iran dar jahan n01/ 123/ march 2010

34
ن در جهان نشریه ایرانتشارل است که از از سه سا بیش ا نشریه با مرتبنتش�ار اخیر ا های در ماه. هر چند میگذردر خدمت دیگر دن بارراش همکاما با تقفه مواجه ش�د ا ودانهستیم.قمن عامه منتش�رفته نرت دوهر ابتدا به صو د»ن در جهانای�را« آغاز کرد. تا همینر هفتگی خود رانتشا شد و پس از مدتی ا اینکهتاونوقفهادامهداشت نشریهبد نتشارهفتگی اواخرالی مواجه شد.ت ما با مشکین بار اد و ما نتیج�ه دارانش هم�کا تته مش�ک با همدان هموارری که چن. مس�یز گرده ایم آغار روزانه رانتش�ا ا بهترین شکل این است که بهش مامه تما ه بود ا نخواهد به فرجام برسد.ی را صورت تغییراتنتشاروره جدید ا در د»ن در جهانایرا« وز جدید ترین مطالب ر هرد. وب سایت نش�ریه دا خواهدرد تا در کنار کارش دا کرد و تا منتشر خواهد شده ر ترجمه اندر ایر« کبارنیزمجلهفتهی یاهرهفتهیکبارهردوه روزانه کند.دگانن راتقدیم خوان» جهانتیخواهدکثرمقا ا گزیدهیاحاوی»ندرجهان ایرا« مجلهر شده اند. منتشه در وب سایت در طول هفت بود کهل باند قبیل مانجل�ه از طریق ایمیافت خبرنامه و مای در برق فیدخواند. از طریید اقدام کنیه می توانتراک نش�ری اشافت کنید.یه را درینید مطالب نشر می توا هم)آر اس اس( سایتهنمای زمینه در بخش را در این بیشتروضیحاتت( ). موجود استان درایر« ونه ای از مجله روی شماس�ت نمما آنچه پیش اه در سال�ر ش�دز مطالب منتشده ای ا ش�امل گزی» جهان نشریه است.دی در می۲۰۰۹ ر بیش از پی�ش بتوانیمنتش�اوره جدی�د اواری�م در د امید را»ن در جهانای�را« نش�ریهدانقمنت ش�ما عرانتظا اآورده سازیم. برس از همراه�ی نش�ریه و س�پارانز هم�کا تش�کر ا ب�ا مخاطبان.می میرابراهی روزبهي اس�تترنت اینه ای نش�رین در جهانمه ایرافته نا هیق آدرسل پي دی اف منتشر و از طر که به صورت فایرسال مين ایگان بصورت رای مشترکا الکترونیکي برات نیز قابل سای روی نش�ریه بر این های شود. شمارهرسي است. دستور دارد : ذيل با نشريه به اصول اينعاتم کردن دسترسی آزاد به اطن”، فراهن درجها هدف “ایرادگان بهن برای خواند ایران وللی در مورت بین المرش مطبوعا و گزارسی است. زبان فا هرخبار درت و اعادان به اطود ش�هرونسترس�ی نامحد حق د که باشند.ای جهان کج زندگیرتقای که ب�ه ا میان ملت هاه تبادل فک�رین دادن بمکا ا آنهان درمیانا از دیگ�رای رک بهت�ر و درنجامددان می ا ش�هرونهد. شکل می ده درر شدسور مطالب منتش سانه کامل و بدون نشریه ترجم اینني است.ای جها ه رسانهاسان، کارشن است از سردبیرن درجهان” عبارت تحریریه “ایراازین وری به مو س�ردبیی شورایعضان است. اترجما شورای م و موارد می گذارند وی احترامی روزنامه نگارقی حرفه ای اخ معیارها می کنند: را تضمین زیر مستقل کهه ای س�ت نش�رین درجهان ایرایش ها: تنوع گرا) الفتي کهنتخاب و نش�رمقان از ان در جهاد. ایراور داروع نظر با به تناری مي کند. خودد مي زند دامن در میان ملت ها تعصب و دشمني رادا بهظر و متن مب ن ترجمه، برگردانداربه متن:یق وفا ترجمه دق) ب برگردان کلمه بهصلي بادار به متن اا ترجمه وفان مقصد است. ام زبانطباق کاملدار به متن، ا، ترجمه وفا استفاوت متن مت همان کلمهترجمانن اصلي ست. می آن در زبا و ساختار و شکل، فضا و معن متن می کند بهرمند ا ترجمهی که آن رنش کامل زبانن” از دان درجها “ایرا منبع آشنا هستند.ضعیت کشور رسانه و با سرشت و زندگی و و هایعات و رسانهن مي کوشد از مطبون در جها ایراتبار منبع : اع) جه کند.ستفادن ا ی جها شدهتلف ، معتبر و شناخته مخف و تغییررگونه تحریان مخالف هان در جه ایر مطالب:نسجام ا) دنع استماع با ذکر منبن در جهان بلب ایراست. نقل مطالب ا مطاجهان”، تغییران درسب از “ایرامنافاده ناشایست و نر گونه استما ه امنوع است.ری م کمیته سردبیت قبلین موافق بدو مطالبعی است.نتفاه غیرا” یک نشرین درجهان “ایراام کند. میل ثبت نن ای مشترکی در لیست هرکسی می تواند آزادانه توزیع شود.یگان ون، بصورت ران درجها ایرات�وص مقاات خ�ود را درخصند ک�ه نظرن ح�ق دارندگا خوان شده شناخته طبق موازینی حق پاسخگوی ارائه کنند ور شده منتشن آزاد است.ی همگاتي برا مطبوعایت و ارائهرتباط و حما به منظور اirandarjahan.net وب سایت شده است.یجادبران ات کار مقاندرجهان ایرا منشور

Upload: non-stop-media-inc

Post on 06-Mar-2016

230 views

Category:

Documents


8 download

DESCRIPTION

Iran dar Jahan's magazine

TRANSCRIPT

Page 1: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

بیش از سه سال است که از انتشار نشریه ایران در جهان می گذرد. هر چند در ماه های اخیر انتش�ار مرتب نشریه با وقفه مواجه ش�د اما با تالش همکاران بار دیگر در خدمت

عالقمندان هستیم.»ای�ران در جهان« در ابتدا به صورت دوهفته نامه منتش�ر شد و پس از مدتی انتشار هفتگی خود را آغاز کرد. تا همین اواخر انتشار هفتگی نشریه بدون وقفه ادامه داشت تا اینکه

با مشکالت مالی مواجه شد.با همه مش�کالت تالش هم�کاران نتیج�ه داد و ما این بار انتش�ار روزانه را آغاز گرده ایم. مس�یری که چندان هموار نخواهد بود اما همه تالش ما این است که به بهترین شکل

به فرجام برسد.»ایران در جهان« در دوره جدید انتشار تغییراتی را صورت خواهد داد. وب سایت نش�ریه هر روز جدید ترین مطالب ترجمه شده را منتشر خواهد کرد و تالش دارد تا در کنار کار روزانه هر دو هفته یکبار یا هر هفته یکبار نیز مجله »ایران در

جهان« راتقدیم خوانندگان کند.مجله »ایران در جهان« حاوی گزیده یا اکثر مقاالتی خواهد

بود که در طول هفته در وب سایت منتشر شده اند. برای دریافت خبرنامه و مجل�ه از طریق ایمیل مانند قبل با اشتراک نش�ریه می توانید اقدام کنید. از طریق فیدخوان )آر اس اس( هم می توانید مطالب نشریه را دریافت کنید. )توضیحات بیشتر در این زمینه در بخش راهنمای سایت

موجود است.(اما آنچه پیش روی شماس�ت نمونه ای از مجله »ایران در جهان« ش�امل گزیده ای از مطالب منتش�ر ش�ده در سال

۲۰۰۹ میالدی در نشریه است. امیدواری�م در دوره جدی�د انتش�ار بیش از پی�ش بتوانیم انتظارات ش�ما عالقمندان نش�ریه »ای�ران در جهان« را

برآورده سازیم.ب�ا تش�کر از هم�کاران نش�ریه و س�پاس از همراه�ی

مخاطبان.

روزبه میرابراهیمی

هفته نامه ایران در جهان نش�ریه ای اینترنتي اس�ت که به صورت فایل پي دی اف منتشر و از طریق آدرس الکترونیکي برای مشترکان بصورت رایگان ارسال مي شود. شماره های این نش�ریه بر روی سایت نیز قابل

دسترسي است.

اين نشريه به اصول ذيل باور دارد : هدف “ایران درجهان”، فراهم کردن دسترسی آزاد به اطالعات و گزارش مطبوعات بین المللی در مورد ایران و برای خوانندگان به

زبان فارسی است.

حق دسترس�ی نامحدود ش�هروندان به اطالعات و اخبار در هر کجای جهان که باشند.

امکان دادن به تبادل فک�ری میان ملت ها که ب�ه ارتقای زندگی ش�هروندان می انجامد و درک بهت�ری را از دیگ�ران درمیان آنها

شکل می دهد.

این نشریه ترجمه کامل و بدون سانسور مطالب منتشر شده در رسانه های جهاني است.

تحریریه “ایران درجهان” عبارت است از سردبیر، کارشناسان و شورای مترجمان است. اعضای شورای س�ردبیری به موازین و معیارهای اخالقی حرفه ای روزنامه نگاری احترام می گذارند و موارد

زیر را تضمین می کنند:الف( تنوع گرایش ها: ایران درجهان نش�ریه ای س�ت مستقل که به تنوع نظر باور دارد. ایران در جهان از انتخاب و نش�رمقاالتي که تعصب و دشمني را در میان ملت ها دامن مي زند خودداری مي کند.

ب( ترجمه دقیق وفاداربه متن: ترجمه، برگردان نظر و متن مبدا به زبان مقصد است. اما ترجمه وفادار به متن اصلي با برگردان کلمه به کلمه همان متن متفاوت است، ترجمه وفادار به متن، انطباق کامل متن و ساختار و شکل، فضا و معنی آن در زبان اصلي ست. مترجمان “ایران درجهان” از دانش کامل زبانی که آن را ترجمه می کند بهرمند

و با سرشت و زندگی و وضعیت کشور رسانه منبع آشنا هستند.ج( اعتبار منبع : ایران در جهان مي کوشد از مطبوعات و رسانه های

مختلف ، معتبر و شناخته شده ی جهان استفاده کند.د( انسجام مطالب: ایران در جهان مخالف هرگونه تحریف و تغییر مطالب است. نقل مطالب ایران در جهان با ذکر منبع بالمانع است اما هر گونه استفاده ناشایست و نامناسب از “ایران درجهان”، تغییر

مطالب بدون موافقت قبلی کمیته سردبیری ممنوع است.

“ایران درجهان” یک نشریه غیرانتفاعی است.

هرکسی می تواند در لیست مشترکین ای میل ثبت نام کند.

ایران درجهان، بصورت رایگان و آزادانه توزیع شود.

خوانندگان ح�ق دارند ک�ه نظرات خ�ود را درخص�وص مقاالت منتشر شده ارائه کنند و حق پاسخگویی طبق موازین شناخته شده

مطبوعاتي برای همگان آزاد است.

وب سایت irandarjahan.net به منظور ارتباط و حمایت و ارائه مقاالت کاربران ایجاد شده است.

منشور‌ایران‌درجهان‌

Page 2: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

بازت�اب خبره�ای ای�ران در رس�انه ه�ای دنی�ا

صاحب امتیاز و سردبیر:روزبه ميرابراهيمي

تحریریه زیر نظر شورای مترجمان

طراح فربد ساعتچی

مجری طرح: Non-Stop Media Inc موسسه غير انتفاعی

دفتر مرکزی:ایاالت متحده امریکا- نيویورک

آدرس اینترنتی: www.irandarjahan.net

پست الکترونیکی: [email protected]

Page 3: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

دو عامل مهم وجود دارد که هنوز ب��ه نفع وی عمل می کنند: عامل اول شکاف ایجاد شده در نهاد روحانيت و عامل دوم وبالگستان است؛ جایی که ایرانی ها حضور چشمگيری در آن دارند و از حيث حضور در این فضا، گوی سبقت را از بسياری از کش��ورهای دنيا ربوده اند. آقای موسوی در وب سایت شخصی خود نيز مجددا خواستار تجدید انتخابات شده است. به اعتقاد وی بازداشت شدگان حوادث اخير باید آزاد شده و قانون انتخابات هم اصالح ش��ود؛ انحصار دولت بر صدا و سيما نيز باید شکسته شود. او این ایدئولوژی را “موج سوم” نام نهاده

است.این وب سایت به رنگ سبز روشن آراس��ته شده؛ رنگی که مخالفان دولت با خرسندی آن را پذیرفته اند و با جدیت به کارش گرفته اند. در صحف��ه اصلی وب س��ایت تصویر آقای موس��وی را ب��ا چهره ای بشاش می توان دید که شانه به شانه محمد خاتمی - رئيس جمهور اصالح طلب سابق و از مخالفان کنونی احمدی نژاد - ایستاده است. شعار این سایت، تغيير و پيشرفت است و در آن از زهرا رهنورد، همسر متهور و پيش روی آقای موسوی، که نخس��تين زن ایرانی است که

به ریاست دانش��گاه رسيد، هم اخباری منتش��ر می شود. در جریان رقابت های انتخاباتی او پا به پای همسر خود در محافل عمومی و در

ميان مردم حاضر می شد.آقای موس��وی در فيس بوک هم حض��ور دارد و از طری��ق آن مردم را در جریان فعاليت های��ش قرار می دهد. هفته اخي��ر، او در یکی از یادداشت های خود اعالم کرد که در نمازجمعه ای که به امامت یکی از مهم ترین مخالفان احمدی نژاد، اکبر هاشمی رفسنجانی - که خود نيز دو دوره رئيس جمهور ایران بود - برگزار می شود، شرکت خواهد کرد؛ او شاید به عنوان یکی از قدرتمندترین منتقدان ساختار سياسی حاکم ظاهر شده است. عکس هایی در فيس بوک منتشر شد که نشان می دهد آقای موسوی و همس��رش به دیدار خانواده سهراب اعرابی رفته اند؛ جوانی که در تظاهرات کشته ش��د و به یکی از سمبل های اعتراضات اخير بدل شده است. مقامات ایران در ابتدا از تحویل جنازه

وی به خانواده اش خودداری کرده بودند.ميرحسين موسوی که روزی یکی از هدایت کنندگان اصلی جریان در انقالب اسالمی سال ۱۹۷۹ عليه شاه بود، اکنون توسط دانشجویان پيش��روی معترض و روحانيون ناراضی، به پيش رانده شده و ممکن است در چنين شرایطی مواضعی اتخاذ کند که حتی از آنچه خودش

میرحسین موسوی از زمان تظاهرات گسترده ای که در حمایت از او برگزار شد تا چند هفته پیش که از میزان اعتراضات کاسته شد، عمال در خانه خود در تهران محبوس است. اما بازی های سیاسی هنوز به پایان نرسیده است. او به رغم دستور آیت اهلل خامنه ای مبنی بر پذیرش شکست در برابر محمود احمدی نژاد و همکاری در جهت فرونشاندن اعتراضات - که به هر حال میزان آن کاهش یافته و کم رنگ تر شده - همچنان از اطاعت از فرامین رهبر ایران سر باز می زند. این هفته، آقای موسوی با وجود آن که برای مدتی کوتاه از میزان فعالیت و حضور خود در عرصه عمومی کاسته بود، نشان داد که همچنان مصمم است )و به گفته خودش “قدم در راه بی بازگشت” گذاشته است(. در واقع او ممکن است در حال خروج از پوسته خود باشد و بدین ترتیب باز هم

خود را به گرداب اعتراضات عمومی پیوند بزند.

میرحسین موسوی که روزی یکی از

هدایت کنندگان اصلی جریان در انقالب

اسالمی سال ۱۹۷۹ علیه شاه بود، اکنون توسط دانشجویان پیشروی معترض و

روحانیون ناراضی، به پیش رانده شده است

میرحسین موسوی از پوسته خود خارج شده و قصد ندارد تسلیم شود

ترجمه از انگلیسی:احسان نوروزیاکونومیست, ۱6/۰۷/۲۰۰۹

Page 4: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

5

P O L I T I C M A G A Z I N E

در زمانی که وارد رقابت های انتخاباتی شد مد نظر داشت، رادیکال تر باشد. اما تخلفات انتخاباتی و خشونت های متعاقب آن، وی را به این

جهت سوق داده و مصمم ترش کرده است.امواج خشم و نارضایتی که سراسر ایران را فرا گرفته، به خصوص در ميان جوانان ایران و زنان این کشور، محدود و منحصر به طبقه متوسط شمال تهران و حومه آن نيست. این هفته، عليرضا بهشتی، از مشاوران ارشد آقای موس��وی و فرزند یکی از روحانيون مشهور ایرانی گفت که ممکن است آقایان موسوی و هاشمی یک جبهه جدید سياسی

تشکيل دهند.عامل دیگری که موجب ایس��تادگی آقای موسوی بر سر مواضعش شده، آشفتگی فزاینده در ميان س��طوح باالی روحانيونی است که تا پيش از این فقط رژیم اسالمی را مورد تایيد قرار می دادند و از آن حمایت می کردند. اگرچه آنها تا کنون مس��تقيما آقای خامنه ای و حلقه محافظه کاران تندروی پيرامونش را مورد انتقاد قرار نداده اند، اما برخی از علمای برجسته تشکيالت شيعی، به خاطر سوء مدیریت در انتخابات و نحوه برخورد با رویدادهای متعاقب آن، علنا به مقامات کش��ور اعتراض کرده و مس��تقيما یا به طور ضمنی از آقای موسوی

حمایت کرده اند.

آیت اهلل العظمی عبدالکریم موس��وی اردبيلی، نخس��تين روحانی برجسته ای بود که با خطاب قرار دادن شورای نگهبان - نهاد نيرومندی که وظيفه نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد - گفت که “این حق مردم است که صدایشان شنيده شود.” آیت اهلل اسداهلل بيات زنجانی هم از جمله مراجع معترضی است که در توصيف اعتراضات مردمی گفت “این حق قانونی مردم و تنها راه آنان برای طرح مطالباتشان در برابر

حاکمان” است.آیت اهلل یوسف صانعی هم که از دیرباز از مراجع اصالح طلب و ناراضی محسوب می شود و زمانی ریاست شورای نگهبان را هم بر عهده داشت، گفت که “پایمال کردن” حقوق مردم به هيچ وجه قابل توجيه نيست و اعترافات تظاهرکنندگان و بازداشت شدگان هيچ گونه ارزش حقوقی ندارد، چون بر کسی پوشيده نيست که این اعترافات تحت فشارهای غيرقانونی از آنان گرفته شده است. آیت اهلل حسينعلی منتظری هم از دیگر روحانيون معترضی اس��ت که از مدت ها پيش - از زمانی که به عنوان جانشين آیت اهلل روح اهلل خمينی مطرح شد، اما به ناگاه به حاشيه رانده شد - با مقامات ایران اختالف داشت. آقای منتظری هم اخيرا به حمایت از آقای موسوی و اصالح طلبان برخاسته و گفته است که ممانعت از صدور مجوز برای تجمعات صلح آميز می تواند منجر به

“از بين بردن پایه های وجودی دولت” شود.چنين حمایتی از جانب مراجع - که به طور کلی تعدادشان معدود است - قاعدتا باید از یک سو موجب تقویت روحيه آقای موسوی و از سوی دیگر باعث متزلزل شدن موقعيت آقای خامنه ای و نوچه اش، احمدی نژاد شده باش��د. با این وجود، آقای موسوی پيش از ورود به رقابت های انتخاباتی این دوره، دو دهه از عرصه سياسی دور بود. قریب به دو دهه پيش بود که او بر س��ر بعضی موضوعات حکومتی با آقای خامنه ای اختالفات اساسی داشت. در طول این بيست سال، نقاشی و معماری مشغوليت او بود. او هم زمان ریاست فرهنگستان هنر ایران را هم بر عهده داشت، اما به هيچ وجه وارد مقوالت سياسی نمی شد.

حاال او در موقعيتی قرار گرفته که ایستادگی بر سر مواضعش، شهامت زیادی می طلبد. او در وب س��ایت خود اعالم کرد که مقامات ایران با اعمال “فشارهایی” از او می خواهند که از ادامه این روند صرف نظر کند و تسليم شود. صدها تن از مخالفان همچنان در زندان به سر می برند. گزارش های اخير حاکی از اعدام ۱۳ یا ۱۴ نفر از اعضای گروه جنداهلل در جنوب شرقی ایران )زاهدان( است. مقامات ایرانی در اقدامی عجيب این گروه را متهم به ارتباط با القاعده و غرب کرده اند. شاید این یکی از راه های مورد نظر آنان برای هشدار دادن به معترضان و مخالفان است

تا به آنها بفهماند که رژیم می تواند از این هم بی رحم تر باشد.

|فرودگاه مهرآباد، ۱۲ بهمن ۱35۷ ،ورود امام خمیني به ایران |

امواج خشم و نارضایتی که سراسر ایران را فرا گرفته، به خصوص در میان جوانان ایران و

زنان این کشور، محدود و منحصر به طبقه

متوسط شمال تهران و حومه آن نیست

Page 5: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

آیت اهلل عل��ی خامن��ه ای تبليغ��ات را درجمعۀ گذش��ته آغاز کرد و دول��ت انگليس را از “خبي��ث” ترین گرگ های درنده ای خواند که چش��م طمع به ایران دارن��د. دو روز بعد وزیرخارجه منوچهرمتکی ادعا کرد انگليس دوسال است که درفکرخرابکاری درانتخابات ریاست جمهوری است. به گفتۀ او عوامل جاسوسی انگليس پيش ازانتخابات “موج موج” به

ایران آمده اند.خبرنگار بی بی سی، جان لين، روزیکشنبه ازایران اخراج شد، آنطور که گفتند به دليل تحریک به خشونت. دو روز بعد نوبت به دو دیپلمات انگليس رسيد که به آنها اتهام جاسوسی زده

شده است.سرانجام وزیرخارجه متکی در چهارشنبه تهدید کرد مناسبات دیپلماتيک با انگلستان را بعضاً به حالت تعليق درآورد. بنا بر اعالم خبرگزاری ایسنا وی درپاسخ به پرسش خبرنگاری در این مورد گفته “درحال بررسی هستيم”. درعين حال از قول وزیر اطالعات غالمحسين محسنی اژه ای اعالم شد اشخاصی با گذرنامۀ انگليسی در تظاهرات شرکت داشته اند. به گفتۀ او

یکی از آنها “خود را روزنامه نگار جا زده” است.دولت انگليس همۀ اتهام ها را رد کرده است. یکی ازسخنگویان وزارت خارجه این کشوردرچهارشنبه گفت که “تصميم ایران | آیت اهلل خامنه اي پس از خطبه هاي نماز جمعه|

ترجمه از آلمانی: پدرامکارستن فولِکری, اشپیگل آنالین, ۲4/۰6/۲۰۰۹

Page 6: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

7

P O L I T I C M A G A Z I N E

اختالف بر سرانتخابات انگلیسی ها بالگرداِن تهران

برای تبدیل مسائل داخلی خود به بحرانی با انگلستان عميقاً موجب تأسف و فاقد هرگونه مبنایی است.” وزیرخارجه دیوید ميليبند در روزهای بعد از انتخاب��ات همچون دولت ایاالت متحده ابتدا با احتياط واکنش نش��ان داده بود. وی هشدار داده بود که در اختالف ميان احمدی نژاد و موسوی به هيچ عنوان نباید جانبداری کرد.اما در واکنش به افزایش روزافزون خشونت در ایران و درپی اتهام های رهبری ایران لحن لندن خيلی تندتر ش��د. در پاس��خ به اخراج دو دیپلمات انگليس دولت گوردون براون هم در روزسه شنبه دستور به اخراج دو

دیپلمات ایران داد.ميليبند درآخرهفته آش��کار کرده بود که اجازه نخواهد داد کاربه “نبرد” ميان ایران وانگلستان بکش��د. اما دولت ایران هرچه ازدستش برآید انجام می دهد تا انگلستان را تحریک کند. لندن انتظار تحریکات دیگری راهم دارد. نقشۀ حکومت ایران کامالً روشن است. خانم کلراسپنسر از مؤسسۀ تحقيقات خارجی چاتم ه��اوس که کارش��ناس خاورميانه اس��ت به خبرگزاری رویترگفت:”موضوع این است که در مقابل دشمن مش��ترک به یک وحدت ملی برسند، و این دشمن مشترک

سنتاً انگيسی ها هستند”.با توجه به تاریخ پرتالطم دوکشور، انگليسی ها برای احمدی نژاد هدف آسانی هس��تند. خانم روزماری هوليز، کارشناس خاورميانه دردانشگاه لندن به بی بی سی گفت:”اعتقاد عميقی

درایران وجود دارد که انگلس��تان هم��واره کلکی درکارش است”.

هنوز فراموش نشده است که انگلستان همراه با ایاالت متحده در سال ۱۹5۳ نخس��ت وزیروقت محمد مصدق را سرنگون کرد تا از ملی شدن شرکت نفت انگلس��تان ایران، بریتيش پتروليوم بعدی، جلوگيری کند. مناسبات این دو کشور در سال های بعد هم پيوسته متشنج بود. بعد از انقالب اسالمی درسال ۱۹۷۹ انگلستان مناسبات دیپلماتيک خود را با ایران قطع کرد. درس��ال ۱۹88 این روابط از سرگرفته شد، کوتاه زمانی بعد این روابط درپی اعالم فتوای آیت اهلل خمينی عليه

نویسندۀ انگليسی سلمان رشدی مجدداً قطع شد.درحال حاضرتلویزیون فارسی زبان بی بی سی خشم ایران را برانگيخته است. این تلویزیون هر روز اخبار مستقلی برای ایران پخش می کند و به یکی ازمهمترین منبع های خبری درمورد تظاهرات خيابانی این کشور تبدیل شده است. لندن محل استقرار مجاهدین خلق یکی ازگروه های مخالف هم هست. ازاینرو در تظاهرات هواداران احمدی نژاد شعارهای

“مرگ بر بی بی سی” یا “مرگ بر انگليس” نيزدیده می شد.کارشناس��اِن چندی می گویند که خشم ایران دراصل عليه “شيطان یزرگ” آمریکاس��ت، اما چون جرأت نمی کند به رئيس جمهور محبوب آمریکا باراک اوباما حملۀ سختی کند

انگلستان را به نيابت از آمریکا مورد حمله قرارداده است.

لندن – رهبری ایران این روزها آدم را یاد “دایی جان ناپلئون” می اندازد، قهرمان داستانی طنزبه همین نام دردهۀ هفتاد. دایی جان پیرمرد پریشان حواسی است که فکر می کند انگلیسی ها درتعقیب اویند وهرچه را خراب می ش�ود به آنها نسبت می دهد. چند روزاست که دولت محمود احمدی نژاد یکپارچه تالش می کند اعتراض های خیابانی را درایران توطئۀ خارجی نشان دهد. دولت انگلیس دراین میان درکانون حمله

قرار دارد.

با توجه به تاریخ پرتالطم دوکشور، انگلیسی ها برای احمدی نژاد هدف

آسانی هستند. خانم روزماری هولیز،

کارشناس خاورمیانه دردانشگاه لندن به بی بی سی گفت:”اعتقاد عمیقی درایران وجود

دارد که انگلستان همواره کلکی درکارش

است”

Page 7: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

شلیک تیری که صدای آن درهمه جهان شنیده شد

استفاون اوست، سردبير سابق هفته ماه اشپيگل و نویسنده نامدار تاریخ گروه تروریس��تی بادر ماینهوف آلمان، از این واقعه و روایت ش��هادت، از س��نگ بنای گروه چپ آلمان نام برد که به دانش��گاه رفته و گروه های چریکی حومه را راه اندازی می کنند. روایتی بعدها نقل شد که اوهنسورگ، فعال صلح طلب توس��ط خوک فاشيس��تی به نام کوراس کشته شد. کوراس وقتی تحت رسيدگی قرار گرفت، ابراز کرد که قضيه تيراندازی تصادفی بوده و بعد مشخص شد که آلمان غربی در حال ظهور نوعی از حکومت رایش سوم

است.پس از حادثه تيراندازی اوهنس��ورگ، تئ��ودور آدورنوی فيلسوف به طور موقتی تئوری مارکسيسم را کنار گذاشت و حتی گفت که در حال حاضر، دانشجویان همان نقشی که یهودیان به عهده گرفته بودند را عهده دار شده اند. گوردون انسلين، رهبر آینده بادر ماینهوف، این تيراندازی را به عنوان

شاهدی بر فاشيست بودن دولت آلمان غربی فرض کرد و نتيجه گيری کرد که می خواهد همه را این گونه بکش��د. انسلين که فرزند 2۷ ساله یک کشيش پروتستان بود، پایه گذار جریان ها و جنبش هایی چون دوم ژوئن، برای ادای احترام و یادبود به اوهنسورگ و نيز شاخه ارتش سرخ شد و

شعارش این بود: خشونت، تنها راه پاسخ به خشونت است.و همين روایت بود تا هفته پيش. با توجه به اس��نادی که درخبرها آم��د و دو تن از محققان آلمانی منتش��ر کردند، کارل هاینز کوراس، نه تنها عامل فاشيس��م نبود، که برای

مدت های طوالنی در استخدام وزارتاطالعات آلمان شرقی – استازی – بوده و در عضویت حزب کمونيست آلمان شرقی هم بوده است. هفته نامه زرد آلمان با عنوان بيلد، این ش��رح وقایع و مشخص شدن سوابق را، اتفاق بزرگ سال خواند. در حالی که هيچ مدرکی در دست نيست که نش��ان دهد کوراس به عنوان عامل مناقشه در حادثه تيراندازی به اوهنس��ورگ عمل کرده اما مشخص است که عالقه سياس��ی آن را داش��ته و کار مخفيانه اش

پس از حادثه تیراندازی اوهنسورگ، تئودور

آدورنوی فیلسوف به طور موقتی تئوری مارکسیسم را کنار

گذاشت و حتی گفت که در حال حاضر،

دانشجویان همان نقشی که یهودیان به عهده گرفته بودند را

عهده دار شده اند

ترجمه از انگلیسی:کامیار توانمندمایکل سی موینیهان, ویکلی استاندارد, ۰8/۰6/۲۰۰۹

دوم ژوئن سال ۱۹6۷ بود که محمد رضا پهلوی، شاه ایران از دیدار اپرای فلوت سحرآمیز در برلین با جماعتی شروع شد که پوستر به دست و سنگ پران، بیش از دوساعت بود که با پلیس درگیر بودند. وقتی اوضاع از کنترل خارج شد، یک مامور امنیتی به نام کارل هاینز کوراس، دست یکی از معترضان غیرمسلح را گرفت و او را به نام “رهبران حلقه اعت�راض” معرفی کرد. پس از اندکی مجادله با فرد مظنون، کوراس کلت پی پی کی خود را بیرون آورده و ماش�ه را

کشید. گلوله به یک جوان ۲6 ساله به نام بنو اوهنسورگ اصابت کرد و جوان مضروب بیست دقیقه بعد، جان داد.

Page 8: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

9

P O L I T I C M A G A Z I N E

برای اس��تازی از س��ال ۱۹6۷ انگيزه ای و یا شروعی بوده برای جنبش دانشجوایان چپ رادیکال. بتينا روهل، دختر و خبرنگار و فرزند اولریک ماینهوف تروریست مشهور که در روزنامه دی ولت نوشته، تبليغاتی که از اوهنسورگ شد، باعث پایه گذاری جنبش شيطانی و مخوف در آلمان غربی شد و در همين حال، خشونت س��بعانه دولت کمونيست

آلمان شرقی را کمرنگ کرد.ب��رای آن هایی که با جنبش دانش��جویان چپ س��ال 68 همدردی می کردند، فاش شدن هویت واقعی کوراس مانند این بود که صاعقه به آن ها خورده باشد. استفان اوست در گفت وگویی با نيویورک تایمز می گوید: همين که مشخص شده کوراس عامل امنيتی بوده، خيلی از فاکتورها را عوض می کند و نه این که دستوری برای این کار داشته یا نه. اتو شيلی که در زمان محاکمه تروریس��ت های بادر ماینهوف مشاوره حقوقی می داد و بعد ها در دولت گرهارد شرودر وزیر کشور شد، اذعان دارد که پرونده اوهنسورگ باید به لحاظ

سياسی و حقوقی مورد بازیابی و ارزیابی دوباره قرار گيرد.اما وقتی پای دولت جمه��وری دموکراتيک آلمان به ميان می آید، بازیابی و ارزیابی چيزی اس��ت ک��ه خيلی طرف دار ندارد. بعد از فروپاشی ش��وروی، پرونده های حقوقی و اطالعاتی در آلمان شرقی مورد پيگيری جدی قرار نگرفت و فقط مارکوس ولف ریيس استازی و یا ریيس منطقه مرزی و یا قهرمان اس��کيت روی یخ در المپيک که به طور جدی هم تحت پيگرد قانونی قرار نگرفتند. نيویورک تایمز هم در مقاله ای سال قبل نوشت که آلمان شرقی هم ویژگی ها و ارزش های خودش را داشت که زیر کاپيتاليسم خرد شد و

از ميان رفت.س��وابق آلمان ش��رقی و حزب کمونيس��ت آن و راهی که در پي��ش گرفته بودند و اش��اره به جنبش ارتش س��رخ و تروریست ها در آخرین شماره هفته نامه اشپيگل و به عنوان مطلب اصلی آمده است. با نمایش فيلم اولی ادل به نام بادر ماینهوف کمپلکس، که در اسکار هم کاندید شد، جنگ بن به تصویر کشيده شد و یک مجله هم عنوان کرد که این فيلم با نمایش این گونه، ارزش نيروهای آر ای اف را زیر س��وال برده است. آر ای اف، گروهی بودند که با بودجه و تمرین های

استازی تربيت می شدند.قضيه برمال ش��دن هویت اصلی ماموران استازی، بر قاتل اهنسورگ هم تاثير گذار بوده است. کوراس که اکنون 8۱ ساله است و در حومه برلين زندگی می کند، در گفت وگویی با بيلد اعت��راف می کند که عضو حزب کمونيس��ت آلمان بوده است: آیا باید خجل و شرمنده باشم؟ البته او منکر این می شود که برای اس��تازی کار می کرده است اما می گوید حتی اگر هم می کرده، اهميتی ندارد. “حاال گيریم هم که

برای استازی کار کرده باشم، که چی؟ چه اهميتی دارد؟”در متن تاریخ معاصر آلمان، این پرس��ش کماکان مطرح اس��ت. مطمئنا کوراس م یداند که جنب��ش رادیکال چپ ۱۹68 در مبارزه با انجمن ها و نهادهای بورژوا بوده است – از اتو شيلی گرفته تا یوشکا فيشر وزیرخارجه سابق آلمان که عضو موثر و فعال جنبش چپ مکت��ب فرانکفورتی ها گرفته تا دانيل کوهن بندیت، رهبر آلمانی فرانسوی شاخه دانشجویان پارلمان از حزب س��بز. واقعا چه اهميتی دارد وقتی پ��س از فروریختن دیوار برلين هم��ان حزب دوباره

تشکيل شد و به بوندستاگ و یا پارلمان آلمان راه یافت؟مقامات آلمانی تحقيق بر روی روابط و مبادالت کوراس در آلمان شرقی را بازگش��ایی کرده و او را تهدید کرده اند که حقوق بازنشستگی او را قطع می کنند. این البته مجازات بسيار کمی برای شخصی است که در خدمت توتاليتاریسم بوده ولی در کش��وری که تاریخ را برگردان��ده، همين هم

خودش نوعی موفقيت است.*مایکل سی موینيهان، از دبيران مجله ریزن است.

|شاه ایران ، سال ۱۹۷۲ میالدي |

Page 9: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

جمعيت با اميد آزادی ها و جامعه باز بيشتر شعار”زندانی سياسی آزاد باید گردد” سر می دانند و سپس شعار “مرگ بر دیکتاتور” را تکرار کردند و اندکی بعد شعار “موسوی، موسوی حمایتت می کنيم” شنيده شد. در مانيتور بزرگی که باالی سرش نصب بود، چهره اش را می شد دید. موسوی از این که عکسش را بگيرند خوش��ش نمی آید و می گویند از دماغ بزرگ و گنده خودش ناراضی است. اما شور و نشاطش با جمعی که برای هواداری اش آمده بودند و توانایی اش برای آن چه از پسش بر می آید و می تواند انجام بدهد، همخوانی نداشت.کمتر از چند هفته مانده به انتخابات، بيشتر نظرسنجی ها از پيشروی نه چندان با فاصله نامزد تندروها خبر م��ی دهند. محمود احم��دی نژاد، ریيس جمهوری فعلی که می داند مردم طبق��ه پایين و طبقه کارگر ایران چه می خواهند و پولی که از انفجار نرخ نفت و فروش عالی آن در دو سال پيش را ذخيره کرده و حاال دارد ميان مردم خرج می کند، اما سوابق و تجربه نشان می دهد نظرسنجی ها و پيش

بينی ها در انتخابات ایران پيشتر درست از آب در نيامده اند.نمونه آن چهار سال پيش است که احمدی نژاد از صندوق های رای بيرون آمد. تيم موسوی هم اميدوار است همين اتفاق این بار رخ دهد. جواد مظفر، مورخ که در س��الن ميالد حضور دارد می گوید:”ح��اال دیگر انتخاب ميان دموکراس��ی و نوعی رژیم سلطه گر )اتوریتاریان( است.” وی ادامه می دهد:”اگر احمدی نژاد برنده شود، معنایش این است که برای مدتی اصالح طلبی را باید فراموش کرد. اما اگر موسوی برنده شود، نشان می دهد

هر کسی به جز احمدی نژاد:

کاندیداتوری قریب به یقین میرحسین موسویکاندیدا کمی به اطراف خود نگریس�ت و شاید می خواست هر جایی باش�د به جز جایی که هست – در میان هواداران پر ش�ور و مش�تاقش. حدود چهار هزار تن از جوانان که در س�الن میالد تهران جمع شده بودند تا نماینده شان را ببینند: میرحسین موسوی، اصلی ترین کاندیدای اصالح طلبان در انتخابات چند هفته دیگر

ریاست جمهوری در تهران.

ترجمه از انگلیسی:کامیار توانمندمازیار بهاري, نیوزویک, ۰۱/۰6/۲۰۰۹.

که به رغم برنامه های رسوا کننده احمدی نژاد و حمایتی که از باال از او می شود، انتخابش کرده اند.” البته آقای خامنه ای رسما از کاندیدایی خاص حمایت نکرده اما بيشتر مردم ایران بر این باورند که مدافع و حامی احمدی نژاد است. اما چه کسی طرفدار موسوی است؟ حتی با استانداردهای سياسی ایران، کاندیداتوری این مرد نوعی معما است. توان انقالبی گری اش او را به یکی از چهره های اول انقالب تبدیل ک��رد. او که به عنوان یک نقاش و یک آرشيتکت پرورش یافته، پس از انقالب ایران به یک چپی انقالبی و یک هواخواه جدی آیت اهلل خمينی معروف ش��د. در بيشتر دهه 80 به عنوان نخس��ت وزیر ایران کار کرد و در سال 8۹ و با مرگ آیت اهلل خمينی از سياس��ت کناره گرفت. بيشتر افرادی که در سالن ميالد جمع شده اند آنقدر جوان هستند که چيزی از او به یاد نداشته باشند چرا که ميانگين سنی آن ها 25 سال است. در واقع ۷5 درصد ایرانی ها زیر ۳0 سال سن دارند و

موسوی 68 ساله است.دو دهه است که موس��وی در زندگی اجتماعی )سياسی( ایران دیده نشده و خود را وقف عشق اولش کرده است:نقاشی آبستره )انتزاعی(. در ابتدای رقابت انتخاباتی، این او نبود که اول ظاهر نشد و سيد محمد خاتمی که احمدی نژاد به جایش آمده بود، بار دیگر قصد داشت به انتخابات وارد شود. پيش از آن خاتمی به دفعات از موس��وی س��خن گفته بود و او را “یکی از بهترین سياستمداران ایران” خوانده بود. خاتمی به نيوزویک می گوید که این او بوده که از موسوی خواس��ته وارد رقابت شود. یکی از مشاوران خاتمی که نخواست نامش برده شود می گوید:”هر بار که خاتمی از موسوی خواسته بود در رقابت حاضر شود، پاسخ

Page 10: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

11

P O L I T I C M A G A Z I N E

ميرحس��ين یک نه قاطع بود.”پس این خاتمی بود که وارد شد و بيش از یک ماه در ایران کمپين داش��ت و ش��هرها را گشت. مردم او را به عنوان کس��ی که احمدی نژاد و دستگاهش را می تواند شکست دهد، ش��ناخته و برایش هورا می کشيدند. یکی از مس��ئوالن وزارت اطالعات ایران که نخواس��ت نامش فاش شود می گوید در نظرس��نجی که در سال 2008، سال گذشته ميالدی انجام شد، خاتمی بی برو و برگرد، برترین و محبوب ترین

سياستمدار ایرانی شناخته شد.برخی می گویند وقتی موسوی نظرش عوض شد، خاتمی شوکه شد. یک منبع نزدیک به خاتمی می گوید:”وقتی خاتمی اعالم حضور موسوی را شنيد، برآشفته ش��د و گفته که نمی دانسته موسوی این گونه به او خيانت می کند.”این تصميم موسوی باید خاتمی را غافلگير کرده باش��د چرا که چند هفته پيش از اعالم حضورش در انتخابات با رهبری دیدار کرده بود. یکی از نزدیکان خاتمی که به دليل حساس��يت موضوع نخواس��ت نامش فاش شود می گوید:”در آن دیدار آقای خامنه ای دوستانه از خاتمی

خواسته بود که بهتر است در رقابت انتخاباتی وارد نشود.” این منبع می گوید:”اما زمانی که خاتمی تصميم خود را اعالم کرد، خامنه ای دلگير شده و پيامی خصوصی برای خاتمی فرستاد که بهتر است کناره بگيرد.”)خاتمی اما هرگونه مخالفت رهبری با حضور او را رد می کند.( در همين احوال تيم خاتمی شایعاتی را شنيد مبنی بر این که ممکن است اگر خاتمی این پيام را رد کند، ترور شود. روزنامه محافظه کار کيهان نوشت که تيم خاتمی خودشان ممکن است خاتمی را ترور کنند. مشاور خاتمی می گوید:”این پيام کامال واضح بود. خاتمی هر طور شده باید از راه کنار رود و چاره ای نداشت جز این که کنار برود.” خاتمی اما می گوید فقط برای جلوگيری از تشتت آرا از رقابت های انتخاباتی کنار کشيده است.موسوی هم دوران پرفراز و نشيبی با رهبری

داشته است.هر دو با هم در زمان حادثه بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسالمی در آگوست )مرداد(۱۹8۱ حضور داشتند. در آن حادثه بيش از60 تن کشته شدند که ریيس قوه قضایيه، نخست وزیر و ریيس جمهوری ایران در آن کشته شدند. پس از آن، خامنه ای ریيس جمهوری شد و موسوی هم به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.خامنه ای با نظریات چپگرایانه موس��وی مشکل داشت و خيلی تالش کرد تا پارلمان) مجلس ایران( ش��خص دیگری را برای نخست وزیری برگزیند که بی فایده بود و رهبری آن زمان انقالب اسالمی )آیت اهلل خمينی( حامی موسوی بود. محسن امين زاده، معاون وزیر خارجه دولت خاتمی می گوید:”حمایت امام خمينی از موسوی خيلی حياتی بود و فکر نمی کنم بدون این حمایت امام موسوی می توانست دوام بياورد”. هشت سال

|۲5 خردادماه ۱388، 3 روز بعد از انتخابات دولت کودتا|

Page 11: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

بعد از آن هم فقط اصطکاک ميان خامنه ای و موسوی بيشتر و بيشتر شد. دیدگاه ها و ایدئولوژی ها و حمایت خمينی هم به صورت رقابتی ميان این دو درآمد. یکی از وزرای کابينه آن زمان موسوی که نمی خواهد نام او فاش شود می گوید:”امام خمينی هيچ گاه نمی گذاشت گروهی بر دیگر گروه برتری یابد، به محض

این که کفه تغيير می کرد، از طرف دیگر حمایت می کرد.”اما به نظر می رسد که موسوی بيشتر از این مساله نفع برده باشد. وی از زمانی که اقتصاد را تحویل گرف��ت آن را به مدل اقتصاد چپ کمونيس��تی و در حالی که ایران وارد جنگ هشت ساله با عراق شده بود، نگه داشت. کاالهای اقتصادی و اقالم اوليه جيره بندی شده بود، صنایع ملی شده بودند و دولت بود که صادرات و واردات را برعهده گرفته بود. اما وقتی خمينی مرد، خامنه ای رهبری نظام شد. قانون اساسی به زودی تغيير کرده و منصب نخست وزیری منحل شد و موس��وی به ميز طراحی و نقاشی خود بازگشت. امين زاده می گوید:”واقعا خسته بود. حتی نمی خواست درباره سياست سخن بگوید.” این حالت ادامه داشت تا زمانی که در ماه مارس، کاندیداتوری خود را اعالم کرد. بسياری از ناظران و صاحبنظران سياسی ایران می گویند انتخاب خامنه ای برای این دوره از ریاس��ت جمهوری، احمدی نژاد است. اما رهبری هم عالقه دارد که شرط بندی هایش را مخفی نگه دارد.

اما به هر حال ممکن است موسوی به رغم انتخاب ميان این دو، انتخاب بهتری هم برای خامنه ای باش��د. مظفر، تاریخدان می گوید:”موسوی یک باورمند واقعی به آرمان جمهوری اسالمی

است. می شود این را ضعف یا قوت او دانست.اما به هر حال معتقد است که این نظام قدسی است و باید برای دفاع آن هر کاری کرد.” چند هفته پيش بود که خامنه ای تماس تلفنی با موسوی گرفت تا حال پدر سالخورده ی او را جویا شود. بس��ياری می گویند این نشانه ای اس��ت که اگر موسوی پيروز انتخابات شد، خامنه ای حاضر است با او کار کند. موسوی روی این چراغ سبز خش��ک و خالی خيلی حس��اب باز کرده است. حسين ش��ریف زاده گان، برادر زن موسوی می گوید:”کمپين موسوی پس از آن حضور ویژه ای در ميان سياستمداران در نماز جمعه داش��ت. و در ایران می توان دید که چگونه در خالل این دیدارهای خصوصی، رای مردم عوض می شود.” اما این کارها فقط شک عده ای را برانگيخت که بر اصالح طلب بودن موسوی شک داشتند.عباس عبدی از حاميان کروبی می گوید:”موسوی کاندیدای مدرنی نيست. کاندیدای مدرن فعاالنه به دنبال رای مردمی اس��ت اما آقای موسوی منتظر اس��ت منصب ریاست جمهوری را در سينی تقدیمش کنند.”پس از دوماه هنوز برنامه موسوی مشخص نيست. او خود را اصولگرای اصالح طلب می

|جنبش سبز،جنبش خود جوش ملت ایران|

Page 12: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

13

P O L I T I C M A G A Z I N E

خواند که مخلوطی از دای��ره محافظه کاران تندروی اس��ت و طرفداران رهبری تا چپی ها اصالح طل��ب. این دو طيف در دو سر قرار دارند: طرفداران محافظه کار که خواهان برقراری اصول اوليه انقالب هستند که احمدی نژاد از ميان آنان است و سر دیگر که می گوید بقای نظام در مدرنيزه کردن و بهينه کردن آن است. موس��وی قصد دارد ضمن این که کاندیدای اول اصالح طلبان می ماند، رای آن طيف را هم به دست آورد.تقریبا راهی ناممکن است اما ممکن است تنها راهی هم باشد که او بتواند برنده شود. طرفداران موسوی می گویند موس��وی می تواند آنچه ایران به آن نياز دارد را عملی کند: دولتی که بتواند خسارات و ضررهای دولت غيرمنطقی احمدی نژاد را اصالح و ترميم کند. امين زاده می گوید:”مطمئنا من اختالفاتی با موس��وی خواهم داشت اما مطمئن هم هستم که دولت به لحاظ کاری و ساختاری،منطقی خواهد بود. بر اساس سی سال دوستی با آقای موسوی، می دانم که بر خالف احمدی نژاد که به نظر هيچک��س غير از خودش احترام نمی گذارد و ارزشی قائل نيست، موسوی از نظر دیگران جویا می ش��ود و پيش از تصميم گرفتن نظر دیگران را هم می پرسد.”بس��ياری از جوانان اصالح طلب ایرانی ب��ه دنبال توافق نيستند که عمل می خواهند. محمد خاتمی از آنها عاجزانه می خواهد که واقعگرا باشند. خاتمی می گوید:”یقين دارم جوانانی

که در سالن ميالد جمع آمده اند می دانند که باید واقعگرا بود و برخی شعارها یک شبه قابل اجرا نيس��تند.” این دیدار عنوانش دیدار حاميان خاتمی برای حمایت از موسوی بود و اولين حضور این دو در کنار هم پس از رقابت های انتخاباتی در مالءعام بود که موسوی و خاتمی در کنار هم دیده شدند. خاتمی می گوید:”همه ما کاندیدایی جوانتر را به عنوان اصالح طلب ترجيح می دادیم اما در فقدان آن شخص، ميرحسين موسوی بهترین انتخاب است. او می تواند فضایی را آماده کند که حرکت های اصالح طلبی، انجام شود.”به نظر می رس��د جوانان حاضر در سالن ميالد دقيقا می دانند که چه می خواهند. سميه خدابنده، دانشجوی ۱۹ ساله که با چادر صورت خندان خود را پوشانده می گوید:”هر کسی به جز احمدی نژاد!” او با دوستانش، الناز و فاطمه در تجمع حاضر شده و آن دو هم چادری هستند. آنها خود را به جلو کشاندند تا تصاویر و پوسترهای خاتمی و ميرحسين در کنار هم را نشان بدهند و در دست بگيرند. مردم فریاد می زنند: سالم بر خاتمی، زنده باد موسوی! بر روی صحنه، خاتمی و موسوی دستان یک نوزده ساله دیگر که برای نخستين بار رای می دهد را بلند کردند و مردم به ش��ور آمدند. خاتمی در این نقش خود، آرام و راضی به نظر می رسد. موسوی هم که همان لبخند صورتش را تسخير کرده است.

برای او، این صحنه رمزآلود و یا شاید تحسين آميز بود.

Page 13: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

درست زمانی که به نظر می رسید رابطه ایران و ایاالت متحده در پی اقدام اخیر رئیس جمهور اوباما، به سمت وضعی بهتر در چرخش است، مانعی جدید ظاهر شد. رکسانا صابری، روزنامه نگار ایرانی - آمریکایی 3۱ ساله در تهران دستگیر، دادگاهش پشت درهای بس�ته برگزار و به جاسوسی برای ایاالت متحده محکوم شد. علت ریشه ای این چرخش زشت اتفاقات چیست؟ این ماجرا می تواند بر نزاع قدرت موجود در ایران تاثیرگذار باش�د. اما اکنون، برخالف قبل، نزاع قدرت مابین دسته بندی های مختلف

محافظه کاران است، نه فقط مابین اصالح طلب ها و اصول گرایان.

هرکس��ی که با س��اختار قدرت در ایران آشنا باش��د، می داند که محافظه کاران حاکم به سختی دچار گسست شده اند و عميقاً به مشکل برخورده اند. دولت رئيس جمهور محمود احمدی نژاد اثبات کرده که از شناسایی مشکالت اجتماعی، اقتصادی و سياسی ایران ناتوان است و با مخالفت های داخلی و خارجی رو به رو شده است.

در داخل، احتم��االً اصالح طلبان از بهترین ش��انس خود در طی س��الهای اخير برای خارج ک��ردن محافظ��ه کاران از قوه مجریه برخوردار هس��تند. در خارج نيز اظهارات آقای احمدی نژاد ایران را منزوی کرده است. این مساله در پش��ت پرده آتش نزاع قدرت را در ميان محافظ��ه کاران عملگرا و تندروه��ا افروخت. در حالی که محافظه کاران تالش کرده اند که اختالفات خود را بپوشانند، ش��کاف عميق در ميان دسته بندی های آنها بس��يار آشکار شد. انتخابات ریاس��ت جمهوری ایران در۱2جون برگزار خواهد شد. شاید مهم ترین انتخاباتی باشد که از انقالب ۱۹۷۹ تا به حال برگزار شده اس��ت، چرا که اختالفات بين اصالح طلبان و محافظه کاران هيچ گاه خيلی آشکار نبوده اس��ت. اصالح طلبان دو نامزد دارند، ميرحسين موسوی، نخس��ت وزیر محبوب دهه ۱۹80، و مهدی کروبی، سخنگوی پيشين مجلس ایران، کس��ی که در انتخابات 2005 نيز کمپين قوی انتخابات��ی ای را پيش برد.محافظه کاران هنوز نامزده��ای انتخاباتی خود را معرفی نک��رده اند، توضيحش خيلی ساده اس��ت: چون آنها نمی توانند تصميم بگيرند که از چه کسی باید حمایت کنند. محافظه کاران نسبتا ميانه رو و عمل گرا، نمی خواهند که برای بار دوم از رئيس جمهور احمدی نژاد حمایت

نزاع قدرت در ایران

کنند.چرا که اعتقاد دارند یکی از دو نامزد اصالح طلب، احتماالً با اکثریت قاطع آرا، پيروز انتخابات خواهد شد.

آنها همچنين تمایل دارند که سياست تنش زدایی را در مقابل دولت اوباما پيش بگيرند. از سوی دیگر، تندروها تمایل دارند که به حمایت خود از آقای احمدی نژاد و سياست هایش ادامه دهند. اگرچه آقای احمدی نژاد خودش از مزایای پيگيری مذاکرات با ایاالت متحده سخن گفته است، هسته حاميانش نسبت به اقدام ابتکاری رئيس جمهور اوباما برای زمينه س��ازی مذاکرات، مشکوک هستند و با ایجاد روابط حسنه مخالفت می کنند. حاميان آقای احمدی نژاد شامل بيشتِر نيروهای امنيتی مخفی و بخشی از فرماندهان عالی سپاه پاسداران و روحانيون تندرو و پيروانشان به رهبری آیت اهلل تقی مصباح یزدی می ش��ود. مصباح یزدی ی��ک مرتجع افراطی

|تهران، بلوار کشاورز، روز قدس|

Page 14: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

15

P O L I T I C M A G A Z I N E

که ش��اگردانش نقش های پراهميتی در دولت احمدی نژاد و قوه قضایيه بازی می کنند. و این دس��ته از اصول گرایان قوه قضایيه بودند که خانم صابری را محکوم ک��رده اند.تندروها به دو دليل از هرگونه ایجاد روابطه حس��نه ای با ایاالت متحده احساس تهدید می کنند. اول اینکه چنان که مساله تهدید حمله نظامی از سوی آمریکا به ایران از بين رفته است، بهبود در روابط به اصالح طلبان و گروه های دموکراسی خواهِ ایران قدرت می بخشد. در این صورت، اصالح طلبان دیگر متهم به اقدام عليه منافع ملی به وسيله حمایت از آشتی با ایاالت متحده نخواهند شد.همچنين تندروها با آگاهی از بدنامی عميقشان از احتمال وقوع “انقالب مخملی” هراس دارند و بنابراین درمورد پيش��گيری از ارتباط بين ایرانيان و آمریکایی ها اضطراب دارن��د، یعنی اضطراب در مورد چي��زی که می تواند در صورت بهبود روابط بين دو کش��ور، اتفاق بيفتد. به دستگيری خانم صابری باید در این فضا نظر ش��ود. دومين دليل تندروهای ایرانی برای مقاومت در برابر بهبود یافتن روابط این است که روابط بهتر با ایاالت متحده لزوماً به معنای برداش��ته شدن حداقل چند تحریم اقتصادی صورت گرفته عليه ایران از سوی واشينگتن و هم پيمانانش خواهد بود. این موضوع قدرت اقتصادی کالن تندروها را که کنترل بخش قابل توجه ای از اقتصاد رس��می و غير رسمی ایران را در دس��ت دارند، تهدید خواهد کرد. تنها چند سال پيش بود که آقای کروبی افشا کرد که تندروها کنترل 6۳ بندر ساحلی را که خارج از کنترل دولت هستند، در دست دارند. آنها از این بنادر برای واردات مواد و کاالهای ارزان و با کيفيت پایين از چين و دیگر

کشورهای آسيای شرقی که به طور عمده ای توليدات صنعتی خود ایران را دچار آسيب می کند؛ استفاده می کنند، و به شکل افسانه ای ثروتمند می شوند. اگر تحریم ها از ایران برداشته شوند، و جامعه بازتری شکل گيرد، تندروها بيشتر قدرت اقتصادی خود را از دست

خواهند داد.به عالوه، شکل گيری رسانه های آزاد به احتمال زیاد عمق فساد آنها را بازگو خواهد کرد و موجب از دست رفتن قدرت سياسی آنها نيز خواهد شد. بنابراین تندروها در تالش هستند که بحران جدیدی را با ایاالت متحده خلق کنند تا از ایجاد روابط حس��نه جلوگيری به عمل آورند، و همچنين توجهات را از دس��ته بندی های خود و مناقشات داخلی شان منحرف کنند. خانم صابری قربانی مناقشات مابين تندروها و محافظه کاران عمل گراست. اتهامات عليه او واضح است که ساختگی هستند. در حقيقت، “روز”، روزنامه ایرانی آن الین که بسيار پرطرفدار است، گزارش کرد که خانم صابری گفته است که در صورت “اقرار” و “بيان اسامی” آزاد خواهد شد و اجازه خواهد داش��ت که ایران را ترک کند. اس��امی که باید گفته شوند

احتماالً اسامی مخالفان برجسته تندروها خواهند بود.وضع نامساعد خانم صابری نشانگر اهميت هر بهبودی در روابط ایران و ایاالت متحده است. چنين بهبودی ای سرانجام به ایرانی دموکرات تر و باز تر خواهد انجامي��د، جایی که قدرت قانون معنا خواهد گرفت و نقض گسترده حقوق بشر که در دولت آقای احمدی نژاد بارها زمزمه شده است، متوقف خواهد شد. این موضوع تاثير

بسزایی بر مساله صلح در خاورميانه خواهد داشت.

Page 15: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

آیا ایران می تواند تغییر کند؟هفته نامه ایران در جهان:از چهار سال پیش که محمود احمدی نژاد به مقام ریاست جمهوری ایران رسید تاکنون، نشان داده که خیلی به ارتباطات عالقه دارد. یک وبالگ دارد که اسمش هست “یادداشت های شخصی محمود احمدی

نژاد” که به خدا و فلسفه و دوران کودکی اش و پاسخ ایمیل هایی که از خوانندگانش می گیرد، اختصاص دارد.در دو فیلم انتخاباتی سی دقیقه ای اش هم مردی از جنس مردم نشان داده شد. در یکی از فیلم ها، در صف غذاخوری ایستاده و در فیلمی دیگر، در میان مردم فقیر قدم می زند. هر دو فیلم چندین بار از تلویزیون دولتی ایران پخش شد و شعار کمپین انتخاباتی احمدی نژاد هم این بود:”می شود، می توانیم.” هر دو فیلم ویدیویی را جواد شمقدری ساخته

بود. مردی با ریش بر صورت که مشاور هنری احمدی نژاد را بر عهده دارد.

ترجمه از انگلیسی:کامیار توانمندجان لی آندرسون, هفته نامه نیویورکر, ۱3/۰4/۲۰۰۹

Page 16: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

| کسی از او درباره تخریب و تحدید آزادی

مطبوعات در ایران پرسید و احمدی نژاد در جواب گفت:”ببینید، آزادی در

ایران یک نوع آزادی موهبتی است. همان گونه

که شما ممکن است فردی را به دلیل تخلف رانندگی

بازداشت کنید، باالخره باید قوانین اجتماعی هم باشد. ما باید انسان های

پاکیزه ای بشویم و انسان باید روی خط سیر صحیح

خودش حرکت کند.” |

17

P O L I T I C M A G A Z I N E

Page 17: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

یک ماه پيش همين آقای شمقدری از هاليوود خواست بابت ساختن فيلم هایی مانند ۳00 که تصویر بد و خش��ن و بيرحمانه ای از تاریخ ایران نشان می دهد و یا فيلم کشتی گير که ميکی رورک در آن در آخر فيلم با رقيبی به نام آیت اهلل روبرو می شود که پرچم ایران را هم در دس��ت و روی رینگ تکان می دهد. اما در زمان کمپين انتخاباتی احمدی نژاد، ش��مقدری مانند یک مسوول ارتباطات آمریکایی

عمل می کرد.شمقدری و احمدی نژاد زمانی در س��ال های دهه ۱۹۷0 که در تهران دانشجوی مهندسی بودند با هم آشنا ش��دند. در زمان جنگ ایران و عراق، شمقدری از خط مقدم جبهه جنگ فيلم مستند درست می کرد. به این کار و فيلمسازی ادامه داد و بعد فيلمی ساخت به نام “توفان شن” که به تالش آمریکا برای نجات گروگان هایش در ایران و در سال ۱۹80 )واقعه طبس( می پرداخت. شمقدری می گوید زمانی که احمدی نژاد شهردار تهران شد، از شهرداری حقوق نمی گرفت و فقط حقوق خودش را از دانشگاه تهران دریافت می کرد.شمقدری می گوید:”من فکر می کردم ایران به آدمی مثل او در راس هرم قدرت نياز دارد.و وقتی شنيدم نامزد ریاست جمهوری شده، به او پيشنهاد دادم که برای کمک به او بپيوندم.” شمقدری بخش هایی از فيلم را نشانم داد که به نظر احمدی نژاد خيلی احساسی بوده. آن ها او را در حالی نشان دادند که پدر پيرش را بغل کرده و گونه هایش را می بوسد و برای او شعر پارسی می خواند. شمقدری می گوید:”من می خواستم سادگی و صداقت او را نشان بدهم و می

دانستم اگر ملت ایران او را این گونه ببينند، به او رای می دهند.”حق با شمقدری است. تشکيالت روحانی و محافظه کار ایران که به ریاست آیت اهلل علی خامنه ای اداره می ش��ود، دولت اصالح طلب محمد خاتمی را برای بازکردن و بازگرداندن ایران به جامعه بين المللی ناکام گذاش��ته و راهش را بستند. سپس روحانيون، اطراف یکه تازی تاریک احمدی نژاد و کاندیداتوری اش حلقه زدند و در

ژوئن 2005 احمدی نژاد با کسب 62 درصد آرا پيروز شد.دو ماه دیگر به ماه ژوئن و انتخابات ریاس��ت جمهوری ایران باقی مانده و احمدی نژاد هم کاندیداتوری خود را اعالم کرده است. خاتمی هم کاندید شده بود اما در ماه مارس و با پيش آمدن مير حسين موسوی، آخرین نخست وزیر ایران از دور رقابت کنار کشيد. بار دیگر محافظه کاران در برابر اصالح طلبان کشور قرار می گيرند و باز

هم احمدی نژاد روی سياست های عوامگرانه )پوپوليست( حساب می کند.شمقدری هم همين داستان هایی را می گوید که در تهران درباره احمدی نژاد می گویند. این که فرش های آنتيک دفتر ریاست جمهوری را به موزه اهدا کرده و چگونه از نشستن بر روی صندلی افراد مهم در هواپيمای ریاست جمهوری سرباز می زند و چقدر هنوز دلش می خواهد در خانه قدیمی و معمولی اش در تهران زندگی کند تا این که مشاوران امنيتی اش گفته اند این خانه معمولی در تهران امکانات حفاظتی ندارد و باید به محل اقامت ریاست جمهوری نقل مکان کند و چقدر هر بار به مردم پول نقد می دهد که آن را “سهام عدالت” نامگذاری کرده و تقریبا سهم هر نفر چيزی

در حدود شصت دالر می شود.خيلی از ایرانی ها احمدی نژاد را به دليل سوابقش قبول ندارند. یک دیپلمات سابق ایرانی می گوید:”پيش از زمان ریاست جمهوری فقط یک بار از کشور خارج شده بوده که آن هم برای س��فری چند روزه به عراق بوده است.” یک دیپلمات غربی به نقل از یک مقام رسمی ایرانی که این مساله را با او مطرح کرده می گوید تا پيش از زمانی که احمدی نژاد ریيس جمهوری شود، از این دست آدم ها بوده که اگر کسی به دفترش می آمد، نيم ساعت طول می کشيده تا او را آماده کنند که در دفترش

حاضر شود.به هر حال برای کنار گذاش��تن احمدی نژاد به عنوان یک ناش��ی، نوعی شناخت نداشتن از او است. احمدی نژاد یک عوامگرا، پوپوليس��ت است مانند هوگو چاوز

ریيس جمهوری ونزوئال، سياستمداری که می داند کشورش پر است از مردمی مانند او و این که می داند چگونه با آن ها سخن بگوید. برای برخی از طرفدارانش، احمدی نژاد نشانه نسل سال اول انقالب است و زمانی که آیت اهلل خمينی قدرت را در دست داشت و نوجوانان طلب می کردند که دواطلب شده و به جبهه بروند و شهيد شوند. برای خيلی ایرانی ها، وعده احمدی نژاد برای بازگرداندن ایران به جایگاه اصلی اش، دادن سوبسيد و اشتغال زایی، وعده هایی قابل قبول و خواستنی است و آنها از آن

استقبال می کنند.برنامه احمدی نژاد برای تعقيب برنامه هسته ای ربط به ملی گرایی دارد و حمایت گس��ترده ای از مردم ایران را هم با خود دارد. لی هميلتون، نماینده سابق کنگره و یکی از تهيه کنندگان اصلی طرح برنامه عراق و از تاثير گذاران در سياست های ایران وآمریکا می گوید:”آن چه ایرانی ها می خواهند، احترام است و برای به دست آوردن

آن، به دنبال تکميل دانش خود در چرخه سوخت هسته ای هستند.”اما از چهار سال پيش که احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسيده، ایران و رقبایش هم عوض شده اند: ایرانی ها از بحران اقتصادی جهانی و پایين آمدن بهای نفت خام، به شدت آسيب دیده اند، ایران از هميشه بيشتر نزدیک به اتمی شدن است و جرج بوش هم رفته و جایش را باراک اوباما گرفته است. پرسش این است که احمدی نژاد چگونه با فشار درون ایران و یک دولت منطقی و نسبتا سنجيده در واشينگتن، کنار

می آید یا روبرو می شود.روز بيستم مارس، اول فروردین و روز اول س��ال نوی ایرانيان، اوباما پيام ویدیویی ضبط کرده و با احترام با ایرانی ها گفت وگو کرده و با ستودن تاریخ باستانی ایران، نوعی همکاری “صادقانه” را پيشنهاد کرد. آیت اهلل خامنه ای در پاسخ به این پيام ویدیویی گفت:”واژه ها به تنهایی کافی نيست” و افزود که آمریکا باید سياست هایش را تغيير دهد و بعد از ایران انتظار داشته باشد که همين کار را بکند. بعد و در سی و یکم مارس و در جریان کنفرانس افغانستان در الهه هلند، ریچارد هالبروک، نماینده

| سخنراني پوپولیستي احمدي نژاد قبل از سفر به نیویورک|

Page 18: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

19

ویژه اوباما با معاون وزیر خارجه ایران گفت وگو کرد و دو طرف گفتند که مودبانه و رسمی و محترمانه به یکدیگر سالم داده و قرار شده بيشتر در تماس باشند. هيالری کلينتون وزیر خارجه آمریکا هم گفت در جریان گفت وگوهای مستقيم، همين هم نوعی “اولين” محسوب می شود یا این که نخستين دیدار مستقيم این چنينی ميان

ایران و آمریکا است.در زمان بوش، احمدی نژاد می توانست خيلی راحت بگوید بوش هيچ رفتاری غير از رفتار خصمانه نسبت به ایران ندارد. پيام اوباما اما از تغيير بازی بود. ولی نصر، یک کارشناس ایران و از اعضای شورای سياس��ت خارجی آمریکا می گوید که اما حاال آمریکا کامال پيامی متفاوت دارد می فرستد. پيامی که گرم است، صادق است و می خواهد ایران را به همکاری بگيرد. پس حاال ایرانی ها از دولت خود می پرسند، یعنی کماکان هنوز هم با آمریکا همکاری نمی کنيم؟ نصر می افزاید:”اوباما با هوشمندی مناظره ای را درون ایران و ميان مردم ایران و حاکمان ایران و حتی درون حاکميت ایران راه انداخته است و از آن جایی که سه ماه بيشتر از زمان ریاست جمهوری او نمی

گذرد، کماکان این موضوع را مانند موضوع کمپين تبليغاتی اش دنبال می کند.”انتخابات ایران هم چالشی بر س��ر راه دولت اوباما است. اگر که بيش از حد انعطاف نشان دهند، احمدی نژاد می تواند بگوید که با موفقيت دربرابر آمریکا ایستاده و می تواند خود را در نظر سنجی ها باال بکشد. سر کييران پرندرگاست، معاون سياسی سابق دبيرکل سازمان ملل که از نزدیک با مسائل ایران درگير بوده، می گوید:”آمریکا قصد ندارند به کاری دست بزنند که موجب تقویت احمدی نژاد پيش از انتخابات شود. این درحالی است که البته این صبرکردن خطرهایی هم در پی دارد. شاید هم احمدی نژاد بدون هيچ گونه کمک و بهره برداری از مساله رابطه با آمریکا برنده شود و شاید هم اصالح طلبان برنده شوند و با سرکارآمدن اصالح طلبان، روحانيون تندرو که در گلوگاه قدرت هستند، موضع انقباضی گرفته وهرگونه معامله با آمریکا را ببندند یا بلوکه کنند”. پرندرگاست می گوید:”هر دو طرف )ایران و آمریکا( تندروهایی دارند که منتظرند ببينند هرگونه شروع رابطه با ایران محکوم به فنا و شکست است.” ولی نصر هم اضافه کرد:”نمی توان از روی فال قهوه فهميد که کدام طرف در انتخابات

پيروز می شود و این کار، یک بازی ریسکی و سخت است.”لی هميلتون می گوید آمریکا نمی تواند به این اميد که کسی بهتر از احمدی نژاد بر سر کار بياید، صبر کند. وی می گوید:”ما آماده شروع گفت وگوها با ایران در یک حوزه خيلی گسترده هستيم و قصد داریم این راه را ادامه دهيم و باید طبق برنامه زمانبندی خودمان و نه آنها )ایران( عمل کنيم. اوباما هم مانند من می خواهد روابط را به حدی بهتر و سازنده تر و پایدارتر برس��اند. از زمان وقوع انقالب در ایران، این بحث ميان مخالفان بوده که چه زمانی برای مذاکره با ایران مناسب است ولی حاال، مشکل زمان نيست، مشکل چگونگی برقراری رابطه اس��ت”. هميلتون ادامه می دهد:”فکر نمی کنم هيچ کشوری به اندازه ایران در چند دهه اخير ما را آزرده باشد. باید توجه کنيم که ما فهرست بلندی از نارضایتی های خود از ایران داریم و ایرانی

ها نيز همچنين.”به نظر می رس��د احمدی نژاد از نقش خود به عنوان ش��لوغ باز و سر و صدا کن در امور دیپلماسی خوشحال و راضی است. هالوکاس��ت را افسانه می خواند و منتظر مرگ اسرایيل یا به قول خودش “رژیم صهيونيستی” اس��ت و افتخار می کند که برنامه هس��ته ای ایران در حال پيشرفت است. یک متر و ش��صت سانت قد دارد و خيلی الغر است. ریش نسبتا بلندی هم به نشانه وفاداری بر چهره دارد. چشمانش کوچک و سياهند به قدری که از دور ممکن است حتی نابينا به نظر برسد. وقتی در مقابل جمعيت بزرگی ایستاده جدی است و نمی خندد – به مثابه یک جنگجوی ناراضی – و با انگشت اشاره می کند و مشت های گره کرده اش را در هوا تکان می دهد. در حالت معمولی و راحت تر، به نوعی انسانی بدون بهره از شادی و خوشی به

نظر می رسد. به کرات درباره خير و شر، غرب و شرق، خدا و انسان صحبت می کند گویی که در ذهنش مشغول نوعی از تحليل است که خودش هم خيلی از کارکرد

آن خبر ندارد.زمستانی که گذشت، رافائل کوررا، ریيس جمهوری اکوادور و یکی از مشابهان چاوز برای امضای چند قرارداد تجاری به تهران آمد. کوررا که مردی تنومند است، خود را روی کاناپه ای گرانقيمت رها کرد و لم داد و احمدی نژاد اصال در کنار او دیده نمی شد: یک کت و شلوار خاکستری پوشيده بود و بدون مناسبت لبخند می زد و عجيب به نظر می رسيد و انگار نمی داند چه کار کند. بيشتر مانند زن و شوهری بودند که وارد ازدواج ناموفقی شده اند که از پيش بر س��ر آن توافق شده است. کوررا تمامی اموری که نياز داشت تا مانند یک دیپلمات موفق، باالترین اعتبار و سود را از ایران بدست آورد، اجرا می کرد و می گفت:”ما ایرانيان را قهرمانانی می دانيم که توانستند از ش��ر دیکتاتوری که از حمایت غرب برخوردار بود، خالص شوند و آن ها مثال و الگویی برای آمریکای التين هستند.” احمدی نژاد نگاه عميقی به او کرد و او را در آغوش کشيد و گفت:”من دوست تازه ای پيدا کرده ام و دیگر از دستش نمی دهم.”نخستين برخورد من با احمدی نژاد اندکی بعد از رسيدن او به مقام ریاست جمهوری بود و در جلسه شورای عمومی سازمان ملل متحد و در حالی که ميزبان صبحانه ای در هتل محل اقامتش در نيویورک بود و برخی مقامات آکادميک آمریکایی و روزنامه نگاران و خبرنگاران آمریکایی را به صبحانه دعوت کرده بود. احمدی نژاد حساس به نظر می رسيد و به دقت همه چيز را زیر نظر داشت. با خواندن آیاتی از قرآن شروع کرد و در حالی که مشاورش با حالتی غریب به او نگاه می کرد، شروع کرد از هویت و اخالق در اروپا سخن گفتن و با یک پرسش اساسی بحث خود را به پایان برد:”ریشه این مشکالت کجاست؟ راه چاره آن چيست؟ روند فعلی به کجا ختم می شود؟” این

ها نکات وبحث های اساسی احمدی نژاد در صبح آن روز بود.کسی از او درباره تخریب و تحدید آزادی مطبوعات در ایران پرسيد و احمدی نژاد در جواب گفت:”ببينيد، آزادی در ایران یک نوع آزادی موهبتی است. همان گونه که شما ممکن است فردی را به دليل تخلف رانندگی بازداشت کنيد، باالخره باید قوانين اجتماعی هم باشد. ما باید انسان های پاکيزه ای بشویم و انسان باید روی خط سير صحيح خودش حرکت کند.” سپس شروع کرد از عدالت سخن گفتن و گفت بدترین کار ممکن این است که به بهانه هالوکاست، بازماندگان یهودی به فلسطينی ها ظلم کنند آن هم در حالی که این جرایم دراروپا اتفاق افتاده است. بعد با اشاره به کشتار یهودیان در اروپا گفت:”تحقيق و پژوهش بيشتری نياز است و چرا اجازه نمی دهيم که در این مورد تحقيق شود؟” احمدی نژاد این را در حالی گفت که به اطراف اتاق

نگاه می کرد و لبخند می زد.صحبتی شد از فتوایی که آیت اهلل خامنه ای در سال 2005 صادر کرده و در آن توليد و تجميع سالح های کشتار جمعی را قدغن کرده و گفته جمهوری اسالمی هيچ گاه به سمت ساخت بمب اتمی نخواهد رفت. در حالی که ایران از مسئوليت های بين المللی خود فراتر رفته و برنامه اتمی خود را دنبال کرده است، احمدی نژاد می گفت همين فتوایی که آقای خامنه ای داده کافی است و تمامی اهداف برنامه هسته ای ایران را روشن می کند.”یکی از خصوصيات دیپلماسی ایران، شفافيت آن است. ما

بسيار شفاف عمل می کنيم.”چقدر احمدی نژاد در س��اختار پيچيده قدرت در ایران، اختيار و زور دارد. قدرت باالدست او رهبر انقالب آقای خامنه ای اس��ت که از زمان مرگ خمينی در سال ۱۹8۹جانشين او شده و قدرت تمامی نيروهای نظامی را هم در اختيار دارد. احمدی نژاد نياز به تایيد مجلس یا پارلمان دارد تا قوانين را تصویب کند، اما خامنه ای می تواند یک تنه فتوا صادر کند. بعد از انتخابات، احمدی نژاد در مالءعام دست خامنه ای را بوسيد تا ارادت خود را نشان دهد. حسين شریعمتداری، نماینده رهبری در

P O L I T I C M A G A Z I N E

Page 19: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

روزنامه کيهان و سردبير این روزنامه می گوید:”می دانيد که او تنها و باالترین مقام اجرایی کشور است.”

اما روابطشان پيچيده تر از این است. در جریان سفرم به تهران در دسامبر سال 2006 و زمانی که جالل طالبانی ریيس جمهوری عراق به تهران آمده بود، مقامات ارشد عراقی می گفتند احمدی نژاد بر سر برخی موضوعات با خامنه ای اختالف دارد اما این دو سعی می کنند مشکالت را حل کنند و به توافق برسند. یکی از مشاوران و نزدیکان ارشد طالبانی از یک صحنه به یادماندنی یاد کرد. گویا طالبانی تحليلی از درگيری و کشتار ميان شيعه و س��نی در عراق می دهد و این که دست های ایران پشت سر این درگيری ها دیده می شود. در حالی که طالبانی از درگيری ها سخن می گفت، خامنه ای مدام در ميان س��خنانش می گفته “ای وای، چه بد و این که ما برای شما دعا می کنيم”. دس��ت آخر طالبانی سخنان خامنه ای را قطع کرده و می گوید:”آنچه ما نياز داریم دعا نيس��ت، ما به دارو نياز داریم.” خامنه ای هم در جواب می گوید:”من دعایش را می دهم و این – اش��اره به احمدی نژاد – هم دارو

را می دهد.”لی هميلتون می گوید:”ما با حدس زدن درباره واقعيت های سياسی ایران، خودمان را دس��ت انداخته ایم و هيچ گاه واقعيت را پيدا نمی کنيم.” ول��ی نصر اضافه می کند:”حتی قدرت خامنه ای از یک ش��بکه ارتباطی می آید.” توماس پيکرینگ، معاون سابق وزیر خارجه آمریکا که با ایرانيان دیدار کرده تا بتواند سياست خارجی تازه ای برای مساله ایران طراحی کند، می گوید:”در طول این همه مذاکره و تماس با ایرانيان در خالل این سال ها، فهميدیم که بسيار دشوار است که بتوان معماری قدرت سياس��ی در ایران را فهميد. هيچ تحليل اطالعاتی نمی تواند بگوید که چه زمانی مناسب است تا با ایران گفت وگو کرد و چه زمانی باید از آن ها حذر کرد. با این

نظام غيرقابل پيش بينی، هميشه کار با آن ها مانند تير در تاریکی است.”محمد خاتمی، ریيس جمهوری پيش از احمدی نژاد،یک روحانی آزاد اندیش است که ایرانی ها به آن می گویند اصالح طلب. این نوعی فرمول رایج است. اما واقعا معنای آن چيست؟ طيف گسترده ای برای تعریف و بازتعریف واژه های سياسی در ایران وجود دارد. از تندروهای مذهبی محافظه کار که احمدی نژاد نماینده آن است گرفته تا روحانيون پراگماتيست و روحانيون اصالح طلب. اصالح طلب تقریبا با مسما است. هيچ کس آزادانه از جدایی دین از سياست در ایران سخن نمی گوید. آخرین باری که با خاتمی حرف زدم، کالمش این بود که دموکراسی، حقوق بشر و تمامی آزادی

ها در ایران قابل اجرا است اما در قالب یک چارچوب اخالق اسالمی.خاتمی خيلی صبر و اندیشه کرد که آیا در انتخابات شرکت کند یا نه، صبر و تاملی که طرفدارانش را ناراضی کرد. از اول گفته بود که اگر ميرحسين موسوی بياید، او در انتخابات شرکت نخواهد کرد و سرانجام هم پس از پنج هفته بعد از اعالم نامزدی اش، این کار را کرد. موسوی که 6۷ ساله است و در سال های ۱۹8۱ تا ۱۹8۹ نخست وزیر ایران بوده ، پس از یک شکست سياسی در برابر آیت اهلل خامنه ای، برای یک دهه از کار سياسی خود را کنار کشيده است. یک تحليلگر، بازگشت او را به بازگشت سين سيناتی ایران خواند.آن چه ملت از او به یاد دارند این است که توانست نظمی منطقی در زمان جنگ ایران وعراق به پا کن��د و به رغم کمبود آذوقه و مواد اصلی، همه خانواده ها را از دسترسی محروم نکند. موسوی از سمت چپ انقالب ایران می آید که به نيروهای انقالبی پيوست تا شاه را سرنگون کند و نسبت به غرب و اقتصاد سرمایه داری آن، ضدیت و تخاصم دارد. نصرمی گوید بسياری از اصالح طلب های فعلی ایران، پيشتر چپگراهای اسالمی بودند. موسوی هم با اصالح طلبان کنار آمده و به دليل مخالفت هایش با خامنه ای در مقام مدیر اجرایی دولت، به عنوان کسی از او یاد می شود که می تواند نظام روحانی قدرت را به چالش بکشد. اما سپاه پاسداران

آن گونه که مخالف خاتمی بود، با موسوی ضدیت ندارد.

محاسبه کمپين اصالح طلبان می گوید موسوی بهترین انتخاب است و می تواند پيروز شود.)مهدی کروبی، دیگر کاندیدا نقش حاشيه ای دارد(. ضمن این که امنيت خاتمی هم مطرح بود. دو روز پس از آن که خاتمی کاندیداتوری خود را اعالم کرد تقریبا توسط دسته ای از تندروها مورد ضرب و شتم قرار گرفت و حتی شریعتمداری س��رمقاله نویس کيهان هم نوش��ت که ممکن اس��ت مانند ترور بی نظير بوتو در پاکستان در سال 200۷، همين سرنوش��ت هم برای خاتمی در راه باشد. کمپين انتخاباتی می رفت که روندی خشن به خود بگيرد که به گفته نصر،”خاتمی برای این

گونه چالش ها آدم مناسبی نيست.”همين زمستانی که گذشت با خاتمی در تهران دیدار کردم در دفتری که کارهای بنيادش را از آن جا دنبال می کند و در منطقه سرسبز نياوران که هر خانه ای دیوار سنگی دارد و با محيط سبز آراسته شده و مشرف به کوه های البرز است. آقای خاتمی به سرعت گفت که در دو دوره ریاس��ت جمهوری اش تالش کرده تا روابط ایران و آمریکا بهبود یابد و از تالش های پشت پرده برای کمک به آمریکا برای سرنگونی طالبان در افغانستان در سال 200۱ و پس از حمالت یازدهم سپتامبر به خاک آمریکا گفت. “بعد سروکله نئو کان ها پيدا شد و همه چيز را خراب کردند.” خاتمی ادامه داد:”فکر می کنم ما درس خوبی گرفتيم. اوباما هم االن با شعار تغيير آمده است و ما این فرصت را داریم که بار دیگر روابط را بهبود بخشيم به شرط این که اوباما اول خود را از جنگ افروزانی که در هر دو حزب )جمهوریخواه و دموکرات( هستند دور کند و دوم از رفتار و کردار و گفته ها و سخنان بوش فاصله بگيرد و به عبارت دیگر به جای برادر بزرگتر، دوست بزرگ باشد. ضمن این که باید از نفوذ البی صهيونيست ها کم کند.” خاتمی ادامه داد:”می دانيد که من فرزند انقالبم و از ابتدا در همه مراحل انقالب به همراه آیت اهلل خمينی بوده ام. ما می دانستيم که تغييراتی در دنيا و در حوزه علم و فناوری روی داده که ما نمی توانستيم چشممان را بر آن ها ببندیم. ایران هم استقالل خود را نياز داشت و با آن فرهنگ و تمدن عظيم، ما روشنفکران دینی فکر کردیم می توانيم مدرن باشيم اما در همين حال اسالمی هم باشيم.” خاتمی کمی صبرکرد و سپس گفت:”ما بسيار فرق داشتيم با آن هایی که می خواستند دنيا را به عقب برگردانند. سرنوشت اسالم بسته به همين موضوع است که بتواند گفت وگو و منطق را به جای تروریسم به جهان عرضه کند و فکر می کنم مردم ایران هم

همين را می خواهند و به نظرم امام خمينی هم همين را می خواست.”

| عدالت به تفسیر احمدي نژاد در ایران|

Page 20: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

21

P O L I T I C M A G A Z I N E

بسياری از ایرانی ها با آن تعریفی که از ضد آمریکا می شود، تطابق ندارند و نگرانی و توجه آن ها بيشتر به سياست های آمریکا است. اما احمدی نژاد محصول آن الیه ای است که درتاریخ ایران با مطلق گرایی مخالف بوده است. خمينی و یاران روحانی اش قدرت سلطنتی شاه را فتح کردند اما به باورهای او که به گذشته و آینده ایران باور داشت وفادار ماندند. شخصيت ایران امروز ملغمه ای است از ملی گرایی دینی و پراگماتيسم و عملگرایی به روز که کمی بيگانه هراس��ی هم در آن داخل شده و یک هيوال ساخته است: ایران روحانيت را به رژیمی که به شدت و در محيط اقتصاد جهانی بسته و کوچک عمل می کند، بدل کرده اس��ت. انتخابات تابستان امسال ایران، انتخابی است برای داخل و خارج کش��ور که نشان دهد آیا ایران منافع خود را جمع بندی کرده و به سمت مدرنيسم می رود یا این که روی همين خط انزوای

معکوس حرکت می کند.شریعتمداری، نماینده رهبری در روزنامه کيهان می گوید شک ندارد که احمدی نژاد برای بار دوم انتخاب می شود.”احمدی نژاد مکان ویژه ای در ميان مردم دارد، به ویژه در ميان عامه مردم. خيلی ها در برابر او می ایستند اما هيچ یک قدرت رقابت

با او را ندارند.”محمود احمدی نژاد متولد اکتبر س��ال ۱۹56 در ارادان، شهری کوچک در استان سمنان است که در بيابان و تقریبا در شصت مایلی جنوب شرقی تهران واقع شده است. در تابستان خيلی گرم و در زمستان خيلی سرد است و دیگر ميان سرما و گرما فصل ميانه و معتدلی وجود ندارد. محمود فرزند چهارم از هفت فرزند خانواده است و هنوز بچه بود که پدرش احمد، که بقالی کوچکی داشته با خانواده اش به تهران مهاجرت می کند، مانند دیگر خانواده های ایرانی که ب��ه اميد زندگی بهتر راهی شهرهای بزرگ می ش��وند. در همان زمان انتقال به تهران بود که پدرش تصميم گرفت ن��ام خانوادگی را تغيير دهد و از س��ابورجيان که به معنی رنگرز اس��ت و از مشتقات صنعت فرشبافی ایران محسوب می ش��ود، به احمدی نژاد که به معنای

سالله محمد و یا قوم با فضيلت است، تغيير نام داد.خانواده آن ها در محله نارمک سکنی گزیده که طبقه ای متوسط در جنوب تهران است. پدر احمدی نژاد کارگاه آهنگری راه انداخت و شروع کرد به ساختن چارچوب در و پنجره و احمدی نژاد هنوز همان خانه پدری را دارد که یک خانه دو طبقه در ميان دیگر ساختمان های بزرگ است. در س��ال ۱۹80 و زمانی که بيست و چهار ساله بود با یکی از همکالسی های دانشجویش به نام اعظم السادات فرهی ازدواج کرد. آن ها صاحب دو فرزند پسر و یک فرزند دختر هستند. زمانی که من به نارمک رفتم، نيروهای امنيتی از منطقه محافظت می کردند و یک س��ری بچه ها هم در خيابان فوتبال بازی می کردند. در گوشه ای اتاقک چوبی نصب شده که مردم نامه ها و عریضه هایشان را آن جا تحویل چند مرد جوان می دهند. این همان سيستمی است که احمدی نژاد وقتی شهردار بود آن را راه انداخت و هر روز حدود دویست نامه برایش می فرستادند که در جایی جمع می شد تا به تدریج به دفتر او فرستاده شود. ناصر هادیان، استاد دانشکده علوم سياسی دانشگاه تهران با احمدی نژاد در نارمک بزرگ شده اس��ت. هادیان او را دانشجوی سخت کوش��ی می داند که خوب درس می خوانده و پيشرفت می کرده است. “پدر و مادرها دوست داشتند فرزند آن ها با احمدی نژاد دوست باشد.” برای نوجوانان زمان شاه، هر دو محافظه کار محسوب می شدند )احمدی نژاد و هادیان( و به گفته هادیان:”ما پاک بودیم و دنبال دخترها راه

نمی افتادیم و نه مشروب می خوردیم و نه حشيش می کشيدیم.”پس از فارغ التحصيلی از دبيرس��تان، احمدی نژاد وارد دانشگاه علم و صنعت شد و کماکان در خانه پدری زندگی می کرد. پدر و مادر هادیان او را به دانش��گاه سن یاسينتو در تکزاس فرستادند تا پزشکی بخواند. در آن جا هادیان رشته اش را به علوم اجتماعی تغيير داد و گرفتار دنيای اسالم و سياست شد. احمدی نژاد هم در تهران

همين وضعيت را داشت. هادیان می گوید:”ما با هم نامه نگاری کردیم و عادتمان این بود که نامه هایمان را با جمله بسم اهلل الرحمن الرحيم آغاز کنيم. وقتی پدر و مادر من فهميدند شوکه شدند و از من خواستند رشته جامعه شناسی را رها کنم چرا که

فکر می کردند بر من تاثير گذار است و البته حق با آن ها بود.”هادیان می گوید احمدی نژاد به شدت تحت تاثير علی شریعتی بوده است. فيلسوف ایرانی که در فرانسه درس خوانده بود و تئوری مارکسيسم و تئوری ضد استعماری را به نوعی درک اس��المی درآورده بود و از آن جامعه شناس��ی دینی درآورده بود. شریعتی با ژان پل سارتر دیدار کرده و کتاب “دوزخيان روزی زمين” فرانس فانون را به فارسی ترجمه کرده و نوعی جهانبينی اسالمی ليبرال ساخته بود. هادیان می گوید:”شریعتی پل ارتباطی ما بين اسالم و قرائت سنتی و محافظه کارانه از اسالم بود.” در سال ۱۹۷۳ به دستور شاه شریعتی به مدت دو سال به زندان افتاد و اندکی پس از آزادی در لندن و در تبعيد از عارضه قلبی درگذشت. البته گفته هم می شود

که به دست نيروهای شاه کشته شده است.پس از مرگ ش��ریعتی، انقالب ایران حول محور آیت اهلل خمينی ش��کل گرفت. جهانبينی ش��ریعتی مورد قبول روحانيون زم��ان نبود اما خمين��ی که خود هم جهانبينی خودش از اس��الم را داشت، حاضر نشد افکار ش��ریعتی را محکوم کند. خمينی سال ۱۹6۴ توسط شاه تبعيد شد و ابتدا به عراق گریخت و پس از چندی در اواخر سال ۱۹۷8 سر از فرانسه درآورد. آن زمان احمدی نژاد دوست دیگری داشت، احمد درهوشت که حاال دندانپزشک است و در نزدیکی دبيرستانی که احمدی نژاد می رفت، مطب دارد و این دو آن زمان به شکل مخفيانه اعالميه های خمينی را با دوچرخه شان توزیع می کردند. در یک پست در وبالگش، احمدی نژاد از آن دوران می گوید و تحسينی که نسبت به خمينی داشته است:”هر چه با نظریات و بنيان فکری او بيشتر آشنا می شدم، اعتقادم به این رهبر معنوی بيشتر می شد، اعتقادی

که دیگر از من جدا شدنی نبود.”احمدی نژاد ش��اه و نظام ملوک الطوایفی اش را مس��ئول فقر ایرانيان می داند. او به “جشنواره های شرم آور” که شاه در س��ال ۱۹۷۱ برگزار کرد تا سالگرد دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی در ایران را جش��ن بگيرد اشاره می کند که همسر ملکه بریتانيا، پرنسس گریس، ایملدا مارکوس و اسپيرو اگنو در ميان ميهمانان این جشن

| احمدي نژاد در حال سان دیدن قبل از سفر به نیویورک|

Page 21: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

های سه روزه بودند. یکی از غذاهای فهرست ميهمانان، طاووس سرخ شده بود به همراه شراب موئه و شاندون سال ۱۹۱۱. احمدی نژاد می نویسد:”به دليل ولخرجی های شاه، پتک و سندان پدرم نمی توانست مخارج خانه و خرج تحصيل من را تامين کند. پدرم شروع کرد به کار در فروشگاهی که تاسيسات برودتی می فروخت و دوران سختی بود. شاه مستبد و دار ودسته اش مشغول از بين بردن عقاید انقالبی و حرکت های انقالبی در ميان دانشجویان بودند و بی اخالقی را تبليغ می کردند.” احمدی

نژاد می گوید در آن دوران دوام آورده و عوض نشده است.شانزدهم ژانویه سال ۱۹۷۹ شاه از کشور گریخت. یکم فوریه خمينی وارد تهران شد و در خيابان ها کميته های انقالب اسالمی شکل گرفت و نيروهای مسلح مردمی عليه نيروهای شاه آماده شدند. درهوشت می گوید احمدی نژاد آن زمان کميته در خيابان خودشان را به عهده گرفته بود. نيروهای کميته مدتی بعد در نيروهای پليس تلفيق شد و برخی از نيروهایش مانند احمدی نژاد به نيروهای داوطلب مردمی به نام بسيج پيوستند که بخش مردمی نيروهای سپاه پاسداران بود، همان گروهی که بزرگترین عامل پيروزی و حمایت از احمدی نژاد شدند. محمد عطریانفر، مرد معتبر عرصه روزنامه های ایران بسيج را این گونه برای من توصيف می کند:”این ها پليس اخالقی احمدی نژاد هستند، در دوران خاتمی بسيجی ها به تظاهرات دانشجویان حمله می کردند و این روزها در حالی که مخالفت آن چنانی درکار نيست، کمتر در

صحنه دیده می شوند.”احمدی نژاد همچنين به گروهی رادیکال دانش��جویی پيوست که خود را پيروان خمينی می دانستند: دفتر تحکيم وحدت ميان حوزه و دانشگاه که تسخير سفارت آمریکا در تهران را انجام داد. برخی از گروگان های آمریکایی می گویند احمدی نژاد در جلسات بازجویی از آن ها حضور داشته ولی احمدی نژاد آن را تکذیب می کند و نزدیکانش می گویند به واقع در آن زمان، احمدی نژاد مخالف حمله به سفارت

آمریکا بوده است.احمدی نژاد و هادیان که دیگر از آمریکا بازگشته بود در مسجد نارمک حاضر می شدند که کالس های اسالمی در آن جا تشکيل می شد. هادیان می گوید:”احمدی نژاد من را درگير این کالس ها کرد. االن باورنکردنی شاید باشد اما در آن سن و سال که ما بيست یا بيست و دو س��اله بودیم، هر دوی ما درس می دادیم. من سياست معاصر درس می دادم و او اصول دین درس می داد.” در ژوئن سال ۱۹80 خمينی دستور به تعطيلی دانشگاه ها داد تا از درس ها و برنامه های درسی و افراد غربی و غيراسالمی پاکسازی شود و سه سال بعد بازگشایی شد. زمانی که سپتامبر همان سال جنگ ایران و عراق شروع ش��د، احمدی نژاد داوطلب شد و به گردان ساخت

و ساز پيوست.احمدی نژاد هيچ گاه از جزیيات زندگی اش نگفته و در س��ال های دهه 80 دقيقا دورانی است که خيلی مبهم مانده، اما چند منصب دولتی و استانی در آذربایجان غربی داشته ودر کنار آن مهندس��ی خود را دریافت کرده اس��ت. در سال ۱۹۹۳ استاندار اردبيل شد و در زمان شروع ریاست جمهوری محمد خاتمی، از منصبش کنار گذاشته شد و به دانشگاه برگشت تا تدریس کند و همان سال دکتری مهندسی

ترافيک خود را گرفت.هادیان می گوید:”احمدی نژاد در بسيج دانش��گاه خيلی فعال بوده و زمانی که در سال ۹۷ اصالح طلبان با خاتمی بر سر کار آمدند برای استادها دردسر درست می کرده و با چفيه در کالس های درس خود حاضر می شده است تا همبستگی خود با فلسطينی ها را نشان دهد.” احمدی نژاد تا سال 200۳ در دانشگاه درس داد و زمانی

که شورای شهر تهران به دست تندروها افتاد، به شهرداری تهران رسيد.آن زمان دیگر راه احمدی نژاد و هادیان خيلی از هم جدا شده بود:”دوست ماندیم البته اما خيلی هم تلخ با هم بحث و جدل می کردیم که هميشه بين ما این طوری بود.” هادیان از احمدی نژاد دور ماند تا دردس��ری برایش درست نکند.”اطرافيان احمدی نژاد من را به دید یا یک غربی می دیدند و یا جاسوس و البته احمدی نژاد از من دفاع کرده اما حقيقت این است که ما در همه مسائل با هم مخالف هستيم. بزرگ شدنش در محيط دنيای مهندسی او را این گونه بار آورده که دنيا را هم با دید فيزیکی می بيند و فکر می کند برای تغيير کافيست که بنا را عوض کرد. این مشکل

ضریب هوشی )آی کيو( نيست بلکه مشکل دانش و تجربه است.”احمدی نژاد یک دوازده امامی است و به ظهور مهدی موعود اعتقاد دارد که معادل آن در جهانبينی مسيحی این است که او به رستاخير مسيح اعتقاد دارد اما با امام مهدی، امام دوازدهم شيعيان که در قرن نهم گفته می شود توسط خدا از نظرها غایب شده است. او با عيسی مسيح باز می گردد و بهشت را روی زمين خواهد آورد و در اسالم، عيسی مسيح از پيامبران اولوالعظم است. این همان تصویر سرزمين موعود برای احمدی نژاد است که در سخنرانی خود در شورای عمومی سازمان ملل به آن اشاره کرد و در ایران انتقادات زیادی ميان مردم و روحانيون برانگيخت چرا که احمدی نژاد خود را متصل به امام زمان می داند. در آن صبحانه با احمدی نژاد در نيویورک،

از امام دوازدهم به عنوان “انسان کامل” یاد کرد.یک سياستمدار ارشد عراقی که چند بار با احمدی نژاد دیدار کرده می گوید دوسال پيش و در جریان یک دیدار در تهران، غير از مدتی کوتاه و ذکر چند نکته کوتاه، بقيه اش فقط و فقط درباره مهدی حرف زده است. این سياستمدار به نقل از دیگران می

|دولت کریمه احمدي نژادي و عدالت محض|

Page 22: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

23

P O L I T I C M A G A Z I N E

گوید حتی احمدی نژاد نقشه ساخت یک بزرگراه بزرگ و عظيم را دارد که قرار است حرکت پيروزمندانه مهدی در تهران از آن جا عبور کند.

رهبر معنوی احمدی نژاد، آیت اهلل مصباح یزدی است که یکی از رهبران محافظه کار افراطی مدرسه حقانی است. او معتقد به استفاده از خشونت در برابر اصالح طلب ها و نواندیشان است و عضو مکتبی است که می گویند فتوای قتل سلمان رشدی که از سوی خمينی صادر شده کماکان معتبر است و باید اجرا شود. مصباح یزدی در سال 2005 به طرفداران خود دستور داد بروند و به احمدی نژاد رای بدهند که حرکتی نادر در جمهوری اسالمی بود چرا که نباید روحانيون در امور انتخابات دخالت کنند هر قدر هم که مشخص باشد کداميک از روحانيون در چه جناحی قرار دارد. وقتی از شریعتمداری، نماینده خامنه ای در روزنامه کيهان پرسيدم که آیا رهبر ایران از انتخاب دوباره احمدی نژاد حمایت می کند، لبخند زد و گفت:”رهبر انقالب نمی گوید که به چه کسی رای می دهد، حتی فرزندانش هم از آن خبر ندارند! و برخی می گویند آیت اهلل مصباح یزدی عده ای را مامور ک��رده که بروند و احمدی نژاد را به قدرت برسانند.”در هنگام دیدار از شهر قم با حجت االسالم غرویان، از نزدیکان مصباح یزدی دیدار کرده و از او همين موضوع را پرسيدیم که او گفت:”این مساله

حقيقت ندارد. آن ها به دليل اشتراکات فکری به هم نزدیک هستند.”غرویان شماری از فضایل احمدی نژاد را برشمرد: سادگی و وطن پرستی اش، عزم و اراده اش برای مبارزه با فساد مالی. حتی حکایتی تعریف کرد که یک بار وقتی شهردار بوده با دست خودش راه جوی آب را بازکرده است. و اضافه می کند:”این ها به سرعت

پخش می شود و ملت باخبر می شوند.”با بس��ياری از تحصيلکرده های ایران که صحبت کردم، متفقا می گفتند صحبت های احمدی نژاد درباره هالوکاست ناشی از جهل و ناآگاهی او بوده است اما گویا در رده های باالی نظام هم افرادی هستند که از این نظرها حمایت می کنند. ضدیت با صهيونيسم، یکی از اصول اساسی انقالب اسالمی بوده و جامعه یهودیان ایران که حدود هشتاد هزار تن بوده اند، به بيست هزار تن تقليل یافته اند. یهودیان ایران اجازه دارند عبادت کنند و حتی نماینده ای هم در مجلس دارند اما با سياست احمدی نژاد،

عنوان صهيونيست چهره کریه تری به خود گرفته است.در سال 2006 در تهران نمایشگاه کاریکاتور هالوکاست در تهران افتتاح شد. خيلی از طرح ها، یهودی ها را به ش��کل افراطی دراز و بلند، دماغ دراز کشيده شدند و یا به شکل یهودیان نازی. من از نمایش��گاه دیدار کرده و با شمقدری، مشاور هنری احمدی نژاد گفت وگو کردم:”پس از رس��يدن کارها از بيش از چهل کش��ور دنيا، فهميدیم چقدر مردم دنيا تصویر مش��ترکی با هم دارند.” یکی از کاریکاتورهایی که خيلی خوشش آمده بود را هم نش��انم داد. در این کارتون واژه هاليوود به شکل

هالوکاست درآمده بود.ژانویه همين امسال بود و یک هفته پس از آغاز به کار رسمی باراک اوباما به عنوان ریيس جمهوری که کنفرانسی با عنوان “هالوکاست؟ یک دروغ مقدس ساخته غرب” در تهران برپا شد. احمدی نژاد در پيام تبریکی به این کنفرانس گفت “صهيونيسم بس��ياری از سياس��تمداران و احزاب را مسموم کرده اس��ت.” در نطق ارسالی وی افزود:”اتفاقی به نام یازدهم سپتامبر رخ داد. هنوز مشخص نيست چه کسی آن را انجام داده، چه کسی در آن دست داشته و همکاری کرده و چه کسی راه را برای آن ها باز کرده اس��ت. این اتفاق افتاد و همانند هالوکاست، پرونده آن را بستند و کنار

گذاشتند و اجازه نمی دهند کسی بر روی آن تحقيق کرده و حقيقت را پيدا کند.”از توماس پيکرینگ پرسيدم چرا احمدی نژاد موقعيت فعلی را برای صحبت های جنجالی درباره هالوکاست انتخاب کرده است؟ “به نظرم احساس کرده از سوی پاپ تشویق می شود.” اشاره او به سخنان پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتوليک های جهان است که اسقف بریتانيایی که به عنوان نفی کننده هالوکاست متهم شده بود را

شایسته مجازات ندانست. هر چند کمی بعد از او خواست استعفا دهد.محمد علی رامين، مشاور هالوکاست احمدی نژاد است که می گویند مغز اصلی این گونه افکار ریيس جمهوری است. یک روز همين زمستانی که گذشت، رامين با من و مترجمم در دانشگاه پيام نور تهران که در آن جا فلسفه تطبيقی تدریس می کند، دیدار کرد. بيرون نشستيم و به فضای سبز دید داشتيم. رامين در ميانه سال های پنجاه زندگی است و قدی بلند دارد که در ميان ایرانيان طبيعی است و مو و ریش بلوند دارد. چندین سال در آلمان زندگی کرده ودرس خوانده. چه کار می کرده و چه

می خوانده را هم نمی گوید.رامين می گوید تاریخ بازگویی هالوکاست منصفانه نيست. وی می گوید غرب مشکل خود با یهودیان را به مشکل خاورميانه تبدیل کرده است. و ادامه می دهد:”اما به نظر می رسد آمریکا و دیگر کشورهای غربی تصميم گرفتند باالخره از دست یهودیان خالص شوند. آنها هيتلر را بر سر کار آوردند و یهودیان را به منطقه زندگی مسلمانان آوردند و با این کار موقعيتی درست کردند که یهودیان از بين خواهند رفت. آن ها موقعيتی راه انداخته اند که چون فلسطينی ها را می کشند، یهودیان بيش از پيش منفور خواهند شد.” عينکش را بر روی چشم گذاشت و برای نخستين بار در چشمانم نگاه کرد:”و برای همين هم می توانيد ببينيد که اسرایيل به وجود آمده که نه تنها

مسلمانان را از بين ببرد، که یهودیان را هم از بين ببرد.”من دیگر سردم ش��ده بود اما رامين قصد نداش��ت من را به دفترش ببرد. باالخره با نارضایتی اجازه داد وارد ش��ویم و نگاهی به اتاق انداختم. همان طور که پش��ت ميزش می نشست به من گفت که یهودیان عمليات یازدهم سپتامبر را انجام داده اند.”صهيونيست ها تقصير را گردن مسلمانان انداختند تا بهانه ای پيدا کنند که به کشورهای مسلمان حمله کنند.” این ها را در حالی گفت که همه اش هجو است. یهودیان به نرو هم کمک کردند اما امپراتوری رم را از فروپاش��ی نتوانستند نجات

دهند.یک کتابخانه بزرگ پشت سر رامين بود و یکی دو تا تصویر روی قفسه های کتابخانه بود که یکی شان نظرم را گرفت. یکی عکس عماد مغنيه بود، فرمانده حزب اهلل لبنان که در فوریه 2008 در جریان انفجار یک بمب کارگزاری ش��ده در یک خودرو در دمشق کشته شد. تصویر دیگر از گروهی از مردان بود که سرشان از تن جدا شده بود. گروهی از یهودیان ارتدوکس که در پس زمينه ای زرد به تصویر کشيده شده بودند. حروف فارسی قرمز در پس زمينه تصویر دیده می شدند. وقتی رامين را برای لحظه ای به بيرون فراخواندند، از مترجمم پرس��يدم تا سریع حرف های فارسی که روی

تصویر بود را ترجمه کند و او گفت:”پول دزدان، خون آشامان”.برای خيل��ی از ایراني��ان، احمدی ن��ژاد یعنی حمای��ت از روحانيون و س��رکوب

Page 23: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

اصالح طلبان. حميد رضا جالیی پور، تحليلگر سياس��ی و اصالح طلب دینی می گوید:”اصالح طلبان دیگر حاال واقع بين هس��تند و دیگر ادعا ندارند که یک شبه می توانند دموکراسی سکوالر را اجرا کنند، نوعی پراگماتيسم جدید بر آن ها حاکم

است.” سپس با لبخندی تلخ می گوید:”البته آن هایی که باقی مانده اند.”ایرانيان کماکان در حوزه هایی غير از سياس��ت های انتخاباتی، مشغول به وسيع کردن و باز کردن مرزها هستند به ویژه در حوزه هنر. نمایشگاهی دیدم از آثار خانمی به نام سارا دولت آبادی که تمرکز آن بر اجرای حکم اعدام در ایران بود به ویژه اعدام زنان. جرایمی از قتل و تجاوز و قاچاق مواد مخدر گرفته تا همجنس گرایی، همه می توانند مجازات اعدام در پی داشته باشند. نه این هم که حاال چون مجازات آن سنگين است، جرمی هم وجود نداشته باشد، ایران در حال حاضر حدود دو ميليون معتاد به هروئين و تریاک دارد. تا همين چند وقت پيش، مجازات اعدام در مالءعام اجرا و با جرثقيل انجام می شد. در سال 2008، سال گذشته ميالدی ایران مقام دوم اعدام در جهان را پس از چين به دست آورد و حداقل ۳۴6 تن در ایران از جمله هشت تن زیر هجده سال در ایران اعدام شدند. ایاالت متحده آمریکا با ۳۷ اعدام در مقام پنجم است. جوالی گذشته و فقط در یک روز، 2۹ تن در زندان مخوف اوین اعدام شدند.

نقاشی های دولت آبادی تصاویر روی کوچک روی کرباس بود که مثل طنابی می مانست که گره خورد و هرکدام از یک طناب دار آویزان بود. تصویر طوری بود که به نظر می آمد هيچ ربطی به موضوع اعدام ندارد و فهميدم طوری این نمایشگاه طراحی

شده که خيلی هم رک و عيان و آشکار نباشد.وحشت انتقام جویی خيلی رک و واضح است. در س��ال 200۳ زهرا کاظمی، یک خبرنگار عکاس ایرانی – کانادایی، در هنگام عکس گرفتن از زندان اوین دستگير شد و سه هفته بعد و در حالی که بازداشت بود، جان داد. مقامات سریع گفتند سقوط اتفاقی داشته و سکته کرده است. یک پزشک وزارت دفاع که بعد به کانادا فرار کرد، فاش کرد که کاظمی را چهار روز پس از بازداشتش مالقات کرده و فهميده هم به او تجاوز شده و هم مورد ضرب و جرح قرار گرفته، چند تا از ناخن هایش کشيده شده و جمجمه اش هم ترک برداشته است. به رغم اعتراض های گسترده بين المللی، یک مامور وزارت اطالعات به قتل غيرعمد متهم شد که بعدهم پس از آن که مرگ

کاظمی طبيعی اعالم شد، تبرئه شد.اوین منطقه ای حومه شمالی شهر تهران که منطقه پرطرفداری برای کوهنوردی و پيک نيک است. یک دوست من را با ماشين یک ش��ب نزدیک دیوارهای زندان اوین برد که زیر نور و برج های مراقبت و زیر نور زرد دیده می ش��د. جایی است که هزاران زندانی را در خود دارد و محل کشتارهای اعالم نشده است و قبرستان دسته

جمعی هم دارد.نسرین ستوده، یکی از معدود وکالی حقوق بشری است که عمال و با این عنوان در ایران کار می کند. در دفتر کوچکش در آپارتمانی در یوسف آباد، یکی از محله های قدیمی تهران با او دیدار کردم. روی ميز کارش مجسمه برنزی فرشته عدالت قرار داشت. زمانی که نشستيم، خانم ستوده روسری اش را برداشت. زنی با جثه کوچک در ميانه های دهه چهل زندگی است که موهایی کوتاه و سياه دارد و عينک بر چشم.

در مانتوی مشکی شبيه یک راهبه بود.یکی از موکالن خانم ستوده، زنی است که به جرم جمع کردن امضا برای کمپين یک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض آميز دستگير شده است. موکل او به تحمل ضربه های شالق و دو سال و نيم زندان محکوم شده است. ستوده می گوید شصت درصد جمعيت دانشجویان ایران را زنان تشکيل می دهند اما به شکلی غيرقانونی، ارزش شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است. دختران از سن نه سالگی به بعد باید حجاب داشته باشند و روسری بر سر کنند و طبق قانون تمامی مجازات های کسی که از سن بلوغ گذشته را می توان درباره آن ها اجرا کرد. پسرها از سن پانزده

سالگی این حالت را دارند.ستوده می گوید اگر احمدی نژاد در ماه ژوئن بار دیگر انتخاب شود، معنایش این است که شرایط بس��يار بدتر از آن چه امروز است خواهد شد. اگر یک اصالح طلب پيروز شود بهتر است هرچند خانم س��توده اعتقاد نداشت معجزه ای رخ می دهد. او اميدوار اس��ت ایران و غرب اختالفات خود را حل کنند اما این ابعاد یک معامله ميان ایران و غرب است که او را نگران می کند. نسرین ستوده می گوید:”بعد از این که مساله هس��ته ای ميان غرب و قذافی حل شد، دیگر مسائل حقوق بشر به حال خود رها شد. برای من، اولویت حقوق زنان ایران است و همچنين حقوق کودکان و

فعاليت های مدنی.”در یک چایخانه درشمال تهران، با یکی دیگر از موکالن خانم ستوده دیدار کردم. منصوره شجاعی پنجاه ساله و کتابدار سابق. موهای سياهی داشت و روسری رنگی بر سر داشت و سویت شرت قرمزی بر تن داشت با دو گوشواره بزرگ نقره. نوعی پوشش که خودش در ایران حکایتی دارد. شجاعی به شدت درگير کمپين جمع آوری امضا است و چند بار تا حاال دستگير، آزار و اذیت و بازجویی شده است. گذرنامه اش هم ضبط شده است. دو سال پيش بعد از اولين دستگيری اش، ستوده و شيرین عبادی، وکيل مشهور حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، تالش کردند و او را از زندان اوین بيرون آوردند. شجاعی می گوید:”می گویند کمپين جمع آوری امضا، اقدام عليه امنيت ملی است. به بازجویانم گفتم من پنجاه سال دارم و ترسی ندارم که پنجاه سال بعدی را در زندان بگذرانم.” شجاعی می گوید االن هم در یک زندان سرباز به سر می برد ولی کماکان حاضر نيست از فعاليت های خود دست بردارد.”چرا من باید با دست

خودم، خودم را در زندان حبس کنم؟ بگذار خودشان این کار را بکنند.”ش��جاعی می گوید اصالح طلبان خاصيت جلب نظر مردم را ندارند. “آن روزی که قيمت فروش نفت خام سقوط کرده بود، احمدی نژاد گفت اگر قيمت نفت به بشکه ای پنج دالر هم برسد، ما مشکلی نداریم. البته که مزخرف است این حرف اما مردم را جلب می کند چون در آن اعتماد به نفس هست. اما همان روز خاتمی داشت جایی درباره فلسفه گفت وگوی تمدن ها و ضرورت آن برای بشریت حرف می زد. یعنی

واقعا کدام یک از مردم عادی حاضر می شوند به او رای بدهند؟”زمانی که ميرحسين موسوی کاندیداتوری خود برای انتخابات ریاست جمهوری را اعالم ک��رد، گفت:”فناوری هس��ته ای یکی از دس��تاوردهای جوانان اس��ت.” سياستمداران ایرانی از اصالح طلب ها و محافظه کاران، همين نظر را دارند. آنها به دانشمندان خود افتخار می کنند و معتقدند ایران باید حاال اگر در ساخت بمب اتمی نه، که در فناوری هسته ای پيشرفت کند. محمد هاشمی، برادر جوان تر و اصالح طلب اکبر هاشمی رفسنجانی، ریيس جمهوری پيشين ایران که در دهه ۱۹۷0 در دانشگاه برکلی درس می خوانده می گوید:”مشکل این استانداردهای دوگانه است،

چرا هند انرژی هسته ای دارد اما ایران نه؟”من گفتم که ممکن است این مس��اله با س��خنان آتش افروز احمدی نژاد ارتباط داشته باشد. اما هاشمی زد زیر خنده. “ما رهبران دیگری هم داریم، در واقع رنگ خاکستری هم هست، اما شما فقط می روید و رنگ سياه را پيدا می کنيد.” درسال 200۳ محمد خاتمی موافقت کرد که ایران عمليات غنی سازی اورانيوم را متوقف کند.غنی سازی مرحله ای است که از آن سوخت به دست می آید، هم برای نيروگاه هم برای بمب اتمی. آن زمان آژانس بي��ن المللی انرژی اتمی تخمين می زد ایران در حال نصب یکصد و شصت دستگاه سانتریفوژ است. در سال 2006 احمدی نژاد غنی سازی را از سر گرفت و در آوریل 200۷ بازرسان آژانس تایيد کردند ایران یک هزار و سيصد سانتریفوژ داشته است. نوامبر سال گذشته، احمدی نژاد گفت که شمار سانتریفوژها پنج هزار دستگاه است. و یک کارشناس بين المللی انرژی اتمی می گوید:”اگر بتواند پنج هزار تا را راه اندازی و اداره کنيد، پس شصت هزار سانتریفوژ

Page 24: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

25

P O L I T I C M A G A Z I N E

را هم می توانيد.” ایران همچنين برد راکت های بالستيک خود را هم افزایش داده و همين بن بست باعث شد آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم ها بر ایران را اعمال کنند. مذاکرات هم شکست خورد چون آمریکا شرط گذاشت باید ایران برای شروع گفت

وگو، غنی سازی را تعليق کند.یک کارشناس اتمی می گوید:”این مساله و تصميم آن فقط در دست احمدی نژاد نيست. حتی اگراحمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری پيش رو را ببازد، برنامه غنی سازی اورانيوم ایران ادامه خواهد داشت. چرا که االن مساله شماره یک و اولویت اول سراسر ایران است و فکر نمی کنم هيچ کسی بتواند این مساله اتمی را در حال حاضر رفع و رجوع کند و جلوی آن را بگيرد. ایرانی ها جاه طلبی زیادی برای رس��يدن و حضور یافتن در عرصه بين المللی دارند و مساله فقط برنامه اتمی نيست. این مسير نشان می دهد شما هر کجای دنيا بخواهيد می توانيد بروید بدون این که کسی بتواند

جلوی شما را بگيرد.”برخی کارشناسان بر این باورند حتی اگر ایران بمب اتمی نسازد، تا پایان سال جاری ميالدی، به اندازه کافی اورانيوم غنی شده در اختيار خواهد داشت هر چند درباره این مساله ميان جامعه اطالعاتی و امنيتی اختالف هست. بنيامين نتانياهو، نخست وزیر جدید اسرایيل،ایران را تهدید اصلی اسرایيل می داند و بارها گفته است اجازه نخواهد داد ایران هسته ای شود. هفته گذشته روزنامه اسرایيلی هاآرتص گزارش داد نتانياهو تصميمش را از قبل گرفته و تصميم دارد تاسيسات اتمی ایران را با نيروی نظامی و با بمباران از کار بياندازد. هرچند شاید خبرهایی از این دست، پيامی باشد تحریک کننده برای دولت اوباما که مساله ایران را جدی گرفته و موضع سخت تر و شدیدتری بگيرد. هنوز مشخص نيست آیا اسرایيل خواهد توانست عمليات موفقيت آميزی بر فراز تاسيسات هسته ای ایران انجام دهد یا نه اما به نظر نمی رسد عملی شود و آن طور که اولویت های دولت اوباما نشان می دهد، این کار و استفاده از نيروی نظامی

فقط وقتی شدنی است که کار سياسی نتوان کرد و یا پيش نرود.علی الریجانی، یک محافظه کار پراگماتيست و نامزد دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری که برای دو سال هم دبير ش��ورای عالی امنيت ملی بود و مذاکره کننده هسته ای ایران و این روزها ریيس مجلس است، هم در ایران مورد قبول است هم در خارج از ایران و کتابی هم درباره امانوئل کانت نوشته است. الریجانی می گوید “ایران فرمولی ارائه می دهد که می تواند همه طرف ها را راضی کند و مقبول همه باشد” وی همچنين به مساله صدام حسين استناد می کند که دولت بوش می گفت که سالح کشتار جمعی دارد ولی مشخص شد که هيچ سالحی در کار نبوده است. الریجانی زیاد نظر خوشی به دولت اوباما ندارد و می گوید:”در مساله هسته ای این ها هم دارند حرف های تيم بوش را می زنند در نتيجه برای اوباما، رنگ و تاکتيک عوض شده اما گویا استراتژی کماکان همان قبلی است. باید راه تازه ای انتخاب کنند وگرنه هيچ

چيز تغيير نخواهد کرد. با استراتژی هویج و چماق، نمی تواند با ایران سخن گفت.”لی هميلتون می گوید:”ما به واقع نمی دانيم اگر ایرانی ها توانایی اش را داشته باشند، آیا بمب اتمی خواهند ساخت یا نه. به نظر دولت بوش باید غنی سازی متوقف می شد تا مذاکرات آغاز شود اما به نظر می رسد اوباما این راه را انتخاب نمی کند.” هميلتون می گوید باید تشویق ها در کار باشد و درکنار آن تهدید به تحریم های شدیدتر هم طراحی شود چرا که به یک دیپلماسی کارآمد نياز است اما نمی توان نکات قدرت را از دسترس دور کرد. هميلتون خبر دارد که آمریکا برنامه های مخفيانه زیادی عليه ایران دنبال می کند و می گوید:”اگر این برنامه های مخفی نظامی یا شبه نظامی و یا در راستای تغيير رژیم است، همه را باید کنار گذاشت. من اگر باشم، یک خط می کشم و بر اساس آن کار می کنم، ما دنبال تغيير رژیم نباید باشيم اما تغيير رفتار را

می خواهيم.”هميلتون ادامه می دهد:”منطق گفتاری ما )آمری��کا( هم باید تغيير کند و زبان با مالحظه و مالیم می تواند کمک کند. هيچ ریي��س جمهوری آمریکا اقدام نظامی را از دس��تور کار کنار نمی گذارد اما سخن گفتن از آن و اش��اره و تهدید با آن هم،

کمکی نمی کند.”در کنفرانس مطبوعاتی باراک اوباما در 2۴ مارس، ریيس جمهوری آمریکا از فلسفه استمرار و تاکيد گفت و هر دو را به مسائلی چون بحران اقتصادی و مساله ایران ربط داد.”ما پيامی ویدیویی به مردم ایران و رهبران جمهوری اسالمی فرستادیم. بعضی می گویند خوب آنها )ایرانی ها( هم خيلی س��ریع برنامه هسته ای خود را متوقف نکرده و حمایت مالی از تروریسم را متوقف نکردند.” اوباما گفت:”خوب ما هم انتظار نداش��تيم آن ها س��ریع این کار را بکنند ولی انتظار داریم در این جبهه، پيشرفت

مشخص و ثابت کسب کنيم.”ولی نصر می گوید:”ما هميشه می دانستيم مساله ایران کار ساده و راحتی نيست. مسائل بيشماری در ميان است، تصميم گيرنده های بيشماری در ایران هست، هيچ سابقه ای در کار نيست و اطمينانی هم ميان دو طرف نيست. سی سال است که دو طرف هيچ ارتباطی با هم ندارند و هيچ کدام هم ایده ای از این که چه کسی در طرف

دیگر بازیگر و تصميم گيرنده است، ندارد.”قدم بعدی به احتمال زیاد با هماهنگی دنيس راس انجام خواهد شد. مرد با سابقه وزارت خارجه در مذاکرات خاورميانه که مشاور ویژه هيالری کلينتون وزیر خارجه آمریکا در امور ایران ش��ده اس��ت. یکی از جاهایی که می توان با آن ش��روع کرد، افغانستان است که ایران تاثير و نفوذ زیادی در شمال و غرب آن دارد. در کنفرانس بين المللی افغانستان در الهه، ایرانی ها متعهد شدند برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر همکاری کنند و کلينتون پس از کنفرانس و در جلسه مطبوعاتی گفت:”مساله قاچاق مواد مخدر، نگرانی ای است که ما و ایران در آن مشترکيم.” توماس پيکرینگ تا این جای کار، سياست اوباما درباره ایران را تحسين می کند اما هشدار داد که هيچ راهی نيست که پيش بينی کند این راه می تواند موثر و نتيجه بخش باشد.”به نظر من ایران سعی می کند تا آن جایی که می شود سخت باشد.” پيکرینگ ادامه می دهد:”اما من

باور دارم که اگر درِ بسته در اتاقی نباشد، پس دیگر می شود تالش کرد.”*جان لی آندرسون، خبرنگار تحليلی و نویسنده هفته نامه نيویورکر است که مسائل سياست خارجی و تغييرات اجتماعی را دنبال می کند. وی مانند یک دیپلمات متولد و رشد کرده و در کشورهای کره جنوبی، کلمبيا، تایوان، اندونزی، ليبریا، بریتانيا و آمریکا بزرگ شده است. در حال حاضر با همسر و سه فرزندش در دورست در بریتانيا زندگی می کند. کار مطبوعاتی را از س��ال ۱۹۷۹ در ليما تایمز در پرو آغاز کرده و در سال های دهه 80 آمریکای مرکزی را پوشش می داد. سپس به مجله تایم هم پيوس��ت و کتاب پرفروش و موفق زندگی چه گوارا را نوشته است که نخستين بار

در سال ۹۷ چاپ شد.

|تهران، میدان آزادي، ۲5 خرداد 88|

Page 25: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

گفته های جک استراو، وزیر خارجه سابق بریتانيا که در لندن و به هنگام افتتاح موزه شاه عباس در بيانيه ای ایراد کرد، موضوع قابل توجه و مهمی بود و گفته شد بازسازی تاریخ ایران در موزه بریتانيا، توجه ایرانيان را به خود جلب کرده است. به نظر می رس��يد حتی آقای استراو شاید از بابت سرنگونی دولت مصدق در ایران در جریان کودتای 28 مرداد که شاه را بر تخت سلطنت نشاند، قبول گناه کرده باشد. آقای استراو همچنين چند بار گفت ایران مهم ترین کشور خاورميانه است که نقشی بسيار اساسی در

دستيابی به ثبات در منطقه، بازی می کند.مطرح کردن این بحث که مه��م ترین نکته در س��خنان و گفته های و اظهارات کارشناس��ان خاورميانه برای مدت ها بوده، نشان می دهد که چقدر دنيا می خواهد جهان را جدی بگيرد. اگ��ر این اتفاق بيافتد، پس دیگر وقت این است که غرب به مناطق و حوزه ی نفوذ ایرانيان و یا منافع و خواسته های آنان پی برده و راهی برای نوعی معامله و یا همکاری با آن را پيدا کند.ایرانی ها در سه حوزه اصلی، منافع دارند. نخستين نياز آن ها، تالشی است که برای شناخته شدن و به رسميت شناخته شدن دارند. اگر آن گونه که آقای استراو می گوید ایران مهم ترین کشور منطقه است، باید در هرگونه بحث و مشارکت و جلسه ای که مربوط به مسائل و مشکالت منطقه است، حضور داشته باشد. اگر )ایران( اجازه حضور نداشته باشد، این توان را دارد که حضور خود را به راه ها و اشکال دیگر که البته ناخوشایند است، نشان دهد.دومين مساله ایران، داشتن حق توليد انرژی اتمی برای

مصارف صلح آميز است.غرب البته فکر می کند این برنامه در ظاهر است و ایران مخفيانه در تالش برای دستيابی به سالح اتمی است.شاید بهترین راه برای گذر از این مساله این باشد که گفته ایرانی ها را جدی بگيریم. بارها گفته اند که گفت وگو از سوی کشورهای خارجی درباره برنامه اتمی خود را قبول می کنند. حتی یک بار به حالتی نيمه ش��وخی – نيمه جدی از من هم سوال شد که آیا سنگاپور نمی خواهد در گفت وگوهای هسته ای ایران شرکت کند؟ شاید حتی بتوان عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ژاپن را هم بتوان به این مذاکرات هس��ته ای دعوت کرد. حضور دو کشور عربی در مذاکرات هسته ای ایران می تواند ترس اعراب از رقابت تسليحاتی در منطق را هم برطرف کند. من حضور ژاپن در مذاکرات هس��ته ای ایران را به دو دليل پيشنهاد کردم. نخست این که ژاپن کم وبيش مورد احترام نسبی ایران است در حالی که ژاپن از متحدان اصلی آمریکا هم به شمار می رود. ژاپن هم طبق قاعده بازی می کند هم به ایرانی ها پيام را درست منتقل می کند و احترام آن ها را در پی خواهد داش��ت. دوم، ژاپن هم یکی از کشورهای متعهد به پيمان منع گسترش سالح های کشتار جمعی یا همان ان پی تی است که البته به فناوری هسته ای هم دست یافته است. تجربه ژاپن می

تواند برای ایران مناسب و کارآمد باشد.سومين حوزه منافع برای ایرانی ها، خواس��ته و آرزویشان برای رهبری جهان اسالم است. اگر واقعگرایانه نگاه کنند، ایران می داند که رسيدن به این جایگاه به هيچ وجه کار راحت و ساده ای نيست. درست است که ایرانی ها بدون شک سردمدار و پيشرو در جهان اسالم شيعه هستند اما جهان تش��يع فقط کمتر از پانزده درصد از جمعيت مسلمانان جهان را به خود

کاندیدا کمی به اطراف خود نگریست و شاید می خواست هر جایی باشد به جز جایی که هس�ت – در میان هواداران پر شور و مشتاقش. حدود چهار هزار تن از جوانان که در س�الن میالد تهران جمع شده بودند تا نماینده شان را ببینند: میرحسین موسوی، اصلی ترین کاندیدای اصالح طلبان در انتخابات چند هفته

دیگر ریاست جمهوری در تهران.

ترجمه از انگلیسی:کامیار توانمندگوپیناث پیالی, استریت تایمز)سنگاپور(, ۱۲/۰3/۲۰۰۹.

بدون ایرانصلح خاورمیانه به جایی نمی رسد

Page 26: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

27

P O L I T I C M A G A Z I N E

اختصاص می دهد. این درحالی است که بيشتر مسلمانان آسيا را خانه می نامند ولی رهبری جهان اسالم به شکل حسادت برانگيزی در دست اعراب است.ولی به هر حال ایران س��عی می کند از روی اعراب مانور داده و در برخی مسائل که جهان اسالم به آن حساس است، - مانند مناقشه اسرائيلی و فلسطينی – از آنها پيشی بگيرد. ایرانی ها می دانند که عامه جهان عرب از این که رهبرانشان در موضع انتقاد از اسرایيل سکوت اختيار کرده اند و مردم جهان عرب شاهد ایرانی ها هستند که بيش از رهبرانشان حمایت کالمی از حماس و حزب اهلل کرده اند. خيلی دشوار است که بتوان ایرانی ها

را ترغيب کرد که حمایت خود از حزب اهلل و یا حماس را کاهش دهند.ولی به هر حال اگر بتوان ایرانی ها را در مذاکرات صلح مشارکت داد، شاید بتوان ایران را به نقطه ای رس��اند که در حالی که موضع خود را کماکان حفظ می کند، ذات حمایتی خود را کمتر کند. این مساله که کدام بازیگر در جهان اسالم بتواند رهبری را به عهده بگيرد، مساله بغرنج و حساسی است که ممکن است هيچ گاه حل نشود. اما حتی اگر آمریکا به طور کامل موضع ایران را به رسميت بشناسد، مهمترین پرسش به جای خودباقی می ماند:از آن جایی که در دو طرف مشکالت عمده تاریخی با خود دارند،

چطور و در چه حد واشينگتن باید روابط خود با تهران را تجدید کند؟برخی تحليلگران پيشنهاد می دهند که آمریکا صبر کند و پس از زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران که خرداد ماه سال آینده برگزار می شود و ممکن اس��ت ریيس جمهوری صلح طلب تری به قدرت برسد، با ایران گفت وگو کند.به نظر من جالب است که بتوان اميدوار بود که انتخابات کسی را بر سر کار آورد که بهتر بتواند روابط تهران و واشينگتن را تجدید کند اما آمریکا و متحدانش باید باید با شرایط فعلی و مواضع فعلی دست

و پنجه نرم کنند.من پيشنهاد می کنم روابط ميان ایران و آمریکا در دو سطح ایجاد شود:

نخست با مجلس ش��ورای اس��المی ایران که در حوزه خاورميانه بدون اسرایيل، نس��بتا دموکراتيک ترین نهاد محسوب می ش��ود. شاید بهتر باشد ریيس کميته سياست خارجی سنای آمریکا، همتای ایرانی خود در مجلس یعنی عالءالدین بروجردی را دعوت کند. آقای بروجردی که پيشتر و در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی معاون وزیر خارجه بوده، بيشترین وظيفه اش تماس با متحدان مبارز در شمال افغانستان و عليه طالبان بوده است. هر چند در نوع خود آدم صاحب نظری است و برخی اختيارات هم دارد، ولی به هر حال از خطوطی که حوزه رهبری جمهوری اسالمی است، تجاوز نمی کند. خوبی این کار این است که آمریکا به طور مستقيم با بخشی از جامعه سياسی ایران در تماس است که با رای مردم

انتخاب شده اند.دوم هم پيشنهاد می کنم نشانه هایی ارسال شود که نشان دهد انعطاف هایی در بخش اقتصاد امکان پذیر است. ایرانی ها نشان داده اند که نمی توان با تحریم های اقتصادی آن ها را به زانو درآورد. برای نخستين گام، شورای تجارت آمریکا در خليج فارس می تواند گفت وگو با اتاق بازرگانی ایران را آغاز کند. دکتر محمد نهاوندیان، ریيس اتاق بازرگانی ایران، پيشتر و در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، معاون وزیر بازرگانی بوده که قانون جذب سرمایه گذاری خارجی در ایران که در سال 2006 تصویب شد، نتيجه تالش همين زمان و همين بخش بود.ایجاد چنين رابطه ای، می تواند فضای مثبتی ایجاد کند.این در حالی است که آمریکا هم باید به تمامی متحدان منطقه ای خود اطمينان بدهد که در این رابطه جدید )با آمریکا( همراهی کنند. مشکل اصلی اسرایيل است. ایران باید بپذیرد که جهان هرگونه تهدید عليه اسرایيل را برنمی تابد. به نظر من ایرانی ها به این اندازه پراگماتيک هستند که این مساله را درک کنند و این موضع صریح آن ها تا مدتی باقی می ماند اما آمریکا و دیگر کشورها باید اطمينان

دهند)خصومت ایران با اسرایيل( از این سطح دیگر فراتر نمی رود.دومين مساله، متحدان عربی آمریکا هستند. آنها باید اطمينان پيدا کنند چرخش آمریکا به سمت ایران، از جيب آن ها پرداخت نمی شود. هر چند نمی شود انتظار داشت آمریکا از موضع حمایت سرسختانه خود از اسرایيل پایين بياید، اما باید آمریکا با اختيار کردن موضعی منصفانه، در ميانه مثلث اسرایيل، ایران و کش��ورهای عربی، قرار گيرد. پيش بينی آقای استراو از این که ایران مهمترین بازیگر خاورميانه است، ممکن است درست از آب دربياید. مساله دیگری که ممکن اس��ت درست از آب دربياید، این است که آمریکا هم ممکن است به قدرتی که در پی ایجاد صلح در منطقه ای پریشان و آشوب زده اس��ت، تبدیل ش��ود. اما هنوز قدم های اوليه برای

رسيدن به این نقطه برداشته نشده است.*گوپيناث پيالی طی سال های ۱۹۹0 تا 2008 سفير غيرمقيم سنگاپور در ایران بوده است. وی در حال حاضر سفير عالی و ریيس انستيتو مطالعات جنوب آسيا و همچنين عضو هيات مدیره انستيتو خاورميانه است. دیدگاه هایی که در این مقاله مطرح شده، دیدگاه های شخصی وی است و موضع

رسمی و دولتی نيست.

|ایران آنچنان گرفتار مسائل داخلي است که فقط به یک دشمن فرضي خارجي فکر مي کند |

Page 27: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010
Page 28: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

29

P O L I T I C M A G A Z I N E

ترجمه از انگلیسی:احسان نوروزی لیورز, والش, پیکرینگ, نیویورک ریوییو آف بوکس, ۱۲/۰۲/۲۰۰۹.

راهکارهایی برای تعامل با ایران گس�ترش )تس�لیحات( هس�ته ای، جنگ در عراق و وخیم تر ش�دن اوضاع در افغانس�تان، س�ه مورد از مهمترین موضوع�ات امنیت ملی پی�ش روی دولت اوباما هس�تند که در هر س�ه آنها یک عنصر مشترک وجود دارد: ایران )۱(. جمهوری اسالمی در چند سال اخیر پیشرفت های چشمگیری در برنامه هسته ای خود داشته است. گذشته از این گزارش های گمراه کننده مبنی بر این که ایران برای ساخت بمب به اندازه کافی سوخت هسته ای در اختیار دارد، واقعیت این است که تهران اکنون پنج هزار سانتیریفیوژ مشغول به کار دارد و با بهره گیری از آنها به غنی سازی اورانیوم می پردازد و به طور پیوس�ته به سوی دستیابی به قابلیت ساخت

بمب های اتمی در حرکت است )۲(.......

Page 29: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

داشتن قابليت توليد سالح هسته ای با در اختيار داشتن این نوع تسليحات تفاوت دارد؛ همچنان که نمی توان گفت در اختيار داشتن ذخایر عظيم اورانيوم با درجه پایين غنی شده ربطی به اورانيوم با درجه باال غنی شده ای که به کار س��اخت بمب می آید، دارد. اما دولت اوباما نمی تواند همچون دولت بوش معامله با ایران و وضعيت اتمی این کشور را به تعویق بيندازد.

بر اس��اس آنچه که در گزارش مایکل مس آمده است، ایران از نزدیک در مناقشات عراق و افغانستان دخالت داشته و تاثير این کشور در عراق نيز ،)SIIC( اسالمی عراق )بر همگان مشهود است: “مجلس اعالی )انقالبمهم ترین حزب دولتی در این کشور، در ایران تاسيس شد و روابطش با ایران همچنان گرم و نزدیک است، تا جایی که بسياری از عراقی ها به خاطر گرایش این حزب به ایرانی ها از نزدیک شدن به آن خودداری می کنند. ایران در بخش جنوبی )شيعه نشين( عراق، مسجد و نيروگاه می سازد و سرمایه های عظيمی را صرف عمران و مخابرات بخش شمالی )کردنشين(

این کشور می کند.”

اما ایران در کشور افغانستان - همسایه شرقی خود - هم منافع حياتی دارد؛ جایی که از دیرباز با حضور طالبان در آنجا مخالف بود و در شرایط کنونی هم مایل است از بروز بحرانی که می تواند در نتيجه فروپاشی دولت کرزای رخ دهد، جلوگيری کند؛ دولتی که با تهدیدهای فزاینده مواجه اس��ت. غلبه بر القاعده و طالبان )گروه های افراط گرای سنی( از اولویت های دولت ایران بوده است، چون موجودیت آنها را به مثابه تهدیدی برای شيعيان ایران می داند. در مورد قاچاق مواد مخدر از افغانستان به ایران هم دولت این کشور موضع مشابهی دارد و برای مقابله با آن تالش بسياری می کند.البته بدیهی اس��ت که ایاالت متحده نگرانی های مهم تری هم در مورد ایران دارد، نگرانی هایی همچون حمایت این کشور از حزب اهلل و حماس و تهدیداتی که از جانب ایران متوجه اسرائيل است، بخصوص با در نظر گرفتن درگيری های اخير در غزه. اما بحثی که ما می خواهيم مطرح کنيم این است که مسائل پراهميتی همچون غنی سازی اورانيوم توسط ایران و تاثيرگذاری ایرانی ها در عراق و افغانستان، موضوعاتی به هم پيوسته اند و درک رابطه این مس��ائل با هم می تواند به ایاالت متحده کمک کند تا برای دیگر مشکالت موجود در رابطه ميان ایران و آمریکا نيز راه حل های

مناسب را بيابد.در دوره حاکميت جرج بوش، دیدگاه غالب این بود که برنامه هس��ته ای ایران و نقش این کش��ور در عراق و افغانس��تان، مس��ائلی کامال مجزا و متفاوت اند. دولت آمریکا در ابعادی وسيع از گفت وگو با ایران بر سر مساله هسته ای سر باز زد و به جای آن بر اعمال تحریم ها و تهدیدات گوناگون تکيه کرد.)رویکرد دولت آمریکا( در مس��اله عراق درست برعکس مورد پيشين بود؛ دولت بوش با مذاکره در سطح سفرای دو کشور موافقت کرد، اگرچه این مذاکرات کامال محدود به مباحثی پيرامون امنيت داخلی عراق بود؛ تدارک تسليحات برای شورش��يان عراقی توسط ایران نيز از جمله موضوعات مورد بحث در این مذاکرات بود. در مساله افغانستان، گذشته

از اظهاراتی که )به رغم آگاهی از مخالفت ای��ران با طالبان( گاها در مورد همکاری آنها با طالبان گفته می شد، دولت بوش تالش بسياری کرد تا ایران را نادیده بگيرد؛ پيامد این اقدام هم این بود که از هر نظر پيشرفت اندکی حاصل شد.اگر رئيس جمهور اوباما بخواهد ایران را از ساخت بمب هسته ای منصرف کند و در عين حال یک استراتژی موفقيت آميز منطقه ای برای عراق و افغانستان تدوین کند، چاره ای جز اتخاذ رویکردی جامع در قبال ایران نخواهد داشت؛ رویکردی که سه موضوع مهم را مد نظر قرار دهد تا

قادر به حل همه مسائل باشد.نخس��ت این که هر دو طرف باید ارتباط ميان این مس��ائل را بشناسند و درک کنند. کسب موفقيت در یکی از آنها می تواند منجر به اعتمادسازی شود و اطمينان الزم و ضروری برای پيشرفت در حل مسائل دیگر را هم ميان طرفين ایجاد کند. به عنوان مثال، استفاده از نيروی نظامی بر ضد تاسيسات اتمی ایران، امکان همکاری در عراق و افغانستان را از بين خواهد برد. بحث بر سر گستره وسيع تری از موضوعات مشترک و تهيه یک دستور کار منسجم تر نيز می تواند فرصت هایی برای مصالحه و همکاری سازنده ایجاد کند. امتياز دادن در یکی از مس��ائل، می تواند وسيله ای باشد برای تقویت همکاری و همگرایی در یک مس��اله دیگر.نکته دوم این که برای کارآمد کردن این استراتژی، ایاالت متحده باید پيش و بيش از هرچيز با دیگر طرف های درگير در این موضوعات، بخصوص دیگر چهار عضو دائمی شورای امنيت سازمان ملل )فرانسه، انگليس، روسيه و چين(، دبير کل سازمان ملل، اسرائيل، ترکيه، پاکستان و کشورهای عربی مشورت کند. دولت های منطقه در )چگونگی پيش برد( برنامه هس��ته ای ایران، آینده عراق و افغانس��تان و روابط ایران و آمریکا، منافع مستقيمی دارند. همه کشورهای مذکور، در یک یا چند مورد از این مسائل، منافع یا تهدیداتی را متوجه خود می بينند و امکان کسب موفقيت در صورتی افزایش می یابد که آنها به این باور برسند که نگرانی ها یا تمایالت آنها در نظر گرفته می شود

و از نظر دور نمی ماند.

Page 30: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

31

P O L I T I C M A G A Z I N E

سومين نکته مهمی که برای تدوین یک استراتژی جامع باید مد نظر قرار گيرد، ایجاد یک انجمن یا موسس��ه پایدار اس��ت که برای آمریکا، ایران، اعضای شورای امنيت سازمان ملل و دولت های همسایه، امکان بحث در مورد سواالتی پيرامون عراق و افغانستان را فراهم کند. چنين نهادی در شرایط کنونی وجود ندارد و خال آن احساس می شود. حل و فصل مساله هسته ای و ثبات بخش��يدن به وضعيت عراق و افغانستان، مستلزم آغاز مذاکرات ميان ایاالت متحده، ایران و دیگر کشورهای ذی نفع است و این مذاکرات باید بدون هرگونه پيش شرطی صورت گيرد. رئيس جمهور اوباما وعده داد که دقيقا همين کار را خواهد کرد. اما برای دولت همين که بگوید آماده مذاکره )با ایران( است، کافی نيست. پيش از آن که هرگونه اقدامی در این راستا صورت گيرد، سه مساله باید حل شده باشد: چه زمانی مذاکرات

آغاز شود، چه مسائلی مطرح شود و این مسائل چگونه بيان شود.حتی اگر روند کسب تایيدیه ها و صدور مجوز های امنيتی الزم، با سرعت بس��يار باالیی پيش برود، آغاز مذاکرات دست کم چند ماه پيش از آماده شدن تيم سياست خارجی رئيس جمهور برای ایجاد یک تغيير اساسی در سياست آمریکا در قبال ایران خواهد بود. در آن زمان، ایران در ميانه راه مبارزات انتخاباتی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱2 ژوئن )22 خرداد( خواهد بود. در صورتی که این انتخابات به دور دوم کشيده شود، مشخص شدن رئيس جمهور آینده ایران ممکن است تا اوایل تابستان هم به طول بينجامد.پيشنهاد ما این است که پس از انتخاب رئيس جمهور جدید ایران، سياست جدیدی در قبال این کش��ور اتخاذ شود. یک ابتکار دیپلماتيک اساسی که در ميانه مبارزات انتخاباتی ایران آغاز شود، به احتمال قریب به یقين اسير سياس��ت داخلی ایران و پيامدهای دیگری خواهد شد که پيش بينی آنها بسيار دشوار است. دولت می تواند از این زمان برای جلب حمایت اعضای کنگره و نيز اروپایيان، روس ها و چينی ها که بخشی از گروه موسوم به “۱+5” )شامل پنج عضو دائم ش��ورای امنيت به عالوه آلمان(

هستند، استفاده کند.به همين ترتيب و با همين اهميت، دولت اوباما باید در این بازه زمانی با دوستان و هم پيمانان آمریکا در منطقه مش��ورت کند و به آنها اطمينان الزم را بدهد؛ بخصوص به کشورهای عربی، ترکيه، پاکستان و اسرائيل. دولت باید این نکته را کامال روشن و به آنها تفهيم کند که گفت وگو با ایران به معنی تنزل ارزش روابط ما با دیگر کشورهای مسلمان منطقه نيست و مذاکره مس��تقيم آمریکا با ایران گامی در جهت تامين امنيت و منافع سياسی آنها هم خواهد بود. به عنوان مثال، حل و فصل دیپلماتيک مسائل، به نفع آنها اس��ت، چرا که در غير این صورت ممکن اس��ت به بکارگيری نيروی نظامی از سوی آمریکا )یا اس��رائيل( بينجامد. در مورد اسرائيل، ایاالت متحده باید بر این نکت��ه تاکيد کند که مذاکره ب��ا ایران بهترین فرصت برای ممانعت از دس��تيابی ایرانی ها به برنامه ساخت تسليحات هسته ای و نيز مقابله با تهدیدات پيش روی اسرائيل از جانب حزب اهلل و

حماس است.در حالی که دولت اوباما برای اعمال یک فشار دیپلماتيک اساسی پس از

انتخابات ایران آماده می شود، باید پيش از آن هم مجموعه ای از اقدامات را به انجام رسانده باشد. اقدامات مورد نظر، کارهایی ساده و پيش پاافتاده اند، اما این پيغام صریح را برای دولت ایران می فرستند که ایاالت متحده برای ورود به مذاکراتی جدی در زمانی مناسب، آمادگی الزم را دارد. پيش از آن، دولت اوباما می تواند اعالم کند که دولت آمریکا به دنبال گفت وگوی مستقيم و بدون پيش شرط با همه کش��ورها است، تا بتواند از این طریق مش��کالت پيش روی دنيا را حل کند. پس از ابالغ ای��ن پيام مهم، دولت می تواند رس��ما پای بندی خود به بند یک معاهده الجزایر را اعالم کند؛ بر اساس این بند از معاهده، ایاالت متحده متعهد می شود که از دخالت

سياسی یا نظامی در امور داخلی ایران، خودداری کند.پس از این اقدامات اوليه و پيش از مشخص شدن نتيجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ایاالت متحده باید آغاز تماس های رسمی در سطوح ميانی را مد نظر قرار دهد تا به صورت هم زمان بحث هایی پيرامون اقداماتی عمومی که هر دولت می تواند برای تغيير لحن و بهبود روابط به کار گيرد، مجال مطرح شدن بيابند.این تماس مستقيم می تواند پيامدهای مطلوبی داشته باشد: گش��ودن فصل جدیدی در مذاکرات پيرامون عراق، آزادی ایرانيان بازداشت شده در عراق، صدور اجازه پروازهای مستقيم ميان ایران و آمریکا، کاهش محدودیت ها و تسهيل مسافرت های دیپلمات های ایرانی در نيویورک، تاسيس دفتر حفاظت منافع آمریکا در ایران با حضور کارکنان آمریکایی، همکاری های جدید در زمينه مبارزه با قاچاق مواد مخدر از مرز ایران با افغانستان و افزایش اقدامات صلح جویانه نيروهای دریایی این دو کشور در خليج فارس برای اعتمادس��ازی.)اگر این نتایج حاصل نشود، آمریکا و ایران باز هم مشتاق به ضربه زدن به یکدیگر در خليج فارس و نيز در سرتاسر مرز عراق با ایران خواهند بود؛ وضعيت خطرناکی که احتمال

برخورد و بروز کشمکش و حتی جنگ را افزایش می دهد.(اقداماتی از این دست، چش��م انداز محدودی را پدید می آورند و شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که نمی توانند ماهيت مخدوش روابط ایران و

Page 31: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

آمریکا را تغيير دهند، اما از طریق این اقدامات، این پيام برای ایران ارسال می شود که ایاالت متحده قصد دارد استراتژی متفاوتی را نسبت به دولت پيش اتخاذ کند. پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران در تابستان سال آینده، دولت می تواند به طور خصوصی و غيررسمی، ایده

برگزاری مذاکرات در سطوح باالتر را پيگيری کند.اتخاذ یک سياس��ت جدید باید مالزم با تغيير لحن باشد.ایران کشوری پرافتخار و مغرور با تمدنی کهن اس��ت؛ اصرار ایران بر لزوم به کارگيری رفتاری توام ب��ا احترام متقابل، تنها نوعی لفاظی بی پش��توانه نيس��ت.

تداوم رفتاره��ای تهدیدآميز با این رژیم احتم��اال نتيجه ای جز افزایش انعطاف ناپذیری و ناس��ازگاری آنها در پی نخواهد داشت، به خصوص در زمانی که مبارزات انتخاباتی در ایران آغاز ش��ود. ایرانی ها از به کارگيری عبارت “چماق و هویج” از سوی قدرت های بزرگ، خشمگين می شوند و به تعبير آنها این طرز رفتار، احمقانه است و در هر صورت این طور می نماید که آنها می توانند یا با اعطای یک سری از امتيازات و یا در اثر وارد کردن ضربات، ایران را وادار به تسليم کنند.به طور کلی دولت ایاالت متحده در صورتی می تواند به موفقيت دست یابد که اصل اول دیپلماسی را مد نظر قرار دهد: زمانی که می خواهيد یک وضعيت نامناسب را تغيير دهيد، این

روند را با سکوت کردن آغاز کنيد.عالوه بر این، توهم ایرانی ها نسبت به آمریکا را هم نباید دست کم گرفت.اطالع دادن به دولت ایران، پيش از زمان بندی و تعيين اهداف در هر یک از گام هایی که در سطور پيش تشریح شد، می تواند از بروز واکنش های منفی جلوگيری کند.این اقدام همچنين می تواند بستر را برای اتخاذ یک رویکرد اساسی جدید در زمينه نگرانی های مربوط به غنی سازی در ایران

و نيز مسائل مربوط به عراق و افغانستان فراهم کند.در مقاله دیگری در همين نش��ریه، ما چارچوب طرح��ی را برای اتخاذ رویکردی که می تواند برای تعامل با ایران در مساله هسته ای راهگشا باشد، ترسيم کردیم.پيشنهاد ما این بود که با حمایت ایاالت متحده، کشورهای اروپایی به همراه ایران، کنسرسيومی چند مليتی برای غنی سازی اورانيوم در خاک ایران تشکيل دهند تا بدین ترتيب یک برنامه صرفا ملی تحت مالکيت، مدیریت و نظارت یک سيستم بين المللی قرار گيرد. در صورت تحقق این پيش��نهاد، همه توليدات هس��ته ای ایران تحت نظارت یک سيستم بازبينی پيشرفته انجام می شود؛ به گونه ای که آژانس بين المللی انرژی اتمی هم می تواند در آن مشارکت داشته باشد تا اطمينان حاصل کند که ایران در فعاليت های هسته ای خود به دنبال دست یابی به اهداف نظامی نيست. بارها عنوان شده که ایرانی ها از چنين رویکردی حمایت می کنند و دولت ایران هم بارها از احتمال تاسيس یک مرکز چند مليتی برای غنی س��ازی اورانيوم در خاک ایران، سخن به ميان آورده است.این تاسيسات می تواند ذخایر سوخت اتمی مورد نياز ایران برای یک برنامه هسته ای غيرنظامی و با هدف تامين انرژی را به صورت تضمين شده تامين

کند.یک سيس��تم بين المللی با کارکنان بين المللی، به صورت شبانه روزی و به گونه ای موثر می تواند از غنی سازی برای اهداف نظامی جلوگيری کند و ایران را از دنبال کردن یک برنامه غنی سازی موازی یا مخفيانه، بازدارد. ایران با پذیرش این طرح، نه تنها با بررسی های دقيق بين المللی موافقت می کند، که به طور ضمنی می پذیرد که در صورت زیر پا گذاش��تن این

توافق، خود را در موقعيت عميقا آسيب پذیری قرار می دهد.دولت اوباما فرصت زیادی برای طراحی و تنظيم یک سياست هسته ای کارآمد در قبال ایران نخواهد داشت.با بررسی اقدامات آنها تا به امروز، به نظر می رسد آنها در جستجوی راهی هستند که بتواند همه مطالباتشان را تامين کند. اگرچه اوباما ضرورت آغاز مذاکرات را تایيد کرده است، اما

نشانه هایی مبنی بر آمادگی )آمریکا( برای تداوم مذاکرات سخت گيرانه به سياق چند س��ال اخير و بهره گيری از تحریم های تنبيهی نيز از خود بروز داده اس��ت. احتمال این که چنين سياستی با موفقيت همراه شود، بعيد به نظر می رس��د. گفتن این که شما خواس��تار مذاکره هستيد و در عين حال می خواهيد همان راه همتای پيشين خود را در پيش بگيرید، نمی تواند ایران را متقاعد کند که نظارت و کنترل بر برنامه غنی س��ازی خود را که منابع ارزش��مندی را صرف آن کرده است و به شدت هم به آن می بالد، بپذیرد.مخالفان پيشنهاد ما و کسانی که نسبت به کارآمدی آن تردید دارند، در اکثر موارد تایيد می کنند که جامعه جهانی ممکن است وادار به پذیرش بخش هایی از برنامه غنی س��ازی ایران ش��ود، اما با این حال مصرانه می گویند که تبدیل کردن این برنام��ه و انجام آن در قالب تاسيس��اتی بين المللی باید آخرین اقدامی باشد که در صورت به نتيجه نرسيدن همه راه های دیگر، آمریکا آن را انتخاب می کند.مشکل چنين دیدگاهی این است که بی شباهت به این نيست که بگوئيم یک پروژه چند مليتی، ایده خوبی است اما با این وجود، ایاالت متحده نمی تواند بدون به شکست انجاميدن راه حل های دیگر - که عموما سياست های تحریم محور هستند - آن را مد نظر قرار دهد.به اعتقاد ما ناکامی سياست های ایاالت متحده محرز است و افزایش مداوم تعداد سانتریفيوژهای ایران، گواه این مدعاس��ت.آغاز کار با یک طرح کارآمد، بهتر از ادام��ه دادن یک رویکرد شکست خورده است؛ به این اميد که بتوانيم موقعيت از دست رفته را در آینده ای نامشخص احيا کنيم.اگر دولت اوباما رویکردی سانتریفيوژ محور اتخاذ کند و شکست بخورد، بعيد اس��ت که بتواند با اهرم های سياسی و چانه زنی بيشتری از آنچه در ابتدا در اختيار داشت، به قضيه خاتمه دهد.

تصور کنيد که راه دیگری انتخاب شود؛ اگر ایاالت متحده به اصرار خود بر لزوم توقف کارکرد همه س��انتریفيوژها از سوی ایران ادامه دهد، یا هر مطالبه دیگری از این دس��ت را مطرح کند، دیری نخواهد گذشت که ما خود را در وضعيتی می یابيم که در آن ایران ده ها هزار سانتریفيوژ مشغول به کار دارد و تنها گزینه های باقی مانده، مایوس کننده و به طور غيرقابل باوری پرهزینه خواهند بود و با این شرایط در آن هنگام انتخاب هر گزینه

دیگری غيرممکن خواهد بود.ما پيشنهاد کرده ایم که ایاالت متحده به صورت مستقيم وارد مذاکره با ایران شود؛ مذاکرات دوجانبه با ایران در مورد برنامه هسته ای این کشور و به موازات آن، تداوم مذاکرات چندجانبه با آلمان و اعضای دائم شورای امنيت سازمان ملل )گروه موسوم به ۱+5(. ما در این طرح، برای تاسيس یک کنسرس��يوم چند مليتی غنی س��ازی در خاک ایران، نقش مهمی برای شرکای اروپایی آمریکا قائل شده ایم.به باور ما این رویکرد منجر به پيشرفت های چشمگيری خواهد ش��د؛ نه تنها در موضوع هسته ای، که برای حل دیگر چالش های موازی با آن، در عراق و افغانس��تان.باز هم در اینجا متذکر می ش��ویم که به اعتقاد ما ایران و ایاالت متحده باید به طور جداگانه و در عين حال موازی، مذاکرات مستقيم در مورد مسائل عراق و افغانستان را آغاز کنند و این مذاکرات نيز به نوبه خود باید بخشی از یک رهيافت چندگانه ی گسترده تر باشد که اعضای شورای امنيت و کشورهای همسایه در منطقه را نيز به مشارکت فرا می خواند.در ایاالت متحده هم ایجاد هماهنگی ميان این سه بخش مجزا و در عين حال مرتبط به هم را وزارت خارجه بر عهده خواهد گرفت.مذاکرات کاوش گرانه در منطقه نيز پيش از هر چيز نيازمند پاسخ به این پرسش ها است که چه کسانی در این ماجرا شرکت خواهند کرد و بهترین حالت ایجاد هماهنگی در روابط ميان آنها از چه طریقی حاصل خواهد شد.هر یک از موضوعات اصلی - عراق، افغانستان و برنامه اتمی ایران - باید در انجمن یا هر مسير دیگر مختص خود بين ایران و دیگر بازیگران کليدی شرکت کننده مورد مذاکره قرار

Page 32: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

33

P O L I T I C M A G A Z I N E

گيرد.به موازات آن، همکاری با دبيرکل س��ازمان ملل و یک گروه پوش��ا )چتری( هم ضروری است؛ گروهی متشکل از همه بازیگران اصلی ماجرا که برای ایجاد هماهنگی ميان کارهای گروه های کوچکتر و بررس��ی و تصویب نتایج تشکيل می شود.تا زمانی که در جهان ایده آل واشينگتن، عراق یکی از نگرانی های موجود اس��ت، تهران نمی تواند تاثيری در امور عراق داشته باشد و عراق هم همچون یکی از حاميان قاطع منافع آمریکا و هم پيمانان آن در منطقه عمل خواهد کرد.ایران چنين چيزی را برای خود می خواهد؛ یعنی عراقی که در آن آمریکا نقش کم رنگی دارد، یا اساسا تاثيری ندارد و نيز تسلط احزاب شيعی عراقی بر دولت حاکم بر این کشور، چرا که آنها هم سویی بيشتری با منافع ایران دارند.به رغم این تفاوت ها، مس��ائل زیادی وجود دارند که ایران و ایاالت متحده می توانند در مورد آنها به توافق برسند.هر دو کش��ور از حفظ تماميت ارضی عراق )به جای تجزیه شدن و تقسيم آن به مناطقی مجزا ميان فرقه های گوناگون( و نيز رهبران منتخب مردم این کشور حمایت می کنند.در واقع اگرچه ایران آمادگی خود را برای حمایت از ش��به نظاميانی که به نيروهای آمریکایی حمله می کنند نشان داده اس��ت، اما هر دو کشور از دولت نوری المالکی حمایت می کنند و همچنين نمی خواهند ببينند که عراق ميدان نبردی برای جنگ واسطه ها شده است که در آن کشورهای همسایه با حمایت سياس��ی یا نظامی از گروه های خادم خود، به آن دامن می زنند.به عنوان مثال، عربستان سعودی ممکن است حمایت خود از گروه های سنی - مثل گروه های مستقر در استان عنبر - را افزایش دهد.اقدامی که دولت مالکی نگاهی به شدت بدبينانه و توام با سوء ظن به آن دارد.در این شرایط ایران ممکن است احساس کند که چاره ای جز تقویت شبه نظاميان عراقی یا عناصر دیگری در نيروهای امنيتی عراق ندارد. هدف از این مذاکرات هم

جلوگيری از بروز چنين مداخالتی است.ایاالت متحده می خواهد پس از آن که موفق به برقراری سطح خاصی از ثبات و امنيت در عراق شد، توانایی خارج کردن نيروهای نظامی و دیگر پرسنل خود از عراق را داشته باشد. ایران هم می خواهد نيروهای آمریکایی از عراق خارج شوند و در عين حال از بروز مجدد اوضاع بحرانی و جنگ های داخلی جلوگيری ش��ود. ایران منافع اقتصادی هم در عراق دارد و به آن

همچون یک شریک تجاری بالقوه و هم پيمان اوپک می نگرد.نه آمریکا و نه ایران، احتماال نمی توانند به همه اهداف مورد نظر خود در

عراق دست پيدا کنند. برای آمریکا، این یک واقعيت صلب و تغييرناپذیر جغرافيایی اس��ت که در حالی که نيروهایش ممکن است عراق را ترک کنند، ایران برای هميش��ه در عراق باقی خواهد ماند و مرزی مش��ترک با همسایه خود خواهد داشت؛ همس��ایه ای که گاه به رقيبی سرسخت بدل می شود. از س��وی دیگر، عراق احتماال خواستار این است که روابط خود با ایاالت متحده را هم حفظ کند، حتی اگر شده فقط برای متعادل کردن ميزان تاثيرگذاری ایران. اکثر شيعيان عراقی، به رغم عقاید مذهبی مش��ترک و روابط گذرا با ایران، هيچ منفعتی در این که بازیچه دس��ت ایرانی ها باشند، نمی بينند.هم آمریکا و هم ایران، در صورتی که خواستار برقراری صلح و امنيت در عراق بودند، از وضعيت پدید آمده بهره می بردند. عراق کشوری اس��ت که ایران و آمریکا روابط مستحکمی با آن دارند، اما هيچ یک از آنها تسلط کامل بر آن ندارند. خطرات گوناگون به اندازه کافی وجود دارد و پتانسيل نبردهای فاجعه بار نيز به قدر کفایت موجود است و همه اینها دالیل محکمی است برای این که این دو کشور در جستجوی )ISG( منافع مشترک و متقابل برآیند. همچنان که گروه مطالعات عراقبه ریاس��ت لی هميلتون و جيمز بيکر در گزارش خود در س��ال 2006 تصدیق و تاکيد کردند و فرماندهان نظامی آمریکایی نيز به کرات به آن اشاره کردند، نخستين چالش پيش روی عراق، چالشی سياسی است؛ نه نظامی.منازعات سياسی داخلی عراق باید توسط خود عراقی ها حل شود.اما همسایگان عراق، که با احزاب و فرقه های عراقی نيز روابط مستحکمی دارند هم می توانند به پيشرفت عراق کمک کنند و هم این قدرت را دارند که عراق را فلج کنند؛ یا حتی بدتر از آن، آت��ش جنگ داخلی را در آنجا روشن کنند.یک ابتکار دیپلماتيک چندجانبه )که گذشته از ایران و ایاالت متحده، عربستان سعودی، اردن، ترکيه و سوریه را هم در بر بگيرد( ایجاد تغيير در آرایش نيروهای نظامی آمریکایی در عراق را تکميل و تسهيل خواهد کرد. پيشنهاد تالشی مش��ابه این، برای نخستين بار در گزارش

هميلتون- بيکر به این صورت مطرح شده بود:در درازمدت هيچ کشوری در منطقه از وجود آشفتگی و بحران در عراق سودی نمی برد.هنوز همس��ایگان عراق برای به ثبات رسيدن اوضاع در این کش��ور تالش کافی نمی کنند.برخی از آنها حتی در راه ثبات عراق س��نگ اندازی می کنند. هميلتون- بيکر در گزارش خود خواستار یک “تهاجم دیپلماتيک جدید برای ایجاد اجم��اع بين المللی در حمایت از ثبات در عراق و منطقه” شدند.این گزارش همچنين پيشنهاد می کند که همسایگان عراق و دیگر دولت های مربوطه - شامل اعضای دائمی شورای امنيت س��ازمان ملل - “باید یک گروه حمایتی ب��رای تحکيم و تقویِت امنيت در عراق و نيز آشتی ملی در این کشور تشکيل دهند،چرا که عراق به تنهایی نمی تواند به هيچ یک از این دو مهم دست یابد.” این توصيه ها توسط دولت بوش نادیده گرفته شدند و تنها با ناکامی رویکردهای پيشين

ایاالت متحده است که ضرورت تحقق آنها بيشتر احساس می شود.بر خالف گزارش ISG، پيشنهاد ما این است که ایاالت متحده با ترغيب دیگر کشورها به سامان دهی یک کوشش دیپلماتيک بين المللی در عراق بپردازد، ترجيحا چنين تالشی باید تحت نظارت و توجهات سازمان ملل صورت گيرد.هدف از این اقدام، فراهم کردن یک جایگاه دیپلماتيک است که همه طرف ها بتوانند با هماهنگی تالش های خود در زیر چتر حمایتی آن به ایجاد یک دولت فدرال کارآمد در عراق، حفظ تماميت ارضی این کشور، توزیع متوازن عواید نفتی و نيز بازگشت قریب به پنج ميليون آواره و پناهنده عراقی )که بس��ياری از آنها اکنون در کش��ورهای همسایه در خاورميانه به سر می برند( کمک کنند. باید بر این نکته هم تاکيد کرد که تاکنون هيچ موسسه منطقه ای تاسيس نشده است که همه همسایگان عراق و اعضای دائم شورای امنيت را گردهم آورد.به جای آن هر دولتی در

Page 33: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

منطقه تنها گذاشته شد تا در وضعيتی نامنسجم سياست های خاص خود را دنبال کنند؛ بدون آن که با دولت های دیگر همکاری مشخصی داشته باش��ند، ش��اید بتوان گفت اگر هم همکاری ای صورت گرفته به صورت اتفاقی بوده اس��ت.پيامد این رویکرد “هرکس برای خود” کامال آشکار و ناخوشایند است. ایاالت متحده در صدد توس��عه روابط خود با بسياری از حوزه های انتخاباتی در عراق بوده اس��ت؛ طيف گس��ترده ای که حتی آن گروه هایی که در شورش ها مشارکت داشتند را نيز در بر می گيرد، از جمله نهضت سنی ها؛ نه تنها به خاطر این که بخشی از تالش های معطوف به ایجاد آرامش در عراق مربوط به این گروه بود، که به خاطر مقابله با نفوذ ایران.ایرانی ها از این مس��اله آگاهند و استراتژی مشابهی که خاص خود آنها است را هم در پيش گرفته اند؛از جمله وساطت در توافقات صلح ميان احزاب شيعه و پشتيبانی از تشکيالت بدر و دیگر شبه نظاميان.سعودی ها و اردنی ها که از گرایش ها و نيات ایرانی ها بيم دارند، به شورشيان سنی یاری رسانده اند؛ اقدامی که با منافع هم پيمان آنها، ایاالت متحده، کامال در تضاد است. اگر قرار است این منافع رقابتی حل و فصل شوند، به اعتقاد ما این برای دولت های مختلف بسيار پراهميت است که یک انجمن دیپلماتيک منطقه ای تاسيس کنند که در آنجا بتوانند با تفاوت های ميان خود در یک

روند مشورتی از طریق مذاکره مداوم مواجه شوند.اعضای چنين انجمنی باید به نگرانی های همه همسایگان عراق اهميت داده و برای حل آن تالش کنند.مهم ترین نکته این است که آنها همه توان خود را به کار گيرند تا منافع ملی ع��راق در اولویت توجه قرار گيرد.یک انجمن منطقه ای و شکل گرفتن مجموعه ای از توافقات ميان همسایگان عراق، ضامن ثبات در منطقه نخواهد ب��ود، اگرچه می تواند از پيامدهای مصيبت بار جلوگيری کند و سپس، از آن هم فراتر رود و به حمایت از یک عراق امن و باثبات بپردازد. تالش دیپلماتيکی که در اینجا پيشنهاد کردیم، دربرگيرنده جزئيات متعددی است. نخست این که رئيس جمهور آمریکا باید نماینده ویژه ای را برای آغاز یک روند دیپلماتيک با همه دولت های موجود در منطقه به کار گيرد تا همه مسائل نگران کننده مربوط به عراق را حل کند.دبيرکل س��ازمان ملل باید یک تي��م دیپلماتيک را منصوب کند که به موازات نماینده ویژه ایاالت متحده، کار کند تا چنين گروهی تشکيل شود.آمریکا در کنار دیگر اعضای دائم ش��ورای امنيت سازمان ملل و همسایگان عراق باید در کنار هم کار کنند و افکار خود را روی هم بگذارند تا چنين ابتکاری عملی شود.رهبری آمریکا، انتقاد برانگيز خواهد بود و آمریکا نمی تواند ای��ن تالش را به انحصار خ��ود درآورد.اگر چنين کند، چنين برداشت خواهد شد که این هم یکی دیگر از همان پروژه های “ساخت آمریکا” است که از بيرون تحميل ش��ده و هدف از انجام آن هم فقط پيش برد منافع آمریکا با هزینه دیگران است.مشارکت بين المللی تحت نظارت سازمان ملل، حقانيت الزم برای کسب موفقيت این پروژه را

نصيب آن خواهد کرد.یکی از اولویت های نماین��دگان ایاالت متحده و س��ازمان ملل باید این باشد که این نکته را برای بغداد روشن سازند که اولين و مهم ترین هدف چنين ابتکاری حمایت از حق حاکميت عراقی ها و ثبات منطقه است و هر تصميمی گرفته و یا هر اقدامی انجام شود، در راستای اهداف و منافع خود آنها خواهد بود.این نکته مهمی است، چرا که هيچ طرح و برنامه ای برای عراق، بدون پشتيبانی خود عراقی ها موفق نخواهد بود.عالوه بر این، هيچ برنامه ای بدون موافقت و مش��ارکت ای��ران نمی تواند نتيجه بخش باشد، حتی اگر حمایت عراق و همسایگان سنی اش را هم در پی داشته باشد. این انجمن هم اهداف ميان مدت را مد نظر دارد و هم در پی تحقق اهداف بلندمدت است. در ابتدا، نمایندگان ایاالت متحده و سازمان ملل با دولت های شرکت کننده دیدارهایی دوجانبه خواهند داشت که هدف

از انجام آن توافق بر سر خودداری از مداخله و یا ضربه زدن به دولت عراق است. این انجمن به همسایگان عراق نيز این امکان را خواهد داد که وارد گفت وگو با مذاکره کنندگان بين المللی شوند و تردیدها و شکایات خود در مورد رفتار دیگر کشورهای منطقه را با آنها در ميان بگذارند تا برای حل و فصل آنها راه های ممکن را بيابند.این تبادل اطالعات که با مواقفت سازمان ملل انجام می ش��ود می تواند حتی موجب بهبود بخش��يدن هماهنگی دولت های منطقه و قدرت های بزرگ برای حمایت های مادی و سياسی

آنها از عراق شود.هدف بلندمدت هم می تواند امضای یک توافق نامه رس��می باشد که در آن همه دولت های ش��رکت کننده متعهد می شوند مجموعه ای از اصول و اقدامات را بپذیرند:حمایت از تمامي��ت ارضی عراق، ترغيب گروه های

مختلف داخل عراق به آشتی ملی )بر مبنای اراده عمومی و قانون اکثریت، حقوق اقليت ها و توزیع متوازن عواید نفتی(، خودداری از مداخله در امور داخلی عراق، پایان دادن به حمایت نظامی از گروه های خارج از دولت که در عراق مشغول عمليات هستند،برنامه ریزی برای بازگشت پنج ميليون عراقی که از کشور خود رانده و به نقاط دیگر پناهنده شده اند، تقویت روابط سياسی و اقتصادی ميان عراق و کش��ورهای همسایه و پذیرفتن حضور عراق در همه توافق های امنيتی منطقه ای که در آینده ش��کل خواهند گرفت.تحقق این ش��روط اهميت ویژه ای برای ایران خواهد داشت، چرا که تهران می خواهد در طول مرزهای خود با همسایگانش شاهد ثبات و آرامش باشد و با آنها روابط دوستانه ای داشته باشد؛ یکی از آنها تحت سلطه اکثریت شيعه عراق است و در قلمرو خود چندان وابسته به حضور نيروهای آمریکایی نيست.به عالوه، منافع ایران با توسعه اقتصاد عراق، هم چنان پایدار و حياتی خواهد ماند.ایران در گذشته از هم از تجارت با عراق منافعی کس��ب کرده اما هرگاه عراق بی ثبات بوده یا همانند دوره صدام حسين،

مواضع تخاصم آميزی داشته، موجب رنجش خاطر ایران هم شده است.همه دولت های خاورميانه در جلوگي��ری از تجزیه و جنگ داخلی در هر کشوری در منطقه، منافع مشترکی دارند، اما این ساده اندیشانه است که فکر کنيم این رویک��رد موانع و خطراتی پيش روی خ��ود ندارد.به عنوان مثال، سعودی ها برای انتقام گرفتن از ش��يعيان و مقابله با نفوذ آنان، از شبه نظاميان سنی حمایت می کنند.عربس��تان سعودی نسبت به ایران اهرم های کمتری در عراق در اختيار دارد و نگ��ران نفوذ و تاثير فزاینده ایران است.عربس��تان هم مانند همه کش��ورهای سنی نشين، نسبت به دولت مالکی احساس بيگانگی می کند و موضع دوستانه ای در قبال آن ندارد. رهبران ترکيه از این هراس دارند که روابط خوب شيعيان عراقی و

Page 34: Iran dar Jahan N01/ 123/ March 2010

35

P O L I T I C M A G A Z I N E

ایران با کردهای عراق، بدترن کابوس آنان را رقم بزند:پذیرش و به رسميت شناختن استقالل کردستان. به همين خاطر است که ترکيه از پذیرش چنين توافقی س��ر بازمی زند، حتی با وجود این که جمعيت کردس��تان چنين واقعيتی را پذیرفته اند و به وضوح از آن حمایت می کنند.پيشنهاد ما با خطرات آشکاری هم مواجه اس��ت. یک ابتکار چندجانبه برای حل مسائل عراق، نه تنها ممکن اس��ت به شکست بينجامد، بلکه یک انجمن منطقه ای حتی می تواند محملی باشد برای تس��ویه حساب طرف های متخاصم و تالش یکی برای تسلط بر دیگری. در عين حال که این یکی از پيامد های احتمالی است، ما معتقدیم در صورتی که همه کشورها بخواهند سياست های مستقل فعلی خود را همچنان پيگيری کنند، این خطرات می تواند بسيار شدیدتر و گسترده تر هم باشد.بدون وجود موسسه ای که

بتواند منافع رقابتی آنها را تشخيص دهد و آن را مدیریت کند، هر یک از آنها به طور مستقل عمل خواهد کرد و نتایج آن را می توان در خيابان های کرکوک و بغداد مشاهده کرد. باالخره این که اگر ایران رها شود تا تا بدون نوعی واسطه منطقه ای، خود درصدد تامين مناقعش در عراق برآید، به احتمال قریب به یقين، سوءظن و تخاصم ميان آمریکا و ایران ادامه پيدا کرده و حتی افزایش می یابد؛ هر یک از طرفين همه مصيبت ها را ناشی از تالش های ط��رف مقابل می داند و علنا طرف دیگر را مس��بب افزایش خشونت و درگيری می داند و آن را نکوهش می کند، درست مانند افزایش دراماتيک وسعت جنگ در نبرد ميان اسرائيل و حماس در غزه. در چنين شرایطی که فقط افزایش و تعميق خشم و بی اعتمادی را در پی دارد، حل و فصل مس��ائل دیگر ميان ایران و آمریکا نيز بسيار دشوارتر خواهد شد؛

مسائلی همچون آینده افغانستان و برنامه هسته ای ایران.افغانستان و همسایه به ش��دت در حال تغييرش، پاکستان، با معضالت عميقی دست و پنجه نرم می کنند، که بسياری از آنها ممکن است حتی کل منطقه را هم درگير خود کند، این یک تهدید جدی است. پاکستان پس از ۱۱ سپتامبر، در شمال این کشور به طالبان پناه داد و به همين خاطر طالبان توانست حضور خود در افغانس��تان را ادامه و حتی افزایش دهد. پاکستان مکان امنی برای القاعده و دیگر سازمان های تروریستی )از جمله

همان گروهی که در ماه دسامبر به بمبئی حمله کردند( شده است.گسترش حضور و نفوذ آنها از نگرانی های بزرگ ایران است، چرا که ایران هم با افغانستان و هم با پاکستان مرز مش��ترک دارد. در واقع ایران برای اقدام بر ضد نيروهای طالبان، از نيروهای اتحاد ش��مالی )در افغانستان( حمایت کرد و در بس��ياری از جاها برای براندازی رژیم طالبان در س��ال 200۱ همکاری های چش��مگيری از خ��ود نش��ان داد.حمایت مجدد

ایرانی ها، مثال در قالب همکاری سياسی، هم چنان می تواند به جلوگيری از گسترش درگيری ها کمک کند. بارنی روبين، کارشناس مسائل افغانستان تاکيد کرده اس��ت که همکاری ایران و آمریکا ب��رای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری که نيمه دوم س��ال جاری در افغانستان برگزار خواهد شد، بسيار ضروری و حياتی است. اگر برگزاری انتخابات غيرممکن باشد، ایاالت متحده باز هم برای سازمان دهی “لویا جيرگا” )یک محفل سنتی از رهبران طوایف مختلف در افغانستان که برای حل و فصل مسائل مهم سياسی تشکيل می ش��ود( به کمک ایران نياز خواهد داشت )باید روابط دیرپای ایران با رهبران نظامی و طایفه ای در افغانستان و توانایی این کشور

در اعمال نفوذ بر آنها را در نظر گرفت(.تصميم ایاالت متحده برای اتخاذ یک استراتژی جدید در قبال ایران، نباید معطل بماند. این برگ برنده رئيس جمهور اوباما اس��ت. مذاکره با ایران دشوار خواهد بود. برخی از رهبران سياسی و گروه های ذی نفع در آمریکا با بهبود روابط این دو کشور مخالفند، اگرچه نظرسنجی از افکار عمومی نشان می دهد که اکثریت مردم آمریکا برای رفع چالش های موجود ميان ایران و آمریکا در مس��اله هسته ای و مس��ائل دیگر، از یافتن یک راه حل دیپلماتيک اس��تقبال می کنند. به طور مش��ابه، در ایران نيز تالش برای مذاکره یا مصالحه با آمریکا مورد هجوم آن دسته از گروه هایی قرار خواهد گرفت که در پی کسب منافع سياسی اند، به رغم آن که ميليون ها ایرانی اميدوارند که ایران و آمریکا راهی برای بهبود و ارتقاء روابط خود بيابند. تردید از هر سو بر رابطه ای که سابقه طوالنی شکایت و تردید دارد، سایه می افکند. واشينگتن به صداقت ایران در اظهار اهداف هسته ای این کشور مشکوک است و تهران هم به آمریکا مشکوک است و گمان می کند هدف

واقعی آن تغيير رژیم در ایران است.عالوه بر این، برخی از تحليل گران، از جمله اسرائيلی ها، ایران را یک “تهدید ذاتی” برای اسرائيل می دانند، حمایت ایران از حزب اهلل را مورد انتقاد قرار می دهند و معتقدند که حمایت ایران از حم��اس، تال های این دو دولت برای ایجاد صلح ميان اسرائيل و فلسطين را از بين می برد. گذشته از این، پيشينه حقوق بشری ایران مخالفت بين المللی را برمی انگيزد و این کامال قابل درک است. این نگرانی ها کامال بجا و ضروری اند، اما بدتر شدن روابط تهران- واشينگتن تنها به تقویت تندروها در ایران می انجامد و بنابراین وضعيت حقوق بشر را هم بدتر از این خواهد کرد. دشمنی ایران و آمریکا ممکن است این انگيزه بزرگ را هم به ایران بدهد که از اهرم های حماس و حزب اهلل برای ممانعت از تصویب هرگونه توافق صلح ميان اس��رائيل و فلسطين استفاده کند. به اعتقاد ما مذاکرات موفق و نتيجه بخش با ایران در مورد عراق، افغانستان و مساله هسته ای می تواند به مسائل دیگر هم تسری بيابد. در واقع پيش��نهاد محرمانه ایران در سال 200۳ برای آغاز مذاکرات با ایاالت متحده، گفت وگو در مورد حم��اس و حزب اهلل و یک

راه حل مرضی الطرفين را نيز در دستور کار داشت.آمریکا می توان��د هزینه هایی را به ای��ران تحميل کند، ام��ا اراده خود را نمی تواند.همين مساله در مورد ایران هم صادق است. پيشرفت، نيازمند این است که هر دو طرف بيشتر از تاکتيک ها، بر استراتژی متمرکز شوند.اتخاذ یک دیپلماسی جدید و یک رویکرد جامع نيازمند رهبری سياسی کسانی است که اصولی عمل کنند و توانایی پذیرش ریسک ها را داشته باشند. ممکن است در این مسير خطرات، عقب نشينی ها و فرسایش هایی هم وجود داشته باشد، اما ایاالت متحده و ایران می توانند از بروز خطراتی که امکان برافروختن آتش درگيری نظامی را در دل خود دارند، جلوگيری کنند. آنها می توانند فرصت مناسب برای پيشرفت در برخی از مهم ترین و پيچيده ترین چالش های پيش روی ایاالت متحده در سال های آینده را

ایجاد کنند.