!i5& · 2016. 5. 18. · 6 c5-.?75&j'b5p$ j7*a15f7*'>*5&j'b5p$ /-a9i?* z?'.'kvi!$+7#0 12...

14
5 و ﺑﺎﻻﺧﺮه ﻋﻼﻳﻢ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﻣﺜﻞ زﺧﻢ ﻫﺎي ﮔﻮارﺷﻲ ، ﻣﻴﮕﺮن ، ﻓﺸﺎر ﺧﻮن ﺑﺎﻻ و ﻣﺸﻜﻼت ﺗﻨﻔﺴﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺣﺎﻛﻲ از وﺟﻮد اﺳﺘﺮس ﺑﺎﺷﻨﺪ. اﻧﻮاعاﺳﺘﺮس و ﻣﺘﻌﺪدﻧﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ اﺳﺘﺮس ﻫﺎ را ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪي ﻛﺮده اﻧﺪع اﺳﺘﺮس ﻫﺎي زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺴﺎن ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎد ، ﻣﺘﻨﻮ. اﻳﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪي ﻫﺎ ﻣﺨﺘﻠﻒوﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. ﻪﻣﻲﺷﻮﻧﺪ درزﻳﺮﺗﻌﺪاديازاﻳﻦﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪيﻫﺎارا. اﻟﻒ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪياﺳﺘﺮسﻫﺎازﻧﻈﺮﺷﺪتوﻓﺮاواﻧﻲ: 1 - اﺳﺘﺮس ﻫﺎي ﻓﺎﺟﻌﻪ آﻣﻴﺰ) ﺷﺪﻳﺪ( ﻴﻤﻲ در زﻧﺪﮔﻲ اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪﻲازاﺗﻔﺎﻗﺎت،ﺗﻐﻴﻴﺮﺑﺴﻴﺎرﺷﺪﻳﺪوﻋ ﺑﻌ. ث ﺣﻮاد و ﻓﺎﺟﻌﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻴﻞ ، زﻟﺰﻟﻪ ، ﺟﻨﮓ ، آﺗﺶ ﺳﻮزي ، ﺗﺼﺎدﻓﺎت و ﭘﺪﻳﺪه ﻫﺎﻳﻲ از اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ. ﭼﻨﻴﻦ ﺳﻮاﻧﺤﻲ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺑﺴﻴﺎر ﺷﺪﻳﺪي در زﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮد ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اي ﻛﻪ ﻣﺪت ﻫﺎ ﻃﻮل ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺸﻴﺪ ﺗﺎ ﺑ ﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺷﺪﻳﺪوﺑﺰرگﻛﻨﺎرآﻣﺪهوﺳﺎزﮔﺎرﺷﻮد. ﻗﺪرت ﺗﺨﺮﻳﺒﻲ ﺷﺪﻳﺪي ﺑﺮ اﻧﺴﺎن دارﻧﺪ وﻟﻲ ﺑﻪ ﻧﺪرتث ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ ﭼﻪ اﻳﻦ ﺣﻮاد ﻣﻲق اﺗﻔﺎ ﭼﻨﻴﻦﻣﻮارديراﺗﺠﺮﺑﻪً اﻓﺘﻨﺪوﺑﺴﻴﺎريازاﻓﺮادﻣﻤﻜﻦاﺳﺖدرﺗﻤﺎمﻃﻮلزﻧﺪﮔﻲﺧﻮداﺻﻼ ﻧﻜﻨﻨﺪ. 2 - اﺳﺘﺮﺳﻬﺎي ﻣﻌﻤﻮل و ﻫﻨﺠﺎر زﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﻪ اﻓﺮاد درً ﻣﻲ دﻫﻨﺪ و ﻣﻌﻤﻮﻻخ از اﺳﺘﺮﺳﻬﺎ در زﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﻪ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ رع اﻳﻦ ﻧﻮ ﻃﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮد آﻧﻬﺎ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ. ، ورود ﺑﻪ داﻧﺸﮕﺎه ، از دﺳﺖ دادن ﻋﺰﻳﺰان ،ج ، ازدواق اﺳﺘﺮﺳﻬﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻃﻼ ﺑﻴﻤﺎري ، ﺑﺪﻫﻜﺎري و ﻣﺸﻜﻼت ﻣﺎﻟﻲ ، ﺑﻴﻤﺎﻠﻲ از اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ري و ﻣﺴﺎ. اﮔﺮ ﭼﻪ اﻳﻦ اﺳﺘﺮس ﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻮرد اول) اﺳﺘﺮس ﻫﺎي ﻓﺎﺟﻌﻪ آﻣﻴﺰ( وﻟﻲ ﺗﻌﺪاد اﻳﻦ اﺳﺘﺮس ﻫﺎ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻜﺮر و ؛ ﺧﻴﻠﻲ ﺷﺪﻳﺪ و ﻧﺎﺗﻮان ﻛﻨﻨﺪه ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻣﻲدﻫﻨﺪخ ﻓﺮاوانﺗﺮير. 3 - اﺳﺘﺮس ﻫﺎي ﺧﺮد ﻳﺎ رﻳﺰ اﺳﺘﺮس ﻫﺎ اﻳﻦاﺳﺘﺮسﻫﺎﺷﺪتﺑﺴﻴﺎرﻛ ﻤﻲ دارﻧﺪ وﻟﻲ ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد ﺑﺴﻴﺎر ﻓﺮاوان و ﻣﺘﻌﺪدي در ﻣﻲ دﻫﻨﺪخ زﻧﺪﮔﻲ ر. ﻧﻤﻮﻧﻪ اﻳﻦ اﺳﺘﺮﺳﻬﺎ در ﻣﺤﻴﻂ ﺧﺎﻧﻮاده ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺳﺮ و ﺻﺪاي ﺧﻮاﺑﮕﺎه ، ﻣﻬﻤﺎن ﻧﺎﺧﻮاﻧﺪه ، ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﻣﺤﻞ ﺧﻠﻮت و ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮاي ﺗﺮاﻓﻴﻚ ، اﺳﺘﺮاﺣﺖ وﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ، از ﺳﺮوﻳﺲ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪن ، ﺟﺮ و ﺑﺤﺚ ﺑﺎ ﻫﻢ اﺗﺎﻗﻲ ﻳﺎ ﻫﻢ ﻛﻼﺳﻲ و ﻣﻮاردي از اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ. ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﺪ اﻳﻦ اﺳﺘﺮس ﻫﺎ ﭼﻨﺪان ﺷﺪﻳﺪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ وﻟﻲ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ روﻳﺎروﻳﻲ زﻳﺎد ﺑﺎ آﻧﻬﺎ درﻃﻮلزﻧﺪﮔﻲﺑﺎﻋﺚﺑﺮوزﻣﺸﻜﻼﺗﻲﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻳﻲازرﻳﺰاﺳﺘﺮس ﻫﺎيزﻧﺪﮔﻲﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﻧﺪاﺷﺘﻦﭘﻮلﺑﺮايﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎيزﻧﺪﮔﻲ ﻧﺪاﺷﺘﻦﭘﻮلﺑﺮايﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﺗﻔﺮﻳﺤﻲوﺳﺮﮔﺮﻣﻲﻫﺎغ زﻧﺪﮔﻲدرﻣﺤﻠﻪﺷﻠﻮ ﻛﺎرﻫﺎيزﻳﺎد

Upload: others

Post on 02-Feb-2021

1 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

  • 5

    استرسو وجود از حاكي توانند مي تنفسي مشكالت و باال خون فشار ، ميگرن ، گوارشي هاي زخم مثل جسماني عاليم باالخره

    .باشند

    استرس انواع

    اند كرده بندي طبقه را ها استرس دليل همين به متعددند، و متنوع ، زياد بسيار انسان زندگي هاي ها. استرس بندي طبقه اين

    متفاوت و شوند. استمختلف مي ارائه ها بندي طبقه اين از تعدادي زير . در

    فراواني–الف و شدت نظر از ها استرس بندي :طبقه

    آميز-1 فاجعه هاي كنند–) شديد( استرس مي ايجاد زندگي در عظيمي و شديد بسيار تغيير ، اتفاقات از حوادث. بعضي

    قبيل اين از هايي پديده و تصادفات ، سوزي آتش ، جنگ ، زلزله ، سيل مانند هايي فاجعه باعث. و سوانحي چنين

    ب تا كشيد خواهد طول ها مدت كه اي گونه به شود مي فرد زندگي در شديدي بسيار تغييراتتغييرات اين با تواند

    شود سازگار و آمده كنار بزرگ و . شديد

    ندرت به ولي دارند انسان بر شديدي تخريبي قدرت حوادث اين چه اگر كه باشيد داشته توجه نكته اين به ، حال اين با

    مي تجربهاتفاق را مواردي چنين اصالً خود زندگي طول تمام در است ممكن افراد از بسياري و .نكنندافتند

    زندگي-2 هنجار و معمول در–استرسهاي افراد همه معموالً و دهند مي رخ انسانها همه زندگي در استرسها از نوع اين

    ميكنند تجربه را آنها خود زندگي ،. طي عزيزان دادن دست از ، دانشگاه به ورود ، ازدواج ، طالق مانند استرسهايي

    بيما ، مالي مشكالت و بدهكاري ، قبيلبيماري اين از مسائلي و اول. ري مورد مانند ها استرس اين چه استرس( اگر

    آميز فاجعه و) هاي مكرر طور به و است بيشتر بسيار ها استرس اين تعداد ولي ؛ نيستند كننده ناتوان و شديد خيلي

    دهند مي رخ تري . فراوان

    ها-3 استرس ريز يا خرد هاي ك–استرس بسيار شدت ها استرس دراين متعددي و فراوان بسيار تعداد به ولي دارند مي

    دهند مي رخ نداشتن. زندگي ، ناخوانده مهمان ، خوابگاه صداي و سر از عبارتند خانواده محيط در استرسها اين نمونه

    كالسي هم يا اتاقي هم با بحث و جر ، ماندن جا سرويس از ، ومطالعه استراحت ، ترافيك براي مناسب و خلوت ومحل

    قبيل اين از ولي. مواردي نيستند شديد چندان ها استرس اين بينيد مي كه طور آنهاهمان با زياد رويارويي دليل به

    شوند مي مشكالتي بروز باعث زندگي طول .در

    استرس ريز از هايي خانوادگي نمونه زندگي هاي

    زندگي هاي هزينه براي پول نداشتن

    هاي فعاليت براي پول هانداشتن سرگرمي و تفريحي

    شلوغ محله در زندگي

    زياد كارهاي

  • 6

    دوستان با مشاجره

    خانواده افراد با مشاجره

    ، شلوغ و صدا و پرسر منزل در زندگي

    منزل، يا خانوادگي زندگي در خلوت نداشتن

    زندگي محل بودن نامرتب و كثيف

    كار محيط يا خوابگاه ، رمنزل د سخت كارهاي انجام

    خط محله در نامناسبزندگي و آلوده يا رناك

    دانشگاه زياد تكاليف

    استرس–ب بندي كيفيتطبقه نظر از ها

    ها استرس از بعضي و ، ازدواج ، كار كردن پيدا ، كودك يك آمدن دنيا به مثل هستند خوشايند استرسهاي از بعضي

    مختل مراحل يا كنكور در نشدن قبول ، والدين مشاجره و اختالف مانند ،ناخوشايند عزيزان از يكي فوت ، طالق ، دانشگاه ف

    خانواده افراد از يكي نمود. بيماري بندي طبقه ديگري نوع به نيز كيفيت نظر از توان مي را ها استرس دليل همين :به

    منفي-1 هاي باشند) دسيترس(–استرس مي ناخوشايند و منفي اتفاقاتي ، استرسها عبارت. اين ها استرس اين نمونه

    ازاين: ازاست مواردي و ارتباطي مشكالت ، تحصيلي افت و ناكامي ، بيماري ، جدايي طالق، ، عزيزان از .قبيلمرگيكي

    مثبت-2 هاي باشند)يوسترس(–استرس مي خوشايند و مثبت اتفاقات از. اين اند عبارت استرسها اين قبول: نمونه

    دار بچه ، ازدواج ، شغل يافتن ، دانشگاه در مسافرتشدن به رفتن ، شدن

    باشد منفي هم و مثبت تواند مي هم استرس چگونه كه بيايد ذهن به سوال اين است يكي. ممكن به است بهتر رابطه اين در

    گيرد صورت تري دقيق نگاه است ازدواج همان كه مثبت تجارب :از

    گفته قبال كه همانطور و است ازدواج زندگي در انسان تجارب بهترين از هاييكي استرس از يكي ازدواج هنجارشد و نرمال

    كند مي تجربه را آن انساني هر معموال كه است حساب. زندگي استرسبه نظر اين از درازدواج بزرگ تغييرات باعث كه آيد مي

    شود مي پسر و دختر داخ. زندگي يا بيرون در اشتغال يا تحصيل به فقط ازدواج قبل تا كه دختري ، ديگر عبارت ازبه ل

    ، باشد فعال اجتماعي نظر از ، بپردازد منزل كارهاي به بايد ازدواج از بعد رفت نمي او از ديگري توقع و پرداخت مي منزل

    و كند كم خود تجرد دوران هاي فعاليت و نفريحات از ، دهد انجام را همسرداري ازدواج...وظايف از قبل تا كه پسري يا

    پردا مي تحصيل يا كار به مسكنفقط سنگين هاي هزينه بايد ازدواج از بعد بود، كافي مجرد فرد يك براي وي درآمد و خت

    كند پرداخت را خانواده و خانه در. و ، كند كم تجرد دوران هاي دوستي از و بگذراند خود خانواده با را خود وقت بيشتر

    بپرداز نيز دوم شغل به خانواده مخارج تامين براي حقوق كفاف عدم وصورت ازدواج...د كه جايي آن از ، خالصه عبارت به

  • 7

    و مثبت پديده اگر حتي است استرس كه شود مي گفته شود، مي پسر و دختر زندگي در متعددي تغييرات به منجر

    باشد .خوشايندي

    مدت–ج نظر از هاي استرس بندي :طبقه

    مدت-1 كوتاه هاي مدت: استرس براي ، است محدود استرسها اين برايمدت را زيادي زمان فرد و دارند وجود كوتاهي

    كند نمي صرف ها آن با از. مبارزه عبارتند مدت كوتاه ي ها استرس بيماري: نمونه يك به خانواده اعضاي از يكي ابتالي

    خانواده در موقت مالي بحران يك يا آپانديس مثل .حاد

    مدت-2 طوالني يا مزمن هاي مدت: استرس بلند استرسها رااين فرد يك سال سالهاي است ممكن و باشند مي طوالني و

    نمايد خود از. اسير عبارتند استرسها اين ،: نمونه مدت طوالني مالي مشكل و بدهكاري ، خانواده در معلول يك داشتن

    ديگران با يا و والدين بين قديمي درگيري و اختالف

    از كه كنيم مقايسه هم با را حاد و مزمن استرس دو استرساگر دو اين از يك كدام شما نظر به ، باشند برابر هم با شدت نظر

    رواني عوارض شود تر مزمن استرسي هرچه كه است مسلم ؟ مزمن استرس يا حاد استرس ، باشند مي پرفشارتر و تر سخت

    بود خواهد تر سنگين نيز آنها از ناشي هاي صدمه و جسماني استر. و براي انسان روان و بدن نشدهزيرا ساخته مزمن سهاي

    . است

    و باشد مدت طوالني استرس اگر ولي شود مي تمام زود ، شده ايجاد بدني تغييرات اين باشد مدت كوتاه استرس كه وقتي

    و معده ، خون ، ريه ، قلب در تغييرات اين روز هر و شود تغيير همه اين دچار شما بدن كه...دائما است مسلم ، شود ايجاد

    تدريج شودبه مي مشكل دچار شما فشاري. بدن اين ، افتد مي كار از آوريد فشار ماشين يك به دائما شما اگر كه طور همان

    گوارشي ، تنفسي ، قلبي مشكالت دچار شود مي باعث باالخره شود مي وارد بدن مختلف هاي اندام به خصوصزخم( كه به

    عشر اثني و كه. شويد...و) معده است آن مهم اندنكته مزمن زندگي هاي استرس از زندگي. بسياري هاي استرس از بعضي

    هاي مقابله دليل به زندگي استرسهاي از ديگر بسياري و خانواده در بيمار يا معلول يك وجود مانند هستند مزمن ماهيتاً

    ارتباطي مشكالت مانند شوند مي مزمن ، گيرد مي صورت آنان با كه ن. نامناسبي بد جا اين ودر استرس منابع به كه يست

    شود اي اشاره نيز شوند مي استرس به منجر كه :عوامل

    استرس منابع

    نمايند استرس توليد توانند مي كه دارند وجود باشند. عواملي مي متنوع و متعدد عوامل :اين

    جسماني-1 و بدني عوامل

    و تب ، بيماري ، سوختگي ، عفونت نوع هر ....مانند

    مح-2 و ها هاناكامي روميت

  • 8

    مانند مي باز خود اهداف و نيازها ، ها خواسته به يابي دست در افراد كه گيرد مي ريشه جا آن از زندگي هاي نمونه. استرس

    شود مي محروم خانوادگي فضاي از فرزند كه است والدين فوت يا طالق خانواده محيط در محروميت از ،. مهمي همچنين

    فرزندا براي خانواده كه انتظاراتزماني به يابي دست از فرزندان كند، مي تنظيم منطقي غير انتظارات و استانداردها ن

    كنند مي تجربه را محروميت و ناكامي مرتباً و مانند مي باز ها .خانواده

    انتظارات-3 عقايد، و باورها

    باشند مي استرس منابع مهمترين از يكي افراد عقايد و ،. باورها استرسها نوع اين زيرابه شود مي گفته زاد درون هاي استرس

    مثال طور به ، است كرده استرس دچار را او كه است فرد باورهاي و ديدگاه اين بلكه آورد نمي فشار فرد بر بيرون از محركي

    سنگيني استرس با را خود باشد داشته را عملكرد بهترين هميشه كه دارد انتظار خود از و است گرا كمال بسيار كه روبروفردي

    است محدوديتهايي داراي هميشه بودن انسان لحاظ به انسان يك زيرا است .ساخته

    شخصيت-4

    است افراد شخصيت نوع استرس منابع از ديگر آن. يكي به كه شود مي ديده خاصي شخصيتي سبك ، شده انجام مطالعات در

    تيپ يا الف انجام !شخصيت را كار حداكثر ، زمان حداقل در مايلند هميشه ، حساسند زمان به شدت به افراد اين ، گويند مي

    شوند. دهند مواجه اهدافشان به رسيدن راه در مانعي با كه زماني ويژه به و هستند به. عصباني را هايشان شكست و مشكالت

    ب و پندارند مي مقصر را آنها و دهند مي نسبت هستندديگران عصباني ديگران از دليل همين و. ه فعاليتها را خود ارزش مالك

    دانند مي دارند. كارهايشان خود از زيادي وانتظارات هستند گرا كمال ندارند. بسيار توجهي خود آرامش و استراحت به چندان

    عذا و گناه احساس دچار دهند نمي انجام كاري كه اين از تعطيل روزهاي در كه طوري شوندبه مي وجدان شرايطي. ب چنين

    قرار عروق و قلب دستگاه اختالالت و ها بيماري ويژه به و تني روان اختالالت به ابتال باالي خطر در افراد اين كه شود مي باعث

    شخصيت. گيرند خالف هاي !بر شخصيت هاي "، موقعيت از را خود ارزش كه ترند بين واقع و پذير انعطاف افرادي

    داننداج مي هدفي هر از باالتر را آن و كنند مي جدا اقتصادي و خود. تماعي زندگي از بردن لذت و استراحت براي را اوقاتي

    اند داده به. اختصاص اي بينانه واقع و سازگارانه صورت به آيد مي پيش مشكلي كه گاه هر و ندارند زمان به زيادي حساسيت

    حل فرايند در و پردازند مي آن خالقندحل بسيار . مسئله

    ها-5 كند: تعارض انتخاب را يكمورد ، دارند يكساني بار كه موقعيتي دو ميان از شود مجبور فرد كه است آن تعارض از منظور

    شود مي ديگر موقعيت انتخاب از مانع يكموقعيت انتخاب . و

    استرس عملكرد-منحني

    نمودار در عملكرد سطح و استرس ميزان بين يكرابطة عملكرد سطح و استرس ميان ارتباط واقع در است شده داده نشان زير

    هايي درموقعيت انسان و است دردسرساز دو هر كم خيلي و زياد خيلي استرس كه معناست بدان اين و است منحني خطي رابطه

    دارد را كاركرد ترين ضعيف استرس حداكثر و حداقل اعتماد. با ، وري بهره زياد خيلي كاهشاسترس را فرد كارآيي و نفس به

    فقدان معناي به نيز كم خيلي استرس طرفي از ، كند تجربه را شديد ناتواني و خستگي احساس فرد كه شود مي باعث و ميدهد

    باشد مي ، است سالم زندگي الزم شرط كه پويايي و شادابي ، نشاط ، كه. انگيزه است مواقعي در انسان كاركرد بهترين بنابراين

  • 9

    سطحش ، مناسب عملكرد با رضايتبخش و پويا زندگي يك داشتن براي ديگر عبارت به باشد حداكثر و حداقل بين استرس دت

    است استرسضروري از اي نشود. بهينه شور يا و نمك بي زندگي كه باشيم مراقب ، دارد را نمك !استرسحكم

    !"$&

    +*)ط ,-.0!,234+ 6780+ د7,;9

    "?(@$B CارE4B F$Aارز G!($$N/,+8O85د

    ,234+ ($P 6780+ 9;"%8L8%"رLر ERم

    ا1.)س 8K.+TOدلز%8دEAت

    رواني فشار و دانشجويان

    تحصيلي-1 رواني فشار

    مانند زيادي رواني زاهاي فشار ، شوند مي دانشگاه وارد ، مدرسه از بعد كمي يا بالفاصله معموالً كه پائين سال دانشجويان

    توج قابل ،تفاوت رقابت ، گذشته صميمي روابط كاهش يا قطع ، دوست كردن پيدا ، ها درس سنگيني ، زندگي سبك ه

    ج زندديدروابط ، جديد نقش و مسئوليت ازگيو ترس ، مطالعه براي وقت كمبود ، خانواده از شدن جدا و خوابگاه در

    و شدن كنند....مشروط مي تجربه .را

    از مقطع اين در فرد ، واقع ازدر عبارتند آنها از برخي كه شود مي روبرو متعددي مهم وظايف با :زندگي

    خانواده-1 از عاطفي استقالل كسب

    شغلي-2 آمادگي كردن پيدا

    گي-3 خانواد زندگي و عاطفي تعهد پذيرش براي شدن آماده

    اخالقي-4 نظام نوعي رشد و ايجاد

    جديد هاي نقش كردن پيدا گرو در تكاملي تغييرات اين بامديريت تواند مي عمل اين كه است قبلي هاي نقش اصالح و

    شود همراه زيادي رواني .فشار

  • 10

    شغلي-2 رواني فشار

    است مشكل شغلي رواني فشار مفهوم با. تعريف فردي هر اما است كار از ناشي ، رواني فشار نوع اين كه است بديهي

    وار ، فشار به نسبت اوليه پذيري آسيب و فردي آمادگي از ميكندسطحي پيچيده را موضوع اين و شود مي كار . د

    دارد متعددي منابع شغلي به. فشار برخي و كاركنان نقش به ديگر برخي ، هستند شغل ذاتي فشارزاها اين از برخي

    دارد بستگي كار محيط فضاي و ساختار و شغلي روابط ، كار هاي. پيشرفت خواسته معرض در ، كاركنان اوقات گاهي

    قرا كندمتعارض مي ايجاد شغلي فشار ، شرايط اين و گيرند مي ابهام. ر وجود ديگر سوي آناز محل و كار مختلف وجوه در

    را كار محل انتظارات و ها اولويت ، كار پيشرفت معيارهاي بايد كاركنان داشت خواهد دنبال به فشار و ناكامي احتماالً

    بشناسند

    دارد بستگي بسياري عوامل به شغلي طرفي. فشار از كند مي تعامل شغلي فشارزاي منابع با فرد هاي ويژگي مثال طور به

    فرد به كار محيط از بيرون از محيطي عوامل و مالي مسائل زندگي هاي بحران ، خانوادگي مشكالت نظير مشكالت بعضي

    آورد مي م. فشار هم دست به دست عوامل اين استهمة ممكن كه شوند مي شغلي بهداشت مشكالت بروز باعث و دهند ي

    ارتباط اين اثبات هرچند ، آورد وجود به را شديدي هاي بيماري–بيماري و فردي–فشارشغلي هاي ويژگي تفاوت دليل به

    پ هم انسان روان سالمت براي شغلي فشار طرفي از است مشكل بسيار ، كار محل از خارج فشارزاهاي ،و دارد يامدهايي

    شغلي نارضايتي و زياد شغلي تنش ، نفس به اعتماد كاهش باعث شغلي فشارهاي برخي كه است شده ديده نمونه براي

    شوند شغلي16خالصة. مي عملكرد و غيبت كه داد نشان نيز شغلي فشار شناختي روان اثرات مورد در باضمطالعه ، عيف

    است همراه كاري رواني استفشار. فشار شده آورده زير شكل در آن مختلف هاي جنبه و :شغلي

  • 11

    !#%& *()ر *3د0 /-),+ ه)0 &%#!و568! :/

  • 12

    انسان بر استرس تاثير

    طوالن ، هميشگي استرس كه دارند اعتقاد پزشكان و محققين از ويبسياري ها بيماري به منجر تواند مي به حد از بيش و مدت

    گردد متنوعي با. اختالالت و كند مي فعاليت وقفه بي طوالني زماني مدت براي مختار، خود عصبي دستگاه مزمن استرس تحتدر

    عصبي نظام دادن قرار هورموني–تاثير تعادل زند،هورموني مي هم بر را استرس. فرد كه است اين بر اينفرض بيشتر علت

    نيست ها ب. بيماري نتيجه در و كرده ضعيف را بدن فيزيولوژيك هاي سيستم استرس راستربلكه ها بيماري اينگونه به ابتال

    كند مي از. فراهم بخشي عنوان به را آن و كند مي عادت آن به فرد كه است اين مزمن استرس خطرناك هاي جنبه از يكي

    نسبت و پذيرد مي اش اينزندگي دليل همين به كند مي تجربه را رواني فشار چنين كه كند مي فراموش و شده تفاوت بي آن به

    كنند مي اقدام درمان براي كمتر اند. افراد مشخصشده زير در استرس با مرتبط هاي بيماري و اختالالت از اين. برخي دامنه

    ، ها بيماري و ناخشنوديازاختالالت نظير اي ساده وعالئم ناتواني به منجر تواند مي كه تر خطرناك هاي بيماري تا ناراحتي و

    است متغير شوند . مرگ

    استرس با مرتبط بيماري و اختالالت از برخي

    قلبي كرونر:عروقي–سيستم عروق بيماري ، ميگرن ، قلبي سكته ، باال خون فشارگوارش تحريك:دستگاه روده سندرم ، هاضمهپذيريبوست سوء ، تهوع ، عشر اثني و معده هاي زخم ،مفاصل و عضالني:عضالت اسپاسم درد، گردن كمردرد، سردردها،

    شناختي روان و هيجاني تني:اختالالت روان هاي بيماري ، خواب اختالالت ، جنسي اختالالت ، افسردگي ، اضطرابديگر ها:موارد آلرژي ، آسم ، ها سرطان ، ديابت

    استرس برابر در مقاوم هاي شخصيت هاي ويژگي

    كشفيات از زامهميكي استرس هاي موقعيت در مقاوم هاي شخصيت خصوصيات كشف استرس ي زمينه ها. استدر يافته

    دهند مي نشان خود از متفاوتي هاي پاسخ محرك برابر در ، مختلف افراد كه است آن از هاي. حاكي محرك برابر در افراد برخي

    هستندت مقاوم بسيار برخي و پذير آسيب بسيار زا است. نش وعآنها دارند را خوب رواني فشار به ، بد بالقوه رواني فشار تبديل داد

    تنش هاي محرك از بسياري تاثير توانند دهندمي كاهش را هابرخي. زا ويژگي مقاوميياز استرس درمقابل را فرد ندگردميكه

    از و: عبارتند تعهد احساس ، طنز حس ، مندي وجدان ، خودكارآمدي ، مثبت كنترل ، بيني خوش ، باال معنويت و نفس عزت

    پذيري .مسئوليت

    چنين شخصيتهم هاي ويژگي گرايييبرخي كمال به توان مي آنها ميان از كه كند مي پذير آسيب استرس به نسبت را افراد ،

    زمان به حد از بيش حساسيت ، پائين نفس عزت ، كارها دادن انجام در تعجيل ، كار به اعتياد ، اندازه از بيش بودن جدي ، منفي

    نمود .اشاره

  • 13

    آورن بوجود استرسعوامل ي ده

    شوند مي ناميده استرسور ، كنند مي ايجاد استرس كه بيرو. عواملي رويدادهاي يا اتفاقات الزاماً عوامل بلكهناين نيستند ي

    برخيزند درون از است از. ممكن بسياري شامل بلكه شود نمي شامل را بيروني منفي رويدادهاي تنها عوامل اين ديگر سوي از

    مي نيز مثبت مانندتغييرات ، است زياد انرژي صرف و جديد شرايط با فرد ي دوباره شدن سازگار مستلزم كه آن دليل به گردد

    دانشگاه در قبولي ، شدن دار بچه ، دست.ازدواج دو به توان مي را استرس كننده ايجاد كردهعوامل هاي: تقسيم آفرين استرس

    بيروني هاي آفرين استرس و و. دروني شوند مي تقسيم اجتماعي عوامل و فيزيكي عوامل گروه دو به بيروني هاي آفرين استرس

    از عبارتند دروني هاي آفرين شناختي: استرس روان ، رفتاري ، جسماني زير. عوامل در عوامل اين از هريك از هايي نمونه

    استمعرف شده :ي

    فيزيكي بهداشتي:عوامل غير غذاي و آلودگي ، ترافيك ، طبيعي فجايع يا بد هواي ، سروصدااجتماعي مالي:عوامل دادن،مشكالت دست از ، فردي بين عالقهاختالالت مورد فردجسماني هورموني:عوامل تغييرات ، بيماري ، بلوغ نظير عوامليرفتاري نك:عوامل سيگارورزش مصرف ، خواب در اختالل ، ردنرواني پايدار:عوامل يا زودگذر هيجاني هاي تجربه ، خلق ناگهاني تغييراتشناختي نگرش:عوامل ، ها گيري گراييهاتصميم پوچ و خودانتقادگري ، جويي رقابت ، گرايي كمال ، منفي باورهاي و

    ب بايد استرس كننده ايجاد هاي موقعيت مورد داشتدر توجه نكته دو :ه

    كنند)1 نمي ايجاد استرس تنهايي به عوامل از گروه يك يا و آنها از يكي و داشته همپوشاني هم با عوامل اثربنابراين. اين

    ت و باشدجمعيتعاملي نظر مد بايد همواره . آنها

    گردسياريب)2 مطرح اينجا در آفرين استرس هاي موقعيت عنوان به اگرچه عوامل اين عيناز در توانند مي ولي اند يده

    باشند آن نشانه يا استرس از ناشي خود خواب. حال نظم خوردن هم به مثل

    استرس تجربه بر گذار تاثير عوامل

    است انسان وجود از مسلم جزء يك توانحذفاسترس مي ولي نيست پذير امكان هميشه بشر زندگي در استرس ) 1كامل

    و شناخت را آن) 2استرس كردبا به.مقابله اينجا در كه گذارند مي تاثير استرس تجربه شدت و ماهيت بر مختلفي عوامل

    شود مي اشاره آنها از :برخي

    موقعيت-1 از ارزيابي و در:تفسير اما باشد استرس ايجاد براي اي بالقوه عامل تواند مي ما اطراف محيط در چيزي هر

    ب چگونگي به بستگي استرس ايجاد داردنهايت ها موقعيت و حوادث از ما مقدار. رداشت به ها موقعيت اين از برداشت شيوه

  • 14

    ماست هاي ونگرش عقايد به وابسته تهديد. زيادي را ها موقعيت آنها تا شود مي باعث افراد برخي تفكر و ارزيابي شيوه

    ندارد وجود تهديدي و خطري هيچ كه صورتي در ، كنند درك . كننده

    يكموقعيت كنيمما مي تفسير شيوه سه به :را

    آيم"•• مي بر موقعيت اين عهده از بر."من غلبه براي شما شرايطمشكلتوانايي آن كه است توانايي از بيشتر

    دارد .احتياج

    مط"•• برآيممئنمن موقعيت اين عهده از بتوانم كه شك".نيستم موقعيت بر غلبه براي تان توانايي مورد در

    داريد

    نمي"•• برآيممن موقعيت اين عهده از شماست. "توانم توانايي از بيشتر موقعيت بر غلبه براي الزم هاي .توانايي

    نوعي•• چه و مقدار چه كه كند مشخصمي ، بيروني موقعيت و خودتان توانايي از شما ارزيابي نوع ، گفت توان مي

    را استرس كنيداز .تجربه

    شرايط- 2 :ماهيت

    شود مي ناميده زا استرس ، گردد استرس پاسخ شدن فعال باعث زندگي محيط در كه عاملي و. هر محيط به شما ديد

    خير يا بود خواهد زا استرس شما براي اي حادثه يا ء شي آيا كه كرد مشخصخواهد آن با تعاملتان برخي. چگونگي البته

    ت واضح طور به كه دارند وجود فيزيكي زاهاي مااسترس و بوده زندگي كنندة دركهديد هستند كه طور همان را آنها

    كنيم براي. مي اندكي زمان و هستيم خطر در ما كه يابيم مي در ها زا استرس اين با مواجهه واكنشدر داريمانتخاب

    و تازه هاي موقعيت ما اغلب همچنين شود مي فعال سرعت به هشدار پاسخ عنوابنابراين به را معمول درغير زا استرس ن

    نداريم گذشته در آنها با برخورد از اي تجربه زيرا گيريم؛ مي و. نظر شده تجربه استرس نوع و مقدار ، موارد گونه اين در

    به بستگي آن به كهپاسخ دارد شرايطاين ماهيت از ما ؟خطرپردرك است حديچگونه چه تا ما براي موضوع اهميت

    اي زماني چه بار آخرين ؟است؟ آيد مي پيش شرايط اين بار يك وقت چند هر است؟ افتاده اتفاق شرايط ن

    زا- 3 استرس محرك مدت طول

    را استرس پاسخ فعاليت ميزان و گذاشته تاثير استرس تعادل بر يابد، مي ادامه زا استرس محرك كه زماني مدت

    كندتعيين دارند. مي ادامه كمي زمان مدت زا استرس هاي محرك از شغليبرخي مصاحبه نظير محرك. ؛ كه حالي در

    دارند تري طوالني زماني هاي دوره ، فردي بين مشكالت با شدن مواجه نظير ديگر . هاي

    زا- 4 استرس محرك شدت

    باشد مي گذار اثر استرس تجربه در زا استرس محرك گرفتن. شدت قرار هنگام ، دارد عجله كه اي راننده ، مثال طور به

    سر پشت سر10در پشت گرفتن قرار تا داد خواهد نشان واكنشكمتري او. ماشين100ماشين رسيدن زمان دوم حالت در

    يابد مي بيشتري محركشدت و شده بيشتر مقصدش .به

  • 15

    زا-5 استرس محرك وقوع شدت

    كرد خواهد راتعيين پاسخ مقدار و استرس تعادل نحوه زا استرس محرك بروز دفعات .تعداد

    زانامشخص-6 استرس محرك بودن

    روانبراي فشار و پريشاني اصلي منبع افراد از زايبسياري استرس محرك نوع موردنگرانيونامشخصبودن وقايعيدر

    افتاد خواهد اتفاق احتماالً كه .است

    كارايي-7 احساس

    عام كند اداره خوبي به را فشارزا موقعيت يك تواند مي كه اين به آدمي خاطر فشاراطمينان شدت تعيين در اي عمده ل

    رود مي شمار به ،. رواني باشند داشته باور را خود هاي توانمندي و باشند برخوردار باالتري نفس به اعتماد از افراد چه هر

    مشكالت با مقابله به بيشتري قدرت و تسلط با و كرده احساس را كمتري فشار زندگي زاي تنش موقعيتهاي با رويارويي در

    رو . ندمي

    اجتماعي- 8 حمايت

    داده نشان بهتجربه و هستند گر ياري و مهربان هم به نسبت افراد كه كنند مي زندگي سيستمي در مردم وقتي است

    عمل سپري همچون حمايتشدن و شدن فهميده ي مسؤالنه درك اين كنند مي حمايت و فهمند مي را يكديگر نياز موقع

    ب در را او است قادر كه ، كند سازدمي تنشمقاوم از ناشي ضربات . رابر

    شبكه زا تنش هاي محرك كه هنگامي ، عكس رابر شديدي رواني فشار افراد پاشند، مي هم از را اجتماعي حمايت ي

    كنار كه شوند مي بودآمدنمتحمل خواهد دشوار . آن

    اي- 9 مقابله راهبردهاي

    برانگي استرس هاي موقعيت با مقابله در مختلف برنراهكارهايزافراد مي كار به را به. دمختلفي مجهز افراد چقدر هر

    مديريتروشها را زا استرس هاي موقعيت توانند مي بهتر ، باشند ناخوشايند هاي موقعيت با مقابله جهت تري مناسب ي

    شدمورددر. كنند خواهد صحبت تفصيل به بعد صفحات در استرس با مقابله . راهبردهاي

    بيني-10 :پذيريپيش

    است بيني پيش قابليت ، سازد مي تحمل قابل را رواني فشار كه ديگري داشته. عامل وجود بيني پيش قدرت كه زماني

    ما سازگاري و تر تحمل قابل ، موقعيت از حاصل رواني فشار ، داد خواهد رخ چيز چه كنيم بيني پيش بتوانيم يعني ، باشد

    قادر كه زماني حتي بود خواهد خواهدبيشتر رواني فشار شدت از موقعيت بيني پيش توان ، نيستيم رواني فشار كنترل به

    .كاست

  • 16

    رواني فشار دوره طول كنترل :امكان

    كند مي كم رواني فشار شدت از زا فشار رويداد يك دوره طول در داشتن زا. كنترل تنش هاي محرك ديگر عبارت به

    گونه هيچ كه رسانند مي بيشتر زيان باشيمكنترليهنگامي نداشته ها آن .بر

    گفت توان مي خالصه طور به :پس

    اين بر و است برخوردار مناسبي اجتماعي حمايت از ، شناسند مي را خود هاي توانمندي ، دارد باور را خود فرد كه زماني

    تنش شرايط مناسب اي مقابله هاي روش از استفاده با تواند مي و اوست توان حد در شده ايجاد رواني فشار كه است باور

    درآوردرازا كنترل آستانه. تحت بااوالً مواجهه در ثانياً و يابد مي كاهش پذيري تنش ميزان و يافته افزايش او تحمل ي

    سخت شرايط كه زيرا ، كند ارزيابي مثبت را شده ايجاد موقعيت ، مناسب شكلي به است قادر زا تنش هاي موقعيت

    رشد جهت ودر چالشكشد به را خود هاي توانمندي تا دهند مي فرصت او به زندگي برداردومشكالت گام ها آن تقويت و

    شود مي كارايي احساس افزايش و نفس به اعتماد تقويت باعث وضعيت اين ، .

    استرس با مقابله كلي هاي شيوه

    مقابله :تعريف

    دهد مي انجام فرد كه است وكوششي تالش به. مقابله كند تحمل و رسانده حداقل به را آن يا و ببرد ميان از را استرس تا

    دي ايجادعبارت كه را مشكلي و كند حذف خود زندگي از را استرس منبع كه است اين بر فرد تالش ، مقابله فرآيند در ، گر

    آورد دست به را خود آرامش و تعادل طريق اين از و سازد برطرف فرد. شده كه است اي گونه به رواني فشار گاهي اما

    بين از خود زندگي در كامل طور به را آن تواند فشار. ببردنمي ميزان و شدت از تا كند مي سعي او موارد گونه اين در

    بكاهد موجود وجود. رواني به بيروني و دروني باعوامل موثر مقابله مستلزم استرس مديريت شد گفته كه آنچه به توجه با

    شود تامين فرد معنوي و هيجاني ، جسماني ، شناختي سالمت كه اي گونه به است استرس چهار.آورنده اين از يك هر

    كرد تعريف زير صورت به توان مي را . مولفه

    است بدن اصلي فيزيولوژيك هاي سيستم مناسب عملكرد ، سالمتجسماني از . منظور

    ها هيجان توسط كنترلشدن جاي به آن مهار و هيجانات طيفكامل ابراز احساسو توانايي از است عبارت .سالمتهيجاني

    ع ، شناختي اطالعاتسالمت تبادل و يادآوري ، پردازش ، آوري جمع توانايي از است استرس. بارت با انسان رويارويي

    و اطالعات پردازش براي وي توانايي نتيجه ودر شده انباشته استرس تحمل براي فرد رواني ظرفيت كه شود مي باعث

    دهد كاهشمي را منطقي گيري تصميم جهت الزم شناختي فرايندهاي . انجام

    دهنده رشد رابطه طريق از ، ديني و روحاني ، ارزشي ، اخالقي ، وجداني بلوغ و تعالي ، تعادل داشتن يعني معنوي سالمت

    خويشتن خدا، با پرورنده .و

  • 17

    نمود تقسيم دسته چهار به كلي طور به توان مي را استرس با مقابله هاي روش كه معتقدند رفتاري علوم .محققان

    مدار–الف مساله مقابله

    مدار–ب هيجان مقابله

    اجتنابي–ج مقابله

    انفصالي–د مقابله

    مدار–الف مساله :مقابله

    دهد انجام فعاليتي يا كار آن رساندن حداقل به يا و استرس كردن طرف بر براي كند مي سعي فرد مقابله نوع اين در.در

    راهك دنبال به و است فعال كامالً فرد روش آناين از ناشي رواني فشارهاي رساندن حداقل به يا و مشكل حل براي ارهايي

    گردد شود. مي انجام ناسازگارانه يا و سازگارانه تواند مي نيز مقابله نوع اين به. اما فرد ، سازگارانه مدار مسئله مقابله در

    نگرد مي حل قابل يكمسئله صورت به مناسب. استرس دنبال به فرد مقابله كهدراين اين بدون و گردد مي حل راه ترين

    گردد منفي هاي واكنش فرد. اسير كه وقتي مثل كند مي مديريت را آن يا كرده برطرف را استرس سازنده اي شيوه به

    كند مي كار نيازمالي رفع توليد. براي منبع كردن برطرف براي راهي دنبال به فرد ناسازگارانه مدار مسئله مقابله در

    كندآنوليستااسترس نمي اعمال و نكرده انتخاب موثر و سازگارانه اي گونه به را رفع. راه براي كسي كه زماني مانند

    پردازد مي دزدي به ، يابد. نيازمالي مي افزايش مشكالت بلكه شود نمي حل مسئله تنها نه صورت اين .در

    مدار) ب هيجان :مقابله

    آرام فرد هدف مقابله نوع استدراين خورده هم به استرس وجود دليل به كه است آرامشي به يافتن دست و خود ساختن

    كند. رها استرس وقوع از حاصل هاي پريشاني و ها آشفتگي از را خود تا كوشد مي اي. فردي شيوه به مقابله اين

    كند مي آرام را فرد سازگارانه غير يا ناسا.سازگارانه مدار هيجان هاي مقابله جمله مواداز به بردن پناه به توان مي زگارانه

    تامل و فكر بدون و تكانشي رفتارهاي انجام ، و( مخدر پرخاشگري ، مدارو..)خودكشي هيجان هاي مقابله جمله از

    كار به پرداختن و موسيقي به كردن گوش ، نزديكان و اطرافيان با كردن دردودل ، نيايش و دعا به توان مي سازگارانه

    اش كردهنري و. اره مشكل حل به قادر تنهايي به ناسازگارانه چه و باشد سازگارانه چه مدار هيجان هاي مقابله حال هر در

    نيستند استرس توليد منبع كردن طرف آماده. بر مشكل با مقابله براي را فرد توانند مي هيجاني سازگارانه هاي مقابله اما

    تواند. كنند مي فرد گفت توان مي عبارتي ،به كند استفاده روش دو هر از انگيز بر استرس هاي موقعيت با مواجهه در

    با فرد باابتدا سپس ، شود رها نگراني و پريشاني از و ساخته آرام را خود كند مي سعي هيجاني هاي مقابله از استفاده

    يا جديد شرايط با سازگاري جهت در تا كند مي سعي مدار مساله هاي مقابله از دهداستفاده انجام كاري مساله .حل

  • 18

    اجتنابي) ج مقابله

    تدبير را آن توان مي آيد، مي بر اجتناب لغوي معناي از هاچنانكه سركبك كردن پنهان يعني ، بهناميد اميد و برف در

    با كاري بنابراين و نديده چيزي دشمن كه داشتمااين رويداد. نخواهد با شدن روبرو از مرتباً مقابله نوع اين ميطفرهدر

    اين سراسر در آنكه حال كنيم مي اجتناب و مسئلهرويم ، فرار زندمدت مي هم به را ما تمركز و دارد حضور ما ذهن . در

    انفصالي) د مقابله

    نيست اجتناب به شبيه وجه هيچ به فرونشاني. انفصال نه هيجانزيرا بي معناي به نه و است هيجان انكار براي تالش ييا

    گسترده.است و وسيع اندازي چشم از مسائل بررسي منظور به ها هيجان از گرفتن فاصله از است عبارت انفصالي مقابله

    است. تر مناسب اندازي چشم از امور ديدن معني به كوه. انفصال هرگز و است كاه همان هكاه و شد چنيننتواند كه نگامي

    يافت تحقق اندازي استوقتچشم رسيده فرا منفي هيجان از شدن رها و .جدا

    استرس مديريت راهكارهاي

    شكمي.1 تنفساستفادها تنفس براي ريه از بخشي يعني ريه باالي قسمت از تنها و كشند مي نفس سطحي عادت حسب بر ها نسان

    كنند شود. مي مي جذب كمتري اكسيژن ريوي تنفس تر. در سريع و تر كوتاه امواج ، مغز كه شود مي سبب ريوي تنفس

    كند سازد. ارسال مي آرام فرد امواج نوع اين ميكند توليد را كندتري و بلندتر امواج مغز شكمي تنفس در كه حالي . در

    بهاينبنابر بيشتري اكسيژن تنها نه شكمي وتنفس شويم رها استرس از تر سريع تا كند مي كمك بلكه رساند مي بدن

    آرامشكنيم شود. احساس مي انجام زير صورت به .تنفسشكمي

    اول ي :مرحلهبا عميق طور به بيني راه از دهيد قرار سينه روي را چپ دست و شكم روي را راست دست كه است الزم شروع براي

    به را هوا ممكن سرعت كنيدكندترين هوا از پر را ريه است ممكن كه جايي تا و ببريد كشيد. درون مي نفس كه همچنان

    كنيد احساس را آن آمدن باال دارد قرار شكم روي بر كه دستي سينه. با روي بر كه شما ديگر دست كه باشيد داشته توجه

    بيابد باال كمي بايد دارد باال. قرار شكم از بيشتر ريه كه صورتي نه. آيدميدر است ريوي نوع از تنفس صورت اين در

    . شكمي

    دوم ي :مرحلهتا ، شد پر كافي اندازه ريه كه آن از طريق4پس از ، ممكن سرعت كندترين با را هوا كنيد سپسسعي ، كنيد مكث شماره

    كنيددهان هدايت بيرون دي. به كنيد حس كه بفرستيد بيرون به آنقدر را هوا هم اينجا باقيدر شما ريه در هوايي گر

    است كنيد. نمانده توجه آرامشخود احساس به آن از .پس