجتماعی و فراتــر از توجه به زن

در حوزه نقــش اجتماعی، زنان را بــه عنوان عامل توســعه و برخــوردار از مواهــب توســعه در نظر بگیریم. براین اســاس، هر مانعی که در راه توســعه نقش زنان وجود داشــته باشــد به عاملی در مسیر

توسعه نیافتگی تبدیل می شود. رســانه های مــا در این زمینــه چگونه عمل �

کرده اند؟اگر نقش رســانه و ارتباطات را در توسعه یافتگی و متقابــا در توســعه نیافتگی بپذیریــم، می توانیم این موضــوع را درک کنیم. ببینیم که زن در رســانه چگونــه بازنمایی می شــود، به عنــوان جنس دوم بازنمایــی می شــود یا بــه عنوان عنصــر مکمل در جامعــه؟ این وضعیت کامــا در بازنمایی، در دادن نوع اطاعــات و در ارائه زمینه هایــی که برای زنان در جامعــه وجود دارد، مشــخص می شــود؛ برای مثــال وقتی که فســاد در جامعه را نقــد می کنیم، اولین مســئله ای که می بینیم زنان هســتند و تصور می کنیم اگر زنان در جامعه حذف شــوند، فساد هم حذف می شــود یا اینکه در آمــوزش تصور می کنیم زنانی که وارد حوزه های آموزشی می شوند، در آینده بی کار می شــوند و سهمیه بندی جنســیتی را لحاظ می کنیــم، چراکــه نمی توانیم فردای آنــان را تأمین کنیم؛ یعنی به جای ارائه راه حل، صورت مســئله را پاک می کنیم. درحالی که دیدگاه درســت تر این است که اگر زن ذی حق اســت و براساس صاحیت های خــود می توانــد درس بخوانــد و کار کنــد، وظیفه سیاســت گذاران، نهادهای مدنی و بخش خصوصی

آن است که عرصه را برای فعالیت او بگشایند. برگزاری جشــنواره «زن، خانواده و رسانه» تا �

چه حد می تواند در تغییر نگاه به زنان مؤثر باشد؟جشنواره ها، مســابقات و نمایشگاه ها نوعی آیین هســتند که جامعه را متوجه می کنند که به مسائل جامعــه چگونه واقعی نگاه کنند کــه این می تواند اثرگذار باشــد. آنها می توانند این پیام را برای جامعه داشته باشند که به چه چیزی بیشتر فکر کنند و اینکه به آن چیزهــا چگونه فکر کنند. هــم زمینه را برای واقعی و درســت تر مطرح شــدن زنان در رســانه ها فراهم می کند و هم زنان را برای حضور در رسانه ها

توانمند می کند.

هادی خانیکی در گفت وگو با «شرق»:

در مسائل زنان به جای راه حل صورت مسئله را پاک کرده ایم

وقتی فساد در جامعه را نقد می کنیم، اولین مسئله ای که می بینیم

زنان هستند و تصور می کنیم اگر زنان در جامعه حذف شوند، فساد

هم حذف می شود یا اینکه در آموزش تصور می کنیم زنانی که وارد

حوزه های آموزشی می شوند، در آینده بی کار می شوند و سهمیه بندی

جنسیتی را لحاظ می کنیم، چراکه نمی توانیم فردای آنان را تأمین

کنیم؛ یعنی به جای ارائه راه حل، صورت مسئله را پاک می کنیم

سیامک زندرضوى*

محمدرضا فرزادبهتاش*

یسن

حي

دمه

کع

Page 17: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

17

زندانی شدن ساانه ۲۳۰ هزار نفر در ارتباط با مواد مخدر

ایســنا: رئیس کارگــروه کاهش تقاضــای مواد �

مخــدر مجمع تشــخیص مصلحت نظام، با اشــاره به زندانی شــدن ســاانه ۲۳۰ هزار نفر در ارتباط با مواد مخدر تأکید کــرد مجازات زندان روی این افراد تأثیری نداشته است. سعید صفاتیان درباره اظهارات رئیس سازمان زندان های کشور، مبنی بر اینکه نیمی از زندانیــان در ارتباط با جرائم مواد مخدر هســتند، گفت: سال هاست این بحث را داریم که ۵۰، ۶۰ یا ۷۰ درصد زندانیان در کشور در ارتباط با مواد مخدرند و این یک واقعیت است. وی با اشاره به قانون مبارزه با مواد مخدر گفت: براساس این قانون مصرف کنندگان و استعمال کنندگان مواد مخدر و نیز قاچاقچیانی که پنج گرم تا زیــر پنج کیلوگرم تریاک به همراه دارند و افرادی که تا زیــر ۳۰ گرم مواد روان گردان به همراه دارند، به زنــدان می روند. صفاتیان با بیان اینکه باید ســعی کنیم؛ حکم زندان را برای افرادی که به دلیل مصرف پایین مواد مخدر زندانی می شــوند، برداریم، خاطرنشان کرد: متأسفانه این افراد در حالی زندانی می شوند که ســازمان زندان ها هزینه ازم را ندارد و از نظــر بین المللی نیز اعتبارمان زیر ســؤال می رود. رئیس کارگروه کاهش تقاضــای مواد مخدر مجمع تشــخیص مصلحت نظــام، عنوان کرد: بهتر اســت برای چنین افرادی به جــای مجازات زندان، جریمه مالی تعیین کنیم؛ زیرا این نوع مجازات تأثیرگذار ترین

نوع مجازات در همه موضوعات است.

وجود ۷۰۰ کاس درس خشتی و سنگی در کشور

ایلنا: معاون وزیــر آموزش وپرورش به آخرین �

آمار مدارس خشــت و گلی در کشــور اشــاره کرد و گفــت: تا مهر امســال، ۵۰ درصــد کل مدارس خشــت و گلی در کشــور (هزارو ۴۰۰ مدرسه) با جایگزینی کاس های اســتاندارد، حذف شــده اند و درحال حاضر تقریبا نیمــی از این مدارس (۷۰۰ کاس درس) باقی مانده اســت که مشــکل این تعداد در نیمه دوم ســال جاری و ســال آینده با

کاس های درس استاندارد مرتفع خواهد شد.

رئیس مرکز سامت وزارت بهداشت:

کاهش مرگ های ناشی از آلودگی هوا در تهران

ایسنا: رئیس مرکز سامت محیط و کار وزارت �

بهداشت، با اشاره به کاهش آاینده های هوایی با حذف ســرب از بنزین و تبدیل کاربراتور به انژکتور، گفــت: آمارها حاکی از آن اســت کــه مرگ ومیر ناشــی از آلودگی هوا در تهران نسبت به سال های گذشته کاهش یافته است. دکتر خسرو صادق نیت در اولیــن همایش بین المللی بهداشــت محیط و توسعه پایدار که در سالن همایش های بین المللی برج میاد برگزار شــد، گفت: با وجود مشــکاتی که در ســال های گذشته داشــته ایم، مطالعات ما نشان داده اســت آلودگی هوا رو به کاهش است. با حذف ســرب از بنزین و همچنین تبدیل کاربراتور بــه انژکتور، توانســتیم ایــن آاینده هــا را کاهش دهیم. درعین حال آمارها نشــان می دهد سال ۹۴ نســبت به سال ۹۳ و ســال ۹۳ نسبت به سال ۹۲ شــاهد کاهش مرگ ومیر ناشــی از آلودگی هوا و بیماری هــای قلبی و عروقی و تنفســی در تهران بوده ایم. وی درباره اقدامات وزارت بهداشت برای ارتقای وضعیت بهداشــت محیط اظهــار کرد: با توجه به تغییرات اقلیمی که در کشــورمان اتفاق می افتد، مسئله بهداشــت آب روزبه روز مشکات خود را بیشــتر نشــان می دهــد که اگر بــرای آن برنامه ریزی نداشته باشــیم، مشکات بسیار جدی در ایــن حوزه خواهیم داشــت. وزارت بهداشــت به عنــوان ناظر با بیش از ۴۵۰ آزمایشــگاه آب در شهرهای کوچک و بزرگ، وضعیت آن را به صورت

روزانه نظارت و بررسی می کند.

خبر

روزنامه قانون رفع توقیف شدشــرق: روزنامه قانون پــس از ۱۲۳ روز توقیف، �

امروز با حکم شعبه شش دادگاه کیفری یک تهران، رفع توقیف شــد. در نامه صادره از سوی این دادگاه خطاب بــه رئیس هیأت نظارت بــر مطبوعات آمده است: «قرار رفع توقیف روزنامه قانون صادر گردیده اســت، در اجــرای مــاده ۴۴ قانــون مطبوعات رفع توقیــف به عمل آمده و فعالیت مجدد آن از نظر این دادگاه بامانع اســت». تاریخ انتشار مجدد روزنامه

«قانون» متعاقبا از سوی این رسانه اعام می شود.

تهران ۶ هزار دستگاه اتوبوس کم دارد

مهر: مدیرعامل شرکت اتوبوس رانی تهران گفت: �

ما به ســه هزار دســتگاه اتوبوس نیاز داریم، از سوی دیگر ســه هزار دستگاه اتوبوس فرســوده هم داریم و در مجموع شش هزار دســتگاه اتوبوس نیاز داریم. پیمان سنندجی در بازدید از ستاد مرکزی معاینه فنی خودروهای سنگین تهران در جمع خبرنگاران گفت: از ابتدای سال تاکنون پنج هزار دستگاه اتوبوس به مراکز ما مراجعه کرده اند که هزارو ۵۰۰ دســتگاه به خاطر مشکل نتوانستند مجوز معاینه فنی دریافت کنند. وی با اشاره به مهم ترین ایرادات در دریافت نکردن معاینه فنی گفت: دلیل اصلی اشــکال در سیســتم ترمز بود (۱۸ درصد)، بعد ایراد در استیک ( ۱۵درصد)، چراغ ترمز( ۱۳ درصــد)، چراغ جلو (۹درصــد) و آلودگی (چهار درصد). مدیرعامل شرکت اتوبوس رانی تهران با اشــاره به اتوبوس های فرسوده گفت: ما در برخورد با اتوبوس های فرســوده دو موضوع را تحت نظر قرار داده ایــم. اول موضوعات مربوط بــه دودزایی و دوم بحث های فنی. سنندجی اضافه کرد: در اتوبوس های سی ان جی ســوز ما با مشکل دودزایی روبه رو نیستیم و مشــکل اصلی فرسودگی است. اما در اتوبوس های دیزلی هر دو مشکل وجود دارد. وی با بیان این مطلب که همه اتوبوس ها باید هر شــش ماه یک بار معاینه فنی شــوند، گفــت: در بحث معاینــه فنی حتی یک

دستگاه اتوبوس هم از دسترس خارج نمی شود.

تولید ساانه حدود ۸ میلیون تن پسماند ویژه و خطرناک در کشور

مدیریــت � وضعیــت بررســی جلســه شــرق:

پسماندهای ویژه و صنعتی با حضور معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیســت، برگزار شــد. ابتکار ضمن تأکیــد بر ضرورت اســتمرار ســاماندهی مدیریت پســماندهای ویژه و صنعتی و تعیین تکالیف و وظایف واحدهای مدیریت پسماندهای ویژه و صنعتی در کشور از ابتدا تا انتهای فعالیت، تصریح کرد: بــه دلیل اهمیت موضوع، باید با افزایش نظارت و دقت در انجام فرایندها، آسیب ها و خطاهــا بــه حداقل برســد. در ابتدای جلســه نیز سعید متصدی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست و محمدجواد سروش، مدیرکل دفتــر آب و خاک ســازمان حفاظت محیط زیســت گزارشی از وضعیت پســماندهای ویژه و صنعتی در کشــور ارائه دادند. بر اســاس گزارش های ارائه شده، درحال حاضر ساانه حدود هشت میلیون تن پسماند ویژه و خطرناک در کشــور تولید می شود که این روند براساس تجربه سایر کشــورهای جهان و با توجه به روند توســعه ای و صنعتی شــدن کشــور می تواند با رشــدی سریع مواجه شــود و این موضوع با توجه به درصد بســیار پایین تفکیک پســماند ویژه در کشــور

نگران کننده است.

۴۰ درصد تاکسی های پایتخت در معاینه فنی رد شدند

مهــر: مدیرعامــل ســتاد مرکــزی معاینــه فنی �

خودروهای تهران گفت: ۴۰ درصد تاکسی ها در معاینه فنی رد شدند. ســیدنواب حســینی در بازدید از ستاد مرکزی معاینه فنی خودرو مرکز شــهید چمران ویژه تاکسی های درون شــهری گفت: ما دو مرز را در تهران به سازمان تاکســی رانی اختصاص دادیم و از آنجا که فرسایش خودروهای تاکسی زیاد است، دو بار در سال تاکســی ها باید معاینه فنی بگیرنــد. وی افزود: ما ۵۷ هزار تاکســی فعال در تهران داریم که مشمول گرفتن معاینه فنی هستند. از این تعداد حدود ۴۰ هزار تاکسی در طرح معاینه فنی شرکت کردند که رشد ۱۰درصدی را نســبت به ســال پیش داشته ایم. حســینی اضافه کرد: نکته درخور توجه این اســت که ۱۸ هزار تاکسی بــه خاطر نقص فنی رد شــدند و این نشــان می دهد شهرداری نسبت به خودروهای خودش هم اغماضی ندارد. مدیرعامل ستاد مرکزی معاینه فنی خودروهای تهــران گفــت: میزان عــدم دریافت معاینــه فنی در اتوبوس ها ۳۰ درصد بوده اما در تاکســی ها ۴۰ درصد بوده است. حسینی با اشــاره به مهم ترین دایل عدم دریافــت معاینه فنی افزود: بیشــترین دلیل مربوط به عیوب ظاهری بود و نقص فنی مانند ترمز، کمک فنرها و انحراف فرمان و در مرحله سوم آلودگی. وی با اشاره به اتوبوس ها نیز گفت: از حدود پنج هزار اتوبوسی که معاینه فنی شــدند، هزارو ۵۰۰ اتوبوس به دلیل نقص فنی، معاینــه فنی دریافت نکردند که آنها پس از رفع مسائل فنی شان توانســتند این مجوز را دریافت کنند. مدیرعامل ستاد مرکزی معاینه فنی خودروهای تهران اضافه کرد: از شــش هزار و ۲۰۰ اتوبوسی که ما داریم ســه هزار اتوبوس گازسوز هستند که هر شش ماه یک بار باید معاینه فنی شوند، اما مشکل ما با اتوبوس های

دیزلی است که آلودگی هم ایجاد می کنند.

دریچه

جامعه

ادامه از صفحه اول

یکشنبه 2 آبان 1395سال چهاردهم شماره 2710

در آن جلســه کپــی بــدون مهر و امضای اساســنامه به ما داده شــد که حتی همان کپی اساســنامه مطابق اســتانداردهای خیریــه نیســت. با وجــود بازبودن موضوع اساسنامه و نداشتن چارچوب، ابهام بزرگی درباره این بیمارســتان، بدون پاســخ وجود دارد. اگر این ابهامات به صورت روشــن برطرف نشود، کمک به این بیمارســتان قانونی نیســت». این عضو شورا درعین حال ســؤااتی را درباره مؤسســه خیریه امام رضا(ع) مطــرح کرد و گفــت: اوراق مربوط به این مؤسســه مبهم اســت و در هیچ کجای اساسنامه، اسم پروفسور ســمیعی وجود ندارد. اسم ایشان به عنــوان نماد اســت که به صورت قانونی در اســناد وجود ندارد. دانشــور تأکید کرد سازمان های وابسته به شهرداری، روش های سهلی را درباره این مؤسسه خیریه به کار گرفته اند که جای سؤال دارد. او با طرح این سؤال در صحن شورای شهر که چرا این مؤسسه خیریه نباید مراحل تشــریفات را طی کند؟ چرا طرح هبه را به عنوان ســاده ترین کاری که در مقایســه با احداث بیمارســتان بســیار کوچک اســت و به درد اقشار مختلف جامعه می خورد، با این همه اما و اگر اجرا می کند؟ ادامه داد: امیدواریم حسابرس، اسناد

مربوط به این مؤسسه را تهیه کند و به ما بدهد.

البته به این درخواســت دانشــور کــه بعدها از ســوی تعدادی دیگر از اعضا خواسته شد، هیچ گاه از ســوی شهرداری توجه نشــد و به آن جواب داده نشد. در این باره علیرضا دبیر، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شهرداری تهران که این روزها سکوتی قابل توجه در پرونده مربوط به شــهرداری دارد، پیشنهاد کرد قدرالســهم مردم تهران از مؤسسه خیریه امام رضا(ع) مشخص شود. او با بیان اینکه این خیریه از سال ۹۱ در بودجه شــهرداری تهران ردیف اعتباری جداگانه داشته است، گفت: باید مشخص شود مردم تهران در سال های اخیر چقدر به این مؤسسه خیریه کمک کرده اند و مهم تر اینکه باید مشخص شود این

مؤسسه خیریه وقف عام، خاص یا ولی فقیه است.یک برنامه تلویزیونی و بلند شدن صدای اعتراض

دهم مهر که پروفســور سمیعی میهمان برنامه تلویزیونــی «دورهمی» بــود، در کنــار توضیحات مفصلــی که دربــاره مرکز مغز و اعصــاب داد، در جمله ای که همه جا پخش شــد، گفت: «شــخص شــهردار نهایت همدلی و کمک را بــه بنده کرد و همیشــه می گفــت من به عنــوان شــهروند کمک می کنــم، نــه شــهردار» . بعد هم مهــران مدیری – مجــری برنامه – در میان ایــن برنامه که جهتی تبلیغاتی بــه خود گرفتــه بود، از شــهردار تهران

برای حضور در برنامــه اش دعوت کرد. همین چند دقیقــه برنامــه تلویزیونــی همان اتفاقــی بود که شمشــیر دولبه برای شــهردار تهران شد و صدای اعتراض را دوبــاره بلند کرد. جلســه علنی همان هفته اعضای شورا در صحن علنی برای کمک های شــهرداری تهران به این مرکز و شفافیت نداشــتن آن، مجــددا اعتراض کردند. رحمــت اهللا حافظی، رئیس کمیســیون سامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران به همین جمله پروفسور ســمیعی درباره کمک قالیباف به این بیمارســتان اشاره کرد و گفت: «شــهردار تهران گفته است من به عنوان یک شــهروند و نه شهردار به این خیریه و پروژه کمک می کنم، اما در چند ســال گذشته چند ده میلیارد تومان از منابع شــهر برای این خیریه در شورای شهر مصوب شده اســت». حافظی با بیان اینکه از سال ۹۱ به این خیریه کمک می شود، افزود: این کمک ها برای چه کســی است و چگونه هزینه می شود، باید این موارد مشخص شود. حرف اصلی حافظی این بــود که چنین بیمارســتانی که با پول مردم شهر تهران و پول خیران ساخته شده، پس از احداث و بهره برداری چقدر برای مردم شهر تهران است!؟ او تأکید کرد: حدود پنج ماه پیش اعام شد تفاهم نامه ای با این خیریه انعقاد می شــود تا پس

از اتمام ساخت بیمارستان، خدماتی به شهروندان ارائه شود که تاکنون این تفاهم نامه نهایی و مبادله

نشده است.در همان جلســه حجت ااسام ناصحی، رئیس کمیسیون فرهنگی و عضو اصولگرا و همیشه ساکت شورا صدای اعتراضش بلند شد و خطاب به امانی، معاون شهردار که در جلســه بود، گفت: شما برای این خیریــه ۲۵ میلیارد تومان گذاشــته اید، اما برای پروژه یــادگار امام که سال هاســت روی زمین مانده ۱۳ میلیارد را هم اختصــاص نداده اید! این برخورد، برخورد ســلیقه ای است. امانی هم به او جواب داد که ما درباره خیریه امــام رضا زمینی را تهاتر کردیم به قیمت ۲۵ میلیارد تومان و پولی ردوبدل نکردیم. محسن ســرخو، عضو دیگر شورا هم بیان کرد: برای هر پروژه ای در شــهر که اعتبــاری دارد، بااخره در گزارش ساانه یا پایان ســال گزارشی می آوردند اما در مورد این خیریه تاکنــون هیچ گزارش عملکردی نداشــته ایم و این اصا توجیه نــدارد. اعتراضات به این خیریه در این چند روز هم ادامه داشــت تا اینکه رحمت اهللا حافظی که این روزها به جبران ســکوت ۳۰ عضو دیگر درباره گزارش های حسابرسی و تفریغ بودجه، دست روی جزئیاتی از گزارش تفریغ بودجه سال ۹۰ گذاشــته اســت، روز جمعه در توییتر خود نوشت: «واگذاری ۴۹هزارو ۶۰۸ متر زمین در منطقه ۲۲ به خیریــه ای که همســر قالیبــاف عضو هیأت امنای آنجاســت، به قیمت هر متــر ۱۴۹ هزار تومان از مصادیق خدمت به شــهدا!» این توییت در همین چند روز بازخوردهای فراوانی داشــت و بســیاری از منتقدان به او و طرفداران شــهردار تهران می گفتند، بسیاری از اعضای شــورا از جمله خود حافظی پای چنیــن مجوزهایی را برای احداث این بیمارســتان و کمک هــا به این خیریه امضا کرده اند اما نکته اصلی اینجاست که آیا اعضای شورا می دانستند قرار است زمین های شــهر تهران با قیمت ۱۴۹ هزار تومان به فروش برسد؟ و آیا شــهردار تهران چنین موضوعی را در توضیحاتش به آنها گفته بود!؟ البته شهرداری تهران در کانال ســخنگویی یک طرفه خود روز شنبه اعام کــرد که زمیــن خیریه امام رضــا(ع) به نرخ کارشناسی روز از شــهرداری تهران خریداری شده و امتیاز مالکیت این بیمارستان متعلق به هیچ شخص حقیقی و حقوقی نیســت. چرا شــهرداری تهران به ابهاماتی که در این سال ها برای اعضای شورای شهر تهران (افراد حقوقی و نماینده مردم) روشــن نشده و همچنــان باقی مانده، پاســخ نداده اســت و حاا دربــاره یک توییت از یک عضــو توضیحاتی اجمالی

می دهد!؟

(ع) ناگفته هاي خیریه امام رضا

گذشــته هفتــه خانه تکانــی همتــی: شــهرزاد

را وزیر آموزش وپرورش گریبان ریاســت جمهوری، هم گرفت. گرچه خبر برکناری وزیر آموزش وپرورش پیش از انتخابات مجلس شــورای اســامی دوره دهم نیز، به گوش می رســید؛ اما این اتفاق در اوایل ســال جاری رخ نداد و درســت در اولیــن ماه آغاز ســال تحصیلی کــه می تواند نابســامانی را در این وزارتخانه ایجاد کند، انجام شــد. روز بیست وهفتم مهــر و هم زمان با اســتعفای دو وزیــر دیگر، خبر اســتعفای وزیر آموزش وپرورش به گوش رســید. مسئوان وزارت آموزش وپرورش و شخص وزیر، این استعفا را شایعه و کذب دانستند. روز بیست وهشتم مهر، شــنیده هایی ماننــد تحمیل اســتعفا بر وزیر آموزش وپرورش، در میان اصحاب رســانه ردوبدل شــد و حتی نام سرپرســت آموزش وپرورش نیز به درستی گفته شــد. تکذیب آموزش وپرورش و تأیید دولت، این احتمال را بیشــتر می کــرد که دولت بر این اســتعفا اصرار دارد و فانــی ترجیح می دهد با اســتیضاح از کابینه تدبیروامید کنار رود. در نهایت عصر روز بیست وهشتم مهر، وزیر آموزش وپرورش در نامه ای به روحانی، اســتعفای خود را علنی کرد و خبر موافقت حســن روحانی نیز با اطاع رســانی دیرهنگام از سوی مرکز اطاع رسانی دولت، از زبان یک نماینده مجلس شــورای اســامی منتشر شد و سرپرســت وزارت آموزش وپرورش، ســیدمحمد بطحایی، معاون مدیریت توسعه و پشتیبانی اعام شــد. علی اصغــر فانی را فــردی آرام و خونســرد معرفــی می کنند و حتی می گوینــد همین آرامش باعث شــد کارهای خوب او هم دیده نشــود. فانی در کارنامه خود چهار کارت زرد و یک اســتیضاح از سوی مجلس شورای اسامی دوره نهم درج کرد. مجلس شــورای دهم نیز با انتقاد از عملکرد فانی، اســتیضاح او را در روز ۲۷ مهر به هیأت رئیسه ارائه کرد. همچنین تخلفــات صندوق ذخیره فرهنگیان، تنبیه دانش آموزان در مدرسه و نارضایتی فرهنگیان نیز در این اســتیضاح بی تأثیر نبود. پس از برکناری وزیر آموزش وپرورش، اســتیضاح او نیز منتفی شد و معاونش، ســیدمحمد بطحایی، سرپرستی نظام تعلیم و تربیت را بر عهده گرفت. حاا با تأیید خود محمدعلی نجفی، وی گزینــه اصلی برای معرفی به مجلــس به عنوان وزیر آینــده آموزش وپرورش اســت. در روزهــای باقی مانــده تــا معرفــی وزیر جدید، فریده اوادقباد، نماینده کمیســیون آموزش مجلس شــورای اسامی، کاظم اکرمی، وزیر پیشین آموزش وپــرورش و محمدرضــا نیک نــژاد، فعال

صنفی و آمــوزگار، کارنامه سه ســال ونیمه فانی را بررسی کرده اند که در ادامه خواهید خواند.

بیشترین مطالبات فرهنگیان مالی استفریــده اوادقباد، عضو کمیســیون آموزش مجلس

شورای اسامی

بــراي خدمــت وزیر جدیــد، مدت زمان بســیار کوتاهی باقی مانده و نمی شود مشخص کرد در این زمــان کوتاه باقی مانده، چقدر می شــود از او انتظار داشــت. معرفی آقایــان نجفی و دانش آشــتیانی بــه مجلس برای تصــدی وزارت آموزش وپرورش، شــاید برای همکاران فرهنگی ما، این انتظار وجود دارد کــه دولت آقــای روحانی بتواند از خواســته فرهنگیــان دفاع کند. آنها وزیری پاســخ گو و پیگیر می خواهند و این مطالبه کاما به حق و به جاســت. ایــن انتظار وجود دارد که وزیــر جدید، در این زمان کوتــاه بتواند پاســخ نیازهای فرهنگیــان را بدهد. مسئله این اســت که مطالبات همکاران فرهنگی، بار مالی دارد و آیا وزیر جدید، می تواند پاســخ گوی مطالبات مالی همکاران فرهنگی ما در این شــش ماه باشــد؟ نکته ای کــه وجود دارد این اســت که جناب آقای نجفی، با توجه به تعامل بســیار خوبی کــه با دولت دارد و فــردی متخصص و با تجربه و کارآمد است و دوره درخشانی را در دوره تصدی در وزارت آموزش وپرورش از ســر گذرانده، شاید بتواند قســمتی از مطالبات را جواب دهد؛ اما زمان بسیار کوتاه است و در شــش ماه برنامه ریزی کردن برای یک وزیر و درخواست برای پیگیری و پاسخ گوبودن به همکاران فرهنگی، خیلی نیازمند توانمندی فرد است. درخصوص همکاران فرهنگی بازنشسته مان که اعتراضاتــی را به وضعیت موجود داشــتند، با پیگیری های ما، مشخص شد درخواست های ما بار مالی دارد. ما هنوز نتوانســتیم جواب نامه اعتراض این دوستان بازنشســته را بگیریم؛ چون درخواست آنها بارمالی دارد و واقعا شــاید مقدور نباشــد که همه اعتبارات را در نظــر بگیرند. حتی پاداش های ســال ۹۳ و ۹۴ بازنشســتگان آموزش وپــرورش و معوقــات همــکاران فرهنگــی و پــاداش ازدواج فرهنگیان، هنوز پرداخت نشده است. اگر بخواهیم به صورت فردی درباره آقــای فانی صحبت کنیم، باید بگویم ایشــان فرد توانمندی بودند، ولی نیاز به ترمیم حوزه ستادی خود داشــتند. یعنی اگر حوزه ستادی آقای فانی ترمیم می شد، شاید می توانست تا حدودی مشکات را مرتفع کند؛ اما نکته و معما اینجاست که هم آقای فانی باید جوابگوی مطالبات مالــی همــکاران خــود باشــد و هم وزیــر جدید.

آیــا دولت آقای روحانــی می تواند بــه وزیر جدید اعتباراتی را اختصاص دهد؟ آیا می تواند جوابگوی مطالبات مردم باشــد؟ این معمای بزرگ و مهمی محســوب می شــود. اگر اعتباراتی وجود داشته که می شــود به آقای فانی هم داد. مســئله معیشت و منزلت اجتماعی فرهنگیان بســیار مهم اســت. درحال حاضر، من در حال پیگیری وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان هســتم و به تغییر ســاختاری در آن اعتقــاد دارم. ایجاد بانک قرض الحســنه برای همکاران فرهنگی بســیار مهم است؛ اما همه این مطالبــات بار مالی دارد و همــه اینها تا حدودی با استیضاح آقای فانی و استعفای ایشان تداخل پیدا کرد. من فکر می کنم آقایان دانش آشــتیانی و آقای نجفی برای سمت درنظرگرفته شده مناسب هستند؛ چون هم ســابقه فعالیــت در آموزش وپرورش را دارند و هم سابقه کار در حوزه ستادی را؛ از طرفی بایــد به کارگیــری جوانــان و زنــان در عرصه های مدیریتی، بیش از پیــش مرکز توجه قرار گرفته و از بازنشســتگان توانمند و باتجربه به عنوان اتاق فکر

استفاده شــود. همچنین لزوم تغییر دیدگاه نسبت به آموزش وپــرورش، از مصرفی بودن به مولدبودن باید مورد توجه ویژه قرار گیرد چراکه این دســتگاه آموزشی نیروی انسانی جامعه را تربیت می کند. من فکر می کنم وزیر جدید باید پیگیری انتقال حقوق و دســتمزد فرهنگیان و احداث بانک قرض الحسنه با کارمزد پایین برای این قشر را مورد توجه قرار دهد و گردش مالی ساانه قریب به ۲۸ هزار میلیارد ریال

فرهنگیان در این بانک به کار گرفته شود.بدنه آموزش وپرورش از فانی ناراضی بود

محمدرضا نیک نژاد، فعال صنفی معلمان

درکل در اســتعفای پیش آمــده آن چیــزی که نشــان داده شــد این بود که آقای فانی تاش خود را بــرای ماندن کرد. در دو، ســه ماه اخیر که بحث استیضاح ایشــان جدی شده بود، خیلی تاش کرد و ما شــاهد رایزنی ها برای جلوگیری از اســتیضاح بودیم، اما نشــد و دولت صاح را بر کنارگذاشــتن

آقای فانی دید. ادامه در صفحه ۱۹

بررسی کارنامه سه سال ونیمه «فانی»، وزیر مستعفی آموزش وپرورش

3 سال خاکسترى

هر م

س:ک

/عب

صااع

و ز

مغی

صص

خ ت

کزمر

ت خ

سال

حرا

ماز

ف با

لیقا

د دی

ازب

Page 18: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

18

وضعیت متزلزل ۴ سرمربینتایــج بازی هــای هفتــه نهــم لیــگ به گونه ای �

رقم خورد کــه احتمال تغییــر در نیمکت چهار تیم وجود دارد؛ حداقل شــایعاتی دراین باره منتشــر شده اســت. جمعه خبر رســید فرهاد کاظمی، ســرمربی ســیاه جامگان پس از باخت تیمش در خانه سپاهان که ســومین باخت متوالی این تیم مشهدی بود دیگر تمایل ندارد در ســیاه جامگان که مشــکل مالی دارد بماند. بااین حال هنــوز جدایی کاظمی که فصل قبل موفق به حفظ سیاه جامگان شد قطعی نشده است. محمدرضا عباســی در گفت وگو با ایســنا، دراین باره گفت : «فرهاد کاظمی هفته گذشته به ما اطمینان داد که تا آخر فصل در کنار تیم است. دلیل صحبت های او اشــتباه های داوری و گل هایــی اســت که تیم مان به سادگی دریافت می کند».مالک باشگاه سیاه جامگان عنوان کرد اگر منابع مالی تا هفته آینده تأمین نشــود، این تیم از لیگ برتر کناره گیری می کند. سیاه جامگان با ۹ امتیاز سیزدهم است. سه تیم پایین تر از سیاه جامگان هم وضعیتی متزلزل دارند. سایپا تیم دوازدهم جدول است و پس از باخت این تیم در برابر استقال زمزمه برکناری حســین فرکی به گوش رســید.رضا درویش، مدیرعامل سایپا این خبر را رد کرد و گفت: «این مباحث فقط در رســانه ها مطرح می شــود. اصا قرار نیست آقای فرکی از جمع ما جدا شــود. ما از همان ابتدا از آقای فرکی خواستیم که تیمی برای ما بسازد که از نظر اخاقی و فنی شرایط مطلوبی داشته باشد که تا اان هم همین شــرایط را فراهم کرده اســت، اما کمی در نتیجه گیری مشکل داشته ایم که آن هم در بازی های آینده برطرف می شود».پدیده، دیگر تیمی است که خبر تغییرات در اطرافش وجــود دارد. این تیم هم اکنون تیــم پانزدهم جدول اســت. گفته می شــود برگی زر، مدیرعامــل جدید پدیــده قصد دارد رضــا مهاجری، ســرمربی این تیم مشهدی را تغییر دهد.ماشین سازی تیم شــانزدهم جــدول در این هفته بــرای چهارمین مرتبه متوالی باخت تا همچنان تیم شانزدهم جدول باشــد، باوجوداین، مدیران ماشین سازی از حمایت از رســول خطیبی خبر می دهند.داود قاسم زاده، مشاور مدیرعامل ماشین ســازی، در این بــاره به فارس گفت: «ســهرابی، مدیرعامل باشــگاه ماشین سازی، پیش از ســفر به کربا جلســه ای با بازیکنان و مربیان برگزار کردند و در این جلســه ســهرابی از خطیبی حمایت کرد و گفت ما با سرمربیگری او به لیگ برتر آمده ایم و

ایشان همچنان سرمربی تیم ما خواهند بود».

سلطانی نایب قهرمان وزنه برداری نوجوانان جهان شد

وزنه بردار نوجــوان ایران در مســابقات قهرمانی �جهان با رکــورد ۲۹۵ کیلوگرم در مجموع دو حرکت عنوان نایب قهرمانی را به دســت آورد و در یک ضرب مــدال برنز و دوضرب، نقره گرفت. به گزارش ایســنا، در ســومین روز از مســابقات وزنه بــرداری قهرمانی نوجوانان جهــان که به میزبانی پنانگ مالزی در حال برگزاری اســت، وزنه بــرداران دســته ۶۹ کیلوگرم به رقابت پرداختند. حســین سلطانی، تنها نماینده ایران در این دســته، با رکــورد ۲۹۵ کیلوگرم در مجموع دو حرکت نایب قهرمان جهان شد. او در یک ضرب رکورد ۱۳۱ کیلوگــرم را ثبت کــرد و مدال برنــز گرفت و در

دوضرب نیز با ۱۶۴کیلوگرم به مدال نقره رسید.

تقدیر آلمانی ها از فرگوسنسرمربی پیشین و اسطوره ای شیاطین سرخ، جایزه �

معتبری را از سوی آلمانی ها دریافت کرد. به گزارش خبرگزاری تســنیم، ِســر الکس فرگوسن که پیش از بازنشستگی اش از سمت سرمربیگری منچستریونایتد در ۲۶ سالی که روی این نیمکت نشست، ۳۸ عنوان قهرمانــی در رقابت هــای مختلف برای شــیاطین ســرخ به ارمغان آورد، شــب گذشــته (جمعه) در شــهر نورنبرگ آلمان، جایزه «والتر بنسمان» را بابت دســتاوردهایی کــه در دوران حرفه ای اش داشــته، دریافت کرد. جایزه «والتر بنســمان»، جایزه فرهنگی فوتبال است که به افرادی که دستاوردهای درخشانی در این رشته ورزشی داشته اند، اهدا می شود. پیش از ِســر الکس، افرادی همچون فرانتس بکن باوئر و ِسر

بابی چارلتون این جایزه را از آِن خود کرده بودند.

خبر

پیام محمود گودرزی به جامعه ورزش و جوانان کشور

محمود گــودرزی در پیامــی از حمایت های �رهبر معظم انقاب اســامی، رئیس جمهوری، مجلس شــورای اســامی و جامعــه ورزش و جوانــان کشــور در دوره مســئولیتش در وزارت ورزش و جوانان، تشکر و قدردانی کرد. در بخشی از این پیام آمده اســت: «اکنون که پس از ســه سال توفیق خدمتگزاری به مردم عزیز در دولت تدبیر و امید و در عرصــه خطیر ورزش و جوانان کشور مقدر گردیده است که این مسئولیت را به خادمی دیگر بســپارم، فرصت را مغتنم شمرده و به این وســیله مراتــب امتنان و ســپاس خود را از رهبــری معظم انقاب اســامی، ریاســت محتــرم جمهــوری اســامی ایــران و مجلس شورای اسامی که در دوره مسئولیت در وزارت اعتمادشــان و از حمایت هــا ورزش و جوانــان

برخوردار بوده ام، تقدیم می دارم.تــاش این جانب به عنوان وزیر منتخب دولت تدبیر و امید در وزارت نوپای ورزش و جوانان، بر آن بود تا با همکاری مدیرانی مجرب و متخصص در حوزه های مختلف مدیریتی این وزارتخانه، ضمن ساماندهی ساختارهای اداری و مدیریتی در ستاد و ادارات کل، بــا ایجاد یــک فضای کاری مطلوب توأم با تفاهم در فدراسیون های ورزشی، به عنوان بازوهــای اصلی توســعه ورزش، زمینــه را برای اصاح نابســامانی های موجود و خدمت رســانی هرچه مطلوب تر به جامعه ورزش و جوانان کشور

فراهم آورم.در حوزه ورزش، با توجه به گســتردگی عرصه و مخاطبان پرشــمار آن، تاش من و همکارانم بر آن بود تا بر اساس سیاست های دولت تدبیر و امید، با نگاهی متوازن به ورزش همگانی و قهرمانی و توجــه خاص به ورزش بانوان، نگاه یک ســویه به ورزش را اصاح نمایم و بر این اســاس، از اینکه در ســایه تاش ها و فعالیت های انجام شــده، امروز شــاخص های ورزش همگانی و ورزش بانوان در کشور نسبت به گذشــته ارتقا یافته و از جایگاهی

مطلوب تر برخوردار است، خوشحال هستم.خــدای بزرگ را شــاکرم کــه در ایــن دوره با ایجــاد فضای همدلــی و عــزم و همت جمعی مدیــران در بخش های مختلف ورزش کشــور و در جهت تحقق شــعار «ورزش پــاک، معنوی و معرفتی»، افتخارات بزرگ و ماندگاری در میادین و عرصه های بین المللی، قاره ای، جهانی و المپیک رقم خورد تا موجبات خوشحالی و رضایت مردم عزیــز فراهم شــود و نام ایران عزیز با درخشــش قهرمانان و تاش مربیان ســخت کوش و پرتاش، بــر تارک جهــان بدرخشــد و معنویــت و اخاق جوشــیده از فرهنگ ایرانی ـ اســامی، در رفتار و کام سفیران ورزشــی ایران در دنیا جلوه گر شود که این توفیقات بارها از سوی مقامات ارشد نظام

نیز مورد عنایت و تأیید قرار گرفت.این جانب در دوره مســئولیتم، تمام ســعی و تاش خود را با به کارگیری مدیران و کارشناســان متعهد و دلســوز و بهره گیری از همه ظرفیت ها و قابلیت های موجود در جهت اجرای برنامه هایی کــه در دو حوزه ورزش و جوانان به دولت محترم و مجلس شــورای اســامی تقدیم گردید، به کار گرفتم که بحمداهللا موفقیت های ارزشــمندی در همه حوزه های فعالیت و در جهت تحقق اهداف

و برنامه های مورد نظر به دست آمد.در پایــان، همان گونــه که جناب آقــای دکتر روحانــی، ریاســت محتــرم جمهوری اســامی ایران، در پاسخ به نامه اســتعفایم مطرح کردند، بســیار خشــنود و خرســندم از اینکــه تاش ها و برنامه ریزی هــای این جانب و همکارانم در تحقق سیاســت های دولــت در وزارت ورزش و جوانان، علی رغــم مشــکات و محدودیت هــای فراوان، پیروزی های ارزشمندی را در عرصه های مختلف ملی و بین المللی نصیب ملت ایران کرده اســت و من به ســهم خود، به عنوان عضوی کوچک از خانواده بــزرگ ورزش و جوانان کشــور، از تمامی ورزشــکاران، قهرمانــان، مربیان، پیش کســوتان، مدیران، رؤسای فدراسیون های ورزشی، مدیران و همکاران ستادی و استانی و شهرستانی، تشکل ها و ســمن های حوزه جوانان و تک تک عزیزانی که در ســه ســال گذشــته بدون هیچ چشمداشت و فقط با هدف اعتا و پیشرفت امور ورزش و جوانان تاش کرده اند، قدرانی و سپاســگزاری می نمایم. همچنین از تاش ها و همراهی های جمع پرتاش رســانه های گروهی و به ویژه رسانه ملی که یار و یاور خانواده ورزش و جوانان کشور بوده و خواهند

بود، نیز سپاسگزارم.بدون شــک، فعالیت مــن و همکارانم در این دوره، علی رغــم تاش و دقتی کــه در انجام امور داشــته ایم، خالی از نقــص و ایراد نبوده اســت که از ایــن بابت نیز از ملت بــزرگ ایران و به ویژه ورزشــکاران و جوانان عزیز کشــورم، عذرخواهی

نموده و حالیت می طلبم.امیــدوارم حــوزه ورزش و جوانان کشــور در دوره مدیریت وزیر جدید، با اســتمرار نگاه بنیادین بــه ورزش و امور جوانان پرتوان تر و شــکوفاتر از گذشته باشــد و وزارت ورزش و جوانان بتواند در سایه حمایت های گســترده تر دولت تدبیر و امید، افتخــارات بیشــتری را برای کشــور عزیزمان رقم بزند.» محمود گودرزی ســه شنبه هفته گذشته از

وزارت ورزش و جوانان استعفا داد.

بازتاب

ورزش

اساســنامه فدراســیون جودو ایران از سوی مرجع جهانی این رشــته المپیکی تأیید شد. به گزارش پایگاه اطاع رســانی فدراســیون جودو و کوراش، «ژان لوک روژه» دبیرکل فدراســیون جهانی جودو روز ۲۸ مهرماه با ارسال نامه ای، ضمن تأیید اساســنامه فدراسیون جودو ایران، آن را منطبق با اساســنامه فدراســیون جهانی

اعام کرد. در نامه مســئوان فدراســیون جهانی آمده اســت: «براســاس اطاعــات ما دربــاره افراد شــرکت کننده در مجمــع عمومی جــودو که از رؤســای هیــأت جودو اســتان های مختلف،

مدیران باشگاه ها، مربیان، ورزشکاران و داوران انتخاب می شوند، اعام می کنیم که اساسنامه فدراســیون جودو ایران منطبق بر اساســنامه فدراســیون جهانــی بــوده و قانونی اســت». پیش ازاین، رؤسای فدراسیون جهانی و اتحادیه آســیا نیز به صــورت جداگانه با ارســال پیامی انتخاب «محمد درخشــان» را به عنوان رئیس فدراسیون جودو ایران تبریک گفتند. کمیته ملی المپیک ایــران چندی قبــل از وزارت ورزش و جوانان خواسته بود تا انتخابات فدراسیون های ورزشی را به دلیل خواســته کمیته بین المللی

المپیک تا تأیید اساسنامه ها برگزار نکند.

تیم کبــدی ایــران نایب قهرمان جــام جهانی کبدی شــد. روز گذشــته در فینال این مسابقات که در احمد آباد هند برگزار شد، تیم میزبان موفق شد با نتیجه ۳۸ بر ۲۹ ایران را شکست دهد و قهرمان شــود. ملی پوشان کبدی ایران امیداور بودند ضمن جبران شکســت فینال بازی های آسیایی اینچئون کــره جنوبی، قهرمان جهان شــوند. ایران شــروع خوبی در این مســابقه داشــت و در نیمه اول ۱۸-۱۳ پیش افتاد؛ اما هندی ها از اواسط نیمه دوم به بازی مسلط شــدند و در نهایت با اختاف ۹ امتیاز برنده شدند.ایران پیش از این در مرحله نیمه نهایی توانســت با نتیجــه ۲۸ بر ۲۲ کــره جنوبی حریف قدرتمند خود را مغلوب کند و به فینال مســابقات راه یابــد. در دیگر دیدار نیمه نهایــی، تیم پرقدرت

هند با نتیجه ۷۳ بر ۲۰ تایلند را شکســت داد. تیم کبــدی ایران کــه در مرحله گروهــی برابر آمریکا، تایلند، کنیا و ژاپن به برتری رسیده و مقابل لهستان شکســت خورده بــود، به عنــوان تیــم دوم گروه راهی مرحله نیمه نهایی شــد. غام عباس کروکی، فرهاد رحیمی، ســعید غفاری، محمداســماعیل نبی بخش، اسماعیل مقصودلو، معراج شیخ، میاد شــیبک، ابوالفضــل مقصودلو، ســلیمان پهلوان، فاضل اتراچالی، محســن مقصودلــو، محمدتقی پایین محلــی، هادی تاجیــک و ابــوذر مهاجر در ایــن رقابت ها ترکیــب تیم کبدی ایران را تشــکیل می دادند.پنجمین دوره رقابت های کبدی قهرمانی جهان از ۱۶ مهر تا دوم آبان با شــرکت ۱۲ کشور در

شهر احمدآباد هندوستان برگزار شد.

تأیید اساسنامه فدراسیون جودو ایران از سوى مرجع جهانى

نایب قهرمانى ایران در جام جهانى کبدى

سال چهاردهم شماره 2710 یکشنبه 2 آبان 1395

جدول

برد

5

4

4

3

3

4

2

2

2

1

2

1

2

1

1

1

تفاضل

8

8

2

3

2

-1

0

0

0

1

0

-2

-5

-2

-6

-8

امتیاز

19

17

15

13

13

13

12

11

11

9

9

9

9

8

8

6

تیم

پرسپولیس

تراکتورسازى

نفت تهران

صنعت نفت آبادان

استقالل

سپاهان

پیکان

استقالل خوزستان

فوالد

گسترش فوالد

ذوب آهن

صباى قم

سیاه جامگان

سایپا

پدیده

ماشین سازى تبریز

بازي

9

9

9

9

9

9

9

9

9

9

9

9

9

9

9

9

شرق: مهم ترین بازی تاریخ فوتبال بانوان ایران برابر تیم

ملی سوئد، یکی از قوی ترین تیم های دنیا با رقم خوردن یک شکست ســنگین برای تیم ملی کشورمان تمام شد. از ابتدا هم پیش بینی مي شد، دختران ایران مقابل تیمی که عنوان نایب قهرمانی بازی های المپیک را در کارنامه دارد، حرف زیادی برای گفتن نخواهند داشت. سوئدی ها جمعه شــب در حالی در یک دیدار تدارکاتی؛ اما رسمی میزبان ایــران بودند که این بازی را بــا نتیجه ۷ بر صفر به سود خود به پایان رساندند. نکته درخور توجه نتیجه به دســت آمده این دیدار اینجاســت که تیــم حریف هر هفت گل خود را نیمه نخست به ثمر رساند و مشخص نیست اگر میزبان با میهمانش مدارا نمی کرد تا آخر نیمه دوم چند گل وارد دروازه کشــورمان می شد! به هرحال با توجــه به تفاوت قدرت دو تیــم، ثبِت این نتیجه عجیب هم نبود. ســوئد تیم ششــم رده بندی فیفاســت و ایران تیم ۵۵.یک طرفه شدن بازی خیلی هم غیرمنتظره نبود. اتفاق جالب تر اینکه ســایت اکسپرســن ســوئد پس از به ثمر رســیدن هفتمین گل تیم ملی کشورش جمله ای احساسی را می نویسد: «سوئد نمی تواند یك گل بخورد؟

دوست دارم شادی بعد از گل بازیکنان ایران را ببینم».منتخب بم و سیرجان به جای ایران

از یک ماه گذشــته تاکنون در حالــی خبرهای زیادی مبنی بر برگزاری دیدار مهم تیم ملی فوتبال بانوان ایران و سوئد منتشر شده که حواشی زیادی را به دنبال داشته است؛ از لغو سفر این تیم به این کشور تا سفر خسته کننده به گوتنبرگ و اعزام تیم های منتخب باشــگاهی به جای تیم ملی. مقامات فدراســیون فوتبــال مدت ها پیش در شرایطی قرارداد بازی دوســتانه ای را با تیم ملی مردان این کشور بستند که درباره تیم ملی بانوان کشورمان هم این قرارداد را منعقد کردند. زمانی که برای برگزاری دیدار تیم ملی زنان در نظر گرفته شد، تابستان امسال بود که با مخالفت شورای برون مرزی وزارت ورزش و جوانان ابتدا

به حالت معلق درآمد و بعدا لغو شد. شورای برون مرزی با اعتقاد به اینکه سفرهای دیگری هستند که در اولویت قرار دارند، با اعزام این تیم به ســوئد مخالفت کرد؛ اما از آنجــا که این دیدار تدارکاتی در تقویم فیفا ثبت شــده و در رنکینگ رده بندی جهانی تأثیر گذار اســت، فدراسیون فوتبــال چاره ای ندید جز اینکــه در دقیقه ۹۰ دختران را به سوئد بفرســتد. چراکه در غیراین صورت باید غرامت قــراردادی را که بی دلیل آن را لغو کــرده بود، پرداخت می کرد. شرایط برای فدراســیون فوتبال وقتی سخت تر شد که این فدراســیون باید تیمی را به سوئد مي فرستاد که هیچ وجود خارجی ای نداشــت. آخرین سرمربی تیم ملــی بانوان مهناز امیرشــقاقی بود که بــه دلیل نتایج ضعیف کنار گذاشته شــد. از آن زمان تاکنون که نزدیک به دو سال می گذرد، تیم ملی فوتبال زنان شکل نگرفته اســت و کمیته بانوان این فدراســیون مجبور شده برای سفر به ســوئد، دو تیم منتخب بم و شهرداری سیرجان را که تیم هــای باای جدول لیگ باشــگاه های کشــور هســتند به این کشور اعزام کند. این دو تیم استان کرمان قدرت های اصلی فوتبال ایران به شمار می روند و حدود ۸۰ درصد ملی پوشان عضو این دو تیم اند؛ بااین حال اگر ایران با تمام بضاعت خود راهی ســوئد می شد و تیمی داشــت که در طول ســال مرتب بازی می کرد، نتیجه ای بهتر رقم می خورد. مهدی جهانشــاهی، مدیرعامل تیم بانوان شــهرداری ســیرجان در رابطه با حضور بازیکنان این تیــم، در تیم منتخب می گوید: «در حالی که امســال تیم ملی بانوان تشکیل نشده بود و بازی رسمی برای این تیم وجود نداشــت، فدراسیون های فوتبال ایران و سوئد برای یک بازی دوســتانه با یکدیگر قرارداد بسته بودند و به دلیل اهمیت این بازی و پیشــنهاد خانم عرب عامری، نایب رئیس ســابق فدراسیون، قرار شد منتخبی از بانوان شهرداری ســیرجان و شــهرداری بم عازم سوئد شوند. انتخاب بازیکنان از این دو تیم اصا چیز عجیبی نیست؛

چراکه شهرداری سیرجان در لیگ قبلی عنوان قهرمانی را به دســت آورده و چهار ســال پیش از آن نیز به طور پیاپی شــهرداری بم قهرمان لیگ کشــور بوده؛ بنابراین ایــن دو تیم به طور واقعی ۷۰ الــی ۸۰ درصد تیم ملی هستند و فاصله زیادی با تیم های دیگر دارند. مربیان این دو تیم نیز مربیانی هســتند که در تیم ملی به کار گرفته

می شوند».سفر خسته کننده

دلیل باخت ســنگین نماینده ایران در ســوئد را البته نباید تنها در کامل نبودن تیم دانســت، از ســفر ســخت ایــن تیم هم نباید غافل شــد. طبق برنامــه، زمان دیدار این مسابقه بعدازظهر پنجشنبه ســاعت ۱۸:۴۵ دقیقه از طرف فدراســیون فوتبال ســوئد تعیین می شــود، اما بــه دلیل اینکه نماینده کشــورمان در لحظات آخر عازم سوئد می شــود، تازه روز پنجشنبه به استکهلم می رسد. دختران فوتبالیســت در شرایطی که می بایست به دلیل تأخیر به وجودآمده مســیر اســتکهلم تا گوتنبــرگ را با هواپیما طی می کردند، در سفری چندساعته با اتوبوس به محــل مســابقه می رســند و بافاصلــه بعدازظهر جمعه به مصاف حریف اروپایــی خود می روند. اگرچه به صراحــت می توان گفــت تیم دست وپابســته بانوان ایران به دلیل نداشــتن تجربه ازم در رقابت با تیم های اروپایی صاحب نام، حرفی برای گفتن ندارد، اما شاید اگر این دختران دو روز زودتر به محل مســابقه می رسیدند و حداقل فرصتی برای استراحت داشتند، با این اختاف نمی باختنــد. به هرحــال نگاه ها به بازی جمعه شــب، متفاوت بوده است. گروهی نفس انجام این بازی را برای فوتبال بانوان ایران مفید دانســتند. امیرحسین حسینی، مدیر روابط عمومی فدراســیون فوتبال، دراین باره گفت: «پیش از اعزام به این مســابقه ویزای برخی از بازیکنان در مهلت مقرر صادر نشــد و ایــن تیم که بدنه تیم ملی فوتبال ما را تشکیل می دهد، با تأخیر به این مسابقه اعزام

شده و ســفر دیرهنگام و خستگی راه، باعث شد نتوانند عملکرد مورد انتظار را در مقابل تیم ملی فوتبال بانوان ســوئد که عنوان نایب قهرمانی المپیــک ۲۰۱۶ ریو را در اختیار دارند، داشــته باشند. فدراسیون فوتبال به منظور افزایــش تجارب بازیکنان و به خصــوص فوتبال بانوان، با درخواســت فدراسیون فوتبال ســوئد و کمیته بانوان فدراســیون موافقت کرد و این تیم به ســوئد اعزام شد. در مجموع مهم ترین عامل در دیدارهای دوستانه که مد نظر فدراسیون فوتبال است، کسب تجربه بیشتر بازیکنان در مســابقات بین المللــی بوده و نتایج کسب شــده در مسابقه تدارکاتی، در زمره اولویت های اصلی فدراسیون قرار ندارد. ضمن اینکه ارزیابی کمیته بانوان از اعزام این تیم به ســوئد و انجام یک دیدار با تیمی که طرازاول در دنیاست، مثبت است».در سوی دیگر برخی کارشناسان می گویند باخت ســنگین برابر تیمی کــه نایب قهرمانی المپیــک را دارد چــه ســود و منفعتــی می تواند برای فوتبالی داشته باشــد که تیمی ندارد و هر روز مربی آن

برکنار می شود؟ پیا ســوندهاگه: دختران ایرانی خودشان را دست کم

نگیرندپیا سوندهاگه، سرمربی تیم بانوان سوئد، بعد از بازی برابر تیم ملی فوتبال بانــوان ایران گفت : کاری را انجام دادیم که پیش تر هیچ کشــوری انجام نداده بود. بســیار خوشحالم که قسمتی از این دیدار بزرگ و تاریخی هستم. می دانم کــه فوتبال بانوان در ایــران، در ابتدای راه قرار دارد. به همه دختران ایرانی توصیه می کنم که خودشان را دســت کم نگیرند و به تاش و پیشرفت ادامه بدهند. ۵۰ سال پیش همین شرایط برای ما وجود داشت. اکنون خوشحالیم که به جایی رسیدیم که می توانیم حرف های زیادی برای گفتن داشــته باشیم. امیدواریم که به بانوان کمک کرده باشــیم که جرقه ای برای پیشــرفت داشته

باشند و مسیر موفقیت را پیدا کنند.

چرا ایران تیم ملی فوتبال بانوان ندارد؟

تجربه ناب بانوان فوتبالیست در سوئد

پیش از شــروع رســمی مرحله انتخابی جام جهانی در منطقه آســیا عنوان شــد چینی ها با حمایت رئیس جمهوری تمام فوتبالی شــان در پی این هستند که هر طور شــده جواز صعود به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه را به دست بیاورند. آنها اگرچه در عرصه باشگاهی ریخت وپاش زیادی کرده و ســتاره های گران قیمتی را به کشورشان وارد کرده بودند؛ ولی در عرصه ملی کار را به یک مربی داخلی داده بودند و از او بیشتر انتظار آینده نگری داشتند. در واقع تیم ملی چین با پوست اندازی نرم، هدفش این بود که هر

طور شده برای سال های آتی قدرتمند ظاهر شود.بااین حال کسب نتایج ضعیف در راه مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۱۸ شرایط را به گونه ای رقم زد که آنها در گروه اول این رقابت ها یعنی جایی که تیم ملی کشــورمان حضور دارند، بعد از انجام چهار بازی در رتبه آخر

بایستند و امیدشان برای رسیدن به «روسیه» به حداقل برسد.بــا توجه به همیــن مورد و البته مــورد مهم تر که همــان توجه ویژه رئیس جمهــوری چین به فوتبال اســت، چینی ها روز گذشــته بااخره به شــایعات پایان دادند و مربی نام آشــنای ایتالیایی، یعنــی مارچلو لیپی را به عنوان سرمربی تیم ملی کشورشان معرفی کردند. لیپی ۶۸ساله که در کارنامه اش سابقه قهرمانی در جام جهانی به همراه ایتالیا در سال ۲۰۰۶ را دارد، در حالی کارش را به عنوان ســرمربی تازه چینی ها شروع خواهد کــرد که با فضای فوتبال در این کشــور چندان بیگانه نیســت. در واقع او نزدیک به دو ســال در بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ هدایت تیم گوانگژو در لیگ چین را به عهده داشــت و با این تیم به موفقیت های درخورتوجهی

هم رسید.یکی از گران ترین های چین

کمتر کســی تصور می کــرد مارچلو لیپی بزرگ راهی لیگ چین شــود و در این کشــور که فوتبال باشــگاهی اش حرف زیادی بــرای گفتن ندارد، مربیگری کند؛ بااین حال پیشنهاد دستمزد فوق العاده خوب برای لیپی که دیگر توان تحمل اســترس فوتبال سطح اول اروپا را نداشت، او را مجاب کرد پیشنهاد دوسال ونیمه گوانگژویی ها را بپذیرد؛ پیشنهادی که برای این مربی ایتالیایی ســالی ۱۰ میلیون یورو خالص در پی داشــت. حضور او در چین با موفقیت های زیادی هم همراه بود؛ چون هم سه جام داخلی برای گوانگژو به دســت آورد و هم به همراه این تیم فاتح لیگ قهرمانان آســیا شــد. لیپی با همان قهرمانی تبدیل به اولین مربی ای شــد که توانست در هر دو لیگ قهرمانان اروپا و آسیا جام قهرمانی را باای سر ببرد. سرمربی

سابق تیم های اینتر و یوونتوس بعد از آن همه جام به کارش در چین پایان داد تا لوئیس فیلیپه اسکواری جانشین او شود.

بازگشت دوباره به چینگوانگژویی ها که هدایت تیم را از لیپی گرفته بودند، به شــدت پشیمان شدند. مســئوان این باشــگاه متمول که همین حاا هزینه های هنگفتی برای خریدن بازیکنــان طراز اول دنیای فوتبــال کرده اند، یک ماه پیش با لیپی دوباره به مدت ســه سال به توافق رســیدند و قرار بر آن شد که این مربی دوباره از ابتدای ژانویه کارش را در این باشگاه شروع کند؛ بااین حال در میانه های همین راه و به طور دقیق تر روز گذشــته فدراســیون فوتبال چین اعام کرد جائو هنگبو، ســرمربی تیم ملی کشورش، را اخراج کرده و با مارچلو لیپی به توافق رسیده است! توافقی که یک هدف مشخص دارد:

چینی ها می خواهند برای آخرین شانس شان در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ روســیه حسابی بجنگند. این تیم که فعا جایگاه هفتادوهشتم دنیا را دارد؛ بااین حال کار سختی پیش رویش می بیند؛ چون پشت سر تیم های ایران، ازبکستان، کره جنوبی، سوریه و قطر ایستاده است. چینی ها که فقط یک بــار در ســال ۲۰۰۲ طعم حضور در جام جهانی را چشــیده اند، تاش

زیادی می کنند تا برای دومین بار به این خواسته شان برسند.۲۰ میلیون یورو در سال؟

نکته ای که توافق لیپی با چینی ها را برجســته می کند، رقم دستمزدی اســت که رســانه های مختلف ایتالیایــی درباره اش اظهارنظــر کرده اند؛ اگرچه بســیاری از رســانه های معتبر دنیا رقم دقیق قــرارداد لیپی با تیم ملی چین را اعام نکرده اند؛ ولی تعدادی از رســانه های ایتالیایی ازجمله یورواســپورت این کشور اعام کرده دســتمزد لیپی نجومی و به مبلغ ۲۰ میلیون یورو خالص در ســال خواهد بود! این رقم درســت به این معنی اســت که لیپی تقریبا سه میلیون یورو بیشتر از گواردیوا دستمزد می گیرد و گران قیمت ترین مربی دنیا می شــود؛ بااین حال هنــوز در محل این رقم تردید است. در واقع اعام رقم ۲۰ میلیون یورو برای رئیس جمهوری چین که عاقه وافری به فوتبال دارد، چندان عجیب نیســت؛ ولی رســانه های ایتالیایی برداشــت دیگری دارند. در واقع ماجرا از این قرار است که گفته می شود لیپی برای قرارداد تازه اش با گوانگژو بر سر مبلغ سالی ۲۰ میلیون یورو به توافق رســیده بود و حاا که تیم ملی چین در میانه راه لیپی را از گوانگژو گرفته، قرار است همین قدر دستمزد به او بدهد؛ موردی که هنوز

به طور رسمی اعام نشده است.کی روش گران قیمت ترین نیست!

با پیوســتن مارچلــو لیپی به جمــع چینی ها و هدایت تیــم ملی این کشــور دیگر کارلوس کی روش، ســرمربی پرتغالی تیم ملی کشــورمان، گران قیمت ترین مربی حال حاضر در آســیا و در بین مربیان تیم های ملی نیســت. کی روش با رقم قرارداد ســاانه دو میلیون یورو، پنجمین مربی فوتبــال دنیا بود که بیشــترین دســتمزد را در بین مربیــان تیم های ملی می گرفت؛ البته او در بین مربیان تیم های آســیایی، بیشــترین دستمزد را داشــت و با اختاف در صدر بود. حاا حتی اگر نیمی از رقم دریافتی لیپی از تیم ملی چین هم شــایعه باشــد، باز کی روش دو جایگاه را از دســت می دهــد؛ اول جایگاه پنجمیــن مربی ملی پردرآمد دنیــا و دیگری صدر

پردرآمدترین مربی ملی آسیا را.

سرمربی ایران دیگر «گران قیمت ترین» نیستسرمربی ایران دیگر «گران قیمت ترین» نیست

لیپى لیپى ««کى روشکى روش»» را قورت داد را قورت داد

Page 19: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

19

رئیس جمهور ونزوئا در تهرانایلنا: «نیکاس مادورو» در ســفر دوره ای به ایران، �

عربســتان، قطر و جمهــوری آذربایجان امــروز وارد کشورمان می شــود تا با روحانی، همتاي ایراني خود، دیــدار و گفت وگو کند. بررســی تحوات بــازار انرژی به خصوص بهای نفت مهم تریــن موضوع این دیدار است که یك ماه قبل از نشســت اوپك در وین انجام مي شود. گفتني اســت روابط دوجانبه ایران و ونزوئا که در دو دهه اخیر بســیار نزدیك بوده اســت، اخیرا مسیر رو به پیشــرفتي را طي مي کند و همین یك ماه قبل بود که روحاني در جریان ســفر بــه نیویورك به

ونزوئا رفت.

عامان و آمران بمباران کرکوك پاسخ گو باشند

مرکز دیپلماسي رسانه اي وزارت خارجه: بهرام �قاسمي ســخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان روز گذشته حمات هواپیماهای ائتاف به محل عزاداری مردم کرکــوک را به شــدت محکوم کرد و خواســتار روشن شــدن ابعاد مختلف این فاجعه و پاســخ گویی آمران و عامان آن شــد. او ضمن تسلیت به دولت و ملت عراق، با بازماندگان و خانواده قربانیان این کشتار ناجوانمردانه ابراز همدردی و تأکید کرد: حمله به مردم بی گناه و عزادار با هیچ عذر و بهانه ای پذیرفته نیســت و مردم رنج کشــیده عراق نباید از یک ســو زیر حمات تروریســت ها و از ســوی دیگر زیر بمبــاران نیروهای خارجی که با ادعــا و بهانه مبارزه با تروریســت ها در عراق جــوان می دهند، قرار گیرند. گفتني اســت، این حمله تروریستي در نیروگاه برق دبس ۱۶ کشته بر جاي گذاشــت. در این میان سه نفر از تکنیســین هاي ایران

شهید و پنج نفر دیگر مجروح شدند.

آمریکایی آزادشده از ایران شکایت کرد

فارس: نصرت اهللا خســروی، یکی از چهار زندانی �کــه در جریان تبادل زندانیان میان تهران- واشــنگتن آزاد شــد، در یــک دادگاه در آمریکا از ایران شــکایت کرده و خواســتار دریافــت ۴۰ میلیــون دار غرامت شــده است.دادخواست خســروی می گوید وی ایران را تــرک کرده و در ســال ۱۹۸۲ در آمریــکا پناهندگی سیاســی دریافت کرده است اما در سال ۲۰۱۲ مجددا به ایران بازگشــته اســت. در این طرح دعوی مدعی شده اســت که مقامات دولت ایران در ابتدا، گذرنامه وی را ضبــط کرده اند و ســپس آن را برگردانده اند اما زمانی که قصد داشته در سال ۲۰۱۵ ایران را ترک کند، بازداشت و شکنجه شــده است. «دنی آنوراتو» وکیل مدافع خسروی، حاضر نشده است روز جمعه درباره

درخواست شکایت موکلش از ایران اظهارنظر کند.

چهل وهفتمین اجاس رژیم حقوقی خزر

ایرنا: چهل وهفتمین اجاس گروه کاری ویژه تدوین �کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر از امروز (یکشنبه) در دفتــر مطالعات سیاســی و بین المللی وزارت امور خارجه آغاز می شود. در این اجاس دوروزه، نمایندگان ویژه و معاونان وزرای امور خارجه پنج کشور ساحلی دریای خزر شــامل جمهوری اسامی ایران، جمهوری آذربایجان، فدراسیون روســیه، جمهوری قزاقستان و ترکمنســتان حضور خواهند داشت و عاوه بر مذاکره پیرامــون مهم ترین مســائل منــدرج در پیش نویس کنوانســیون رژیم حقوقی دریای خــزر، درباره تمهید مقدمــات پنجمیــن اجاس رؤســای جمهــوری در قزاقستان نیز رایزنی خواهند کرد. آخرین مذاکرات گروه کاری ویژه تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، در تاریخ ۲۲-۲۱ تیر ماه ۱۳۹۵ در شهر آستانه و یک روز قبل از اجاس ۲۳ تیر وزرای خارجه پنج کشور ساحلی

در قزاقستان برگزار شده بود.

افزایش کمك بشردوستانه کمیسیون اروپا

ایســنا: کریســتوس اســتیلیانیدس، کمیسر امور �بشردوســتانه و مدیریت بحــران اتحادیــه اروپا، روز گذشــته در دیدار با اســتاندار کرمان با اشاره به اینکه مــردم ایران و دولت جمهوری اســامی اســتحقاق جایگاه هــای بااتر در عرصــه بین المللــی را دارند، گفت: معترف هستم که کمک های ما کافی نیست اما سعی می کنیم در بخش های بهداشتی و آموزشی که هزینه های سنگینی بر عهده دولت می گذارد، جواب گو باشــیم؛ ضمن اینکه می دانیم هزینه های اجتماعی و فرهنگی زیادی را جمعیت پناه جو در استان دربر دارد اما امیدواریم به صورت مســتقیم یا از طریق شریکان فرهنگی خود بتوانیــم این کار را بهتر انجام دهیم. او گفت: برای برداشــتن قدم اول براساس سیاست ها و تصمیمی که برای ســال جاری گرفته شد، مبلغی که برای ایران در نظر گرفته ایم را دو برابر اعام می کنم و کمک های بشردوستانه ما به واسطه شریکان اجرائی امور بشردوستانه به دولت ایران اهدا می شود. کمیسر امور بشردوستانه و مدیریت بحران اتحادیه اروپا افزود: اتحادیه اروپا به دولت افغانستان برای تسهیل شرایط کشــور خود پنج و هشت دهم میلیارد دار اهدا کرده و این مبلغ قرار است برای مشکات ریشه ای افغانستان هزینه شــود؛ البته این مسئله موجب توجه نکردن به ایران نمی شــود و هرچند مقایسه شــدنی با کمک به ایران نیست اما تعهد می کنم برای سال آینده میادی

هم کمک به ایران را افزایش دهیم.

کوتاه دیپلماسى

سیاستیکشنبه 2 آبان 1395سال چهاردهم شماره 2710

۳ سال خاکستریاینکه در این موقعیت ایشــان کنار گذاشته شده اند و دیگر شــاید به نظر برسد فرصتی باقی نمانده، بحث دیگری اســت، اما این تغییروتحول چند ریشــه دارد؛ یکــی اینکه بدنــه آموزش وپرورش به شــدت از آقای فانی ناراضی بود. در مدت وزارت، ایشــان نتوانســت خواسته های آموزشی را برآورده کند. این مسئله درباره صنف معلمــان و دانش آموزان هر دو صدق می کرد. ایــن را هم اضافه کنیــم که آقای فانی بعــد از آقای نجفی به مجلس معرفی شــدند، نجفی کسی است که بین معلمان محبوب است و معلمان، دوره ایشان را موفق تریــن دوره آموزش وپرورش پــس از انقاب می دانند. آقای فانی وقتی معرفی شد، به نظر اختاف سطح بین ایشــان و آقای نجفی بسیار زیاد بود؛ یعنی بودند کسانی که بتوانند این اختاف سطح را حل کنند، ولــی این اتفاق نیفتاد و فانی وزیر شــد و آن حاوت و شیرینی ای که معلمان پس از انتخابات دنبالش بودند میسر نشــد و به ســردی گرایید. آمدن فانی امیدها را از دولت ناامید کرد، چراکه او فردی شناخته شــده در حوزه آموزش وپــرورش بود و معلمان می دانســتند که با ایشــان تغییری ایجاد نخواهد شد. همه کارنامه ایشان را خاکســتری می بینند. به هرحال اجرای طرح رتبه بندی و ارتباط با تشــکل ها و به رسمیت شــناختن آنها از کارهای مثبت وی بود و از طرفی توجه به بدنه از طرف وی وجود داشــت، اما درعین حال مشــکات آموزش وپرورش به قدری زیاد بود که نیاز به کمک های باادســتی وجود داشــت و دولت هم دست فانی را خالی گذاشــت و نارضایتــی از آموزش وپرورش که از مدت ها پیش وجود داشت، در زمان فانی به اوج خود رســید. در حالت کلی، رفتن وی خیلی آسیب رســان نیست و کارنامه اش هم خاکستری است. هرچند بدنه

آموزش وپرورش به شدت از فانی ناراضی بود.انتظارات معلمان برآورده نشد

سیدکاظم اکرمی، وزیر آموزش وپرورش دوران جنگآقای فانی سوابق بسیار زیادی در آموزش وپرورش داشــتند. در زمانی که ایشــان در کردســتان خدمت می کردند، معلمــان آن منطقه اذعان کردند که فانی قریب به ۲۰ ســال به آموزش وپــرورش خدمت کرده است. این مسئله همیشه در ذهن من باقی مانده بود و وقتی ایشــان به تهران آمدند، من از ایشان خواستم معاون آموزشی ما بشــوند. فانی در آن دوره خدمات بســیار زیادی داشــت. یکی از کارهای خوب ایشــان پیشــنهاد آموزش تلویزیونی به دانش آموزان مناطق جنگ زده بود. ما با برنامه ایشــان جنگ را در حالی به پایان بردیم که هیچ دانش آموزی مشکل عقب ماندگی از درس نداشــت. وقتی هم که ایشان در پست وزارت قرار گرفتند کارهای خوبی کردنــد؛ مثا اجرای طرح رتبه بنــدی معلمــان از طرف ایشــان درخــور توجه بود، ولی به هرصورت معلمــان انتظاراتی از برخورد وزارتخانه داشتند و آن انتظارات شاید برآورده نشد و از بعضی بخش ها نقدهایی داشــتند که در عمل به این نقدها توجه نشد و البته باید این نکته را در نظر داشت که درباره این نقدها شاید تمامی اش به فانی بازنگردد؛ مدیران وزارتخانه ای فراوانی بودند که ممکن اســت از انجام کارها ســر باز زده اند. آموزش وپرورش کشور ضعف هــای اساســی دارد، از جمله ایــن ضعف ها مســئله حقوق معلمان است که در تمام این سال ها مــورد توجه قرار نگرفته اســت. در این مســئله باید به این جمله رســید که اولویــت آموزش وپرورش در دولت ها مطرح نبوده اســت. برخاف شعارهایی که از اول انقــاب مبنی بر این ســر داده ایم که فرهنگ و تربیت ما مهم است، اما در میدان عمل این اولویت به آموزش وپرورش داده نشده؛ اینکه ما به نحوی حقوق معلم را پرداخت کنیم که معلم دنبال کار دوم نرود. دانش آمــوزان ادعا می کنند برخــی از معلمان وقتی وارد کاس می شوند باید یک مدت زمانی را استراحت کنند چون تا نیمه شب در آژانس ها کار می کنند. اینها مشــکاتی اســت که به این دولت مربوط نیست و از گذشــته هم بوده. آقای احمدی نژاد ۸۰۰ میلیارد دار نفت فروخت و مشکات آموزش وپرورش را هم حل نکرد. او اگر یک فرد دلسوز ملی بود و از مسائل جامعه شناخت داشت، می توانســت به این مسائل رسیدگی کند. مشــکل دیگــر، نظارت نکردن بر سیاســت های آموزش وپرورش اســت. هرکدام از وزرایی که آمدند، سیاست هایی را از ســر گذراندند و تفاوت هایی هم با هم داشــتند، اما مسئله تربیت مربوط به مهارت های زندگی، اخــاق، رعایت قانون و... در آموزش وپرورش ما هنوز قدم هــای اول را برمی دارد. علت هم همین تغییر سیاســت های متفاوت اســت. مسئله دیگر که تربیت اســت و بسیار مهم اســت، مغفول مانده. من اان از وضع مربیان تربیتی اطاعی ندارم، ما در زمان وزارت خود متوجه شــدیم این مربیان کارهای خوبی می کننــد، اما بایــد دانش آنها باا بــرود، برای همین تصمیم به برگزاری کاس های روان شناسی گرفتیم. ما باید به این مســائل توجه کنیم. اگر من یک روز سمتی در آموزش وپرورش داشتم، برای تمام روحانیون فعال در مدارس، کاس های روان شناســی برگزار می کردم، چــون آنها باید آموزش ببینند که نســل جوان ما چه نیازهــا و عواطف و احساســاتی دارد و چگونه باید با نیازهای آنها برخورد کرد. اینها تمام آن مسائلی است که در آموزش وپرورش ما مغفول مانده است و باید به آن رسیدگی شود. برای رفع گایه های معلمان در این دوره، من در جلســات مشاوره که ماهی یک بار برگزار می شد، شرکت کرده و نظرات خود را مطرح کردم، اما برخی از معاونان در حل مشــکات همراهی نکردند و غیر از مســئله کتاب های درسی از مشاور مسئولیت

دیگری نداشتم.

ادامه از صفحه 17

[email protected]

توده هــاي وســیع بــا اعتمــاد کامل به اســام، این هــزارو۴۰۰ ســال در بنــد همان جبــر اجتماعي بوده اند که به وسیله طبقات حاکم، ماکان، پولداران، و مســتکبران، و در اثر ناآگاهي خــود آن فرد، به آنها تحمیل شده است؛ چیزي که من با آقاي دکتر بهشتي موافــق هســتم، مســئله ناآگاهي اســت، توده ها تا وقتي ناآگاه هســتند خودشان زنجیر به پاي خودشان مي اندازند؛ خودشان عامل زنجیرانداختن استبداد به

پاي خودشان هستند...».من دیگه حرفی ندارم

بهشــتی همچنین اوایل ســال ۵۸ در مناظره ای با مهندس بازرگان دربــاره اولویت تخصص و تعهد صحبــت کرد. در بخشــی از ایــن مناظره، بــازرگان از بهشــتی می پرســد: «آقــای دکتر فــرض کنیم که شــما قصد دارید با اتوبوس از شهرســتانی به تهران بیایید. راننــده ای داریم که جاده را مثل کف دســت می شناســد ولی اهــل همه جور معصیتی اســت و راننده دیگری داریم که تازه کار است ولی بسیار متقی و اهل تدین. شــما باشید خانواده تان را با کدام راننده راهی می کنید؟!» در این هنگام شــهید بهشتی مکثی طوانی می کند و ســپس به عامت تأیید نظر مرحوم

بازرگان، می گوید: «آقا من دیگه صحبتی ندارم!»عزت اهللا ســحابی در مصاحبه ای کــه با روزنامه اعتماد داشته درباره بهشتی چنین می گوید: «بهشتي هر چه بود انســان بســیار خوش فکري بود. او اگر با برخي افراد و چهره ها مخالفتي هم داشــت، به هیچ عنوان قائل به حذف آنان نبود. خب ایشان به واسطه حضــور در عرصه سیاســي با برخــي از افراد رقابت سیاســي داشــت و برخي را هم نمي توانست هضم کند. مثا با بني صدر رقابت سیاسي داشت یا با آقاي دکتر یزدي به واســطه برخي حرف هایــي که درباره ایشــان در ابتــداي انقاب همچون رابطــه با آمریکا مطرح بود، رابطه خوبي نداشت... مرحوم بهشتي به لحاظ مشي اقتصادي بسیار چپ بود. اصل ۴۴ قانون

اساسي مستقیما توسط ایشان در نظر گرفته شد».روایت توکلی

خاطره ای درباره بهشــتی وجــود دارد که احمد توکلی در همــه مصاحبه هــا و گفت وگو ها معموا به آن اشــاره می کند تا بخواهد همزیستی بهشتی با مخالفانش را بازگو کند. او می گوید: «اولین شــورای سرپرســتی صداوســیما بود که من و آقــای روحانی از طــرف مجلس بودیــم. تمام افــرادی که احتمال می دادیم بتوانند این کار را انجام دهند لیســت کرده بودیم و این را غربال کردیم و به ۱۱ نفر رسیدیم. قرار شــد این ۱۱ نفر را به سران ســه قوه اعام کنیم. من

اســم بردم و آقای آادپوش بودند، از شــورای جهاد سازندگی مشهد بودند. ایشان (شهید بهشتی) گفتند از همه بهتــر همین آقــای آادپوش اســت. جوان باعرضه ای است. من سخنگوی جمع بودم و گفتم ما قبول داریم تواناتر از همه است اما در انه جاسوسی دنبال ســند علیه شما می گشــت. گفتند چه اشکالی دارد؟ مخالف من بودن مگر جرم اســت؟ ادامه داد ایشان مدیر باعرضه ای است. جوان است و شنیده من با ژنرال هایزر ماقات کردم خواسته بداند چه گفته ام

و چه شنیده ام و این حقش است».بهشتی و قوه قضائیه

بهشتی اسفند سال ۵۸ حکم ریاست دیوان عالی کشــور را از امــام خمینی دریافت می کند. پذیرشــی مشــروط. به روایت سایت سازمان اســناد و انقاب

اســامی، آیت اهللا بهشتی در رد مسئولیت محوله، استدال آورد که معتقــد به اولویــت تحزب در کشور اســت و تداوم انقاب را در گــرو فعالیــت حزبــی و برای اعتماد کادر مورد پرورش نظــام در قالب حزب جمهوری اســامی می دانــد. در نهایــت بــا اصــرار امــام، با قــراردادن این شــرط کــه در کار اداره قوه قضائیه به هیچ وجه حزبی عمل نخواهد کرد، امــا هرروز بعد از

پایان کار در قوه قضائیه و دیوان عالی کشــور وقتش را برای ســامان دادن بــه حزب جمهوری اســامی

اختصاص بدهد، قبول مسئولیت می کند.در قطــب زاده ماجــرای جریــان در بهشــتی مصاحبــه ای کــه خبرنــگار از او می پرســد: «آقای دادســتان تهران اعام کرده اند که آقــای قطب زاده تحــت فشــار لیبرال هــا آزاد شــده و همچنین آقای قدوســی در مصاحبه تلویزیونی خود گفته اند شــاید ما مجبوریم توی این مســائلی که نمی توانیم مطرح کنیم، ایشــان را آزاد کنیم. بیان این مطالب از ســوی مســئوان قضائی آیا به گونه ای اعتــراف به دخالت سیاســی در امور قضائی نیست؟»، می گوید: «بدیهی اســت کــه این چنیــن اعترافــی اســت و از دید من غیرقابل قبول اســت زیرا آقای قطــب زاده برای ادای توضیحاتی به دادستانی احضار شده بودند و پس از ادای توضیحات، مقام قضائی باید تصمیم بگیرد که متهم را با ذکر دلیل آزاد کند، بدون کفیل یا با کفیل یا احیانا بازداشــت کند و برای مردم نیز توضیح دهد. از نظر من نقص عمده ای که در جریان آقای قطب زاده

در رابطه با مســئوان قضائی به چشم می خورد این است که چرا بافاصله با توضیح کافی، ملت قهرمان ما را در جریان این بازداشــت نگذاشــتند... به هرحال تصمیم گیری مقامات قضائی بر اساس فشارها امری است نامناســب با اســتقال واقعی که باید دستگاه قضائی داشته باشد... این کفاره اقدام نکردن فوری به دادن توضیحــات ازم و قانع کننده به ملت نخواهد

بود».بهشتی و سازمان منافقین

محمدرضا بهشــتی در گفت وگویی که با نشــریه یادآور داشــته و ســایت تاریــخ ایرانی آن را بازنشــر داده اســت، توضیحــات جالبــی درباره مناســبات بهشــتی و ســازمان منافقین می دهد: «ایشان یک بار به من گفت: اگر فرصت داشــتم، غیــر از چند نفر از اینها که دارنــد مقاصد دیگری می توانســتم می کنند، دنبال را را مجاهدین بچه های مســئله حــل کنم». معتقد بــود که اگر با آنها زبان مشــترک پیدا کنیم و حــرف بزنیــم، ممکن اســت این قدر احســاس تقابل، آن هم به این شــکل ســنگین نداشته باشــند. البته ایشان می گفت در بعضــی از مــوارد تفاوت هایی داریــم و اشــکالی هم نــدارد. درحالی کــه بعضی ها بودند که در جهت تعمیق این شــکاف تــاش و حتی برخورد می کردند». محمدرضا بهشتی همچنین به دیدارهای اعضای سازمان با بهشتی قبل و بعد از انقاب اشاره می کند و می گویــد: «برخورد دوم با مجاهدین در قم بود. آقای بهشتی و یکی، دو نفر دیگر داشتند از منزل امام (ره) بیرون می آمدند که اینها می خواستند بروند داخل و درســت روبه روی هم قرار گرفتند. بچه هایی که تازه حفاظت را برعهده گرفته بودند نگران بودند که چرا اینها وســط جمعیت جلو آمده اند و دارند با مرحوم بهشتی صحبت می کنند که رجوی برمی گردد و می گوید: «شــما چرا ناراحت هستید؟ اگر قرار باشد گلوله ای به آقای بهشتی بخورد، من اینجا ایستاده ام

که به من بخورد!»بهشتی و طالقانی

محمدرضــا بهشــتی در همان مصاحبــه درباره رابطه بهشــتی با طالقانی و البته شعارهایی که علیه پدرش دراین باره ساخته بودند، می گوید: «نکته بسیار دردنــاک این بود که با آن ســابقه ارتباط بین مرحوم طالقانی و بهشــتی، این جمله که به در و دیوارهای

تهران نوشــتند که «بهشــتی! طالقانی را تو کشتی!» خیلی جمله ســنگینی بود. اگر کســی ایــن روابط را نمی دانســت، یک چیــزی، ولی من که می دانســتم، فوق العاده برایم آزاردهنده و سنگین بود. انصافا این برخورد با آقای بهشتی فوق العاده ظالمانه بود و من خودم احســاس می کردم اگر کسی به خود من چنین حرفی را زده بود، حقیقتا تحمل نمی کردم. آخر روی

چه حسابی؟»عزت اهللا سحابی هم در همان مصاحبه با اعتماد، با اشــاره به مقطع زمانی طرح بحث وایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی که بهشتی نایب رئیس آن بود و با شب هفت آیت اهللا طالقانی مصادف شده بود، می گوید: «همان زمان در مراســم شــب هفت مرحوم طالقاني این مباحــث (بحث های مربوط به وایــت فقیه) را مطرح کــردم و فرداي آن روز که به مجلس آمدم، خیلي از روحانیون که از دوســتان ما بودند مرا مــورد بي مهري خود قــرار دادند تا جایي که ترســیدم برایم مشکلي به وجود آید، ولي مرحوم بهشــتي نیز در ســالن با جمعي از جوانان مشــغول صحبت کــردن بودند، من از کنار ایشــان رد شــدم و ایشــان نیز به ناگاه مرا دیدند و سریع طرف من آمدند و مرا در آغوش گرفتند و با بنده ابراز همدردي کردند و گفتند بهتر است این دردها را در سینه نگاه دارید».

خصوصی های بهشتیبهشتی، مردی منظم و دقیق بود که عادت داشت همه برنامه های کاری خود را بنویســد. تمام روزهای هفته مشــغول بــه کار بود مگر جمعه هــا که آن را مختص خانواده قرار داده بود. اینها تصاویری اســت که همسر مرحومش، عزت الشــریعه مدرس مطلق، در کتــاب خاطراتش ترســیم می کند؛ مــردی که از دادگستری هیچ گاه حقوق نگرفت، علیرضا را گذاشته بــود تا بــه او رانندگی آموزش بدهد، بــه فرزندانش توصیــه می کرد تا همان جمعه هایــی که خانه بود، به جای تماشــای تلویزیــون به طبیعــت بروند یا در کار نظم بخشــیدن به باغچه حیاط به او کمک کنند، معمــوا هم قرارشــان ولنجــک بود بــرای خوردن شیرینی و بســتنی. درباره بهشتی حرف وحدیث های زیادی هم زدنــد؛ اینکه ثروتمند اســت و ماک زاده، در شــمال تهــران خانه دارد، انحصارطلب اســت و مخالفان را حذف می کند و البته همسر آلمانی دارد. یک بار برای اینکه این شایعه را تکذیب کند، همسرش را بــه جبهه ها برد؛ ظاهرا چند جلســه هم در زینیه اهواز برای خانم ها ســخنرانی کــرد اما باز هم دامنه شایعه ها پایانی نداشت. بهشــتی به تاریخ هفتم تیر

۶۰ شهید شد، اما متولد آبان بود.

میزان: دادســتان تهران از رســیدگی بــه پرونده بانک ســرمایه در دادسرای پولی بانکی و بازداشت دو متهم مرتبط بــا این بانک خبــر داد. جعفری دولت آبادی در نشست با مسئوان حراست و بازرسی بانک های دولتی و خصوصی درباره فلسفه تشــکیل این جلسه، گفت: «پیشــگیری از وقوع جرائم اقتصادی، بهبود وضعیت کشــف جرم، مبارزه با جرائم بانکی و مقابله با فســاد اقتصادی مســتلزم توجه به پیشگیری از وقوع جرم و تشدید بهبود نظارت هاســت که از وظایف حراست ها و بازرسی های بانک ها محســوب می شود». دادستان تهران با تأکید بر تأثیرگذاری بخش های نظارتی بانک ها در امر پیشــگیری از وقوع جرائم بانکی و فســادهای کان اقتصــادی، پررنگ شــدن پدیده فســاد اقتصادی در رسانه ها و شــبکه های اجتماعی در سال های اخیر را مــورد توجــه قــرار داد و از جمله به انتشــار اخبار مربوط به دستگیری اعضا و متهمان پرونده های فساد اقتصادی اشــاره کــرد و افزود: «اینکــه چنین اخباری فضای مجازی را تحت الشــعاع قرار داده، ناشی از آن اســت که پدیده فســاد با اعتماد مردم بازی می کند». او با تصریح اینکه در تمام پرونده های مرتبط با فســاد اقتصــادی، بانک ها به طور مســتقیم و غیرمســتقیم نقش دارند، به عنوان نمونه، به پرونده های مربوط به گــروه امیرمنصور آریا، بابک زنجانی، برادران روزچنگ، صندوق ذخیره فرهنگیــان، بانک تجارت کرمان، بانک ســرمایه، بانک دی و تعاونی اعتبار ثامن الحجج اشاره کرد و درباره نقش بانک ها در تشکیل چنین پدیده هایی افــزود: «در تمامی این پرونده ها بخشــی از جرائم در بســتر بانک ها رخ داده یا مدیــران بانک ها در ارتکاب جرائم دخیل هســتند یا تســهیات اعطایی از ســوی بانک ها یا مؤسسات پولی زمینه ساز فساد بوده یا فقدان

نظارت تسهیل کننده جرائم ارتکابی بوده است».نقش بانک ها در جرائم اقتصادی

جعفری دولت آبــادی بــا طرح این ســؤال که چرا برخی بانک ها بســتر ارتکاب جرائم برای سوءاستفاده افراد معدودی شــده اند، گفت: «دلیل بروز فسادی که امروزه موجب تشــکیل پرونده های قضائی با موضوع فساد کان اقتصادی شده است، نفوذ و ارتباط متهمان بــا برخی مدیران بانک ها و بعضی مســئوان اســت، وگرنــه چگونه فردی که توانایــی مالی چندانی ندارد، می تواند با ارائه وثایــق غیرمعتبر و فاقد ارزش کافی، تســهیات کان اخذ یا از پرداخت معوقات خودداری کند و ســپس ادعای ورشکســتگی کنــد؛ در حالی که افــراد ضعیف بــرای اخذ یــک وام کوچــک مدت ها پشــت در بانک ها می مانند». دادســتان تهران درباره

علت تأسیس دادســرای پولی بانکی، به تمرکز قدرت اقتصادی، اعتبارات، تســهیات، پول فــراوان و ارز در بانک ها اشــاره کرد و با تأکید بــر اینکه چنین تمرکزی زمینه سوء استفاده را فراهم خواهد کرد، افزود: «قدرت پول کمتر از قدرت سیاســت نیســت و پول شویی های کان غالبــا در حوزه هــای مواد مخــدر، قاچاق کاا و مانند آن رخ می دهد که بســتر شــکل گیری این جرائم

بانک ها هستند».لزوم تشدید نظارت بانک ها

او با بیان اینکه باید بــه بانک ها کمک کرد تا صف خــود را از متهمــان اقتصــادی جــدا کننــد، از مراجــع نظارتی بانک ها خواست با انجام وظایف ذاتــی، ســودجویان و مفســدان بنشــانند. خــود جــای ســر را اشــاره با جعفری دولت آبــادی بــه تجارب ناشــی از پرونده های نظارت، فقــدان اقتصادی، کان افراد برخی ارتباط و بی برنامگی با مراکــز قــدرت را موجب اخذ تســهیات کان و هزینه کردن آن در غیــر از طرح های مــورد نظر

بانک ها به شــمار آورد و ادامه چنین روندی را موجب خروج سرمایه از کشــور، مأیوس شدن تولیدکنندگان و شیوع فساد اقتصادی دانست و گفت: «وقتی پول کان در اختیار کســی قرار گیرد، برای ادامه اقدامات خاف

قانون خود و جلب منفعت، راحت رشوه می پردازد».دادســتان تهران با اعام اینکــه بانک ها در مبارزه

با فســاد نقش مهمــی را بر عهده دارند، از مســئوان بازرسی و حراست خواســت بانک ها را به بستر تولید، پیشــرفت و مبارزه با فســاد تبدیل کننــد و تحقق این خواســته را منوط به تشــدید و نظارت درباره عملیات بانک ها دانست. جعفری دولت آبادی درباره مشکات مراجع قضائی در رسیدگی به پرونده های فساد بانکی، افزود: «وقتی مبارزه با معوقات بانکی از سوی بانک ها آغاز شــد، پرونده های زیادی به مراجع قضائی ارسال شــد و این در حالــی بود که بســیاری از متهمان خود را صرفا بدهکار می دانند نه مجرم». دادســتان تهران تقدیم دادخواســت ورشکستگی را بانکــی مجرمــان ســوی از مشــکل دیگری دانست که مانع از اســترداد وجــوه بــه بانک ها می شــود و در توضیح گفت: «با پرونده های معوقات به رسیدگی بانکــی در مراجع قضائی، ســیل ورشکســتگی دادخواســت های به مراجع قضائی ســرازیر شده و مواجه متهمانی با در حال حاضر هســتیم که در برج عاج نشسته و بــا ادعــای «انــا مفلــس»، از اســترداد وجوه خودداری می کنند». جعفری با اعام اینکــه از ۱۱ بانک کشــور در مجموع ۹ هــزار میلیارد تومان تســهیات دریافت شــده و به دنبــال آن هزارو ۲۸۷ نفر از مشتریان بانک اعام ورشکستگی کرده اند، خروج از این وضعیت را مســتلزم سه راهکار اساسی دانســت که بانک ها نقش مهمی در تحقق آن دارند.

جعفری دولت آبادی به سیستم های حراست و بازرسی بانک ها و مؤسسات پولی هشدار داد که از خواب گران بیدار شوند و اطاع رسانی کنند تا یک مؤسسه اعتباری نتواند ۱۲ هزار میلیارد تومان سپرده های مردم را جذب کند و بدهی انبوه برجای گــذارد؛ به گونه ای که بانک مرکزی چنان درگیر شــود که بــرای رفع بحران و حل مشکات سپرده گذاراِن این مؤسسه، ناچار به پرداخت

وجوه سپرده گذاران از منابع خود شود. آسیب شناسی پرونده های فساد کان اقتصادی

تشــکیل مفید خواندن ضمن جعفری دولت آبادی چنین جلســاتی، ارتباط نداشــتن بانک ها با دادستانی را نقــص بزرگــی خواند که این جلســه ســرآغاز رفع آن خواهــد بود. او بــا اذعان به اینکــه مطابق قانون، بانک ها امین مردم هســتند، از معــاون نظارتی بانک مرکزی خواســت با لحاظ پرونده های فساد اقتصادی تشکیل شــده و جرائم ارتکابی در بســتر بانک ها، برای آسیب شناســی این جرائــم اقدام و تدابیر پیشــگیرانه را بــه بانک ها اباغ کند. دولت آبــادی حضور فعال و نقش مؤثر حراســت ها و بازرسی های بانک ها را نکته مهمی خواند که بر سامت بانک ها تأثیرگذار است و بر تحرک بیشتر بازرسی ها و فعال شدن نقش نظارتی آنها تأکید کرد و گفت: «بازدید ســرزده مسئوان حراست ها

و بازرسی ها از شعب بانکی بسیار مؤثر خواهد بود».آخرین باید بانکــی جرائم بــه قضائی مرجع ورود

مرحله باشددادســتان تهران از ضــرورت توافق بــا بدهکاران بانکی با انقضای مهلت بازپرداخت تسهیات به عنوان یک راهکار پیشــگیرانه یاد کرد و گفــت: «ورود مرجع قضائــی و مقابله با جرائم بانکــی باید آخرین مرحله باشــد». جعفری دولت آبادی از طرح دادستانی تهران برای اســتقرار نماینــده در بانک ها خبــر داد و افزود: «ایــن طرح بــدون دخالت در امور بانک ها در دســت بررسی اســت و در اجرای آن، این ضرورت که موجب توقــف و رکــود در فعالیت بانک ها نشــود و موجبات سوءاســتفاده را فراهم نیاورد، مورد توجه دادســتانی خواهد بود». دادســتان تهران همچنیــن به ضرورت فعال شــدن نهادهای نظارتی بانک مرکزی با توجه به نقش بانک های دولتی و خصوصی اشاره و اظهار کرد: «اسامی مدیران مشکوک به تابعیت مضاعف عاوه بر اعــام به بانک مرکزی، به دادســتانی تهران نیز اعام شــود تا اقدام ازم صورت گیرد». جعفری دولت آبادی توجه بانک ها را به اهمیت جرم پول شــویی به عنوان جرم مادر جلب کرد و از آنها خواست گزارش آن را به

دادستانی اطاع دهند.

دادستان تهران خبر داد

بازداشت ۲ متهم مرتبط با بانک سرمایه

متولد ماه آبان

جعفری دولت آبادی:با رسیدگی به پرونده های

معوقات بانکی در مراجع قضائی، سیل دادخواست های ورشکستگی

به مراجع قضائی سرازیر شده و در حال حاضر با متهمانی

مواجه هستیم که در برج عاج نشسته و با ادعای «انا مفلس»

از استرداد وجوه خودداری می کنند

بهشتی، مردی منظم و دقیق بود که عادت داشت همه برنامه های کاری خود را بنویسد. تمام روزهای هفته

مشغول به کار بود مگر جمعه ها که آن را مختص خانواده قرار

داده بود. اینها تصاویری است که همسر مرحومش، عزت الشریعه

مدرس مطلق، در کتاب خاطراتش ترسیم می کند؛ مردی که از

دادگستری هیچ گاه حقوق نگرفت

ادامه از صفحه 7

نزا

می ،

ىد

الفو

ه زب

رو :

سک

ع

Page 20: & C# ) D. E - PISHKHAN.COM..., % + )+/ 0 1( "2 3 4 ) + 5 2 ) 3 ! 6 ) - "7) +6 + %" 89 " %"3 + % 3 $ : .6 ;< % '7 ; 3 ) +) ! ) + #= ! ) 4> 3 ? ! ' @, 4) + 3 ) "AB ( 3 C % D +

[email protected]

روزنامه سیاسی، اقتصادي، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی صبح ایران صاحب امتیاز و مدیرمسئول: مهدي رحمانیان نشانی: میدان آرژانتین،خیابان الوند، کوچه آرشیا، پالك 6 تلفن: 92و88654390 نمابر: 88880719 تلفن آگهی ها: 88192877 تلفن امور مشترکین: 88209593 توزیع: شرکت پیام رسان پیروز تلفن: 5- 66272130 چاپ: گلریز تلفن: 66795442

پشت جلد

آکادمى

در هفته گذشــته خبر اســتعفا یا برکناری سه وزیر بازتــاب فراوانی پیــدا کرد. اگر واقعیتــش را بخواهید مســئله تغییر مدیــران، اولویت ثانویه اســت. اولویت نخســت تحقــق وعده هــای رئیس جمهور براســاس مطالبات جامعه است. در دولت اول احمدی نژاد، او در تغییر وزرا رکورد شکست و کار به جایی رسید که یکی از برکنارشده ها در وضعیتش معلق ماند تا موضوع به الزام اخذ رأی اعتماد مجدد از مجلس نکشــد و دولت اول او در همان وضعیت به پایان برسد. آقای روحانی البته مثل سایر رؤسای جمهور به مسئله اهمیت ثبات نســبی مدیریت توجه نشان داده و تغییرات اخیر اولین اقدام او در این زمینه پس از ســه ســال بوده است. از این جهت رئیس جمهور حق دارد طبق صاحدید خود

جابه جایی هایی انجام دهد. برخی تاش کرده اند آنها را سیاسی جلوه دهند و با انتخابات بعدی مرتبط بدانند. دقیقــا همین افــراد و گروه ها براي این ســؤال که چرا در دولت قبلی چنین خرده هایــی نمی گرفتند، جوابی ندارند. گویی ماک آنها منافع کشور نیست بلکه نوعی جهت گیری های داخل سازمانی است. بگذارید موضوع این دســته را همین جا رها کنیم و به ســخن خودمان بازگردیــم. به نظر مــن جامعه ما به مراتــب جلوتر از بســیاری از مدیران حرکت می کند؛ هم در رویکردهای اجتماعــی- سیاســی و هــم در پــاره ای رویکردهای حرفه ای. مثا در همین آموزش وپرورش نگاه مدیریتی بر آن، سنتی با غلبه پاره ای سختگیری های غیرضروری بوده و هســت. جامعه به مسئله آموزش توجه خاص دارد ولی سهل اســت که از رویکردهای مدرن و نرم تر اســتقبال می کند. متأسفانه در ســه سال گذشته چنین رویکردی پســینی بوده اســت. یا مثا در بخش ورزش

و جوانان باز انتخاب ها در بســیاری نقاط در اســتقبال از خواســت جامعه نبوده اســت. بخشــی از آن البته درک شدنی است، بخشی دیگر هم کج سلیقگی و کندی و شــاید بی توجهی بوده؛ از این جهت اگر این تغییرات بتواند حتی به میزان اندکی حرکت این قطار را از آنچه بوده ســریع تر و منطبق با خواســت جامعــه کند، باید از آنها اســتقبال کرد. از تغییرات بیشــتر هم حتی باید اســتقبال کرد. درعین حال روشن است که پرداختن به مصادیق در آن فقط از جهت تطبیق با این خواســته ها پذیرفتنی اســت وگرنــه موضوع نباید در انــدازه افراد فروکاسته شــود. تمام آنچه گفته شد البته در موضوع وزارت ارشاد متفاوت اســت. من علت برکناری جنتی را نمی دانــم. حتما دلیلی برای این کار وجود داشــته. بخش فرهنگ و ادبیات و هنر از سخت ترین زمینه های کاری در کشــور است. امیدوارم حرکت فرهنگی دولت

در این زمینه مشمول ناهمواری های بیشتر نشود.

مــن سیاســت مدار نیســتم و آنچه از دیــدگاه یک مغزپــژوه می توانم دربــاره انتخابات آمریــکا بگویم، این اســت که دونالد ترامپ، نامــزد انتخاباتی از حزب جمهوری خواه، بیش از هر نامزد ریاست جمهوری دیگر در تاریخ اخیر آمریکا، درجــات باایی از عائم رفتاری شخصیتی وجدان پریش (ســایکوپات) را از خود نشان می دهد و این موضوع از ســوی عده ای از متخصصان و محققان آمریکایی نیز تأیید شــده است. در مبارزات انتخاباتی این عائم روزبه روز آشــکارتر و بارزتر شده و نشــان می دهد او خودشیفته ای است که از دروغ گویی به خود و دیگران شــرم ندارد و برای رسیدن به قدرت و پیروزشــدن، هیــچ چارچــوب اخاقــی و وجدانی شــفقت آمیزی در افــق ذهنی او پیدا نمی شــود و هر مخالفتی، حتی اگر از طرف هم حزبی های او باشــد را نیز برنمی تابد و مخالفان عقاید خود را به عنوان دشمن مورد شدیدترین حمله قرار می دهد. اما چگونه می شود

چنین شــخصیتی بتواند نظــر میلیون هــا رأی دهنده آمریکایــی را بــه خــود جلب کنــد که او را شایســته ریاســت جمهوری بدانند. دایل بســیاری ممکن است موجب این امر باشد، ولی برجسته ترین آنها از نظر من مغزپژوه این است که مغز اکثریت افراد جامعه به علت مشــغله فکری و گرفتاربودن در چنبره مشکات برای تأمین زندگی روزمره، ترجیح می دهد راه حل های ساده و ملموس برای موضوعات پیچیده پیدا کند. تصورش آســان اســت که برای جلوگیری از ســیل مهاجران از مکزیک بــه آمریکا، راه حلی مانند دیوارســازی در مرز مکزیــک صورت گیرد تــا از ورود مهاجــران مکزیکی و از تنگ شــدن امکانات بــرای آمریکایی ها جلوگیری شــود. حکومت، چون بزرگ ترین مشتری داروهاست، بایــد چانه بزند تا دوای ارزان تــر بخرد و قیمت داروها گران نشــود. اگر داعش از نفت عراق برای بقای خود اســتفاده می کند، آمریکا باید به عراق برود و چاه های نفــت را به اختیار خــود درآورد تا داعش نتواند قدرت بگیــرد. رهبران داعــش را باید با کشــتن خانواده ها و وابســتگان آنها (حتی اگر برخــاف قوانین بین الملل باشد)، ترساند. مشکوکان به تروریسم، را باید با بستن به تخته آب و وســایل شکنجه دیگر وادار به اعتراف کرد.

اگر چندتایی تروریســت همراه مهاجران مسلمان وارد کشور می شوند، بهتر است جلوي ورود همه مسلمانان بــه آمریکا را گرفت. دیگر علتی که می تواند بر کســب آرای ترامپ در انتخابات تأثیرگذار باشــد، تربیت مغزی و آموزش اخاق سلســله مراتبی به ویژه در طرفداران حزب جمهوری خواه اســت. همچنان که انسان بااتر از ســایر عناصر طبیعت است، ثروتمندان بااتر از فقرا، کارمندان بااتــر از بی کاران، بالغان بااتــر از کودکان، فرهنگ غربی بااتر از فرهنگ های شرقی و کشور آمریکا برتر از کشــورهای دیگر است و این سلسله مراتب البته به طور اخص شامل این می شود که مردان بااتر از زنان و سفیدپوســتان بااتر از رنگین پوستان هستند. بنابراین براســاس این آموزش، انتخاب یک سیاه پوســت مانند «باراک اوباما» اشتباه بوده است و هم اکنون نیز انتخاب زنی به نام «هیاری کلینتون» برای ریاســت جمهوری پذیرفتنی نیست. حال آمریکایی ها با یک آزمون تاریخی روبه رو هســتند تا نشــان دهند به رهبرانــی با رفتاری ناشــی از درجاتــی از خودشــیفتگی وجدان پریشــانه رأی نمی دهنــد و از عقایدی دال بر ساده اندیشــی های نابالغانــه و منفعت طلبی هــای تنگ نظرانه و اخاق

سلسله مراتبی تفرقه افکنانه پیروی نمی کنند.

جامعه جلوتر از مدیران است

چه کسانى به ترامپ رأى مى دهند؟

فرق حاا و قدیمپوریــا عالمی: قدیم یــک نفر کار می کــرد ۱۰ نفر �

می خوردند توی یک خانواده. اان ۱۰ نفر کار می کنند یــک نفر می خورد. منتهــا آن یک نفر تــوی خانواده

نیست و رئیس صندوقی، بانکی، چیزی است.قدیم یک شغل برای ساختن یک زندگی کافی بود. اان ۱۰ تا زندگی هم کم است که آدم یک شغل بسازد. قدیــم اینترنت نبــود و مــردم زود ازدواج می کردند و زود می خوابیدنــد. اان اینترنت هســت و مردم دیر ازدواج می کننــد و دیر می خوابند. قدیم مردم این قدر توی صف – به خصوص صف کوپن- می ایســتادند تا جــان می دادند. اان مردم جــان می دهند توی صف رســتوران بایســتند. قدیم فقر یک مسئله همگانی و ثــروت یک دغدغــه خصوصی بــود. اان ثروت یک دغدغه همگانی و فقر یک مســئله خصوصی است. قدیــم پایمان را اندازه گلیممــان دراز می کردیم. اان گلیــم دیگران را می کنیم ســفره خودمان. قدیم فکر می کردیم نفت ملی شده اســت. اان متوجه شدیم دکلش که هیچی، نفت کشش که هیچی، نفتش هم که هیچی، حتی پیت حلبی اش هم به ملت نمی رسد. قدیم چهارتا صاحب نظر بودنــد، باقی به حرف های آنان فکر می کردند. اان همه صاحب نظر هســتند و چهار نفر باقیمانده هم اصوا کاری به این کارها ندارند

وگرنه نظر خودشان را داشتند.قدیم هنر مســئولیت اجتماعی ایجــاد می کرد و هنرمند وظیفه اجتماعی داشــت. اان هنر، ایک در شــبکه های اجتماعی ایجاد می کند و هنرمند وظیفه

دارد همه را فالوبک کند.قدیم روزنامه نگار وابســتگی به سیاســت مداران

نداشت. اان سیاست مداران روزنامه نگار دارند.قدیم طنز می نوشــتند مردم می خندیدند و اشک مســئوان درمی آمد. اان طنز بنویســند، مردم اشک نویســنده را درمی آورند و مســئوان هم زمینشان را می خورنــد. قدیــم همه چیز برعهده مدیرمســئول و

سردبیر بود. اان همه چیز زیر سر نویسنده است.ســوفیا... ســوفیا... قدیم عشــق را زیر باران باید می بردند. اان باران که بیاید، طوری اسیدی است که

عشقت را می شورد و می برد.

www. sharghdaily.ir

یکشنبه 2 آبان 1395 21 محرم 1438 23 اکتبر 2016 سال چهاردهم شماره 2710 20 صفحهاذان ظهرتهران 11:49 اذان مغرب 17:38 اذان صبح فردا 4:55 طلوع آفتاب 6:19

کارتون خواب

هفته گذشته یادداشتی از ســرکار خانم، دکتر �شــهین علیایی زند در این صفحه منتشر شده بود که از ایشــان و خوانندگان بابت اشــتباه در انتشار

اسمشان عذرخواهی می کنیم.

تصحیح و پوزش

ماجراى عشق و عاشقى میدون

کریم ارغنده پور

عبدالرحمن نجل رحیم عصب شناس و عصب پژوه

ساسان خادم