”مقدسات یا خرافات“

بعهده قضارت و نبوده مذاهب اساطیری روایات و داستانها ها، افسانه از هیچیک تایید یا رد در مقاله این االیام قدیم از سوال این مذهبی، رهبران شیطانی و انسانی غیر اعمال و رفتار مشاهده با. ست مردم

فروشان؟ دین و شیاطین شیادی یا ست خالق دستورات مذهب که بوده مطرح فوت از بعد وقایع با پیامبران کتب دستورات تطبیقی شرح در که پیغمبران، و خدا اثبات در نه سخن

در شمشیر، دیگر دست و مقدس کتاب یکدست با شیادانی جانشینی، مدعیان ظهور زمان یعنی آنهاست، از کشی بهره و فریب ،نقاق جنایت، فساد، شر، شیطان، پیروی عمل در و ,نیکی و خدا به سفارش کالم

،نتیجه و ثروت، و قدرت انحصار هدف و انسانیت؛ واالی بمقام انسان رساندن زیبای شعارهای با عوام. جامعه و عوام روزی سیاه و فقر رشد فرهنگی، اضمحالل اخالقی، ارزشهای سقوط مخرب اثار ظهور

دیکتاتوری رژیمهای همپیالگی و شباهت مشمئزکننده و مضحک واقعیت از نشان تاریخی متقن شواهد دو مذهبی فقیهان و کمونیست پردازان تئوری دیگر، بیان به. دارد ناباور خدا کمونبستی حکومتهای با خداباور

به نیل و عوام از کشی بهره در سعی عوامفریبی با که اعتبارند بی و مستهلک مندرس، سکه یک روی .خداباوران قاتل دیگری و خدا راه در جنایت یکی. جنایتند و فساد نفاق، به توسل با خود انسانی ضد اهداف

.ندارد عوام روزی سیاه جز ای نتیجه اضداد جمع جز ای نتیجه مملکتی امور در فقیهان ردپای که میدهد نشان کشور نشیب و پرفراز تاریخ در ساده نظری

کمونیست، با مبارزه عوامفریبانه شعارهای برخالف فقیهان، است، نداشته مردم و کشور بدبختی و فقر جماعتی. اند بوده خارجی قدرتهای از یکی بگیر مواجب و نشانده دست هرکدام استعمار، و امپرالیسم

و بین خودبزرگ چاپلوسی، و دستبوسی تشنه فحاش، نزاکت، بی خود، کردن مطرح بدنبال و طلب فرصت ،که میشود عنوان امریکا، اطالعات سازمان محرمانه اسناد در. مریدان و خود موقعیت و منافع بدنبال

نیستم، عادی شخص من “نموده عنوان و گرفته تماس بآنها خود کردن مطرح برای مرتبه چندین کاشانی! ؛”شود گرفته جدی باید که اسالمم جهان رهبر من

چون بیسوادی های طلبه و بیمخها شعبان زمانی ،است خاص و عام نقل فقیهان از زمان هر اوباش حمایت غرق شخصی لباس های طلبه و بسیجی و مداح اختالسگران و زمینخواران تتلو، امثال امروز و صفوی نواب

.اخالقی فساد در دنیا حب دراوج اسالم جهان رهبری عنوان کسب برای است یکدیگر اب فقیهان فحاشی و جنگ مهمتر همه از.پنهان تلخ واقعیتهای و فساد بیان با همدیگر کردن رسوا و! نفس هوای پیروی و

ظاهری، نظرهای اختلف همه با علمیه های حوزه حکومتی اندرکاران دست و شریعت داران داعیه این ولی مذهب و خدا بنام جنایت و نفاق و خرافات، و نادانی در عوام داشتن نگه المال، بیت غارت و میل و حیف در

. میدانند ثواب عین انرا و النظرند، متفق

: میگوید مشروطه زمان شرح در ملکزاده مهدی با طالب بنام بودند کرده تنبر روحانیت لباس که را سابقه بد عوام و اوباش هزارها روحانیان از هریک“

حدود نداشت زیادی سواد آنکه با معروف قانجفیا ،لامث بطور. بودند کرده جمع خود دور خرج کمک ماهانه زندگان مردم، زندگی شئون تمام در قشونی چون و بودند حاضر وامرشا یاجرا برای که داشت طلبه ۵۰۰۰

دخو مابین و ضبط امام سهم بنام اورا هستی تمام ردیمم ثروتمندی چون. کردند می داخلهم نمردگا حتی و.”دکردن می سمتق

الله آیت ،(نجفی اقا معاصر از )نایینی حسن مال همچون ای ناشناخته و وارسته انسانهای شمار انگشت بانحاء که میخورند بچشم دین تاجر فقیهان عظیم خیل در طباطبایی بزرگ عالمه و نجفی مرعشی العظمی دخل المال بیت در شیعه و اسالم تقویت بهانه به نه بزرگان، این. اند شده طرد علمیه های حوزه از مختلف

قبول ای تحفه و پیشکش نه کردند، نفاق و گفتند دروغ خدا و اسالم ابروی حفظ بهانه به نه کردند، تصرف و

برقراری و اسالمی جمهوری به نه و داشتند اسالم جهان رهبری ادعای مالیخولیایی تخیالت نه نمودند، کمک و یاور و زیستند مردم کنار در است، زبانزد اینان زیستی ساده و زهد. دادند رای اسالمی حکومت

همانند که سالکانی کردند، حرام خود بر را المال بیت پول با واجب حج به رفتن که بزرگانی بودند، محرومان.گمنام مقربینش و است مستتر خدا سر که نمودند، تالش زندگی گذر برای ساده کشاورزان

یها اسطوره و خرافات اسیر نباید و است بالغ و هوشمند موجودی افرید خدا که نسانیا که نفهمیدند عوام پاکی و نیکو عمل علم، ،مخلوقات تکاملی مقام و جایگاه منظر از انسانها تفاوت نهات. دشو تاریخ نادانی

. درونست

…انسان خلقت داستان شروع

(۲۶ پیدایش ،14 مومنون )کرد مباهات بخود و ... آموخت علم باو و آفرید را انسان خدا و… فاسد است، جنایتکار و خونریز "پیشین، شده خلق انسانهای فساد و جنایات تداعی معترض، اطرافیان…

انسان نوع تخلق از دیگر آزمایشی … میدانست، هستی خالق آنچه از نبودند آگاه که چرا ،(30 بقره" )است. خطا و آزمایش سال میلیونها زمین، آزمایشگاه در

داشت، تفکر و تامل قدرت  ژنها، در بنیادی تحول. عقل موهبت دارای بود، متفاوت انسان جدید نسل ولی(. ۱ )ژن کنترل به ادرق تفکر العاده خارغ امواج دارای نیکی، و شر تمیز و انتخاب ،تشخیص قدرت

پیروی واهی بهانه رد و کورکورانه تقلید بر هستی خالق بطالن خط و بود جدید انسان مسولیت شروع این... فساد و جنایت در شیادان از تعقل بی مسول تا( ... نجم 38 و زمر 7 اسراء، 15 فاطر، ۱۸ انعام، 164 )نهاد خویش عمل مسول را فرد هر خالق و

اند، واداشته فساد و جنایت به را او و کرده پیروی تفکر بدون که کسانی گناه بار نیز و باشد خود گناه بار. کند پرهیز کورکورانه تقلید از شاید ،(نحل 25 عنکبوت، 13 )گیرد بدوش را همه

،14یونس ،39 فاطر ،۱۶۵ انعام )میدهد قرار زمین در خود خلیفه را انسانها و اضافه را مسولیت بار خالق(.62 نمل ،73یونس

خالق کار و فرمان از که روح، جز بیفزا خود بعلم و کن اعتراض و سوال خواهی هرآنچه از داد ندا بانسان و از کثیری گروه که میدانست خالق و. شدند معترض خود بخالق نیز فرشتگان که بود چنین( 85 اسرإ )توست.افرید یکسان شرایط در را همه و نکرد سلب آنان از را خود نعمات ولی میکنند جنایت و فساد انسانها

بندگان اگر که داد ندا و فراخوانند او پرستش به را بندگانش تا برگزید انسان نوع از را شانپیامبر خدا و ❊ بخواند مرا که هنگامی را دعاکننده دعای و صدا که  نزدیکم بشما انقدر من که بگو پرسند من درباره من

(.5 حمد )بجویید مدد من از تنها و بپرستید مرا تنها پس ،(186 بقره )کنم می اجابت و  میشنوم و. بود خورده قلم او برای که ینقش ،رسید فرا خالق به سرکشی و تمرد با درصحنه شیطان بازی زمان

.بیاندازد تفرقه و کند گمراه را انسان که کرد یاد قسم ابلیس هاانسان اکثر که میدانست نداشت، ها انسان بين جدايي از موثرتر و تر مطمئن اي رخنه و راه هيچ شيطان

صلیب گروهی ندبه، مقابل گروهی کعبه، بدور گروهی که شد چنین و ... دننمیبر ای بهره عقل نعمت از و ... داد جلوه خالق به رسیدن راه تنها و برترین را پیامبرشان و آیین و دین هرکدام برای و .... بردوش،

بهانه مقدسترین و بهترین شد مذهب و ... بهشت کلید و سعادت راه تنها و خدا رضای را دیگران خون ریختن بقعه جسد، بدون های امامزاده شیادان، خطر بی و پرسود تجارت شروع و. خونریزی و جنگ ،فتنه تفرقه،

حدیث صدها هرکدام برای و …. کربال بنام چین تسبیح و مهر دار، باطن سیدهای دعانویسان، ها، قدمگاه ها،.جعلی روایت و

،است كننده گمراه و اغواگر شيطان ،(یوسف 5 )توست دشمن شيطان که داد هشدار بانسان خالق و ❊ ،کینه ایجاد( 25محمد 43انعام، نمل، 24 )دهد مى جلوه زیبا نظر در و زینت را یهازشت (121انعام ،۱۸۲ ص)

(.91 مائده ،53اسراء )میکند فساد و فتنه دشمنی، را شیطان و اطاعت را خدا که خوشنود و رفت کعبه بزیارت المال بیت دزدی و شیطان اغوای با انسان روستای در است،، کار کودکان و یتیمان کنار در خدا و … اوست، وجود در شیطان که ندانست و ،هزد سنگ

در عزیزانشان، سرنوشت از بیخبر و داغدیده مادران کنار در کرد، غیور کولبران خانه در سیستان، مرد بدون.وجودت در و تو کنار در است، ایران در خدا آری زحمتکش، کارگران خالی سفره

عبادت و عبادتست قبولی رمز خلوص و انهاست ترین تقوی با من بنده ترین بلندمرتبه گفت خالق و ❊ به) را اليقخ متما و میکردند سجده فرشتگان همانند همه ممیخواست اگر که نیست، محض نماز و سجده

. است یکدیگر به کمک و نیکی به عبادت که چرا(. ۸ شوری )دمدا مي قرار مؤمن فرقه يک (قهر داد، تغییر ظاهر جالی به نمود توصیه باطن صفای و مراقبت بر خدا هرانچه شیادان طریق از شیطان باز و

…محاسن، طول و رنگ ثواب پیشانی، بر داغ مهر که بود ای مژده این و دیگران، به ستوراتد ابالغ مسول و ندبندگان دیگر همانند پیامبران گفت خالق و ❊

(۱۱۰ فکه )کند صعرد باالتر و پیامبران بمقام خالص و شایسته عمل و نیت با است قادر انسان تجارت و خود، خالق از انسان انحراف بر شروعی و داد جلوه ناممکن را مقام باین رسیدن شیطان و

… ها مقبره به توسل با شیادان را یکدیگر حقوق و عدالت کنید، پرهیز شیادی و نفاق از ،نگویید دروغ نکنید، خیانت و دزدی گفت خدا و ❊

.دشوی نزدیک یتیم حق به مبادا و بپردازید خود فرهس زا را نیازمند حق  دارید پاس و. ست حالل باشد دین تقویت و خدا رضای برای حرام اگر که دادند فریب را عوام شیادان … شیطان باز و

.شد حرام لوح ساده عوام برای خدا حالل و حالل خدا حرام که شد چنین.شمایند تخیرا و دعا محتاج که بطلبید امرزش برایشان و بسپارید بخاک را مردگانتان گفت خدا و ❊

…فراخواندند ها امامزاده و ها بقعه به حاجات قضای برای را عوام شیادان … شیطان و اولوا و الباب اولی با مشورت به آن کنار در و کرد، امر تعقل و تفکر به بارها را مردم هستی خالق و ❊

تالش علم کسب در که کسانی و خردمندان العلم اوتوا ،الذين يعلمون ،الذين عالمين و عالمون ،العلم و فهم صاحبان راالبصا ،اولي علمند، آموزش و آموختن در قدم ثابت که کسانی العلم في الراسخون ،میکنند دانشمندان، امروزی بزبان و معرفت، و علم صاحبان ،يتفکرون ،قوم يعقلون قوم ،يعملون قوم درک،

،19رعد ،7 عمران ال ، 197 و 269 قرهب )رشته و فن هر متخصین علم، های شکافنده مخترعین، محققین،( ۱۰ طالق ،100 مائده و ،29 ص ،52 ابراهيم

است مداوم یادگیری و مشورت با علمی ارتقاء همان این و گیرند، پند باید نیز االلباب اولی گفت خدا و قرآن آیات در و( ۷ عمران ال )ها تذکره در زیرا خورد می خردمندان درد به تنها من تذکرات و( ۵۲ ابراهیم)

( ۱۰۰ مایده )دترن نزدیک رستگاری به دیگران به نسبت ردمندانخ و( ۲۹ ص )کنند می تفکر …کرد هدایت دعانویسان و فالگیران گیران، جن ساحران، به را لوح ساده عوام شیادان، بواسطه شیطان و دنمیکنن استفاده خویش عقل از و نکرده تفکر که هستند کسانی من نزد مخلوقات بدترین گفت خالق و ❊

(۲۲ انفال) دین تاجر شیادان از پیروی و مذهب بهانه به را لوح ساده عوام و داد جلوه زیبا را کورکورانه تقلید شیطان و

. برانگیخت یکدیگر عام قتل و جنگ به در که حکومتی ،(۳۲ عمران آل )االمر اولی و پیامبران و اوست مخصوص پادشاهی و حکومت گفت خالق ❊

را( ۲ )االمر اولی یا حاکمان شرایط و. نشود ستم و تجاوز آنها حقوق به و نایل دخو حق به مردم آن پرتو پسندیده، و صالح عملب عامل ،جسمی و علمی تواناییهای و صالحیت عدالت، تقوی، ایمان،: کرد بیان چنین ،۲۸ اعراف ،۵۸ نساء )ستم، و ظلم از اجتناب خودکامگی، و استبداد از اجتناب ،مردم با مشورت ایثار، عفو،

(.۲۴۷ و ۲۴۶ بقره ،۱۵۹ نعمرا آل ،۵۵ نور ،۷۹ و ۷۸ و ۵۷ و ۵۶ و ۵۵ یوسف دانست مشروعیت از حاکمان و حکومت شدن ساقط موارد از را فساد و جنایت بیعدالتی، هواپرستی، و و فساد برای آنها تالش و شاطرافیان و حاکم ظلم صورت در که داد دستور بمردم و( ۵۸ نساء ،۲۶ ص)

عدم و برائت به دستور و( ۲۲ ابراهیم )کنند، قیام ظالم حاکم و حکومت علیه بر حقوق، نقض و جامعه تباهی رغبت، و میل خشنودی، و رضایت فرمانبرداری، مودت، اطاعت، و(. ۳ )داد فاسد حاکم و طاغوت پذیرش زمر )دانست ظالم عبادت و پرستش با مساوی آنرا و( ۱۱۳ هود )نهی شدیدا را ظالم چاپلوسی و نزدیکی

خود های خواسته و مصلحت پی در و گرفته نادیده را مردم مصالح مبادا که داد هشدار دولتمردان به و( ۱۷(.۲۶ ص )باشند

”نمیرسد ستمکاران به من عهد“: گفت چنین مومنین بر فرزندانش پیشوایی در ابراهیم پاسخ در خالق و غیر و مذهبی فساد و ظلم حکومتهای چندباره رد و حکومت بودن موروثی بر بطالنی خط ،(۱۲۴ بقره)

.مذهبی

.غیر ال و است مردم برای و مردم بر مردم حکومت خدا، حکومت ،دیگر بیان هب فریب را لوح ساده عوام خدا جانشینی و فقیه والیت ادعای با فروش دین شیادان بواسطه شیطان، باز و… (۴ )نهاد بنیان دا جنایت و نفاق دزدی، فساد، ظلم، حکومت و حاکمانیست مستحق ملتی و قوم هر مردم باداره مگر نمیدهم تغییر دا قومی هیچ حال و وضع گفت خالق و

،، شد سپرده بخودشان ملتی هر سرنوشت بدینسان( ۱۱ رعد )میکنند فرمانروایی انها بر که

.نیست شر و نیکی ،خرافات و عقل شیطان، و خدا جنگ بر پایانی …یافت، ادامه داستان و….

گسترش و فروشی دین بازار ،شد اغاز ماه در بنیانگذار رؤیت و عوامفریبی اولین با اسالمی حکومت و… از ای دوره بازدیدهای به شد تبدیل ها کارخانه و ها موزه از علمی بازدیدهای. گرفت تازه رونقی خرافات

. … مدفونین تمجید و تعریف و جعلی روایات و رویاها و تخیلی داستانهای شنیدن و … ها، امامزاده ها، مقبره چون ای عوامفریبانه الفاظ قران، آیات به منقش همه هایی بقعه و جسد از خالی امامزاده هزاران تکثیر دارای مردحق، معاصر، عالم زادالعارفین، االسالم، شیخ ،عارف مردخدا، متقی، زاهد، ،..ا آیت فقیه،

…طهارت و عصمت بیت اهل شاگرد کرامات، همان با اسالم مبلغین باصطالح برای خیالی های زندگینامه انتشار اینترنت، و تکنولوژی پیشرفت با امروز و

جمالتی و جعلی های زندگینامه … شیعه ویکی پدیا، ویکی مجازی، فضای در عوامفریبانه جمالت و الفاظ و تقوی و علم کسب مشهور، خاندانی در زندگی نخستین سالهای کردن سپری“ چون مشابه تقریبا

بزرگوار پدر شاگردی بر افزون کربال، یا نجف در فقهی دروس تحصیل. عالیات عتبات به رفتن مجاهدت، تربیت ،مجاهدت و زهد اثر در معنوی و علمی شخصیت تکوین و گیری شکل ،بزرگ استادان محضر از بهره

شرکت ،خالقیا ملکات و علوم از ای گنجینه به یابی دست و شرعیه ریاضات با علم حصیلت بزرگ، شاگردان از اجتماعی، و سیاسی های زمینه در گسترده فعالیتهای ،درسی حوزه در دانشمندان و فضال از زیادی تعداد دارای جهان، رهبران و شاهان با مکاتبات شاهان، از انتقاد بهاییت، بابیت، استعمار با مقابله در جمله

لوح ساده عوام چون را خدا عوامفریبانه القاب با توانمی ایا “ … عدیده، مذهبی و علمی آثار و تالیفات؟داد فریب

به پوند میلیونها پرداخت با و خارجی، و داخلی دانشگاههای از جعلی مدارک صدور پشتوانه به امروزه و حجت ، ..مهندس دکتر.. ا ایت شده، اضافه قبلی بالقاب جدیدی عناوین گرسنه، مردم سفره از ،انگلستان

… !!!مهندس دکتر فرهیخته استاد والمسلمین االسالم ساده عوام تحریک و است حوزویان موفقیت رمز تنها و هنر سازی مقدس و مابی تفدس خرافات، گسترش

و تلقین عوام به مقدسات باسم خرافات متاسفانه و انان، سالح تنها فتوی صدور و معصوم اسم با نادان لوح و فساد ادامه و عوام دهان بستن برای مجوز بهترین و مهمترین معصوم و میشود، ان باور سبب تفکر عدم

به دسترسی برای معتبری منبع نه و دارد وجود تحقیق فرصت نه میکند، تحقیق کسی نه. است جنایت دین با مقابله باسم مربوطه مقاالت و کتب تمام که چرا ،دارد وجود افراد خصوصی زندگی واقعیتهای

نموده وطن جالی یا و حق دیار در یا زندانند در یا قدیمی آگاه نویسندگان و معدوم فرهنگی تهاجم و ستیزی در جعلی های زندگینامه انتشار و ،خرافات گسترش و شیطان راه ادامه و فقیهان شادی دلیل اینست. اند

قبرستانها، زیباسازی و مرمت ابادی، برای گرسنه عوام همین های سرمایه اینکه تاسفبارتر … پدیا ویکی. میشود صرف اه امامزاده و ها بقعه

وحشی جنایتکار یک به سوریه بیگناه مردم عام قتل به ترغیب با را پزشکی چشم متخصص یک که فتاوایی برخی در ”مصنوعی زلزله ایجاد“ به دستور نظام، حفظ و مردم احتمالی قیام سرکوب برای و کرده، تبدیل

عوام و. است داده والیت، با مردم مخالفت ناشکری و گناه از خدا عذاب و قهر شایعه و کشور شهرهای دزدی، فساد، دروغ، نفاق، ادامه و حکومت حفظ یعنی ”اصالحات و امید“ که اند نفهمیده هنوز لوح ساده

از شورش ضد مزدوران کردن اجیر و بیگناه هزاران قتل و کشور کردن ویران با حتی جنایت و اختالس هموطن کشتن در ایرانی شاید مردم، سرکوب برای افغانستان بنگالدش، لبنان، پاکستان، چون کشورهایی

. نماید درنگ خود و رفاه در اصولگرا اختالسگر شرکای بهمراه طلب اصالح شیاد رهبران برتر ژن فاسد فرزندان زمانییکه

عوام افتاده عقب معیوب ژن فرزندان مشغولند، نوش و عیش به عوام های سرمایه با کفار سرزمین ازادی اصالح و امید“ از حمایت پیام زندان داخل از مضحکانه باز و اند، ارمیده قبرستانها و زندانها در لوح ساده!میدهند ”طلبی

جمهور رییس اصولگرایی شکل و برنگ جدید نماهای مخالف ظهور با طلبی اصالح فریبکارانه تجربه تکرار و نظام، حفظ برای اعدام وجوب نیاز صورت در احتماال و زندان زرگری، جنگهای و فحاشی اوج با سابق، …واقعی، مخالفین شناسایی اینده، انتخابات سازی زمینه

:یعنی واقعی اطالحاتتاکنون ۶۰ دهه از بیگناه جوانان و مردم قاتالن محاکمه❊عقیدتی و سیاسی زندانیان تمام شدن ازاد ❊ عوام های سرمایه و المال بیت کامل بازگرداندن و اصولگرا و طلب اصالح اختالسگر خواص محاکمه ❊

مالباخته …ها، بقعه ها، امامزاده قلکهای و خرافات کامل حذف ❊دین تجارت از حفاظت برای معصوم دختران بصورت پاشی اسید مجریان و دهندگان فتوی محاکمه ❊

چیز همه که فقیهان و فقیه والیت بنام ای خرافه و فریب کامل حذف یعنی واقعی اصالحات کالم یک در حسینیه مساجد، در حضور به عوام اجبار و کشور در خرافه و نادانی و فقر گسترش هدف با و فتاوا بواسطه

.میشود انجام رایگان غذایی لقمه برای راهپیماییها و سخرانیها ها،

واسطه و حاجت تقاضای نابه و عجز با تفکر بی عوام که ای بقعه هزاران دهها از یکی زندگی از نکاتی شاید های حوزه الگوی و مباهات فقیهان، ”االسالم شیخ“ شود، پرستان خرافه شدن اگاه سبب میکنند، خدا گری

.علمیه ،”االسالم شیخ به ملقب آقانجفی مقبره “،:میباشد سایرین مشابه …و پدیا ویکی در نامبرده زندگی شرح

اصفهان در ق هـ ۱۲۶۲ متولد نجفی آقا به معروف اصفهانی شاهی مسجد تقی محمد… ا آیت االسالم شیخ“ از پس که ستقاجار دوره اواخر قدرت پر و ثروتمند ،مشهور روحانیان از ق؛ ه ۱۳۳۲ سال به متوفی و

دارای. دش معروف نجفی آقا به سلوک و طریقت راه پیمودن و معنوی فیوضات کسب و نجف از بازگشت کارنامه در را خود همچون بزرگی اساتیدی شاگردی افتخار ,طریقت و شریعت مبانی در تحصیل سابقه حاج تحضر حوزه عرفان اساتید از فیض کسب به نفس تزکیه و ریاضت و نشینی گوشه با مدتی و دارد،

مهدی حضرت اوامر خلسه و جذبه عوالم در خودش اظهار به بنا آنکه تا ،هبود مشغول شوشتری سیدعلی ابالغ وی به شرعی حدود اجرای و اسالمی مبادی از پاسداری جهت اصفهان به مراجعت بر مشعر( ع)

تربیت و شرعی حدود اجرای ،اسالم جهان مذهبی ریاست های پایه استحکام صرف را خود زندگی و! میشود“.میکند اساتیدش و خود چون بزرگی شاگردان

: لوح ساده عوام از پنهان واقعیتهای اما و مردم بدست و آقانجفی بفتوای دولتی تاسیس تازه مدرسه علمی، مراکز کردن خراب ،فقیهان همه همچون چنین نادان مردم شعار گویند که بطوری بود او موفقیت و خرافات گسترش راههای جمله از پرست خرافه

:است بوده(۵ )حرومس مدرسه ما بر در ما رهبر ایحرومس مدرسه ما سرور ما آقای ای

که بدبخت عوام تا شد باعث مالیات بردن باال در اصفهان وقت حاکمان با اقانجفی پنهانی دسیسه و همکاری ملک شان،اموال مصادره از نبود امان در برای نداشتند، را کشاورزی زمینهای خراج سنگین پرداختهای توان زمینهای روی بر ساده بگیر حقوق کشاورز و کارگر بعنوان و نموده واگذار االسالم شیخ به رایگان به را خود.شد اصفهان بزرگ زمینخواران و مالکان از اقانجفی که بود جنین. کنند کار خود

زمان اول درجه محتکرین از المحتکرین عمده به معروف شاهی مسجد جالل آقا جمله از وی پسران اکثر های سال بزرگ قحطی وقوع جریان در ،سوادی کم و مداری قدرت و اندوزی ل ما به مشهور پدر همانند و خود

. ندا هبود اصفهان سرشناس محتکران شمار در اول جهانی جنگ از بعد و قبل سنوات و مقارن یزد گنبد نه غله انبار در را اصفهان آباد خاتون و دشتین نواحی در واقع وسیعش امالک غله محصول“ گویند از بعد چندی متاسفانه. شد کشف خوانساری جعفر محمد میرزا حاج اقدامات پی در ولی بود ساخته پنهان

را خوانساری جعفر محمد میرزا حاج آلود خون پیکر گاهی صبح در بودند، بازار عازم که مردمی واقعه این جنایت این ارتکاب میدانستند همه. دیدند آویزان است شاهی بازار مدخل که قیصریه در سر بر وارونه(. ۵ )”است نجفی آقا دستور و تحریک از ناشی هولناک

قدرت جهت خدا احکام باصطالح اجرای و فتوا صدور و نفاق احتکار، فساد، دزدی، در نیز نجفی آقا فرزندان انسرش و بریده را مردم بلند سر موی اند داده قتوا است روایت که بطوری ند،ا هبود پدر رو دنباله نمایی،

 !میکردند آمرزش طلب و خوانده توبه صیغه مبلغی دریافت با متشرع انمالی و ،میتراشیدند را

شفا برای عوام که بوده بحدی خرافات گسترش. میباشد معروف بسیار آقانجفی متعدد معجزات و کرامات خوردن امروز، و. ندا میمالیده صورت و سر به و نوشیده را شیخ، حمام منجالب و فاضالب ،حاجات قضای و

.نادان مریدان توسط دراویش و حوزه اساتید برخی شده جویده های لقمه و دهان اب مشهورست. است میشده گرفته کمک ارمنی هموطنان باالخص مذهبی اقلیتهای سایر از گاهی برعرف، بنا

رجوع آن بدنبال و ،آقا بیت در حضور بواسطه او غیبگویی و شفا دست و چشم و ارمنی« آواک» کرامات مذهبی اقلیتهای برخی حمایت و همکاری متاسفانه. روحانی و جسمانی حوایج حصول برای باو نادان عوام ارمنی یک شفای خبر چندگاهی از هر نیز امروزه چنانچه است، انکار قابل غیر فقیهان خرافات اثبات برای

شدن فراهم. میشود هامداحی و روضه مجالس نقل داریعزا غذای خوردن و ابوالفضل به توسل بواسطه ارمنه کشتار برای پایتخت در راهپیمایی اجازه و سپاه فرماندهی قاچاقچی برادران توسط الکلی مشروبات

. ستکشور خارج و داخل ارمنی هموطنان شدن نمکگیر مهم عوامل از

حجاران. است بوده پرسود تجارتهای دیگر از کشور سراسر در فقیهان سایر و اقانجفی تایید و قدمگاه خلق ایرانی انتاجر به و هتراشید ها سنگ بر را معمولی پاهای از متفاوت و بزرگتر پائی جای نقش بمبئی در هندی

درآمد کسب و ها گاه قدم ساختن به مردم خرافی عقاید و سادگی از گیری بهره و استفاده سوء با که فروخته مقابل سکویی )بود شده ساخته متعددی گاههای قدم حوالیش و اصفهان شهر در ترتیب این به. پرداختند می

ها گاه قدم از نیاز و نذر و توسل با گرفتار نیازمند مردم(. اصفهان مسگرهای بازار در سابق پستخانه اداره( ۵.)داشتند گشایش انتظار و طلبیدند می حاجت

فقیهانست برخی و اقانجفی توسط ”تف سید“ کرامات تایید غیرشرعی و مضحک های معجزه جمله از .شفاست ای مدیثه الله آیت مرحوم بنام فقیهی بستگان از ای، رعشه فلج سیدی دهان آب میشود اعالم»

از بعضی جمله من و اندازد می مریض به را دهان آب او و برند می خود خانه به نشانده تاکسی در را او مردم حضور با و خانه به اند برده را سید و کرده پیدا اعتقاد او به اند نکرده پیدا اوالد خود شوهر از که ها زن

مالش آنها بدن به را خود زبان سید همچنین. مالند می خود ناف اطراف به را سید دهن آب شوهرشان(۵ )«!دهد می

فرزند برای و آقا حضرت خود بیت در موضوع اهمیت بجهت بود الزم که اتی معجز و کرامات ترین مهم از معجزات ظهور شایعه شد، صادر له معظم بیت از مقوله این در نیز ای بیانیه و بیافتد اتفاق گرانقدرشان

.بود قمری هجری ۱۳۲۹ سال در معلول و الل و کور و کر بیماران شفای و اصفهان( ۶ )والیت هارون از پیاپی!گرفت صورت انگلیس فخیمه باصطالح دولت نمایندگان تمهید با که ای دسیسه و معجزه

به اصفهان در شرقی هند کمپانی تجاری تولیدی مؤسسات سازی شمع های کارخانه ایام آن در که گویند صاحبان. شد روبرو ورشکستگی و رکود با سفید نفت استعمال و نفتی های چراغ شدن باب واسطه

برای کار بهترین. کنند گرم مصنوعی صورت به را شمع مصرف بازار برآمدند درصدد کمپانی انگلیسی با متبرکه اماکن زائران باسم نادان عوام که بود محلی مقدسه اماکن از معجزات ظهور مقصود حصول با اصفهان والیت هارون از پیاپی معجزات ظهور شایعه لذا. میکنند زیارت نذورات و شمع کردن روشن محلی مباشران توسط اطراف روستاهای و شهر کنار و گوشه در بیماران شفای و بیت رسمی گواهی قصد به باور خوش دل ساده مردم از نفر هزاران روزانه استقبال برانتظار، بنا. شد منتشر انگلیسی کمپانی ورشکسته سازی شمع کارخانه که بطوری بوده چشمگیر بسیار حاجت گرفتن و شمع کردن روشن و زیارت اهالی گویند. کرد سود نیز توجهی قابل مقادیر ورشکستگی، از رهائی بر عالوه انگلستان شرقی هند کمپانی جستند می سبقت هم بر ها زاده امام و ها بقعه ،ها سقاخانه بازار کردن گرم و شمع کردن روشن در محالت

روز بانهش هما شش مدتب اصفهان شهر .میشد افزوده عشم مصرف و ها محله شفایافتگان شمار بر و یکدیگر به باریک و کلفت ریسمان و طناب. طلبند می حاجت والیت هارون از فوج فوج عوام. شد چراغانی

. شوند وصل بود شده بسته ضریح هب کسیکه به تا بندند می بنا اگاهان، لز برخی اعتراض بدنبال و نداشته بیماری و علیل فرزند آقانجفی میدانستند همه انکه به توجه با .است طهارت و عصمت ائمه و زمان امام دشمن و منکر معجزات منکر که میشود اعالم حوزویان، عرف بر

روشن. برند می والیت هارون گنبد باالی شبانه را فسفر یا الکل مخفیانه سادات که میشود فاش بعدها!شد باران نور! آمد نور که. شود می بلند مرد و زن ضجه صدای رنو دیدن با. کنند می

(:۵ )معجزات ظهور در نجفی آقا گواهیالرحیم الرحمن الله بسم

از علیهما سالمه و الله صلوات جعفر بن موسی الحوائج باب حضرت برکات از که هرات با کرامات جمله از سه به مبتال ماه یک قریب زاده بنده نورچشمی یافته ظهور السالم علیه والیت هارون حضرت منور مرقد از نفر دو و دار ضعف نوبه یکی و قولنج یکی و[ مطبقه حصبه جای به ]مطبقه حسبه مرض یکی بود مرض به که ۱۳۲۹ سال المبارک رمضان شهر آخر جمعه شب آنکه تا شدم شفا از مأیوس و دادند جواب را او اطبا

حرم در حاضرین و نمودم استشفا. بود بنده این همراه طفل این شدم، مشرف زاده امام حضرت زیارت این و است سالمت و صحت کمال در اآلن و شد ظاهر شفا آثار نمودند دعا بودند ضریح اطراف که مطهر

بن تقی محمد جرائمه عن الله عفی محمدتقی الطالب اقل من است رسیده الیقین عین مرتبه به کرامت.باقر محمد

ظفر سردار خسروخان حاج همینکه! داشت دوام ماه شش مدتب اتمعجز و کرامت همه که اینجاست نکته هارون این از بعد گفت و کرد احضار را والیت هارون باشی متولی گردید، منصوب اصفهان حکومت به

شفا برای ببرید را آنها بعد و ببینم من بیاورید را فالح و کور باید اول کند کرامت یا معجزه بخواهد اگر والیت، را تو پوست و جل ماندند، باقی هستند، که حالت همان به اگر و شوم می معتقد هم من یافتند شفا اگر یافتن

راههای مهمترین از یکی و نکرد معجزه کلی به دیگر والیت هارون رو این از. ریزم می بیرون شهر این از«شد بسته علمیه های حوزه تجارت

از عوام همه که خدا احکام اجرای باسم جنایت و احتکار اختالس، فساد، دروغ، نفاق، شیادی، عمری از پس همیشه و پرست خرافه فراموشکار، لوح، ساده عوام و شد، بسته نیز فقیه این دفتر بودند، باخبر ان

…نوحه و مداحی و زنی سینه و عزاداری ، تعطیل بازارها کردند، فراموش را چیز همه درصحنه، زدند، می هم سینه خواندند، می نوحه آنکه بر عالوه مردم. شد تعطیل بازارها تمام هفته یک مدت: گویند چاه در نفر دو. کشتند را خود زن قمه نفر دو. زدند می هم قمه ،(۷ )زدند می هم سنگ زدند، می هم زنجیر

.افتادندکرد چها ما به فلک که دیدیآقا ماتم در مالیک ( ۵) شوریده

زیادی تعداد و دختر هفت پسر، شش ای، صیغه زن ینچند عقدی، زن سه دارای که شده فاش فوت از بعد.است بوده رسمی زنان از فقط نبیره و نوه

تمام نقل صاحبخانه شفای و تنور از نور امدن بیرون شایعه و اصفهان، مبارکه در مشابهی معجزه ۶۰ دهه فرا حاجت گرفتن و بزیارت را مردم” است مبارکه واقعا مبارکه“ صلوات و دعا ذکر با حوزویان شد، مساجد

توسط نادان عوام جواهرات و طال نذورات، هنگفت مبالغ اوری جمع ماه چندین از پس باالخره. میخواندند! است بوده دشمن توطیه شد اعالم شیادان

و است تعقل بی و تقلیدی لوح، ساده عوام اعتقادات و کرده نفوذ عوام ریشه و عمق در خرافات متاسفانه. اند بوده دینی مدعیان های بازی حقه و ها استفاده سوء بازیچه همیشه فروشان دین شیادی بساط کردن رسوا و خرافات با مبارزه درصدد شجاعت با تاریخ طول در که کسانی

چون عناوینی با شده، مهار علمیه های حوزه توسط بنحوی ،اند نموده تالش عوام آگاهی جهت و رآمدهب مورد و تکفیر دین، و پیامبر خدا، دشمنی و کفرگویی بجرم ،مقدسات به کنندگان توهین و نجس سگهای و پرسودترین خرافات و دین بازار که چرا. اند نموده وطن جالی یا و گرفته قرار قصد سوء و تهدید حمله،

.تجارتهاست راحتترین

و فالگیرها مالیان، تحریک با که. خویش زمان عوام نادانی و جهل از امیرکبیر گریه است معروف به واکسن زدن از ولی بردند فرزندانشان مرگ و جریمه تومان پنج پرداخت به حاضر ها دعانویس

.میکردند خودداری انسان خون به جن ورود راه بعلت فرزندانشان مدرسه خیابانی و کوچه و روستا هر در ما اگر. هستیم ما عوام جهل مسئول: گفت رسا صدای با امیر

حقیقی اوالد ها ایرانی تمام. کنند می جمع را بساطشان ها دعانویس و مالیان کنیم، ایجاد کتابخانه و بسازیم.باشند جاهل قدر این باید مردم این چرا که گریم می این از من و هستند من

قضای توسل، برای غریب و عجیب یپوشش و ظاهر و شکل با هستند موجوداتی بدنبال هنوز عوام و لوحان، ساده که شد چنین و. قلمان و حوری با اغوشی هم و بهشت ورود شفاعت و بخدا رسیدن حاجات،

دروغگویان، و ریاکاران دزدان، و اختالسگران شیادان، و نامیدند، عوام را ناباوران عقل و پرستان خرافه.خواصند مقام کسب پی در تفکر بدون عوام که اینست تلخ حقیقت و. خواص را جنایتکاران و فاسدان

:حافظ بر خدا رحمت

کرد می تمنا بیگانه ز داشت خود وانچه کرد می ما از جم جام طلب دل ها سالکرد می دریا لب گمشدگان از طلب است بیرون مکان و کون صدف کز گوهری

کرد می مسیحا آنچه بکنند هم دیگران فرماید مدد باز ار القدس روح فیض

قضاوی حمیدرضا دکترسی دی واشنگتن

۱۳۹۶ مرداد ۲Aug. 02 / 2017

:توضیحات

(1)Martin Fussenegger, Professor of Biotechnology and Bioengineering at the Department of Biosystems (D-BSSE) in Basel

و منع بمعنای شده گرفته( امر )حکم واژه از کومتح ،حاکمان یا امر و حکم صاحبان یا االمر اولی( ۲) باز ستمگری از را ستمگر که ست کسی حاکم و( ۹۱ ص ،۲ ج للغها سمقابی معجم )ستم و ظلم از جلوگیری

(.۲۷۰ ص ،۳ ج العرب لسان )بگیرد ار ظلم جلوی و دارد ،ندارد وجود مذهبی رهبران باصطالح از اطاعت الزام یا توصیه و حکومت بودن میراثی بر مبنی ای آیه هیچ

ستحقم دفسا به شدن الوده بعلت را او و کرده رد آنرا قاطعانه نوح، فرزند همچون متعددی ایات در و و رفته یطانش هبرا مدتی از پس که میکند اشاره فرستادگانی عذلب و خلع به گاهی خداوند. میداند عذاب

.ندا شده آلوده فساد به حاصل قلب با تنها طاغوت به کفر طباطبایی، عالمه مرحوم قران بزرگ مفسر تفسیر براساس و( ۳)

است آن با مبارزه و عملی رویارویی به نیازمند بلکه نمیشود فقیه، والیت بنام ای خرافه تلقین با عوام فریب و فقیهان حکومت قاطع رد در( ره )طباطبایی عالمه( ۴)

امر ولی حکم که اینست مقام در( ۵۹ نساء )شریفه ایه: میگوید چنین وسطی قرون پاپ والیت مشابه بان و میکند استنباط واقع خالف حکم گاهی فقیه که است روشن و ندارد راه آن در خطا و است مصیب. نمیشود شامل را فقها لذا.میشود جعل واقعی حکم لدا میدهد فتوی

برومند منوچهر( ۵) برخی. است واقع هاتف خیابان مجاور در ،اصفهان کهنه میدان محله در که است آرامگاهی والیت هارون( ۶)

موسی حضرت اوالد از احدی مرقد را آنجا ای عده و هادی حضرت اعقاب از یکی مدفن آنرا امامیه علماء از بقعه. اند کرده معرفی یهود اخیار مقبره گروهی و محدثین و روات آرامگاه نیز بعضی. اند دانسته جعفر بن

به. است اول اسماعیل شاه زمان ابنیه از دارد قرار مقابلش در که مسجدی نیز و مجاورش رواق و هارونیه اقطاب اجله از نامی هارون مدفن و مقدس را مکان آن نیز اصفهان ساکن یهودی جماعت آنکه واسطه

در که هارونیه عمارت بیرونی دیوارهای از یکی میان آنان زیارت تسهیل منظور به دانند، می اسرائیل بنی وارد آنکه بدون بتوانند نیز کلیمیان تا اند، نهاده آهنین هائی پنجره قدیم از است، واقع علی مسجد مقابل

(۵ )ورزند مبادرت اوراد ذکر و زیارت به پنجره پشت از شوند زیارتگاه قند آن روی که مدوری چوب قدر به درست گرد تراشیده چوب قطعه دو از بود عبارت زدن سنگ( ۷)

اشعار این. زدند می بهم و دادند می جا آن در را ها دست که است چرمی تسمه چوب آن پشت و شکستند می(.۵)است زمان آن یادگار گاه سه دستگاه در