رارسا باتك - تاریخ ماfiles.tarikhema.org/pdf/ejtemaee/asrar_alm_1.pdf ·...
TRANSCRIPT
كتاب اسرارعلم مراقبه
112 تکنیک مراقبه ی تانرتا
تفسیر اشو از کتاب
ویگیانا بایراوا تانرتا
The Book Of
Secrets Sceince of Meditation
112 Techniques of TantraBased on
Vigyana Bhayrava Tantra
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
مقدمه ی کتاب
وقتیمیمیریمچهاتفاقیمیافتد؟
بهاینپرسش، وغالبا،پاسخ انساناست تقریباهستهیمركزیمتامجستوجوهایمعنوی كه پرسشیاست این
مرزهایبینیكنظریهدینیبانظریهیدیگرراتعیینمیكند.چهشخصبهتناسخمعتقدباشد،چهبهبهشت
فضای میدهد"، روی مرگچه از كه"پس پرسش كارماییkarmicdebt،این دیون پرداخت به یا و دوزخ و
بسیاربزرگیرادرمحدودهمذهباشغالمیكند.
دردنیایغنیوپیچیدهیاساطورههایهند،شیواShivaمنایندهیمرگوویرانگریاستكهدرتثلیثیبابراهام
)Brahmaخدایخالق(وویشنوVishnu)خداینگهدارنده(قرارگرفتهاست.
اینسوتراهایپنجهزارسالهدركتابارسارمنسوببهشیواست.
چرا؟برایدركآن،بهرتاستقدریبیشرتبدانیمكهشیواازكجاآمدهاست.
ویشنو و براهام روزی كه میكند نقل چنین داستان است. گوناگون جنبههای پیچیده،با شیواشخصیتی این
برایمذاكرهدرموردموضوعبسیارمهمینزدشیواآمدندواورادرحالآمیزشباهمرسشیافتند.شیواچنان
رسگرممهرورزیبودكهحتیمتوجهنشدایندوالههوارداتاقششدهاند.آناننیزازاینواقعیتكهمجبورشدند
ساعتهاآنجابایستندتاشیواباالخرهمتوجهورودایشانبشود،بهخشمآمدندواورانفرینكردندواعالمكردند
منادشیوالینگامShivalingamكه و دادهشود. نشان phallic symbol نرینه آلت مناد با باید او پس ازاین كه
زینتبخشهزارانمعبدشیوادررسارسهندوستاناست،ازاینجاآمدهاست.
رقص مردانهی است،صورت Shiva-Shakti duo دوییتشیوا-شاكتی مردانهی نیمهی دیگر،شیوا جنبهای در
جاودانهینرینگیومادینگی.ودركتابارسار،اوباهمرسشدویDeviــكهدرمتاممدت،رویزانواناو
نشستهاستــسخنمیگوید.
سكسومرگ،نروماده،ینویانگyin&yangدنیایدوگانگیها،نهفقطدرهندویسموجوددارد،بلكه
مراقبه،كه و میكند. تبدیل راز به را تناقضات متام ـــكه مراقبه و است. موجود رشقی سنتهای دربیشرت
گرفتگیهایذهنراآزادمیسازدتاصاحبشدرنهایتسواحلتضادراتركگویدوواردرودخانهیخویشاكتشافی
گردد.
اشودراینموردمیگوید:
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
"مرگهمیشهدرلحظهیحالرویمیدهد.مرگ،عشق،مراقبهـــهمهیاینهادرزمانحالاتفاقمیافتند.پس
اگرازمرگبرتسی،منیتوانیعشقبورزی.اگرازعشقبرتسی،منیتوانیمراقبهكنی،اگرازمراقبهبرتسی،زندگیت
بیفایدهاست.بیفایده،نهبهاینمعنیكههدفیندارد،بلكهبهاینمعنیكههرگزقادرنیستیدرزندگیاحساس
رسوركنی.زندگیتبیهودهخواهدبود.
عشق،مراقبه،مرگ:ربطدادناینسهشایدعجیبجلوهكند.عجیبنیست!اینهاتجربههایمشابهیهستند.
پساگربتوانیواردیكیازاینسهبشوی،میتوانیوارددوتایدیگرهمبشوی."
نكتهایبیشرتبرایفهمیدن:شیوا،براهاموویشنوهمگیتجلیمقصدیواالترازخودشانهستند:چیزیماورایی
كهحتیخارجازتصورخدایاناست.دراینتثلیث،شیوابیشرتازهمهانسانیاست.براهامكارخلقتخودش
از بهرسمیبردتازمانیكهپس بازنشستگی آینده،كامبیشدر تازمانیبسیاردوردر انجامدادهاستو را
رستاخیزاینجهان،دوبارهبهخدماتاونیازپیداشود.ویشنومراقبروابطعلتومعلولیامورروزمرهاست،
فقطیكخانهدارشاغل،بامتامدقتهایعاریازعاطفهییكحسابرس.ولیشیوادرمتامزندگیهولانگیزو
پرهیجانش،كسیاستكهمشتاقوصلدوبارهبهمنبعاصیلشاست؛كسیكهرسمستدیداروطنغاییاشاست
كهفقطشبحیازآنرابهیاددارد.
سوتراهایشیوانقشههاییهستندكهبهتشنهمیگویدچگونهبهچاهآببرسد.
VigyanBhairavTantraاینكتابارسار،تفسیرهایعارفیمعارصاستازكتابشیوا،بهنامویگیانبایراوتانرتا
كهترجمهیتحتالفظیآن"فنونیبرایرفنتبهفراسویهشیاری"است.
اینواقعیتكه"تانرتا"فقطبهمعنی"فن"و"روش"است،برایبسیاریمایهشگفتیاست.دردنیایامروز،تانرتا
تقریباباجنسیتمرتبطشدهاست.درحقیقت،ازاین۱۱۲تكنیككهدراینكتابرشحدادهشده،كمرتازشش
تكنیكآنمستقیامباعملجنسیمربوطاست.درصفحاتیكهدرپیمیآیند،ماكشفمیكنیمكهمنظور
تانرتافقطایننیستكهزندگیجنسیبهرتیرابرایمافراهمآوردـــبلكهمنظورایناستكهازموقعیتهاو
برخوردهایبیشامریكهدرزندگیمعمولیانسانهاوجودداردـــشاملسكســـهمچوندروازههاییبرای
ورودبهمراقبهاستفادهشود.
هامنگونهكهاشودرنخستینفصلمیگوید:
"اینهاباستانیترینوقدیمیترینفنونهستند.ولیمیتوانیبهآنهاتازهترینهمبگویی،زیراهیچچیزرا
منیتوانبهآنهااضافهكرد.آنهامتامامكاناترادربرگرفتهاند،متامیراههایتصفیهیذهنورفنتبهفراسوی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
آنرا.حتییكتكنیكنیزمنیتوانبهیكصدودوازدهتكنیكشیواافزود.
اینهاقدیمیترینودرعینحالتازهترینومدرنترینشیوههاهستند.كهنههمچونكوهستانهایقدیمـــ
روشهابهنظرجاودانهمیرسندـــوهمچونشبنمهاییدرپیشآفتاب،بسیارتازههستند.اینیكصدودوازده
تكنیكمراقبهمتامیعلمتحولذهنرادربرمیگیرند."
بهكاربردواژهی"علمscience"توسطاشوتوجهكنید.اوبارهاوبارها،نهتنهادركتابارسار،بلكهتقریبادرمتام
پرسشی "پاسخ"به نیست، نیست،نظریه باورداشتی نظام مراقبه،یك كه دارد تأكید ثبتشدهاش سخرنانیهای
نیستـــماننداینپرسشكه"پسازمرگچهرویمیدهد".مراقبهوضعیتیدرونیاست،جاییكهدرواقع،متام
نظامهایباورداشتی،متامنظریاتوپاسخهایازپیشآمادهشدهازبینرفتهاندـــوفقطیكهشیاریخالصو
بدونفكربرجایماندهكهتنهااینهشیاریقادراستواقعیترا،هامنگونهكههست،دریابد.
ولیفنونمراقبه،خودمراقبهنیستندـــپساینخطارامرتكبنشوید.تكنیكفقطیكنقشهاست،مانندیك
فرمولعلمی.نكتهایناستكهنقشهرابهخاطرنقشهمطالعهنكنی،بلكهازآناستفادهكنی،باآندرآزمایشگاه
فضایدرونتآزمایشكنی.مراقبهچیزیاستكهمیتواندهمچونپیامداینآزمایشرویبدهد.
ـــهمهیاینهاچهربطیبهجنسیتدارد؟شایدكسانیكهقادربودهاندمراقبهراواردآمیزشعاشقانهی ولیصربكنـ
خودكنند،بهتوبگویندكهمتامراهنامهای"چگونهمراقبهكنیم"رادوربیندازودرعوض،توجهخودرابهاینك
واینجابده.پسازآن،همهچیزبهخودیخوددرستخواهدشد.
وپسازمرگماچهاتفاقیمیافتد؟كسانیكهمراقبهراچشیدهاند،شایدقادرنباشندپاسخدقیقیبدهند،ولی
میتوانندبهتوبگویندكهآنانجاودانگیرادردرونشانشناختهوتجربهكردهاندوازاینتجربهطوریبیرون
آمدهاندكهاینكمیدانندمرگفقطیكرویاست.
ازهمهاینسهرابههمگرهمیزند؟شیوا:كهویرانگروعاشقاست، ــــچهكسیبهرت سكس،مرگومراقبه
خداییكهبیشازهمهمتایالتانسانیداردـــمتایلبرایرسیدنبهفراترازخودوبرایگشودنارسارهرآنچهكه
ناشناختهاست.
وچهكسیبهرتازاشومیتواندارسارسوتراهایشیوارابهزمانمعارصبیاورد،كسیكهتأكیدداردكهمتامیزندگی،
ازجنسیتگرفتهتافراآگاهی،ازمعنویتگرفتهتاعلم،باردیگرازمتاممفاهیمتیرهیماازخیرورش،واالترو
پستتر،بایدبازپسگرفتهشدهوبهآنیگانگیدرخشان،كهحقمادرزادیماانسانهاست،بازگرداندهشود.
درفصلاولاینكتاب،اشورهنمودهایدقیقیبرایچگونگیاستفادهازكتابارساررامیدهد.دراینجارویچند
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تاازاینرهنمودهاتأكیدمیشودوچندنكتهیدیگردرموردفضاییكهاینكتابدرآنخلقشده،برایخواننده
مفیدخواهدبود.
هرفصلازاینكتابدراصلبهعنوانگفتاریفیالبداههبرایجمعكوچكیازدوستانومریداناداشدهاست.اشو
همیشهبدونیادداشتوآمادگیهایویژهسخنمیگوید،بجز)دراینمورد،برایمثال،(نسخهایازسوتراییرا
كهتفسیرمیكند،یا)درجاییدیگر(چندلطیفهیاداستانكهپیشاپیشجمعكردهتانكتهایراكهمیخواهددر
موردشسخنبگوید،بهتصویربكشاند.
"عادت . . در. "و"خودآموزی . . . كتابهای"چگونه. بهخواندن كه كسانی برای كتاب ابتدا،این در شاید
دارند،جاذبهاینداشتهباشد.دراینجایكسخرنانیوجودنداردكهنكاتیك،دووسهراردیفكندتابعداآن
راتكراركند.ازپانویس،تیرتفرعی،جدولومنودارخربینیست.دیدناینمنت،باچنینانتظاراتی،استقبالاز
ناكامیزودرساست.
بهرتاستاینكتابراهمچونیكداستان،یكشعریاترانههاییكآوازمطالعهكنید.همراهبانگرشیشكیباو
پذیرا،باایناطمینانكههمهچیزدرزمانخودشآشكارخواهدشد.
اشودرابتدایكتابارسار،ازمخاطبینخودمصانهمیخواهدتاهامنطوركهپیشمیروند،هریكازتكنیكهای
مراقبهراكهبحثمیكند،آزمایشكنندــــاوپیشنهادمیكند،"فقطسهروزباآنبازیكنید."ورویواژهی"
بازی"تأكیدمیكندـــبدونجدیشدن،بدون"تالشفرسایشی"یا"خویشانضباطیمفرط"،بلكه"بازی".وزمانی
كهتكنیكیرامیآزماییودرمییابیكهواقعابرایتكارمیكند،تكنیكیكهازآنلذتمیبریوبهنظرمیرسد
كهچیزتازهایبهزندگیتمیآورد،آنوقتمیتوانیبهكشفعمیقترآنبپردازی.
درچنینموردی،شامبهعنوانیكخواننده،نسبتبهمخاطبیناصلی،درموقعیتبهرتیقراردارید:میتوانید
هرمقدارزمانكهنیازداریدرویهرفصلدرنگكنید،وپیشازرشوعهرفصلتازه،باتكنیكهایآنفصلبازی
كنید.البتهاگرهمیكتكنیكمعینتوجهشامرابهخودگرفتودرخواستآزمایشفوریآنراكرد،میتوانیددر
هرمقطعیمستقیامبهكتابمراجعهكنید.
دقتكنیدكههر"فصلسوترایی")فصلهاییكهشامرهفرددارند(بهدنبالشفصلیاستكهحاویپاسخهای
اشوبهپرسشهایمخاطبیناست.بنابراین،اگررشوعبهآزمایشبافنونمیكنید،بهرتاستكهقبلازمترین،
پاسخها،چند دراین كه دارد بسیار احتامل كنید. مطالعه بعدی فصل در را تكنیك آن به مربوط پرسشهای
راهنامییبیشرت،ژرفایعمیقتریازادراكوبرخیمشكالتراحلشدهبیابید.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
یك نیست،بلكه پاسخها از رشتهای ارسار كتاب نگیرید. مقصدعوضی با را نقشه كه باشد باالخره،یادتان و
"دستهكلید"است.اشودرهامنآغازمژدهمیدهدكهاین"دستهكلید"كاملاست،حتییكالگونیزبراییكقفل
كموكرسنیست.كلیددرورودیتونیزجاییدراینمیاناست.تنهاكاریكهبایدانجامدهی،آزمودنكلیدهاست،
تاوقتیكهیكیراپیداكنیكهمناسباست.آنوقتدررابازكنوخودتببینكهدردرونچیست.
كارولنایمن
Carol Neiman
پونا،هندوستان۱۹۹۷=۱۳۵۶هش
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
چند تذكر بسیار مهممرشد
"...درمورداینكهچهتكنیكیراانتخابكنیفكرنكن.وقتراهدرنده،بلكه،آزمایشكن.زیرامیتوانیبرای
ابدفكركنیكهچهچیزمناسباستوچهبایدبكنیوچهنبایدبكنیوچرابسیارینورراانتخابكردهاندوچرا
معدودیتاریكیرابرگزیدهاند.نگراناینچیزهانباش؛كمكینخواهندكرد.درعوض،درموردنوعخودتفكر
كن،اینكهكدامبرایتومناسباستوباكداماحساسراحتیداریوسپسرشوعكن.
وآنوقتهمهچیزدیگررافراموشكن،زیرامتاماین۱۱۲تكنیكبرایتونیست.حتیاگریكروشرابرگزینی،
برایتكافیاست.نیازینیستواردهر۱۱۲تكنیكشوی:یكروشكفایتخواهدكرد.پسفقطپذیراباشو
هشیارباشتابتوانیروشمناسبخودترادریافتكنی.نیازینیستنگرانروشهایدیگرباشی،لزومیندارد.
یكیراانتخابكن،باآنبازیكنواگراحساسخوبیداشتیواتفاقیرخداد،آنوقتواردششوو۱۱۱تكنیك
دیگررافراموشكن.اگرفكرمیكنیروشیاشتباهرابرگزیدهای،آنوقتدورشبینداز،یكیدیگرراانتخابكن
وباآنبازیكن.اگراینراباچهار،پنجیاششروشانجامدادی،بهروشمناسبخودتبرخوردخواهیكرد.
ولیجدینباشـــفقطبازیكن...."
"...مندرموردروشهایبسیارزیادسخنمیگویم.خطریوجوددارد:میتوانیددرمورداینفنونرشوعبه
فكركردنكنید،میتوانیددانشآلودهشوید.اینكافینیست،فایدهایندارد.نهتنهافایدهندارد،خطرناكاست
ــــزیرامراقبه،تجربهاست،دانسنت"درباره"یآنبیارزشاست..."
"....وتاتكنیكیرابهدرستینفهمیدهای،آنراانجامنده.نخستسعیكنتكنیكرامطلقادرستبفهمی.
وقتیآنرادرككردی،آنوقتانجامشبده.وآنشعارپزشكسالخوردهرابهكارنربكه"وقتیمنیدانیچکاركنی،
كاریبكن!"نه،هیچكارینكن.هیچكارینكردنبهرتاستازاینكههركاریبكنی.اینبهایندلیلاستكهذهن
چنانظریفولطیفاستكهاگركاریاشتباهباآنانجامدهی،جربانآنبسیاردشوارخواهدبودـــبسیاردشوار
است.انجامدادنكاریخطابسیارآساناست،ولیجربانآنبسیارمشكلاست."
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱0
فصل اول
دنیای تانرتا
دویDeviمیپرسد:
ایشیوا!حقیقتتوچیست؟
اینكائناتپرازشگفتیچیست؟
دانهازچهتشكیلشده؟
درمركزگردونهیگیتیكیست؟
اینحیاتورایشكلوپرازشكلهاچیست؟
چگونهمیتوانیمكامالوارداینزندگیشویم،ورایفضاوزمان،نامهاوتوصیفها؟
بگذارتردیدهایمبرطرفشود!
چندنكتهبرایمقدمه:نخستاینكهدنیایكتاب"ویگیانابایراواتانرتا" artnaT avariahB anaygiVدنیایتعقل
ومنطقنیستودنیایفلسفههمنیست.دراینجانظریهمفهومندارد.
ایندنیاییاستكهباروشوتكنیكرسوكارداردوابداارتباطیبامبانینظریندارد.واژهیتانرتابهمعنیتكنیك،
فن،شیوهوراهاستوبنابراینفلسفینیست.وتوجهداشتهباشكهتانرتابامسائلعقالییوروشنفكرانههم
كاریندارد.درتانرتا"چرا"مفهومنداردوبیشرتمتوجه"چگونه"است.
فن معنی به تانرتا رسیدن"است. بهحقیقت آن"چگونه هدف ندارد،بلكه چیست؟"ارتباط با"حقیقت تانرتا
میكند. توصیف منیشود،بلكه"چگونگی"را با"چرا"رسگرم علم علمیاست. مبحثی است،پس تكنیك و
اینتفاوتاساسیبینعلموفلسفهاست.
فلسفهمیپرسد:"چراحیاتوجوددارد؟"اینپرسشیعلمینیست.علممیپرسد:"حیاتچگونهوجوددارد؟"
وبهمحضاینكهمیپرسی"چگونه"،تكنیكاهمیتمییابد.دراینجانظریهبیمعنیشدهوتجربهدرمركزتوجه
قرارمیگیرد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۱۱
تانرتاعلماستوفلسفهنیست.دركفلسفهآساناست،زیرافقطقوهیادراكالزماست.اگرزبانوموضوع
رادرككنی،فلسفهرانیزخواهیفهمیدونیازیبهتحولودگرگونیشخصینداری.توهامنطوركههماكنون
هستیفلسفهرادركمیكنی،ولیاینامربرایتانرتاصدقمنیكند.
برایادراكتانرتابهیكتغییرویادگردیسیویاجهشنیازداریواگرخودتراتغییرندهیتانرتادركنخواهد
شد.زیرااینموضوعیروشنفكرانهنیستویكتجربهاست.اگرپذیراوآمادهنباشیودربرابرتجربهتحتتأثیر
قرارنگیری،تانرتابهسویتنخواهدآمد.
فلسفهباذهنمرتبطاستوفقطمغزتوكافیاستونیازیبهمتامیتوجودتوندارد.ولیتانرتاتورابامتامیت
وجودتالزمدارد.ایندرخواستیعمیقتراست.درتانرتامتاموجودتوبایددرگیرباشد.تانرتایكموضوعیكپارچه
ومتاماستباروشیمتفاوتوبادیدگاهیمتفاوت.برایادراكتانرتابهذهنیمتفاوتنیازداری.
بهایندلیلدویDeviپرسشهایبظاهرفلسفیمطرحمیكند.اینكتابباپرسشهایدویآغازمیشود.متاماین
پرسشهارامیتوانبطورفلسفیهممطرحكرد.درواقع،هرپرسشیرامیتوانبهدوشكلمطرحکرد:فلسفی
ویاكلی؛روشنفكرانهیاوجودین.
برایمثالاگرشخصیبپرسد"عشقچیست؟"تومیتوانیبهشیوهیروشنفكرانهباآنروبهروشوی،میتوانیآنرا
موردبحثقراردهیومیتوانینظریهپردازیكنیونظرگاهیویژهایبوجودآوریودرعینحالمیتوانیعشق
راهرگزنشناسی.
برایآفرینشیكنظریه،بهتجربهنیازینیست.درحقیقتهرچهكمرتبدانیبهرتاست!زیرامیتوانیبیدرنگ
منیدانی،بیپروا وقتیكه كند. توصیف آسانی"نور"را به میتواند كور انسان یك فقط كنی. توصیف سیستمیرا
هستی.جهالتهمیشهبیپروااست؛درحالیكهمعرفتباتأملهمراهاست.هرچهبیشرتبدانی،بیشرتاحساس
میكنیكهزیرپایتسستاست.هرچهبیشرتبدانیاحساسنادانیبیشرتیمیكنی.آنانكهواقعافهیمهستند،
جاهلمیشوندوهمچونكودكانسادهوابله.هرچهكمرتبدانیبهرتاست.برایفلسفیبودن،برایبیاننظریات
جزمیdogmas،برایباوربهیكنظریه،اینروشیآساناست.برایمواجهشدنبایكمسئلهعقالنیبسیارآسان
است.ولیبرایمقابلهبایكمسئلهبصورتوجودینexistantialـــنهاینكهفقطبهآنفكركنی،بلكهبهمتامی
بهآنعملكنیودرآنزندگیكنیوازطریقآنمتحولشویاینكاریاستبسیارمشكل.یعنیبرایشناخت
عشق،شخصبایدعاشقشود.
واینخطرناكاست!زیرادرنتیجهیعملبهاینروش،توتغییرخواهیكردوشخصقبلینخواهیبود.اینتجربه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۲
توراتغییرخواهدداد.لحظهایكهواردعشقمیشوی،واردشخصیتازهمیشویوزمانیكهازآنخارجمیشوی،
چهرهیقدیمخودرانخواهیداشت.دیگرآنچهرهیسابقبهتوتعلقنداردویكعدمتداوموانطباقبوجود
آمده.حاالشكافیتولیدشده:شخصقدیممردهوشخصیتازهپدیدارشده.اینتولدیدوبارهوزایشیجدید
است.
تانرتاعلمیغیرفلسفیاستوبههستیexistanceمربوطاست.البتهدویپرسشهاییبهظاهرفلسفیمطرح
میكند،ولیشیوابههامنطریقپاسخنخواهدداد.پسبهرتاستدرابتداایننكتهدركشود،درغیراینصورت
دركدرستیازاینسوتراهاممكننخواهدبود.زیراشیواحتییكپرسشرانیزپاسخمنیدهد.ولیدرحقیقتشیوا
پاسخمیدهد،ولیدرسطحیدیگر.
برایمثالدویمیپرسد"رسورمن!حقیقتتوچیست؟".شیوابهاینپرسشپاسخمنیدهد،بلكهیكتكنیكارائه
میدهد.حالاگردویاینتكنیكرااجراكند،حقیقترادرخواهدیافت.بنابراینپاسخهامستقیمنیستوتكنیك
ارائهمیشود.باعملبهآنفن،حقیقتدریافتهخواهدشد.
تانرتافنرسیدنبهشناختاستوشناختدیگریمطرحنیست.اگرتوكاریانجامندهی،اگردگرگوننشوی،
اگربراینظارتكردندیدگاهیمتفاوتپیدانكنیواگردربعدیمتفاوتازقوهیادراكحركتنكنی،پاسخی
دریافتنخواهیكرد.پاسخهابهآسانیدردسرتساست،ولیهمهیآنهاكاذبهستند.متامفلسفههادروغین
هستند.زیراهرفلسفهاییاتوراارضاءمیكندویانه:اگرتوراراضیكند،پیروآنفلسفهخواهیبودولیهامن
فردسابقباقیماندهایومتحولنگشتهای؛واگرتوراراضینكند،توبهجستجویخودبرایفلسفهیدیگریكه
پیروآنشویادامهخواهیداد.ولیوجودتودستنخوردهباقیماندهوتغییرینخواهیكرد.
پسچهپیروفلسفههندوباشیوچهمسیحیتویاجینJainaفرقیندارد.وجودحقیقیتودرپشتچهرهی
هندویامسیحیقرارداردوفقطپوششوواژگانمتفاوتاست.مردمیكهبهكلیساویاآتشگاهویامعبدمیروند،
یكیبیشنیستندوفقطچهرههایشانمتفاوتاستواینچهرههاهمگیكاذبهستند،آنهانقابهاییبیش
نیستندودرورایایننقابهاتوفقطیكفردواحدراخواهییافت:هامنفرد،هامنخشم،هامنپرخاشگری،
بایك افرادیكساناست.آیاغریزهیجنسییكهندو .همهچیزدراین . هامنشهوت،هامنحرصوطمع.
مسیحیمتفاوتاست؟آیاخویحیوانییكمسیحیباخویحیوانییكهندوتفاوتدارد؟
همهیكیاست.واقعیتیكیبیشنیست،فقطپوششهاتفاوتدارد.
تانرتابهتولباسمنیدهد،بلكهخودترامهممیشامردونهنقابهایترا.اگرپرسشیمطرحكنی،هامنپرسش،
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۱۳
موقعیتتورانشانمیدهدوهمچنیننشانگرایناستكهازآنجاكهقرارداری،منیتوانیببینیوبرایهمین
استكهاینپرسشرامطرحكردهای.
یكانساننابینامیپرسد"نورچیست؟"همینپرسشنشانمیدهدكهاوكوراست.
تانرتارویفردیتووجوداوعملكردهواورامتحولمیكندتااینكهقادرشودنورراببیند.تانرتاپاسخمنیدهد
كهنورچیست.تانرتاروشرسیدنبهدركحقیقترامیآموزد:چگونهدیدنرا،چگونهبهبصیرتدستیافنترا.
زمانیكهفردبهیكبینندهseerتبدیلشود،پاسخنیزآنجاخواهدبود.تانرتابهتوپاسخمنیدهد،بلكهتكنیكیرا
میدهدكهبتوانیپاسخراببینی.اینپاسخیروشنفكرانهنخواهدبود.اگردربارهنوربرایانسان
كورسخنبگویی،اینروشیروشنفكرانهاست.ولیاگرفردنابیناقادربهدیدنشود،اینتجربهایوجودیخواهد
بودودیگرروشنفكرانهنیست.ارتباطتانرتاباعلمهستیشناسیonthologyهمیناست.
نكتهدوم:تانرتازبانیمتفاوترابهكارمیگیرد.قبلازورودبهسوتراها،ایننكتهبایددركشود.متاممباحث
تانرتایكگفتگویدوطرفهبینشیواودویاست:دویمیپرسدوشیواپاسخمیدهد.متاممباحثتانرتااینگونه
آعازمیشوند.چرابهاینشیوه؟
اینبسیارمهماست.اینیكگفتگوبیناستادوشاگردویامریدومرشدنیست.اینگفتگوییبیندوعاشقاست.
تانرتابااینروش،نكتهایبسمهمرابیانمیكند:تعالیمعمیقتروجودیفقطبهرشطوجودعشقبینمریدو
مرشدامكانپذیراست.مریدومرشدبایدعمیقاعاشقباشند.آنگاهمسائلمهمتروماوراییمیتواندمطرحشود.
پساینجازبان،زبانعشقاست.شاگردبایدعاشقباشد،ولیاینكافینیست،زیرادوستانهممیتوانندعاشق
باشند.
تانرتامیگویدكهشاگردبایدقدرتپذیرابودنداشتهباشد،پساوبایدقدرتپذیرندگیزنانهراداشتهباشدواین
حالت،امكانیرابرایمریدبودنخلقخواهدكرد.نیازینیستكهزنباشی،بلكهحالتپذیرشیكزنراباید
داشتهباشی.دویمیپرسد:اینیعنیكهرفتارزنانهتولیدپرسشمیكند.چرااینتأكیدرویرفتارزنانهوجوددارد؟
مردوزننهتنهاازنظرفیزیكیباهمتفاوتدارند،بلكهازنظرروانشناختینیزباهمفرقدارند.تفاوتایندوتنها
دربدننیست؛درروانوذهنیتنیزهست.ذهنیتزنانهشاملپذیرشكامل،تسلیممطلقوعشقمتاماست.
یكمریدبهذهنزنانهنیازمنداست،وگرنهقادربهآموخنتنیست.توپرسشمیكنی،ولیاگرپذیرانباشیومانع
داشتهباشی،پاسخیبرایتوممكننخواهدبود،زیرامیتوانیپرسشیرامطرحكنیوبستهباقیمبانی.آنگاهپاسخ
منیتوانددرتونفوذكند؛درهایتبستهاندوتومردهایوپذیرشنداری.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱4
پذیرندگیزنانههمچونپذیرشرحمگونهwomb-likeدرعمقدروناستتابتوانیدریافتكنی.اینبهتنهاییكافی
نیستونكاتبسیارظریفتریمطرحاست:زندرواقعچیزیرادریافتمنیكند،بلكهبهمحضدریافت،آنچیز
بخشیازبدنشمیشود:یكفرزنددریافتمیشودودروجودزننطفهبستهمیشود.درهامنلحظهیدریافت،
نطفهقسمتیازبدنزنمیشودودیگرموجودیبیگانهوخارجینیستوجذبوجودشگشتهاست.حاالفرزند
بعنوانچیزی"اضافهبرمادر"زندگینخواهدكرد،بلكهبخشیازوجودمادربودهودرستمانندخودمادرزندگی
میكند.فرزندفقطدریافتمنیشود،بلكهبدنزنآفرینندهشدهوفرزندرشوعبهرشدكردنمیكند.
مریدبهپذیرشیرحمگونهنیازدارد:آنچهكهدریافتمیشودهمچوندانشمردهجمعآوریمنیشود،بلكهباید
بایدبخشیازوجودتشود.وهمینرشد دردرونترشدكند،بزرگشودوبهخونواستخوانتبدیلشود.
درونیآنسببتحولتوشدهوتوراهمچونیكپذیرندهدگرگونخواهدساخت.برایهمیناستکهتانرتااز
اینوسیلهاستفادهمیکند.هررسالهبایکپرسشازسویدویآغازمیشودوشیوابهآنپاسخمیدهد.دوی
همرسشیواست،بخشزنانهیاوست.
یکنکتهبیشرت:اینكروانشناسیجدید،بهویژهروانشناسیژرفاdepthpsychologyمیگویدكهانسانهممرد
استوهمزن.هیچمردیفقطمردوهیچزنیفقطزننیست.همهیانسانهاحالتدوجنسیداشتهوازهردو
جنسدرخوددارند.ایننتیجهیتحقیقاتجدیددرغرباست.ولیایننكتهیكیازاساسیتریناصولتانرتادر
طولهزارانسالبودهاست.حتامتصاویریازشیوارابعنوانآرداناریشوارArdhanarishwarدیدهایدــنیمی
زناستونیمیمرد.درمتامتاریخبرشچنینمفهومیوجودندارد.شیواراهمچونموجودیکهنیمیمرداست
ونیمزنبهتصویرکشیدهاند.
پسدویفقطیکهمرسنیست،اونیمهیدیگرشیواست.وتازمانیکهمریدنیمهیدیگرمرشدنگردد،منتقل
کردنآموزههایواالتر،روشهاینهانی،غیرممکنخواهدبود.وقتیکهیکیشدی،تردیدوجودنخواهدداشت.
زمانیکهبامرشدیکیشدیــکامالیگانهوبسیارعمیقــمباحثهایوجودنخواهدداشت،منطقوبرهانی
وجودنخواهدداشت.فردفقطجذبمیکند؛یکزهدانمیشود.وآنگاهآنآموزشهادرتورشوعبهرشدکردن
میکنندوتورادگرگونمیسازند.
برایهمیناستکهتانرتابهزبانعشقنوشتهشدهاست.درموردزبانعشقنکتهایبایددرکشود.دونوعزبان
وجوددارد:زبانمنطقوزبانعشق.تفاوتهایاساسیبینایندوزبانوجوددارند.
زبانمنطقتهاجمیاست،جدلمیکند،منطقیاست.اگرمناززبانمنطقاستفادهکنم،نسبتبهذهنشام
تهاجمیخواهمبود:سعیمیکنمشامرامتقاعدکنم،شامراعوضکنم،ازشامیکبازیچهبسازم.مباحثهیمن
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۱۵
"درست"استومباحثهیشام"غلط".زبانمنطقنفسمداراست:"حقبامناستوتواشتباهمیکنی،پسباید
بهتوثابتکنمکهمندرستمیگویموتواشتباهمیکنی!"منتوجهیبهتوندارم،بهنفسخودمتوجهدارم.
نفسمنهمیشهبرحقاست!
زبانعشقزبانیکامالمتفاوتاست.منبهنفسخودمتوجهیندارم،بهتوتوجهدارم.عالقهایبهاینندارمکه
چیزیرااثباتکنم،تانفسخودمراتقویتکنم.عالقهیمنکمکبهتواست.اینزبانیاستکهازرویمهر
میخواهدبهتوکمککندکهرشدکنی،بهدگرگونیتوکمککند،بهتویاریبرساندکهدوبارهزادهشوی.
دوماینکه،منطقهمیشهروشنفکرانهخواهدبود.مفاهیمواصولاهمیتخواهندداشت،مباحثاتمهمخواهند
بود.درزبانعشق،آنچهکهگفتهمیشوداهمیتچندانیندارد،درعوضلحنوشیوهایکهگفتهمیشودمهم
است.ظرف،واژگاناهمیتینخواهندداشت؛مظروفیاآنپیامیکهوجودداردمهمخواهدبود.دراینجامکاملهی
communionنیست،بلکهیکوصلdebateدلبهدلوجوددارد،نهیکبحثذهنبهذهن.اینیکمناظره
است.
بنابراین،اینیکچیزنادراست:دویرویزانوانشیوانشستهومیپرسد،وشیواپاسخمیدهد.اینیکمکاملهی
عاشقانهاستنهیکمباحثه؛گوییکهشیواباخودشسخنمیگوید.چرااینهمهرویعشق،زبانعاشقانهتاکید
شدهاست؟زیرااگرعاشقمرشدخودباشی،آنگاهمتامکلیتgestaltتغیرمیکند؛همهچیزعوضمیشود.آنگاه
توسخناناورامنیشنوی،بلکهاورامینوشی.آنگاهواژگانبیربطمیشوند.درحقیقت،آنسکوتبینواژگان
اهمیتبیشرتیپیدامیکنند.آنچهاومیگویدشایدبامعنیباشدوشایدنباشد....ولیچشمهایاو،حرکاتاو،
مهراو،عشقاوستکهمعنادارد.
برایهمیناستکهتانرتایکابزارثابتدارد:یکساختار.هررسالهباپرسشدویآغازمیشودکهشیوابهآن
پاسخمیدهد.هیچبحثیوجودنخواهدداشت،هیچواژهایبههدرمنیرود.اینهابیاناتسادهایازواقعیت
هستند،پیامهایتلگرافیوکوتاه،بدوناینکهقصدیبرایمتقاعدکردنوجودداشتهباشد،فقطبرایبازگوکردن
هستند.
اگرباذهنیبستهپرسشیازشیوابپرسی،اواینگونهبهتوپاسخنخواهدداد.نخستبستهبودنتوبایدبرطرف
شود.آنگاهاوبایدتهاجمیباشد.آنگاهتعصباتتو،مفاهیمازپیشفرضشدهیتوبایدنابودشوند.تازمانیکه
کامالازگذشتهاتمتیزنشدهباشی،هیچچیزمنیتواندبهتودادهشود.ولیباهمرساو،دوی،چنیننیست،دوی
هیچگذشتهایندارد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۶
بهیادداشتهباش:زمانیکهعمیقاعاشقباشیذهنتازبودنبازمیایستد.گذشتهایوجودنخواهدداشت:تنها
لحظهیحالاستکههمهچیزاست.زمانیکهعاشقهستی،زمانحالتنهازماناست:حالیعنیهمهچیزــ
نهگذشته،نهآینده.پسدویفقطبازاست.دفاعیوجودنداردــچیزیبرایپاککردنوجودندارد،چیزیبرای
نابودکردنوجودندارد.آنزمینآمادهاست،فقطآنبذربایددرآنقراردادهشود.آنزمینفقطآمادهنیست،
بلکهخوشآمدمیگوید،پذیرااست،درخواستباردارشدندارد.
بنابراینمتاماینگفتههاییکهدرموردشانسخنمیگوییممختصوتلگرافیخواهندبود.اینهافقطکلامت
قصارهستند:سوترا.ولیهرسوترا،هرپیامتلگرافیکهشیوامیدهدارزشیکودارادارد،ارزشیکانجیل
رادارد،ارزشیکقرآنرادارد.هریکجملهمیتوانداساسیککتابمذهبیبزرگباشد.کتابهایمذهبی
ـبایدپیشنهادبدهی،دفاعکنی،بحثکنی.دراینجامباحثهایدرمیاننیست،فقطبیاناتسادهی منطقیهستندـ
عاشقانه.
سوماینکه،خودواژهیویگیانابایراواتانرتایعنیتکنیکهاییبرایرفنتبهفراسویآگاهی.ویگیانیعنیآگاهی،
بایراواحالتیکهورایآگاهیاستوتانرتایعنیروش:روشهاییبرایرفنتبهورایآگاهی.ایننظریهیاعالاست
ــبدونهیچنظریهای.
ماناآگاههستیم،بنابراینمتامآموزشهایمذهبیبهاینتوجهدارندکهچگونهبهورایناآگاهیبروی،چگونه
آگاهشوی.برایمنونه،کریشنامورتی،ذن،همگیبهاینعالقهدارندکهچگونهآگاهیبیشرتیخلقکنی،زیراکه
ماناآگاههستیم.پسچگونههشیارترشویم،چگونهبیشرتگوشبهزنگباشیم؟چگونهازناآگاهیبهسمتآگاهی
برویم؟
ولیتانرتامیگویداینیکدوگانگیاستــناآگاهیوآگاهی.اگرازناهشیاریبهسمتهشیاریحرکتکنی،از
یکسمتدوییتبهسمتدیگرآنحرکتمیکنی.بهورایهردوبرو!تازمانیکهبهورایهردونروی،هرگزبه
آنغایتنخواهیرسید.پسنههشیارباشونهناهشیار،فقطبهورایهردوبرو،فقطباش.اینیعنیرفنتبه
وراییوگا،رفنتبهورایذن،رفنتبهورایمتامآموزشها.
ویگیانایعنیمعرفتوآگاهی؛وبایراواواژهایمخصوصاست،یكواژهیتانرتایی،برایكسیكهبهماوراءرفته.
برایهمیناستكهلقبشیوا،"بایراوا"ولقبدوی"بایراوی"است:یعنیكسانیكهبهورایدوگانگیهارفتهاند.
وبرایاینرفنت،تنهاعشقاستكهكارسازاست.بههمینسببوسیلهیاساسیبرایانتقالمعرفتدرتانرتاهامن
عشقاست.بهتجربهیمامیتوانگفتكهفقطعشقاستكهبهورایدوگانگیهاراهمییابد.وقتیدونفر
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۱۷
عاشقیكدیگرهستند،هرچهعشقعمیقترمیشود،دونفركمرتازهمجداهستندوبیشرتحالتیكفردواحد
راپیدامیكنند.وآنگاهنقطهایفرامیرسدكهآنانفقطبهظاهردونفرهستند:درباطنیكیگشتهاندوبه
ورایدوگانگیرسیدهاند.وفقطدرچنینحالتیازعشقاستكهگفتهیمسیح)ع(معنامییابدكهگفته:"خدا
اینخدانیستكهعشق بهخداونداست. نزدیكترینحالت GodisLove"درتجربهیماعشق عشقاست.
میورزدــچنانچهمسیحیانارصاردارندـــخداوندبهشامعشقپدرانهندارد.ایندرستنیست."خدا=عشق"یك
گفتهیتانرتاییاستومعنیآنایناستكهعشقنزدیكترینتجربهیانسانبهحقیقتخداونداست.چرا؟زیرا
درعشقاحساسوحدتویگانگیوجوددارد.زنومردتغییریمنیكنند،هامندوبدنباقیمیمانندولیچیزی
درورایبدندریكدیگرادغامشدهوحالتوحدتپدیداروتجربهمیگردد.
برایهمیناستكهانسانمتایلیشدیدبهامورجنسیدارد.ولیمتایلواقعیبرایوحدتاست.واینوحدت،
شهوانینیست.درآمیزشمعمولییگانگیوجودنداردوفقطدوبدندرهممیآمیزند.فقطبرایلحظهایدوبدن
خودرادروجوددیگریفراموشكردهونوعیوحدتفیزیكیاحساسمیشود.اینمتایلبهخودیخودبدنیست،
ولیكفایتكردنبهآنخطرناكاست.اینمتایلنشانگرآرزوییدرونیتربراییگانگیووحدتاست.درسطوح
واالترعشق،خوددرونیانسانحركتكردهودردروندیگریادغامگشتهواحساسوحدتویگانگیتجربه
میشود.فقطدراینحالتعشقماورایدوگانگیهااستوماروزنهایازماوراءـــبایراواــرانظارهخواهیم
كرد.میتوانگفتكهبایراوا،حالتعشقمطلقاستكهبازگشتیازآنوجودندارد.ازنقطهیاوجاینعشق،
سقوطینیستوفرددرقلهباقیمیماند.مامنزلگاهشیواراقلهكایالشKailashمیدانیم.رفنتبهآنجاممكن
است،ولیحتامبایدبهپایینبازگشت.محلسكونتمامنیتواندآنجاباشد.میتوانبهزیارتآنجارفت:یكسفر
زیارتی.میتوانباالترینقلههاراملسكرد،ولیمجبوربهبازگشتخواهیمبود.
درعشقاینزیارتاتفاقمیافتد،ولینهبرایهمه.بهاینسببتقریباهیچكسبهورایجنسیتمعمولیمنیرود.
پسمابهزندگیكردندراعامقدرههاادامهمیدهیم.گهگاهییكنفربهاوجعشقدستمییابد،ولیبهسبب
بلندیوارتفاععظیمآنرسگیجهگرفتهوسقوطمیكند.آناوجبسیارمرتفعاستوتودرپایینترینمراتب
هستی.زندگیدرآنارتفاعاتبسمشكلاست.آنانكهعاشقبودهاندبخوبیمیدانندكه"همیشهعاشقبودن"
بسیاردشواراست:شخصبایدبهدفعاتبهآنقلهرویآورد،ودوبارهودوباره.آنجامحلسكونتشیواــخدا
ــاستومنزلگاهاو.
یك"بایراوا"درعشقزندگیمیكندوعشقمنزلگاهواقامتگاهاوست.اوحتینسبتبهعشقشآگاهنیست.او
نفسegoزندگیدركایالشوآگاهینسبتبهزیسنتدركایالشراندارد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱8
حاالقلهبهدشتتبدیلمیشود.
شیوانسبتبهعشقخودشآگاهنیست.ماازعشقخودآگاههستیم،زیرادرحالت"غیرعشق"زندگی
میكنیم.مابهسببدوگانگیوتضادهایامناستكهعشقرااحساسمیكنیم.شیواخودشعشق
است.حالتبایراوایعنیكهفردتبدیلبهعشقشدهاست،نهاینكهعشقورزیكند.اوخودشاینكعشقاست
وبرقلهیكایالشزندگیمیكندوآنجامكانسكونتاوست.
چگونهمیتوانبهآناوجدستپیداكرد؟
دارد.چگونه samsara/آزادیmokshaقرار اسارت ؛ آگاهی/ناآگاهی،جسم/روح ـــ ها دوگانگی ورای قله این
میتوانبهآنجادسرتسیپیداكرد؟روشآنتانرتااست.ولیتانرتایكتكنیكخالصاستكهدركآندشواراست.
ابتدابیاییدپرسشهایدویرابیشرتدرككنیم:
دویمیپرسد:ایشیوا!حقیقتتوچیست؟
چراچنینمیپرسد؟تونیزمیتوانیاینپرسشرابپرسی،ولیهامنمعنارانخواهدداشت.لذاسعیكندرككنی
كهچرادویچنینمیپرسد.دویعمیقاعاشقاست.وقتیعمیقاعاشقهستی،براینخستینبارباحقیقتدرونی
برخوردخواهیكرد.پسشیوانهجسماستونهشكلدارد.وقتیعاشقهستی،بدنمعشوقتمحووناپدید
میشود:شكلازبینرفتهوبیشكلیپدیدارمیگردد.توبایكپرتگاهعمیقروبهروهستی.برایهمیناستكه
مابسیارازعشقمیترسیم.مامیتوانیمبایكبدن،یكشكلروبهروشویم،ولیازرویاروییباپرتگاهیعمیق
سختوحشتداریم.اگرعاشقكسیباشیوواقعادوستشبداری،بدناوحتاممحومیگردد.درلحظاتیازاوج
رسمستی،شكلازبینمیرودوتوازطریقمعشوقبهدنیایبیشكلوبینامگاممیگذاری.سببترسماهمین
است.عشقهمچونسقوطدرپرتگاهیبیانتهااست.پساینپرسشفقطیككنجكاویسادهنیست.ایشیوا!
حقیقتتوچیست؟
دویبایدنخستعاشقشكلوتركیبشدهباشد.رشوعچنینبوده.اونخستشیواراهمچونیكمرددوست
داشته،ولیاینككهعشقبهمرحلهیبلوغرسیده،زمانیكهعشقكامالشكوفاگشته،اینمردمحوشدهواوبدون
شكلگشته.اینكاودرجایییافتمنیشود.ایشیوا!حقیقتتوچیست؟
اینپرسشرادرهنگامعشقعمیقمیتوانپرسید.ذهنافرادمختلفپرسشهایمتفاوتیرامطرحمیسازد.پس
سعیكنموقعیتورشایطپرسشرادرذهنتمجسمكنی.
چراچنین اوجخودمیرسد،معشوقمحومیگردد. به است:شیوامحوشده!وقتیعشق گیجشده پارواتی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۱۹
میشود؟زیرادرحقیقتهمهبدونشكلهستند.تویكجسمیاتننیستی،بلكههمچونیكبدنحركتوزندگی
میكنی،ولیخودت،بدننیستی.وقتیشخصیراازبیروننگاهمیكنیم،اویكبدناست.ولیعشقبهدرون
نفوذمیكند.عشقمیتواندفردراهامنگونهكهاوخودشراازدرونمیبیند،بهتصویرآورد.دراینجاشكلو
تركیبازبینمیرود.
میگویندروزیكهمرشدذنرینزاییRinzaiبهارشاقرسید،نخستینپرسشاواینبود:"بدنمكجاست؟؛تنمكجا
رفته؟"اوبهجستجوپرداختومریدانشرافراخواندوگفت:"بدنمگمشده،آنراپیداكنید!"
ازطریقچشامن را خود فقط بود.شامهمگی،هستیبدونشكلهستید،ولی شده بیشكلی حالت وارد او
دیگرانمیشناسید.شامخودراتنهاازطریقآینهمیشناسید.گاهیاوقاتبهآینهنگاهكنوچشامنتراببندو
تأملومراقبهكن:اگرآینهنبودچگونهچهرهاترامیشناختی؟اگرآینهنبودچهرهایهمنبود.توچهرهنداری،
بلكهاینآینههاهستندكهبهتوچهرهمیدهند.جهانیراتصوركنكهدرآنآینهاینباشد:توتنهاهستیوهیچ
آینهایوجودندارد.حتیچشامندیگرانكههمچونآینهعملمیكندوجودندارد.توتنهادرجزیرهایدورافتاده
بیچهره یا داشت؟و خواهی چهرهای آنگاه آیا نیست. اطراف در دهد انجام را كارآینه كه هیچچیز و هستی
خواهیبود؟منیتوانیداشتهباشیونخواهیداشت.ماخودرافقطازطریقدیگرانمیشناسیمودیگرانتنها
شكلبیرونیمارامیشناسند.بههمینسبباستكهماباشكلبیرونیخودهویتگرفتهایموتوسطآنخودرا
میشناسیم.
مرشددیگرذنبهنامهوییهاییHuiHaiبهمریدانشمیگفت:"هروقتدرمراقبهرستانراازدستدادیدو
بیرسشدیدنزدمنبیایید!وقتیاحساسبیرسبودنكردیدنرتسیدوفورانزدمنبیایید.اینهامنلحظهیواقعی
است،آنگاهمیتوانبهشامآموزشداد.باداشنترسمحالاستچیزیبیاموزید.رسهمیشهسدراهاست."
دویمیپرسدایشیوا!حقیقتتوچیست؟توكیستی؟شكلبیرونیازبینرفتهوحاالاینپرسشبوجودآمده.
درعشقتوهمچونفردیدیگرواردمعشوقمیشوی.اینتونیستیكهپاسخمیدهی.شامتبدیلبهیكواحد
شدهایدوبراینخستینبارتوبایكپرتگاهعمیقروبهروهستی:یكحضوربدونشكلوتركیب.
بههمینسببمابرایقرنهاتصویرویامجسمهایازشیوابوجودنیاوردیم.
مافقطشیوالینگاShivaLingamویایكمنادsymbolآفریدیم)شكلیكبیضیتخممرغشكل(.شیوالینگافقطیك
شكلبیتركیباست.وقتیشخصیراعمیقادوستداری،وقتیبهدروناوواردمیشوی،اوفقطتبدیلبهیك
حضورنورانیمیگردد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲0
شیوالینگایكحضورنورانیوهالهایازنوراست.برایهمیناستكهدویمیپرسد:
ایشیوا!حقیقتتوچیست؟
اینكائناترسشارازشگفتیهاچیست؟
ماكائناتوگیتیرامیشناسیم،ولیهرگزفكرمنیكنیمكهپرازعجایبوشگفتیهااست.كودكانوعشیاقاین
رامیدانندوگاهیاوقاتهمشاعرانودیوانگان!مامنیدانیمكهجهانهستیرسارسشگفتیاست.برایماهمه
چیزتكراریوكسالتباراستوشگفتیوجودندارد.شعریوجودنداردوفقطنرثسادهوجوددارد.اینگیتی
آوازیرادرتوبوجودمنیآورد.ولیكودكانباچشامنیحیرتزدهبهآننگاهمیكنند.وقتیچشامنتورسشاراز
شگفتیباشد،كیهاننیزپرازعجایباست.
وقتیعاشقهستیمانندكودكانمیشوی.مسیح)ع(میگوید:"فقطآنانكههمچونكودكانهستندمیتواننددر
ملكوتالهیواردشوند"چرا؟زیرااگرجهانبرایتورسشارازحیرتوشگفتینباشد،تودیندارنیستی.میتوان
كیهانراتوصیفوترشیحكرد.آنگاهشیوهیبرخوردعلمیاست.بخشیازكیهانشناختهشدهوبخشینیزناشناخته
مانده.ولیآنچهشناختهنشده،هرروزقابلشناختمیشود.پسجهانغیرقابلشناختكداماست؟كیهانزمانی
مرموزوغیرقابلشناختمیگرددكهچشامنتوپرازشگفتیباشد.
دویمیگویدایشیوا!حقیقتتوچیست؟اینكائناترسشارازشگفتیهاچیست؟
اوناگهانازیكپرسششخصیبهپرسشیبسیارغیرشخصیرومیآورد.
قبالپرسیدهبودكهایشیوا!حقیقتتوچیست؟وحاالناگهان...اینكائناترسشارازشگفتیهاچیست؟
وقتیشكلازبینبرود،معشوقتتبدیلبهكائناتبیشكلوبینهایتمیگردد.دویناگهانآگاهمیشودكه
دربارهیشیوامنیپرسد،بلكهدربارهیكائناتسویالمیكند.اینكشیوابهكلكائناتبدلگشته.اینكستارگاندر
دروناودرگردشاندومتامیآسامنهاوفضاتوسطاواحاطهشده.اینكمعشوقاوعاملبزرگاحاطهكننده
است:یكدربرگیرندهیبزرگ.
كارلیاسپرزJaspersخدارابعنوان"احاطهكنندهیبزرگ"بیانكردهاست.
ـــشخصمعشوقازبینمیرود، ــنهدرونیكدنیایعمیقخصوصیعشقـ وقتیتودردرونعشقواردمیشویـ
ناموشكلمحومیگردد.معشوقهمچوندریمیشودكهبهرویكائناتبازمیشود.
كنجكاویمیتواندعلمیباشد.آنگاهتوبایدازطریقمنطقباآنروبهروشوی.دراینصورتنبایددربارهیچیزهای
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۲۱
بیشكلوبیتركیبفكركنیوباشكلوفرمبیرونیراضیمیمانی.علمهمیشهباشكلوفرمبیرونیمشغول
است.اگرچیزیبدونفرموشكلبهذهنعلمیتوصیهشود،آنرابهشكلیدرخواهدآورد!ازنظراوچیزیكه
شكلنداشتهباشد"بیمعنی"است.نخستبایدبهآن"شكلیقطعی"دادوفقطآنوقتاستكهپرسشهارشوع
میشود.ولیدرعشقاگرشكلوجودداشتهباشد،پایانیبرایآننیست.شكلراازبینبرب.وقتیاشیاءبدونشكل
وبیمرزمیشوند،هرچیزیدردروندیگریواردمیشود؛متامكیهانبهیكوحدتتبدیلشدهوآنگاهكائنات
رسشارازشگفتیهاخواهدبود.
دویادامهمیدهد:
دانهازچهتشكیلمیشود؟
درمركزگردونهیكیهانكیست؟
اوازكائناتپرسیدهوحاالدربارهیچگونگیتشكیلدانهمیپرسد.اینكیهانپرازشگفتیوبیشكلازكجامیآید؟
منشاءكائناتكجاست؟آیامنشائیدارد؟دانهچیست؟چهكسیدرمركزگردونهیكیهانقرارگرفته؟
اینچرخبهچرخیدنادامهمیدهد:تغییریبزرگوپیوستهوجریانیهمیشگی...ولیدرمركزاینچرخهكیست؟
محوراینگردونهكجاست؟مركزآنـــمركزثابتآنـــكجاست؟
دویبرایدریافتپاسخمنیایستد.اوبهپرسیدنادامهمیدهد.گوییكهاوازكسیمنیپرسدوفقطباخودش
صحبتمیكند.
اینزندگیوارایشكلورساپاشكلچیست؟
چگونهمیتوانیمكامالواردزندگیشویم:
ورایفضاوزمان،نامهاوتوصیفها؟
تردیدهایمرابرطرفكن.
تأكیدرویپرسشهانیست،بلكهرویتردیدهااست:
تردیدهایمرابرطرفكن.
اینبسیارمهماست.اگرپرسشیروشنفكرانهرامطرحكنی،درانتظارپاسخیمشخصهستیتامشكلتبرطرف
شود.ولیدویمیگویدتردیدهایمرابرطرفكن.اوواقعادرانتظارپاسخنیست.اودرخواستتحولذهنشرادارد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲۲
زیرایكذهنشكاك،علیرغمهرپاسخیكهدریافتكند،بازهمیكذهنشكاكباقیخواهدماند.
و باشی داشته اگرذهنیشكاك نیستند. پرتردید،پاسخهامطرح یكذهن بسپار:برای بهیاد راخوب نكته این
منپاسخیبهتوبدهم،توبهآنپاسخنیزتردیدخواهدكرد.اگرپاسخدیگریهمبدهمبازهمبهآنپاسخنیز
شكخواهیكرد.ذهنشكاكیعنیكهتوبررویهرچیزییكعالمتسویالقرارمیدهی.پسپاسخبیفایده
است.توازمنمیپرسیكه"دنیاراچهكسیآفریده؟"ومنپاسخمیدهم"دنیاراالفAآفریده"؛وآنگاهتو
بیتردیدخواهیپرسید"الفراچهكسیآفریده؟"
بنابراینمشكلدرچگونگیپاسخدادننیست،بلكهمسئلهاصلیایناستكهذهنشكاكراچگونهبایدمتحول
ساخت.چگونهذهنیرابوجودآوریمكهتردیدنكندویااعتامدداشتهباشد.برایهمیناستكهدویمیگوید:
تردیدهایمرابرطرفكن.
چندنكتهیدیگر:هرگاهپرسشیمطرحمیكنی،پرسشتوممكناستچندعلتداشتهباشد.یكدلیلآنایناست
كهشایددرجستجویتأییدباشی.توازقبلپاسخراداریوجوابرامیدانیوفقطتأییدمیخواهیكهجوابتو
درستاستیانه.پساینپرسشكاذبودروغیناست.اینپرسشیواقعینیست.توبرایمتحولشدنمنیپرسی،
ذهنهمیشهدرحالپرسشاست.پرسشهادرذهن،همچونبرگهایروی ازرویكنجكاویمیپرسی. فقط
درختانرشدمیكنند.پرسیدنطبیعتذهناست.پسذهنبهپرسشادامهمیدهدوبرایشفرقینداردكهچه
میپرسد.باهرپاسخی،ذهنطرحپرسشمیكند.ذهنهمچونماشینتولیدپرسشاست.هرچهبهذهنداده
شود،آنراقطعهقطعهكردهوبهچندینپرسشتبدیلشمیكند.ذهنبادریافتهرپاسخ،ازآن،پرسشدیگری
بوجودمیآورد.
متامتاریخفلسفهمحصولهمینكارخانهیذهناست.
برتراندراسلRusselكودكیخودرابهیادمیآوردكهدرآنفكرمیكردبارسیدنبهسنبلوغقادرخواهدبودمتام
فلسفهرادرككردهوبهمتامپرسشهایشپاسخدادهخواهدشد.بعدها،درهشتادسالگیاوگفت:"حاالمیتوانم
بگویمكهمتامپرسشهایزمانكودكیمهنوزباقیماندهاندوپرسشدیگریهمبهآنهااضافهنشدهاست.واین
بهسببنظریههایفلسفیاست.وقتیجوانبودممیگفتمكهفلسفهجستجوییاستبرایپاسخهاینهایی.
ولیاینكمنیتوانمچنینبگویم.فلسفهدرحقیقت،جستجوییبرایپرسشهایبیپایاناست"
بنابراینهرپرسشیكپاسخوبسیاریپرسشهایدیگرمیآفریند.اینذهنشكاكاستكهپرسشمیآفریند.دوی
میگویدكهبهپرسشهایمناهمیتنده،منزیادسویالمیكنم!
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۲۳
...حقیقتتوچیست؟
اینكائناترسشارازشگفتیهاچیست؟
دانهازچهتشكیلمیشود؟
درمركزگردونهیكیهانكیست؟
اینزندگیوارایشكلورساپاشكلچیست؟
چگونهمیتوانیمكامالواردزندگیشویم:
ورایفضاوزمان،نامهاوتوصیفها؟...
ولیبهسویاالتمناهمیتنده،
تردیدهایمرابرطرفكن.
مناینهارامیپرسمتافقطذهنمرابهتونشاندهم.ولیبهآنهازیادتوجهنكن.درواقع،پاسخهانیازمرابرطرف
منیكنند؛نیازمنایناست:
تردیدهایمرابرطرفكن.
ولیتردیدهاچگونهازبینمیروند؟آیاهرپاسخیكافیخواهدبود؟آیااصوالپاسخیوجودداردكهتردیدهارا
برطرفكند؟اینخودذهناستكهعینتردیداست.اینطورنیستكهذهندچارتردیدشدهباشد.خودذهن،
تردیدمطلقاست.اگرذهنازبیننرود،تردیدنیزازبیننخواهدرفت.شیواپاسخخواهدداد.پاسخاوتكنیك
است:قدیمیترینوباستانیترینتكنیكها.ولیاینهاراتازهترینفنوننیزمیتوانتلقیكردزیراهیچتكنیكی
رامنیتوانبهاینهااضافهكرد.آنهاكاملهستند:یكصدودوازدهتكنیك:متامامكاناتدراینهادرنظرگرفتهشده:
متامیشیوههایپاالیشذهنورفنتبهورایذهندراینتكنیكهاوجوددارد.حتییكفنهممنیتوانبهاینها
اضافهكرد.واینكتابپنجهزارسالقدمتدارد.اینهاباستانیترینودرعینحالجدیدترینفنونمتحولكردن
ذهنهستند.مااینفنونرایكبهیكبررسیخواهیمكرد.درابتداخواهیمكوشیدتااینهارابصورتروشنفكرانه
درككنیم.ولیسعیكنیدازعقلومنطقخودبعنوانوسیلهاستفادهكنیدونهیكحاكم.آنراهمچونابزاری
برایادراكبهكاربربوازآنبرایساخنتموانعاستفادهنكن.وقتیدرمورداینفنونباستانیسخنمیگویم،دانش
قدیمیخودراكناربگذاروباذهنیتازهوشادابباآنهاروبهروشو.البتهباتیزبینیبسیارولینهباجدل.این
توهمرادرخودتدرستنكنكه"ذهنجدلپیشهذهنیتیزبیناست"چنیننیست.زیرالحظهایكهواردجدل
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲4
میشویهشیاریوآمادگیذهنیخودراازدستدادهایودیگردراینجاحضورنداری.
اینشیوههابهمذهبوآیینخاصیتعلقندارد؛هامنطوركهنظریهنسبیتاینشنت"یهودی"نیستورادیوو
تلویزیونهم"مسیحی"نیست!علمبهنژادومذهبخاصیتعلقندارد.
تانرتانیزیكعلماست.بهیادبسپاركهاینتكنیكهاهندونیستند.اینهاراهندوهابوجودآوردهاند،ولیخودتكنیك
هندونیست.برایهمیناستكهدراینتكنیكهاذكریازمراسممذهبینیست،هیچپرستشگاهیموردنیاز
نیست:توخودتیكپرستشگاهمتامعیارهستی.توخودتیكآزمایشگاههستیومتامیتجربهدردرونتباید
انجامشود.بهباوریااعتقادخاصینیازنیست؛فقطجرأتوشهامتبرایتجربهكردنكافیاستوزیباییاین
بامترینكردناینشیوه،میتواندبهحقایقعمیقترقرآنپیبربد.پساینرا فنوندرهمیناست:یكمسلامن
بخاطرداشتهباشكهتانرتایكعلمخالصاست.توشایدمسیحیباشی،یاهندوویایكپارسی.Parsiیكهندو
نیزمیتواندبامتریناینفنونبهحقیقتوداهاVedasآگاهگردد.تانرتابرایپیروانهرآیینیمفیدخواهدبود.
تانرتابادیانتومذهبتوابدادرتعارضوتضادنخواهدبود.
تو ندارد. تكنیكها بهاین ربطی مذهب هر به تو گرایش پس است. اجتامعی امری مذهب كه میگوید تانرتا
میتوانیخودترادگرگونكنیواینتحولبهشیوهایعلمینیازدارد.وقتیبیامرشدهایومثالسلگرفتهای،
تفاوتینداردكههندوباشیویابودایی.بیامریسلنسبتبههندوبودنویابوداییبودنتوبیتفاوتاست.
نسبتبهاعتقاداتسیاسیویاگرایشهایاجتامعیومذهبیتونیزبیتفاوتاست.بیامریسلرابایدبهطریق
علمیمداواكرد.
تواینكدرجهلهستی،درتضادهستیودرخواببهرسمیبری.ایننیزیكبیامریاست:یكبیامریروحی.این
بیامریبایدتوسطعلمتانرتامداواشود.توواعتقاداتتوربطیبهاینبیامریندارید.اینفقطیكتصادفاست
كهتودرمكانیمشخصزادهشدهایودیگریدرمكانیدیگر.مذهبودیانتتونیزتنهایكتصادفاست،پس
بهآننچسبوازشیوههایعلمیبرایمتحولكردنخودتاستفادهكن.
دالیلی برایاینكار شده. شناخته نادرست بسیار بهگونهای باشد شده هم اگر نیست. علمیشناختهشده تانرتا
هست:هرچهیكعلمواالتروخالصترباشد،امكاناینكهمردمعادی)عوام(ازآنآگاهشوندوآنرابهدرستی
تنهادوازدهنفراین او راشنیدهایم.گفتهاندكهدرزمان نظریهنسبیتاینشنت نام تنها ما كنند،كمرتاست. درك
نظریهرادركمیكردند.درمتامیپهنهیزمینفقطدوازدهذهنمیتوانستآنرادرككند.حتیبرایخوداینشنت
همتفهیمایننظریهبهدیگراندشواربود.زیرایننظریهدربعدیباالترحركتمیكرد.معمولیتروواالتربود.
ولیایننظریهقابلادراكاست.یكادراكفیزیكیوریاضیالزماست،آموزشهایویژهاینیازداردوسپسدرك
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۲۵
آنممكنمیشود.
ولیتانرتاازاینهممشكلتراست.زیرابرایادراكآنهیچآموزشیكمكنخواهدكرد.فقطتحولاستكهكمك
خواهدكرد.برایهمیناستكهتودههاهرگزتانرتارادركنكردهاند.واغلبچنینرویمیدهدكهچیزیكه
قابلدركنیستبهراحتیسوءتعبیرمیگردد،زیرادرآنحالتمیگویی"خب،حاالفهمیدم!"مامنیتوانیمدرخالء
مبانیم،پسفوراسوءتعبیرمیكنیم.
نكتهدیگراینكهزمانیكهمطلبیقابلدركبرایمانیست،بیدرنگرشوعمیكنیمبهایرادگیریازآن.زیراباعدم
دركآننوعیتوهیناحساسمیكنیم:"منمنیتوانماینرابفهمم؟!من؟،منمنیتوانمدرككنم؟!اینممكن
نیست!خوداینمطلبنقصدارد!"وشخصرشوعبهایرادگیریمیكندوموضوعراهجومیكندوآنگاهاحساس
میكند:"حاالدرستشد!"چنیناستكهعلمتانرتانهتنهادركنشده،بلكهبسیارموردسوءتفاهمنیرقرارگرفته.
علمتانرتاآنقدرعمیقوواالاستكهطبیعتابایدهمسوءتفاهمرویمیداده.
نكتهیدیگرایناستكهبهدلیلاینكهتانرتابهورایدنیایدوگانگیهامیرود،خودایندیدگاهدرورایاخالقیات
amoral فرااخالقی. و immoral moral،غیراخالقی كنید:اخالقی دارد.لطفااینسهمفهومراخوبدرك جای
مااخالقیاترادركمیكنیم،غیراخالقیراهمخوبدركمیكنیم.ولیدركامورفرااخالقیبسیاردشواراست.
زیراایندرورایهردوحالتقبلیقراردارد.تانرتاعلمیفرااخالقیاست.برایمثال،یكدارو،چیزیفرااخالقی
است.اگرآنرابهیكدزدبدهی،مفیدخواهدبودواگربهیكشخصمقدسهمبدهیبازهممویرثخواهدبود.
برایداروتفاوتیبیندزدومقدسوجودندارد.داروقادرنیستبگوید:"ایندزداست،مناوراخواهمكشت!
"ویا؛"آنپرهیزكاراستومناورانجاتخواهمداد."
تانرتاعلمیفرااخالقیاست.تانرتامیگوید"اخالقوغیراخالقموردنیازنیست"اگرتوفردیغیراخالقیهستی،بهاین
سبباستكهذهنیناآرامومغشوشداری.پستانرتامنیتواندیكپیشرشطبگذاردكهتوبایدنخستاخالقی
شویوسپستانرتارامترینكنی!ایناحمقانهاست:بیامرتبداردوپزشكمیگوید"نخستتبخودراپایین
بیاوروساملشووسپسمنبهتوداروخواهمداد!"اینچیزیاستكهدرحالرویدادناست.یكدزدنزدیك
قدیسمیرودومیپرسد"مندزدهستم،روشمراقبهرابهمنبیاموز"وشخصمقدسمیگوید"اولدزدیرارها
كن!وقتیكهدزدهستیچگونهمیتوانیمراقبهكنی؟"شخصیمعتادبهالكلاستومیگوید"منالكلیهستم،
چگونهمیتوانممراقبهكنم؟"وشخصمقدسمیگوید"رشطاولشایناستكهالكلراترككنیوفقطدرآنصورت
استكهبهتوآموزشمراقبهخواهمداد!"
اینگونهپیشنیازهابرایچنیناشخاصیهمچونخودكشیاست.شخصیكهمعتاداستودزدوغیراخالقیفقط
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲۶
بهاینسبباستكهذهنیناآراموبیامرگونهدارد.اینهااثراتبیامریاوهستندونتایجذهنیناسامل.وآنگاهبه
آنانگفتهمیشود"اولساملشویدوسپسمراقبهكنید!"كسیكهبتواندساملشود،دیگرچهنیازیبهمراقبهدارد؟
مراقبهیكشفااستودارو.تانرتافرااخالقیاستوازتومنیپرسدكهچیستیوچگونهای.فقطانسان
بودنتوكافیاست.هرجاكههستیوهركاریكهمیكنیقابلقبولهستی.
تكنیكیراانتخابكنكهبرایتمناسباست.متامنیرووانرژیخودرادرآنبگذاروتودیگرآنفردقدیمنخواهی
بود.تكنیكهایراستینوواقعیهمیشهچنینعملمیكنند.اگربرایشامپیشرشطوپیشنیازتعیینكنم،نشان
میدهدكهتكنیكهادروغینهستند.اگربگویم:"اولاینراانجامبدهوبعدآنراوسپس...."اینغیرممكن
خواهدبود.زیرایكدزدمیتواندهدفشرادردزدیتغییردهد،ولیمنیتواندبهیك"غیردزد"تبدیلشود.یكشخص
طمعكارمیتواندهدفوموضوعطمعوحرصخودشراتغییربدهد،ولیمنیتواندبهفردیغیرطامعوناآزمند
تبدیلشود؛میتوانیاوراواداركنیویاخودشمیتواندحالتحریصنبودنرابرخودتحمیلكند،ولیاینكار
تنهاوقتیامكانپذیراستكهباردیگر،حرصوطمعدیگریانگیزهاشباشد.اگروعدهیبهشترابهاوبدهی،
شایددستازطمعبردارد،ولیاینخودطمعیواالتراست:حاالبهشت،آزادی،رهایی,moksha،ستچیتآناندا
sat-chit-ananda)وجود-معرفت-رسور(هدفآزوطمعاوخواهدبود.
تانرتامیگویدكهفردقابلتغییرنیست،مگراینكهفنونراستینوواقعیرادراختیارشقراردهیم.باحرفو
نصیحتچیزیتغییرمنیكند.ایننكتهرامیتواندررسارسگیتیمشاهدهكرد.هرچهتانرتامیگویددررسارسدنیا
ودرعملنوشتهشدهاست:اینهمهسخنوپندواندرز؛اینهمهتبلیغاتبرایاخالقگرایی،اینهمهشعارواینتعداد
اندرزگووراهنام...!
دنیاپرازاینگونهافراداست،ولیدرعینحالهمهچیزاینهمهزشتوغیراخالقیاست.
چراچنینشده؟اگرمتامبیامرستانهایدنیارانیزدراختیاراینگونهاشخاصقراردهیمتغییرینخواهدبود.آنان
همهرابسرتیمیكنندوبههربیامرخواهندگفت"توخطاكاروگناهكاری.اینتوهستیكهبیامریرابوجود
آوردهایوحاالآنراازبینبرب!"اگراینافراداخالقگرامتامیبیامرستانهاوآسایشگاههایدنیارادراختیارداشته
باشند،اوضاعهمینخواهدبودكهاینكدردنیاحاكماست.اندرزگویانواخالقیونبهمردممیگویند"خشمگین
نشوید"،بدوناینكهتكنیكیبرایكنرتلوتبدیلخشمدراختیارآنانبگذارند.ماازایننوعنصایحبسیارشنیدهایم،
بیاینكهیكباربگوییم"چهمیگویی؟منخشمگینهستموتوبهسادگیمیگوییخشمگیننباش؟!چطورممكن
است؟وقتیمنعصبانیهستم،یعنیكهخشموجودمرافراگرفتهوتوفقطمیگوییعصبانینباش،پسمنفقط
میتوانمخشممرارسكوبكنمورویآنرسپوشبگذارم."
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۲۷
نتوانی،درتو و تغییردهی را اگرسعیكنیكهخودت و بیشرتخواهدشد. ولیخوداینرسكوبسببخشم
احساسحقارتوناكامیبوجودخواهدآمدواحساسگناهخواهیداشت:"حتامتقصیروگناهازمناستكه
نتوانستهام!"هیچكسقادرنیستبرخشمخودچیرهشود،مگراینكهبهسالحیویژهمجهیزباشد.برایمقابلهبا
خشمتونیازبهابزاریخاصداری،زیراخشمفقطنشانهییكذهنناآرامومغشوشاست.ذهنترامتحولكن
وآنعارضهازبینخواهدرفت.
خشمفقطنشانگرحاالتدرونیاست؛پسدرونراتغییربدهوعارضهنیزناپدیدخواهدشد.
پستانرتابهاخالقیاتاهمیتیمنیدهد.درحقیقت،تأكیدرویاخالقیات،تحقیركنندهوغیرانسانیاست.اگرشخصی
نزدمنبیایدومنازاوبخواهم"ازهماكنونخشمتراكناربگذار،روابطجنسیراقطعكنودستازاینوآن
بكش"آنگاهمنغیرانسانیعملكردهام.چیزیكهمنازاومیخواهمغیرممكناستومتاماینغیرممكنهادرآن
شخصسببتولیداحساسحقارتوخواریمیكند.اوازدیدگاهخودشپستوحقیرخواهدشد.اگراوسعی
كندتاخواستههایمراانجامدهد،تبدیلبهفردیشكستخوردهوناكامخواهدشد.وزمانیكهشكستخودش
راببیند،باورمیكندكهگناهكاراست.واعظینونصیحتكنندگانمتامدنیارامتقاعدكردهاندكه"انسانگناهكار
است"واینباوربرایآنانخوباست!زیرااگرشامگناهكارنباشیدوبهگناهخودباورنداشتهباشید،حرفهوكسب
آنانقادربهادامهیحیاتنیست.توبایدخاطیوگنهكارباشیوتنهادراینرشایطاستكهمعابدوكلیساهاقادر
بهرشدوشكوفاییخواهندبود."گناهكاربودنتو"سببوجودیآناناست.گناهتواساسوپایهیكلیساوكشیش
است.وهرچهبیشرتگناهكارباشی،كلیساهایبزرگرتیبناخواهدشد.متامسازمانوتشكیالتمذهببرگناهو
احساسحقارتتوبناشدهواینچنیناستكهواعظینبرشیتیحقیروپسترابوجودآوردهاند.
تانرتابهاخالقیاتوترشیفاتاجتامعیكاریندارد.اینبهآنمعنینیستكهتانرتابهامورغیراخالقیسفارشمیكند.
نه،چنیننیست.تانرتاآنقدربهاخالقیاتجامعهاهمیتمنیدهدكهمنیتواندبگوید"خالفاخالقباش"!درعوض،
تانرتافنونیعلمیوكاربردیدردسرتستوقرارمیدهدكهبتوانیذهنترادگرگونكنی.وقتیذهنتغییركند،
شخصیتنیزتغییرخواهدكردووقتیاساسرفتارتوتغییركند،متامیساختاروبنایظاهریتونیزمتحولخواهد
شد.وبهسببهمینروحیهیفرااخالقیوبیتفاوتینسبتبهاخالقیاتاستكهتانرتاتوسطاشخاصبهاصطالح
مذهبیومقدسقابلتحملنبودهونیست.همهبرعلیهآنبودند.
اگرتانرتاشناختهشود،متامایناراجیفكهبهنام"دین"مطرحمیشودبایدخامتهیابد.
خوببهایننكتهتوجهكن:مسیحیتدرآغازباپیرشفتعلمبسیارمخالفبود.چرا؟
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲8
فقطبهایندلیلكهاگردردنیایمادیپیرشفتعلوموجودنداشتهباشد،آنگاهطولینخواهدكشیدكهدردنیای
روانیوسپسدردنیایروحانینیزپیرشفتینخواهدبود.پسمسیحیترشوعكردبهمخالفتشدیدباعلوم.
زیرااگرتودریابیكهمادهرامیتوانازطریقتكنیكتغییرداد،طولینخواهدكشیدكهپیخواهیبردذهنرا
نیزمیتوانازطریقتكنیكتغییرداد،زیراذهنچیزینیستبجزمادهیبسیارلطیف.اینموضوعكهذهنهامن
مادهیبسیارلطیفاست،ازپایههایعلمتانرتااست.ووقتیكهذهنیدیگرپیداكنی،دنیاییدیگرنیزخواهی
داشت،زیرامادنیاراازدریچهیذهننگاهمیكنیم.دنیاییراكههماكنونمیبینیبهسببداشنتذهنیخاص
است.اگرذهندگرگونشود،دنیابرایتونیزدگرگونخواهدشد.واگرذهنیدركارنباشداینهدفواالواوج
موفقیتدرتانرتااست:حالتیكهذهندرمیاننباشدno-mindـــآنگاهخواهیتوانستدنیارابدونحضور
واسطهنگاهكنی.وقتیواسطهایدركارنباشد،توبادنیایواقعیروبهروهستی،زیراهیچچیزبینتووحقیقت
مطلقوجودنخواهدداشت.آنگاهدیگرممكننیستماهیتچیزیبهطرزدیگریجلوهكند.
پستانرتاحالتبیذهنییابایراواراپیشنهادمیكند.ودراینحالتتوبراینخستینباربهآنچهكههستبطور
بیواسطهمینگری.اگرتودارایذهنباشی،جهانیرادرذهنخودتمیآفرینیوآنرابهخودتحمیلمیكنی
وبهادامهوگسرتشایندنیاادامهخواهیداد.پسنخستذهنراتغییربدهوازحالتباذهنیبه
بیذهنیبرو.
اینیكصدودوازدهتكنیكبههمهكمكمیكنند.برخیازاینهاممكناستبرایتومناسبنباشند.برایهمین
استكهشیوابهترشیحچندینتكنیكمیپردازد.فقطتكنیكهاییراانتخابكنكهبرایتخوشایندومناسب
هستندودانسنتایندشوارنیست.ماسعیمیكنیمهرتكنیكرادرككنیموشامهركدامراكهمناسبخودیافتید
فرابگیرید.
دركمنطقیوروشنفكرانهیهرتكنیكاساساالزماست،ولیپایانكارنیست.هرآنچهراكهمنترشیحمیكنمباید
آزمودهشود.درواقع،اگرتكنیكیمناسبآزمودهشودشخصمترینكنندهفورامناسببودنآنراخواهدفهمید.
بااینمترینهابازیكنیدادرخانهمترینكنید.هرگاهبهتكنیكمناسببرخوردكنی،جاخواهدافتادوناگهاندر
درونتانفجاریرخخواهددادوتودرخواهییافتكه"اینتكنیكبرایمنمناسباست"ولیدرابتداسعیو
كوششالزماستوناگهانروزیپیخواهیبردكهیكتكنیكتورااحاطهكردهاست.درحالیكهاینتكنیكهارا
مطالعهمیكنی،بهموازاتشباآنهابازیكردهومترینكن.منظورماز"بازی"ایناستكهآنهارازیادجدینگیر.
فقطباآنهاتفریحوبازیكن.یكیازاینتكنیكهابرایتمناسبخواهدبود.اگراینتطابقومناسبترادریافتی،
آنگاهجدیشووعمیقاواردششو.باپشتكار،صداقتوبامتامانرژیوبامتامیوجود.ولیقبلازاینمرحلهفقط
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
دنیایتانرتا فصلاول
۲۹
بازیكن.
منبهایننتیجهرسیدهامكهوقتیانسانبامطلبیبازیمیكندذهنبازتراست.موقعیكهجدیهستی،ذهن
بیش و كن بازی تكنیكها بااین نیازمودهای،فقط را خودت مناسب تكنیك وقتی تا پس نیست. باز آنقدرها
ازحدجدینباش.
یكتكنیكراانتخابكنوبرایسهروزباآنبازیكن.اگراینتكنیكبهتونوعیاحساسنزدیكیوخوشیمیدهد،
احساسخواهیكردكهآنتكنیكبرایتمناسبومویرثاست.آنوقتدربارهیآنجدیباشوبقیهتكنیكهارا
فراموشكن.وباسایرتكنیكهابازیهمنكن.بههامنتكنیكمناسببچسبوحداقلبرایسهماهآنرامترین
كن.
معجزاتامكانپذیرهستندتنهارمزكاردرایناستكهتكنیكمناسبخودتراپیداكنی.اگرتكنیكمناسبتو
نباشد،هیچاتفاقیروینخواهدداد.ممكناستمتامعمرراباتكنیكهایغیرمناسبادامهبدهیوهرگزچیزی
رویندهد.ولیاگرتكنیكمناسبباشد،حتیسهدقیقهمترینهمكافیاست.بنابراینممكناستاینتكنیكها
برایتویكتجربهیمعجزهآساباشدویافقطدرحدمطالعهباقیمباند؛بستگیبهخودتدارد.منهرتكنیك
راازبیشرتینزاویههایممكنرشحخواهمداد.اگرباهرتكنیكیاحساسنزدیكیوآشناییكردی،سهروزباآن
بازیكن.
آنگاهرهایشكن.اگراحساسمیكنیكهمناسبتواستوچیزیدرتوجاافتاده،آنرابهمدتسهماهمترینكن.
زندگییكمعجزهاست.اگرتورازهایآنرامنیدانی،نشانمیدهدكهتكنیكوشیوهیرویاروییباآنرامنیدانی.
اگر انسانهایمختلفهستند. برای متامیروشهایممكن اینها توصیهمیكند. را تكنیك یكصدودوازده شیوا
هیچكدامازاینهامناسبتونیستوآناحساستعلقرابهتومنیدهند،دیگرشیوهوتكنیكیبرایتومنانده.
متامعرفانواینقبیلچیزهارافراموشكنوشادباش!
ولیاینیكصدودوازدهتكنیكبرایمتامبرشیتاست.برایمتامقرونگذشتهوآینده.
درمتاماعصارپیشینهیچكسقادرنبودهكهبگوید"اینتكنیكهابرایمنبیفایدههستند"؛نهتنهادرگذشته،
بلكهدرآیندهنیزچنیناتفاقینخواهدافتاد.
غیرممكناست،زیرادرمتاماینتكنیكهاهرنوعذهنیتبرشیبهحسابآمده.
درتانرتابرایهرساختارذهنیخاصی،تكنیكیویژهوجوددارد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۳0
از برخی است. آیندگان برای ؛اینها نشده خلق هنوز آنها برای مناسب فرد كه هستند تكنیكها از بسیاری
تكنیكهانیزبرایگذشتگانمناسببوده.
ولیترسیبهخودراهندهومااینسفرراباهمرشوعخواهیمكرد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
۳۱
فصل دوم
راه یوگا و طریق تانرتاپرسشنخست
تفاوتبینیوگایسنتیوتانرتاچیست؟آیاایندویكیهستند؟
تانرتاویوگادراساسمتفاوتهستند.هدفهردویكیاست،ولیراههایایندونهتنهامتفاوت،بلكهمتضاد
هستند.پسایننكتهرابایدبهخوبیدرككرد.
یوگافلسفهنیست،یوگاتكنیكاست:درستمانندتانرتا.
یوگابرعملوشیوهوتكنیكتأكیددارد.ولیشیوههامتفاوتاست.دریوگا،انسانبایدستیزونربدكند.اینراه
جنگجویاناست.درروشتانرتاانسانابدانیازبهجنگوستیزندارد:برعكس،انسانبایدنسبتبهخواستههای
خودتسلیمشود،ولیهمراهباهشیاریوآگاهی.
یوگارسكوبورسپوشگذاریهمراهباهشیاریاستوتانرتاتسلیمشدنهمراهباهشیاری.
تانرتامیگویدكهتوهرچههستی،حقیقتمطلقباآندرتضادنیست.اینامریكرشدوتكاملاست.تونیز
میتوانیرشدكردهوبهحقیقتمطلقنزدیكشویوبهآنتبدیلشوی.بینتووحقیقتتضادینیست.بنابراین
تانرتامیانتووطبیعتنربدوتضادیدرمیاننیست.توبایدازطبیعتاستفادهكنی،بایدازهرآنچهكه در
هستیوهرآنچهداریبرایرفنتبهماوراءبهرهبربی.دریوگابایدبرایرفنتبهماوراءباخودبجنگی.دریوگا،
دنیاSAMSARAورهاییMOKSHAدوچیزمتضادهستند.دریوگاتوبایدبر"هرآنچهكهاینكهستی"رسپوش
گذاری،بجنگیوازبینبربیتا"آنطوركهبایدباشی"بشوی.
دریوگا،بهماوراءرفنتنوعیمرگاست:توبایدمبیریتاهستیحقیقیتوزادهشود.
ولیازدیدگاهتانرتا،یوگانوعیخودكشیعمیقاست:توبایدوجودطبیعیخویشرا،بدنترا،غریزههایتراو
آرزوهاوخواهشهایخودتراازبینبربی.
تانرتامیگویدخودتراهامنطوركههستیبپذیر.اینیكپذیرشعمیقاست.توشكافیبینخودتوحقیقت؛
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۳۲
بیندنیاونیرواناNIRVANAبوجودنیاوردهای.درتانرتاتقسیم،جداییومرگالزمنیست.برایزایشدوبارهیتو
نیازبهمردننیست،ولیرفنتبهماوراءحتامالزماست.
درتانرتابرایرفنتبهماوراءتوازوجودطبیعیخودتاستفادهمیكنی.
برایمثالانرژیوغریزهیجنسیدرانسانوجوددارد.اینیكانرژیپایهواساسیاستكهماازطریقآنوهمراه
باآنبهایندنیاآمدهایم.سلولهاینخستینوجودماراسلولهایجنسیوانرژیجنسیآفریدهومارابوجود
آورده.بنابراینذهنانسانبرمحورنیرویجنسیدرحركتاست.دریوگاتوبایدبااینانرژیبجنگیوازطریق
نربدوستیزباایننیرو،یكمركزدیگردرخودتبوجودآوری.وهرچهبیشرتنربدكنی،دریكمركزمتفاوتمركزیت
میگیریوآنگاهنیرویطبیعیجنسی،دیگرمركزتونیست.نربدآگاهانهبانیرویجنسیخودت،درتویكمركز
وجودیجدید،یكتأكیدجدیدویكتبلورجدیدبوجودخواهدآورد.آنگاهجاذبهیجنسی،انرژیتوخواهدبود.در
نربدباجاذبهیجنسی،هامنقدرانرژیكهرصفرسكوبآنمیكنی،خلقخواهیكرد.ودرتونوعیانرژیجنسی
جدیدظاهرخواهدشدویكمركزمتفاوتوجودیخواهییافت.
درتانرتاتوبایدازنیرویجنسیخوداستفادهكنیونبایدباآنبجنگی؛بلكهبایدآنرامتحولكنی.تونباید
انرژیخودتواست:شیطانینیست،بد این باشی. باآنرفتاریدوستانهداشته بیندیشی،باید بهآن خصامنه
نیست.هرنوعانرژیطبیعیاست:ازآنمیتوانیبهسودخودتاستفادهكنیوهمچنینمیتوانیآنرابرعلیه
خودتبهكارگیری.تومیتوانیازآنمانعوسدبسازیویاپلكانیبسازیبرایرشدوتعالیورفنتبهماوراء.
ازنیرویجنسیمیتوانبهرهبرد:استفادهیدرستازآنیكدوستمیسازدواستفادهینادرست،یكدشمن.ولی
درحقیقتجنسیتنهدوستاستونهدشمن.انرژیفقططبیعیاست.ولیاینچنینكهانسانمعمولیازآن
استفادهمیكند،آنرابهدشمنبدلكرده.اینانرژیاوراازبینمیبرد.انسانباافراطدرآنخودرانابودمیسازد.
دیدگاهیوگامتفاوتاست.ذهنمعمولیمیبیندكهدرحالنابودیتوسطهوسهایشاست،پسمیگوید:"جلوی
هوسهارابگیر،بیخواستهزندگیكن،باهوسبجنگودردرونتبافتیرابوجودبیاوركهازهوسهاآزادباشد"
و شو واردش كامل هشیاری و نجنگ،باآگاهی باش،باآنها هشیار هوسهایت "نسبتبه میگوید: تانرتا ولی
وقتیاینگونهواردششدی،بهورایآنمتحولمیگردی."تودرآنهستیودرعینحالنیستی؛توازدرونآن
میگذری،ولیدرخارجآنباقیمیمانی.
یوگاجاذبهیبسیارداردزیرادرستدرتضادباذهنمعمولیاستذهنمعمولییوگاراخوبدركمیكند.تو
میدانیكهنیرویجنسیتوراچگونهداردنابودمیكند،چگونهتاكنونتورانابودكردهوچگونههمچونیكبرده
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
۳۳
برمحورآنچرخمیزنی.درستمانندیكعروسكخیمهشببازی.تواینرادرتجربههایخودتیافتهای.پس
وقتییوگامیگویدكه"باآنبجنگ"بالفاصلهاینزبانرادركمیكنی.جاذبهیبسیاریوگادرهمیناست.
هوس وارد میتوان میآید!چگونه مشكل بهنظر باشد. داشته جنسی نیروی از برداشتی چنین منیتواند تانرتا
هاشدومغلوبآننشد؟چگونهمیتوانباهشیاریوآگاهیكاملدریكآمیزشجنسیحضورداشت؟ذهن
معمولیازایناندیشهمیترسد.بهنظرخطرناكمیآید!نهاینكهواقعاخطرناكباشد؛بلكهدانستههایتودرمورد
جاذبهیجنسیاستكهاینخطررابوجودمیآورد.توخودترامیشناسیوخوبمیدانیكهچگونهمیتوانی
خودترافریببدهی!توخوبمیدانیكهذهنتوبسیارمكاروحیلهگراست.تومیدانیكهقادرهستیدر
هوسهاوشهواتوهرآرزویدیگرواردشویومیتوانیخودترافریبدهیكهباآگاهیكاملدرآنحركت
میكنی!برایهمیناستكهتواحساسخطرمیكنی.
درتانرتاخطروجودندارد.خطردرذهنهراسناكتووجوددارد.وجاذبهییوگابرایهمیناست:بهسببذهن
ــذهنیكهدرآنبرنیرویجنسیرسپوشگذاشتهشده،ازگرسنگیجنسیدرعذاباستومیلبهافراط معمولیـ
درآنراداردـــ
چونذهنمعمولیذهنیساملنیست،یوگاجاذبهیبسیاردارد.
ـــموردفرقخواهدداشت. ــطبیعیومعمولیهستند دارند نیروهایساملترجنسی انسانهایساملتركه با
مانهطبیعیهستیمونهمعمولی.ماكامالناسامل،غیرمعمولیودرواقعدیوانههستیم!ولیچونهمهیكسان
هستیم،هرگزاینعارضهرااحساسمنیكنیم."جنون"آنقدرعادیوفراگیرشدهكه"دیوانهنبودن"بهنظر"غیرطبیعی
وغیرمعمولی"میرسد!درمیانما،یكبودا،یایكمسیح)ع(،انسانهاییغیرعادیبهنظرخواهندرسید!آنانبهما
تعلقندارند.اینعادیبودن،بهیكبیامریتبدیلشدهاست.
اینذهنمعمولیاستكهجاذبهییوگارابوجودآورده.اگرتوبهنیرویجنسیبصورتطبیعینگاهكنیـــبدون
ــاگرنیرویجنسیرادرستماننددستهاویاچشامنخودببینی، فلسفهبافی،بدونجبههگیریموافقیامخالفـ
اگرآنراهمچونچیزیمعمولیتلقیكنی،آنوقتاستكهتانرتاجاذبهخواهدداشت.وتنهادرآنصورتاست
كهتانرتابرایبسیاریمفیدخواهدبود.
بهزودیروزگارمحبوبیتوچیرگیتانرتافراخواهدرسید.بهزودیتانرتادرمیانتودههایمردممنفجرخواهدشد.
زیرازمانمناسبآنبراینخستینبارفرارسیده.زمانمناسببرایتلقینیرویجنسیبصورتطبیعیفرارسیده
است.امكانداردكهاینانفجارازسویغربصورتبگیردزیرافروید،یونگورایشزمینههارافراهمكردهاند.آنان
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۳4
چیزیازتانرتامنیدانستند،ولیزمینهیاساسیرابرایتكاملآنفراهمساختهاند.روانشناسیغرببهایننتیجه
رسیدهكهناخوشیاولیهیانسانبهنوعیبانیرویجنسیدرارتباطاست.وجنونپایهدرانسانناشیازنیروی
جنسیاست.پساگرریشهیاینبیامریازبیننرود،انسانمنیتواندسامل،معمولیوطبیعیباشد.انحرافانسان
تنهابهسببشیوهینگرشاوبهامورجنسیاست.بههیچطرزفكرودیدگاهخاصینیازنیست،فقطدرآنصورت
استكهطبیعیخواهیبود.
یا هستی آنها موافق تو آیا شیطانی؟ یا هستند الهی ها آن چیست؟!آیا چشمهایت به نسبت تو دیدگاه
كه است كافی ولی اندامیمعمولیهستند. تو برایهمینچشامن ندارد. وجود فكرخاصی مخالفشان؟!طرز
نگرشویژهایایجادكنی:تصوركنكهچشمهایتشیطانیهستند!آنگاهعملدیدندشوارمیگردد.آنگاهبینایی
هامنقدرمشكلمیشودكهاینكنیرویجنسیمشكلشدهاست!آنگاهمیلبهدیدنخواهیداشت،هوسدیدن
هرگاهچیزی كرد. گناهخواهی احساس دیدن پساز و دیدن با ولی كرد. پیداخواهی دیدن وشهوت میكنی
ببینیاحساسگناهخواهیكردكهعملیخالفانجامدادهای.مایلمیشویكهاینابزاردیدنرابهقتلبرسانی!
میخواهیچشامنتراكوركنی!وهرچهبیشرتقصدازبینبردنچشمهاراداشتهباشی،بیشرتبهچشامنتتوجه
میكنیوبهآنهاوابستهخواهیشد.آنگاهدستبهعملیمبتذلخواهیزد:متایلتبهدیدنهرچهبیشرتوبیشرت
میشودوبیشرتوبیشرتهماحساسگناهخواهیكرد.
درستمانندهمینرونددرموردنیرویجنسیمصداقدارد.
تانرتامیگویدهرآنچهراكههستیبپذیر.اینیكنكتهاساسیاست:پذیرشكاملمتامیتوجودت.وفقطازطریق
پذیرشكاملخوداستكهتورشدخواهیكرد.پسازهرانرژیدرونیكهدرتوهستبایدبهرهبرد.چگونه؟
آنهارابپذیروسپسدریابكهچههستند:جاذبهیجنسیچیست؟چگونهپدیدهایاست؟ماباایننیرو
آشنانیستیم.مابیشرتدانشخودرادرموردامورجنسیازدیگرانآموختهایم.ماعملآمیزشجنسیراباوجدانی
ناراحتانجاممیدهیم،بایكنگرشرسكوبگرانه،باشتابوعجله.برایرهاشدنازاینبارسنگینكاریبایدكرد!
برایماعملنزدیكیدیگریكرفتارعاشقانهنیست:درانجامآنشادنیستیودرعینحالمنیتوانیدستازآن
برداری.هرچهبیشرتمیخواهیآنرارهاكنی،جذابیتآنبیشرتمیشود.هرچهبیشرتآنراانكاركنیكششآن
رابیشرتاحساسخواهیكرد.
تومنیتوانیجاذبهیجنسیرانفیكنیولیهمیننگرشنفیوانكاروازبینبردنآن،هشیاریوآگاهیالزم
برایدركآنراازتومیگیرد.پسرفتارهایجنسیبدوناحساسادامهمییابد.آنگاهقدرتفهمآنرانخواهی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
۳۵
داشت.تنهااحساساتعمیقاستكهچیزیرادركمیكند:یكاحساسعمیق،یكدرونكاویعمیقاستكه
میتواندهرچیزیرادرككند.توتنهاوقتیمیتوانیجاذبهیجنسیرادرككنیكهمانندشاعریكهازمیانگلها
عبورمیكند،ازدرونآنبگذری.اگرنسبتبهگلهااحساسگناهداشتهباشی،وقتیازمیانباغچهگذرمیكنی،
باچشامنبستهمیگذری!باعجلهعبورمیكنی!یكشتابعمیقودیوانهوار!هرطورشدهبایدخودتراازباغچه
خارجكنی!دراینحالتچگونهمیتوانیآگاهباشی؟
پستانرتامیگویدهرآنچهراكههستیبپذیر.تومجموعهایبزرگوارسارآمیزازانرژیهایچندبعدیهستی.آن
رابپذیروباهرانرژیباحساسیتیعمیق،آگاهی،عشقوتفاهمحركتكن.آنگاههرمیلوهوسنیزبهوسیلهای
تبدیلمیشودبرایرفنتبهماوراء.آنگاههرانرژیبرایتویكوسیلهیكمكیمیگردد.
وآنگاهنیروانادرهمیندنیاخواهدبود.همینبدنیكپرستشگاهخواهدبود،مكانیمقدس.
یوگانفیكردناستوتانرتاتأییدكردن.
یوگادردنیایدوگانگیهااست.واژهییوگایعنیگذاشنتدوچیزدركناریكدیگر:"بسنت"دوچیزباهم.ولیدرهرحال
دوچیزدرآنجاستودوگانگیوجوددارد.
تانرتامیگویددوگانگیوجودندارد.اگردوگانگیباشدآنوقتمنیتوانیاینهارابههموصلكنی.هرقدرهمكه
سعیكنی،آنها"دو"باقیخواهندبود.هرطوركهاینهاراكنارهمقراردهی،بازهم"دو"خواهندبودونربدادامه
خواهدداشتودوگانگیازبینمنیرود.
اگرخداودنیادوچیزمجزاهستندآنوقتمنیتوانایندوراباهمآمیخت.ولیاگرآنهادرحقیقت"دو"نباشند
وفقطدرظاهر"دو"باشند،آنگاهمیتوانندیكیباشند.اگرروحوبدنتودوچیزباشند،آنوقتمنیتوانباهم
قرارشانداد.اگرتووخدادوچیزباشید،دیگرامكاندرآمیخنتشاموجودندارد.شام"دو"باقیمیمانید.
تانرتامیگویددوگانگیوجودنداردوفقطدرظاهرچنیناست.پسچرابایدبهاینظاهركمككردتارشدكند؟
تانرتامیپرسدكهچرابایدبهقدرتگیریاینظاهركمككرد؟بایدآنراهمینحاالازبینبرد.یگانهباش.ازطریق
پذیرشاستكهمیتوانییگانهباشی،نهازراهنربد.
جهانرابپذیر،بدنراوهرآنچهراكهدربرداردبپذیر.مركزدیگریدرخودتبوجودنیاور،زیراازدیدگاهتانرتااین
مركزچیزیجزنفسامارهEGOنیست.نفسرابوجودنیاور.فقطنسبتبههرچههستیهشیارباش.اگربجنگی
آنوقتنفسوجودخواهدداشت.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۳۶
شاید یوگیها است. مشكل یوگی چنین نپرستد!یافنت را نفسش كه یافت را یوگی یك بتوان مشكل بنابراین
دربارهی"بینفسبودن"دادسخنبدهند،ولیآنانمنیتوانندبدوننفسباشند.خودروندیوگانفسآفریناست.
نربدوستیزمعادلاینرونداست.اگرنربدكنیحتامیكنفستولیدمیكنی.وهرچهبیشرتنربدكنی،نفسرابیشرت
تحكیممیكنی.واگردرنربدخودتپیروزشویكهبهباالتریننفسهادستخواهییافت!
تانرتامیگویدنیازیبهنربدنیست،اگرجنگنباشد،نفسنیزنخواهدبود.اگرتانرتارادرككنیم،مشكالتزیادی
بایدشد.آنگاهدردرونما برابرآرزوهافقطتسلیم نباشد،آنگاهدر اگرنربدیدركار بوجودخواهدآمد!زیرا
تانرتااین"تسلیم در نرسیدهایم!ولی بهجایی تاكنون و بودهایم امیالخود تسلیم ماهمیشه ترسایجادمیشود.
دربرابرآرزوها"،مانندتسلیممانیست.تانرتامیگوید"تسلیم،ولیهشیارباش."
برایمثالتوخشمگینهستی،تانرتامنیگویدكهخشمگیننباش،تانرتامیگوید"بامتاموجودخشمگینباش،ولی
هشیارباش"تانرتابرعلیهخشمتونیست؛تانرتافقطمخالفناهشیاری،ناآگاهیوخوابآلودهبودنتواست.آگاه
باشوخشمگینهمباش.
ورمزروشتانرتاهمیناست:اگرهشیارباشی،خشمدگرگونمیگرددوبهمهروشفقتتبدیلمیشود.پستانرتا
میگوید"خشمدشمنتونیست"خشمدرریشه،هامنمحبتاست؛هامنانرژیخشماستكهبهمهرتبدیل
میشود.اگرباخشمخودبجنگی،امكانیبرایمهرباقیمنیگذاری.پساگردریوگادرنربدورسكوبگریخودو
امیالطبیعیخودتپیروزبشوی،یكانسانمردهخواهیبود:خشمگینخواهیبود،زیراآنرارسكوبكردهای.
محبتیهمنخواهدبود،زیرافقطخشماستكهمیتواندبهانرژیمهرتبدیلگردد.اگردررسپوشگذاشنتخود
موفقشویــكهاینغیرممكناستـــجاذبهیجنسیوجودنخواهدداشت،ولیعشقیهمنخواهدبود،زیرااگر
انرژیالزموكافیبرایرشدوتعالیآنبصورتمهروجودنخواهدداشت.بدوننیروی نیرویجنسینباشد،
ازدستخواهی را بود.وآنگاهمتامینكته ازمهرورزیدنهممحرومخواهی جنسیخواهیبود،ولیدرعوض
داد:زیرابدونعشق،خدایینخواهدبود،رهاییوآزادیهموجودنخواهدداشت.تانرتامیگویدهمینانرژیهای
طبیعیبایددگرگونشوند.اگربرعلیهدنیاباشیآنگاهنیرواناهمنخواهدبود،زیراهمیندنیااستكهبهنیروانا
تبدیلمیشود.دریوگاتوباانرژیهایپایهواساسیكهرسچشمهیاینتحوالتهستندضدیتمیكنی.
علمكیمیاگریتانرتامیگوید:"نجنگ،بامتامیانرژیهاونیروهاییكهبهتوعطاشدهدوستباش؛بهآنهاخوشامد
بگو.ازاینكهطمع،خشموجذبهیجنسیداریشاكرباش،سپاسگزارباش."زیرااینهامنبعورسچشمهیپنهان
تحوالتتوهستند.اینهارامیتوانبازودگرگونكرد.نیرویجنسیكهمتحولشود،بهمحبتتبدیلمیشود،
سموزهرآنازبینمیرودوزشتیآنبرطرفمیگردد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
۳۷
دانهSEEDزشتاست،ولیبادریافتحیاتوزندگی،جوانهزدهوشكوفامیشود.آنگاهزیباییوجودخواهد
داشت.پسدانهرادورنینداز،زیرابااینكار،گلیراكهدردرونشهستنیزدورانداختهمیشود.اینگلهاهنوز
بوجودنیامدهاندوجلوهگرنشدهاند.هنوزنیستند،ولیوجوددارند.برایشكوفاییگلبایدازدانهاستفادهشود.
پسبایدنخستدرك،پذیرش،حساسیتوآگاهیرابوجودآورد.آنوقتاستكهتسلیمدربرابرخواستههاوامیال
مجازوبامعنیخواهدبود.
یكنكتهیبسیارعجیبدیگركهحاصلعمیقترینمكاشفاتتانرتااست:هرآنچهراكهماننددشمنبیندیشیــ
حرص،طمع،خشم،نفرت،جنسیتو...ـــهمیننگرشتو،آنهاراواقعابهدشمنبدلمیسازد.پساینهارا
همچونهدایایالهیدرنظربگیروبافلبیرسشارازشكروسپاسباآنهاروبهروشو.برایمثالفنونبسیاری
برایمتحولساخنتنیرویجنسیوجوددارد.باعملجنسیچنانبرخوردكنكهگوییپرستشگاهیمقدساست.
آنراعبادتبدانوتقدسآنرااحساسكن.
انواع كه دارد پوریPURIمجسمههایی شهر KHAJURAHUدر خواجوراهو معبد كه است سبب بههمین
پرستشگاه دیوارهای روی آمیزش عمل مجسمكردن كردهاند. نقش دیوارهایش در را جنسی آمیزشهای
بهنظرغیرمنطقیمیرسدوبهویژهبرایادیانیچونجینJAINISMومسیحیتقابلفهمنیست.درظاهربامتام
اعتقاداتآناندرتضاداست.چگونهمیتوانمعبدوعبادتگاهراباتصاویرآمیزشمرتبطدانست؟بررویدیوارهای
خارجیمعبدخواجوراهوهرنوعشیوهیممكنآمیزشبینزنومردنقشیافتهاست.چرا؟
اینمجسمهها،دستكمدرذهنمانبایددرمعبدجاییداشتهباشند.مسیحیتحتیمنیتواندتصورشرابكندكه
چنینتصاویریدركلیسامنقوشباشند!غیرممكناست.هندوهایمتجددنیزازاینتصاویراحساسگناهمیكنند!
زیراذهنهایآنانتوسطمسیحیتشكلگرفته.آنان"هندومسیحی"هستند!ودرواقعبسیاربدترازهندوهای
گذشتههستند.زیرامسیحیبودنخوباست،ولی"هندومسیحی"بودنفقطعجیبوغیرطبیعیاست.پسآنان
احساسگناهمیكنند.حتییكیازهندوهایمعارصبهنامپوروشاتامداستاندونپیشنهادكردكهاینعبادتگاهاز
آنمانیستوبایدازبینبردهشود!
درواقع،بهنظرمیرسدكهآنهابهماتعلقیهمنداشتهباشند!زیراقرنهااستكهتانرتادرقلبهایماجایی
نداشتهاستوجریاناصلیزندگیمانبودهاست.بلكهیوگاجریاناصلیبودهوبراییوگا،دركخواجوراهوممكن
نیستوبایدازبینبرود!
تانرتامیگویدبانیرویجنسیطوریبرخوردكنكهبهسویعبادتگاهمیروی.وبرایهمیناستكهتصاویر
آمیزشرارویدیوارهایمعبدنقشدادهاند.یعنیكهباعملآمیزشهامنطورروبهروشو،گوییكهبهعبادت
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۳8
مینشینی.پسوقتیواردیكمعبدمقدسمیشوی،جاذبهیجنسیبایدآنجاباشدكهآندودرذهنتیگانهو
مرتبطشود.آنگاهمیتوانیاحساسكنیكهدنیاوخدادوچیزمتضادنیستند،بلكهیكیهستند.آندوهمدیگررا
نقضمنیكنندوفقطدوقطبمكملهستندكهبههمكمكمیكنندوبهسببهمینقطبیتاستكهمیتوانند
وجودداشتهباشند.اگراینحالتازبینبرود،متامدنیاازبینخواهدرفت.پساینوحدتویگانگیعمیقراكه
تانرتاتوصیهمیكندخوبنگاهكن.
فقطدوقطبرانبین،بهآنجریانسیالدرونینگاهكنكهبهایندوقطبیگانگیمیبخشد.
برایتانرتاهمهچیزمقدساست.بهیادبسپاركهدرایندنیاهیچچیزغیرمقدسنیست.موضوعراچنینببین:
برایانسانغیرمذهبیهمهچیزغیرمقدساست،برایافرادبهاصطالحمذهبیبرخیچیزهامقدسوبرخینامقدس
استوبرایتانرتاهمهچیزمقدساست.
یكمبلغمسیحیچندروزیرابامنبهرسمیبرد.اومیگفت"خداوندجهانراآفریده"،پسازاوپرسیدم"گناه
پاسخی لحظه چند آفریده؟"برای را شیطان كسی پرسیدم:"چه گفت"شیطان"آنوقت آفریده؟"او كسی چه را
نداشتوسپسگفت"البتهشیطانراهمخداآفریده!"حاالببین:شیطانگناهرامیآفریندوخداوندشیطانرا!
ازثنویتودوگانگیهمیشهبهچنینبنبستهایی یاخدا؟پندارهایناشی پسگناهكاراصلیكیست؟شیطان
میرسند.
درتانرتا،خداوشیطاندوچیزمتفاوتنیستند.درحقیقت،درتانرتاهیچچیزكهبتوانآنرا"شیطان"خواندوجود
ندارد:همهچیزمقدساستوالهی.وبهنظرمیرسدكهاینراستترینوعمیقترینباورباشد.اگردرایندنیا
چیزینامقدسباشد،چگونهمیتواندوجودداشتهباشدوازكجاناشیمیشود؟
بنابراینفقطدوراهحلوجوددارد:یكیراهحلآنانكهبهوجودخداونداعتقادیندارندومیگویندهمهچیز
نامقدساست.ایندیدگاهبدینیست.آنانهمبرعلیهدوگانگیهستندوقداستیدردنیامنیبینند.ولیراهحل
تانرتانیزوجوددارد:یكتانرتیستهمهچیزراالهیومقدسمیداندوبادوگانگیهامخالفاست.درمقام
مقایسهبینایندو،افرادبهاصطالحمذهبی،واقعامذهبینیستند.آناننهمذهبیهستندونهغیرمذهبی.زیرااینان
همیشهدریكحالتجنگوستیزبهرسمیبرند.متامپایهواساساعتقادانآنانایناستكهبهنوعیرسوتهقضیه
راهمبیاورندواینكارعملینیست.
اگرفقطیكسلولویایكاتمازاینجهاننامقدسباشد،پسمتامجهانغیرمقدسمیشود.زیراچگونهیكاتم
تنهامیتوانددرجهانیكهمقدساستوجودداشتهباشد؟چگونهممكناست؟وجودهرچیزبستگیبهپشتیبانی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
۳۹
متامچیزهایاطرافشدارد.اگریكاتمغیرمقدسوجودداردوتوسطسایراتمهایمقدساطرافشحامیتمیشود،
پستفاوتاینهادرچیست؟بنابراینیامتامیجهان،دركلوبدونقیدورشطمقدساستویامتاماغیرمقدس؛راه
میانیوجودندارد.
تانرتامیگویدهمهچیزمقدساستوبرایهمیناستكهماقادربهدركآننیستیم.
تانرتاعمیقتریننگرشوحدتویگانگیاست.اگربتوانیمآنرایكنگرشیاطرزفكربنامیم.تانرتادرواقعیك
برعلیهچیزیبحثمنیكند،پسطرزفكر تانرتا ولی است. استوار بردوگانگیها فكر اساس نیست،زیرا طرزفكر
نیست.
تانرتایكوحدتویگانگیاحساسشدهوتجربهشدهاست.
تانرتاویوگادوراههستند:تانرتاجذابیتیندارد،زیراذهنهایماافلیجشده.ولیبرایكسیكهدرونساملیداشته
ودردرونشاغتشاشنباشد،تانرتازیباخواهدبود.تنهاچنینشخصیمیفهمدكهتانرتاچیست.یوگاجذابیت
سادهایداردوسبباینجذبههمذهنمغشوشوناآراممااست.بهیادبیاوركهاینتنهاذهنمااستكهچیزی
راجذابوچیزیراغیرجذابجلوهمیدهد.عاملتعیینكنندهذهنتواست،نهخودآنچیز.
یوگاوتانرتادوراهبرایرسیدنبهیكهدفاست.منمنیگویمكهانسانمنیتواندازطریقیوگابههدفبرسد،
اومیتواند،ولینهازطریقیوگایمتداولومرسومامروزی.درحقیقتاینیوگایمرسومفقطتعبیریازسوی
ذهنهایبیامراست.یوگایراستینمیتواندطریقیاصیلباشدبراینیلبههدفغاییحیاتویاخداوندمتعال.
ولیاینامرمهموقتیامكانپذیراستكهذهنتوساملباشد.آنوقتیوگاشكلدیگریبهخودشخواهدگرفت.
برایمثال،ماهاویرMAHAVIRطریقیوگاراطیكرد،ولیاونیروهایجنسیخودرارسكوبمنیكرد.اوباآن
آشنابودوعمیقاآنراتجربهكردهبود.آشناییاوباامورجنسیبسیارعمیقبودوبرایهمینبرایشبیفایدهشد
وآنرارهاكرد.بودانیزازراهیوگارفتهبود،ولیدردنیازندگیكردهبودوعمیقاباآنآشنابود.بودابانیروهای
طبیعیمنیجنگید.
وقتیموضوعیرامیآموزی،نسبتبهآن،حالتآزادیورهاییپیدامیكنیــهمچونبرگهایخشكدرختان
كهدرپاییزفرومیریزنداینتركدنیانیستوابداجنگونربدیوجودندارد.بهچهرهیبودابنگر:سیامیشخصی
درحالجنگنیست؛اوآراماست؛چهرهیاوبهرتینمنادآرامشاست.جنگیدركارنیست.
ولییوگیهاراببین!حالتنربدوستیزدرچهرههایشانآشكاراست.درعمقچهرهشانتالطموآشفتگیزیاددیده
میشود.درستماننداینكهروییككوهآتشفشاننشستهباشند!بهچشامنشاننگاهكن.صورتشانرا
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
40
ببینوایننكتهرااحساسخواهیكرد.جاییدرعمقوجودشان،آنانبرمتامبیامریهایخودرسپوشگذاشتهاند.
آنانبهماوراءنرفتهاند.
از و میكند سپری خویش فردیت با و واقعی بطور را زندگیخودش انسان آن ودر است سامل كه دنیایی در
دیگرانتقلیدمنیكندوزندگیخودرابهمیلخویشانجاممیدهد،هردوراهامكانپذیراست:انسانممكناست
احساساتعمیقیراكهدرورایامیالوجوددارندبیاموزد.امكانداردكهاوبهنقطهایبرسدكهمتامامیالبیهوده
جلوهكنندورهاشوند.
یوگانیزمیتواندبهاینمرحلهراهداشتهباشد.ولیازدیدگاهمناینفقطدردنیاییصدقمیكندكهدرآن،
نخستتانرتاراهگشاباشد.
ایننكتهرابخاطربسپاركهمابهذهنیساملنیازداریم،یكانسانطبیعیباذهنیساملوطبیعی.درچنیندنیایی
كهانسانطبیعیوجوددارد،تانرتاویوگابهورایامیالوهوسهاراهپیدامیكنند.درجامعهایبیامرنهیوگاونه
تانرتاامكانرسیدنبههدفراندارند.زیرااگریوگاراانتخابكنیمبهاینسببنیستكهامیالدیگروجودندارند،
نهآنهاهنوزمعنیدارندوبهخودیخودازمارهامنیشوندوبایدبهآنهافشارواردكنیم.
انتخابمیكنیمبعنوانراهیبرای را انتخابكردهایمبعنوانیكروشرسكوباستواگرتانرتا اگرمایوگارا
فریبوغرقكردنخوددرهوسهایامناست.پسباذهنیتیبیامرهیچكدامازایندوراهگشانخواهندبود.هردو
وسیلهیخودفریبیهستند.
برایرشوع،بهیكذهنساملـــبویژهازنظرجنسیساملـــنیازداریم.آنگاهانتخابراهدشوارنیست:میتوانی
یوگاراانتخابكنیویاتانرتارا.
مردمبردوگروههستند:اساسازنانهواساسامردانه.
ولیمنظورمازنظربیولوژیكنیست،بلكهازجنبهیروانشناختیاست.برایكسانیكهازنظرروانیمردانههستند
،یعنیتهاجمی،وحشیوبرونگراهستند،یوگاراهمناسباست.برایآنانكهبیشرتزنانههستند،یعنیپذیرنده،
MOTHERدرونگراوآراموباوقارهستند،تانرتاراهمناسباست.پستوجهكنكهبرایتانرتامنادهایمادركالی
KALI،تاراTARAوبسیاریازدویهاDEVISوبایراویها)الهههایموینث(بسیاراهمیتدارند.
ولیدریوگاتوهرگزنامیازالهههایزنانهنخواهیشنید.تانرتاالهههایزنانهداردویوگاالهههایمردانه؛یوگا
انرژیدرحالخروجاستوانرژیتانرتابهدرونحركتمیكند.پسبهزبانروانشناسیجدیدمیتوانگفتكه
یوگابرونگرااستوتانرتادرونگرا.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
4۱
اگرتوویژگیدرونگراییداری،نربدوجنگیدنبرایتومناسب پسبستگیبهروحیاتوشخصیتفرددارد.
نیست.اگرشخصیتیبرونگراداری،یوگاراهتواست.
ولیماگیجوپریشانهستیم.همهچیزدردرونمابینظماست.بههمیندلیلاستكههیچچیزبهماكمكی
منیكندوبرعكسهمهچیزتولیدمزاحمتمیكند:یوگاتوراناراحتمیكند،تانرتابهتومنیسازد!هرداروییبرای
توبیامریهایتازهدرستخواهدكرد.زیراكهبیامریدروجودمااستوبنابراینحتیانتخابدارونیزبیامرگونه
خواهدبود!
رسید. هدف به یوگا راه از منیتوان كه نیست مناین منظور پس
منفقطرویتانرتاتأكیددارموسعیدارمتاآنرابرایشامقابلدركسازم.
پرسشدوم
درراهتسلیم،سالكچگونهبهروشمناسبازاینیكصدودوازدهتكنیكخواهدرسید؟
درراهاراده،روشهایمختلفوجوددارنداینصدودوازدهتكنیكـــولیدرراهتسلیم،خودنفستسلیم،روش
موردنظراستوروشدیگریوجودندارد.ایننكتهرابهیادداشتهباش:متامروشها،روشهایغیرتسلیمهستند.
زیرامعنیروشایناستكهتوبهخودتمتكیهستیوبستگیبهتودارد:توكاریرامیتوانیانجاممیدهی،
پسروشآنجاستوتوآنراعملمیكنی.
ولیدرراهتسلیم،تودیگروجودنداری،پسمنیتوانیكاریانجامدهی.توآخرینكار،آنعملنهاییراانجام
دادهایوتسلیمشدهای.درراهتسلیم،تنهاروشهامنتسلیمشدناست.
متاماینیكصدودوازدهتكنیك،نیازبهارادهیخاصیدارند.آنهابایدازسویتوعملشوند.تو
انرژیخودترامصفمیكنیوآنرامتعادلمیكنیومركزیرادرآشوبهایدرونتبوجودمیآوری.توكاری
انجاممیدهی.دراینجاآنچهاهمیتداردواساسیاست،كوششتواست.ولیدرراهتسلیمفقطیكچیزرضوری
استوآنهمتسلیمشدناست.
ماعمیقااینیكصدودوازدهروشرابررسیخواهیمكرد.پسبجاستتادراینجاقدریدربارهیتسلیمبگویم،زیرا
تسلیمروشوتكنیكندارد.
دراینیكصدودوازدهتكنیك،مطلبیدربارهیتسلیمنیست.چراشیوادراینموردسخننگفته؟زیراچیزیبرای
گفنتوجودندارد.خودبایراوی)دوی(ازطریقشیوهیخاصیبهشیوانرسیدهاست:اوبهسادگیتسلیمشدهاست.
پساینمطلببایددركشودكهاینپرسشهایاوبرایخودشنیست.اینپرسشهابرایمتامبرشیتمطرحشده.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
4۲
اوبهشیوادستیافتهودرآغوشاوآرمیدهاست.اوباشیوایگانهگشته،ولیهنوزمیپرسد.پسیكنكتهرا
بخاطربسپار.اوبرایخودشمنیپرسد،نیازیبهاینكارندارد.اوبرایمتامبرشیتسویالمیكند.ولیاگراوبه
شیوادستیافته،چراهنوزسویالمیكند.آیااوخودشمنیتواندبرشیترامخاطبقراردهد؟اوخودش
راهتسلیمراپیموده،بنابراینچیزیدرموردروشوتكنیكمنیداند.اوخودشازراهعشقواردگشتهورسیدهو
هامنعشقبهخودیخودكافیاست.عشقنیازیبهچیزدیگرندارد.چوناوازراهعشقواردشده،پسچیزی
درموردتكنیكمنیداندوبرایهمینمیپرسدوشیوانیزصدودوازدهروشرارشحمیدهد.اونیزدربارهیتسلیم
بیهوده بهنظر زیراهرروشدیگری نیست:توتسلیممیشوی تكنیك چیزینخواهدگفت،زیرادرواقعتسلیم
میرسد.وقتیتوسطروشیمنیتوانبههدفرسید،توبهرتینسعیخودتراكردهای،توبرهردریكوبیدهایو
هیچدریبازنشده،ازمتامراههاوطریقتهاگذشتهایوهیچراهیبهوطننرسیدهوهركاریكهتوانستهای
انجامدادهایواینككامالناتوانشدهایودرهمینناتوانیمطلقاستكهتسلیمتحققمییابد.پسدرراهتسلیم
روشوشیوهیخاصیوجودندارد.
ولیتسلیمچیستوچگونهعملمیكند؟اگرتسلیمكارسازومویرثاست،پسلزوماینصدودوازدهروشچیست؟
ذهنمیپرسد"اگرتسلیمكاریبهرتاست،پسچرادرجستجویروشهایمختلفباشیم؟وچهكسیمیداندكه
یكروشخاصواقعامناسباستیانه؟وشایددركآنیكعمرطولبكشد!پسبهرتاستازابتداتسلیم
شویم!"
ولیتسلیمشدنبسیارمشكلاستودشوارترینكاردردنیااست.انجامتكنیكهاآسانهستندومیتوانیخودت
راآموزشدهی.ولیبرایتسلیمشدن،منیتوانیخودتراآموزشبدهی.منیتوانیبپرسیكهچگونهمیتوان
تسلیمشد.اینپرسشیاحمقانهاست.چگونهمیتوانپرسیدكهراهتسلیمچیست؟آیامیتوانیبپرسیكهچگونه
بایدعشقورزید؟
عشقیاوجودداردویاندارد.ولیمنیتوانیبپرسیكهچگونهبایدعاشقشد؟!حتیاگرشخصیبهتوپاسخبدهی
وبهتوبیاموزدكهچگونهمیتوانعاشقشد،توهرگزقادربهعشقورزیدنوعاشقشدننخواهیبود.وقتیبرای
عاشقشدنبهتویكروشوتكنیكبدهند،توبههامنتكنیكخواهیچسبید.بههمینسبباستكههرنپیشگان
منیتوانندعشقبورزند.آنانتكنیكهایبسیارمیدانندوباروشهایبسیاریآشناهستند.ومادرحقیقتهمگی
هرنپیشههستیم.اگرتوعشقورزیدنراازاینراهبیاموزی،عشقواقعیهرگزشكوفانخواهدشد.زیراقادرهستی
یكتصویردروغینبسازیوخودترافریببدهی.وبافریفنت،تودرعشقواقعینخواهیبودودرخارجآنقرار
داری.عشقیعنیمتامابازبودنوآسیبپذیربودن.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
4۳
واینخطرناكاستوتواعتامدبهنفسخودراازدستمیدهی.مامنیتوانیمبپرسیمكهچگونهبایدعشقورزید.
منیتوانیمبپرسیمكهچگونهبایدتسلیمشد.عشقبهخودیخودرویمیدهد،تسلیمنیزخودشاتفاقخواهد
افتاد.عشقوتسلیمعمیقایگانههستند.
ولیتسلیمچیست؟اگرمامنیتوانیمبدانیمكهچگونهبایدتسلیمشد،حداقلمیتوانیمبدانیمكهچگونهخودمان
راازتسلیمشدنبازمیداریمودرمقابلتسلیممقاومتمیكنیم!اینرامیتواندانستودانسنتآنبسیارمفید
اگرتوهنوزعاشقنشدهای،پس است:چگونهاستكهتوهنوزتسلیمنشدهای؟تكنیكتسلیمنشدنچیست؟
تاكنون چگونه كه دریابی و عمیقاببینی كه است واقعیاین عاشقشدن"نیست،مشكل واقعی"چگونه مشكل
تودربرابرعشقچیست؟ توكداماست؟ساختاردفاعی فرار توچیست؟راه بدونعشقزندگیكردهای؟!تكنیك
دستكماینرامیتواندریافتكهچگونهتوانستهایبدونعشقزندگیكنی.
بانفسegoزندگیمیكنیم،مادردرونومركزنفسزندگیمیكنیم.مااعالم بایددرككرد:ما اینمطلبرا
میكنیم:"منهستم"،بدوناینكهبدانیم"منكیستم؟"مابهاعالم"منهستم"ادامهمیدهیم.این"منبودن"دروغین
است،زیرامنمنیدانمكهكیستم.واگرندانمكهمنكیستم،چگونهمیتوانماز"من"سخنبگویم؟این"من"،
یك"من"كاذباست.همین"من"استكهدربرابرعشقوتسلیممقاومتمیكند.مانعتسلیمشامهمین"من"
است.تومنیتوانیتسلیمشوی،ولیمیتوانیازاینوسیلهیدفاعیبهنام"من"آگاهشوی.اگرازآنآگاهوهشیار
شوی،حلخواهدشد.اگرهشیاریخودتراحفظكنی،آنگاهبهتدریجآنراتقویتنخواهیكردوروزیخواهد
رسیدكهاحساس"مننیستم"خواهیكرد.آنلحظهكهاحساس"مننیستم"كنی،تسلیمتوآغازشدهاست.پس
سعیكنایننكتهرادردرونتجستجوكنی:آیاواقعادردرونتومركزیوجودداردكهبتوانیآنرا"من"خود
خطابكنی؟درخودتژرففروبروواین"من"رابیابومحلسكونتآنرافاشكن.
روزیرینزاییRinzaiنزدمرشدشرفتوگفت:"بهمنآزادیعطاكن".مرشدگفت"خودترانزدمنبیاور:اگر
خودواقعیاتباشد،توراآزادخواهمكرد،ولیاگرخودواقعینباشد،چگونهمیتوانمتوراآزادكنم؟توازقبل
آزادهستی!"
درواقعمرشدمیگوید"آزادی،درحقیقتآزادیتونیست،بلكه'.آزادیازخودتاست'.پسبرووخودواقعی
خودتراپیداكنونزدمنبیاورش.اینیعنیمراقبه،بروومراقبهكن."
رینزاییمیرودوهفتههاوماههامراقبهمیكندوروزیبازمیگرددومیگوید"مناینبدننیستم،منفقطاینرا
دریافتهام"مرشدشمیگوید"تااینحدآزادشدهای،بازهمبرووسعیكنبفهمی"اوبرمیگرددوبهمراقبهمینشیند
مشاهدهشونده از كننده كنم،مشاهده مشاهده را افكارم میتوانم نیستم،زیرا هم ذهن كه"من درمییابد و
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
44
نیستم"مرشدش هم ذهنم میگوید"من و بازمیگردد مرشدش نزد "او نیستم. هم ذهنم من جداست،پس
میگوید"توبهسهچهارمازآزادیرسیدهای،بازهمبرووسعیكندریابیكهكیستی!"
رینزاییدرفكربود:"منبدننیستم،ذهنهمنیستم"اوفردیتحصیلكردهوآگاهبود...اوبازهمفكركرد:"من
بدننیستم،ذهننیستم...پسبایدروحمباشم،آمتانatmanخودمباشم"
ولیاوبازهممراقبهكردوناگهاندریافتكه"روحatmanوجودندارد،زیرااینروحدرحقیقتچیزینیستجز
اطالعاتذهنیــنظریات،واژههاوفلسفههاـــپسدواندواننزدمرشدآمدوگفت"حاالدیگرنیستم"مرشد
باخندهگفت"آیاحاالبایدبهتوآزادیعطاكنم؟"
رینزاییگفت"مناینكآزادمزیراكهنیستم،دیگركسینیستكهدراسارتباشد،منفقطیكتهیایوسیعهستم
؛منهیچچیزنیستم."
آزادیدرهیچبودناست.اگرتو"چیزی"باشی،دراسارتخواهیبود.اگرباشی،درقیدهستی.فقطیكفضای
خالیمیتواندآزادباشد.آنگاهمنیتوانیآنرابهبندبكشی.رینزاییفریادبرآوردكه"مندیگرنیستمودرهیچكجا
یافتنخواهمشد."آزادییعنیاین.واوبراینخستینبارپایمرشدشرابهنشانهیسپاسواحرتامملسكرد.ولی
درحقیقتایننخستینبارنبود.اوقبالبارهااینكارراكردهبود،ولیمرشدشگفت"توبراینخستینبارپایمراملس
كردهای"رینزاییگفت"ولیمنقبالبارهاچنینكردهام.چرامیگوییبرایاولینبار؟"
مرشدپاسخداد:"ولیقبالتووجودداشتی،چگونهمیتوانستیپایمراملسكنی؟آن"من"هرگزمنیتواندپایكسی
راملسكند.حتیاگردرظاهرپایكسیراملسكند،درحقیقتپایخودرابطورغیرمستقیمملسكرده.وایناولین
وآخرینملسكردنپایمناست."
تسلیمزمانیرویمیدهدكهتووجودنداشتهباشی.پسشاماینكمنیتوانیدتسلیمشوید،زیراتسلیمشدنمنیتواند
یكتكلیفباشد،تومنیتوانیتسلیمشوی،زیراخودتمانعهستی.وقتیتونباشی،تسلیمهست.پستووتسلیم
منیتوانیدهمزمانوجودداشتهباشید.همزیستیبینشامغیرممكناست.یاتووجودداریویاتسلیمهست.
پسدریابكهكجاوكیستی؟اینجستجو،سببتغییراتبسیاربسیارشگفتآوریخواهدبود.
راماناماهارشیRamanaMaharshiعادتداشتبگوید"بپرس'.منكیستم؟'."
اینمطلبدرستتفهیممنیشد.حتینزدیكترینمریدانشنیزمعنیاینسخناورادرمنییافتند.آنانمیپنداشتند
كهاینپرسشیاستبرایاینكهآنانواقعاپیداكنندكهكیستند!ایندرستنیست.اگرتوبهاینپرسشپیوستهادامه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
4۵
دهی،راهیجزایننیستكهنتیجهبگیریكه"تووجودنداری".اینپرسشبرایدركاینكهتوچهموجودیهستی،
نیست.ایندرواقعپرسشیاستبرایمحلولشدنوناپدیدگشنت.
منبهافرادبسیاریاینتكنیكپرسشدرونی"منكیستم؟"رادادهام.آنانیكیدوماهبعدبازگشتهاندوگفتهاند:"
منهنوزنفهمیدهامكهكیستم!اینپرسشهنوزپاسخیرانیافتهاست!"پسمنبهآنانمیگویم"ادامهبده،روزی
جوابآنخواهدرسید!"
وآنانبهامیدپاسخنشستهاند!ولیپاسخیدركارنیست.اینخودپرسشاستكهبایدمحوشود.پاسخیكهتو
مثالاینیاآنهستیدركارنیست.خودپرسشمحوخواهدشد.
اگربهاینپرسشادامهبدهی،خودپرسشناپدیدمیشود.
ودیگركسینیستكهبپرسد"منكیستم؟"وآنگاهتونكتهراخواهیگرفت.
وقتی"من"وجودنداشتهباشد،"منواقعی"شكوفاخواهدشد.وقتیمنیتنباشدتوبراینخستینبارباوجود
واقعیخودتروبهروخواهیشد.وآنوجودواقعی،یكفضایتهیوخالیاست.آنوقتاستكهمیتوانیتسلیم
شوی.آنوقتخودتتسلیمخواهیشد.پسبرایتسلیمتكنیكیمنیتواندوجودداشتهباشد.ویافقطتكنیكهای
نفیمانندهمینپرسش"منكیستم؟"میتواندوجودداشتهباشد.
طرزعملتسلیمچیست؟اگرتوتسلیمشویچهاتفاقیخواهدافتاد؟
وقتیتسلیممیشوی،بهیكدشتvalleyتبدیلمیگردی،ولیوقتیمنیتداریمانندیكقلهpeakهستی.منیت
ونفسیعنیاینكهتوازسایرینباالترهستی،برایخودتكسیهستی.دیگرانشایدتورااینگونهبشناسندوشاید
نشناسند،اینموضوعدیگریاست.ولیتوخودترابعنوانفردیبرتروباالترازدیگرانمیپنداری.توهمچون
یكقلههستی،هیچچیزقادرنیستبهدرونتوواردشود.
وقتیانسانتسلیممیشود،بهیكدشتتبدیلمیشود؛بهژرفاتبدیلمیشودونهارتفاع.آنگاهمتامیجهان
هستیرشوعمیكندبهرسازیرشدنبهدروناو.متامهستیازهمهجابهسویاوجاریوروانمیگردد.اوتنها
یكخالیvaccumویكعمقوژرفااست.گودالیبیانتها.پسهمهیهستیازهركجابهسویاوجاری
میگردد.میتوانگفتكهدراینحالتپروردگارازهرسوبهسویاودرحركتاستوازهرمنفذبهدرونشوارد
شدهومتامیتاورادربرمیگیرد.
اینتسلیموتبدیلشدنبهدشتودرهازبسیاریجهاتقابلملساست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
4۶
دونوعتسلیمشدنوجوددارد:یكیتسلیمشدنبزرگویكیتسلیمشدنكوچك.حتیدرتسلیمشدنهای
كوچكمیتوانآنرااحساسكرد.تسلیمشدنبهیكمرشد،ازنوعتسلیمشدنكوچكاست،ولیتوآنرااحساس
خواهیكرد.زیراآنمرشدرشوعمیكندبهجاریشدندردرونتو.اگرتسلیممرشدیشوی،ناگهاننفوذجریان
انرژیرادردرونتاحساسمیكنی.اگرنفوذجریانانرژیرااحساسنكردی،خوببدانكهحتیازطریقكوچك
همتسلیمنشدهای.
دادهاند. رخ چگونه كه دقیقامنیدانیم میكند،زیرا جلوه بیمعنی ما برای كهاینك بسیاریهست داستانهای
روزیماهاكاشیاپMahakashyap)ازمریداننزدیكبودا(نزداورفتوبودافقطبادستشرساوراملسكرد...
وآنچهبایداتفاقبیفتدرخداد:وماهاكاشیاپرشوعبهرقصیدنكرد.آنانداAnanda)مریدوبرادربزرگرتبودا(
بادیدناینواقعهبهبوداگفت"اوراچهمیشود؟ومنچهلسالباتوسپریكردهاموهزارانبارپایتوراملس
كردهام!آیااودیوانهشدهویاقصدفریبدیگرانرادارد؟برایاوچهاتفاقیافتاده؟"
البتهبرایآناندا،اینماهاكاشیاپیادیوانهشدهبودویاقصدفریبدیگرانراداشته!
آنانداچهلسالبابودازندگیكردهبودویكمشكلبزرگداشت:اوبرادربزرگرتبودابود.
مشكلهمینبود.اوچهلسالپیشكهنزدبوداآمد،نخستینچیزیكهبهبوداگفتاینبود:
"منبرادربزرگرتتوهستم.اگرارسارخودترانزدمنفاشكنی،جزومریدانوحواریونتوخواهمبود.ولیقبل
ازاینكهمریدتوشومسهقولبهمنبده.زیراوقتیكهمریدتوشومنخواهمتوانستاینهاراازتودرخواست
كنم.اولاینكهقولبدهمنهمیشهباتومبانم.قولبدهكهمراازپیشخودتنرانیومنهمیشهباتوباشم.
دوماینكهباتودریكاتاقبخوابموتوبهمننگوییكهخارجشوم.منمیخواهمهمهجامانندسایهباتوباشم.
وسوماینكهاگرهرزمان،حتینیمهشب،شخصیرانزدتوآوردم،بایدپاسخاورابدهیونگوییكهزمانمناسبی
نیست.اینككههنوزبرادربزرگتوهستماینقولهارابهمنبده،زیراوقتیازمریدانتوشومبایدازتوپیروی
كنمومنیتوانماینهاراازتودرخواستكنم.لطفااینقولهارابده."
بوداقولدادومشكلآناندارشوعشد!نفسخودشمشكلسازشد.برایچهلسالآناندامانندسایهبابودابود،
ولیهرگزنتوانستتسلیمشود.زیراروحیهیتسلیمچنیننیست.آناندابارهاازبوداپرسیدهبود"منكیمیتوانم
بهارسارتوواقفشوموچهزمانبهبیداریخواهمرسید؟"وبوداپاسخدادهبود"تامنمنیرمتوبهروشنایی
نخواهیرسید"
وآناندازمانیبهارشاقرسیدكهبوداازدنیارفتهبود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
4۷
راستیچهاتفاقیبرایماهاكاشیاپافتادهبود؟آیابودابهاوگرایشویژهایداشت؟البتهنه،زیرابوداپیوستهجاری
استوتفاوتیبینانسانهامنیگذارد.ولیبرایدریافتاو،توبایدهمچونیكدرهویكرحمwombباشی.اگر
درباالیاوقراربگیریچگونهمیتوانیازاوچیزیدریافتكنی؟آنانرژیجاریمنیتواندبهتوبرسد.پسدربرابر
یكمرشدراستینبهرتاستبهزانودرآییورسبرخاكگذاری.حتیدرتسلیمكوچكنسبتبهمرشد،انرژیهستی
درتوجاریمیگرددوناگهانبهموجودیبانیرویبسیارزیادتبدیلمیگردی.
یایكملسمرشدبهروشنیرسیدهاند.درنظرمااین بایكنگاه افراد داستانهایبسیاریوجوددارندكهچگونه
داستانهامنطقیمنیرسند:"چگونهممكناست؟"ولیامكاندارد.
حتییكنگاهژرفبهچشامنتوقادراستمتامهستیتورادگرگونكند.ولیایندگرگونیزمانیممكناستكه
چشامنتوپاكوعاریازهرگونهخواستهوهمچوندرهایعمیقباشد.
اگربتوانینگاهمرشدرادرهامنلحظهیاولجذبكنی،بهیقینمتحولخواهیشد.
پسقبلازاینكهتسلیمكاملبشوی،تسلیمشدنهایكوچكوجوددارند.واینهاتورابرای"تسلیمنهایی"آماده
میكنند.وقتیكهدریافتیازطریقتسلیممیتوانیبهچیزهایناشناخته،چیزهایباورنكردنیوغیرمنتظرهدست
پیدامیكنی،آنگاهبرایتسلیمیمهمترآمادهخواهیبود.واینكاریكمرشدراستیناستكهتوراازطریق
تسلیمهایكوچك،برایتسلیمبزرگونهاییزندگیتآمادهكند.
پرسشسوم
نشانههایدقیقاینكهآیاماازطریقیكتكنیكبخصوصبههدفرسیدهایمیانه،چیست؟
نشانههاییوجوددارند:یكیاینكهتودردرونتاحساسهویتتازهایخواهیكرد.تودیگرآنشخصقدیمینیستی.
اگرتكنیكیبرایتودرستكاركند،توبیدرنگشخصیدیگرخواهیبود.تودیگرآنهمرسیاآنكاسبسابق
نخواهیبود.هرچهكهباشی،اگرتكنیكیبرایتومناسبباشد،تورادگرگونخواهدكرد.ایننخستیننشانه
است.پساگراحساستازهوغریبینسبتبهخودتپیداكردی،بدانكهچیزیدرتودرحالمتحولشدناست.
از دنیا به تو ناگهانیاست. ایندگرگونی نیفتادهاست. اتفاق اگرچیزغریبیاحساسمنیكنی،هنوزچیزی و
دریچهایدیگرخواهینگریست.چشامن،هامنچشامناست،ولیبینندهمتفاوتخواهدبود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
48
نشانهیدومایناستكههرآنچهدرتوتولیدتضادوتنشمیكند،رشوعمیكندبهازبینرفنت.اینطورنیستكهاین
فشارهایدرونیتوپسازسالهامترینازبینبروند،نه.اگرتكنیكمناسبباشد،متاماینفشارهایدرونیبالفاصله
رشوعبهناپدیدشدنمیكنند.دراینصورت،تودردروناحساسرسزندگی،سبكیورهاییازفشارمیكنی.احساس
میكنیكهنیرویجاذبهیزمینبرعكسشده:حاالدیگرزمینتورابهپایینمنیكشد،بلكهاینآسامناستكهتورا
بهباالمیكشاند!احساسیكهدروقتاوجگرفنتهواپیامبهتودستمیدهدچگونهاست؟ناگهانهمهچیزبههم
میخوردوبایكتكان،جاذبهیزمینبیمعنیمیشودودیگرزمینتوراجذبمنیكندوتوازحوزهیجاذبهیزمین
احساس و میگیری اوج داشت:ناگهان خواهی را احساس همین باشد،تو مناسب تكنیكی اگر میشوی. دور
میكنیكهزمینبیمعنیشدهوجاذبهایوجودندارد.برعكسسابق،بهباالكشیدهمیشوی.دراصطالحمذهبی
بهاینحالت،تعالییافنت،رحمتیاشكوهالهیgraceمیگویند.تعالییعنیاینكهبهسمتباالحركتمیكنی.
احساس درون در آنان زیرا اند. شده بیوزن كه میكنند احساس بسیاری مراقبه در كه است سبب همین به
اوجگیریوتعالیمیكنند.اشخاصبسیاریكهتكنیكمناسبخودرایافتهاندچنینگزارشكردهاند:"عجیباست،
چشامنمرامیبندمواحساسمیكنمقدریاززمینباالترآمدهام:سیسانت،شصتسانتوحتییكمرت.ولیتا
چشامنمرابازمیكنم،میبینمكهرویزمینهستم.چراباچشامنبستهاحساسارتفاعمیكنموباچشامنباز
رویزمینهستموگوییباالنیامدهام؟"
بدنرویزمیناست،ولیتواوجمیگیری.اینارتقاءدرواقعكششیازباالاست.معنیتكنیكهمدرایناست
كهتورامتعالیكندوبهباالبكشد.پساگرتكنیكیبرایتومناسببوداحساسبیوزنیوسبكیخواهیداشت
واینراخواهیفهمید.
نشانهیسومایناستكههرعملیكهكهانجامبدهی،هرچقدرهمكهناچیزباشد،عملكردتومتفاوتخواهدبود.
توبهگونهایدیگرراهخواهیرفت،نحوهینشسنتوغذاخوردنتتغییرخواهدیافت.همهیكارهایترابهطریقی
دیگرانجامخواهیداد.اینتفاوتراهمهجااحساسخواهیكرد.گاهیاوقاتاینتجربهیغریبمتفاوتبودن
تولیدوحشتمیكند.تومیخواهیبهعقببازگردی،زیراباآنشخصیتقبلیخوگرفتهای.تودنیاییمعمولی
داشتهای،هرچندكسالتآور،ولیحداقلتودرآندنیایقدیمكارآمدبودی،ولیحاالتوهمهجااحساسیكشكاف
ونقصمیكنی:احساسمیكنیكهكارآییخودتراازدستدادهایوقابلیتهایتكمشده.همهجااحساسغربت
میكنی.ولیانسانبایدایندورهراطیكند.
توباردیگرمتعادلخواهیشد.اینتوهستیكهدگرگونشدهای،نهدنیایاطرافتو.تودیگرباآندنیایقدیم
جوروسازگارنیستی.پسایننكتهیسومرابخاطربسپاركهاگرتكنیكمناسبرایافتهباشی،دیگربادنیاجور
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
4۹
درمنیآیی!همهجاچیزیرسجایخودشنیست،چیزیكرساست.احساسمیكنیزلزلهایرخدادهوهمهچیز
نباش،همهچیزمیزانخواهدشد،ولیدرسطحی نگران تو!توفرقكردهای.ولی از بغیر است رسجایخودش
متفاوت،درارتفاعیواالتر.
كه میكند احساس جوانی پانزدهسالگی،هر سنچهاردهیا است:در بلوغجسامنی رسیدن همچون اختالل این
بود واگر ــ نبود او قبالدر نیرویجنسی واردوجودششده. تازه نیروی یك است. تغییركرده بصورتیعجیب
تازهبالغاحساسعدم برایهمیناستكهپرسانودخرتان نیرورااحساسمیكند. ـــواینكاین نبود محسوس
هامهنگیمیكنند.آنانبهجاییتعلقندارند،نهكودكهستندونهزنیامرد.درمیانایندوحالتدستوپا
میزنندودرهیچجاریشهندارند.اگرباكودكانبازیكنند،احساسناجوربودنمیكنند،زیرااحساسمیكنندكه
مردیازنشدهاندواگربابزرگترهادوستشوندبازهماحساسناسازگاریمیكنند،زیرااحساسكوچكبودن
میكنند؛منیتوانندباهیچكسجورباشند.
همینپدیدهزمانیرویمیدهدكهتوتكنیكمناسبخودتراپیداكنی.برایتویكمنبعقویترانرژیآماده
شدهوبازهمدریكدورهیانتقالیبهرسمیبری.بازهمدردنیایافرادمادیجایینداری،ولیهنوزدرمیانافراد
مقدسنیزجایینداری.هنوزیك"مرد"یا"زن"نشدهای.برایهمیناستكهاحساسناجوربودنمیكنی.
اگرتكنیكمناسبخودترابیابی،اینسهنشانهاتفاقخواهدافتاد.ولیتوچنینانتظارینداشتی!شایدانتظار
داشتیكهبگویمتوآرامتروساكتترخواهیشد!ولیمندرستعكساینرامیگویم:"توبیشرتناآرامخواهیشد.
سكوتوآرامشدرمراحلبعدیخواهندآمد.ولیاگرازابتداسكوتآمدوناآرامیوجودنداشت،بدانكهاین
تكنیكنبودهوفقطعادتداشنتبهشكلقدیماست.
برایهمیناستكهبیشرتمردمبهمراسمدعاونیایشمیروندتااینكهدرتنهاییمراقبهكنند.زیرادعاالتیام
میدهدوبرایتومناسباستوتورادردنیایقدیمتتنظیممیكند.درگذشته،دعاكردنهامنكاریرامیكرد
كهامروزهروانكاویانجاممیدهد.اگرتواحساسعدمهامهنگیوناآرامیكنی،روانكاوهاتوراكمرتناراحتكرده
وتورابیشرتباجامعهوخانوادهتطبیقمیدهندوسازگارمیكنند.پسبارفنتنزدروانكاوبراییك،دویاسهسال،
توبهرتمنیشوی،بلكهبیشرتسازگارومنطبقخواهیشد.
مراسمدعایكشیشاننیزهمینكاررامیكندوتورابیشرتوفقمیدهد.
برایمثال،فرزندعزیزتومردهوتوناراحتهستی.پسنزدكشیشمیرویواومیگوید:"ناراحتنباش!خداوند
بهافرادیكهبیشرتدوستدارد،مرگزودهنگامعطامیكند؛اوآنانرابهسویخودشفرامیخواند!"وتواحساس
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۵0
رضایتمیكنی:"پسفرزندمنبهباالدعوتشدهاست،خداونداورابیشرتدوستدارد!"
ویاكشیشیدیگرمیگوید:"ناراحتنباش،روحهرگزمنیمیرد،اودربهشتمنزلدارد."
چندوقتپیشخامنیاینجابودكهشوهرشماهگذشتهازدنیارفتهبود.اوباناراحتینزدمنآمدوگفت"فقطبه
مناطمینانبدهكهاوباردیگردرمكانیخوبزادهمیشود.آنوقتهمهچیزروبهراهخواهدبود.فقطبهمن
اطمینانبدهكهاوبهجهنمنرفتهویابهحیوانبدلنخواهدشد.بهمناطمینانبدهكهاوبهبهشتخواهدرفت.
اگرمناینرابدانممیتوانممرگاوراتحملكنم،وگرنهبسیاربدبختخواهمبود!"
پسكشیشبهاوخواهدگفت:"شوهرتوهمچونیكیازمقربیندربهشتهفتمزادهشدهوبسیارشاداستو
منتظرورودتواست!"
اینگونهدعاها،فقطتوراباالگوهایقدیموفقمیدهند.تواحساسبهرتیخواهیداشت.
مراقبهیكعلماستوبهتودرانطباقباالگوهایقدیمكمكنخواهدكرد.بلكهتورادرمتحولشدنیاریخواهد
داد.برایهمیناستكهمناینسهنشانهرادادم.
آری،سكوتوآرامشخواهدآمد،ولینههمچونیكسازگاركنندهوتطبیقدهنده،بلكههمچونیكشكوفایی
درونی،بهموقعظاهرخواهدشد.آنگاهاینآرامشوسكوتتویكوفقیافنتباخانواده،جامعه،دنیاوتجارت
و تو بین ژرف هامهنگی یك بود.وقتی خواهد كائنات با واقعی همنوایی یك تو سكوت بود،بلكه نخواهد
متامیتهستیبرقراروشكوفاشود،آنگاهسكوتخواهدبود،ولیاینبعداخواهدآمد.تونخستناراحتوناآرام
خواهیشد،اولدیوانهخواهیشد،زیرااینكتودیوانههستی،ولیازآنآگاهنیستی.
كرد:آشوبدرونی،ذهن دربارهیخودتهشیارخواهد بههمهچیز نسبت را باشد،تو مناسب تكنیك یك اگر
مغشوشوجنونتوهمهآشكارخواهدشد.
تواینكیكآشفتگیتیرهوتاریكهستیوشایدمتوجهآنهمنباشی.ولیاگرتكنیكمناسبباشد،ناگهاننور
واردخواهدشدواینگسستگیوجودیتوآشكارخواهدشد.براینخستینبارباخودت"هامنگونهكهواقعاهستی"
روبهروخواهیشد.پسطبیعیاستكهبخواهینورراخاموشیامنحرفكنیودوبارهبهخوابفروبروی.
دیدناینآشفتگیدرونبسیاروحشتناكاست.
دراینجاستكهوجودیكمرشدزندهمفیدخواهدبودكهبگوید"نرتس".
اینفقطیكرشوعاست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
راهیوگاوطریقتانرتا فصلدوم
۵۱
وازاینموضوعفرارنكن.
درآغاز،ایننورماهیتوجودیتوراآشكارمیسازدواگرقادربهادامههستی،تورابه"آنچهكهمیتوانیباشی"
متحولخواهدساخت.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۵۲
فصل سوم
تنفس: پلی از انسان تا كائنات
شیواپاسخمیدهد:
اینورانی!
۱-اینتجربهممكناستدرمیاندوتنفسبهدستآید:پسازدمودرستقبلازبازدم؛
ودرستقبلازآنكهنفسبیرونآید.نتیجهنیكاست.
۲-درزمانیكهنفسازپایینبهباالتبدیلمیشود،
ودوبارهزمانیكهازباالروبهسویپایینمیپیچد:ازراههردویاینتبدیلها،درككن.
۳-ویاآنگاهكهدموبازدمبههممتصلمیشوند:
درهمینلحظه،آنمركزبیانرژیوپرانرژیراملسكن.
۴-ویازمانیكهبازدمكامالمتامشدهوبهخودیخودبازایستاده؛ویادمبازایستاده:
دراینتوقفكیهانی،"من"كوچكفردناپدیدومحومیگردد.
فقطاینكاربرایآنانكهخالصنیستندمشكلاست.
حقیقتهمیشهاینجاست.همینحاالهمهمینجاست،زیراكهازقبلاتفاقافتادهاست.
حقیقتچیزینیستكهدرآیندهبهدستآید:توخودآنحقیقتهستی:همینجاوهماكنون.
بنابراین،حقیقتچیزینیستكهآفریده،اخرتاعویاجستجوشود.
اینمطلبراخوبدرككنوآنگاهاینفنونبهآسانیفهمیدهوقابلانجاممیشوند.
ذهنانسانیكمكانیسم"خواسنت"است.ذهنهمیشهدرحالخواهشاست:همیشهدرجستجوییكچیزو
در نیست!ذهن زمان"حال"كاری اصالبا را در"آینده"است.ذهن هدفذهنهمیشه است. خواسنتچیزدیگر
زمانحالقادربهحركتنیست.وفضایالزمرابرایحركتندارد.ذهنبرایتحرك،بهزمان"آینده"نیازدارد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۵۳
ذهنفقطمیتواندیادر"گذشته"سیركندویابه"آینده"سفركند.ذهنهیچگاهدرزمان"حال"توانحركتندارد.
زیرافضاییبرایاینكاردراختیارندارد!
بینذهنو"حال" بنابراین یادر"آینده"و یادر"گذشته"استو حقیقتدرزمانحارضاستولیذهنهمواره
هیچگاهمالقاتوهمنشینیوجودندارد.
وقتیكهذهندركارهدفهایدنیاییاست،مشكلیوجودنداردوهمهچیزقابلحلاست.
ولیهرگاهذهنرشوعبهجستجوی"حقیقت"كند،اینتالشیاحمقانهخواهدبود.
زیراكه"حقیقت"اینجاودرهمینلحظهاست؛ولیذهنیادر"گذشته"استویادر"آینده"!
مالقاتیبینایندونیست!پسایننكتهاساسیراخوبدرككن:
تومنیتوانیحقیقتراجستجوكنی.البته،میتوانیآنراپیداكنی،ولیمنیتوانیآنراجستجوكنی؛خودهمین
روندجستجو،توراازیافنتآنبازمیدارد.
تارشوعبهجستجوكردنبكنیاززمانحارضدورمیشویودرواقعازخودتدورمیشوی.زیراتوهمیشهدر
زمان"حال"وجودداری:جستجوكنندههمیشهدرزمانحالاست،ولیجستجوشوندههمیشهدر"آینده"قراردارد.
LaoTzu)توهرگزآنچهراكهدرجستجویشهستیمالقاتنخواهیكرد.برایهمیناستكهاستاد"لی")الئوتزو
گفته:"درطلبمباشزیراازدستخواهیداد:طلبنكنوبهدستآر".درواقع،متامفنونشیواذهنراازگذشته
وآیندهبهزمانحالبازمیگرداند.آنچهكهدرجستجویشهستیازقبلوجودداردوآنجاحارضاست.قبالاتفاق
افتاده.اینذهناستكهبایدازحالتجستجوبهوضعیت"غیرجستجو"برگشتدادهشود.چگونهمیتوانذهن
راازحالت"جستجو"بهوضعیت"غیرجستجو"تبدیلكرد؟
اینكاریاستمشكل.اگرمنطقیبهآننگاهكنیبسیاركاردشواریاست.
زیراذهنفوراازهمین"جستجونكردن"هدفمیسازد.آنگاهذهنمیگوید:"جستجونكن"؛ویا"مننبایدجستجو
كنم"!ویا"حاالهدفمنجستجونكردناست"!!ویا"اینكمندرجستجوینخواسنتونجسنتهستم"!!!...ولی
حاال،باردیگر"جستجو"چیرهشده!
اكنونباردیگر،اینهامن"خواسنت"استكهازدرعقبواردشدهاست!
برایهمینعدهایخیالمیكنندكهدرپیاهدافدنیویهستندوعدهایدیگرخیالمیكننددرجستجوی"اهدافغیر
خواسنتوجستجوكردن،امریدنیویاست. دنیوی""!هستند.درحالیكهمتامچیزهادنیویاست،زیراكهخودنفس
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۵4
اگر میگردد. بخواهی،آنچیزدنیوی را آن كه باشی.لحظهای چیزهایغیردنیوی طلب در منیتوانی پستو
nirvana"یا"بیخواهشی"mokshaدرطلب"خدا"هستی،خدایتوقسمتیازدنیایتوست؛اگردرپی"رهایی
باشی،اینهانیزقسمتیازدنیایتوهستند.
رهاییوآزادیتوچیزینیستكهورایدنیایتوباشد،زیراكهجستجوكردنوخواسنتامریدنیاییاست.پس
منیتوانی"نیروانا"راطلبكنی،منیتوانی"نخواسنت"رابخواهی!
اگربخواهیایننكتهرابطورمنطقیوعقالییدرككنی،بهیكمعامتبدیلمیشود.
دراینموردشیواچیزیمنیگوید.اوفوریتكنیكمیدهد:
اینورانی!اینتجربهممكناستدرمیاندوتنفسبهدستآید:پسازدمودرستقبلازبازدم؛
ودرستقبلازآنكهنفسبیرونآید.نتیجهنیكاست.
اینفنون،"عقالنی"و"منطقی"نیستند.اوبهدویمنیگویدكه:"حقیقتاینجاست:آنراجستجونكنوآنرا
خواهییافت"!اودرعوض،بالفاصلهتكنیكمیدهد.
اینفنونعقالنینیستند.آنهاراانجامبدهوذهنرادگرگونكن.اینتحولودگرگونییك"نتیجهنیك"است.یك
محصولجانبی.هدفنیست؛بلكهایندگرگونیتنهایكنتیجهینیكومفیدومحصولیجانبیازاینفنوناست.
اینفنون،ذهنراازسیروسفردرگذشتهوآیندهبازمیگرداند.ذهنناگهانخودرادرزمانحالمییابد.برای
همیناستكهبزرگانهمگیاهلفنبودهاند:بوداتكنیكداده،الئوتزوتكنیكدادهوكریشناهمتكنیكداده.
ولیاینانهموارهفنونخودراباروشهایعقالنیمعرفیكردهاند.اینتنهاشیوااستكهفرقدارد.اوبالفاصله
تكنیكمیدهد:آنهمبدونهیچگونهتوضیحعقالنی.زیرااوخوبمیداندكهذهنبسیارحیلهگراست!ذهن
زیركترینمكاراست!!ذهنقادراستهرچیزسادهایرابهمشكلتبدیلكند!"عدمجستجو"،خودبهمشكل
تبدیلخواهدشد.
اشخاصینزدمنمیآیندومیپرسند:"چگونهنبایدخواست؟"آناندرطلب"نخواسنت"هستند.كسیبهآنانگفته
اندكه"اگردرطلبنباشیخواهییافتواگرنخواهی،"رها" یاشایعهایشنیده اندو یادرجاییخوانده و
خواهیشدواگرهوسنداشتهباشی،رنجنخواهیبرد".پساكنونذهنآناندرتبوتابحالتیاستكه"به
دستآوردنش"درمانرنجهاستولذامیپرسند"چگونهنبایدخواست؟"!!
ذهنآنانفریبشانمیدهد:آنانهنوزدرطلبهستندوفقط"هدف"خواسنتتغیركردهاست:آنانقبالدرپیپول،
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۵۵
شهرت،اعتباراجتامعیوقدرتبودند.واینك،"نخواسنت"راطلبمیكنند.فقطموضوعخواسنتتغییركردهولی
خودشانهامنندكهبودندو"خواسنت"هامناستكهبوده:تنهاخواستهیآنانفریبندهترشدهاست!!
برایهمیناستكهشیوابیهیچدرنگومكثرشوعمیكندبهدادنتكنیك:
اگراینفنونرادنبالكنی،ناگهانذهنتوراخواهندچرخاند.ذهنتبهزمان"حال"بازمیگرددوزمانیكهذهنبه
زمانحارضبرگشت،ازحركتبازمیایستد.ودیگروجودنخواهدداشت.ذهنمنیتوانددرزمانحالباقیمباند،
اینغیرممكناست.فرضكنهمینحاال:اگرتواینجاهستی،پسچگونهمیتوانیذهنباشی؟افكارتوخامتهیافته
زیراقادربهحركتنیستند.زیراكهزمانحالفضاییبرایحركتندارددر"حال"،ذهنقادربهفكركردننیست.
اگردرهمینلحظه"باشی"چگونهمیتوانیحركتكنی؟
ذهنبازمیایستدوتوحالت"بیذهنیNO-MIND"راتجربهخواهیكرد.
پسدرواقعنكتهاینجاستكه"چگونهمیتواندر"اینكاینجا"HERE-NOWوجودداشت؟"
میتوانیبرایرسیدنبهآنتالشكنی،ولیممكناستتالشبیهودهایباشد.زیرااگراز"درزمانحالبودن"،هدفی
برایخودتبسازی،اینهدفتورابهآیندهمیبرد.
اگربپرسی"چگونهمیتواندرزمانحالبود؟"درواقع،دربارهی"آینده"پرسیدهایوهمینیلحظهاتدرپرسیدن"چگونه
میتواندرزمانحالبود؟"خواهدگذشت.اینلحظهاترادربارهیاینپرسشازدستدادهایوذهنترشوع
میكندبهرویابافنتدرآینده!
حالت"بیذهنی"راروزیتجربهخواهیكردكهدرذهنتوحركت،انگیزهوجستجووجودنداشتهباشدوآنوقت
رسوروشادمانیراتجربهخواهیكرد.
خوبحاالببینیمكهچگونهمیتواندرزمانحالبود؟
شیوادراینموردمطلبیمنیگوید،اوتنهاتكنیكمیدهد.
توآنراانجاممیدهیوناگهانخودرادر"اینكاینجا"خواهییافت.وبودنتودراینجاواكنون،یعنی"حقیقت"؛
یعنی"آزادی"وبودنتودرحالواینجایعنینیروانا.
نهتكنیكنخستتانرتاباعملتنفسدرارتباطاست.
پسبیاییمنكاتیرادربارهیاینرونددرككنیموسپسفنونراانجامدهیم.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۵۶
از نقطه فاصلهیایندو در ما تغییر و همهیرشد هستیم. كشیدن نفس حال در دممرگ تا لحظهیتولد از ما
چیز هیچ و است تبدیل و دگرگونی دستخوش و میكند تغییر چیز همه دنیا بازدم.در و زندگی"میگذرد:دم
یكسانباقیمنیماند.اینفقط"تنفس"استكهازتولدتامرگثابتاست.كودكبهجوانتبدیلمیشودوسپس
سالخوردهمیشود.اوبیامرمیشودوبدنش،كهروزیشادابولطیفبود،چروكوكریهمیشود.همهچیزتغییر
میكند:كودكشاد،غمگینورنجورخواهدشد.همهچیزبهتغییركردنادامهمیدهد.ولیبههرحال،هرچهو
هرطوركهبگذرد،ماناگزیرازتنفسهستیم:چهشادوچهغمگین؛جوانیاپیر،پیروزیاشكستخورده؛هرطوركه
باشی،ناگزیریكهنفسبكشی.سایرچیزهاربطیبهتنفسندارندوتنهایكحقیقتوجوددارد؛وآناینستكه
توبایدازلحظهیتولدتانقطهیمرگتنفسكنی!
تنفسیكروندپیوستهودایمیاست.وقفهایوجودندارد.اگرحتیبراییكلحظهازتنفسبازمبانیدیگروجود
نخواهیداشت.برایهمیناستكهمجبوربهتنفسنیستی،زیرااگراجباریبود،مشكلپیشمیآمد!ممكن
استشخصیبراییكلحظهنفسكشیدنرافراموشكندوآنگاهدیگرمنیتواندكاریانجامدهد.درواقع،اینتو
نیستیكهنفسمیكشی،زیرابرایتنفسنیازیبهتونیست:تودرخوابعمیقهمبهتنفسادامهمیدهی.
حتیدروضعیتبیهوشیهمكهباشی،تنفسادامهدارد؛دریك"كومایعمیق"همروندنفسكشیدنادامهدارد.
برایتنفس،نیازیبهوجودتونیست:تنفسچیزیاستكهبدونتوهمادامهدارد.
نكتهاول:تنفسیكیازعواملثابتشخصیتتواست.واینیكنكتهیبسیاراساسیواولیهاست.تنفسدرواقع
پایهیزندگیتواست.
نكتهیدوم:توبدونتنفسقادربهادامهزندگینیستی.پستنقسوزندگیهردویكیهستند:تنفس،مكانیسمزندگی
استوایندوعمیقاباهمدرارتباطهستند.برایهمیناستكهمادرهندوستانتنفسراپراناPRANAمیخوانیم:
پراناهمبهمعنیزندگیوتحركاستوهمبهمعنیتنفس.زندگیتوهامنتنفستوست.
نكتهیسوماینكه،تنفستوهامنندپلیاستبینتووجسمت:تنفس،توراپیوستهبهجسمتربطمیدهدوتو
رابهبدنتمتصلمیسازد.نهتنهانفسهایتومانندپلیاستبینتوبدنت،بلكهپلیاستبینتووكائنات.بدن
توكائناتوجوداستكهنزدتوآمده:كیهانیاستكهازهمهبهتونزدیكتراست.بدنتوقسمتیازكائناتاست.
متامبدنتو،هرسلولوبافتآنجزییازكیهانCOSMOSاست.بدنتونزدیكترینراهبهكائناتاستوتنفس
پلبینایندواست.اگراینپلشكستهشودتودیگردربدنوجودنخواهیداشتوبهدرونبعدیناشناخته)مرگ(
منتقلمیشویوآنگاهتودیگردرفضاوزمانیافتنخواهیشد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۵۷
TIME-SPACE.پسنكتهیسومایناستكهتنفسهایتوپلیاستبینتووفضا-زمان
بنابراین،تنفسبسیارمهماستودرواقع،پراهمیتترینچیزهاست.
بهاینسببنهتكنیكنخستشیواباتنفسدرارتباطاست.
اگربتوانیباتنفسهاكاركنی،ناگهانبهزمان"حال"خواهیچرخید.اگربتوانیباآنمترینكنیرسمنشاءزندگیرا
خواهییافت.اگربتوانیباتنفسمبانی،میتوانیبهورایزمانومكانحركتكنی.اگربتوانیباتنفسكاركنی،
همدردنیاخواهیبودوهمدرورایدنیا.
تنفسدونقطهدارد:
یكیآنجاكهبدنوكائناتراملسمیكندودیگرآنجاكهباتووآنچهكهبهورایكائناتمیرود،درمتاساست.
ماتنهابایكقسمتازتنفسآشناهستیم:زمانیكهنفسهابهدرونبدنودرونكائناتواردمیشود،ماآنرا
میشناسیم.ولیتنفسهموارهازبدنبه"غیربدن"BODY-N0واز"غیربدن"بهبدن،درحالحركتاست.ماباآن
نقطهیدیگرآشنانیستیم.
اگربتوانینسبتبهآن"نقطهیدیگر"،سمتدیگرپلوقطبدیگرپلهشیارشوی،آنوقتناگهاندگرگونمیشوی
وبهبعدیتازهواردخواهیشد.
بهیادداشتهباشآنچهكهشیوادراینجامیگویدیوگانیست،بلكهتانرتااست.
یوگاهمبررویتنفسكارمیكند.ولیكاروعملكردیوگاوتانرتادراساسباهممتفاوتاست.یوگامیكوشدتا
تنفسرابهنظمآوردوسیستامتیككند.اگرتنفسرابهنظمآوریسالمتیخودرابهبودخواهیبخشید،طولعمر
بیشرتخواهییافتوساملتر،پرانرژیتر،زندهتروقویتروشادابترخواهیشد.
ولیتانرتابااینكارهاكارینداردودرتانرتاتالشیبرایسیستامتیككردنتنفسهاوجودندارد.
تومجبورنیستیطبقالگوییخاصوباآهنگیویژهنفسبكشی.بلكهبایدتنفسهاراهامنطوركههستانجام
دهی.فقطبایدنسبتبهبعضینقاطحساسدرتنفسهشیارشوی.
نقاطمشخصیدرتنفسوجوددارندكهمانسبتبهآنهاآگاهنیستیم.ماهموارهدرحالنفسكشیدنبودهایم
وبهتنفسادامههمخواهیمداد.ماباتنفسبهدنیاآمدهایموباتنفسهمازدنیامیرویم،ولینسبتبهبرخی
نقاطآنهشیارنیستیم.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۵8
واینبسیارعجیباست:انسانبهعمقفضانفوذمیكند.بهكرهیماهمیرود.اودرتالشتسخیردورتریننقاط
كیهاناست،ولیهنوزنزدیكترینقسمتزندگیخودراكشفنكرده!
درتنفستونقاطیهستندكههرگزآنهارامشاهدهنكردهایوایننقاطهامننددرهاییهستندكهمیتوانیدر
كمرتینفاصلهازآنهابهدنیاییمتفاوت،شخصیتیمتفاوتویكآگاهیمتفاوتگامبگذاری.ولییافنتایندرها
بسیارمشكلاست.
مشاهدهیماهمشكلنیست،حتیرسیدنوراهرفنترویماههمچندانمشكلنیست.فقطسفریپرخرجو
بزرگاست.تنهابهتكنولوژی،ابزارمكانیكیواطالعاتكافینیازداریتابتوانیاینسفرراانجامدهی.ولیتنفس
نزدیكترینچیزبهتواستوهرچهكهبهتونزدیكترباشد،آگاهیازآنمشكلترخواهدبود.هرچهنزدیكتر
وآشكارترباشد،دیدنشمشكلترخواهدبود.تنفسآنقدربهتونزدیكاستكهدرواقعفضاییبینتووآنوجود
ندارد.ویااگرهموجودداشتهباشد،آنقدرفضایاندكیاستكهبهمشاهدهایبسیارظریفنیازداری.
تنهاآنگاهاستكهنسبتبهبرخینقاطتنفسآگاهخواهیشد.
اساساینفنون،هشیارینسبتبهایننقاطویژهدرتنفسهاست.
اینورانی!اینتجربهممكناستدرمیاندوتنفسبهدستآید:پسازدمودرستقبلازبازدم؛
ودرستقبلازآنكهنفسبیرونآید.نتیجهنیكاست.
سعیكننسبتبهزمانبیندموبازدموآنچهاتفاقمیافتدهشیارباشی.
وقتینفسبهدرونمیآید،مشاهدهاشكن:براییكثانیهوشایدیكهزارمثانیه،تنفسوجودنداردـــدرستقبل
ازبازدم.
نفسیبهدرونمیآیدوسپسنقطهیخاصیوجودداردكهدرآننقطه،تنفسمتوقفمیشودوبازمیایستد.
لحظه،تنفس یك از وشایدكرسی یكلحظه برای بازدممتامشد،باردیگر زمانیكه بازدمرشوعمیشود. آنگاه
بازمیایستدوسپسدمبعدیرشوعمیشود.
قبلازدمویاپسازبازدم،لحظهایوجودداردكهتونفسمنیكشی.درآنلحظه،آنتجربهیماوراییامكانپذیر
میشود،زیراوقتیكهدرحالتنفسنیستیدرواقعدردنیانیستی.
ایننكتهراخوبدرككن:
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۵۹
مشاهده را آن كههرگز است كوتاه لحظهبقدری مدتاین بیحركت.ولی و نفسمنیكشی،مردهای كه وقتی
منیكنی.
درتانرتا،هربازدمیك"مرگ"استوهردم،یك"تولد":تولدیدوباره.
درتانرتابازدمومرگبهیكمعنیودموتولدهمبهیكمعنیهستند.بنابراینتوباهرتنفسیكبارمیمیریو
یكباربهدنیامیآیی.فاصلهیبینایندوتحولبسیاراندكوكوتاهاست.ولیمشاهدهیدقیقوصادقانهوتوجه
وهشیاریكافی،توراقادرمیسازدتااینفاصلهرااحساسوملسكنی.اگربتوانیاینفاصلهراحسكنیودریابی،
شیوامیگوید:نتیجهنیكاست.
پسبهچیزدیگرینیازنداری.اینكتوپاكوتقدیسشدهایوآنچهبایدرویدهد،درتواتفاقافتادهوتوبه
فنوناینقدرساده كنید.چرااین رها كههست راهامنطور داد.آن تعلیم رامنیتوان رسیدهای.تنفس مقصودت
هستند؟
بهنظربسیارسادهمیرسند:"چنینتكنیكسادهایبرایرسیدنبهحقیقت؟"!
پیبردنبه"حقیقت"یعنیكهتوآنچهراكهنهتولدمییابدونهمیمیردبشناسی.
بایدآنعنصیراكهجاودانهاستوهمیشهباقیاستدانست.تومیتوانیدمویابازدمرابشناسی،ولیآن
فاصلهایراكهبینایندوعملهستمنیشناسی.اینراآزمایشكن.
وناگهانپیبهمطلبمیبری.وناگهان،قادربه"فهمجاودانگی"خواهیشد.همهچیزازقبلوجودداشته:تو
منیتوانیهیچچیزرابهخودتویاساختارخودتاضافهكنی.همهچیزازقبلآنجاهست:همهچیزبجزنوعی
هشیاریونوعیآگاهی.
چگونهآمایشكنی؟
نخستنسبتبهدمهشیارباش:آنرانگاهكن.همهچیزرافراموشكنورفنتهوابهدرونت)دم(رابنگر.
خودحركتعملدمرا،وقتیكههواقرشدرونیسوراخهایبینیراملسمیكند،آنراحسكن.آنگاهبگذارنفس
بهدرونبرود:بانفسهاآگاهانهحركتكن.وقتیكهبادمرشوعمیكنیوبانفسهاپایینوپایینترمیروی،آن
راازدستنده)نسبتبهآنهمهشیارباش(جلوترازآنحركتنكنوبهدنبالشهمحركتنكن:فقطهمراهو
همگامباآنباشوحركتكن:خوببهیادبسپار:
جلوترازنفسهاحركتنكنومانندسایه،درپشترسوبهدنبالشهمحركتنكن.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۶0
باآنهمزمانباش.نهایتاآگاهیوتنفسبایدیكیویگانهشوند.
هوابهدرونمیرود.....تونیزباآنبهدرونبرو.......
هوابهبیرونمیرود......تونیزباآنبهبیرونبرو.......
آنگاه،یافنتنقطهیبیندونفسامكانپذیرمیشود.واینكارآسانینخواهدبود!
بانفسبهدرونبرووبانفسبهبیرونبیا:....داخل.....خارج.......داخل.........خارج.........
تكنیكبوداییخواندهاند. رایك تكنیك بوداشد.بههمینسبب،این بهرهگرفتو تكنیك ازاین سیدارتاگوتاما
درادبیاتبوداییبهاینتكنیك،آناپاناساتییوگاANA-PANASATHIYOGAمیگویند.روشنبینیبودابر
اساساینتكنیكرویداد.متامیعرفایجهانازطریقتكنیكیخاصبهمقاماتخودرسیدهاندومتامفنونآناندر
میاناین۲۱۱تكنیكتانرتاییوجوددارد.
تكنیكنخستبهعنوانیكتكنیكبوداییشهرتیافته،زیراكهبوداازطریقهمیننخستینتكنیكبهروشنایی
رسید.
بودامیگوید:"نسبتبهنفسخوددرحالیكهواردمیشودوزمانیكهبیرونمیرود،آگاهباش".اوهرگزاز
فاصلهیبیندوعملدموبازدمسخنمنیگوید،زیراكهنیازینیست.
اگرمتوجهفاصلهبیندونفسباشی،آنتوجهممكناستهشیاریتورامتزلزلكند.و بودافكرمیكردكه
بنابراین،تنهاگفت:"هشیارباش":زمانیكهنفسداخلمیشودباآنحركتكنوهمچنینزمانیكهداردخارج
میشود.:....بانفسبهدرونرفنتوبانفسبهبیرونآمدن......
بوداهرگزچیزیدربارهیقسمتآخرتكنیكمنیگوید.
دلیلشایناستكهبودابامردمانیبسیارعادیومعمولیهمنشینبود.وهمینامرشایدسببایجادمتایلبرای
دستیابیبه"فاصله"درآنانمیشد!آنمتایلبرایبدستآوردن"فاصله"،مانعیدربرابرهشیاریخواهدشد،زیرا
اگربرایرسیدنبهآن"فاصله"متایلپیداكنی،درحركتعجلهخواهیداشت.نفسبهدرونآمدهوتوجلوتراز
آنحركتمیكنی،زیراعالقهاتمتوجهاینفاصلهاستكهدر"آینده"قراردارد.برایهمینبوداچیزیدربارهیآن
منیگویدوتكنیكاوتنهانیمیازنخستینتكنیكشیوااست.
ولینیمهیدیگرتكنیكبصورتخودبهخود،بهدنبالمیآید.اگربهمشاهدهنفسهاوهشیارینسبتبهآنها
ادامهبدهی،روزیناگهان،بیآنكهملتفتآنباشی،خودتبهآن"فاصله"خواهیرسید.درحالیكههشیاریتتیز
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۶۱
وآگاهیتعمیقومتمركزمیشود؛درحالیكههشیاریتدرونیكچهارچوبمحدود)دموبازدم(قراردارد؛
درحالیكهدنیایتوتنهادموبازدمتباشدومتامعرصهیآگاهیتمحدودبهتنفسهایتشد؛آنگاهبهفاصلهای
میرسیكهدرآنفاصلهنفسكشیدنمتوقفشدهوبازایستاده:چگونهمیتوانیآنراحسنكنی؟
توناگهانهشیارمیشویكهدیگرنفسیوجودنداردولحظهایراتجربهخواهیكردكهدرآنلحظه،نفستونه
بهبیرونمیرودونهبهدرونمیآید:تنفسبهكلیایستاده.
ودرآنایستوتوقف:"نتیجهنیك".
همینیكتكنیكنخستبراینجاتملیونهاانسانكافیاست.متامآسیااینتكنیكراآزمایشكردهوقرنهاباآن
زندگیكرده:تبت،چین،ژاپن،برمه،تایلند،سیالنومتامآسیا؛بجزهندوستان!هزارانهزارانسانازطریقهمین
تكنیكنخستبهروشنبینیENLIGHTMENTرسیدهاند.واینتنهانخستینتكنیكاز"۲۱۱تكنیكشیوا"است.
ولیمتأسفانهبهسببهمنامیاینتكنیكبانامبودا،هندوهاازآندوریكردهاند.اینهمنامی،سببفراموشیاین
تكنیكنزدهندوهاشدهاست.البتهدالیلدیگریهمداشتهازجملهاینكهچوناینتكنیكنخستینتكنیكیاست
VIGYANABHAIRAVAادعاكردهاندكهاینكتابویگیانابایراواتانرتا كهشیواذكركرده،بسیاریازبوداییان
TANTRAكتابیبوداییاستونهكتابهندو!
اینكتابنههندواستونهبوداییوفقطوفقطمجموعهایاز۱۱۲تكنیكمتحولسازیذهناست.بوداازآن
استفادهكرد،ولیتكنیكهاازقبلوجودداشتندوبوداازطریقاولینتكنیكآن،بودا)بیداریاروشنضمیر(شد.
تكنیكازقبلوجودداشت.امتحانكن.درمقایسهباسایرفنونخودشناسی،اینیكیازسادهترینراههاست.
البتهمنیگویمكهانجامشبرایتوآسانخواهدبود.
۲-درزمانیكهنفسازپایینبهباالتبدیلمیشود،
ودوبارهزمانیكهازباالروبهسویپایینمیپیچد:
ازراههردویاینتبدیلها،درككن.
تأكید نیست،بلكه بازدم و دم حدفاصلبین روی تأكیدی تفاوت:دراینجا جزیی با است اول تكنیك هامن این
روی"پیچشتنفس"است.
دموبازدمیكدایرهراتشكیلمیدهند.دموبازدم،دوخطموازینیستندولیماهمیشهآنهارادوخطموازی
تصورمیكنیم.شامنیزهمینطورفكرمیكنید،اینطورنیست؟
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۶۲
درحالیكهدرواقع،دمنیمیازدایرهراتشكیلمیدهدوبازدم،نیمیدیگررا.
پسنكتهاساسیایناستكهدموبازدمیكدایرهراتشكیلمیدهندوخطوطموازینیستند،زیراكهخطوطموازی
هرگزبههممنیرسند.
دوماینكهدموبازدم،دونفسجداازهمنیستند؛آنهایكنفسهستند:هامننفسیكهواردمیشود،هامنهم
خارجمیشود.پسبایدكههردو،درون"یكحركتپیچشی"قرارداشتهباشند.نفسبایددرجاییودرنقطهای
بپیچد:نقطهایبایدباشدتادمبهبادمتبدیلشود)نقطهیچرخشیاپیچش(
چرااینقدررویچرخشتأكیدمیشود؟شیوامیگوید:
درزمانیكهنفسازپایینبهباالتبدیلمیشود،
ودوبارهزمانیكهازباالروبهسویپایینمیپیچد:
ازراههردویاینتبدیلها،درككن.
اینخیلیسادهاست.اومیگوید"چرخشهارادرككن،آنگاهخودترادركمیكنی".
)كه از"دندهیخالص" دندهعوضمیشود،باید كه دندهعوضمیكنیوهربار رانندگی،تو در چراچرخش؟
درواقعدندهاینیست!(گذركنی.ازدندهی۲بهدندهی۳وازدندهی۳بهدندهی4میروی،ولیدرهرحالباید
از"دندهیخالص"بگذری."دندهیخالص"نقطهیچرخشاست.
دراین"نقطهیچرخش"استكهدندهی۱بهدندهی۲تبدیلمیشودودندهی۲به۳تبدیلمیگردد.وقتیكهنفس
توبهدرونمیرودوسپسبهبیرونمیچرخد،در"دندهیخالص"قراردارد،اگرنه،منیتواندخارجشودوبرایاین
تبدیلها،نفستوبایداز"منطقهخنثی"بگذرد.
زیراحالت ؛نهحالتفیزیكیداریونهحالتذهنی. دراین"منطقهیخنثی"،تونهجسمهستیونهروح
فیزیكی،یك"دنده"ازوجودتاستوحالتذهنیهم"دندهایدیگر"!
توهمیشهازدندهایبهدندهیدیگرحركتمیكنی،ولیباید"دندهخالص"یهموجودداشتهباشدكهدرآن،نه
جسمباشیونهذهن.درآن"دندهخالص"،توفقطوجودداریوهستیوبس.
دراینوضعیت،توتنهاوجودداری:خالصوساده:بدونجسمویاذهن.
تأكیدروی"چرخش"بههمینسبباست.انسانیكماشیناست:ماشینیبسیاربزرگوپیچیده.تودرجسمو
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۶۳
بههرحال نداری،ولی را مكانیسمعظیم دركاین برای كافی آنهشیاری داری.البته بسیاری ذهنت،دندههای
ماشینیبسبزرگهستی.ودرواقعخوبهمهستكهچنانهشیاریرانداری،اگرداشتیدیوانهمیشدی!
بدنانسانچنانماشینبزرگیاستكهدانشمندانمیگویندكهاگربخواهیمكارخانهایمعادلآنخلقكنیم،تنها
نیازبه4مایلمربعزمینداریم!!وصدایاینكارخانههمبهحدیخواهدبودكهمساحتیمعادل۱00مایلمربع
رادچارآلودگیصوتیخواهدكرد!!
بدنمایكوسیلهمكانیكیعظیماستودرواقع،عظیمترینوسیلهیممكن!توملیونهاسلولداریكههرتك
سلولآنكامپیوتریدقیقوزندهاست.بنابراین،تویكابرشهر۷0ملیونسلولیهستیودرصورتسالمت،متاماین
شهردرآرامشونظمكاملقرارداردوبهكارخودادامهمیدهد.واینبهمكانیسمیبسیارپیچیدهنیازدارد.این
فنونتانرتایی،دربسیاریازنقاطمخصوصبامكانیسمبدن-ذهنتودرارتباطهستند.ولیهمیشهتأكیدروی
نقاطیاستكهدرآننقاط،بطورناگهانوخودبهخود،تودیگرپارهایازاینمكانیسمنخواهیبود:
مواقعیكهدرحالدندهعوضكردنهستی.
برایمثال،هنگامشبكهبهخوابمیروی،درواقعدندهعوضمیكنی.زیرادرمدتروز،برایانجامكارهایزمان
بیداریبهمكانیسمیمتفاوتنیازداری.قسمتیمتفاوتازذهنترابهكارمیگیریتانیازهایروزانهرابرطرف
كنی.ولیهرگاهبهخوابمیروی،آنقسمتذهنبصورتغیرفعالدرمیآیدوقسمتهایمتفاوتدیگریاز
ذهنرشوعبهفعالیتمیكند.ودراینتبدیلازبیداریبهخواب،یكشكافویایك"چرخش"وجودخواهد
داشت.دندهایبایدعوضشود.صبحهنگام،بابیدارشدنذهن،باردیگردندهایعوضمیشودوقسمتهای
دیگریازذهنرشوعبهفعالیتمیكنند.ویاتودرتنهاییوسكوتنشستهایوناگهانشخصیباگفنتچیزی،
توراخشمگینمیسازد:دراینجاهمبازدندهایعوضشدهوتوبهمكانیدیگروحالتیدیگرحركتكردهای.
وبههمیندلیلاستكههمهچیزدستخوشتغییرودگرگونیمیگردد.
اگرخشمگینشوی،تنفسهایتوناگهانتغییرمیكنند.آهنگتنفستومختلونامنظمخواهدشد.لرزشدر
نفسكشیدنپدیدمیآیدواحساسخفگیخواهیكرد.متامبدنتمایلاستكاریبكندوچیزیرابشكندو
نابودكندوتنهادراینصورتاستكهاحساسخفگیفروكشخواهدكرد.درحالتخشم،تنفسهاتغییرمیكنند
وخونتوآهنگوتركیبمتفاوتیخواهدداشت.موادشیمیاییمتفاوتیدربدنتوواردخواهندشدومتام
نظامغدههایدرونریزتودستخوشدگرگونیخواهدشد.ونهایتا،شخصیمتفاوتخواهیشد.
اتومبیلیرادرجاروشنكن.دندهایراعوضنكنوبگذاردردندهیخالصكاركند.موتوردرحاللرزشوارتعاش
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۶4
است،ولیاتوموبیلقادربهحركتنیست.فقطگرممیشود.بههمیندلیلاستكهتونیزدرحالتخشمقادر
بهانجامكارینیستیوتنهابدنتگرممیشودوگاهجوشمیآورد!!دراینجا،مكانیسمبهكارافتادهكهحركتكند
وكاریراانجامدهدولیوقتیكهعملراانجاممنیدهی،گرممیشویویاجوشمیآوری!!تونیزیكمكانیسم
مشابههستیوالبتهنهتنهایكمكانیسم،بلكهچندینوچندمكانیسمباهممرتبط.البتهتوبیشازیكمكانیسم
هستیواین"بیشرت"بایدكشفشود.وقتیكهواردیك"دنده"میشوی،همهچیزدردرونتتغییرمیكندووقتیكه
دندهایراعوضمیكنی،"چرخش"وجوددارد.شیوامیگوید:
درزمانیكهنفسازپایینبهباالتبدیلمیشود،
ودوبارهزمانیكهازباالروبهسویپایینمیپیچد:
ازراههردویاینتبدیلها،درككن.
كافیاستكهدراین"چرخش"فقطهشیارباشی.ولیاینچرخشیبسیاركوتاهاستوبنابراینمشاهدهایبسیار
ظریفرامیطلبد.مااصالبرایاینمشاهدهتوانایینداریمومنیتوانیمآنرامشاهدهكنیم.حتیاگربهتوبگویم
كهاینگلرامشاهدهكنبازهممنیتوانیخوبآنرامشاهدهكنی:براییكلحظهیكوتاهآنراخواهیدیدوسپس
رشوعمیكنیبهتفكردربارهیسایرچیزها.ممكناستافكارتودربارهی"گل"باشد،ولیمسلامدربارهیهمینگل
نخواهدبود.ویاحتیممكناستدربارهیهامنگلفكركنیكهمثآل"چقدرزیباست"!وآنوقتاستكهدیگرگل
رامشاهدهمنیكنیوحركتكردهایوگلدیگرموضوعمشاهدهیتونیستوزمینهیافكارتوتغییركرده:شاید
بگویی"اینگلقرمزاستویاسفیدویاآبیاست....باغچهیمانیزچنینگلهایزیباییداردوهزارانفكر
دیگر...آنگاهتوحركتكردهای.
مشاهده درونی. هیجان هیچ بدون و جملهسازی بدون و واژه دیدن،بدون در ماندن باقی یعنی مشاهده
یعنی"فقطباشیئموردمشاهدهماندن"اگربتوانیفقطبرایمدتسهدقیقهبایكگلباقیمبانیـــبدونحركت
ذهنــــبهمقصودخواهیرسیدوآناتفاقرویخواهدداد:
"نتیجهنیك".آنگاهدرككردهای.
ولیماهرنمشاهدهكردنرانیاموختهایم.ماهشیارنیستیموتواناییتوجهكردنبهاشیاءراازدستدادهایم.ماتنها
بهجهشوپرشهایذهنیعادتكردهایم.اینعادت،قسمتیازمیراثذهنیماشده.میراثمیمونیما!!ذهن
ماتنهاذهنرشدیافتهییكمیموناست!:میمونپیوستهدرحركتاست،دایمازمكانیبهمكاندیگرمیجهد
ومیپرد.اومنیتواندآرامبنشیند.بههمینسبباستكهبودااینقدردربارهآرامنشسنتوبیحركتبودنارصار
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۶۵
داشت.
برایاینكهدرحالتسكونوآرامش،ذهنمیمونگونه،مجازبهحركاتهمیشگیخودنخواهدبود.
ZA-ZEN.درژاپن،نوعویژهایازمراقبهوجودداردبنامذاذن
واژهیذاذنبهمعنی"فقطنشسنتوكارینكردن"است.
دراینجاهیچحركتیـــولوخیلیجزییـــمجازنیست.فردبایدمانندمجسمه،بیحركتبنشیند.درستمانند
یكشخصبیجانومرده:بدونهیچحركت.
البتهنیازینیستتاسالیاندرازمانندیكتندیس،بیحركتنشست.اگربتوانیچرخشنفسهایخودرابدون
حركتذهنمشاهدهكنی،آنگاهوارددرونخودتخواهیشدویابهماورایخودتقدمخواهیگذاشت.
چرااینچرخشهااینقدراهمیتدارند؟
بهایندلیلاستكهدرچرخش،نفس،تورارهامیكندتادرجهتیدیگرحركتكند.
وقتیكهنفسواردشد،باتوبودودروقتخروجهمباتوخواهدبود)البتهاگرهشیاریتوباآنباشدویاتوبا
آنباشی!!(ولیدرنقطهیچرخش،نفسباتونخواهدبودوتونیزباآننخواهیبود.درآنلحظه،نفسباتو
تفاوتخواهدداشتوتونیزباآنمتفاوتخواهیبود.
اگرتنفس،بدنوجسمتوباشد،آنگاهتوبیجسم اگرتنفسزندگیاست،درآنلحظهیچرخش،تومردهای.
خواهیبود.اگرتنفسذهنتواست،پسدرآنلحظه،توبیذهنخواهیبود.
یككودكرادرحالتخوابمشاهدهكن:
زیرادر باالمیآیدولیسینهحركتمنیكند. او ؛شكم اورازیرنظربگیر.نفسبهداخلمیرود تنفسهای
كودكان،شكمبهمراتببیشازسینهفعالاست.هوابهداخلمیرودوشكمباالمیآید؛هواخارجمیشودوشكم
پایینمیرود.كودكاندر"مركز"وجودخودقراردارند.برایهمیناستكهآناناینقدرشاد،مرسوروپرانرژیو
خستگیناپذیرهستند.
كودكانهمیشهازشادیلربیزندودر"حال"زندگیمیكنند.
برایآناننه"گذشته"مطرحاستونهاز"آینده"نگرانیدارند.
كودكمیتواندخشمگینشود:زمانیكهكودكخشمگیناست،متاماوكامالعصبانیاست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۶۶
اوخودبهخشمتبدیلمیشود.ودراینحالتمتامیت،حتیخشماونیززیباست.
اگرانسانمتاماوكامالعصبانیباشد،خشمنیززیباییخاصخودرادارد؛زیرا"متامیت"هموارهزیباست.ولیما
معموالقادرنیستیمخشمگینشویموزیبامبانیم.خشممازشتخواهدبود،زیرانقصونامتامی،همیشهزشت
وكریهاست.
اینامرتنهادرموردخشممصداقندارد؛بلكهدرموردعشقنیزصادقاست.زمانیكهعشقمیورزی،زشت
خواهیبود،زیرافقطپارهایازوجودتدرعشققراردارد.توبهمتامیعاشقنیستی.وقتیكهمشغولعشقبازی
باهمرستهستی،درآینهبهصورتخودنگاهكن.صورتتزشتاستومانندحیوانعشقبازیمیكنی.
چرا؟زیراتودرعشقبازینیزدرحالستیزوجنگهستی؛چیزیرابازمیداری؛باخستعشقمیورزی.حتی
درعشقبازیهممتامیتنداریوكامالوبامتامیوجودتعشقرابههمرستمنیدهی.
یككودك،حتیدرحالعصبانیتوخشونتهمدرمتامیتوجودشاست.صورتشزیباونورانیمیشود.او
در"اینكاینجاHERE-NOW"قراردارد.خشماوبا"گذشته"ویا"آینده"مرتبطنیست.اومشغولمحاسبهوچرتكه
اندازینیست.اوفقطعصبانیوخشمگیناست.كودكدر"مركز"خودقراردارد.وقتیتودر"مركز"خودتباشی،
همیشهدارای"متامیت"هستی.هرآنچهكهانجامدهی،یكعملمتاموكاملخواهدبود.
"خوب"ویا"بد"،عملتودارایویژگی"متامیت"خواهدبود.ولیوقتیكهاز"مركز"خودتدورهستی،زمانیكه
پارهپارههستی،هرعملتمانندپارهایازوجودتاست.
این"متامیت"تونیستكهواكنشنشانمیدهد،بلكهفقطپارهایازوجودتواكنشنشانمیدهد.ودراینجا،"
پارهایازتو"برعلیه"متامیت"توعملمیكندوهمینامرسببخلقزشتیدراعاملتمیشود.
ماهمهزمانیكودكبودهایم.راستی،چرابابزرگشدنما،تنفسهایامنكمعمقترشده؟تنفسمادیگرمانندزمان
كودكی"تنفسشكمی"نیست.دیگرهرگزبا"ناف"خودنفسمنیكشیم.درعوض،بابزرگشدن،نفسهایامنفقط
سینهراملسمیكندوخارجمیشود.نفسهایمادیگر"مركز"راملسمنیكند.توازرفنتبه"مركز"هراسداری،
زیرااگربه"مركز"بروی،كاملخواهیبودو"متامیت"خواهیداشت.اگرمایلی"پارهوار"باقیمبانی،تنفسكنونیتو
مكانیسمیدرستاست!!
درروابطزناشوییوعاشقانهچنیناست:اگراز"مركز"تنفسكنی،متامادردرونجریانزندگیوعشققرارخواهی
ازاینكهاینهمه"باز"وآسیبپذیرباشی،درهراسی.ممكناستهمرسترادوست گرفت.ولیتومیترسی:تو
بداریولیدچارترسووحشتهستی،زیرااگرمتامابازوآسیبپذیربشوی،واقعامنیدانیچهرخخواهدداد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۶۷
درآنحالت،توحضورداریولیازاینكهخودترامتاماوكامالتسلیمدیگریكنیدرهراسهستی.دراینجاتو
منیتوانیتنفسكنیوحتیمنیتوانییكنفسكامالعمیقبكشی.قادرنیستیتاتنفسهایتراآنقدرآرامسازی
تابه"مركز"برود،زیرابهمحضورودنفسبه"مركز"،عملتودارایمتامیتبیشرتیخواهدبود.
ازآنجاكهتواز"متامیتداشنت"و"بامتاموجودزیسنت"میترسی،نفسهایسطحیوكمعمقمیكشی.تنفسهای
توبهمیزان"حداقل"استونه"حداكرث".وبرایهمینهمزندگیتاینقدربیروحوسطحیاست.
اگردرسطح"حداقل"تنفسكنی،محكومبه"زندگیبیروح"هستی.ولیتومیتوانیدر"حداكرث"زندگیكنیو
درآنحالتزندگیتلربیزورسشارازطراوت،تازگیونشاطخواهدبود.ولیدراینجادچارمشكلخواهیشد:
دیگرمنیتوانییك"همرس"باشی.همهچیزمشكلخواهدشد!اگراززندگیرسشارباشی،ازعشقنیزرسشار
خواهیبود.
آنگاهنخواهیتوانستبایكنفرمبانی.
درآنحالتتومتامالربیزازعشقوزندگیخواهیبودومتامابعادراپرخواهیكرد.
باشم!"آری،اینایمنتر نباشموهرچهبیشرتمرده "پسبهرتاستزنده آنگاهذهناحساسخطرخواهدكرد:
است!!هرچهبیشرتمردهباشی،همهچیزبیشرتتحتكنرتلخواهدبود!!."آری،ذهنمیگویدكه"بهرتاستكنرتل
راخودتدردستبگیریواربابباقیمبانی".
پساحساسمیكنیكهاربابهستی،زیراكهكنرتلزندگیرابهدستداری.
حاالقادریخشمترا،عشقتراوهمهچیزراكنرتلكنی!
ولیاینكنرتل،فقطدرسطح"حداقلانرژی"توامكانپذیراست.
از"حداقل"،به"حداكرث"تغییر ناگهانی لحظاتی،بطور برای كه داشتهاند تجربههایی چنین همه بهیقین
آزادی احساس ؛ یافتهای خارج شهر زندان و شهر از را خود وناگهان تپهایایستادهای كردهاند:مثالبرفراز
میكنی:آسامنآبیبیانتهاوجنگلرسسبزوتازهوبلندایتپهیزیرپایتونزدیكیابرهایباالیرست....ناگهان
نفسعمیقیمیكشی.شایدتاكنونچنینتجربهاینداشتهای،ولیاگرزمانیدررشایطفوققرارداشتی،اینامررا
مشاهدهكن.
درواقع،اینبلندیتپهنیستكهاینتغییررادرتوبوجودآورده،ایننوعتنفستواست....ناگهاننفسعمیقی
میكشیومیگویی"آخ...یش!!"....دراینحالتاستكه"مركز"راملسمیكنیوبرایلحظهایهمكهشده
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۶8
احساسكاملبودنو"متامیت"بهتودستمیدهدوهمهچیزمملوازشادیورسورمیگردد.اینرسوروشادمانی
ازارتفاعتپهوزیباییمناظراطرافنیست؛بلكهازمتاسبا"مركز"خودتناشیشدهاست.
درشهر،توانسانترسوییهستیوهمهجاباپارههایوجودتودر"پیرامون"وجودتبهرسمیبری.وهمیشه
درحالكنرتلكردنهستی.درشهرتومنیتوانیجیغبكشیویاازتهدلقهقههبزنی!ویاحتیازشادیدرخیابان
ازاخالقگرایان یایكی یاسیاستمدارو پلیس،یككشیش،یكقاضی برقصی!!چهبدبختیعظیمی!همیشهیك
نزدیكتوبودهاندكهمانعازرسیدنتوبه"مركز"وجودتمیشدهاندوتوهرگزقادرنبودهایدرمقابلآنانبه
وجددرآییوبرقصی!!
برتراندراسلBERTRANDRUSSELدرجاییگفته:"منمتدنرادوستدارم،ولیمابهبهایبسیارگرانیبهاین
متدندستیافتهایم".آریتودیگرمنیتوانیدرخیابانبرقصی،ولیهرگاهبهباالیتپهایدرخارجشهربروی،
ناگهانقادرخواهیشدتابرقصی.اكنون،توباآسامنتنهاهستیوآسامن،یكزنداننیست:آسامندربرابرتوباز
میشود:بیانتهاووسیع.
دراینجاستكه....ناگهاننفسعمیقیمیكشیوایننفس،"مركز"راملسمیكندوهمینموجبرسورونشاط
تومیگردد.ولیاینحالتتوبرایمدتیطوالنیباقیمنیماند.
پسازیكیدوساعت،آنحالت"فرازتپه"درتوناپدیدمیشود.تودرآنجاهستی،ولیآنحالتدیگرنیست!
نگرانیهایتبازگشتهاند:فكرمیكنیبایدبهخانهتلفنبزنیویابرایهمرستنامهبنویسیویافكرمیكنیكه
چهحیفاستكهبایداینمكانرابزودیترككنیوچقدركاربرایانجامدادنداریو......
توتازهرسیدهای،ولیداریازهماكنونترتیببازگشترامیدهی!!
حاالتوازآناوجپایینآمدهای.آننفسعمیقواقعاازخودتنبود.بطورناگهانیرویداد.
بهسببتغییرموقعیت،دندهایعوضشد.تودرموقعیتیجدیدبودیومنیتوانستیبهشیوهیگذشتهتنفسكنی
وبنابراین،براییكلحظه،یكنفستازهوجدیدبهدرونآمد.
ایننفس،"مركز"راملسكردوتوآنرسوروشادمانیراتجربهكردی.
شیوامیگویدكهتودرهرلحظهآن"مركز"راملسمیكنیویااگرهممنیكنی،قادربهاینكارهستی:نفسهای
آراموعمیقبكش؛"مركز"راملسكن.ازسینهنفسنكش.
"تنفسسینهای"فریبیبیشنیست.متدن،آموزشواخالقیاتسببترویجتنفسهایكمعمقو"سینهای"شدهاند.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۶۹
تنفسهابایدبهعمقدرونتوبرودزیرااگراینطورنبود،تومنیبایستتواناییتنفسعمیقو"شكمی"رامیداشتی.
اگربرشیتحالترسپوشورسكوبرانسبتبهجاذبههایجنسیرهانكند،انسانحقیقتانخواهدتوانستبهطرز
صحیحنفسبكشد.اگرنفسعمیقابهشكمبرود،انرژیحیاتیبه"مركزجنسیMULADHARA"میرود.این
نفس،مركزجنسیراملسمیكندوآنراازدروننوازشمیكند.سپساینمركزفعالتروزندهترمیشود.متدن
ماازجاذبهیجنسیمیترسد.
ماكودكامنانراازدستزدنبهآالتجنسیخودشانمنعمیكنیموهمین"نكن!دستنزن!"درذهنآناننقش
بستهاست.
كودكیراكهبراینخستینبارآلتتناسلیخودشراملسمیكند،مشاهدهكن:سپسبهاوبگو"نكن!دستنزن!".
بالفاصلهروندتنفساورازیرنظربگیر.درستهنگامیكهبهاوفرمانمیدهیواوراازاینكارشمنعمیكنی،
تنفساونیزكمعمقترمیشود.زیراكهدرواقعاینفقطدستاونیستكهمركزجنسیراملسمیكند،بلكه
نفساونیزعمیقاآنراملسمیكند.واگرنفسبهملسخودادامهدهد،جلوگیریازدستزدنكارمشكلیخواهد
بودزیرااگردستمركزرادیگرملسنكند،آنوقتاساساالزماستكهنفسنیزدیگرآنجاراملسنكندوبهعمق
نرود.پسنفسبایددرسطحوكمعمقباقیمباند.
ماازجاذبهجنسیواهمهداریم.
قسمتپایینتنهبدنفقطازنظرفیزیكی"پایینتر"نیست!بلكهازنظرفلسفیوارزشینیز"پایینتر"شدهاست!!
و"پایینتنه"همیشهمحكومبودهاست!!!برایهمیناستكهانسانامروزیمنیتواندبه"عمق"برودوهمهدر
سطحیكمعمقزندگیمیكنند.اینبدشانسیبزرگیاستكهماتنهاقادریم"روبهپایین"نفسبكشیم.
برخیازتبلیغكنندگاناگرمیتوانستند،متاممكانیسمراتغییرمیدادندوفقط"تنفسروبهباال"،آنهمدر"رس"
رامجازمیداشتند.
اگربخواهیمبرشیتیبدونجاذبهجنسیبوجودآوریم،بایدسیستمتنفسانسانهاراتغییربدهیم!:نفسبایداز
بینیبهدرونرس،به"مركزنیلوفرهزارگلربگSAHASRARA"درباالیمغزبرودوبازبهبینیبازگردد!!:مجرای
تنفسبایدازبینیبه"مركزهفتم"باشد!والزمنیستایننفسعمیقابهپایینبرود،زیرا"پایین"خطرناكاست!!
به"مركز" و كامالعمیقشوی اگر و ترمیشوی نزدیك بیولوژیكخود بهسطوحعمیقتر بروی هرچهعمیقتر
شده. رشوع جاذبهیجنسی از زندگی،خود باشد،زیرا هم به"مركزجنسی"است.باید برسی،آن"مركز"نزدیك
میتوانیاینگونهبهقضیهنگاهكنی:
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۷0
زندگی=تنفسازباالبهپایینو
جاذبهجنسی=زندگیازپایینبهباال.
انرژیجنسیدربدنجریانداردوهمینطورهمانرژیتنفس.
محدودهیحركتتنفسدرقسمتباالیبدنومحدودهیحركتانرژیجنسی،درقسمتپایینبدناست.و
ازمالقاتایندوانرژیاستكهزندگیپدیدارمیشودوبیولوژیوبایوانرژیBIO-ENERGYپدید
میآید.پسهرگاهازانرژیجنسیبرتسی،بینایندوفاصلهبوجودمیآوریوبهایندواجازهیرویاروییومالقات
تنفسرا تنفسبیخربیمو ازارسار منیدهی.درواقع،انسانمتمدن"عقیم"شدهاست.برایهمیناستكهما
منیشناسیمودركاینآیاتاینهمهمشكلاست!
شیوامیگوید:"هرگاهدموبازدممتصلشدند،دراینوضعیت،آن"مركزبیانرژیوپرانرژیراملسكن".اودو
عبارتمتضادبهكارمیبرد:"مركزبیانرژیوپرانرژی".
این"مركز"بیانرژیاست،زیرانهتنتوونهذهنتوقادرنیستتابهآنانرژیبدهد.
دراینجاانرژیبدنوانرژیذهنتومطلقاوجودندارد.وبنابراین،ازنقطهنظرهویتیتو"بیانرژی"است.ولیاین
مركز"پرانرژی"است،زیرادارایمنبعكیهانیانرژیاستوربطیبهانرژیشخصیتوندارد.
انرژیبدنتوازنوع"سوختنیها"است:بنزینیبیشنیست.خوراكیمیخوریوچیزیمینوشیواینها،دردرون
نیاشامی،بدن اگرنخوریو تونوعی"سوخت"هستند. برایماشینبدن اینها تبدیلمیشوند. انرژی به بدنت
خواهدمرد.البتهنهفوری:حداقلسهماهطولخواهدكشیدتابدنمنابعسوختنیخودشرانیزمصفكند.بدن
تومقدارزیادیانرژیوسوختانباشتهكردهواینهاحداقلبرایمدتسهماهقابلمصفهستند.
بدنبرایمواقعاضطراریذخیرهاینگاهمیدارد.
میگ شیوا كه است همین برای منیكند. دریافت سوختی انرژی ولیاین"مركز"، انرژی"سوختی"است. این
است.نوعاین متصل كیهانی منشاء به و نیست وابسته آشامیدنتو و خوردن وید"مركزبیانرژی"این"مركز"به
انرژی"انرژیكیهانی"است.
برایهمینشیوامیگوید"مركزپرانرژی"
بهدرونآنفرومیرود،احساسكنی باز بیرونمیآیدو ازآن نفستو قادرشویاین"مركز"راكه لحظهایكه
؛اگرایننقطهیاتصالدموبازدمرادریابی،به"روشنضمیری"خواهیرسید.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۷۱
۳-ویاآنگاهكهدموبازدمبههممتصلمیشوند:
درهمینلحظه،آنمركزبیانرژیوپرانرژیراملسكن.
4-ویازمانیكهبازدمكامالمتامشدهوبهخودیخودبازایستاده؛ویادمبازایستاده:
دراینتوقفكیهانی،"من"كوچكفردناپدیدومحومیگردد.
فقطاینكاربرایآنانكهخالصنیستندمشكلاست.
چراشیوامیگوید:"فقطاینكاربرایآنانكهخالصنیستندمشكلاست"؟
درحقیقت،كدامانسان"خالص"است؟
را آن میتوانی ناگهانی بطور اوقات گاهی بدهی.ولی ادامه مترین به منیتوانی و است مشكل تو برای این
حسكنی:درحالرانندگیهستیوناگهاناحساسمیكنیكهتصادفیدرحالوقوعاست:تنفسبازمیایستد.اگر
نفسبیروناست،هامنجاخواهدماندواگردروناست،خارجنخواهدشدوهامنجامتوقفمیشود.توقادر
نیستیدرچنینلحظهیخطیرواضطرارینفسبكشی.جرأتنفسكشیدننداری!
همهچیزمیایستدوهمهچیزمیرود.
رویاین"من"حساب اضطراریمنیتوانی مواقع بهكار"روزمرهگی"میخورد.در كه تنهاوسیلهایاست منكوچكتو
كنی.راستی،توكیستی؟
نام،مقدارثروت،موقعیتاجتامعی،.....هركسیكهباشی،درآنلحظهیخطیركهمیدانیهمهچیزتاچند
لحظهیدیگر،چونآب،بخارمیشودچهكارخواهیكرد؟
مرگراتالحظهایدیگرمالقاتخواهیكرد....دراینلحظه،توقفومكثیخواهدبود.حتیبرای"ناخالصها"
نیزمكثیخواهدبود.ناگهانتنفسبازمیایستد.
اگربتوانیدرآنلحظههشیاریخودتراحفظكنی،بههدفخواهیرسید.
اهلذناینشیوهرابطوروسیعیدرژاپنبهكارگرفتهاند.برایهمیناستكهشیوههایآنانبرایاذهانناآشنا،
عجیبوبیمعنیمیمناید.
آنانرفتارهایبسیارغریبوغیرقابلادراكودورازذهنازخودنشانمیدهند:
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۷۲
استادیشاگردشراازساختامنبهبیرونپرتمیكند؛استادیدیگربطورناگهانیوكامالغیرمرتقبهوبیسبب
بصورتشاگردشسیلیمیزند؛ویابااستادینشستهایوصحبتمیكنیوناگهانرشوعمیكندبهكتكزدنتو!!.
...آنانسعیدارندتاآن"مكثكیهانی"رادرتوبوجودآورند.اگربهدنبالسببودلیلخاصیباشی،آنمكث
بوجودنخواهدآمد:
اگربدرفتاریكنیواستادتوراتنبیهكند،اینكاریعادیوبرایذهنقابلدركاست.درواقع،توازقبلانتظار
تنبیهشدنراداشتهایوبنابراین"مكث"و"فاصله"ایبوجودنخواهدآمد.
ولیبهیادداشتهباشكهاگربااستادذنبدرفتاریكنی،اوتوراتنبیهنخواهدكرد،بلكهخواهدخندید.زیرابرای
تواین"خنده"استكهمكثرابوجودخواهدآورد.
توبهاوبدرفتاریكردهایوبهاوناسزاگفتهایودرانتظارخشماوبودی.ولیاورشوعمیكندبهخندیدنویا
رقصیدن!اینرفتارناگهانیوغیرقابلپیشبینیاو،آن"شكاف"یا"مكث"رادرتوبوجودخواهدآورد.تومنیتوانیاین
رفتاررادرككنیوذهنتوبازخواهدایستاد؛وتنفستونیزبازخواهدایستاد.ازهردوراهممكناست:اگرذهن
بازایستد،تنفسبازمیایستدواگرتنفسهامتوقفشوند،ذهنبازخواهدایستاد.
تومرشدترابسیارعزیزمیداشتیوازوجودشلذتمیبردیواحساسخوبیبهاوداشتیودراینخیالبودی
كتك آن با بیرحامنه را تو و برداشته را ناگهانچوبدستیش او باشد"!ولی راضی من از باید مرشد كه:"حاال
میزند)آری،مرشدانذنبیرحمهمهستند!!(.
اوتوراكتكمیزندوتوقادرنیستیبفهمیكه"چهشده؟!"
دراینجاذهنمتوقفمیشودومكثیوجودخواهدداشت.
اگرتكنیكرابشناسیوبهآنعملكنی،"خودواقعیخودت"رادركخواهیكرد.
قادر رسیدهاند:تو مرتبهیبودا به مرشد از كتكخوردن با آنها،شاگردانی در كه شده نقل زیادی داستانهای
نیستیاینرادرككنی.خواهیگفت"چهمزخرفاتی؟!!چطورمیتوانباكتكخوردنبهمرتبهیبودارسید؟!حتیبا
كشنتفردینیزاومنیتواندبوداشود!".
ولیاگراساساینتكنیكهارادرككنی،فهماینگونهداستانهاآسانخواهدشد.
ذندرغربدرچهلپنجاهسالاخیربسیارمتداولشدهوحتیبصورت"مدروز"درآمده.
اگرغرباینتكنیكهارادركنكند،ذنرانخواهدفهمید.میتواندآنراتقلیدكند.ولیتقلیدفایدهاینخواهد
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تنفس:پلیازانسانتاكائنات فصلسوم
۷۳
داشتوبرعكس،خطرناكهمهست.زیرااینفنونبرایتقلیدكردننیستند.
متامفنونذنبراساستكنیكچهارمشیوااستواراست.واینبدشانسیبزرگیاست:اینكمابایدذنراازژاپنوارد
كنیم!زیرامتامآدابورسومنخستینواصیلآنرافراموشكردهایم.
باگروه مااینتكنیكهایباستانهندیآشنایینداریم.شیواكارشناسعالیاینفنونبوده.زمانیكهشیواهمراه
بادویDEVIبهشهرآمد،متامشهرمیبایستاین"مكثكیهانی"راتجربه ازدواج یا"باراتBHARAT"خودبرای
كردهباشد:آری،متامشهر!!
دخرت پدر است. نخسستین"هیپی"تاریخ كند!شیوا جوان"هیپی"ازدواج بااین دخرتش تا نبود مایل دوی پدر
كامالبرعلیهاوبودوهیچپدریاجازهیچنینازدواجیرامنیدهد!!پسماچیزیعلیهپدرمنیگوییم.هیچپدری
بهازدواجدخرتشباشیوارضایتمنیداد.ولیچوندویارصاربسیاركرد،پدرشمجبوربهموافقتشد،ولیبدون
متایلوبااندوهفراوان.آنگاه"گروهازدواجشیوا"بهراهافتاد.میگویندكهمردمبادیدناینگروهشادمانی،رشوعبه
دویدندرپشترسآنانكردند.گوییكهمتامدستهمستونشئهبودند.
درواقع،موادمخدرچونحشیشوLSDدرپیشآنگیاهیكهشیواونزدیكانشمصفمیكردند،هیچاست.آنان
حالتنشئگیداشتندولیبامصفگیاه"سوماSOMA"یاSOMARASAبهحاالتمیرسیدند.برایهمیناست
كه"آلدوكسهاكسلی"ALDOSHUXLEY،"افیونغایی"را"سوما"نامنهاده.گروهشادمانیشیوادروجدورسور
بودندودرحالرقصوفریادوپایكوبی،متاماهالیشهررابهبیرونفراردادند!
آنشهرحتاممیبایستآن"مكث"راتجربهكردهباشند.
هرچیزغیرمنتظرهوغیرقابلباورمیتواندبرایناخالصین،مكثرابوجودآورد.ولیبرایخالصهاچنینچیزینیاز
تو اگرذهن بارهامیایستد. و بارها دارد،برایذهنهایخالص،تنفس نیست:برایاینان"مكث"همیشهوجود
خالصباشدـــیعنیدرطلبوجستجویچیزینباشیــ؛درسكوتیخالص،خلوصیمعصومانهــــمیتوانیدر
حالنشسنتباشیونفسراببینیكهبازایستادهوناگهاننفستبازخواهدایستاد.
بهیادبسپار:ذهنبرایحركتكردننیازبهحركتتنفسهادارد.اگرذهنرسیعحركتكند،نفسهانیزرسیع
نفسنفسزدن به انسانخشمگین و میشوند تشدید شدید،تنفسها خشم درهنگام همین برای بود. خواهند
میافتد.درهنگامعملجنسینیزچنیناستوحتیشدیدتراست!بههمینسبباستكهدرپزشكیهند
زیاد،طولعمركاستهمیشود.زیرادرآننظامپزشكی،عمر اثرآمیزش باستانAYURVEDAگفتهشدهكهدر
انسانراباتعدادتنفسهایشاندازهمیگیرند.اگرتنفسرسیعباشدطولعمركاستهمیشود؛وبرعكس.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۷4
پزشكیمدرنمیگویدكهآمیزشجنسیبرایگردشخونمفیداستوبهراحتیومتدداعصابنیزكمكمیكند.
آنانكهانرژیجنسیخودرارسكوبودردرونشانخفهمیكنند،دچاراختالالتشدیدعصبیویاقلبیمیشوند.
بنظرمیرسند. اینكامالنظریهدرستیاست.ولیآیورودانیزدرستمیگوید.درظاهر،ایندوعقیده،متضاد
ولیآیورودادر۵000سالپیشبوجودآمده.درآنزمان،همهمردمكارهایبدنیزیادیانجاممیدادندوزندگی،
درحقیقت"كار"بودوتالش.پسنیازیبهایجادآرامشنبودونیازیهمبرایبوجودآوردنوسایلمصنوعیبرای
تحریكگردشخونوجودنداشت!
ولیاینك،برایكسانیكهكارهایبدنیزیادیانجاممنیدهند،عملآمیزش،تنهاكارسختبدنیاست!برایهمین
همپزشكیمعارصآنرابرایبدنمفیدتشخیصمیدهد.انسانامروزكارشدیدبدنیمنیكندوبنابراین،تنها
فعالیتشدیدبدنیبرایاوعملآمیزشجنسیاست:دراینجاستكهقلببارضبانبیشرتیمیزند،گردشخون
زیادمیشودوتنفسهاعمیقتروشدیدترمیشودوانسانبه"مركز"وجودشمیرود.فرویدمیگویدكه"آمیزش
جنسیبهرتینآرامبخشاست".درواقعهمینططورهمهست.الاقلبرایانسانامروزی.
درعملآمیزش،تنفسشدیدترمیگردد.درهنگامخشمنیزتنفسهارسیعوشدیدمیشوند.
درعملآمیزش،ذهنانسانپرازهوسوخواهشاستوبنابراین،ناخالص.
وقتیذهنخالصباشد،هیچخواستهوهوسی،هیچانگیزهوجستجوییوجودندارد.توجاییمنیرویونظیر
حوضچهایمعصوموآرامدر"اینكاینجا"باقیمیمانی.
رویسطحذهنتوحتیموجیكوچكنیزگذرمنیكند.آنگاهاستكهتنفس،خودبهخودبازمیایستد.دیگر
آن"خودواال" به تا قادری تو و میشود ناپدید و میرود بین بنابراین"خودكوچك"از نیست. تنفس به نیازیی
و"نفسبرتر"دستبیابی.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
۷۵
فصل چهارم
غلبه بر فریب های ذهنیپرسشنخست
اگراینشیوهیهشیارینسبتبهتنفسراآزمایشكنم،آنوقتمنیتوانمكاردیگریانجامدهم.
واگرمشغولكاردیگریباشم،منیتوانمنسبتبهنفسهایمآگاهباشم.
اینامررویخواهدداد.پسدررشوعكاریكزمانمشخصرادرصبحیاعصویاهروقتثابتدیگرانتخابكن.
براییكساعتفقطبهاینمترینبپردازوهیچكاردیگریانجامنده.وقتیباآنتطابقپیداكردی،دیگرمشكلی
نخواهیداشتوسپسمیتوانیدرخیابانراهبرویوازنفسهایتهشیارباشی.
باید انحصاریداردو پیدامیكنی،حالتی بهچیزیتوجه تفاوتیهست.وقتی توجهداشنت بینهشیاربودنو
توجهتراازمتامچیزهایدیگردوركنی.اینتوجهنوعیفشاراست.توجهتوبهیكچیز،بهقیمتعدمتوجهتو
بهسایرچیزهااست.اگرمتوجهتنفسهایتهستی،دیگرمنیتوانیبهقدمزدنویارانندگیتوجهداشتهباشی.
اینمترینراموقعرانندگیانجامنده.زیرامنیتوانیدوكارراباهمانجامدهی.
توجهیعنییكامرانحصاری.ولیهشیاریكامالمتفاوتاست،انحصارینیست،توجهكردننیست،بلكهفقط
آگاهبودناست.تووقتیآگاههستیكهآگاهیتشاملهمهچیزباشد.تنفستودرآگاهیتواستومشغولراه
رفنتهستیوفردیازكنارتمیگذرد:تونسبتبهاوهمآگاههستی.دیگریدرخیابانفریادمیزندوقطاری
میگذردوهواپیامییپروازمیكند،آگاهیتوشاملهمهیاینهانیزمیشود.پسهشیاریغیرانحصاریاستو
توجهانحصاری.ولیدرابتداتوجهالزماست.پسدررشوعكاراوقاتیراازپیشتعیینكنوبراییكساعت
فقطبهتوجهداشنتروینفسهایتبپرداز.بهتدریجقادرخواهیبودكهتوجهخودترابههشیاریتبدیلكنی.
آنوقتدرحیناینمترینكارهایسادهراانجامبده،مثالپیادهروی.باتوجهقدمبزنوهشیاریخودترارویتنفس
وراهرفنتحفظكن.سعیكنهردوراهمزمانمشاهدهكنی.كارمشكلینخواهدبود.
برایمنوجود دیگر متامچهرههای و كنم توجه ازچهرههایحارض یكی به دراینجامیتوانم مثالمن برای
نخواهندداشت.اگربهیكچهرهتوجهكنم،چهرههایدیگرازچهارچوبتوجهمنخارجمیشوند.وبازهماگر
درهامنچهرهفقطبهبینیتوجهكنم،بقیهیاندامهایصورتازچهارچوبتوجهمنخارجمیشود.منفقط
میتوانمموضوعتوجهخودرابهیكنقطهمحدودكنم.برعكساینهمممكناست:منبهمتامصورتتوجهمیكنم
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۷۶
وآنگاهبینی،لبهاوموهاوسایراجزاءصورتهمآنجاخواهندبود.منمركزتوجهخودمراگسرتشدادهام.
منبهشامبعنوانیكگروهنگاهمیكنم،نهیكفرد.آنوقتمركزتوجهمنمتامگروهاست.حالاگرصداییراكه
ازخیابانبهگوشمیرسدازشامتفكیككنم،خیابانراازچهارچوبتوجهمخارجكردهام.ولیمیتوانمبهشامو
خیابانهمچونیكمجموعهنگاهكنم.آنوقتمیتوانمبهشاموخیابانهشیارباشم.همچنینمیتوانمنسبتبه
كلكائناتوگروهشامهشیارباشم.اینبستگیبهچهارچوبتوجهشامداردواینكهچقدربهآنوسعتبدهید.
ولیدررشوعهمیشهازتوجهرشوعكنیدوبهیادداشتهباشیدكهبایدبهسطحهشیاریارتقاءپیداكنید.پس
یكدورهیزمانیكوتاهومشخصراانتخابكنید.صبحزمانمناسبیاست،زیراشامشادابورسحالهستید.در
بامدادمتامانرژیهازندهوجهتآنهاروبهباالاستوشامزندهترهستید.
شام قامت هستید!اگر بلندقدتر هم قدری نهتنهازندهتر،بلكه بامداد در شام كه میگویند زیستشناسان
یكصدوهشتادسانتیمرتاست،درصبحصدوهشتادویكسانتیمرتهستیدودرشبهامنصدوهشتادسانت.درطول
روزستونمهرههایشامبهسببخستگیوفشاریكسانتیمرتفرومینشیند.پسصبحهابرایاینمترینبسیار
مناسباست.
دربرنامههایروزانهیخود،مراقبهراكماهمیتترینبرنامهقرارنده.آنرانخستینومهمترینتلقیكن.وقتی
كهتوانستیبهمدتیكساعتراحتبهمراقبهبنشینیوغرقتنفسهایتشوی،وقتیكهدیگراینكاررامشكل
نپنداشتیوآراموبدونتنشازآنلذتبردی،آنگاهبهمراقبهدستپیداكردهای.
سپسیككارسادهرامانندراهرفنتبهاینمراقبهاضافهكن.وهروقتراحتهردوراهمزمانانجامدادی،كار
سومیراهماضافهكن.پسازیكدورانمترین،قادرخواهیبودپیوستهازنفسهایتآگاهباشی،حتیدرخواب.
واگرنتوانیحتیدرخوابهمازآنآگاهباشی،نخواهیتوانستعمقآنرادریابی،ولیآهستهآهستهوبامترین
پیوستهبهاینمرحلهخواهیرسید.
شخصبایدصبورباشدورشوعدرستیداشتهباشد.ذهنحیلهگرهمیشهسعیمیكندرشوعینامناسبفراهم
كند.دراینصورتپسازدوسهروزمترینخواهیگفت"نه،امیدینیست!"ذهنتبهتورشوعینادرستخواهد
داد.پسهمیشهیادتباشدكهرشوعمتریناترادرستانجامدهی.زیراآغازدرستنیمیازراهاست.ولیما
همیشهرشوعنادرستداریم.
توخوبمیدانیكهتوجهامریمشكلاست.زیراتودرخوابهستی.اگرتوجهروینفسهاراوقتیآغازكنی
كهمشغولانجامكاردیگریهستی،نخواهیتوانستمترینرابهدرستیانجامدهی،توآنعملرارهانخواهی
كرد،بلكهازتوجهبهنفسهادستبرخواهیداشت.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
۷۷
پسمشكالتناخواستهبرایخودتبوجودنیاور.میتوانیدربیستوچهارساعتیكگوشهیكوچكبرایخودت
اختصاصبدهی.چهلدقیقهكافیاست.متریناتخودراازهامنگوشهآغازكن.ولیذهنعذرهایبسیارخواهد
آورد:"وقتازكجاپیداكنم؟همیناالنهمبسیارگرفتارهستموكارهایمعقبافتاده!"ویاخواهدگفت"همین
حاالكهممكننیست،شایدوقتیدرآیندهكههمهچیزروبهراهباشد،ولیحاالمنیشود!"
مواظببهانههایذهنباش،خیلیبهذهنتاعتامدنكن.
ماهرگزبهذهنخودشكمنیكنیم.مانسبتبههمهچیزتردیدداریمبجزذهنخودمان!
حتیكسانیكههمیشهازمنطقودلیلوتردیدوبدبینیسخنمیگویند،هیچگاهبهذهنوفریبهایآنتردید
منیكنند.اینذهناستكهتورادرحالتكنونیگرفتاركرده.اگراینكدرجهنمگرفتارشدهای،راهنامیتوبهاین
اوضاعفقطذهنتوبودهوتوهرگزبهآنشكمنیكنی!تونسبتبههرمرشدوآموزگاریتردیدمیكنیبجزذهن
خودت.توباایامنفراوانهمچونیكمرشدواستادازذهنخودتاطاعتمیكنی.واینذهنتواستكهتورا
بهاینرنجوآشوبكشانده.اگرمیخواهیبهچیزیتردیدكنی،اولازذهنخودترشوعكن.هرگاهذهنتچیزی
میگوید،دوبارهودوبارهآنرابررسیكن.
آیااینحقیقتداردكهتووقتبرایمراقبهكردننداری؟واقعااینطوراست؟آیاتویكساعتدردرروزبرایتأمل
درخویشنتومراقبهكردنفرصتنداری؟دوبارهفكركن.ازذهنتبپرس"آیااینواقعیتداردكهمنوقتندارم؟"
مناینراباورندارم.منتاكنونهیچكسراندیدهامكهبیشازحدنیازوقتنداشتهباشد.كسانیرامیبینم
كهورقبازیمیكنندومیگویندكهبرایوقتگذرانیچنینمیكنند!آنانبرایوقتگذرانیبهسیناممیروند،
غیبتمیكنند،یكروزنامهرابارهاوبارهامیخوانندودربارهییكموضوعبارهاوبارهاصحبتمیكنندوبازهم
میگویند"وقتنداریم!"آنانبرایامورغیرالزموغیرحیاتیبهاندازهیكافیفرصتدارند.ولیچرابرایمراقبهوقت
ندارند؟زیراباچیزیغیررضوریخطریمتوجهذهننیست.لحظهایكهدربارهیمراقبهفكرمیكنی،ذهنهشیار
میشود.حاالكارداردخطرناكمیشود!زیرامراقبهیعنیمرگذهن.اگرتوبهمراقبهادامهبدهی،زمانیخواهد
رسیدكهذهنتبایدعقبنشینیكندوكامالمحوونابودگردد.پسذهندراینموردگوشبهزنگمیشودورشوع
میكندبهبهانهآوردن:"وقتشكو؟حتیاگرهموقتباشد،كارهایمهمتریدارم.حاالبرایمنپولمهمتراست.
مراقبهراهمیشهمیتوانانجامداد.میتوانآنراعقبانداخت.وقتیپولداشتموفراغتپیداكردم،مراقبه
خواهمكرد،ولیبدونپولچگونهمیتوانمراقبهكرد؟پساولبهدرآمدوپولتوجهكنوبعدبهمراقبهبپرداز!"
مراقبهرامیتوانبهراحتیبهتعویقانداخت،زیراتواحساسمیكنیكهبهنیازهایآنیتوربطیندارد.منیتوانی
نانرابهتعویقاندازی،زیراخواهیمرد.پولرامنیتوانبهتعویقانداخت،زیرابرایرفعنیازهایاساسیتوالزم
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۷8
است.ولیمراقبهرامیتوانبعدهاانجامداد،زیرابهبقایتوربطیندارد.بدونآنهممیتوانیزندهباشی.
درحقیقتبدونآنبهراحتیمیتوانیزندگیكنی!
لحظهایكهواردژرفایمراقبهمیشوی،زندگیتورویكرهیزمینبهخطرمیافتد.تومحومیگردی.باعمیقشدن
درمراقبه،توازاینچرخگردونزندگیخارجمیشوی.
مراقبهمانندمرگاست.پسذهنوحشتمیكند.مراقبههمچونعشقاست،پسذهنبههراسمیافتدو
توهمیشه بیندازی.ذهن بهتعویق بینهایت تا را آن راحتی به بینداز"وتومیتوانی بهتعویق را میگوید"آن
چیزهاییشبیهاینمیگوید.وفكرنكنمندربارهیدیگرانصحبتمیكنم.مندربارهیشخصتوسخنمیگویم!
ازدهلی مردی نابخردانهمیگویند. امكهدربارهیمراقبهچیزهاییبس رادیده منمردمانروشنفكربسیاری
آمدهبودكهدردولتمقامیعالیداشت.اوتنهابرایآموخنتمراقبهآمدهبود.اوازدهلیآمدهبودوهفتروز
دراینجااقامتكرد.بهاوگفتمكهبهكالسهایمراقبهیصبحگاهیدرمببئیبرود.ولیاوگفت"ولیاینمشكل
فكر بهانههایذهنشهرگز ودركالسحارضشوم"اودرمورد بیدارشوم بهاینزودی است.منمنیتوانمصبح
منیكرد.آیاواقعااینقدردشواراست؟اینكتومیدانیكهاینكاریمشكلنیست،ولیذهنبهاینسادگینیست.
ذهنمیگوید:"چطورمیتوانمساعتششصبحبیدارشوم؟"
روزیدرشهربزرگیبودموساعتیازدهشبیكیازمقاماتعالیرتبهبهدیدارمنآمد.منبرایخوابیدنآماده
میشدم.اوواردشدوگفت:"كارمنخیلیمهماست:منبسیارناراحتم،مسئلهیمرگوزندگیاست!حداقل
نیمساعتبامنحرفبزن.بهمنمراقبهرابیاموز،وگرنهممكناستخودكشیكنم.دنیایخارجیمنازدست
رفتهومنآنقدرناراحتمكهچیزیبایددردرونماتفاقبیفتد."
بهاوگفتم:"ساعتپنجصبحبرگرد."اوگفت"ولیاینغیرممكناست!منهرگزصبحبهاینزودیبیدارمنیشوم.
"گفتم"خیلیخوب،ساعتدهصبحبیا"واوگفت:"اینهمممكننیست.منبایدساعتدهونیمدردفرتكارم
باشم."حاالاینچهموضوعمرگوزندگیاستكهاومنیتواندیكروزمرخصیبگیرد؟بهاوگفتم"اینموضوع
مرگوزندگیتواستیامرگوزندگیمن؟"اومردیباهوشیبودوفهمیدكهاینهاهمهحقههایذهنشاست.
پسفكرنكنكهذهنتوازاینحقههانخواهدزد.ذهنانسانبسیارزیركومكاراست.وچونذهنخودتاست
هرگزبهآنمشكوكمنیشوی.ولیاینذهنمالتونیست.ذهنتومحصولاجتامعاست،ازآنخودتنیستو
بهتودادهشدهاستوبهتوتحمیلگشتهاست.شامهمهبهطریقیخاصتعلیمدادهشدهایدوشكلگرفتهاید.
ذهنشامازهامنكودكیتوسطدیگرانشكلگرفتهوآفریدهشدهاست.مادروپدر،آموزگارانوگذشتهذهنتو
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
۷۹
راخلقكردهوتحتنفوذخودقراردادهاند.گذشتهیمردههموارهخودشرابرزمانحالزندهتحمیلمیكند.
آموزگارانتوفقطمأمورهستند،مأمورانمرگبرعلیهزندهها.آنانبهتحمیلچیزهابهذهنتوادامهمیدهند.
ذهناینقدرباتوآشناستوفاصلهآنقدركماستكههویتشامیكیشدهاست.
تومیگوییكهمنیكهندوهستم.دوبارهفكركن.تویكهندونیستی،بلكهیكذهنهندوبهتودادهشدهاست.
توهمچونانسانیسادهومعصومزادهشدهای،نهیكهندویایكمسیحی.ولییكذهنهندویاذهنمسیحی
بهتودادهشده.تورابهنوعیخاصشكلدادهاندوتورسگرمآنهستیودرقیدآنقرارداری.آنگاهزندگیهم
بهاینذهناضافهمیكندوذهنتوسنگینتروسنگینترمیشود.توقادرنیستیهیچكاریانجامدهیوذهن
خودشرابهتوتحمیلمیكند.تجربههایتوهرلحظهبارذهنترابیشرتمیكنند.گذشتهیتوهرلحظهذهنترا
شكلمیدهد.اگرمنچیزیرابهتوبگویم،توبهشیوهایتازهونوبهآننخواهیاندیشید.بلكهذهنقدیمیتو،
گذشتهیتورشوعبهصحبتمیكندتاآنراردویااثباتكند.
بهیادداشتهباشكهذهنتووحتیبدنتومتعلقبهتونیست،بلكهازمادروپدربهتورسیده.راستیتوكیستی؟
انسانیاازطریقذهنخودرامیشناسدویاازطریقجسم.توفكرمیكنیكهجوانهستی،یاپیرهستی؛هندو
هستیویاپارسی...نه،تواینهانیستی.توهمچونیكآگاهیخالصزادهشدهای.متاماینهویتهازندان
هستندوتورادركذبنگاهمیدارند.اینتكنیكهاكهاینقدرسادهبهنظرمیرسند،اینقدرهاهمسادهنیستند!زیرا
ذهنتوپیوستهمشكالتوموانعیبوجودخواهدآورد.
چندروزپیشمردینزدمنآمدوگفت"منروشمراقبهیتوراآزمایشمیكنم.ولیبهمنبگودركدامكتاب
مذهبیاینشیوهراتوصیهكردهاند؟اگربتوانیمرامتقاعدكنیكهاینروشدریككتابدینیآمده،انجامآنبرایم
سادهترخواهدبود."
ولیچرا؟زیراذهندیگراشكالیبوجودنخواهدآورد.ذهنخواهدگفت:"اینشیوهمتعلقبهمااست،انجامش
ازما باشد،ذهنخواهدگفت:"چكارمیكنی؟اینروش "اگردرهیچكتابمذهبیبهآنسفارشنشده بده.
نیست!"ذهنبرعلیهآنخواهدبود.
بهاینمردگفتم"توسهماهاستكهاینروشراآزمایشمیكنی.حالتچطوراست؟"اوگفت"عالیست.
منخیلیراضیم.ولییكمدركیازیككتابمذهبیبهمنبده."حاالاحساسخوداومالكومعیارنیست!او
"ولی میكنم. رضایت احساس شدهام. بامحبتتر و تر،آرامتر ساكت است،من خوب من میگوید"احساس
تجربهیخودشكافینیست،اویكمرجعازگذشتهمیخواهد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
80
بهاوگفتم:"دركتابهایمذهبیتوچیزیدراینموردنوشتهنشدهوبرعكسچیزهایزیادیبرعلیهآنآمده!"
اوغمگینشدوگفت:"پسبرایمنادامهیاینمترینمشكلخواهدبود!"
چراتجربهیشخصیاوبیارزشاست؟گذشتهــآنشكلگیریهاتابهامروزــپیوستهذهنراجهتمیدهدو
زمانحالراازبینمیبرد.
پساینرابهیادداشتهباشومواظبباش:درموردخودذهنتبدبینوشكاكباش،بهذهنتاعتامدنكن.واگر
بتوانیبهاینعدماعتامدبهذهنپختگیببخشی،آنوقتوفقطآنوقتاینتكنیكهایسادهمفیدبودهوكارساز
خواهندبودوحتیمیتوانندمعجزهكنند.
آیامیتواناینفنونراازطریقعقالنیو
روشنفكرانهدرككرد؟
چرا ولی میكنم. كوشش كاریغیرممكن برای دارم من و كرد. درك عقالیی طریق از منیتوان را تكنیكها این
را فنونیكهمیتوانندزندگیشام به رانسبت بتوانشام راهدیگرینیستكه زیرا مناینچنینسعیمیكنم؟
كامالدگرگونكنند،آگاهساخت.شامفقطعقلرادركمیكنیدومشكلدراینجاست.شامقادرنیستیدچیزهای
دیگررادرككنیدواینفنونرامنیتوانازراهعقلدرككرد.پسچگونهمیتوانباآنهارابطهبرقراركرد؟
یاتوبایدبتوانیبدوندخالتعقلآنهارابفهمیویابایدشیوهایرایافتكهآنطریقبتوانباعقلاینتكنیكها
رادرككرد.روشدومغیرممكناست،ولیروشاولامكانپذیراست.
توبایدازراهعقلرشوعكنیولیبهآننچسبی.وقتیمیگویمانجامبده،سعیخودترابكن.اگرچیزیدر
درونترشوعكردبهاتفاقافتادن،آنگاهقادرخواهیبودكهعقلترابهكناریبگذاریوبدونهیچواسطهایبه
انجامبدهی.مامیتوانیمبرایسالهافقطحرفبزنیم!ذهنشامرا بایدكاری بیایی.ولینخست سمتمن
میتوانبابسیاریازچیزهاپركرد.ولیاینكمكینخواهدبود،برعكسشایدرضرهمداشتهباشد،زیرارشوع
میكنیبهدانسنتخیلیازچیزها.واگربیشرتوبیشرتبدانیگیجوگمراهخواهیشد.
دانسنتچیزهایزیادخوبنیست.كمدانسنتوعملكردنبهرتاست.
یكتكنیكتنهامیتواندمفیدباشد.عملبهاینفنونهمیشهمفیداست.
ولیاشكالدرانجامآنچیست؟
درعمقوجودماترسوجوددارد.اگرمترینراانجامدهی،اینترسدرتوخواهدبودكهشایدچیزیاتفاقنیفتد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
8۱
اینترسبازدارندهاست.
شایدمسخرهبهنظرآید،ولیبسیاریازمردمرادیدهامكهمیپندارندمیخواهندتغییركنند.آناندرجستجوی
یكتحولعمیقهستندومیگویندكهنیازبهمراقبهدارند.ولیعمیقانیزوحشتدارند.آناندردوگانگیبهرس
میبرندودوذهندارند.آنانمداممیپرسندكهچكاربایدبكنند،ولیهرگزكاریانجاممنیدهند!پسچرابه
پرسشادامهمیدهند؟
دلیلشایناستكهبتوانندخودشانراگولبزنندكهواقعامیلبهدگرگونكردنخوددارند.
اینكاربهآنانیكنقابوماسكمیدهدكهآنانصادقانهبهتغییرخویشعالقهدارند.برایهمیناستكهآنان
پیوستهدرجستجوهستندوازاینمرشدبهآنمرشدمیروندوهرگزهمكاریمنیكنند!زیراازعمقوجودخود
درهراسهستند.
اریكفرومFrommeكتابینوشتهبهنام"هراسازآزادی"عنوانكتابمتناقضبهنظرمیرسد.زیراهمهمیپندارند
كهآزادیرادوستدارندوهمهدرتالشرسیدنبهآزادیدرایندنیاودنیایدیگرهستند.مردممیگویند"ما
طالبرهاییmokshaهستیم،مامیخواهیمازمتاممحدودیتها،قیدهاواسارتهاآزادشویم.مامیخواهیم
كامالآزادباشیم."
متقاعد را خود پیوسته میخواهیم،ما ما میترسد. آزادی از انسان میگوید فروم ولی است. آنان سخن این
میكنیمكهخواهانآزادیهستیم،ولیدرژرفایوجودمانازآزادیمیگریزیموهراسداریم.ودرحقیقت
منیخواهیم!چرا؟ایندوگانگیوتضادازكجاست؟
رهاییوآزادیتولیدترسمیكند.ومراقبهعمیقترینآزادیممكناست.درمراقبهتونهتنهاازمحدودیتهای
بیرونیوظاهریآزادمیشوی،بلكهازقیدبندگیدرونیخودت،ازخودذهنـــكهاساسبندگیاستـــنیز
خالصمیشوی.توازمتامگذشتهرهامیشوی.
لحظهایكهذهننداشتهباشی،گذشتهنابودمیشود،توبهورایتاریخرفتهای،اینكدیگرجامعه،مذهب،متون
دینیوآدابوآیینهاهیچیكوجودندارند،زیرامكانزندگیاینهادرذهنتواست.اینكنهگذشتهایهستو
نهآیندهای؛زیراگذشتهوآیندهیعنیخاطرهوتخیل؛وهردوبخشیازذهنتوهستند.
درمراقبهتوفقطدراینجاواینكقرارداری،حاالدیگرنهآیندهایوجودداردونهگذشتهای.فقطیكزمانحال
وجوددارد:یكحالجاودانهوابدی.آنوقتتوكامالآزادشدهای،توبهورایبدن،ذهن،جامعه،آیینهاوتاریخ
رفتهای.درمراقبهانسانازمتامچیزهایترسناكرهاخواهدشد.چنینآزادیراهرگزتجربهنكردهای.پستوكجا
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
8۲
خواهیبود؟
دریكچنینآزادیآیاتومیتوانیوجودداشتهباشی؟آیادریكچنینآزادی،دراینگسرتهیبیانتهامیتوانی"من"
حقیرخودراداشتهباشیونفسegoكوچكتراحفظكنیوبگویی"منهستم؟"
تواكنونمیتوانیبگویی"مندربندهستم"زیرامحدودیتهایترامیشناسی.وقتیبندگیواسارتنباشد،
محدودیتینیزنخواهدبود.توبهیكحالتتبدیلمیشوی،نهچیزیبیشرت.حالتیازهیچبودنوخالیبودن.
واینتولیدوحشتمیكند.پسانسانهافقطدرموردمراقبهحرفمیزنند.مردمدربارهیچگونهانجامدادنآن
صحبتمیكنند،ولیهرگزبهآنعملمنیكنند.
متامپرسشهاناشیازهمینترساست.اینترسرادردرونتاحساسكن.اگرآنرابشناسیازبینخواهدرفت.
واگرآنرانشناسیباقیخواهدماند.آیاآمادهیهستیكهدرمفهومروحانیآنمبیری؟آیاآمادهایكهنباشی؟
هرگاهشخصیبرایگرفنتروشمراقبهنزدبودامیآمد،اومیگفت"حقیقتاساسیایناستكهتووجودنداری
وچونتونیستی،منیتوانیمبیری.تومنیتوانیزادهشوی،زیراكهوجودنداریوچونوجودنداری،منیتوانیدر
رنجواسارتباشی.آیاآمادهایتااینرابپذیریكهتونیستی؟اگراینآمادگیرانداری،حاالمراقبهرارشوعنكن.
درابتداسعیكندریابیكهآیاواقعاوجوددارییانه.نخستدراینموردتأملكن.آیادرنفستومادهایوجود
داردویااینكهتوفقطیكتركیبهستی؟"
اگرواقعامایلیاینمطلبرادرككنی،درخواهییافتكهجسمتوفقطیكتركیبشیمیاییاست:چیزیازمادرو
چیزیازپدروبقیهازخوراكآمدهاست.اینجسمتواست.تودراینجسموجودنداریونفسیدرایننیست.
حاالماهیتذهنرابررسیكن:چیزیازاینجاآمدهوچیزیازآنجا.ذهندارایهیچچیزاصیلواولیهنیستو
فقطیكتجمعاست.
سعیكندریابیكهآیانفسegoدرذهنوجودداردیانه؟اگرعمیقاخودترامطالعهكنی،خواهیفهمیدكه
هویتتومانندیكپیازاست:الیهایازپوستآنرابرمیداریوالیهایدیگرظاهرمیشود.بابرداشنتاینالیه،
الیهایدیگرپدیدارمیشود.اگربهبرداشنتالیههاادامهبدهی،درنهایتبه"هیچ"میرسی.اگرمتامالیههارا
برداری،چیزیدردرونآننیست.جسموذهنتونیزمانندپیازاست:وقتیاینالیههابرداشتهشوند،بهیك
گودالبیانتهاوخالیوبدونمحتواخواهیرسید.بودااینهیچیراشونیاshunyamنامید.
رویاروییبااینتهیبودنتولیدترسمیكند.اینترسوجودداردوبههمینسببماازمراقبهگریزانیم.دربارهیآن
صحبتمیكنیم،ولیهرگزكاریدرموردشانجاممنیدهیم.اینترسوجودداردوتومیدانیكهدرعمقوجودت
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
8۳
یكفضایخالیوجوددارد.ولیمنیتوانیازاینترسفراركنی.هركاریكهانجامبدهی،ترسوجودخواهدداشت.
تنهاراهازبینبردناینترس،رویاروییباآناست.وقتیكهباهیچبودنخودتروبهروشوی،زمانیكهدرككنیو
بپذیریكهدرعمقوجود،تویكفضایخالیــشونیاــهستی؛آنگاهدیگرترسیوجودنخواهدداشت.زیرااین
نیست،اینها بوده،دیگر میرا و فناپذیر آنچه مرد. نخواهد هرگز تهی فضای این برود. ازبین منیتواند شونیا
الیههایپیازبودندودیگروجودندارندوآنچهاصیلوماندنیاستهمینشونیااست.
بهایندلیلاستكهبسیاریازاوقاتدرمراقبهیعمیق،وقتیشخصبهاینفضایخالینزدیكمیشود،دچار
وحشتشدهوازترسبرخودمیلرزد.اواحساسمیكندكهدرحالمرگاست.اومایلاستازاینفضایخالی
بگریزدوبهدنیابازگردد.بسیاریهمفراركردهوهرگزبهدرونبازنگشتهاند.اینافراددرزندگیهایگذشتهیخود
و فراگرفته را آنان ترس آنوقت و اند نزدیكشده بهاینفضایخالی و آزمودهاند را مراقبه تكنیكهای از یكی
گریختهاند.درعمقخاطراتگذشتهیآناناینترسوجودداشتهواینكبهمانعتبدیلگشته.هروقتباردیگربه
مراقبهمیاندیشند،آنخاطرهدرعمقذهنناخودآگاه،آنانراباردیگرپریشانمیكندومیگوید"دوبارهفكر
كن!آنراانجامنده،یكباراینكارراكردهای!"
یافنتكسیكهدرزندگیهایگذشتهمراقبهرایكبارنیازمودهباشدكاریدشواراست.خاطرهاشدرتوهست،ولی
نسبتبهآنآگاهنیستی.توآگاهنیستیكهآنخاطرهدركجایذهنتقراردارد.ولیدرجاییازذهنناهشیار
تووجوددارد.وهرگاهمیخواهیدوبارهبهانجاممراقبهبپردازی،آنخاطرهبهیكمانعتبدیلشدهوبهراههای
مختلفتورابازخواهدداشت.بنابرایناگرواقعابهمراقبهعالقمندهستی،نسبتبهترسازآنهشیاروآگاه
باش.دربارهیآنصادقانهفكركن.آیاواقعامیترسی؟اگرترسراپذیرفتهای،نخستبایدبرایرفعآنكاریبكنی
ومستقیامبهمراقبهنپردازی.
بوداشیوههایگوناگونیرابهكارمیبرد.گاهیاوقاتشخصیبهاومیگفت:"منازمراقبهكردنمیترسم"اعرتاف
بهاینترسكاریالزامیاست.مرشدبایدبداندكهتومیترسی،تومنیتوانیاورافریبدهی؛ونیازیهمنیست.
فریبدادناودرواقعخودفریبیاست.بنابراینهرگاهشخصیبهبودامیگفتكهازمراقبهوحشتدارد،بودا
میگفت"تورشطاولرابجاآوردهای."اگرخودتاعرتافكنیكهازمراقبهوحشتداری،آنوقتچیزیامكانپذیر
خواهدشد.آنوقتمیتوانكاریكرد،زیراتوچیزیعمیقرادروجودتكشفكردهای.
ترسچیست؟رویاینتعمقكن.بروومنبعاینترسراكشفكنودریابكهازكجارسچشمهگرفته.متامانواع
ترسها،بدوناستثناءریشهدرترسازمرگدارند.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
84
ترسبههرشكلومقداركهباشد،ریشهیآنترسازمرگاست.اگردرعمقوجودتجستجوكنی،درخواهی
یافتكهازمرگمیترسی.
هرگاهشخصینزدبودامیآمدومیگفت"منازمرگوحشتدارم"بودامیگفت"بروودرمحلسوزاندناجساد
مراقبهكن.مردمهمهروزمیمیرندوآنانرادرآنجامیسوزانند.فقطدرآنجامبانومراقبهكن.وقتینزدیكان
مردهرفتند،تومبانوازدرونآتش،جسددرحالسوخنترامشاهدهكن.وقتیهمهچیزبهدودوخاكسرتتبدیل
میشود،عمیقاآنرانظارهكن.ابدافكرنكنوفقطمتاشاكن.سه،ششویانهماهبهاینكارادامهبده.وقتیكه
واقعادریافتیكهازمرگگریزینیست،وقتیكامالفهمیدیكهمرگراهزندگیاستومرگدرزندگیپنهاناست
ودریافتیكهمرگبرایتونیزرویخواهددادوراهگریزیازآننیستوتوازپیشدرآنقرارداری،آنگاهنزد
منبازگرد."
بامراقبهرویمرگودیدناجسادبسیاریكههمهروزسوزاندهمیشوند،بادیدناینكهزندگانچگونهبهدودو
خاكسرتتبدیلمیشوند،برایروزهاوماهها...اطمینانیطلوعخواهدكرد:اینیقینكهمرگامریحتمیاست.
درحقیقتتنهاامرحتمیوقطعیمرگاست.درزندگیتنهاچیزیكهمطمنئوقطعیاستمرگاست.هرچیز
دیگررامیتوانگفتكهقاطعنیست:شایدرویبدهدوشایدندهدولیاینرادرموردمرگمنیتوانگفت.مرگ
همیشهبوده،هستوخواهدبود.لحظهایكهواردزندگیشدی،واردمرگهمشدهایودیگرمنیتوانبرایآن
كاریكرد.
وقتیدریافتیكهمرگامریقطعیوحتمیاست،دیگرترسینخواهدبود.ترسهمیشهدرموردچیزهاییاستكه
قابلتغییرهستند.اگرمرگامریمحتوموقطعیباشد،آنگاهترسناپدیدخواهدشد.اگرتوبتوانیتغییركنیو
یابتوانیدربارهیمرگكاریانجامدهی،آنوقتترسازمرگباقیخواهدماند.ولیاگرنتوانیكاریانجامدهی،
اگرازقبلدردرونمرگجایداشتهباشی،آنوقتبهیقین،اینترسازمرگهمازبینخواهدرفت.وزمانیكه
ترسازمرگازبینبرود،بودامیگوید"حاالمیتوانیبهمراقبهبنشینی."
پستونیزبهژرفایذهنخویشواردشو.عملبهاینمتریناتوقتیمفیدخواهندبودكهموانعدرونیتوازبین
رفتهباشد)وقتیكهترسهابرطرفشدهوتویقینپیداكنیكهمرگتنهاواقعیتقطعیاست(پساگردرحین
مراقبهمبیری،ترسوجودنخواهدداشت،فقطدراینحالتاستكهمیتوانیپیرشفتكنی.دراینصورتبارسعت
موشكحركتخواهیكرد.
دراینراه،فاصلهنیستكهزمانمیبرد،بلكهوجودموانعمهماست.اگرمانعیدروجودتونباشد،تودرهمین
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
8۵
لحظهمیتوانیبهجلوحركتكنی.اگرموانعنبودند،تواكنونرسیدهبودی.مانندمسابقهیدویدنبامانعاستو
توبهاضافهكردنمانعادامهمیدهی.وقتیازیكمانعگذرمیكنی،احساسخوبیداری،زیراازیكمانععبور
مانعهرگز دادهای!آن قرار رارسراه مانع ابتدا از كه توهستی كردهای!ولیحامقتقضیهدرایناستكهاین
بررسراهتونبوده.توپیوستهبررسراهتمانعمیگذاریوازرویآنهامیپریوآنوقتاحساسخوبیداریكه
ازمانعگذشتهایوبازهمبهگذاشنتمانعادامهمیدهیوبازهمازرویآنهامیپریو...همینطوردریكدایره
میچرخیوهرگزبهمركزنخواهیرسید.
ذهنمانعتراشیمیكند،زیراترسواست.ذهنبهانههایگوناگونمیآوردكهچرامراقبهمنیكند.ذهنراباور
وهرگزغذا میكند دربارهیغذاصحبت فردهمیشه چرا دریاب. را اساسی علت و برو نكن،بهعمقوجودت
منیخورد،موضوعچیست؟
میكند پیدا جنبهیوسواس زدنها حرف این منیورزد. عشق هرگز و میكند صحبت عشق از پیوسته دیگری
تو میپندارد. نوعیعمل را وهمینصحبتكردن میدهد ادامه بهصحبت انسان تبدیلمیشود. اجبار به و
باصحبتكردنفكرمیكنیكهكاریانجاممیدهی،پساحساسراحتیمیكنیكه"كاری"انجاممیدهی!دربارهیآن
حرفمیزنی،كتابمیخوانیویامیشنوی!ولیاینهاعملنیست،اینخودفریبیاست.دراینفریبغرقنشو.
مندرمورداینیكصدودوازدهتكنیكصحبتخواهمكرد؛ولینهبرایتغذیهیذهنهایشام،نهبرایاینكهمعلومات
شامرااضافهكنم.منمنیخواهمشامدراینمورداستادومطلعشوید.مناینكاررامیكنمتاشایدیكتكنیك
بهشامارائهدهمكهمیتواندمتامزندگیشامرامتحولكند.پسهرتكنیكیكهبرایشاممناسببهنظرمیرسد،
دربارهاشصحبتنكنید،بلكهانجامشدهید.درخاموشیوسكوتبهآنعملكنید.
ازاینكهاینپرسشهارابامندرمیانبگذارید،دردرونخود ذهنپرسشهایبسیارمطرحخواهدكرد.قبل
بپرسیدكهآیااینپرسشهاواقعااهمیتدارندویاذهنباطرحاینهاشامرافریبمیدهد؟
نخستتكنیكهاراانجامدهیدوآنگاهبپرسید.دراینصورتپرسشهاجنبهیعملیدارند.منخواهمدانستكه
كدامپرسشنتیجهیعملاستوكدامپرسشناشیازكنجكاویوعقلگرایی.پسمنبهتدریجبهپرسشهای
عقالییشامپاسخخواهمداد.آنوقتپرسشهایشاماهمیتپیداخواهندكرد.
اینكهپرسیدهمیشود"اینمتریناتبسیارسادههستند"،هیچگاهپسازمترینمطرحنخواهندبود.اینمترینها
بهاینسادگینیستند.درپایانباردیگرتكرارمیكنم:شامازپیشدرحقیقتقراردارید،فقطنوعیبیداریالزم
است.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
8۶
نیازینیستكهبهجاییدیگربروید.شامبایدبهدرونخودبروید.واینكاردرهمینلحظهامكانپذیراست.اگر
بتوانیدذهنراكناربگذارید،هماكنونوهمینجامیتوانیدواردشوید.
اینتكنیكهابرایكنارگذاشنتذهنهستندودرواقعبرایمراقبهنیستند.
وقتیذهننباشد،تووجودخواهیداشت.
چگونهازطریقهشیارینسبتبهنقطهیمشخصیازروندتنفسی،شخصمیتواندبهارشاقدستیابد؟چگونه
میتوانباهشیارشدننسبتبهچنینمكثیكوتاهدرتنفس،انسانازناخودآگاهرهایییابد؟
پاسخ:اینپرسشبسیاراهمیتداردوامكانداردبهذهنبسیاریازشامخطوركردهباشد.نكاتبسیاریباید
دركشود.نخستاینكهچنینرایجشدهكهرسیدنبهمرحلهیروحانیspiritualیكدستآوردمشكلاست.ولی
پیش توهمینگونهكههستی،از است. نهاینیكدستآورد و است نهدشوار نیست:یعنی دو ازاین هیچیك
موجودیروحانیهستیوچیزتازهاینبایدبهتواضافهشود.وهمچنینچیزیهمنبایدازوجودتودورانداخته
شود.تودرحدممكنكاملهستی.اینطورنیستكهتودرزمانیدرآیندهكاملخواهیشد.چنیننیستكهتو
برایاینكهخودتباشی،بایدكارهایبسیاردشوارانجامدهد.اینیكسفرازاینمكانبهمكانیدیگرنیست.تو
جاییمنیروی،ازپیشهامنجاهستی.آنچهبایدبهدستآوردهشود،ازپیشتحصیلشدهاست.ایننگرشبایدبه
عمقوجودتنفوذكند.
فقطدرآنصورتاستكهخواهیفهمیدكهچرااینفنونسادهمیتوانندكمككنند.
اگرروحانیشدنیكنیلبههدفاست،آنوقتالبتهكارمشكلیخواهدبود؛نهتنهامشكلدرحقیقتغیرممكن
است.اگرتوازقبلموجودیروحانینباشی،منیتوانیروحانیبشوی.چگونهممكناستموجودیغیرروحانی
بهروحانیتبدیلشود؟اگرازقبلالهینباشی،راهیبرایالهیشدنتوجودنخواهدداشت.وفرقیمنیكندكه
الهی اوحالت در انجامشود،چگونهمیتواند برایاینكارچقدركوششكنی.كوششیكهتوسطفردیغیرالهی
بوجودآورد؟
غیرممكناست.
ولیموضوعكامالبرعكساست.توازقبلآنچهراكهدرپیبهدستآوردنشهستی،داری.نهایتخواستهوهدف
توپیشاپیشدرتوحضوردارد:اینكواینجا.آخرراههمینجاستوایناتفاقازقبلرخدادهاست.برایهمیناست
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
8۷
كهشیوههایبهاینسادگیمیتوانندكمككنند.اینیكبهدستآوردننیست،بلكهیككشفاست.آنچهراكه
درپیآنهستی،موجودولیپنهاناستودرچیزهایبسیاربسیاركوچكمخفیشدهاست.
شخصیتانساندرستمانندلباسوپوشاكاوست.جسمتواینجاستودرلباسهایتوپنهانشده.روحانیبودن
تونیزهمینجاحارضاستودرپوشاكخاصیپنهانشدهاست.اینپوشاكشخصیتتواست.تومیتوانیهماینك
وهمینجابرهنهشویوروحانیتتومنایانشود.ولیتواینپوشاكروحانیخودترامنیشناسی.تومنیدانیكه
چگونهدراینلباسهاپنهانشدهایومنیدانیكهچگونهمیتوانیبرهنهشوی.توبرایمدتهایزیاددراینلباس
بهرسبردهایـــبرایزندگیهایپیاپیدرآنمخفیبودهایـــوآنقدرخودتراازطریقاینپوشاكشناسایی
كردهایكهدیگرفكرمنیكنیكهاینپوشاكتواستومیپنداریكهخودتهستی.واینپوششتنهایكمانعو
سداست.
یافراموشتشدهكهگنجداریوآنوقت یامنیفهمیكهگنجداریو برایمثال،توگنجیدراختیارداری،ولی
درخیابانهابهگداییادامهمیدهی.اگردرحینگداییشخصیبهتوبگوید"بروداخلخانهاترابگردوگنجرا
پیداكن.تونیازیبهگدایینداریوخودتیكامپراطورهستی"،توبیتردیدپاسخخواهیداد:"اینچهمزخرفی
استكهمیگویی؟!منچگونهمیتوانمدراینلحظهیكامپراطورباشم؟منسالهاستكهگداییمیكنمواگر
برایچندینبرابرعمرمهمگداییكنم،نخواهمتوانستیكامپراطورشوم.پساینكهمیگوییبسیارغیرمنطقی
واحمقانهاست."
باوراینامرغیرممكنهست!چرا؟زیرابرایذهنگدا،اینعادتیبسقدیمیوطوالنیاست.ولیاگربدانیكه
گنجفقطدرخانهیخودتاست،باكندنزمینوبرداشنتخاكگنجراخواهییافتوتودیگرگدانخواهیبود
ویكامپراطورخواهیشد.
درموردروحانیبودننیزچنیناست.اینگنجیپنهاندردرونتواست.چیزینبایددرآیندهبهدستآید.توهنوز
موفقبهشناختآننشدهای،ولیاینگوهرروحانیازپیشدردرونتوهست.توخودتآنگنجهستی،ولیبه
گداییكردنادامهمیدهی.برایهمیناستكهچنینتكنیكهایسادهایمیتوانندكمككنند.درستمانندكندن
زمینوبرداشنتقدریخاككهتالشبزرگینیست،ولیهمینمیتواندتوراامپراطوركند.وقتیازخاكصحبت
میكنم،منظورمچیزیمنادینsymbolicنیست.درواقع،بدنتوبخشیاززمینوخاكاستوتوهویتخویشرا
درجسمخودمیبینی.این"خاك"رابردار،حفرهایدرآنبوجودبیاورتاگنجراپیداكنی.
برایهمیناستكهاینپرسشبرایبسیاریازمردمپیشمیآید.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
88
درواقع،برایهمهپیشمیآیدكه"چگونهتكنیكیبهاینسادگیمیتواندانسانرابهارشاقبرساند؟چگونهدرك
مكثبیندونفسمیتواندبرایبوداشدنكافیباشد؟"
فاصلهیبینتووبودابسیاربعیدبهنظرمیرسدوسفریبیپایانمیمناید.فاصلهیبینیكگداویكامپراطورنیز
بسیاربیانتهامیآید.ولیاگرگنجازقبلدروجودگداپنهانباشد،امپراطورشدنلحظهایبیشطولنخواهد
كشید.
بودانیزروزییكگدابود.اوهمیشهبودانبود.دریكنقطهیمعین،گدامردواواربابشد.اینعملیتدریجی
نیست.چنیننیستكهیكگدااندكاندكذخیرهكندتاروزیكهدیگرگدانباشدویكامپراطورباشد.نهیكگدا
هرگزمنیتواندازراهپساندازوجمعكردنوانباشنتبهیكامپراطورتبدیلشود.اوهمچنانگداباقیمیماند،
شایدگداییثرومتندترباشد،ولیدرهرحالگداخواهدبود.گدایثرومتندترقدریبزرگرتازگدایفقیراست،ولی
بازهمگدااست.
Guttamaولیروزیگداگنجرادرخانهمییابدوناگهاندیگرگدانیستوامپراطوراست.فاصلهیبینگوتامسیدارتا
Sidharthaبابودابینهایتاست.هامنفاصلهیبینتووبودا.ولیگنجهامنقدركهدردرونبودابود،دردرون
تونیزهست.
بیامر نابیناو باچشامن بزنم:مردی باشد.مثالدیگری تكنیككوچك،یكفنبسیارظریفمیتواندمفید یك
بهدنیامیآید.برایانسانكوردنیاچیزیمتفاوتاست.یكعملجراحیكوچكمیتواندمتامدنیارابرایاوتغییر
دهد.زیرافقطچشامناوستكهبایدبهبودیابند.وقتیچشمهاساملوآمادهباشد،بینندهدرورایآنهانهفته
استواورشوعبهدیدنمیكند.بینندهازپیشدرآنجاوجوددارد،فقطپنجرههابستهبودند.تواینكدردرون
ساختامنیبدونپنجرهگرفتارهستی.ولیمیتوانیسوراخیدردیوارحفركنیوناگهانمیتوانیبیرونراببینی.
ماآنچهراكهخواهیمبود،آنچهكهبایدباشیموآنچهكهمقدوراستباشیم،ازپیشهستیم.آیندهازپیشدر
زمانحالنهفتهاست.متامیامكاناتدرهمیندانهنهفتهاست،فقطیكپنجرهالزماستتاگشودهشود.فقطیك
عملجراحیمختصبایدانجامشود.اگرقدرتدركاینراداری،روحانیبودنتوازپیشدراینجاهستودیگراین
مشكلكهچگونهاینتكنیككوچككارسازاست،وجودندارد.
درحقیقت،تالشبزرگیالزمنیست.فقطسعیكوچكیالزماستوهرچهكوچكرتبهرت.اگربدونسعیوكوشش
انجامشودكهبسیاربهرتخواهدبود.بهایندلیلاستكهبیشرتاوقاتهرچهبیشرتسعیمیكنی،بهدستآوردن
خواستهمشكلترخواهدشد.هامننفسسعیكردنتو،عصبیبودنت،رسگرمبودنت،انتظاروخواستهاتبه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
8۹
مانعتبدیلمیشوند.ولیبایككوششجزیییابهاصطالحذنبایك"كوششبیكوشش"،یك"عملبیعمل"این
تحولبهآسانیصورتمیپذیرد.هرچهبیشرتدیوانهاشباشی،امكانرویدادنشكمرتاست،زیرادرجاییكهبهیك
سوزننیازاست،توازشمشیراستفادهمیكنی.شایدشمشیربزرگرتباشد،ولیدرجاییكهسوزنموردنیازاست،
شمشیركارسازومفیدنخواهدبود.
اگرنزدیكقصاببروی،اوابزارهایبسیاربزرگدراختیارداردواگرنزدیكجراحمغزبروی،درآنجاابزارهای
بزرگنخواهییافتواگرهمیافتی،فورافراركن!جراحمغزیكقصابنیست،اونیازبهوسایلظریفوكوچك
دارد،هرچهكوچكرت،بهرت.
تكنیكهایروحانینیزبسیارظریفهستند،آنهابزرگنیستند،زیراجراحیبسیارظریفاست.وقتیدرسطوح
روحانیوجودكارمیكنی،اینجراحیبیشرتوبیشرتحالتزیباشناسیپیدامیكند،هیچچیزبزرگوخشنی
دراینكارنیست.
نكتهدوماینكهپرسیدهای:اگرچیزیكوچكرتاست،چگونهگامیبزرگترازطریقآنممكنمیگردد؟"
ایننگرشغیرمنطقیوغیرعلمیاست.اینكعلممیداندكهذرههرچهكوچكرتباشدوبهاتمبرسد،قابلیتانفجار
بیشرتیداردودرحقیقتعظیمتراست.آیاتاقبلازسال۱۹4۵كسیمیتوانستتصوركندكهدوانفجارمیتواند
دوشهربزرگراظرفچندثانیهبهكلیویرانونابودكند؟درهیروشیاموناكازاكیدویستهزارنفربهسادگیدر
چندثانیهازعرصهیگیتیمحوونابودشدند.ونیرویانفجاریچهبود؟یكاتمكوچك.تومنیتوانیحتیآنرا
اثراتآنرامیتوانیم تنها ببینی.ما را نیزمنیتوانیآن ابزاركمكی باهیچ باچشممسلح،بلكه تنها نه ببینی.
مشاهدهكنیم.
پسآیامیپنداریكهكوههایهیاملیاچونبدنهیبزرگرتیدارند،واقعابزرگهستند؟اینكوههابامتامعظمتشاندر
برابریكاتمناچیزناتوانهستندوهامناتممیتواندمتاماینكوههارامحوونابودكند.بزرگیجسمیالزامابهمعنی
قدرتنیست.برعكس،هرچهیكواحدكوچكرتباشد،قابلیتنفوذآنبیشرتاستونیرویانباشتهشدهدردرونآن
متمركزتروعظیمتراست.
اینتكنیكهایكوچك"اتمگونه"هستند.آنانكهباچیزهایبزرگرترسوكاردارند،علومامتیرامنیشناسند.توفكر
میكنیشخصیكهبااتمكارمیكند،انسانكوچكتریاستوكسیكهباكوههایهیاملیاكارمیكند،شخصی
با خود آزمایشگاههای در پالنك و واینشنت میكردند مردمیكار عظیم تودههای با مائو و هیتلر است. بزرگرت
واحدهایكوچكمادهوذراتامتی.درحقیقتقبلازتحقیقاتاینشنت،سیاستمدارانناتوانبودندودرمقیاسهای
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۹0
بزرگكارمیكردندوارسارواحدهایكوچكرترامنیدانستند.
مترینهای و اخالقی استداللهای رارصف عمرخود متام آنان میكنند. كار بزرگ درسطوح اخالقیونهمیشه
آنچنانیوكنرتلكردنsanyamمیكنند،آنانبهكنرتلورسكوبادامهمیدهندومتاماینقصهاییكهبناكردهاند
بسیاربزرگجلوهمیكند.
تانرتابااینهاكاریندارد.تانرتاباارسارامتیدروجودانسان،ذهنوآگاهیاورسوكاردارد.وتانرتااینارساررابه
دستآوردهاست.اینروشهاروشهایامتیهستند.اگربتوانیآنهارابیاموزیونتیجهیمطلوببگیری،اثرات
آنانفجاریوكیهانیخواهدبود.
نكتهدیگراینكه،اگربگویی"چگونهباچنینمترینهایسادهایشخصمیتواندبهارشاقبرسد؟"،توداریبدون
انجاممتریناینسخنرامیگویی.اگرآنراانجامدهی،هرگزنخواهیگفتكه"چهمترینراحتوسادهای!"این
مترینهاچوندریكیدوجملهخالصهشده،بهنظرآسانمیآیند.آیافرمولاتمرامیدانی؟متامفرمولدردوسه
جملهوكلمهدادهشده.آریباهامندوسهكلمهمیتوانمتامدنیاراازبینبرد.اینتكنیكهاهمفقطیكفرمول
هستند.پساگرفقطبهفرمولنگاهكنی،بهنظرچیزیسادهوبسیاربسیاركوچكمیآید،ولیدرواقعچنین
نیست.سعیكنآنهاراانجامدهی.آنوقتدرخواهییافتكهچندانهمآسانوراحتنیستند.بامتامظاهر
آسانوكوچك،اینتكنیكهابسیارژرفوعمیقهستند.مااینعملكردراموردبررسیوتجزیهوتحلیلقرار
خواهیمدادوآنوقتشامدركخواهیدكرد.
وقتینفسرابهدرونمیفرستی،هرگزخودنفسرااحساسنكردهای.حاالتوبیدرنگمنكرمیشویومیگویی"
ایندرستنیست!شایدمادامئاآگاهنباشیم،ولینفسرااحساسمیكنیم."نه،تونفسرااحساسمنیكنی،بلكه
گذرگاهنفسرااحساسمیكنی.
بهامواجدریانگاهكن.توامواجرامیبینی،ولیآنامواجراهواوبادبوجودمیآورند.توبادرامنیبینیوفقط
اثرشرارویآبمیبینی.وقتینفسرابهدرونمیبری،آنرادرسوراخهایبینیاحساسمیكنی،ولیتوهرگز
نفسرامنیشناسی.نفسبهبیرونمیرودوتوتنهاگذرآنراحسمیكنی.نفسبازمیگرددوبازهمتوفقط
گذرومتاسآنراحسمیكنی.
وقتیشیوامیگوید"آگاهباش"منظورشایننیست.تونخستنسبتبهگذرگاهتنفسآگاهمیشویووقتیكه
توانستیكامالنسبتبهگذرگاهنفسآگاهشوی،فقطآنزماناستكهبهتدریجازخودنفسهمآگاهخواهیشد.
وزمانیكهنسبتبهخودنفسآگاهیكاملداشتی،آنگاهقادرخواهیبودازآنشكافومكثبیندونفسنیز
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
۹۱
آگاهشوی.
انجاماینمترینبهسادگیظاهرشنیست.ابداسادهنیست.درتانرتاوسایرسلوكهایهندی،الیههایمختلفیاز
آگاهیوجوددارد.اگرمنتورادرآغوشبگیرم،تونخستنسبتبهمتاسدوبدنآگاهمیشویونهنسبتبه
عشقمن.عشقمنآنقدرزمختgrossوقابلرویتنیستومامعموالهرگزنسبتبهعشقیكهدراینمتاساست
آگاهمنیشویم.مافقطنسبتبهبدندرحالحركتهشیارهستیم.مافقطحركاتمهرآمیزوحركاتغیرمهرآمیزرا
میشناسیم.ولیهرگزخودعشقرانشناختهایم.اگرمنتوراببوسم،توفقطازالیهمتاسفیزیكیآگاهمیشوی،
نهازخودعشقمن.اینعشقچیزیبسیارلطیفواحساسكردنآنمشكلاست.واگرتوازعشقمنآگاه
نشوی،آنگاهاینبوسهایبیجانومردهاستومعناییندارد.اگربتوانیازعشقمنآگاهشوی،آنگاهمیتوانی
نسبتبهخودمنآگاهیپیداكنی،زیراایندرالیهایعمیقترقراردارد.نفسبهدرونمیرودوتومتاسآنرا
احساسمیكنیونهخودنفسرا.ولیتوحتینسبتبهاحساسآننیزآگاهنیستی.اگرمشكلیدركارباشد،تو
آنرااحساسمیكنی.وگرنه،نسبتبهنفسآگاهنیستی.گامنخستایناستكهنسبتبهگذرگاهنفس،جاییكه
باجسممتاسپیدامیكندآگاهباشیوآنگاهحساسیتتورشدپیدامیكند.سالهاطولمیكشدتابتوانآنقدر
حساسشدكهبتوانحركتنفس،نهمتاسآنرا،احساسكرد.
دراینجاستكهتانرتامیگویدتوپراناPranaیازندهبودنراشناختهای.وفقطدراینصورتاستكهآنمكثكیهانی
راخواهیشناختـــجاییكهنفسحركتندارد،مركزیكهنفسملسمیكند،جاییكهتنفسچرخشمیكندودم
بهبازدمتبدیلمیشودـــرسیدنبهاینآگاهیبهنظرسادهمیرسد،ولیابداآساننیست.
رسیدن برای بودا است. مشكلی كار چقدر كه فهمید خواهی دستپیداكنی،آنگاه مركز بهاین بتوانی اگر
بهاین"مركزورایتنفس"ششسالرصفكرد.برایرسیدنبهایننقطهیچرخشدموبازدم،اوسفریدشوارو
طاقتفرساراداشتكهششسالطولكشید.ماهاویرMahaviraدوازدهسالوقترصفآنكردوآنگاهبرایش
اتفاقافتاد.فرمولبسیارسادهاستوازنظرتئوریمیتواندهماكنونرویبدهد،ولیفقطانظرتئوری.در
نظریه،مانعیوجودندارد،پسچراهماینكاتفاقنیفتد؟زیراكهاینكتومانعهستی!اگروجودتومانعنبود،
هماینكنیزمیتوانستاتفاقبیفتد.گنجدروجودتواست.روشدستیابیبهآنهمشناختهشدهاست.وتو
میتوانیاینكارراانجامبدهی،ولیاینكاررانخواهیكرد.
سادهای!احمق "چهكار میگوید: ذهن ندادنمترین!زیرا انجام برای است حیلهیذهن نیز پرسش همین حتی
نشو!چگونهانسانباچنینروشهایسادهایمیتواندبوداشود؟!اصالچنینچیزیاتفاقنخواهدافتاد!"وآنگاه
اگربگویم"اینكاریبسیاردشوار اثباتاینفریبذهنیدستبههركاریخواهیزد.ذهنفریبندهاست. برای
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۹۲
است"ذهنتوخواهدگفت"پسآنقدرمشكلاستكهازتوانمنخارجاست!"واگربگویمبسیارسادهاست"
ذهنتومیگوید"آنقدرسادهاستكهفقطاحمقهاباورشمیكنند!"
ذهنهمیشهباتوسلبهمنطقازعملواقدامفرارمیكند.ذهنهمیشهمانعتراشیمیكند.اگرفكركنیكهاین
كاریسادهاست،ذهنمانعخواهدشد.واگرفكركنیبسیارمشكلاست،آنگاهذهنمیگوید"چكارمیتوان
كرد؟ازبسمشكلاستازمنبرمنیآید!"
ذهنهمیشهبرایفرارازعملمنطقمیسازدوتنبلیراتوجیهمیكند.ولیاگرمیخواهینتیجهبگیری،یكچیز
موردنیازاست:اقدامبهعمل.اگرعملنكنی،ذهنهمیشهبرایتوجیهخودعذروبهانهمیآورد.
ازنظرتئوریمانعیوجودنداردوتوهماینكوهمینجامیتوانیبهماوراءبروی.ولیدرعملموانعیوجوددارد.
اینموانعواقعینیستند.اینموانع،ذهنیوروانیهستندونتیجهیتوهامتهستند،ولیوجوددارند.اگربهتو
بگویم"نرتس،چیزیكهمارمیپنداریفقطیكریسامناستومارنیست"،توباورمنیكنیوترسهنوزوجود
دارد.بهنظرتومارمیآیدوبرایتوماریواقعیاستوتومیترسیوفرارمیكنیومنهرچهبگویمكمكی
نخواهدكرد.ترسهنوزدرتوهست.منمیگویم"نرتس،اینتنهایكطناباست!"وذهنتومیگوید"نه،اینمرد
ممكناستبامارتوطئهكردهباشند،حتامكاسهایزیرنیمكاسههست!اینمردمیخواهدمرابهطرفماربراند،
شایداومرگمرامیخواهدوحقهایدركارهست!"اگربیشازاندازهسعیكنمتورامتقاعدكنمكهاینتنها
یكطناباستومارنیست،توچنینبرداشتمیكنیكهمنمیخواهمتورابهسمتمارسوقبدهم.اگربگویم
كهازنظرتئوریممكناستكهطنابدریكلحظههمچونماربهنظرآید،ذهنتومشكالتبسیاریرابوجود
خواهدآورد.درحقیقتمشكلومعامییوجودنداردوهرگزهموجودنداشتهونخواهدداشت.مشكالتتنهادر
ذهنتوهستندوتوحقیقتراازطریقذهنتنگاهمیكنی.آنوقتهرحقیقتیبهصورتمشكلجلوهمیكند.
ذهنمشكلآفریناستونهتنهامشكلمیسازد،بلكهراهحلهاییراهمخلقمیكندكهخوداینهابهمشكالت
عمیقتریتبدیلمیشوند.حقیقتابدامشكلنیستودرواقعمشكلیوجودندارد.ولیذهنتومنیتواندبدون
مشكلبهاطرافنگاهكند.هرچهراكهببینیازآنمشكلدرستمیكنی.دیدگاهتومشكلزااست.مناینتكنیك
تنفسیرابرایشامگفتموحاالذهنمیگوید:"اینكهخیلیسادهاست!"چراذهنچنینمیگوید؟
باورمنیكرد.خیلیساده بالوكوموتیوبخارساختهشد،هیچكس بارقطارهایمسافری وقتیكهبراینخستین
وباورنكردنیبهنظرمیرسید:هامنبخاركهدرآشپزخانهازكرتیآبجوشدرمیآمد،موتوریرابهحركتدر
میآوردوصدهامسافرراجابهجامیكرد؟!باورنكردنیبود!درانگلستانوقتینخستینقطارمسافریباموتوربخار
آمادهیحركتبودهیچكسحارضنبودباآنسفركند.حتییكنفرنیزحارضبهچنینمخاطرهنبود!عدهیبسیاری
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
غلبهبرفریبهایذهنی فصلچهارم
۹۳
رامتقاعدكردهبودندوحتیبارشوهودادنپولهمعدهایراراضیكردهبودند،ولیدرلحظاتآخرآنانهم
فراركردند!آنانمیگفتند"اوالبخارمنیتوانداینوزنسنگینرابهحركتآوردوچیزسادهایمثلبخارآبتواناین
معجزهراندارد.اگرموتورحركتكند،حتامكارشیطاناستونهبخار.ودرثانی،اگرحركتكند،چهتضمینی
هستكهبتوانآنراازحركتبازداشتوتكلیفترمزآنچهمیشود؟!"ودرواقعهیچتضمینیهمدادهمنیشد.
زیراایننخستینباربودوهرگزقبالچنینقطاریترمزنكردهبود.فقطاحتاملمیرفتكهبایستد!تجربهیقبلی
وجودنداشت.هیچعلمیمنیتوانستبگوید"آری،حتامخواهدایستاد"ازنظرتئوریمیبایدتوقفكند،ولیمردم
عالقهایبهتئورینداشتندوفقطمیخواستندمطمنئباشندكهقطارخواهدایستاد!
بنابرایندوازدهزندانیمحكومبهاعدامرابعنوانرسنشینانقطارانتخابكردند،زیرارسنوشتآنانبههرحالمرگ
بود،پساگرقطارترمزمنیكرد،مشكلیدركارنبود.پسفقطدانشمندمخرتع،رانندهیلوكوموتیودیوانهودوازده
زندانیاعدامیرسنشیناناینقطاربودند.
درآنزمانمردممیگفتند"...چیزیبهسادگیبخارآب...؟"
ولیاینكدیگركسیاینگونهحرفمنیزند،زیراسیستماكنونكاركردهوهمهاینرامیدانند.همهچیزسادهاست.
واقعیتوحقیقتسادههستند.
ولیبهسببعدمدركدرستماپیچیدهجلوهمیكنند.هرپدیدهایپسازشناختودركآنسادهخواهدبود.
ولیشناختآنبیتردیددشواراست،نهبهسببواقعیتمشكلآن،بلكهبهدلیلوجودساختارذهنشام.
اینتكنیكهاسادههستند،ولیبرایذهنهایشامسادهنخواهندبود.
ذهنشاممشكلسازاست.پسفقطآنهاراامتحانكنید.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۹4
فصل پنجم
پنج تكنیك توجه
۵-بهمیانابروهاتوجهكن،بگذارذهنقبلازفكرباشد،
بگذارجسمباعصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛
وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیرگردد.
۶-درحینانجامكارهایدنیا،هشیاریبیندونفسراحفظكن
وبااینمترین،چندروزبعددوبارهمتولدشو.
۷-درهنگامخواب،بانفسملسنشدنیدرمركزپیشانیكهبهقلبمیرسد،
رویرویاهاورویمرگكنرتلداشتهباش.
۸-باارادتكاملرویمكثبیندونفسمتمركزشوودانندهرابشناس.
۹-درهنگامغلیانخشم،مانندجسددرازبكش،هامنطوربیحركتمبان
ویابدونپلكزدننگاهكن،
یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
وقتیفیثاغورثكهیكیازبزرگرتینفیلسوفانیونانبودواردمصشد،اورابهیكمدرسهمخصوصراهمنیدادند.
اویكیازبهرتینمفرسانزمانشبودومنیتوانستسبباینمامنعترادرككند.اوبارهاتقاضایورودبهاین
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۹۵
مدرسهراكرد،ولیهرباربهاوگفتهشدكهاگریكدورهیویژهیآموزشیروزهوتنفسراطینكند،منیتواند
وارداینمدرسهشود.
گزارششدهكهفیثاغورثگفتهبود:"منبرایكسبدانشآمدهام،نهبرایفراگیریمكتبیخاص"ولیمقامات
مدرسهپاسخدادند"تاتوتغییرنكنی،مامنیتوانیمبهتودانشبدهیم.درحقیقتماعالقهایبهدانشنداریم،
عالقهوتوجهمابهتجربههایواقعیاست.دانشمنیتوانددانشباشد،مگراینكهزندگیشودوتجربهگردد.پس
توبایدیكدورهیچهلروزهراطیكنیوباشیوههایتنفسوهشیارینسبتبهبرخینقاطآنآشناشوی."
راهدیگرینبودوفیثاغورثمجبورشدایندورهیآموزشیراطیكند.پسازچهلروزمتریناتتنفسیمخصوص
وروزهداشنتبهاواجازهدادندكهواردمدرسهشود.میگویندكهفیثاغورثگفتهبود:"اینكشامفیثاغورثراپذیرا
نشدهاید،منفرددیگریشدهام،مندوبارهزادهشدهام،حقباشامبودومندراشتباهبودم.پیشازایندوره
متامدیدگاهمنعقالییومنطقگرابود.اینكازطریقاینپاالیش،مركزهستیمنتغییركردهوازعقلبهقلب
آمدهاست.حاالمیتوانماحساسكنمكهپیشازایندوره،منفقطقادربودمازراهعقلومغزبفهمم.ولیاینك
برایمنحقیقت،یكاصلعقالیینیست،بلكهیكزندگیاست؛حقیقتدیگریكفلسفهنیست،بلكهتجربهای
استكهمیتوانآنرازندگیكرد."
اوچهآموزشهاییرادیدهبود؟همینتكنیكپنجمتانرتابهاودادهشدهبود.اینتكنیكدرمصبهاودادهشد،
ولیخودتكنیكهندیاست.
۵-بهمیانابروهاتوجهكن،بگذارذهنقبلازفكرباشد،
بگذارجسمباعصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛
وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیرگردد.
همینتكنیكبهفیثاغورثدادهشدهبود.اوبااینتكنیكبهیونانبازگشتودرحقیقترسچشمهومنشاءمتام
عرفانغربشد.فیثاغورثراپدرعرفانغربلقبدادهاند.
اینتكنیكیكیازروشهایبسیارعمیقاست.سعیكناینرادرككنی:...توجهبیندوابرو...
ارسارآمیزترین از یكی دوابرو میان و مغز در كه میدهد نشان علمیاخیر تحقیقات و مدرن زیستشناسی
"thethirdاستودرتبتبهآن"چشمسومPinealglandشگفتیهایبدنقراردارد.نامعلمیآنغدهیكاجی
eyeودرتانرتابهآن"شیوانرتا"یا"چشمشیوا"میگویند.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۹۶
بیندوچشمماچشمیدیگراستكهاینككارمنیكند.اینچشمآنجاهستومیتوانددریكلحظهبهكاربیفتد،
ولیبطورمعمولكارمنیكند.برایكارافتادنآنبایدكاریبكنی.اینچشمكورنیست،بلكهفقطبستهاست.این
تكنیكبرایبازكردنچشمسوماست.
۵-بهمیانابروهاتوجهكن،بگذارذهنقبلازفكرباشد،بگذارجسمباعصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛و
ازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیرگردد.
پیشانی،بیندوابرومتمركزكن.فقطدروسطمتركزكن. بهسمتمركز را ببندوسپسدوچشم را چشامنت
باچشامنبستهطورینگاهكنكهگوییباچشامنبازبهوسطپیشانینگاهمیكنی.متامیتوجهخودرابهاین
نقطهمتمركزكن.
اینیكیازسادهترینشیوههایمتركزكردناست.تومنیتوانیاینقدرنسبتبهقسمتیدیگرازبدنمتركزكنی.
اینغدهتوجهرابهخودجذبمیكند.اگربهآنتوجهكنی،چشامنتبااینسومینچشم،هیپنوتیزممیشوند:
چشامنتثابتمیشوندوقدرتحركتندارند.چشمسومتوجهراگرفتهوآنراغالبمیكند.اینچشمنسبت
بهتوجه،حالتمغناطیسیدارد.
توجهبهسایراندامبدنكاریمشكلاست.بنابرایندرمتامتكنیكهادرمتامدنیاازایننقطهبرایتوجهكردن
استفادهشده.اینآسانترینراهبرایپرورشمتركزاست.زیراخوداینغدههمكمكمیكندوحالتمغناطیسی
دارد.توجهتوبانیروییخاصبهایننقطهواردشدهوجذبآنمیگردد.
درنوشتههایباستانیتانرتاآمدهكه"توجهبرایچشمسومهمچونغذااست"
اینچشمگرسنهاستوبرایمدتهاگرسنهمانده.اگربهآنتوجهكنی،زندهمیشود.وقتیدریافتیكه"توجه،
خوراكاینچشماست"وزمانیكهاحساسكردیتوجهبهایننقطهحالتیمغناطیسیپیدامیكند،آنوقتمتركز
كاریمشكلنخواهدبود.انسانفقطبایدنقطهیدرسترابشناسد.پسفقطچشامنترابستهنگهداروبگذار
هردوچشمبهسویوسطدوابروحركتكندوآننقطهرااحساسكند.وقتیبهایننقطهمتمركزشوی،چشامنتو
ناگهانثابتمیمانندوحركتدادنآنهامشكلمیشودوتودرمییابیكهمكاندرستراپیداكردهای.
۵-بهمیانابروهاتوجهكن،بگذارذهنقبلازفكرباشد،
بگذارجسمباعصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛
وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیرگردد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۹۷
اگرمتركزدرستدرآننقطهباشد،براینخستینبارپدیدهیعجیبیراتجربهخواهیكرد.احساسمیكنیكهافكار
درپیشرویتدرحركتهستندوتوبهیكشاهدتبدیلشدهای.درستمانندپردهیسینام:افكاردرحركتهستند
وتونظارهگرآنهایی.وقتیتوجهتودرنقطهیچشمسوممتمركزاست،توبالفاصلهشاهدافكارتخواهیبود.
توبطورمعمولنظارهگرافكارتنیستی،بلكهخودتراباافكارتهمهویتمیبینی.اگرخشمدرتوهست،تو
خودخشمهستی.اگرفكریدررسداری،شاهدآننیستی،بلكهباآنیكیمیشویوباآنحركتمیكنی؛توبه
خودآنفكرتبدیلمیشویوبهشكلآندرمیآیی.وقتیشهوتباشد،بهشهوتتبدیلمیشویووقتیخشمگین
هستی،بهخودخشمتبدیلمیشوی.هرفكریكهدرتوحركتكندباتوهمهویتمیگردد.توفاصلهایبین
فكروخودتنداری.
ولیدرهنگاممتركزدرچشمسوم،توناگهانیكشاهدمیشوی.ازطریقچشمسومتومیتوانیافكارراهمچون
ابرهایدرحالحركتدرآسامنویامانندمردمدرحالگذرازخیابانببینی.تونزدیكپنجرهاتنشستهایوآسامنرا
نگاهمیكنیویامردمخیابانرانظارهمیكنی.تونهباابرهاهویتمیگیریونهبامردم.تودركنارنشستهای:
همچوننظارهگریرویتپهها.حالاگرخشموجودداشتهباشد،میتوانیآنراهمچونیكشیئخارجینگاه
كنی.دیگرمنیپنداریكهاینتوهستیكهخشمگینهستی.احساسمیكنیكهخشمتورافراگرفته:خشممانند
تودهایابرتورااحاطهكرده،ولیتوخودتآنخشمنیستیواگرتوآنخشمنباشی،خشمتوناتوانمیگرددو
منیتوانددرتوتأثیربگذارد.تومانندآسامندستنخوردهباقیخواهیماند.خشممیآیدومیرودوتودردرونت
متمركزباقیخواهیماند.
اینپنجمینتكنیك،روشیافنتشاهداست:
۵-بهمیانابروهاتوجهكن،بگذارذهنقبلازفكرباشد،
بگذارجسمباعصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛
وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیرگردد.
باافكارخودتروبهروشو،آنهارامتاشاكن.بگذارجسمتباعصارهیتنفستاباالیرستپرشودوازآنجابارانی
ازنوررسازیرگردد.وقتیتوجهدرناحیهچشمسوممتمركزباشد،دوچیزاتفاقمیافتد:یكیایناستكهتوناگهان
شاهدمیشوی.پسسعیكنشاهدباشی:هرآنچهراكهدرحالرویدادناستنظارهكن.مثالتوبیامرهستیو
بدنتدرحالدردكشیدناستویادررنجوعذابروحیبهرسمیبری.نسبتبههرآنچهكههستیكشاهد
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۹8
باش.خودتراباچیزهاییكهشاهدشهستیهویتنده؛فقطیكشاهدوناظرمبان.پساگرشاهدبودنامكان
پذیرباشد،تودرچشمسوممتمركزهستی.عكسایننكتهنیزصدقمیكند:اگردرچشمسوممتمركزباشی،یك
شاهدخواهیشد.اینهردوروند،بخشیازیكواحدهستند.
دراینحالت،اتفاقدومیكهرویمیدهدایناستكهتواینكمیتوانیارتعاشظریفنهفتهدرتنفسرااحساس
كنی.اینكمیتوانیفرموشكلوعصارهیتنفسرا،جاننفسرااحساسكنی.اولسعیكنكهمنظورمرااز"
شكلتنفس"و"عصارهیتنفس"درككنی.علممیگویدكهتودروقتتنفسهوارابهدرونمیبری.ولیچنین
نیست.علممیگویدكهتوفقطهواراتنفسمیكنیوهواتركیبیاستازاكسیژن،هیدرژنوسایرگازها.متاماین
گازهاهوارامیسازندوتوفقطهواراتنفسمیكنی.ولیتانرتامیگویدكه"هوا"فقطیكوسیلهینقلیهاستو
نهچیزواقعیكهمارازندهنگهمیدارد.شامدرواقع"پراناprana"یامادهیحیاتیرااستنشاقمیكنید.هوافقط
یكعنص"واسطه"استوپرانا،محتوایزندگیوحیاتاست.علمتاكنونقادرنبودهكهپراناراكشفكند.ولی
برخیازپژوهشگرانازدیربازچیزیارسارآمیزرااحساسكردهاند:كهتنفسفقطهوانیست.ایننكتهرابسیاری
ازپژوهشگرانجدیدنیزاحساسكردهاند.مهمترینآنانیكروانشناسآملانیبهنامویلهلمرایشبودهكهآنچیز
ارسارآمیزرا"انرژیاورگون"نامید:نامدیگریبرایپرانا.اومیگوید"وقتیدرحالتنفسهستی،هواتنهاظرف
استومظروفومحتواییارسارآمیزوجودداردكهمیتوانآنرا"اورگون"یامادهحیاتویاپرانانامداد."ولیاین
نكتهایبسیارظریفاست.پرانادرواقعمادهنیست،هوامادهاستوحاویماده.ولیدردرونآنچیزیبسیار
لطیفدردرونآنحركتمیكند.فقطمیتوانیاثراتاینانرژیرااحساسكنی.وقتیباانسانیشادابورسحال
درمتاسهستی،نوعیانرژیبیشرتدردرونتتجربهمیكنی.اگربافردبیامریبهرسبربی،احساسمیكنیكه
چیزیازدرونتبهبیرونمكیدهمیشودواحساسناتوانیوكمبودانرژیمیكنی.چراوقتیبهبیامرستانمیروی
احساسخستگیبیشرتیمیكنی؟انرژیحیاتیتوازمتاماطرافبهبیرونكشیدهمیگردد.متامفضایبیامرستان
بیامرگونهاستوافرادیكهدرآنجاهستندبهمادهحیاتیوپرانانیازبیشرتیدارند.چرازمانیكهدریكشلوغیو
ازدحامزیادقرارداری،احساسخفگیمیكنی؟زیراپرانایتودرحالمكیدهشدنازسویدیگراناست.چراوقتی
كهدربامداددرطبیعتوزیردرختانوآسامنقرارداری،فورااحساسنشاطورسزندگیمیكنی؟دلیلآنوجود
پرانایزیاددرمحیطاست.هرانساننیازبهفضایمخصوصومقدارمشخصیازپراناداردواگرآنمقداروفضا
دردسرتسنباشد،پرانایانسانمكیدهوكاستهمیشود.
ویلهلمرایشدراینموردآزمایشهایبسیاریانجامداد،ولیهمهمیپنداشتندكهاودیوانهاست!علمنیزخرافات
ویژهیخودشرادارد!وعلمامروزیهنوزبسیارسنتگراorthodoxاست.علمهنوزمنیتوانداحساسكندكه
چیزیبیشازهوانیزوجوددارد،ولیهندوستانقرنهااستكهاینمادهحیاتیراتجربهمیكند.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۹۹
شایدشنیدهباشیدكهدرهندوستانبرخیازافرادبرایروزهایطوالنیواردنوعیسامادیsamadhiیافراآگاهی
میشوندوبدونهوازندگیمیكنند.درسال۱880م.شخصیدرمصواردچنینوضعیت"زندگیبدونهوا"شد
وبرایچهلسالدرزیرزمینمدفونشد.متامكسانیكهاورادفنكردهبودندازدنیارفتندواوچهلسالبعددر
سال۱۹۲0اززیرزمینخارجشد.كسانیكهاورادرسال۱۹۲0اززیرزمینخارجكردندباورشانمنیشدكهاوهنوز
زندهباشد،ولیاوزندهبود!وتادهسالبعدازآنهمزندگیكرد.اومتامارنگپریدهشدهبود،ولیزندهبود،او
چهلسالمتامبدونهوازندگیكردهبود.
مافقطاینرا اوچنینگفتهبود:"مامنیدانیم. اوپرسیدهبودندو از پزشكانوسایرپژوهشگرانرازاینكاررا
میدانیمكهپراناقادراستدرهمهجاواردبشودوجاریباشد."هوامنیتواندنفوذكند،ولیپرانامیتواند.وقتی
درحالت میتوانی نیز قرنها برای بربی،آنگاه درون به آن بدونظرف مستقیامو را پرانا میتوانی كه دریابی
فراآگاهیمبانی.
بامتركزواستقراردرچشمسوم،ناگهانمیتوانی"عصارهیتنفس"،نههوارا،بلكهپرانایاعصارهیآنرامشاهده
كنی.واگربتوانیعصارهیتنفسرامشاهدهكنی،پسدرنقطهایهستیكهجهشونفوذازآنجارشوعمیشود.
اینسوترامیگوید:بگذارجسمباعصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیر
گردد.ووقتیتوانستی"عصارهیتنفس"رامشاهدهكنی،آنوقتتصوركنكهمتامرستازآنپرشدهاست.فقط
تصوركن؛نیازیبهسعیوتالشنیست.منبرایتانخواهمگفتكهتصویرسازیچگونهكارسازمیشود.وقتیدر
چشمسوممتمركزهستی،فقطتصویرسازیكنوآنچهبایدرخدهد،هامنوقتوهامنجارویخواهدداد.
تصوركردنبسیاراهمیتدارد.شامهمیشهدرذهنخودمشغولساخنتتصویرهستیدولیهیچگاهحادثهای
رخمنیدهد.ولیگاهیدرزندگیمعمولیوبدوندانسنت،چیزهاییرخمیدهند.مثالدرمورددوستخودفكر
میكنیواوناگهانپشتدراستوتومیگوییعجبتصادفی!تصوراتشامگاهیدرستمانندحادثهوتصادف
بهنظرمیرسند،ولیهرگاهچنینمواردیپیشمیآیدسعیكنآنرابهیادبیاوریوتجزیهوتحلیلكنی.هرگاه
نتیجهیتصوراتتوهمچونحادثهوتصادفبهنظررسید،بهدرونبروومشاهدهكن.توجهتودرنقطهاینزدیك
بهچشمسومقرارداشته.ایناموردرواقعتصادفینیست،بهنظرچنینمیرسد؛زیراشامعلومارساررامنیدانید.
ذهنبطورناخودآگاهدرنزدیكیچشمسومحركتكردهاست.اگرتوجهدرچشمسوممتمركزومستقرباشد،آنگاه
تصویرسازیبرایپیدایشیكپدیدهكافیاست.
اینسوترامیگوید،وقتیبیندوابرومتمركزهستیومیتوانی"عصارهیتنفس"رااحساسكنی؛بگذارجسمبا
عصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیرگردد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱00
حاالتصوركنكهاینعصارهداردمتامرسترا،بخصوصباالیفرقرس)ناحیهمالجیاساهارساراsahasrara(راپر
میكند.لحظهایكهچنینتصوركنی،متامرستپرازپرانامیشود...وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایین
رسازیرگردد.
این"عصارهیتنفس"همچوننورازباالیرستبهمتامبدنمنترشمیشود.ودرزیربارشنورتوكامالشادابشده
وباردیگرتازهمتولدخواهیشد.
معنیواقعی"زایشمجددروحانی"همیناست.
پسدونكتهبسیاراهمیتدارد:یكیاینكهبامتركزدرچشمسومنیرویتصویرسازیتوقدرمتندمیگردد.برای
همیناستكهاینهمهدرموردخالصبودنوپاكزیسنتارصاروتأكیدمیشود.قبلازانجاماینمتریناتبایدخالص
وپاكشوی.درتانرتا"خلوص"یكاصلاخالقینیست.اهمیتآندرایناستكهاگردرچشمسوممتمركزباشی
وذهنتناخالصباشد،تصوراتتومیتواندخطرناكباشد:همبرایخودتوهمبرایدیگران.اگربهقتلشخصی
فكرمیكنیواینذهنترااشغالكردهباشد،همینتصورمیتواندسببمرگاوشود.ارصاروتأكیدفراوانبرای
خالصشدنبههمینسبباست.
تنفسكردنویژه نوع این واردشود. تنفسی انجاممتریناتخاص و باروزهگرفنت كه فیثاغورثسفارششد به
برایاینآموزشدادهمیشودكههركسیكهوارداینوادیمیشوددرجاهایخطرناكیگاممیزند.زیراهركجا
قدرتباشد،خطرنیزوجوددارد.واگرذهنناخالصباشد،وقتیقدرتبهدستآمد،ذهنناخالصوافكارناپاك
فوراآنراضبطخواهدكرد.
بارهاتصوركردهایكهمیخواهیشخصیرابهقتلبرسانی،ولیخوشبختانهتصورتتوقادربهچنینكارینبوده!اگر
نیرویتصویرسازیتوبهاندازهیكافیقویبود،فوراآنتصویررامحققمیكردوآنگاه،نهتنهابرایدیگران،بلكه
برایخودتنیزخطرآفرینخواهدبود.بارهافكرخودكشیبهرستزده:اگزذهنتدرچشمسوممتمركزبود،
فوراپندارخودكشیبهعملآنتبدیلمیشد.آنگاهزمانیبرایتغییرعقیدهنخواهیداشت،اینامربالفاصلهرخ
خواهدداد.
شایدشاهدهیپنوتیزمشدنافرادبودهای.وقتیكسیتحتخوابتلقینیقرارمیگیرد،هرچهراكهفردتلقینكننده
اوهرچقدراحمقانه،غیرمنطقیوغیرممكنهمكهباشد،فردهیپنوتیزم انجاممیدهد.دستور بگویدبالفاصله
شده،فوراآنراانجاممیدهد.علتچیست؟
اینتكنیكپنجمتانرتاپایهواساسنظریههیپنوتیزماست.هرگاهبخواهندكسیراهیپنوتیزمكنند،بهاومیگویند
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱0۱
كهچشمهایشرابهنقطهایخاصمتوجهكند)یكنور،یكنقطهرویدیوارویارویچشمهایهیپنوتیزمكننده(.
هرگاهچنینكنید،ظرفسهدقیقه،توجهدرونیشامرشوعمیكندبهجاریشدنبهسمتچشمسوم.ودراینحالت
چهرهیتونیزتغییرمیكند.ناگهانصورتمتامحالتزندهبودنشراازدستمیدهدوبهنظرچونمردگانمیآید
ویامانندشخصیكهدرحالتخوابعمیقاست.ایننشانهایاستبرایشخصهیپنوتیزمكنندهكهبداندتودر
حالتخوابمصنوعیقرارگرفتهای.یعنیكهاینكتوجهتوسطمركزچشمسوممكیدهمیشود.باحركتكردنرسیع
متامانرژیبهسمتچشمسوم،صورتحالتمردهبهخودمیگیرد.حاالشخصهیپنوتیزمكنندهمیداندكههرچه
بگویدانجامخواهدشد.اومیگوید"حاالبهخوابیعمیقفرومیروی!"وهمنطورهمخواهدشد.اومیگوید"حاال
بیهوشمیشوی"وتوفورابیهوشمیشوی.حاالهركاریراباتومیتوانانجامداد.اگراوبگویدكهتوهیتلرویا
ناپلئونشدهای،خواهیشد!رفتارتمانندآنانمیشودوحركاتتتغییرخواهدكرد.دراینجاناخودآگاهتدستور
میگیردوواقعیتراخلقخواهیكرد.اگرازنوعیبیامریدرعذابباشی،حاالمیتواننددستوربدهندكه
بیامریازبینبرودوازبینهمخواهدرفت.ویامیتوانبیامریجدیدیراآفرید.
دراینوضعیتاگرسنگیكوچكرارویدستتوقراردهندوبگویند"رویدستتآتشاست"احساسحرارت
شدیدخواهیكردوپوستدستتخواهدسوختوتاولخواهدزد.نهتنهادرذهنچنیناست،بلكهدرواقعیت
همپوستدستتوخواهدسوخت.دراینجاچهاتاقیمیافتد؟آتشیدركارنیستوفقطیكقطعهسنگكوچك
ورسدرویدستقراردارد.اینسوخنتچگونهرویمیدهد؟تودرمركزچشمسوممتمركزهستیوتصویرهای
تو بگوید"حاال او اگر میشوند. تبدیل واقعیت به و دارند قرار كننده هیپنوتیزم تأثیرالقائات تحت تو ذهنی
مردهای!"قلبتازحركتبازمیایستدوتوبالفاصلهخواهیمرد.
متاماینهابهسببچشمسوماست.درچشمسوم،تصوركردنچیزیومحققشدنآندوچیزجداگانهنیستند.در
آنجاتصوركردن،خودواقعیتاست.كافیاستكهتصوركنیواتفاقخواهدافتاد.درآنجافاصلهایبینرویاو
واقعیتوجودندارد.برایهمیناستكهشانكاراShankaraگفتهكهایندنیاچیزیجزرویایخداوندMayaنیست.
زیراخدادرچشمسوممتمركزاست:همیشهوجاودانه.پسهرآنچهراكهاوبهتصوردرآورد،واقعیتخواهدشد.
اگرتونیزدرچشمسوممتمركزباشی،رویاهایتمحققخواهندشد.
روزیساریپوتراSaripetraنزدبوداآمد.ساریپوتراازمریدانخالصبودابودومراقبههایشبسیارعمیقبودند.
اوبسیاریازچیزهارادرمراقبهمیدیدكهبهحقیقتمیپیوستند.اورشوعكردهبودبهدیدنبهشتوجهنمو
شیطانوفرشتگان.واینهاآنقدرواقعیبودندكهاوهراساننزدبوداآمدتابگویدكهچهدیده.ولیبودابهاو
گفت"چیزینیست،اینهافقطرویاهستند."وساریپوتراپاسخداد:"آنهاخیلیواقعیهستند،چطورمیتوانم
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱0۲
بگویمكهرویاهستند؟وقتیتصویریكگلرامیبینم،ازهرگلیكهدردنیاهستواقعیتراست.عطرآنرا
احساسمیكنمویامیتوانمآنراملسكنم.چطورمیتوانمبگویمكهرویااست؟ویاوقتیتورامیبینمآنقدر
واقعینیستیكهآنگلواقعیبهنظرمیرسد.پسچگونهفرقبینرویاوواقعیترامتیزدهم؟"بوداگفت:"اینك
كهدرچشمسوممتمركزشدهای،رویاوواقعیتیكیهستندوهرآنچهكهبهصورترویامیبینی،بهحقیقتخواهد
پیوست.
وعكسایننیزصادقاست:برایكسیكهدرچشمسوممتمركزاست،رویا،واقعیتخواهدبودومتامواقعیت
مانندیكرویاخواهدشد.زیراوقتیرویایتوبهحقیقتتبدیلمیشود،درخواهییافتكهبینرویاوواقعیت
تفاوتاساسیوجودندارد.پسوقتیشانكارامیگویدكهایندنیافقطمایاmaya)رویایالهی(است،یكنظریهو
دیدگاهنظریارائهنداده.اینتجربهیواقعیدرونیكسیاستكهدرچشمسوممستقرشدهاست.
۵-بهمیانابروهاتوجهكن،بگذارذهنقبلازفكرباشد،
بگذارجسمباعصارهیتنفستاباالیرسپرشود؛
وازآنجاهمچونبارشیازنوربهپایینرسازیرگردد.
درستماننداینكهزیردرختینشستهایوبارشیازگلبررستفرومیریزدویارگباریبررستفرودمیآیدویااینكه
هنگامطلوعآفتاب،انوارخورشیدبهسویتورسازیرمیشوند.كافیاستكهچنینتصوركنیوبالفاصلهبارشی
ازنورازباالیرستجاریخواهدشد.اینبارشتوراباردیگرخلقمیكندوبهتوتولدیدوبارهخواهدبخشید.
...درحینانجامكارهایدنیا،هشیاریبیندونفسراحفظكن؛
وبااینمترین،چندروزبعددوبارهمتولدشو.
نفسهارافراموشكنومتوجهفاصلهیبیننفسهاباش:یكنفسآمدهاست،قبلازاینكهبهبیرونبرود،فاصله
ومیانپردهایوجوددارد.یكنفسبهبیرونرفتهوقبلازاینكهدوبارهواردشود،بازهمفاصلهایهست...و
آنفاصله...
...درحینانجامكارهایدنیا،هشیاریبیندونفسراحفظكن؛
وبااینمترین،چندروزبعددوبارهمتولدشو.
ولیاینكاربایدپیوستهانجامشود،برایهمیناستكهگفته"درحینانجامكارهایدنیا..."هركاریانجام
میدهیتوجهخودرادرفاصلهیبیندونفسنگهدار.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱0۳
ولیاینتكنیكرابایددرحینانجامكارمترینكرد.
منتكنیكیمشابهاینرارشحدادهام،تنهاتفاوتشبااینتكنیكایناستكهاینمترینبایددرهنگامفعالیتهای
دنیویانجامشود.اینرادرتنهاییانجامنده.برایمثالاینراهمراهبایكفعالیتدیگرمانندپیادهروییاغذاخوردن
مترینكن:هامنطوركهغذامیخوری،متوجهفاصلهبیندموبازدمباش.دروقتپیادهروی،راهبروومتوجهاین
فاصلهباش؛داریبهخوابمیروی،بگذارخواببیاید،ولیمتوجهفاصلهباش.
چرادرهنگامفعالیت؟زیرافعالیتذهنرامنحرفمیكند.توجهتوبارهاوبارهامعطوففعالیتمیشود.پس
نگذارذهنتمنحرفشود،رویفاصلهثابتمبانوفعالیتراادامهبدهومتوقفنشو.
centerومركزcircumference؛یاپیرامونbeingوبودنdoingدوالیهازوجودوهستیماعبارتندازانجامدادن
.درحواشیپیرامونكاركنوفعالیترامتوقفنكنولیدرمركزهمباتوجهرویآنفاصلهكاركن.چهاتفاقی
خواهدافتاد؟فعالیتتومانندایفاینقشخواهدشد:درستماننداینكهمشغولبازیكردننقشیهستی.فرضكن
درمنایشدارینقشایفامیكنی،مثالنقشراماRamaیامسیح)ع(رابازیمیكنی.تودرایننقشبازیمیكنی،
ولیشخصخودتباقیمیمانی."مركز"میداندكههویتاصلیتوچیست؛ولیدر"پیرامون"،تونقشرامایا
مسیح)ع(رابازیمیكنی.تومیدانیكههویتاصلیتوایننقشنیست.توجهتودر"مركز"باقیاستوفعالیت
در"پیرامون"جاریوادامهدارد.
اگراینتكنیكرادرستانجامدهیمتامزندگیتوتبدیلبهیكمنایشنامهمیشود:تویكبازیگرخواهیبودكه
نقشهایمختلفبازیمیكند،ولیپیوستهدرآن"فاصلهیبیندونفس"متمركزاست.اگرفاصلهرافراموشكنی،
تودیگرنقشایفامنیكنی،بلكهدرقالبنقشفرورفتهایوآنوقتایندیگریكمنایشنامهنیست،توآنرابازندگی
اشتباهگرفتهای.اینكاریاستكهمامیكنیم.همهمیپندارندكهزندگیمیكنند.ولیاینزندگینیست،فقط
یكنقشاست:نقشیكهتوسطجامعه،رشایط،فرهنگ،رسوموعادات،كشورویامیراثبهتودادهشده.بهتو
نقشیرادادهاندوتورسگرمایفایآننقشهستیوهویتاصلیخودراباایننقشمخلوطكردهای.اینتكنیك
برایدرهمشكسنتاین"اختالطهویتی"الزماست.
كریشنانامهایزیادیدارد،كریشنایكیازبهرتیننقشآفریناناست.اوپیوستهدرخویشنتمتمركزاستوبدون
كوچكرتینجدیت،نقشهاومنایشنامههایزیادیرابازیمیكند.جدیبودنناشیازهویتاست.اگردروسط
منایشواقعابهراماتبدیلشوی،مشكالتیبروزخواهدكرد!اینمشكالتناشیازجدیبودنتواست.وقتیسیتا
sita)همرسراما(دزدیدهمیشود،شایدبهتوحملهیقلبیدستدهدومتاممنایشنامهمتوقفمیشود!اگرتو
واقعانقشتراجدیبگیری،سكتهومرگتحتمیاست!
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱04
بهخانه آسوده است. نرفته بهرسقت چیزی درواقع دزدیدهاند،ولی را سیتا هستی. بازیگر یك فقط تو ولی
بازمیگردیوراحتمیخوابی.حتیدررویانیزمنیبینیكهسیتارابهرسقتبردهاند.درداستانآمدهكهوقتی
سیتارادزدیدند،رامااشكمیریختونالهكنانازدرختانمیپرسید:"سیتایمنكجاست؟اوراچهكسیدزدیده؟"
ولیایننكتهایبااهمیتاستكهبایددركشود:اگررامواقعاگریهكردهباشدوازدرختانرساغسیتارامیگرفته،
اودیگررامانیستوانسانیالهینیست.
ایننكتهرابایدبهیادداشت:برایراما،زندگیواقعینیزفقطیكایفاینقشبوده.توبازیگرانبسیاریرادیدهای
كهنقشرامارابازیكردهاند،ولیخودرامانیزنقشیرابازیمیكرد،ولیدرصحنهایبسگسرتدهتر.هندوستان
دراینموردداستانبسیارزیباییداردكهفكرمیكنمبیهمتاباشد.درهیچكجایدنیاچنینداستانییافتمنیشود.
گفتهشدهكهواملیكیValmikiقبلازتولدراماچاندراRamachandraداستانحامسیرامایاناRamayanaرانوشته
بود.پسچونرامابهدنیاآمدمجبوربودكهنقشخودشراآنچنانبازیكند.پسرفتاررامانیزفقطیكمنایشنامه
بود.آری،داستانقبلازتولدرامانوشتهشدهبودواوناگزیرمیبایستنقشخودشراایفاكند.وقتیانسانی
چونواملیكیداستانرامینویسد،رامامجبوراستنقششراایفاكند.پسهمهچیزبهنوعیازپیشتعیینشده
بود.سیتابایددزدیدهمیشدوجنگنیزبایدرویمیداد.
اگراینرابتوانیدرككنی،آنوقتنظریهتقدیرورسنوشتBhagyaرانیزمیتوانیدرككنی.اینواژهاهمیت
تبدیل بهیكمنایشنامه تعیینشده،زندگیت پیش از بدانیهمهچیز اگر كه باگیاایناست دارد.معنی زیادی
خواهدشد.اگردریكمنایشنامهمشغولایفاینقشراماهستی،دیگرمنیتوانیآنراتغییربدهی،همهچیز،حتی
گفتگوهاthedialoguesازقبلمقررشده.اگرچیزیبهسیتامیگوییفقطتكرارچیزهایازپیشتعیینشدهاست.
اگرزندگیراازپیشتعیینشدهبدانی،منیتوانیآنراتغییردهی.
برایمثال،توروزیخواهیمرد.اینازقبلتعیینشده.درهنگاممرگتوزاریخواهیكرد،ایننیزازقبلمقرر
شده.افرادبخصوصیهمدراطرافتوخواهندبود،اینهمرقمخورده.پساگرهمهچیزازقبلمعینباشد،
همهزندگیتبدیلبهیكمنایشنامهخواهدشد.پستوفقطبایدنقشخودترابازیكنی.ازتوخواستهشدهكه
نقشترازندگیكنی.
بین تكنیك،تودرمركز كنی:دراین تبدیل یكمنایشنامه به را زندگیت كه برایایناست تكنیكششمفقط این
فاصلهیدونفسمتمركزهستیوزندگیدرپیرامونتوجاریاست.اگرتوجهتبهمركزباشد،آنوقتتوجهتودر
حقیقتبرپیراموننخواهدبودوفقطتوجهیدرجهیدواستكهدرمكانینزدیكبهتوجهاصلیتوقراردارد.
میتوانیآنرااحساسكنی،میتوانیآنرابشناسی،ولیاهمیتیندارد.درستماننداینكهبرایتواتفاقمنیافتد
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱0۵
وبرایدیگریدرحالرویدادناست.
۷-درهنگامخواب،بانفسملسنشدنیدرمركزپیشانیكهبهقلبمیرسد،
رویرویاهاورویمرگكنرتلداشتهباش.
حاالبیشرتوبیشرتواردسطوحعمیقترمیشوی:بانفسملسنشدنیدرمركزپیشانی.
اگرچشمسومراشناختهباشی،پسنفسغیرقابلملسیاپراناینامرییرادرمركزپیشانیمیشناسی.حالتبارش
نوررانیزمیشناسی...درحالیكهبهقلبمیرسد.
درهنگامخواب،بانفسملسنشدنیدرمركزپیشانیكهبهقلبمیرسد،رویرویاهاورویمرگكنرتلداشتهباش.
میتوانیماینتكنیكرابهسهبخشتقسیمكنیم:اول:توبایدقادرباشیكهوجودپرانارادرتنفسهایتاحساس
كنی:آنحالتغیرقابلملسرا،قسمتنامرییوغیرمادیهوارا.اگربیندوابرومتمركزباشیاینحالتدستخواهد
داد.بهآسانیخواهدآمد.
اگرنسبتبه"مكثبیندونفس"هممتمركزباشی،بازهماینحالتدستخواهدداد،ولیقدریمشكلتراست.
واگرنسبتبهمركزثقلخوددرناحیهنافــمكانیكهنفسآنراملسمیكندوبیرونمیرودـــهمهشیار
باشی،بازهماینحالتاحساسمیشود،ولیبازهمقدریمشكلتر.راحتترینحالتایناستكههركجانفس
هست،هامنجاچشمسوماست.دراینجا،بههركجاكهمتركزكنی،اینحالتدستخواهدداد.تونفوذپرانارادر
خودتاحساسخواهیكرد.اگربتوانینفوذوجاریشدنپرانارادردررونتاحساسكنی،زمانمرگتراخواهی
دانست.ششماهقبلازمرگرشوعمیكنیبهدانسنتزمانمرگت.چرابسیاریازافرادمقدسروزمرگخودرااز
پیشاعالممیكنند؟آساناست.اگربتوانیمحتوایتنفسوجاریشدنپرانارادردرونخودببینی،بهمحضاینكه
پرانادربدنمعكوس ازمرگ،روندجریان روندمعكوسآغازشود،میتوانیآنرااحساسكنی.ششماهقبل
میشودوپرانارشوعمیكندبهخارجشدنازبدن.درآنزماندیگرتنفس،پرانارابهدرونمنیبرد،برعكسآنرا
بهخارجهدایتمیكند،هامننفسیكهآنرابهداخلآوردهبود،اینكآنراخارجمیكند.
توحاالمنیتوانیاینرااحساسكنی،زیراآنبخشنامرییتنفسرامنیشناسی.توفقطآنوسیلهینقلیهوواسطهرا
كهتغییرمنیكندمیشناسی.اكنونپراناتوسطدمبهداخلبردهشدهودرآنجاباقیمیماندووسیلهینقلیهخالی
بازمیگرددودوبارهباپراناپرشدهوبهدرونمیآید.پسبهیادداشتهباش:دموبازدمیكینیستند.دموبازدم
فقطبعنوانیكوسیلهینقلیهیكیهستند،ولیدمرسشارازپراناوبازدمخالیازآناست.توپراناراجذبكردهای
ونفسازآنخالیگشتهاست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱0۶
درهنگاممرگعكساینموردرویمیدهد:دمخالیوبیپرانااست.زیراتودرآیندهخواهیمردوبدنتازجهان
هستیپرانامنیمكدونیازیهمنیست.اینكمتامروندمعكوسشدهاست.وقتیبازدممیكنی،پراناهمراهآن
خارجمیشود،كسیكهبتواندنامرییراببیند،میتواندروزمرگشرافورابداند.ششماهماندهبهمرگاوخرب
میشودكهروندمعكوسشدهاست.
درهنگامخواب،بانفسملسنشدنیدرمركزپیشانیكهبهقلبمیرسد،رویرویاهاورویمرگكنرتلداشتهباش.
یكنكتهبسیاربسیارمهماست:اینمترینرابایدقبلازخوابانجامدهی.فقطآنوقتونهدراوقاتدیگر.
درستقبلازبهخوابرفنتاینمترینراانجامبده...خواببهآهستگیچیرهمیشود،تالحظاتیدیگرهشیاری
توازبینمیرودوتودیگرآگاهنخواهیبود.درستقبلازاینلحظه،هشیارشو:نسبتبهنفسهایتهشیارشو
وبخشنامرییتنفســـپراناوآمدنآنرابهقلبتاحساسكن.ایناحساسراادامهبده،پرانابهقلبمیآید..
.پراناازقلببهدرونبدننفوذمیكند.احساسكنكهپرانابهقلبترسازیرشدهوبگذاردرحالیكهایناحساس
راداری،خوابفرابرسد.تومرتببهایناحساسادامهبدهوبگذارخواببیایدوتورادربربد.
اگراینامراتفاقبیفتدــــوقتیورودنفسنامرییبهقلبتراتجربهمیكنیوخوابتورامیربایدـــتودر
رویانیزهشیارخواهیبود.تومیدانیكهداریخوابمیبینی.مابطورطبیعیمنیدانیمكهرسگرمخوابدیدن
هستیم.درهنگامخوابورویادیدنفكرمیكنیكهواقعیتاست.ایننیزبهسببچشمسوماست.آیاتاكنون
كسیرادرحالخوابدیدنمشاهدهكردهای؟چشامناوروبهباالحركتكردهودربیندوابرومتمركزمیشوند.
اگرتاكنونمشاهدهنكردهای،آنراتجربهكن.
كودكتودرخواباست.پلكهایشراباالبزنوببینكهچشامناوكجاست؟مردمكهایچشمهایاوروبهباال
رفتهودروسطپیشانیمتمركزاست.منمیگویمباكودكاناینراتجربهكن،زیراخواببزرگساالنعمیقنیست.
آنانفكرمیكنندكهخوابهستند!بهكودكاننگاهكنیدوببیندكهچشامنآنانروبهباالرفتهودرچشمسوم
متمركزاست.بهسببمتركزدرچشمسوماستكهخوابهایشامبهنظرواقعیمیرسندومنیتوانیداحساس
كنیدكهآنهارویاهستندوآنهاراواقعیمیپندارید.صبحكهازخواببیدارمیشویدرمییابیكهآنهارویا
بودهاندوتودرخوابآنهارادیدهای.ولیاینادراكدیرتردستمیدهدوتودرحیندیدنرویا،منیتوانیدرك
كنیكهخوابمیبینی.ولیباانجاماینمترینمیتوانیدرككنیكهدرهنگامخواب،مشغولدیدنرویاهستی.
پسدراینجادوالیهازهشیاریوجوددارد:تودررویاهستی،ولیهشیاروبیدارهمهستی.
درهنگامخواب،بانفسملسنشدنیدرمركزپیشانیكهبهقلبمیرسد،رویرویاهاورویمرگكنرتلداشتهباش.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱0۷
اگربتوانینسبتبهرویایخودهشیارباشی،دوكارمیتوانیانجامدهی:یكیاینكهمیتوانیرویابیافرینی.تو
بطورطبیعیقادربهاینكارنیستی.منیتوانیدرموردچیزخاصیرویاداشتهباشی.اینكاردردستتونیست.انسان
چهناتواناست،حتییكرویاهمبهمیلخودشمنیتواندبیافریند!توفقطدرمعرضرویاقرارداریوخالقآن
نیستی.رویابرایتواتفاقمیافتدوتومنیتوانیكاریدرموردآنانجامدهی:نهمیتوانیآنراخلقكنیونه
میتوانیآنرامتوقفكنی.
ولیاگربتوانیبهیادبیاوریكهقلبتداردباپراناپرمیشودوباهرنفسپراناراملسكنیودراینحالتبهخواب
بروی،توسلطانرویاهایتخواهیبودواینیكسلطهیبینظیراست.آنوقتمیتوانیهرچهراكهبخواهیدر
خوابببینی.درستقبلازبهخوابرفنتباخودبگوكهمیخواهماینرویاراداشتهباشموآنراخواهیداشت.
ولیفایدهتسلطبررویاچیست؟آیااینكاریبیفایدهنیست؟نه،ابدابیفایدهنیست.وقتیبررویایخودمسلط
باشیدیگررویانخواهیداشت،خوابدیدنمتوقفخواهدشد.دیگرنیازیبهآننیست.دراینصورتكیفیت
خوابتوتغییرپیدامیكندوشبیهمرگخواهدشد.
مرگخوابیعمیقاست.اگرخوابتوبتواندعمقمرگراپیداكند،دیگررویاوجودنخواهدداشت.رویادرخواب
حالتكذبرابوجودمیآوردوبهسببرویا،تودرسطححركتمیكنیونهدرعمق.وقتیرویاوجودنداشته
باشد،مانندایناستكهبهعمقدریاشیرجهزدهای.
مرگنیزچنیناست.برایهمیناستكهعرفانهندازدیربازاعالمكردهكه"خواب،مرگیكوتاهمدتومرگ
خوابیدرازمدتاست"ایندوازنظركیفیتیكیهستند.خوابیكمرگروزانهاست.مرگپدیدهایاستبین
دوزندگیویكخوابعمیقبیندوزندگانی.توهرروزخستهمیشویوبهخوابمیرویوصبحروزبعدبا
نشاطورسزندهدوبارهبهزندگیادامهمیدهی.پسازهفتادیاهشتادسالزندگیهمتوكامالخستههستی.
حاالدیگراینمرگهایكوتاهمدتكافینیستندونیازبهخوابیطوالنیداری.وپسازآنباجسمیكامالتازهو
جدیدازنوزادهخواهیشد.
وقتیباخواببدونرویاآشناشویوبتوانیدرآنهشیارباشی،دیگرترسازمرگوجودنخواهدداشت.هیچكس
تاكنونمنردهوهیجكسمنیتواندمبیرد.اینغیرممكناست.چندیپیشگفتمكهمرگتنهاامرقطعیاستوحاال
میگویممرگغیرممكناست.زیراكائناتخودزندگیاست.توبارهاوبارهازادهمیشوی،ولیاینخواببهقدری
عمیقاستكههویتقدیمخودرافراموشمیكنی.ذهنتازخاطراتگذشتهشستهمیشود.
اینمطلبرامیتوانیچنیندرنظربگیریكهمكانیسمیمشابهآنچهدرضبطصوتهستوجودداردكهمطالب
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱08
روینوارضبطشدهراپاكمیكند)بهزودیبهاینمطلبخواهیمرسید(.حافظهیانساننیزچنینمكانیسمیدارد،
زیراكهحافظهنیزیكضبطصوتعمیقاست.بهزودیدستگاهیاخرتاعخواهدشدكهباگذاشنتآنرویرس،
ذهنراكامالپاكخواهدكرد.درصبحروزبعدتودیگرآنشخصقدیمنخواهیبودومنیتوانیبهیادآوریكه
چهكسیبودكهدیشبخوابیدهبود!آنگاهخوابتوهامنندمرگخواهدبود.همینمكانیسمنیزبطورطبیعی
پسازمردنرویخواهدداد.وقتیمبیریودوبارهمتولدشوی،منیتوانیبهیادبیاوریكهچهكسیمردهبوده.
توازنورشوعخواهیكرد.
بااینتكنیكتونخسترویرویایخودتسلطخواهیداشتــیعنیرویامتوقفخواهدشد.ویااگربخواهی
میتوانیرویایاختیاریداشتهباشی.دیگررویاحالتاجبارینخواهدداشت.آنگاهكیفیتخوابتومانندمرگ
خواهدشدوتودرخواهییافتكهمرگنیزیكخواباست.
...رویرویاهاورویمرگكنرتلداشتهباش.
اینكتومیدانیكهمرگفقطیكخوابطوالنیاست:چیزیمفیدوزیبااست،زیرابهتوزندگیجدیدیمیبخشد
وهمهچیزراازنوبهتوعطامیكند.دیگرمرگوجودنخواهدداشت.باختمرویا،مرگنیزپایانمیگیرد.
قدرتوكنرتلرویمرگ،معناییدیگرهمدارد:اگربتوانیاحساسكنیكهمرگفقطیكخواباست،میتوانی
آنراكنرتلكنی.اگربتوانیرویایخودتراكنرتلكنی،مرگخودرانیزكنرتلخواهیكرد.میتوانیانتخابكنی
كهكجابایددوبارهزادهشوی،درچهزمانوباكداممادروپدروتحتچهرشایطی.تورویتولدخودنیزمیتوانی
كنرتلداشتهباشی.
بودامردهبود.منبهآخرینزندگیاواشارهمنیكنم.بلكهاینزندگیماقبلآخراووقبلازبوداشدنشاست.او
قبلازمردنگفت:"مادروپدرمناینهاخواهندبود،مادرمبالفاصلهپسازتولدمنخواهدمردوقبلازاینكهمن
بهدنیابیایم،مادرماینخوابهاراخواهددید."
نهتنهاازرویاهایخودتكسبقدرتمیكنی،بلكهازرویاهایدیگراننیزسودخواهیبرد.پسبوداگفتهبود"
وقتیمندررحممادرمباشم،اوچنینرویاهاییخواهدداشت.پسهرزنیكهچنینرویاهاییباچنانتوالی
هاییداشتهباشد،مادرمنخواهدبود."
وچنیننیزشد.مادربوداهامنرویاهاراباهامنترتیبداشت.اینترتیبرادرمتامهندوستانمیشناختند.این
سخنیسادهنبود.اهمهمیدانستند،بویژهكسانیكهبهدیانتوامورعمیقترزندگیعالقهداشتند.همهاینرا
میدانستندوبنابراینرویاهاتعبیرشدند.فرویدنخستینتعبیركنندهوالبتهعمیقترینتعبیركنندهیرویا
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱0۹
نبوده.اوفقطدرغربنخستینبود.بنابراین،پدربودابالفاصلهتعبیرگراننامیخوابراــفرویدهاویونگهای
زمانخودشراـــفراخواندوپرسید"اینترتیبهاچهمعناییدارند؟منمیترسم؛اینرویاهاكمیابهستندوبه
همینترتیبتكرارمیشوند.ششرویامرتبتكرارمیشوند.چهاتفاقیداردمیافتد؟"
بهاوگفتند"توبهزودیپدرانسانیبزرگخواهیشد.شخصیكهیكبوداخواهدشد.ولیهمرستدرخطرخواهد
بود،زیراهرگاهچنینبوداییبهدنیابیاید،مادرشجانساملبهدرنخواهدبرد."پدربوداپرسید"چرا؟"
تعبیرگرانگفتند"مامنیتوانیمبگوییمچرا؟ولیروحیكهقراراستبهدنیابیایدگفتهاستزمانیكهبهدنیابیاید،
مادرشبالفاصلهخواهدمرد."
بعدهاازبوداپرسیدند:"چرامادرتبالفاصلهمرد؟"بوداگفت"زادنیكبوداچنانواقعهیمهمیاستكههرچیز
پسازآنبیهودهبهنظرمیآید.بنابراین،مادرمنیزپسازآنمنیتواندوجودداشتهباشد.اوبایددوبارهبهدنیا
بیایدكهازنورشوعكند."
وقتیبتوانیرویایخودراكنرتلكنی،میتوانیهمهچیزراكنرتلكنی،زیرامادهاساسیهمهچیزدردنیاهمین
رویااست.اینزندگیازرویادرستشده.اینسوترامیگوید:
...درهنگامخواب،بانفسملسنشدنیدرمركزپیشانیكهبهقلبمیرسد،
رویرویاهاورویمرگكنرتلداشتهباش.
پسانسانمیتواندیكتولدخاصویكزندگیخاصبهخودشبدهد.مااكنونمنیدانیمكهچرازادهشدهوچرا
میمیریم؟چهكسیماراكنرتلمیكندوچرا؟بهنظرمنطقیمنیآید،همهچیزبینظموآشفتهاست.اینبهآن
سبباستكهماكنرتلیرویهیچچیزنداریم.بابهدستآوردنكنرتلچنیننخواهدبود.
۸-باارادتكاملرویمكثبیندونفسمتمركزشوودانندهرابشناس.
دراینتكنیكهاتفاوتهایجزییوجوددارند.گرچهاینتفاوتهابسیارجزییوكوچكهستند،ولیبرایشام
ممكناستبزرگوعمدهباشند.حتییكواژهنیزمیتواندتفاوتزیادیایجادكند....
باارادتكاملرویمكثبیندونفسمتمركزشوودانندهرابشناس.
دمدرهنگامپیچشیكمكثداردوبازدمنیزدروقتپیچشیكمكثدارد)قبالاینراگفتیم.(باایندوپیچش،
یكتفاوتایجادشده؛ولیبرایسالكممكناستاینتفاوتیبزرگباشد.فقطیكرشطاضافهشدهاستوآن"
باارادتكاملرویمكثبیندونفس..."استوباهمین،متامتكنیكمتفاوتمیشود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۱0
درشكلنخستآن،مسئلهارادتوجودنداشتوفقطیكتكنیكعملیبود.هركسمیتوانستآنراانجامدهد
واینتكنیككارخودشرامیكرد.ولیكسانیهستندكهمنیتوانندچنینتكنیكهایخشكوعلمیراانجامدهند.
آنانباقلبخودكارمیكنند.برایكسانیكهباعشقوارادتكارمیكنند،تفاوتیبزرگایجادشدهاست:
...ودانندهرابشناس.
اگررفتارعلمینداریوذهنتعلمیومنطقینیست،آنگاهاینتكنیكرابیازما:"باحداكرثارادت،ایامن،عشقو
اعتامدرویمكثبیندونفسمتمركزشوودانندهرابشناس".ولیچگونهبایداینراانجامداد؟تومیتوانی
نسبتبهكسیارادتداشتهباشی:مسیح)ع(،كریشنا،بوداویاهركسدیگركهبهاوارادتداری.ولیچگونه
میتوانیبهوجودخودتواینمكثدرتنفسارادتداشتهباشی؟اینپدیدهكامالغیرعادیاست.ولیایننیز
بستگیدارد.
تانرتامیگوید:بدن،خودیكپرستشگاهاست.بدنتومعبدومنزلگاهالهیاست،پسآنراهمچونیكشیئتلقی
نكن.درموقعدم،اینفقطتونیستیكهنفسرابهدرونمیبری،اینمقامالوهیتدرونتواستكهاینعمل
راانجاممیدهد.توغذامیخوریویاراهمیروی.اینراچنینببینكهاینتونیستیكهاینكارهارامیكنی،بلكه
مقامالهیدردرونتوعاملوفاعلاست.آنگاهمتاماینهاكامالجنبهیارادتپیدامیكند.
دربارهیبسیاریازقدیسینگفتهشدهكهبدنخودرابسیارعزیزمیداشتهاند.آنانبهگونهایبابدنخودرفتار
میكردهاند،گوییكهمتعلقبهمعشوقشاناست.تونیزمیتوانیبابدنخودچنینرفتاركنیویافقطآنرا
بصورتیكمكانیسمببینی.بستگیبهنگرشتودارد:میتوانیباآنرفتاریگناهكارانهداشتهباشیومانندچیزی
كثیفبهآنبنگریویامیتوانیآنراهمچونچیزیمعجزهآساویایكمعجزهببینی.میتوانیبابدنخودت
آنچنانرفتاركنی،گوییكهمنزلگاهخداونداست.همهاشبستگیبهخودتدارد.اگربتوانیبدنتراهمچون
یكپرستشگاهببینی،آنگاهاینتكنیكمفیدخواهدبود
باارادتكاملرویمكثبیندونفسمتمركزشوودانندهرابشناس.
اینراامتحانكن.وقتیغذامیخوریآنرابیازما.فكرنكنكهتوداریغذامیخوری؛تصوركنكهخدادردرون
تومشغولغذاخوردناست.وآنگاهتغییراترامشاهدهكن.توهامنهستیكهبودیوغذاهمهامناستكهبود،
ولیاگراینرامترینكنی،بالفاصلههمهچیزتغییرخواهدكرد.توبهخداخوراكمیدهی.ویامثالحامممیگیری
ـــعملیمعمولیوپیشپاافتاده.حاالنگرشورفتارراتغییربده:احساسكنكهرسگرمحاممكردنخدایدرون
خودتهستی.آنگاهاینتكنیكسادهخواهدبود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱۱۱
۹-درهنگامغلیانخشم،مانندجسددرازبكش،هامنطوربیحركتمبان
ویابدونپلكزدننگاهكن،
یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
اینراامتحانكن:فرضكنناگهانمردهای،بدنراترككنوآنراحركتنده،زیراكهمردهای!فقطتصوركنكه
مردهایومنیتوانیبدنتراكوچكرتینحركتیبدهیویاقادرنیستیچشامنتراحركتبدهی.منیتوانیگریه
كنیوحتیآبدهانرانیزمنیتوانیفروبدهی.توقادربههیچكارینیستی.وآنگاهاحساسآنراتجربهكن.
خودترافریبندهكهمیتوانیبدنرامختصیحركتبدهی.ابداحركتنكن.حتیپشهایراازرویصورتت
حركتنده.هامنطوررفتاركنكهیكمردهرفتارمیكند:ساكنوبیحركت.اینیكیازتكنیكهاییاستكهاز
سایرفنونبیشرتاستفادهشده.
راماناماهارشیRamanaMaharshiازطریقهمینفنبهارشاقرسید،ولینهدرطولاینزندگیخود.دراین
باشد.زیرا اودرزندگیهایگذشتهاشمیبایستآنراآزموده ناگهانیرویداد،ولی اوبطور زندگیارشاق
هیچچیزبهیكبارهرویمنیدهد،هرچیزییكعلتدارد.زمانیكهاوچهاردهیاپانزدهسالهبود،ناگهانرامانا
احساسكردكهمیمیرد.اوآنقدرازاینحالتمطمنئبودكهچیرگیمرگرااحساسكردومنیتوانستبدنشرا
حركتدهد.اومردهبودواحساسخفگیداشتودانستكهقلبشازكارمیافتد.اوحتیمنیتوانستفریاد
بكشدكه"مندارممیمیرم."گاهیاتفاقمیافتدكهكابوسمیبینیوقادربهفریادكشیدننیستیوحتیپس
ازبیدارشدنهمتامدتیمنیتوانیهیچكاریبكنی.همینامردربیداریبرایاورویدادهبود.اوبررویآگاهی
خودشكنرتلوارشافكاملداشت،ولیرویبدنشهیچگونهقدرتینداشت.اومیدانستكهوجوددارد،حضور
دارد،آگاهوهشیاراست،ولیاحساسمیكردكهدرحالمرگاست.اینتجربهبقدریقدرتیافتكهاودیگر
امكانیرامنیدید،دیگرمقاومتنكردوچشامنشرابستومنتظرشدتامبیرد.بهتدریجبدنشسختورسدشد.
ولییكمشكلبرایشپیشآمدهبود!اومیدانستكهبدنشمرده،ولیاوآنجابودواینراهممیدانست!او
یقینداشتكهبدنشمردهودرعینحالمیدانستكهخودشزندهاست!سپساوبازگشت.متامشبرادر
آنحالتبودونزدیكیصبحبدنشبهحالتعادیبازگشت،ولیآنشخصقبلیدیگربازنگشت،زیرااینكاومرگ
راشناختهوتجربهكردهبود.اوجهانیدیگرراشناختهبودوبعدیدیگرازمعرفتوآگاهیراملسكردهبود.
سپساوازخانهاشگریخت.اینتجربهیمرگاورامتامادگرگونساختهبود.اویكیازنادرانسانهایروشنضمیر
زمانخویشگشتهبود.
۹-درهنگامغلیانخشم،مانندجسددرازبكش،هامنطوربیحركتمبان
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۱۲
ویابدونپلكزدننگاهكن،
یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
اینهامنتكنیكاستكهناگهانیوبیزحمتبرایرامانااتفاقافتاد.توچنیننخواهدبود.ولیآنراامتحان
كن.ممكناستچنینتجربهایدریكیاززندگانیهایتورویبدهد.وشایدهمدرزمانیكهآنرامیآزمایی
نیفتاد،كوششیكهدرراهآنكردهایبههدرنخواهد اتفاق اگرهمدردرونتچیزی رخدهد.ولیبههرحال
رفت،زیرااینتجربهدردرونتومانندیكدانهseedباقیمیماند.درزمانیدیگر،دروقتمناسبكهبارانببارد،
حتامشكوفاخواهدشد.
هرامرناگهانیچنیناست:برایرامانا،دانهازقبلكاشتهشدهبود،ولیزمانآنمناسبنبودوبارانیهمنباریده
بود.درزندگیبعداوبودكهپختهتر،باتجربهتروازدنیاناكامتربود.وآنگاهناگهاندریكوضعیتخاص،باران
میآیدودانهدردرونتمنفجرمیگردد.
۹-درهنگامغلیانخشم،مانندجسددرازبكش،هامنطوربیحركتمبان
ویابدونپلكزدننگاهكن،
یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
البتهزمانیكهدرحالمرگهستی،لحظهیشادینیست.درآنوقتاحساسشعفورسورنداری.ترستورادربر
میگیرد.ممكناستخشم،ناكامی،رنج،غمودلتنگیویاهراحساسدیگربهتودستبدهد.ایناحساسهااز
یكفردبهفرددیگرمتفاوتاست.
تانرتامیگویددرهنگامغلیانخشم،مانندجسددرازبكش،هامنطوربیحركتمبان..."اگراحساسخشممیكنی،
هامنطورمبان،اگرغمگینهستی،هامنطورمبانواگراحساسترسونگرانیمیكنیهامنطورمبان.زیراتومردهای
وكاریازتوبرمنیآید!پسهامنطورمبان.هرآنچهكهدرذهنهستبگذارباشد،بدنمردهوتومنیتوانیكاری
انجامدهی،پسهامنطورباقیمبان.
اینروشیزیبااست:اگربتوانیبرایچنددقیقههامنطورمبانی،ناگهاناحساسمیكنیكههمهچیزتغییركرده
است.ولیمامعموالباحاالتذهنیرشوعبهحركتمیكنیم.اگردرذهناحساسیوجودداشتهباشد،بدنخودبه
خودحركتمیكند.برایهمیناستكهاحساسیاعاطفهرادرزبانانگلیسیemotionمیگویند،زیرادربدن
باشیهم بهحركتمیكند،اگرغمگین باشی،ناگهانبدنرشوع اگرخشمگین یاmotionمیكند، تولیدحركت
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱۱۳
همینطور.پسبرایهمیناستكهسفارششدههمچونجسدیبیجانباشیونگذاریكهاحساسهایمختلف
بدنتراحركتدهند.بگذاراحساسهاآنجاباشند،ولیخودتهمچونمردهبیحركتمبان.هر
احساسیآمدحركتنباشد،بیحركتمبان.
ویابدونپلكزدننگاهكن،...
اینروشمهرباباMehrBabaبود.اوبرایسالیانمتوالیخیرهبهسقفاتاقشمینگریستومژهبرهممنیزد.
اوسالهاهمچونمردهایرویكفاتاقدرازمیكشیدوبهسقفخیرهمیشدوچشامنشراحركتمنیداد.او
برایساعتها،بدونانجامهیچكاریبهسقفاتاقخیرهمیشدوحركتیمنیكرد.خیرهشدنباچشامنبازخوب
است،زیرابازهمدرچشمسومبیحركتمیمانی.وزمانیكهبیحركتدرچشمسومماندی،حتیاگرهمبخواهی،
منیتوانیمژههاراحركتبدهی.آنهابیحركتوساكنمیمانند.
مهرباباازطریقهمینخیرهشدنبهروشنیرسیدوتومیپرسی:
"چطوربااینتكنیكهایساده....؟"
اوسهسالمتوالیبدونانجامهیچكاریبهسقفخیرهشدهبود.سهسالمدتیطوالنیاست.اگرسهدقیقهاینكار
راانجامدهی،بهنظرتسهسالخواهدآمد.زمانبهنظرمیایستدوگوییزمانمتوقفشدهاست.
مهرباباهمینطورخیرهماند:بهتدریجافكارتهكشیدند،حركتمتامشدواوفقطبهیكآگاهیتبدیلشد.او
فقطخیرهماند.آنوقتبرایمتامعمرسكوتاختیاركرد.درونشبهقدریساكتشدهبودكهخلقواژهبرایش
مشكلوغیرممكنشدهبود.مهربابامدتیدرآمریكابهرسبردوقادربودكهافكاردیگرانوذهنسایرینرا
بخواند.درواقعاویكیازنادرترینافرادزمانخودشبود.اوروبهرویتومینشستوچشامنشرامیبستو
ظرفچنددقیقهباتوتنظیممیشدوآنوقتهرچهراكهدرذهنتمیگذشت،مینوشت.اوهزارانبارمورد
آزمونقرارگرفتوهرباردرستعملكرد.فقطیكباردرمتامزندگیشنتوانستدرستعملكند.فردیرانزداو
آوردندواینتنهاشكستزندگیشبود.ولیمنیتوانیمبگوییمكهاینیكشكستبود.اوبهآنمردخیرهشدهبود
وكوششكردوعرقریخت،ولینتوانستیككلمهازذهنیاتاورابخواند.هامنطوركهقلمدردستشمانده
بود،نوشت"اینكیست؟منمنیتوانمافكارشرابخوانم،زیراچیزیبرایخواندنوجودندارد.اینمردبهكلیخالی
است.منحتیفراموشمیكنمكهروبهرویمنشخصینشستهاست.بعدازبسنتچشامنم،بایددوبارهآنهارا
بازكنمتاببینمكهنرفتهباشد.متركزمشكلاستزیرابهمحضاینكهچشامنمرامیبندماحساسمیكنممرافریب
دادهاند.گوییكههیچكسروبهرویمننیست.پسچشامنمرابازمیكنمواواینجاست.اوابدافكرمنیكند."
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۱4
اینخیرهماندندائم،ذهناورابهكلیمتوقفكردهبود.
ویابدونپلكزدننگاهكن،
یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
اینهاتغییراتیجزییهستند،هركاریكافیاست،تومردهایوهمینكافیاست!
درهنگامغلیانخشم،مانندجسددرازبكش،هامنطوربیحركتمبان
حتیاینبخشنیزمیتواندیكتكنیكباشد:توخشمگینهستی؛درازبكشودرخشمباقیمبان،ازآننگذر،كاری
برایشنكنوفقطبیحركتچونمردهمبان.
كریشنامورتیJ.Krishnamurthiدراینموردبسیارسخنگفته.متامتكنیكاوهمیناست:اگرخشمگینهستی،
عصبانیباشوعصبانیمبان.حركتنكن.اگربتوانیچنینمبانی،خشمخواهدرفتوتوانسانیمتفاوتازاین
تجربهبیرونخواهیآمد.اگردرنگرانیوتشویشهستی،كارینكن،هامنجاباشوحركتنكن...واضطراب
خواهدرفتوتوانسانیمتفاوتخواهیشد.وقتیبهتشویشخودتنگاهكردیوآننتوانستتوراحركت
بدهد،توبرآنحاكمخواهیشد.
ویابدونپلكزدننگاهكن،
یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
اینآخرین،عملیفیزیكیاستوبسیارآسان.زیرامكیدننخستینكاریاستكهنوزادمجبوراستانجامدهد
میكند. گریهكردن به میآیدرشوع بهدنیا كه است.نوزاد زندگی در عمل اولین مكیدن است. عملیغریزی و
شایدنخواستهباشیسببگریسنتاورابدانی.اودرحقیقتگریهمنیكند.بهنظرمامیرسدكهاوگریهمیكند.او
درحقیقتهوارامیمكدومیبلعد.اگرنوزاداینكاررانكند،ظرفچنددقیقهخواهدمرد.زیراگریسنتنخستین
كاربرایبلعیدنهواست.نوزاددررحمنیازبهتنفسنداشتوبدونهوازندگیمیكرد.اوهامنكاریرامیكند
كهیوگیهادرزیرزمینانجاممیدهند.اوعصارهیحیاتیاتنفسرابدونهواكسبمیكند،اوپرانایخالص
مادرشرامصفمیكند.
برایهمیناستكهرابطهیعاشقانهبینمادروفرزندبهكلیازمتامعشقهامتفاوتاست.زیراایندوراخالص
ترینانرژیهایاپرانابهیكدیگرمتصلساخته.اینچیزیاستكهیكباررویمیدهدوهرگزدوبارهامكانپذیر
نیست.یكارتباطظریفپراناییpraniclinkبینمادروفرزندوجوددارد.مادرپرانایخودشرابهكودكمیدهد
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱۱۵
یا ناشناختهمیشود،اینكپراناو بیرونمیآید،وارددنیایی ازرحم بهتنفسندارد.ولیوقتینوزاد نیاز او و
سایرانرژیهابهآسانیبهاومنیرسدواوبایدخودشنفسبكشد.
نخستینگریسنتهامنعملبلعهواراانجاممیدهدوسپساوبرایدریافتغذابایدشیرراازپستانمادرش
مبكد.ایندوكارنخستیناعاملاساسیانساندرزندگیهستند.هرآنچهكهانجاممیدهی،بعدازاینكارهااست.
اینهانخستیناعاملحیاتیانسانهستند.پسمیتوانآنهارانیزمترینكرد.
...یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
چیزیرامبك،فقطهوارامبك،ولیهوارافراموشكنوتبدیلبهمكیدنشو.اینچهمعنیدارد؟معموالتوداری
چیزیرامیمكی،توشخصمكندههستی،نهخودعملمكیدن.تودرپشتعملایستادهایوآنراانجاممیدهی.
ولیاینسوترامیگوید:عقبنایست!واردعملشووخودتبهمكیدنتبدیلشو.هرچیزیرامیتوانآزمایش
كرد:داریمیدوی،تبدیلبهدویدنشوودوندهرافراموشكن.احساسكن،دوندهایدردرونتنیستوتنها
رونددویدنوجوددارد.آنروندخودتوهستی،روندیرودخانهوار،درحالدویدن.فردیدردروننیست.در
درونفقطسكوتاستوتنهایكروندوجوددارد.مكیدنخوباست،ولیاحساسخواهیكردكهخیلیدشوار
است،زیراماآنراپاكفراموشكردهایم.ولینهدرحقیقتفراموشنشده،زیراپیوستهآنراجایگزینمیكنیم.
پستانمادرجایشرابهسیگارمیدهدوتودرواقعبهمكیدنادامهمیدهی.سیگاریاپیپpipeدرواقعچیزیجز
پستانمادرنیست.زمانیكهدودگرمواردمیشود،درستمانندشیرگرماست.بنابرایناشخاصیكهمجازنبودهاند
بهاندازهایكهمیخواستندپستانمادررامبكند،بعدهابهسیگارودخانیاترویمیآورند.اینیكجایگزینبرای
عملمكیدناست.ولیهمینجایگزینهمكافیاست.وقتیسیگارمیكشی،تبدیلبهمكیدنشو.سیگارو
سیگاركشرافراموشكنوتبدیلبهمكیدنشو.
سهچیزوجوددارد:شیئكهمكیدهمیشود،شخصمكندهوروندمكیدن.توبهروندمكیدنتبدیلشو.اینرا
آزمایشكن.آنراباكارهایبسیاریكهانجاممیدهیامتحانكن.آنوقتدرخواهییافتكهكدامكارمناسبتر
برایتواست.
مثالمشغولنوشیدنآبهستی:آبخنكواردمیشودوتوبهروندآشامیدنتبدیلشو.آبراوخودتراوتشنگی
رافراموشكنوفقطنوشیدنبشو.روندنوشیدنباش:بهخنكی،متاس،ورودوروندبلعیدنتبدیلشو.
دراینجاچهاتفاقیخواهدافتاد؟اگرتبدیلبهروندمكیدنشوی،چهرویخواهدداد؟اگربتوانیبهمكیدن
تبدیلشوی،بالفاصلهمعصومخواهیشد،درستمانندنوزادییكروزه،بیگناهومعصوم.ایننخستینروندزندگی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۱۶
استوتوبهنوعیبهعقببازمیگردی،ولیاینمتایلیطبیعیاست.متامیوجودانسانطالبمكیدناست.او
درزندگیچیزهایزیادیراامتحانمیكند،ولیهیچچیزمفیدنیست،زیرانكتهیاساسیدركنشدهاست.اگرتو
خودتتبدیلبهعملمكیدننشوی،هیچچیزكمكنخواهدكرد.
او از بود. آمده نزدمن عاقبت و بود كرده امتحان را زیادی اوروشهای آموختم. بهشخصی را مناینشیوه
پرسیدم"اگردرمتامدنیافقطیكانتخابمیتوانستیداشتهباشی،چهچیزراانتخابمیكردی؟"ازاوخواستهبودم
باچشامنبسته،بیدرنگپاسخدهد.اوترسیدومكثكرد.بهاوگفتم"نرتسودرنگنكن،صادقباشوبهمن
پاسخبده."اوگفت"احمقانهاست،ولیدرنظرمیكپستانظاهرشده!"وآنگاهاحساسگناهبهاودستداد.
گفتم"احساسگناهنكن،اشكالیدرپستاننیست،پستانازمعجزاتالهیاست،پسچرااحساسگناهمیكنی؟"
اوگفت"منهمیشهاینمشكلراداشتهام.حاالقبلازاینكهاینتكنیكرابهمنبدهی،بهمنبگوچرامناینقدر
بهپستانتوجهدارم!هرزنیراكهنگاهمیكنم،اولسینههایاورامیبینمومتامبدندردرجهیدوماست!"
اینفقطمشكلاونیست.همههمینطورهستند،تقریباهمه.طبیعیاست،زیراپستانمادرنخستینمتاسانسان
باكائناتاست.اینامریاساسیاست.نخستینمتاسانسانباجهانهستیهمینپستانمادراست.جاذبهیآن
بهاینسبباستوظاهرشزیباستونیروییمغناطیسیدارد.ایننیرویمغناطیسیازناخودآگاهانسانمیآید.
ایننخستینمتاسانسانبادنیایخارجاستومتاسیبسیارخوشاینداستواحساسبسیارمطبوعیراتداعی
میكند.توازاینمتاسخوراكگرفتهای،نیرویزندگیومهرومحبتوهمهچیزدریافتكردهای.متاسینرم،پذیرا
وخوشایندوارضاءكنندهبودهوهمینحاالتدرذهنانسانباقیماندهاست.
....یاچیزیرامكیدهوبهعملمكیدنتبدیلشو.
وسپساینتكنیكرابهاودادموگفتم"چشامنتراببندوپستانمادرراتصوركنورشوعكنبهمكیدنآن،گویی
كهپستانیواقعیاست."
واورشوعكردبهمترینكردن.وظرفسهروزچنانرسیعودیوانهواربهاینمترینپرداختوجادویاینمترین
چناناورافریفتهبودكهروزچهارمنزدمنآمدوگفت"ولیحاالیكمشكلدیگردارم!میخواهممتامروزاین
مترینراانجامدهم.بسیارزیباستوسكوتیبسیارعمیقرابرایممیآفریند."
ظرفسهماهاینمترینتبدیلشدبهیكحركتبسیارپنهانی.لبهایشدیگرحركتمنیكردوكسیمنیتوانست
بفهمدكهاوكاریانجاممیدهد.اینعملمكیدنداخلیرشوعشدهبود:اومتامروزرسگرماینمترینبود.این
كاربرایشنوعیمانرتاmantra،یاذكرjapaـــشدهبود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پنجتكنیكتوجه فصلپنجم
۱۱۷
پسازسهماهنزدمنآمدوگفت:"اتفاقاتعجیبیبرایمنرویمیدهد:چیزیشیرینازنوكرسمرویزبانم
ندارم.دیگر بهغذا نیاز دیگر كه آنقدرشیریناست بسیارشیرینهمهست. و واینهمیشگیاست میریزد
گرسنهاممنیشودوخوردنفقطیكامرترشیفاتیشده.برایاینكهدرخانهدچارمشكلنشومقدریغذامیخورم،
ولیاشتهاندارمواینچیزشیرینونیروبخشمرتببهمنمیرسد."
بهاوگفتمكهبهمترینادامهبدهد.سهماهدیگرگذشتوروزیماننددیوانههاورقصاننزدمنآمدوگفت:"مكیدن
ناپدیدشدهومناینكمردیمتفاوتشدهام.مناكنونهامننیستمكهششماهپیشنزدتوآمدم.دردرونم
دریبازشده،چیزیشكستهشدهودیگرهوسومیلیباقیمناندهاست.مندیگرچیزیرامنیطلبم،حتیخدا
راورهاییmokshaرا.هیچچیزمنیخواهم.همهچیزهمینطوركههستخوباست.منچیزهارامیپذیرمو
خوشبختم."
اینرابایدامتحانكنی،چیزیرامكیدهوتبدیلبهروندمكیدنشو.
ازآنجاكهاینتكنیكبسیارپایهوابتداییاست،میتواندبرایبسیاریمفیدباشد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۱8
فصل ششم
رفنت به ورای رویاها
لطفارشحدهیدكهچهعواملدیگریوجوددارندكهمیتواننددرضمنرویا،فردراآگاهسازند؟
برایكسانیكهبهمراقبهعالقمندهستند،اینپرسشیبسیارپراهمیتاست.زیرادرحقیقت،مراقبهرفنتبهورای
روندرویااست.شامپیوستهدررویابهرسمیبرید،نهتنهادرشبودرزمانخواب،بلكهمتامیروزدرحالرویا
هستید.ایننخستیننكتهایاستكهبایددركشود.شامدرهنگامبیدارینیزدرحالرویادیدنهستید.
كافیاستدرهرزمانیازروزچشامنتراببندیوبدنراآسودهسازی.وآنوقتاحساسخواهیكردكهرویا
آنجاست.رویادیدنهرگزازبینمنیرود.وفقطتوسطفعالیتهایروزانهیمارسپوشدادهشدهاست.درست
مانندوجودستارگاندرروزاست.درشبستارگانرامیبینیودرروزمنیتوانیآنهاراببینی،ولیآنهاهمیشه
آنجاهستند.آنهافقطتوسطنورخورشیدپنهانمیگردند.
اگردردرونچاهیعمیقباشی،ستارگانراحتیدرروزنیزمیتوانیببینی.برایدیدنآنهابهنوعیتاریكی
نیازاست.چنیننیستكهستارگاندرروزنیستندودرشبهستند.آنهاهمیشهوجوددارند.
درموردرویانیزهمینامرحقیقتدارد.چنیننیستكهتودرخوابرویامیبینی.درخواب،فردمیتواندبه
آسانیرویارااحساسكند،زیرادیگرفعالیتروزانهوجودنداردوبنابراینفعالیتدرونرامیتواندیدواحساس
كرد.درصبح،وقتیبیدارمیشوی،درحالیكهفعالیتخارجازبدنراآغازمیكنی،رویاهمچنانادامهدارد.
اینروندفعالیتروزانهرسپوشیرویرویامیگذارد،ولیرویادرآنجاهست.آرامرویمبلیبنشینوچشامنت
؛یكفعالیتدایمیدر ؛آنهاجایینرفتهاند.رویاهمیشهآنجاست ببینی راببندوناگهانمیتوانیستارگانرا
جریاناست.
نكتهدوم:اگررویاادامهداشتهباشد،منیتوانگفتكهتودرحقیقتبیدارهستی.تودرشببیشرتخوابهستی
تادرروز؛اینیكتفاوتنسبیاست.زیرااگررویاهمیشهآنجاباشد،تودرحقیقتبیدارنیستی.رویایتو،
قرشوالیهایبررویآگاهیتومیكشد.اینقرشهمچوندودمیگرددوتورااحاطهمیكند.درحقیقت،وقتی
درحالرویادیدنباشی،تومنیتوانیبیدارباشی؛چهشبباشدوچهروز.پستوفقطموقعیبیدارهستیكه
رویانباشد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۱۹
مابودارا"فردبیدارشده"نامدادهایم.اینبیدارشدنچیست؟بیدارشدندرواقع،توقفرویایدروناست.وقتیدر
درونرویاوجودندارد.دردرونحركتهست،ولیرویانداری.درستماننداینكهدرآسامنستارهاینباشد؛وقتی
كهآسامنتبدیلبهفضایخالصشدهاست.وقتیرویانباشد،توفضایخالصمیشوی.
اینخلوص،اینمعصومیتواینآگاهیبدونرویارا"روشنضمیری"میخوانند:یعنیبیدارشدن.قرنهااستكه
دررشقوغرباعالمشدهكهانساندرخواباست:عیسی)ع(اینرامیگوید،بودااینرامیگوید،كتابهای
اپانیشاددراینموردبحثمیكنندكهبرشخواباست.پسوقتیشبدرخوابهستی،توبطورنسبیبیشرت
درخوابهستیودرطولروز،كمرت.ولیروحگرایانیادآورمیشوندكهانساندرخواباست.ایننكتهباید
دركشود.
منظورچیست؟دراینقرن،جورجگورجیفGurdjieffرویایننكتهتأكیدداشتكهانساندرخواببهرسمیبرد.
اوگفته:"انساندرنوعیخواباست.همهدرخوابعمیقهستند."
دلیلگفنتاینمطلبچیست؟
تومنیتوانیبدانیومنیتوانیبهیادآوریكهكیستی.آیامیدانیكهكیستی؟
اگردرخیابانفردیراببینیوازاوبپرسیكهكیستواونداندكهكیست،چهفكرخواهیكرد؟خواهیپنداشت
كهاویادیوانهاستویامستویادرخواباست.اگراونتواندپاسخدهدكهاوكیست،دربارهیاوچهفكر
خواهیكرد؟
درطریقروحانی،همهچنینهستند.شاممنیتوانیدپاسخدهیدكهكیستید.
ایننخستینمعنیگفتهیگورجیفیاعیسی)ع(ویادیگراناستكهگفتهاند"انسانخواباست"شامدربارهی
خودآگاهنیستید.شامخودتانرامنیشناسید.شامهرگزباخودتانآشنانشدهاید.شامدردنیاچیزهایبسیاریرا
میشناسیدومیدانید،ولیاصلموضوعرامنیشناسیدومنیدانید.حالتذهنیشامدرستمانندایناستكه
بهدیدنفیلمیرفتهباشید.فیلمرویپردهدرحالمنایشاستوشامچنانجذبآنشدهایدكهتنهاچیزیكه
میشناسید،هامنفیلماست.آنوقتاگرازشامبپرسندكهكیستید،قادرنخواهیدبودكهچیزیبگویید.
رویادرستمانندهامنفیلماست.ذهندرحالبازتابیدنجهانرویااست.دنیادرآینهیذهنبازتابكردهواین
رویااست.وشامچنانعمیقادرآنواردشدهایدوخودراباآنهمهویتساختهایدكهمتامافراموشكردهاید
كهكیستید.معنای"خواب"یعنیهمین:بینندهیرویاغرقدررویااست.توهمهچیزراجزخودتمیبینیو
میشناسی،همهچیزراملسواحساسمیكنی،بجزخودترا.اینجهلازخودخواباست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۲0
اگررویابكلیمتوقفنشود،منیتوانینسبتبهخودتبیدارشوی.
اینموردراممكناستوقتیكهبرایسهساعتبهمتاشایفیلمینشستهایاحساسكردهباشی:ناگهانفیلمپایان
میگیردوتوبهخودتبازمیگردیوبهیادمیآوریكهسهساعتگذشتهاست.آنوقتیادتمیآیدكهآنچهكه
گذشتفقطیكفیلمبوده.تواشكخودترااحساسمیكنی.فیلمیتأثرآوربودهوتودرحالگریسنتبودهای
ویافیلمیخندهآوربودهوتومیخندیدیویاهرموضوعدیگر.واینكتوبهخودبازآمدهایوازخودتخنده
اتگرفته:"چهكاراحمقانهایبود!اینفقطیكفیلمویكداستانبود"رویپردهچیزیجزبازینوروتاریكی
نبوده؛فقطیكبازینوروبرق!حاالمیخندیوبهخودبازگشتهای.ولیبرایآنسهساعتكجابودهای؟تو
در"مركز"خودتنبودهایوكامالدر"پیرامون"حركتمیكردهای.توبهآنجاكهفیلمبودهحركتكردهایودر
مركزخودتحضورنداشتهایوباخودتنبودهای.تودرمكانیدیگربودهای.
دررویانیزچنینرویمیدهد.زندگیمانیزچنیناست.یكفیلمفقطسهساعتطولمیكشد،ولیاینرویادر
طولزندگیهایپیدرپیدرجریاناست.حتیاگررویاناگهانمتوقفشود،توقادربهشناختخودتنخواهی
بود.ناگهاناحساسناتوانیوحتیترسخواهیكرد.توسعیخواهیكردبهدرونفیلمبروی،زیراآنرویابرایت
شناختهشدهاستوتوباآنآشناهستیوباآنخوگرفتهای.
اند.در ناگهانی"شناختهشده نام"راه zenروشهاییوجوددارندكهبه درعرفانمرشقزمین،بهویژهدرذن
بیناین۱۱۲تكنیكتانرتا،فنونبسیاریهستكهمیتوانندبهشام"بیداریناگهانی"بدهند.ولیممكناستكه
نیرویآنهابیشازحدظرفیتشامباشدوقادربهتحملآننباشید.اگررویاوجودنداشتهباشد،شامممكناست
بهآسانیمنفجرشوید،حتیممكناستمبیرید،زیراشامآنقدردررویاوبارویازندگیكردهایدكهخاطرهایاز
آنچهكهواقعاهستیدندارید.
اگرناگهانمتامایندنیاازبینبرودوتوتنهاباقیمبانی،چنانرضبهایقویخواهیخوردكهخواهیمرد.واگر
ناگهانمتامرویاهایتمتوقفوازآگاهیتحذفشود،بازهمهمینرویخواهدداد.جهانتوازبینخواهد
رفت،زیرارویا،دنیایتوبوده.درواقع،مادردنیانیستیم.درحقیقت"دنیا"ازرویاهایماتشكیلشده،نهازاشیاء
بیرونی.بنابراینهرانساندررسزمینرویاهایخویشزندگیمیكند.
نظر از ولی است، یكی جغرافیایی نظر از فقط جهان منیگوییم. سخن دنیا یك مورد در ما كه بسپار بهیاد
روانشناختی،بهتعدادذهنهایانسانهادنیاوجوددارد.هرذهنبرایخودیكجهاناست.واگررویایتو
محوشود،دنیایتونیزازبینمیرود.زندگیبدونرویابرایتومشكلاست.بههمینسبباستكهشیوههای
ناگهانیمورداستفادهقرارمنیگیرندوفقطشیوههایتدریجیمورداستفادهقرارمیگیرند.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۲۱
توجهبهایننكتهخوباست:شیوههایتدریجیمورداستفادههستند،نهبرایاینكهاینروندالزامیاست.تودر
همینلحظهنیزمیتوانیبطورناگهانیواقعیترادرككنی.مانعیدربیننیستوهرگزهمنبوده.توهماینك
نیزقادرهستیواقعیترادرككنیوبهآنحالتبدونرویاجهشكنی.ولیممكناستاینحالتبرایتو
خطرناكومرگآورباشد،ممكناستقدرتتحملآنرانداشتهباشی.
توفقطبارویاهایكاذبتنظیمشدهای.تومنیتوانیباواقعیتروبهروشدهوباآنبرخوردكنی.تویكگیاه
كمك تو به مختلف بهطرق رویاها واین كنی زندگی رویاهایخودت در میتوانی فقط گلخانهایهستی.تو
میكنند.برایتوآنهافقطرویانیستند،برایتو،آنهاواقعیتهستند.
ازشیوههایتدریجیاستفادهمیشود،نهبرایاینكهدركواقعیتنیازبهزماندارد.دركواقعیتنیازبهزمان
ندارد،ابدانیازیبهگذشتزماننیست.دركواقعیتچیزینیستكهدرآیندهكسبشود.ولیبااستفادهازاین
شیوههاآنرادرآیندهحتامبهدستخواهیآورد.پساینشیوههایتدریجیچهكاریانجاممیدهند؟این
روشهادرواقعبهشامكمكمنیكنندتاواقعیترادرككنید،بلكهبهشامكمكمیكنندتاآنراتحملكنید.آنها
شامراتقویتمیكنندكهدرزمانوقوعآنبتوانیدآنراتابآورید.
هفتروشناگهانیوجوددارندكهازطریقآنهامیتوانیبالفاصلهراهخودرابهزوربهسویروشنبینیباز
كنی.ولیقادربهتحملآننخواهیبود:شایدبهسببنوربیشازاندازهكورشویویاممكناستبهسبب
رسوربیشازحدمبیری.
چگونهمیتوانازاینخوابعمیق،ازاینرویاكهدردرونآنزندگیمیكنیمبهورایآنرفت؟لطفارشحدهید
كهچهعواملدیگریوجوددارندكهمیواننددرضمنرویا،فردراآگاهسازند؟اینپرسشدررفنتبهورای
آنرویاپرمعنیاست.مندرمورددوشیوهیدیگرصحبتخواهمكرد.یكیرادرفصلپیشبحثكردمودو
تایدیگركهحتیآسانترهستند.
روشاولایناستكهبهگونهایرفتاروعملكنیكهدنیافقطیكرویااست.هركاریكهانجاممیدهی،بهیاد
بیاوركهاینتنهایكرویااست.دروقتغذاخوردنیادتباشدكهاینتنهایكرویااست.وقتراهرفنتیادتباشد
كهاینیكرویااست.بگذارذهنتپیوستهبهیادداشتهباشدكهدرزمانبیداریتو"همهچیزیكرویااست."برای
همیناستكههندیاندنیارامایاmayaیارویاورسابمیخوانند.اینیكبحثفلسفینیست.
متأسفانه،وقتیكهآثارشانكاراShankaraبهزبانهایانگلیسی،آملانیوفرانسهوسایرزبانهایغربیترجمهشد،
چنینپنداشتهشدكهاویكفیلسوفبوده.واینامرسوءتفاهمهایبسیاریراسببشد.درغربفیلسوفانی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۲۲
چونبركلیBerkeleyهستندكهمیگویند"دنیافقطیكرویااستوبازتابیازذهنانسان."ولیاینیكنظریهی
فلسفیاستوبركلیآنرابعنوانیكنظریهپیشنهادمیكند.
ولیوقتیشانكارامیگویدكه"دنیارویااست"،ایندیگرنظریهایفلسفینیست.شانكاراآنرابعنوانیككمكو
پشتیبانبراییكمراقبهیویژهمطرحمیسازد.وآنمراقبهچنیناست:
اگرمایلیكهدرحیندیدنرویابهیادداشتهباشیكهآنچهكهمیگذردیكرویااست،بایددرزمانبیداریچنین
كنی.دروقترویامنیتوانیبهیادداشتهباشیكهدررویاهستی.وفكرمیكنیكهواقعیتاست.چرافكرمیكنی
كهواقعیتاست؟برایاینكهدرطولروزفكرمیكنیكههمهچیزواقعیتاست.اینرفتارماشده:رفتارثابت
ماچنینشدهاست.دربیداریحاممگرفتهایوواقعیبوده.دربیداریغذامیخوردیوواقعیبوده.بادوستی
صحبتمیكردیوبرایتواقعیبوده.درطولروزودرمتامزندگی،هرآنچهراكهفكركنیكهرفتارتواست،
برایتوواقعیاست.واینحالتتثبیتمیشودوبهحالتثابتذهنیتوتبدیلمیشود.
بنابراین،وقتیشبهنگامدرحالترویاهستی،هامنرفتارثابتبهكارخودادامهمیدهدكه"اینواقعیاست".
پسبیایمنخستتجزیهوتحلیلكنیم:بایدبینرویاوواقعیتتشابهیوجودداشتهباشد،وگرنهاینرفتارقدری
مشكلمیبود.منشامرامیبینموسپسچشامنمرامیبندموواردیكرویامیشوموشامرادررویایخود
میبینم.درهردوحالتدیدن،تفاوتینیست.وقتیتوراواقعامیبینم،چهرویمیدهد؟تصویرتودرچشم
منبازتابدارد.منتورامنیبینموفقطتصویرتودرچشممنمنعكسمیشودوسپس،آنتصویرازطریق
روندهایمرموزیكهعلمهنوزقادربهدركآننیست،دگرگونمیگردد.آنتصویربصورتشیمیاییدگرگونشده
وبهمكانیدررسمنتقلمیشود.درچشمچیزیاتفاقمنیافتد.چشمهافقطپنجرههستند.منشامرافقطاز
طریقاینپنجرهمینگرم.شامدرچشامنمنبازتابدارید.شاممیتوانیدیكتصویرباشید:واقعیویایكرویا.
بهیادداشتهباشكهرویاسهبعدیاست.تصویررامیتوانشناختزیرادوبعدیاست،ولیرویا،درستمانند
و است واقعی میشود دیده آنچه كه بدهند تشخیص نیستند قادر ها چشم خود و است. خودت،سهبعدی
یاغیرواقعی.چشامنشاممنیتوانندچنینقضاوتیبكنند.
وقتیتصویربصورتشیمیاییدگرگونشد،بصورتامواجبرقیبهنقطهایدرمغزمنتقلمیشود.هنوزمشخص
نیستكهاینامردیدنوتشخیصدادندقیقادركجاوكدامنقطهصورتمیگیرد.امواجیبهمنمیرسندوخود
آنهاورمزآنهاشناختهمیشوندوازطریقرمزگشاییdecodingمنخواهمدانستكهچهمیبینم.
منهمیشهدردرونهستموشامهمیشهدربیرونومالقاتیصورتمنیگیرد.بنابراینتشخیصاینكهشامواقعی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۲۳
هستیدویارویا،یكمشكلاست.حتیهمینحاالنیزمشكلبتوانقضاوتكردكهمندررویاهستمویاشام
واقعااینجاهستید.
وقتیبهمنگوشمیدهید،چگونهمتیوانیدبگوییدكهواقعابهمنگوشمیدهید؟آیادررویانیستید؟راهی
وجودندارد.بههمینسبباستكهرفتارتثبیتشدهدرطولروز،بهشبنیزادامهپیدامیكند.وشامدرحال
رویا،وقایعراواقعیتتلقیمیكنید.
حاالعكساینروندراآزمایشكن:چیزیكهمنظورشانكارابوده.اومیگویدكهمتامدنیایكتوهمورویااست.
متامیدنیایكوهموخیالاست.اینرابهیادداشتهباش.ولیمامردمیاحمقهستیم.اگرشانكارامیگوید"دنیایك
رویاست"آنوقتمامیگوییم"پسچهنیازیاستكهماكاریانجامدهیماگراینجهانواقعایكرویااستنیازی
بهخوردنغذانیست.چراغذابخوریموفكركنیمكهاینیكرویااست؟پسغذانخور!"ولیبهیادداشتهباشكه
وقتیاحساسگرسنگیمیكنی،آنهمیكرویااست.ویااگرغذابخوریوپرخوریكنی،آننیزیكرویااست.
رویا،براین تغییر در زیراهامنسعی بسپار. بخاطر را نكته این بده. تغییر را رویا كه تومنیگوید به شانكارا
فرضغلطكه"رویاواقعیتدارد"استواراست.وگرنهنیازیبهتغییرنیست.شانكارافقطمیگویدهرآنچهكههست
یكرویااست.یادتباشدكهكاریبرایتغییرآننكنی،فقطپیوستهبهیادبیاوركهاینیكرویااست.
دراینمراقبهپیوستهسعیكنبهیادبیاوریكههركاریكهانجاممیدهییكرویااست.درابتدابسیار
مشكلاست.بارهاوبارهادرهامنالگوهایقدیمیوثابتذهنگرفتارمیآییكه"اینواقعیتدارد"بایدپیوسته
بهخودتیادآوریكنیكه"اینیكرویااست"
اگربرایسههفتهپیوستهاینحالترانگهداری،درهفتهیچهارمیاپنجم،یكشبدرحالرویا،ناگهانبخاطر
خواهیآوردكه"اینیكرویااست"
یكیازراههاینفوذبهرویاازطریقهشیاریوآگاهیهمیناست.اگردرشبودرحالرویابتوانیبهیاد
داشتهباشیكه"اینیكرویاست".آنگاهدرطولروزنیازیبهكوششبراییادآورینیست.دراینصورتدیگرآن
راخوبمیشناسی.
درابتداوقتیاینشیوهرامترینمیكنی،فقطیكباورداشنتاست.ولیوقتیدررویابهیادمیآوریكه"اینیك
رویاست"آنگاهاینباوربهیقینبدلمیگردد.آنوقتدرروزوموقعبرخاسنتاحساسنخواهیكردكهازخواب
بیدارمیشوی.فقطاحساسخواهیكردكهازیكرویابهسویرویاییدیگربرمیخیزی.آنگاهاینامربهواقعیت
تبدیلمیشود.اگربیستوچهارساعتبهرویاتبدیلشودوبتوانیآنرااحساسكنیوبهیادآوری،در"مركز"
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۲4
خودخواهیبود.آنگاهآگاهیتوهامنندشمشیریدولبهخواهدبود.
تودرحالاحساسرویایخودهستیواگربتوانیفقطآنرابعنوانیكرویااحساسكنی،آنوقترشوعمیكنی
بینندهیرویا.اگررویاراحقیقیتلقیكنی،فاعلآنرااحساسنخواهیكرد.اگرفیلم یا بهاحساسكردنفاعل
میدانی و میشود متام فیلم وقتی كرد. خواهی فراموش هستی بیننده كه را شود،خودت تبدیل حقیقت به
كهغیرواقعیبوده،آنگاهحقیقتتومنایانمیشودومیتوانیخودترااحساسكنی.اینیكشیوهاست.
بودن رویغیرواقعی هندوستان در كه است همین است.برای هندی فنون ترین باستانی از یكی دیگر روش
دنیااینهمهارصارشدهاست.اینبحثازنظرفلسفیمطرحنشده.منمنیگویمكهاینساختامنغیرواقعیاستو
شاممیتوانیدازمیاندیوارهایآنگذركنید.
اینروشیكنوعوسیلهاست.اینیكبحثوجدلبرعلیهساختامننیست.
دكرت بادكرتجانسونقدممیزد. اوداشت دنیافقطیكرویاست.یكروزصبح پیشنهادكردهكهمتام بركلی
جانسونیكواقعگرایمتامعیاربود.بركلیازاوپرسید:"آیادربارهینظریهمنشنیدهای؟منمشغولكاربرروی
آنهستم.مناحساسمیكنمكهمتامدنیاغیرواقعیاستومنیتواناثباتكردكهواقعیاست.باراثباتواقعیت
دنیابررویشانههایكسانیاستكهمیگویند'.دنیاواقعیاست'.؛ولیمنمیگویمكهدنیاغیرواقعیاست:
درستمانندیكرویا."
جانسونفیلسوفنبودوذهنیبسیارمنطقیداشت.آناندرخیابانیخلوتپیادهرویمیكردند.ناگهاندكرت
جانسونسنگیرابرداشتوبهپایبركلیزد.خونفورارهمیزندوبركلیفریادمیكشد.جانسونمیگوید"اگراین
سنگیكرویاست،پسبرایچهفریادمیكنی؟چیزیكهتومیگوییباواقعیتسنگمتضادومغایراست.اگر
خانهاتیكرویاست،بهكجابرمیگردی؟پسازاینپیادهرویصبحگاهیبهكجابازمیگردی؟اگرهمرستوفقط
یكرویاست،باردیگراورامالقاتنخواهیكرد."
اویك كنند،زیراسخن باشانكاراچنینمباحثه آنانمنیتوانند افرادواقعگراهمیشهچنینبحثمیكنند.ولی
نظریهیفلسفینیست.چیزیدربارهیواقعیتمنیگوید،چیزیهمدرموردكائناتپیشنهادمنیدهد.برعكس،
فقطیكوسیلهاستبرایتغییرذهنیتتو.
گفتهیشانكارافقطوسیلهایاستبرایتغییرآنالگویرفتاریثابتواساسیذهنتابتوانیجهانرابهشیوهای
كامالمتفاوتبنگری.
برایتفكرهندیاینیكمشكلاست،مشكلیهمیشگی.زیرابرایتفكرهندیهمهچیزوسیلهاستبرایمراقبه.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۲۵
ماباحقیقتداشنتیاخالفحقیقتبودنآنكارینداریم.فقطبهمفیدبودنآنوسیلهبرایدگرگونكردنانسان
هااهمیتمیدهیم.
یاخالف و باحقیقت میدهند پیشنهاد را نظریهای وقتی آنان است. متفاوت ذهنیتغربی كامالبا نگرش این
حقیقتبودنآنومنطقیبودنویانبودنشرسگرمهستند.ولیوقتیماچیزیراپیشنهادمیدهیم،باحقیقتآن
كارینداریم؛فقطبهمفیدبودنآن،قابلیتهایآنوقدرتآنبرایمتحولسازیذهنانسانفكرمیكنیم.شاید
حقیقتداشتهباشدوشایدهمنه.درحقیقتنهایناستونهآن.فقطیكوسیلهاست.
دربامدادخورشیدطلوعمیكندوهمهچیززیبااست.مندربیرونگلهارادیدهاموتوهرگزبیروننبودهای
وگلیهمندیدهای.وتوهرگزخورشیدبامدادیرامشاهدهنكردهای.هرگزآسامنپهناورراندیدهایومنیدانی
كهزیباییچیست.تودریكزندانبستهزندگیكردهای.منمایلمتاراهبیرونرفنتازاینزندانرابهتونشان
دهم.منمیخواهمكهتوگامبیرونبگذاریودرزیراینآسامنبیپایانبااینگلهاآشناشوی.چگونهبایداین
كاررابكنم؟
توگلرامنیشناسی،اگردرموردگلسخنبگویم،توخواهیپنداشت"اودیوانهشدهاست،گلیوجودندارد."اگر
درموردزیباییطلوعخورشیدصحبتكنم،توفكرمیكنی"دچارخیاالتاست،بایدشاعرباشد!"واگردرمورد
آسامنپهناورسخنبگویم،توخواهیخندید.تومیخندیومیگویی"آسامنپهناوركجاست؟همهجافقطدیوار
استودیوار"
پسمنبایدچهكاركنم؟منبایدچیزیرابیافرینمكهتوقدرتدركآنراداشتهباشیوبهخروجتواززندان
كمككند.پسمنمیگویم"خانهآتشگرفته"وخودمرشوعبهدویدنمیكنم.توبهدنبالمنمیدویوبیرون
میآیی.آنوقتخواهیدانستكهآنچهگفتمنهدروغبودونهحقیقت،فقطیكوسیلهبود،آنگاهتوباشناخنت
گلهاوآسامن،مراخواهیبخشید.
اینروشیبودكهبودا،ماهاویراوشانكارابهآنعملمیكردند،بعدهامیتوانیمآنانراببخشیم،همیشهآنانرا
بخشیدهایم،زیراوقتیبیرونمیآییمدركمیكنیمكهآنانچهكردهاند.آنوقتاستكهدركمیكنیمبحثو
جدلباآنانبیهودهبودهوجدلیدرمیاننبودهوازبحثوجدلنتیجهایگرفتهمنیشود.
آتشیوجودنداشت،ولیمافقطآنزبانرادركمیكردیم.گلهاوجودداشتند،ولیمازبانگلهارامنیفهمیم.
اینمنادهاونشانههابرایمابیمعنیهستند.پساینراهرسیدنبههدفاست.
ولیشیوهیدومیهمهستدرقطبدیگر.شیوهایكهرشحدادهشدیكقطباستوشیوهیبعدی،قطبدیگر
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۲۶
آن.یكقطباینبودكهفردرشوعكندبهاحساسكردنكه"همهچیزرویاست."قطبدیگرایناستكهنباید
درموردجهانفكركردولیپیوستهخویشنترابهیادآورد.گورجیفGurdjieffازاینشیوهاستفادهكرد.اینروشاز
آیینهایعرفاناسالمیوتصوفآمدهاست.آنانعمیقارویاینروشكاركردهاند.روشچنیناستكههركاریكه
انجاممیدهی،بهیادبیاوركه"منهستم".مشغولنوشیدنآبهستی،داریغذامیخوری،بهیادبیاوركه"من
هستم."بهخوردنادامهبدهوبهاینیادآورینیزادامهبدهكه"منهستم،منهستم."آنرافراموش
برایاین نیاز پس كههستی. میدانی كه میپنداری تو كه است دراین آن دشواری و است دشوار كاری نكن.
یادآوریمصانهچیست؟ولیاینتكنیكیبسیاربسیارمهماست.درهنگامپیادهرویبهیادبیاوركه"منهستم.
"پیادهرویرامختلنكن،بهراهرفنتادامهبده،ولیپیوستهدراینخود-یادآوریباشكه"منهستم،منهستم.
"رویاینمفهومثابتمبان.اینرافراموشنكن.هركاریانجاممیدهیدرآنغرقنشووباآنهویتمگیر.
بگذاراینخود-یادآوریself-rememberance)منهستم(یكعاملهشیاریپیوستهیتوباشد.
اینكاریدشواراست.حتیبراییكدقیقهنیزمنیتوانیآنراپیوستهبهیادآوری.آزمایششكن.ساعتیمقابل
خودتبگذاروبهعقربهیدرحالچرخشآننگاهكن.بهحركتثانیههاتوجهكن.دوكارراباهمانجامبده:به
عقربههایثانیهشامرنگاهكنوپیوستهبهیادآوركه"منهستم،منهستم،...."باگذشتهرثانیهاینرابهیاد
آور.ظرفپنجیاششثانیهاحساسخواهیكردكهفراموشكردهای.ناگهانبهیادتمیآیدكهثانیههایبسیاری
گذشتهوتوبهیادنیاوردهایكه"منهستم".انجاماینكارحتیبراییكدقیقهنیزشباهتبهمعجزهدارد.واگر
بتوانیبراییكدقیقهپیوستهاین"منهستم"رابهیادبیاوری،اینتكنیكبرایتبسیارمناسبخواهدبود.پس
آنراانجامبده.ازطریقهمینتكنیكقادرخواهیبودكهبهورایرویاهارفتهوخواهیدانستكهرویاچیزی
جزرویانیست.
اینتكنیكچگونهعملمیكند؟اگرمتامروزبهیادداشتهباشیكه"منهستم"آنگاهاینمفهومبهرویایتونیز
نفوذخواهدكرد.وقتیدرحالدیدنرویاهستی،پیوستهبهیادخواهیداشتكه"منهستم"اگردررویابتوانی
بهیادداشتهباشیكه"منهستم"،ناگهانبرایتورویاچیزیجزرویانخواهدبود.آنوقترویامنیتواندتورا
فریبدهد.آنوقترویارامنیتوانبعنوانواقعیتاحساسكرد.ایناستشیوهیعملكرداینروش.تلقیكردن
رویاهمچونواقعیتبهاینسبباستكهتواینخود-یادآوریراازدستدادهای.اگراینخود-یادآوریوجود
نداشتهباشد،آنوقترویابهواقعیتتبدیلمیشود.واگراینیادآوریوجودداشتهباشد،اینبهاصطالح"واقعیت"
بهرویاتبدیلمیشود.تفاوتبینرویاوواقعیتایناست.برایذهنیكهبامراقبهآشنااست،اینتنهاتفاوت
موجوداست.اگرتوباشی،آنوقتمتامیواقعیتفقطیكرویاست.اگرفراموشكنیكههستی،آنوقترویابه
واقعیتتبدیلمیشود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۲۷
ازمامیتواند نبودمجهانبود.فقطیكی Nagarjunaمیگوید"اینكهستم،زیراجهاننیست.وقتی ناگارجونا
وجودداشتهباشد"اینسخنبدینمعنانیستكهجهانازبینرفتهاست.ناگارجونادرموردایندنیاسخنمنیگوید.
اودرموردجهانرویاهاسخنمیگوید.یاتومیتوانیباشیویارویا؛هردوباهممنیتوانندوجودداشتهباشند.
ShyamaویاشیاماRamaبنابراین،گامدوماینخواهدبودكهبهیادبیاوریكه"منهستم".الزمنیستكلمهیراما
ویاذكرهایدیگررابهكاربربی.زیراتوهویتآنهارانداری.
فقطبگو"منهستم."
اینیادآوریرادرهركاریكهمیكنیداشتهباشوتأثیراتشرااحساسكن.هرچهدردرونتواقعیترشوی،
دنیایپیرامونتغیرواقعیترمیگردد.واقعیت،تبدیلبه"من"شدهوجهانغیرواقعیمیشود.یادنیاواقعیتدارد
ویامن.هردومنیتوانندواقعیتداشتهباشند.اینكاحساسمیكنیكهفقطیكرویاهستی.پسدنیاواقعیاست.
حاالتأكیدراتغییربده:خودتواقعیمیشویودنیایپیرامونغیرواقعیمیگردد.
گورجیفپیوستهرویهمینتكنیككارمیكرد.بزرگرتینپیرواو،اسپنسكیP.D.Ospenskiنقلمیكندكه
زمانیكهگورجیفاینتكنیكرارویاوانجاممیدادواسپنسكیبهمدتسهماهمتام"منهستم،منهستم..."
رامترینكرد،ناگهانهمهچیزمتوقفشد.فقطیكندانظیریكموسیقیجاودانهدراوباقیماند:"منهستم،
منهستم،منهستم"آنگاهدیگركوششیدرمیاننبود.یكفعالیتبیارادهبودكهادامهمیداد:"منهستم."
سپسگورجیفاوراازخانهبیرونآورد.اسپنسكیبرایسهماهدرداخلخانهبودوحقخروجازآنجارانداشت.
انگاهگورجیفبهاوگفت:"بامنبیا"آناندرتفلیساقامتداشتندوبهخیابانرفتند.اسپنسكیدریادداشت
هایشمینویسد:"براینخستینبارمیتوانستممنظورمسیح)ع(راازاینكهگفته'.انساندرخواباست'.درككنم.
متاممردمانشهربهنظرمدرخواببهرسمیبردند:مردمدرخوابحركتمیكردند،مغازهدارهادرخوابمشغول
فروشبودندومشرتیاننیزدرخوابخریدمیكردند.متامشهردرخواببود.بهگورجیفنگاهكردم.فقطاو
بیداربود.متامشهردرخواببود.مردمدرعینخواببودن،عصبانیبودند،ستیزمیكردند،معاشقهمیكردند،
خریدوفروشمیكردندوهمهكارمیكردند...."
اسپنسكیادامهمیدهد:"حاالمیتوانستمصورتوچشامنآنانراببینم.آناندرخواببودند،آنجانبودند.مركز
درونیوجودنداشت.بهگورجیفگفتمكهدیگرمایلنیستمبهشهربیایم.اینشهرراچهمیشود؟همهبیهوش
وخوابهستند."
گورجیفپاسخمیدهد:"بهرسشهرچیزینیامده،برایتوحادثهایرخداده.توازبیهوشیدرآمدهای،شهرتغییری
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۲8
نكردهاست.اینهامنمكانیاستكهسهماهپیشبهآنجاآمدهای.ولیآنوقتمنیتوانستیببینیكهدیگراندر
خوابهستند،زیراخودتنیزدرخواببودی.ولیحاالمیتوانیببینی،زیراكیفیتیخاصازهشیارینصیبتو
شدهاست.توبامترینپیوستهی"منهستم"برایسهماه،قدریهشیارشدهای،بخشیازآگاهیتوبهورایرویاها
منتقلشدهاست.بههمینسبباستكهمیتوانیهمهراخوابومردهوبیهوشوهیپنوتیزمشدهببینی."
میدهند، انجام آنان هرآنچه درخوابهستند. كههمه نداشتم را پدیده دیدناین میگوید:"تحمل اسپنسكی
مسئولآننیستند.واقعامسئولنیستند.چگونهمیتوانندمسئولباشند.ازگورجیفپرسیدم'.آیامنبهطریقی
فریبخوردهام؟آیابامنكاریكردهایكهمتامشهربهنظردرخوابباشد؟منچشامنمراباورندارم'."
ولیاینپدیدهبرایهركسكهمترینكندرویخواهدداد.اگربتوانیخودترابهیادبیاورینوقتدرخواهییافت
كههیچكسخودشرابهیادمنیآوردوهمهاینچنینبهحركتادامهمیدهند.متامدنیادرخواباست.ولیوقتی
بیدارهستی،رشوعكنبهخود-یادآوریویادبیاوركه"منهستم".
منظورمنایننیستكهتوبایدباكالمبگویی"منهستم"،بلكهبایداینرااحساسكنی.درحالحامم
كردن،احساسكن"منهستم"آبرارویپوستبدناحساسكنوبهیادبیاور"منهستم."میتوانیشفاهاهم
استخواب تكراركالمیآنحتیممكن كرد. نخواهد توكمكی بههشیاری بگویی"منهستم"،ولیاینعمل
Ram,بیشرتیبوجودآورد.مردمبسیاریهستندكهكلامتیراتكرارمیكنند.آنانپیوستهمیگویند"رام،رام،رام
"Ram,Ramولیاگراینتكراربدونهشیاریوآگاهیباشد،فقطبهیكمخدرتبدیلمیشود.ازاینطریقآنان
میتوانندبسیارعالیبخوابروند!
مردم به تكرارذكری برای او دارد،زیرا MaheshYogiدرغرباینهمهجاذبه یوگی ماهش كه است برایهمین
میدهد.درغربیكیازبزرگرتینمشكالتخوابیدناست.خوابانسانغربیبهكلیمختلشدهاست.خواب
طبیعیاوازبینرفتهوفقطبااستفادهازداروهایآرامبخشمیتواندبخوابد.وگرنه،خواباوغیرممكناست.
سببجاذبهیماهشیوگیهمیناست.زیراتوبایدپیوستهچیزیراتكراركنیوهمینتكراربهتوخوابیعمیق
میبخشد.
بناربراینمراقبهیفراسویی.T.Mچیزیجزیكآرامبخشروانینیست.اینروشكمكمیكند،ولیبرایخوابیدن
خوباستونهبرایمراقبه.توباتیامبخوبیخواهیخوابیدوخوابیآرامتروعمیقترخواهیداشت.این
خوباست،ولیمراقبهنیست.اگرذكریراپیوستهتكراركنی،تولیدنوعی"حوصلهرسرفنت"میكندوهمینبرای
خوابخوباست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۲۹
بنابراینتكرارهرچیزیكنواختmonotoneبهخوابیدنكمكمیكند.كودكدررحممادرپیوستهبراینهماهدر
خواباستوشایددلیلآنراندانید.دلیلآنفقطصدایرضبانقلبمادراست.اینرضبانیكیازیكنواختترین
صداهااستكهپیوستهدركاراست.باچنینرضبانپیوستهای،كودكبیهوششدهوبهخوبمیرود.
بههمینسبباستكهوقتیكودكمشكلیداردویابیتابیمیكند،مادراورادرآغوشمیگیردورسكودكرا
رویقلبخودمیگذارد.آنوقتكودكاحساسخوبیداردوبهخوابمیرود.اینبهسببصدایرضبانقلب
مادراست.اوباردیگربخشیازرحمشدهاست.بههمیندلیلهماكنوننیزكهكودكنیستی،اگرهمرسترس
تورارویقلبشبگذارد،ازرضبانیكنواختقلباواحساسخوبیخواهیداشت.
روانشناسهامعتقدهستندكهاگركسیمشكلخوابیدندارد،میواندرویصدایتیكتیكساعتمتركزكند.این
بهمنزلهیرضبانقلبمادراستومیتوانیبهاینوسیلهبهخواببروی.هرچیزتكراریویكنواختكمكمیكند.
بنابراین،تكنیكخود-یادآوریویادآوردن"منهستم"یكذكرmantraشفاهینیست.نبایدآنراشفاهاتكراركنی.
آنرااحساسكن.نسبتبهوجودوهستیخودتحساسباش.وقتیدستكسیراملسمیكنی،فقطبهملس
دستاواكتفانكن،ملسكردنخودترانیزاحساسكن.خودترادراینملسكردنحارضبدانواحساسكن.
درهنگامغذاخوردن،فقطبهغذاخوردناكتفانكن،خودترادرحالخوردناحساسكن.ایناحساس،اینقابلیت
احساسكردنبایدعمیقوعمیقتردرذهنتنفوذكند.
وعاقبت...روزیناگهاندرمركزخودتبیدارخواهیبودوبراینخستینبارمیتوانیعملكردخودترااحساس
كنی.وآنگاهمتامدنیایكرویامیشود.وآنوقتخواهیدانستكهرویایتوفقطیكرویااست.ووقتیكهبدانی
كهرویایتوفقطیكرویااست،رویابرایتومتوقفمیگردد.رویافقطزمانیادامهداردكهاحساسشودواقعی
است.اگراحساستونسبتبهآنغیرواقعیباشد،متوقفخواهدشد.
وزمانیكهرویادردرونتومتوقفشود،توشخصیمتفاوتخواهیبود.آنشخصقدیمیدیگرمردهاست.آن
انسانخوابیده،دیگرمردهاست.توهامنانسانیكهبودینیستی.براینخستینبارهشیارمیگردی.وتوبرای
نخستینباردردنیاییكههمهدرخوابهستند،بیدارهستی.تویكبودامیشوی:انسانیبیدار.
بااینبیدارشدن،رنجیدربیننیست.پسازاینبیداری،دیگرمرگیوجودندارد.
ازطریقهمینبیداری،دیگرهرگزترسیوجودندارد.
توبراینخستینبارازهمهچیزآزادورهامیگردی.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۳0
آزادشدنازوهمورویا،آزادیازهمهچیزاست.
تواینگونهآزادیرابهدستمیآوری.نفرت،خشموطمعمحومیشوند.
توبهعشقتبدیلمیشوی.
اگرهمهیمادرمنایشیكهازقبلنوشتهشدههرنپیشههستیم،چگونهمراقبهمیتواندمارادگرگونكند.
درحالیكهمنایشنامهفصلیدربارهیتحولمادرزمانیخاصندارد.واگراینفصلازپیشنگاشتهشدهودر
انتظارزمانخودشاستتاظاهرشود،پسچرامراقبهكنیم؟اصالچرابایدتالشوسعیكرد؟
پاسخ:اینتقریباباپرسشقبلیمشابهاستوهامندروغرادربردارد.منمنیگویمكههمهچیزازپیشتعیینشده
است.مناینرابعنواننظریهایكهشارحكیهانباشدپیشنهادمنیكنم.اینفقطیكوسیلهاست.
پیش نیستكههمهچیزاز ازاینوسیلهاین نام"رسنوشت"بوده.منظور به هندوستانهمیشهرسگرماینوسیله
تعیینشدهاست.منظوراصالایننیست.منظورفقطایناستكهاگرتوفرضكنیكههمهچیزازپیشنوشته
شده،همهچیزتبدیلبهرویامیشود.اگرهمهچیزراچنینببینیواعتقادداشتهباشیكههمهچیزازقبلتعیین
شدهوبرایمثالتودرروزیبخصوصخواهیمرد،همهچیزتبدیلبهرویامیگردد.چیزیتعییننشدهاست.
هیچچیزثابتنیست.هیچكساینقدربهشخصتوتوجهنداردوكائناتازتووزمانمرگتوغافلاست.مرگتو
آنقدربیفایدهاستكهربطیبهكائناتندارد.
اینقدرخودترابااهمیتتصورنكنكهمتامگیتی،روز،ساعتوثانیهیمرگتراتعیینمیكند.تومركزكائنات
نیستی.برایكائنات،بودنونبودنتوفرقیمنیكند.ولیاینگامنكذبدرذهنبهكارادامهمیدهد.اینگامن
دركودكیبوجودآمدهوجزییازناخودآگاهتوگشته.
نوزادیزادهشده:اومنیتواندچیزیبهدنیابدهد،ولیبسیاریچیزهارابایدازدنیابگیرد.اومنیتواندچیزیرا
پسبدهد.اوبسیارناتواناست.اونیازبهغذا،محبت،پشتیبانیوگرمادارد.همهچیزبایدبرایشفراهمشود.
نوزادانسانكامالناتوانبهدنیامیآید.حیواناتدیگراینهمهناتواننیستند.برایهمیناستكهحیواناتتشكیل
خانوادهمنیدهند،زیرانیازیوجودندارد.ولیكودكانسانچنانناتواناستكهمنیتواندبدونیكمادر،پدر
خانوادهویاجامعهبقاداشتهباشد.اوبهتنهاییمنیتواندوجودداشتهباشد.بدوناینهااوبالفاصلهخواهدمرد.
خانواده و مادر،پدر میكند. تقاضا را آنها و است چیز نیازمندهمه او است. وابسته بینهایت انسان نوزاد
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۳۱
تقاضاهایشرابرآوردهمیسازند.وكودكرشوعمیكندبهایناحساسكهاومركزمتامكائناتاستوهمهچیزباید
برایشفراهمباشدوفقطكافیاستتااوچیزیرابخواهد.اوفقطبایدبخواهدوبهكوششدیگرینیازنیست.
در او برای و او گرداگرد در امور متام و اوست وجود دنیا مركز كه میكند تصور بهاین كودكرشوع بنابراین
چرخشاند.بهنظرمیآیدكهمتامیهستیبرایشخصاودرستشدهاست.متامهستیفقطدرانتظارآمدنوی
الزامابایدبرآوردهشوند،وگرنه بودهوحاالبایدهرآنچهراكهاومیخواهدبرایشفراهمكند.خواستههایاو
تفكركه"مندرمركزهستم"رشدمیكند. بااین او الزامیبودنبسیارخطرناكمیشود. اینحالت اومیمیرد.
بهتدریجخواستههایاوافزایشمییابند.درابتداخواستههایاوتقاضاهاییككودكسادهاستوقابلبرآورده
شدن.ولیدرحالیكهاورشدمیكند،خواستههایشنیزبیشرتوپیچیدهترمیگردند.گاهیاوقاتبرآوردهساخنت
آنهاغیرممكنخواهدبود.شایداوكرهیماهوچیزیمانندآنراطلبكند.
هرچهاوبیشرترشدكند،خواستههایشبیشرتوپیچیدهترمیگردند.آنگاهناكامیدراورشوعبهنفوذمیكند.او
میپنداردكهاورافریبدادهاند.اوچنینباوركردهبودكهمركزجهانهستیاست.حاالمشكالتوجوددارندوبه
تدریجاوراازتختحكومتشبهپایینمیكشند.بابزرگسالشدن،اومتاماازتختحكومتبهپایین
كشیدهشدهاست.آنوقتاستكهدركمیكندمركزجهاننیست.
ولیذهندرژرفایناخودآگاهبهاینفكرادامهمیدهدكهمركزواقعیخوداوست.
مردممیپرسندكهآیارسنوشتآنانازپیشنگاشتهشده؟
آیاآنانبرایكائناتآنقدرمهموقابلمالحظههستندكهرسنوشتشانازپیشرقمخوردهباشد؟مقصدچیست؟چرا
بوجودآمدم؟ایناراجیفزمانكودكیكه"منمركزجهانهستم"اینپرسشهارابوجودمیآورد.
شامبرایقصدخاصیآفریدهنشدهاید.واینخوباستكهشامرابرایمقصدیخاصنیافریدهاند،وگرنهیك
ماشینمیشدید.اینماشیناستكهبرایهدفیویژهساختهمیشود،نهانسان.انسانفقطآنخلقتجاری
شدهورسشاراست.همهچیزوجوددارد.گلهاوستارگانوشاموجوددارید.همهچیزرسشاراستودرهمه
جاجشنوشادیوضیافتاست،بدونهیچهدفی.ولیایننظریهرسنوشتومقصدازپیشتعیینشدهاستكه
مشكلسازاست.
زیراماآنرابعنوانیكنظریهپذیرفتهایم.مافكرمیكنیمكههمهچیزازپیشتععینشده،ولیهیچچیزتعیین
نشدهاست.ولیاینتكنیكازاینامربعنوانیكوسیلهاستفادهمیكند.
وقتیمیگویمهمهچیزتعیینشده،اینرابعنوانیكنظریهمنیگویم.هدفایناست:اگرزندگیرابعنوانیك
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۳۲
منایشنامهوازپیشتعیینشدهفرضكنیم،آنوقتزندگیبهیكرویاتبدیلمیشود.برایمنونه،اگرمنمیدانستم
كهدرچنینروزیباشامصحبتخواهمداشتوازپیشتعیینشدهكهچهكلامتیرابهشاممیگویموحتی
منیتوانمیككلمهیتازهاداكنم،آنوقتدیگربامتاماینروندمربوطنیستم،زیرادیگرمنشاءاینعملنخواهم
بود.
اگرهمهچیزازپیشتعیینشدهواگرمتامكلامتمنتوسطكائناتـــیاهرنامدیگریكهبهآنبدهیدـــبیان
میشوند،پسمندیگرمنشاءآننیستم.آنوقتمنمیتوانمیكمشاهدهگرسادهباشم.
اگرزندگیراازپیشتعیینشدهفرضكنی،آنوقتمیتوانیشاهدآنباشی.آنوقتتودیگردرزندگیمطرحنیستی.
اگرشكستخوردهای،ازپیشمقررشدهبودهواگرموفقهستی،بازهمازپیشتعیینشدهبود.اگرهردوازپیش
تعیینشدهاند،پسهردوداراییكارزشواحدشدهومرتادفمیگردند.آنوقتیكیراواناستRavanودیگری
رامRamوهمهچیزازپیشتعیینگشتهاست.آنوقتراواننیازنداردتااحساسگناهكندورامهمنیازندارد
احساسبرتریكند.همهچیزازپیشرقمخورده.پسشامفقطهرنپیشههایرویصحنههستید.فقطرویصحنه
هستیدومشغولایفاینقش.
اینفقطیكوسیلهاستكهشاماحساسكنیدمشغولایفاییكنقشهستیدومیتوانیدبهورایآننقشبروید.
ولیاینبسیارمشكلاست،زیرامابهرسنوشتوتقدیرنهتنهابعنوانیكنظریه،بلكههمچونیكقانونمینگریم
وبهآنعادتكردهایم.
ماقادرنیستیمكهایننظریههاوقوانینراهمچونیكوسیلهببینیم.
مثالیبزنم:روزیدرشهریبامسلامنیمالقاتكردمودرآنزمانمنیدانستمكهاومسلامناست،زیرامانندیك
هندولباسپوشیدهبود.اونهتنهاشبیهیكهندولباسپوشیدهبود،بلكههمچونیكهندونیزسخنمیگفت.
بهاومنیآمدكهمسلامنباشد.
اوپرسید:"مسلامنهاومسیحیانمیگویندكهفقطیكزندگانیوجوددارد،ولیهندوهاوبوداییهاوجینها
jainasمیگویندكهزندگیهایبسیاروجودداردـــسلسلهایطوالنیاززندگانیهاكهاگرفردرهایینیابدادامه
خواهدداشتوانسانبارهاوبارهابهدنیامیآید.شامچهمیگویید؟اگرمسیح)ع(روشنضمیربودبایداونیز
میدانستكهزندگیهایمتعددوجوددارندونهفقطیكزندگی.واگرحقبامسیح)ع(باشد،پسماهاویر،
كریشنا،بوداوشانكاراچهمیگویند؟یكچیزقطعیاست:متامآنانمنیتوانندروشنبینباشند.اگرحقبامسیحیت
باشد،پسماهاویروكریشنادرستمنیگویند.منگیجشدهام.بهمنجواببده.هردودستهمنیتوانندبرحق
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۳۳
باشند."
اومردیباهوشبودومطالعاتزیادیداشت.اواضافهكرد:"تومنیتوانیازاینپرسشفراركنیوبگوییكهحق
باهردواست.اینممكننیست،منطقاهردودستهمنیتواننددرستبگویند."
بهاوگفتم:"نیازینیستتامسئلهرااینچنینفرضكنی.دیدگاهتوازمسئلهكامالاشتباهاست.هردودستهفقط
ازیكوسیلهاستفادهمیكنند.نهدرستاستونهغلط.هردوفقطیكابزاراست."ولیبرایاودركاینكههدف
منازوسیلهچیستغیرممكنبود.
محمد)ص(،عیسی)ع(وموسی)ع(براییكطبقهیذهنیخاصصحبتمیكردند.
ماهاویر،كریشناوبودانیزبرایذهنیتیكامالمتفاوتسخنمیگفتند.
درواقعدودینریشهایدردنیاوجوددارند:هندوویهودی.متامیمذاهبیكهدرهندوستانظاهرگشتهواز
هندوییسمزادهشدهبهزندگانیهایمتعدداعتقاددارندومتامیمذاهبوادیانناشیازیهودیتفقطبهیك
زندگیمعتقدهستند.ولیاینهافقطدووسیلههستند.
سعیكنمطلبراخوببفهمی:چونذهنماثابتاست،همهچیزرانظریهفرضمیكنیمونهوسیله.بسیاری
ازاوقاتاشخاصینزدمنمیآیندوهمینرامیگویندكه"هردوطرفمنیتواننددرستباشند".البتههردو
منیتواننددرستباشند،ولیكسیمنیگویدكههردودرستاست.مناصالكاریبهاینندارمكهكدامدرستاست
وكدامدرستنیست.منفقطبهایننكتهاهمیتمیدهمكهكداموسیلهمویرثاست.
درهندوستانازابزار"زندگانیهایمتعدد"یاتناسخاستفادهمیكنند.چرا؟نكاتبسیاریوجوددارد.متامادیان
ناشیازطرزتفكریهودی،ادیانمردمانفقیربودند.
پیامربانآنانتحصیلكردهنبودند.آنانسادهوبیآالیشوبیشرتچوپانبودند.آنانثرومتندنبودندوبرایتودههای
فقیروبیآالیشسخنمیگفتند.
برایانسانفقیر،هامنیكزندگیبیشازكافیاست!اوگرسنهودرحالمرگاست.اگربهاوبگوییكهزندگانی
هایبیشامروجودداردواوبارهاوبارهازادهمیشودودرچرخهیزایشومرگهزارویكزندگانیخواهد
داشت،انسانفقیرنسبتبهمتامینكتهاحساسنومیدیوناكامیخواهدداشت.انسانفقیرخواهدپرسید:"چه
میگویی؟همینیكزندگیبیشازحدتحملاست!پسدرموردهزارویكزندگیوملیونهازندگیسخننگو.
بهشترابالفاصلهپسازهمینزندگیدراختیارمبگذار."
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۳4
اگرخدابالفاصلهپسازاینزندگیدردسرتسباشد،تبدیلبهواقعیتمیشود.
بودا،ماهاویراوكریشنابرایجامعهایبسیارثرومتندصحبتمیكردند.امروزهدركاینمطلبمشكلاستزیرا
متامموقعیتبرعكسشدهاست.اینكغربثرومتنداستورشقفقیر.درآنروزگاررشقغنیبودوغربفقیر.
خانوادههای در آنان اند. بوده شاهزاده همگی بوداها Teertankarasو Avataras،تیرتانكاراها متامیآواتارها
سلطنتیزادهشدهاند.آنانباسوادوبافرهنگبودهاند.برایبودا،كاملبیشرتیمتصورنیست.حتیاگرامروزبودا
ظاهرشودچیزیرامنیتوانبهاوافزود.
بنابراینآنانباجامعهایثرومتندسخنمیگفتند.ویادتباشدكهجامعهیثرومتند،مشكالتیمتفاوتدارد.برای
یكجامعهیثرومتند،بهشتولذاتآنبیمعنیاست.بهشتونعامتآنبراییكجامعهیفقیربسیارپرمعنا
است.اگرجامعهدررفاهباشدودربهشتزندگیكند،پسبهشتبیمعنیاست.پسمنیتوانیبهآنانبهشترا
پیشنهادكنی.تومنیتوانیبرایكسببهشتبهآنانانگیزهیكاریرابدهی،زیراآنانپیشاپیشدربهشتهستند
وحوصلهشانازآنرسرفتهاست.
بنابراینبوداوماهاویراوكریشناازبهشتسخنمنیگویند.آناندرمورد"رهاییmoksha"حرفمیزنند.آناندر
موردیكدنیایلذتبخشدرماوراءچیزیمنیگویند.آناندربارهیجهانیماوراییسخنمیگویندكهدرآننه
لذتیهستونهرنجی.بهشتمسیح)ع(برایچنینمردمیمنیتواندجاذبهداشتهباشد،زیراآنهاازپیشدرآن
هستند.
نكتهیدوماینكهبرایانسانثرومتند،مشكلواقعیبیحوصلگیاست.میتوانیبهانسانفقیرلذتورفاهرادر
آیندهوعدهبدهی.برایانسانفقیرمشكلاساسیرنجاست.برایانسانغنیرنجمشكلینیست،مشكلاودر
بیحوصلگیاست.اوازمتامنعامتولذاتدنیاحوصلهاشرسرفته.
بودا،كریشناوماهاویراازهمینحوصلهرسرفنتاواستفادهكردهوگفتند"اگركارینكنی،دوبارهودوبارهزاده
خواهیشد.اینچرخهادامهداردوهمینزندگیتكرارخواهدشد.هامنلذاتجنسی،هامنثروت،هامنخوراك
وهامنكاخها....دوبارهودوباره..."برایانسانغنیكهمتاملذاتراچشیده،چنینتكراریخوشایندنیست.
برایاورنجیعنیتكرارهمینزندگی.اوچیزیتازهمیخواهد.ولیماهاویراوبودامیگویند"چیزتازهایوجود
ندارد.اینجهانقدیماست.درزیرآسامنهاهیچچیزتازهایوجودندارد،همهچیزقدیمیاست.توهمهچیز
راچشیدهایوبهچشیدنادامهمیدهی..تودرچرخهگرفتاریوچرخهدرحالگردشاست.بهورایآنبروو
ازچرخخارجشو."
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
رفنتبهورایرویاها فصلششم
۱۳۵
برایشخصثرومتند،اگروسیلهایخلقكنیكهحالتبیحوصلگیاوراتشدیدكند،تنهاآنوقتاستكهبهسمت
مراقبهحركتخواهدكرد.برایانسانفقیرحوصلهرسرفنتبیمعنیاست.اوهرگزچنیناحساسیندارد.اوهمیشه
درموردآیندهفكرمیكند:"چیزیاتفاقخواهدافتادوهمهچیزروبهراهخواهدشد!"انسانفقیربهوعدهنیاز
دارد،ولیاگراینوعدهبسیارطوالنیباشد،معنیخودراازدستخواهدداد.اینوعدهبایدآنیباشد.
ازمسیح)ع(نقلمیكنند:"درزندگیمنودرحیاتخودملكوتخدارازیارتخواهیدكرد."
اینبیانیهمتامدنیایمسیحیترابرایبیستقرنآزارداد.
زیرااوگفتهبود"درحیاتخودــبالفاصلهــملكوتخداوندرازیارتخواهیدكرد."
وملكوتخداوندحتیهماینكنیزنیامدهاست!پسمنظوراوچهبود؟اوگفت"جهانبهزودیبهپایانمیرسد،
پسفرصتراازدستندهید.زمانكوتاهاست.احمقانهاستآنراازدستبدهید.جهانبالفاصلهپایانخواهد
گرفتوشامبایدپاسخگوباشید.پسشتابكن."
و بودا ولی میدانست. او آورد. بوجود كوتاه زمان و شتاب از زندگانی"احساسی اصل"یك مسیح)ع(ازطریق
ابزار نیزمیدانستند.هرچهكهآنانمیدانستهاندنقلنشدهاست.هرآنچهكهآنانبعنوانوسیلهو ماهاویرا
آفریدهانددانستهوشناختهشدهاست.اینیكوسیلهبودبرایایجادحالتاضطراریكهشامرشوعبهعملكنید.
هندوستانرسزمینیباستانیوثرومتندبود.برایآیندهجنبههایاضطراریدروعدههاوجودنداشت.برایبوجود
آوردنحالتاضطراریفقطیكراهبودوآنهمایجادبیحوصلگیبیشرتبود.اگرانساناحساسكندكهبارهاوبارها،
بینهایتوتاابدزادهخواهدشد،بیدرنگخواهدپرسید:"چگونهمیتوانازاینچرخهرهاشد؟اینبیشازطاقت
مناست.منمنیتوانمادامهبدهم.زیراآنچهراكهبایدشناختهباشمدیدهوشناختهام.اگرهمینزندگیبخواهد
تكرارشود،یككابوسخواهدبود.منچیزیتازهمیخواهموعالقهایبهتكرارگذشتهندارم."
پسبوداوماهاویرامیگویند"هیچچیزتازهدرزیرآسامنهانیست.همهچیزقدیموتكراریاست.توزندگانی
هایبسیاریراتكراركردهایودرآیندهنیزتكرارخواهیكرد.نسبتبهتكراروحوصلهرسرفنتهشیارباش.به
یكجهشنیازاست."
وسیلههامتفاوتاست،ولیهدفیكیاست:جهشكن،حركتكن،خودترامتحولكن.هرچهكههستی،
خودترادگرگونكن.
اگربیانیههایمذهبیراوسیلهوابزارفرضكنیم،دیگرتناقضوتضادیوجودنخواهدداشت.آنگاهمسیح)ع(و
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۳۶
كریشنا؛محمد)ص(وماهاویرایكمعنیراخواهندرساند.آنانبرایمردمانمختلفوذهنهایمتفاوتتكنیك
هایمتفاوتیخلقمیكنند.آنانبرایایجادرفتاریمتفاوت،جاذبههایمتفاوتیخلقمیكنند.
ولیاینهااصولینیستندكهبایدبرایشانجنگیدوجدلكرد.
آنهافقطابزارووسیلههستند:برایاستفاده،برایرفنتبهماوراءوبرایرهاییازقیدها.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱۳۷
فصل هفتم
روش هایی برای آرام كردن تو
۱۰-"درحالیكهنوازشمیشوی،
ایشاهدختشیرین،
همچونزندگیجاودانه
بهدروننوازشواردشو.
۱۱-درهایاحساساترا
درحینراهرفنتمورچهببند،بعد؛
۱۲-روییكتختخوابیاصندلی،
درماوراءذهن؛
بگذاربیوزنشود."
انسانداراییك"مركز"است،ولیخارجازآنزندگیمیكند.ایندوریازمركزسببفشاردرونی،تالطمپیوسته
ورنجانساناست.تودرجاییكهبایدباشینیستیوتعادلدرستینداری.توتعادلنداریوایننداشنتتعادلو
خارجازمركزبودن،اساسمتامیناراحتیهایذهنانساناست.اگراینحالتبیشازاندازهباشد،دیوانهمیشوی.
انسانروشنبیندرستعكسیكدیوانهاست،اودر شخصدیوانهكسیاستكهمتاماازخودشخارجاست.
خودشمتمركزاست.
شامجاییدراینبینقراردارید:نهدرمركزخودهستیدونهمتاماازخودخارجگشتهاید.شامدربیناینشكاف
حركتمیكنید.گاهیاوقاتبسیاربسیاردورمیشوید،پسلحظاتیبطورموقتدیوانهمیشوید.شامدرهنگام
خشم،درعملجنسیودرهرعملیكهشامرابیشازاندازهازخوددوركند،موقتادیوانههستید.درآنوقت
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۳8
تفاوتیبینشاموشخصدیوانهنیست.تنهاتفاوتدرایناستكهدیوانهپیوستهدرآنحالتاستوشامبطور
موقت.شامبازخواهیدگشتواوبازگشتیندارد.
وقتیدرخشموغضبفرورفتهای،اینیكدیوانگیاست،ولیدایمینیست.ازنظركیفیتتفاوتینیست،ولیاز
نظركمیتفرقیهست.كیفیتهامناست.بنابراین،مواقعیهستكهدیوانگیراملسمیكنیدولحظاتیهم
آراموآسودههستیدومركزخودرانیزملسمیكنید.اینلحظاتیرسورانگیزاست.اینلحظاتواقعیهستندو
درآنهنگامشامدرستمانندبودایاكریشناهستید،ولیبطورموقتوگذرا.شامدرآنحالتباقینخواهید
ماند.درواقع،لحظهایكهدرككنیكهمرسورهستی،ازآنحالتدرآمدهای.اینحالتچنانگذراوناپایداراست
كهتابیاییدرسوررابشناسید،لحظهپایانگرفتهاست.
مادرمیانایندونقطهدرحركتهستیم.ولیاینحركتخطرناكاست.زیرامنیتوانیتصویریثابتازخویشنت
داشتهباشی.اگرپیوستهازدیوانگیبهسمت"درخودمتمركزبودن"حركتكنیواینحركتدایمیباشد،منیتوانی
ازخودتتصویریپایدارداشتهباشی.آنوقتخودترانخواهیشناخت.شناختخودتبسیارمشكلخواهد
بود.برایهمیناستكهاگردرانتظارلحظاترسورانگیزهستی،حتیدچارترسشدهوسعیمیكنیخودترا
جاییدراینمیانتثبیتكنی.
و منیكند ملس را خودش دیوانگی هرگز خشم هنگام در است:او فردی چنین معمولی انسان از من منظور
درعینحال،آنحالترسمستیورهایینهاییرانیزاحساسمنیكند.انسانمعمولیدرواقعدرمیانایندونقطه
انسان ـــ . . ـــهرنمندانبزرگ،نقاشها،شاعرها. استثنایی انسانهای مردهاست.برایهمیناستكهمتام
هاییمعمولینیستند.آنانبسیارجاریوروانهستند.گاهیاوقات"مركز"راملسمیكنندوگاهینیزدیوانه
آنانهمبسیار تنش نیزعظیمو آنان البتهرنج بارسعتحركتمیكنند. نقطه بینایندو آناندر میگردند.
است.آنانبایدبیندودنیازندگیكنندوپیوستهخودراتغییردهند.بهاینسبباحساسمیكنندكههویت
ندارند.بهتعبیركالینویلسونWilson،آناناحساسمیكنندكه"خارجی"هستند.آناندردنیایمعمولیدیگران،
انسانهاییغیرمعمولیهستند.
معرفیچهارگروهازمردممفیدخواهدبود:نخستانسانمعمولیاستكهداراییكهویتثابتومستحكم
است.كسیكهمیداندچهشخصیتیدارد:یكپزشك،یكمهندس،یكاستاددانشگاهویایكقدیس.اوكسیاست
كهمیداندكیستوهرگزازآنهویتثابتخودلغزشمنیكند.اوپیوستهبهآنهویتوتصویرشخصیتیخود
میچسبد.
دومكسانیكهدارایتصاویریسایهایهستند:نقاشها،هرنمندان،شاعرانوآوازخوانها....آنانمنیدانندكه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱۳۹
چههویتیدارند.گاهیكامالمعمولیهستندوگاهینیزدیوانهوگاهینیزبهچنانرسمستیمیرسندكهیك
بوداآنراملسمیكند.
سومكسانیهستندكهپیوستهدیوانهاند.آنانبهخارجازخودرفتهوهرگزبهوطنخویشبازمنیگردند.آنان
حتیبهیادندارندكهوطنیهمدارند.
وچهارمكسانیهستندكهبهوطنرسیدهاند:بودا،مسیح)ع(،كریشنا.اینهاپیوستهآرامهستند.درآگاهی
آنانتنش،تالشومتنایینیست.دریككلمه،برایآنان"شدن"وجودندارد.آنانمایلنیستندكهچیزیبشوند،آنان
هستندوبودهاند.برایایشان"شدن"وجودندارد.آنانباوجودخویشدرآرامشهستند.هرآنچهكههستند،باآن
كامالراحتهستند.منیخواهندوضعخودراتغییردهند،منیخواهندبهجاییبروند.آنانآیندهایندارند.همین
لحظهبرایآنانجاودانهاست.نهمتناییونههوسوخواستهای.ولیاینبهآنمعنانیستكهیكبودامنیخوردو
منیخوابد.اومیخوردومیخوابد،ولیاینهاآرزوهایاونیستند.اوفردانخواهدخورد،امروزمیخورد.
بهیادبسپار:توپیوستهدرفرداوآیندهغذامیخوریویاپیوستهدرگذشتهودیروزغذامیخوریبسیاركماتفاق
میافتدكهدرحالوامروزغذابخوری.وقتیامروزدرحالخوردنهستی،ذهنتوبهمكانیدیگروزمانیدیگر
حركتمیكند.وقتیسعیداریتابخوابی،ذهنتودارددرآیندهغذامیخوردویاخاطرهایدرگذشتهدرذهن
نقشمیبندد.
ولییكبودادرامروزودرحالغذامیخورد.اودرستدرهمینلحظهزندگیمیكند.اوزندگیخویشرادر
آیندهبازتابمنیكند.اوآیندهایندارد.آیندههرگاهبیاید،برایاوبصورتزمانحالمیآید.همیشهامروزواینك
است.بنابراین،بوداغذامیخوردولیباذهنشغذامنیخورد.ایناحمقانهاست،زیراذهنبرایغذاخوردننیست.
متاممراكزوجودیشامگیجشدهاند.متامتركیببدن-ذهنشامدرهمریختهوحالتدیوانهدارد.
بوداغذامیخورد،ولیفكرخوردنبهذهناوراهپیدامنیكند.واینشاملهمهچیزمیشود.پسیكبودادرغذا
خوردنودرمعمولیبودنمانندشاماست.فكرنكنكهیكبودامنیخوردودرزیرآفتابسوزانعرقمنیریزد
ویاباوزیدنبادهایرسداحساسرسمامنیكند.اواینهارااحساسمیكند،ولیهمیشهدرزمانحالاستو
هرگزدرآیندهنیست.برایاو"شدن"دركارنیست.اگر"شدن"نباشد،تنشهمنیست.ایننكتهراخوبدرككن:
اگر"شدن"وجودنداشتهباشد،تنشوفشارچگونهمیتواندوجودداشتهباشد؟
تنشیعنیاینكهتومیخواهیچیزیباشیكهنیستی.
توالفهستیومیخواهیببشوی:فقیرهستیومیخواهیثرومتندشوی؛زشتهستی،میخواهیزیبا
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱40
شویویاابلههستیومیخواهیعاقلباشی.خواستهوآرزوهرچهباشد،تركیبآنهمیشهچنیناست:"الف
میخواهدبشود"هرچههستیازآنراضینیستی.برایراضیبودنچیزدیگریموردنیازاست.ذهنچیزیرا
میخواهد،وقتیآنرابهدستآورد،بازهمذهنخواهدگفتكهاینكافینیستوچیزدیگریالزماست.ذهن
همیشهچنینحركتمیكند.هرچههمكهبهدستبیاوریبیهودهخواهدبود.لحظهایكهبهخواستهمیرسی،
بیهودهاست.واینیعنیخواستهوآمالوآرزو.بوداآنراتریشناtrishnaـــتشنگیـــنامید.
این،"شدن"است.
توازیكزندگانیبهزندگانیدیگروازدنیاییبهدنیایدیگرحركتمیكنیواینحالتادامهدارد.میتواندتا
بینهایتادامهیابد.برایخواسنتوآرزوكردنپایانیوجودندارد.ولیاگر"شدن"وجودنداشتهباشد،اگرهرآنچهرا
كههستیكامالپذیرفتهباشیـــزشتیازیبا؛احمقیادانا؛غنییافقیرـــاگرهرآنچهراكههستیدركلیتآن
پذیراباشی،آنوقت"شدن"متوقفمیگردد.آنوقتتنشیوجودنخواهدداشت.آنگاهتنشمنیتواندوجودداشته
باشد.آنوقترنجیدركارنیست،توآرامهستی،نگراننیستی.
ذهنیكهدرپی"شدن"نباشد،ذهنیاستكهدرخویشمتمركزگشته.
درقطبیكامالمتضاد،شخصدیوانهقراردارد.او"بودش"نداردوفقط"شدن"است؛اوفراموشكردهكهكیست.
را موردعالقهاش فقطهدف او كیست. دیگرمنیداند او باشد. میكندب اوسعی و كامالفراموششده الف
میشناسد.اودراینكواینجازندگیمنیكند،بلكهدرزمانیدیگرومكانیدیگرزندگیمیكند.وبرایهمیناست
كهبهنظرمادیوانهمیرسد.زیراشامدرایندنیازندگیمیكنیدواودررویاهایش.اوبخشیازدنیایشامنیست،
اودرمكانیدیگربهرسمیبرد.اوواقعیتخویشرادراینكواینجاكامالفراموشكرده.وهمراهباوجودخویش،
دنیایاطرافشراـــكهواقعیاستــــفراموشكرده.اودردنیاییغیرواقعیزندگیمیكند.برایاودنیایشتنها
واقعیتاست.
یكبودادراینلحظهیحالدربودشزندگیمیكندوشخصدیوانهدرستبرعكساوست.اوهرگزدراكنون
واینجاودربودشخودزندگیمنیكند،بلكهدرجاییدرافق،در"شدن"بهرسمیبرد.اینهادوقطبمتضاد
هستند.
پسبهیادداشتهباشكهشخصدیوانهمخالفتونیست،اومخالفبودااست.وهمچنینبهیادداشتهباش
دیوانگیهاییداریو ازهردوراداری. تو.تودرحدوسطهستی،مخلوطی نه اواستو كهبودامخالف
روزنهای اوقات،ناگهان باشی،گاهی آرام اگر هستند. مخلوط باهم هردو داری،ولی هم روشنبینی لحظات
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱4۱
ازاین"مركز"پدیدارمیگردد.
لحظاتیهستندكهتوآرامهستی.توعاشقهستی.برایچندلحظه،حتیبراییكلحظه،معشوقباتواست.
میلیوكششیطوالنیداشتهایوعاقبتمعشوقباتواست.ذهنبراییكلحظهخاموشمیشود.كوششی
طوالنیدركاربودهكهتوبامعشوقباشی.ذهنهمیشهدرحالخواسنتبودهوهمیشهبهمعشوقمیاندیشیده.
اینكمعشوقدراینجاستوناگهانذهندیگرمنیتواندفكركند.آنروندقدیمیدیگرمنیتواندادامهیابد.تو
مدتهادرجستجویمعشوقبودهایواینكاودراینجاست،پسذهنبهسادگیمتوقفمیگردد.
درآنلحظهكهمعشوقاینجاست،خواسنتدیگروجودندارد.توآرامگرفتهایوناگهانبهخودتبازگشتهای.اگر
معشوقنتواندتورابهخودتبازگرداند،عشقیدرمیاننیست.اگردرحضورمعشوقنتوانیخودتبشوی،آن
عشقنیست.اگردرحضورمعشوقذهننتواندازحركتبازایستد،آنعشقنیست.
گاهیاوقاتاتفاقمیافتدكهذهنمتوقفمیشودوبراییكلحظهخواسنتوجودندارد.عشقبدونخواسنت
میشود.سعیكناینرادرككنی:توممكناستعشقرابخواهی،ولیخودعشقبدونخواسنتاست.وقتیعشق
رویبدهد،خواسنتوجودندارد.ذهنساكت،آراموآسودهاست.دیگر"شدن"وجودنداردوجاییهمبرایرفنت
نیست.
ولیاینامر،اگرزمانیپیشبیاید،فقطبرایچندلحظهاتفاقمیافتد.اگرواقعاعاشقكسیباشی،برایچندلحظه
رویخواهدداد.مانندیكرضبهیناگهانیshockاست.ذهندیگرمنیتواندعملكند،زیرامتامعملكردشبیهوده
واحمقانهشدهاست.كسیكهدرتبوتاباوبودیاینكدراینجاستوذهنمنیتواندفكركندكهچهبایدبكند.
برایچندلحظهمتاممكانیسمذهنمتوقفمیشود.تودرخودتفرورفتهوآسودههستی.تووجودومركز
خودتراملسكردهواحساسمیكنیدررسمنشاءخیروبركتقرارداری.رسوروشادمانیتورادربرگرفتهو
رایحهایخوشتورااحاطهمیكند.ناگهانتودیگرآنموجودسابقنیستی.
برایهمیناستكهعشقاینقدردگرگونكنندهاست.اگرعاشقباشیمنیتوانیآنراپنهانكنی.اینغیرممكن
است.اگرعاشقباشی،حتاممعلومخواهدشد.چشامنتو،چهرهات،طریقیكهراهمیرویوطرزیكهمینشینی،
همهچیزنشانخواهددادكهتودیگرآنشخصسابقنیستی.ذهنخواهندهدیگروجودندارد.برایچندلحظه
مانندبودامیشوی.اینحالتهمچونیكرضبهیناگهانیاستومنیتوانددیربپاید.ذهنبالفاصلهسعیمیكند
بهانههاوراههاییبرایتفكركردنپیداكند.برایمثال،ذهنممكناستكهرشوعكندبهفكركردنكهاینكتوبه
هدفخودوعشقخودرسیدهای،پسحاالچهبایدكرد؟آنوقتپیشبینیوستیزكردنرشوعخواهدشد.تورشوع
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱4۲
میكنیبهفكركردن"منامروزبهوصالعشقمرسیدهام،ولیآیافردانیزچنینخواهدبود؟"حاالذهنرشوعبه
فعالیتكردهولحظهایكهفكررشوعبهكاركند،توباردیگرواردحالت"شدن"گشتهایواز"بودن"دورافتادهای.
گاهیاوقاتهمهستكهبدونعشق،فقطتوسطخستگیزیادشخصدیگرخواهانچیزینیست.دراینجانیز
فردبهخویشنتبازمیگردد.وقتیشخصكامالخستهاست،وقتیحتیرمقفكركردنوآرزوكردننیزنداشتهباشد،
وقتیبدونهیچامیدیكامالناكاممانده،آنگاهناگهانفردخودرادروطنمییابد.حاالاومنیواندجاییبرود،متام
درهابستهاندوامیدهاازبینرفتهوهمراهباآنمتامخواستههاو"شدن"هانیزرفته.
ولیاینحالتزیادنخواهدپایید.زیراذهندارایعملكردخاصیاست.شایداینمكانیسمبراییكیاچندلحظه
خاموشباشد،ولیناگهانازنوزندهمیگردد،زیراتومنیتوانیبدونامیدوجودداشتهباشی.بایدامیدیراپیدا
كنی.تومنیتوانیبدونخواسنتوجودداشتهباشی،زیراتومنیدانیكهچگونهمیتوانبدونخواستهزندگیكرد.
پسبایدنوعیازخواسنتراخلقكنی.
درهرموقعیتیكهدرآنذهنناگهاندیگرعملنكند،تودرمركزوجودخویشقرارداری.اگردرطبیعتباشی
ـــدرجنگلیاكوهستانویاكناردریاـــناگهانذهنهمیشگیتوكارنخواهدكرد.دیگرهمرسودفرتكارآنجا
نیست.ناگهانیكموقعیتبسیارتازهوجودداردوذهنبرایاینكهبتوانددراینموقعیتجدیدرشوعبهكاركند،
بهچندلحظهنیازداردتاباآنتنظیمشود.ذهناحساسبینظمیمیكند.موقعیتبهقدریجدیداستكهتو
آراممیشویودرمركزخودتقرارمیگیری.
تودراینلحظاتیكبودامیشوی،ولیمدتآنفقطچندلحظهاست.آنوقتاینلحظاتتوراباتصویرخودآزار
خواهنددادوآنوقتمیخواهیكهآنهادوبارهودوبارهتجدیدشوند.ولییادتباشدكهاینلحظاتناگهانیو
بیاختیارتوآمدندوبنابراینمنیتوانآنهاراتكراركرد.هرچهبیشرتسعیكنیكهتكرارشوند،پیدایشآنها
بیشرتغیرممكنخواهدبود.
اینحالتبرایهمهپیشآمدهاست:شخصیرادوستداشتهایودرمالقاتنخست،ذهنتوبرایچندلحظه
بازایستاده.آنوقتبااوازدواجكردهای.چراازدواجكردی؟برایتكرارآنلحظاتزیبا،ولیوقتیاینلحظاتروی
دادند،شامازدواجنكردهبودیدواینلحظاتباازدواجتكرارنخواهندشد،زیرادیگرمتامموقعیتمتفاوتاست.
وقتیدونفربراینخستینبارمالقاتمیكنند،موقعیتجدیدیاست.ذهنآناندراینحالتمنیتواندكاركند.
آنانكامالتحتتأثیراینحالتجدیدقراردارند.ووجودشانازاینتجربهیجدید،زندگیجدیدوشكوفاییجدید
رسشارمیگردد.آنوقتذهنرشوعبهكارمیكندوآنانمیپندارند:"چهلحظاتزیبایی!میخواهمهرروزآنرا
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱4۳
تكراركنم،پسبایدازدواجكنم."
ذهنهمهچیزرانابودمیكند.ازدواجمحصولذهناست.عشقبطورناخودآگاهویكبارهرویمیدهد،ولی
ازدواجیكمحاسبهیذهنیاست.ازدواجامریریاضیاست.آنگاهدرانتظارآنلحظاتجادوییهستید،ولیآنها
دیگرروینخواهندداد.برایهمیناستكهمتامزنهاومردهایمتأهلناكامهستند.زیراآناندرانتظارچیزهای
متام زیراشام دهند روی رویمنیدهند؟منیتواند دوباره چرا ولی داده. روی گذشته در كه مشخصیهستند
موقعیتراازدستدادهاید.حاالشامدیگرتازهنیستیدودیگرحالتناگهانیوجودندارد.حاالعشقمعمولی
شدهوهمهچیزموردانتظاروتوقعاست.اینكعشقبهوظیفهتبدیلشدهودیگریكلذتنیست.درابتدا
عشقیكلذتبودوحاالنوعیوظیفهشده.ووظیفهمنیتواندهامنرسوریرابهتوبدهدكهعشقمیتواند
بدهد،اینغیرممكناست.سببپیدایشمتامیمشكلذهنتوبوده.اینكتودرانتظارهستیوهرچه
بیشرتانتظاربكشی،امكانوقوعآنكمرتاست.
ایندرهمهیامورتكرارمیشودونهتنهادرازدواج.تونزدیكمرشدمیرویواینتجربهایتازهاست.حضوراو،
كلامتاو،وروشزندگیاوبرایتوتازگیدارد.ناگهانذهنتمتوقفمیشود.آنگاهفكرمیكنی"اینكسیاست
كهمندرجستجویشبودم.پسبایدهرروزنزداوبروم."آنگاهبهنوعیبااوازدواجمیكنی.بهتدریجناكامیچیره
میگردد،زیراارتباطبامرشدرایكوظیفهوطریقهمیشگیكردهای.حاالدیگرهامنتجربههاینخستدیگر
آنوقت گولخوردهای. نوعی به یااینكه و داده فریب را تو مرد كهاین میكنی فكر آنگاه داد. نخواهند روی
میپنداری:"آننخستینتجربهوهمانگیزبود،منمیبایستهیپنوتیزمشدهباشم،آنحالتطببیعینبود."
ولیآنحالتطبیعیبود.اینذهنمعمولیتواستكهآنراغیرطبیعیساخته.وذهنسعیمیكندبهانتظار
تكرارآنتجربهینخستینبنشیند.ولینخستینباركهآنتجربهرویداد،تودرانتظارچیزینبودی.توبدون
انتظاروتوقعبودی،توفقطبرایدریافتهرآنچهكهرخمیدهدبازبودی.واینكتوهرروزباانتظاراتمیآیی،
بازودریكموقعیتتازهروی اینتجربههمیشهدریكذهن اتفاقبیفتد. بایكذهنبسته.واینمنیتواند
میدهد.اینبهآنمعنانیستكهبایدموقعیتخودراروزانهتغییربدهی.فقطبهاینمعنیاستكهنبایدبه
الگوهای نگذاركهذهن بود. توهرروزجدیدخواهد الگوخلقكند.آنگاههمرس اجازهدهیكه ذهنخود
انتظاراتبیافریند.نگذارذهنبهآیندهبرود.آنگاهمرشدتوهرروزتازهخواهدبودوخودتنیزهمهروزهجدید
خواهیبود.ذهنتنهاچیزیخواهدبودكهقدیمیاست.ذهنهمیشهكهنهاست.
خورشیدهرروزباردیگرطلوعمیكند.آنآفتابقدیمینیست،ماههمیشهتازهاست.گلها،درختانوهمهچیز
بجزذهن،جدیداست.ذهنهمیشهكهنهاست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱44
اینرابهیادبسپار:ذهنهمیشهكهنهاستزیراذهننیازمندگذشتهوتجربههایانباشتهشدهوتجربههایمتصور
درآیندهاست.ذهنبهگذشتهنیازدارد،ولیزندگیبهزمانحالنیازمنداست.زندگیهمیشهپرازرسوراست
وذهنهیچگاهمرسورنیست.هرگاهبهذهناجازهیچیرهشدنبدهی،رنجآغازمیگردد.
اینلحظاتناگهانیدوبارهتكرارنخواهندشد.پسچهبایدكرد؟
چگونهمیتوانپیوستهدرآرامشبود؟اینسهسوترابرایهمیناست.
اینسهتكنیكبرایایجاداحساسآرامشورهاكردناعصاباست.
است. مشكل گرفت؟این بهسوی"شدن"را حركت جلوی میتوان ماند؟چگونه باقی هستی در میتوان چگونه
ولیاینفنونمیتوانندكمككنند.
اینفنونشامرابهخودتانبازخواهندگرداند.
۱۰-"درحالیكهنوازشمیشوی،ایشاهدختشیرین،
همچونزندگیجاودانه
بهدروننوازشواردشو.
شیواباعشقآغازمیكند.نخستینتكنیكمربوطبهعشقاست.زیراعشقنزدیكترینحالتبهتجربهیآرامش
است.اگرنتوانیعشقبورزی،داشنتآرامشغیرممكنخواهدبود.اگربتوانیدرحالتآرامشقراربگیری،
زندگیتهمراهباعشقخواهدبود.
انسانعصبیمنیتواندعشقبورزد.چرا؟انسانعصبیهموارهباانواعهدفهازندگیمیكند.اومیتواندپول
بهچنگآورد،ولیمنیتواندعشقبورزد،زیرابرایاوعشقهدفیندارد.عشقیككاالنیست.منیتوانیعشقرا
انباشتهكنی.منیتوانیباعشقحساببانكیخودراتحكیمكنیومنیتوانیباآنمنیتونفسخودتراتقویت
كنی.درواقع،عشقابلهانهترینعملاست،زیرادرورایآنهیچمعنیوهدفخاصیوجودندارد.عشقفقطدر
درونخودشوجودداردونهبخاطروبرایچیزدیگری.
تومیتوانیبرایهدفیاكاریپولبهدستبیاوری.پولیكوسیلهاست.برایزندگیخودتخانهمیسازی.خانه
یكوسیلهاست.ولیعشقیكوسیلهنیست.
پسچراعشقمیورزیم؟برایچه؟عشقخودشیكهدفاست.برایهمیناستكهیكذهنحسابگرومنطقی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱4۵
ـــذهنیكهفقطدرموردهدففكرمیكندـــمنیتواندعشقبورزد.وذهنیكههمیشهبهاهدافورسیدنبه
آنهدفهامیاندیشد،همیشهعصبیاست.زیراهدففقطدرآیندهمیتواندبرآوردهگرددونهدراینكواینجا.
تومشغولساخنتخانهایهستی،هماكنونمنیتوانیدرآنزندگیكنی،نخستبایدآنرابسازی.تودرآینده
میتوانیدرآنجازندگیكنیونهدرحالحارض.اگرپولدربیاوری،حساببانكیدرآیندهایجادخواهدشدو
نهاكنون.
ولیعشقهمیشهدراینجاست،درعشقآیندهوجودندارد.برایهمیناستكهعشقاینقدربهمراقبهنزدیك
است.وبرایهمیناستكهمرگنیزاینقدربهمراقبهنزدیكاست.زیرامرگهمیشهاینجاستوحارضاست.مرگ
هرگزدرآیندهاتفاقمنیافتد.آیامیتوانیدرآیندهمبیری؟توفقطمیتوانیدرزمانحالمبیری.تاكنونهیچكس
آیندهمبیری؟گذشتهسپریشدهودیگروجودندارد،پسدرگذشته آیندهمنردهاست.چگونهمیتوانیدر در
منیتوانیمبیری.آیندههنوزنیامده،پسچگونهمیتوانیدرآنمبیری؟
مرگهمیشهدرزمانحالرویمیدهد.مرگ،عشقومراقبه،همگیدرزمانحالرویمیدهند.پساگراز
مرگمیترسی،منیتوانیعشقبورزی.اگرازعشقمیترسی،منیتوانیمراقبهكنی.اگرازمراقبهمیترسی،زندگیت
بیهودهخواهدبود.بیهودهنهبهمعنیبیهدف،بلكهبهاینمعنیكههرگزنخواهیتوانسترسوروشادمانی
زندگیرااحساسكنی.هرگونهتالشینیزبیفایدهخواهدبود.
اتصالویگانگیاینسهـــعشق،مرگومراقبهـــشایدعجیببهنظرآید.ولیچنیننیست.اینهاتجربههایی
مشابههستند.پساگربتوانیواردیكیازآنهابشوی،میتوانیوارددودیگرنیزبشوی.
شیواباعشقرشوعمیكند.اومیگویددرحالیكهنوازشمیشوی،ایشاهدختشیرین،همچونزندگیجاودانه،
بهدروننوازشواردشو.
آیندهایهم و متامشده داری،گذشته قرار موردعشق حالیكه یكیاینكه:در دارد. بسیار یعنیچه؟معانی این
وجودندارد.تودربعد"زمانحال"حركتمیكنی.تودرحاالحركتمیكنی.آیاتاكنونكسیرادوست
كه است برایهمین ندارد. دیگروجود آنحالتعشق،ذهن در كه آنگاهمیدانی بوده، داشتهای؟اگرچنین
اشخاص"عاقل"میگویندكهعشاقكور،بیكلهودیوانههستند.دراصلآناندرستمیگویند.عاشقكوراست
زیراچشمیبهآیندهودیدهایبرایمحاسبهیاینكهچهمیكند،ندارد.اوكوراستومنیتواندگذشتهراببیند.
بررسعاشقچهآمده؟اوفقطدراینكواینجاحركتمیكند،بیهیچفكریدرموردگذشتهیاآیندهوبیهیچ
محاسبهاینسبتبهعواقباعاملش.برایهمیناستكهاورا"كور"میخوانند.اوواقعاهم"كور"است.اوبرای
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱4۶
كسانیكهحسابگرهستند،عاشقنابینااستوبرایكسانیكهحسابگرنیستند،عاشقفردیبینااست.
آنانكهحسابگرنیستند،عشقرابصورتچشموبینشواقعیمینگرند.
پسنكتهیاولاینكهدرلحظهیعشقورزیدن،گذشتهوآیندهوجودندارد.حاالیكنكتهیظریفبایددركشود.
بین لحظهی"حال"فقط را"حال"بخوانی؟این لحظه میتوانیاین باشد،آیا نداشته وجود آینده و گذشته وقتی
گذشتهوآیندهوجودداردونسبیاست.اگرگذشتهوآیندهوجودندارد،چهمعنیداردكهآنرا"حال"بخوانیم؟این
كاریبیمعنیاست.بنابراینشیواواژهی"حال"رابهكارمنیبرد.اومیگوید"زندگیجاودانه"
منظورشابدیتوجاودانگیاست:"واردابدیتشو"
در زمان است. ودروغین كامالكذب تقسیم این تقسیممیكنیم:گذشته،حال،آینده. بهسهبخش را زمان ما
حقیقتفقطگذشتهوآیندهاست.زمانحالبخشیاززماننیست.زمانحالبخشیازابدیتوجاودانگیاست.
آنچهكههست،زماننیست،زیراهرگز ؛آنچهكهدرپیشاست،زماناست.ولی آنچهكهگذشته،زماناست
منیگذرد؛همیشهوجوددارد.حالهمیشهاینجاست.همیشهاینجاست.این"حال"جاودانیاست.
اگردرگذشتهحركتكنی،هرگزبهزمانحالمنیرسی.توهمیشهازگذشتهواردآیندهمیشوی.لحظهایكه"حال"
باشد،هرگزمنیآید.توهمیشهازگذشتهبهآیندهحركتمیكنی.هرگزمنیتوانیازحالبهآیندهبروی.ازحال
عمیقتروعمیقتر،واردحالمیشوی.ایناست"زندگیجاودانه"
ایننكتهرامیتوانچنیننیزبیانكرد:حركتازگذشتهبهآیندهیعنیزمان.زمانبهاینمعنیكهدرروییك
سطح،روییكخطصافحركتمیكنی.میتوانآنرا"زمانافقی"نامید.ولیبهمحضاینكهدرحالهستی،بعد
توتغییرمیكند.حاالدرحركتوبعدعمودیهستیـــباالیاپایین،اوجویاژرفاـــدراینجاحركتهرگزافقی
نیست.یكبودا،یكشیوادرابدیتزندگیمیكندونهدرزمان.
ازمسیح)ع(پرسیدند:"درملكوتخداوندیتوچهرویخواهدداد؟"كسیكهپرسیدهبوددرموردزمانمنیپرسید.
اومیخواستبداندكهبررسخواستههایشچهمیآیدوچگونهبرآوردهخواهندشد.اومیپرسیدكهآیادرآنجا
زندگیجاودانهاستویامرگوجودخواهدداشت؟آیارنجیهمخواهدبود؟آیاافرادپستوبرترهموجود
خواهندداشت؟اودرواقعبااینپرسشدرموردچیزهایدنیویمیپرسید.ومسیح)ع(پاسخداد:"درآنجادیگرزمان
وجودنخواهدداشت."ـــپاسخیهمچونیكمرشدذندادهـــ
شخصیكهچنینپرسشیراپرسیدهممكناستاصالمنظوررادركنكردهباشد:"درآنجادیگرزمانوجودنخواهد
افقیاستوملكوتخداونددربعدعمودیاستوجاودانه.این "اوفقطهمینراگفت.زیرازمان داشت.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱4۷
ملكوتهمیشهاینجاست.برایورودبهاینملكوتالهی،فقطكافیاستكهتواززمانافقیفاصلهبگیری.
پسنخستیندروازه،عشقاست.ازطریقعشقمیتوانیاززمانفاصلهبگیری.برایهمیناستكههمهدوست
دارندموردعشققراربگیرندوهمهدوستدارندكهعاشقشوند.وهیچكسمنیداندكهچرااینهمهرویعشق
تأكیدشدهوچرااینهمهمتنایعشقوجوددارد.اگرعشقرادرستنشناسی،نهمیتوانیعاشقشویونهقادر
هستیموردعشققراربگیری.زیراعشقیكیازژرفترینپدیدههایرویزمیناست.
مامیپنداریمكههركس،هامنطوركههستتواناییعشقورزیدنرادارد.چنیننیست.ابدااینطورنیست.برای
همیناستكهانسانهاناكامهستند.عشقیكبعدمتفاوتاست.اگرتالشكنیكهفردیرادرزماندوست
بداریوعاشقاوباشی،اینتالشمحكومبهشكستاست.عشقدرزمانامكانپذیرنیست.
آن بود. دار خانه زنی و شاهزاده یك همرس او Krishnaبود. كریشنا Meeraعاشق میرا آمد. بهیادم داستانی
شاهزادهنسبتبهكریشناحسادتپیداكرد.كریشنادیگروجودنداشت،اوحضورنداشت،كریشنایكبدننبود.
فاصلهایپنجهزارسالهبینجسمكریشناوجسممیراوجودداشت.درواقع،چگونهمیرامیتوانستعاشقكریشنا
باشد؟فاصلهیزمانیبسیاربود.
روزیشاهزادهازهمرسشسویالمیكند:"توهمیشهدربارهیمعشوقتصحبتمیكنیوبرایشآوازمیخوانیو
میرقصی.ولیاوكجاست؟اینهمهعشقرابهچهكسیابرازمیكنی؟باكدامشخصصحبتمیكنی؟"
میراروزانهباكریشناسخنمیگفتوبرایاوآوازمیخواندومیرقصید.اوبهنظردیوانهمیآمد.شاهزاده
گفت:"آیادیوانهشدهای؟كریشنایتوكجاست؟توچهشخصیرادوستداری؟باكهسخنمیگویی؟مناینجایم
وتومراكامالفراموشكردهای."
او نیستی. تو و است جاودانه كریشنا زیرا نیستی. كهاینجا هستی تو واین گفت:"كریشنااینجاست میرا
همیشهاینجاستوهمیشهاینجابوده.تواینجانخواهیبودواینجاهمنبودهای.توحتییكروزهماینجانبودهای
وروزیهمنخواهدآمدكهتوبتوانیاینجاباشی.پسمنچگونهباوركنمكهبینایندونقطهینیستی،هستی
امكانپذیراست؟"
شاهزادهدرزمانقرارداردوكریشنادرجاودانگی.میتوانینزدیكشاهزادهباشی،ولیاینفاصلهرامنیتوانازبین
برد.وممكناستباكریشنافاصلهیبسیاریداشتهباشی،ولیمیتوانیدرمجاورتاوباشی.درهرصورت،این
یكبعدمتفاوتاست.
اگربهجلویخودنگاهكنی،دیواریآنجاستواگرچشامنتراحركتدهیآسامنراخواهیدید.وقتیدرزمان
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱48
بهمشاهدهمیپردازی،همیشهیكدیواروجوددارد.وقتیبهورایزمانمینگری،آسامنبیكرانهراخواهیدید.
عشقمحدودیتهارابازمیكندوجاودانگیهستیرامنایانمیسازد.بنابرایناگرتاكنونعشقورزیدهای،عشق
میتواندتبدیلبهتكنیكمراقبهشود.تكنیكچنیناست:
"درحالیكهنوازشمیشوی،ایشاهدختشیرین،
همچونزندگیجاودانه
بهدروننوازشواردشو.
عاشقینباشكهدرحاشیهایستادهاست.عشقبورزوواردجاودانگیشو.وقتیعاشقكسیهستی،آیابعنوان
عاشقوجودداری؟اگروجودداری،آنگاهدرزمانوجودداریوعشقتوكذبودروغیناست.اگرهنوزآنجا
باشیوبگویی"منوجوددارم"آنگاهدرجسممیتوانیدبههمنزدیكباشید،ولیدرروحبایكدیگرفاصلهایبسیار
دارید.تودرعشقنبایدوجودداشتهباشی.فقطعشقوعشقورزیبایدوجودداشتهباشد.وقتیمعشوقترا
نوازشمیدهی،بهنوازشتبدیلشو.وقتیاورامیبوسی،بهبوسهتبدیلشو.نفسegoراكامالفراموشكنوآن
رادركاریكهانجاممیدهیمحوكن.چناندرعملتعمیقشوكهدیگرعملكنندهوجودنداشتهباشد.اگر
نتوانیدرعشقحركتكنی،مشكلخواهدبودكهدرغذاخوردنویادرپیادهرویبتوانیواردجاودانگیشوی.
زیرابرایمحوكردننفس،عشقورزیآسانترینراهاست.برایهمیناستكهخودپرستانمنیتوانندعاشقباشند.
شایددربارهیعشقصحبتكنند،آوازبخوانندومقالهبنویسند،ولیقادربهعشقورزیدننیستند.نفسمنیتواند
عاشقشود.
بهعشقتبدیلشووواردزندگیجاودانهشو.عشقناگهانابعادوجودتراتغییرمیدهد.ناگهاناززمانبهبیرون
پرتابشدهوباابدیتروبهروخواهیشد.
عشقمیتواندیكمراقبهیعمیقباشد؛عمیقترینمراقبهیممكن.گاهیاوقاتعشاقچیزهاییرافهمیدهاند
كهقدیسیننشناختهاند.وعشاقآنمركزیراملسكردهاندكهیوگیهابرایملسشدرتالشاند.ولیاینملسفقط
یكلحظهوآنیاست،مگراینكهعشقترابهمراقبهتبدیلسازی.معنیتانرتایعنیهمین:تبدیلعشقبهمراقبه.
واینكمیتوانیدرككنیكهچراتانرتااینهمهدرموردعشقسخنمیگوید.چرا؟زیراعشقآسانترینوطبیعی
ترینراهیاستكهتوسطآنمیتوانیایندنیاوبعدافقیراطیكردهوبهورایآنهابروی.
بهشیواوهمرسشدویبنگرید:آناندوتنبهنظرمنیرسند،آنانیكیهستند.یگانگیآنانآنقدرژرفاستكه
حتیدرمنادهانیزمنایانگشتهاست.ماهمهشیوالینگاShivalingaرادیدهایم.اینیكمنادمذكرphalicاستكه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱4۹
آلتجنسیشیوارانشانمیدهد.ولیاینتنهانیست.پایهواساسآندرآلتجنسیزنانهیدویvaginaقرار
دارد.
هندوهایباستانبسیارباشهامتبودهاند.اینكوقتیبهشیوالینگانگاهمیكنی،هرگزبهیادمنیآوریكهاینیك
منادمذكراست.ماازیادبردهایم.ماسعیكردهایمكهفراموشكنیم.
یونگC.G.Jungدرخاطراتخود،رویدادیزیباوخندهآوررابیانكرده.اوبههندوستانآمدوبهدیدارمعبد
كناركKonarkرفت.دراینمعبدتعدادزیادیشیوالینگاوجوددارد.مرددانشمندیكهراهنامیاوبود،همهچیزرا
برایاورشحمیدادبجزاینمنادجنسیمردانهرا.وتعدادآنهاآنقدرزیادبودكهمنیشدآنهارانادیدهگرفت.
یونگازماهیتشیوالینگابخوبیآگاهبودولیبرایدستانداخنتراهنامیشازاوپرسید"اینهاچیستند؟"
راهنامدرگوشیونگزمزمهكرد"دراینجاازمننپرس.منبعدابهتوخواهمگفت.اینیكموضوعخصوصیاست!"
بهیونگ ازمعبد،راهنام بیرون امروزیچنینهستند.آنگاهدر یونگحتامدردرونشخندیدهبود.هندوهای
گفت:"اینكارخوبینبودكهدربرابردیگرانپرسیدی.حاالبهتوخواهمگفت:اینیكرازاست!"وباردیگردر
گوشیونگزمزمهكرد"اینهااندامهایخصوصیماهستند!"
وقتییونگازهندوستانبازگشتبااستادیبزرگمالقاتكرد.استادیكهدرعلوماساطیری،تفكررشقیوفلسفه
تبحرداشت.اوهایرنیشزیمرHeinrichZimmerبود.یونگداستانرابرایزیمررشحداد.زیمریكیازبزرگرتین
وپراستعدادترینمغزهاییبودكهتاكنونسعیكردهانددرطرزتفكرهندیرسوخكنند.واوبههندوستانوطرز
تفكرهندیبسیارعشقمیورزید.وقتیاینداستانراازیونگشنید،زیمرخندیدوگفت"اینتعبیرخوبیاست،
منهمیشهدرموردهندیهایبزرگچونبودا،ماهاویراوكریشناچیزهاییخواندهام.ولیچیزیكهشامگفتید
دربارهیهندیهایبزرگنیست،بلكهفقطدربارهیهندیهااست!"
برایشیوا،عشقیكدروازهیبزرگاست.وبرایاوسكسچیزینیستكهفقطبایدمحكومشود.برایشیوا
جنسیتدانهاستوعشقشكوفاییایندانهاست.واگردانهرامحكومكنی،گلومیوهیآنرانیزمحكوم
كردهای.سكسمیتواندبهعشقتبدیلشود.اگرجنسیتنتواندبهعشقتبدیلشود،آنوقتفلجشدهاست.این
حالتافلیجشدنمحكوماستونهخودجاذبهیجنسی.عشقبایدشكوفاگردد.سكسبایدبهعشقتبدیلگردد.
اگرسكسبهنظرخوشایندنیست،اینتقصیرجنسیتنیست،بلكهتقصیرازتواست.
آموزشتانرتابراینپایهاستواراستكهسكسنبایدفقطسكسمباند،بلكهبایدبصورتعشقمتحولگردد.وعشق
همنبایدفقطعشقمباند،بلكهبایدبهنور،بهتجربهیمراقبهوبهاوجآگاهیوعرفانتبدیلگردد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۵0
چگونهمیتوانعشقرامتحولساخت؟عملباشوعاملرافراموشكن.وقتیعشقمیورزی،فقطعشقباش.
آنگاهدیگراینعشق،عشقمنویاعشقتوویاعشقدیگرینخواهدبود.فقطعشقاست.وقتیتووجودنداری،
وقتیدردروندستهایخداوندــیاآنمنبعوجریانغاییـــقرارداری،وقتیدرعشقبهرسمیبری،این
تونیستیكهعاشقی.وقتیعشقتورادربرگرفته،تومحوشدهای،توبهیكانرژیسیالوجاریتبدیلشدهای.
دی.اچالرنسD.H.Lawrence،یكیازخالقترینمغزهایمعارص،دانستهویاندانستهیكیازپیروانعلمتانرتا
بود.اودرغربكامالمحكومشد.كتابهایاوممنوعبودند.دادگاهمواردزیادیبرعلیهاوبود.زیرااوفقطگفته
بود:"تنهاانرژی،انرژیجنسیاستواگرآنرامحكومكردهورویشرسپوشبگذارید،شامبرخالفكائناتعمل
كردهایدوآنوقتهرگزقادرنخواهیدبودشكوفاییعظیمتراینانرژیرابشناسید.وقتیاینانرژیرسكوبشود،
زشتوكریهمیگرددواینیكدورباطلاست"
كشیشان،اخالقگرایان،مردمانبهاصطالحمذهبی،پاپهاوآموزگارانمذهبیshankaracharyasودیگرانسكس
رامحكوممیكنند.آنانمیگویندكهسكسزشتوقبیحاست.آریوقتیآنرارسكوبمیكنیزشتمیشود.و
بنابراینآنانمیگویند"نگاهكنید!چیزیكهگفتیمحقیقتدارد.اینراشامثابتكردهاید.نگاهكنید!هرآنچهانجام
میدهیدزشتاستوشامخودتاننیزمیدانیدكهزشتاست."
ولیاینسكسوجنسیتنیستكهزشتاست.اینمردمهستندكهآنرازشتجلوهمیدهند.ووقتیآن
رابهچیزیزشتتبدیلكردند،آنگاهدرستیگفتهیآناناثباتمیگردد.ووقتیاثباتشد،شامآنرابیشرترسكوب
كردهوبیشرتوبیشرتكریهمیگردد.
سكسیكانرژیمعصومانهاست.سكسهامنجریانزندگیدردرونتواست.یكهستیزندهدردرونتو.آنرا
فلجنساز.بهآناجازهدهیدتاشكوفاشدهوبهمعراجبرود.یعنیكهبگذارسكسبهعشقتبدیلشود.تفاوتاین
دودرچیست؟
وقتیذهنتوبصورتجنسیعملمیكند،توداریازفرددیگربهرهكشیمیكنی.دراینصورت"دیگری"فقط
وسیلهوابزاریاستكهبایداستفادهوسپسدورانداختهشود.ولیوقتیسكسبهعشقتبدیلشد،"دیگری"فقط
یكابزارنیستوقرارنیستموردبهرهكشیقرارگیرد.ودیگریواقعا"دیگری"نیست.درعشق"خودپرستی"وجود
ندارد.درحقیقت،آنفرددیگردارایاهمیتشدهومنحصبهفردمیگردد.
یك رشیكهای شام گشتهاید. ماهر عمیق تجربهی یك در شام هردوی بلكه ندارد. وجود بهرهكشی عشق در
تجربهیعمیقهستیدونهاستثامركنندهواستثامرشونده.درعشقشامبهیكدیگركمكمیكنید.شامبهدنیای
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱۵۱
متقاوتعشقنقلمكانمیكنید.سكساستثامراستوعشق،حركتباهمبهدروندنیاییمتفاوت.
اگراینحركت،گذرانباشدوحالتمراقبهبهخودبگیرد؛یعنیاگربتوانیدخودتانراكامالفراموشكنیدوعاشق
ومعشوقمحوشوند،آنگاهفقطعشقجریانخواهدداشت.آنوقتاستكهشیوامیگوید"واردزندگیجاودانه
شو."
۱۱-درهایاحساساترا
درحینراهرفنتمورچهببند،بعد؛
اینبهنظرسادهمیرسد،ولیاینقدرهمسادهنیست.مندوبارهآنراتكرارمیكنم:"درهایاحساساترادرحین
راهرفنتمورچهببند،بعد؛..."اینتنهایكمثالاست،هرمثالیكافیاست:"درهایاحساساترادرحینراه
رفنتمورچهببند،بعد؛...."آنوقتآنچهبایدرویبدهداتفاقخواهدافتاد.شیواچهمیگوید؟
درپایتوخاریفرورفتهوتودررنجی.ویامورچهایرویپایتومیخزد.تواینخزیدنرااحساسمیكنیوناگهان
میخواهیآنمورچهراازرویپایتپرتابكنی.هرتجربهایراكهدوستداریانتخابكن.زخمیداریكهدردناك
استویارسدردویاهردرددیگریدربدنداری،هرچیزیكافیاست.اینتنهایكمثالاست.شیوامیگوید"
درهایاحساساترادرحینراهرفنتمورچهببند...."چگونه؟چشامنتراببندوفكركنكهنابیناهستیو
منیتوانیببینی.گوشهایتراببندوفكركنكهمنیتوانیبشنوی.متامیپنجحسرامتوقفكن.
چگونهمیتوانحواسرامتوقفكرد؟اینآساناست.براییكلحظهنفسنكشومتامحواسمتوقفمیشود.
وقتینفسایستادهومتامحواسمتوقفشدهاند،اینخزیدنكجاست؟مورچهكجاست؟ناگهانمنتقلمیشوی،به
دوردستها.
یكیازدوستانبسیارقدیمیوسالخوردهیمنروزیازپلههاافتاد.پزشكانگفتندكهاودستكمبرایسهماه
قادرنیستراهبرودوبایدسهماهاسرتاحتكند.اومردیناآراموبیقراربودواینبرایشبسیاردشواربود.به
دیدارشرفتم.
اوگفت:"برایمدعاكنومرابركتبدهكهبتوانممبیرم،زیرااینسهماهبرایمبیشازمرگاست.منمنیتوانم
مانندسنگآراموبیحركتمبانم."
و یكسنگهستی مانند درست كه كن فكر و ببند را فقطچشامنت است. موقعیتخوبی گفتم:"این او به
منیتوانیحركتكنی.چگونهمیتوانیحركتكنی؟چشامنتراببندوببینكهتویكسنگیایكمجسمههستی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۵۲
وقادربهحركتنیستی."اوپرسیدكهچهخواهدشد.بهاوگفتم:"فقطاینراآزمایشكن.توبایدبرایسهماه
بسرتیباشی،پسبهرتاستاینراآزمایشكنی."
درحالتعادیغیرممكنبودكهاوچنینكند.ولیموقعیتچنانبودكهاوگفت"باشد،اینكارراخواهمكرد،
شایدچیزیرویبدهد.مناینراباورندارمكهباتصوراینكهمنسنگهستمویامجسمه،چیزیاتفاقخواهد
افتاد،ولیسعیخودرامیكنم."
در اوقات،وقتی گاهی ولی نداشت. باور او بیفتد،زیرا اتفاقی كه منیكردم فكر هم من كرد. سعی او و
موقعیتیغیرممكنهستیوهیچامیدینداری،چیزهاییرشوعبهرویدادنمیكنند.اوچشامنشرابست.من
صربكردمزیرافكرمیكردمكهاوظرفدویاسهدقیقهچشامنشرابازكردهوخواهدگفت"اتفاقینیفتاد"ولیاو
چشامنشرابازمنیكرد.سیدقیقهگذشت.منمیتوانستمببینمواحساسكنمكهاویكمجسمهشدهاست.متام
فشارهاازرویپیشانیاومحوشد.صورتشتغییركردهبود.
منمیبایستآنجاراتركمیكردمولیاوچشامنشرابازمنیكرد.اوبسیارساكتشدهبود،درستمانندیك
جسدبیجان.تنفسهایشآرامشدهبود.چونبایدمیرفتم،بهاوگفتم:"منمیخواهمبروم،لطفاچشامنترا
بازكنوبهمنبگوچهاتفاقیافتاده؟"وقتیچشامنشرابازكرد،مرددیگریبود.اوگفت"اینیكمعجزهاست.
بامنچهكردی؟"
گفتم"كارینكردهام!"اوپاسخداد"حتامكاریكردهایزیرااینیكمعجزهاست.وقتیرشوعكردمبهاینفكركهیك
مجسمههستم،ناگهانایناحساسبهمندستدادكهحتیاگربخواهمدستهایمراحركتبدهم،منیتوانستم.
چندینبارخواستمچشامنمرابازكنم،ولیمانندسنگبودندومننتوانستم."
اوادامهداد:"منحتینسبتبهاینكهتوچهفكرخواهیكردنگرانشدم،زیراخیلیطوالنیشدهبود.ولیچه
میتوانستمبكنم؟دراینسیدقیقهمنیتوانستمخودمراحركتبدهم.ووقتیكهمتامحركاتبازایستاد،ناگهاندنیا
نیزناپدیدشدومنتنهادردرونخودمبودم.آنوقتدردنیزناپدیدشد.
درداوشدیدبودوشبهابدوندارویآرامبخشمنیتوانستبخوابد.ولیدرداوناپدیدشدهبود.ازاوپرسیدم
كهاحساسشدرموقعناپدیدشدندردچهبوده؟اوگفت"اولاحساسكردمكهازمنفاصلهمیگیرد.درددرآنجا
بود،ولیدردوردستهابود،ماننداینكهبرایدیگریاتفاقافتاده.وبهتدریج،درستماننداینكهشخصیدرحال
دورشدناست،درددورشدوسپسناپدیدشد.دستكمبرایدهدقیقهدردیوجودنداشت.یكبدنسنگی
چگونهمیتوانددردداشتهباشد؟!"
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱۵۳
درهایاحساساترادرحینراهرفنتمورچهببند....
مانندسنگشو،بستهدربرابرجهان.وقتیدربرابرجهانبستهباشی،حقیقتابستههستی،پسدرمقابلبدن
خودتنیزبستههستی.زیرابدنتوبخشیازتونیست،بلكهقسمتیازجهاناست.وقتیبهكلیدربرابرجهان
بستههستی،درمقابلبدنخودتنیزبستههستی.آنوقتاستكهشیوامیگوید"آنچیزدیگررخخواهدداد."
پسبابدنخودتآزمایشكن.هرچیزیكافیاست.نیازیبهراهرفنتمورچهنیست.وگرنهفكرمیكنی"هرگاه
مورچهایآمدوراهرفت،منمراقبهخواهمكرد!"ومشكلاستكهچنینمورچههایمفیدیراپیداكنی!پس
هرچیزدیگریكافیاست.رویتختخوددرازكشیدهای:مانندمردهشوورسدیمالفهرااحساسكن.ناگهان
مالفههادورشدهومحوخواهندشد.تختواتاقمحوخواهندشد،متامدنیامحوخواهدشد.توبسته،مردهو
مانندسنگهستیوقادربهحركتنیستی.وآنوقت،وقتیمنیتوانیحركتكنی،بهخودبازمیگردیودردرون
خودمتمركزهستی.آنگاهبراینخستینبارمیتوانیازدرونمركزخودتنگاهكنی.وبنابراینهرگزنخواهی
توانستكههامنانسانقدیمیباشی.
۱۲-روییكتختخوابیاصندلی،
درماوراءذهن؛
بگذاربیوزنشود."
هامنطوركهنشستهای،فقطاحساسكنكهبیوزنهستی؛وزنینیست.شایددرجاییازبدناحساسوزن
كنی،ولیبهاحساسبیوزنیكردنادامهبده.آنلحظهفراخواهدرسید.لحظهایفراخواهدرسیدكهاحساسبی
وزنیمیكنی.وقتیوزننباشد،توبدونجسمهستی،زیراوزنمربوطبهجسموبدناستونهتو.توبدون
وزنهستی.
تحقیقاتبسیاریرویاینموضوعشدهاست.درمتامدنیادانشمندانسعیكردهاندكهروحراوزنكنند.شخصدر
حالمرگراوزنمیكنندوسپسپسازاینكهمردبازهماوراوزنمیكنند.اگروزناوقبلازمردنبیشازوزن
اوپسازمردنباشد،آنوقتمیتوانندبگویندكهچیزیازدرونبدنحركتكردهوبیرونرفته.برایعلمهیچ
چیزمنیتواندبدونوزنباشد!
برایمتامموادوعنارص،وزنچیزیاساسیاست.حتیاشعههایخورشیدنیزوزندارند.وزنآنهابسیاربسیار
اندكاستووزنكردنآنهامشكل.ولیدانشمندانآنرانیزوزنكردهاند.اگربتوانیداشعههایخورشیدراروی
یكقطعهزمینبهمساحتپنجمایلمربعجمعآوریكنید،وزنخالصآنمعادلوزنیكتارموخواهدبود.برای
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۵4
علماگرچیزیبدونوزنباشد،آنچیزمادینخواهدبود.منیتواندمادیباشد.وعلمتاقبلازاینبیستوپنج
سالهاخیرتصورمیكردكهچیزیجزمادهوجودندارد.بنابراینچنینمیگفتندكهوقتیانسانمیمیرد،اگرچیزی
ازبدنبیرونبرود،وزنبدنبایدتغییركند.ولیچنیننیستووزنبدنیكسانمیماند.وگاهیاوقاتبیشرت
هممیشود!واینخودمشكلسازشد!انسانمردهوزنشازانسانزندهبیشرتاست!واینمشكالتتازهایراسبب
شد.زیراآناندرجستجویاینبودندكهآیاوزنكممیشود.ولیدربرخیاوقاتحتیچیزیبهوزناضافههم
میشد!چهاتفاقیافتاده؟وزنمربوطبهمادهاست،ولیتویكوزننیستی،توبدونمادههستی.
اگراینتكنیكبیوزنیراآزمایشكنیوآنراادامهبدهیـــنهتنهاتصوركنی،بلكهبایدبدنراطوریاحساس
كنیكهبیوزنشدهاستــــ،لحظهایفراخواهدرسیدكهناگهاندركمیكنیكهبیوزنشدهی.توازپیش
بیوزنهستی،پسهرلحظهمیتوانیاینرادرككنی.فقطبایدموقعیتیراخلقكنیكهدرآندوبارهبتوانی
احساسكنیكهوزننداری.
بایدخودتراازحالتهیپنوتیزمدربیاوری.اینهیپنوتیزمچنیناست:"منیكبدنهستمپساحساسوزن
میكنم."بایدخودراازاینهیپنوتیزمخارجكنی.اگرچنینكنیومعتقدشویكهیكبدننیستی،آنوقتاحساس
وزنمنیكنی.ووقتیاحساسبیوزنیكردی،تودرورایذهنقرارداری.شیوامیگوید"روییكتختخوابیا
صندلی،درماوراءذهن؛بگذاربیوزنشود."آنگاهاینامرمیتواندرویبدهد.ذهننیزوزنداردوذهنهر
شخصوزنیمتفاوتدارد.
زمانیالقاءشدهبودكههرچهوزنذهنبیشرتباشد،شخصباهوشتراست.معموالهماینامرحقیقتدارد،
ابلههای اوقات گاهی و اند بوده كوچك ذهنهای دارای بزرگی بسیار مردان اوقات گاهی كامال.زیرا نه ولی
احمقیذهنهایبسیارسنگینداشتهاند.ولیمعموالچنیناست.زیراوقتیازمكانیسمذهنیبزرگرتیبرخوردار
هستی،وزنتوبیشرتاست.ذهننیزوزندارد،ولیآگاهیانسانبدونوزناست.برایاحساساینآگاهی،تو
بایداحساسبیوزنیكنی.بنابراینامتحانكن.میتوانیدرحالراهرفنت،خوابیدنیانشسنتآنراآزمایشكنی.
چندنكته:چراگاهیاوقاتبدنمردهسنگینترمیشود؟زیرالحظهایكهآگاهیبدنراتركمیكند،بدنآسیبپذیر
شوند. وارد منیتوانستند آگاهی سبب به آنها شوند. بدن وارد بالفاصله میتوانند چیزها از بسیاری میگردد.
بسیاریازارتعاشهامیتوانندواردبدنمردهشوندكهمنیتوانندواردبدنزندهشوند.ماننداینكهبدنضعیف
پذیرایبیامریهامیشودوبدنبدونحفاظ،آسیبپذیروغیرمقاوممیشود.آنگاههرچیزیمیتواندواردبدن
شود.حضورتوازبدنحفاظتمیكند.بنابراینگاهیاوقاتیكبدنمردهمیتواندوزنشزیادترشود.وقتی
آگاهیانسانبدنشراترككند،هرچیزدیگرمیتواندواردبدنشود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
روشهاییبرایآرامكردنتو فصلهفتم
۱۵۵
دوماینكهوقتیانسانشاداستاحساسبیوزنیمیكندووقتیكهاندوهگیناستاحساسسنگینیبیشرتمیكند.
درستماننداینكهچیزیداردشخصرابهپایینمیكشد.جاذبهیزمینبیشرتمیشود.دراندوهسنگینودرشادی
سبكهستی.چرا؟زیراوقتیشادهستیدرهرلحظهیرسورآمیز،بدنرامتامافراموشمیكنی.ولیوقتیدررنجی
واندوهگین،منیتوانیبدنرافراموشكنی.وزنآنرااحساسمیكنی،تورابهسمتزمینمیكشاند،درست
ماننداینكهریشهدرآوردهای.آنوقتمنیتوانیحركتكنی.درزمینریشهدواندهای.
درمراقبهیعمیق،وقتیبدنرامتامافراموشمیكنی،میتوانیعروجكنیوباالبروی.حتیبدننیزمیتواندباال
بیاید.بارهااتفاقافتاده:دانشمندانزنیرادربولیویزیرنظردارند.اودرحالمراقبه،بیشاز۱۲0سانتیمرتبه
باالحركتمیكند.فیلمهاوعكسهایبسیاریازاوگرفتهشده.درمقابلهزارانمتاشاگر،اوناگهانباالمیرود
ونیرویجاذبهیزمینصفرمیگردد.تاكنونبیانیهایعلمیبرایاینامردادهنشده.ولیاگرهامنزندرحال
مراقبهنباشد،منیتواندباالبرودواگردرحینباالبودن،مراقبهاشقطعشوداوپایینمیافتد.
چهاتفاقیمیافتد؟درمراقبهیعمیق،توبدنخودرافراموشمیكنیواینهویتجسمیقطعمیشود.بدن
چیزیبسیاركوچكمیگرددوتوبسیاربزرگمیشوی.توقدرتیبینهایتداری.درمقایسهباتو،بدنچیزیندارد.
درستماننداینكهیكامپراطورهویتبردهیخودرابپذیردونزدغالمخودبهزانوبیفتدوزاریكند!وقتیغالم
میگویدكه"منهیچنیستم"،امپراطورنیزهامنراتكرارمیكند.وقتیامپراطوروجودخویشرابشناسدودرك
كندكهاویكامپراطوراستواینیكبردهاست،همهچیزتغییرخواهدكرد.
توقدرتیبینهایتهستیكههویتیكبدنمحدودرابهخودگرفتهای.وقتیماهیتخودرادرككنی،بیوزنی
توبیشرتشدهووزنبدنكمرتخواهدبود.آنوقتاستكهمیتوانیصعودكنی؛بدنمیتواندباالبرود.
رویدادهایبسیاریهستكههنوزتوسطعلمنتوانستهاثباتشوندـــولیاثباتخواهندشدـــزیرااگرزنی
بتواندبیشازیكمرتباالبرود،دیگریمیتواندصدمرتباالبرودودیگریمیتواندواردكهكشانهابشود.ازنظر
تئوریمشكلیوجودندارد.یكمرتودهمرتوهزارمرتتفاوتیندارد.
داستانهایبسیاریدرموردرامRamachandraودیگرانوجودداردكهبابدنخودكامالناپدیدشدهاند.بدنآنان
هرگزبصورتمردهدررویزمینپیدانشد.میگویندحرضتمحمد)ص(كامالبهآسامنهاعروجكرد،نهتنهابا
بدنش،بلكهگفتهاندكهاسباونیزباویهمراهبوده.اینهابهنظرافسانهوغیرممكنمیرسند،ولیالزاماچنین
نیست.
وقتیبتوانینیرویبیوزنرابشناسی،برجاذبهیزمینچیرهشدهای.حاالبستگیبهخودتدارد؛میتوانیازآن
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۵۶
استفادهكنیوبابدنتكامالناپدیدشوی.
ولیتجربهیبیوزنیبرایمامشكلخواهدبود.تكنیكنشسنتسیداسانsidhasanaیاطریقیكهبودامینشست
بهرتینراهبیوزنشدناست.رویزمینبنشین،نهرویصندلی.وبهرتاستكهكفزمینازنوعسیامنو
چیزهایمصنوعینباشد.بهرتاسترویزمینطبیعیباشدواگربتوانیبرهنهبنشینیبهرتاست.اینحالتبرای
رسیدنبهبیوزنیبهرتیناست.چرا؟زیرااگربدنتبهاینیاآنسومتامیلباشد،احساسوزنبیشرتیخواهی
كرد.آنوقتبدنتمساحتبیشرتیرابرایتحتتأثیرقرارگرفنتجاذبهاشغالمیكند.اگررویصندلیبنشینی،
آنوقتسطحبیشرتیازبدنتوسطجاذبهقابلنفوذاست.
اگرایستادهباشی،سطحكمرتیتحتتأثیرقرارمیگیرد،ولیبرایمدتطوالنیمنیتوانیبایستی.ماهاویرهمیشه
درحالتایستادهمراقبهمیكردزیراكمرتینسطحمتاسوجاذبهرااشغالمیكند.جاذبهیزمینیعنیوزن.در
حالتنیلوفرآبیlotusبادستهاوپاهایقفلشدهدرهمنیزمفیداست،زیرادراینحالتجریانبرقدرون
توبهیكمداربستهتبدیلمیگردد.ستونمهرههابایدصافومستقیمقراربگیرد.اینبسیارمهماستزیرابا
ستونفقراتصافوعمودبرزمین،سطحكمرتیاشغالمیشودوتأثیرجاذبهكمرتمیگردد.حاالخودترابا
چشامنبستهمتعادلكردهومتمركزشو.سپسبهسمتراستخمشووجاذبهیزمینرااحساسكن.بهسمت
چپخمشووجاذبهیزمینرااحساسكن.بهعقبخمشووجاذبهرااحساسكن.سپسمركزیرادریابكهدر
آنكمرتیناحساسجاذبهـــوزنـــرامیكنیوهامنجامبان.آنگاهبدنرافراموشكنواحساسكنكهبیوزن
هستی.بهاحساسبیوزنیادامهبده.وناگهانبیوزنخواهیشد.ناگهاندیگربدننیستی،ناگهاندردنیایی
متفاوتوبیبدنهستی.
بیوزنبودنیعنیبیبدنبودن.آنوقتازذهننیزفراترخواهیرفت.ذهننیزبخشیازبدناستوقسمتیاز
ماده.مادهدارایوزناست،ولیتووزنینداری.
اساساینتكنیكهمیناست.آنراآزمایشكنوبرایچندروزادامهبدهتابتوانیاحساسكنیكهآیااینتكنیك
برایتكارمیكندیانه.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۵۷
فصل هشتم
پذیرش كامل و متامیت
منظورازپاالیشوخلوصذهنبعنوانپایهایبرایپیرشفتهایبعدیدرتانرتاچیست؟
بدوخوبتقسیم به را تانرتامطرحنیست.مامعموالهمهچیز باشد،در معنایمعمولیخلوص،هرچهكه
میكنیم.اینتقسیمممكناستبههردلیلیباشد:ممكناستدلیلبهداشتیداشتهباشدویااخالقیویاهر
چیزدیگر.ولیدرهرصورت،مازندگیرابهدوبخشخوبوبدتقسیممیكنیمومعموالمنظورمااز"خلوص"،
خوبیاست.ویژگیهای"بد"نبایدشكلبگیرندوویژگیهای"خوب"بایدحضورداشتهباشند.
ولیدرتانرتااینتقسیمبندی"خوبوبد"معناندارد.تانرتابهزندگیازطریقطبقهبندیدوگانهوتقسیمشدهنگاه
منیكند.پساینپرسشكهمنظورتانرتاازخلوصچیست،پرسشیمقبولومربوطاست.
اگرازیك"قدیس"چنینپرسشیرابكنی،پاسخمیدهدكهخشمبداست،سكسبداستوحرصوطمعبداست.
اگرازگرجیفGurdjieffچنینپرسشیرابپرسیخواهدگفتكه"منفیبودن"بداست.هرگونهاحساسمنفیبد
استومثبتبودنخوباست.اگرهمینپرسشازجینهاJains،بوداییان،هندوها،مسیحیانومسلامنهاپرسیده
شود،تعریفهركدامممكناستمتفاوتباشد.ولیمسلامتعریفهاییازخوبوبددارند.آنانبرخیازچیزها
كهخوبمیدانند، را نیست.هرآنچه تعریف"خلوص"مشكل آنان برای پس را"خوب"میدانند. برخی را"بد"و
خالصاستوهرچهبدباشدناخالصاست.
ولیبرایتانرتااینمشكلیعمیقاست.
درتانرتاتقسیمهایسطحیبینخوبوبدوجودندارد.بنابراین"خلوص"چیست؟
تانرتامیگویدتقسیمكردنزندگیناخالصاستوزندگییكپارچهوبامتامیتخلوصاست.بنابراینبرایتانرتا
خلوصیعنیمعصومیت،معصومیتیغیرقابلتبعیض.
راخالص او بازهم اوخشمگینمیشودوحرصمیزند.پسچرا راخالصمیخوانید. آنجاست،او كودكیدر
میخوانید؟دركودكیچهچیزیخالصاست؟معصومیت.
ازاینكهچهچیزیخوباستوچهچیزبدهشیارنیست.آن درذهنكودكتقسیمبندیوجودندارد.كودك
ناهشیاریوناآگاهیمعصومیتاواست.حتیاگرخشمگینشود،ذهنینداردكهباآنعصبانیشود.برایاو
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۵8
خشمیكعملسادهوخالصاست.خشمرخمیدهدوزمانیكهبرطرفشد،دیگررفتهاستوچیزیازآنباقی
منانده.گوییكهخشمهرگزوجودنداشته.خلوصاودستنخوردهباقیمیماند.خلوصاوهامناست.بنابراین
كودكچونذهنندارد،خالصاست.
هرچهذهنبیشرترشدكند،كودكناخالصترمیگردد.آنگاهخشمبعنوانچیزیازپیشاندیشیدهشدهوجوددارد
ونهچیزیآنیوناخودآگاه.آنوقتكودكممكناستگاهیاوقاتكهموقعیتبهاواجازهمنیدهد،خشمش
رارسكوبكند.ووزمانیكهرویخشمرسپوشگذاشتهشد،درموقعیتیدیگر،كهنیازیبهخشمنیست،ناگهان
خشمگینمیشود.زیراخشمیكهرسكوبشدهورسپوشگذاشتهشدهنیازبهخروجدارد.آنگاههمهچیزناخالص
میگرددزیرااكنونذهندخالتكرده.
ممكناستدرنظرماكودكیكدزدباشد،ولیخودكودكهرگزدزدنیست،زیرافكراینكهاشیاءواموالبهافراد
مختلفتعلقداردهنوزدرذهناووجودندارد.اگراوساعتیاپولشامرابردارد،اینكاربرایاودزدینیست.
زیرااینفكركهاشیاءبهافرادتعلقدارددراووجودندارد.دزدیاوخالصاست.درحالیكهحتیدزدینكردنشام
ناخالصاست!
اینذهناستكهوجوددارد.تانرتامیگویدهرگاهشخصیدوبارهمانندكودكشد،اوخالصاست.البتهاویك
كودكنیست،فقطمانندكودكشده؛دراینجاتفاوتوتشابههردووجوددارند.تشابهدرایناستكهمعصومیت
انساندوبارهبازیافتهشده.كودكبهراحتیبرهنهمیشود.هیچكساینبرهنگیرااحساسمنیكند.زیراكودك
هنوزنسبتبهبدنشآگاهنیست.برهنگیاودارایكیفیتیمتفاوتبابرهنگیشاماست.شامنسبتبهبدن
آگاهیدارید.انسانخردمندبایدمعصومیتشرابازیابد.ماهاویراMahavirنیزبرهنهزندگیمیكرد.اوبدنشرا
فراموشكردهبودواودیگرآنبدننبود.ولیتفاوتهموجوددارد.وتفاوتبسیارعظیماست.كودكنادان
استوبرایهمیناستكهمعصوماست،ولیفردآگاهخردمنداستودلیلمعصومیتاونیزهمینخرداوست.
كودكروزینسبتبهبدنشآگاهشدهوبرهنگیخودرااحساسخواهدكرد.اوسعیخواهدكردكهبدنشرا
پنهانكند.اواحساسرشموگناهخواهدكرد.اوآگاهخواهدشد.پسمعصومیتكودكناشیازنادانیاوست.
دانشاینمعصومیتراازبینخواهدبرد.
ایناستمعنیداستانانجیلدربارهیهبوطآدموحواازباغعدن.آنانمانندكودكانعریانبودند.آنانازبدن
خودآگاهنبودند.آنانازخشم،حرص،شهوتوچیزهایدیگرآگاهنبودند.آنانناآگاهبودند.آنانمانندكودكان
بودند.ولیخداوندآنانراازخوردنمیوهیدرختدانشمنعكردهبود.درختدانشممنوعهبود.ولیآنان
میوهاشراخوردند.زیراهرچهكهمنعشود،جاذبهایبیشرتپیدامیكند.هرچیزممنوعانسانرابهخودشدعوت
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۵۹
میكند.آناندرباغیبزرگبادرختانبیشامرزندگیمیكردند.ولیجذبدرختدانششدندوایندرختمهم
شد،زیراممنوعبود.درحقیقتاین"ممنوعیت"بودكهكششوجاذبهیافت.آناندرستماننداینكهتوسطدرخت
هیپنوتیزمشدندومغناطیسدرختآنانرابهسویخودمیكشید.آنانمنیتوانستندازایندرختفراركنند.آنان
محكومبهخوردنمیوهیآندرختبودند.
ولیاینداستانیزیباست.ایندرخترا"درختدانش"خواندهاند.آدموحوابهمحضاینكهمیوهیدانشراخوردند
ناخالصشدند.آنانآگاهگشتندودرككردندكهبرهنههستند.حوابیدرنگكوشیدكهبدنشراپنهانكند.با
آگاهینسبتبهبدن،آنانازهمهچیزآگاهشدند:خشم،شهوت،حرصوطمعو....آنانبالغشدندوبنابراین
ازباغاخراجشدند.
بنابرایندرانجیلدانشگناهاست.آنانبعنوانتنبیهازباغاخراجشدند.اگرآنانباردیگرمانندكودكانمعصوم
وناداننشوندمنیتواننددوبارهواردباغشوند.آنانمیتوانندباردیگرواردملكوتخداوندشوند،ولیفقطبهاین
رشطكهدوبارهمانندكودكانشوند.
اینداستانبرشیتاست.متامكودكانازباغاخراجمیشوندواینمنحصبهآدموحوانیست.هرطفلدوران
كودكیرابدوندانسنتچیزیسپریمیكند.اوخالصاست،ولیخلوصاوناشیازنادانیاوست.منیتواندادامه
داشتهباشد.تاوقتیكهاینخلوصخردنشود،منیتوانیبهآنتكیهكنی.اینخلوصبایدبرود،دیریازودتومجبور
خواهیشدكهازمیوهیدانشبخوری.
هركودكمجبوراستكهازمیوهیدانشبخورد.درباغعدناینكاریآسانبودـــدرختشآنجابود،مابهعوض
درخت،مدارسودانشگاههاراداریم.هركودكبایدازاینهابگذردومعصومیتشراازدستبدهدوغیرمعصوم
بیاید، ولحظهایكهدانش نیازدارد،منیتوانیبدوندانشدردنیازندگیكنی. شود.دنیاوهستیبهدانش
تقسیامتواردمیشوند.تورشوعمیكنیبهتقسیمكردنمیاناینكهچهخوباستوچهبد.
پسبرایتانرتاتقسیمبینخوبوبدناخالصیاست.قبلازتقسیمشدنتوخالصهستیوپسازآنهمخالص
هستی؛درآنتقسیمشدن،توناخالصی.ولیدانشاهریمنیالزامیاست،منیتوانیازآنبگریزی.شخصبایدازآن
عبوركند؛بخشیاززندگیاست.ولیفردنیازینداردتاهمیشهدرآنمباند،میتواندبهورایآنبرود.رفنتبهورای
دانشتوراباردیگرخالصومعصوممیسازد.اگرتقسیمهامعنیخودشانراازدستبدهند،اگردانشیكهمیان
خوبوبدتفاوتمیگذارددیگروجودنداشتهباشد،توباردیگربانگرشیمعصومانهبهدنیانگاهخواهیكرد.
مسیح)ع(میگوید،"تاوقتیكهمانندكودكاننشویدمنیتوانیدواردملكوتالهیشوید."تاوقتیكهمانندكودكان
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۶0
نشوید....خلوصتانرتاییایناست.
الئوتزوLaoTzuمیگوید،"یكاینچتقسیم،وبهشتوجهنمازهمجداهستند."ذهنیكخردمندبیتقسیم
استـــابداتقسیموجداییوجودندارد!یكفرزانهمنیداندكهخوبچیستوبدچیست.اومانندكودكاناست
ودرعینحالمانندكودكاننیست،زیرااواینجداییراشناختهاست.اوازاینتقسیمعبوركردهوبهورایآن
رفته،اوتاریكیوروشناییراشناخته،واینكاوبهورایآندورفته.اینكاوتاریكیرابخشیازنورمیداندونور
راجزییازروشنایی،اینكجداییوجودندارد.نوروتاریكی،هردویكیشدهاندـــدرجاتیازیكپدیده.اینكاو
همهچیزرا،هرچقدرهمكهمتضادباشند،درجاتیازیكپدیدهمیبیند،آنهادوچیزنیستند.زندگیومرگ،
عشقونفرت،خوبوبد،همهچیزجزییازیكپدیده،ازیكانرژیاست.تفاوتفقطدردرجاتاست،واین
هاهرگزازهمجدانیستند.منیتوانیمرزیقایلشدكه"ازایننقطهجداییبوجودمیآید."جداییوجودندارد.
خوبچیست؟بدچیست؟ازكجااینهاراتعریفمیكنیوكجاآنهاراجداوتقسیممیكنی؟آنهاهمیشهیكی
هستند.آنهافقطدرجاتمتفاوتیازیكچیزهستند.وقتیكهاینرادانستیواحساسكردی،ذهنتباردیگر
خالصمیشود.معنایخلوصتانرتاییایناست.پسمنخلوصتانرتاییرا،معصومیتتعریفمیكنم،نهخوبی.
ولیمعصومیتمیتواندجهلباشدـــآنوقتفایدهایندارد.اینمعصومیتبایدگمشود،توبایدازآنبیرون
بروی؛وگرنهمنیتوانیبالغشوی.دانشراكنارگذاشنتوبهورایدانشرفنت،هردوبخشیازروندبالغشدنهستند،
بخشیازبلوغواقعی.پسازمیاناینهاعبوركن،ولیدرآنجامنان.حركتكن!بهحركتادامهبده!روزیخواهد
آمدكهورایاینهاخواهیبود.
برایایناستكهدركخلوصتانرتاییدشواراستومیتواندموردسوءتفاهمقراربگیرد.بسیارظریفاست!پس
تشخیصیكفرزانهیتانرتاییعمالغیرممكناست.مقدسینوفرزانگانمعمولیرامیتوانتشخیصداد،زیراآنان
ازتوپیرویمیكنندـــازمعیارهایتو،ازتعاریفتو،ازاخالقیاتتو.ولیتشخیصیكفرزانهیتانرتاییبسیار
دشواراستزیرااوازمتامتقسیمهافرارفته.پسحقیقتا،درمتامتاریخرشدانسانی،ماچیزیدرموردفرزانگان
تانرتاییمنیدانیم.درموردآناناشارهایوسابقهایوجودندارد،زیراتشخیصآنانبسیاردشواراست.
روزیكنفوسیوسبهدیدارالئوتزورفت.ذهنالئوتزو،همچونیكفرزانهیبیدارتانرتاییاست.اوهرگزواژهی"تانرتا"
رانشنیدهواینواژهبرایاوبیمعنیبود.ولیهرآنچهكهاوگفتهتانرتااست.كنفوسیوسمنایندهیذهنیتما
است؛اومنایندهیبزرگذهنیتمااست.اوپیوستهبهفضیلتورذیلتمیاندیشد،بهاینكهچهبایدبكنیموچه
نبایدبكنیم.اویكقانونگرااستـــبزرگترینقانونگراییكهزادهشده.اوبهدیدارالئوتزورفتوازاوپرسید،
"فضیلتچیست؟شخصچكاركند؟رذیلتچیست؟آشكاراتعریفكن."
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۶۱
الئوتزوگفت،"تعریفهاتولیدآشوبمیكنند،زیراتعریفكردنیعنیتقسیمكردن:این،ایناستوآن،آن."وقتی
كهمیگوییالف،الفاستوب،ب...توتقسیموجداكردهای.تومیگوییكهالفمنیتواندبباشد؛آنوقت
الفهمیشهدرحالبشدناست،الف توجداییآفریدهای،دوگانگیدرستكردهای،وهستییگانهاست.
همیشهبهسمتبدرحركتاست.زندگیهمیشهبهمرگتبدیلمیشود،پسچگونهمیتوانیتعریفكنی؟
كودكیبهجوانیتبدیلمیشودوجوانیبهسمتكهنسالیپیشمیرود؛سالمتبهسمتبیامریدرحركتاست
وبیامریبهسمتسالمتحركتمیكند.پسكجامیتوانیایندوراازهمجداكنی؟
زندگییكحركتاست،وهرلحظهكهتعریفكنی،آشوبورسدرگمیآفریدهای،زیراتعریفهامردههستندو
زندگییكلحظهیزندهاست.پستعاریفهمیشهدروغینهستند،الئوتزوگفت،"تعریفكردنتولیددروغمیكند،
پستعریفنكن.نگوكهخیرچیستورشچیست."
پسكنفوسیوسگفت،"توچهمیگویی؟پسمردمچگونهرهربیوراهنامییگردند؟آنوقتچگونهآموزشداده
شوند؟چگونهمیتوانآنانرااخالقیوخوبساخت؟"
الئوتزوگفت،"وقتیكسیمیكوشدكهدیگریراخوبكند،درچشامنمناینیكگناهاست.توكیستیكهراهربی
كنی؟توكیستیكهراهنامییكنی؟وهرچهراهنامیانبیشرتیباشند،رسدرگمینیزبیشرتخواهدبود.همهرابه
حالخویشرهاكن.توكیستی؟"
بگیرد. شكل نگرشی چنین براساس منیتواند هست!جامعه هم خطرناك میرسد. خطرناك نظر به نگرش این
است،هیچ كافی "طبیعت میگوید، الئوتزو كه است دراین نكته ومتام میدهد ادامه پرسیدن به كنفوسیوس
الزم تحمیلی انضباط و قانون میكند،هیچ كفایت طبیعت است. خودانگیخته طبیعت نیست. الزم اخالقیاتی
نیست.معصومیتكافیاست؛نیازیبهاخالقیاتنیست.نیازیبهدانشنیست."
كنفوسیوسبسیارناراحتبازگشت.اوشبهایمتوالینتوانستبخوابد.ومریدانشپرسیدند،"چیزیازآنمالقات
بهمابگو.چهاتفاقیافتاد؟"كنفوسیوسپاسخداد،"اویكانساننیست،یكخطراست،یكاژدهاست.اوانسان
نیست.هرگزنزداونروید.هركجاكهناماوراشنیدید،ازآنمكانفراركنیداوذهنهایشامراكامالمختلمیكند."
وایندرستاست،زیرامتامتوجهتانرتابهایناستكهچگونهبهورایذهنبروید.بایدذهنرانابودكند.ذهنبا
disorderاست.ولیبهیادبسپاركهتانرتایكاغتشاشorderتعاریف،قوانینومقرراتزندهاست،ذهنیكنظم
نیست.وایننكتهایبسیارظریفاستكهبایددركشود.
كنفوسیوسمنیتوانستالئوتزورادرككند.وقتیكهكنفوسیوسرفت،الئوتزوخندیدوخندیدوبنابراینمریدان
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۶۲
ازاوپرسیدند،"چرااینقدرمیخندی؟چهاتفاقیافتاده؟"
او بزرگاست.حتیذهنكنفوسیوسهمیكحجاباست. ادراكذهنحجابیبس "برای داد، پاسخ الئوتزو
ابدانتوانستمرادرككندوهرچهكهاودربارهیمنبگویدیكسوءتفاهمخواهدبود.اومیپنداردكهدردنیا
نظمخواهدآفرید.تومنیتوانیدردنیانظمایجادكنی.نظمدردنیاموروثیوفطریاست؛همیشهوجوددارد.
وقتیبكوشیایجادنظمكنی،بینظمیخواهیآفرید."الئرتزوگفت،"اومیپنداردكهمنتولیدبینظمیمیكنم،
ودرواقع،ایناوستكهآشوبمیآفریند.منبامتامنظمهایتحمیلیمخالفم،زیرامنبهانضباطیخودانگیخته
معتقدمكهبطورخودكاررشدمیكند.نیازیبهتحمیلآننیست."
خودبودن،بدون ـــ sahajataاست خودانگیختگی تانرتا،معصومیت برای مینگرد. امور به چنین تانرتااین
هیچتحمیل،فقطخودبودنوماننددرخترشدكردن.نهدرختیكهدرباغچهداری،بلكهدرختجنگلیكه
خودانگیختهرشدمیكند؛نهرشدیهدایتشده،زیراهرگونهراهنامیییعنیگمراهكردن.درتانرتاهرگونهراهنامیی
یكگمراهسازیاست.درتانرتارشدكردنامریهدایتشده،حفاظتشده،برانگیختهشدهوكارگردانیشدهنیست؛
فقطرشدسادهوطبیعیاست.
قانوندرونیكفایتمیكند؛نیازبهقانوندیگرینیست.واگرتوبهقانوندیگرینیازداری،ایننشانمیدهدكه
قانوندرونیرامنیشناسی،تومتاستراباآنازدستدادهای.پسچیزواقعی،چیزیتحمیلینیست.چیزواقعی
بازیابیتعادلاست،بازگشتبهمركز،بازگشتدوبارهبهوطنتابتوانیقانوندرونرابهدستآوری.
كرد، تحمیل بیرون واز باال از باید را كرد،خیر تحمیل باید را بهاصطالحمذاهب،نظم در و اخالقیات در ولی
مذاهب،تعلیامتاخالقی،كشیشان،پاپها،همگیتوراذاتابدمیشامرنداینرابهیادداشتهباش.آنانبهخوبی
انسانهامعتقدنیستند؛آنانبهخیردرونیمعتقدنیستند.آنانباوردارندكهتواهریمنیهستیوتابهتوآموزش
خیرراندهند،تومنیتوانیخوبباشی؛تاوقتیكهفضیلتازبیرونبازوربهتوتحمیلنشود،امكانپیدایشآن
ازدرونوجودندارد!
پسبرایكشیشان،برایمردمانبهاصطالحمذهبی،برایاخالقگرایان،توذاتابدهستی.وخیروفضیلتراباید
ازبیرونبرتوتحمیلكرد.تویكآشوبهستیوآنانبایدنظمرابرتوحاكمكنند؛آنانخیررابهتومیدهند.
وآنانمتامدنیارارسدرگمساخته،بهآشوبكشاندهاندوآنرابهدیوانهخانهایتبدیلكردهاند.زیراآنانبرای
قرنهاوقرنهانظمآوربودهوانضباطرابرجوامعهتحمیلكردهاند.آنانآنقدرآموزشدادهاندكهآموزندگان
رادیوانهكردهاند.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۶۳
تانرتابهخیردرونیتومعتقداست؛اینتفاوترادرنظرداشتهباش.تانرتامیگویدكههمهخوبزادهشدهاند،كه
نیكیطبیعتتواست.توپیشاپیشخوبهستی.توبهرشدیطبیعینیازداری،نیازیبههیچگونهتحمیلنداری؛
برایهمیناستكهدرتانرتاهیچچیزرابدمنیدانند.اگرخشموجوددارد،اگرمتایلجنسیوجوددارد،اگرطمع
وجوددارد،تانرتامیگویدكهاینهانیزخیرهستند.تنهاچیزیكهكرساستایناستكهتودرخویشنتمركزیت
نداری؛برایهمیناستكهمنیتوانیازاینهااستفادهكنی.
خشمدرواقعچیزبدینیست،مشكلایناستكهتودردروننیستی،برایهمیناستكهتوویرانگریمیكنی.
اگرتودردرونحارضباشی،خشمتبدیلبهیكانرژیساملوسازندهمیشود،خشمبهسالمتبدلمیگردد.خشم
بهانرژیتبدیلمیشودوآنوقتخیرمیشود.تانرتابهنیكیذاتیهمهچیزمعتقداست.همهچیزمقدساست،
هیچچیزنامقدسنیستوهیچچیزاهریمنینیست.برایتانرتاشیطانوجودندارد،فقطهستیالهیوجوددارد.
مذاهببدونشیطانمنیتوانندوجودداشتهباشند.آنهابهیكخدانیازدارندوهمچنینبهیكشیطان.پس
وقتیدرمعابدآنهافقطیكخدارامیبینیگمراهنشو.درستدرپشتآنخدا،شیطانپنهانشده،زیراهیچ
مذهبیبدونشیطانمنیتواندوجودداشتهباشد.
چیزیبایدمحكومشود،باچیزیبایدجنگید،چیزیرابایدنابودكرد.اینبسیاراساسیاست.هیچمذهبیتورا
درمتامیتخودمنیپذیرد،فقطبخشهاییازتوموردپذیرشاست.آنانمیگویند،"ماعشقتورامیپذیریم،ولی
نفرتتورامنیپذیریم.نفرترانابودكن."واینمشكلیبسیارعمیقاست،زیراوقتیتونفرتراكامالازبینبربی،
عشقنیزنابودمیشودـــزیرااینهادوانرژینیستند.آنانمیگویند،"ماسكوتتورامیپذیریم،ولیخشمتو
رامنیپذیریم."خشمراكهنابودكنی،رسزندگیتونیزازبینرفتهاست.آنگاهتوساكتخواهیبود،ولیانسانی
زندهنیستیـــفقطیكانسانبیجان.اینسكوت،زندگینیست،فقطمرگاست.
مذاهبهمیشهشامرابهدوبخشتقسیممیكنند:اهریمنیوالهی.آنهاالهیرامیپذیرندوبرعلیهبخش
اهریمنیهستنداهریمنرابایدنابودكرد.پساگركسیواقعاازآنهاپیرویكند،بهایننتیجهخواهدرسیدكه
لحظهایكهاهریمننابودشد،بخشالهینیزنابودشدهاست.ولیهیچكسواقعاازآنانتبعیتمنیكندـــهیچ
كسمنیتواندتبعیتكندزیراخوداینتعلیممسخرهاست.پسهمهچهمیكنند؟همهفقطفریبمیدهند.برای
همیناستكهاینهمهنفاقوجوددارد،نفاقتوسطمذاهبآفریدهشده.میتوانیكارهاییراانجامدهیكه
آنهابهتومیآموزند،پسمنافقمیگردی.اگرازآنانپیرویكنیخواهیمرد.اگرازآنانپیروینكنیاحساس
گناهخواهیكردكهغیرمذهبیهستی.پسچهمیتوانكرد؟
ذهنمكاریكسازشمیكند.ذهنباحرفزدندراینموردارضامیشودومیگوید"منازشامپیرویمیكنم،
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۶4
"ولیبههركاریكهمایلاستادامهمیدهد.توبهخشمخودتادامهمیدهی،بهاعاملجنسیخودتادامه
میدهی،بهطمعخودادامهمیدهی،ولیبهگفنتادامهمیدهیكهطمعبداست،سكسبداستوخشمبد
تازمانیكهاینمذاهب انسانیصادقنیست. ایننفاقاست.متامدنیامنافقشده،هیچ استاینهاگناهاست.
تقسیمكنندهوجداییآفرینازبیننرفتهاند،هیچانسانیمنیتواندصادقباشد.اینبهنظرمتضادمیرسد،زیرامتام
مذاهبتعلیمصداقتمیدهند،ولیهامنهاسنگبنایمتامناراستیهاهستند.آنهاتوراناصادقمیسازند؛زیرا
بهتوچیزهایغیرممكنراآموزشمیدهند،چیزهاییكهمنیتوانیانجامشانبدهیوبنابراینتومنافقمیشوی.
تانرتاتورادرمتامیتوجودتمیپذیرد،زیرامیگوید،یامتامابپذیرویامتاماردكن؛چیزیدراینمیانهوجودندارد.
انسانیكمتامیتاست،یكمتامیتزنده.تومنیتوانیاوراتقسیمكنی.منیتوانیبگویی،"مااینقسمتراقبول
نداریم،"زیراآنچهراكهتومردودمیانگاریبطورزندهباآنچهكهمیپذیریمتصلاست.
مانندایناست:بدنمناینجاست.كسیمیآیدومیگوید،"ماگردشخونتورامیپذیریم،ولیصدایرضبانقلبت
رامنیپذیریم.اینصدایرضبانپیوستهیقلبتوموردپذیرشمانیست.ماگردشخونتورامیپذیریم.اشكالی
ندارد،زیراساكتاست."ولیگردشخونمنتوسطقلبایجادمیشودورضبانقلبدراساسباگردشخون
مرتبطاستوبهسببآنرویمیدهد.پسمنچهكاركنم؟گردشخونوتپشقلبمنیكواحدزندههستند.
اینهادوچیزنیستند،یكیهستند.
پسیامرامتامابپذیرویامتاماردكن،ولیسعینكنمراتقسیمكنیزیراآنوقتتویكدروغمیآفرینی،دروغی
عمیق.اگرتوبهمحكومكردنتپشقلبمنادامهبدهی،آنگاهمننیزرشوعمیكنمبهمحكومكردنآن.ولی
خونمنقادربهگردشنخواهدبودومنبدونآنمنیتوانمزندهباشم.پسچهمیتوانكرد؟بهبودنهامنگونه
كههستیادامهبده،وهمیشهچیزدیگریرابگوكهنیستی،كهمنیتوانیباشی.
دیدنارتباطگردشخونبارضبانقلبكاردشوارینیست،ولیدیدنچگونگیارتباطعشقونفرتدشواراست.
ایندویكیهستند.وقتیعاشقكسیهستی،چهمیكنی؟اینیكحركتاست،مانندنفسیكهبیرونمیرود.
توبهبیرونمیرویتااورامالقاتكنی؛مانندبازدماست.وقتیازكسیمتنفرهستی،مانندنفسیاستكهبه
درونبازمیگردد.
وقتیكهعاشقهستی،بهكسیجذبمیشوی.وقتیتنفرداری،دفعمیكنی.جاذبهودافعهدوموجازیك
حركتهستند.جاذبهودافعهدوچیزنیستند؛منیتوانیآنهاراازهمجداكنی.منیتوانیبگویی،"میتوانی
نفسرابهدرونبربی،ولیمنیتوانیبازدمداشتهباشی،یامیتوانیبازدمداشتهباشی،ولیمنیتوانینفسرا
بهدرونبربی.توفقطاجازهییكیراداری:یادمویابازدم،نههردو!"اگرنتوانینفسرابیرونبدهی،چگونه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۶۵
میتوانینفسرابهدرونبربی؟واگرمجازبهتنفرنباشی،چگونهمیتوانیعشقبورزی؟
تانرتامیگوید،"ماانسانمتامرامیپذیریم،زیراانسانیكواحدزندهاست."انسانوحدتیعمیقاست؛منیتوانی
هیچچیزرادوربیندازی.وبایدهمچنینباشدـــزیرااگرانسانیكواحدزندهنباشد،آنوقتهیچچیزدیگر
دراینكائناتمنیتواندیكواحدزندهباشد.انساناوجمتامیتموجوداتزندهاست.سنگیكهكفخیاباناست
نیزیكواحدزندهاست.درختنیزچنیناست.گلوپرندهنیزواحدهایزندهایهستند.همهچیزیكواحد
واقعا،تو پیچیدهیزنده. ـــیكواحدعظیم،یكمتامیت اوجاست انساندر و نباشد؟ انسان است،پسچرا
منیتوانیهیچچیزرادرانسانمنكرشوی.
تانرتامیگوید،"ماتوراهامنگونهكههستیمیپذیریم.اینبهآنمعنینیستكهنیازیبهتغییرنیست؛اینبهآن
معنینیستكهتومجبوریازرشدكردنبازایستی.بلكهبرعكس،بهآنمعنیاستكهماپایهیرشدراپذیرفتهایم.
"اكنونتومیتوانیرشدكنی،ولیاینرشدیكانتخابنخواهدبود.اینرشدیبیانتخابخواهدبود.
ببین!برایمثال،وقتییكبودابهبیداریمیرسدمیتوانیمبپرسیم،"اینخشمكجارفتهاست؟كجا؟اوخشم
اوتشخیص اوكجارفته؟"اكنونمامنیتوانیمخشمرادر اند؟طمع داشته،شهوتداشته،پساینهاكجارفته
دهیم.
تاكنون اگر رسبرمیآورد. لجن درون از نیلوفرآبی بدهی؟گل تشخیص گلنیلوفرآبی در را لجن میتوانی آیا
گلنیلوفرآبیراندیدهباشیوكسیآنرابرایتوبیاورد،آیامیتوانیتصوركنیكهچنینگلزیباییازدرونلجن
معمولییكحوضچهبیرونآمدهاست؟چنینگلزیباییازداخللجنزشتآمده!آیامیتوانیلجنرادرجاییاز
گلتشخیصبدهی؟ولیلجنآنجاست،ولیتبدیلشده.رایحهیگلنیزازهامنلجنبدبوآمده.اگراینگلرا
درونلجنمخفیكنی،ظرفچندروزباردیگردردرونمادرشناپدیدمیگردد.آنگاهباردیگرمنیتوانیتشخیص
بدهیكهآنگلزیباكجارفته.كجا؟عطرآنكجاست؟آنگلربگهایزیباكجاهستند؟
تومنیتوانیخویشنترادربوداتشخیصبدهی،ولیتوآنجاهستیـــالبته،درسطحیبزرگتروواالتر،تبدیل
شده.شهوتآنجاست،خشمآنجاست،نفرتآنجاست.هرآنچهكهانسانیاستدراوهمهست.بوداانساناست،
ولیاوبهغایترشدخودرسیده.اویكگلنیلوفرآبیگشته؛تومنیتوانیلجنرادراوتشخیصبدهی،ولیاین
بهآنمعنینیستكهلجنوجودنداشتهباشد.وجوددارد،ولینههمچونلجن..اینیكواحدواالتریاست.
برایهمیناستكهتومنیتوانیعشقیانفرترادربودااحساسكنی.دركاینمشكلاست،زیرابودابهنظر
كامالپرعشقمیرسدـــهرگزنفرتمنیبینی،همیشهساكتاستوهیچگاهخشمگیننیست.ولیسكوتاوبا
سكوتتوتفاوتدارد.منیتواندیكیباشد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۶۶
سكوتتوچیست؟اینشنتدرجاییگفتهكهصلحماچیزینیستجزآمادگیبرایجنگ.بیندوجنگمایكدوران
آشتیوصلحداریم،ولیاینصلحواقعاصلحنیست.اینتنهاوقفهایاستبیندوجنگ،پسبهجنگرسدتبدیل
میشود.پسمادونوعجنگداریمـــداغورسد.
پسازجنگجهانیدوم،شورویوآمریكاواردجنگرسدشدند،آناندرصلحنیستندـــفقطآمادهمیشوندتا
جنگدیگریبرپاكنند.آنانآمادهمیشوند.هرجنگیسببویرانیواختاللاست.تومجبوریباردیگرآماده
شوی،پسبهوقفهاینیازداری،یكاسرتاحت.ولیاگرجنگهاواقعادردنیاكامالازبینبروند،آنوقتایننوعصلح
كهبهمعنیجنگرسداستنیزازبینخواهدرفت.اینجنگهاكامالازبینبروند،اینجنگرسدكهصلحنامدارد
نیزمنیتواندادامهیابد.
سكوتتوچیست؟فقطیكآمادگیبیندوخشم.وقتیكهبهنظرراحتهستی،اینچیست؟آیاواقعادرآسایشی؟
آیاواقعاراحتهستی،یااینكهفقطبراییكانفجاروتركیدندیگرآمادهمیشوی؟خشمیكاتالفانرژیاست،
پستوبهزماننیازداری.وقتیكهخشمگینشوی،منیتوانیبالفاصلهدوبارهخشمگینشوی.وقتیواردعمل
جنسیمیشوی،منیتوانیبالفاصلهدوبارهواردششوی.توبهزماننیازخواهیداشت،بهدورهایاززندگیبدون
عملجنسییابراهامچاریاbrahmacharyaبهمدتدویاسهروزنیازخواهیداشت.بستگیبهسنتودارد.این
زندگیبدونعملجنسیواقعازندگیبراهامچاریانیست،توفقطدوبارهآمادهمیشوی.
فاصلهبیندوعملجنسیرامنیتوانبراهامچارینامید.شامفاصلهبیندوخوراكراروزهfastمیخوانید.برای
هیناستكهناشتایاصبحانهراافطارbreakfastمینامید.ولیچراروزهاست؟شامفقطآمادهمیشدید.شام
یك واقعااین نیست. واقعاروزه فاصله بدهید،ولیاین فاصلهای كنید،باید معده وارد پیوستهخوراك منیتوانید
آمادگیبرایخوراكبعدیاستونهروزهداشنت.
پسهرگاهماساكتهستیم،همیشهدربیندوخشماست.هرگاهماآسودههستیم،همیشهبیندواوجتنش
است.وقتیماعملجنسینداریم،همیشهدرفاصلهیبیندوعملجنسیاست.وقتیكهعشقمیورزیم،
همیشهبیندوتنفراستاینرابهیادداشتهباش.
پسوقتیكهبوداساكتاست،فكرنكنكهاینسكوتتواست.وقتیكهخشمتوازبینرفت،سكوتتونیزاز
بینرفتهاست.ایندوباهموجوددارند؛اینهامنیتوانندجداازهمباشند.پسوقتیكهبودابراهاماچاریــمجرد
ـــاست،نپنداركهاینتجردتواست.وقتیكهجنسیتازبینرفت،تجردنیزازبینرفتهاست.ایندو،بخشهایی
ازیكچیزبودند،پسباهمازبینرفتند.ولیبابودا،یكموجودكامالمتفاوتوجودداردكهتومنیتوانیمتصور
شوی.توتنهادوگانگیهایخودترامیتوانیمتصورشوی.تومنیتوانیتصوركنیكهاوچگونهانسانیاستو
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۶۷
چهاتفاقیبرایاورویدادهاست.
متامیانرژیاوبهسطحدیگریآمدهاست،سطحمتفاوتیازوجود.لجنبهگلنیلوفرآبیتبدیلشده.ولیهنوز
آنجاست.لجنازگلانكارنشده؛بلكهتبدیلگشته.
پسمتامیانرژیهایتوموردپذیرشتانرتااست.تانرتاهیچچیزرادورمنیریزدومنكرمنیشود،بلكهآنهاراتبدیل
ودگرگونمیكند.وتانرتامیگویدكهنخستینگام،پذیرفنتاست.توشایددرروزبارهاخشمگینشوی،ولی
پذیرشخشمتوبسیاردشواراست.چرا؟تودرخشمگینشدناحساسمشكلزیادمنیكنی،پسچرادرپذیرفنت
آناینهمهدچارمشكلهستی؟بهنظر،خشمگینشدنبهبدیپذیرشآننیست.چرا؟
self-هركسمیپنداردكهانسانخوبیاستوخشمفقطچیزیگذرااستومیآیدومیرود.اینتصویرشخصی
imageتورانابودمنیكند.توبهخوببودنادامهمیدهی.تومیگوییكه"فقطاتفاقافتاد"اینبراینفسegoتو
نابودكنندهنیست.پسآنانكهحیلهگرهستندبالفاصلهتوبهمیكنند.آنانخشمگینمیشوندوتوبهمیكنندو
درخواستبخششمیكنند.اینهاحیلهگرانند.چرامنآنانراحیلهگرمیخوانم؟زیراخشمشانبهتصویرشخصی
ناراحتیمیكنند.آناناحساسمیكنند،"منخشمگینمیشوم؟مناینقدر آناناحساس آنانلرزهواردمیكند.
بدهستمكهخشمگینشوم؟"پستصویرانسانخوبدچارلرزهمیشود.اوبایدبكوشدتاآنتصویررادوباره
درخواست "با ببخش. مرا منیكنم. چنین دوباره هرگز بود،من بد میگوید"این درنگ بی او كند. مستحكم
بخشش،تصویرشخصیاوباردیگرمستحكمشد.اوراحتمیشودوبهحالتقبلازخشمخودبازمیگردد،اوبا
درخواستبخشش،خشمخودشرافسخكرد.اوفقطبرایاینكهخوبمباند،خودشرابدخواند.
برایهمیناستكهشامبرایزندگانیهایمتوالیخشمگین،شهوانی،طمعكارواینوآنهستید،ولیهرگز
پذیرایاینهانیستید.اینمكرذهناست.هركاریكهانجامدهیتنهادرپیراموناست.درمركز،توخوبباقی
میمانی.اگربپذیریكه"منخشمدارم،"تودرمركزبدمیشوی.آنوقتمسئلهفقطخشمگینشدننیست،آنوقت
موقتیوگذرانیست.بلكهآنوقتخشمبخشیازساختارتواست.آنوقتچنیننیستكهشخصیتوراخشمگین
كرده.حتیاگرتنهاباشی،خشمدرتوهست.وقتیكهخشمگینهمنیستی،خشمهنوزدرتوهست،زیراخشم
انرژیتواست،بخشیازوجودتاست.
ــنه!اگرهمیشهحارضنباشد،منیتواندشعله چنیننیستكهخشمگاهیشعلهورمیشودوسپسفروكشمیكندـ
ورشود.تومیتوانیاینچراغراخاموشكنیویاروشنكنی،ولیجریانبرقبایدپیوستهوجودداشتهباشد.اگر
جریانوجودنداشتهباشد،منیتوانیروشنوخاموشكنی.جریان،جریانخشمهمیشهآنجاست؛جریانجنسی
همیشههست،جریانطمعهمیشههست،میتوانیخاموششكنیویاروشنشكنی.درموقعیتهایمختلف
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۶8
توتغییرمیكنی،ولیدردرونتوهمیشهیكسانی.
پذیرفنتیعنیكهخشمیكعملنیست.بلكه،توخشمهستی.شهوتیكعملنیست؛توشهوتهستی.طمعیك
عملنیست،توطمعهستی.پذیرشاینیعنیدورانداخنتتصویرشخصی.وماهمگیتصاویرشخصیزیباییبنا
كردهایم.همهتصاویرشخصیزیبابرپاداشتهاندـــمطلقازیبا.وهركاریكهانجامدهی،هرگزبهآنخدشهایوارد
منیسازد،توازآنمحافظتمیكنی.تصویرحفاظتشدهاست،پستواحساسخوبیداری.برایهمیناستكه
میتوانیخشمگینشویمیتوانیشهوانیشویوتودچاراختاللمنیشوی.ولیاگربپذیریوبگویی،"منشهوت
هستم،منخشمهستم،منطمعهستم،"آنوقتتصویرشخصیتوبیدرنگفرومیریزد.
تانرتامیگویدكهایننخستینگاماستومشكلترین:پذیرشآنچهكههستی.گاهیماسعیمیكنیمكهبپذیریم،
ولیهرگاهبپذیریم،دوبارههامنكاررابهشیوهایبسیارحسابگرانهانجاممیدهیم.حیلهگریماعمیقوظریف
است،وذهنبرایفریفنتراههایبسیارظریفیدارد.تومیپذیریومیگویی،"آری،منخشمگینهستم.
و میپذیری آنوقت بروی. خشم ورای به چگونه كنی فكر كه میپذیری زمانی بپذیری،فقط را اگراین "ولی
میگویی"خوب،منخشمگینهستم.حاالبهمنبگوچگونهبهورایآنبروم."توفقطوقتیشهوترامیپذیری
باردیگرتصویر كهبخواهیبیشهوتشوی.هرگاهبكوشیكهچیزدیگریبشوی،قادرهستیكهبپذیری،زیرا
شخصیتودرآیندهپابرجاخواهدبود.
توخشنهستیوتالشمیكنیكهخشننباشی،پسمیپذیریومیگویی،"خوب،منخشنهستم،منامروز
خشنهستم،ولیفرداخشننخواهمبود."توچگونهمیتوانیغیرخشنشوی؟تواینتصویرشخصیرادرآینده
بهتعویقمیاندازی.توبهخودتدرزمانحالمنیاندیشی.توهمیشهبهآرمانهامیاندیشیـــعشق،مهربانی
ومحبت.آنوقتتودرآیندههستی.اینحالبهگذشتهتبدیلمیشود،خودواقعیتودرآیندهاست،پستو
خودتراباآرمانهاهمهویتمیسازی.آنآرمانهانیزراههاییهستندبراینپذیرفنتواقعیت.توخشنهستی
ـــموضوعایناست.وحالتنهاچیزیاستكهوجوددارد؛آیندهوجودندارد.آرمانهایتوفقطرویاهستند.آنها
كلكهایذهنهستندبرایبهتعویقانداخنت،تاذهنرابهجاییدیگرمتوجهكنند.
توخشنهستی؛موضوعایناست،پسآنرابپذیر.وسعینكنكهغیرخشنشوی.یكذهنخشنمنیتواندغیرخشن
شود.چگونهامكاندارد؟اینراعمیقابنگر.توخشنهستی،پسچگونهمیتوانیغیرخشنشوی؟هركاریكهانجام
دهیتوسطذهنخشنانجاممیشودـــهركاری!حتیهنگامیكهمیكوشیغیرخشنباشی،تالشتوسطذهن
خشنانجاممیگیرد.توخشنهستی،پسباتالشبرایخشننبودن،توخشنخواهیبود.درهامنتالشیكه
برایغیرخشنبودنانجاممیدهی،توانواعخشونتهارابهكارخواهیبرد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۶۹
برایهمیناستكهتونزداینكسانیمیرویكهمیكوشندغیرخشنباشند.شایدآنانبادیگرانخشننباشند،
ولیباخودشانخشنهستند.آنانباخودشانبسیارخشنهستندــخودشانرامیكشند.وهرچهبیشرتبرعلیه
خودشاندیوانگیكنند،بیشرتموردتكریمواحرتامهستند.وقتیكهكامالدیوانهشوندوبهمرزخودكشیبرسند،
آنوقتجامعهمیگوید،"اینهافرزانگانهستند."ولیآنانتنهاموضوعobjectخشونتراعوضكردهاند،فقط
همین.آنانبادیگرانخشنبودهاند،اینكباخودشانخشنهستندـــولیخشونترسجایخودشهست.و
زمانیكهتوبادیگریخشنباشی،قانونمیتواندحامیتكند،دادگاهمیتواندحامیتكند،جامعهتورامحكوم
میكند.ولیوقتیباخودتخشونتكنی،قانونیوجودندارد.هیچقانونیازتودرمقابلخودتحامیتمنیكند.
وقتیانسانبرعلیهخودشباشد،هیچحامیتینیست،كاریمنیتوانكرد.وهیچكستوجهندارد،زیرامربوطبه
خودتاست؛هیچكسدیگردرگیرآننیست.بهخودتمربوطاست.اینبهاصطالحراهبانومقدسینبرعلیه
خودشانخشنهستند.هیچكسعالقهایندارد.مردممیگویند"خوب!ادامهبده.مربوطبهخودتاست."
ماند. باقیخواهد طامع،طمعكار باشی؟ذهن كار میتوانیغیرطمع باشد،چگونه حاكم تو ذهن در اگرطمع
هركاریكهبرایرفنتبهورایطمعانجامدهیكمكینخواهدكرد.البته،میتوانیمطمعهایجدیدخلقكنیم.از
یكذهنطمعكاربپرس،"بااینهمهانباشتثروتچهمیكنی؟توخواهیمردومنیتوانیثروتتراباخودتبربی.
"اینمنطقواعظانبهاصطالحمذهبیاستــكهتومنیتوانیثروتتراباخودتبربی.ولیاگركسیمیتوانست
بربد،آنوقتمتاممنطقشكستمیخورد.
انسانطمعكارالبتهاینمنطقرااحساسمیكند.اومیپرسد،"منچگونهمیتوانمثروتمراباخودمبربم؟"ولی
اوواقعامایلاستكهثروتشراباخودشبربد.برایهمیناستكهكشیشفردیبانفوذمیگردد.اونشانمیدهد
كهانباشنتچیزهاییكهمنیتوانباخودبهورایمرگبردبیمعنیاست.اومیگوید،"منبهتومیآموزمكهچگونه
چیزهاییراانباشتهكنیكهبتوانباخودبرد.فضیلترامیتوانبرد،اعاملصالحpunyaرامیتوانبرد،خیراترا
میتوانبرد،ولیثروترامنیتوان.پسثروتراصدقهبده."
ولیاینبرایذهنطمعكاریكجاذبهاست.اینبهاومیگوید،"حاالمابهتوچیزهایبهرتیمیدهیمكهمنیتوان
بهورایمرگبرد."اینجاذبه،بهنتیجهمیرسد.انسانطمعكاراحساسمیكند،"حقباتوست.مرگوجوددارد
ومنیتواندرموردشكاریكرد،پسمنبایدكاریبكنمكهبتواندبهورایمرگحملشود.منبایدنوعیحساب
بانكیدرآندنیاایجادكنم.دنیا،اینحساببانكیمنیتواندهمیشهبامنباشد."اواینچنینمحاسبهمیكند.
بهمتونمقدسنگاهكنید:آنهابرایطمعشامجاذبهدارند.آنهامیگویند،"چگونهوقتخودرادرلذاتفانیو
موقتیهدرمیدهید؟"تأكیددر"موقتیبودن"است.پسلذاتیابدیپیداكنید؛آنوقتاشكالیندارد.آنهابرعلیه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۷0
لذتنیستند،آنهافقطبرعلیهموقتیوناپایداربودنهستند.طمعرامیبینی؟
گاهیممكناستانسانیغیرطمعكارراپیداكنیكهازخوشیهایموقتیلذتمیبرد،ولیدرمیان"مقدسین"
كسیرانخواهییافتكهدرخواستوتقاضایلذاتابدیرانداشتهباشد.دراینانطمعبیشرتاست.درمیان
مردمانمعمولیمیتوانیانسانهایغیرطمعكاررابیابی،ولیدرمیانبهاصطالحمقدسین،منیتوانیانسانیرا
بیابیكهطمعكارنباشد.آناننیزخواهانلذاتهستند،ولیبیشازشامطمعدارند.شامبالذتهایگذراراضی
هستیدوآناننیستند.طمعآنانبزرگتراست.آنانتنهابالذاتابدیارضامیشود.
طمعبینهایتدرخواستلذاتبینهایتدارداینرابهیادداشتهباش.طمعمحدودبالذتمحدودراضیاست.
آنانازتومیپرسند،"باعشقورزیدنبهاینزنچهمیكنی؟اوچیزیجزگوشتواستخواننیست.عمیقابهزنی
كهعاشقشهستینگاهكن،اوچیست؟"آنانمخالفزننیستند،مخالفگوشتواستخوانهستند،مخالفبدن
هستند.ولیاگرزنازجنسطالساختهشدهباشد،آنوقتاشكالیندارد.آناندرطلبزنانطالییهستند.
آناندرایندنیانیستند،پسدنیایدیگریمیسازند.آنانمیگویند،"دربهشتحوریانطالییapsarasوجود
دارندكهزیباهستندوهرگزپیرمنیشوند."درمذهبهندو،حوریانبهشتیهمیشهشانزدهسالهمیمانند.آنان
هرگزپیرترمنیشوند،همیشهشانزدهسالههستندـــنهبیشرتونهكمرتـــپستوچهمیكنیكهوقتترابااین
زنانمعمولیتلفمیكنی؟بهبهشتبیندیش.آنانمخالفلذتنیستند.درواقع،آنانباخوشیهایگذرامخالف
هستند.
میریزد؛ فرو مذهب بنای متام سازد،بیدرنگ جاودانه را دنیا لذاتاین ناگهانی،خداوند تغییر یك توسط اگر
متامیجاذبهازبینخواهدرفت.اگربهنوعیبتوانحسابهایبانكیرابهورایمرگمنتقلكرد،هیچكسعالقهای
بهایجادحساببانكیدرآندنیانخواهدداشت.پسمرگكمكخوبیاستبرایكشیشان.
انسانطمعكارهمیشهتوسططمعیدیگرجذبمیشود.اگربهاوبگوییواورامتقاعدكنیكهسببرنجاو
طمعاوست،واگراوطمعشراترككنددرحالترسورخواهدبود،شایدسعیكندـــزیراحاالتوواقعاباطمعاو
مخالفنیستی.توبهطمعاوخوراكیتازهمیدهی.اومیتوانواردابعادجدیدیازطمعشود.
پستانرتامیگویدكهذهنطمعكارمنیتواندبیطمعشود،ذهنخشنمنیتواندغیرخشنشود.ولیاینبهنظر
اگرذهن تانرتابرایچیست؟ پس باشد،آنوقتهیچكاریمنیتوانكرد. اگرچنین بسیارمأیوسكنندهمیرسد.
طمعكارنتوانددستازطمعبرداردوذهنخشننتواندتلطیفشودوذهنشهوانینتواندبهورایشهوتمتحول
گردد،آنوقتتانرتابهچهكارمیآید؟تانرتامنیگویدكهمنیتوانكاریكرد.كاریمیتوانكردولیدربعدی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۷۱
كامالمتفاوت.
ذهنطمعكاربایددرككندكهطمعكاراستوآنرابپذیردـــسعینكندكهغیرطمعكارشود.ذهنطمعكارباید
عمیقابهدرونخودشبرودتاعمقطمعشراتشخیصبدهد.ازآندورنشود،بلكهباآنمباند؛ذهننبایدبهسمت
آرمانهاحركتكندـــآرمانهایمتضادآنومخالفــــبلكهبایددرزمانحالمباند،درطمعحركتكند،طمع
رابشناسد،آنرادرككندوسعینكندبههیچعنوانازآنبگریزد.اگربتوانیباطمعخودتمبانی،باشهوتخود
مبانی،باخشمخودتمبانی،نفستومحلولمیگردد.ایننخستینچیزخواهدبودـــواینچهمعجزهایاست!
مردمانبسیارینزدمنمیآیندومیپرسندكهچگونهمیتوانبینفسشد.تومنیتوانیبینفسشوی،مگراینكه
بهپایههاینفستنگاهكنیتاآنرابیابی.توطمعكارهستیومیپنداریكهطمعنداری.نفسیعنیاین.اگرتو
طمعداشتهباشیواینرابدانیومتامابپذیریكهطمعكارهستی،آنوقتكجامیتوانیبهنفستاجازهبدهیكه
پابرجامباند؟اگرتوخشمگینباشیوبگوییكهخشمگینهستیـــتواینرابهدیگرانمنیگویی،بلكهدرعمق
وجودتآنرااحساسمیكنیوناتوانیخودترااحساسمیكنیــــآنوقتخشمتكجامیتواندبایستد؟اگر
شهوانیهستی،آنرابپذیر.هرآنچهراكههست،بپذیر.
عدمپذیرشطبیعتوجود،تولیدنفسمیكند،پذیرانبودنآنچهكههستtathata،آنچهراكههستی،یعنینفس.
اگرآنرابپذیری،نفسوجودنخواهدداشت.اگرآنرانپذیری،اگرآنراردكنی،اگرآرمانهاییبرعلیهآندرست
كنی،نفسوجودخواهدداشت.آرمانهاموادیهستندكهنفسرامیسازند.
خودترابپذیر.ولیآنگاهمانندیكحیوانبهنظرخواهیرسید.توبهنظرانساننخواهیرسیدزیرامفهومتواز
انساندرآرمانهایتواست.برایهمیناستكهمامدامبهدیگرانمیآموزیمكهمانندحیواننباشند؛وهمه
همچونحیوانهستند.چهمیتوانیبكنی؟توحیوانهستی.حیوانیتخویشرابپذیر،آنوقتاستكهنخستین
كاررابرایرفنتبهورایحیوانانجامدادهایـــزیراهیچحیوانیمنیداندكهحیواناست،تنهاانسانمیتواند
بداند.اینیعنیبهورایآنرفنت.تومنیتوانیباانكارازآنردشوی.
بپذیر!وقتیهمهچیزپذیرفتهشد،ناگهاناحساسخواهیكردكهبهماورارفتهای.چهكسیمیپذیرد؟چهكسی
متامیتراپذیرفتهاست؟آنكهپذیرفتهبهماورارفتهاست.اگرانكاركنی،درهامنسطحباقیمیمانی.اگربپذیری
بهورایآنرفتهای.پذیرشیعنیبهفراسورفنت.واگرخودترامتامابپذیری،ناگهانبهمركزوجودخودتپرتاب
میشوی.آنگاهمنیتوانیهیچجایدیگربروی.منیتوانیازچنینبودنت،ازطبیعتتحركتكنی،پسبهمركز
خودتپرتابمیشوی.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۷۲
متاماینتكنیكهایتانرتاكهمابهبحثمیگذاریمومیكوشیمكهدركشانكنیم،همگیراههایمتفاوتیهستند
كهشامراازپیرامونبهمركزوجودتانپرتابكنند.شامهرراهیمیكوشیدكهازمركزبگریزید.آرمانهاگریزهای
خوبیهستند.آرامانگرایانظریفتریننفسپرستانهستند.
چیزهایزیادیرویمیدهند....توخشنهستیوآرماننیازاریوعدمخشونترامیسازی.آنوقتنیازی
نیستكهبهدرونخودتبروی،واردخشونتخودتبشوی،لزومیندارد.آنوقتتنهاالزامایناستكهبهتفكر
درموردعدمخشونتادامهبدهی،دربارهاشبخوانیوسعیكنیآنرامترینكنی.توبهخودتمیگویی،"دست
بهخشونتنزن،"وتوخشنهستی.پسمیتوانیازخودتبگریزی،میتوانیبهپیرامونوجودبروی،ولیآنوقت
هرگزبهمركزنخواهیآمد،اینیكمورداست.
دوم:وقتیكهآرمانعدمخشونترامیآفرینی،میتوانیدیگرانرارسزنشكنی.حاالاینبسیارآسانمیشود.
توآرمانیداریكهدیگرانراباآنقضاوتكنی،وتومیتوانیبههمهبگویی،"شامخشنهستید."هندوستان
آرمانهایبسیاریآفریدهاست؛برایهمیناستكههندوستانپیوستهمتامدنیارارسزنشومحكوممیكند.متام
ذهنیتهندوستانرسزنشگریاست.بهمحكومكردنمتامدنیاادامهمیدهد:متامدیگرانخشنهستند،تنهاهند
استكهخشننیست.بهنظرمنیرسدكههیچكسدراینجاخشننباشد،ولیاینبرایرسزنشكردندیگرانچیز
خوبیاست.اینآرمانهرگزتوراتغییرمنیدهد،ولیمیتوانیدیگرانرامحكومكنی،زیراتوآرمانومعیاررا
داری.وهرگاهخودتخشنشوی،میتوانیآنراتوجیهكنیـــخشونتتوچیزیكامالمتفاوتاست!
دراینبیستوپنجسالگذشته،مابهدفعاتزیادخشنبودهایموهرگزخشونتخودمانرامحكومنكردهایم.ما
همیشهباعباراتیزیباازآندفاعكردهوآنراتوجیهكردهایم.اگرمادربنگالوبنگالدشخشنبودهایم،آنوقت
گفتهایمكهمابهمردمآنجاكمككردهایمتاآزادیبهدستآورند!اگردركشمیرخشونتكردهایم،برایكمكبه
كشمیریانبودهاست!ولیشاممیدانید،متامآنانكهجنگافروزهستندهمینرامیگویند.اگرآمریكادرویتنام
خشونتمیكند،برای"كمكبهمردمبیچاره"است!هیچكسبرایخودشخشننیست!هرگزنبوده.ماهمیشه
برایكمكبهدیگرانخشونتمیورزیم!حتیاگرمنتورابهقتلبرسانم،برایخیرخودتاست،برایكمكبهتو
است!پسمحبتمراببین!منحارضمبرایكمكبهتو،تورانابودكنم!پسبهرسزنشكردنمتامیدنیاادامهبده!
BertrandRussellحملهكرد،وقتیهندوستانبرایجنگباچینرفت،برتراندراسلGoaوقتیهندوستانبهگوآ
ازنهروNehruانتقادكردوگفت"حاالعدمخشونتشامكجاست؟شامهمگیپیروانگاندیهستید.نیازاریو
عدمخشونتشامحاالكجاست؟"ونهروباممنوعكردنكتابراسلدرهندوستانبهاوپاسخداد.انتشاروتوزیع
كتابیكهراسلنوشتدرهندوستانممنوعشد.ذهنغیرخشنماچنیناست.بحثراسلبسیارخوببود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۷۳
آنكتاببایدبهرایگانتوزیعمیشد،زیرامباحثهایزیبابود.راسلمیگفت،"شاممردمانیخشنهستید.عدم
خشونتشامفقطسیاسیبود.گاندیشامیكفرزانهنبود،فقطیكذهنسیاستكاربوده.وهمگیشامدماز
عدمخشونتیمیزنید،ولیوقتیلحظهیعملفرامیرسد،شامخشنمیشوید.وقتیدیگرانمیجنگند،شامدر
بلندایخویشمیایستیدومتامدنیارابعنوانمردمانیخشنمحكوممیكنید."
اینرونددرموردفردفردانسانها،برایجوامع،برایفرهنگهاوبرایملتهارویمیدهد.اگرآرمانداشته
باشید،نیازیبهمتحولشدنندارید.میتوانیدهمیشهامیدوارباشیدكهدرآیندهتوسطآرمانهامتحولشویدو
میتوانیددیگرانرابهآسانیمحكومكنید.
نكن. رارسزنش نكن،دیگران رارسزنش خودت بپذیر. را كههستی،آن مبان.هرچه باخودت میگوید تانرتا
محكومكردنبیهودهاستواینكارانرژیهاراتغییرمنیدهد.
ــباواقعیتخشم،طمعوشهوتمبان.وواقعیت نخستینچیزپذیرشاست.باواقعیتمباناینبسیارعلمیاستـ
رادرمتامیتواقعیتبودنشبشناس.آنرافقطازباالوسطحیملسنكن.واقعیترادرمتامیتآنبشناس.به
سمتریشههایشحركتكن.وبهیادبسپار،هرگاهبهسمتریشههایچیزیمیروی،بهفراسویآنخواهی
بتوانیخشمترادرعمق اگر اگربتوانیجنسیترادرژرفایریشهاشبشناسی،اربابآنخواهیشد. رفت.
ریشههایشبشناسی،اربابآنخواهیشد.آنوقتخشمفقطیكوسیلهمیشودـــمیتوانیازآناستفادهكنی.
منبارهابهیادگرجیفGurdjieffمیافتم.گرجیفبهمریدانشمیآموختكهچگونهدرستخشمگینشوند.
ماكالمبوداراشنیدهایمكهمیگوید،"مراقبهیدرست،اندیشهیدرستوتأملدرست."ماآموزشماهاویررا
شنیدهایمكهدرموردبینشدرستودانشدرستمیگوید.گرجیفخشمدرستوطمعدرستراتعلیممیداد
واینتعالیمتحتتأثیرسنتباستانیتانرتابوده.گرجیفدرغرببسیارموردمالمتبود،زیرادرغرب،اومناد
زندهیتانرتابود.
اگرتوخشمگینبودی،اوبه اوخشمدرستراآموزشمیداد؛اومیآموختكهچگونهمتاماخشمگینباشی.
تومیگفت،"ادامهبده.رسكوبشنكن،بگذاربامتاموجودبیرونبیاید.واردششو.خشمگینشو.نگهشندار،
درحاشیهمنان.بهآنشیرجهبزن.بگذارمتامبدنتآتشبگیردوشعلهورشود."
بافرهنگ كموبیش همه ندیدهای،زیرا خشمگین چنین را كسی وهرگز نكردهای حركت عمیق چنین هرگز تو
هستند.هیچكساصالتندارد؛همهكمیابیشتقلیدمیكنند.هیچكساصیلنیست!اگربتوانیبامتامیتوارد
خشمشوی؛فقطیكآتشسوزانمیشوی.آتشیچنانعمیقخواهدبود،چنانژرفخواهدبودكهگذشتهوآینده
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۷4
هردوبالفاصلهمتوقفخواهندشد.توفقطیكشعلهیحارضخواهیبود.ووقتیهرسلولتودرحالسوخنت
باشد،وقتیهرقسمتازبدنآتشینباشدوتوفقطخشمباشیـــنهخشمگینـــآنوقتگرجیفمیگوید،"
حاالهشیارشو.رسكوبنكن.حاالآگاهباش.حاالناگهانهشیارباشكهچهشدهای،كهخشمچیست."
دراینحالتكامالحارضبودن،فردمیتواندناگهانهشیارگردد،وآنگاهمیتوانیبهمسخرهبودنمتاماینكاربخندی،
بهحامقتآن.ولیاینرسكوبگرینیست،اینخندهاست.میتوانیبهخودتبخندی،زیرابهفراسویخودت
بااینوجود، باشد.توخشمرادرمتامیتآنشناختهایو برتوچیره دیگرخشمهرگزقادرنیستكه رفتهای.
توانستهایبخندیوتوانستهایبهورایآنبروی.متامیتآنرادیدهای،تومیدانیكهخشمچیست.وتواینك
میدانیكهحتیاگرمتامیانرژیتوبهخشمتبدیلشود،توهنوزمیتوانییكنظارهگرباشی،یكشاهد.پسترسی
نیست.اینرابخاطربسپار:هرآنچهكهناشناختهباشدهمیشهتولیدترسمیكند.آنچهكهتاریكاستهمیشه
تولیدوحشتمیكند.توازخشمخودتهراسداری.
پسمردمهمیشهمیگویندكهآنانخشمشانرارسكوبمیكنند،زیراخشمگینشدنخوبنیست،شایددیگرانرا
بیازارد.ولیدلیلواقعیایننیست.دلیلواقعیایناستكهآنانازخشمخودمیترسند.اگرواقعاخشمگینشوند،
منیدانندكهچهاتفاقیخواهدافتاد.آنانازخودشانمیترسند.آنانهرگزخشمرانشناختهاند.خشمچیزیبسیار
هولناكاستكهدردرونپنهاناست،پسآنانازآنمیترسند.برایهمیناستكهآنانباجامعه،بافرهنگ
همنواشدهومیگویند،"مانبایدخشمگینشویم.خشمبداست.دیگرانراآزردهمیكند."
توازخشمخودتمیهراسی،توازجنسیتخودتمیترسی.توهرگزمتاماواردسكسنشدهای.توهرگزچنانبا
متامیوجوددرسكسقرارنداشتهایتابتوانیخودترافراموشكنی.توهمیشهحضورداشتهای،ذهنتوهمیشه
درآنجاحارضبودهاست.واگردرعملجنسیذهنحضورداشتهباشد،آنوقتعملیدروغینوپوشالیخواهد
بود.ذهنبایدمحلولشود،توفقطبایدبدنباشی.هیچگونهتفكرینبایدوجودداشتهباشد.اگرتفكرباشد،تو
تقسیمشدهای.آنوقتعملجنسیچیزیجزتخلیهانرژیاضافینخواهدبود.اینیكتخلیهاستونهچیزی
بیشرت.برایهمیناستكهتوباجامعههمنواگشتهومیگوییكهسكسبداست.تومیترسی!
چرامیترسی؟زیرااگرمتاماواردسكسبشوی،منیدانیكهچهمیتوانیانجامدهی،منیدانیكهچهمیتواندروی
دهد،منیدانیكهچهنیرویحیوانیمیتواندظهوركند،منیدانیكهناخودآگاهتمیتواندتورادرچهچیزی
پرتابكند.تومنیدانی!آنوقتتواربابنخواهیبود؛تودركنرتلنخواهیبود.بنابراینتوعملجنسیراكنرتل
میكنی.وروشكنرتلكردنایناستكهتودرذهنمیمانی.بگذارعملجنسیباشد،ولیموضعیباشد.
سعیكناین"موضعیlocal"و"عمومیgeneral"رابفهمی:تانرتامیگویدكههرگاهفقطمركزجنسیدرگیرباشد،
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
پذیرشكاملومتامیت فصلهشتم
۱۷۵
عملجنسی،"موضعی"خواهدبود.اینیكتخلیهیموضعیاست.مركزجنسیبهانباشتانرژیادامهمیدهد؛
وقتیكهرسریزشد،توبایدآنراتخلیهكنی؛وگرنهتولیدتنشمیكندوسببسنگینیمیگردد.توآنراتخلیه
میكنی،ولیاینیكتخلیهیموضعیاست.متامبدنتو،متاموجودتدرگیرنیست.ولیعملجنسیغیرموضعیو
عمومییعنیكههررشتهازبدنت،هرسلولازبدن،هرچهكههستی،درآندرگیراست.متامیوجودتجنسی
شده،نهتنهامركزجنسی،متامیوجودتوجنسیشده.
ولیتووحشتداریزیرادراینصورتهمهچیزممكناست،وتومنیدانیكهچهمیتواندرخدهدزیراتوهرگز
متامیتخودترانشناختهای.توممكناستكارهاییانجامدهیكهمنیتوانیمتصورشوی:ناخودآگاهتمنفجر
خواهدشد.تونهتنهایكنوعحیوانمیشوی،بلكهحیواناتبسیاریمیشوی،زیراتواززندگانیهایبسیارعبور
كردهایوازبدنهایحیواناتبسیارگذركردهای.شایدرشوعبهزوزهكشیدنبكنی،شایدجیغبكشی،شایدمانند
شیربغری.تومنیدانی.هرچیزیممكناستاینتولیدترسمیكند.تونیازبهكنرتلداریپستوهیچگاهخودت
رادرهیچچیزگممنیكنی.برایهمیناستكههیچگاهچیزیمنیدانی.وتاوقتیكهندانی،منیتوانیبهفراسو
بروی.بپذیر،عمیقاحركتكن،بهریشهبرو.اینتانرتااست.
تانرتایعنیتجربهیعمیق.هرچیزیراكهعمیقاتجربهكردی،میتوانیبهورایآنبروی؛هرچیزیكهرسكوبشود،
منیتوانبهورایشرفت.برایامروزكافیاست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۷۶
فصل نهم
تکنیک هایی برای مرکزیت یافنت
۱۳-یا،دایرههایپنجرنگدمطاووسراتصوركن
كهدرفضایینامحدود،پنجحستوهستند.
حاالبگذارزیباییآنهادردرونتذوبشوند.
بههمینترتیب،درهرنقطهایازفضایارویدیوار،
تاجاییكهنقطهمحوشود.
آنگاهآرزویتوبرایدیگریبرآوردهمیشود.
۱۴-متامتوجهترادرمركزستونمهرهها؛رویعصبظریفیكههمچونساقهیگلنیلوفرآبیاستبگذار،
درچنینحالتیمتحولشو.
انسانبایكمركزبهدنیامیآید،ولیكامالازآنبیخربمیماند.انسانمیتواندبیخربازمركزشبهزندگیادامه
دهد،ولیبدونآنمنیتواندوجودداشتهباشد.اینمركزحلقهیارتباطانسانوهستیاست؛ریشهاست.شاید
ازوجوداینمركزآگاهنباشی،برایوجودآن،دانشتواساسینیست،ولیاگرآنرانشناسی،زندگیبیریشهای
خواهیداشتــگوییكهزندگیتریشهندارد.دراینكائنات،احساساستحكاموقوامنخواهیداشت.گمگشته
ورسگردانخواهیبود.
البته،مركزهمیشهرسجایخودشهست،ولیبانشناخنتآن،زندگیتوفقطیكموجرسگردان،بیمعنیوخالی
استكهبهجاییرهمنیبرد.تواحساسیداریكهگوییبیحیاتزندگیمیكنیورسگردان،منتظرمرگهستی.تو
میتوانیلحظهبهلحظهشناخنتآنمركزرابهتعویقبیندازی،ولیتوخودتخوبمیدانیكهاینبهتعویقانداخنت،
تورابهجایینخواهدرساند.توفقطوقتمیگذرانی،وایناحساسناكامیعمیقهامنندسایهتورادنبالخواهد
كرد.انسانبایكمركز،ولیبدونشناخنتآن،زادهمیشود.ایندانشبایدكسبشود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱۷۷
تومركزداری.مركزدرتوهست؛تومنیتوانیبدونآنباشی.چگونهبدونیكمركزمیتوانیوجودداشتهباشی؟
چگونهبدونپلیبینخودتوجهانهستیـــیااگرواژهی"خداوند"رادوستداریــــمیتوانیوجودداشته
باشی؟بدونیكحلقهیاتصالعمیق،تومنیتوانیوجودداشتهباشی.تودرالوهیتریشهداری.توهرلحظهتوسط
آنریشههازندگیمیكنی،ولیآنریشههاپنهانهستند.درستمانندهردرختدیگر،ریشههازیرزمینقرار
دارند؛درختازریشههایخودشآگاهنیست.تونیزریشهداری.اینریشهداربودن،مركزتواست.وقتیمیگویم
انسانباآنزادهشده،منظورمایناستكهامكاناینوجودداردكهتوازاینریشهداربودنخودتآگاهشوی.
اگرآگاهشوی،زندگیتشكوفامیگردد؛وگرنه،زندگیتودرستمانندیكخوابعمیقاست،یكرویا.آنچهكه
آبراهاممازلوMaslow"خودشكوفایی"نامیده،درحقیقتچیزینیستجزآگاهشدنازآنمركزدرونیكهتورابا
كائناتپیوندمیدهد.اینهامنهشیارشدننسبتبهریشهاست:كهتوتنهانیستیوبخشیازاینجهانوجود
هستی.اینكائناتدنیاییبیگانهنیست.توغریبهنیستی،اینكائناتوطنتواست.ولیتازمانیكهریشههایترا
پیدانكنی،اینكائناتبرایتودنیاییبیگانهوغریبهخواهدبود.
سارترSartreمیگویدكهانسانطوریزندگیمیكندكهگوییاورابهایندنیاپرتابكردهاند.البته،اگرتومركز
خودترانشناسی،اینپرتابشدگیرااحساسخواهیكرد.تواحساسغریببودنمیكنی؛احساسمنیكنیكه
نتیجهیقطعیاین آنگاهترس،اضطرابوتشویش رامتعلقبهخودتمنیدانی. تعلقداریوآن بهایندنیا
احساسخواهندبود.
انسانیكهدرایندنیابیگانهاست،بایدهماحساسترسونگرانیوتشویشكند.متامزندگیاوفقطستیزونزاع
خواهدبود،آنهمنزاعیكهمحكومبهشكستاست.دراینجنگ،انسانمنیتواندپیروزشود،زیراجزءهیچگاه
منیتواندبركلپیروزشود.
تومنیتوانیدربرابرجهانهستیپیروزشوی.میتوانیدركنارآنوهمراهباآنتوفیقپیداكنی،ولیهرگزدربرابر
ودرمقابلآنمنیتوانیپیروزشوی.واینتفاوتبینانسانمذهبیوانسانغیرمذهبیاست.انسانغیرمذهبی،
برعلیهكائناتاستوانسانمذهبی،همراهآناست.انسانمذهبیاحساسدروطنبودنمیكند.اواحساس
منیكندكهاورابهدنیاپرتابكردهاند،اواحساسمیكندكهاودردنیارشدكردهاست.
تفاوتبینپرتابشدنورشدكردنرابهیادبسپار.
وقتیكهسارترمیگویدانسانبهدنیاپرتابشده،هامنواژه،هامنجملهسازینشانمیدهدكهتوتعلقنداری.
وهامنانتخابواژه"پرتابشدنthrown"نشانمیدهدكهتوبدونرضایتوبازوربهایندنیاآمدهای.پساین
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۷8
دنیاخصامنهبهنظرمیرسد.آنوقتتشویشواضطرابنتیجهخواهدشد.
اگرفقطتوبهایندنیاپرتابنشدهبودی،میتوانستطوردیگریباشد.حقیقتایناستكهتوهمچونیكجزء،
یكجزءزندهازاینكلرشدكردهای.درحقیقت،بهرتاستبگوییمكهتوهامنكائناتهستیكههمچونیكبعد
مشخصكه"انسان"خواندهمیشود،رشدكردهای.كائناتدرابعادمتعددرشدمیكندــــدردرختان،كوهستانها،
ستارگان،درسیارات....درابعادمختلف.انساننیزیكبعدازرشداست.كائناتخودرادربعدهایبسیاربسیار
زیادمحققمیسازد.انساننیزبعدمعینیازوجودوهستیاستكهاوجهاومراتباعالیخودرادارد.هیچ
درختیازریشههایخودشآگاهنیست؛هیچحیوانیمنیتواندازریشههایخودهشیارباشد.برایهمیناست
كهآنهااضطرابوتشویشندارند.
اگرتوازریشههایخودت،ازمركزت،آگاهنباشی،هرگزمنیتوانیازمرگخودتهشیارشوی.مرگتنهابرای
انساناست.مرگفقطبرایانسانوجودداردزیراتنهاانساناستكهمیتواندازریشههایشهشیارشود،ازمركز
وجودشآگاهگرددوفقطانساناستكهمیتواندازمتامیتوریشهداشتنشدركائناتآگاهشود.
اگرتوبدونمركززندگیكنی،اگراحساسخارجیبودنكنی،آنوقتتشویشخواهیداشت.ولیاگراحساس
كنیكهدروطنهستی،كهیكرشدیافتگیهستی،تحققبالقوهگیكائناتهستیـــگوییكهخودهستیدرتو
هشیارگشته،گوییكههستیدروجودتوهشیارییافتهــــآنوقتنتیجهیاین،احساسرسورblissخواهدبود.
رسورنتیجهییگانگیزندهیتووجهانهستیاست.وتشویشنتیجهیدشمنیتووهستیاست.ولیتازمانی
كهتومركزوجودترانشناسی،مجبوریكهاحساسپرتابشدگیكنی،گوییكهزندگیبرتوتحمیلشدهاست.
اینمركزیكهدرتوهست،باوجودیكهانسانازآنآگاهنیست،موضوعآیههایاینفصلاست.قبلازاینكهوارد
منتكتابویگیانابایراواتانرتاوتكنیكهایمربوطبهمركزشویم،دوسهنكتهرایادآورمیشوم.
ناف منطقه در چاكرایمخصوصchakraـــ یك منطقهیمخصوص،در یك میآید،در بهدنیا انسان یك:وقتی
یعنی هاراگیری میآید. همین hara-kiriاز هارا-گیری واژهی haraمیگویند. هارا آن به ژاپنیها دارد. ریشه
خودكشی.اینواژهدرلغتبهمعنی"كشنتهارا"است؛نابودكردننخاعیامركز.هارا،مركزاست؛نابودكردنمركز
یعنیخودكشی.ولیبهتعبیری،ماهمگیدستبهخودكشیزدهایم.مامركزرانابودنكردهایم،ولیآنرافراموش
كردهایم،یاهرگزآنرابهیادنیاوردهایم.مركزدروجودمامنتظرنشستهاست،وماازآندورترودورترشدهایم.
وقتیكهنوزادبهدنیامیآید،درناف،درهاراریشهدارد؛اوازطریقهارازندگیمیكند.بهتنفسكودكنگاه
كنیدـــنافاوباالوپایینمیرود.اوباشكمنفسمیكشد،اوباشكمزندگیمیكندنهبارس،نهباقلب.ولی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱۷۹
آهستهآهستهازاینمركزدورمیشود.
نخستاومركزدیگریراپرورشمیدهدـــمركزقلب،مركزعواطف.اوعشقرامیآموزد،اورادوستخواهند
داشتومركزدیگریدراوتوسعهمییابد.اینمركز،مركزواقعینیست؛یكمحصولجانبیاست.برایهمین
استكهروانشناسانمیگویندكهاگركودكموردعشقواقعنشود،هرگزقادربهعشقورزیدننخواهدبود.
اگرنوزاددرمحیطیبیعشقرشدیابدـــموقعیتیكهرسداستوكسینیستكهعشقوگرمابهاوبدهدـــ
اودرزندگیشهرگزقادرنخواهدبودكسیرادوستبدارد،زیراهامنمركزعواطفدراوپرورشپیدانكرده
است.عشقمادرانه،عشقپدرانه،بستگانواجتامعبهاوكمكمیكندتااینمركزدومراتوسعهدهد.اینمركزیك
محصولجانبیاست؛توباآنزادهنشدهای.پساگربهرشدآنكمكینشود،رشدنخواهدیافت.اشخاصبسیار
زیادیهستندكهمركزعشقراندارند.آنانبهصحبتدرموردعشقادامهمیدهندوبراینباورهستندكهعشق
میورزند،ولیآناناینمركزراندارند،پسچگونهمیتوانندعشقبورزند؟یافنتمادریكهعشقبورزدمشكلاست
ومشكلتروكمیابتر،یافنتپدریاستكهعشقبورزد.هرپدر،هرمادرفكرمیكندكهعاشقاست.عشق
ورزیدنچندانهمآساننیست.عشقیكرشددشواراست،بسیاردشوار.ولیاگرعشقدرابتدابراینوزادوجود
نداشتهباشد،اوخودشهرگزقادربهعشقورزیدننخواهدبود.
برایهمیناستكهمتامبرشیتبدونعشقزندگیمیكند.شامبهتولیدمثلادامهمیدهید،ولیمنیدانیدكه
چگونهبهنوزادیكمركزعشقlovecenterبدهید.درعوض،برعكس،هرچهجامعهمتمدنترباشد،كودكرابیشرت
بهدنیامیآیدویك باآن ناف،مركزاصلیاست،نوزاد intellectبرود. بهمركزسوم،یاعقل وادارمیكندكه
محصولجانبینیست.بدونآن،زندگیممكننیست،پساینمركز،ذاتیوفطریاست.مركزدومیكمحصول
جانبیاست.اگرنوزادعشقدریافتكند،واكنشنشانمیدهد.دراینواكنش،مركزیدراورشدمییابد:اینمركز
قلباست.مركزسوم،منطقاستوعقل،یارس.تعلیموتربیت،منطقوتفكرمركزسومیرامیسازدكهایننیز
محصولیجانبیاست.
ــیااگرحارضاست،غیرفعالاست،ویااگرگاهی ولیمادرمركزسومزندگیمیكنیم.مركزدومتقریباغایباستـ
عملمیكند،بطورنامنظمعملمیكند.ولیمركزسوم،رس،درزندگینیرویاساسیمیگردد؛زیرامتامیزندگی
بهاینمركزسومبستگیپیداكردهاست.اینمركزیمصفیوكاربردیاست.برایتفكركردن،منطقودلیلبه
آننیازداری.پسهركس،دیریازود،رس-گراhead-orientedمیگردد؛تورشوعمیكنیبهزندگیكردندررس.
رس،قلبوناف:اینهاسهمركزهستند.نافمركزفطریودادهشدهاست،مركزاصیل.قلبمیتواندتوسعه
ورشدیابدوبهدالیلبسیارتوسعهورشدآنخوباست.توسعهیمنطقوعقلنیزالزماست،ولیتوسعهی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱80
آننبایدبهقیمتازدستدادنیاتوسعهنیافتگیقلبباشد.زیرااگرچنینشود،توحلقهیاتصالراازدست
خواهیدادومنیتوانیباردیگربهنافبازگردی.جهتتوسعهورشدازعقلreasonبههستیexistence،وازآنجا
بهبودنbeingاست.بگذارایننكتهراخوبدرككنیم.
به نسبت knowingاست. ناف،بودنbeingاست؛مركزقلب،احساسكردنfeelingاست؛مركزرس،دانسنت مركز
بودن،دانسنتدورتریناستواحساسكردن،نزدیكترین.اگرمركزاحساسراازدستبدهی،آنوقتایجادپلیبین
منطقوبودنبسیاردشوارخواهدبودـــواقعابسیاردشواراست.برایهمیناستكهانسانیكهعشقمیورزد
میتواندایناحساسدروطنبودنرابسیارآسانترازكسیكهدررسزندگیمیكندتشخیصدهد.
فرهنگغربیرویمركزرستأكیدبسیاردارد.برایهمیناستكهدرغربنگرانیعظیمینسبتبهانسانوجود
دارد.وایننگرانیدرموردبیوطنبودن،تهیبودنوبیریشهبودناوست.سایمونوایلSimonWeilكتابی
نگاشتهبهنام"نیازبهریشه.TheNeedforRoots"انسانغربیاحساسمیكندكهازریشهكندهشده،گوییكه
ریشهندارد.دلیلآنایناستكهفقطرسمركزاوشده.قلبآموزشندیده،آنراكرسدارد.تپشقلب،قلبتو
نیست؛اینتنهایكعملكردفیزیولوژیكاست.پساگررضبانقلبرااحساسمیكنی،سوءتفاهمنكنكهقلب
یعنیظرفیت قلب دانسنت. یعنیظرفیت كردن؛رس ظرفیتاحساس یعنی قلب است. دیگری چیز قلب داری.
احساسكردن،وبودنbeingیعنیظرفیتیكیبودنـــباچیزییكیبودن...ظرفیتیگانهشدنباچیزی.
مذهب،بودنراموردتوجهقرارمیدهد؛شعربهقلبتوجهدارد؛فلسفهوعلم،رسراموردتوجهقرارمیدهند.
ایندومركز،قلبورس،مراكزیپیرامونیهستندومركزواقعینیستند،فقطمراكزیكاذبهستند.مركزواقعی،
نافاست،هارا.چگونهمیتوانباردیگراینمركزراپیداكرد؟یاچگونهمیتوانآنراتشخیصداد؟
معموالفقطگاهیاتفاقمیافتدـــبطورتصادفیوبسیاربهندرترویمیدهدــــكهتوبههارانزدیكشوی.
آنلحظهبسیارعمیقورسورانگیزخواهدبود.برایمثال،درعملجنسی،توگاهیبهنزدیكیاینمركزمیرسی،
زیرادراینحالت،ذهنتووآگاهیتوباردیگربهسمتپایینحركتمیكند.توبایدرستراترككنیوپایین
بیایی.دریكشعفعمیقجنسی،گاهیچنینرویمیدهدكهتوبههارانزدیكمیشوی.برایهمیناستكه
عملجنسیاینهمهشگفتآوراست.درواقع،اینعملجنسینیستكهتجربهیرسوررابهتومیدهد،بلكهاین
هارااست.
دراینپایینآمدنبهسمتمركزجنسی،توازهاراعبورمیكنیوآنراملسمیكنی.ولیبرایانسانامروزی،
حتیاینهمغیرممكنگشته،زیرابرایانسانامروزیحتیعملجنسیهمیكعملذهنیاستوبارسانجام
میگیرد.حتیعملجنسینیزواردحوزهیرسشده؛اودرموردآنفكرمیكند.برایهمیناستكهاینهمه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱8۱
ادبیات،فیلم،مجالتوماننداینهادرموردآنوجوددارد.عملجنسییكتجربهاست؛منیتوانیدرموردشتفكر
كنی.واگررشوعكنیبهتفكردربارهیآن،تجربهاشمشكلترومشكلترخواهدشد.زیراابداربطیبهرسندارد.
وبرایرفنتبهعمقتجربهیجنسی،انسانامروزیهرچهبیشرتاحساسناتوانیكند،بیشرتدرموردشتفكرخواهد
كرد.واینیكدورباطلخواهدشد.وهرچهبیشرتدرموردآنفكركند،عملجنسیرابطهایازرویرسخواهد
شد.آنگاهحتیعملجنسینیزبیفایدهوعبثخواهدبود.درغربچنینشدهاستوعملجنسیتبدیلبه
امریتكراریوكسالتآورشده.چیزیازآنبهدستمنیایدوتوفقطعادتیكهنهراتكرارمیكنی.ودرنهایت،
احساسناكامیخواهیكردـــگوییكهگولخوردهای.چرا؟زیرادرحقیقت،آگاهیتوبهمركزاصیلوجودتتو
بازمنیگردد.
تو باشد،هرگاه آنهرچه علت باشی.پس كرده عبور ازمركزهارا كه كنی احساسرسور تنهاوقتیمیتوانی
نه میكند،ولی گذر هارا از گاهی نربد میدان در جنگآور یك كرد. خواهی كنی،احساسرسور گذر هارا از
او است. میافكند،درخواب شهرمبب یك روی كه كسی نیستند. ابداجنگآور ها جنگجویانامروزی،زیرااین
جنگآورنیست.اوازطبقهیجنگآورانkshatriyaنیست.اوآرجونایArjunaجنگآورنیست.
گاهیشخصیكهدررشفموتاستدوبارهبههارابازمیگردد.برایكسیكهباشمشیرمیجنگد،مرگهرلحظه
ممكناست،هرلحظهمیتوانددیگرنباشد.ودرهنگامجنگیدنباشمشیر،تومنیتوانیفكركنی.اگرفكركنی،
دیگرنخواهیبود.توبایدبدونتفكرعملكنی،زیراتفكربهزماننیازدارد.اگرفكركنی،دیگریپیروزخواهد
برای نیازدارد.پسچونزمانی بهزمان تفكرنیستوذهن برای تودیگروجودنخواهیداشت.زمانی شدو
فكركردننیستوفكردنبامرگمساویاست،آگاهیازرسفرودمیآیدـــبههارامیرودوجنگآوراحساسی
ازرسورراتجربهمیكند.برایهمیناستكهجنگیدناینهمهجاذبهدارد.سكسوجنگدوامرشگفتانگیز
Nietzcheهستند.ودلیلآنایناست:توازهاراعبورمیكنی.درهرخطرتوازاینمركزگذرمیكنی.نیچه
كنی،تو فكر منیتوانی تو میشوی. افكنده باز هارا به خطر،تو در زیرا "چرا؟ كن. زندگی میگوید"خطرناك
منیتوانیباذهنكاریانجامدهی.بایدبیدرنگعملكنی.ماریازكنارتمیگذرد.ناگهانتوماررامیبینیو
جهشمیكنی.دراینجاتفكریعمدیوجودنداردكه"اینجایكمارهستومنبایدبپرموجانمرانجاتدهم،"
منطقیدرمیاننیست؛توباذهنتدلیلمنیآوریكه"مارهاخطرناكهستندومنبایدبپرمتاجانمرانجاتدهم.
"چنینمنطقتراشیوجودندارد.اگربخواهیاینچنیندلیلبیاوری،زندهنخواهیماند.منیتوانیدلیلبیاوری.
بایدبیدرنگعملكنی.نخستعملمیكنیوسپسفكرمیكنی.وقتیكهپریدی،آنوقتمیتوانیفكركنی.
درزندگیمعمولی،وقتیكهخطریدرمیاننباشد،تونخستفكرمیكنیوسپسعملمیكنی.درمواقعخطر،
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱8۲
متاماینروندمعكوسمیشود:تونخستعملمیكنیوسپسفكرمیكنی.آنعملكهنخستبدونتفكرانجام
میشود،تورابهمركزاصلیخودتـــهاراـــپرتابمیكند.برایهمیناستكهمخاطرهكردناینقدرجاذبه
دارد.
توبارسعترانندگیمیكنی:رسیعترورسیعترورسیعتر،وناگهانلحظهایفرامیرسدكههرلحظهخطرناكاست؛
هرلحظهمیتواندمرگآفرینباشد.درآنلحظهیتعلیق،وقتیكهمرگوزندگیازهرزماندیگربههمنزدیكتر
هستند،ذهنمتوقفمیشود:توبههاراپرتابمیشوی.برایهمیناستكهرانندگیبارسعتباال،اینهمه
جاذبهدارد.یااینكهقامرمیكنیوهرچهراكهداریدروسطقرارمیدهی.دراینجانیزذهنمتوقفمیشود،
خطروجوددارد.لحظهایبعدمیتوانییكگداباشی.ذهنمنیتواندعملكند؛توبههاراپرتابشدهای.
مخاطراتجاذبههایخودشانرادارند،زیرادرمواقعخطر،آگاهیمعمولیوروزمرهیتومنیتواندعملكند.
خطربهعمقمیرود،نیازیبهذهننداری؛توبیذهنno-mindمیشوی.توهستی!توهشیاری،ولیتفكری
وجودندارد.آنلحظه،تومراقبهگونمیگردی.درحقیقت،قامربازهادرقامر،درجستجویحالتمراقبهگونذهن
ـــهمیشهدرجستجویحالتهایمراقبهگون هستند.انساندرمواقعخطرـــجنگتنبهتن،درمیداننربد
بودهاست.
ناگهانی رویدادهایی ها ولیاین میگردد. تبدیل درونی بارش یك به و میگردد. منفجر تو در رسوری ناگهان
وغیرمرتقبههستند.یكچیزقطعیاست:هرگاهكهاحساسرسورمیكنی،بههارانزدیكترهستی.علتآنهرچه
باشد،اینقطعیاست.هرزمانازنزدیكیمركزاصلیعبوركنی،رسشارازرسورمیگردی.
اینتكنیكهابهروشیعلمیوبرنامهریزیشده،سعیدارندیكریشهیافتگیدرهاراودرمركزتوایجادكنند.
آنهمنهبهطورتصادفیوگذرا،بلكهبهطرزیپایداروهمیشگی.تومیتوانیپیوستهدرهاراباقیمبانیواین
مركز،ریشهیتوخواهدشد.چگونگیاینروند،موضوعایندوآیههستند.
۱۳-یا،دایرههایپنجرنگدمطاووسراتصوركن
كهدرفضایینامحدود،پنجحستوهستند.
حاالبگذارزیباییآنهادردرونتذوبشوند.
بههمینترتیب،درهرنقطهایازفضایارویدیوار،
تاجاییكهنقطهمحوشود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱8۳
آنگاهآرزویتوبرایدیگریبرآوردهمیشود.
متاماینآیههامتوجهاینمطلبهستندكهچگونهبهمركزدرونیدستبیابی.مكانیسماصلیوتكنیكاساسیكه
مورداستفادهقرارمیگیردایناستكهبتوانییكمركزدربیرونبیافرینیـــدرهرجا:درذهن،درقلب،یاحتی
ــواگربتوانیمتامارویایننقطهمتركزكنیومتامدنیارابیرونازاینمتركزنگهداریوتنهاهمین بیرونرویدیوارـ
نقطهدرآگاهیتوباقیباشد،ناگهانتوبهمركزدرونیخودتپرتابمیگردی.
اینروندچگونهعملمیكند؟نخستینایننكتهرادرككنكهذهنتوفقطیكآوارهوپرسهزنندهاست.ذهن
هیچگاهدریكنقطهقرارندارد.ذهنهمیشهدرحالحركت،گشتزدن،وپرسهزنیاست،ولیهرگزدریكنقطه
مستقرنیست.ذهنازیكفكربهفكردیگرمیرود.ذهنهمیشهازالفبهبمیرود.ولیهیچگاهدرالف
نیستودربهمنیست.همیشهدرحركتاست.اینرابهیادبسپار:ذهنهمیشهدرحالحركتاست.امیدوار
استكهبهجاییبرسد،ولیهرگزمنیرسد.منیتواندبرسد!خودساختارذهن،یعنیحركت.ذهنفقطمیتواند
حركتكند؛اینطبیعتذاتیذهناست.
اگرتودرهرنقطهایبایستی،ذهنباتوخواهدجنگید.ذهنخواهدگفت،"حركتكن،"زیرااگرتوبایستی،
ذهنبیدرنگخواهدمرد.ذهنتنهادرحركتمیتواندزندهباشد.ذهنیكرونداست.اگربایستیوحركت
نكنی،ذهنناگهانمیمیرد،دیگروجودنخواهدداشت؛تنهاآگاهیباقیمیماند.
ـــدرستمانندراهرفنت.دركاینمطلبمشكلاستزیراما تواست تواست؛ذهن،فعالیت آگاهی،طبیعت
میپنداریمكهذهنچیزیاساسیاست.مافكرمیكنیمكهذهنیكجوهرsubstanceاست.ولیچنیننیست،
ذهنفقطیكفعالیتاست.ذهندرستیكفعالیتاست،مانندراهرفنت.راهرفنتیكرونداست،اگربایستی،
راهرفنتوجودندارد.توپاداری،ولیراهرفنتوجودندارد.پاهامیتوانندراهبروند،ولیاگرتوایستادهباشی،پاها
هستند،ولیراهرفنتنیست.
آگاهیمانندپاهااستـــطبیعتتواست.ذهنمانندراهرفنتاستـــفقطیكروند.وقتیكهآگاهیازیكمكان
بهمكاندیگرمیرود،اینروندیعنیذهن.اگرتوحركتذهنرامتوقفكنی،ذهنیوجودنخواهدداشت.تو
آگاههستی،ولیذهنوجودندارد.توپاداری،ولیراهرفتنیدركارنیست.راهرفنتیكعملكرداست،یكفعالیت؛
ذهننیزیكعملكردوفعالیتاست.
اگردرهرنقطهایبایستی،ذهنباتوستیزخواهدكرد.ذهنخواهدگفت"برو،ادامهبده!"ذهنازهرطریق
است ممكن كه بروی!"هرجا بروی،ولی"باید دیگر یاهرجای یاعقب جلو به كه میآورد فشار تو به ممكن
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱84
میتوانیبروی،ولینبایددریكنقطهبایستی!
اگرپافشاریكنیوازذهناطاعتنكنیاینكاریدشواراست،زیراتوهمیشهمطیعبودهای.توهیچگاهبه
ذهندستورندادهای،توهرگزاربابنبودهای.منیتوانیباشی،زیرادرحقیقت،توهرگزهویتخویشراازذهن
بازنستاندهای.تومیپنداریكهذهنهستی.اینتوهمكهتوذهنهستی،بهذهنآزادیكاملمیدهد،زیراآنگاه
هیچكسنیستكهبهاوفرماندهدوآنراكنرتلكند.كسیوجودندارد!خودذهناربابمیشود.شایدذهن
اربابباشد،ولیاینارباببودنتنهادرظاهراست.یكباربیازماوتومیتوانیكهاینسلطهرابشكنیاینسلطهای
كاذباست.ذهنفقطبردهایاستكهبهارباببودنتظاهرمیكند،ولیچنانبرایمدتهایطوالنیبهارباب
بودنتظاهركردهكهحتیخوداربابنیزباورششدهكهبرده،ارباباست.اینتنهایكباوراست.برعكسآنرا
آزمایشكنوخواهیدانستكهاینباوركامالبیاساساست.
ایننخستینآیهمیگوید...دایرههایپنجرنگدمطاووسراتصوركنكهدرفضایینامحدود،پنجحستوهستند.
حاالبگذارزیباییآنهادردرونتذوبشوند.فكركنكهپنجحستو،پنجرنگهستندوآنپنجرنگمتامفضارا
پرمیكنندـــرنگهایزندهوزیباییكهتابینهایتدرفضاادامهدارند.آنگاهبهدرونبروومركزیرااحساس
كنكهاینپنجرنگدرآنجادردرونتباهمتالقیمیكنند.اینفقطیكتخیلاست،ولیكمكمیكند.فقطتصور
كنكهاینپنجرنگبهدرونتنفوذكردهاندودرنقطهایباهمبرخوردمیكنند.
البته،اینپنجرنگدرنقطهایتالقیمیكنند:متامدنیامحوخواهدشد.درتصورتو،اینهافقطپنجرنگیهستند
كهدردمطاووسمشاهدهمیشوندودرمتامفضامنترششدهاند،اینپنجرنگعمیقابهدرونتنفوذكردهاندو
درنقطهایباهمتالقیمیكنند.هرنقطهایخوباست،ولیهارابهرتیننقطهاست.فكركنكهاینهادرناف
تالقیمیكنند.آننقطهراببین،رویآنمتركزكن،وآنقدرمتركزكنتانقطهمحوشود.اگررویآننقطهمتركز
كنی،محوخواهدشد،زیرااینفقطیكتخیلاست.یادتباشد،هركاریكهكردهایتخیلبوده.اگررویآنمتركز
كنی،محوخواهدشد،توبهمركزخودتپرتابشدهای.
اینكدنیامحوشده.برایتودنیاییوجودندارد.دراینمراقبه،تنهارنگوجوددارد.تومتامدنیارافراموشكردهای؛
متاماشیارافراموشكردهای.توفقطاینپنجرنگرابرگزیدهای.هرپنجرنگیراكهمایلیانتخابكن.اینتكنیك
بهویژهبرایكسانیمناسباستكهچشامنیدقیقونسبتبهرنگهاحساسیتیعمیقدارند.اینمراقبهبرای
همهمناسبنیست.تاوقتیكهچشامنیكنقاشرانداشتهباشی،تازمانیكهازرنگهاهشیارنباشیونتوانی
رنگهاراتصوركنی،اینتكنیكبرایتمشكلخواهدبود.
آیاهیچتوجهكردهایكهرویاهایتوبیرنگهستند؟تنهایكدرصدازمردممیتوانندرویاهایرنگیببینند.بقیه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱8۵
سیاهوسفیدمیبینند.چرا؟متامدنیارنگیناستورویاهایتوبیرنگ.برایهركدامازشامكهخوابهایرنگی
میبینید،اینتكنیكمناسباست.اگركسیبهیادبیاوردكهگاهیرویاهایرنگیندارد،اینتكنیكبرایشمناسب
است.
اگربهكسیكهنسبتبهرنگهاحساسنیستبگویی"متامفضاراتصوركنكهازرنگپرمیشود"اوقادربه
تصورنیست.حتیاگربكوشد،اگرفكركند"قرمز،"اوواژهی"قرمز"رامیبیندورنگقرمزرامنیبیند.اومیگوید"
سبز،"ولیواژهیسبزآنجاخواهدبود،نهرنگسبز.پساگربهرنگهاحساسهستی،اینروشراآزمایشكن.
پنجرنگوجوددارد.متامدنیافقطرنگاستوآنپنجرنگدرتوتالقیمیكنند.درجاییدرعمقوجودت،
آنپنجرنگباهمتالقیمیكنند.رویآننقطهمتركزكن،وبهمتركزادامهبده.ازآنجاحركتنكن؛درآنجامبان.
بهذهناجازهیحركتنده.سعینكنبهسبزوقرمزوزردفكركنیـــفكرنكن.فقطببینكهاینرنگهادر
درونتباهمتالقیمیكنند.درموردشانفكرنكن!اگرفكركنی،ذهنحركتكردهاست.فقطباآنرنگهاپرشو
وسپسدرنقطهیتالقی،متركزكن.فكرنكن!
متركز،فكركردننیست؛تعمقنیست.
اگرواقعابارنگهاپرشدهباشیوفقطیكرنگینكامنباشی،یكطاووس،ومتامفضاازرنگهارسشارباشد،این
بهتواحساسعمیقیاززیباییخواهدداد.ولیبهآنفكرنكن؛نگوكهزیباست.درتفكرحركتنكن.بهنقطهای
متركزكنكهاینرنگهاتالقیمیكنندومتركزترارویآننقطهادامهبده.ایننقطهمحووناپدیدخواهدشد.
زیرااینفقطیكتخیلاست.واگرمتركزراادامهدهی،تخیلمنیتواندباقیمباند،محوخواهدشد.
دنیاپیشاپیشمحوشده؛فقطرنگهاباقیماندهبود.آنرنگهاتخیلتوبوده.آنرنگهایتخیلیدرنقطهای
باهمبرخوردكردهبودند.آننقطه،البتهتخیلیبودهـــوحاال،بامتركزیعمیق،آننقطهمحوخواهدشد.اكنون
توكجایی؟كجاخواهیبود؟
توبهمركزتپرتابخواهیشد.
ذهنیت یك تو،بهعنوان فقط شده. محو متركز طریق از حاال،تخیل و بودند شده محو تخیل طریق از اشیا
subjectivityباقیماندهای.دنیایعینیمحوشده؛دنیایذهنینیزناپدیدشده.وتوهمچونیكآگاهیخالص
باقیماندهای.
برایایناستكهاینآیهمیگویددرهرنقطهایازفضایارویدیوار...اینكاركمكمیكند.اگرمنیتوانیرنگ
هاراتصوركنی،آنوقتهرنقطهایرویدیواركمكمیكند.هرچیزیرابهعنوانموضوعمتركزانتخابكن.اگر
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱8۶
introvertچیزیدرونیباشد،بهرتاست.ولیبازهم،دونوعگرایششخصیتوجوددارد.برایكسانیكهدرونگرا
كه هستند برونگرایانextrovertsنیز ولی ببینند. درون در را رنگها تالقی نقطهی كه است هستند،آسانتر
منیتوانندهیچچیزرادردرونببینند.ذهنآنانفقطبهبیرونحركتمیكند،آنانمنیتواننددردرونحركت
كنند.
فیلسوفانگلیسی،دیویدهیومDavidHumeمیگوید"هروقتكهبهدرونمیروم،هرگزبایكخودselfبرخورد
منیكنم.هرچهراكهمیبینمفقطبازتابهایدنیایبیرونیاستـــیكفكر،برخیعواطف،چنداحساس.من
هیچگاهبادرونinnernessبرخوردنكردهام،درآنجا،منفقطبارتابهایدنیایبیرونرامالقاتمیكنم."این
عالیترینبیانذهنبرونگرااست.دیویدهیومیكیازبرونگراترینذهنهااست.
پساگرمنیتوانیچیزیرادردروناحساسكنی،واگرذهنمیپرسد"ایندرونگرایییعنیچه؟چگونهبهدرون
بروم؟"آنوقتبهجایآن،نقطهایرویدیوارراآزمایشكن.مردمیهستندكهنزدمنمیآیندومیپرسندچگونهبه
درونبروند.اینیكمشكلاست،زیرااگرتوفقطبیرونرفنترابشناسیوحركتدربیرونرابشناسی،تصوراینكه
چگونهبهدرونبروی،مشكلاست.
اگربرونگراهستی،نقطهرادردرونتصورنكن،آنرادربیرونتصوركن.نتیجهیكیخواهدبود.رویدیواریك
نقطهبگذار؛رویآنمتمركزشو.آنوقتبایدباچشامنبازمتركزكنی.اگریكمركزدردرونایجادمیكنی،نقطهای
دردرون،آنوقتبایدباچشامنبستهمتركزكنی.
رویدیوارنقطهایرابگذارورویآنمتركزكن.واقعهیاصلیبهسببمتركزرویمیدهد،نهبهسببنقطه.آن
نقطهچهدردرونباشدوچهدربیرون،اهمیتیندارد.بستگیبهتودارد،اگربهدیواربیرونینگاهمیكنیوروی
نقطهایازآنمتركزداری،آنقدرادامهبدهتانقطهمحوشود.ایننكتهرابایدبهیادداشتهباشی:تاجاییكهنقطه
محوشود.پلكنزن،زیراپلكزدنبهذهنفضاییمیدهدتادوبارهحركتكند.پلكنزن،زیراذهندوبارهرشوع
بهتفكرمیكند.دروقتپلكزدن،متركزازدستمیرود.پسپلكچشمهانبایدبههمبخورد.
شایددرموردبودیدارماBodhidharmaشنیدهباشید.اویكیازبزرگترینمرشدانمراقبهدرمتامتاریخبرشی
است.داستانیبسیارزیباازاونقلشده.
اورویچیزدربیرونازخودشمراقبهمیكرد.اوپلكمیزدومتركزشازدستمیرفت،پساوپلكهایشرابرید.
اینداستانیزیباست:اوپلكهایشرابریدودورانداختوبهمتركزادامهداد.پسازچندهفته،گیاهانیرادید
كهازمحلافادنپلكهایشرویزمینبیرونآمدهبودند.اینواقعهدرباالییكیازكوههایچینرویدادونام
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱8۷
آنكوهتاهTahیاتاTaبود.نامچایteaازهمینجاآمدهاست.آنگیاهانكهرشدكردند"چای"نامیدهشدند،وبرای
همیناستكهنوشیدنچایبهبیدارماندنكمكمیكند.
وقتیكهچشامنتپلكمیزنندواحساسخوابآلودگیمیكنی،یكفنجانچایبنوش.اینهاپلكهایچشامن
بودیدارماهستند.برایهمیناستكهراهبانذن،چایرامحرتممیشامرند.چاییكچیزمعمولینیست،پلك
اتاقمخصوصچایداردودر آیینرصفچایوجودداردوهرخانهاییك ژاپن بودیدارمااست.در چشامن
آیینهایمذهبیچایمینوشند؛اینكاریباحرمتاست.چایراباحالتیبسیارمراقبهگونرصفمیكنند.
درژاپنآیینهایزیباییدرموردنوشیدنچایبهوجودآمدهاست.آنانچنانوارداتاقچایمیشوند،گوییكه
واردپرستشگاهمیشوند.آنگاهچایآمادهمیشود،وهمهدرسكوتمینشینندوبهصدایقلقلسامورگوش
میدهند،بخارآب،صدایجوشیدنآبوهمهدرحالگوشدادنهستند.اینآیینیمعمولینیست....پلك
چشامنبودیدارمااستكهدممیكشد.اینداستانچهواقعیباشدوچهنباشد،بسیارزیباست.
اگرتوبهبیرونمتركزداری،آنگاهالزامیاستكهپلكنزنی،گوییكهدیگرپلكنداری.معنیدورانداخنتپلك
چشمهمیناست.توفقطچشمداری،بدونپلكهاییكهرویآنراببندند.توآنقدرمتركزمیكنیكهآننقطه
محوشود.اگرمقاومتكنی،اگرپافشاریداشتهباشیواجازهندهیكهذهنحركتكند،نقطهمحوخواهدشد.
وزمانیكهنقطهازبینرفت،اگرمتامدنیایتوایننقطهشدهباشدوایننقطهنیزمحوگردد،آنوقتآگاهیتو
ــمتامیبعدهابستهشده.ذهنبهخودش منیتواندبههیچجایدیگربرود.موضوعینیستكهذهنبهآنجابرودـ
پرتابشده،آگاهیبهخودشپرتابشدهوتوواردمركزمیشوی.
پسچهدرونوچهبیرون،تاوقتیكهنقطهمحوشودمتركزتراحفظكن.ایننقطهبهدودلیلمحوخواهدشد.
اگرنقطه،درونیباشد،تخیلیاستومحوخواهدشد.اگرنقطهدربیرونباشد،تخیلینیستوواقعیاست.تو
رویدیوارنقطهایگذاشتهایورویآنمتمركزشدهای.پسچراایننقطهنیزناپدیدمیشود؟
اگرروییكنقطهمتمركزشوی،درواقعایننقطهنیستكهمحو ایننقطهبهیكدلیلخاصمحومیگردد.
میشود،بلكهذهنمحومیگردد.اگرروینقطهایدربیرونمتركزداشتهباشی،ذهنمنیتواندحركتكند.ذهن
بدونحركتمنیتواندزندهباشد،میمیرد،خواهدایستاد.ووقتیذهنبایستد،تومنیتوانیباهیچچیزبیرونی
مرتبطباشی.ناگهانمتامیپلهافرومیریزند،زیراذهن،پلاست.وقتیروینقطهایبردیوارمتركزداری،ذهنت
پیوستهبینتووآننقطهدرحركتاست.یكجهشمداموجوددارد؛یكرونداست.
وقتیكهذهنمحومیگردد،تومنیتوانینقطهراببینی،زیرادرحقیقتتوهیچگاهنقطهراباچشامنتمنیبینی؛
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱88
تو كنند. عمل تومنیتوانند نباشد،چشامن ذهن اگر میبینی. ازطریقچشمها و ذهن ازطریق را نقطه تو
میتوانیبهدیوارخیرهشوی،ولینقطهدیدهمنیشود.ذهنوجودندارد؛پلشكستهشدهاست.نقطه،واقعی
استورویدیواروجوددارد.وقتیكهذهنبازگردد،توباردیگرآنراخواهیدید.ولیهماكنونتومنیتوانیآن
راببینی،زیراذهنوجودندارد.ووقتینتوانستیببینی،منیتوانیبهبیرونبروی.وناگهان،تودرمركزتهستی.
اینمركزیتیافنت،توراازریشهیوجودیتهشیارمیسازد.دروجودتو،نقطهایهستكهباكلهستیدرارتباط
است،كهباآنیگانهاست.زمانیكهایننقطهراشناختی،تومیدانیكهدروطنقرارداری.ایندنیادیگربیگانه
نیست.توفردیخارجینیستی.توآشناهستی،توبهدنیاتعلقداری.نیازیبههیچجنگینیست،نزاعیوجود
ندارد.بینتووجهانهستی،رابطهایخصامنهوجودندارد.هستیمادرتمیشود.
اینهستیاستكهبرتوواردگشتهوهشیارشدهاست.اینهستیاستكهدرتوشكوفاگشته.باایناحساس،
اینشناخت،اینرویداد،دیگرتشویشوجودندارد.آنگاهرسوردیگریكپدیدهنیست؛چیزینیستكهروی
بدهدوسپسازبینبرود.آنگاهمرسوربودن،خودطبیعتتواست.وقتیانساندرمركزخویشمستقرشد،
مرسوربودنامریطبیعیخواهدبود.شخصمرسورمیگرددوآهستهآهسته،حتیازاینكهمرسوراستناهشیار
میشود،زیرابرایهشیاربودنازچیزی،توبهضدخودشcontrastنیازداری.اگرتورنجورباشی،آنگاهوقتیكه
مرسورهستی،میتوانیآنرااحساسكنی.واگردیگررنجیوجودنداشتهباشد،رفتهرفتهتوكامالرنجرافراموش
میكنی.وهمچنین،رسورترانیزفراموشخواهیكرد.وتنهادراینصورتاستكهرسورتوواقعیاست.آنگاه
رسورتوطبیعیاست.هامنگونهكهستارگانمیدرخشندورودخانههاجاریهستند،تونیزمرسوری.ایندیگر
چیزینیستكهبرایتواتفاقبیفتد،اینكتوخودترسورهستی.
درمورددومینآیه،مكانیسمهامناست،اساسعلمیآنیكیاستوساختارعملكردییكساناست:
متامتوجهترادرمركزستونمهرهها؛رویعصبظریفیكههمچونساقهیگلنیلوفرآبیاستبگذار،
درچنینحالتیمتحولشو.
برایانجاماینتكنیكمراقبه،شخصبایدچشامنشراببنددوستونمهرههایشراتصوركند.خوباستكهبرای
شناختساختاربدن،بهكتابهایاپوسرتهایپزشكیوبدنشناسیمراجعهشود.وقتیكهمحلقرارگرفنتستون
مهرههاوطنابنخاعراخوبآموختی،آنگاهچشامنتراببندوستونمهرههاراتصوركن.بگذارستونمهرهها
صافوعمودبرزمینباشد.آنراتصوركن،آنراببین،ودرستدرمركزآن،عصبظریفیراببینكههمچون
ساقهیگلنیلوفرآبیدررسارساینستونقرارگرفته:درچنینحالتیمتحولشو.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱8۹
نخسترویستونمهرههاوسپسرویعصبدرونآنمتمركزشوـــرویعصبظریفیكهمانندساقهیگل
نیلوفرآبیاست.رویآنمتمركزشو،وهمینمتركز،تورابهدرونمركزپرتابمیكند.چرا؟
ستونمهرههاپایهیمتامساختامنبدناست.همهچیزبهآنمتصلاست.درحقیقت،مغزتوچیزیبهجزیك
قطبازاینستوننیست.زیستشناسانمیگویندكهمغزفقطرویشیاستازستونمهرهها.
ستونمهرههابهمتامبدنتووصلاستـــهمهچیزباآندرمتاساست.برایهمینبهآنپایهspineیاستون
میگویند.دراینستونچیزیشبیهنخوجودداردكهزیستشناسانچیزیدرموردشمنیگویند،زیرامادینیست.
دراینستون،درستدروسط،یكرشتهینقرهایرنگوجودداردــــیكعصببسیارلطیف.درواقع،ازنظر
زیستشناسی،اینیكعصبنیست.منیتوانیبدنراترشیحكنیوآنراپیداكنی.
ولیدرمراقبهیعمیق،میتوانآنرادید.اینعصبوجوددارد؛ولیمادینیست.اینانرژیاست،نهماده.ودر
حقیقت،اینرشتهیانرژیدردرونستونمهرهها،زندگیتواست.توازطریقاینرشتهبههستینامرییمتصلی
وازهمینطریقباهستیقابلرویتدرمتاسهستی.اینرشته،پلیاستبینمرییونامرییازطریقاینرشته
استكهتوهمبهبدنتوصلهستیوهمبهروحت.
نخست،ستونمهرههاراتصوركن.درابتدااحساسغریبیخواهیداشت،توقادربهتصورآنهستی،ولیاز
طریقتخیل.واگردراینكارپایداریكنی،آنگاهدیگرفقطتخیلتونیست.توقادربهدیدنستونمهرههایت
خواهیشد.
منباسالكیرویاینتكنیككارمیكردم.تصویریازساختامنبدنانسانرابهاودادمتارویآنمتركزكندتا
احساسكندكهتصوردرونستونمهرههاچگونهاست.وسپساورشوعبهمترینكرد.ظرفیكهفتهاونزدمن
آمدوگفت،"خیلیعجیباست.منسعیكردمتصویریراكهبهمندادهبودیدببینم.ولیدفعاتزیادیآن
تصویرمحوشدومنستوندیگریدیدم.دقیقامانندتصویریكهبهمندادهبودیدنبود."
پسبهاوگفتم،"حاالتوراهتدرستاست.آنتصویرراكامالفراموشكنوبهدیدنهامنستونیكهبرایت
مرییشدهادامهبده."
انسانمیتواندساختاربدنخودشراازدرونببیند.مااینكاررانكردهایم،زیرابسیاربسیارترسآوروهولانگیز
است؛زیراوقتیتواستخوانها،خونورگهایخودترامیبینی،میترسی.پسواقعاماذهنهایامنراازدیدن
درونمنعكردهایم.مابدنراازبیروننگاهمیكنیم،گوییكهدیگریبهبدننگاهمیكند.درستمانندایناست
كهبهبیرونازایناتاقبرویوآنراببینیــــآنگاهدیوارهایبیرونیرامیبینی.توبدنتراازبیرونمیبینی،
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۹0
گوییكهدیگریآنرامیبیند.توبدنتراازدرونمشادهنكردهای.ماقادربهاینكارهستیم.ولیبهدلیلترس،
اینكاریعجیبشدهاست.
تحقیقاتجدید توسط كه میگویند انسان بدن مورد در چیزهایی هندوستان یوگاyogaدر باستانی های كتاب
علمی،دقیقاتأییدشده،ولیعلمقادربهتوضیحآننیست.آنانچگونهمیتوانستندبدانند؟جراحیوعلمدرون
بدنانسانیافتههاییبسیارجدیدهستند.یوگیهاچگونهمتامنظاماعصاب،مراكزعصبیوساختارهایدرونی
بدنرامیشناختهاند؟آنانحتیتازهترینیافتههایعلمپزشكیرامیدانستهاندودرموردآنصحبتكردهاند.
یوگاهمیشهازروابطوساختاراساسیبدنانسانآگاهبودهاست.ولیآنانهرگزبدنراترشیحنكردهبودند.
پسچگونهمیتوانستندبدانند؟
درواقع،راهیدیگربراینگاهكردنبهبدنوجودداردـــازدرون.اگربتوانیبهدرونمتمركزشوی،ناگهان
رشوعمیكنیبهدیدنبدنـــپوششداخلیبدن.اینتكنیكبرایآنانكهعمیقابدن-گراهستندخوباست.اگر
احساسمیكنیكهمادهگراهستی،اگراحساسمیكنیكهچیزیجزبدننیستی،اینتكنیكبرایتوبسیارمناسب
است.اگربهگفتههایچارواكاCharvakaوماركسMarxمعتقدی،اگرباورداریكهانسانچیزیجزبدننیست.
اینتكنیكبرایتوبسیارمفیداست.پسبرووبهاسكلتبدنانساننگاهكن.
درمكاتبباستانیتانرتاویوگاازاستخوانهااستفادهبسیارمیكردند.حتیامروزهنیزیكتانرتیستهمیشهیك
استخوانـــمعموالاستخوانجمجمهـــدردسرتسدارد.درواقع،اینبهمتركزدرونیاوكمكمیكند.اونخست
رویجمجمهمتمركزمیشودوسپسچشامنشرامیبنددومیكوشدتاجمجمهیخودشراتصوركند.اوسعی
داردكهجمجمهیبیرونرادردرونشببیند،ورفتهرفتهقادرمیشودتاجمجمهیخودشراببیند.آگاهیاو
رشوعبهمتركزیافنتمیكند.آنجمجمهیبیرونیوتصویرسازیآنوسیلههایكمكیهستند.وقتیكهدردرون
متمركزشدی،میتوانیازنوكانگشتانپاتارسحركتكنی.میتوانیدردرونحركتكنیـــوكائناتیعظیمدر
آنجاوجوددارد.بدنكوچكتو،كائناتیبسعظیماست.
اینآیهازستونمهرههااستفادهمیكندزیرادردرونآنرشتهیحیاتقراردارد.نكتهیاساسیایناستكهارصار
زیادیرویصافبودنستونمهرههایشدهاست،زیرااگراینستونصافنباشد،توقادربهدیدنرشتهیدرونی
نخواهیبود.اینرشتهحیاتیبسیارظریفوبسیارلطیفاست.اینرشتهیكجریانانرژیاست.پساگرستون
مهرههامطلقاصافومستقیمباشد،تنهادرآنصورتمیتوانیآنرشتهراببینی.ولیستونمهرههایماصاف
نیستند.هندوهاكوشیدهاندتاازهامنكودكیستونمهرههایهمهراصافكنند.طرزنشسنت،خوابیدنوراهرفنت
آنان،همگیبراساسستونمهرههایصافقراردارد.اگراینستونصافنباشد،آنگاهدیدناینرشتهیدرونی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱۹۱
بسیاردشوارخواهدبود.اینرشتهایبسیارظریفاستودرواقعچیزیمادینیست.اینرشتهایغیرمادیویك
نیرواست.اگرستونمهرههامطلقاصافباشد،آننیرویرشتهمانند،بهسادگیقابلدیدناست.
...درچنینحالتیمتحولشو.وقتیكهتوانستیاینرشتهرااحساسكنی،ورویآنمتركزكنی،رسشارازنوری
تازهخواهیشد.نورازستونمهرههایتخواهدآمد.درمتامبدنتمنترشخواهدشد؛حتیممكناستبهورای
بدنتبرود.وقتیكهنوربهورایبدنترفت،هالههادیدهمیشوند.هركسیهالهauraدارد،ولیمعموالهالههای
شامسایههاییهستندكهنوریدرآننیستـــفقطسایههایتاریكیدراطرافشامهستند.وآنهالههامتام
حاالتروانیشامرابازتابمیكنند.وقتیكهخشمگینباشی،هالههایتوگوییپرازخونمیشوند؛باقرمزكهبیان
خشماستپرمیشوند.وقتیكهاندوهگینوافرسدههستی،هالههایتوبارشتههایتیرهرنگپرمیشوند،گوییكه
درستنزدیكمرگهستیـــهمهچیزبیجانوسنگینخواهدبود.
بودا، تصاویر پس میگردند. روشن تو شد،هالههای دیده و شناخته ستونمهرهها درون در زمانیكهاینرشته
ماهاویرا،كریشناوسایرانسانهایپاكرابرایتزیینرنگآمیزینكردهاند،آنهالههاوجوددارند.ستونمهرهها
رشوعبهپخشنورمیكنند.تودردروننورانیمیگردیـــمتامبدنتبهكالبدیازنورتبدیلمیشودـــآنگاه
نوربهبیروننفوذمیكند.پسدرحقیقت،برایهركسكهبهروشناییرسیده،نیازیوجودنداردكهازدیگران
بپرسیدكهاوكیست.هالهیاوهمهچیزرانشانمیدهد.وهرگاهشخصیبهارشاقبرسد،مرشدآنراخواهد
دانست،زیراهالههمهچیزراآشكارمیسازد.
داستانیرابرایتاننقلمیكنم:انوEno،مرشدچینیتحتمراقبتمرشدشكارمیكرد.وقتیكهانونزدمرشد
رفت،مرشدازاوپرسید،"برایچهاینجاآمدهای؟نیازینیستكهپیشمنبیایی."انونتوانستبفهمد.انوپنداشت
كهاوهنوزآمادهنبودكهپذیرفتهشود،ولیمرشدچیزدیگریرامیدید.مرشدهالهیدرحالرشدانورامیدید.
مرشددرواقعمیگفت،"حتیاگرنزدمننیایی،آنچیزدیریازودبرایترخخواهدداد.توپیشاپیشدرآنقرار
داری،پسنیازینیستكهنزدمنبیایی."
ولیانوگفت،"مرامردودنكن."پسمرشدپذیرفتوبهاوگفتكهبهپشتصومعهبرودودرآشپزخانهكاركند.
آنجاصومعهایبزرگباپانصدراهببود.مرشدبهانوگفت،"بهپشتصومعهبروودرآشپزخانهكمككنو
هرگزنزدمننیا.هروقتنیازیباشد،مننزدتوخواهمآمد."
هیچمراقبهایبهانودادهنشدوهیچكتابیبرایمطالعهیاتعمقبهاودادهنشد.هیچآموزشیبهاودادهنشد،
اورافقطبهآشپزخانهپرتابكردند.متامصومعهبهكارمشغولبود.دانشمندانمذهبی،مراقبهكنندگانویوگی
هابهكارخودشانرسگرمبودندومتامصومعهبهكارمشغولبود.همهكارمیكردندوانوهمفقطدرآشپزخانه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۹۲
بهپاككردنبرنجمشغولبود.
دوازدهسالگذشت.انوباردیگرنزدمرشدنرفت،زیرااجازهنداشت.اوصربكردوصربكردوصربكرد.اوفقط
منتظرماند.اورافقطهمچونیكپیشخدمتبهكارمیگرفتند.هیچكستوجهیبهاونداشت.ودرآنصومعه
حكامودانشمندانبزرگیزندگیمیكردند.
آنگاهروزیمرشداعالمكردكهمرگشنزدیكاستواینكمیخواهدكسیراانتخابكندتابهجایاودرآنجاعمل
كند.پساوگفت،"آنانكهمیپندارندروشنضمیرگشتهاند،بایدیكرباعیكوچكبرسایند.درآنچهارمصع،
شامبایدآنچهراكهدریافتكردهایدبیاورید.واگرمنآنرباعیراتأییدكنموآنرباعینشاندهدكهرساینده
بهارشاقرسیده،مناورابهعنوانجانشینخودبرخواهمگزید."
درآنصومعهدانشمندیبزرگزندگیمیكردوهیچكسبهساخنترباعینپرداخت،زیراهمهاطمینانداشتندكه
اوبرندهخواهدشد.اومتونمذهبیرابهخوبیمیشناخت،پسیكرباعیساخت.معنیآنرباعیچنینبود:
"ذهنمانندیكآینهاست،
غباررویآنرامیپوشاند؛
غبارراپاككن،
وتوبهارشاقرسیدهای."
ولیحتیهامندانشمندنیزمیترسید،زیرامرشدمیدانستكهچهكسیبهارشاقرسیدهوچهكسینرسیده
آینهاستكه ــــذهنهمچونیك باوجودیكهاینرباعیزیبابود،ولیعصارهیمتاممتونمقدسبود است.
گردوغباررویآنمینشیند؛غباررابزداوتوبهارشاقرسیدهایاینجوهرتعالیمكتابهایوداVedasاست.و
اواینرامیدانستوبرایهمینهمهراسانبود.
اومستقیامنزدمرشدنرفت،بلكهشبانهبهكلبهیمرشدرفتوآنرباعیرارویدیواركلبهیاونوشتوامضا
نكرد.اینچنین،اگرمرشدتأییدمیكردومیگفت،"خوباست،ایندرستاست،"آنوقتاومیگفت،"منآن
رارسودهام."واگرمرشدمیگفت،"نه،چهكسیاینرانوشته؟"آنوقتاوساكتمیماند.
ولیمرشدتأییدكرد.دربامدادمرشدخندیدوگفت،"خوباست!كسیكهاینرانوشتهبهارشاقرسیده."
پسمتامصومعهدرمورداینرباعیصحبتمیكردند.همهمیدانستندكهآنراچهكسیرسوده.آنانمصعها
رابهبحثگذاشتندوبهتحسینآنهاپرداختند.وآنرسودههازیبابودند،بسیارزیبا.سپسچندتنازراهبانبه
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱۹۳
آشپزخانهآمدند.آناندرحالنوشیدنچایمشغولصحبتبودندوانوبهآنانخدمتمیكرد.انوشنیدكهچه
اتفاقیافتاده.
لحظهایكهاواینرباعیراشنید،خندید.پسكسیازاوپرسیدچرامیخندی؟ایاحمق.توكهچیزیمنیدانی؛تو
دوازدهسالدراینجاخدمتمیكنی.چرامیخندی؟"
هیچكسحتیخندهیاوراندیدهبود.همهاورایكابلهمیپنداشتندكهحتیمنیتوانستصحبتكند.پساو
گفت"منمنیتوانمبنویسم.ومنروشنضمیرهمنیستم.ولیاینمصعهادرستنیستند.پساگركسیبهمن
كمككند،منچهارمصعمیگویمكهبردیوارنوشتهشود.منمنیتوانمبنویسم؛مننوشنتبلدنیستم."
پسیكیازراهبانبهعنوانیكشوخیاورادنبالكرد.جمعیتیگردآمدوانوگفت،"بنویس:ذهنینیستو
آینهاینیست،پسغباركجاتواندجمعشود؟كسیكهاینرابداند،بهارشاقرسیدهاست."
ولیمرشدبیرونآمد،شعرراخواندوبهانوگفت،"تودراشتباههستی."انوپایمرشدراملسكردوبهآشپزخانه
بازگشت.
شبهنگام،وقتیهمهدرخواببودند،مرشدنزدانورفتوبهاوگفت،"حقباتواست،ولیمنمنیتوانستماین
رانزدآنابلهانبگویم.واینهاابلهانیآموزشدیدههستند.اگرمنمیگفتمكهجانشینمنتوخواهیبود،آنان
تورابهقتلمیرساندند.پسازاینجافراركن.جانشینمنتوهستی،ولیاینرابهكسینگو.ومناینراازروزی
كهتووارداینجاشدیمیدانستم.هالهتودرحالرشدبود.برایهمینبودكههیچمراقبهایبهتوندادم.نیازی
نبود.توپیشاپیشدرمراقبهبودی.وایندوازدهسالسكوتـــبدونهیچمترینیامراقبهـــتوراكامالازذهنت
خالیكردوهالهتوكاملگشت.توبهیكماهبدرتبدیلشدهای.ولیازاینجافراركن!وگرنهاینهاتوراخواهند
كشت."
"تودوازدهسالدراینجابودهایونورپیوستهازتوساطعمیشده،ولیهیچكسآنرامشاهدهنكرده.وهمه،هر
روز،روزیسهباربهآشپزخانهمیآمدند.همهازآنجاعبورمیكردهاند؛برایهمینبودكهمنتورادرآشپزخانه
گامردم.ولیهیچكسهالهیتوراتشخیصنداد.پس،ازاینجافراركن."
زمانیكهرشتهیستونمهرههاملسشود،دیدهشودوتشخیصدادهشود،هالهایدراطرافتورشوعبهرشد
خواهدكرد....درچنینحالتیمتحولشو.ازآننورپرشوومتحولشو.ایننیزنوعیمركزیتیافنتاستـــ
مركزیتدرستونمهرهها.اگربدن-گراباشی،اینتكنیكمناسبیبرایتخواهدبود.اگربدن-گرانباشی،بسیار
دشوارخواهدبود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۹4
اینتكنیكبرایزنانبیشرتازمردانمفیداست.زنان،بیشرتبدن-گراهستندتامردان.آنانبیشرتدربدنزندگی
میكنند؛احساسبیشرتیدارند.بیشرتمیتوانندبدنراتجسمكنند.ولیبرایمتامكسانیكهبتوانندبدنشانرا
احساسكنندوآنراباچشامنبستهازدرونببینند،اینتكنیكبسیارمفیدخواهدبود.
پسستونمهرههارامجسمكن،ورشتهاینقرهفامراكهازمیانآنعبورمیكند.نخستممكناستتخیلبهنظر
آنوقت و تثبیتشده. وذهنترویستونمهرهها ناپدیدشده تخیل كه احساسمیكنی رفتهرفته بیاید،ولی
میتوانیستونمهرههایتراببینی.لحظهایكهرشتهیمیانیآنراببینی،ناگهانانفجاریازنوررادردرونت
احساسخواهیكرد.
گاهیهماتفاقمیافتدكهبیهیچكوششاینحالتبوجودمیآید.بازهمدرحینیكعملجنسیعمیقمیتواند
رخبدهد.تانرتااینرامیداندكهدرحالعملجنسیعمیق،متامانرژیتودرنزدیكیستونمهرههامتمركزمیشود.
دراینحالتنخاعرشوعمیكندبهتخلیهیبارالكرتیكی.وحتیگاهیاگرستونمهرههاراملسكنی،شوكهخواهی
شد.اگرمقاربتبسیارعمیقباشدوباعشقفراوانوطوالنی،اگردوطرفدریكهمآغوشیعمیق،ساكتو
بیحركتقرارداشتهوفقطازیكدیگررسشارباشندوفقطدریكهمآغوشیعمیقباقیمبانند،ایناتفاقخواهد
افتاد.بارهاشدهكهاتاقیتاریكناگهانرسشارازنورشدهوهردوبدنباهالهایازنورآبیاحاطهشدهاست.
چنینرویدادیبارهاوبارهااتفاقافتاده.حتیدربرخیازتجربههایشامنیزممكناسترویدادهباشد،ولی
شاممتوجهآننشدهاید.بارهااتفاقافتادهكهدرچنینموقعیتی،اشیاییكهرویمیزبودهاند،بدونعلتبهپایین
افتادهاند.واینكروانشناسانمیگویندكهدریكعملجنسیعمیق،نیرویالكرتیسیتهتخلیهمیشود.اینتخلیه
نیرویبقیمیتواندتأثیراتواثراتبسیاریداشتهباشد.اشیاممكناستناگهانجابهجاشوندویابیفتندویا
شكستهشوند.كسهاییگرفتهشدهكهدرآنهانوربهچشممیخورد.ولیایننورهمیشهدراطرافستون
مهرههامتمركزاست.
وتانرتابرایچنینتحولیازنیرویجنسیاستفادهمیكند،ولیاینعملجنسیبایدكامالمتفاوتباشد،كیفیتآن
بایدمتفاوتباشد.دراینجاعملجنسیچیزینیستكهازرویوظیفهباشدوبایدمتامشكرد،چیزینیستكه
برایتخلیهانجامشود،چیزینیستكهباشتابانجامشود؛دراینجاعملجنسییكعملجسامنینیست.عمل
جنسییكاتحادعمیقروحیاست،درحقیقت،مالقاتعمیقیاستازدودرون،دوذهنیتكهازطریقدوبدن
درهمرسوخمیكنندویگانهمیگردند.
پسمنپیشنهادمیكنمكهاینتكنیكرادرحالانجامعملجنسیعمیقآزمایشكنیدـــآسانترخواهدبود.فقط
سكسرافراموشكن.درحالهمآغوشیعمیق،دردرونباقیمبان.طرفدیگررانیزفراموشكن،فقطبهدرون
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
تکنیکهاییبرایمرکزیتیافنت فصلنهم
۱۹۵
برووستونمهرههایترامجسمكن.آسانترخواهدبود،زیراآنوقتانرژیدرنزدیكیستونمهرههاجاری
است،وآنرشتهیدرونیبیشرتقابلرویتخواهدبود،زیراتوساكتهستیوبدنتدراسرتاحتاست.عشق
عمیقترینآسایشاست،ولیماحتیعشقرانیزبهتنشیبزرگتبدیلكردهایم.ماآنرابهیكنگرانیویكبار
روانیبدلساختهایم.
درگرمایعشق،درآسایشورضایتمتام،چشامنتراببند،ولیمردانمعموالچشامنشانرامنیبندند.زنها
معموالچشمهایشانرامیبندند،برایهمیناستكهمنمیگویمزنانبیشرتازمردان،بدن-گراهستند.چشامنت
راببندوبدنترااحساسكن.آسودهباش.رویستونمهرههامتركزكن.واینآیهبهسادگیمیگوید:درچنین
حالتیمتحولشو.وتوازاینطریقدگرگونخواهیشد.برایامروزكافیاست.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۹۶
فصل دهم
خود-شكوفایی: نیاز اساسی انسان
آیاخودشكوفایی،برایانسانیكنیازاساسیاست؟
نخستسعیكنبفهمیمنظورازخودشكوفاییself-actualizationچیست.
بالقوهگیزادهشدهاست.اوهنوزبهفعل انسان،همچونیك ازاینواژهاستفادهكرده. Maslowآبراهاممازلو
درنیامدهـــفقطیكپتانسیلpotentialاست.انسانچونیكامكانزادهشده،نهیكشكفتگی.شایداوچیزی
بشود؛شایداوبهشكوفاییخویشدستیابدوشایدهمنه.ازاینفرصتوامكان،شایداستفادهبشودوشاید
نشود.وطبیعتبهتوفشارمنیآوردكهشكوفابشوی.توآزادهستی.میتوانیانتخابكنیكهشكوفابشوی؛
میتوانیانتخابكنیكههیچكاریدراینموردانجامندهی.انسانهمچونیكدانهseedزادهشده.
بنابراین،هیچانسانیارضاشدهfulfilledبهدنیامنیآید،بلكهتنهاباامكانارضاشدنزادهمیشود.
اگرچنینباشدـــوچنینهستـــآنگاهخودشكوفایییكنیازاساسیمیگردد.زیراتازمانیكهتوارضانشوی،
تاوقتیكهتوآنچهكهمیتوانیبشویوآنچهكهمنظوربودهكهباشی،نشوی؛تاوقتیكهتقدیرتوارضانشودو
توبهاوجشكوفاییخودتنرسی؛تازمانیكهدانهیتوبهدرختیشكوفاتبدیلنشود؛تواحساسخواهیكردكه
چیزیكرسداری.وهمهاحساسمیكنندكهچیزیكرسدارند.درحقیقت،آناحساسكمبودبهاینخاطراست
كهتوهنوزشكوفانگشتهای.واقعاچنیننیستكهتوثروت،مقام،اعتباریاقدرتراكرسداری.حتیاگرمتاماین
داشت،زیرااین راخواهی كمبود احساس درونتاین در آوری،همواره بهدست طالبشهستی كه را چیزهایی
احساسكمبود،بههیچعاملخارجیربطندارد.آناحساسمربوطاستبهرشددرونیتو.تاوقتیكهارضا
نشویوبهاینتشخیصورضایتدرونینرسیكهدرآناحساسكنی"منظورازبودنمن،همیناست"؛آناحساس
كمبود،پابرجاخواهدبود.پسخودشكوفایییعنیكهانسانهامنیشدهكهبایدمیشده.اوهمچونیكدانهزاده
شدهواینكشكوفاگشته.اوبهرشدكاملخودرسیده،رشددرونی،بهپایاندرونی.لحظهایكهاحساسكنیكهمتام
پتانسیلهایتبهفعلدرآمده،اوجحیات،اوجعشقواوجخودهستیرااحساسخواهیكرد.
"تجربهی است: برده كار به نیز را دیگر واژهی كرده،یك استفاده واژهیخودشكوفایی ازاین كه مازلو آبراهام
میكند،اوجی پیدا اوجدست یك میرسد،به بهخویشنتخودش كهشخص زمانی ."peak experience اوج
ازرسور.آنگاهدیگرهوسهیچچیزدیگررانخواهدداشت.اوكامالباخودشدررضایتاست.اینكهیچچیزی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۱۹۷
كرسنیست؛آرزوییباقیمنانده،اشتیاقودرخواستیوجودندارد.اوباهرآنچهكههست،باهامن،متاماراضی
است.خودشكوفاییتبدیلبهتجربهیاوجمیگردد،وفقطشخصیكهبهشكوفاییخویشنترسیدهمیتواندبهاین
تجربهبرسد.آنگاه،هرآنچهكهانجامدهد،هركاریبكندیانكند،برایاوتجربهیاوجخواهدبود.فقطبودننیز
رسورانگیزخواهدبود.آنگاهرسورمحتاجچیزیازبیروننیستوفقطمحصولیجانبیازرشددرونیاوست.
یكبودا،فردیخودشكفتهاست.برایهمیناستكهماافرادیچونبوداوماهاویرارادرتصاویرومجسمهها،
مانندیكگلنیلوفرآبیlotusمیآوریمكهمتامابازوشكوفاشده.آنگلكامالشكفتهوشكوفاشده،اوجشكوفایی
رسور از پیوسته بارش یك آنان درون،به رشد آن گشتهاند. شكوفا و كامالشكفته درون در آنان است. درون
میبخشد.متامكسانیكهحتیدرزیرسایهیآنانودرمجاورتآنانقرارمیگیرند،احساسیازسكوتوآرامش
خواهندداشت.
داستانجالبیازماهاویرانقلشده.یكاسطورهاست،ولیاسطورههازیباهستندوخیلیچیزهارابیانمیكنند
كهبهقالبیدیگرمنیتواندبیانشود.گزارششدهكهوقتیماهاویراحركتمیكرد،متامگلهایاطراف،تاشعاع
حدودبیستوچهارمایل،شكفتهمیشدند.حتیاگرفصلشكفنتآنگلهانیزنبود،بازهمشكوفهمیدادند.این
فقطیكبیانشاعرانهاست،ولیمنظورایناستكهحتیاشخاصیكهبهخودشكوفایینرسیدهبودند،اگربااودر
متاسقرارمیگرفتند،شكفتگیماهاویرامرسیمیشدوآناننیزاحساسیازشكوفاییدرونپیدامیكردند.حتی
اگربرایشخصیفصلشكفنتفرانرسیدهبود،حتیاگرآمادههمنبود،حتیاونیزبازتابمیكردوپژواكیرادر
درونشاحساسمیكرد.اگرماهاویرانزدیكشخصیبود،اودردرونشپژواكیرااحساسمیكردوملحهایرااز
آنچهكهمیتوانستباشد،میدید.
خودشكوفایییكنیازاساسیاست.ووقتیمیگویماساسی،منظورمایناستكهاگرمتامنیازهایتوبرآوردهشوند
ـــمتامنیازها،بجزهمینخودشناسیوخودشكوفاییـــتواحساسارضانشدگیمیكنی.درواقع،اگرخودشكوفایی
خواهی كامل ارضای و رضایت از عمیقی وجود،احساس نشود،بااین برآورده دیگری نیاز وهیچ شود محقق
داشت.برایهمیناستكهبودایكگدابودودرعینحال،یكامپراطور.زمانیكهبودابهارشاقرسید،بهشهر
كاشیKashiآمد.پادشاهكاشینزداورفتوپرسید،"منمیبینمكهتوهیچچیزنداری،تویكگدابیشنیستی.
بااینوجود،مندرمقایسهباتو،خودمرایكگدامیبینم.توهیچچیزنداری،ولیازروشراهرفنتتو،طرزیكه
نگاهمیكنیوشیوهایكهمیخندی،چنینبرمیآیدكهمتامدنیا،رسزمینپادشاهیتواست.وتوهیچچیزقابل
رویتنداری،هیچچیز!پسرازقدرتتودرچیست؟تومانندیكامپراطوربهنظرمیآیی.تویكپادشاهی،ولی
منبعقدرتتوكجاست؟"واقعاهمهیچامپراطوریهرگزچنانبهنظرنرسیدهاستـــگوییكهمتامدنیابهاو
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۱۹8
تعلقداشت.
پسبوداگفت"منبعقدرتمندردروناست،هرآنچهراكهتودربیروناحساسمیكنی،درواقعدردرونمن
است.منهیچچیزجزخودمراندارم،ولیهمینكافیاست.منارضاشدهام؛اینكمنهیچآرزوییندارم.من
بیخواهشگشتهام."
اینرابهیادبسپار.مامعموالمیگوییمكهاگر درحقیقت،انسانیكهبهخودشكوفاییرسیده،بیآرزومیشود.
بیآرزوبشوی،خودتراخواهیشناخت.ولیعكسآنبیشرتحقیقتدارد:اگرخودترابشناسی،بیآرزوخواهی
شد.وتأكیدتانرتابربیخواهشینیست،بلكهبرخودشكوفاییاست.آنوقت،بیخواهشیبهدنبالخواهدآمد.
آرزووخواهشیعنیاینكهتودردرونارضانشدهای،تواحساسكمبودمیكنی،پسمشتاقانهدرپیآنهستی.
پایانندارد،زیرایك اینجستجوهرگز ارضاشدن،ازیكخواسته،بهخواستهایدیگرمیروی. تودرجستجوی
خواسته،تولیدخواستهایدیگرمیكند.درواقع،یكخواسته،تولیددهخواستهیدیگرمیكند.اگربخواهیتوسط
خواسته،درجستجویحالترسوربیخواستهبروی،هرگزنخواهیرسید.ولیاگرچیزیدیگرراآزمایشكنیــــ
روشهایخودشكوفایی،شیوههایشناختبالقوهگیهایدرونوبهفعلدرآوردنآنهاـــآنگاههرچهبیشرتو
بیشرتبهفعلیتدرآیی،احساسمیكنیكهخواستههایتكمرتوكمرتمیشوند.زیرادرواقع،وجودخواستههاو
آرزوهابهسببتهیبودندرونیاحساسمیشوند.وقتیكهدردرونخالینباشی،آرزوكردنمتوقفمیگردد.
اگر كه نیست معنی بهاین یك:خودشكوفایی دركشوند. باید نكته دو كرد؟ میتوان درموردخودشكوفاییچه
و شده شكوفا تو از البته،بخشی رسیدهای. بشوی،بهخودشكوفایی بزرگی موسیقیدان یا و شاعر،نقاش تو
همینرضایتیبسیارمیدهد.اگرتواستعدادیراداریكهموسیقیدانخوبیبشویوآنرابهفعلدرآوریو
موسیقیدانبشوی،بخشیازوجودتارضاشدهاست،ولینهمتاموجودت.باقیماندهیانسانیتدرونتارضا
نشدهباقیماندهاست.تویكسویهlopsidedخواهیبود.بخشیازوجودترشدكردهوبقیه،مانندسنگیبهدور
گردنتآویزاناست.یكشاعرراببین.زمانیكهدرحالتشعرگفنتاست،مانندبودابهنظرمیرسد.اوخودش
راكامالفراموشمیكندـــگوییكهانسانمعمولیدروجودشدیگرحضورندارد.پسوقتیكهشاعردرحالت
شاعرانهاست،دراوجخودشقرارداردـــاوجینامتام.وگاهیشاعرهاملحاتیرادركمیكنندكهتنهابراییك
ذهنبوداگونهوبهارشاقرسیدهمیتواندممكنباشد.یكشاعرمیتواندمانندیكبوداسخنبگوید.برایمثال،
خلیلجربانمانندیكبوداسخنمیگوید،ولییكبودانیست.اویكشاعراست،شاعریبزرگ.
پساگرخلیلجربانراتوسطشعرشببینی،مانندبودایاكریشنابهنظرمیآید.ولیاگربرویوباشخصخلیل
جربانمالقاتكنی،اوفقطیكانسانمعمولیاست.اودرموردعشقبسیارزیباسخنمیگویدـــحتیزیباتر
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۱۹۹
ازبوداـــولییكبوداعشقرابامتاموجودشمیشناسد.خلیلجربانعشقرادرپروازعاشقانهاشمیشناسد.
زمانیكهاودرپروازشاعرانهاشاست،ملحاتیازعشقرامیبیندـــملحاتیبسزیبا.اوبابینشینادرآنهارابیان
میكند.ولیاگربرویوباخلیلجربانواقعیمالقاتكنی،احساسیدوگانهخواهیداشت.شاعروانسانواقعی
بسیارازهمدورهستند.بهنظرمیرسدكهآنشاعر،گاهیبرایاینانسانرخمیدهد،ولیاینمرد،آنشاعر
نیست.برایهمیناستكهشاعرهااحساسمیكنندكهوقتیكهشعرمیرسایند،شخصدیگریمشغولآفرینش
است؛آنانخودشانچنینكاریمنیكنند.آناناحساسمیكنندكهوسیلهایمیشونددردستیكانرژیدیگر،یك
نیرویدیگر.آناندیگرخودشاننیستند.درواقع،ایناحساسازآنجامیآیدكهمتامیتآنانشكوفانگشتهــتنها
پارهوبخشیازآنبهشكوفاییرسیدهاست.
تومتامیآسامنراملسنكردهای.فقطیكیازانگشتانتآسامنراملسكردهوریشههایتدرزمینباقیمانده.
گاهیجهشمیكنی،وبرایلحظهای،رویزمیننیستی؛توجاذبهیزمینرافریفتهای.ولیلحظهایبعدروی
زمینقرارداری.وقتیكهشاعریاحساسارضامیكند،اوملحاتیراداشتهاست،وقتیموسیقیدانیاحساسارضا
میكند،تنهاملحاتیزودگذرداشتهاست.
درموردبتهوونBeethovenگفتهشدهكهزمانیكهرویصحنهمیرفته،مرددیگریبوده،كامالمتفاوتمیشده.
گوتهGoetheگفتهكهوقتیبتهوونرویصحنهمیرفتواركسرترارهربیمیكردمانندخدایانبهنظرمیرسید.
منیتوانگفتكهاویكانسانمعمولیبوده.اوابداانساننبود؛اویكابرانسانمیشد.طرزبودنش،طرزیكه
انسان بازمیگشت،یك ازصحنه كه وقتی ولی میماند. ابرانسان به میكرد،همهچیزش بلند را هایش دست
معمولیبود.مردیكهرویصحنهبود،بهنظرمیرسیدكهتوسطچیزیتسخیرشدهاست،گوییكهدیگربتهوون
پایینمیآمد،باردیگر،بتهوونانسان وجودنداشتونیروییدیگرواردوجودششدهبود.وقتیكهازصحنه
میگشت.
نوع دو زیرا ـــ دارند تنش دیگران از بیش افرادخالق و بزرگ دلیل،شاعرها،موسیقیدانها،هرنمندان بهاین
بودشدارند.انسانمعمولیآنقدرهامنقبضنیستزیراهمیشهیكسانوجوددارد:همیشهرویزمیناست.ولی
هرنمندانبزرگجهشمیكنند؛آنانبهورایجاذبهیزمینمیروند.درلحظاتیخاص،آنانرویزمیننیستند،آنان
بخشیازبرشیتنیستند.آنانبخشیازدنیایبوداهامیشوندـــرسزمینبیداران.سپس،باردیگربهزمینباز
میگردند.آناندونقطهازهستیدارند؛شخصیتآنانشكافداراست.
پسهرهرنمندخالق،هرهرنمندبزرگبهنوعیدیوانهاست.تنشبسیارزیاداست!فضاوفاصلهیبینایندونوع
وجودبسیارعظیماستآنقدرعظیمكهغیرقابلپلزدناست.گاهیاوفقطیكانسانمعمولیاست؛وگاهیهم
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲00
چونیكبودااست.اومیانایندونقطهتقسیمشدهاست،ولیاوملحاتیرادارد.
وقتیكهمیگویمخودشكوفایی،منظورمایننیستكهتوبایدشاعریاموسیقیدانبزرگیبشوی.منظورمایناست
كهبایدانسانیمتامtotalmanشوی.منیگویمانسانیبزرگ،زیراانسانبزرگهمیشهنامتامpartialاست.بزرگی
درهرچیزهمیشهنامتامبودناست.شخصهمیشهدریكسوحركتمیكندودربقیهیبخشها،درسایرابعاد،
هامنكهبودهمیماندـــاویكوریlopsidedمیگردد.
وقتیكهمیگویمانسانیمتامشو،منظورمایننیستكهانسانیكبیرشو.منظورمایناستكهتعادلبوجودبیاور،
مركزیتپیداكن،همچونیكانسانارضاشوـــنههمچونیكموسیقیدان،نههمچونیكشاعر،یایكهرنمند
بزرگ،بلكههمچونیكانسان.ارضاشدنمانندیكانسانیعنیچه؟شاعربزرگبهسببشعربزرگیكهرسوده،
انسانبزرگبهسبب شاعریبزرگاست.موسیقیدانكبیربهسببموسیقیبزرگیكهخلقكرده،كبیراست.
كارهایمشخصیكهانجامداده،بزرگاستـــشایدقهرمانیبزرگباشد.انسانكبیردرهرجهتیكهباشد،نامتام
است.بزرگی،همیشهناقصونامتاماست.برایهمیناستكهدرمقایسهباانسانهایمعمولی،انسانهایبزرگ
بایدباتشویشهایبیشرتیروبهروشوند.
باش؛بدونمركز انسانمتامwholemanچیست؟نخستاینكه،مركزیتداشته از انسانمتامكیست؟منظور
زندگینكن.تودراینلحظه،چیزیهستیودرلحظهیبعد،چیزیدیگر.مردمنزدمنمیآیندومنعمومااز
آنانمیپرسم،"مركزترادركجااحساسمیكنی؟درقلب،دررس،درناف،كجا؟درمركزجنسی؟كجا؟مركزترا
دركجااحساسمیكنی؟"
آنانعمومامیگویند،"گاهیدررس،گاهدرقلبوگاهیابداآنرااحساسمنیكنم."پسمنازآنانمیخواهم
كههامنجا،چشامنشانراببندندوهمینحاالمركزرااحساسكنند.دربیشرتمواقعچنینرویمیدهد:آنان
میگویند،"همینحاال،مناحساسمیكنمكهمركزمندررسمهست."ولیلحظهایبعدآنانآنجانیستند.آنان
میگویند"مندرقلبهستم."ولحظهایبعد،مركزجابهجامیشودوآناندرجاییدیگرهستند،درمركزجنسی
ویاجاییدیگر.
حقیقتایناستكهتومركزیتنداری؛توفقطموقتامركزیتداری.هرلحظه،مركزخودشرادارد،پستوبه
تعویضمركزادامهمیدهی.وقتیكهذهنعملمیكند،احساسمیكنیكهرسمركزاست.وقتیكهعاشقباشی،
احساسمیكنیكهقلبمركزاست.وقتیكههیچكاربخصوصیانجاممنیدهی،تورسدرگممیشوی،منیتوانی
باشی. یاچیزی انجامكار پیداكنیكهمشغول را پیداكنیكهمركزتكجاست.زیرافقطوقتیمیتوانیمركز
آنوقتبخشمخصوصیازبدن،مركزمیشود.ولیخودتمركزیتنداری.وقتیكهكاریمنیكنی،منیتوانیمركز
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲0۱
وجودخودتراپیداكنی.
باشد،اگر كار اگرذهنشمشغول باقیمیماند. انجامدهد،درآنمركز دارد.هركاریكه انسانمتاممركزیت
مشغولتفكرباشد؛فكركردندررسادامهدارد،ولیاودرنافمستقرباقیمیماند.مركزهیچگاهازدستمنیرود.
اوازرساستفادهمیكند،ولیهرگزبهآنجاحركتمنیكند.اوازقلباستفادهمیكند،ولیهرگزبهقلبحركت
منیكند.همهچیزوسیلهمیشوند،ولیاودرمركزخودشمستقرباقیمیماند.
دوماینكه،اومتعادلاست.البته،وقتیكسیمركزیتداشتهباشد،تعادلهمخواهدداشت.زندگیاویكتعادل
عمیقاست.اوهیچگاهیكسویهنیست،هرگزدرافراطوتفریطنیستــــدروسطباقیمیماند.بودااینرا"راه
میانه"خوانده.
یا افراطوتفریطكشیدهمیشود.وقتیغذامیخورد،یاروزهمیگیردو به ندارد،همیشه انسانیكهمركزیت
پرخوریمیكند؛ولیدرستغذاخوردنبرایشممكننیست.روزهگرفنتآساناستوپرخوریاشكالیندارد.او
میتوانددردنیادرگیرباشدویااینكهدنیاراترككندـــولیهرگزمنیتواندمتعادلباشد.اوهرگزمنیتوانددر
وسطقراربگیرد.زیرااگرتومركزیتنداشتهباشی،منیدانیكهوسطچیست.
كسیكهمركزیتدارد،درهمهچیزهمیشهدروسطاستوهرگزدرافراطوتفریطنیست.بودامیگویدكه
روشخوراكخوردناوصحیحاست:نهپرخوریاستونهروزهگرفنت.كاراوصحیحاست:نهپركاریاستونه
كمكاری.هرچهكهباشد،همیشهمتعادلاست.
پس،انسانیكهبهشكوفاییخویشنترسیده:نخست،مركزیتداردودوم،متعادلخواهدبود.
سوم:اگرایندوچیزوجودداشتهباشندـــمركزیتوتعادلـــبسیاریچیزهابهدنبالخواهندآمد.اوهمیشهدر
راحتیخواهدبود.موقعیتهرچهكهباشد،اینراحتبودنگممنیشود.میگویمكهموقعیتهرچهمیخواهد
باشدـــبیقیدورشط.زیراكسیكهپیوستهدرمركزوجودشباشد،همیشهراحتخواهدبود.حتیاگرمرگهم
بیاید،اوراحتخواهدبود.اومرگراهمچونهرمیهامندیگر،پذیراخواهدبود.اگرمصیبتبیاید،اوپذیرای
آنخواهدبود.هراتفاقیكهبیفتد،منیتوانداوراازمركزشجابهجاكند.اینراحتبودننیزیكمحصولجانبی
ازمركزیتداشنتاست.
برایچنینانسانی،هیچچیزبیاهمیتنیستوهیچچیزبزرگنیست.؛همهچیززیبا،الهیومقدسخواهد
بودـــهمهچیز!هركاریكهانجامدهد،هرچهكهباشد،اهمیتغاییداردـــگوییكهاهمیتآنغاییاست.هیچ
چیزبیاهمیتوجزیینیست.اونخواهدگفت"اینبیاهمیتاستوآنعظیماست."درواقع،برایاوهیچچیز
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲0۲
بزرگوهیچچیزكوچكوبیمقدارنیست.اینملساوستكهاهمیتدارد.انسانخودشكفته،انسانمتعادلو
مركزیتیافته،همهچیزرادگرگونمیسازد.هامنمتاساوهمهچیزراعظیممیكند.
اگریكبودارامشاهدهكنی،خواهیدیدكهاوراهمیرودوعاشقراهرفنتاست.اگربهبودگایاBodhgayaـــجایی
BodhiبرویـــجاییكهبودازیردرختبودیNiranjanaكهبودابهارشاقرسیدـــوبهساحلرودنیرانجانا
نشستهبودـــخواهیدیدكهجایپاهایاوراعالمتزدهاند.اویكساعتمراقبهمیكردوسپسدراطراف
پیادهرویمیكرد.درادبیاتبوداییبهاینچاكرامانchakramanمیگویند.اوزیردرختمینشستوسپسراه
میرفت.ولیاوباوقاریخاصراهمیرفت،گوییكهدرمراقبهاست.
كسیازبوداپرسید،"چراچنینمیكنی؟گاهیباچشامنبستهمینشینیومراقبهمیكنی،وسپسراهمیروی."
بوداگفت،"برایساكتبودن،نشسنتآساناست،پسمنراهمیروم.ولیمنهامنسكوتراباخودمحمل
میكنم.منمینشینم،ولیدردرونیكسانهستمـــساكت.منراهمیروم،ولیدردرونیكسانهستمـــ
ساكت."
كیفیتدرونییكساناست...وقتییكبوداباامپراطوربرخوردمیكندهامناستكهوقتیبایكگدامالقات
میكند؛كیفیتدرونشیكساناست.وقتیباگدامالقاتمیكند،اوتغییریمنیكند؛وقتیبایكامپراطوربرخورد
میكند،اوتغییرمنیكند:اویكسانباقیمیماند.گدابرایاو"هیچكس"نیستوامپراطوربرایش"كسی"نیست.و
درواقع،وقتیامپراطورانبابودابرخوردمیكنند،احساسگدابودنمیكنندووقتیگدایانبااومالقاتمیكنند،
احساسامپراطوربودنمیكنند.كیفیتبودایكسانباقیمیماند.
وقتیبودازندهبود،هرروزصبحبهمریدانشمیگفت،"اگرپرسشیدارید،بپرسید."
صبحروزیكهمرگشفرارسیدهامنكارراكرد.مریدانرافراخواندوگفت،"حاالاگرپرسشیدارید،میتوانید
بپرسید.وبهیادداشتهباشیدكهاینآخرینروزاست.قبلازاینكهامروزمتامشود،مننخواهمبود."رفتاراویكسان
بود.اینآخرینروززندگیاوبود،ولیاوهامنبودكههمیشهبود.درستمانندروزهایپیش،اوگفت،"خوب،
اگرمیخواهیدچیزیبپرسید،بپرسید،ولیاینآخرینروزاست."
لحنگفتاراوهامنبود،ولیمریدانرشوعبهگریسنتكردند.آنانفراموشكردندكهچیزیبپرسند.بوداگفت،"چرا
گریهمیكنید؟اگردرروزهایدیگرگریهمیكردید،اشكالینداشت،ولیامروز،آخرینروزاست.منتاشامگاه
دیگرنخواهمبود،پسوقتراباگریسنتهدرندهید.میتوانیدروزدیگرگریهكنید،اشكالینخواهدداشت،
ولیامروزوقتتانراباگریهكردنهدرندهید.چراگریهمیكنید؟اگرپرسشیدارید،بپرسید."اودرزندگیودر
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲0۳
مرگیكسانبود.
پسنكتهیسوماینكهانسانخودشكفته،راحتاست.زندگیومرگیكسانهستند؛رسورورنجیكسانهستند.
هیچچیزاورامختلمنیكند،هیچچیزاوراازوطنش،ازمركزشبهدرمنیكند.تومنیتوانیچیزیرابهاینانسان
اضافهكنی.منیتوانیچیزیراازاوبگیریـــاوارضاشدهاست.هرنفساویكنفسارضاشدهاست،ساكت،
مرسور.اورسیدهاست.اوبهوجودوهستیخویشرسیدهاست؛اوهمچونانسانیمتامشكوفاشده.
اینیكشكوفاییناقصونیمهنیست.بوداشاعریبزرگنیست.البته،هرچهكهبگویدشعراست.اوابداشاعر
نیست،ولیحتیاگرراهبرودوحركتكند،هامنشعراست.اونقاشنیست،ولیهرگاهكهسخنبگوید،هرچه
كهبگوید،نقاشیاست.اوموسیقیداننیست،ولیمتامیوجودشعالیترینموسیقیاست.انسانیكهبهمتامیت
وجودشدستیافتهباشد،انسانیرسیدهاست.پساینك،هركاریكهبكندیانكند،حتیاگردرسكوتنشسته
باشدوكارینكند،حضورشكارمیكند،میآفریند؛حضوراوخالقهاست.
تانرتابهرشدناقصونیمهتوجهیندارد.تانرتابهمتامیتوجودتعالقهمنداست.پسسهنكتهیاساسیوجود
دارد:توبایدمركزیتداشته،ریشهیافتهومتعادلباشیـــالبتهبدونهیچكوشش.اگرنیازبهتالشداشتهباشی،
متعادلنیستی.وتوبایددرآسایشباشیـــآسودهدركائنات،دروطنباجهانهستی.وآنگاهچیزهایبسیاری
بهدنبالخواهندآمد.اینیكنیازاساسیاست،زیرااگرایننیازارضانشدهباشد،توفقطدرنامانسانهستی.تو
بهعنوانیكامكان،انسانهستی،نهیكانسانمحققشده.تومیتوانیانسانباشی،توتوانشراداری،ولیاین
امكانوتوانبایدبهفعلیتدرآیدومحققگردد.
تعمق،متركزومراقبه
پرسش:لطفاتعمق،متركز،ومراقبهرارشحدهید.
تعمقومتركزدوروندذهنیهستند.چگونهروندهایذهنیمیتوانندبرایرسیدنبهحالتبیذهنیكمككنند؟
تفكرمافاقدجهتو پاسخ:تعمقcontemplationیعنیتفكرجهتدار.ماهمهفكرمیكنیم؛اینتعمقنیست.
فرویدیها كه نیست،بلكههامنگونه ما،تعمق درحقیقت،تفكر منیكند. رهربی جایی به را ما و است مبهم
Freudiansمیگویند،تداعیassociationاست.یكفكر،بهفكردیگرراهنامییمیكند،بدوناینكهازجانبتو
جهتیبرایآنوجودداشتهباشد.خودفكربهدلیلتداعیبهفكردیگریمنجرمیشود.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲04
توسگیرامیبینیكهازخیابانگذرمیكند.لحظهایكهسگرامیبینی،ذهنترشوعمیكندبهتفكردرمورد
سگها.وآنگاهذهنتداعیهایفراواندارد.وقتیكهكودكبودیازسگیمشخصمیترسیدی.آنسگبهیادت
میآیدوسپسكودكیتتداعیمیشود.سپسسگهافراموشمیشوندورویایروزانهدرموردكودكیرشوع
میشود.وآنگاه،كودكیبهچیزهایدیگرمرتبطمیشودوتودردایرهایحركتمیكنی.
هرگاهكهراحتهستی،رشوعكندرافكارتبهرفنتبهعقب،كهافكارازكجاآمدهاند.بهعقببرو،گامهارا
بهعقبتعقیبكن.آنگاهمیبینیكهفكردیگریوجودداشت،وآنفكربهاینفكرمنتهیشد.وارتباطاینها
منطقینیست،زیراچگونهیكسگدرخیابانتورابهیادكودكیاتمیاندازد؟
ارتباطیمنطقیبینافكارنیستـــتنهایكتداعیدرذهنتواست.اگرمنازهامنخیابانعبوركنم،آنسگ
مرابهیادكودكیاممنیاندازد،چیزدیگریبهخاطرمنخواهدآمد.دریكشخصسوم،چیزیدیگرتداعیخواهد
شد.هركس،زنجیرههایتداعیدرذهنشدارد.
كار مشغول كامپوتر یك مانند ذهن آنگاه میگردد. مرتبط تداعی های زنجیره بهاین واقعه،درهرشخص هر
میشود.آنوقتیكچیز،بهچیزدیگریراهنامییمیكندوآنچیز،بهچیزیدیگر.واینروندادامهداردوتودر
متامروزهمینكاررامیكنی.
روییكصفحهكاغذ،باصداقت،هرآنچهراكهبهذهنتمیآیدبنویس.فقطازاینكهدرذهنتچهمیگذرد
آیااینراتفكر ادامهمیدهی. شگفتزدهخواهیشد.رابطهایبیندوفكروجودنداردوتوبهایننوعتفكر
میخوانی؟اینتنهاتداعییكفكراستبافكریدیگر،واینافكارخودشان،خودشانراهدایتمیكنند....تو
بهوسیلهاینافكارهدایتمیشوی.تفكر،زمانیتعمقمیشودكهحركتآنازطریقتداعینباشد،بلكهجهتدار
باشد.تورویمشكلمعینیمشغولكارهستی:آنگاهمتامتداعیهاراكنارمیگذاری.توفقطرویهامنمسأله
كارمیكنی،توبهذهنتجهتمیدهی.ذهنمیكوشدكهبهراههایفرعیبگریزدوبههربهانهایتداعیكند.
تومتامراههایفرعیرابرآنمیبندیوذهنترافقطدریكجهتبهكارمیگیری.
یكریاضیدانیامنطقدانویادانشمندیكهرویموضوعخاصیكارمیكند،درحالتعمقاست.شاعرروییك
گلتعمقمیكند.آنگاه،متامدنیابیروننگهداشتهمیشودوفقطآنگلوشاعرباقیمیمانندواوباگلحركت
میكند.چیزهایزیادیدرمسیرهایفرعیجلبنظرمیكنند،ولیاوبهذهنشاجازهمنیدهدكهجایدیگری
برود.ذهندریكخطویكجهتحركتمیكند.این،تعمقاست.
تفكرمعمولی هدایتشده. جهتدار،تفكر است:فكری منطقی،تعمق تفكر هرگونه است. علم،تعمق پایهی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲0۵
مسخرهاست.تعمق،منطقیوعقالییاست.
متركز، نیست. نیست،تعمق تفكركردن است. نقطه یك در متركز،ماندن concentrationاست. سپس،متركز و
درحقیقت،بودندریكنقطهاست،بدوناینكهبهذهناجازهیحركتبدهی.درتفكرمعمولی،ذهنهمچون
دیوانهایحركتمیكند.درتعمق،دیوانههدایتوراهربیمیشود،اومنیتواندبهجاییبگریزد.درمتركز،ذهن
اجازهیحركتندارد.درتفكرمعمولیذهنمجازاستكهبههركجاكهمایلاستبرود؛درتعمق،اجازهداردفقط
بهبرخیازجاهابرود؛درمتركز،ذهناجازهیحركتندارد،فقطبایددریكنقطهمباند.متامانرژی،متامحركت
بازمیایستدوبهیكنقطهمیچسبد.
یوگابهمتركزعالقهدارد،ذهنمعمولیبهتفكرهدایتنشدهعالقهمنداستوذهنعلمیبهتعمق.ذهنیوگایی
تفكرشراروینقطهایخاصتثبیتمیكند؛هیچحركتیمجازنیست.
وآنگاه،مراقبهmeditationاست.درتفكرمعمولی،ذهنمجازاستبههرجابرود؛درتعمق،تنهامجازاستدر
یكجهتحركتكند،سایرجهاتبستهاست.
درمتركز،حتیدریكجهتنیزمجازبهحركتنیست؛ذهنفقطاجازهدارددریكنقطهمباند.
ودرمراقبه،ذهنابدامجازنیست.مراقبهیعنیبیذهنی.
چهارمرحلهوجوددارد:تفكرمعمولی،تعمق،متركزومراقبه.
مراقبهیعنیبیذهنیno-mindـــحتیمتركزنیزمجازنیست.خودذهنمجازبهبودننیست!برایهمیناست
كهذهنمنیتواندمراقبهرابهچنگآورد.ذهنتامرحلهیمتركزرادركمیكند.ذهنمیتواندمتركزرابفهمد؛
ولیقادربهدركمراقبهنیست.دراینجا،ذهنابدامجازنیست.درمتركز،ذهنمجازاستكهدریكنقطهباشد.
درمراقبه،حتیآننقطهنیزگرفتهشده.درتفكرمعمولی،فقطیكجهتبازاست.درمتركزفقطیكنقطهباز
استـــجهتوجودندارد.درمراقبه،حتیآننقطهنیزبازنیست:ذهنمجازبهبودننیست.
تفكرمعمولی،حالتمعمولیذهناست،ومراقبهواالترینحالتممكناست.پستترینحالت،تداعیوتفكر
معمولیاستوواالترین،اوج،مراقبهیابیذهنیاست.
...تعمقومتركزدوروندذهنیهستند.چگونهروندهایذهنیمیتوانندبرایرسیدنبهحالتبیذهنیكمك
كنند؟
اینپرسشیمهماست.ذهنمیپرسدكهذهنچگونهمیتواندبهورایذهنبرود؟چگونهیكروندذهنیمیتواند
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲0۶
برایرسیدنبهچیزیكهازذهننیستكمككند؟بهنظرمتناقضمیرسد.چگونهذهنمیتواندتالشكندو
بكوشدكهحالتیراایجادكندكهذهننیست؟
سعیكنبفهمی:وقتیكهذهنوجوددارد،چهچیزیهست؟روندیازتفكر.وقتیكهبیذهنیباشد،چهچیزی
وجوددارد؟هیچروندتفكریوجودندارد.اگربهكاسنتروندذهنیادامهدهی،اگربهمحلولكردنتفكراتتادامه
دهی،رفتهرفته،بهتدریج،بهبیذهنیمیرسی.
ذهنیعنیفكركردن؛بیذهنییعنیفكرنكردن.وذهنمیتواندكمككند.ذهنمیتوانددرخودكشیكمككند.
میتوانیخودكشیكنی؛توهرگزمنیپرسیكهمردیكهزندهاستچگونهمیتواندكمككندكهمبیرد،تومیتوانی
بهمردنخودتكمككنیوتوزندههستی.ذهنمیتواندبهبیذهنیكمككند.چگونهذهنمیتواندكمككند؟
اگرروندتفكرشدیدتروشدیدترشود،آنگاهازذهنبهذهنبیشرتپیرشویمیكنی.اگرشدتروندذهنیكمرت
وكمرتشود،اگرازآنكاستهشودوآهستهترگردد،توبهپیرشویبهسویبیذهنیكمكخواهیكرد.بستگیبه
خودتدارد.وذهنمیتواندبهتویاریبدهد،زیراحقیقتا،ذهنكاریاستكهتوهماینكباآگاهیخودتانجام
میدهی.اگرآگاهیتراتنهابگذاری،اگرهیچكاریباآنانجامندهی،آنوقتدرمراقبهخواهیبود.
پسدوامكانوجوددارد:یااینكهبهتدریجوبهآهستگیتوازذهنوفعالیتآنمیكاهی.اگریكدرصدكاهش
بدهی،آنوقتدردرونت،نودونهدرصدذهنداریویكدرصدبیذهنی.گوییكهبرخیازوسایلراازاتاقتبیرون
بردهایوفضاییدرآنجاخالیكردهای،آنوقتاثاثبیشرتیرابیرونمیبریوفضایبیشرتیخلقمیكنی.وقتی
كهمتاموسایلراازاتاقبیرونبربی،متاماتاقبهفضایخالیتبدیلمیشود.
درواقع،بابیرونبردنوسایل،توفضایبیشرتیخلقنكردهای،فضاازقبلآنجابودهاست.آنفضاتوسط
وسایلدروناتاقاشغالشدهبود.وقتیكهوسایلراخارجكردی،فضاییازبیرونآوردهمنیشود؛فضاازقبلآنجا
بوده،فقطتوسطوسایلاشغالشدهبود.تووسایلرابیرونبردیوفضارابازپسگرفتی.درعمق،ذهنفضایی
استكهتوسطافكاراشغالشده.اگرفكرهاییراخارجكنی،فضاایجادمیشودـــیاكشفمیگردد،یابازپس
گرفتهمیشود.اگربهتخلیهیافكارادامهدهی،رفتهرفتهفضایخودترابازپسمیگیری.اینفضامراقبهاست.
اینكاررامیتوانهمبهتدریجانجامدادوهمناگهانی.نیازینیستكهبرایزندگانیهایمتعددبهبیرونبردن
وسایلاتاقادامهبدهی،زیرامشكالتیوجوددارند.وقتیرشوعبهتخلیهیوسایلمیكنی،یكدرصدفضاایجاد
میشودونودونهدرصدفضااشغالشدهاست.
آننودونهدرصدفضایاشغالشده،احساسخوبیدرموردآنیكدرصدنخواهدداشت؛سعیمیكندآنراپركند.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲0۷
پسشخصبهآهستگیافكاررامیكاهدوسپسباردیگرافكاریتازهمیآفریند.
درصبح،توبرایمدتیبهمراقبهمینشینی؛توروندافكارراآهستهمیكنی.سپسبهبازارمیرویوآنگاه،
جریانیرسیعازافكارهجوممیآورند.آنفضاباردیگرپرمیگردد.روزبعد،بازهمهمینكاررامیكنیوهمهروز،
بهاینكارادامهمیدهیـــچیزهاییرابیرونمیریزیوباردیگر،ازآنهادعوتمیكنی.
توهمچنینمیتوانیبهیكبارهوناگهانیمتاموسایلرادوربیندازی.اینتصمیمخودتاست.اینكاریدشوار
است،زیراتوبهوسایلعادتكردهای.شایدبدونوسایلاحساسراحتینكنی؛شایدمنیدانیكهباآنفضایخالی
چهكنی.شایدحتیازرفنتبهآنفضاوحشتداشتهباشی.توهیچگاهدرچنانآزادیحركتنكردهای.
ذهنیكرشطیشدگیاست.مابهافكارعادتكردهایم.آیاهیچگاهمشاهدهكردهایـــاگرنه،اینبارمشاهدهكن
ـــكهماهمهروز،هامنافكارراتكرارمیكنیم؟توهمچونصفحهیگرامافونهستی،ونهیكصفحهیتازه،بلكه
كهنه.توبهتكرارافكارادامهمیدهی.چرا؟فایدهاشچیست؟فقطیكفایدهدارد:فقطیكعادتكهنهاست؛تو
احساسمیكنیكهكاریانجاممیدهی.
تودرازكشیدهایومنتظریكهخوابتبربد،ولیهامنافكارهرروزهتكرارمیشوند.چراچنینمیكنی؟اینكار
او به اگر دارد. اسباببازی به نیاز كودك میكنند. كمك كهنه،رشطیشدگیها عادت میكند. كمك بهنوعی
اسباببازیبدهی،بهخوابمیرود؛آنوقتمیتوانیاسباببازیرادوركنی.ولیاگراسباببازینباشد،كودك
خوابشمنیبرد.اینیكرشطیشدگیاست.لحظهایكهاسباببازیرابهاوبدهی،چیزیدرذهناورشوعبهكار
میكند.اینكاوآمادهیخوابیدنمیشود.
همیناتفاقبرایتونیزمیافتد.اسباببازیهاتفاوتدارند.كسیتاذكر"راما،راما،راما..."راانجامندهد،
خوابشمنیبرد!اینیكاسباببازیاست.اگرذكرشرابگویدـــ"راما،راما،راما..."اسباببازیبهاودادهشده؛
میتواندبهخوابرود.
تودراتاقیجدیدمشكلخوابتمیبرد.اگرعادتداشتهباشیكهبالباسمشخصیبخوابی،آنوقتهمهشب
بهآنلباسنیازخواهیداشت.روانشناسانمیگویندكهاگركسیبهپوشیدنلباسخوابعداتداشتهباشد،
خوابیدنبدونلباسخواببرایشمشكلخواهدبود.اگرتوهرگزبرهنهنخوابیدهباشیوازتوبخواهندكهبدون
لباسبخوابی،خوابتنخواهدبرد.چرا؟رابطهایبینبرهنگیوخوابوجودندارد،ولیبرایتورابطهایهست،
یكعادتكهنه.انسانباعاداتكهنهاحساسرفاهوراحتیمیكند.
الگوهایفكرینیزفقطعادتهستند.تواحساسراحتیمیكنیـــهامنافكار،همهروز،هامنمسیر.تواحساس
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲08
میكنیكههمهچیزروبهراهاست.
دورشان كه نیستند آشغال فقط تو اتاق وسایل كردهای. افكارترسمایهگذاری روی تو كه دراینجاست مشكل
بیدرنگ را آنهارسمایهگذاریكردهای.ولیمیتوانمتامیوسایل رادر زیادی بسیار بسیار بریزی،توچیزهای
بیرونریخت،اینكارمیتواندانجامشود!روشهایناگهانیوجوددارندكهمادرموردشانسخنخواهیمگفت.
تودرهمینلحظه،بالفاصلهمیتوانیازمتاموسایلذهنیخودتآزادشوی.ولیآنوقتتوناگهانخالیوتخلیه
میشوی،ونخواهیدانستكهكیستی.اینكتومنیدانیكهچهكنی،زیرابراینخستینبارالگوهایقدیمیتو
وجودندارند.اینرضبهشایدبسیارناگهانیباشد.شایدحتیمبیری،وشایددیوانهشوی.
برایهمیناستكهازروشهایناگهانیاستفادهمنیشود.تازمانیكهشخصآمادهنباشد،روشهایناگهانی
بهكاربردهمنیشوند.شخصممكناستناگهاندیوانهشود،زیراممكناستمتاممهارهایشراازدستبدهد.
گذشتهبالفاصلهفرومیریزد،ووقتیگذشتهناگهانازبینبرود،توتصوریازآیندهنخواهیداشت،زیراآینده
همیشهازرویگذشتهمتصورمیشده.
فقطحالباقیمیماند،وتوهرگزدرحالنبودهای.تویادرگذشتهبودهایویادرآینده.پس،وقتیتوبرای
نخستینبارفقطدرزمانحالقرارگرفتهای،احساسمیكنیكهدیوانهشدهایوجنونگرفتهای.برایهمیناست
كهتاوقتیكهدرمكتبیكارنكردهباشی،تابامرشدیدرگروهكارنكنی،تاوقتیكهمتاماخودتراوقفچنین
راهینكردهباشی،تاوقتیكهمتامزندگیتراوقفمراقبهنكردهباشی،ازروشهایناگهانیاستفادهمنیشود.
پسروشهایتدریجیخوبهستند.آنهامدتزمانزیادیطولمیكشند،ولیرفتهرفتهتوبهآنفضاعادت
خواهیكرد.تورشوعمیكنیبهاحساسكردنآنفضا،زیباییورسورآن،وسپسوسایلتوآهستهآهستهازاتاق
تخلیهمیشود.
پسروشتدریجیایناستكهازتفكرمعمولیبهتعمقكردنبیاییوازتعمقبهمتركز.وخوباستكهازمتركز
بهمراقبهجهشكنی.آنوقتتوبهآهستگیحركتمیكنیودرهرگامزمینرازیرپایتاحساسمیكنی.وهرگاه
دریكمرحلهخوبریشهپیداكردی،فقطآنوقتگامبعدیرابردار.اینیكجهشنیست،یكرشدتدریجیاست.
پسچهارمرحلهوچهارگاموجوددارد:تفكرمعمولی،تعمق،متركزومراقبه.
ناف،قلبورس
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲0۹
پرسش:آیارشدوتوسعهمركزناف،كامالجداوآزادازرشدمراكزقلبورسانجاممیشود،یاكهمركزنافهم
زمانباقلبورسرشدپیدامیكند؟
وهمچنین،لطفارشحدهیدكهآموزشوانجامتكنیكهایمركزناف،چهتفاوتیباآموزشوتكنیكهایمراكزقلب
ورسدارند؟
پاسخ:یكنكتهاساسیبایددركشود:مراكزقلبورسقابلپرورشهستند،ولیمركزناف،چنیننیست.مركزناف
فقطبایدكشفشود؛نهاینكهپرورشوتوسعهیابد.
مركزنافپیشاپیشوجوددارد؛بایدعیانوكشفشود.اینمركزكامالپرورشیافتهوجودداردوتونبایدآنرا
بیابند.جامعه، بایدپرورش نبایدكشفكرد،فقط را بایدپرورشداد.آنها را توسعهبدهی.مراكزقلبورس
فرهنگ،تربیتورشطیشدگیبهپرورشآنهاكمكمیكنند.
ولیتوبامركزنافبهدنیاآمدهای.توبدونمركزنافمنیتوانیزندهباشی.بدونمركزقلبمیتوانیباشی،بدون
مركزرسمیتوانیباشی.اینهاالزامینیستند؛داشنتآنهاخوباست،ولیبدونآنهامیتوانیباشی.زندگی
بدونآنهابسیاردشوارخواهدبود،ولیبدونآنهامیتوانیوجودداشتهباشی.ولیبدونمركزنافمنیتوانی
باشی.اینفقطیكالزامنیست،زندگیتواست.
را ـــچگونهدرعشقرشدكنی،چگونهحساسیتهایت دارد تكنیكهاییوجود توسعهیمركزقلب برای پس
پرورشدهی،چگونهذهنحساستریداشتهباشی.
همچنینتكنیكهاییوجوددارندكهچگونهعقالنیترومنطقیترشوی.منطقوعاطفهرامیتوانپرورشداد،
ولیهستیقابلپرورشنیست،پیشاپیشوجوددارد؛بایدآنراكشفكرد.
نكاتبسیاریازاینحادثمیشوند.
یك:شایدبرایتوداشنتذهنواستعدادیهمچوناینشنتممكننباشد،ولیمیتوانییكبوداشوی.اینشنتیك
مركزذهنیاستكهدركاملتریندرجه،عملمیكند.
ویامجنونMajnu،درمركزقلببهبهرتینوجهعملمیكند.شایدممكننباشدكهتومانندمجنونشوی،ولی
میتوانییكبودابشوی،زیرابودارسشتیbuddhahoodرامنیتواندرتوپرورشداد،پیشاپیشدرتووجوددارد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲۱0
طبیعتبوداداشنتبامركزاصلیرسوكارداردـــمركزناف.
اینمركز،پیشاپیشوجوددارد.توازقبلبوداهستی،فقطازآنناهشیاری.
توپیشاپیشیكاینشنتنیستی.بایدبكوشی،وآنگاهنیزضامنتینیستكهچنانشوی.تضمینیوجودندارد،زیرا
درحقیقتبهنظرغیرممكنمیرسد.چرابهنظرغیرممكنمیرسد؟
زیراپرورشرسیماننداینشنتبههامنرشدنیازدارد،هامنمحیط،هامنآموزشیكهاودیدهبود.اینرامنیتوان
تكراركرد،زیراغیرقابلتكراراست.نخستبایدهامنوالدینرابیابی،زیراآموزشازدرونرحمآغازمیگردد.یافنت
مادروپدرییكسانبااوغیرممكناست.
باید پیداكنی؟ را تولد،هامنخانه،هامنمحیطوهامندوستان تاریخ والدین،هامن چگونهمیتوانیهامن
زندگیاینشنتراعیناتكراركنیواینغیرممكناست.حتیاگریكموردراازدستبدهی،انسانیمتفاوتخواهی
داشت.
پساینكارغیرممكناست.هرفردتنهایكباربهایندنیامیآید،زیراهامنموقعیترامنیتوانتكراركرد.هامن
موقعیت،پدیدهایبسیاربزرگاست.یعنیكههامندنیا،درهامنلحظه!اینغیرممكناست.وتواینجاهستی،
پسهركاریكهانجامدهی،گذشتهیتودرآنخواهدبود.تومنیتوانیاینشنتبشوی.
فردیترامنیتوانتكراركرد.
بودایكفردیتنیست،بودایكپدیدهاست.هیچعاملفردیمعنیدارنیست؛فقطبودنتوكافیاستكهتو
یكبوداباشی.مركزنافپیشاپیشآنجاستوعملمیكند؛توبایدآنراكشفكنی.پستكنیكهایمربوطبه
قلب،برایپرورشچیزیهستندوتكنیكهایمربوطبهناف،برایكشفوعیانكردنهستند.توبایدكشفكنی.
توازقبلبوداهستی،توفقطبایدواقعیترابشناسی.
پسدونوعنوعاشخاصوجوددارندـــبوداهاییكهمیدانندبوداهستندوبوداهاییكهمنیدانندبوداهستند.
ولیهمهبوداهستند.
تاجاییكهبهجهانهستیمربوطمیشود،همهیكسانهستند.كمونیسمتنهادرهستیوجوددارد،درهرجای
تنها بگویمكه اگر نیست،نابرابریدرهرچیزدیگر،اساسیاست.پس برابر باهم دیگرمسخرهاست.هیچكس
مذهباستكهبهسویكمونیسمهدایتمیكند،بهنظرمتناقضمیرسد.ولیمنظورمنایننوعكمونیسم
است:اینكیفیتژرفازهستی،ازبودن.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲۱۱
درایننوعهستی،توبابوداوباكریشنابرابری،ولیدونفربههیچوجهدیگرباهمبرابرنیستند.تاجاییكهبه
زندگیبیرونیمربوطمیشود،نابرابرینكتهایاساسیاست؛برابریفقطدردنیایدرونیاساسیاست.
پساینیكصدودوازدهتكنیك،درواقعبرایپرورشمركزنافنیستند؛بلكهبرایكشفوهویداكردنآنهستند.
برایایناستكهگاهیفردبطورناگهانیودفعتابودامیگردد.زیرامسأله،آفریدنچیزینیست.اگربتوانیبه
خودتنگاهكنی،اگربتوانیبهژرفایوجودتبروی،هرآنچهكهنیازداریپیشاپیشوجوددارد.
پستنهاپرسشایناستكهچگونهبهآنمركزیپرتابشویكهدرآنجا،توپیشاپیشبوداهستی.
مراقبهبهتوكمكمنیكندكهبوداباشی،بلكهبهتوكمكمیكندكهازبودارسشتیخودتآگاهشوی.
ناف،قلبورس
پرسش:آیارشدوتوسعهمركزناف،كامالجداوآزادازرشدمراكزقلبورسانجاممیشود،یاكهمركزنافهم
زمانباقلبورسرشدپیدامیكند؟
وهمچنین،لطفارشحدهیدكهآموزشوانجامتكنیكهایمركزناف،چهتفاوتیباآموزشوتكنیكهایمراكزقلب
ورسدارند؟
پاسخ:یكنكتهاساسیبایددركشود:مراكزقلبورسقابلپرورشهستند،ولیمركزناف،چنیننیست.مركزناف
فقطبایدكشفشود؛نهاینكهپرورشوتوسعهیابد.
مركزنافپیشاپیشوجوددارد؛بایدعیانوكشفشود.اینمركزكامالپرورشیافتهوجودداردوتونبایدآنرا
بیابند.جامعه، بایدپرورش نبایدكشفكرد،فقط را بایدپرورشداد.آنها را توسعهبدهی.مراكزقلبورس
فرهنگ،تربیتورشطیشدگیبهپرورشآنهاكمكمیكنند.
ولیتوبامركزنافبهدنیاآمدهای.توبدونمركزنافمنیتوانیزندهباشی.بدونمركزقلبمیتوانیباشی،بدون
مركزرسمیتوانیباشی.اینهاالزامینیستند؛داشنتآنهاخوباست،ولیبدونآنهامیتوانیباشی.زندگی
بدونآنهابسیاردشوارخواهدبود،ولیبدونآنهامیتوانیوجودداشتهباشی.ولیبدونمركزنافمنیتوانی
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲۱۲
باشی.اینفقطیكالزامنیست،زندگیتواست.
را ـــچگونهدرعشقرشدكنی،چگونهحساسیتهایت دارد تكنیكهاییوجود توسعهیمركزقلب برای پس
پرورشدهی،چگونهذهنحساستریداشتهباشی.
همچنینتكنیكهاییوجوددارندكهچگونهعقالنیترومنطقیترشوی.منطقوعاطفهرامیتوانپرورشداد،
ولیهستیقابلپرورشنیست،پیشاپیشوجوددارد؛بایدآنراكشفكرد.
نكاتبسیاریازاینحادثمیشوند.
یك:شایدبرایتوداشنتذهنواستعدادیهمچوناینشنتممكننباشد،ولیمیتوانییكبوداشوی.اینشنتیك
مركزذهنیاستكهدركاملتریندرجه،عملمیكند.
ویامجنونMajnu،درمركزقلببهبهرتینوجهعملمیكند.شایدممكننباشدكهتومانندمجنونشوی،ولی
میتوانییكبودابشوی،زیرابودارسشتیbuddhahoodرامنیتواندرتوپرورشداد،پیشاپیشدرتووجوددارد.
طبیعتبوداداشنتبامركزاصلیرسوكارداردـــمركزناف.
اینمركز،پیشاپیشوجوددارد.توازقبلبوداهستی،فقطازآنناهشیاری.
توپیشاپیشیكاینشنتنیستی.بایدبكوشی،وآنگاهنیزضامنتینیستكهچنانشوی.تضمینیوجودندارد،زیرا
درحقیقتبهنظرغیرممكنمیرسد.چرابهنظرغیرممكنمیرسد؟
زیراپرورشرسیماننداینشنتبههامنرشدنیازدارد،هامنمحیط،هامنآموزشیكهاودیدهبود.اینرامنیتوان
تكراركرد،زیراغیرقابلتكراراست.نخستبایدهامنوالدینرابیابی،زیراآموزشازدرونرحمآغازمیگردد.یافنت
مادروپدرییكسانبااوغیرممكناست.
باید پیداكنی؟ را تولد،هامنخانه،هامنمحیطوهامندوستان تاریخ والدین،هامن چگونهمیتوانیهامن
زندگیاینشنتراعیناتكراركنیواینغیرممكناست.حتیاگریكموردراازدستبدهی،انسانیمتفاوتخواهی
داشت.
پساینكارغیرممكناست.هرفردتنهایكباربهایندنیامیآید،زیراهامنموقعیترامنیتوانتكراركرد.هامن
موقعیت،پدیدهایبسیاربزرگاست.یعنیكههامندنیا،درهامنلحظه!اینغیرممكناست.وتواینجاهستی،
پسهركاریكهانجامدهی،گذشتهیتودرآنخواهدبود.تومنیتوانیاینشنتبشوی.
فردیترامنیتوانتكراركرد.
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲۱۳
بودایكفردیتنیست،بودایكپدیدهاست.هیچعاملفردیمعنیدارنیست؛فقطبودنتوكافیاستكهتو
یكبوداباشی.مركزنافپیشاپیشآنجاستوعملمیكند؛توبایدآنراكشفكنی.پستكنیكهایمربوطبه
قلب،برایپرورشچیزیهستندوتكنیكهایمربوطبهناف،برایكشفوعیانكردنهستند.توبایدكشفكنی.
توازقبلبوداهستی،توفقطبایدواقعیترابشناسی.
پسدونوعنوعاشخاصوجوددارندـــبوداهاییكهمیدانندبوداهستندوبوداهاییكهمنیدانندبوداهستند.
ولیهمهبوداهستند.
تاجاییكهبهجهانهستیمربوطمیشود،همهیكسانهستند.كمونیسمتنهادرهستیوجوددارد،درهرجای
تنها بگویمكه اگر نیست،نابرابریدرهرچیزدیگر،اساسیاست.پس برابر باهم دیگرمسخرهاست.هیچكس
مذهباستكهبهسویكمونیسمهدایتمیكند،بهنظرمتناقضمیرسد.ولیمنظورمنایننوعكمونیسم
است:اینكیفیتژرفازهستی،ازبودن.
درایننوعهستی،توبابوداوباكریشنابرابری،ولیدونفربههیچوجهدیگرباهمبرابرنیستند.تاجاییكهبه
زندگیبیرونیمربوطمیشود،نابرابرینكتهایاساسیاست؛برابریفقطدردنیایدرونیاساسیاست.
پساینیكصدودوازدهتكنیك،درواقعبرایپرورشمركزنافنیستند؛بلكهبرایكشفوهویداكردنآنهستند.
برایایناستكهگاهیفردبطورناگهانیودفعتابودامیگردد.زیرامسأله،آفریدنچیزینیست.اگربتوانیبه
خودتنگاهكنی،اگربتوانیبهژرفایوجودتبروی،هرآنچهكهنیازداریپیشاپیشوجوددارد.
پستنهاپرسشایناستكهچگونهبهآنمركزیپرتابشویكهدرآنجا،توپیشاپیشبوداهستی.
مراقبهبهتوكمكمنیكندكهبوداباشی،بلكهبهتوكمكمیكندكهازبودارسشتیخودتآگاهشوی.
پلیمیانقلبورس
پرسش:آیامتامیروشنضمیراندرمركزنافمستقرهستند؟
برایمنونه،آیاكریشنامورتیدررسمركزیتداردویادرناف؟آیاراماكریشنادرقلبمركزیتداشتیادرناف؟
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲۱4
پاسخ:هرفردروشنضمیردرنافمركزیتدارد،ولیتجلیexpressionهرفردروشنضمیرممكناستازمراكز
دیگرجاریگردد.تفاوتراخوبدرككن.هرانسانروشنضمیردرمركزنافمستقراست،امكاندیگرینیست.
ولیتجلیآنچیزدیگریاست.
راماكریشناRamakrishnaخودشراتوسطقلببیانمیكند.اوازقلبشبهعنوانحاملپیامشاستفادهمیكند.
وسامعمیكنداینها، آوازمیخواند او میكند. بیان قلبش پیداكرده،ازطریق ناف مركز در او كه را هرآنچه
روشهایبیانرسوراوست.رسوردرمركزنافیافتهشده،نهدرهیچجایدیگر.اودرنافمركزیتدارد.ولی
چگونهبهدیگرانبگویدكهدرنافمركزیتیافته؟اوازقلبشبرایبیانآناستفادهمیكند.
كریشنامورتیKrishnamurtiبرایاینتجلی،ازرسشاستفادهمیكند؛برایهمیناستكهبیانآنانمتضاداست.
اگرراماكریشناراباورداشتهباشی،منیتوانیبهكریشنامورتیمعتقدباشی.اگركریشنامورتیراباورداشتهباشی،
منیتوانیبهراماكریشنامعتقدباشی،زیراباورهمیشهدربیانمتمركزاست،نهدرتجربه.برایكسیكهبهمنطق
معتقداست،راماكریشنابهنظربچهگانهمیآید:"اینچهكاربیمعنیاستـــآوازورقص؟اوچهمیكند؟بودا
هرگزنرقصیدواینراماكریشنامیرقصد؟اوبهنظربچهگانهمیآید."
میرسد. بیفایده و سطحی بهنظر قلب،منطق برای میرسد،ولی بهنظر بچهگانه همیشه منطق،قلب برای
چیتانیاChaitanyaیا برای یا راماكریشنا برای كه است هامن تجربه است. بگوید،هامن هرچه كریشنامورتی
برایمیراMeeraاست.ولیاگرشخص،رس-گراباشد،توضیحاتاووبیاناومنطقیخواهدبود.اگرراماكریشنا،
كریشنامورتیراببیندخواهدگفت،"بیابرقصیم.چراوقتتراتلفمیكنی؟توسطرقصآسانتربیانمیشود،و
عمیقترمیگردد."وكریشنامورتیخواهدگفت،"رقص؟شخصبارقصهیپنوتیزممیشود.نرقص.
تحلیلكن!منطقبیاور!آگاهباش،تجزیهوتحلیلكنوبرهانبیاور."
اینهامراكزمختلفیهستندكهبرایبیانتجربهبهكارمیروند،ولیتجربه،یكیبیشنیست.شخصمیتواند
آنتجربهرانقاشیكند.مرشدانذنتجربهیخودرانقاشیكردهاند.وقتیبهارشاقرسیدهاند،آنرابهتصویر
كشیدهاند.آنانهیچچیزنگفتهاند،فقطآنرانقاشیكردهاند.مرشداناپانیشادییاریشیهاrishis،شعرهایزیبا
رسودهاند.آنانوقتیبهارشاقرسیدهاند،شعرآفریدهاند.چیتانیاعادتداشتبرقصد؛راماكریشناعادتداشت
آوازبخواند،بوداوماهاویرابرایترشیححالتشانوآنچهكهتجربهكردهبودند،ازرسوازمنطقاستفادهكردند.
آناننظامهایعظیمفكریایجادكردندتاآنتجربهراتوصیفكند.
ولیآنتجربه،نهمنطقیاستونهعاطفی:ورایهردواست.مردماننادروبسیاراندكیبودهاندكهتوسط
هردومركزبیانكردهاند.میتوانیكریشنامورتیهایبسیاریپیداكنی،میتوانیراماكریشناهایبسیاریبیابی،
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
خود-شكوفایی:نیازاساسیانسان فصلدهم
۲۱۵
ولیبسیاربهندرتمیتوانیكسانیرابیابیكهازهردومركزاستفادهكردهباشند.آنوقت،آنشخصمایهی
رسدرگمیمیگردد.آنوقتتوهرگزباآنفردراحتنخواهیبود،زیرامنیتوانیهیچگونهرابطهایبینایندومركز
متصورشوی؛آنهابهنظرمتضادمیرسند.
اگرمنچیزیبگویم،بایدازطریقمنطقآنرابیانكنم.پسمنافرادبسیاریراكهمنطقیوعقلگراهستند
جذبمیكنم.آنوقتروزیآنانمیبینندكهمنآوازخوانیوسامعرااجازهمیدهموآنانناراحتمیشوند:
"چهخرباست؟رابطهاینیست..."ولیبرایمنهیچتضادینیست.رقصنیزنوعیسخنگفنتاستـــوگاه،
راهیعمیقترنیزهست.منطقنیزنوعیسخنگفنتاستـــوگاهیراهیاستبسیارآشكارتر.پساینهاهردو
راههایبیانهستند.
اگربودارادرحالرقصببینی،دچارمشكلمیشوی.اگرماهاویراراببینیكهبرهنهایستادهوفلوتمینوازد،
خوابتنخواهدبرد:"برایماهاویراچهاتفاقیافتاده؟آیادیوانهشده؟"
درنظرتو،فلوتنواخنتبرایكریشنااشكالیندارد،ولیبرایماهاویرامطلقاباوركردنینیست.فلوتدردستان
ماهاویرا؟غیرقابلتصوراست!حتیمنیتوانیآنرابهخیالبیاوری.ولیدلیلشایننیستكهبوداوماهاویراباهم
از بودانوعبخصوصی بیاناینهااست. باچیتانیامتفاوتاست؛تفاوتدراختالفروش بودا تفاوتدارند،یا
heart-وچیتانیاوراماكریشنامردمانقلب-گراhead-oriented.ذهنهاراجذبخودمیكندـــذهنهایرس-گرا
orientedراجذبمیكنند
آنوقت میكنم،و راجذب نوع هردو میشود:من دردرس من،سبب چون برمیخیزند.شخصی مشكالت ولی
هیچكسراحتنیست.هرگاهمنصحبتمیكنم،شخصرس-گرادرراحتیاست،ولیهرگاهنوعدیگربیانرااجازه
میدهم،اودرناراحتیخواهدبود.وهمینچیزبرایموردعكسآنهمصادقاست:وقتیروشهایعاطفی
بهكارمیرود،شخصقلب-گرااحساسراحتیمیكند،ولیوقتیمنبحثمیكنم،وقتیچیزیرابابرهانبیان
میكنم،آنوقتاوغایباست،اوآنجانیست.اومیگوید،"اینبرایمننیست."
چندروزپیشخامنینزدمنآمدوگفت،"روزاولكهسخنانشامراشنیدمبسیارزیبابود،برایمبسیارجذاببود
وهیجانزدهشدهبودم،ولیبعدمراسمرقصوآوازمذهبیkirtanرادیدموسپستصمیمگرفتمكهفورااینجارا
ترككنم،اینبرایمننبود.منبهایستگاهاتوبوسرفتم،ولیبازهممشكلیپیشآمد:منمیخواستمبازهمحرف
هایشامرابشنوم،پسبرگشتم.منمنیخواستمچیزهاییراكهمیگفتیدازدستبدهم."
اوبایددرمشكلمیبوده.اوبهمنگفت"اینبسیارمتضادبود."
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org
علممراقبه كتابارسار
۲۱۶
چنینبهنظرمیرسد،زیراكهاینمراكزباهمدرتضادهستند،ولیاینتضادهادرتووجوددارد،رستوباقلبتدر
راحتینیست؛آنانباهمدرستیزهستند.اینبهسببتضاددرونیتواستكهراماكریشناوكریشنامورتیبهنظر
متضادمیرسند.پلیمیانقلبورستایجادكن،وآنوقتخواهیدانستكهاینهافقطوسیلههستند.
ــمنطقاوپروردهنبود.اویكقلبخالصبود.تنهایكمركز،پرورشیافتهبود،قلب. راماكریشنامطلقابیسوادبودـ
Annieكریشنامورتیمنطقخالصاست.اودردستانشاخصترینمنطقگرایانپرورشیافتهبود:آنیبیسانت
Besant،لدبیرتLeadbeaterوتئوصوفیستها.theosophistsاینانبزرگرتیننظامآوراناینقرنبودند.درحقیقت،
بزرگ منطقگرایان توسط كریشنامورتی است،مطلقامنطقی. آمده بوجود نظامهای بزرگرتین از یكی تئوصوفی
شد؛اومنطقخالصاست.حتیاگردرموردقلبوعشقسخنبگوید،خودبیاناومنطقیاست.
Toparuriراماكریشنامتاوتاست،حتیاگردرموردمنطقصحبتكند،مسخرهبهنظرمیرسد.روزیتوپاپوری
نزداوآمدوراماكریشنارشوعكردبهآموخنتودانتاVedantaنزداو.
پستوپاپوریگفت،"متاماینآوازهایمذهبیبیمعنیاترادوربینداز.اینمادركالیKaliراترككن.تاوقتیاین
هاراتركنگویی،منچیزیبهتونخواهمآموخت،زیراودانتا،چیزیعاشقانهنیست،دانشاست."
پسراماكریشناگفت"خوب،ولییكماهبهمنفرصتبدهتامنبتوانمازمادربپرسمكهآیامیتوانممتاماین
چیزهاراترككنم.یكماهفرصتبدهتاازمادربپرسم."
آنقدر مادر گفت"واین سپس بپرسد!و مادر از مادر،باید كردن ترك برای حتی است. چنین قلب-گرا مرد
دوستداشتنیاست،كهبهمناجازهخواهدداد،پسنگراننباش."
توپاپورینتوانستدرككندكهاوچهمیگوید.
راماكریشناگفت،"مادرآنقدردوستداشتنیاستكههرگزبهمن'.نه'.منیگوید.اگرمنبهاوبگویم'.مادرمن
بایدتوراترككنم،زیرامیخواهمودانتابیاموزمومنمنیتوانماعاملسابقمرابرایتوانجامدهم،پسلطفابه
مناجازهبده'.،اوبهمنآزادیكاملخواهددادتااینهارادوربیندازم."
پلیمیانقلبورستایجادكن.
وآنگاهخواهیدیدكهمتامآنانكهبهارشاقرسیدهاند،یكچیزرامیگویند،تنهازبانآنانمتفاوتاست.
پایان
PDF.tarikhema.org
PDF.tarikhema.orgta
rikhe
ma.
org