مديريت اسلامي eslami.ppt
TRANSCRIPT
اسالمي اسالمي مديريت مديريت
www.uploads.pptfa.com/2011/12/modiriat-eslami.ppt
آموزشي هدفهاي
•: ميتوانيد شما فصل اين پايان در•. دهيد شرح را اسالم در مديريت فلسفهتوصيف • را خدا اولياء و وحي كالم در مديريت
نمائيد.•. دهيد توضيح را اسالمي مديريت اهدافرا • مختلف ابعاد از اسالمي مديران ويژگيهاي
. دهيد شرح•. نمائيد بيان را اسالم در مديريت آفاتدهيد • توضيح را احاديث و قرآن در مديريت .اصول
اسالم در مديريت فلسفه
به • مديريت واژة از كريم قرآن در اگرچهعربي واژه ليكن است، نشده برده نام صراحت
به ي;دب:ر رفته، كار به مقدس كتاب اين در كهشروع، كردن، اداره راهنمايي، هدايت، معناي
كردن، تنظيم ارتشبد، راهبر، مهندس، و طراحاداره خوب بودن، كسي خدمت و استخدام دردر اقتصادي مقياس در و صرفهجويي كردن،و كسب عرصه هدايت طرح، يك تهيه آوردن،
. اينهاست مانند و كار
اسالم در مديريت فلسفه
آيه • چهارده در قرآن در ي;د@ب?ر واژة . مباركه سوره است آمده شريفه
آيات رعد 31و 3يونس، مباركه سوره ؛آيه 2آيه سجده مباركه سورة ( 23 )5و
كلمة از بعد آسمانياش پيام در خداوندكه را 2700الله رب كلمة شده، تكرار بار
. است آورده ميان به بار هزار از بيشتر
اسالم در مديريت فلسفه
،و • جهان بر حاكم تدبير يعني ربوبيت مسئلهتحت هستي، عالم تمام كه است اين مفهوماش
. است الله مدير و دارد قرار واحدي مديريتاصالح سرپرست، معني به اصل در رب واژه
ريشة از و است؛ چيزي Kر مدب و مدير كننده،مرحله به مرحله چيزي، پرورش معني به تربيت
است شده گرفته برسد، كمال حد به تا
وحي كالم در مديريت
وحي كالم در مديريت
جهان • مدبر و مدير بزرگترين خداوندآيه ) (5است سجده سوره از
نظم • و مديريت هستي تمام درآيه ) است رفته كار به از 2دقيقي
) رعد سورهكه • است كساني سرپرست خداوند
آيه ) آوردند (257ايمان بقره سوره از
وحي كالم در مديريت
اجتماع • مدير و رهبر و عامه رياست ( ) آيه ) است ص اكرم پيامبر با مسلمين
59) نساء سوره ازشما • سرپرست و ولي پيامبر از بعد
زكات ركوع هنگام در كه است كسيآيه ) (55ميدهند مائده سوره
نوع • عهدة بر زمين رهبري و خالفتآيه ) است آيه 39انسان و فاطر سورة از
55) نور سوره از
اكرم پيامبر كالم در مديريت) ص)
) ص ) اكرم پيامبر كالم در مديريت
جامعه • مدبر و حاكم كه هنگاميو اخالق در و ميكند تغيير
مي حاصل رفتارشدگرگوني. ميگردد دگرگون زمان شود،
بهتر • كار ستم زمامدار و پيشواهر گرچه است، فساد و فتنه از
. هستند خوبي و خير فاقد دو
) ص ) اكرم پيامبر كالم در مديريت
تن • ده امور متولي كه كسيرا نفر چهل انديشه بايد شود،
كه كسي و باشد، داشتهرا نفر چهل اداره مسئوليت
و عقل بايد بگيرد، برعهدهدارا را نفر چهارصد انديشه
باشد.
) ص ) اكرم پيامبر كالم در مديريت
فرمانروايان • و مديران بهتريناستعدادهاي كه هستند كسانيمديريت چتر زير در را گوناگون
مديران بدترين و گردآورند،همسو مجموعه كه هستند كساني
. سازند متفرق را هماهنگ واست • امت مسئول و پيشوا امام
علي حضرت كالم در مديريت) ع)
علي حضرت كالم در مديريت) ع)
در • را دولت اقتصادي و اجتماعي سقوط علل : مديريت، ضعف تدبير، سوء ميداند چيز چهار
اقتصادي بار زيان هزينههاي و ناروا تبذيرافزون • را اندك سرمايه خوب، مديريت و تدبير
سرمايه سوء، تدبير و مديريت اما ميكند،ميسازد نابود نيز را انبوه
فرمانرواياناشان، • و امرا به مردم مشابهت. دارند خود پدران به كه است شباهتي بيشاز
علي حضرت كالم در مديريت) ع)
اهميت • با سازمان و جامعه در مدير موقعيت : براي. من موقعيت ميفرمايند حضرت است
قطب همانند اسالمي جامعه مديريت و خالفت. است آسيا وسط
كننده • قيام و فرمانده موقعيت و زمامدار مكانمهرهاي رشته مانند مملكت، در دين امور به
آن و است، مهرهها كارشجمعكردن كه استبگسلد، رشته پساگر ميدهد، پيوند هم به راو ميگردد؛ پراكنده شده، جدا هم از مهرهها
شد نخواهد جمع تمامي به آنها همة هرگز
رضا حضرت كالم در مديريت) ع)
رضا حضرت كالم در مديريت) ع)
است، • مسلمانان نظام و دين رشته امامتسرآن بلند شاخه و اسالم بالندة تنة اساسو امامت
است. بدون • بتواند كه نيافتهايم را ملتي و گروه هيچ ما
در مردم زيرا دهد، ادامه خود حيات به رهبر رئيسونيازمندند، زمامداري و رهبر چنين به دنيا و دين امور
امام و رهبر بدون را مردم نيز حكيم خداوند ناگزيروي رهبري به بتوانند تا است، نكرده رها خود حال بهتوزيع را عمومي درآمدهاي و بجنگد، خود دشمنان باتجاوز جلو و كنند، برپا را جماعتشان و جمعه و كنند،
گردد تأمين مظلومان امنيت و شود، گرفته ظلم و
مي • اسال مديريت اهداف
اسالمي مديريت اهداف
اقامة - 1• و اجتماعي عدالت برقراريسازمان در عدل و قسط
سازمان- 2• افراد حق احقاقافراد- 3• به بخشيدن آگاهي و تعليم
احياي و معنوي تربيت و سازمان،اخالقي ارزشهاي
زمينة- 4• ساختن فراهم و فرصت ايجادقرب توفيق و شايسته كمال تعالي، رشد،
سازمان افراد در الهي
اسالمي مديريت اهداف
امكان- 5• و فرصت ساختن فراهمتواناييهاي درآوردن فعل به
خالقيت، قوة بروز و افراد، باالقوهسازمان افراد در ابتكار و سازندگي
و- 6• ياري تقويت، حمايت، هدايت،جاي به سازمان افراد به مساعدت
جويي انتقاد و بازرسي تفتيش،
اسالمي مديريت اهداف
تبادل- 7• شور، زمينههاي ساختن فراهمتعامل و افكار تعامل انديشي، هم نظر،
سازمان افراد ميانافراد- 8• برابري و برادري روحيه برقراري
انساني روابط برقراري و سازمانو- 9• سازماني فردي، مشكالت حل
اجتماعيو- 10• افراد معنوي و مادي مصالح تأمين
سازمان
اسالمي مديران ويژگيهاي
جسمي • ب;عد
اجتماعي • ب;عد
عقلي • و ذهني ب;عد
عاطفي • ب;عد
معنوي • ب;عد
شخصيتي • ب;عد
باالي • سطوح در تخصصي و علمي ب;عد مديريت
جسمي ب;عداجتماعي ب;عد
عقلي و ذهني ب;عدعاطفي ب;عدمعنوي ب;عدشخصيتي ب;عد
و علمي ب;عدسطوح در تخصصي
مديريت باالي
اسالم در مديريت آفات
طلبي- 1• رياست
گلة • در را درندهاي گرگ دو اگرآن چوپان كه كنند، رها گوسفندان
اين زيان و ضرر نباشد، گله ميان درروحيه زيان از كمتر حادثهاي چنين
نميباشد طلبي رياست
•.
اسالم در مديريت آفات
رفاهطلبي- 2• و خواهي فزون• « : ) هر ) ميفرمايد ع علي حضرت
مردم حوايج از كه حاكميقيامت روز خداوند كند، جلوگيريكرد؛و خواهد ممانعت او حوايج از
و است؛ خيانت بگيرد هديه اگراست م;شرك بگيرد رشوه اگر
اسالم در مديريت آفات
رياكاري- 3•• : ) گزينش ) نبايد ميفرمايند ع علي حضرت
) و ) براساستيزهوشي مجريان ايشانانسانها زيرا باشد؛ تو خوشبيني و اطمينان
واليان ذهن خوشخدمتي، و ظاهرسازي باآن پي در كه حالي در ميدهند، فريب را
. نيست امانت و خيرخواهي از چيزي• : ) با ) را مردم ميفرمايد ع صادق امام حضرت
زبان با نه كنيد، رهبري حق به خود، رفتارخويش
اسالم در مديريت آفات
•4. تملق- و چاپلوسي روحية• : ) ميفرمايند ) ع علي حضرت
تو» كن مجبور و بياموز را آنان ... ستايش زيرا نستايند بسيار را
را شخص بسيار، تشويق وو مغرور و متكبر و خودپسند
ميآورد بار سركش
اسالم در مديريت آفات
خشونت- 5• و استبداد
• « : ) خود ) ميفرمايند ع علي حضرتاين در و نخوان فرمانده و مأمور رااطاعت به ناگزير را ديگران انديشه،
روش اين زيرا خويشمكن، ازسستي دل، فساد باعث مغرورانه
نعمات و الطاف نابودي ايمان،». ميشود تو وجود در خداوند
اسالم در مديريت آفات
تبعيض- 6• و ظلم
• : ) ميفرمايد ) ع علي حضرتبيانصافي از ببر، كار به را عدل
زيرا كن، پرهيز ظلم وآواره را ملت بيانصافي،
قيام به را مردم ظلم، و ميكند؛ ميكشاند
اسالم در مديريت آفات
مردم- 7• از گرفتن فاصله• ) خصوصمعيار ) در ع علي حضرت
زندگي مختلف شرايط در افراد شناختتغيير: » حالت سه در انسانها ميفرمايد
و رياست، حاكمان، به نزديكي ميكنند، . رو اين از تنگدستي از بعد ثروتمندي
نكرد، تغيير حالت سه اين در كه كسيصحيح اخالقي و استوار عقلي داراي
است.«
اسالم در مديريت آفات
• ) بن ) قثم به خطاب ع علي حضرتارتباط خصوصلزوم عباسدر
« : هر ميفرمايد مردم با مستقيمصحبت به آنان با عصر و بامداد
مردم ... و تو بين در بايد و بنشينو زبانت جز سفيري و واسطه
نباشد چهرهات جز پردهاي
در: » • دقت و ظرافت برنامهريزي ». است بهتر امكانات از برنامهريزي،
) ع) علي حضرتتحت: » • جامعه كه بدان سازماندهي
تقسيم مختلفي طبقات به تو نظارتگروه با جز گروهي هيچ كار و شدهاند
هيچ و نميرسد، كمال به ديگري ». نيست بينياز ديگر دستهاي از دستهاي
ع) علي ) حضرت
و قرآن در مديريت اصولاحاديث
و قرآن در مديريت اصولاحاديث
• « : قويتر پشتيباني هيچ شورا و مشورتاز بهتر عقلي هيچ و نيست مشورت از) ( ». اكرمص پيامبر نيست تدبير و تفكر
او» • با مخالفت و كنيد مشورت عاقل با ( ». اكرم پيامبر است پشيماني موجب
ص(پشيمان» • نكند هركسمشورت
) اكرمص.« ) پيامبر ميشود
و قرآن در مديريت اصولاحاديث
نما،: • مشورت كارها در تصميمگيريبه توكل با گرفتي تصميم آنچه ليكن
او به كه را آنان خدا كه ده؛ انجام خدا . كند ياوري و دارد؛ دوست كنند اعتماد
آيه) عمران (159آل
كار • پرهيز و كرده پيشه صبر اگركه شد، خواهيد پيروز ،البته شويد
كارهاست در تصميمگيري اسباب آنها
و قرآن در مديريت اصولاحاديث
و: • قوي ايمان هركس ارزشيابيآزمايشاو دارد، عمل ح;سن
. ايماني هركس و است شديدتردارد؛ اندك عملي و ضعيف
( . پيامبر است سادهتر آزمايشاو) اكرمص
و قرآن در مديريت اصولاحاديث
• : پسكارهاي حسابرسي و كنترلو بگير، نظر تحت را كارگزارانت
اهل كه كساني از مخفي بازرسانيچرا بگمار، آنان بر هستند، وفا و صدقبه كارگزاران امور داشتن زيرنظر كهوادار را آنان مخفي، و پنهاني صورت
رعيت با مدارا و امانتداري به) ع. ) علي حضرت مينمايد
و قرآن در مديريت اصولاحاديث
• « : با نيكوكار هرگز انگيزشكاركنانزيرا نباشد، مساوي تو نزد بدكار
انجام به را نيكوكاران تسويهاي چنينرا بدكاران و بيرغبت، نيكو كارهاي
تشويق و تحريك زشت كارهاي بهو نيكوكاران از گروه هر و مينمايد،
خود كه كن ملزم چيزي به را بدكارانساختهاند ملتزم آن به را
بر خداوند بودن ناظر و پرستاريپرستاران اعمال
• . ) حكمت ) در ع علي 194امامتقوي » مردم، اي ميفرمايند،
بگوئيد، اگر كنيد، پيشه الهيكنيد، پنهان اگر ميشنود،
متعال« ) خداوند يعني ، ميداند) شماست اعمال شاهد و ناظر
بر خداوند بودن ناظر و پرستاريپرستاران اعمال
نهجالبالغه 648ص 190خطبه •و: » شب در بندگان را آنچه ميفرمايندسبحان خداوند بر ميدهند، انجام روز
دقيق آگاهي آن واز نيست پوشيده . دارد احاطه آن عملشبر و دارد،
اندام و او، گواهان شما بدن اعضايشما ضماير و او، سپاهيان شما
عيان شما خلوتهاي و او، جاسوسان.» است او
بر خداوند بودن ناظر و پرستاريپرستاران اعمال
حكمت • در عليهالسالم علي 195امامنيكي » به را تو كسي اينكه ميفرمايندتو بيرغبتي موجب سپاسنميگذارد،كار بر را تو زيرا نشود، كردن نيكي به
آن از كه سپاسميگذارد كسي نيك . از اگر حقيقت در نميبرد بهرهايدلسرد نشد، قدرداني شما اعمال
و ميبيند را شما عمل خداوند نشويد،. مينهد ارج