modiriyate strategy.doc

112
وع ض و م ت ي ر ي : مد ك ي ر ي را ست ا، ر ك ف ت ك ي ر ي را ست ا ه ي ه ت و# ن ي دو ت مد ح م: ي+ ئ ا رز مت ت ير ي مد ك ي ر ي را ست ا ت ير ي مد ك ي ر ي را ست ا ي سع# ن يرا3 ي دازد كه وعه م3 ح م اي از اوزدها ت س د و# ج ي ا ت@ ن ي مل ع و ي ئ را3 ج ا دمات خ و ولات ص ح مه دهN ر ت خ ا دز ه ي مي ز دمات خ ي ت نر ي مد و امه رت3 ي ي ر ي ز ك ي ر ي را ست ا زا وزد م ي سرز3 ي راز قهد د ت ير ي مد ك ي ر ي را ست ا ي م د وات ت# وان ن ع3 ت وزهاي ح م ر ك ف ت ك ي ر ي را ست ا ي ت ن ر ق] زا كا، ت ير ي مد ك ي ر ي را ست ا ي ل ما، د ت ل و ت، a ش ه وa رd ي و ده ت ن] ا، ي ه وa رd ي ي3 ئ ا ازت از3 ت، وزي] وا ت و ت ي ق لا خ، ه ف س ل ف ه3 وخ ت و ه3 ب ر ك ف ت ك ي ر ي را ست ا، ع3 ب ا ت م ي ئ سا ن ا، ط ي ح م ي س ا تa س و وزي+ نx ن ي س ا تa س ك ي ر ي را ست ا، امه رت3 ي ي ر ي ز دز ج ط س# لان ك ي مل ه3 ب مك ك هاي ل مد ي ض ا زت، يa وز ل و ن ك ت، a ش ن دا و اوزي ن ق، ها ل مد و وهاي گ ل ا ت ير ي مد و امه رت3 ي ي ر ي ز ك ي ر ي را ست ا، ازت3 ج ي ق ف و م و عه مطال وزدي م امه رت3 ي ي ر ي ز ك ي ر ي را ست ا، امه رت3 ي ي ر ي ز ك ي ر ي را ست ا دز هاي ت ما ساز ي لت دو و ر ت ع ي ع ا ف ت@ ن ا، ها م ا ط ن و ردهاي ك ت زوN رل ت@ ن ك وa ش ن اd تر3 ي امه رت3 ي ي ر ي ز ك ي ر ي را ست ا ج ط س دز ه ي ل ك ها ت ما ساز رح مط د مات ن. ف ي ر ع ت ت ير ي مد ي ر ي را ست ا ر هت و م عل# ن ي دو ت راء3 ج ا و ي3 ئ ا ت ازز مات ي م ص ن ه ف ت ظ و اي د نd چ ه گاب كه# مان ساز زا ادز ف ي م د ساز هداف ا3 ت د ت ل3 ت مدت ود خ ت س د د ت3 ن ا ت N ي ر ي را ست ا واعد ف و ي+ ئ ودها م ي ه ز راي3 ي م ي م ص ن ري گت ت س ا كهر3 ي ه ابd ت ي+ ئ وزها ح م# ونd خ ي گa ر ي و هاي از از3 ت، دa رداززس3 ي و هاي ت ر ير3 ي ي ت3 ن ا زف واز ن س ا ي م ردد گ ت ير ي مد ك ي ر ي را ست ا ه زوب اي ع م ا3 خ ت س ا كه از ت چ ا تa س ك ي ر ي را ست ا از ع] ا ي م ودa س و# مان ساز زا دز ر ست م گام هاي ر تa س ي ي ه3 ب و ل3 خ# ون م ي ه ز ي م د ت ك ي+ ئ ها م گا كه ه3 ب د ت ل و ت ولات ص ح م و ت و ه3 ب ود3 خ و# مدن] ا از از3 ت ها و اوزي ن ق هاي د دت3 خ و ر ت ب ت ي ل3 ت ا ف ساده ر3 ن م ي م د مات ن ه3 ب ر ط ن ر ي وزd ت ت ير ي مد ك ي ر ي را ست ا N ي ر ي را ست ا ي ت3 ن ا زف ل م ع و3 حx ن س3 چ راي3 ي ي3 ئ ا ت سي د ه3 ب ت ي ع ق و م ي ت3 ن ا زف ت س اa لاش ت دز1

Upload: dotuyen

Post on 04-Feb-2017

219 views

Category:

Documents


3 download

TRANSCRIPT

Page 1: modiriyate strategy.doc

استراتژيك تفكر ، استراتژيك : مديريت موضوعميرزائي :محمد تدوين و تهيه

استراتژيك مديريت

و دستاوردها از اي مجموعه كه دارد براين سعي استراتژيك مديريت خدمات زمينه در اخير دهه محصوالت و خدمات اجرايي و عملي نتايج

مديريت دهد قرار بررسي مورد را استراتژيك ريزي برنامه و مديريتي ، كارآفريني استراتژيك تفكر محورهاي بعنوان تواند مي استراتژيك

، بازاريابي پژوهي، آينده و پژوهش ، توليد ، مالي استراتژيك مديريت ، انساني منابع ، استراتژيك تفكر به وتوجه فلسفه ، خالقيت و نوآوري سطح در ريزي برنامه ، استراتژيك شناسي تئوري و شناسي محيط و مدلها ، فناوري و دانش ، تكنولوژي ، رياضي مدلهاي كمك به ملي كالن

مطالعه و موفق تجارت ، استراتژيك ريزي برنامه و مديريت الگوهاي سازمانهاي در استراتژيك ريزي برنامه ، استراتژيك ريزي برنامه موردي برنامه بر پايش و كنترل رويكردهاي و نظامها ، انتفاعي غير و دولتي. نمايد مطرح سازمانها كليه درسطح استراتژيك ريزي

استراتژي مديريت تعريف

كه گانه چند اي وظيفه تصميمات ارزيابي و اجراء تدوين علم و هنر استراتژي يابند دست خود مدت بلند باهداف سازد مي قادر را سازمان

محورهائي پايه بر كه است گيري تصميم براي رهنمودهائي و قواعد گردد مي استوار رقابتي برتريهاي و برداررشد ، بازار هاي ويژگي چون

آغاز استراتژيك شناخت از كه است جامع اي رويه استراتژيك مديريت كند مي رهنمون جلو به بيشتر هاي گام مسير در را سازمان و شود مي

فناوري و ها بازار آمدن وجود به و نو محصوالت توليد به كه گامهائي مديريت پورتر نظر به نمايد مي منجر ساده قابليت نيز و جديد هاي

موقعيت به دستيابي براي جستجو عمل رقابتي استراتژي استراتژيك در پايدار و آور سود موقعيت يك نمودن فراهم در تالش است رقابتي

ارزش با جايگاه يك استراتژي دارد سازمان محيط در فشار عوامل برابر متمايز استراتژي ، باشد مي متمايز هماهنگ فعاليت يكسري و ممتاز و

از است متمايز روش با مشابه فعاليتهاي انجام يا و ها فعاليت كردن استراتژي استريكلند و تامسون ديدگاه آفريني كار فعاليت يك اساسا هاي فرصت شكار در سعي و است همراه خالقيت و مخاطره با كه است

براي ها برنامه و اقدامات از اي سلسله همچنين دارد بازار رقابتي ساده خيلي ، استراتژيك روش دارد خاص اي نتيجه يا هدف به دستيابي

فرا چالش به را غالب پندارهاي سوال يك با تنها كه باشد اين تواند مي مقابل در را سوال همين رحمانه بي و وقفه بي آنقدر و ؟ چرا خواند

خسته تا كند مي مطرح هستند معمول كارهاي انجام مسئول كه آنها. شوند

استراتژيك واژه تعريف

1

Page 2: modiriyate strategy.doc

معناي ( بهstratos) از ( مركبstratego) يوناني كلمه از استراتژي كلمه برنامه تفاسير اين با است شده رهبرگرفته (بمعنايeGo) و ارتش نيز استراتژيك ريزي كليه و شود مي تدوين اساس همين بر اساسا

گيرد. مي بر در را انتفاعي غير و دولتي سازمانهاي

استراتژي تعريف

رقبا از سازمان تمايز براي فرد به منحصر مزيت يك ايجاد را استراتژي تعريف دانند مي تمايز اين مديريت را كار اساس و كنند مي تعريف هنر و علم كه اينست آن و باشد مي مطرح قابل استراتژي از نيز ديگري

يا ملت يك نظامي و رواني ، اقتصادي ، سياسي نيروهاي گرفتني بكار در كه شده اتخاذ هاي سياست از حمايت حداكثر براي ها ملت از گروهي

و راه از خاص نوع استراتژي همچنين دارد كاربرد صلح و جنگ زمان باشد داشته را گانه سه شرايط بايد كه است اهداف به دستيابي روش سازمان وحياتي مدت بلند اهداف به دستيابي چگونگي با ارتباط در يعني

از حركت رابطه اين در كه نمايد مي بحث دارد قرار رقابتي محيط در كه استراتژي عبارتي به ، بوده طرح قابل جديد وضعيت به موجود وضعيت

يك نظر مورد و آگاهانه مسير نوعي يعني نقشه و طرح از عبارتست يا خاص نقشه يك فريب و خدعه وضعيت يك با برخورد براي رهنمود

اقدامات يكسري از الگويي ويژه به الگو رقيب انحراف براي مانور محيط در سازمان جايگاه كردن مشخص براي اي وسيله يعني مشخص

ديدگاهي و داند مي ذهني مفهوم يك را استراتژي كه ديدگاه و بازار اقدامات يا مقاصد مبناي بر سازمان يك اعضاء ميان كه مشترك است. نمود توجه زير نكات به توان مي حقيقت در و باشد مي آنانسازماني تغيير براي بستر يك ايجاد-1 مالكيت احساس و تعهد ايجاد-2 نوآوري و ثبات بين توازن ايجاد-3

كه است اي برنامه ، شركتها و سازمانها مانند كاري واحد يك استراتژي دهد مي نشان وسيعي سطح در را واحد كاري رفتار راهنماي خطوط

سازمان مشتريهاي و خدمات انتخاب شامل برنامه اين سازمان يك براي تهيه سياستهاي و رسيد آنها به بايد برنامه اين توسط كه اصلي اهداف ، عهده كه شخصي ، است اصلي اهداف به رسيدن براي منابع تخصيص و

متقابل تاثيرات و ارتباطات بايد است استراتژي تنظيم و تعيين دار چشم بايد مدير يك طرفي از يابد در خود كنترل تحت را مختلف واحدهاي

. باشد داشته گسترده انداز

استراتژيك مديريت مزاياي

سطوح همه در مديران تعامل مبناي بر استراتژيك مديريت رويكرد به را مشخصي رفتاري نتايج و نموده تاكيد كار و كسب و سازماني

همين به است مشاركتي گيري تصميم نظام مشخصه كه دارد همراه2

Page 3: modiriyate strategy.doc

بر استراتژي كردن فرموله تاثير دقيق ارزيابي و تشخيص بررسي علت معيارهاي از اي مجموعه نيازمند اغلب كار و كسب يا و سازمان عملكرد

مي قرار ارزيابي مورد را مديران اثربخشي كه باشد مي غيره و مالي. دهند

تغييرات مديريت و استراتژيك طرحهاي از ناشي سودآوري حال هر به تحقق و وري بهره افزايش و فعاليتها توسعه در توان مي را محيطي اين بر . عالوه نمود جستجو علمي مديريت فرآيند اثربخشي و اهداف . نمود مطرح استراتژيك مديريت سودآوري در توان مي نيز را زير موارد

و كسب و سازمان هاي توانائي ، استراتژي كردن فرموله فرآيند(1 و تشويق با . مديران دهند مي افزايش مسائل حل براي را كار

برنامه مالحظات به آنها توجه موجب زيردستان به دادن پاداش بوسيله كار هدايت و بيني پيش در طريق بدين و گرديده ريزي

شوند. مي كمك و ياري كاركنان همه ميان تعامل شامل گروه بر مبتني استراتژيك تصميمات(2

سطوح و دهد مي قرار مديران اختيار در را حل راه بهترين احتماال بهتري تصميمات علت به . بود خواهد فرآيند اين محصول احتماال

گروهي تعامل طريق از مختلف استراتژيهاي توليد اينكه نخست مي بهبود انتخابها ارزيابي و بررسي اينكه ديگر و گردد مي تسهيل

برداشتهاي اساس بر را هايي بيني پيش گروه اعضاي كه چرا يابد. نمايند مي ارائه تخصصي

هر در كه وري بهره رابطه از آنها بهتر درك جهت كاركنان انگيزش(3 ديگر عبارت به يابد مي بهبود گردد مي روشن استراتژيك طرح

كردن فرموله فرآيند در آنها نمايندگان يا و كاركنان كه زماني سيستم و اولويتها از بهتري فهم باشند داشته مشاركت استراتژي

بيشتري انگيزه بنابراين و داشته كار و كسب يا و سازمان پاداش. داشت خواهند اهداف جهت در رفتار براي

گروههاي و افراد ميان در و فعاليتها در اصطكاك و شكاف(4 بايد استراتژي كردن فرموله در آنها مشاركت دليل به گوناگون

مختلف نقشهاي كردن روشن به مذكور فرآيند كه چرا يابد كاهش مختلف مراحل در كه گروه جلسات گيري شكل و نمايد مي كمك

مسئوليتهاي فهم آيد مي بوجود استراتژي كردن فرموله فرآيند. نمايد مي تر مشخص و داده افزايش را فرعي گروههاي افراد

به نياز مورد مشاركت و يابد مي كاهش تغيير مقابل در مقاومت(5 اصلي ريشه و بوده همراه تغيير هر با كه اطمينان عدم حذف

و اختيار بدون مشاركت چه اگر نمايند مي كمك است مقاومتها. نباشد مطلوب چندان است ممكن گيري تصميم اقتدار

استراتژيك ريزي برنامه

از استفاده براي گيري جهت و الزم هاي ساخت زير ايجاد بمنظور موثرترين از يكي بعنوان استراتژيك مديريت ، ريزي برنامه مكانيزم نموده پيدا كوچك و بزرگ سازمانهاي در ويژه جايگاه مديريتي رويكرد

ماهيت دنيا سطح در مديريتي هاي پروژه اكثر حاضر . درحال است دست از بسياري ادبيات در استراتژيك واژه و داشته ريزي برنامه

3

Page 4: modiriyate strategy.doc

نگرش و توجه كشورما داخل سازمانهاي در اما است مشهود اندركاران حمـايت عدم بعلت گردد. لذا مي استراتژيك هاي ساخت زير به كمتري چندان پذيرفته انجام فعاليتهاي ها پروژه انجام در درست درك و مناسب

سازمانها در كتابخانه بصورت استراتژيك مديريتي مباحث و نبوده موثر و حمايت عدم نيست خبري سازمانها در مناسب رويكرد از و آمده در

عدم ، عملياتي واحدهاي و كاركنان نشدن درگير ، مديران مشاركت نمودن عملياتي ، پيشرفت و پايش عدم ، ها استراتژي با منابع تخصيص

سطح در معضل اين بروز در توجه قابل موارد جمله از ها پروژه نمايش ژست نگارنده بنظر متاسفانه باشند مي ما كشور در سازمانها

دارد وجود ما كشور سازمانهاي در مديريت شيوه اين اجرايي زمينه در عمل بيك را پروژه نتايچ دركشور، سازمانها بودجه رفتن هدر ضمن كه

استراتژيك تفكر كه داشت اذعان بايد نمايد مي تبديل كاربردي غير ريزي برنامه بخواهيم اگر و بوده سازمان مديران اصلي دغدغه مهمترين

سازمان ماموريت و اهداف تحقق براي عملياتي ابزار يك استراتژيك خود موضوع كه نموده عمل دقيق و آگاهانه ضروريست پذيرد صورت ، است بحث قابل استراتژيك تصميم بعنوان افراد گيهاي ويژه اصوال پيش با نه و آينده خلق با افراد اين كه ميباشد آنها نگري آينده موفق سودمند و سازي هدفمند ، شفاف براي را خود فعاليت مسير بيني

تعميم سازمانها براي را ويژگي اين اگر نمايند، مي مشخص نمودن داخل در امروز رقابتي درفضاي سازمانها كه يافت درخواهيم دهيم

اهداف تا دارند چارچوبي و الگو به نياز كشور از خارج حتي يا و كشور كه است فرآيندي استراتژيك ريزي برنامه بخشند تحقق را سازماني

خود فعاليتهاي و ها برنامه برد پيش و هدايت جهت آن از شركتها عموم ماموريتهاي تحقق و باهداف دستيابي جهت در و مدت بلند افق با

ها ريزي برنامه اين كه حاضر حال در گيرند مي بهره خود سازماني استراتژي چنانچه . لذا است گرفته قرار سازمانها استقبال مورد

و تعالي مسير گردد اجراء بموقع و صحيح بصورت و گردد تدوين بدرستي با استراتژيك، ريزي . برنامه يابد مي تحقق سازمان روياهاي تحقق

تهديدهاي و ها فرصت ، سازمان داخلي و خارجي محيط بررسي درنظر با و كند مي شناسايي را داخلي ضعف و قوت نقاط و محيطي باين دستيابي براي و سازمان مدت بلند اهداف و ماموريت داشتن روز استراتژيهاي بانتخاب اقدام استراتژيك هاي گزينه بين از اهداف

سريعي تحوالت و تغييرات با اي اندازه هر با سازمانها امروزه نمايد مي هدايت و ريزي برنامه طوري را خود فعاليتهاي بايد و باشند مي مواجه داشته حيات تداوم و نموده كسب موفقيت رقابتي محيط در كه نمايند مستلزم امر اين ، استراتژيك ريزي برنامه مفهوم به توجه با باشند

است ريزي برنامه نوع اين از بكارگيري

ريزي برنامه تكامل سير

را اهدافي و نمايد تفكر خود فرداي به نسبت توانست بشر كه زماني از را خود اهداف و آينده در معيني زمان براي و نمايد تدوين آينده براي

زمينه اين گرديد. در آغاز ريزي برنامه فرآيند نمايد تصور يافته تحقق

4

Page 5: modiriyate strategy.doc

اشاره صنعتي فرا و گرائي بازار و گرائي محصول دوره به توان مي معين تا و بوده آينده بررسي عقالئي و نظامند روش ريزي برنامه نمود و داد انجام مطلوب اي آينده به نيل براي توان مي را كاري چه شود

از عبارتند ريزي برنامه نمود اجتناب نامطلوب آينده از توان مي چگونه مشخص هزينه با معين نتايج متضمن كه آينده عمليات براي طرقي ارائه

ها سازمان كه است فرآيندي ريزي برنامه است معلوم زماني دوره در و مورد وضعيت مورد در خود هاي تالش و ها فعاليت همه آن قالب در

و تركيب يكديگر در را مسير طي چگونگي و آن به رسيدن راه انتظار كنند مي ادغام

استراتژيك ريزي برنامه تعريف

كمك براي كه است مندي توان مديريتي ابزار ، استراتژيك ريزي برنامه تغييرات با را خود رقابتي بصورت آنها تا شود مي طراحي شركتها به

ريزي برنامه فرآيند بويژه دهنده تطبيق محيط شده بيني پيش آن به مربوطه محيط و شركت از تحليل و تجزيه و نگرش يك استراتژيك

موثر كليدي عوامل و تشريح را سازمان فعلي شرايط و نمايد مي ارائه نمايد مي شناسايي آنرا موفقيت بر

و مستمر سازماني تغيير فرآيند استراتژيك ريزي برنامه ديگر تعريف استراتژيك ريزي برنامه فرآيند شوند تركيب الزم ويژگيها اگر كه پيچيده استراتژيك ريزي برنامه حقيقت در آورد خواهند بوجود جامعي و موفق آينده به دستيابي براي ضروري عمليات و ها رويه توسعه و ايجاد فرآيند

برنامه و بوده واكنشي بصورت كه مدت بلند ريزي برنامه بين و ميباشد تفاوت مينمايد اش آينده خلق به مجاز را سازمان كه استراتژيك ريزي بازسازي براي فرآيندي استراتژيك ريزي برنامه گردد، مي قايل

پيش و اهداف مدت بلند ريزي برنامه در ميرسد بنظر و بوده سازمان ريزي برنامه در كه درحالي است سازماني ثبات فرض براساس ها بيني

ريزي برنامه شود مي بررسي آن محيط در سازمان نقش استراتژيك براي را خدماتش و فعاليتها سازمان تا ميشود موجب استراتژيك

نه ريزي برنامه اين ، دهد تطبيق محيط تغيير درحال نيازهاي برآوردن كننده مشخص بلكه نمايد مي ارائه ها برنامه بهبود براي چارچوبي تنها

براي نيز و همكاريها و مديريت ها، برنامه مجدد دهي ساختار برايميباشد. نيز ها زمينه اين در سازمان پيشرفت ارزيابي ليكن يافته، توسعه خصوصي بخش در اساسا استراتژيك ريزي برنامه

نهادها ساير و جوامع و انتفاعي غير و دولتي سازماندهي به تواند مي سازمان و منظم تالش توان مي را استراتژيك ريزي برنامه نمايد كمك كه نمود تعريف نوين اقدامات به مبادرت و تصميم اتخاذ جهت در يافته

استراتژيك ريزي برنامه حقيقت در شود مي سازمان يك تحول موجب به بخشيدن ووحدت سازمان منابع تجهيز جهت در است ي فرايند

و امكانات به توجه با مدت بلند رسالت و اهداف به نيل براي آن تالشهاي بررسي فرايند طرفي . از باشد مي بيروني و دروني هاي محدوديت تدوين ، اهداف تنظيم ، جامعه يا و سازمان آينده مسير و فعلي موقعيت

. باشد مي نظر مد نتايج گيري اندازه و اهداف آن براي استراتژي يك

5

Page 6: modiriyate strategy.doc

مدت بلند اهداف با رابطه در ريزي برنامه را استراژيك ريزي برنامهنمود. بيان توان مي آن تحقق براي الزم فعاليت انتخاب و سازمان

ريزي برنامه جامع تعريف

پيش بر مشتمل كه شود مي عنوان اقداماتي از دسته آن به ريزي برنامه با شدن مواجه و تغييرات با رويارويي براي اقدامات و اهداف بيني

اساسي هدف است آينده عمليات تنظيم طريق از نامطمئن عوامل اتخاذ و احتمالي اتفاقات به نسبت خطر قبول ميزان تقليل ريزي برنامه. است سازماني هاي موفقيت به دستيابي براي هماهنگ تدابير

استراتژي ريزي برنامه و مدت بلند ريزي برنامه

كه حالي در است عمليات كنترل بيشتر مدت بلند ريزي برنامه از هدف فرصت از استفاده حداكثر براي فعاليتها تغيير استراتژيك ريزي برنامه

باشد مي مطرح قابل زير شرح به كه كند مي دنبال را محيطي هاي مدار آينده مدت بلند ريزي برنامه از بيش استراتژيك ريزي برنامه-

است در سازماني فعاليتهاي پاسخگوئي بايد استراتژيك ريزي برنامه-

باشد محيط تغييرات قبال ارزيابي بر مدت بلند ريزي برنامه از بيشتر استراتژيك ريزي برنامه-

دارد. تاكيد سازمان خارج و داخل محيط مستلزم و بوده پيچيده فعاليت يك استراتژيك ريزي برنامه-

. باشد مي سازماني سطوح تمام مديران مشاركت

استراتژيك ريزي برنامه يك ويژگيهاي

بيني پيش آينده بر متمركز و دارد آينده به نگاه استراتژيك ريزي برنامه با تفاوتي چه آينده درسالهاي كه اي گونه به نمايد مي سازمان در شده و داشت خواهد كنون احتمال مبناي بر سازمان آينده خلق درصدد غالبا .و ميباشد سازمان درخواستهاي ايجاد بر استراتژيك ريزي برنامه اصوال

آينده هاي گزينه براي شده بيني پيش اتفاقات تحليل و تجزيه مبناي. ميباشد خارجي و داخلي هاي داده تحليل و تجزيه مبناي و بوده استوار

به متمايل و بوده انعطاف داراي استراتژيك ريزي برنامه كلي بطور ، استراتژيك ريزي برنامه ، ميباشد سازمان آينده از بزرگ تصويري ايجاد

به دسترسي براي اي زمينه و دهد مي تطبيق محيطش با را سازمان سازمان هاي پتانسيل و خارجي و داخلي محيط نمايد مي ايجاد اهداف

سازمان بنابراين و يابد دست رقابتي مزيت به تواند مي چارچوب آن در از آمده بوجود فرصتهاي و چالشها و ها اتفاق به تا سازد مي قادر را

برنامه فرآيند توسط شده ايجاد ماموريت و بينش از چارچوبي طريق فرآيندي ريزي برنامه اينگونه حال عين ،در دهد پاسخ استراتژيك ريزي

هاي ايده و ها نيت ، ها تجربه مانند نرم هاي داده و است كيفي و نظري و بينش يك ارائه راستاي در و كند مي تركيب را سازمان روزانه موجود. نمايد مي عمل روشن سازماني هدف

6

Page 7: modiriyate strategy.doc

از مستمر و پويا فرآيندي و دهد مي تمركز اجازه سازمان به طرفي از يادگيري فرآيند اين بر عالوه آورد مي بوجود تحليلي خود هاي فعاليت سازماني گفتگوي و درجريان ، مستمر گفتگوي و درجريان ، مستمر

شده تعيين پيش از اهداف سري يك به دسترسي از فراتر به كه است تغيير را كند مي عمل و فكر سازمان يك كه روشي و يابد مي توسعه

يك ساده بندي جمع يك در ، آورد مي بوجود يادگيرنده سازمان يك و داده يك اعضاي ، بخشد بهبود را عملكرد تواند مي استراتژيك ريزي برنامه

، روزانه هاي چالش و ثابت اي وظيفه كارهاي كليه در كه را سازمان و هماهنگ نمايند گم را سازمان اهداف است ممكن و هستند سردرگم

همكاري و نمايد مي سو يك اهداف به نسبت مشتركي مفروضات با وقتي سازمان يك اعضاي بين

يك اينكه نهايت در و شود مي بخش اثر و موثر بسيار باشد مشترك بينش ضمن و بوده عملكرد داراي آميز موفقيت استراتژيك ريزي برنامه

مي وجود به را مشاركتي و همگاني فرآيند يك ها ارزش بين مشترك ابزار يك بعنوان و دارند مالكيت احساس آن به نسبت مديران كه آورد

نمايند مي استفاده آن از كليدي را ويژگي سه استراتژيك ريزي برنامه كه بوده باور اين بر نظرات برخي

باشد. مي دارا مي انجام آنرا هركار از مابيش كه است مواردي از ريزي برنامه-1

. باشد مي بيني پيش بر گيري تصميم يعني دهيم سازمان كه موقعيتي كه گيريد مي صورت هنگامي ريزي برنامه-2

از اي مجموعه با حقيقت در و يابد دست آن با دارد آينده در تمايلباشد مي مواجه گيريها تصميم

موقعيت چند يا و يك ايجاد جهت در كه است فرآيندي ريزي برنامه-3افتد اتفاق دلخواه بطور تا شده داده سوق آينده جهت

به توجه ، جامعه بر حاكم ارزشهاي كننده منعكس ريزي برنامه -4 براي چارچوبي تعيين ، سازمان اساسي و اصلي نياز و سئوال افق به وتوجه مدت دراز ديد و مديريت گيري تصميم و ريزي برنامه

و عمليات در انجام و پيوستگي د ايجا ، سازمان تر دور هاي برنامه فراگيري ، طوالني زماني هاي دوره در سازمان اقدامات

آنان با بخشي جهت و الزم آموزشهاي و سازمان عملياتي ريزيباشد. مي

استراتژيك راهكارهاي

نمود تلقي را زير مشروحه موارد ميتوان را استراتژيك راهكارهاي روي قاعده-1 شكني قاعده-2 شود مي ايجاد زير بروشورهاي استراتژيك تفكر است كار و كسب در نوآوري اساس ، نهفته نياز كشف-1 خورد باز از يادگيري و بازخورد-2انداز چشم خلق-3 عمل در سازي پياده-4 استراتژيك تفكر -الگوي5

7

Page 8: modiriyate strategy.doc

ميباشد دارا را زير ويژگي پنج داراي استراتژيك تفكر الگوي كه سيستمي نگرش-1 برهدف تمركز-2 هوشمندانه جويي فرصت-3 زمان در تفكر-4سازي زمينه-5

عملكرد ومديريت سازمان استراتژي

كه شود مي پيروز سازماني رقابت در و بوده رقيب هم با سازمانها تغيير به توجه با رقابت طول در و نموده اتخاذ مناسبي استراتژي

هاي برنامه و ها راهبرد بودن مناسب ، قواعد و رقيب و محيط شرايط و بازبيني را آنها نياز صورت در و كند بررسي رقابت ادامه براي را خود

زمان مدت طول در كه عملكرد مديريت حوزه در ارزيابي نمايد بازنگري مديريت براي روشي به امروزه برد بهره آن از توان مي كوتـاه

هاي سرمايه به سازمانها وابستگي هرچه و شده تبديل استراتژي كنترل براي ابزاري به ارزيابي روش گذارد مي افزايش به رو نامشهود

ايران در بررسيها گردد مي تبديل ها سازمان در ها عملكرد و ها راهبرد ايران در ها سازمان % از80 حدود كه دهد مي نشان مرحله به صرفا و نمود بسنده مقاالت و زيبا جزوات قالب در ها استراتژي اتخاذ و تدوين ي ها برنامه و ها راهبرد اجراي جرات و فرصت % ديگر20 حدود از كمتر

هاي برنامه تدوين از پس اول نوع سازمانهاي يابند مي را شده تدوين سازمانها اين ناكافي داليل عمده كه شوند مي مواجه شكست با خويش

است زير شرح به موانع و محدوديت به توجه با استراتژي انتقال عدم به مربوط مانع-1 استراتژي با كاركنان همسوئي عدم به مربوط مانع-2 استراتژي با ارشد مديران همراهي و تعهد عدم به مربوط مانع-3 استراتژي با الزم منابع تخصيص عدم به مربوط مانع-4

عملكرد ارزيابي سنتي سيستمهاي مالي هاي سنجش بر متكي عمدتا اقتصاد عصر در اما باشند كارآمدي صنعتي اقتصاد عصر در و بوده

در سازمانها آفريني ارزش كنوني اطالعات آوري فن و محـور دانش آنها مشهود هاي دارايي بر متكي تنها عملكرد مختلف هاي حوزه عملكرد ارزيابي سنتي ،روشهاي نيست هاي نارسائي داراي عمدتا

باشند مي زير مشروحه مي بعدي تك و بوده عملكرد سنجش مالي معيارهاي بر مبتني-1

باشند متغيرهاي و داشته مالي اطالعات به زيادي اتكاي ها ارزيابي-2

، خالقيت و اوري نو ، مشتري رضايت ، كيفيت دانش چون مهمي گيرند نمي نظر در را غيره و انساني منابع

مي تاريخي و گذشته اطالعات بر مبتني سبك اين در ها ارزيابي-3 باشند

كه منافعي و ارزش ميزان در سازمانها موفقيت رسد مي نظر به اين انتقال در سازمان توانمندي و نموده عرضه ذينفعان به سازمان

8

Page 9: modiriyate strategy.doc

از خارج و داخل در مدت بلند و مدت كوتاه در منافع و ها ارزش باشد مي سازمان عملكرد هاي شاخص به سازمان هاي استراتژي با عملكرد ارزيابي

ي ها راهبرد و ماموريت بين شكاف و باشد مي گيري اندازه قابل بدينگونه و نمايد مي پر كاركنان وظايف و عمليات سطح با را سازمان

به منابع و شده همسو ها استراتژي جهت در سازمان هاي فرآيند معناي به اينها همه و يابد مي تخصيص ها برنامه به بهينه صورت را مفهوم چهار و است سازمان مديريت سبك بخشي اثر بهبود

نمايد مي متجلي انتقال و ايجاد عوامل با ذينفعان نظر مورد ارزشهاي بين توازن-1

ارزشها اين عملكرد ارزيابي در مالي غير و مالي معيارهاي بين توازن-2 سازمان مدت بلند و مدت كوتاه نگرش در توازن-3 سازماني برون و سازماني درون عوامل بين توازن-4 نوع به توجه با ها نگاه تعداد كه است ضروري نكته اين به توجه با

تواند مي استراتژيك اهداف تحقق در سازماني هر كار و كسب قرار نظر مد بايستي مي نيز موارد كليه بهبود البته و باشد متفاوت

تحقق در نگرش بين معلولي و علت روابط وجود همچنين گيرد، گرفتن فرا كه بدينگونه است بديهي امري سازمان استراتژيك اهداف

به سازمان كاركنان بين در بهبود و نواوري و خالقيت محرك رشد و با خدمات و محصوالت كيفيت سطح ارتقاي موجب و آيد مي وجود

رضايت امر اين استمرار نهايت در و شد خواهند مشتري نزد ارزش تحريك ديگر عبارت به خورد مي رقم سازمان براي مشتريان در مندي

باشد مي انتظار مورد نتايج از سازمان در سازي توانمند در را اساسي گام سه توان مي استراتژيك ريزي برنامه يك طرح براي اجرا و ريزي برنامه را استراتژيك طرح آن براساس و گرفت نظر نمود

حال در كه نمائيم مشخص سازمان يك بعنوان را خود موضوع-1 هستيم كجا حاضر

برويم بايد كجا به و داشته موضوعي چه داريم نظر در آيند - در2 مرحله به را آنرا و كنيم بنا رويكرد يك اهداف به ن رسيد - براي3

. بياوريم در اجراء گام اين در بعبارتي و شده ريزي برنامه صرف كمي وقت اول گام در

كنوني وضعيت جايگاه فقط و نداشته عمده نقش ريزي برنامه قرارداريم كجا در كار ابتداي در كه شود مي مشخص سازمان

تصميمات كيفيت اما دارد مهمي نقش ريزي : برنامه دوم گام دردارد بسزا تاثير استراتژيك ريزي برنامه كاميابي براي

تحقق براي را ها استراتژي گروه گام اين خالل : در سوم گام در گروه مرحله اين اجراي طول در و نمايد مي تدوين انداز چشم

كمك استراتژيك طراحي تحقق به كه نموده آغاز را تاكتيكي طراحينمود. خواهد

ماموريت

9

Page 10: modiriyate strategy.doc

ديگر سازمان از سازمان هم آن موجب به كه سازمان ماموريت بيانيه هر باشد مي سازمان وجودي علت كننده بيان آن و شود مي متمايز

باشد مي زير ويژگيهاي داراي سازمان ماموريت توان مي دارد درنظر آنچه و هست كه گونه بدان را سازمان-1

نمود معرفي آميز مخاطره ي فعاليتها از بعضي كه باشد بوده محدود ي اندازه به-2

رشد نويد كه بوده وسيع و گسترده اندازه بدان و نمايند حذف را بدهد را نوآوري و خالق

نمايد مي متمايز سازمانها ساير از را سازمان-3 كنوني فعاليتهاي وسيله بدان بتوان كه كند عمل چارچوبي بعنوان-4

نمايد ارزيابي را آينده و آن بتوانند سازمان اعضاي همه تا باشد آشكار و واضح كافي حد به-5

. نمايند درك را

سازمان ماموريت دهنده تشكيل اجزاي

باشد مي زير موارد شامل سازمان ماموريت دهنده تشكيل اجزاي مي مسئول آن برابر در سازمان و سازمان كاركنان كه مشتريان-1

باشد شود مي توليد سازمان در كه كاالئي و خدمات يا محصوالت-2 باشد مي خدمات كاالو عرضه محل كه ها بازار-3 ، اطالعات زمينه در سازمان كه فعاليتهائي شامل آوري فن-4

نمايد مي جديد هاي تكنولوژي از استفاده و آموزش و طوالني سازمانها عمر كه آوري سود و رشد بقاء به توجه-5

باشد روبرو افزايش با نيز سودآوري فلسفه-6 ممتاز ويژگيهاي-7 مردم تصور به توجه-8 كاركنان به توجه-9

سازمان ماموريت بيانيه تدوين

تدوين براي زمينه آن در دارد آنرا انجام وظيفه سازمان يك آنچه كه نيازهائي و نمايد پيدا دست تري ثبات مبناي بر ها استراتژي

ماموريت آن اساس بر تواند مي آيد مي بر آن تامين صدد در سازمان. نمايد مطرح بيانيه صورت به را سازمان

استراتژيك ريزي برنامه در سازمان ماموريت

سرنوشت كه باشد مهم آنقدر تواند مي سارمان ماموريت تعريف و حاوي كه مبهم و كلي ماموريت چنانچه نمايد مي تعيين را سازمان

داشته عمومي تبليغاتي جنبه صرفا و نباشد مشخصي معني حامل به باشد مي كارائي فاقد ماموريت اين گويد سخن آل ايده از و باشد

10

Page 11: modiriyate strategy.doc

علت مهمترين تنها وجودي فلسفه يك وجود عدم دراكر پيتر عقيده. سازمانهاست در بازرگاني هاي شكست

و كسب انتظار مورد و فعلي دانه از روشني تعريف شامل ماموريت و كسب نوع همه دهنده نشان ماموريت باشد مي آينه سال چند در كار

بدون سازمان اعضاي نمايد مي فعاليت آن در سازمان كه است كاري آگاهي سازمان رسالت تحقق چگونگي از موقعيت انداز چشم داشتن چرا اينكه يا و سازمان هدف رسالت ديگر بيان به داشت نخواهد

نمايد مي مشخص دهـد مي انجام را وظايفي سازمان مناسب هاي شاخص تعيين ، استراتژيك اهداف تعيين زمينه اين در

يك هر براي كمي اهداف تعيين ، استراتژيك تحقق ارزيابي براي كمي تحقق جهت اجرائي اقدامات و ها برنامه تعيين ، ها ازشاخص نا ي ها دارائي بهبود موجب امر اين حال بهر باشد مي ضروري پنج به توان مي موضوع بررسي در كلي بطور شد خواهد نيز مشهود

قابل كه رسيد سازماني استراتژي و عملكرد مديريت ارزيابي در اصل باشد مي توجه رهبران توسط تحول براي سازمان هماهنگي بسيج – اول اصل عملياتي برنامه و اصطالحات به استراتژي به –توجه دوم اصل ، منابع ، افراد شامل سازمان تمامي سازي –همسو سوم اصل

استراتژي با غيره و ها برنامه و كاركنان همه روزانه وظيفه به استراتژي تبديل – چهارم اصل

مديران مستمر فرآيند يك به استراتژي –تبديل پنجم اصل

مورد توان مي نيز بيروني و دروني ديدگاه دو رااز سازمان استراتژي سازمان خارجي و دروني موقعيت تحليل از پس كه قرارداد بررسي

- تدافعي3 - رقابتي2 - تهاجمي1 شود مي مواجه استراتژي چهار با قدرت دو با سازمان دروني موقعيت ، باشد مي كارانه - محافظه4

با سازماني بيروني موقعيت و گردد مي ارزيابي رقابتي ومزيت ماليگردد. مي ارزيابي كار و كسب قدرت و محيط ثبات شاخص دو

استراتژي تاريخچه

كم مفهومي ، نظامي فنون و علوم در كهن مقوله بعنوان استراتژي ژنرال معناي با يوناني اي واژه از استراتژي دارد شده شناخته بيش و

ژنرال حكم نيز سازمان هاي استراتژيست و شده مشتق ارتش تري وسيع كاربرد مفهوم اين بيستم قرن اوايل دارند را سازمان

موزه به زمان مرور به و نمود پيدا را نويني هاي حيطه و يافت بوده استراتژيك تفكر نيازمند استراتژي تدوين يافت راه نيز مديريت

انديشمندان از گيري بهره به نياز زمينه اين در تحقيقات توسعه با كه و اقتصاد ، سياست ، روانشناسي ، فلسفه همچون ها حوزه ساير

. شوند مي احساس شناسي جامعه

استراتژي

11

Page 12: modiriyate strategy.doc

ساير با رقابت منظور به سازمانها در نهائي اهداف به دستيابي براي را تجاري منطق استراتژي گرفت بهره استراتژي از بايد سازمانها

بهبود ن سازما كه اينست هدف اگر آورد مي ارمغان به سازمان براي گونه به را استراتژي بايد باشند داشته مطلوبي عملكرد و نمايند پيدا نمايد هدايت ، شدن بهترين سوي به را سازمان كه نمايند طراحي اي اي گونه به را استراتژي بايد است سازي ثروت سازمان هدف اگر

ساير با رقابت در بيشتر سود سمت به را سازمان كه نمود تدوين كه است كاري و كسب معرف استراتژي سازد رهنمون سازمان استانداردهاي به بايد نمايد رقابت آن قالب در است قرار شركت نمود اجراء و عمل در استراتژي هدف چنانچه نمود عمل نيز رفتاري

ننمايد پيدا داشت نخواهد اي فايده هيچ بماند باقي هدف حد در صرفا نمايند استفاده عمل قالب در را هدف و استراتژي توان به آنكه براي. نمود تعيين را خاصي رفتاري استانداردهاي ابتدا بايستي مي

سازماني رفتار و ها ارزش استراتژي

كه منطقي نمايد مي ايجاد را منطقي سازماني رفتار براي ها ارزش مغزجاي چپ سمت در كه تجاري منطق باشد مي استراتژي بناي زير

مي منطقه اين از استفاده با و باشد مي رابطه در استراتژي با دارد بتوانند سازمانها كه نمود طراحي اي گونه به را سازماني رفتار توان

و اخالقي ، احساسي منطق پردازد به رقابت به خوبي به بازار در ارزش بناي زير اخالقي منطق دارد جاي مغز راست سمت دو معنوي

ريشه باشد مي مربوط اخالق با سازماني رفتار از آنچه باشد مي ها و دارد منطق اين در شيوه افراد با برخورد مناسب طريقه اصوال

يك با كه باشد مي كلي اهداف به ماموريت جامعه در رفتار صحيح سه كار و كسب براي خورند مي پيوند يكديگر به مشترك كلي هدف

دارد وجود استراتژي مي شكل سهامداران مالكيت حقوق پايه بر كه سهامدار استراتژي-1

گيرد را كاري هر انجام حق مديران آن اساس بر كه مديريتي استراتژي-2

دارند نهائي نتيجه به دستيابي براي رضايت حسب بر كه محدود سهامداران استراتژي-3 سه يا دو صرفا

دارد تاكيد سهامداران از گروه است نمايان خوبي به رهبري ادبيات در كلي هدف و استراتژي اهميت

دارند نظر اتفاق زمينه اين در نيز رهبري هاي نظريه از بسياري به مدير يك وظايف مهمترين از اهداف ساير ميان از هدف يك انتخاب را ارزشها و داده ربط استراتژي با را كلي اهداف بايد رود مي شمار

در استراتژي حلقه هرحال به دهند دخالت استراتژي تدوين در منطق با را تجاري منطق كه اي حلقه باشد مي ها ارزش سازمانها

دهند مي پيوند يكديگر به را اخالقي

تهاجمي استراتژي

12

Page 13: modiriyate strategy.doc

و قرارداشته عملكردي شرايط بهترين در سازمان كه اينست نشانگر استفاده حداكثر ، خود قوت نقاط گيري بكار با تا دارد را توانائي اين

جلوي و ببرد بين از را ضعف نقاط و برده خود هاي فرصت از را استراتژيهاي شرايطي چنين در و بگيرد نيز را بيروني تهديدهاي

شوند مي اتخاذ سايرموارد و يكپارچگي ، تنوع ، تمركز نظير

كارانه محافظه استراتژي

قوت نقاط حفظ ضمن تا است مجبور سازمان استراتژي اين در چنين در كند، خودداري باال ريسك با شرايط در گيري قرار از كليدي

ساير و خدمات افزايش ، وري بهره نظير هائي استراتژي شرايطيگيرد مي قرار استفاده مورد موارد

تدافعي استراتژيك

و نموده برطرف را خود ضعف نقاط بايد سازمان استراتژي اين در مي را تدافعي هاي استراتژي بگيرد نيز را بيروني تهديدهاي جلوي ، هزينه رهبري ، فعاليتها سازي بهينه و ها فرآيند اصالح در توان

نمود عنوان غيره و سپاري پيمان

رقابتي استراتژي

از خود قوت نقاط حفظ ضمن بايد سازمان يك كه است اين نشانگر خدمات توسعه ، بازار در نفوذ نظير ويكپارچه تركيبي هاي استراتژي

مي استفاده را غيره و سازماني هاي شراكت ايجاد و محصول توسعهكند

منابع تمركز و اصلي فرصتهاي تشخيص استراتژي هر جوهره موضوعات ناخواه يا خواه مفهوم اين و آنهاست بر سازمان

دهد. مي قرار سازمان اقدامات محور و توجه كانون در را استراتژيك سازمانها در ديگري هاي استراتژي اصلي استراتژي كنار در معموال

استراتژي ، مفهومي ارتباطات از اي مجموعه با كه دارد وجود هم با و اصلي استراتژي بررسي . با دهد مي شكل را سازمان يكپارچه شود مي دار معني آنها بين ارتباطات و فرعي هاي استراتژي بررسي هيچ و بوده آور تاسف راستي به خورده شكست استراتژي مالحظه

استراتژي نيست آموزنده خورده شكست استراتژي يك اندازه به چيز ، مفهومي ارتباطات از اي مجموعه همراه به اصلي غير و اصلي هاي

يك به دستيابي و دهند مي تشكيل را سازمان يكپارچه استراتژي و بوده توسعه و تحقيق فعاليتهاي نيازمند جهاني مستحكم جايگاه مي سازمان موفقيت عمده عامل محوري كار و كسب يك بر تمركز. باشد

اثر و ساز كار بالقوه استراتژي يك تحقيقاتي فعاليتهاي استراتژي به را خود فعاليت امروزه آور نام سازمانهاي از بسياري است بخش

دهند. مي ارتقاء را خود سازمان يكباره و نمايند مي آغاز نوآوري يك13

Page 14: modiriyate strategy.doc

مشكالت و بوده آن راهبري نظام زائيده سازمان يك استراتژي نگاه اين با شود يابي ريشه راهبري مسائل در بايد نيز استراتژي مي سازمانها مشكالت حل موجب راهبري نظام به ما بررسيهاي

گرائي تنوع استراتژي قرباني امروزه تا نيز زيادي شود. سازمانهاي كار و كسب بستر در و شوند مي متولد .سازمانها اند شده منطق بي

است اي قله يافتگي كمال و بلوغ دوران پيماند مي تكاملي سير خود و ركود آغاز سر نباشد همراه مناسبي استراتژي با چنانچه كه

نيز متعددي سازمانهاي ، خورد خواهد رقم نيز سازمان اضمحالل ديروز ساز موفقيت استراتژيهاي از استفاده علت به كه دارند وجود بنيان و قوي مديران انتصاب اند گرديده بحران و درگمي سر دچار مي توصيه ها سازمان اين بيماري رفع براي افراد ترين مستعد ، گذار. شود

به بايد كه باشد مي سازمان يك براي برتر خلق هر رقابتي استراتژي: كه داشت توجه اين

. هستند سازمان موردنظر مشتريان كساني چه(1 عرضه را خدماتي و كاال چه موردنظر مشتريان براي سازمان(2

. نمايند مي. نمايد مي عرضه را خدمات و كاال اين چگونه سازمان(3

محصــوالت و مشــتريان ميــان از بايســتي مي موفقيت براي سازمان يك را خود محصوالت سپس و برگزيده را آنان ترين مناسب شمار بي بالقوه

را خود فعاليت مرز بايد سازمان نمايد عرضه رقيب به نسبت برتري بنحوــازار در ــيين ب مي كه را ارزشي و نمــوده انتخــاب را خــود مشــتريان ، تع

اين در نمايد مشــخص بيافريند آنــان بــراي وخــدمات كــاال قالب در خواهد دارد وجود مرزهايي رابطه

نمــودن - محــدود2 خــاص محصــول چند به كــاال انــواع نمــودن - محدود1 عرضه چگــونگي - تعــيين3 مشــتريان از خاصي گــروه به مشــتريان انواع است مشتري به كاال

يك بــراي و ســتاند مي رقــابت قواعد از را خــود بخشي اثر اســتراتژيــذا شناخت بدرستي را رقابت قواعد بايد بخش اثر استراتژي زمينه بايد ل

توصــيه نمــود ريــزي تئــوري را رقابتي محيط رفتار كه نمود فراهم را ايننمائيد. رقابت نداريد رقابتي مزيت چنانچه كه شود مي

، رقابتي نيروهاي از استفاده ضرورت رقابتي استراتژي تعيين براي تعيين و بازار تحليل براي عمومي هاي استراتژي و ارزش زنجيره

و انتخاب براي مراحل سلسله يك لذا ميباشد الزامي رقابتي استراتژي شود مي انجام رقابتي استراتژي سازي پياده درنهايت و تدوين

آن ساختار و صفت : شناسايي الف شناسايي بردارند بايد رقابتي مزيت مسير در مديران كه گامي اولين

هر در پردازد مي فعاليت به آن در شان سازمان كه است ساختارصنعتي از كه دارند وجود مشترك نيازهاي با مشتريان از گروههايي صنعت

جداگانه گروه ، صنعت همان در شوند مي مند بهره صنعت آن محصوالت جهت در كه دارند وجود خدمت يا محصول كننده توليد رقباي از اي

جدا صنعت يك نمايند مي رقابت هم با مشتري نيازهاي ساختن برآورده رقابت يكديگر با رقابتي هاي مزيت بر تكيه با بايد رقبا كه است جايي

14

Page 15: modiriyate strategy.doc

توليد ، مشتريان اساسي عنصر سه صنعت هر در اين بنابر نمايند مي و ماهيت به توان مي صنعت ساختار . از دارد وجود رقابت و كنندگان

روند شناخت و صنعت ساختار تحليل برد پي آن فضاي در رقابتي مزيت براساس صنعت ساختار دارد اي ويژه اهميت ابعاد كليه در آن تغييرات

است استوار رقابتي نيروي پنج مي در خود تسخير به را صنعت ظرفيت از بخشي جديد رقباي-1

بدين آورند مي بدست را الزم سود خود فعاليتهاي ازطريق آورند دهد مي دست از بازار از بخشي سازمان ترتيب

موجب و كنند مي فشار اعمال قيمتها بر مند قدرت خريداران-2 شوند مي سود كاهش

را سود و نموده فشار اعمال ها هزينه بر قدرتمند كنندگان تامين-3زنند مي خود جيب به

توسعه و فروش براي و شده سود كاهش به منجر شديد رقابت-4 بخش در كالن گذاراي سرمايه و فراوان تبليغات به نياز محصول ميباشد توسعه و تحقيق

دهد مي كاهش را قديمي محصوالت قيمت جايگزين محصوالت-5 توازن ايجاد زيرا دارند اي ويژه اهميتي شده ياد رقابتي نيروي پنج

آنها مستمر تحليل و بوده موثر مدت بلند سود تعيين در آنها ميان. ميباشد الزامي صنعتي هر در بقاء براي

سازمان خارجي و داخلي عوامل بررسي

و سازمان قوت و ضعف نقاط شناسايي داخلي عوامل بررسي از هدف آنرا كه بوده آينده مشكالت به پاسخگوئي براي سازمان ظرفيت همچنين

شــامل داخلي محيط ارزيــابي ديگر بعبــارت دهد مي قــرار ارزيابي مورد تــوان و ومشــكالت شناســايي ســنجش ، ســازمان يك مــوقعيت ارزيــابي

. ميباشد آن بالقوه مي كه هــايي فرصت ســازمان خــارجي و داخلي عوامل بررسي از هدف پرهــيز آنها از تــوان مي كه را وتهديــداتي نمــود برداري بهره ازآنها توان

شناســـايي هـــدف ديگر بيـــان به گـــردد تهيه نهـــايي فرصت يك نمـــوده عملي واكنش آنها برابر در بايد ســـازمان كه است اصـــلي متغييرهـــاي

. داد نشان

استراتژي موفقيت هاي مولفه

زير هــاي مولفه به بايســتي مي ســازمانها در اســتراتژي مــوفقيت براي. نمود توجه باشد سازگار رقابتي محيط موجوددر شرايط با بايد استراتژي-1 ســازمان داخلي هــاي قــوت براساس بايد بازار هاي فرصت تعقيب-2

نه شود انتخاب ها فرصت اين وجود به توجه با صرفا شود اجراء دقت با بايد استراتژي-3

استراتژيك ريزي برنامه فرآيند

15

Page 16: modiriyate strategy.doc

پوشيده بركسي امروزي سازمانهاي در استراتژيك ريزي برنامه تاثير اجراي براي يافته نظام كوششي را استراتژيك ريزي . برنامه نيست

مقاصد تحقق جهت در آن بكارگيري و سازمان اصلي هاي استراتژي و تعيين آن رسالت به توجه با را سازمان اهداف كه دانند مي سازمان

و ضعف نقاط و ها تهديد و ها فرصت و محيطي مطالعات طريق از رسيده تري بينانه واقع اهداف به تا نموده شناسائي را سازمان قوت

اساسي عوامل استراتژيك ريزي آورد. برنامه در اجراء به و تعيين و احتمال با كه حلهائي راه و نموده تحليل را محيطي آفرين خطر

عبارتي به نمايد مي ارائه تر مناسب اهداف به رسيدن براي بيشتر تصميم اتخاذ و سازمان اهداف تعيين فرايند استراتژيك ريزي برنامه مي اهداف آن تحقق براي اجرائي و عملياتي جامع طرحهاي درباره و مديران خالقيت قدرت بيانگر استراتژيك ريزي . برنامه باشد

امر به استراتژيك ريزي برنامه طريق از مديران كه بوده اينده ساختن را انساني منابع توسعه ريزي برنامه پردازند. كاربرد مي سازي آينده بر آنرا بايد سازمان توسعه بهبود در تحول يك موجب كه طلبد مي

شمرد مي قرار بررسي مورد آن فرايند كه استراتژيك ريزي برنامه الگوي

الگوها ساير به نسبت الگو اين و بوده مرحله هشت داراي گيرد مجموعه كه نمايد مي تهيه را سازمان فعاليتهاي از مناسبي فهرست

سازد مي راممكن استراتژيك ريزي برنامه يك ارائه فعاليتها اين باشد مي زير شرح به نظر مورد فرآيند مراحل

آن با رابطه در توافق حصول و استراتژيك ريزي برنامه فرآيند آغاز-1 سازماني دستور شناسائي و تعيين-2 سازماني ارزشهاي و رسالت و ماموريت شدن روشن-3تهديدها و ها فرصت ، خارجي محيط ارزيابي-4 ها قوت و ضعف نقاط داخلي محيط ارزيابي-5 ساخته مواجه آن به را سازمان كه استراتژيكي مسائل شناسائي-6

است سازمان در استراتژيك مسائل ماموريت براي ها استراتژي تنظيم-7 آينده براي ساز كار سازماني افق و ديدگاه برقراري-8

مي انجام ارزيابي و گيري نتيجه فوق مرحله هشت اجراي از پس از مرحله هر در ارزشيابي و گيري نتيجه كه داشت توجه بايد گيرد

پذيرد صورت موقع به فرآيند بر توافق حصول و استراتژيك ريزي برنامه فرايند اول: آغاز مرحله

كليدي گيرندگان تصميم حمايت جلب و گفتگو مرحله اين از هدف آن هستند، سازمان از ريزي برنامه موفقيت منظور به فكري رهبران و

فرآيند درطول مرجع مراحل تالشها . بايد باشد آمده دست به توافق برگيرد در را اعضاء وظايف نقش و گزارشات بندي زمان و

دستورات شامل كه دستورسازماني شناسائي و :تعيين دوم مرحله در باشد مي شده گذاشته سازمان عهده بر كه رسمي غير و رسمي

كه بوده مطرح باشد مي روبرو ان با سازمان كه هائي بايد رابطه اين نگيرد انجام كارهائي چه و گيرد انجام كارهائي چه

16

Page 17: modiriyate strategy.doc

سازماني ارزشهاي و ماموريت و رسالت ساختن :روشن سوم مرحله كلي بطور و شدن مشخص سازمان وجودي علت و ماموريت تعيين كه

كند مي تالش كاري چه انجام و تحقق براي و آمده بوجود سازمان چرا فعاليتها وري بهره و مذاكرات ، اهداف . تعيين باشد مي اهميت حائز

از اعم ذينفعان از تحليل و تجزيه ، سازمان درون تضادهاي به توجه و نداد برو يا و منافع بر تواند مي كه ديگر سازماني يا گروه ، فرد

، ها ،اتحاديه دهندگان ماليات ، شهروندان مانند گذارد تاثير سازمان را مالي كنندگان تامين و پيمانكاران ، كاركنان ، رجوع ارباب ، احزاب. نمود لحاظ

را تهديدها و ها فرصت بتواند بايد ريزي برنامه : تيم چهارم مرحله آن ارزيابي و خارجي محيط مطالعه نمايد تعيين و شناسايي بخوبي

آگاهي هستيم آن در كه فضائي از ما كه گيرد مي انجام جهت بدين مهم نداشت تاثيري بيرون محيط چنانچه يقينا نمائيم تالش و يابيم. است مهم بسيار خارجي گذار تاثير عوامل شناخت لذا نبود

كه داخلي محيط : ارزيابي پنجم مرحله اطالعات سازمانها معموال با رابطه در اما داشته خويش داد درون مسائل با رابطه در زيادي

مشخص نظر كاركرد مبناي بر چه و كلي بصورت خود جاري استراتژي آگاه آن استراتژيك شرايط از بايد سازمان داخل شناخت براي ندارند

بود فعاليت نتيجه در بايد استراتژيك موضوعات و : مسائل ششم مرحله

داخل ضعف نقاط با بايد مسائل اين و شوند ظاهر محيطي بررسي مدنظر آن آينده فرصتهاي يا و سازمان خارج تهديدات سازمان

ارائه در جديدي رويكردهاي و خدمات است ممكن سازمان قرارگيرد مباني دهنده تشكيل بعنوان آنها فهرست و نمايد پيشنهاد خدمات

گردند. اجراء و تنظيم بايد كه شود گرفته بكار هايي استراتژي اجرايي طرح گاهي كه استراتژي تدوين و : تنظيم هفتم مرحله استنتاج استراتژيك مسائل درآن كه است اي مرحله شود مي ناميده

مرحله دراين آيد مي در اجرايي بصورت قبلي مراحل از شده و شوند مي تنظيم منتخب عيني اهداف تحقيق براي هايي استراتژي

مراحل دهنده نشان كه اجرايي طرحهاي را آنها عمل در توان مي عيني اهداف تحقق جهت نياز مورد منافع و ها پاسخگوئي اصلي

نمود. تلقي هستند مطابقت معيار چند با بايد كارساز استراتژي : يك هشتم مرحله قبول مورد سياسي نظر از و اجراء فايل فني ازنظر بايد باشد داشته باشد. هماهنگ سازمان ارزشهاي و فلسفه با و سازمان كليدي افراد

نيز را قانوني و معنوي ، اخالقي مسائل بايد كارساز استراتژينمايد. رعايت

. نمود توجه نيز زير نكات به ميتوان استراتژيك ريزي برنامه فرآيند در استراتژيك ريزي برنامه جهت در تالش براي نظر اتفاق(1 تعهدات و ماموريتها تعيين و تشخيص ، بررسي(2 اهداف و رسالتها تبيين و تنظيم ، تدوين(3 بيروني محيط ارزيابي(4 دروني محيط ارزيابي(5

17

Page 18: modiriyate strategy.doc

استراتژيك مسائل تبيين و تشخيص(6 استراتژي تنظيم و تدوين(7 سازمان آتي موقعيت توصيف و تشريح(8 ارزيابي و اجراء(9

استراتژي ريزي برنامه

تعريف به منجر كه است اقداماتي همه متضمن استراتژيك ريزي برنامه بــراي اهــداف آن به دســتيابي براي مناسب استراتژيهاي تعيين و اهداف

. ميباشد سازمان كل

استراتژيك ريزي برنامه مزاياي

. ميباشد زير بشرح استراتژيك ريزي برنامه مزاياي مسير جهت و ميباشد كننده هدايت استراتژيك ريزي برنامه-1

راهنماي بعنوان و ساخته مشخص را سازمان عمليات و فعاليتها نمايد مي عمل سازمان

امروز تصميمهاي و نمود مشخص را ها اولويت ، آينده گيري جهت-2 نمايد مي اتخاذ آينده پيامدهاي پرتو در را

انجام را سازمان عملياتي هاي برنامه بين كننده هماهنگ نقش-3دهد مي قرار مسير يك در را مختلف واحدهاي اقدامات و دهد مي

روش به ميشوند تغيير دستخوش بسرعت كه شرايطي و اوضاع با-4 مي ايجاد كارشناسي تخصصي و تيمي كار و نموده برخورد كارساز

نمايد رو ازاين و پردازد مي آينده بيني پيش به مدت بلند نگرش با-5

مفيد مديران مدت دراز اقدامات براي كه دارد خود در را اطالعاتي ميباشد

كليه جمله از سازماني واحدهاي سراسر در استراتژيك بيني پيش-6 باشد مكانيكي عملي اينكه بجاي و بوده ميسر اداري سيستمهاي

به را سازماني فرهنگ نفوذ و گروهها ، افراد محوري نقش. شناسد مي رسميت

استراتژيك ريزي برنامه محدوديت

ناكارآمد آنرا كارشناسان از برخي باال در شده مطرح مزاياي عليرغم مي اعالم زير بشرح آن كاربرد جهت در را هايي محدوديت و دانسته نمايند

و است نياز مورد ريزي برنامه امر جهت كه هايي هزينه بودن باال-1 نمايند نمي پيدا آنرا از استفاده امكان كوچك سازمانهاي اغلب

، داشته طوالني زمان به نياز ريزي برنامه نوع اين زماني نظر از-2 مراحل براي را زيادي وقت بايد ريزي برنامه براي سازمانها

ريزي برنامه سيستم تا بگذارند هم سر پشت را فرآيند مختلف نمايد آغاز را خود فعاليت بتواند استراتژيك

18

Page 19: modiriyate strategy.doc

ذهني طرح باشد منطقي بايد آنچه از بيش ريزي برنامه فرآيند-3 سازمان هر در كار سياسي ، اجتماعي پويائيهاي تواند نمي و است

نمايد لحاظ را و نيست ساده همواره اهداف و ماموريت با رابطه در گيري تصميم-4

باشد نداشته معنائي است ممكن در كه داشته متخصص انساني نيروي به نياز تخصصي نظر از-5

نيست سازمانها همه دسترس موقع به و جامع اطالعات به رسيدن براي سازمانها دسترسي عدم-6

محيطي كالن رويدادهاي و تحوالت محيط در ريزي برنامه و استراتژيك مديريت مباحث با مديران آشنائي عدم-7

چند هر ، استراتژيك ريزي برنامه به آنها اعتماد عدم و استراتژيك مي تنگناهائي و ها محدوديت داراي استراتژيك ريزي برنامه كه

نتايج توانند مي متفكر مديران توسط آن صحيح كاربرد اما باشد و ها سرمايه تمامي چنانچه لذا باشد داشته همراه به را مثبتي باشد ضعف داراي سازمانها در فني موجود مسائل و تكنيكي ابزار

مدت در باشند داشته وجود استراتژيك رده در مديران دانائي اما راه در بنابراين گردد مي شكوفا و پويا جامعه ، سازمانها كوتاهي

اين در الزم آموزشهاي كاربرد استراتژيك ريزي برنامه اجراي ريزي برنامه بطوريكه باشد مي ضروري مديران براي زمينه

و نمايد مي تقويت سازمان در را استراتژيك ديدگاه استراتژيك به و نمانند باقي حال زمان محدوده در اعضا كه شود مي سبب

بين مشتركي بينش رابطه اين در نمايند توجه دست دور افقهاي مي برنامه اجراي در معهذا آيد مي وجود به سازمان كاركنان محيط فرهنگي شرايط و سازمان فرهنگ به كافي توجه بايستي گاهي را استراتژيك ريزي برنامه بايد سازمانها معهذا شود مبذول

. نمايند تلقي خود اهداف به رسيد جهت در

استراتژيك ريزي برنامه در سازمان اهداف

بررسي و ماموريت از كه هستند تري مشخص هاي خواسته اهداف به باالتر رده مديريت استراتژي عناصر شوند مي ناشي محيطي ضروري نكته اين ذكر ، اهداف با رابطه در رسند مي تر پايين اهداف

اهميت اهداف بعدي اولويت و است محدود منابع و زمان كه باشد مي بازار سهم و دهي سود بين مصالحه رابطه اين در و يابد مي ي بسيار

سازماني اهداف مهمترين تا باشد روشن كامال بايد سايراهداف يا. آيد بدست

19

نيروهاي و منابعداخلي

محيط هاي نيرو خارجي

اهداف مجموعه اولويتهاي و آينده سازمان در آنها

رشد و گذشته اهداف سازمان

Page 20: modiriyate strategy.doc

استراتژيك ريزي برنامه در سازان آينده اهداف تعيين نمودار ها هزينه استراتژيك كاهش

همان باشد بهتر ديروزش از امروزش است كسي مومن كه عبارت اين رفتار متاسفانه دارد وجود اسالم مقدس دين در كه است مستمر بهبود

اسالمي و ايراني خوب سنتهاي و ارزشها با كه است اي گونه به ما خارجي كاالهاي معرفي همچنين و شعارها داريم عادت و نداريم توجهي

در كنترل و گذاري هدف ، سازي استاندارد دهيم قرار اولويت در را نمايد كمك آنها كاركنان ومجموعه سازمانها به تواند مي سيستمها

كاركنان شركت ، گردد مي باز بخش سه به ها هزينه استراتژيك كاهش براي كاركنان ، قيمت كاهش براي : مشتري سازمانها وضعيت بهبود در

ضرورت گيرد مي تعلق شوند مي سيستم،تلقي اصالح و كار انجام سياستهاي گيري كار به ، رقابتي بازار در سازمانها بقاي و حضور

مشتري به مداري توليد از اقتصادي شرايط تغيير و سازي خصوصي اجتناب امري هاكه هزينه استراتژيك كاهش ، رويكرد به توجه ، مداري در وري بهره و كارائي بهبود طريق دو از حال بهر باشد مي ناپذير

، توسعه سمت به وهوشيارانه هدفمند حركت آيد مي وجود به سازمان مسير در و گيرد قرار هزينه استراتژي كاهش مسير در توان مي كه

حاكم ساختهاي زير ها هزينه استراتژيك كاهش رويكرد سمت به حركت الگوهاي نيز و مديريتي مختلف ابعاد در را وجامعه سازماني واحدهاي بر

و محدوديتها به توجه با بايد سازمان هر . مدير نمود متحول را نگرشي مجموعه از وكامل جامع شناخت ضمن ، كشور بر حاكم اقتصادي شرايط

موجود موانع ، نمايد، اقدام هزينه كاهش جهت الگوهائي ايجاد با خود بيرون و درون محيط جنبه دو از ها هزينه استراتژيك كاهش براي

در با سازمان مديريت خواست و بوده تحقيق و بررسي قابل سازمانها از جدي حمايت ، ساز تصميم و قوي اطالعاتي سيستم يك داشتن اختيار در متاسفانه شوند مي محسوب ها هزينه استراتژيك كاهش ، فرايند

افزايش چالش بزرگترين با موجود سازمانهاي و ما كشور حاضر حال هاي خودرو كه سازي خودور شركتهاي ويژه به اند شده روبرو قيمت

فروش قيمت افزايش با نمايد توليدمي باال مصرف با استاندارد غير به اند نموده مواجه خريد كاهش و راضي نا را مشتريان و روبرو خودرو

سازمانها در ها هزينه مديريت است الزم كنوني شرايط در نگارنده نظر كاهش منظور به و مختلف راهكارهاي اجراي براي نمايد كنترل

اين تا بوده همگاني همكاري و ملي عزم يك به نياز هزينه استراتژيك هاي هزينه كاهش به نسبت توان نمي نيايد وجود به كشور در ملي عزم

در تا آيد وجود به اي زمينه بايد بود اميدوار كشور خدمات و ليد تو تمام قيمت توليد و راندمان در وري بهره افزايش با كشور ي سازمانها

به ثابت ها هزينه از كمتري سهم تخصيص از استفاده با را واحد هر شده امروزه كه كاري دهيم كاهش را محصول شده تمام قيمت محصول واحد

كاال توليد است داده انجام نفر ميليون سيصد و ميليارد يك با چين كشور داشته وجود محصوالت فروش امكان چنانچه ظرفيت باالي سطوح در

20

ارزشهايعالي مديريت

Page 21: modiriyate strategy.doc

متاسفانه شودكه مي منجر محصول واحد هر هزينه در كاهش به باشد به نمايند نمي بدان چنداني توجه كشور در كاال سازندگان از برخي

ظرفيت از استفاده ها هزينه كاهش موثر انجام راههاي از يكي عبارتي بوده عملياتي كارائي و راندمان افزايش و گلوگاهها رفع ، موجود هاي

نيازمند تنها ها هزينه كاهش موضوع به راجع گيري تصميم طريق از بلكه نيست گذشته اطالعات از آگاهي با مرتبط اطالعات به اساسا و مفاهيم از كامل آگاهي و شناخت و دارد كار سرو آتي هاي هزينه اجراي براي اوليه شرط پيش ها، هزينه انواع گوناگون هاي بندي طبقه در متاسفانه است آميز موفقيت اي گونه به هزينه كاهش هاي برنامه به قادر صنعتي حسابداري كنوني سيستمهاي از بسياري ما كشور و نيستند ها هزينه نياز مورد اطالعات نمودن فراهم فراهم براي عمدتا تاكيد ساالنه مالي صورتهاي تهيه لحاظ به تاريخي هاي هزينه آوردن پائين سطوح در فعاليت آمده عمل به بررسي طبق حال هر به دارند

دادن هدر دارد وجود محصوالت بيشتر فروش امكان كه حالي در ظرفيت ماكارخانجات كشور در متاسفانه كه باشد مي سازمانها ثابت امكانات كشور در كه مونتاژ و سازي انبوه ندارند توجهي امر اين به كاال سازنده

و محصول تا ايده طوالني فرآيند باشد مي رايج ما ريسك عدم نهايتا دهند مي افزايش را ها هزينه كه هستند موانعي از قاطعيت و پذيري

بلكه نمائيم گذاري سرمايه تخصصي ي ها رشته همه در ما نيست الزم و داخل در بازار نمودن پيدا توان و استعداد كه ئي ها زمينه در است بهتر استراتژي جهت در ها فرآيند از بايد شويم وارد داشته را كشور از خارج

از گيري ماتصميم كشور در متاسفانه نمائيم استفاده پشتيباني و كار مي باال هاي هزينه موجب امر اين و افتد مي اتفاق سازمانها هرم راس زمان در دفاع صنايع و ايران صا مانند موفق سازمانهاي تجارب شود منظور مابه ي سازمانها براي خوبي الگوي و نمونه توانند مي جنگ

اهداف به دستيابي مانع مهمترين باشند هزينه استراتژيك كاهش براي اصلي موانع از يكي باشد مي خودمان تخيل قدرت ،محدوديت

ندارند باور كه است مسئوالن اصلي باور ها هزينه استراتژيك كاهش باالتر جهاني قيمتهاي با مقايسه در ما كشور در توليدات ي ها هزينه

ما سازمانهاي درون بخش در اساسي موضوع رسد مي نظر به باشد مي ها ژاپني مانند توانيم مي ما شود ختم نيز آموزش با و شروع آموزش از دولت توسط الزم محركه قوه بايد فقط نمائيم عمل آنها از بهتر حتي و

بخش سه به ها هزينه استراتژيك . كاهش شود ايجاد ما سازمانهاي در قيمت كاهش براي مشتري و آن بهبود براي سازمانها در كه گردد مي باز

باور اين به بايد توليد درچرخه و داشته كار انجام جهت كاركنان و كليه و شده رها اعتمادي بي از اندركاران دست همه كه برسيم عمومي

بايد ما حقيقت در شوند محقق سازمانها در اهداف و امورها و كارها نفتي غير كاالهاي صادرات و توليد به واردات جايگزيني از را خود نگرش

در كاال پايين كيفيت براي باال قيمت كه نموده توجه بايد نمائيم معطوف شده تمام قيمت بودن باال در ما اساسي مشكل باشد نمي جايز كشور

مي خام مواد و كار نيروي ، ها سرمايه از اعم منابع نامناسب بكارگيري بدون سازمان يك در ها هزينه بكاهش استراتژيك نگاه ديگر ازسوي باشد

نمي پذير امكان اقتصادي صحيح نظام به توجه و جهاني تجارت در حضور

21

Page 22: modiriyate strategy.doc

داشته نظر مد بيشتر چه هر مصرف در را توسعه ما صنعت . نظام باشد قرار توجه مورد وقت هيچ آنرا از بهينه استفاده ضرورت متاسفانه و

و كننده مصرف رفتارهاي از آگاهي با ما توليدي سازمانهاي است نداده صورت به را محيط از شده تامين منابع توانند مي آنان توان به توجه

تبديل خريداران نياز و حال مناسب خدمات و كاالها به بهينه مصرف از جانبه همه آگاهي با توانند مي توليدي سازمانهاي بنابراين نمايند

جويي صرفه لزوم ، آنها روزافزون قيمت افزايش و منابع محدوديتهاي. دهند قرار نظر مد توليدي واحد در را آنها مصرف مقدار كاهش و

بايد را توسعه تنها نه شويم خارج رقابت عرضه از چنانچه معهذا و ها هزينه كاهش جهت در نه هم چالشي نوع هيچ بلكه ، كنيم فراموش

خصوصي بخش امروزه اگر داشت نخواهيم كيفيت ارتقاي جهت در نه دهد نمي نشان خود از را بري سرمايه صنايع در گذاري سرمايه به تمايل

سرمايه كند بازده و كارايي عدم و امنيت عدم زاويه دو از را موضوع مديران كه است اين ها هزينه كاهش براي آغاز نقطه كند مي تحليل در توليد هزينه كه كنند باور ما اقتصادي سازمانهاي و دولتي ارشد اتالف از پر و متورم ، باال آنان مديريت تحت شركتهاي در و ما كشور كشور در حياتي و بنيادي ، جدي مشكل يك ها هزينه . كاهش است

با و مقتدر راهبري كميته يك كه است ضروري علت بهمين و ماست به دستيابي تا را هزينه مديريت و شده ايجاد سازمانها در مسئوليت

يك به تبديل بايد ما كشور در ها هزينه كاهش گيرد بعهده مطلوب هزينه ، گردد آميز غرور و آفرين نشاط ، انگيز هيجان ، همگاني نهضت و جريان

بسرعت ، مند هدف و مطلوب شده تمام بهاي و هزينه به دستيابي مديران كه اينست هزينه كاهش براي شروع نقطه نيست پذير امكان در توليد هزينه كه كنند باور ما اقتصادي سازمانهاي و دولتي ارشد اتالف از پر و متورم ، باال آنان مديريت تحت شركتهاي در و ما كشور. نمايند جويي چاره آن رفع در بايد و است

رايانه كمك به استراتژي طراحي

بي ماهيت به تنها نه پيچيدگي اين و است پيچيده رويكردي استراتژي ادراكي مهارتهاي و خالقيت ، فرآيند بودن ناشناخته به بلكه آن ساختار

اين به نيز پذير همه الگوي يك و استاندارد مفاهيم فقدان گردد مي باز تا كامپيوتر كمك به گيري تصميم ايده ظهور بدو از است زده دامن امر از سازمانها اهداف و برداري بهره الگوهاي از برخي طراحي امروز به

بشرح سيستم اين اصلي خصوصيات است شده پذير امكان رايانه طريقميباشد. زير

و ها تكنولوژي از استفاده با رايانه توسط استراتژي طراحي-1 گيرد مي صورت مناسب بسيار پيشرفته هاي متدولوژي

نمي گير تصميم فرد جايگزين اما نمايد مي كمك گيري تصميم به-2 شود

و محاسباتي و تحليلي مدلهاي اطالعات و ها داده پايگاههاي از-3ميشود استفاده سازماني مسائل درحل كننده خيره هاي سيستم

22

Page 23: modiriyate strategy.doc

دارا را ساختار بي و ساختار نيمه مشكالت حل در بكارگيري قابليت-4 ميباشد

ميباشد استفاده قابل مديريتي سطوح كليه براي-5 بهبود با و بخشد مي بهبود را گيري تصميم كيفيت و سرعت ، دقت-6

ندارد اثري گيري تصميم راندمان در اما مواجه بخشي اثر به يابي راه و گلوگاه تحليل ، يابي فرصت شامل استراتژي الگوي-7

ميباشد مشكالت حل سازمان امروزه فعاليتهاي واقعيتهاي رايانه كمك به استراتژي تدوين

دستيابي و فرصت كشف استراتژي اصلي كاركرد جائيكه از لذا ميباشد را انسان اطالعات و ها ايده ، ذهني نقشه و بوده آن در نهفته منافع به بين ارتباط تا كند مي كمك بفرد و نمايد مي مشخص تصويري صورت به

مي كمك نيز استراتژي تحليلي ساختار و نمايد مالحظه بخوبي را ها ايده دقت با و تفكيك به استراتژي طراحي براي الزم فعاليتهاي تا نمايد

قدرت رايانه كمك به استراتژي طراحي بهرحال شوند شناخته بيشتري و دهد مي نشان پيچيده بسيار فرآيندهاي انجام در خودرا اصلي

طراحي قابل تكنولوژي اين از استفاده با آفرين تحول استراتژيميباشد.

در را خود بخشي اثر ، استراتژي رويكرد امروز كار و كسب دردنياي نام توان مي را متعددي سازمانهاي است رسانده اثبات به آفريني تحول

رويكرد اين اند، يافته دست موفقيت هاي قله به رويكرد اين با كه برد. باشد مي نيز كمياب است ارزشمند كه اندازه بهمان

خالقانه و ذهني هاي قابليت به عميقا آفرين تحول استراتژيهاي زيرا مي مديران ياري به استراتژي رابطه اين . در باشد مي متكي انسانها

طراحي به كمك راستاي در را خود تكنولوژيك و فني توانمنديهاي و آيند اي رايانه تكنولوژي معهذا دهند مي قرار آفرين تحول استراتژيك

و گيرد مي جان ها الگوريتم و ها فرآيند از هوشمندي عليرغم ماهيتا در دانشمندان از برخي قبلي تجربيات است فرآيندي غير رويكردي خيره هاي سيستم و مصنوعي هوش كاربردهاي و تكنولوژي از استفاده

شده رايج ما كشور در منجمله كشورها از بسياري در اينك كه كننده . باشد مي خالق ي ها رايانه سوي به حركت براي خوبي بسيار پشتوانه به آن حركت اما قراردارد خود اوليه مراحل در امروز مصنوعي خالقيت

، بوده مملوس و واقعي جريان يك يافته تكامل هائي سيستم سوي رابطه در پردازي نظريه بمنظور جهان سراسر در ي شمار بي محققان

مي تالش در مصنوعي خالقيت طراحي و انسان خالقيت چگونگي با تحول استراتژيهاي طراحي در آن بردهاي كار به نيز برخي و باشند در كامپيوتر كاربرد بخشي اثر چه اگر حاضر حال در اند پرداخته آفرين

به بودن همه براي رقابتي دنياي در باشد مي فراوان استراتژي طراحي پيچيديگيهاي با آينده استراتژييهاي شايد است بودن هيچكس براي معني

. گيرند قرار آينده سازمانهاي اجرادر و وثوق مورد و طراحي تري زياد و همنوائي از گرفتن فاصله و جديد هاي يافته حاوي خالقيت اينكه بويژه

حاصل خالقيت . و است نهفته اعجاب و عموميت ، حقيقت عوامل فراوان اهميت داراي كه موثر رويكردهاي از يكي و واگراست تفكر گذاري سرمايه نظرات خالقيت اداركي فرايند براي و باشد مي است

23

Page 24: modiriyate strategy.doc

و ) انگيزش رغبت و ميل ، فكر ، دانش ، هوش شامل كه خالقيت آنها تعامل از كه اميد اين با را محيطي منابع ( و شخصيتي خصوصيات

مقابل در منابع ريسك و آميزد مي هم در شود حاصل خالقانه ة پدپد يكشود. مي تلقي فرآيند بعنوان احتمال

كارساز استراتژيهاي

اشاره سوم هزاره در ها بهترين به دستيابي براي كارساز استراتژيهاي سازمانهايي ، جديد قرن در سازمانها ترين موفق عمل در و نمايد مي

روشني استراتژيك هاي اولويت و ديدگاه داراي سو يك از كه هستند موفقيت به رسيدن هاي تاكتيك ، رهنمودها ديگر ازسوي و هستند

موفقيت عملي تاكتيك ) پانزده15 تعداد رابطه اين در دارند مشخص مديريت مهم تفاوتهاي ، وجودي فلسفه شامل كه دارد وجود آميز

، استراتژيك برنامه تشريح ، مديريتي روشهاي ساير ، استراتژيك مراحل ، سازمان در طرح قابل هاي استراتژي استراتژي، واژه پيدايش جهت گذاري پايه ، محيط تحليل و ،تجزيه استراتژيك مديريت فرآيند بستر ، استراتژيها تدوين و تعيين ، گذاري هدف ، سازماني هاي گيري رويكردهاي ، ها استراتژي كنترل ، استراتژي اجراي در سازي

سازماني فرهنگ ، ها شايستگي ارزيابي ، مديريت بالندگي استراتژيك، گذاري تاثير بلحاظ دانايي مديريت استراتژي و اطالعات تكنولوژي ،

در استراتژيك ريزي برنامه و استراتژيك مديريت در نوين مباحث بعنوان از استفاده ميباشد. با سازمانها در اجراء و طرح قابل واقعي دنياي مي پرداخته هوشمند هاي استراتژي معرفي به نسبت مطروحه موارد

آوري جمع اطالعات از استفاده ها استراتژي اين اجراي از شود. هدف بدينگونه و ميباشد سازمان با آنها قبلي ستدهاي دادو مشتريان از شده

يك داد. اينكه كاهش را ها هزينه و افزايش را سازمان درآمد ميتوان ويژگيهاي اطالعات از استفاده با تواند مي اندازه چه تا سازمان

شركت تصميمات برابر در مشتريان هاي العمل عكس بدرك را مشتريان با تواند مي مقدار چه تا سازمان يك يا و بگذارد تاثير برآن و نموده نائل

تصميمات مقابل در را مشتريان هاي العمل عكس اطالعات از استفاده حائز شود قائل برآن تاثير و خريد سوابق شناسايي و بدرك شركت هاي استراتژي از دسته سه كه است اساس . براين باشد مي اهميت

به را ها استراتژي اين و معرفي را تركيبي و رديفي ، ستوني يعني كلي: از عبارتند كه شوند مي تقسيم دسته شش

سازي ( ) انبوه ) ستوني توليد در انعطاف با فرد بازاريابي استراتژي-1انبوه( سفارش توليد يا سفارش براي

( بازدهي بر مديريت ) ستوني آمير تبعيض گذاري قيمت استراتژي-2رخدادها( و رويدادها بر ( ) مبتني ) رديفي نگر پيش استراتژي-3( ) رديفي مشتري تملك استراتژي-4( ) تركيبي يافته بسط سازمان استراتژي-5( ) تركيبي رساني اطالع مبناي بر مديريت استراتژي-6

24

Page 25: modiriyate strategy.doc

هم كنار در توانند مي و يكديگرندارند با تعارضي هيچگونه ها استراتژي اين استراتژيها اين بين ميتوان كه را تفاوتي تنها گيرند قرار استفاده مورد برنامه توسعه و ويژه روشهاي از استفاده با مديران توجه ميزان شد قايل قسمتهاي با مقايسه در اطالعات از قسمتي آن براساس كه است هاييميگيرند. قرار توجه مورد بيشتر ديگر

ستوني استراتژيهاي

يك مديران كه تصميماتي برابر در و داشته تفاوت يكديگر با مشتريان دهد مي نشان العمل عكس مختلفي هاي شيوه به نمايد مي اتخاذ سازمان

از سنتي مفهوم امروزي و يافته تكامل شكل ستون استراتژيهاي مصرف هاي خواسته و نيازها ، مفهوم اين براساس كه هستند بازاريابي اين ، گيرد مي قرار آنها اختيار در سپس و شناسايي مورد ابتدا كنندگان

و گيرد مي قرار استفاده مورد بخصوصي مشتريان با ارتباط در استراتژيها نداشت وجود استراتژيها اين از استفاده امكان تكنولوژي ظهور از پيش

فردي بازاريابي هاي استراتژي

اين و بوده ستوني نوع از استراتژي ترين شده شناخته و ترين رايج شركتها به را امكان اين توليد فرآيند در انعطاف ايجاد طريق از استراتژي

هزينه مشتريان از هريك براي ويژه بازاريابي آميخته يك ارائه با تا دهد مي بر بيشتر گذاري سرمايه با استراتژي دراين دهند كاهش را خود توليد نهايي سخت فرآيندهاي موثري بطور گردد مي تالش ثابت هاي هزينه روي

اين در كه گردند. ازآنجا مي افزاري نرم فرآيندهاي جايگزين افزاري عمليات و توليد فرآيند استراتژيها مي انجام انعطاف قابل بصورت معموال

از استفاده نيازمند استراتژيها اين كه گرفت نتيجه توان مي ، شودميباشد. انعطاف قابل بازاريابي روشهاي

آميز تبعيض گذاري قيمت استراتژي

است آميز تبعيض گذاري قيمت ستوني نوع از هوشمند استراتژي دومين اين هدف ميباشد ها قيمت تعيين در تبعيض اعمال و پذيري انعطاف تابع كه

قيمتهاي به نسبت مشتريان زماني حساسيت از استفاده استراتژي اين از استفاده است شركت ثابت دارائيهاي كلي بازده افزايش و مختلف

اضافي واحد يك توليد نهايي هزينه كه است انجام قابل زماني استراتژي پذير امكان موجودي بصورت كاال نگهداري احتمال و بوده پايين محصول

اين كه شده مشخص خدماتي كارهاي و كسب مطالعه و بررسي نباشد. با هوشمند فروشان . خرده است شده اجراء بزرگ سازمانهاي در استراتژي

بطور را خود موجوديهاي گيرند مي تصميم استراتژي اين از استفاده با نيز قيمت استراتژي هرچه كنند حفظ را فروش كلي بازده و داده كاهش سريع استفاده مورد خدماتي كارهاي و كسب در بار اولين آميز تبعيض گذاري

هوشمند هاي استراتژي تكامل و محصول توليد در ارتباط اين قرارگيرد مورد استراتژي اين اجراي براي كه شرايطي نمايد مي ايفا را مهمي نقش

. باشد مي طرح قابل زير بشرح ميباشد نياز باالست آنها ثابت هزينه كه دارائيهاي وجود-

25

Page 26: modiriyate strategy.doc

اضافي محصول واحد يك ارائه نهايي هزينه بودن پايين- موجودي بصورت كاال نگهداري امكان بودن -

رديفي هاي استراتژي

بين تعامالت كميت و كيفيت افزايش رديفي استراتژيهاي اجراي از هدف آيد مي بر استراتژيها اين نام از كه همانگونه آنست مشتريان و سازمانها

نمايند مي استفاده اطالعات خاصي هاي رديف اطالعات از استراتژيها اين در مشتريان احتمالي هاي واكنش شناسايي و درك استراتژيها اين هدف اصلي اركان از يكي و سازمانهاست بازاريابي آميخته و تصميمات برابر ارزش بر سازمانها پافشاري و تاكيد ها استراتژي اين موفقيت براي

باشد. مي مشتري دائمي

مشتري تملك استراتژي

اين اجراي از سازمانها هدف مشتري با پايدار ارتباط بازاريابي مانند اين و بوده خود به مشتريان خريدهاي از بااليي درصد اختصاص استراتژيها آن مشتريان با شركت متقابل ارتباطات از است تابعي استراتژي

تاكيد ( كه غيره و اينترنت ، تلفني ارتباطي سيستم ازطريق ) بازاريابي حاصل اطالعات از بيشتر استفاده براي بنگاه توانايي افزايش بر آن اصلي

آتي تعامالت تواند مي ارتباطات اين است مشتريان با گذشته تعامالت از بازاريابي يابي هزينه خواهند مي سازمانها قراردهند خود تاثير تحت نيز را

روي امكان حد در ضروري و ثابت هزينه بعنوان را خود مشتريان از هريك اين بخواهيم هرگاه نمايند سرشكن خدمات و كاالها از بيشتري تعداد

نمائيم ( مقايسه فردي ) بازاريابي ستوني استراتژيهاي با را استراتژيها سرمايه يك انجام با تنها فردي بازاريابي استراتژي كه شويم مي متوجه بر را آن است اميدوار بنگاه و ميشود انجام ثابت هاي هزينه در اوليه گذاري

كند سرشكن مختلف خدمات و كاالها روي

نگر پيش استراتژي

داراي استراتژي اين در آنچه است مشتري تملك به مربوط استراتژي اين عمر چرخه اطالعات پردازش و ذخيره در سازمان توانايي ميباشد اهميت

ازآن اوقات گاهي ، است مشتريان با مرتبط اطالعات ساير و مشتري پيش استراتژي اين اجراي از . هدف شود مي ياد جادويي استراتژي بعنوان

با . سازمانها است مشتريان نيازهاي ساير و محصول عمر چرخه بيني مواقع در كه ببندند بكار تمهيداتي كوشند مي استراتژي اين از استفاده

باشند. مناسب حلهاي راه ارائه به قادر مشكل بروز

تركيبي هاي استراتژي

ها استراتژي اين موفقيت اين كه است جامعي نگرش مديون معموال اين دارند نوين هاي آوري فن و اطالعات به نسبت ها استراتژي استراتژيها موارد كليه خاص رديف يا ستون بر تمركز بجاي ها استراتژي

26

Page 27: modiriyate strategy.doc

عطفي نقطه عنوان به نگري جامع علت دهندوبه مي قرار توجه مورد را آيد شمارمي به هوشمند استراتژيك تفكر تاريخ در

يافته بسط سازمان استراتژي

و اطالعات از گيري بهره تا نمايد مي قادر را سازمانها استراتژي اين سنتي هاي فرآيند بتوانند سازمانها وظايف مرزهاي گذاشتن كنار بدون

مديريت به و بگذارند سر پشت الكترونيكي صورت به اطالعات مبادله آن ارزش مراتب سلسله چوب چار در ديگر بنگاههاي فعاليتهاي موثر

شوند نائل سازمان

رساني اطالع مبناي بر مديريت استراتژي

اداره براي سازمان توانائي به رساني اطالع مبناي بر مديريت مفهوم آن توسط شده ارائه اطالعات تشخيص و درك طريق از كار و كسب در اطالعاتي پايگاههاي و اطالعات ايجاد با سازمانها نمايد مي اشاره

دنبال به گيري تصميم ابزار و خبره هاي سيستم از استفاده هم كنار تصميم موجب كه هستند هائي رويه اصول به تعهد و سازمانها از تقليد و تقويت اقدامات اين از اصلي هدف آيند مي شمار به مديريتي گيري

آنها جايگزيني و تغيير نه باشد مي مديريتي وظايف جايگاه ارتقاء ضمنا رويكرد يك طرف به گرايش هوشمند محيطهاي در موجود هاي پيچيدگي

ناپذير اجتناب فرماندهي و كنترل رويكرد يك بجاي را پاسخ محرك و گيري تصميم توانائي تركيب طريق از تنها ها نگرش اين است ساخته

. باشد مي تحقق قابل ماشين و انسان اطالعات پردازش

سنتي هاي استراتژي با تقابل در هوشمند هاي استراتژي

چارچوب يك مبناي بر هوشمند هاي استراتژي چگونه اينكه درك پردازان نظريه اكثر است اهميت داراي شوند مي مشخص استراتژيك هاي استراتژي بين توازن و تعادل ايجاد ، يابي بازار هاي استراتژي

تفكيك يعني بخشي اثر و هزينه يا بازار سهم رهبري يعني كارائي در مشتريان ي ها سليقه تحقق ميزان به بسته دانند مي الزم را ياتمركز

به بازار سهم يا هزينه رهبري استراتژي ، محصول ، بازار محيط يك در مكاني انتخاب به بازار سهم يا توزيع مراكز نزديكي در مكاني انتخاب يابي بازار آميخته ارائه با سازمانها دارد بستگي توزيع مراكز نزديكي

هاي بازار از بيشتري سهم امكان حد تا وارانه اميد توزيع مراكز در خود بين سودمند هاي شيوه از يكي دهند مي اختصاص خود به را مشتريان

است بازار تجارب و دانش با توليد تجارب و دانش يعني اطالعات دونوع اطالعات نوع دو اين از يكي تحليل و تجزيه و پردازش بر سازمان تاكيد زير شرح به استراتژيك مختلف هاي گزينه به توانيم مي معهذا است نمائيم توجه

اين در است بعدي تك استراتژي يك ، هزينه رهبري سنتي الف: رويكرد براي محصول نمونه يك توليد به تنها نمايد مي تالش بنگاه استراتژي

باور اين بر استراتژي اين اساس بر كند اقدام مشتريان از وسيعي طيف27

Page 28: modiriyate strategy.doc

يابي بازار آميختن برابر در مختلف مشتريان العمل عكس كه است باشد مي يكسان سازمان

اين در نمايد مي مطرح را ديگري بعد تمركز و تفكيك هاي ب: رويكرد توليد را ويژه محصول يك از مختلفي هاي نمونه سازمانها ها استراتژي

در مشتريان العمل عكس كه است اين آنها توجيه نمايد مي عرضه و مالحظات وجود دليل به و است متفاوت سازمان يابي بازار آميخته برابر

و كاالها مجموعه درباره را هائي محدوديت ناچارند سازمان ، اي هزينه ، نمايند رعايت مشتريان

مي قرار الشعاع تحت را هوشمند هاي استراتژي انتخاب كه نهائي عامل پردازش براي آن مديران و سازمان هاي توانائي و ها انگيزه دهد

بسيار اطالعات پردازش توانائي هوشمند هاي بازار در است اطالعات بايد اطالعات پردازش براي افراد محدود ظرفيت اما باشد مي قوي

حساب به گيري تصميم محيطهاي در كننده محدود عوامل از يكي بعنوان براي كه را اطالعاتي تمام سازمانها گيرندگان تصميم بعنوان مديران آيد مجموعه تنها بلكه نمايند نمي پردازش است نياز مورد تصميم يك

. دهند مي قرار توجه مورد را اطالعات از محدودي به مربوط اطالعات تمام تا بخواهد برنامه از ي مدير اگر ترتيب بدين

رديفي استراتژي مدير اين استراتژي بدهد نشان او به را خاصي مشتري كه مشترياني كليه تا بخواهد برنامه از مدير همان اگر كه حالي در است

مشخص را دهند مي نشان العمل عكس او كالي برابر در ممكن نحو بهر با درصدند سازمانها حال . بهر باشد مي ستوني او استراتژي سازد

اطالعات پردازش عوامل يعني خود امكانات و ها انگيزه ميزان شناخت و نموده كسب مشتريان اطالعات دارايي از را ممكن ارزش حداكثر پيشرفت با نزديكي آينده در هوشمند بازارهاي قطعا اينكه تحليل آخرين

آمد. درخواهد برتر استراتژيهاي تسخير به برتر ها تكنولوژي نمود اشاره زير موارد به ميتوان آنها تشكيل شيوه و استراتژي انواع در .

شركت تحليل و تجزيه(1 محيط تحليل و تجزيه(2 ضعفها و قوتها تحليل و تجزيه(3 شركتها و سازمان براي جديد اصلي اهداف تعيين(4 عمومي سياستهاي تعيين(5 حركت قدرت وتحليل تجزيه(6 احتماالت تحليل و تجزيه(7شركت و سازمانها اصلي اهداف به نسبت ها كاستي تحليل(8 شركت استراتژي تنظيم(9

استراتژيك هاي پروژه تنظيم(10 توزيع و بازاريابي استراتژيهاي(11 بازار و محصول استراتژيهاي(12 توليد استراتژيهاي(13 بودجه استراتژيهاي(14 فعاليت و سازمان استراتژيهاي(15

28

Page 29: modiriyate strategy.doc

استراتژيك تفكر

اين بر باشد روبرومي شگرفي پيشرفت با تكنولوژي كه فعلي دنياي در آمد كار براي سازمانها ارشد مديران كه شود مي فراوان تاكيد نكته

مجهز تفكراستراتژيك بنام مهمي و ساده ابزار به بايد سازمان شدن عرصه در برنده برگ يك بعنوان كه هاست مدت استراتژيك تفكر شوند مهارت اين شود مي شناخته اجتماعي و اقتصادي مختلف هاي معموال

مي گرچه باشد مي انگيز بر ابهام مديران از بسياري براي اول نگاه در براي ليكن گذرد مي شناسائي از كار و كسب در موفقيت راه كه دانند آن شناخت در دهندبايد ارتقاء آگاهانه صورت به بتوان را مهارت اين آنكه

به دهد مي ياري ها گيري تصميم در را ما ها توانائي اين ارتقاء ، كوشيد مي موج مديران نگاه در گمي سر در كه استراتژيك موقعيتهاي در ويژه اين با است الزم فراواني تالش مهارتها اين كامل شناخت براي زند

در تالش حداقل يا استراتژيك تفكر مرزهاي شناخت با توان مي تفاسير تفكر نمود پيدا دست تفكراستراتژيك از كلي تصوير بيك جهت اين

كه مختلف ذهني هاي چارچوب از استفاده از عبارتند استراتژيك لذا ماند ناشناخته انها از بسياري تكنولوژي و علم پيشرفت عليرغم

هاي موقعيت در گيري تصميم نهايت در و تحليل و بررسي براي در بايد آنچه گيرد مي صورت الزم اقدامات سازمانها در استراتژيك

گيرد انجام الزم اقدامات ها سازمان در استراتژيك تفكر با رابطه در اخير هاي پژوهش از بسياري بوده مشهودي مهارتهاي از استفاده

استراتژيك تفكر در آن نقش و شهود موضوع به استراتژيك تفكر زمينه تجربيات گيري بكار فرايند را استراتژيك تفكر طرفي از اند پرداخته

و دانسته نامند مي استراتژي تدوين آنرا كه منسجم چارچوبي در قبلي بحراني و حساس موقعيتهاي در توان مي فرآيند اين پيمودن با

نمود اتخاذ را تصميم بهترين استراتژيك مهارت آنرا توان مي كه است انديشيدن خاص شيوه استراتژيك تفكر

براي ابزاري نيز استراتژيك ريزي برنامه دانست استراتژي معماري و استراتژيك تفكر طريق از شده خلق هاي استراتژي سازي پياده

نيست برنامه يك استراتژي داند مي استراتژيك تفكر تسهيل همچنين و اصلي هاي فرصت تشخيص بر آن اساس كه است نگرش طرز يك بلكه

براي استراتژيك تفكر قراردارد آن در نهفته منافع ساختن محقق راستاي در تا نمايد مي كمك مديران به و آفريند مي انداز چشم سازمان

نمايند. اتخاذ را صحيحي تصميمات انداز چشم اين اول مرحله در عمل از قبل موفق افراد كه است اين بر مديران باور را شكست احتمال اعتبار بدين و گيرند مي تصميم سپس و كنند مي فكر

رادر ما كه است راهكاري استراتژيك تفكر از استفاده ميدهند كاهش وجود عدم متاسفانه دهند مي ياري عمل از پيش صحيح گيري تصميم

مي موجب مديران ميان در استراتژيك تفكر ماهيت از صحيح برداشت در مانند باز استراتژيك تفكر دستاوردهاي به دستيابي از آنان تا شود ، انفصال شامل موضوع سه استراتژيك تفكر خصوص در رابطه اين

باشد مي بحث قابل سازمان پيچيدگي ، يكپارچگي : انفصال الف

29

Page 30: modiriyate strategy.doc

انفصال از منظور بوده مديريت ي دنيا واژه انگيزترين بحث انفصال مي محيطي تغييرات روند با هماهنگي و همراهي در مديران ناتواني

هاي آمد پي و تر سريع روزه، همه تغييرات روند به توجه با لذا باشد توانائي رو اين از شود مي بيني پيش قابل غير و تر پيچيده نيز تغييرات

انفصال دارد اي ويژه اهميت تحوالت، صحيح حال عين در و سريع تحليل آور زيان نمائيد مي تصور كه سازماني هر در دگرگوني شتابان روند از

بقادر توان مي كه است محيطي تحوالت روند با تطابق با تنها بود خواهد گذشته تغييرات با جاري تغييرات اوقات گاهي بود اميدوار كار و كسب

، بازار آشفتگي مانند به مهمي مسائل امروزه نموده پيدا شباهت قطعيت عدم و ناپذيري بيني پيش مستمر، تغييرات كار و كسب شرايط

،بكار محصول عمر هاي چرخه زمان كاهش گيرد مي قرار بحث مورد استراتژيك، ثباتي ،بي حياتي سطح در ،رقابت نوين هاي آوري فن گيري

منظور به جهان سطح در سازمانها گسترده فعاليت از نشان همگي ذهن كه مسائلي مهمترين و داشته استراتژيك برتري به دستيابي خدمات باالتر سطح برتر، كيفيت ساخته مشغول خود به را مديران از مديران ذهني انفصال باشد مي تر قيمت ارزان محصول و مشتري داشت خواهد همراه به را ناگواري آمد پي ها موزه اين از يك هر تغييرات باشد مي الزامي استراتژيك تفكر بحث به پرداختن بنابراين

ب: يكپارچگي امروزه كه است موضوعي آن ضرورت و كار و كسب دنياي در يكپارچگي

پارچگي يك از منظور شود مي پرداخته آن به صنعتي و علمي محافل در هاي همكاري ، اتحاد مختلف هاي حوزه و سازمانها ادغام مفهوم طرح و كالن سطح در و گسترده بطور مشترك ريزي برنامه ، مشترك سازمانهاي داخل در و المللي بين سطح در مشترك بنيادين قوانين

زمان همچون مسائلي يكپارچگي بحث در ه . امروز باشد مي كشوري به توجه و سازمانها در اخالقي قوانين تدوين كاركنان آموزش كاري، مستقيم نظارت دولت باشد. الزمست مي مطرح نيز كاركنان حقوق

سوي از و نمايد واگذار خصوصي بخش به را صنايع و داده كاهش را خود تلفيق و تركيب يابد افزايش محيطي زيست بخش در دولت مداخله ديگر ريزي برنامه در . كه باشد دارامي را خود خاص پيچيدگي موارد، اين

يك طالئي كليد تواند مي استراتژيك تفكر رو اين از نمايد مي جلوه . در باشد ها برنامه زير از اي مجموعه براي وجامع مدون ريزي برنامه

و الگوها تغيير موجب يكپارچگي روند برتر انديشه و فلسفه ابعاد الگوهاو در . تغيير شود مي فلسفي مباني و سازمان به مربوط نظريات خواهد بهمراه را ريزي برنامه هاي شيوه در تحول ، سازماني نظريات

وضعيت ترين ساده در يكپارچگي روند نيز كار و كسب حوزه در داشتشود. مي يكديگر با خصومت نزديكي سازمانهاو روابط توسعه به منجر

و ساختارسازماني سازي يكپارچه جهت در ي ابزار بعنوان نيز مديران اوقات گاهي ايكه بگونه كنند مي استفاده خود با كاركنان ساختن همراه

در استراتژي ايجاد به اقدام خود سازمانها مديران كه شود مي مالحظهنمايند. مي سازمان درون

: پيچيدگي ج

30

Page 31: modiriyate strategy.doc

دارد يكپارچكي عنصر با تنگاتنگ ارتباطي وكار كسب دنياي در پيچيدگي روبرومي آنها به حاضر حال در كار و كسب دنياي كه اي فزاينده تغييرات

يكديگر با اتحاد حال در تر قوي كنندگان توليد دارد فراواني تاثير باشد پيش شدن دشوار و بازار وضعيت پيچيدگي موجب موضوع همين و بوده و گردد مي تر دشوار سازمانهانيز سياست تحليل بنابراين شود مي بيني

و ژرف انديشه نيازمند ، اتحاد براي رقيب سازمان يك پيشنهاد بررسي موجب سازمانها اتحاد است ممكن كه بسا چه دارد استراتژيك تفكر

از دسته آن زمان گذشت با نمايد ايجاد نير دردسر بلكه ، نگردد پيشرفت ساير جمع به و ننمايد شركت ، موفق اتحاد فرايند در كه سازمانها

نفع به را صحنه و پاشيد خواهند فرو نپيوندند قدرتمند سازمانهاينمود. خواهند ترك متحدين

سيماي آنها از يك هر كه اينست عنصر سه اين با رابطه در ي كليه نكته در بحث دارد وجود آنها از هريك بطن در كه تضادي ، داشته هم با ضديت

ميباشد همراه تنشهايي با غالبا تناقضي هر نمايد مي دشوار را آنها باره استراتژيك تفكر به تكيه با را ها تنش اين الزمست كه است . بديهي

هر در حال . بهر نشود مشكل دچار سازمانها تا نموده هدايت ومديريت طرح قابل فوق عنصر سه بيني پيش قابل غير يا بيني پيش قابل تغيير

سازمانهامي مديران گريبانگير مشكالت بعنوان امروز و باشند ميباشند.

استراتژيك تفكر اهميت

آيند چالشهاي با رويارويي براي مديران متداول روش قبل هاي دوره در بعنوان آنها از كه بوده مدت دراز و يكپارچه هاي برنامه از استفاده

از بسياري حاضر حال در اما شد مي ياد استراتژيك برنامه نمايند مي هزينه ريزي برنامه رابراي آوري سرسام هاي سازمانهاهزينه

را الزم كارائي ها برنامه اين گزاف هاي هزينه انجام و تفاسير بااين اما و ريزي برنامه اي حرفه مشاوران معموال را ها برنامه اين معهذا نداشته ريزي برنامه فرايند در صف مديران نيز وبعضا نمودند مي تدوين

اقداماتي سلسله و مالي اهداف ، ها برنامه اين در نمودند مي مشاركت پس ليكن شدند مي مطرح بود نياز مورد اهداف اين به دستيابي براي كه آينده بيني پيش و بازخورها مداوم بررسي . با كار و فعاليت به آغاز از

برنامه براي ها تالش همه ازطرفي گرفت مي صورت الزم گيري جهت سياست متعاقبااتخاذ و آينده دقيق بيني پيش در ناتواني ، موفق ريزي ها برنامه اكثر . در گرديد ها برنامه از بسياري شكست به منجر صحيح استنباط يا و بود نگرفته صورت ازآينده دقيقي و شفاف بيني پيش

هاي سياست ترتيب بدين و بود همراه اشتباه با ها داده از ريزان برنامه ها واقعيت با ها برنامه تطابق عدم بعلت عمل زمان در معموال ماخوذه

ضعيف عملكرد و آينده قبال در نگراني اكنون گرديد مي مشكل دچار دلسردي احساس بروز منجربه استراتژيك و مدت دراز هاي برنامه

برنامه بخشهاي ه امروز .لذا گرديده سازمانها ارشد مديران در ونوميدي گيري تصميم در نفوذ قدرت نظر از چه و اندازه لحاظ از چه ريزي

برعهده استراتژي تدوين مسئوليت و شدند افت " دچار سازماني

31

Page 32: modiriyate strategy.doc

اولويت صف مديران نظر جديد شرايط در ، شده نهاده صف مديران كارشناسان و پايين رده كاركنان نظرات از نيز اوقات گاهي و داشت

برنامه و مشاوره بخشهاي از ديگر و ميشد استفاده استراتژيك مسائل در را اجرايي فعاليتهاي امور زمام كه مديراني و نبود خبري عظيم ريزي طي نمايند مي گيري تصميم تنهايي به عمل زمان در دارند دست

دچار نيز بيني پيش ماهيت ، استراتژي تدوين مسئوليت كانون جابجائيميباشد. طرح قابل زير بشرح مراتب كه شده شگرف تحولي

ماموريت تدوين جديد سبك در و يافت تغيير نوعي به كمي بيني پيش-1 بوده سازمان آينده سال چند انداز چشم ترسيم و شناخت و سازمان

. است ه آمد ميان وبه سازمان قابليت و سازمان محصول با مرتبط بازارهاي كيفي بررسي-2

با انطباق براي را خود سازمان بايد مديران بود، بازارها آن تسخير به ، رقابتي مزيت ، رابطه اين در لذا نمودند مي آماده بازار شرايط با نمود مي مشوش را مديران خاطر همواره كه بود ديگري موضوع

اهميت استراتژيك تحليل و عميق انديشه ، كيفي بيني پيش ظهور بررسي ، تحليل هاي توانايي بر تكيه با بايد . مديران يافت اي ويژه

آن براي و بيني پيش را آينده وضعيت نوآوري و انديشيدن ، ذهني بيروني محيط كال و بازار شدن پيچيده با نمودند مي ريزي برنامه

آماري هاي داده تحليل به توانستند نمي ديگر مديران ، ها سازمان سازمانها تالش ، بگيرند. ازطرفي تصميم آنها اتكاي به و نمايند اكتفا حالت بدترين در بقاء و شرايط بهترين در تسخير و منافع حفظ براي

بياورند. مالحظه رو تحليلي ابزارهاي به سازمانها تا شد موجب ، روشهاي ساير با درقياس را استراتژيك مديريت ، مديران كه شده

كليه حال اين با اما اند گرفته خرده برآن و اند نموده نقد ريزي برنامه استراتژيك . مديريت اند گذارده صحه آن توانايي و قدرت بر مديران

كانون در تغيير با ، ريزي برنامه روشهاي ساير با را خود تمايز انواع از استفاده با ويژه تحليلي هاي تكنيك از استفاده و مسئوليت

خاصي نگراني نيز مقاطعي دهد. در مي نشان ها ماتريس و مدلها سازي پياده و اجراء شيوه با سازماني فرهنگ تقابل به نسبت

از بايد خود اهداف به دستيابي براي دارد. سازمانها وجود استراتژي كه سازمانها سنتي فرهنگ با كه نمودند مي استفاده هايي استراتژي

در سازمانها از بعضي ، داشت مغايرت بود گرفته شكل زمان بمرور همين ندارندو الزم توجه سازماني فرهنگ به خود استراتژي تدوين

سازي پياده با رابطه در فراوان مشكالت بروز به منجر موضوع فرهنگ بحث به توجه با نيز سازمانها از بعضي ميگردد استراتژي مي مشكل دچار سازماني فرهنگ تحول مديريت امر در سازماني بررسي بحث ريزي، برنامه روشهاي توسعه با و زمان مرور شوند. به

و آمد ميان به بازار تسخير براي سازمان هاي قابليت و بازار ساختار برنامه ، سازمان درون اخالقي و فرهنگي موانع حذف راستاي در

، حالت بهترين در كه نمودند اجراء را فرهنگي دگرگوني جامع هاي ميبايستي بستر كه نمودند مي تصحيح اي گونه به را سازماني فرهنگ

فرهنگ تغيير گردد، فراهم سازمان در استراتژي اجراي براي از بسياري وقوع درصورت و باشد نمي ميسر آساني به نيز سازماني

32

Page 33: modiriyate strategy.doc

تصحيح هاي برنامه معموال چراكه ماند مي باقي خود بقوت مشكالت بعنوان را ژرف تفكرات و شده طراحي عميق انديشه بدون فرهنگي بصورت استراتژيك تفكر فقدان درحقيقت نداشتند بهمراه پشتوانه

درك گرديد. با مي شده ياد هاي برنامه ماندن عقيم به منجر مدون موفقيت براي الزمست استراتژيك ريزي برنامه اهميت و فوق نكات

استراتژيك تفكر توانائي توسعه به بايد استراتژيك ريزي برنامه در مديريت حوزه در قديمي هاي تحليل و ها دستورالعمل پرداخت

عملي كاربرد امروز فشرده رقابتي فضاي در ديگر شايد استراتژيك ما افتاده پا پيش و ساده ابزارهاي كه شده ثابت باشند. ليكن نداشته

تفكر به كه نمايند. مديراني مي كمك استراتژيك تفكر در را مشكالت با رويارويي براي آمادگي بنوعي پردازند مي استراتژيك

بموارد استراتژيك تفكر از گيري بهره با ارشد مديران دارند را آيندهدارند. توجه زير باشد بايد و هست كه چنان آن را سازمان وضعيت : ابتداء الف

روش در آينده بازار در رقابتي مزيت كسب جهت در سپس و بررسي نمايند مي نظر تجديد منابع از استفاده

، ريسك كه دهد مي را امكان اين مديران به استراتژيك : تفكر ب نمايند ارزيابي را شان تصميمات از حاصل هاي هزينه و سود

ريزي برنامه هنگام در كه سئواالتي به استراتژيك : تفكر ج گويد مي پاسخ ميگردد مطرح استراتژيك

در يافته نظام و منطقي بصورت توان مي استراتژيك تفكر : با د كه مدلهايي يافت دست دلخواه مدل به استراتژيك ريزي برنامه. شوند شگرفي بهبود به منجر توانند مي گاهي

زير از آنرا كه اينست استراتژيك تفكر با رابطه در سنتي ديدگاه در آورند مي شمار به استراتژيك ريزي برنامه و مديريت مجموعه انديشه اين باشد مي محيط مديريت عنصر بر تفكر عنصر صورتيكه

موضوع اين به توجه با لذا نمايد مي تعيين را روش و سبك غالبا برنامه . در شود مي شناخته نيز استراتژيك تفكر العاده فوق اهميت پيش از الگوهاي و استراتژيها از يافته نظام بطور استراتژيك ريزي و شهود ، استراتژيك تفكر در حاليكه در گردد مي استفاده شده تعيين

مي ياري گوناگون استراتژيهاي و الگوها تركيب در را ما ها خالقيت از عبارتست استراتژيك تفكر مطروحه مراتب به عنايت با . لذا نمايند

آنها از بسياري هنوز كه مختلف ذهني چهارچوبهاي از استفاده گيري تصميم نهايت در و تحليل و بررسي براي ، اند ناشناخته

و استراتژيك تفكر تكنيكهاي كليه به دستيابي استراتژيك موقعيتهاياست. محال نگوئيم اگر نيست آساني چندان كار واحد چارچوبي

استراتژيك تفكر ديدگاه بهترين جستجوي در

مي بوجود استثنائي موقعيتهاي سازماني هر در الزمه بررسيهاي برابر و قوانين چارچوب در گيري تصميم ، شرايطهايي چنين در آيد

مديران اصلي . وظيفه باشد نمي ميسر هميشگي دستورالعملهاي33

Page 34: modiriyate strategy.doc

و هميشگي چارچوبهاي با رابطه در شرايطي چنين در كه اينست مي استراتژيك لحظه آن به كه نمايند انتخاب را يكي نوين استراتژي

مسئوليت بخورد شكست سازماني فعاليت چنانچه كه است بديهي گويند اگر كه است اين توجه قابل نكته باشد مي كسي چه بعهده آن

و بحراني شرايط در سازمان نيازهاي پاسخگوي هميشگي چارچوبهاي حتي و افراد ساير به را مديران وظايف از بسياري باشند استراتژيك

، مبهم ، ناپايدار ، گنگ ، استراتژيك . موقعيت نمائيم محول ها رايانه و آيند نمي كمك به آماري هاي داده كه شرايطي در متناقض

سازمان كمك به شهود و نوآوري ندارند كارائي قديمي دستورالعملهاي قبل كه نامند مي استراتژيك علت اين به را موقعيت طرفي . از آيند مي

، اهداف تنظيم ، استراتژيك موقعيت در نيفتاده اتفاق بدينگونه آن از نظر اين بنابر، باشد مي دشوار تهديدها و فرصتها و مشكالت شناسايي

اي تازه راههاي جديد استراتژيك موقعيت هر براي مجبورند مديران استراتژيك فهم و دانش دائمي ارتقاي مستلزم امر اين و نمايند ارائه و بپردازند تفكر به كار انجام با همزمان بايد مديران طرفي از است حتما

راهكاري آنها تامين طريقه و اهداف تنظيم و يافتن بمنظور بايست مي و سياسي مانورهاي با را استراتژيك تفكر الزمست نمايند ارائه تازه

هنگام در تواند مي استراتژيك تفكر نمود همراه گروهي رفتار پويايي گام به گام و تحليلي . روشهاي باشد برداشته در گوناگوني نتايج عمل اما كنند حل را مديران دائمي و اهميت كم مشكالت تواند مي تنها تفكر

فرصت مديران نمائيم مي عنوان استراتژيك موقعيت كه شرايطي در توانند نمي و ندارند را هميشگي دستورالعملهاي از استفاده براي كافي

از مجبورند عوض در آنها نمايند استفاده معمول علمي روشهاي از تفكر از و نمايند استفاده خود قضاوت قدرت و شهودي مهارتهاي

موارد اينگونه همه كه گيرند بهره استراتژيك و فراوان تمرين به صرفا استراتژيك تفكر هنگام در را مديران بايد حال . بهر دارد بستگي تجربه به دستيابي براي سپس داد قرار روانشناسي بررسي و كاوش مورد

نشر از هدف كه است بديهي نمود تالش استراتژيك تفكر دستورالعمل تفكر با رابطه در مباحث اينگونه نمودن مطرح با كه اينست مطالب اين

رواج براي را مناسبي بستر مديران ذهن ساختن آماده و استراتژيك گيري تصميم جهت مديران تا شود فراهم سازمانها در استراتژيك تفكر

. گردند مسلط استراتژيك

سازماني تحول و تغيير براي دقيق ريزي برنامه

متغير محيطي سازمانها، از بسياري امروز پيچيده و رقابتي دنياي در كه مشاوريني باشند مي تغيير فرآيند آغاز صدد در متناوب بطور و دارند توصيف فرآيند يك همچون آنرا اجراي روند نمايند مي توصيه را تغيير

شده اكتفا مقطعي حل راه يك ارائه به اوقات برخي در البته نمايند مي الزمست باشد مي فايده بي موقت حلهاي راه كه داده نشان تجربه اما

برنامه يك ، سازماني تغيير براي ، گردد تدوين دقيق و هماهنگ كامال هر اجراي و شود مي انجام نيز مراتب سلسله بصورت كه را تغيير فرآيند

. دارد خود خاص و كافي زمان نيازمند فرآيند مراحل از يك

34

Page 35: modiriyate strategy.doc

تعهد و سازماني تغيير به نياز از مرحله اين در ، برنامه : آغاز اول مرحله كه شود ثابت بايد بويژه ، شود مي حاصل كافي اطمينان ارشد مديريت ارشد مديريت بود خواهد جدي كار مراحل كليه در ارشد مديريت حمايت. بگيرد عهده بر را ريزي برنامه مسئوليت كه بوده موظف بايستي مي لذا بوده راه سر بر موانع شناسايي به : سازمان دوم مرحله

تغيير فعاليتهاي هنگام در است ممكن كه را مشكالتي ، مورد هر از پيش. نمود بيني پيش دهد رخ

توان مي بخش پنج در تغيير اجراي ريزي برنامه در : را سوم مرحله. نمود لحاظ فرهنگ تصحيح(1 مديريتي مهارتهاي ارتقاي(2 تغيير اعمال تيمهاي تشكيل(3استراتژي و ساختار در تغيير(4 دهي پاداش سيستم(5

براي سازماني مجموعه زير كه گيرد مي انجام بدينگونه ريزي برنامه ، تغيير اجراي . روشهاي شود مي انتخاب تغيير فرآيند در مشاركت

حوزه . بنابراين گردد مي اعمال تغيير نهايت در و گردند مي گزينش و گرفته قرار تاثير تحت سازماني تغييرات مراحل كليه در موصوف هاي

شوند مي لحاظ تغيير ريزي برنامه در يعني اول حوزه سه در تغيير اصوال رفتار زيربناي تغيير تيمهاي تشكيل و مديريتي مهارتهاي ، فرهنگ

در خاصي جسارت و جرات افراد به و نمايد مي تصحيح را سازماني مذكور حوزه سه در گذاري سرمايه حال بهر بخشند مي تغيير فرآيند ساختار يعني ديگر حوزه دو در اما ميگردد انساني روابط بهبود به منجر

، تكنولوژي ، مستندسازي شامل كه دهي پاداش سيستم و استراتژي و مي تصحيح و تعديل را منابع مديريت و دستمزد پرداخت سيستمهاي

مي تنظيم سازماني ماموريت قبال در را افراد رفتار عناصر اين نمايند در تغيير سازي نهادينه در فوق هاي حوزه براي ريزي برنامه كنند

از چشمگيرتر روش اين دستاوردهاي و دهد مي ياري درازمدت. باشد مي مقطعي بهبودهاي

پنج از يك هر است بديهي گيرد مي صورت بندي : جمع چهارم مرحله بايد شود مي ايجاد تغيير كه فوق بخش در و شود انجام بندي جمع حتما

براي ، برنامه . ارزشيابي گيرد مي صورت ارزشيابي پاياني مرحله با شكست تعيين و راه سر بر موانع شناسايي و پيشرفت ميزان كنترل

كاركنان با تغيير ايجاد از قبل باشد مي آينده در ضروري طرح موفقيت. شويد جويا را آنها نظر و نموده مالقات گروهي يا و انفرادي بصورت

دارند نقش اثربخش تغيير مديريت در كه فعاليتهائي

. باشد مي طرح قابل زير بشرح فعاليتها اين مقاومت بر غلبه و تغيير زمينه نمودن فراهم(1 نتايج و اهداف تعيين و آينده از انداز چشم ايجاد(2سياسي حمايت و پشتيباني ايجاد(3 ريزي برنامه و گذر مديريت(4

35

Page 36: modiriyate strategy.doc

مهارتها توسعه و منابع تامين مانند تغيير محرك نيروهاي حفظ(5

سازماني تحول به نسبت مختلف رويكردهاي

، بود خواهد سازماني سطح كدام از تغيير فرآيند آغاز با رابطه در باالي سطح از تغيير ، معتقدند برخي دارد وجود گوناگوني نظريات بر در را سازمان كليه پائين سمت به حركت با سپس و شروع سازمان

ارشد مديريت تعهد و پذيري مسئوليت تغيير براي الزم شرط معهذا گيرد يا و كوچك سازمانهاي در را تغيير الزمست معتقدند ديگر اي . عده است

در را تغيير خود فعاليتهاي با تا آورد بوجود سازماني هاي زيرمجموعه توان مي بدينگونه برسد نتيجه به زودتر كارها و نمايند اجراء سازمان كل

سازماني مراتب سلسله راستاي در عمودي و افقي بصورت را تغيير داد گسترش بوجود كاركنان بين را تضاد نوعي سازماني تحول معموال

براي حاضرند و نمايند مي حمايت تغيير از كاركنان از برخي آورند مي داراي تغيير رويكرد ، نمايند تحمل را شرايط دشوارترين تغيير اجراي. ميباشد مورد چهار( آميز ) صلح گرانه ميانجي رويكرد-1 در مشاركتي و گروهي مشاوره و بحث روش ، رويكرد اين طبق

قرار استفاده مورد تغيير فرآيند هدايت براي سازمان مختلف واحدهاي و گيرد مي بهره سازمان توسعه سنتي روشهاي از رويكرد اين گيرد مي

كليدي هاي مشخصه و پويايي نظريه به مربوط تكنيكهاي از بسياري گذشت با و تدريجي صورت به و محسوس غير بطريق تواند مي رويكرد

غيرقابل و مستقيم برخورد از اجتناب براي رويكرد اين شود حادث زمان مي ارائه را خاصي روش آن از ناشي تشنج هرگونه رفع و تغيير با انكار مي ارائه تغيير اعمال براي را شفاهي روش گرانه ميانجي رويكرد دهد اعتماد حس بر و سازد مي يكپارچه و متحد را كاركنان ابتدا روش اين كند

ويژگي بهترين حفظ با كوشد مي سپس و افزايد مي آنان مسئوليت و سمت به را گذشته. سازمان مطلوب سنتهاي تداوم و قبلي فرهنگ هاي

و جديد ساختار سازماني تعهد ايجاد و بيشتر فروش درآمد كسب متعاقبا. سازد رهنمود سازماني باالي هاي رده در

( ) تعرضي تهاجمي رويكرد-2 تغيير به تهاجمي رويكرد و باشد مي گرانه ميانجي رويكرد برعكس كامال

تهاجمي رويكرد ، است استوار ارشد مديريت مستقيم دخالت بر بهمراه را سازماني فرهنگ تخريب نوعي ، افراطي حدي تا و اقتدارگر

مي آغاز سازمان سنتي ارزشهاي تمام به گسترده تهاجم با تغيير دارد گيرد مي قرار ترديد مورد سازمان سنتي ساختار كل ، روش اين در شود

در تشنج و ناآرامي ايجاد ، روش اين اي ويژه تكنيك شود مي تصحيح و كاركنان همه به ، چيز هر از پيش و است سازمان متحجر و سنتي بافت و نمايند ايجاد جديدي فرهنگي ساختار دارند تصميم كه شود مي اعالم

. در شوند هماهنگ ريزان برنامه با تغيير فرآيند در موظفند كاركنان معرض در و گرفته قرار خطرناكي بحران در سازمان كه مواقعي حتي و توجيه قابل ، روش اين از استفاده است نابودي پرتگاه به سقوط

36

Page 37: modiriyate strategy.doc

حل راه يك بعنوان آنرا توان مي بنابراين است الزامي اوقات گاهي نظر در پرتگاه لبه از نجات و سازماني بحران از خروج براي نهائي نجات براي اما است همراه افراطي گرايش با چه اگر حل راه اين گرفت

راه ، بحراني شرايط كه نمود ادعا توان مي حتي است ضروري سازمان گري منجي ادعاي با را روشهايي چنين رهبران ، طلبد مي افراطي حل

. دهند مي انجام تلفيقي - رويكرد3 تغيير فرآيند براي زمينه ، كافي آموزشهاي با ابتدا رويكرد اين طبق رويكرد اين اصلي هدف شود مي آغاز تغيير كار سپس و شود مي آماده

نسبت تفاهم سوء رفع و تغيير فرآيند به نسبت كاركنان آگاهي افزايش با و باشند داشته آگاهي زفرآيند ا كاركنان هنگاميكه باشد مي فرآيند به

طرح در آنها همكاري به توان مي شوند مي آشنا مديران اهداف و عقايد از ريزي برنامه روش به زيادي شباهت تلفيقي رويكرد بود اميدوار تغيير

. بگذارند تاثير رفتار روي ميتوانند عقايد رابطه اين در دارد پائين به باال سپس و يادآوري كاركنان به را بنيادين ارزشهاي ابتدا رويكرد اين طبق

و آموزش با سپس نموده مشخص تغيير فرآيند در را ارزشها ويژه جايگاه براي را زمينه سازماني سطح در گسترده بصورت تربيت و تعليم

براي را شرايط مذكور تعليمات سازند مي فراهم نوآوري و خالقيت آورد مي فراهم تغيير فرآيند خالل در كاركنان استعدادهاي شدن شكوفا

سرعت را تغيير روند ، آموزشها اين از گيري بهره با نيز . كاركنـــــان الزامي تغيير روند بهبود براي تغيير فرآيند خالل در . آموزش بخشند مي. دارد نيز ويژگي چهار رويكرد اين باشد مي در تغيير معرفي براي آگاهانه و شده ريزي برنامه اقدامات سلسله-

سازمان سطح ارشد مديريت سوي از فرآيند هدايت و كنترل-سيستمي رويكرد از استفاده- مدون آموزش استراتژي از استفاده-

ويژه دستورالعمل و كليدي پيام كه است اين رويكرد اين عمده مزيت كاركنان به مشخص ساختاري با و يافته نظام و شفاف بصورت را تغيير اعمال براي را فراگير استراتژي يك ، رويكرد بنابراين نمايد مي اعالم. طلبد مي تغيير فرسايشي - رويكرد4 ، خاص سياستهاي و گوناگون ترفندهاي از استفاده با رويكرد اين طبق اين كند مي پيدا را خود جايگاه و شود مي نهادينه سازمان در تغيير

و تدريج به را سازمان شود مي شناخته فرسايشي عنوان با كه رويكرد اين معهذا دهد مي سوق تغيير سمت به مخفيانه و نامحسوس بطور گاه

جز موردي هيچ محتوي اساس بر و بوده تلفيقي رويكرد عكس بر رويكرد در تغيير كليد بنابراين گذارد نمي تاثير ارزشها و نگرشها بر رفتار

رفتار بتوان كه زماني باشد مي سازماني رفتار دگرگوني سازمان سازماني ارزشهاي تعالي و تصحيح به توان مي نمود اصالح را سازماني

. شود حادث است ممكن ضعيف و بدو مذكور الگوي بود اميدوار نيز

37

Page 38: modiriyate strategy.doc

اينكه بر مبني را ارشد مديران پيام ، ناراضي مياني مديران اول حالت در هدايت به و پذيرفته شود عمل مختار خود و شود مي موفق سازمان. پردازند مي خود خاص روشهاي اساس بر سازماني مختلف بخشهاي

خواهد مي و داشته را مستقيم دخالت قصد ارشد مديريت دوم حالت در كه نمايد وانمود است مند عالقه ضمن در نمايد هدايت تنهايي به را تغيير

خاص ترفند اين با بنابراين شده آغاز سازمان تر پائين سطح از تغيير اين تغيير گسترش به را آنها و كند مي تغيير به تشويق را سازمان واحد يك

بخشهاي ساير در فراگير بصورت تغيير كه اميد اين به نمايد مي وادار از را مديريت كه دارد را مزيت اين روشي چنين يابد توسعه سازمان

اين طرفي از دارد مي مصون محبوبيت عدم و شكست از ناشي انتقاد ابتدا در آنچه از غير تغييراتي ، سازماني واحدهاي كه دارد وجود امكان

. نشود خارج كنترل از كار نتيجه در و آورند بوجود بوده مدنظر مرحله چند طي چهارگانه مختلف رويكردهاي از تركيبي با توان مي

. آورد بوجود سازمان در تغيير زمينه در را الزم اقدامات بتوان تا نمود استفاده تهاجمي رويكردهاي از است بهتر اول مرحله در موجي از بتوان اگر نمود استفاده سازماني شوك مزاياي از آن بر تكيه با

توان مي نمود استفاده احسن بنحو شود مي ايجاد شوك توسط كه پيدا پيشرفت براي را مناسب راه سرعت به تغيير فرآيند كه بود اميدوار

. كند مي كاركنان كليه در تغيير فرآيند به نسبت تعهد احساس بايد دوم مرحله در

از كاركنان انتظارات بين را الزم همخواني بايد مرحله اين در آيد بوجود. آيد بوجود تغيير براي ريزي برنامه و تغيير فرآيند

رابطه اين در ميگردد معطوف آموزش به تالشها كليه سوم مرحله در مي استفاده امكانات كليه از جديد فرهنگ شكوفايي و توسعه براي از توان مي مرحله اين در شود مي گرفته جدي تمرين و آموزش و گردد

فرهنگ با را سازمان رويكرد اين پايه بر و نمود استفاده تلفيقي رويكردساخت. منطبق جديد

جديد هنجارهاي اشاعه بمنظور فرسايشي رويكرد از چهارم مرحله در غير سازماني هاي شبكه بر تكيه با گردد مي سعي و شود مي استفاده نهادينه زمان مرور به سازمان در را جديد فرهنگ و ارزشها ، رسمي. ساخت

رويكرد مبناي بر و پردازد مي گذشته مرور به سازمان پنجم مرحله در به نسبت آگاهي و تغيير فرهنگ ترويج مشاركتي و گرانه ميانجي. نمايد مي اقدام سازماني رفتار تصحيح ضرورت

. نمايد مي توصيف را تغيير مدلهاي زير شكل

تغيير مدلهاي نمودار38

مرحلهاول

شوكدوم مرحلهشدن درگير

سوم مرحلهتمرين

مرحلهچهارم

دادن انجام

پنجم مرحله ارزيابيمجدد

ميانجي رويكرد گرانه

ترقي رويكرد خواهانه

ميانجي رويكرد گرانه

آموزشي رويكردمجدد ارزيابي

اي شبكه رويكردمجدد ارزيابي

Page 39: modiriyate strategy.doc

فرصت ناقص بصورت منفعت بروز عوامل شدن فراهم از عبارتست فرصت

همه براي بالقوه فرصتهاي و هستند رويكردها قواعد زاييده فرصتها بازار نشده پاسخگوئي نياز از كار و كسب محيط در فرصت دارند وجود فعل به هنگامي سازمان يا افراد براي بالقوه . فرصت گيرد مي شكل و باشد داشته وجود منفعت بروز عوامل تكميل امكان كه شود مي تبديل

در رقابتي دنياي در نمايد مي تعيين سازمان هاي قابليت را امكان اين قابليتها اين و بوده موثر مزيت يك كليدي قابليتهاي داشتن انحصار

وجود امكان رقيب براي كه سازد مي برخوردار فرصتهايي از را سازمان. دارد وجود رويكرد دو سازمان قابليتهاي توسعه براي و ندارد نگر پيش رويكرد(1 نگر پس رويكرد(2

فرصتهاي فضاي الگوي و سازمان حوزه ، فرصت قابليتها توسعه حيطه. باشد مي بالقوه

تغيير درباره مدرنيته فرضيات

در دگرگوني و تغيير هاي برنامه در ظاهري ناهماهنگي مشكالت عليرغم سازمانها معمول فرضيات سري يك از ها برنامه اجراي هنگام در معموال

و بر پردازان نظريه گردد مي استفاده دقيق آزمايشات اساس بر عمدتا همين بر و پندارند مي خطي آنرا زمان مفهوم از سنتي برداشت اساس مراحل از اي مجموعه را سازماني تغيير ، مختلف تئوريهاي اساس ارتباط در يكديگر با منطقي مراتب سلسله يك چارچوب در كه دانسته

رخ متفاوتي خصوصيات با يك هر و شده زمانبندي بصورت و باشند مي و توسعه آن و باشد مي مهمي خاصيت حامل مثبت تغيير دهند مي

و است تغيير فرآيند يك سازماني توسعه بنابراين باشد مي پيشرفت آينده مطلوب وضعيت بسوي فعلي نامطلوب وضعيت از سازمان حركت

اصالح از و بوده نهفته مدرنيته فلسفه بطن در خطي توسعه مبناي بر تفكر كند مي حمايت جامعه يافته توسعه بصورت و بدينگونه سازمان

تغييرات منشاء تواند مي سازماني هاي شبكه قالب در استراتژيك تفكر طرفي از شود سازمان وضعيت بهبود جهت در شگرفي

تفكر توسعه براي و دارد انسان پويايي با مستقيم رابطه استراتژيك و سازماندهي ، رهبري بمانند مباحثي بايد سازمان سطح در استراتژيك

نمود. سازي پياده سازمانها در را انسان و سازماني پويايي

تفكر در سازماني هاي شبكه و نوآوري – سازمانها در كارآفريني استراتژيك

نيز بعضي و بوده استقالل داراي سازمانها در كارآفرينان از برخي شرايط و كارآفرين شخصي صفات بازتاب كارآفريني دارند وابستگي توانايي باشند مي خشن كه حال عين در كارآفرينان است سازماني

تكامل به انقالب يك ايجاد با . كارآفرينان دارند نيز را سازماندهي يا پيشرفت به منجر است ممكن كارآفريني نمايند مي كمك سازماني

39

Page 40: modiriyate strategy.doc

و بوده عمل مرد كارآفرينان اما شود روبرو سازمانها نشيني عقب فعاليت يك تنها نه . كارآفريني شوند مي محسوب سازمان پيامبران

بافت يك قالب در كارآفرينان و باشد مي اجتماعي فعاليتي بلكه تجاري به كارآفريني . فرآيند نمايند مي وظيفه انجام اجتماعي هاي شبكه

هاي شبكه در اوقات گاهي دارد نياز عمومي روابط توسعه در توانايي در فردي بين روابط از تر ثمربخش بسيار فردي بين روابط اجتماعي مبناي بر ها شبكه ماهيت باشند مي رسمي محيطهاي با سازمانها

مبناي بر ها شبكه مديريت و دارد شبكه ساخت روش ، محوريت ، كانون آموزش همچنين و دانش و علم پاركهاي و تعاون و كارآفريني و فردي خالقيت به كارآفريني بندي جمع يك . در دارد قرار كارآفرينان

انجام روش كه آنجا از دارد بستگي ذهني طرحهاي اجراي به تعهد و كارآفرين ساليق بين و باشد مي دشوار حدي تا ، كارآفريني فعاليتهاي

به است بهتر باشد مي توازن برقراري ضرورت بيروني محيط شرايط به تالشها آنها از اعتباري و مالي پشتيباني و كارآفرينان تشويق جاي

فراگير توسعه براي مناسب اقتصادي اجتماعي بافت يك ايجاد سمت اجتماعي بافتهاي شود معطوف كارآفريني جامعه سطح در كارآفريني

ارتقاي معناي به اين و شوند سازماندهي يافته، ساخت بصورت بايد زيرساخت يك ايجاد بود خواهد اقتصادي توسعه براي كارآفريني فرهنگ طريق از كارآفرين از حمايت و كارآفريني توسعه براي مناسب

عناصر بر مشتمل ، كارآفريني مديريت باشد مي ضروري قانونگذاري هاي توانائي مديريت از سبك اين است كارآفريني و نوآوري ، مديريتي

. دهد مي قرار سازمان كنترل تحت را خالق افراد

گيرنده ياد سازمان و استراتژي تدوين

بروز روز كه محيطي در ، شده پيچيده و دشوار امروزي كار و كسب براي تالش گردد مي شديدتر رقابت و شود مي تر سخت آن بيني پيش به بستگي سازمانها بقاي و باشد مي سازماني هدف از اصلي بقاي

كار نيروي به تيلور نگرش با توان نمي . ديگر دارد آنها خالقيت و نوآوري بجائي راه شيوه اين با ارشد مديريت ، كشيد كار كارگر از و داد دستور تواند مي سازمانشان قوت و ضعف نقاط از مديران شناخت برد نخواهد برنامه پيش از اهداف به نيل جهت در شده تضمين استراتژي يك بعنوان در را مديران تواند مي استراتژي از استفاده شود گرفته بكار ريزي

اختيار در را كار زمام و نمايد ياري سازمان استراتژيك ساختار طراحي شود مي محيط كنترل به منجر استراتژي از استفاده لذا دهد قرار آنها

محيطي مشخصات با كه هستند كارساز زماني تا استراتژيك ساختارهاي داد خواهد تغيير را محيطي شرايط زمان گذر مهم نكته باشند منطبق

محيط اقتضاي بر بنا استراتژيك ساختارهاي مستمر اصالح بنابراين مديران تواند نمي تنهائي به استراتژيك ريزي . برنامه باشد مي الزامي

بر كه آنجا از استراتژيك ريزي برنامه دهد ياري اهداف پيشبرد در را پر تغيير به توجه با و درازمدت در گيرد مي انجام گذشته اطالعات اساس براي استراتژيك ريزي برنامه بود نخواهد كارآمد خارجي محيط شتاب تغييرات شتاب به توجه با اما رسد نمي بنظر مفيد مدت كوتاه هاي دوره

40

Page 41: modiriyate strategy.doc

كه است استراتژي برعهده لذا نمود اتكا آن به بلندمدت در توان نمي . مديريت نمايند ريزي برنامه آن براي و بزنند حدس را كار و كسب آينده تاثيرگذار نيز عوامل ساير و نيست كاره همه استراتژي تدوين در ارشد

كار و كسب عناصر كامل شناخت نيازمند استراتژي تدوين باشد مي به استراتژي رهاند مي درگمي سر از را ما مدرن استراتژي است

نقش حال بهر سازد مي رها بحران از را ما و دهد مي پاسخ ضرورتها و ناپايدار و پيچيده محيط وقتي نمايد مي پيدا خاصي اهميت مديريت

فضاي از را سازمان خويش درايت با كه بوده مدير اين آنگاه باشد مبهم . ميرساند مقصود منزل سر به و دهد مي عبور بحران آورد مه و آلود راز

و افراد نوآوري ارتقاي براي ريزي برنامه در را ما يادگيرنده سازمان براي بيني پيش قابل غير موقعيتهاي با رويارويي در آنان توانايي غير موقعيتهاي با رويارويي در آنان توانايي و افراد ، نوآوران ارتقاي

دستيابي براي نيز آموزشي ريزي برنامه دهد مي ياري بيني پيش قابل دارد دقت به نياز اما بود نخواهد دشواري چندان كار فوق اهداف به

. باشد كاركنان روزانه برنامه از بخشي بايد يادگيري افراد هدايت براي سازمانها اكثر در كه مديريت كنترلي مدل-

. باشد مي زير موارد شامل شود مي استفاده سازماني مراتب سلسله طريق از مديريت پست از مديريت قدرت(1

. شود مي هدايت سازمان نقاط تمام به. يابند مي انگيزه موثر كار طريق از افراد(2 مي نشان بهتري واكنش مدت كوتاه پاداشهاي به افراد ، اصوال(3

. دهند انگيزترين نفرت و انگيزترين هراس ، آموختن سازمانها از برخي در

افراد بين در تحقيق روحيه متاسفانه و سازمانها نوع اين در واژه پژوهش و ندارد وجود سازمان مي توسعه و تحقيق بخش وظيفه صرفا

باشد. بر و گيرد مي بهره افراد خالقيت از تعهدي مديريت تعهدي مدل-

. دارد تمركز زير نكات در فردي موقعيتهاي از نه گرفته نشات تعاون از سازماني قدرت(1

سازماني مراتب سلسله احساس طريق از آنان تحريك ، افراد انگيزش براي راه بهترين(2

. است تعهد افراد(3 . دهند مي نشان مثبت واكنش بلندمدت در پاداش به معموال. دارد زير بشرح مشكالتي نيز تعهدي مدل سازي پياده. بدهد دست از را سازمان كنترل تا دارد آنرا بيم مديريت(1 عمل هنگام در سليقه تضاد(2 فشار نيروهاي تاثير(3 فرعي فرآيندهاي تاثير(4 تصميم ، يادگيري در سازمان موفقيت عدم به منجر فوق موانع از يك هر

بايد گيرنده ياد سازمان گيري شكل از پيش گردد مي عمل و گيري هرگز فرآيند اين كه دانست را نكته اين بايد و شناخت آنرا نيازمنديهاي

. پذيرد نمي پايان

41

Page 42: modiriyate strategy.doc

يادگيري اهداف

هستيم كجا برويم خواهيم مي كجا

برويم بايد چگونه آنجا به برود كه مسير هر از صورت آن در ميرود بكجا داند نمي كسي اگر

. رسيد خواهد

سازماني استراتژي و انسان پويائي

را پيشگيرانه استراتژي كه سازمانهائي حتي كه شود مي مالحظه بعضا چند از هر و هستند ضعف دچار محيطي تحليل در نمايند مي انتخاب مي هم به را ها بيني پيش تمام نشده بيني پيش عوامل ظهور گاهي از كه سازمانهائي حتي كه است نشانگراين موضوع اين لذا ريزد

روند شناخت در نمايند مي استفاده كارانه محافظه هاي استراتژي اند نتوانسته هرگز تاكنون و هستند مشكل دچار خارجي محيط تحوالت

از عادي تغيير روال بيني پيش لحاظ از كه دهند صورت را اقداماتي اكثر نمود جستجو سازمان ديدگاه در بايد را علت كه باشد اشكال

خارجي محيط سازي مدل براي ها سازمان محيط بررسي به صرفا د نمايند مي كفايت سازماني پويائي دادن دخالت حداكثر و خارجي انسان و فردي پويائي عنوان با مهمي عنصر گرفتن نظر در با رحاليكه

و بحران از رهائي پرداخت بيني پيش الگوهاي اصالح به نسبت توان مي موفقيت كسب مقوله دو اين استراتژي تدوين در را سازمان هر اصوال

صورت به را كار و كسب استراتژي بايد دهد مي قرار خود كار دستور در عوامل مهم نقش از نبايد رابطه اين در و نمود تدوين دو هر از اي آميزه

است پيچيده حدي تا انسان پويائي شد غافل انسان پويائي و خارجي صرف دهد مي ياري موضوع اين پيشبرد در را ما انسان ماهيت شناخت

اعظم بخش ذاتي صفات و انسان ژنتيكي خصوصيات بعضي از نظر به توانيم مي لذا دهد مي شكل خارجي محيط را شخصيتي ويژگيهاي

خارجي محيط بين روابط بررسي بپردازيم اعضايشان بر سازمانها تاثير گروه يك در پذيرد انجام شخصيت گيري شكل به تواند مي انسان ضمير و

اهداف و شود مي برگزار افراد مالقات براي متعدد ،جلسات قوي كاري و گروهي پويائي تقويت باعث كه شود مي بررسي مرتب بطور گروه

اساس بر كلي گرددبطور مي گروه زماني اهداف با افراد پويائي تطبيق مي طرح قابل زير موارد كاري گروه ، گروهي و فردي پويائي اصول باشد دارد يش فعاليتها از صريحي تعريف-1 ارتباطات و كند مي استفاده خاصي سيستم از كارها انجام براي-2

باشد مي شفاف آن در خارجي و داخلي و نمايد مي استفاده گروهي منطق از واقعيات با روياروئي براي-3

كنند مي كاوش را آنرا خاص هاي پيچيدگي مشكل حل براي خاصي روال از نارضايتي و گروهي درون تفاهمات سوء رفع براي-4

نمايند مي استفاده پاشد نمي هم از ناگاه به شود مي جدا آن از عضوي وقتي-5

42

Page 43: modiriyate strategy.doc

دارد نظر در را تغيير به نياز-6 بنابراين بوده قائل ارزش نمايد تالش گروه براي كه كسي هر براي-7

گيرد قرارمي تفقد مورد تواند مي نمايد ارائه پيشنهادي كسي هر گروههائي چنين در بوده موفق تيمي كار اوليه اصول از يكي اين

گيري تصميم در اعضاء نقش و نيست رياست معناي به رهبري محور كاري گروه در تعاون شود مي مالحظه شفاف بطور گروهي با كردن كار از افراد ترتيب بدين و است گروهي هاي فعاليت حوزه در كه است اي مقوله ، لذت احساس برند مي لذت يكديگر مي ذهني كاركرد نوع دو مصاف گروه گنجد مي انسان پويائي

باشد جمعي تصميم از : تبعيت الف

شخصي منطق اساس بر فردي گيري : تصميم ب ضمير لوح كه بوده مثبت بسيار واكنش كار به اشتياق برابر در اصوال

و پايبندي انتظار اگر نيز سازمان حال هر ميباشد. به اينگونه انساني بورزد عشق آنها به مادر يك همچون بايد دارد را كاركنان تعهد

عقل و منطق ، زوجيت به تمايل و بقاء براي تالش جمع به وابستگي يعني بودن انسان است انسان يك نتيجه نبوغ و هوش ، احساسات و

رابطه اين در توان مي كه جمع در مشمول شدن فرد بين كشاكش طرفي از شود شناخته بهتر را سازماني و گروهي رفتار اوليه اصول

راكثر د متاسفانه شود مي مدار شهروند رويه اين با ها سازمان و مدير كه اي گونه به است حاكم كننده سركوب قضائي سازمانها

مشاركت آيند نمي بر سازمان به دلبستگي حس ارضاي از كارمند تفويض جريان و داشته مثبت نتيجه همواره ها سازمان در كاركنان

را كاركنان و مديران ارتباط و انداخته راه به را سازمانها در اختيار را كاركنان و مديران بين متقابل اعتماد و احترام و بخشيده بهبود. نمود ايجاد

اخالقي ابعاد و استراتژيك تفكر

تعهد افزايش ، استراتژي تدوين در آن نقش و سازماني اخالق در ها اقليت و زن كاركنان نقش شدن گرفته ناديده و سازماني انسان باشند مي استراتژيك تفكر در اساسي محور دو سازمانها

روي جز اي چاره رهائي براي و شده گرفتار ماشيني ي دنيا در غربي انساني ابعاد گيري بكار در ها ژاپني ندارد معنويت و اخالق به آوردن

سازمان در احساسي چنين ايجاد اند نموده عمل تر موفق مديريت در احساسات باشد مي الزم استراتژي واجراي موفقيت كسب براي ها

توسعه براي وسيع بينش ايجاد به نياز و بوده اهميت داراي انسان روش بعنوان استراتژيك تفكر است الزامي بهتر رهبري و سازماني

چند هر موظفند مديران آيد مي بكار رهبري ماهيت درباره انديشه خود كار و كسب فلسفه و اخالق در نظر تجديد و تامل به گاهي

تفكر از دهند مي انجام افراد آنچه قبال در اخالقي قضاوت بپردازند در كه است مهم موضوعي تبعيض باشد نمي جداشدني استراتژيك تبعيض نمودن نهادينه جهت الزمست دارد وجود وضوح به سازمانها

43

Page 44: modiriyate strategy.doc

مشاركت و گذاري قانون طريق از آن هاي آمد پي و ها سازمان در نمود اقدام كار محيط در آن نمودن كن ريشه و فرهنگسازي و مديران

سازمانها در جديد ومفهوم ماموريت

براي حقيقت در ماموريت باشد مي كار و كسب فلسفه ماموريت معناي به ماموريت نظامي ادبيات در و رود مي بكار اهداف تعيين مي دارا را مشخصه دو كار و كسب دنياي در ماموريت بوده هدف باشد

سازمان در هدف-1 ريزي برنامه از بخشي ماموريت سازمان محصول و فعاليت زمينه-2

سازمان كه است زمينه استراتژي و باشد مي سازمانها استراتژيك زمينه آن در سازمان اصلي هدف و پردازد مي فعاليت به آن در

و پردازد مي اهداف به ماموريت حال هر به شود مي معرفي ساير به نسبت سازمان تا پرداخته رقابتي برتري به استراتژي خطير از ماموريت به خاص مفهوم القاي باشد تر موفق سازمانها

استراتژي بستر در ماموريت رود شمارمي به مديران وظايف ترين گردد مي نگارش رهبري اصول و سازماني فرهنگ ،

د يكديگر با كه داشته سازمان هر در عنصر چهار داراي ماموريت و يكپارچگي سازمان به و نمايند تجهيزمي را همديگر و بوده رتعامل دست كافي انگيزه به سازماني اينكه براي بخشند مي عملكرد صحت

و فلسفي بستر كه نمايند تدوين اي گونه به را ماموريت بايد يابد با بايد فلسفي بستر آورد فراهم تجاري فعاليت براي را الزم منطقي. باشد داشته همخواني تجاري منطقه

فرآيند ، تيم يك رهبر يا سازمان يك مدير براي ماموريت احساس رهبر ، دارد اي ويژه اهميت ماموريت شناخت در شفافيت به دستيابي

استراتژي و ها ارزش با رابطه در تفكر به را افراد تا نمايد مي تالش تيم ببخشند ارتقاء را تيمي كار اصول به آنها تعهد ميزان بتواند تا نمايد وادار

خود توانائيهاي بايد چيز هر از بيش افراد ، ماموريت شناخت فرآيند در انرژي براي تنهايي به ماموريت عقلي شناخت چه اگر نمايند بررسي را

باشد. نمي كافي سازمان به بخشيدن قبال در افراد كه تعهدات احساس نوعي واقع در ماموريت احساس

دارد وجود سازمانها در عيني شوهد نمايند مي درك سازماني ماموريت مي حسن بشدت را سازماني ماموريت انجام به تعهد افراد بعضي كه

اند نموده تدوين را مناسبي ماموريت سازمانها از برخي ازطرفي نمايند ندارند رابطه اين در تعهدي احساس كه دارند وجود نيز افرادي معهذا كه آنان ، كاركنان عملكرد مستمر ارزيابي با سازمان ارشد مديريت البته

مواخذه را باشند نداشته كافي تعهد سازماني ماموريت انجام به نسبت كه آيد مي بوجود افراد در زماني ماموريت احساس نمايند. همچنين مي يابند مي در را كافي تطابق سازمان و خود هاي ارزش بين آنان

شوند مي بيان كاركنان بهمه صريح بصورت بندرت سازماني ارزشهايدارند. آنان حدس در سعي رفتاري استانداردهاي ازطريق كاركنان لذا

44

Page 45: modiriyate strategy.doc

كاركنان در را ماموريت احساس تنهاي به سازمان استراتژي به تعهد سطح در توافق به . دستيابي سازد نمي نهادينه و آورد نمي بوجود

مي بوجود زماني احساس تعهد باشد نمي دشواري كارچندان استراتژي دارند وجود ها برنامه پس در كه را سازماني ارزشهاي افراد كه آيد

هدايت با و دارند وجود وماموريت استراتژي در ها ارزش اين بشناسند كه ميشوند.افرادي سازمان دركل ماموريت احساس به تبديل مديريت

نمايند مي ارضاء احساس و برند مي لذت كارخود از دارند ماموريت حس نموده تلقي ارزشمند را خود كار و اند دريافته آنرا دليل و معنا كه چرانمايند مي ارضا را مهمشان و شخصي احساس نيازهاي كه چرا

مقصود

استراتژي ارزشها شخصي ارزشهاي كارمندان

رفتاري استانداردهاي

ماموريت احساس نمودار

استراتژي و سازمان در اخالق

تا هدف از حركت و استراتژي در گذار تاثير اخالقي هاي مشخصه معروف نرم و سخت يكپارچگي به كار و كسب در كه رفتار بكارگيري

هدايت بخوبي چنانچه كه است يكديگر با سازي يكپارچه فرآيند ميباشد . معهذا گرديد نخواهد متضاد هاي استراتژي توليد به منجر شوند

كسب در اخالق درباره تفكر حوزه به چگونه كه دريابيم بخوبي الزمست و ماهيت اول گام در سازمان درون آگاهي سطوح شويم وارد وكار

استراتژي روي بعدي گام در و نمايد مي تعيين را اخالقي تفكر چگونگي سازمان مشي خط تعيين در معموال كه گذاشته تاثير سازمان اصليميگردد. ارائه زير بصورت اخالقي پيشرفت . فرآيند دارد بسزايي تاثير نمايد مي عمل و گرفته تصميم خودش مسئوليت با رئيس-1 شود مي انتخاب گيري تصميم براي ارشد كميته يا مديريت تيم-2 گيرد مي صورت علني غير بصورت گيري تصميم-3 بر سپس و بررسي جلسه چندين طي كارمندان از چندتن نظرات-4

ميشود گيري تصميم آن مبناي با و سازمان كليه در اي مشاوره فرآيند ازطريق اخالقي سياست-5

گيرد صورت كاركنان همه حضورگيرد. صورت فراگير بطور اخالقي مميزي-6

گيري تصميم

دستيابي يادگيري

45

Page 46: modiriyate strategy.doc

عمل

اخالقي تغيير سازي پياده نمودار

اخالقي تفكر منشور

در پردازد مي كار و كسب حوزه در فعاليت بانجام سازماني هنگاميكه استفاده زير چهارچوب از بايد اخالقي تفكر از گيري بهره راستاي

نمايد. سازماني اخالق ساختن عمومي-اخالقي اصول معرفي-اخالقي اصول اجراي بازرسي-اخالقي گيري تصميم فرآيند مديريت-اخالقي ويژه هاي بررسي به پاسخ- قانون صريح نص با تطابق- وضعيت بررسي-اخالق اصول آموزشي كارگاههاي برگزاري-اخالقي نظريات درخواست- آنها به مربوط مقررات و اخالقي قوانين وضع- كنار و اخالقي گيري تصميم مبناي بر مسائل برخي با موافقت-

قانون گذاشتن سازماني اخالق ساختن در كاركنان عمومي برداشتن گام- عنصر اهميت به آنگاه بپردازيم اخالق در آن نقش و تفكر ارزيابي به اگر

ارزش شناخت بر سازماني برد. هر خواهيم پي انساني اخالق شناخت خود خاص ابزارهاي از سازماني فضاي بر حاكم اخالق و فرهنگ ، ها

از سازمان كاركنان عمومي رضايت ميان اين در نمود خواهد استفاده توافق بيك بايد آن طرح از پيش كه ميشوند مشخص ارزش بيانه مفاد

بشرح زمينه اين در بررسيهايي نيز امروزه رسيده باره اين در عمومي. است پذيرفته صورت زير

آيد بوجود سازمان سطح در مناسبي فرهنگي محيط بايد-1 شود داده خاصي اهميت ايمني و شغلي بهداشت به-2 شود تكريم مشتري-3 گردد ايجاد شغلي هاي فرصت در تعادل-4

مي بوجود سازمانها در تبعيض چگونه كه وكار كسب و تبعيض درخصوص رفتار تشويق و پاداش سيستمهاي و كار انجام زمان به توجه با آيد

محيط در تشنج از جلوگيري و زنان بويژه كاركنان نقش و سازماني با ونژادي مليتي هاي اقليت اجتماعي نقش حذف از جلوگيري زماني بداخل كاركنان ازطرف فشار كارو بازار و مختلف زبانهاي به توجه

مشكل چه هر اهداف به دستيابي بمنظور مديران قدمي پيش و سازمان تغييرات همچنين و سازمان هاي توانائي براساس دسترسي قابل اما

يا و منفي سازمان چه ، سازمانها جاري موقعيت آناليز و سازماني حذف و جامع و فعال و موافق ( سازمان گرا) نسبي حداقل سازمان

فعاليت و توسعه ابعاد و آموزش و توسعه ، سالم معامالت مسير در مانع در كاركنان و مديران عملكرد بازتاب و مثبت فعاليت برنامه و مثبت هاي

46

Page 47: modiriyate strategy.doc

در سازماني مثبت فعاليت برنامه ومرور بازنگري به توجه با ها سازمان كه است بديهي ميباشد اهميت حائز سازمانها در تبعيض رفع با رابطه به دستيابي آنگاه شود داده الزم بهاي انساني منابع بمديريت چنانچه مصاحبه در دقت . عدم بود نخواهد رويا يك شبيه چيزي رقابتي مزيت بازدهي بر وارد تازه كارمندان با نامناسب برخورد و استخدامي هاي

حذف براي تالش و كاركنان براي فرصت ايجاد گذارد مي تاثير سازمان كاهش موضوع دارد اهميت آنچه نيست كافي سطوح كليه در تبعيض

. است كار نيروي بازدهي و دهد مي دست از را خود اهميت موضوع اين اقتصادي بحران زمان در

. فرصت نمايند ارائه مطلوبي بنحو را خود فعاليتهاي بايستي سازمان در سازماني پويايي هاي نظريه از بخشي بعنوان بايد برابر شغلي هاي الزم ساختاري تغييرات ، سياست اين توسعه براي و شود گرفته نظر ايجاد جهت در كه تالشهايي لذا گيرد صورت سياست اين با انطباق براي مي صورت سازمان در مداري مشتري فرهنگ بهبود و كاركنان در تعهد. بود خواهند عقيم و ازارزش عاري تبعيض گرفتن نظر در بدون گيرد

المللي بين توسعه و استراتژيك تفكر

تفكر نيازمند مليتي چند فضاهاي در فعاليت و المللي بين توسعه گيري تصميم سطح باالترين و خطير لحظات در بتوان تا بوده استراتژيك

اثر براي كار و كسب هاي استراتژي داشت خطا از عاري عملكردي ، از هدف ، ميباشند كار و كسب ساختار شناسايي نيازمند بخشي

موفقيت كسب بعد درمرحله و بقاء تضمين كار و كسب استراتژي كه ميباشد سيستمي تفكر و استراتژيك تفكر تلفيق به نياز لذا ميباشد

كسب زمينه در اروپا يكپارچگي سازد مي فراهم را سازي جهاني زمينه اتحاديه گيري شكل به توجه با لذا ميباشد تفكر اين بارز نمونه كار و

ميتواند واداري مالي فعاليتهاي بر مشترك پول واحد پيدايش تاثير اروپا هاي حوزه در را تاثير بيشترين و باشد مديريت حوزه براي كليدي

و ميباشند پذيرا را مشترك گذاري سياست و قانونگذاري نظام يك اصوال وحتي اقتصادي ، سياسي ، اجتماعي سيستمهاي خرده همه واحد

و اجتماعي وضعيت و اقتصادي ابعاد . لذا گيرد مي در را نظامي ميباشد توجه قابل تفكر اين در اروپا در مردم معيشتي

تفكر ارشد مديران اكثر جهاني مقياس در رقابتي مزيت به توجه با دارند نظر اتفاق موفقيت كليد بعنوان رقابتي مزيت درباره استراتژيك

ميباشد موفقيت بعدي درمرحله و بقا عامل رقابتي مزيت آنها بعقيده و مزيت بررسي است رقابتي مزيت به دستيابي كليد نيز استراتژيك تفكر

استراتژيك تفكر براي استاندارد شيوه به را ما مختلف درصنايع رقابتي ميسازد رهنمون

مي آنگاه نمود ارائه كاال رقبا از فراتر كيفيتي بتوان بازار يك در وقتي مي ترتيب بدين بود اميدوار خود بدلخواه ها قيمت بردن باال به توان نمود عرضه را باالتر هاي قيمت ريزي برنامه با مدت دراز در توان

را فراواني سود كم نسبتا فروش ميزان با زمان بمرور كه بصورتي مي بيشتري فروش حجم يا باالتر قيمت بين صحيح انتخاب آورد بدست

47

Page 48: modiriyate strategy.doc

است بديهي دهد ياري رقابتي مزيت به دستيابي در را سازمان يك تواند هدف بازار از شركت اين شناخت با تنگاتنگي ارتباط به موضوع اين كه

و است بخش اثر باالتر قيمت از استفاده بازارها از بعضي در دارد خود فروش حجم مشتريان اقتصادي شرايط بدليل نيز بازارها از بعضي بيشتر، فروش حجم ، فروشندگان صحيح انتخاب طلبد مي را بيشتر و مشتري چلب ، فروش از پس خدمات باالتر، كيفيت باالتر، قيمت

وضعيت از بايد مديران لذا ميباشد اهميت حائز نكات از مداري مشتري باشند مطلع خود سازمان و بازار

مي بندي طبقه را تهديدها و ها فرصت ، استراتژيك تفكر باكمك مديران توجه كانون در را سازمان جاري وضعيت ، ها گيري تصميم در و نمايند

استراتژيك تفكر از استفاده با موفق دهند. مديران مي قرار خود دهند مي قرار تحليل و تجزيه مورد را سازمانها ساير و بازار موقعيت

داشته شان محصول بازار ساختار از بينانه واقع دركي مديران اگر ببخشند ارتقاء را خود سازمان رقابتي مزيت توانند مي آنگاه باشند

به بازار تحليل و رقابتي مزيت درتعيين استراتژيك تفكر از استفاده آنها به توجه بدون كه دارد وجود اصولي واقع در اما ميرسد آسان ظاهر پيچيده كار و كسب و صنعت ساختار امروزه بود موفق كار در توان نمي

به بايد سازمان هر در رقابتي مزيت كسب براي لذا شد گذشته از ترآورد. رو جديد روشهاي

رقيب سازمانهاي عمده ويژگي هفت

ميباشند زير مشروحه ويژگيهاي داراي رقابت براي سازمانها بازار به مربوط مسائل به توجه-1ــوع درك-2 ــاليتي ن ــازمان كه فع ــدان س ــغول ب دقيق ودرك است مش

سازمان سازمان آفريني باز-3 نوآوري به توجه-4 رقيب سازمانهاي خريد طريق از رشد به يابي دست-5 مردم اقشار مختلف ساليق به توجه-6 شود نمي كيفيت جايگزين چيز هيچ-7

سازمانها و صنعت ساختار در استراتژي تدوين

مزيت ماهيت توان مي سازمانها و صنعت ساختار آناليز از استفاده با از موضوع براين تكيه با و نمود تعيين كار و كسب حوزه در را رقابتي

ممكن سود بيشترين و نمود را استفاده وجه بهترين به رقابتي مزيتهاي دارد وجود رقابتي مزيت شناخت براي شاخص دو تنها آورد چنگ به را

اين در را استراتژي چهار توان مي لذا محصول تنوع و پايين قيمت نمود تدوين رابطه

بازار كل در قيمت نگهداشتن - پايين1 بازار نقاط از بخشي در قيمت نگهداشتن -پائين2

بازار كل در گسترده تنوع-3 بازار بخشهاي از بعضي در تمركزي تنوع-4

48

Page 49: modiriyate strategy.doc

و واضح انتخابشان استراتژي تدوين هنگام در موفق سازمانهاي و است شفاف انتخاب را محصول بيشتر تنوع يا پائين قيمت غالبا موفقيت كليد رسد مي نظر به كه نموده پرهيز روي ميانه از و نموده

باشد رابطه اين در آنها

ارزش زنجيره تعيين

كند مي بندي طبقه اي گونه به تا سازمان يك در مندي ارزش زنجيره توانند مي مديران كه

بياورند پائين را قيمتها ممكن روش بهترين : به الف توليد در تنوع موجب تواند مي چگونه فعاليت هر كه ب: دريابندگردد محصوالت

تقسيم زير بخشهاي به نمايند مي ايجاد را ها ارزش كه فعاليتهايي شوند مي

محصوالت نقل و حمل ، يابي بازار ، توليدي فعاليتهاي-1 توسعه و مديريت ، ورودي اقالم خريد شامل پشتيباني فعاليتهاي-2

تكنولوژي از استفاده و انساني منابع همانند داشته تاثير سازمان ساختار آرايش در كه فعاليتهايي-3

مالي مديريت و عمومي مديريت نسبت برخي ليكن باشد مي آفرين ارزش فوق فعاليتهاي تمام گرچه

بايد مديران لذا باشند مي بيشتري ارزش داراي فعاليتها مابقي به را ارتباطي گلوگاههاي و نمايند تحليل سازمان در را ارزش جريانهاي به نمايند تسهيل سازمان در را ارزش جريان بتوانند تا شناسايي

هر ارزش زنجيره در كه نمايند حاصل اطمينان بايد مديران عالوه بر بايد فعاليت هر و دارد مناسبي تعامل به مشكالت ساير با مشكل رقابت فضاي كه صنايع از بعضي در گردد انجام مداري مشتري مبناي دارد اي ويژه اهميت قيمت كنترل و ضعيف تغيير امكان دارند نشده در است ضروري زنجيره از نقطه هر در موفقيت كليدي عوامل تعيين

اولويت در قيمت گردد مي تبين تنوع محور بر استراتژي كه صنايعي اساس بر ارزش زنجيره تعريف روش بهترين گيرد مي قرار بعدي

ارزش زنجيره تحليل شرايطي چنين در است مشتري رضايت ميزان زنجيره به توجه گيرد مي صورت مشتري رضايت مبناي بر بيشتر از توليد زنجيره گيرد انجام سازمان مرزهاي از فراتر تواند مي ارزش پس ت وخدما مشتري به تحويل توليد مراحل تا اوليه بازده كار شروع

. يابد توسعه فروش از تا توسعه و رقابتي هاي استراتژي كه يابيم مي در فوق نكات توجه با

نامشخص و گنگ اما پردازانه بلند سازمانها بعضي در و پيچيده حدي تحليل خوبي به ارزش زنجيره از نقطه هر چنانچه معهذا باشند مي

وضعيت به توان مي آنگاه شود مشخص آن قوت و ضعف نقاط و شود مين تا اي زنجيره بخشهاي سيار گرفتن نظر در با چنين هم و بازار اصلي عنصر تغيير شد مند بهره آن مزاياي از و زد تغيير به دست

زنجيره به بايستي نمي است بديهي باشد مي توسعه استراتژي و سيستمي ارزش زنجيره بلكه نگريست محوري صورت به ارزش

49

Page 50: modiriyate strategy.doc

با ارزش زنجيره اگر گرفت نظر در المللي بين و ملي ابعاد با تر سيع در رقابتي استراتژي توان مي آنگاه شود گرفته نظر در ابعادي چنان ارزش زنجيره نشانگر زير نمودار نموده تدوين المللي بين سطح. باشد مي صنعت

سازمانها در صنعت ارزش زنجيره نمودار

و خاص كشور چند سازمانهاي كه است اين تعمق قابل موضوع و داشته دست در را جهاني بازار از اي عمده سهم مليتي چند شركتهاي

مي عمـــل ضعيف يا و نداشته المللي بين بازار در نقشي كشورها ساير صنعت در خارجي اجتماعي و مالي عوامل كشورها از بعضي در لذا كنند

ملي سلطه . ايجاد شوند مي آن توسعه و رشد به منجر و بوده تاثيرگذار بعد چهار داراي كه است كشور آن اجتماعي شرايط معلول صنعت يك در

. نمايند مي معرفي ملي الماس قالبهاي در را آن و باشد بوده تواند مي بعد در كشور اين موقعيت كننده تعيين بخش : اين عوامل شرايط(1

خاص صنعت يك در موثر رقابت براي و بوده توليدي عوامل. نمايد مي ضروري

يا توليدات براي داخلي تقاضاي عنوان به بخش اين تقاضا شرايط(2 داخلي تقاضاي است بديهي دهد مي پوشش را صنعت يك خدمات

عرضه كه چيزي بر نيز مشتريان ميشود داده پوشش كامل بطور خدمات يا و فراتر توليدي كيفيت بر اما نمايند مي اكتفا شود مي

. دارند نياز بهتري يك غيبت يا موثر حضور با موضوع اين مرتبط يا پشتيبان صنايع(3

و كنندگان توليد و دارد ارتباط مرتبط يا پشتيبان صنايع در كشور. مينمايند پشتيباني را يكديگر مدل طراحي شركتهاي

هاي سياستگذاري به رقابتي فضاي و سازمان ساختار و استراتژي(4 و دارد بستگي تجاري قوانين و شركتها تشكيل روند و دولت

كشورها ساير با تواند مي كشور هر در صنعتي رقابت ماهيت. باشد داشته تفاوت

بستگي دولت سيساستهاي به كشور يك در صنعت يك توسعه روند مقررات و باشد داشته بيشتر همخواني دولت قوانين با چه هر لذا داشته

مشتري نهايي

توزيع كننده

ارزش افزوده شركت

توزيع كننده هاي تامين كنندگان

تامين كنندگان

مواد خام

خرده فروشي

نيروي كار

50

Page 51: modiriyate strategy.doc

مي تضمين كار و كسب پيشرفت آورند فراهم را مناسبي بستر دولتي. گردد

. باشد مي ملي الماس نشانگر زير نمودار

ملي الماس نمودار

شرايط با را خود بتواند كه شود مي موفق زماني سازمان يك بنابراين سازمانها اين لذا دهد تطابق ملي الماس با صنعت ماهيت از منتزع

: كه يابند مي دست رقابت مزيت به هنگامي و منابع از مندي بهره جهت در را الزم پشتيباني آنها خانگي ( پايگاه الف

آورد. فراهم بومي استعدادهاي بدين و نموده پيدا دست كافي اطالعات به خود كشور همان ب( در. كند نگاه توليد امر به مناسبتر اندازي چشم از ترتيب

و پوياترين و پذيرفته اوليه اصل عنوان به رقابت آنها بومي ج( محيط وجود محيط آن در باالتر كيفيت حصول مسير در سازمانها سرسختترين

. باشند داشته

جهاني رقابتي مزيت

شد مطرح ملي الماس با رابطه در كه فوق مطروحه موارد به توجه با مزيتهاي به زير مسيرهاي از و آوري نوع بر تكيه با توانند مي مديران. كنند پيدا دست جهاني سطح در رقابتي

سازماني ابتكار و آوري نوع بر تكيه با پيشرفت-1 سازماني ارزشگذاري سيستم كل مجدد تنظيم-2 استراتژي تدوين براي مناسب روش انتخاب-3 رضايت كسب و بازار در تقاضا بيشترين ميزان به فروش-4

فروشندگان و مشتريان

51

تقاضا شرايط

وابسته صنايعپشتيبان و

عواملتاثيرگذار

فرصت

دولت

ساختار استراتژي موقعيت

Page 52: modiriyate strategy.doc

خاصي سفارشهاي براي حاضرند كه خريداراني براي جستجو-5. بپردازند بيشتري هزينه

استانداردها سطح باالترين به رسيدن-6 بين و بومي پيشرفته كنندگان تامين طريق از شدن تغذيه-7

المللي كاركنان العمر مادام استخدام-8

و گذاران بنيان مليت همچنين و جهاني سازمان يك مكاني موقعيت كشورها از بعضي در است تاثيرگذار آنها موفقيت در داران سهام

شرايط تطابق است فراهم آنها كار و كسب براي مناسبي موقعيت در تواند مي بومي فرهنگ با خاصي وابستگي محيط با كار و كسب

خاصي حوزه و كشور درآن كه سازماني لذا باشد تاثيرپذير آن گسترش ليكن بوده موفق كشور آن مرزهاي درون در تواند مي بپردازد فعاليت به

است. ترديد مورد جهاني سطح در آن موفقيت اعتبار به خاصي دليل بودن جهان از نقطه چند در سازمان يك پراكندگي

سازمان كه شركتهايي زند مي ضربه سازمان آن محصوالت استراتژيكي به ورود با كنند مي ريزي طرح مناسبي نقطه يك در را خود مركزي

بيشتري سود و رفته تر گسترده رقابتي عرصه به جهاني بازارهاي. نمايند مي كسب

جهاني استراتژي و سازي جهاني

جهاني بازار در مليتي چند شركتهاي سهم كاهش بيني پيش موضوع از برخي ليكن شده تبديل چالش يك و شدن جهاني فرآيند تاثير تحت

معهذا دارند شعبه كشورها از زيادي تعداد در جهاني سازمانهاي نمايند مي عمل محور خود بصورت شركتها اين از بخشهايي غالبا

مي روش يك به جهان سراسر در را خود محصوالت جهاني سازمان شوند مي جهاني بازار وارد محصول يك كنندگان توليد وقتي فروشد جهاني شركتهاي شود مي تعريف جهاني سطح در حوزه آن در رقابت

به را فعاليتهايشان و كنند مي تسخير را مختلف شركتهاي جهاني بازار باشند موفق كشور چندين بازار در بتوانند تا نموده ريزي برنامه اي گونه

. شركتهاي آورند چنگ به جهاني بازارهاي در را ممكن سود بيشترين و مليتي چند شركتهاي دانست يكي مليتي چند شركتهاي با نبايد را جهاني

ليكن نمايند مي بسنده آنها بازار به و كنند مي كار محدود كشور چند در سفارشي مختلف كشورهاي براي را خود محصول جهاني شركتهاي

اي بگونه را خود خدمات و محصوالت كليه بلكه نمايند نمي سازي. نمايند ارائه جهان كل در را آنها بتوانند تا كند مي طراحي

كيفيت و پائين قيمتهاي به منجر روشي چنين به محصول استانداردهاي كشورهاي مردم شود مي موجب و گردد مي بيشتر اطمينان و باال

كنند تامين ديگر شركتهاي از را نيازشان مختلف چند شركتهاي اصوال از جهاني شركتهاي كه حالي در كنند مي تقسيم خود بين را بازار مليتي

است باالتر شركتها ساير با مقايسه در آنها رقابتي موقعيت كه آنجا نسبت جهاني . شركتهاي دارند را جهاني بازار كل تصاحب براي تالش

به توجه بدون را مشتريان و ترند موفق مليتي چند شركتهاي به

52

Page 53: modiriyate strategy.doc

زير بشرح بدينگونه نيز مشتريان و نمايند مي ارضاء يكسان مليتشان. اند شده جهاني

چه و مبلغ چه محصوالت قيمت كه يابند مي در ها رسانه طريق از(1. شوند مي توليد ديگر كشورهاي در محصوالتي نوع

باشد بهترين كه خواهند مي را محصولي مشتري يك جايگاه در(2. است كشوري چه سازنده كشور كه اين از نظر صرف

رقابتها و بازارها در كه حالي در(3 نيز شركتها اند شده جهاني كامال بايد اينصورت غير در دهند تطبيق شرايطي چنين با را خود بايد

و بازاريابي سنتي روشهاي ديگر گويند ترك را رقابت صحنه. نيست پاسخگو كشور هر مشتريان نظريات با انطباق

يك مشتريان باشد مي باال كيفيت و پائين قيمتها كه زماني تا(4 اگر حتي خرند مي را محصول نداشته تطابق آنها سليقه با كامال

. باشد بعضي تغيير و محصوالت سازي سفارش و جديد سازي استاندارد(5

. داد كاهش را قيمتها توان مي ارزش اي زنجيره عناصر از لذا دارد خود بطن در نيز را ريسك مقدار شدن جهاني استراتژي اتخاذ

يا كشور چندين براي كه محصوالتي و طراحي مختلف فرهنگهاي با بعضا را آنها هيچكس كه شوند موجب نهايت در است ممكن شود مي توليد. خواهد نمي

به شركتها از بعضي كشورها از برخي در دارد وجود هم ديگري مشكل محلي بازار به كه آن برخالف ديگر برخي در دارند گرايش شدن جهاني

گرايي تعادل واژه دراكر . پيتر كنند مي اكتفا بازار همان به و معتقدند است برده بكار جهاني بازارهاي درباره تفكر نحوه اين توصيف براي را مسلط مبداء كشور و بومي بازار روي ارشد مديريت تيم اگر او ديد از

دشوار چندان ديگر كشورهاي براي محصول سازي سفارشي باشد از جهان سراسر در مشتريان كليه تفكري چنين اساس . بر بود نخواهد كه . موضوعي بود خواهند برخوردار يكسان احترام و مساوي حقوق

حال بهر است شده فراموش سازمان و شركتها از بسياري در متاسفانه رقابتي مزيت مبحث در استراتژي تفكر نقش پيچيدگي با رابطه در

بر توان مي سازمانها يابي موقعيت و نسبي آناليز مباحث روي بيشتر موظف شركت هر و نمود فعاليت شرايط هر در تجارت اصول اساس

محيط اساس بر و كند رعايت را ها استاندارد بيشتر فروش براي است ريزان . برنامه نمايد ريزي برنامه بهتر يابي موقعيت جهت رقابتي از برخي ليكن داشته را خارجي محيط تغييرات دغدغه همواره شركتي مي شركتها سازماني ساختار دگرگوني به منجر تغييرات اين مواقع

تيره پنج اثرات كه بود معني بدين زمان آن در استراتژيك . تفكر شود اين استراتژيك تفكر در بعدي اقدام سپس و نموده مشخص را رقابتي

در محصول براي ميتوان و گرفته پيش در را مدوني استراتژي كه است استراتژي از . استفاده شود يابي موقعيت كمتر اي هزينه با كه بازار كمتر تنوع و قيمت شود منتهي رقابتي مزيت كسب به بايد فوق

شده قديمي ديگر اما شوند محصول رقابتي مزيتهاي توانند مي محصول شركت يك تا نمود اتخاذ اي تازه رقابتي استراتژي بايد رو اين از اند

اينصورت غير در يابد تطبيق خود رقابتي محيط با كوتاه زماني در بتواند

53

Page 54: modiriyate strategy.doc

پارچه يك در را ما استراتژيك تفكر داشت نخواهد صحنه ترك جز اي چاره چگونگي با . همچنين دهد مي يابي ارزش اي زنجيره سيستم سازي

توجه توانيم مي ارزش زنجيره از عضوي عنوان به سازمان يك عملكرد بلكه نيست محصول تنوع و قيمت به تنها استراتژيك تفكر اينكه به كنيم

را ارزشها سيستم بخشهاي كه اتصالي هاي زنجيره اصالح و تغيير به از عمودي بصورت زنجيره اين باشد مي مرتبط نمايد مي متصل بهم زنجيره يك استراتژيك . تفكر گردد مي شامل را مشتري تا خام مواد

و نمايد مي ايجـاد كنندگان تامين و شركتها و سازمانها بين افقي تفكر بينش اين بر تكيه با و است زنجيره اين از عضوي نيز مشتري

شناسد نمي را استراتژي

نگري آينده

وجود به را آن كه است جايي بلكه رويم مي آنجا به كه نيست جايي آينده آوريم مي

هستند ساختني بلكه نيستند يافتني شود مي ختم آينده كه راههايي ميشود ساخته ساختن مابه عشق ، تدبير ، اراده پرتو در آينده بسازيم را كشورمان خواهيم مي كنيم اراده كه است آن مهم

توصيف اينگونه را آن توان مي آينده ترسيم از مختلف تعاريف رغم به ، تكنولوژي ، علم مدت بلند بررسي براي سيستماتيك ) تالش نمود

بين تعامل و مشاوره ازطريق فرهنگي و اجتماعي ، اقتصادي محيط است زير كليدي عوامل مستلزم آينده ترسيم حقيقت ( در علمي جوامع

جهت تعيين- روندها شناسايي- شده شناخته نيازهاي بر توافق- نفعان ذي ترجيحات با هماهنگ مشهاي خط با حمايت ايجاد- آگاهانه انتخاب با اولويت تعيين- در است الزم دهند مي تشكيل را آينده از بخش مهمترين فوق عوامل لذا

روشهاي از آينده ترسيم با رابطه در مذكور فرآيند انجام چگونگي زمينه به نيز ديگر برخي و متكي فرد دانش و تجربه به كه شوند استفاده متنوع

بستگي قبلي علوم و تجربه همراه به گيري اندازه و آزمايش از تركيبي دارد

. نمود اشاره ديدگاه دو به توان مي رابطه اين در

شهودي ديدگاه

تشخيص و شناخت و پيرامون مشكالت حل جهت مديريت علم مباحث در اصول با تطابق ضمن كه شود استفاده روشهايي از است ممكن آينده

در افراد آموزشهاي و تجربه و علم بر مبتني استنتاج هنر از علمي برده نام آگاهانه شهود به آن از كه گردد استفاده هوشيارانه فرآيندي

موثر، راهبردهاي و اهداف ، منافع بازشناسايي شود. براي مي توصيفي كه آنها برخي از توان مي كه دارد وجود متعددي رويكردهاي

و اهداف توصيف به نمايد محيط و امكانات محدوديت عليرغم است54

Page 55: modiriyate strategy.doc

داراي روديكردها اينگونه پرداخت آنها بين رابطه و منابع و راهبردها باشند مفيد اوليه شناخت و احساس در توانند مي و بوده توانمندي

پيش الزمست ويژگيها كشف از توصيفي و تبيني سرشت بعلت معهذا چگونه كه موضوع اين اغلب نمايند تدوين ناچيزي بصورت را آينده بيني

شود گرفته ناديده نمود بندي اولويت و تبيين را اهداف بر و دارند تمركز ساز موزون و موثر ها متغير بر ها رويكرد اين از برخي

يا تكنولوژي ، محوله هاي ماموريت و محيطي تهديدات همچون مواردي بر تكيه آنها همه مشترك وجه معهذا دارند فراوان تاكيد اختيار، در منابع

اساس بر آينده بيني پيش و توصيف بر مبتني شناخت با متغير دو يا يك رويكردها كليه آنهاست اند گرفته شكل شهودي ديدگاه اساس بر غالبا

مي ياد نگر فرآيند بعنوان آن از كه داشته وجود نيز ديگري ديدگاه اما نمائيم

نگر فرايند - ديدگاه نوعي به دارد توجه ها پديده بين عليت روابط به آنكه ضمن ديدگاه اين

كند مي سعي و نمايد مي سازي مستند را موضوعات از خود برداشت را هستند آگاهانه شهود روش ضعف مايه دو هر كه پيچيدگي و ابهام

دهند كاهش اندازه كمترين به در دارد اي كننده تعيين نقش ديدگاه اين در آگاهانه شهود كه چند هر

از مندي بهره ضمن ساختاري هدايت يك در نگر فرايند ديدگاه گونه اين حد از بيش تنوع از جلوگيري براي آگاهانه شهود روشهاي

از متفاوت هاي برداشت با پيچيده محيطي وضعيت از ناشي نظرات باشد مي مرحله5 داراي فرايندي

منظور به ملي اهداف ، ملي منافع ، ها ارزش ، ها آرمان شناخت-1 موارد شناخت از پس است طبيعي ملي امنيت سطح ارتقاء

صورت به مطلوب و تصور قابل آينده يك در كيفي اهداف مطروحه شناسي باز رابطه اين در شود مي واقع توجه مورد انداز چشم

آنها با مواجه شيوه و تهديدها و فرصتها شناسائي طريق از اهداف باشد مي اهميت حائز العاده فوق شناخت مباني با تطابق مقام در

كه متغير4 ارزيابي و تحليل با اهداف بندي اولويت زمينه اين در-2 است فرصت متضمن آن مورد يك و تهديد دارنده بر در آن مورد سه

اهميت از عبارتند تهديدات بر مبني ي ها متغير پذيرد مي انجام ،و ها فرصت بر مبتني سوم متغير ،و فوريت و وقوع احتمال ، كلي

و علمي بعنوان را آن توان مي كه باشد مي منافع، پيشبرد امكان نمود مطرح المللي بين

تهديد بر مبتني ي ها الف: متغير تغيير مبناي بر گيران تصميم اعتقاد ميزان كلي اهميت ، مذكور متغير با وقوع احتمال متغير و بود خواهد اهداف اهميت درجه و ميزان كنار ودر است وقايع ترين متحمل موجود واقعيت به عقالني ديدگاه بعد سه كه دهد مي نشان را زمان دوري يا نزديكي فوريت متغير

بلند منافع به نيل جهت آنها اولويت و اهداف زمان و شدت گستردگي دهد مي نشان را مدت در فردي طور به موصوف ي ها متغير معموال

نيستند گذار اثر اهداف اولويت فرصت بر مبتني ب- متغير

55

Page 56: modiriyate strategy.doc

از استفاده عدم صورت در كه لطماتي و صدمات ميزان و احتمال شود مي وارد مجموعه بر كه تهديدات لحاظ به آيد مي پيش ها فرصت

شود مي واقع توجه مورد و محاسبه تهديدات هزينه عبارتي به و سوم مرحله

موفقيت كليدي عوامل و موفقيت بحراني عوامل بازشناسائي قابل حداكثر و فرصت قبول قابل حداقل بر بايد اهداف به نيل براي مورد درصد صد آنها مثل كه اهداف دسته آن در شود اقدام تهديد قبول نقش ها فرصت هزينه تحليل گذشت آنها از توان نمي و باشد مي نظر

آثار فرصت تحليل شود كمتر تمايل درصد چه هر بالعكس و دارد كمتري هزينه مجموعه به بايد علت همين به و داد خواهد نشان بيشتر را خود

نمود توجه ها فرصت چهارم مرحله

ها چالش و ها اولويت بر دستيابي و محيط ارزيابي اثر محاسبه مبناي بر كه كيفي اهداف به كامل اشراف به توجه با

و فزاينده ضريب ، جانبي اثرات ، فرصت هزينه همانند عواملي مشترك سيستمي ديدگاه اصلي هدف گيرد مي صورت بود خواهد محدوديتها

هاي راهنمائي طريق از بلكه نيست خاص نتايج به گيران تصميم هدايت تدوين براي گيرندگان تصميم راهبري به اصولي و شده بندي طبقه

آشكارا ها فرايند ديدگاه اين در پردازد مي ها چالش تعيين هاو اولويت و شود مي كمتر ابهام دامنه آنها بر كردن تمركز با و نمايد مي جلوه شود مي محدود دادها درون به تمهيد با آگاهانه شهود نقش اين غالبا

را تصميمات كيفيت ديدگاه و سازد مي محدود ها فرايند كيفيت به شديدا اهداف بازشناسي جريان طريق از را تحليل فرايند اساس همين بر

. سازد مي فراهم عموم قبول مورد و كيفي

فرآيند مختلف مراحل بندي تقسيم

داراي ها سازمان پيرامون محيطهاي و ها چالش انواع در ها فعاليت اينكه عليرغم كه نمايد مي ترسيم دارد خاص هاي ويژگي كه هايي محيط

نمود: مطرح زير بشرح ميباشند نيز پيچيده داراي ويژگيها اين: ايستا : پيچيدگي الف

بحراني هاي كنش داراي كه محيط از اجزائي پيچيدگي نوع اين در سلسله با يافته تكامل ساختاري آن حاصل كه سازماندهي هستند شده مرتب پائين به باال از سيستم غالب كه است خصوصيات از مراتبي

اند تجزيه محيط دهنده تشكيل عناصر ثابت يا ايستا حالت نوع ترين ساده در سازمان اجتماعي و اقتصادي شرايط با تطابق در و شود مي تحليل و

و اختيار در طبيعي منافع يا و انساني نيروي موجود محيط كشور، هاي از يك هر تغيير با و شناسايي آينده روند چگونگي و آنها ضعف شدت

نوع اين . در ميشود داده سوق مطلوب سمت به آينده نظر مد متغيرهاي. است ذكر قابل زياد قطعيت گروه در مندرج مصاديق پيچيدگي

: پويا : پيچيدگي ب كه اي گونه به شده تر بغرنج ، زماني مسائل زمان چهارم بعد به توجه با

. ماند نمي ثابت آنها ويژگي زمان طول در اجزاء تغيير با است ممكن56

Page 57: modiriyate strategy.doc

تحليل اصلي راههاي از روندها بررسي و عملكرد تشخيص بنابراين تعامل و محيط با رابطه در هايي پرسش به طريق اين از و است علمي

ميگردد. استفاده نيز گذشته تجربيات از و بوده طرح قابل سيستم با آن برآورد با است ممكن بيني پيش محاسبات و رياضي روابط زمينه اين در

روند بيني . پيش شود پذير امكان نويسي سناريو ازطريق احتمالي. ميباشد بررسي قابل محيطي چنين در الزم آمادگي و بازار تغييرات

تكاملي : پيچيدگي ج براساس و دارد ارگانيك ماهيتي كه ما اطراف هاي پديده زمينه در

غير بصورت تغييرات مجموعه ها سيستم تكامل يا طبيعي انتخاب نظريه مختلف زماني مقاطع در محيط پيچيدگي و مختلف سطوح ودر اي دوره

بندي طبقه عمال پيچيده محيط شرايط در ترتيب بدين گيرد، مي صورت بسوي گامي مصداقي واكنش به تبديل آن مختصات و پيچيدگي نوع

شرايطي چنين در مديريت بر علم اطالق كه بود خواهد بيشتر تاريكي يابي مشابهت يا الگو روش از محيطي چنين در لذا ميباشد متعارف غير اتفاق ديگر متفاوت هاي محيط در كه آنچه با دارد قرار كه آنچه بين

بازاريابي بخش در كه ميشود استفاده آماري تكنيكهاي به توجه با افتاده ميباشد ريسك كم تقاضا نوع بيني پيش و

سازماندهي خود د: پيچيدگي در خالقانه تكامل با ميبايستي داخلي هاي محدوديت محيط نوع اين در

كلي وظايف عملكرد مرحله اين در يابد تكامل خود محيط با تعامل با و يكديگر با دروني اجزاء ارتباط كه ميشود توصيف اي گونه به سيستم

مي تعيين تصور قابل اينده در را سيستم مطلوب جايگاه خارج محيط تالش شناسي زبان و شناسي بومي نظير تكامل خود هاي سيستم نمايد

تنظيم نگر برون دروني فرايندهاي طراحي با را خود عملكرد نمايد مي و اجرائي هاي سيستم كليه تلفيق پيچيدگي نوع اين ارتباط اين در كند

زير همانند بوده مطلوب خروجي به نيل براي تركيب و تبديل فرايندهاي خدمات و اقتصادي محيط بررسي قابل كه مديريتي هاي سيستم داراي سازمانهاي برخي در الملل بين امور و عمومي روابط و مشتري

باشد مي واحد اين

فكري گرايشهاي

، فعــال غــير ، ارتجــاعي گرايشــهاي ســازمانها در استراتژيك تفكر در ميباشد طرح قابل زير بشرح كه دارد وجود تعاملي ، فعال

ارتجاعي گرايش-1 از نه و دارند كافي رضايت ها پديده موجود شكل از نه مرتجعان

گرايـــان گذشـــته ديگر بعبـــارت كنند مي طي ها پديـــده اين كه مســـيري كه است اين اعتقادشــان و داده تــرجيح حــال به نسبت را گذشته وضعيت خواســتار شــديد مقــاومت با لــذا ميشود بدتر زمان گذشت با امور جريان

هستند خود سابق وضعيت به بازگشت و تغييرات عمال از جلوگيري فعال غير گرايش-2

57

Page 58: modiriyate strategy.doc

به اي عالقه آنها بــوده راضي دارد وجــود كه آنچه از فعــال غــير افــراد نيســتند دلخــوش نــيز امــور تغيــير از و ندارند قبلي شــرايط به بازگشت نمايند جلوگيري تغيير از نمايند مي سعي بنابراين

فعال گرايش-3 را تغيــير دارند عالقه بنــابراين بــود خواهد بهــتر گذشــته و حــال از آينــده گيرند بهره ازآن ناشي فرصتهاي از و بخشند شتاب

تعاملي گرايش-4 وضعيت با و ندارند قبول را قبلي شرايط به بازگشت گرايش اين پيروان.پذيرند نمي دارند رو پيش كه را اي آينده و باشند نمي موافق موجود

انديشند مي چگونه استراتژيك ارشد عالي مديران

بشرح سازمان ارتقاء براي واال اي انديشه داراي سازمانها عالي مديران ميباشند زير

نفس به اعتماد-1 برخورد طرز كنترل-2 مقاصد در پافشاري-3 وضعيت بهبود در مداومت-4 صداقت و درستي-5 گفتار از پيش انديشه-6 نوآوري و خالقيت-7انظار در فروتني-8 شناسي سبك-9

جسوري و شهامت-10 طبعي شوخ-11 نگري جزئي-12 رهبري به تمايل و خبرگي-13 كاركنان بخاطر مبارزه-14 اشتباه پذيرش به تمال-15 لهجه صراحت-16 صميمت و مهرباني-17 يادگيري و كنجكاوي-18 جويي رقابت-19 پذيري انعطاف-20 همراه گويي قصه با مثال طرح نظرات نقطه طرح در مهارت-21

ميباشد.

فردا مديريت

بود خواهد متفاوت ديگر ايام با هميشه و رسيد خواهد فرا همواره فردا در اگر بوده ريسك خطر معرض در نيز سازمان بزرگترين حتي فردا

به شگرف و عظيم تحوالت و تغييرات . تا باشد نينديشده آينده با رابطه و اقتصادي اصول و روابط تا اجتماعي ساختارهاي ابعاد تمام در بهبودي راه اين در و بوده مديريت كاركرد اولين آوري نو بگيرد بر در را صنعتي

58

Page 59: modiriyate strategy.doc

فراگير تغييرات با مواجه براي و نمايند تكيه تكنولوژي بر بايد مديران باشد گرفته قرار مديران روي پيش در امروزه جديد چالشهاي و محيطي

نمايد مي وادار انديشه به را دانايي گير تصميم و انديش دوره مدير هر ميباشد زير بشرح اساسي تحوالت اين اهم وسيع نهادي نظر يك با ، فردا : مديريت الف

را هايي اولويت و رامطرح مطالباتي و مسائل افزون روز بطور جوامع متنوع بخشهاي كه نمود خواهند تعييني منابع تخصيص با رابطه در

با همكاري و رقابت در را صنايع و اقتصادي فعاليت مختلف هاي فعاليت كارهاي و كسب با سازمانها خصوصا ديگر فعاليت مختلف بخشهاي انواع

همراه و گيرند مي بخود كار سازو از جديدي شكل دولتي غير و دولتي تصميم براي كه ايجاد را جديد هاي محدوديت و فشارها ، ها فرصت خود

. دارد اهميت مهم و اساس گيري، اطالعات : انفجار ب

اجتماعي زندگي ابعاد كليه كه است ديگري عمده تحول اطالعات انفجار بشدت را مديريت گيري تصميم فرآيند و آينده اقتصادي فعاليتهاي ،

فراهم و فناوري و تنوع ، فني دانش گسترش نتيجه و نمايد مي متاثر شدن افزوده براي بعاملي و ميباشد سازمانها براي رقابت زمينه نمودن

نتيجه در و شده بدل آنها عملكرد شدن جهاني و رقبا قدرت و تعداد بر و مديريتي تصميمات پيچيدگي و تصميم هاي متغير گسترش موجب

است گرديده اطالعاتي هاي سيستم رفتاري نظام فزاينده : پيچيدگي ج

به مربوط نمايد مي تغيير دستخوش دچار را سازمانها آينده كه تحول مختلف بخشهاي فزاينده اتكاي و آن دانشمندان شدن روبرو تعداد

ديگر سوي يك از و طرف يك از توسعه و تحقيق و اقتصادي فعاليتهاي ، ارزشها اهداف، اساس بر ، رفتاري نظام بيشتر هرچه پيچيدگي

بود خواهد جامعه و افراد ،تنوع فرهنگي هنجارهاي ارتباطات و شديد رقابت محيطي چالشهاي فزاينده د: گسستگي

صنعتي و اقتصادي فعاليت مختلف بخشهاي آينده در ديگر اساسي تحول تقاضا، در مكرر تغييرات دارد دنبال به را آنها اضمحالل يا و بقاء كه

در تحوالت تكنولوژي، و محصول سريع تحوالت جديد، رقباي ظهور فزاينده گسستگي موجب كه سازمان قدرت در تغيير المللي بين روابط

نيز عوامل اين شد خواهد ارتباطات و شديد رقابت محيطي چالشهاي را اي گيرنده تصميم وهر مدير كه تهديداتي و ها فرصت بردارنده در خود

سياسي و اقتصادي نظامهاي و رقبا اينكه به توجه با دارد مي وا تفكر به رشد و شده تر روزمتحول به روز تكنولوژي و فرهنگي و اجتماعي لزوم لذا شود مي تر پيچيده و تر مبهم آنها بيني پيش و سريعتر تغييرات

غير وقايع مديريت ، استراتژيك مديريت چون مفاهيمي بكارگيري و مفاهيم اين با تنها شد خواهد احساس بيشتر دانائي مديريت منتظره

محيطي هاي پيچيدگي كنترل و رقابتي توان افزايش بر آنها تعامل اثر اتفاقات ميان در رو پيش در هاي فرصت از و محيطي تحول به توان مي

بر كار كسب محيط در و ارتقابخشيد را خود ها مزيت و ها توانائي و تحليل و ماموريت و انداز چشم تدوين تصويري چنين شد چيره تهديدات

در است فردا مديريت براي ناپذير انكار ضرورتي غيره و محيطي هاي

59

Page 60: modiriyate strategy.doc

بوده مواجه خطر اين با هميشه افراد ديدگاه و انداز چشم فقدان صورت در و كنند مي صرف وقت الزم زمان از بيش كارها دادن انجام براي كه

انجام فرصت كه شود مي موجب امر اين شوند ظاهر تالش كم حال عين كار باشد شده حاصل مطلوب اي نتيجه آنكه ،بي رسيده پايان به كامال

باشد بايد كار كسب يك كه آنچه انداز چشم استراتژيك تفكر چوب درچار براي كه توانمنديهاي شود طرف بر بايد كه نيازهائي دهد انجام و

نمايد مي مشخص را شود ايجاد اهداف به رسيدن براي آنچه ومعموال نظري لحاظ به كند مي مشخص و تعيين است الزم مدت بلند موفقيت

دارد قرار اصل4 اساس بر انداز چشم سند هستيد كجا-1 باشيم كجا خواهيم مي درآينده-2 آنجا به راهي چه از و امكانات چه با و برويم خواهيم مي چگونه-3

كنيم پيدا دسترسيرسيد خواهيم نظر مورد مطلوب نقطه به زماني چه مدت در-4

جامعه و سازمانها در سريع تحوالت عوامل

ســازمانها تكنولــوژيكي سريع تحوالت و درجامعه ساختاري تغييرات طي نكات به ميتوان زمينه دراين كه يافته دست سريع توسعه و برشد جامع و

نمود توجه زير پيــدا گســترش ســريع و بــاور قابل غــير بطــور رساني اطالع دانش-1

نمود است شده روبرو اي فزآينده رشد با جوامع در تكنولوژي-2ــرو چشــمگيري افــزايش با انســانها آگــاهي-3 و معيارها و شــده روب

است شده متحول آنان انتظارات روبــرو اجتمــاعي و اقتصــادي توســعه با اكنــون هم بشــري جوامع-4

است گرديده است نموده پيدا رشد جوامع در سياسي فرهنگ-5 با انساني و اجتماعي علوم حتي و كاربردي و تخصصي آموزشهاي-6

است گرديده روبرو داري دامنه گسترش و اروپا جامعه بــويژه بــزرگ جوامع ســطح در علمي هــاي پــژوهش-7

ــژوهش و يافته افــزايش غــرب ــوژي با همــراه ها پ جامعه به تكنولــرح ــايج و ارائه بش ــله نت ــعه روند حاص ــورها در توس ــتاب را كش ش

ست ا بخشيده

: استراتژيك ومديريت نگري آينده

و ميزان و محيط تالطم وبا مديريتي نظامهاي تكوين سير مديريت علم الگوي4 جديد قرن در نمايد مي برقرار مستقيم ،رابطه آن پيچيدگيميباشد: طرح قابل مديريتي

تغييرات دوران به متعلق عملكرد: كه بر نظارت ازطريق : مديريت الف و است محيطي بطني و تدريجي كنترل مديريت سيستم بعنوان بعضا

. ميباشد معروف نيز

60

Page 61: modiriyate strategy.doc

تغييرات گرفتن شتاب رغم علي : كه پذيري روند ازطريق : مديريت ب قابليت و نمايد مي بيني پيش قابل گذشته تجربه از استفاده با را آينده

برنامه مبناي بر مديريت هاي سيستم . لذا داشت خواهد را ريزي برنامه ميباشد پذير امكان مدت بلند ريزي

گسستگي اينكه مشاهده رغم : علي بيني پيش ازطريق : مديريت ج همچنان را موقع به پاسخگوئي و بيني پيش و بوده كم تغييرات شتاب وجود استراتژيك ريزي برنامه امكان حالت اين در نمايد مي پذير امكان

دارد شكل مسير در : كه سريع اما پذير انعطاف مواجه ازطريق د: مديريت

ظهور سريع بسيار و مهم چالشهاي كه شرايطي در آنهم و بوده گيري است شرايط اين در دهد نمي را موقع به پاسخگوئي مجال و نمايد مي شود مي مشكل دچار سازمانها اندازي چشم و ها استراتژي پيگيري كه و استراتژيك . مديريت شود مي احساس استراتژيك مديريت ضرورت و

بعنوان استراتژيك ريزي برنامه بر مبني استراتژيك غافلگيري مديريت به پاسخگوني بود كنوني سالهاي در مديريت دانش دستاوردهاي آخرين

توجه قابل ساز آينده اندازهاي چشم و منتظره غير و جديد تحوالت در تكاملي بصورت توان مي را ماموريت و انداز چشم تدوين كه ميباشد نمود مالحظه زير نمودار

شود مي مطرح چنين ريزي برنامه تكامل فرآيند

شده آگاه انتخاب حق كننده محدود عوامل از كاركنان اگر وجود اين امابايابد مي افزايش طرحهاجديد پذيرش احتمال

جستجوي در مديران بنگاه يك تاسيس هنگام : در برنامه عدم(1 درگير بطوريكه ، بوده بازار شناخت و تجهيزات و مالي منابع تامين

وجود ريزي برنامه براي زماني و بوده بقاء براي روزانه عمليات. ندارد

به نياز مورد وجوه تامين سهولت براي : مديريت بندي بودجه(2 كه نمايد مي ايجاد را بندي بودجه سيستم فعاليتها رشد منظور

دانست يكي ريزي برنامه با آنرا نبايستي كل مبلغ از مديران غالبا را نقدي مسائل و انتظار مورد هاي هزينه آتي سال براي فروش. نمايند مي لحـاظ بودجه بعنوان

رسد مي ريزي برنامه به سرانجام ساليانه: مديريت برنامه تنظيم(3. شود مي انجام زير روش3 به ساليانه ريزي برنامه معموال

همه براي را طرحها و اهداف مديران كه پايين به باال : روش الف. نمايند مي تعريف تر پايين سطوح

باال به پايين ب: روش

برنامه ريزي مالي و ساالنه

مديريت استراتژيك

برنامه ريزي استراتژيك

برنامه ريزي بلندمدت

61

Page 62: modiriyate strategy.doc

و پايين سطوح در طرحها تعريف و باال در اهداف تعيين : روش ج مالي مديريت تصويب

ريزي برنامه مرحله در كه مهمي : تغيير استراتژيك ريزي ( برنامه4 است بلندمدت ريزي برنامه شدن اضافه افتد مي اتفاق استراتژيك

هاي برنامه چارچوب در ساالنه هاي برنامه مرحله اين در مديريت طرح بايد نخست كه اي گونه به نموده تلقي معنادار ، بلندمدت محيط تغييرات به توجه با ساله هر سپس و گردد تهيه بلندمدت استراتژيك ريزي . برنامه گيرد قرار بازبيني مورد ، آن فرضيات

. نمايد مي مشخص را زير موارد كه است استراتژيك مديريت مقدمه. كند مي مشخص را آينده گيري - جهت

. نمايد مي مشخص را آينده - اولويت. دارد امروز تصميمات در نقشي چه - آينده. نمايد مي ايجاد گيري تصميم براي دفاع قابل و منطقي هاي - پايه با آمده در كنترل تحت بيروني و دروني محيط مسائل توانائي حد - در

. گردد مي ممكن بصيرت حداكثر اعمال مي تشويق و ترويج را آميز موفقيت اجراي و منظم گيري - تصميم

. كند. كند مي تشويق را كار و كسب نوآوري و استراتژيك - تفكر

همه با استراتژيك ريزي برنامه كه آنجا : از استراتژيك ( مديريت5 و ها برنامه چگونگي و شدن مطرح آغازين سالهاي در خود ويژگيهاي

و استراتژيها ظهور لذا نداشت همراه به را كنترل و ارزيابي نهايتا در و پيوست وقوع به تكاملي سير در استراتژيك مديريت انديشه

كه كارهائي و كسب براي محيطي تغييرات سريع افزايش نتيجه . درآمد اجتناب قابل غير بصورت بودند توسعه و بقاء خواهان به توجه با امروز تصميمات گرفتن واقع در استراتژيك مديريت است فردا نتايج به رسيدن براي عملياتي ديدگاه از و محيطي شرايط

استراتژي طراحي را روش اين تحليل اينكه به توجه با . بنابراين مي استراتژي ريزي برنامه آنرا گروهي طراحي فرآيند و ناميده مبذول خاصي توجه استراتژيك ريزي برنامه بع . الزمست خوانند. نمايند

چيست آينده ترسيم ابزار

نظريه طبق راستا اين در و است تغيير حال در آينده در سازمانها. نمايند مي ترسيم زير بطريق را آينده زير ابزار دانشمندان

استراتژي تعيين(1استراتژي ريزي برنامه(2استراتژي مديريت(3بازار استراتژي مديريت(4 صنعتي توسعه استراتژي(5 كشاورزي بخش استراتژي(6 واردات و صادرات استراتژي(7 استراتژي تفكر(8

62

Page 63: modiriyate strategy.doc

نگري آينده

آينده حوزه در علمي مباني داراي سازي آينده و نگري آينده كه آنجا از معادل انديشمندان از برخي پژوهي آينده واژه براي باشد مي پژوهي

، پژوهي آينده نمايند مي مطرح را آينده مطالعات يا و شناسي آينده. است جامعه يك مطلوب و ممكن هاي آينده مطالعه يا آينده شناخت

و آينده در محتمل رويداد چندين بيني پيش به كه است فرآيندي غالبا مي رويداد چند يا يك وقوع نسبي احتمال بيني پيش و پردازد مي

محتمل آينده بررسي و مطالعه فرآيند پژوهي آينده عبارتي . به باشد : از عبارتند كه است غيرمتعارف و متعارف علمي روشهاي طريق از

، محتمل مختلف اي آينده ترسيم ، آن تحليل و نقد ، تغيير شناخت راهبردهاي تعيين و ريزي برنامه نهايت در و مطلوب آينده ترسيم. كرد مطرح نگري آينده با رابطه در توان مي لذا آن به رسيدن

با رابطه در موشكافانه و دقيق مطالعه نگري آينده لغت فرهنگ در(1 و شواهد مقايسه طريق از آينده مفروض يا و محتمل شرايط

. باشد شده شناخته روندهاي ، آوري فن ، علوم بلندمدت آينده بررسي براي نظامند تالشي(2

. يعني باشد مي ظهور نو هاي حوزه شناسائي منظور به و اقتصاد پردازي تسهيل يا و تحقيق ، مطالعه طريق از آينده تصوير توانائي

و كشف يا و ديني هاي آموزه ، علمي روشهاي از مندي بهره با. باشد مي ميسر مادي غير شهود

: باشد مي نوع2 نگري آينده روشهاي انواع ، اقتصادسنجي ، عددي روشهاي : شامل تحليلي روشهاي(1

، روند تعميم ، روند تحليل ، همبستگي ، ستاده و داده ماتريساستقرائي روشهاي ، گرافيكي روشهاي

و يافته ساختار نظارت ، نظرسنجي : شامل ذهني روشهاي(2. باشد مي روائي

شده تقسيم كيفي و كمي روش2 به نگري آينده بندي تقسيم يك در. است

استراتژي گيري شكل اصلي مكاتب

تدبيري پيش يا تجويزي پارادايم-1انطباقي – تجربي يا توصيفي پارادايم-2تلفيقي پارادايم-3

تدبيري پيش يا تجويزي مكتب از متاثر استراتژيك مديريت

يك حاصل و آمده شمار به استراتژي مباحث آغازگر رويكرد اين استراتژي تدوين رويكرد اين در بوده مند قاعده و تحليلي فرآيند

دستورالعملهاي آن گام هر براي و است گام به گام فرآيندي ماتريس ،SWOT تحليل همانند تكنيكهايي و شده تجويز مشخصي

BCG، استراتژيك جايگاه ارزيابي ماتريس SPACE، داخلي ماتريس شمرده رويكرد اين بعنوان كالن استراتژي ماتريس وJEM خارجي و

63

Page 64: modiriyate strategy.doc

فرض امروز شرايط خطي امتداد را فردا محيط . شرايط شوند مي و ندارد را آن از حاصل قواعد و رويكرد تغيير به توجهي و كند مي

مي كند و اندك نيز آن تحوالت دارد كارايي محيطي در تنها صرفا به گام به گام فرآيند يك قالب در را انسان ذهن رويكرد اين باشد خالقيت اوج به ذهن پرواز براي بزرگي مانع خود اين و برد مي پيش

و ريزي برنامه علمي مباحث اصلي زيربناي هم هنوز و باشد مي ها. دهند مي تشكيل رويكرد اين را استراتژيك مديريت

. داشت بدينگونه تعريفي رابطه اين در توان مي كه ارزيابي و تنظيم و طراحي از است عبارت استراتژيك : مديريت الف آينده سازد مي قادر را سازمان كه است عملياتي و اقدامات كليه. نمايد ترسيم تر روشن و تر دقيق را خود

تواند مي كه است گيري تصميم فرآيند يك استراتژيك ب: مديريت و فرصتها با را كار و كسب يا و سازمان درون محيط كليدي عوامل

ربط هم به نحوي به كار و كسب يا و سازمان بيروني محيط تهديدات مشخص خوبي به اهداف تحقق در عوامل از يك هر ارزش كه دهد

4 تعامل از تجويزي رويكرد گفت توان مي فوق تعاريف از گردد مناسب الگوي ارائه منظور به تهديد و فرصت ، ضعف ، قوت عامل زير ) نمودار نمايد مي استفاده استراتژي تدوين و انداز چشم تدوين

)

تجويزي يا تدبيري پيش ديدگاه از استراتژيك مديريت مراحل نمودار

توصيفي مكتب از متاثر استراتژيك مديريت

حيطه ساختن روشن حقيقت در انطباقي تجربي يا توصيفي مكتب قالب در مكتب اين چارچوب در استراتژيك مديريت و است استراتژي

كه شود مي تعريف نگرش يا موقعيت الگوي ، مشي خط برنامه، محيط و بوده بيني پيش قابل غير و غيرخطي و سريع تغييرات خواستار

شعاع تحت را تجويزي مكتب اثربخشي شدت به كه دانستند عاملي را مطمئن ارزشيابي و ارزيابي تحول و تغيير شرايط در . لذا دهد مي قرار

غير كار و كسب يا و سازمان بيروني محيط فرصتهاي و تهديدات از

تعيين چشم انداز و ماموريت مراحل كلي برنامه ريزي

استراتژيك در مكتب پيش تدبيري

مرحله اجراي استراتژي

مرحله ارزيابي

تعيين اهداف كالن تجزيه و تحليل محيطي

تعيين استراتژي ها

تخصيص منابع

سازمان دهي و تعيين ساختار مناسب سازماني براي اجراي استراتژي

انتخاب استراتژي

مكانيزم كنترل و ارزيابي

64

Page 65: modiriyate strategy.doc

غير كار و كسب و سازمان درون ضعف و قوت نقاط ارزيابي و ممكن قابل غير نتيجه در و مديران متفاوت برداشتهاي از متاثر و واقعي

استراتژيك مديريت نمود تعبير اينگونه توان مي . كه بود خواهد اطمينان حل راه يك كه است تجربه و آزمايش بر متكي گيري تصميم فرآيند يك

را موقع به استراتژيك اقدام و تفكر بر مبتني كالن انطباقي و اقتضائي. دارد مدنظر بشمار استراتژي در جديدي رويكرد سرآغاز دانشمندان از برخي نظرات

مردود را استراتژي تدوين در تحليلي شيوه مكتب اين صاحبان آيد مي به متعلق و معلول و علت مباحث از استراتژي كه باورند براين و دانسته

تعريف پيش از گام به گام فرآيندهاي لذا ، منطق نه و است علوم حوزه اين نمايد هدايت استراتژيك درست تصميمات به را ما تواند نمي گرديده

ذهن يك كه است زماني آن حالت بهترين و بوده ذهن حاصل استراتژي ، بديع استراتژي . يك آورد فراهم را استراتژي تهيه بستر مطلع و منفرد اثربخش و خالق قصد اگر شود نمي حاصل مند قاعده روشهاي از الزاما

بايد داريم و رسيده آن به امروز آنچه از متفاوت مقصدي به رسيدن براي راهي هيچ چند هر ايم ننهاده پا آن در تاكنون كه رفت را راهي

حال بهر نمايد نمي ايجاد ضمانتي آفرين تحول استراتژي يك به دستيابي اما نگريسته فرآيند يك چشم به ريزي برنامه به ما توصيفي رويكرد در

نه و نمايد مي توليد برنامه ، ريزي برنامه فرآيند كه اينجاست نكته ريزي برنامه بنام موردي ديگر رويكرد اين در بدينگونه و استراتژي

سازمان نمودن استراتژيك رويكرد اين كار بلكه ندارد وجود استراتژيك مي تلقي جوش خود اي پديده بعنوان اثربخش استراتژي اين باشد مي

گرفتار آن دام در استراتژي حوزه مديران از بسياري كه اشتباهي شود تا دارند انتظار ريزي برنامه تكنيكهاي و روشها از افراد اين اند شده انجام كه مطالعاتي اساس بر و نمايند خلق اثربخش استراتژي آنان براي اثربخش استراتژي خلق زمينه نمودن فراهم در اساسي توصيه پنج شده

. است شده پيشنهاد جديد پيشنهادات(1 جديد گفتگوهاي(2 جديد احساسات(3 جديد ديدگاههاي(4 جديد تجارب(5

تلفيقي رويكرد با انداز چشم تدوين و استراتژيك مديريت

يا و توصيفي يا و انطباقي تجربي استراتژيك مديريت معايب و مزايا مديريت و استراتژيك مسائل با برخورد در ديگري گزينه تدبيري پيش

بهره خود مناسب جاي در رويكرد هر از بتواند تا آورده بوجود استراتژيك هم اقتضائي و سيستمي آنرا كه است تلفيقي رويكرد نيز آن كه ببرد از متاثر و خاص الگوي طبق سازمانها در رويكرد اين . تاكيد نامند مي

از بزند انتخاب به دست خود محيطي واقعيتهاي و ها ايدئولوژي ، اهداف استفاده تلفيقي رويكرد از سازمانها انداز چشم تدوين در كه كه آنجا. باشد مي توجه قابل زير موارد شود مي

65

Page 66: modiriyate strategy.doc

شناخت لزوم بر تاكيد ضمن تلفيقي رويكرد نگرش چهارچوب در(1 و قوت نقاط شامل محيطي عوامل بين توازن ايجاد و همخواني

از خارج تهديدهاي و فرصتها و بخش هر اقتصادي فعاليتهاي ضعف نظر مورد هاي استراتژي و اهداف مطابق آن دهي شكل و آن

باشد مي ضروري ارزشهاي و ديدگاهها و انداز چشم اينكه ضمن تلفيقي رويكرد در(2

مي محسوب اصلي كننده تعيين ها استراتژيك و عالي مديران . است اجتناب قابل غير نيز خالقان و نوآوران نقش به توجه گردند

و تبيين بيشتري گرائي واقع با شده نظر تجديد اهداف و رسالت(3. گردد مي اجرا

. است گيري تصميم مالك و منشاء توام خرد و كالن هاي تحليل(4. پردازد مي انداز چشم تبيين به ساز آينده و خالقانه نگاهي با(5

استراتژيك تفكر در انداز چشم جايگاه

اهميت از آگاهي معتقدند استراتژيك تفكر حوزه انديشمندان از بسياري وظيفه يك سازمانها و افراد براي مناسب انداز چشم يك خلق ضرورت

چشم داشتن زمينه اين در متعدد . مطالعات است پوشي چشم قابل غير پيامد كه يكديگر ملزوم و ،الزم آنچنان موفقيت به نيل و مناسب انداز. باشد مي موفقيت آن آينده

كه است آن از حاكي ها پژوهش نتايج باشد مثبت انداز چشم چنانچه چشم به رسيدن در موفقيت كسب از پيش مناسب انداز چشم يك تاثير استراتژي اجراي براي راهنما يك عنوان است. به بسيارچشمگير انداز تعداد گستردگي جهت از محيط پيچيدگي درجه . شدرت شود مي تلقي

توجه قابل كالن و خرد سطح در مختلف ي ها فعاليت بر موثر متغيرها مديريت وظيفه تنها نه مدير استراتژيك مديريت ديدگاه . در باشد مي

بايد استراتژيست يك بعنوان بلكه دارد عهده به را خود مجموعه علمي برنامه نظام و استراتژي ، انداز چشم داشتن رو اين از نمايد نقش ايفاء كيفي و كمي اهداف به آميز موفقيت دستيابي براي استراتژيك ريزي

و اهميت از استراتژيست مديران براي مطلوب انداز چشم يك افق در و كسب و سازمان كه حالي در است برخوردار باالئي بسيار اولويت رسالت زمينه در كه دارند وجود محدودي انتفاعي غير و دولتي كارهاي

انداز چشم از ي كمتر عده باشند داشته سودمند و روشن بيانيه خودباشند. مي برخوردار سودمندي و روشن

متضمن آنكه عين اندازدر چشم يك كه است آن امر اين دليل حدودي تا را كلي خطوط و فراترباشد بايد اما است كار و كسب و سازمان رسالت اگر پردازد مي مقصود اين توصيف به انداز چشم صورتي در كند ترسيم

نامه عهد مانند انداز روچشم اين از كند كار خوب كار و كسب و سازمان ديگري .مشكالت نمايند مذاكره آن باره در بايد رقيب عناصر كه است اي چگونه ديگران اينكه از . مردم شود مي انداز چشم تدوين از مانع نيز

اند بيمناك داد خواهند نشان واكنش آنها انداز چشم به نسبت ، انداز چشم اگر و اند وابسته شان مشاغل به قويا نيز متخصصان

. شود مي تمام گران آنان براي قراردهند انتقاد مورد را آنها عملكرد

66

Page 67: modiriyate strategy.doc

باشند شجاع افرادي بايد كليدي گيرندگان تصميم انداز چشم تدوين براي كسب و سازمان موفقيت بتوانند تا آورند نظر در را خود تصور بهترين و

وضع در انداز چشم اثبات براي كنند. آنها مجسم ذهن در هم را كار آن به بخشيدن واقعيت براي و بوده منضبط كافي قدر به بايد موجود ممكن موفق و كارساز انداز چشم يك ايجاد . بنابراين باشند كوش سخت فردا در موفقيت به دستيابي براي . اما نباشد ميسر آساني به است و استراتژيك تفكر داشتن و توجه رسيد خواهد فرا زودي به كه جائي هاي پيچيدگي و ها دشواري تمامي رغم به مطلوب و روشن انداز چشم

و كار شرح به توجه ميباشد. با ناپذير اجتناب بردارد در آن تدوين كه ( وpurpose) اهداف ( و mission) كار و كسب يا و سازمان ماموريت

براي را راهكارها از ( برخيvalves) ارزشها ( وstrategy) استراتژي براي انداز . چشم كند مي جستجو كار و كسب و سازمان انداز چشم

شرايطي در كار و كسب با و سازمانها در همه هاي فعاليت ساماندهي اساس گيرد. براين مي قرار عالي مديران توجه مورد پيچيده و متغيير چرا و چيزي چه برانگيز سوال كلمات با خالصه بطور انداز چشم مفهوم

، محيطي شرايط شدن تر پيچيده . با گيرد مي شكل كسي چه و وكجا كار و كسب يا و سازمان يك ارزشي تفكر در بسزائي نقش انداز چشم با نيز آينده در احتماال و است داده اختصاص بخود آينده به نسبت

در اجرائي شرايط به مربوطه تغييرات و مديريتي الگوههاي از استفاده امروزه داشت خواهد اجتناب قابل غير نقشي جمعيت پر جوامع با رابطه

چشم سند تنظيم با تنها اجرائي بخشهاي جاري مباحث به بانگاهي و اجرائي نيازهاي براي منطقي راهكار توان مي روشن و دقيق اندازي

يافت باشد شده بيني پيش كيفي و كمي مختلف اهداف به دستيابي آينده انداز چشم دقيق و روش تبيين در زير مراحل بايد منظور بدين شود گرفته نظر در ها فعاليت و سازمان بخش هر براي

در ها فعاليت ابعاد و موثرند انداز چشم سند تبيين در عواملي- چيست آينده

گيرد انجام انداز چشم اجراي جهت در بايد وظايفي چه- نمود بيني پيش را انداز چشم شروع بايد كجا از-

استراتژيك مديريت چارچوب در انداز چشم معاني و مفاهيم

، خيال رويا، از عبارتست كه ( بودهvision) انداز چشم لغوي مفهوم علمي مفهوم بصيرت و ديدن ، ،منظر ،الهام وحي ، پنداره ، تصور از عبارتند استراتژيك مديريت نظام و تفكر در انداز چشم

و ارشد مديران كه اي ،آينده مطلوب آينده از تصويري ارائه- مدت بلند زماني لحاظ از تواند مي سازمان يك مجريان و طراحان

قابليت ، امكانات با متناسب و مثبت بايد ان از حاصله نتايج و باشد. باشد عملي و اجراء قابل منابع و ها

گرايانه پندار و ذهني آلهاي ايده به اندازها چشم اين اينصورت غير در شوند مي بدل انجام بايد و تواند مي كه آنچه از آلي ايده تصوير يك انداز چشم-

ميباشد شود

67

Page 68: modiriyate strategy.doc

فهم و درك توان عنوان به سازماني دانش ديد از انداز چشم- ميباشد معلوم و شده مشخص هاي ماهيت اندازه به ها نامعلومي

موضوع يك و پيوسته و واضح طرح يك ميان تفاوت انداز چشم- ميباشد ذينفعان ها انگيزه از برهم و درهم

آن براساس كه كند مي ايجاد مشتركي ذهني چارچوب انداز چشم- و منفرد عنصر تصور انداز چشم بنابراين ساخت را آينده توان مي

است آينده از اي ويژه مي چه ، هستيم كي سئوال سه براي را الزم پاسخ انداز چشم-

دهد مي ارائه را رويم مي كجا به ، كنيم آينده از تلويحي مواردي در و روشن تصوير به اشاره انداز چشم-

بسيار آن خلق براي بايد چرا دهد مي نشان افراد به كه دارد نمايند كوشش

پذير تحقق و عاقالنه و ذهني تصوير يك ديدگاه و انداز چشم- يك اندازه به يا و نامعلوم خيال و تصوير يك اندازه به كه ميباشد

. باشد ويژه تواند مي شده تعيين كه ماموريتي و هدف باشد آفرين نقش تواند مي ساده ابزار يك از بيش انداز چشم سند

غير استراتژي داشتن ضرورت انداز چشم به دستيابي براي بطوريكه و كار و كسب ويا سازماني فرهنگ . همچنين ميباشد اجتناب قابل

قرارگيردكه توجه مورد بايد نيز تصورات تداوم براي عوامل مجموعهنمود. ارائه انداز چشم براي مختلفي تعاريف توان مي

كسب يا و سازمان مطلوب آينده شرايط از توصيفي را انداز - چشم1 جائي آينده طراحان از بسياري عقيده به اند نموده تعريف كار و

بسازيم آنرا كه است جائي بلكه شويم مي رهنمود آن به كه نيست سازمان آينده از مطلوب تصويري خصوص در روشن ديدگاهي داشتن

اي انگيزه آنكه بر عالوه سازمان يك مديران براي كار و كسب يا و اهداف نيل جهت آميزدر موفقيت حركت بود خواهد بيشتر تالش براي بخشد مي شتاب را نگرانه بلند

چشم تدوين كه معتقدند استراتژيك مديريت پردازان يه نظر -غالب2. باشد مي استراتژيك مديريت فرايند از بخش مهمترين انداز بوده جمعي و فردي هاي فعاليت برنده جلو عامل منزله به انداز چشم

راستاي در را گيرندگان تصميم و مديران و كاركنان از اي ومجموعه نمايد مي تهييج و بسيج مدت بلند زماني افق در دشوار و بزرگ هدفي در و باشد مي سازمانها انگيزش عامل قويترين اندازي چشم چنين

براي را افراد تواند مي باشد معنا پر كفايت حد به و واضح صورتيكه انگيزاند بر كننده مبهوت ي كارها انجام

مي سازمانها در فراگير انداز چشم يك به نيل و توافق براي-3 مدت بلند اهداف بايستي اينصورت غير ،در باشند واضح كامال

كه است اساس همين بر بود، خواهد محتوا بي انداز چشم بيانيه قطب ستاره همانند را انداز چشم استراتژي مديريت دانشمندان

زا نيرو عامل يك نقش تواند مي لذا اند نموده تعريف شمال ميتوانيم بنابراين نمايد ايفاء را كننده هماهنگ و دهنده وجهت اين در دهيد انجام توانيم مي كنيد توانيدتصور مي شما اگر بگوئيم: باشد زير ويژگيهاي داراي بايد ها انداز چشم زمينه

68

Page 69: modiriyate strategy.doc

كشند تصويرمي به را كننده اميدوار اي آينده- باشند نگرانه اينده و انه پرواز بلند- باشند مطلوب و پسنديده- باشند دهنده جهت و كننده هدايت- باشد فهم قابل و واضح- باشند پاسخگو و ديده را آينده تغييرات االمكان حتي- نمايد ايجاد كاركنان در پيشرفت به شوك و تحرك و انگيزه- بخشد سهولت را مشترك ارزشهاي به دستيابي-

كه دارند نقش قدرتي ابزارهاي از بيش ها انداز چشم حقيقت در گسترش و بسط جهت در فكر ايجاد و فرهنگ و استراتژي از تابعي

باشند مي آن ال ايده جايگاه منظور به سازمانها افقي شرايط شرايط توانند مي زماني دوره يك طي مشخصي بطور ها انداز چشم مورد را توليد عوامل ديگر مانند مطلوب شرايط بيني پيش و توليد

دهند قرار ارزيابي

نظري لحاظ به انداز چشم سند تبين در موثر عوامل

وشفاف روشن انداز چشم سند يك ايجاد در عالي مديران تفكر براي اي زمينه شفاف بطور زير مراحل باشد مي اهميت حائز بسيار

است نموده مشخص گذاررا تاثير عوامل شناخت: يادگيري-1

و گذشته در انداز چشم نقش سازمانها در دانش و علم فراگيري ، ساختارها ها، استراتژي و ها ماموريت يا و اهداف كنوني شرايط كه آنچه و گرائي وحدت ، ها ضعف و قوتها نقش و فرهنگ ، ارزشها

واگاهي درك اساس بر آينده بررسي است نياز مورد موفقيت جهت تبيين اغاز بعنوان دهنده شكل عوامل تعيين و جاري شرايط از آشكار نمود استفاده انداز چشم

: آينده مورد در تفكر چگونگي-2 ، ها فعاليت توسعه با رابطه در آينده و فردا براي كردن فكر شروع

و ها بازار سطح در بالقوه تغييرات روند بر تمركز ، تجاري مبادالت در محيطي شرايط و اساسي قوانين و عمده بازان بورس ، توليدات

توان مي را سياسي و تكنولوژي و اجتماعي و اقتصادي هاي زمينه برد نام

: نفعان ذي تعيين-3 در شان منافع و آينده در كه آنها از يك هر يا و گروهها تمام تعيين

سند نتايج در است ممكن فردا چه و امروز چه دارد قرار خطر معرض سرمايه مديره هيات از عبارتند كه باشند داشته نقش انداز چشم

اي رسانه نمايندگان و كنندگان عرضه ، مشتريان ، كاركنان ، گذاران به آن نقش و گروهي اينگونه جذب جهت سازمانها در جمعي ارتباط معطوف انها تصورات و نيازها و اهداف انها خاص عالقمندي لحاظ

. است گرديده: كار و كسب يا و سازمانها – نهائي اهداف -چگونگي4

بعنوان سواالتي پاسخ با دقيق بطور انداز چشم سند اهداف تعيين باشد چگونه سازمان نهائي اهداف ، باشد بايد چگونه سازمانها نقش

69

Page 70: modiriyate strategy.doc

اين حفظ عامل مهمترين است مواجه مشكالتي باچه انداز چشم و باشد مشخص اهداف به نسبت همواره فكر و ذهن بايد كه است نكته

ها موفقيت بر - تمركز5 دهه در ها مديريت الزامات از يكي ها موفقيت ضرورت به تمركز گردد مي باز مديريتي هاي مولفه نتايج به بيشتر و ميباشد آينده

كند احساس بايد كار و كسب يا و سازمان اعضاي از يك هر بنابراين آنرا به دستيابي توانائي هرچند آيند مي بشمار سازمان از بخشي كه

ندارند منابع - تعيين6

منابع جمله از موارد همه انداز چشم سند در گذاري سرمايه منابع تعيين را خارجي و داخلي از اعم اعتبارات و مالي تسهيالت و پولي و انساني

در مستقيم بطور عمومي و خصوصي بخش نقش و گيرد مي بر در ميسازد مشخص را ها انداز چشم ناكامي يا و موفقيت

قياسي - مديريت7 ارشد مديريت سوي از كه هايي دستورالعمل براساس اندازها چشم چشم برتري مبناي بر ها توانائي و رهبري از استفاده با اجراء جهت يزي ر برنامه جهت كار و كسب يا سازمان كاركنان ازطريق يا و ها انداز

گردد مي تعيين شود مي استفاده اجراء و جامعه - نقش8 استراتژي تدوين و طراحي مراتب سلسله با مرتبط روشهاي به توجه با

بر مديريتي شرايط ميباشد پايين به باال از قياسي ساختار مبناي بر كه نشان كاررا و وكسب سازمان ايجاد جهت سنتي مراتب سلسله مبناي

بر نگاه كه باشد استوار عقيده اين بر تواند مي كسي هر . لذا دهد مي هاي برنامه تدوين اساس بر سازماني اهداف رويكرد و انداز چشم

نيازهاي . كه باشد مي دستگاه آن ارشد مديران سوي از استراتژيك برنامه اجراي يا هاو استراتژي نمودن تدوين و طراحي جهت را خودش

انداز چشم از عامه واقعي درك لحاظ به انداز چشم اساس بر هادهد قرارمي

ارزيابي شامل انداز چشم سند يك تدوين در اساسي گامهاي است الزم همچنين و شرايط تغيير براي آمادگي و جاري شرايط تحت سازمان

اجرائي و موانع شناخت و انداز چشم سند تعيين و طراحي فرآيند وجود انداز چشم در بهبود شرايط تداوم و عمل در انداز چشم نمودنباشد. داشته

انداز چشم گسترش و انداز چشم بيانيه طرح به بايد مي زمينه اين در ، مديران درك بازخور دريافت و تغيير براي آمادگي ايجاد و اوليه

و اوليه انداز چشم آزمون و آينده از برآيندي و محيطي ديد گسترش توجه شده آوري جمع مستندات مبناي بر انداز چشم مجدد بيان همچنين

نمود

ژاپني باورهاي مبناي بر انداز چشم

اجراي و ارتباطات ، توسعه روند در آنها توانايي به ژاپني مديريت اعجازگردد مي باز ، انداز چشم يك

70

Page 71: modiriyate strategy.doc

استيالي و تفوق در محسوسي بسيار نقش ژاپن در انداز چشم بدون امر . اين است داشته گذشته سال سه طي ژاپني بنگاههاي

بيني پيش و آنها جهاني موقعيت و خود محيط به نسبت درك و شناخت بعمل تحليلهاي و . تجزيه است نبوده پذير امكان جهان آينده تغييرات

مي نشان ژاپني مديريتهاي واقعي اعجاز آشكار و موثر عوامل از آمده توانايي در كه آنچه از كمتر مشاركتي مديريتهاي و كيفي شرايط كه دهد گرديده مشاهده انداز چشم يك اجراي و ارتباط ، توسعه جهت در آنها

باMASARU IBUKA آقاي مديريت با سوني . بنگاه است داشته نقش توليد " امكان شعار است توانسته ، متهورانه انداز چشم يك به دستيابي

بازارهاي به دستيابي در و سازد محقق " را جهاني سطح در فراگير آيا . همچنين است رسيده بيني پيش قابل غير موفقيتهاي به جهاني رتبه سومين داشتن با هوندا بنگاه1970 سال در كه داشت باور كسي خودروهاي بتواند سال15 گذشت از پس ، استاندارد سطح در توليد

كيفي شرايط لحاظ به آمريكائي خريداران با مقايسه در را خود ساخت؟ نمايد عرضه برتر

داراي ، آنها كه دهد مي نشان ژاپني بنگاههاي از يك هر تحليل و تجزيه مطلوب انداز چشم يك به رسيدن و تبيين ، طراحي در محسوسي قدرت است حقيقت اين از حاكي اندازي چشم هر موفقيت حال هر به هستند

از برخي سهم به نسبت بنگاهها در مختلف سطوح در بايد مردم كه عالوه . به باشند تاثيرگذار مشخص بطور محسوس و محيطي عوامل

سند يك . تبيين باشند داشته توجه پيش از بيش آنها فعاليت نقش به بايد معرفي و كار و كسب يا و سازمان درون در انرژي ايجاد براي انداز چشم

و بوده آور الزام ضرورت يك ، مردم به را آن اهميت و نقش ، قابليتها و متعارف تعهدات نظر مورد كار و كسب يا و سازمان كاركنان براي

حركت مسير در پيش از بيش امتيازات كسب جهت آنها توانايي بر تمركز. است ساخته فراهم را

رقابتي سازمانهاي متوازن ارزيابي

رقيب دو تقابل همه و ... همه و رقابتي بازارهاي در ها سازمان بقاء را مناسبي استراتژي كه بود خواهد پيروز كسي تقابل اين در و است و رقيب و محيط شرايط تغيير به توجه با رقابت طول در و نمايند اتخاذ

ادامه براي را خود هاي برنامه و راهبردها بودن مناسب مداوم ، قواعد نمايد بازنگري و بازبيني را آنها نياز صورت در و كند بررسي رقابت

مدت طول در كه است عملكرد مديريت حوزه در روشي متوازن ارزيابي شده تبديل استراتژي تا شده روبرو سازمانها بااستقبال كه كوتاه زمان

مي افزايش به رو نامشهود ها سرمايه به سازمانها وابستگي كه چند هر كنترل براي مانند مي ابزاري به حاضر حال در متوازن ارزيابي باشد

نكته اين به توجه است شده تبديل سازمانها در عملكرد و راهبردها كار و كسب نوع به توجه با سازماني ديدگاههاي تعداد كه است ضروري

البته باشد متفاوت تواند مي استراتژيك اهداف تحقق در سازماني هر تحقق در تا گيرد قرار نظر مد بايد سازمانها در ديدگاهها كليه بهبود

گردد. حاصل موفقيت سازمان استراتژيك اهداف

71

Page 72: modiriyate strategy.doc

كاركنان بهپويي و نوآوري و خالقيت محرك رشد و يادگيري جائيكه از لذا توانايي خالق و ماهر كاركنان طرفي از و باشد مي مدنظر سازمانها در

دارند را سازمان كار و كسب هاي فرآيند در ارزش بهبود و توليد خدمات و محصوالت كيفيت سطح ارتقاي موجب و يافته بهبود فرآيندها

در رضايتمندي اين استمرار نهايت در شد خواهد مشتريان نزد ارزش با مي رقم سازمان براي را توجهي و قبولي قابل مالي نتايج مشتريان

مورد نتايج ايجاد موجب انساني نيروي سازهاي توانمند ديگر بعبارت زند شود مي نظر

را متوازن ارزيابي روش كلي مدل گيري شكل چگونگي زير نمودار نمايد. مي توصيف

و علت روابط ايجاد متوازن ارزيابي روش خصوصيات مهمترين از همكاري با موضوع اين كه بوده ارزيابي گانه چهار ديدگاههاي در معلولي

نحوه استراتژي نقشه باشد مي درك قابل سازمان استراتژي نقشه نتايج به را سازمان توانمندسازها و نامشهود هاي دارايي انتقال و تبديل

نمايد مي تضمين را مالي سهامداران و مشتري نظر مورد ارزش با تصوير آنگاه شود بنا احسن بنحو سازمان استراتژي چنانچه است بديهي

در كه بود خواهد استراتژيها تحقق چگونگي از اي يكپارچه و منطقينمود. خواهند مالحظه را سطح استراتژي از نقشه يك نمونه ذيل

72

Page 73: modiriyate strategy.doc

/ جامعه سازمانها توسعه و استراتژي – آخر كالم

از بسياري كه هستند مواردي از تمركز و افزايي هم داشتن و يكپارچكي نمايند مي دنبال آنرا استراتژيك مديريت هاي سيستم قالب در مديران

تدوين و ترسيم كه اينست باشد مي اهميت داراي رابطه اين در آنچه سازمان در اقتصادي توسعه استمرار سازمان هر براي صحيح استراتژي

و ضعف نقاط شناخت اهميت به توجه با نمايد مي تضمين را جامعه و ها و ها سيستم ، ها تكنيك ، ابزارها از صحيح استفاده و سازمانها قوت

مقطعي در آنها از كدام هر بكارگيري آنها اولويت ترتيب و ها متدولوژي و مناسب راهبردهاي انتخاب و منطقي گيري تصميم براساس مناسب ذهنيت صورتيكه در دهد مي نجات هارا سازمان شده ريزي برنامه

ناصواب طراحي ، فرهنگسازي در ضعف ، كارشناسان و مديران . اميد شود مي سازمانها سردرگمي موجب نباشد مطلوب استراتژي

نموده موثري كمك كشور سازمانهاي بهبود جهت در نوشتار كه استباشد.

ماخذ و منابع فهرست – انتفاعي غير و دولتي سازمانهاي بر استراتژيك ريزي برنامه(1

- انتشارات منوريان : عباس ترجمه– ام جان : برايسون نويسنده دولتي مديريت آموزش مركز

مينزبرگ و جيمز ، كويين : برايين نويسندگان – استراتژيك مديريت(2 مركز صائبي- انتشارات : محمد ترجمه – رابرت جيمز و هنري ،

دولتي مديريت آموزش ، : گلوك نويسندگانم – استراتژيك مديريت و بازرگاني سياست(3

– شوريني خليلي : سهراب ترجمه – آر الرنس ، وچاچ اف ويليامكتاب يادواره انتشارات

– آون : هيوز نويسنده – استراتژيك نگرش نوين دولتي مديريت(4مرواريد انتشارات – الواني مهدي : سيد ترجمه

: دكتر مترجمان – : فردآر. ديويد نويسنده – استراتژيك مديريت(5 پژوهشهاي : دفتر -ناشر اعرابي محمد سيد دكتر و پارسائيان علي

فرهنگي داوري دردانه : خانم تاليف – عمل تا تئوري از استراتژيك مديريت(6

آتنا : نشر ناشر – زاده ساز شانه محمدحسن آقاي و و كوچك صنايع بخش رقابتي و موثر مشاركت افزايش استراتژي(7

: ترجمه – متحد ملل صنعتي توسعه : سازمان مولف – متوسطرسا فرهنگي : خدمات ناشر – شفيعي مسعود ، شقاقي عبدالرضا

– استيسي : رالف نويسنده – تحول مديريت و استراتژيك تفكر(8 : ناشر – موحد كاظمي مهزيار ، جعفري مصطفي : دكتر ترجمه رسا فرهنگي خدمات

73