افسردافسردگیگی

بوجود بوجود زمینه‌های زمینه‌هایدرمان و درمان آورنده و آورنده

توصیفی توصیفی سطوح سطوح

دکتر‌محمد‌راه‌رخشان

‌‌ 22

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

است موجودی است انسان موجودی انسان کننده کننده حس حسمتفکرمتفکررفتارگرارفتارگرا یافته تکامل بشدت بیولوژیکی ساختار یک یافته دارای تکامل بشدت بیولوژیکی ساختار یک دارای خارق‌العاده شیمیایی الکترو سیستم یک از خارق‌العاده برخوردار شیمیایی الکترو سیستم یک از برخوردار منسجم فیزیولوژیکی ساختار یک منسجم دارای فیزیولوژیکی ساختار یک دارای

شکل به انسان در ویژه‌گیها شکل این به انسان در ویژه‌گیها اینمی‌کنند – عمل یکدیگر به وابسته و منسجم سیستم می‌کنند یک عمل یکدیگر به وابسته و منسجم سیستم یکدر – همواره یکدیگر به وابسته و منسجم سیستم در این همواره یکدیگر به وابسته و منسجم سیستم این

وی زندگی محیط با متقابل واکنش و کنش در و وی ارتباط زندگی محیط با متقابل واکنش و کنش در و ارتباط. می‌کند .عمل می‌کند عمل

‌‌ 33

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

این می‌کنیم، توصیف طور این را انسان که این وقتی می‌کنیم، توصیف طور این را انسان که وقتیدربرگیرنده دربرگیرنده توصیف توصیف

انسان – وجودی مختلف انسان سطوح وجودی مختلف ووسطوحعملکرد – مختلف عملکرد اشکال مختلف اشکال

. است انسان .در است انسان در

کدام درهر زنده متابولسیم یک معنای به کدام انسان درهر زنده متابولسیم یک معنای به انسانشکلی همان به وجودی، مختلف سطوح این شکلی از همان به وجودی، مختلف سطوح این از

سطح این در نیز دیگر موجودات که می‌کند سطح عمل این در نیز دیگر موجودات که می‌کند عمل . می‌کنند عمل آنگونه . به می‌کنند عمل آنگونه به

‌‌ 44

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

یک مانند الکتروشیمیایی سطح در یک انسان مانند الکتروشیمیایی سطح در انسانشیمیایی سیستم یک یا و الکتریکی شیمیایی دستگاه سیستم یک یا و الکتریکی دستگاه

. می‌کند .عمل می‌کند عمل

تحریک پروسه می‌توان خاطر همین تحریک به پروسه می‌توان خاطر همین بهبه آزمایشگاه در را انسان عصبی به پذیری آزمایشگاه در را انسان عصبی پذیری

- دقیق کامال فیزیکی شیمیایی تحریک - شکل دقیق کامال فیزیکی شیمیایی تحریک شکل. داد .نشان داد نشان

‌‌ 55

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

الگوهای همان بیولوژیکی سطح در الگوهای انسان همان بیولوژیکی سطح در انسانآنها می‌توان که می‌دهد نشان را آنها عملکردی می‌توان که می‌دهد نشان را عملکردی: . مثال برای کرد مشاهده نیز حیوانات در :را . مثال برای کرد مشاهده نیز حیوانات در را

شرطی‌سازی – شرطی‌سازی روندهای ( روندهای پاولوف) (سگ پاولوف) سگاسترس – برابر در استرس عکس‌العمل برابر در عکس‌العملخوردن – زخم برابر در خوردن عکس‌آلعمل زخم برابر در عکس‌آلعمل–) داروها ) شیمیایی تاثیرات برابر در (عکس‌العمل داروها ) شیمیایی تاثیرات برابر در عکس‌العمل

‌‌ 66

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

قوانین تابع کامال سطوح این در انسان عملکرد پایه و قوانین اساس تابع کامال سطوح این در انسان عملکرد پایه و اساسفیزیکفیزیک–شیمیشیمی–بیولوژی – بیولوژی و و

. هستند طبیعت به وابسته کامال نظم‌هایی که .می‌باشد هستند طبیعت به وابسته کامال نظم‌هایی که می‌باشد

اصطالح به قوانین اصطالح این به قوانین « این مطلق» «حقیقت مطلق» شکل حقیقت را شکل طبیعت را طبیعتمی‌دهند.می‌دهند.

دیگر و درمانی دارو بیولوژی، پزشکی، نگاه ثقل نقطه و دیگر اساس و درمانی دارو بیولوژی، پزشکی، نگاه ثقل نقطه و اساس ) این ) بر را حیوانات روی بر آزمایش یا و پزشکی ( شاخه‌های این ) بر را حیوانات روی بر آزمایش یا و پزشکی شاخه‌های

«گونه گونه مطلق» «حقیقت‌های مطلق» .حقیقت‌های شده‌است .بنا شده‌است بنا

‌‌ 77

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

» انسان » باره در سخت « واقعیت‌های انسان » باره در سخت واقعیت‌هایباره – در که باره چیزهایی در که عملکرد و و جوهرجوهرچیزهایی عملکرد شکل گفته شکل گفته انسان انسان

: به وابسته‌اند بشدت :می‌شوند به وابسته‌اند بشدت می‌شوند می‌کند بیان و می‌بیند را چیزها آن که می‌کند کسی بیان و می‌بیند را چیزها آن که , , کسی می‌شود گفته وی باره در چیزها آن که کسی می‌شود به گفته وی باره در چیزها آن که کسی ,,به . می‌دهند تشکیل را دو آن زندگی محیط که افرادی . به می‌دهند تشکیل را دو آن زندگی محیط که افرادی به) آینده ) و گذشته زمان ب̂عد (به آینده ) و گذشته زمان ب̂عد به مکان بعد به مکان و بعد به و

واقعیت‌های شکل به را خود چیزها این قدر واقعیت‌های هر شکل به را خود چیزها این قدر هرآنها نیز میزان همان به کنند بیان آنها جهانشمول‌تری نیز میزان همان به کنند بیان جهانشمول‌تری

بعنوان بعنوان را «را سختتر» «واقعیت‌های سختتر» .واقعیت‌های .می‌شناسیم می‌شناسیم

‌‌ 88

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

فرد انسانی جوهر باره در مشاهده‌گر فرد یک که فرد چیزهایی انسانی جوهر باره در مشاهده‌گر فرد یک که چیزهایی: مانند عملکردهایی به وابستگی در :دیگری مانند عملکردهایی به وابستگی در دیگری

وی، – حسی وی، دریافتهای حسی دریافتهایو – وی احساس و و تفکر وی احساس و تفکروی – وی رفتار رفتار

می‌کند، می‌کند، بیان بیان

: مانند هستند، مکانی و زمانی و فردی فاکتورهای تابع :همواره مانند هستند، مکانی و زمانی و فردی فاکتورهای تابع هموارهاین ) – در وی و دارم وی از دریافتی چه من مشاهده‌گر فرد این ) خصوصیات در وی و دارم وی از دریافتی چه من مشاهده‌گر فرد خصوصیات

) می‌گوید چه من به مشخص (موقعیت می‌گوید چه من به مشخص موقعیتشخصیت – و مکان زمان،‌ بستره در شونده مشاهده فرد خصوصیات شخصیت و و مکان زمان،‌ بستره در شونده مشاهده فرد خصوصیات و

او.او.

‌‌ 99

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

و مشاهده‌گر فرد مورد در هم حال این و در مشاهده‌گر فرد مورد در هم حال این درچیزها این شونده مشاهده فرد مورد در چیزها هم این شونده مشاهده فرد مورد در هم

: می‌کنند بازی اساسی :نقش می‌کنند بازی اساسی نقشآنها – از کدام هر جامعه‌پذیری آنها روند از کدام هر جامعه‌پذیری رونددو – آن کنونی دو موقعیت آن کنونی موقعیتدیگر، ) – افراد می‌کنند زندگی آن در که دیگر، ) محیطی افراد می‌کنند زندگی آن در که محیطی

) دارند تعلق آن به که نهادهایی یا و (محل دارند تعلق آن به که نهادهایی یا و محلآن ) – تصورات مشابه، شرایط تجربه زمانی آن ) ب̂عد تصورات مشابه، شرایط تجربه زمانی ب̂عد

) نفر دو آن مقاصد و آینده از (دو نفر دو آن مقاصد و آینده از دو

‌‌ 1010

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

فاکتورهای هم فرد یک کردار و رفتار توصیف درشخصیتی فاکتورهای هم و مشاهده‌گر فرد شخصیتی

. دارند حضور شونده مشاهده فرد علمی دستاوردهای تمام « ما که » را واقعیت‌هایی یعنی

دید این به اتکاء با را خود زنده موجود رفتار توضیح درواقعیت‌های بعنوان می‌کنند «مطرح انعطاف‌پذیر»

می‌شناسیم. بر – بیشتر انسان باره در علمی توضیح یک اتکاء که قدر هر

را آن میزان همان به باشد استوار واقعیت‌ها این‌گونه«واقعیتی . انعطاف‌پذیرتر» می‌دانیم

روانشناسی تئوری‌های و نظریه‌ها اساس و ثقل روانشناسی نقطه تئوری‌های و نظریه‌ها اساس و ثقل نقطه. است استوار واقعیت‌هایی چنین بر رواندرمانی .و است استوار واقعیت‌هایی چنین بر رواندرمانی و

‌‌ 1111

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

انعطاف‌پذیر توصیفی انعطاف‌پذیر سطوح توصیفی سطوحانسانی عملکردهای انسانی درباره عملکردهای ( درباره افسردگی) (مانند افسردگی) مانند

: می‌گیرد صورت سطوح این با ارتباط در افسردگی :سنجیدن می‌گیرد صورت سطوح این با ارتباط در افسردگی سنجیدنانسانی – بین روابط انسانی سطح بین روابط سطح

وجود افسرده فرد روابط در که افرادی تمام نقش سطح این وجود در افسرده فرد روابط در که افرادی تمام نقش سطح این در. می‌گیرد قرار بررسی مورد .دارند می‌گیرد قرار بررسی مورد دارند

عملکردی – عملکردی سطح سطحبرای افسردگی که اهمیتی معنای به افسرده، رفتار نقش به برای توجه افسردگی که اهمیتی معنای به افسرده، رفتار نقش به توجه

. دارد افسرده .فرد دارد افسرده فردآینده – جهت‌گیری آینده سطح جهت‌گیری سطح

بعد به خاص نظر با آینده و حال گذشته، زمانی بعد سه هر بعد نقش به خاص نظر با آینده و حال گذشته، زمانی بعد سه هر نقشافسرده فرد افسرده آینده فرد آینده

زمانی – پایداری زمانی سطح پایداری سطحافسرده فرد زندگی کنونی مقتضیات پیرامون فرضیه‌هایی افسرده آزمودن فرد زندگی کنونی مقتضیات پیرامون فرضیه‌هایی آزمودن

زمینه اینروی واز آورده بوجود را کمتری فکری پایداری زمینه که اینروی واز آورده بوجود را کمتری فکری پایداری که. می‌شوند باعث را فرد .ناپایداری می‌شوند باعث را فرد ناپایداری

فرد – زندگی بستره به وابستگی فرد سطح زندگی بستره به وابستگی سطح- - مکانی زمانی فردی خاص بستره برای سطح این -معنای - مکانی زمانی فردی خاص بستره برای سطح این معنای

‌‌ 1212

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

کدام روانشناسیروانشناسیو و روانپزشکیروانپزشکی کدام هر جهت‌گیریجهت‌گیریهرعملکردهای بررسی و توصیف برای را عملکردهای متفاوتی بررسی و توصیف برای را متفاوتی

توضیح در و می‌دهند ارائه انسان توضیح روانی در و می‌دهند ارائه انسان روانینظر مد را انسان از متفاوت الگوی دو نظر افسردگی مد را انسان از متفاوت الگوی دو افسردگی

دارند. دارند.

یکدیگر رد در رشته دو این وجود این یکدیگر با رد در رشته دو این وجود این بارا یکدیگر بلکه نمی‌کنند را عمل یکدیگر بلکه نمی‌کنند تکمیلتکمیلعمل

می‌کنند.می‌کنند.

‌‌ 1313

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

عملکردهای سطوح تمام به روانی عملکردهای اختالالت سطوح تمام به روانی اختالالتربط انسان کلیت به و می‌شوند مربوط ربط انسانی انسان کلیت به و می‌شوند مربوط انسانی

دارند.دارند. مد را سطوح این تمام باید همواره روی این مد از را سطوح این تمام باید همواره روی این از

تک به روانی اختالل سنجیدن در و قرارداد تک نظر به روانی اختالل سنجیدن در و قرارداد نظر. کرد توجه آنها .تک کرد توجه آنها تک

تغییراتی انسانی عملکرد سطح یک در تغییری تغییراتی هر انسانی عملکرد سطح یک در تغییری هراین و می‌آورد بوجود نیز دیگر سطوح در این را و می‌آورد بوجود نیز دیگر سطوح در را

. نیستند یکدیگر از تفکیک قابل .سطوح نیستند یکدیگر از تفکیک قابل سطوح

‌‌ 1414

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

یکم یکم مثال مثالبازگشت – بعداز و رفته‌اید تفریحی مسافرت یک به تنهایی بازگشت به بعداز و رفته‌اید تفریحی مسافرت یک به تنهایی به

: می‌کنید تعریف افراد این برای را خود سفر :خاطرات می‌کنید تعریف افراد این برای را خود سفر خاطراتهمسرهمسردوستدوست آشنایان از آشنایان یکی از شغل ::یکی شغل با نقاش با باستان‌شنای، نقاش آرشیتکت، باستان‌شنای، آرشیتکت، رییس رییس

شما – تولد جشن در باهم افراد این همه روز چند از شما بعد تولد جشن در باهم افراد این همه روز چند از بعدصحبت شما مسافرت باره در زمان آن در و دارند صحبت حضور شما مسافرت باره در زمان آن در و دارند حضور

. چه شما سفر خاطرات نقل در کدام هر می‌آید میان . به چه شما سفر خاطرات نقل در کدام هر می‌آید میان بهگفت؟ گفت؟ خواهند خواهند

مثال این باره در گفتگو و بحث و مثال مکث این باره در گفتگو و بحث و مکث

‌‌ 1515

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

دوم دوم مثال مثال– . آنجا در شما از بغیر نیز دیگری افراد می‌آید موزیک صدای جایی یک . از آنجا در شما از بغیر نیز دیگری افراد می‌آید موزیک صدای جایی یک از

توصیف خود زبان با آنرا کدام هر و می‌شنوند را صدا آن و توصیف هستند خود زبان با آنرا کدام هر و می‌شنوند را صدا آن و هستندمی‌کنند:می‌کنند:

... : صوتی امواج صوتی : ...فیزیک‌دان امواج فیزیک‌دان ... : گوش داخل عصب‌های تهییج گوش عملکرد بینی و حلق و گوش : ... پزشک گوش داخل عصب‌های تهییج گوش عملکرد بینی و حلق و گوش پزشک

......... ... : اجرای جالب کومپوزیتسیون دان : ... ...موزیک اجرای جالب کومپوزیتسیون دان موزیک... : من عالقه مورد موزیک همان موزیک به : ...عالقمند من عالقه مورد موزیک همان موزیک به عالقمند... :آشنایی موقع که موزیکی همان آشنایی: ...همسر موقع که موزیکی همان همسر

می‌کنید؟ توصیف را موزیک این چطور می‌کنید؟ شما توصیف را موزیک این چطور شما تعریف تعریف کدام «کدام «سخت» کدام سخت» کدام و «و «انعطاف‌پذیر» است؟ است؟ انعطاف‌پذیر» q واقعا را موزیک آن کسی q چه واقعا را موزیک آن کسی «چه «درست» می‌کند؟ درست» می‌کند؟ توصیف توصیف

دوم مثال باره در گفتگو و بحث و دوم مکث مثال باره در گفتگو و بحث و مکث

‌‌ 1616

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

سوم سوم مثال مثالصحبت – افراد این با احساس این از و می‌کنید افسردگی صحبت احساس افراد این با احساس این از و می‌کنید افسردگی احساس

می‌کنید:می‌کنید:همسرهمسردوستدوستهمسایههمسایههمکارهمکاررییسرییسروان‌درمانگرروان‌درمانگر

– . از صحبت وقتی دارند حضور هم افراد این همه شما تولد جشن در . بعدا از صحبت وقتی دارند حضور هم افراد این همه شما تولد جشن در بعداگفت؟ خواهند چه کدام هر می‌شود شما گفت؟ افسردگی خواهند چه کدام هر می‌شود شما افسردگی

دریافته‌اند؟ q واقعا را شما حال یک دریافته‌اند؟ کدام q واقعا را شما حال یک کدام

سوم مثال باره در گفتگو و بحث و سوم مکث مثال باره در گفتگو و بحث و مکث

‌‌ 1717

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

چهارم چهارم مثال مثالافراد – این به خاطر این به و شده‌اید مبتال افسردگی به افراد شما این به خاطر این به و شده‌اید مبتال افسردگی به شما

: می‌کنید : رجوع می‌کنید رجوع پزشک با خود مالقات وقت پزشک در با خود مالقات وقت ( در دقیقه) ده (مدت دقیقه) ده مدت ( بیست بمدت یکبار هفته چهار هر روانپزشک با مالقات وقت بیست ) در بمدت یکبار هفته چهار هر روانپزشک با مالقات وقت در

دقیقه(دقیقه( روان‌درمانگر با مالقات وقت روان‌درمانگر در با مالقات وقت ( در دقیقه) پنجاه بار هر و هفته (هر دقیقه) پنجاه بار هر و هفته هر) ساعت ) دو روز هر بستری، کلینیک‌روانی در درمانی گروه (در ساعت ) دو روز هر بستری، کلینیک‌روانی در درمانی گروه در

احساسی – چه و است چطور حالتان اینکه توضیح احساسی برای چه و است چطور حالتان اینکه توضیح برایو گفت خواهید چه متخصصین این از هرکدام پیش در و دارید گفت خواهید چه متخصصین این از هرکدام پیش در دارید

را؟ چیزهایی را؟ چه چیزهایی چه–

چهارم تصویر باره در گفتگو و چهارم بحث تصویر باره در گفتگو و بحث

‌‌ 1818

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

: اول :نتیجه اول نتیجهمختلفی – سطوح افسردگی اختالل ترسیم مختلفی برای سطوح افسردگی اختالل ترسیم برای

. دارند .وجود دارند وجودتوضیح – نحوی به وابسته سطوح این از کدام توضیح هر نحوی به وابسته سطوح این از کدام هر

میزان در میزان افسردگی در «افسردگی «سختی» متفاوت سختی» خود متفاوت توصیف خود توصیف. هستند یکدیگر .از هستند یکدیگر از

توصیف – یک به وابسته معالجه روش یک قدر توصیف هر یک به وابسته معالجه روش یک قدر هر» «سخت» :سخت» :باشد باشد

( مانند می‌کند پیروی درمان کلی قواعد از میزان همان مانند ) به می‌کند پیروی درمان کلی قواعد از میزان همان به ) و شکسته پای یک ( درمان و شکسته پای یک درمان

این در موقعیتی و فردی خصوصیات هم میزان همان این به در موقعیتی و فردی خصوصیات هم میزان همان به. می‌کنند بازی کمی بسیار نقش درمان .شیوه می‌کنند بازی کمی بسیار نقش درمان شیوه

‌‌ 1919

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

: دوم :نتیجه دوم نتیجهتوصیف – یک قدر توصیف هر یک قدر «هر «انعطاف‌پذیرتر» انعطاف‌پذیرتر»

خود تشریح در هم میزان همان به خود باشد تشریح در هم میزان همان به باشد: بود خواهد متاثر فاکتورها این :از بود خواهد متاثر فاکتورها این از

) بیمار ) و روان‌درمانگر طرف دو (هر بیمار ) و روان‌درمانگر طرف دو هر همدیگر فهم برای یکدیگر با همدیگر رابطه فهم برای یکدیگر با رابطه محیطی محیطی فاکتورهای فاکتورهای

تحت – معالجه کار نیز میزان همان تحت به معالجه کار نیز میزان همان به. می‌شود هدایت خاص فاکتورهای .تاثیر می‌شود هدایت خاص فاکتورهای تاثیر

‌‌ 2020

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

: سوم :نتیجه سوم نتیجهروان‌درمانی برای برای – کار در روان‌درمانی موفقیت کار در مهم موفقیت زیاد نکته مهم این زیاد نکته این

توضیحی چه که توضیحی نیست چه که «نیست «واقعی» است واقعی» این مهم است است، این مهم است،که:که:

راه از و باشد مراجعه‌کننده فرد خاص باید که توضیح آن راه آیا از و باشد مراجعه‌کننده فرد خاص باید که توضیح آن آیاراههای می‌آید بدست مراجعه‌کننده و روان‌درمانگر راههای همکاری می‌آید بدست مراجعه‌کننده و روان‌درمانگر همکاریبه نیز مقصرگرایی از حتی یعنی می‌دهد، نشان نیز را به تغییر نیز مقصرگرایی از حتی یعنی می‌دهد، نشان نیز را تغییر

خیر، یا می‌انجامد خیر، راه‌گشایی یا می‌انجامد راه‌گشایی طرف از و است پیمودن قابل راهی Uواقعا راه‌گشایی این طرف آیا از و است پیمودن قابل راهی Uواقعا راه‌گشایی این آیا

به ) » راهی چیز هیچ که چرا می‌شود پیموده به ) » مراجعه‌کننده راهی چیز هیچ که چرا می‌شود پیموده مراجعه‌کننده )» و نیست سودمند می‌شود پیموده Uواقعا که راهی «( اندازه و نیست سودمند می‌شود پیموده Uواقعا که راهی اندازه

دست است افسردگی تغییر که هدف به راه این وسیله دست به است افسردگی تغییر که هدف به راه این وسیله به. می‌شود .یافته می‌شود یافته

‌‌ 2121

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

: چهارم :نتیجه چهارم نتیجه: که است این معنای به موفق :معالجه که است این معنای به موفق معالجه

شود – رفع مشکل یک بعنوان افسردگی شود اختالل رفع مشکل یک بعنوان افسردگی اختالل) افسردگی) از کردن (دوری افسردگی) از کردن دوری

آینده – برای آینده راه‌حلهایی برای راه‌حلهایی) هدف) (بسوی هدف) بسوی

دست‌یابی قابل راه‌حلهای دست‌یابی یافتن قابل راه‌حلهای یافتن ،راهها این به رفتن برای راهها، برنامه‌ریزی این به رفتن برای برنامه‌ریزی در تغییر برای تنها نه آنها در ماندن و زدن در قدم تغییر برای تنها نه آنها در ماندن و زدن قدم

برای بلکه کنونی برای افسردگی بلکه کنونی افسردگی آینده مشکل‌گشایی‌های و کنونی مشکل حل آینده برای مشکل‌گشایی‌های و کنونی مشکل حل برای

‌‌ 2222

افسردگیافسردگیتوصیفی توصیفی سطوح سطوح

: پنجم :نتیجه پنجم نتیجهتا – افسردگی اختالل توضیح نوع تا هر افسردگی اختالل توضیح نوع هر

داده توضیح مشکل تنها که داده زمانی توضیح مشکل تنها که زمانیندارد وجود آن در راه توضیح و ندارد می‌شود وجود آن در راه توضیح و می‌شود

. بود نخواهد کاملی .توضیح بود نخواهد کاملی توضیح– » صورت» زمانی از افسردگی « معالجه صورت» زمانی از افسردگی معالجه

خداحافظی مشکل از بتوان که خداحافظی می‌گیرد مشکل از بتوان که می‌گیرد. نمود راه‌حل وقف تماما را خود و .کرد نمود راه‌حل وقف تماما را خود و کرد