تساهاررد»نيرزلاكيدار«هزياج دوشيماهيروادشيپينابرق...
TRANSCRIPT
»آزادی قانونی« تمام حرف من است
هم�ه نويس�ندگان خ�وب همين را مي گويند كه ت�اش مي كنند تا حد امكان ننويسند. اما به جايي مي رسند كه ديگر
نمي شود جلوي نوشتن را گرفت. و بعد هم گرفتارش مي شوند. گرفتار آن چيزي كه مغز را دچار كرده و بايد از دس��تش رها شوي. مثال هر يك از داستان هاي »بني آدم« را در يك نفس نوشتم كه از دستشان رها شوم. يا »كلنل« كه دو سال تمام دچارش بودم و نفس��م را گرفت و تالش��م همه آن بود كه ازش
نجات پيدا كنم. مثل دشواري زايمان است.
زايمان نقطه آخر است، از آن لحظه كه بار بر مي داري تا به آن لحظه ى زايش برسي ... بسياري چنين تشبيهي كرده اند ولي من اس��مش را مي گ��ذارم نجات يافتن. معناي نوشتن اين است كه شما دچار وضعيت بغرنجي شده اي و مي خواهي از آن نجات پيدا كني. نمي خواهي كه رعنايي كني، نه! مي خواهي از دست آن نجات پيدا كني! و وقتي نمي نويسم، البته تحمل احساس بيهودگى هم خودش مرحله ى دشوار ديگرى است؛ در اين نقطه عقل و تواضع مى تواند كمك حال باشد. عقل و تواضع. حاال ش��ما مي گوييد سرگذش��ت خ��ودت را بنويس، مي خواهيد م��را دچار كنيد كه تتمه عمرم بنش��ينم مزخرفاتم را سر هم كنم و بگويم من كه بوده ام. چرا بايد
چنين كنم؟ كدام يك از پيشينيان ما چنين كرده اند؟ خب زمانه آنها با ما خيلي متفاوت بوده است. اما آنچه درباره رها ش�دن مي گوييد، درباره »كلنل« خيلي به اين مطلب اش�اره كرده ايد، اينكه اگر نمي نوشتيد، دچار جنون مي شديد.
دو س��ال تمام در آن وضعيت بودم . نوشتن آن از سال 62 شروع شد، اما سه س��ال قبل از آن خوابش را ديده بودم. وقتي شروع به نوش��تن كردم، در پروسه نوشتن متوجه ش��دم خوابش را ديده بودم . بعد به كاغذهايم نگاه كردم و ديدم من آن خواب را يادداش��ت هم كرده بودم و آن خواب هم حيرت آور بود. چون س��اعت س��ه و نيم دس��ت از كار»كليدر« كشيدم، از خستگي غش كرده بودم كه با يك كابوس بيدار شدم و احساس كردم دارم سنگكوب مي كنم . دوباره خوابيدم و باز هم همان كابوس از نقطه ب »بسم اهلل« تا »ت« تمت دوباره آمد. فكر كردم اگر بار سوم بخوابم و اين خواب را ببينم، مرا مي كشد، بلند شدم و نفس كشيدم، ليواني آب خوردم و گفتم بايد هر طور ش��ده يك خط از اي��ن كابوس را بنويس��م تا بار ديگر سراغم نيايد . دو، سه خط نوشتم و افتادم خوابيدم و فردا بعد از ظهر نشس��تم و يادداشتي را كه در »نون نوشتن« مي بينيد، نوشتم. سه سال بعد كه شروع كردم به نوشتن »كلنل« يادم آمد كه سال 59 آن خواب را ديده ام. يعني س��ه سال قبل تم داستان را خواب ديده بودم. اين همان نقطه ى بار برداشتن است كه اشاره كردم و يكي از اتفاقات عجيب در روانشناسي . مرا به بيمارستاني در تجريش دعوت كردند كه رفتم و آن ماجراها را توضيح دادم اما هيچ يك از پزشكان مغز و اعصاب هيچ پاسخي نداش��تند. كارمند وزارتخانه ى مربوطه اين احوال را متوجه مي شود؟ چه ربطى دارد؟ .... باور كن مي خواستم تن به همين مصاحبه هم ندهم.
فكر كردم چه فايده اي دارد؟!- متوجه مي شوم ولي اين را هم مي دانم كه اين حرف ها بايد ثبت شود حتي اگر تاثيري نداشته باشد. اما يك ماه ديگر تولدتان است و معموال آدم روز تولدش به گذشته
و آينده اش فكر مي كند و شايد به آرزوهايش.درب��اره آرزو بايد بگويم ما اهل قلم، اهل فكر و ادبيات و نظر، همه خواسته هاي خود را ضميمه برگ راي كرديم و به صندوق آقاي روحاني يا نامزد ديگري گذاشته ايم. ما نمي خواهيم چيزهاي انتزاعي مثل حقوق بشر و ... را به ميان بياوريم و دامن بزنيم كه مبادا اين كشور سرنوشتي مانند س��وريه پيدا كند. ولي اين خواس��ته ها ضميمه برگ هاي آراي مردم داخل صندوق ها رفته است. اجازه داده شود كه اين روند عقالني و متمدنانه راه خود را برود. در كش��ور ما چهل ميليون نفر در يك روز به خيابان ها آمدن��د و خون از بيني يك نفر نريخت، اين يعني كه ما ملت متمدن و قانون مداري هس��تيم. پيشنهاد نهايي من اين اس��ت كه به اين قانون م��داري و مدنيت مردم احترام گذاشته شود؛ و اما درباره روز تولدم، برادر بزرگم محمدرضا كه مرا بزرگ كرده و زمان تولد من نه س��اله بوده، گفت تو در نيمه مرداد 1319 متولد شده اي و من با پشت چاقو اين تاريخ را پشت در خانه كندم. ولي بعد كه پدرم سجل مي گيرد تاريخ تولدم را مي نويسند ده مرداد. به هر حال توقع زي��ادي از اين زندگي ندارم . با قناعت و س��ادگي و صداقت زندگي كرده ام � تنها و مستقل؛ و همين خيلي خوب است . بابتش تاوان سنگيني داده ام كه اشكالي ندارد. اما هميشه نگران مجموعه اي هستم ك��ه از آن به عنوان مردم و مملك��ت نام مي بريم وخود جزيى از آن هستيم و آرزومند بوده ام كه اين نگراني ها براي همه كم ش��ود. وقتي اين همه آدم به اين نتيجه رس��يده اند كه مس��ير زندگي اجتماعي ما از انتخابات مي گذرد ، كه انتخابات مي تواند خودش به آزادي هاي مدني منجر شود مثل آزادي احزاب، آزادي بيان، نظر و... با اين اميدها مردم راي دادند و بخشي هم به دنبال اين بودند كه مملكت شان آرام باشد تا بتوانند كار و زندگي كنند، بچه هايش��ان را در آرامش به مدرسه بفرستند و ... اينهاست ديگر، به ظاهر ساده و در باطن مهم. يعنى زيستنى فراخورد شأن آدمى. به هر حال زندگي شاق
است ولي آدميزاد هم آسان نيست. آق�اي دولت آبادي ي�اد آقاي ش�املو افتادم شما و ايشان شبيه هم هستيد؛ هر دو خيلي تاش گر بوده ايد. جالب است كه ماه تولد شما ماه درگذشت ايشان اس�ت. االن هم با جمله آخرتان ياد ش�عر ايش�ان افتادم؛ »و انس�ان
دشواري وظيفه است«.بله. من از ش��املو خيلي ياد گرفتم و خيل��ي هم او را دوس��ت داش��تم. بعد از ش��املو زندگي شخصي من منقلب ش��د . ما با هم دوران خيلي خوبي داشتيم. او حضور بسيار شيريني داش��ت و خيلي زندگي بخش بود. من از كودكي رفيق باز بودم و بعدها كه دوس��تان اندك و نزديكم از دست رفتند، دوستان نزديكم شاملو، ابراهيم يونس��ي، احمد محمود و دكتر حسن مرندي بودند كه رفتن هركدام شان ضربه سختي بود بر من؛ و اين آخري هم دوس��تي بيرون از حوزه هنر و ادبيات »مهندس جليل مختاري« اهل پارس و بعد از آن آغاز
شد اين تنهايي بيكران ؛ ممنون.
تعدادي از نمايندگان تهران در مجلس ش�وراي اس�امي از گنجينه م�وزه هنره�اي معاصر تهران
ديدن كردند. نخس�تين اجراي مشترك اركس�تر سمفونيك تهران و اركستر فس�تيوال راونا شامگاه ١٥ تيرماه
در تاالر وحدت تهران روي صحنه رفت. مرجان اشرفي زاده، مرتضي علي عباس ميرزايي و رهبر قنبري به عنوان اعضاي هيات انتخاب بخش
مسابقه محله جشنواره فيلم شهر معرفي شدند. نخس�تين جشنواره تجس�مي كودك و نوجوان
»نقطه« در هنركده لنا برگزار شد. عبدالرض�ا كاهاني از مس�ووالن وزارت ارش�اد خواس�ت تا تكليف وعده هايش را درباره فيلم هاي
توقيفي مشخص كند. برگزيدگان بخش هاي مختلف جشنواره بين المللي
فيلم هاي كودكان و نوجوانان معرفي شدند.
انتقاد وزير ارشاد از تحريم فيلم ها توسط حوزه هنري
اجراي »يك دقيقه و سيزده ثانيه« در ايرانشهر
نمايش »يك دقيقه و س��يزده ثانيه« نوش��ته محمد چرمش��ير و به كارگرداني شهرام گيل آبادي با نگاهي مس��تند به زندگي زنان كارتن خواب از اول مردادماه در سالن سمندريان تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه مي رود. اين نمايش تعاملي كه در دو زمان 20:30 و 22 از يكم تا بيست ويكم مرداد روي صحنه مي رود، قصه زندگي چهار زن كارتن خواب اس��ت كه با بازي پانته آ بهرام، الدن مس��توفي، سيما تيرانداز و مينا دريس در شيوه اي تعاملي و با مشاركت فعال تماشاگر روي صحنه خواهد رف��ت. اين نمايش كه قص��ه زندگي پرتنش و جذاب ٤ زن كارتن خواب را به صحنه مي كشد با بررسي قص��ه 53 زن كارتن خواب با تحقيقي ميداني ش��كل گرفته است. نمايش »يك دقيقه و سيزده ثانيه« در پي برانگيختن حس انساني تماشاگران خود براي كاري انسان دوستانه است. پيش فروش بليت اين نمايش از روز 23 تيرماه، ساعت 12 در سايت تيوال آغاز مي شود.
فيلمي با بازي حسين محجوب در كارلووي واري
حس��ين محج��وب در حالي ب��ر پرده هاي س��ينما و بيلبوردهاي تبليغاتي جشنواره كارلووي واري حضوري جدي دارد كه خودش به دليل مشكل ويزا نتوانست در اين رويداد سينمايي حاضر شود. اين در حالي است كه او ممكن اس��ت برنده گوي بلورين بهترين بازيگر مرد اين جشنواره شود. در فيلم گرجستاني »خيبوال« نقش اول را حسين محجوب، بازيگر ايراني ايفا كرده است. اين فيلم كه در جمع محدود فيلم هاي رقابت كننده براي جايزه گوي بلورين بهترين فيلم قرار دارد، شايد براي محجوب هم جايزه گوي بلورين بهترين بازيگر مرد را به ارمغان بياورد. فيلم سينمايي خيبوال، محصول 2017 ساخته جورج اوواش��ويلي، روايت روزهاي پاياني عمر نخستين رييس جمهوري منتخب گرجستان است. اين ش��خصيت را كه درواقع بازيگر اصلي اين فيلم كم شخصيت است، حسين محجوب ايفا كرده است. ايسنا
انتشار دومين رمان تاريخي حميدرضا صدر
رمان »سيصد و بيست و پنج« نوشته حميدرضاصدر ب��ا محوريت ش��خصيت حس��نعلي منص��ور يكي از نخست وزيرهاي محمدرضا پهلوي توسط نشر چشمه منتشر و راهي بازار نشر شد. اين كتاب سومين عنوان از مجموعه »ناداستان« است كه توسط چشمه منتشر مي شود. صدر پس از نوشتن كتاب »تو در قاهره خواهي مرد« درب��اره محمدرضا پهلوي ك��ه آن كتاب هم به نوعي در گروه ناداستان ها قرار مي گيرد، سراغ موضوع نخست وزيري 325 روزه حسنعلي منصور رفته است. اين داس��تان نويس، عالوه بر آوردن واقعيات تاريخي در رمانش، ش��خصيت منصور را واكاوي كرده و وجوه مختلف آن را با قلمش به تصوير كشيده است. اين كتاب با 307 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قيمت 250 هزار
ريال منتشر شده است.
بازي رضا بهبودي و الهام كردا در »اگه بميري... «
رضا بهبودي و الهام كردا در نمايش »اگه بميري... « به كارگرداني سمانه زندي نژاد بازي مي كنند. نمايش »اگه بميري...« نوش��ته فلوريان زلر ب��ا كارگرداني س��مانه زندي ن��ژاد و ب��ه تهيه كنندگ��ي مه��رداد بهاءالديني از اول مردادماه در س��الن دكتر ناظرزاده كرماني مجموعه ايرانشهر اجراي عمومي خود را آغاز مي كند. از ديگر عوامل اين نمايش مي توان به شيما ميرحميدي طراح صحنه و لب��اس، ، آنكيدو دارش طراح ص��دا، فراز اس��كندري طراح ويدي��و، صادق زرجويان طراح پوس��تر و تيزر و مهدي آشنا عكاس اشاره كرد. گروه اجرايي نمايش »اگه بميري...« اين روزها تمرين هاي خود را ب��راي آغاز اجراي عمومي
اين اثر سپري مي كند.
كارگاه حميد متبسم در فرهنگسراي نياوران
كارگاه رديف ن��وازي و اجراي قطعات توس��ط حميد متبسم، نوازنده و آهنگساز نام آشناي موسيقي ايران در فرهنگسراي نياوران برگزار مي شود. اين كارگاه به مدت هفت روز و در روزهاي شنبه و يكشنبه 17 و 18 تيرماه از ساعت 16 تا 19، دوشنبه 19 تيرماه از ساعت 10 تا 13 و 16 تا 19، سه ش��نبه و چهارشنبه 20 و 21 تير ماه از س��اعت 16 تا 19 و سه ش��نبه و چهارشنبه 27 و 28 تيرماه از س��اعت 16 تا 19 در فرهنگس��راي نياوران برگزار مي شود. حميد متبسم متولد 2٤ مرداد 1337در شهر مشهد آهنگساز و نوازنده تار و سه تار و از بنيان گذاراِن گروه دستان است. از او تاكنون آلبوم هاي موسيقي متعددي منتشر ش��ده است كه از ميان آنها مي توان بامداد، بوي نوروز، به نام گل سرخ، زمزمه ها و س��يمرغ را نام برد. عالقه مندان جهت ثبت نام در اين كارگاه موس��يقي مي توانند اطالعات خود را به آدرس [email protected] ارسال كنند.
خبر كوتاه
ادامه از صفحه 9سرخط خبرها
هنر و ادبيات شنبه 17 تير1396، 13 شوال 1٤38، 8 جوالي2017، سال پانزد هم، شماره ١238٤8 [email protected]
سينماييكهقربانيپيشداوريهاميشود
حراجنامهنويسنده»غروروتعصب«
جايزه»راديكالزرين«درراهاست
داستاننويسان،صاحبصنفشدند
واكنش به نامه اعتراض آميز ١7 نماينده مجلس درباره دو فيلم
تقليد جين آستين از رماني مهمل فروخته مي شود
جزيياتي از برپايي نخستين جشنواره راديكال پرفورمنس
تشكيل هيات مديره انجمن داستان نويسان تهران
نامه سرگردان در صحن مجلس
رحيمي: با آقاي منوچهر تهيه كنن�ده محم�دي، فيل�م تم�اس داش�تم؛ روشن ش�د اتفاقا تبليغ مسيحيت و نمادهاي آن مثل كش�يش و كليس�ا در »اكسيدان«پررنگ و برجسته ش�ده و به نوعي تبليغ مس�يحيت ش�ده اس�ت. همين امر يكي از ايرادهاي شوراي نمايش براي صدور پروانه پخش بوده اس�ت؛ يعن�ي نقطه مقابل ادعاي مطرح شده در نام�ه س�رگردان در
صحن مجلس.
سرآغاز درگيري آستين با
نويسندگاناي�ن نام�ه دريچ�ه اي به روي درگي�ري آس�تين ب�ا نويس�ندگان معاصر مي گش�ايد. در اين زمان آس�تين دوره اي مه�م از زندگ�ي حرف�ه اي اش را پش�ت س�ر مي گذاشت. نخس�تين رمان او »عقل و احساس«، س�ال پيش از آن منتش�ر ش�ده بود و اي�ن در حال�ي ب�ود كه دست نوش�ته هاي رمان »غ�رور و تعص�ب« هنوز روي ميز ناشر قرار داشت.
نامه اعتراض آمي��ز 17 نماينده مجلس درباره اكران دو فيلم »اكسيدان« و »مادر قلب اتمي« بيش از ديگر حواشي، اين روزها در سينماي ايران خودنمايي مي كند. نامه اي كه اساس آن، برداشت بي احترامي به مس��يحيت اس��ت: »از آنجايي كه قرآن مجيد به كليه اديان و پيامبران اولوالعزم احترام و تقدس قايل و با توجه به فرمان ولي امر مسلمين بر حفظ وحدت ملي و احترام متقابل به همبستگي موحدان در مبارزه با استكبار و صهيونيزم بين المللي از مسائل اساسي است، لذا انتظار دارد كه جنابعالي به عنوان مسوول فرهنگ و ارشاد اسالمي از ادامه اكران و نشر اين دو فيلم جلوگيري به عمل آورده و از اديان مقدسي كه به ساحت آنها توهين ش��ده دلجويي و از اختالف افكني در صفوف واحد ملت
شريف و بزرگوار ايران ممانعت به عمل آوريد.«با اينكه اين نامه خطاب به سيدرضا صالحي اميري، وزير فرهنگ و ارش��اد اسالمي نوشته ش��ده اما تا اينجا امير سيدزاده، تهيه كننده »مادر قلب اتمي«، محمدمهدي حيدريان، رييس سازمان سينمايي و عليرضا رحيمي، نماينده مجلس به انتش��ار آن واكنش نشان داده اند. در اين ميان اظهارات حيدريان نش��ان از عزم راسخ وزارت ارشاد براي حمايت از مجوزهاي صادر شده توسطه اين وزارتخانه دارد. حيدريان در اظهارات خود به مهر گفته سازمان سينمايي حتما پاي اين مجوزها مي ايستد و براي اثبات مدعاي خود از سابقه اين سازمان حرف زده است. او در عين حال نقد فعاليت هاي فرهنگي را حق نمايندگان مجلس دانسته است: »ما نيز به عنوان فعاالن فرهنگي اين حق را داريم كه كاره��ا و محصوالت مان ابتدا ديده شوند و بعد مورد نقد قرار بگيرند. ما نمي توانيم به خصوص
در حوزه فرهنگ بدون اشراف كافي اظهارنظر كنيم.« با استناد به اظهارات حيدريان به نظر مي رسد 17 نماينده معترض به اكران اين دو اثر، پيش از تماشاي اين فيلم ها درباره آنها قضاوت كرده اند. سيدزاده، تهيه كننده »مادر
قلب اتمي« ني��ز در صحبت هاي خود با صراحت به اين مساله اشاره كرد: » بنده مي خواهم به ضرس قاطع اين مطلب را بيان كنم نمايندگاني كه پاي اين نامه را امضا كرده اند به هيچ عنوان فيلم »مادر قلب اتمي« را نديده اند، و گرنه به اين راحتى مرتكب اشتباهى نمي شدند. شايد تنه��ا از روي حرف برخ��ي از اطرافيان خ��ود تصميم گرفته اند كه اين نامه را امضا كنند!«در اين ميان متني كه عليرضا رحيمي، نماينده مجلس در كانال تلگرامي خود منتشر كرده، پشت پرده اين نامه و امضاهاي پاي آن را تا اندازه اي روشن مي كند. بنا به نوشته او در حاشيه جلسه علني چهارشنبه )1٤ تير( يكي از نمايندگان متني را در ضديت با اكران فيلم اكسيدان تهيه كرده بود و با ادعاي اينكه در اين فيلم به دين مس��يحيت اهانت شده، امضا جمع مي كرد: »از بنده هم درخواست امضا داشت كه به او گفتم فيلم را نديده ام و قضاوتي ندارم و امضا نكردم.« رحيمي در ادامه با يكي از متوليان خوشنام سينما تماس گرفته و توضيحاتي درباره فيلم »اكسيدان« از او خواسته است: »مشخص شد اتفاقا اين فيلم در جهت تقريب اديان تهيه و ساخته شده است. توضيحاتي دادند و پيشنهاد كرد با تهيه كننده آن هم صحبتي داشته باشم. به فاصله كمي با آقاي منوچهر محمدي، تهيه كننده فيلم تماس داشتم؛ توضيحات بيشتري با جزييات دادند كه روشن شد اتفاقا تبليغ مسيحيت و نمادهاي آن مثل كشيش و كليسا در اين فيلم پررنگ و برجسته شده و به نوعي تبليغ مسيحيت شده است. همين امر يكي از ايرادهاي شوراي نمايش براي صدور پروانه پخش بوده است؛ يعني نقطه مقابل ادعاي مطرح ش��ده در نامه سرگردان در صحن مجلس.« او در اين متن س��كوت س��ازمان سينمايي و وزارت ارشاد را به منزله گسترش حواشي و ميدان دادن به حاشيه سازان سينما دانست. اين اعتراض نخستين پيشداوري نمايندگان درباره سينما نيست و آخرين آن هم نخواهد بود، در ادامه شايد عملكرد سازمان سينمايي و وزارت ارشاد در حمايت از مجوزهايش، فصل الخطاب
مناسبي براي پايان دادن به اين نامه نگاري ها باشد.
شايد قصد جين آستين از نوشتن رمان »نورث انگر ابي« طعنه اي به سبك رايج گوتيك در آن زمان ب��ود اما در نامه اي به برادرزاده اش از ل��ذت ممنوعه اي كه اين نوع ادبيات داس��تاني به او مي ده��د، صحبت كرده بود. به گ��زارش گاردين، اين نامه كه جين آستين تاريخ آن را 30-29 اكتبر 1812 نوشته است، هفته آينده براي نخستين بار چوب حراج مي خورد. آس��تين نامه را براي يك��ي از برادرزاده هاي عزيزش به نام آنا لفروي نوش��ت. در واقع يادداش��تي ب��راي ريچل هانت��ر، نويس��نده اي كه رم��ان »بانوي مك لرن، قرباني بدذاتي« را در سال 1806 نوشته بود و آس��تين و لفروي هر دو آن را خوانده بودند. آستين با بي رحمي سبك ملودرام هانتر را تقليدي مسخره آميز معرفي مي كند و كليش��ه ها و نواقص��ي را كه در رمان پيدا كرده، مثل اش��ك هاي تمام نش��دني قهرمان زن داستان، فضاي سودازده و تكرار پيرنگ و شخصيت ها دس��ت مي ان��دازد. نامه با اي��ن جمله آغاز مي ش��ود: »دوش��يزه جين آس��تين خواستار رس��اندن بهترين تش��كرها به خانم هانتر در نوروويچ است.« پس از آن از هانتر براي آوردن طرح هاي مكان ها در رمان تشكر مي كند. آس��تين به نثر اغراق آميز هانتر طعنه مي زند و مي نويس��د يك بار »اشك ها روي اين طرح هاي زيبا ريخت. « خواننده نامه ترديد نمي كند كه اش��ك ها از خنده بيش از حد ب��وده و نه غم و اندوه. گابريل هيتن، كارش��ناس كتاب و دست نوش��ته در حراجي ساتبيز معتقد اس��ت اين نامه، س��ندي قبل مالحظه است. او مي گويد: »گرچه پيش از اي��ن از محتواي نامه باخبر بوديم ام��ا تا به حال پژوهش��گران اين نام��ه را نديده بودند و در دسترس قرار گرفتن آن بسيار هيجان انگيز است.«انتظار مي رود اين نامه از مجموع سه نامه اي كه نوادگان خانواده آس��تين به حراجي سپرده اند به رقم باالتري فروخته ش��ود. كارشناس��ان تخمين مي زنند
اين مجموعه به قيمت 162 هزار پوند فروخته ش��ود. گرچه جنبه كميك مقصود آس��تين در نوش��تن اين نامه ها مش��هود اس��ت اما هيتن مي گويد تحت تاثير تجسم آس��تين در دنيايي كه هانتر تصوير كرده، قرار گرفته است. او مي گويد: »شبيه به متن هايي است كه او درباره رمان هاي خودش مي نويسد؛ صحبت درباره اينكه اگر شخصيت ها در دنياي واقعي بودند چه اتفاقي براي آنها مي افتاد.« هيتن معتقد است بهترين تقليد او از اثر هانتر، يادآور رمان »نورث انگر ابي« اس��ت كه در سال 1803 تمام ش��د اما بعد از درگذشت آستين منتشر شد. در اين كتاب، آستين نگاه منتقدانه اش را به سمت قراردادهاي ژانري مي برد كه با پايان يافتن قرن هجدهم، به خاطر نويسنده هايي مثل ماتيو لوييس و آن رادكليف تب وتابش در ميان زنان جوان شايع شده بود. لحن آستين در اين نامه به اندازه ژانر رمان »نورث انگر ابي« اهانت آور نيست. اين نويسنده پس از گذشت يك دهه از تمام كردن رمان طعنه آميزش هنوز هم چنين ادبياتي را دنبال مي كند. هيتن لذت بردن آس��تين از رمان هاي گوتيك را ش��بيه به عشق به هنرهاي سطح پايين اين روزها مي داند. مي گوي��د: »در اين نامه او با دوس��تي صحبت مي كند و از لذتي ك��ه اين مهمل ها به او مي دهند حرف مي زن��د- در واقع مردم آن زمان نه تنها رمان گوتيك، بلكه به ط��ور كل رمان را مهمل مي دانس��تند. البته جين يكي از مدافعان سرس��خت كمال هنري رمان بود اما لزوما از همه رمان ها پشتيباني نمي كرد.« پيش از اين متن نامه از طريق چهار نسخه رونويسي ش��ده در قرن نوزدهم در دسترس بود كه در آن خطاهايي ديده مي شد و مطالبي اضافه شده بود. اين نامه دريچه اي به روي درگيري آستين با نويسندگان معاصر مي گشايد. در اين زمان آستين دوره اي مهم از زندگي حرفه اي اش را پشت سر مي گذاشت. نخستين رمان او »عقل و احساس«، سال پيش از آن منتشر شده بود و اين در حالي بود كه دست نوشته هاي رمان »غرور
و تعصب« هنوز روي ميز ناشر قرار داشت.
چندس��الي اس��ت ك��ه عالقه مندان پرفورمن��س ب��راي شناس��اندن اين رس��انه )مدي��وم( به مخاطب��ان و به دس��ت آوردن چارچوب هاي نظري اين حوزه فعاليت هاي مستمري انجام مي دهن��د. از جمله مهم ترين اي��ن فعاليت ها مي توان به برگزاري فس��تيوال سي پرفورمنس، سي هنرمند، سي روز اش��اره كرد كه از نخستين سال تا امروز پيشرفت زيادي داش��ته و در بين عالقه مندان هنرهاي اجرايي شناخته شده است. برگزار كنندگان اين جشنواره به مدد تالش هاي چندساله خود حاال گام بلندتري برداش��ته اند و ما به زودي شاهد برپايي نخستين جشنواره بين المللي راديكال پرفورمنس در چهار بخش »آلترناتيو پرفورمنس، پرفورمنس آرت، ويديو پرفورمنس و س��ايبرفورمنس« خواهيم بود. جشنواره اي كه به برگزيدگانش در هر بخش »جايزه
راديكال زرين« اهدا مي كند. امير راد كه در اين س��ال ها با جديت پيگير راه هايي براي افزايش اطالعات تئوري��ك در اين زمينه بوده و ح��اال يكي از باني��ان برگزاري جش��نواره راديكال پرفورمنس شناخته مي شود در گفت وگو با »اعتماد« ابتدا درباره عنوان جش��نواره توضيح مي دهد: عنوان »راديكال پرفورمنس« به هم��ان نماد علوم رياضي اش��اره دارد، به معني رصد عمق و پيدا كردن ريشه )عدد و اينجا مفهوم( . و در ادامه مي افزايد: »ش��ش سال است جشنواره س��ي پرفورمنس، سي هنرمند را برگ��زار مي كني��م و اي��ن جريان مبنايي ش��د كه ايده برپايي جش��نواره اي همه گيرتر را دنبال كنيم. در س��ال هاي ابتداي��ي برگزاري جش��نواره »س��ي پرفورمنس، س��ي هنرمند، س��ي روز« شمارش اين تع��داد هنرمند فعال درپرفورمنس آرت كار آس��اني نب��ود؛ بنابراين س��عي كرديم پايه هاي آموزش��ي را گسترش دهيم و در اين زمينه از هنرمندان حوزه هاي
گوناگون دعوت كرديم تا در اين زمينه تجربه كسب كنند و با برگزاري كارگاه هاي آموزش��ي، اطالعات و تجربه هاي خود را در اختيار ش��ركت كنندگان قرار
داديم. «مجموعه تالش هايي كه راد به آنها اش��اره مي كند در نهايت به آنجا ختم ش��د كه تعداد زي��ادي از فعاالن هنره��اي اجرايي براي حضور در جش��نواره شش��م مدنظر ق��رار گرفتند و اكنون در جش��نواره راديكال پرفورمن��س ثبت ن��ام كردند. »جالب اس��ت بدانيد بس��ياري از هنرمن��دان حاضر در همين جش��نواره ابتدا مخاطب ما بودند كه حاال به ش��ركت كنندگان فعال تبديل شده اند.« پرفورمنس و پرفورمنس آرت ب��ا زمينه هاي مختل��ف هنر و رس��انه از جمله تئاتر، تجسمي، س��ينما و معماري ارتباط تنگاتنگ دارد. همي��ن ويژگ��ي موجب ش��ده ع��ده اي اي��ن حوزه را به عن��وان زيرش��اخه تئاتر ي��ا بعض��ي ديگر زير مجموعه تجسمي دس��ته بندي كنند. راد دليل اين دس��ته بندي ها را »فق��دان آگاهي كاف��ي در زمينه مباحث تئوريك اين حوزه« مي داند.» از دوره چهارم سي پرفورمنس، سي هنرمند به اين نتيجه رسيديم به امكاني ني��از داريم كه اين ح��وزه را از پراكندگي نجات دهيم و به اين ترتيب بتوانيم متمركز فعاليت كنيم. ايده ما تجميع آثار و دادن هويت مس��تقل به اين مديوم اس��ت.« مباحثي مانند سايبرفورمنس و ويديو پرفورمنس در جش��نواره راديكال پرفورمنس به صورت علمي تر از پيش مورد بررسي قرار مي گيرد و به صورت بين المللي اجرا مي ش��ود؛ طبق اظهارات راد »به دليل تجربه بيش��تر هنرمن��دان غير ايراني بخش س��ايبرفورمنس و ويديو پرفورمنس بيش��تر مورد استقبال هنرمندان خارجي قرار گرفته است و اين هدف ما را بهت��ر تامين مي كند به اين ترتيب كه تجربه هنرمندان خارجي به ما معرفي مي ش��ود و از اين س��و خروجي هنرمندان خوب ايراني نيز به آنها
معرفي خواهد شد. «
چهارش��نبه 1٤ تيرماه روز مهمي براي داستان نويسان بود؛ چون در اين روز بود كه انتظار چند س��اله آنان براي تشكيل انجمن صنفي به نتيجه رسيد و انجمن صنفي داستان نويسان تهران زيرنظر نماينده وزارت كار، رس��ميت پيدا كرد. از سال گذشته تالش جمعي از نويسندگان براي راه اندازي اين انجمن آغاز ش��د. آنان در تم��ام مراحل پيگيري خود با وزارت كار در ارتباط بودند تا انجمن صنفي نويسندگان انجمني زيرنظر اين وزارتخانه باشد و مانند خانه سينما يا خانه تئاتر، تش��كيالتي فرهنگي نباشد بلكه انجمني كامال صنفي باشد و شامل تمام قوانين مربوط به وزارت كار ش��ود تا ديگر هيچ نهاد و ارگاني نتواند آن را منحل يا تعطيل كن��د. با اين نگاه بود كه رايزني ها از يك س��و با داستان نويسان و از س��وي ديگر با نمايندگان وزارت كار انجام ش��د. مانند هر انجمن ديگري، هيات موسس تشكيل شد و روز چهارش��نبه 1٤ تيرماه نيز نخستين مجمع عمومي اين انجمن برگزار شد. محمد حسيني، سخنگوي اين انجمن در گفت وگو با »اعتماد« توضيح داد كه در اين مجمع هم اساسنامه انجمن داستان نويسان به تصويب رسيده و هم هيات مديره آن تشكيل شده است: »روز چهارش��نبه توانستيم نخس��تين مجمع عمومي انجم��ن را با حضور دو س��وم اعضا تش��كيل دهيم و در اين مجمع، اساس��نامه انجمن را به راي گذاش��تيم كه خوشبختانه هم كليات اساسنامه به تصويب رسيد و هم جزييات آن به تاييد اعضا رس��يد، چراكه در اين مجمع نظرسنجي درباره بندهاي مختلف اساسنامه انجام شد و اعضاي حاضر، نظرات و پيشنهادات خود را مطرح كردند و در نهايت كليات و جزييات اساسنامه به تاييد اعضاي حاضر رس��يد.«به گفته او همه اي��ن فرآيندها زيرنظر نماينده رسمي وزارت كار، رفاه و امور اجتماعي انجام شد و در حال حاضر اعضاي انجمن، يك هفته فرصت دارند تا اگر ش��كايتي دارند، ديدگاه و نظرات خود را با اعضاي
هيات رييسه انجمن كه همان روز تشكيل شدند، در ميان بگذارند و بعد از گذشت يك هفته، هيات مديره انجمن رس��ما كار خود را آغاز خواهد كرد. نويس��نده داستان »آنها كه ما نيستيم« اين نكته را نيز توضيح داد كه بعد از تصويب اساس��نامه، راي گيري هم انجام شد كه طي آن نخستين هيات مديره انجمن داستان نويسان تهران انتخاب شدند. اسامي اين هيات مديره به ترتيب حروف الفبا چنين اس��ت: فرخنده آقاي��ي، مهدي افروزمنش، احمد پوري، محمد حسيني، محمدحسن شهسواري، محسن حكيم معاني و كامران محمدي، هفت نويسنده اي هستند كه با راي مستقيم اعضاي حاضر به عنوان اعضاي اصلي هيات مديره انجمن انتخاب شدند و همچون تمام انجمن هاي صنفي ديگر در كنار اعضاي اصل، چند عضو علي البدل نيز حضور دارند. بدين ترتيب در اين انجمن، سه نويس��نده ديگر يعني ضحي كاظمي، جواد عاطفه و س��ينا دادخواه به ترتيب به عنوان اعضاي علي البدل انتخاب ش��دند. در كنار اين تركيب، مهدي اس��دزاده و امين حس��ينيون به عنوان بازرس��ان اصلي و حسن محمودي هم به عنوان بازرس علي البدل انتخاب شدند. اين هيات مديره از هفته آينده و به دنبال تاييد انتخابات، فعاليت رس��مي خود را آغاز خواهد ك��رد و به مدت دو س��ال، س��كان امور انجمن را در دس��ت خواهد گرفت. نام كام��ل و دقيق اين انجمن، »انجمن صنفي كارگري داستان نويسان استان تهران« است و با همين نام است كه انجمن نامبرده در وزارت كار، وجهه قانوني و رسمي پيدا كرده است. داستان نويسان عضو اين انجمن اميدوار هستند با تش��كيل اين صنف، خأل و كمبود هميشگي انجمن صنفي داستان نويسان، برطرف شود و آنان بتوانند با اجراي موارد درج شده در اساسنامه انجمن خود گامي در جهت تحقق منافع صنفي خود بردارند و از سوي ديگر محفلي هم براي گردهمايي داستان نويسان ايجاد كنند چراكه در حال حاضر نويس��ندگان ما به طور رس��مي، پاتوقي براي جمع شدن ندارند و نشست ها و ديدارهاي داستان نويسان، اغلب به صورت موردي صورت مي گيرد.
الهام نداف
بهار سرلك
بابك احمدي
ندا آل طيب
صحنهپرده نقره اي
قفسهآن سوي آب ها
سيدرضا صالحي اميري، وزير فرهنگ و ارشاد اسامي در تازه ترين اظهارنظرش درباره نتيجه پرونده فيلم هاي توقيفي و همچنين تحريم فيلم هاي داراي پروانه نمايش توسط حوزه هنري صحبت كرده است. به گفته او تشكيل كميته اي براي تعيين تكليف فيلم هاي توقيفي به معناي قول ارشاد براي رفع توقيف اين آثار نيست بلكه به معناي بررسي آنهاست. او درباره تحريم برخي فيلم ها توسط حوزه هنري هم توضيح داد: »اين مساله در صاحيت شوراي صنفي است. ما به عنوان وزارت ارشاد مداخله مستقيمي در اين موضوع نداريم اما توصيه مي كنيم كه فضاي سينما در اختيار جامعه بزرگ سينمايي قرار گيرد و با مرزبندي ها و خط كشي ها مخالفيم.