american english file se: vocabulary, grammardl.tahlilgaran.org/books/10041.pdf · 2020. 4. 4. ·...

115

Upload: others

Post on 24-Jan-2021

27 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي

    American English File 1 Second Edition

    1396 تابستان  : اولپ اـــچ    رضا معتمديعل:  فيو تال يگردآور                    

     

  • ١٣۵٨ -معتمد، علیرضا، : سرشناسه

    راھنمای گرامر و نکات کاربردی امریکن انگلیش(ویرایش دوم)/ گردآوری: عنوان و نام پديدآور و تالیف علیرضا معتمد.

    ، ١٣٩۶.: تحلیلگرانتھران: مشخصات نشر م.س۵/٢١×۵/١۴؛ ج.: جدول ۴: مشخصات ظاھری

    ؛ : ج.١٩٧٨-7-53-5866-٨۵٠٠٠:600ریال؛ دوره5-57-5866-600-978 :: شابک: ٩٧٨- : ج.٨۵٠٠٠٣ ریال؛ 4-54-5856-600-٩٧٨: : ج.٨۵٠٠٠٢ ریال

    8-56-5856-600-٩٧٨: : ج.٨۵٠٠٠۴ ریال؛ ٦٠٠-٥٨٥٦-٥٥- ١ فیپا: وضعیت فھرست نویسی

    واژه نامه.: یادداشت فارسی --ھای درسی برای خارجیان تابک --زبان انگلیسی : موضوع English language -- Textbooks for foreign speakers -- Persian: موضوع خودآموز -- دستور --زبان انگلیسی : موضوع English language -- Grammar -- Self - instruction: موضوع فارسی --سازی کالمه و جملهم --زبان انگلیسی : موضوع English language -- Conversation and phrase books -- Persian: موضوع زبانانسیفار --اھنمای آموزشی ر --زبان انگلیسی : موضوع English language -- Study and teaching -- Persian speakers: موضوع

    الف ١٣٩۶ ٢ر۶۴م/PE١١٢٨: رده بندی کنگره ۴٢٨/فا٢۴: رده بندی دیویی

    ۴۶٩٠٣١٢:شماره کتابشناسی ملی

    انتشارات تحليلگران ناشر آموزش از راه دور زبان انگليسي

    خيابان كريمخان زند، خيابان به آفرين، خيابان تهران،  88853897: تلفن 17واحد – 8شقايق، پالك

    www.TahlilGaran.org : نترنت يا ت يسا نشاني [email protected] : كيالكترون پست نشاني

     ش دوم)(ويراي 1امريكن انگليش فايل راهنماي گرامر و نكات كاربردي نام كتاب : رضا معتمديعل ف :يو تال يگردآور 1396 تابستان: اولچاپ صفحه 106: يرقعقطع

    نسخه 1000 شمارگان : 978-600-5866-57-5 :دورهشابك         978-600-5866-53-7 شابك :

    الير 85000 بها :ناشر محفوظ است و هرگونه نسخه ياثر بران يا يو معنو يه حقوق ماديكل

    دارد. يگرد قانونياز آن پ يبردار

  • به نام آنكه جان را فكرت آموخت، يكي از بهترين American English File SEكتابهاي آموزشي زبان انگليسي

    محصوالت آموزشي انتشارات دانشگاه آكسفورد بوده كه جهت آموزش زبان انگليسي با به نوجوانان و جوانان غير انگليسي زبان، بصورت كاربردي و با شيوه لهجه آمريكايي

    اي نوين طراحي شده است. هر درس شامل مجموعه اي از لغات جديد به همراه نكات گرامري، شيوه تلفظ صحيح و ... بوده و موجب افزايش مهارتهاي چهارگانه زبان

    ) مي گردد. انگليسي (خواندن، نوشتن، مكالمه و درك مطلب شنيداري

    يكي از نكات برجسته درسها، استفاده از زبان محاوره واقعي با اقتباس از زندگي مردم انگليسي زبان در كنار آموزشهاي آكادميك مي باشد. از طرف ديگر بيان موضوعاتي از قبيل خريد كردن، تاكسي گرفتن، سفارش غذا در رستوران و ... مواردي از كاربرد زبان

    زندگي روزمره بوده كه در اين كتاب به آن پرداخته شده است. انگليسي در

    كتاب حاضر مجموعه اي از نكات گرامري به همراه واژگان جديد و راهنماي تلفظ جلد ويژه هر سطح ارايه پنجلغات هر درس از امريكن انگليش فايل مي باشد كه در گليسي در كنار كتابهاي اصلي شده و مي تواند به عنوان كتاب راهنما و خودآموز زبان ان

    امريكن انگليش فايل مورد استفاده قرار گيرد.

    به ياد داشته باشيد كه تكرار و برنامه ريزي، كليد موفقيت شما در آموختن هر زبان جديد مي باشد.

    ديموفق باش معتمدرضا يعل

    ر مسئوليموسس و مد

  • فهرست مطالب :

    ير فاعليضما .1درس تركيبهاي فعلbe در زمان حال ساده پاسخ كوتاه به جمالت پرسشي با فعلbe  صفات ملكي 

    6

     حرف تعريف نامعين .2درس حرف تعريف معين  جمع اسامي با قاعده  جمالت امري  

    9

     زمان حال ساده .3درس سوم شخص مفرد در زمان حال ساده  تركيبهاي سوالي و منفي زمان حال ساده  پاسخ كوتاه به جمالت پرسشي  جمالت پرسشي باWH 

    11 

     بيان مالكيت .4درس حروف اضافه زمان  قيدكاربرد  قيد تكرار 

    16

     در بيان توانستم و امكان داشتن canكاربرد .5درس استمراريزمان حال 

    20

  • ضماير مفعولي .6درس كاربرد مصدر كاربرد اسم مصدر

    23

    زمان گذشته ساده .7درس تركيبهاي فعلbe در زمان گذشته ساده

    25

    29 مرور افعال بي قاعده در زمان گذشته ساده .8درس

    اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش .9درس كاربردmuch, many, a lot of تفضيليصفت

    31

    صفت عالي .10درس كاربردwill, shall, be going to كاربرد حال استمراري در زمان آينده ساده

    36

    كاربرد قيد .11درس حرف تعريف معين و غير معين

    39

    زمان حال كامل .12درس كاربردfor, since, yet, just در زمان حال كامل

    43

    47ضروري فهرست واژگان

    106فهرست منابع و مراجع

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 6  

    Unit 1 Grammar 

    ير فاعليضما : له ر جمدند تا از تكرار آن ينش يفاعل م ياست كه بجا ي، كلمه اير فاعليضم عبارتند از: ير فاعليد. ضماينما يريجلوگ

    I you he she it we you they

    مثال:I am from Iran. You are from France. He is from Spain. She is from China. It is from London. We are from Paris. They are from Mexico.

    فعل يبهايترك be  زمان حال ساده :در شد. دري مي بايكي از پركاربردترين افعال در زبان انگيس (به معني بودن) be  فعل

    ييد:مالحظه مي نما am/is/areبصورت اين فعل را زمان حال سادهاين درس

    I am a teacher. You are students. He is Ali. She is Mary. It is a robat. We are in different classes. They are in the same class.

  • 7 American English File SE 1   يسوال يبهايترك be  زمان حال ساده :در

    و beفعل يست جايان حال ساده كافمدر ز beبا فعل يان جمالت پرسشيجهت ب م.ييفاعل را با هم عوض نما

    مثال : تبديل مي شود.) I/weبه youو youبه I(در اين حالت معموال Are you a teacher? Are we students? Is he Ali? Is she Mary? Is it a robat? Are you in different classes? Are they in the same class?

    يمنف يبهايترك be زمان حال ساده :در به را notست واژه يدر زمان حال ساده كاف beبا فعل يساختن جمالت منف يبرا

    مثال:اضافه نماييم. beفعل I am not a teacher. You are not students. He is not Ali. She is not Mary. It is not a robat. We are not in different classes. They are not in the same class.

    با فعل يپرسش جمالت به كوتاه پاسخbe : يبهاياز ترك توان يزمان حال ساده مدر beبا فعل يپرسشدر پاسخ كوتاه به جمالت

     ر استفاده نمود:يز

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 8  

    Are you Ali? Yes, I am. No, I am not. Are we in the same class? Yes, We are. No, We are not.

    آن خفف متوان از يم )be )am/is/areافعال يبجاهمواره د كه يتوجه داشته باش)’m/’s/’re( :استفاده نمود

    Are you Ali? No, I’m not. Are we in the same class? No, We’re not.

    يصفات ملك : ورت بص ن حاليان نموده و در عيت اسم را بياست كه مالك ي، كلمه ايصفت ملك

    عبارتند از : يرد. صفات ملكيگ يصفت قبل از اسم قرار مmy your his her its our your their

    مثال:My name is Ali. What is your name? How do you spell his name? Her name is Mary.

  • 9 American English File SE 1  

    Unit 2 Grammar 

    نينامعف يحرف تعر : ف يشوند، حروف تعر يقابل شمارش مفرد بكار برده م يكه ماقبل اسام anو aبه  رود. مانند ي) در جمالت بكار مي( ين به معنيف نامعيشود. حرف تعر ين گفته مينامع

    a book  ي(كتاب(

    ن يو همچن a, e, i, o, uمفرد كه با حروف صدا دار ( يقبل از اسام anف يحرف تعرh رود. مثال: يوظ) آغاز شده باشند بكار منا ملف

    an actress, an English singer رود. يكار مبصدا آغاز شده باشد، يمفرد كه با حروف ب يقبل از اسام aف يحرف تعر

    مثال:a dentist, a Spanish actor

    نيف معيحرف تعر : the يمكار بمخاطب مشخص باشد يكه برا ين بوده و ماقبل اساميف معيحرف تعر

    ود.شتواند بكار برده يمفرد و جمع م يقبل از اسام theف يرود. حرف تعر مثال:

    The window )يشناس ي(همان) پنجره (كه م

    a window يپنجره ا

    .م آموختيشتر خواهين بيف معيدر مورد كاربرد حرف تعر يآت يدر درسها

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 10   با قاعده يجمع اسام : از حروف يكيلغت به يكه انتهاي(هنگام esدر حالت جمع از يبكاربردن اسام يبرا

    ch, sh, s, x ا از يختم شده باشد) وs م. مانند:ينك ير موارد) استفاده مي(در سا name ► names shop ► shops church ► churches fax ► faxes

    صدا يروف باز ح يكيختم شده باشد و ماقبل آن yلغت به يكه انتهايهنگامتوجه: شود. مثال: يل ميتبد iesبه s ،yد، هنگام افزودن يايب

    family ► families nationality ► nationalities

    ج يدره تبست يبا ينكرده و م يرويپ يقاعده از قانون خاص يب يجمع اسام توجه: آموخته شود. مثال:

    child ► children person ► people

    كاربرد صفت : د ياشاشته به درود. توج يف آن بكار ميتوص يماقبل اسم و برا يسيصفت در زبان انگل

    شود. مثال: يشه بصورت مفرد در جمالت ظاهر ميكه صفت همrich: She’s rich. She’s a rich woman. old: It’s old. It’s an old car.

    جمالت امري : مي برده كارب جمله ابتداي در فاعل ذكر بدون كه است فعل ساده حالت امري، جمالت

    :مثال. شوند مي ذكر please عبارت با همراه معموال امري جمالت. شودOpen the door, please.

  • 11 American English File SE 1  

    Unit 3 Grammar 

    زمان حال ساده : ه استفاده سادال ان حن از زميا امور روزمره و روتيق و يان حقايب يبرا يسيدر زبان انگل

    يسينگلاخواندن زبان يبه معن .)خوانم يم يسيمن انگل(مثال جمله شود. يم يرم من گيدر فصل تابستان زم(ا جمله يباشد و يم يبصورت روزمره و تكرار

    .استق در خصوص فصلها يان حقايبه مفهوم ب .)شود باشد: ير ميز ساختار جمالت زمان حال ساده بصورت

    + فعل + فاعل مكمل ) يبهايتركر يا ساي(مفعول د :يير توجه نمايبه مثال ز

    I Speak English. You Speak English.

    I , You فاعل جمالت وSpeak فعل وEnglish باشد. يمفعول م   سوم شخص مفرد در زمان حال ساده :

    و( sن ضافه شدادر زمان حال ساده با مفرد ، افعال سوم شخص مي دانيدهمانطور كه  د)كن ي(او كار م She worksشوند. مانند يآنها صرف م يبه انتها )esا ي 

    تم شود ، خ s , x , o , ch , shبه مفرد افعال سوم شخص يكه انتها يزمانتوجه: گردد. ياضافه م esآن يبه انتها

    مثال:wash ► washes teach ► teaches dress ► dresses fix ► fixes

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 12  

    ته و حذف گش yختم شود ، yبه مفرد افعال سوم شخص يكه انتهايزمانتوجه: مثال : شود. يفعل اضافه م يبه انتها iesآن يبجا

    cry ► cries try ► tries study ► studies worry ► worries

     ayبه مفرد افعال سوم شخص ياگر انتهاتوجه: , oy  , uy نگام ختم شود ، ه

     مانند. مثال : ير مييتغ يب ،sاضافه شدن stay ► stays buy ► buys enjoy ► enjoys

    زمان حال ساده : يسوال يبهايترك

    Doesو Do از فعل كمكيست يان حال ساده كافمدر ز يان جمالت پرسشيجهت به ا اضافبكه دييتوجه نما م.يينما در ابتداي جمله استفاده سوم شخص مفرد) ي(برا

    يز انتهااحالتها ) يدر برخ esا ي( و sبه جمالت سوم شخص مفرد ، Doesنمودن گردد. مثال : يحذف م يفعل اصل

    I speak English. Do I speak English? He speaks English. Does he speak English?

    زمان حال ساده : يمنف يبهايترك ن فاعل يبرا ما do notست واژه يدر زمان حال ساده كاف يساختن جمالت منف يبرا

    د ازمفر د كه در جمالت سوم شخصيم. توجه داشته باشيياضافه نما يو فعل اصلdoes not شود ياستفاده م. 

  • 13 American English File SE 1   مثال: 

    I speak English. I do not speak English. He speaks English. He does not speak English.

     

    يپرسش جمالت به كوتاه پاسخ : ستفادهار يز يبهايتوان از ترك يزمان حال ساده م يپرسشدر پاسخ كوتاه به جمالت

     نمود:Do you speak English? Yes, I do. Does she speak English? Yes, she does. Do you speak English? No, I do not. Does she speak English? No, she does not.

     do يد كه بجايداشته باشتوجه not توان از مخفف آن يمdon't يو بجا does not از مخفف آنdoesn't :استفاده نمود

    Do you speak English? No, I don't.

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 14  

    Does she speak English? No, she doesn't.

    با يجمالت پرسشWH : يدر خصوص جمله بكار مشتر يدن اطالعات بيجهت پرس WHبا يكلمات پرسش عبارتند از: ين كلمات پرسشيروند. عمده تر

    Who يچه كس يبه معن : Who is your boss?

    When چه وقت يبه معن : When did she call?

    What چه كس ا يز يچه چ يبه معن: What’s your name?

    Why چرا يبه معن : Why are we waiting?

    Where كجا يبه معن : Where are they today?

    How چگونه يبه معن : How are you?

    How old چند سال يبه معن : How old are you?

    فعل يجا ستيرند، كافير فاعل قرار گيدر حالت غ WHبا ياگر كلمات پرسشتوجه:  م. ييادا نما يو فاعل را با هم عوض كرده و جمله را در حالت پرسش

    مثال:

  • 15 American English File SE 1  

    I am from Iran. ► Where are you from? Their names are Ali and Mary. ► What are their names? I am 36 years old. ► How old are you?

    آينده را در درسهايرند، يدر حالت فاعل قرار گ WHبا يكلمات پرسشحالتيكه  خواهيم آموخت.

     

             

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 16  

    Unit 4 Grammar 

    تيان مالكيب : شود. مانند: يدر جمالت استفاده م جاندارانت يان مالكيب يبرا s‘از

    Ali’s book يكتاب عل

    Mary’s mother ميمادر مر

    انند:مود. ش ياء در جمالت استفاده ميت اشيان مالكيب ين دو اسم برايماب ofاز

    The window of the class پنجره كالس

    ت بكارر جمالد، چنانچه اسم بصورت جمع با قاعده جاندارانت يان مالكيدر بتوجه: شود. مثال: ياستفاده م s‘ يبجا ‘رفته باشد، از

    The students’ classroom كالس دانش آموزان The children’s book كتاب بچه ها

    شود. مثال: يه مبصورت فوق استفاد s‘ز معموال از يوانات نيت حيان مالكيدر ب توجه:Don’t step on the cat’s tail.

    د. مثال:شو ياستفاده م s‘ا طول زمان، از يد زمان يدر اتصال اسم به قتوجه: Today’s news Tomorrow’s newspaper

  • 17 American English File SE 1  

    Next week’s meeting Monday’s show It’s only about ten minutes’ walk. Julia has got a week’s holiday starting on Monday.

    : حروف اضافه زمان  شود. مثال: يكل روز بكار برده م يبرا onحرف اضافه

    on Friday, on Christmas Day, on my birthday, on 19 May 1979

    .ودر يكار مب ن قبل از ماه، سال و فصليو همچن از روز يقسمت يبرا in حرف اضافه مانند:

    in the morning, in the afternoon, in the evening, in January

    ار بك م و ...دده يمه شب، ظهر، سپين،شبل ياز قب يمقاطع زمان يبرا at حرف اضافه مانند: .شود يبرده م

    at night, at midnight, at noon, at dawn, at midday, at sunrise, at 10 a.m.

    شود: ير، حرف اضافه در جمالت ذكر نميدر موارد زتوجه: tonight, tomorrow, last week, this morning, every day    

    د :يكاربرد ق شود. مثال : يفعل استفاده م يان چگونگيب يد در جمالت برايق

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 18  

    You speak English well. ديكن يصحبت م يسيانگل يبخوبشما

    شوند: يم ميدها به پنج دسته مهم تقسيق د مقداريق -5د تكرار يق -4د زمان يق -3د مكان يق -2د حالت يق - 1

    د حالت ي(نسبتا) ماقبل ق quite) و يلي(خ veryر ينظ ياز كلمات يگاهتوجه: شود. مثال: ياستفاده م

    You speak English very well. She speaks English quite well.

       د تكراريق : وند. ش يمبكار برده يسينشان دادن تكرار فعل در جمالت انگل يد تكرار برايق

    د ها عبارتند از:ين قين ايمهمترalways, usually, often, sometimes, hardly ever, never

    رد. يگ ير مدر جمالت قرا يو پس از فعل كمك يد تكرار قبل از فعل اصليقتوجه: مثال:

    I never read the newspaper in the morning. I don’t always have breakfast. Does he often work on Friday?

    ثال :معموال در ابتداي جمله بكار برده مي شود. م sometimesقيد توجه: Sometimes I read the newspaper in the morning.

  • 19 American English File SE 1  

    رند. مثال:يگ يار پس از آن قرار مد تكريباشد، ق to beجمله ياگر فعل اصلتوجه: He is usually in his office at 9 a.m.

    شود. مثال: يبكار برده نم يدر جمالت منف neverد يقتوجه: He doesn’t never watch TV. ► He never watches TV.

     م آموخت.يشتر خواهيد بيدرمورد انواع ق يآت يدر درسها

     

                  

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 20  

    Unit 5 Grammar 

    كاربردcan و امكان داشتن : ان توانستنيدر ب can رود. مثال يدر جمالت بكار م )امكان داشتن و توانستن( يبه معن: 

    I can speak English. .صحبت كنم يسيتوانم انگل يمن م

    We can run fast. م.يع بدويسرم يتوان يما م

    notد يبا ينفساختن جمله م يبران يباشد. بنابرا يم يفعل كمك canن ساختار يدر اجمله يبتداارا به canست يبا يم يجمالت پرسش يا برايم و ييرا به آن اضافه نما

    ثال :م) باشد. يم can notحالت مخفف can'tد كه يتوجه داشته باش(م. ياوريبI can't speak Russian. Can we skate? No, you can’t.

    يدرسها و در رود يز در جمالت بكار مين )داشتن اجازه(به مفهوم can توجه :  م شد.يشتر آشنا خواهيبا آن ب يآت could حالت گذشتهcan ان يب يبوده و برا

    رود. مثال: يبكار متوانستن در زمان گذشته I could swim. We couldn’t swim. Could he swim?

    رود. يز بكار مين امكان داشتن در زمان حال سادهان يب يبرا couldن يهمچن مثال:

    We could go to the cinema tonight. We could play tennis.

  • 21 American English File SE 1   يزمان حال استمرار:

    ن يمچنو ه است كه در زمان حاضر در حال وقوع بوده يداديرو يفعل حال استمرار ر باشد. مثال :يتكرار پذ

    I am smoking now. .كشم يگار ميهم اكنون من دارم س

      جمله كهيلدر حا دهد. يدن در حال حاضر را نشان ميگار كشيفوق استمرار س هجمل

    I smoke a cigarette يمگار ي. (من كال ساستدن يگار كشيبه مفهوم عادت س  كشم)

    باشد: ير ميز بصورت يساختار جمالت حال استمرار

    فاعل + am,is,are + ي+ فعل اصل ing  مثال:

    I am wearing jeans. You are walking to work. It is working.

    ال ز افعست پس اي، كافيزمان حال استمرار يمنف يبهايتركساختن يبراتوجه : am,is,are از واژهnot ن با آورد ين جمالت سواليم. همچنيياستفاده نماam,is,are مثال : دنشو يجمله ساخته م يبه ابتدا 

    I am not wearing jeans. Are you walking to work? Yes, I am. No, I am not.

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 22  

    يحذف م eن، آبه ing‐ختم شود، هنگام اضافه شدن eفعل به ياگر انتها توجه : شود. مانند:

    write ► writing قرار ادارصدا ختم شود و ماقبل آن حرف صد يفعل به حرف ب ياگر انتها توجه :

    شود. مانند: يصدا تكرار م يبه فعل، حرف ب ing‐داشته باشد، هنگام اضافه شدن run ► running

    ير حركتيو غ يافعال حركت : يشان مرا ن يهستند كه صورت گرفتن عمل يافعال action verbsا ي يافعال حركت

    دن، راه رفتن، نوشتن و ...يدهند. مانند: دوبكار يالتنشان دادن ح يهستند كه برا يافعال state verbsا ي ير حركتيافعال غ

    ح دادن و ...يروند. مانند متنفر بودن، دوست داشتن، ترج يم

    عبارتند از : ير حركتين افعال غيمهمترThinking & opinions: believe, feel, hate, know, like, love, prefer, think, understand, want Sense: appear, feel, look, seem, smell, sound, taste

    شوند. يده نمدار) بكار بر ing( يمعموال بصورت استمرار ير حركتيافعال غ توجه :

    مثال:I feel cold. I see her. David likes art and music. Phil and Julie have three children.

  • 23 American English File SE 1  

    Unit 6 Grammar 

    ير مفعوليضما : جمله ن درتا از تكرار آ ندينش يمفعول م ياست كه بجا ي، كلمه اير مفعوليضم عبارتند از: ير مفعوليد. ضماينما يريجلوگ

    me you him her it us you them

    مثال:She likes him. He speaks to her in French. She watches it in the evening.

      كاربرد مصدر :

    يان برامه و بدون زيحالت اول يهمانند مصدر در زبان فارس Infinitiveا يمصدر يد، گاهباش يم toه فعل + يصورت اولكه مصدر شامل ييباشد. از آنجا يافعال م

    يمصدر م to goر يند. در مثال زيگو يم Infinitive with toا ي toآنرا مصدر با باشد:

    I want you to go with him. )يخواهم كه با او برو يخواهم (= از تو م يبا او را مرفتن از تو،

    ل خاص فعاا يرود مگر بعد از بعض يدر جمالت بكار نم ييمصدر به تنها يبطور كلموال معدوم كه بعد از آن فعل ين افعاليدر مثال قبل) پركاربرد تر want(مانند

    شود، عبارتند از: ي) بكار برده مtoبصورت مصدر (با

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 24  

    want, like, agree, be sure, choose, decide, expect, hope, learn, need, plan, seem, wish, would like

    شود. مثال: ينوشته م toقبل از notمصدر، يبات منفيدر تركتوجه :

    I want you not to go there. )يخواهم كه آنجا نرو يخواهم (= از تو م يآنجا را م نرفتناز تو

      كاربرد اسم مصدر :

    ند شود. مان يفعل ساخته م يبه انتها ingبا افزودن Gerundا ياسم مصدر painting كار ب يسياسم مصدر بصورت اسم در جمالت انگل )ينقاش ي(به معن

    رود. مثال: يمShe enjoys painting.

    را دوست دارد.كردن ينقاشاو I’ve finished cooking.

    را به اتمام رسانده ام. كردن يآشپزمن

    رود: يبكار ماسم مصدر معموال ر يپس از افعال زتوجه : enjoy, feel, mind, practice, quit, suggest, would you mind, can’t help, can’t stand, to be used to

    مثال:I enjoy watching TV.

    رود. مثال: يپس از حروف اضافه، فعل بصورت اسم مصدر بكار متوجه : Thanks for asking.

  • 25 American English File SE 1  

    Unit 7 Grammar

    زمان گذشته ساده : وفتاده فاق اشود كه در گذشته ات ياستفاده م اموريان يب يزمان گذشته ساده برا

     دا كرده باشد. مثال :يخاتمه پI worked yesterday.

    .روز كار كردميمن د باشد: ير ميز ساختار زمان گذشته ساده بصورت

    + فاعليگذشته فعل اصل  

    يل ميذشته ساده تبدآنها به فعل گ يبه انتها ed‐افعال با قاعده با افزودن توجه : گردند. مانند :

    rain ► rained work ► worked

    ذشته فعل ، ساختن زمان گ يختم شده باشد، برا eفعل به يكه انتهايزمانتوجه :  باشد. مثال : يم يكاف آن يبه انتها d‐افزودن

    exercise ► exercised

    ا وجود داشته صديبحرف yختم شده باشد و قبل از yفعل به يكه انتهايزمانتوجه :  رد. مانند :يگ يقرار م -iedآن يحذف شده و بجا yباشد،

    study ► studied ار وجود داشته حرف صداد yختم شده باشد و قبل از yفعل به يكه انتهايزمانتوجه :

     شود. مانند : ينوشته م -yed يباشد، گذشته فعل بصورت عادplay ► played

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 26  

    ماقبل آن يلختم نشود و) a, e, i, o, u(فعل به حروف صدا دار ياگر انتهاتوجه :  ند :شود. مان يحرف آخر تكرار م -edحرف صدا دار باشد، هنگام اضافه شدن

    stop ► stopped

    مختلف جمالت زمان گذشته ساده : يبهايترك رتهمانطور كه گفته شد ساختار جمالت گذشته ساده بصو

    didدن گذشته ساده با افزو يباشد. جمالت پرسش يم يفاعل + گذشته فعل اصل د.نشو يت حال ساده ساخته ميبه وضع يل فعل اصليجمله و تبد يبه ابتدا مانند:

    Did you watch TV last night? ل فعل يو تبد يماقبل فعل اصل didn'tز با افزودن يگذشته ساده ن يجمالت منف

    د.نشو يت حال ساده ساخته ميبه وضع ياصل مانند:

    I didn't watch TV last night.

    ت ساختن ن افعال جهيشود. ا يگفته م يفعل كمك didل ياز قب يبه افعالتوجه : ندارند. ييمعنا ييمختلف بكار رفته و به تنها يزمانها

    قاعده در زمان گذشته ساده: يافعال ب

    نها ساخته نشده آ يبه انتها -edقاعده در زمان گذشته ساده با اضافه نمودن يافعال ب شود. مثال : يو ساختار فعل عوض م

    go ► went : I went to school. من به مدرسه رفتم

  • 27 American English File SE 1  

     قاعده به همراه گذشته آنها عبارتند از: ين افعال بيفهرست مهمترdo ► did انجام دادن have ► had داشتن go ► went رفتن come ► came آمدن eat ► ate خوردن fly ► flew پرواز كردن get ► got آوردن بدست give ► gave دادن ride ► rode سوار شدن say ► said گفتن see ► saw دنيد sit ► sat نشستن stand ► stood ستادنيا leave ► left ترك كردن take ► took بردن –گرفتن drive ► drove كردن يرانندگ

       فعل يبهايترك be  ساده : گذشتهزمان در رده مي بدر زمان گذشته ساده بكار was/ wereبصورت (به معني بودن) be  فعل شود.

    I was a teacher. He was very young. She was strict. It was awful. You were nervous. We were in different classes. They were in the same class.

    يسوال يبهايترك be  ساده : گذشتهزمان در و beل فع يست جايساده كاف گذشتهان مدر ز beبا فعل يان جمالت پرسشيجهت ب

    تبديل I/we به youو youبه I(در اين حالت معموال م.ييفاعل را با هم عوض نما مثال : مي شود.)

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 28  

    Were you a teacher? Was he very young? Was she strict? Was it awful? Were we nervous? Were you in different classes? Were they in the same class?

    يمنف يبهايترك be ساده : گذشتهزمان در (يا notست واژه يساده كاف گذشتهدر زمان beبا فعل يساختن جمالت منف يبرا

    مثال:اضافه نماييم. beبه فعل را ) n’tمخفف آن I wasn’t a teacher. He wasn’t very young. She wasn’t strict. It wasn’t awful. You weren’t nervous. We weren’t in different classes. They weren’t in the same class.

    ي با فعل پرسش جمالت به كوتاه پاسخbe : ان از تو يساده م گذشتهزمان در beبا فعل يپرسشدر پاسخ كوتاه به جمالت

     ر استفاده نمود:يز يبهايتركWere they nice? Yes, they were. No, they weren’t. Was it fun? Yes, it was. No, it wasn’t.

  • 29 American English File SE 1  

    Unit 8 Grammar

    قاعده در زمان گذشته ساده: يافعال بمرور نها ساخته نشده آ يبه انتها -edقاعده در زمان گذشته ساده با اضافه نمودن يافعال ب

     شود. مثال : يو ساختار فعل عوض مgo ► went : I went to school. من به مدرسه رفتم

     قاعده به همراه گذشته آنها عبارتند از: ين افعال بيفهرست مهمتر

    do ► did انجام دادن have ► had داشتن go ► went رفتن come ► came آمدن eat ► ate خوردن fly ► flew پرواز كردن get ► got آوردن بدست give ► gave دادن ride ► rode سوار شدن say ► said گفتن see ► saw دنيد sit ► sat نشستن stand ► stood ستادنيا leave ► left ترك كردن take ► took بردن –گرفتن drive ► drove كردن يرانندگ

    كاربردsome, any :

    some ر قابليقابل شمارش و غ يماقبل اسام يمقدارو ييچندتا يبه معن رود. مثال: يشمارش در جمالت مثبت بكار م

    I’ve got some oranges. پرتقال دارم. يمن تعداد

    I’ve got some water.

    آب دارم. يمن مقدار

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 30  

    و يت منفآن در جمال يرود، بجا يتنها در جمالت مثبت بكار م someكه يياز آنجا شود. مثال: ياستفاده م anyاز يسوال

    I haven’t got any apples. ندارم. يبيچ سيمن ه

    Have you got any bread?

    د؟ينان دار يا مقداريآ

    و ر قابل شمارشيغ يماقبل اسام anyو someهمانگونه كه ذكر شد، توجه:  شوند. يقابل شمارش جمع بكار برده م ين اساميهمچن

     

        

  • 31 American English File SE 1  

    Unit 9 Grammar

    ر قابل شمارشيقابل شمارش و غ ياسام : زيم ،تاب كشود كه قابل شمارش هستند. مانند يگفته م يبه اسام يشمارش ياسام books , tables :باشد. مانند ي) همراه مesا ي(و sبا ين اسامياسم جمع ا و ... 

    ، مكآب، ن نندستند. مايشود كه قابل شمارش ن يگفته م يبه اسام ير شمارشيغ ياسام حبوبات و ...

    كه يمهنگاو شوند يبصورت مفرد در جمله ظاهر م ير شمارشيغ ياسامتوجه :

    ر ينظ يياارتهعبم از يرا بصورت جمع در جمله بكار ببر ير شمارشيغ يم اساميبخواه م.يكن يلو و ... بسته به نوع اسم استفاده ميوان ، كيقطعه ، ل

    مثال :two glasses of water وان آبيدو ل two kilos of rice لو برنجيدو ك three pieces of bread سه تكه نان

    ثال:مود. ر ي، بصورت مفرد در جمالت بكار مير قابل شمارشيغ يفعل اسامتوجه:

    Fat isn’t good for you. ست.يشما خوب ن يبرا يچرب

    Mathematics is my favorite subject.

    ات موضوع مورد عالقه من است.ياضير

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 32  

    توان از يم يشود. ول ياستفاده نم a, anر قابل شمارش از يغ يماقبل اسامتوجه: the مانند استفاده نمود. شود ياشاره م يخاص يايكه به اش يهنگام : the water

    كاربردmuch, many, a lot of : much و ينفمر قابل شمارش و در جمالت يغ يماقبل اسام اديمقدار ز يبه معن

    رود. مثال: يبكار م يسوالHow much water is there? There isn’t much water.

    many و ينفمقابل شمارش جمع و در جمالت يماقبل اسام اديتعداد ز يبه معن رود. مثال: يبكار م يسوال

    How many oranges are there? There aren’t many eggs.

    a lot of يبجا اديتعداد و مقدار ز يبه معن much وmany يماقبل اسام رود. مثال: ير قابل شمارش بكار ميقابل شمارش و غ

    There are a lot of oranges. There is a lot of water.

      كاربردwould like :

    يبرا (و يا اسم) toبه همراه مصدر با d like‘و مخفف آن would likeعبارت رود. يكار مب، شيمرا داشته باقصد انجام آنكه يامور بيان تمايل داشتن به چيزي و يا

    مثال:Would you like to go out? What would you like for dinner? I’d like some chicken.

  • 33 American English File SE 1  

    براي تعارف كردن بكار برده مي شود. Would you likeعبارت توجه: مثال :

    Would you like some tea? Yes, please. No, thank you.

    كاربردsome, any : some ر قابليقابل شمارش و غ يماقبل اسام يمقدارو ييچندتا يبه معن

    رود. مثال: يمثبت بكار مشمارش در جمالت I’ve got some oranges.

    پرتقال دارم. يمن تعداد I’ve got some water.

    آب دارم. يمن مقدار

    و يت منفآن در جمال يرود، بجا يتنها در جمالت مثبت بكار م someكه يياز آنجا شود. مثال: ياستفاده م anyاز يسوال

    I haven’t got any apples. ندارم. يبيچ سيمن ه

    Have you got any bread?

    د؟ينان دار يا مقداريآ

    و ر قابل شمارشيغ يماقبل اسام anyو someهمانگونه كه ذكر شد، توجه:  شوند. يقابل شمارش جمع بكار برده م ين اساميهمچن

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 34  يليصفت تفض :

    ز ا يعلد رود. مانن يبكار منسبت بهم دو اسم يبرترسه يمقا يبرا يليصفت تفض باشد. يم يليصفت تفض بلندقدتر ن جملهيدر ا م بلندقدتر است.يمر

    بدست يالبيس تك يصفتها يبه انتها er‐با افزودن يليصفت تفض يسيدر زبان انگل . مثال :ديآ يم

    tall : بلند ► taller : بلندتر Ali is taller than Mary. قدبلندتر است ياز مار يعل

    than و سه ديجهت مقا )از( يهستند به معن يليصفات تفض يكه دارا يدر جمالت

    رود. ياسم بكار م مثال :

    This book is not cheaper than that book. ستيكتاب ارزان تر از آن كتاب نن يا

    يآنها ب يتهاكه حرف ان يالبيتك س يصفتها يبه انتها er‐هنگام افزودن توجه :مانند شود. يتكرار م ييحرف انتها صدادار است، آخرصدا بوده و حرف ماقبل

    hotter ,bigger , fatter يسيالبها در زبان انگليس :

     catمانند يبه لغات , dog  , horse كلمات تك شوند ، يك بخش ادا ميكه در يا مكه در دو بخش اد monkey , dolphinمانند يشود. لغات يگفته م يالبيس

    مانند ينطور لغاتيشوند. هم يگفته م يالبيشوند ، كلمات دو سkangaroo , elephant هستند. يالبيسه سده و يدر سه بخش ادا گردكه

  • 35 American English File SE 1  

    با يلي، صفت تفض oldو tallمانند يالبيتك س يد در صفتهايديهمانطور كه د olderو tallerشود. مانند: يل ميلغت تشك يبه انتها er‐افزودن

    يالبيچند س يليصفت تفض :

    moreن با افزود يلي، صفت تفض beautifulمانند يالبيا چند سيدو يدر صفتها more beautiful شود. مانند : يل ميلغت تشك يبه ابتدا

    د:يينه توجه نماين زميدر ا ييبه مثالهاMy mother is older than your mother. مادر من از مادر تو مسن تر است My father is more hardworking than my uncle. م سختكوش تر استيپدر من از عمو

    قاعده يب يليتفض يصفت ها : يفت ساخته نمص يبه انتها er‐و با افزودن بوده قاعده يب يليتفض يصفتها يبعض

    شوند. مانند :Good : خوب ► Better : بهتر Bad : بد ► Worse : بدتر far : دور ► further : دورتر

    more يبجا )كمتر( يبه معن lessبا يالبيچند س يليتفض يصفتها يگاهتوجه : شت. هد داخوا ين حالت جمله مفهوم منفيشوند. در ا يم نوشته )شتريب( يبه معن مثال :

    Your book is less expensive than my book. ستيگرانتر ن كتاب شما از كتاب من

     

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 36  

    Unit 10 Grammar

    يصفت عال : يلعرود. مانند ين اسم بكار ميچند انيم يبرترسه يمقا يبرا يصفت عال اشد.ب يم يصفت عال نيبلندقدترن جمله يدر ان دانش آموز است. يبلندقدتر

    ساخته يباليتك س يصفتها يبه انتها -estبا افزودن يصفت عال يسيدر زبان انگل . مثال :شود يم

    tall : بلند ► tallest : نيبلندتر Ali is the tallest student.

    ن دانش آموز استيقدبلندتر يعل

    يعال شه قبل از صفتيهستند هم يصفات عال يكه دارا يدر جمالت theتوجه :  رود. مثال : يبكار م

    Ali is the youngest child. ن بچه استيجوانتر يعل

    يالبيچند س يصفت عال :

    به mostبا افزودن ي، صفت عال beautifulمانند يالبيا چند سيدو يدر صفتها most beautiful شود. مانند : يم ساختهلغت يابتدا

     مثال:Isfahan is the most beautiful city in Iran.

    ران استين شهر ايباترياصفهان ز

  • 37 American English File SE 1  قاعده يب يصفت عال : يفت ساخته نمص يبه انتها est‐قاعده هستند و با افزودن يب يعال يصفتها يبعض

     شوند. مانند :Good : خوب ► Best : نيبهتر Bad : بد ► Worst : نيبدتر far : دور ► furthest : نيدورتر

    ب يتركmuch يبا صفت عال : veryز ان حالت يدهد. (در ا يم )يلي(خبه آن مفهوم يبا صفت عال muchب يترك

    شود) مثال: ياستفاده نم This book is much cheaper than that book.

    باشد. يار ارزانتر مين كتاب از آن كتاب بسيا

    كاربردgoing to نده سادهيدر آ : ده ساده نيدر زمان آ م انجام فعليتصمان يتوان جهت ب يم going toبات ياز ترك

    استفاده نمود. مثال:I am going to lose weight. قصد دارم تا وزن كم كنم.He is going to learn Japanese.

    اموزد.يب ياو قصد دارد تا زبان ژاپن د:يير توجه نمايز يو منف يسوال يبهايبه ترك

    Are you going to join a gym? No, I’m not. Yes, I am.

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 38  

    ز ين يع جاريبر اساس وقا ندهيآ ينيش بيپ يتوان برا يم going toاز توجه: استفاده نمود. مثال:

    I’m going to start work. ك است كه كار را شروع كنم.ينزد

    It is going to fall. فتد.يك است كه بينزد

    كاربردwill, shall : حال در زمان شنهاديان بيبا ي قول دادن انجام كار يتوان برا يم willاز

    استفاده نمود. مثال:We will send you a postcard.

    م.يك كارت پستال ارسال كنيشما يم كه برايده يما قول م I’ll open the door for you.

    م؟يتان باز نمايچطور است كه درب را برا اد در جمالت شنهيان پيا بيقول دادن انجام كار يبرا willز مانند ين shallتوجه: رود. مثال: يم) بكار weو Iاول شخص مفرد و جمع ( يپرسش

    Shall I lend you some money? پول به شما قرض دهم؟ يچطور است كه مقدار

      نده سادهيدر آ يكاربرد حال استمرار :

    نده ين آدر زما انجام فعل يزيبرنامه ر توان جهت يم ياز جمالت حال استمرار ساده استفاده نمود. مثال:

    I am working tomorrow. You are taking a day off next week. He is leaving tonight. We are meeting him for lunch. They are going home after the lesson.

  • 39 American English File SE 1  

    Unit 11 Grammar

    ديكاربرد ق : ثال :مشود. يم فعل استفاده يان چگونگيب يد در جمالت برايد قيدان يهمانگونه كه م

    You speak English well. شوند: يم مير تقسيدسته مهم ز دها به پنجيق د مقداريق -5 د تكرار يق -4ن د زمايق -3د مكان يق -2د حالت يق - 1 . رديگ يار مدر جمالت قر يو پس از فعل كمك يد تكرار همواره قبل از فعل اصليق

     ,finallyر ينظ ييدهاين قيهمچن recently زيالت نجم يتوانند ابتدا و انتها يم ذكر شوند. مثال:

    I usually play tennis with Jenny. She’s always tired in the evening. Finally we arrived home. Have you seen any good films recently?

      رد. مثال:يگ يجمله قرار م يد حالت، معموال در انتهايق

    He spoke quickly. They left the room quietly. He worked hard.

    ير مله قراجم يلقبل از فعل اص يد حالت و گاهيا قيد مقدار، معموال قبل از صفت يق رد. يگ

    مثال:

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 40  

    I don’t quite understand this exercise. Be careful! You almost broke the window. We didn’t do much today.  

    كاربرد مصدر : يمان براه و بدون زيحالت اول يهمانند مصدر در زبان فارس Infinitiveا يمصدر يد، گاهباش يم toه فعل + يصورت اولكه مصدر شامل ييباشد. از آنجا يافعال م

    يمصدر م to goر يند. در مثال زيگو يم Infinitive with toا ي toآنرا مصدر با باشد:

    I want you to go with him. )يخواهم كه با او برو يخواهم (= از تو م يبا او را مرفتن از تو،

    ل خاص فعاا يرود مگر بعد از بعض يدر جمالت بكار نم ييمصدر به تنها يبطور كلموال معدوم كه بعد از آن فعل ين افعاليدر مثال قبل) پركاربرد تر want(مانند

    شود، عبارتند از: ي) بكار برده مtoبصورت مصدر (با want, like, agree, be sure, choose, decide, expect, hope, learn, need, plan, seem, wish, would like

    شود. مثال: ينوشته م toقبل از notمصدر، يبات منفيدر تركتوجه :

    I want you not to go there. )يخواهم كه آنجا نرو يخواهم (= از تو م يآنجا را م نرفتناز تو

     

  • 41 American English File SE 1   حرف تعريف نامعين : كه ماقبل اسامي قابل شمارش مفرد بكار برده مي شوند، حروف تعريف anو aبه

     نامعين گفته مي شود. حرف تعريف نامعين به معني (ي) در جمالت بكار مي رود. مانندa book  (كتابي)

    و همچنين a, e, I, o, uقبل از اسامي مفرد كه با حروف صدا دار ( anحرف تعريف h :نا ملفوظ) آغاز شده باشند بكار مي رود. مثال

    an actress, an English singer رود. كار ميبقبل از اسامي مفرد كه با حروف بيصدا آغاز شده باشد، aحرف تعريف

     مثال:a dentist, a Spanish actor

    حرف تعريف معين : the مي كارشخص باشد بحرف تعريف معين بوده و ماقبل اسامي كه براي مخاطب م

    ود. شقبل از اسامي مفرد و جمع مي تواند بكار برده theرود. حرف تعريف مثال:

    The window (همان) پنجره (كه مي شناسي) a window پنجره اي

    در موارد زير بكار مي رود:the حرف تعريف معين زاير،ججموعه ما، قبل از اسامي رشته كوه ها، رودخانه ها، اقيانوس ها، درياه – 1

    بيابان و... و ... قبل از اسامي روزنامه ها، شركتهاي دولتي و ملي، پست سازماني – 2 قبل از نام كشورهايي كه تركيبي از چند لغت باشند. – 3 قبل از اسامي ترتيبي مانند اول، دوم و ... – 4

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 42   قبل از صفات عالي – 5 قبل از اسامي منحصر به فرد مانند ماه، خورشيد، زمين و ... – 6

    the Andes, the River Seine, in the Middle East The New York Time, The United Nation, the managing director The United Kingdom The first of March The best The moon, the North Pole

    نفرد، ه هاي متعريف معين در مواردي از قبيل اسامي خاص، كوحرف بنابراينتوجه:  ثال:د. ممناطق، كشورها، جزيره هاي منفرد، شهر و درياچه و .. بكار نمي رو

    She lives in Western Australia. They climbed Mount Everest. France is in Europe. President Obama

  • 43 American English File SE 1  

    Unit 12 Grammar 

    ال كاملزمان ح : ين علرفت ممفهون جمله به يد. اييتوجه نما )به مدرسه رفته است يعل(به عبارت

     مهون اداا كنمشخص بوده و ت يز اثر رفتن عليباشد و در حال حاضر ن يدر گذشته مل ال كامحگر يد شود. به عبارت يگفته م ينقل يا ماضين زمان حال كامل يبه ا .دارد .اشدبانده م ياقجه و اثر آن در حال حاضر بياست كه در گذشته شروع شده و نت يزمان

    باشد: ير ميز ساختار جمالت حال كامل بصورتفاعل + have / has +قسمت سوم فعل

    مثال :He learns English every day. آموزد يم يسياو هر روز انگل (حال ساده) He has learned English for two years.

    خوانده است. (حال كامل) يسيمدت دو سال انگل ياو برا

    ا ي )... مدت يبرا( يبه معن forجمالت حال كامل معموال از يدر انتهاتوجه : since ال :د. مثشو يد زمان استفاده ميبه همراه ق كنون)تا ،از ...( يبه معن 

    She has lived in Iran since 1380. كرده است. يزندگ رانيتا كنون در ا 1380از سال او

    She has lived in Iran for two years. كرده است يزندگ رانيدو سال در ا ياو برا

    روع شعلوم از گذشته ناماست كه يگر زمان حال كامل در جمالتيكاربرد دتوجه :  . مثال:باشدمانده يشده و اثر آن تا كنون باق

    I haven't gone there. نرفته ام من به آنجا

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 44  (قسمت سوم فعل( اسم مفعول :

    آنها (مانند زمان يبه انتها ed‐فعال با قاعده با افزودن ا مسوا قسمت ياسم مفعول ده ز قاعاسوم آنها قسمتقاعده يد. درخصوص افعال بيآ يگذشته ساده) بدست م

    ال فعااز يسوم برخ قسمت ج آموخته شود.يست به تدريبا يمنكرده و يرويپ يخاص ر است:يزقاعده بصورت يب

    have ► had go ► gone see ► seen begin ► begun sing ► sung do ► done take ► taken draw ► drawn choose ► chosen forget ► forgotten

     كاربردfor, since, yet, just  :

    يبه معن forاز جمالت حال كامل معموال يانتها م،يديقبل د يدر مثالهاهمانطور كه مان استفاده زد يبه همراه ق كنون)تا ،از ...( يبه معن sinceا ي )مدت ... يبرا( مثال:شود. يم

    I’ve worked here for six years. We’ve lived in this house since 1995.

     yet و يا پرسشي يدر جمالت منف )هنوز( يبه معنjust حظه(چند ل يبه معن ز ينت در جمالت مثب ن)ياش از يپ( يبه معن alreadyو در جمالت مثبت )قبل

    . مثال:تواند بكار رود يمHave you had breakfast yet? No, not yet. I haven’t had a shower yet. I’ve just made some coffee.

  • 45 American English File SE 1  

    They’ve just got up. They’ve already gone to work.

     ,have ين فعل كمكيماب alreadyو justشود، يده ميهمانطور كه دتوجه : has ن يروند. همچن يو اسم مفعول بكار مyet جمالت حال كامل يمعموال در انتها

     شود. ينوشته م

    يستفاده ماجمالت حال كامل يدر انتها (قبال) يبه معن beforeاز يگاهتوجه : شود. مثال:

    I haven’t seen her before. ه حال ك جمله كوتايبه همراه sinceتوان از يدر جمالت حال كامل متوجه :

    ز استفاده نمود. مثال:يساده نI haven’t seen that book since you came here.

    ين فعل كمكيدر زمان حال كامل ماب neverو everكلمات يگاهتوجه : have, has روند. مثال: يبكار م و اسم مفعول

    Have you ever seen Isfahan? No, I have never seen it.

     

    با يجمالت پرسشمرورWH : دن يجهت پرس WHبا يكلمات پرسش، همانطور كه در درسهاي گذشته ديديم

    ز:اارتند عب ين كلمات پرسشيروند. عمده تر يشتر در خصوص جمله بكار مياطالعات ب

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 46  

    Who يچه كس يبه معن : Who is your boss?

    When چه وقت يبه معن : When do you go out?

    What چه كس ا يز يچه چ يبه معن: What’s your name?

    Why چرا يبه معن : Why are we waiting?

    Where كجا يبه معن : Where does he live?

    فاعل را يست جايرند، كافيدر حالت فاعل قرار گ WHبا ياگر كلمات پرسشتوجه: م. مثال:ييادا نما يبا آن عوض كرده و جمله را در حالت پرسش

    Julie lives here. ► Who lives here?

    فعل يجا ستيرند، كافير فاعل قرار گيدر حالت غ WHبا ياگر كلمات پرسشتوجه: :ثالم. مييادا نما يو فاعل را با هم عوض كرده و جمله را در حالت پرسش

    I go out with my friend. ► Who do you go out with? She goes out on the weekends. ► When does she go out?

     

  • 47 American English File SE 1  

    Vocabulary Building   

    1100+ Essential Words and Phrases for Elementary & Pre‐Intermediate Students 

     by Ali R.Motamed 

       

    about  a‧bout /əʹbaʊt/  درباره 

    a bottle of… bot‧tle /ʹbɑːtl/  يك بطري از ... 

    a little (bit) lit‧tle /ʹlɪtl/  اندكي 

    (a) whole day whole /hoʊl/  تمام روز 

    abroad a‧broad /əʹbrɒːd/  خارج از كشور 

    accent ac‧cent /ʹæksent/  لهجه ، تاكيد 

    accident ac‧ci‧dent /ʹæksɪdənt/  سانحه 

    accidental ac‧ci‧den‧tal /ͺæksɪʹdentl◂‚/

     اتفاقي ، تصادفي 

    accommodation ac‧com‧mo‧da‧tion /əͺkɑːməʹdeɪʃən/

     منزل و وسايل راحتي 

    according to  acʹcording /əʹkɔːdɪŋ/  بر اساس ... 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 48  

    across (from) a‧cross /əʹkrɒːs/ از وسط ، از اين طرف به  

     آن طرفactive ac‧tive /ʹæktɪv/  فعال 

    address ad‧dress /əʹdres/  آدرس 

    admit ad‧mit /ədʹmɪt/ موافقت كردن ، رضايت  

     دادنadult ad‧ult /ʹædʌlt/  بزرگسال ، بالغ 

    adventure ad‧ven‧ture /ədʹventʃər/

     ماجراجويي ، پرمخاطره 

    advertisement ad‧ver‧tise‧ment /ͺædvərʹtaɪzmənt/

     تبليغ، آگهي 

    aerobics aer‧o‧bics /eʹroʊbɪks/  ورزش ايروبيك 

    affect  af‧fect /əʹfekt/  ، تمايل داشتن متاثر 

    afraid of a‧fraid /əʹfreɪd/ ، هراسانترسيده از 

    after after /æftər/  بعد از 

    afternoon af‧ter‧noon

    /ͺæftərʹnuːn◂/  بعداز ظهر 

    again a‧gain /əʹɡen/  دوباره 

    against a‧gainst /əʹɡenst/  در مقابل against (the rules) a‧gainst /əʹɡenst/  (در مقابل (قانون 

    age age /eɪdʒ/  سن و سال 

  • 49 American English File SE 1  

    aggressive ag‧gres‧sive /əʹɡresɪv/  پرخاشگر ، مهاجم 

    agree a‧gree /əʹɡriː/  موافق بودن 

    air conditioning ʹair conͺditioning  تهويه مطبوع 

    airline air‧line /ʹerlaɪn/  خط هوايي 

    airport air‧port /ʹerpɔːrt/  فرودگاه 

    alarm clock a'larm clock  ساعت زنگدار 

    alive a‧live /əʹlaɪv/  زنده ، در قيد حيات 

    all all /ɒːl/  همه 

    allergic (to) al‧ler‧gic /əʹlɜːrdʒɪk /  حساسيت داشتن به ... 

    almost al‧most /ʹɒːlmoʊst/  تقريبا 

    already al‧read‧y /ɒːlʹredi/  پيش از اين ، قبال 

    also al‧so /ʹɒːlsoʊ/  همچنين 

    altitude al‧ti‧tude /ʹæltɪtuːd/  بلندي ، ارتفاع 

    always al‧ways /ʹɒːlwɪz/  هميشه 

    amazed a‧mazed /əʹmeɪzd/  حيران ، متعجب 

    amazing a‧maz‧ing /əʹmeɪzɪŋ/  شگفت انگيز 

    ambition am‧bi‧tion /æmʹbɪʃən/  بلند پروازي ، جاه طلبي 

    annoying an‧noy‧ing /əʹnɔɪ-ɪŋ/  رنجش آور 

    another an‧oth‧er /əʹnʌðər/  ديگري 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 50  

    answer an‧swer /ʹænsər/  پاسخ دادن answering machine ʹanswering maͺchine  پاسخگوي اتوماتيك 

    appalling ap‧pal‧ling /əʹpɒːlɪŋ/  ترسناك 

    appear ap‧pear /əʹpɪr/  ظاهر شدن 

    appearance  ap‧pear‧ance /əʹpɪrəns/  ظاهر 

    appetizer ap‧pe‧tiz‧er /ʹæpətaɪzər/

     پيش غذا 

    application ap‧pli‧ca‧tion /ͺæplɪʹkeɪʃən/

     تقاضاي كار 

    appropriate ap‧pro‧pri‧ate /əʹproʊpriət/

     مناسب ، درخور 

    argue ar‧gue /ʹɑːrɡjuː/  بحث و مشاجره 

    argument ar‧gu‧ment /ʹɑːrɡjʊmənt/

     بحث ، مباحثه 

    around a‧round /əʹraʊnd/  در اطراف 

    arrest  ar‧rest /əʹrest/  دستگير كردن 

    arrive ar‧rive /əʹraɪv/  رسيدن 

    (art) gallery gal‧le‧ry /ʹɡæləri/  (گالري (هنري 

    artist art‧ist /ʹɑːrtɪst/  هنرمند 

    ask ask /æsk/  پرسيدن 

    ask for (advice) ask for  (درخواست (نصيحت 

  • 51 American English File SE 1  

    asleep a‧sleep /əʹsliːp/  خوابيده 

    at least at least  حداقل 

    (at the) back back /bæk/  پشت سر 

    (at the) front front /frʌnt/  روبرو 

    athletic ath‧let‧ic /æθʹletɪk/  ورزشكارورزشي ، 

    attack at‧tack /əʹtæk/  حمله كردن ، يورش 

    Australia Aus‧tra‧li‧a /ɑːʹstreɪliə/  استراليا 

    author au‧thor /ʹɒːθər/  نويسنده ، مولف 

    autograph au‧to‧graph /ʹɒːtəɡræf/  دستخط، امضا 

    available a‧vail‧a‧ble /əʹveɪləbəl/  در دسترس 

    awful aw‧ful /ʹɒːfəl/  ترسناك ، مهيب 

    baby ba‧by /ʹbeɪbi/  طفل 

    babysit ba‧by‧sit /ʹbeɪbisɪt/   نگهداري كردناز بچه 

    backache back‧ache /ʹbækeɪk/  كمر درد 

    bag bag /bæɡ/  كيف 

    baked  baked /beɪkt/  پخته شده 

    balcony bal‧co‧ny /ʹbælkəni/  بالكن 

    ballpoint (pen)  ball‧point /bɔːlpɔɪnt/ )قلم) سر ساچمه اي 

    band band /bænd/  ، نوار باند 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 52  

    baptism bap‧tis‧m /ʹbæptɪzəm/ آيين غسل تعميد و  

     نامگذاريbark bark /bɑːrk/  پارس كردن 

    base base /beɪs/  پايه ، اساس ، بنيان 

    baseball base‧ball /ʹbeɪsbɒːl/  بال بازي بيس 

    based (on) based /beɪst/  مبني بر ، بر اساس 

    basketball bas‧ket‧ball /ʹbæskətbɒːl/

     بازي بسكتبال 

    battery bat‧ter‧y /ʹbætəri/  باتري 

    battle bat‧tle /ʹbætl/  رزم ، جنگيدن 

    (be) adopted a‧dopt‧ed /əʹdɑːptəd/ به فرزند   پذيرفته شده ، 

     خواندگي گرفته شدهbe born  be born  متولد 

    be good at good /ɡʊd/  در چيزي خوب بودن 

    beach beach /biːtʃ/  ساحل 

    because be‧cause /bɪʹkɒːz/  زيرا 

    because of be‧cause /bɪʹkɒːz/  بدليل اينكه 

    become be‧come /bɪʹkʌm/  شدن ، آمدن 

    before be‧fore /bɪʹfɔːr/  قبل از 

    behave be‧have /bɪʹheɪv/  رفتار كردن 

    behind be‧hind /bɪʹhaɪnd/   عقب ترپشت سر ، 

  • 53 American English File SE 1  

    belief be‧lief /bəʹliːf/  عقيده ، اعتقاد 

    believe be‧lieve /bəʹliːv/  اعتقاد داشتن 

    belong be‧long /bɪʹlɒːŋ/  تعلق داشتن 

    Best wishes best wishes  با آروزي بهترينها 

    bestseller bestseller /ͺbestʹsel.ər/  پر فروش 

    between be‧tween /bɪʹtwiːn/  درميان 

    bike bike /baɪk/  دوچرخه 

    bill bill /bɪl/  صورتحساب 

    biology bi‧ol‧o‧gy /baɪʹɑːlədʒi/  زيست شناسي 

    bird bird /bɜːrd/  پرنده 

    birthday birth‧day /ʹbɜrːθdeɪ/  تولد 

    Bless you! bless /bles/  عافيت باشد! 

    blow blow /bloʊ/ تركيدن ، وزيدن 

    board board /bɔːrd/ سوار كشتي يا هواپيما  

     شدنboat  boat /boʊt/  قايق ، كشتي كوچك 

    body clock 'body clock  ساعت درون 

    body language ʹbody ͺlanguage زبان بدن (حركات و  

     اشارات)boil boil /bɔɪl/  جوشيدن 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 54  

    bomb bomb /bɑːm/  بمب 

    book (a ticket) book /bʊk/ )بليط) رزرو كردن 

    boot boot /buːt/  چكمه 

    bored  bored /bɔːrd/  خسته و ملول 

    boring bor‧ing /ʹbɔːrɪŋ/  مالل آور ، خسته كننده 

    borrow  bor‧row /ʹbɑːroʊ/  قرض كردن ، وام گرفتن 

    bottled water bottled water  بطري آب 

    bought bought /bɒːt/  گذشته و اسم مفعول buy 

    boy boy /bɔɪ/  پسر 

    break up with break up with  (بهم زدن (دوستي با كسي 

    breathe breathe /briːð/  نفس كشيدن 

    bride bride /braɪd/  عروس bright (=intelligent) bright /braɪt/  تيز هوش ، زرنگ و باهوش 

    brochure bro‧chure /broʊʹʃʊr/ بروشور 

    brownie brown‧ie /ʹbraʊni/  نان شيريني 

    builder build‧er /ʹbɪldər/  سازنده 

    building build‧ing /ʹbɪldɪŋ/  ساختمان ، عمارت 

    bull bull /bʊl/  گاو نر 

    bulletproof vest ʹbullet-ͺproof vest  جليقه ضد گلوله 

  • 55 American English File SE 1  

    bus bus /bʌs/  اتوبوس 

    business busi‧ness /ʹbɪznəs/  تجارت 

    busy bus‧y /ʹbɪzi/  مشغول ، اشغال 

    button but‧ton /ʹbʌtn/  دكمه 

    cab (=taxi)  cab /kæb/  تاكسي 

    cafe ca·fé /kæʹfeɪ/  قهوه 

    cafeteria caf‧e‧te‧ri‧a /ͺkæfəʹtɪriə/

     كافه تريا 

    call back  call back  مجددا تماس گرفتن 

    campsite camp‧site /ʹkæmpsaɪt/   زدنو چادر محل اردو 

    can can /kæn/  توانستن ، قوطي كنسرو 

    capital cap‧i‧tal /ʹkæpətl/ پايتخت ، حرف بزرگ   راس،

    cappuccino cap‧puc‧ci‧no /ͺkæpəʹtʃiːnoʊ/

     كاپوچينو 

    car car /kɑːr/  ماشين 

    card card /kɑːrd/  كارت 

    career ca‧reer /kəʹrɪr/  شغل و حرفه 

    careful care‧ful /ʹkerfəl/  با دقت 

    carefully   care‧ful‧ly /ʹkerfəli/  با دقت 

    cat cat /kæt/  گربه 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 56  

    catch catch /kætʃ/  گرفتن ، درك كردن 

    celebration cel‧e‧bra‧tion /ͺseləʹbreɪʃən /

     برگزاري جشن 

    cemetery cem‧e‧tery /ʹsemɪteri/  گورستان ، آرامگاه 

    century cen‧tu‧ry /ʹsentʃəri/  قرن 

    chain chain /tʃeɪn/  زنجير ، رشته 

    chair chair /tʃer/  صندلي 

    champion cham‧pi‧on /ʹtʃæmpiən/

     قهرمان 

    change change /tʃeɪndʒ/   ، تغيير دادنتعويض كردن 

    change (mind) change /tʃeɪndʒ/  (تغيير (عقيده 

    chat chat /tʃæt/  گپ دوستانه 

    check check /tʃek/  چك ، چك كردن 

    check out check out  (تصفيه حساب كردن (هتل 

    chef chef /ʃef/  سر آشپز 

    chemistry chem‧is‧try /ʹkemɪstri/  علم شيمي 

    chess chess /tʃes/  شطرنج 

    child child /tʃaɪld/  بچه 

    choice  choice /tʃɔɪs/  انتخاب 

    choose choose /tʃuːz/  انتخاب كردن 

  • 57 American English File SE 1  

    citizen cit‧i‧zen /ʹsɪtɪzən/  شهروند 

    city cit‧y /ʹsɪti/  شهر 

    classroom class‧room /ʹklæsruːm/  كالس درس 

    claustrophobia claus‧tro‧pho‧bi‧a /ͺklɒːstrəʹfoʊbiə/

     هراس از مكانهاي بسته و  محصور

    clean up ʹclean-up  تميز كردن 

    climate cli‧mate /ʹklaɪmət/  آب و هوا 

    climb (a tree) climb /klaɪm/ )از درخت) باال رفتن 

    close close /kloʊz/  بستن 

    close (friends) close /kloʊz/ دوستان) نزديك و صميمي) 

    closet clos‧et /ʹklɒːzət/  گنجه ، صندوق 

    clothes clothes /kloʊðz/  جامه ، لباس 

    cloudy cloud‧y /ʹklaʊdi/  ابري 

    club club /klʌb/  كلوب ، باشگاه 

    coast coast /koʊst/  ساحل ، كرانه 

    coin coin /kɔɪn/  سكه 

    cold cold /koʊld/  سرد 

    colleague  col‧league /ʹkɑːliːɡ/  همكار 

    college col‧lege /ʹkɑːlɪdʒ/  كالج 

    come back come back  بازگشتن 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 58  

    comfortable com‧fort‧a‧ble /ʹkʌmftəbəl/

     راحت 

    commit (a crime) com‧mit /kəʹmɪt/  مرتكب (جرم) شدن 

    common com‧mon /ʹkɑːmən/  رايج ، عمومي 

    communicate com‧mu‧ni‧cate /kəʹmjuːnɪkeɪt/

     ارتباط برقرار كردن 

    communication com‧mu‧ni‧ca‧tion /kəͺmjuːnɪʹkeɪʃən/

     ارتباط 

    company  com‧pa‧ny /ʹkʌmpəni/  كمپاني ، شركت 

    compare com‧pare /kəmʹper/  مقايسه كردن 

    complain com‧plain /kəmʹpleɪn/  شكايت كردن 

    composer com‧pos‧er /kəmʹpoʊzər/

     نويسنده ، آهنگساز 

    computer com‧put‧er /kəmʹpjuːtər/

     رايانه 

    computer science comͺputer ʹscience  علم رايانه 

    concert con‧cert /ʹkɑːnsərt/  كنسرت 

    conference  con‧fe‧rence /ʹkɑːnfərəns/

     كنفرانس ، سخنراني 

    confuse con‧fuse /kənʹfjuːz/  ،اشتباه كردن گيج شدن 

    congratulation con‧grat‧u‧la‧tion /kənͺɡrætʃʊʹleɪʃən/

     تبريك و تهنيت 

  • 59 American English File SE 1  

    contain con‧tain /kənʹteɪn/  محتوي ، شامل بودن 

    continent con‧ti‧nent /ʹkɑːntɪnənt/

     قاره 

    continue con‧tin‧ue /kənʹtɪnjuː/  ادامه دادن 

    contribute con‧trib‧ute /kənʹtrɪbjuːt/

     همكاري و كمك 

    control con‧trol /kənʹtroʊl/  كنترل كردن ، بازرسي 

    convinced con‧vinced /kənʹvɪnst/  متقاعد 

    cook cook /kʊk/  غذا پختن 

    cookie cook‧ie /ʹkʊki/  كلوچه 

    corner cor‧ner /ʹkɔːrnər/  گوشه ، كنج 

    costume cos‧tume /ʹkɑːstuːm/  لباس ، جامه 

    cotton cot‧ton /ʹkɑːtn/  پنبه 

    cough cough /kɒːf/  سرفه كردن 

    countable count‧a‧ble /ʹkaʊntəbəl/

     قابل شمارش 

    country coun‧try /ʹkʌntri/  شهر ، ييالق 

    couple cou‧ple /ʹkʌpəl/  جفت ، زوج 

    covered (with) cov‧ered /ʹkʌvərd/  (پوشيده شده (با 

    create cre‧ate /kriʹeɪt/  ساختن ، خلق كردن 

    creative cre‧a‧tive /kriʹeɪtɪv/  خالق 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 60  

    cried cried /kraɪd/  گذشته و اسم مفعول cry 

    crime crime /kraɪm/  جرم ، جنايت 

    critic crit‧ic /ʹkrɪtɪk/  منتقد ، انتقاد كننده 

    crowded crowd‧ed /ʹkraʊdəd/  شلوغ 

    cry cry /kraɪ/  گريه كردن 

    cup (of coffee) cup /kʌp/  (فنجان (قهوه 

    cure cure /kjʊr/  بهبودي ، درمان كردن 

    customer cus‧tom‧er /ʹkʌstəmər/  مشتري 

    cut cut /kʌt/  بريدن 

    cycling cy‧cling /ʹsaɪklɪŋ/  دوچرخه راني 

    daily dai‧ly /ʹdeɪli/  روزانه 

    dark dark /dɑːrk/  تيره ، تاريك 

    day day /deɪ/  روز 

    day off  ͺday ʹoff   از كارروزانه مرخصي 

    dead dead /ded/  مرده 

    decide de‧cide /dɪʹsaɪd/  تصميم گرفتن 

    definitely def‧i‧nite‧ly /ʹdefɪnətli/  قطعي 

    definition def‧i‧ni‧tion /ͺdefəʹnɪʃən/

     هتعريف ، معني ، مشخص 

    degree de‧gree /dɪʹɡriː/  درجه ، رتبه 

  • 61 American English File SE 1  

    delicious de‧li‧cious /dɪʹlɪʃəs/  خوشمزه 

    depressed  de‧pressed /dɪʹprest/  افسرده ، فشرده 

    depressing de‧press‧ing /dɪʹpresɪŋ/  پريشان كننده 

    deserve de‧serve /dɪʹzɜːrv/ سزاوار بودن ، استحقاق  

     داشتنdesign de‧sign /dɪʹzaɪn/  طراحي كردن 

    designer de‧sign‧er /dɪʹzaɪnər/  طراح 

    despair de‧spair /dɪʹsper/  نااميدي ، مايوس شدن 

    desperate des‧per‧ate /ʹdespərət/  نااميد 

    dessert des‧sert /dɪʹzɜːrt/  بيابان 

    deteriorate  de‧te‧ri‧o‧rate /dɪʹtɪriəreɪt/

     وخيم شدن 

    determine de‧ter‧mine /dɪʹtɜːrmən/

     تعيين كردن 

    dial dial /daɪəl/  شماره گرفتن 

    die die /daɪ/  مردن 

    diet di‧et /ʹdaɪət/   غذاييرژيم 

    difference dif‧fe‧rence /ʹdɪfərəns/  تفاوت 

    different dif‧fe‧rent /ʹdɪfərənt/  متفاوت 

    directly di‧rect‧ly /dɪʹrektli/  سر راست ، مستقيما 

    disappear dis‧ap‧pear /ͺdɪsəʹpɪr/  ناپديد شدن 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 62  

    disaster di‧sas‧ter /dɪʹzæstər/  فاجعه ، مصيبت 

    discover dis‧cov‧er /dɪsʹkʌvər/  كشف كردن ، دريافتن 

    dish dish /dɪʃ/  بشقاب 

    dishwasher dish‧wash‧er /ʹdɪʃͺwɒːʃər/

     ماشين ظرفشويي 

    dislike  dis‧like /dɪsʹlaɪk/  دوست نداشتن 

    disposable dis‧pos‧a‧ble /dɪʹspoʊzəbəl/

    چيزي كه پس از استفاده   .انداخته شود  دور

    diving div‧ing /ʹdaɪvɪŋ/  غواصي 

    DNA DNA /ͺdiː en ʹeɪ◂/  دي ان اي 

    do do /duː/  انجام دادن 

    dog dog /dɒːɡ/  سگ 

    dominate dom‧i‧nate /ʹdɑːmɪneɪt/ كنترل داشتن ، تسلط  

     يافتن(don’t) worry wor‧ry /ʹwɜːri/  (نگران (نباش 

    door door /dɔːr/  درب 

    double doub‧le /ʹdʌbəl/  ، دوبل دوبرابر 

    download down‧load /ʹdaʊnloʊd/  دانلود كردن 

    drama dra‧ma /ʹdrɑːmə/  نمايشنامه ، تاتر 

    dramatic  dra‧mat‧ic /drəʹmætɪk/  مهيج ، چشمگير 

    draw draw /drɒː/  كشيدن 

  • 63 American English File SE 1  

    dream dream /driːm/   ، خواب ديدنرويا 

    dress dress /dres/  لباس 

    drink drink /drɪŋk/  نوشيدن 

    drown drown /draʊn/  غرق شدن 

    drug drug /drʌɡ/  مواد مخدر ، دارو 

    during dur‧ing /ʹdʊrɪŋ/  در طي ، در مدت 

    DVD DVD /ͺdiː viː ʹdiː/  دي وي دي 

    each each /iːtʃ/  هركدام 

    each other each ʹother  هر كدام 

    ear ear /ɪr/  گوش 

    earn earn /ɜːrn/ درآمد  بدست آوردن ، 

     داشتنeat eat /iːt/  غذا خوردن 

    educate ed‧u‧cate /ʹedʒəkeɪt/  تحصيل كردن 

    education ed‧u‧ca‧tion /ͺedʒəʹkeɪʃən/

     تحصيالت 

    elect e‧lect /ɪʹlekt/   كردنانتخاب 

    election e‧lec‧tion /ɪʹlekʃən/  انتخابات 

    electrician el‧ec‧tri‧cian /ͺelɪkʹtrɪʃən/

     برقكار 

    elegant el‧e‧gant /ʹeləɡənt/  زيبا و برازنده 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 64  

    elevator el‧e‧va‧tor /ʹelɪveɪtər/  آسانسور 

    e‐mail e‧mail /ʹiːmeɪl/  پست الكترونيكي 

    energetic en‧er‧get‧ic /ͺenərʹdʒetɪk◂/

     پر انرژي 

    energy en‧er‧gy /ʹenərdʒi/  انرژي 

    enjoy en‧joy /ɪnʹdʒɔɪ/  لذت بردن 

    enormous e‧nor‧mous /ɪʹnɔːrməs/  عظيم ، هنگفت 

    enthusiastic en‧thu‧si‧as‧tic /ɪnͺθuːziʹæstɪk◂/

     مشتاقعالقه مند ،  

    entrance en‧trance /ʹentrəns/  ورودي ، دروازه 

    episode ep‧i‧sode /ʹepɪsoʊd/  بخش فرعي ، فصل 

    escape (from) es‧cape /ɪʹskeɪp/  فرار كردن 

    especially es‧pe‧cial‧ly /ɪʹspeʃəli/  مخصوصابويژه ، 

    espresso es‧pres‧so /eʹspresoʊ/  اسپرسو 

    eternal e‧ter‧nal /ɪʹtɜːrnəl/  ابدي ، جاويد 

    evening eve‧ning /ʹiːvnɪŋ/  بعد از ظهر 

    every ev‧ery /ʹevri/  هر 

    everybody ev‧ery‧bod‧y /ʹevribɑːdi/

     كسهر 

    everything ev‧ery‧thing /ʹevriθɪŋ/  هرچيز 

    everywhere ev‧ery‧where /ʹevriwer/  هرجا 

  • 65 American English File SE 1  

    exactly ex‧act‧ly /ɪɡʹzæktli/   بدرستيعينا ، exactly (the same) ex‧act‧ly /ɪɡʹzæktli/  (عينا (كامال مشابه 

    except ex‧cept /ɪkʹsept/  بجز ، باستثناي ... 

    exchange ex‧change /ɪksʹtʃeɪndʒ/  معاوضه ، تبادل 

    excited ex‧cit‧ed /ɪkʹsaɪtəd/ تهييج شده ، بر انگيخته 

    exciting ex‧cit‧ing /ɪkʹsaɪtɪŋ/  مهيج 

    excuse ex‧cuse /ɪkʹskjuːz/ عذر ، معذرت خواستن 

    exercise ex‧er‧cise /ʹeksərsaɪz/  تمرين ، ورزش 

    exhausted ex‧haust‧ed /ɪɡʹzɒːstəd/  خسته ، بي رمق 

    exhibition ex‧hi‧bi‧tion /ͺeksəʹbɪʃən/

     نمايش ، ارايه ، نمايشگاه 

    exist ex‧ist /ɪɡʹzɪst/  زيستن ، موجود بودن 

    exotic ex‧ot‧ic /ɪɡʹzɑːtɪk/ نامتعارف ، بيگانه ، غير  

     بومي

    experience ex‧pe‧ri‧ence /ɪkʹspɪriəns/

     تجربه كردن ، آزمايش 

    experiment ex‧per‧i‧ment /ɪkʹsperɪmənt/

     آزمايش ، امتحان ، تجربه 

    expert ex‧pert /ʹekspɜːrt/  متخصص 

    explain ex‧plain /ɪkʹspleɪn/  توضيح دادن 

    eye eye /aɪ/  چشم 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 66  

    fabulous fab‧u‧lous /ʹfæbjʊləs/  شگفت آور ، افسانه اي 

    factory fac‧to‧ry /ʹfæktəri/  كارخانه 

    fairly fair‧ly /ʹferli/  منصفانه 

    fall down fall down  سقوط كردن 

    fall in love fall in love  عاشق شدن 

    family fam‧i‧ly ʹ/ fæməli/  خانواده 

    famous fa‧mous /ʹfeɪməs/  مشهور 

    fan fan /fæn/  پنكهطرفدار ، 

    fantastic fan‧tas‧tic /fænʹtæstɪk/  خارق العاده 

    far far /fɑːr/  دور 

    fascinated fas‧ci‧nat‧ed /ʹfæsɪneɪtəd/

     مجذوب ، شيدا 

    fashion fash‧ion /ʹfæʃən/  مد 

    fashionable fash‧ion‧a‧ble /ʹfæʃənəbəl/

     مد روز ، شيك 

    favorite fa‧vo‧rite /ʹfeɪvərət/  مطلوب ، برگزيده 

    fear fear /fɪr/  ترس 

    feel feel /fiːl/  احساس كردن 

    field field /fiːld/  زمين بازي ، ميدان ، دشت 

    fight fight /faɪt/  جنگيدن ، مبارزه 

  • 67 American English File SE 1  

    find out find out  كشف كردن ، پي بردن 

    fire fire /faɪr/ ، آتششليك كردن 

    first first /fɜːrst/  اول 

    flight  flight /flaɪt/  پرواز ، هواپيما 

    flirt flirt /flɜːrt/ ، اينسو و آنسو جهيدن 

     الس زدنflower flow‧er /ʹflaʊər/  گل 

    follow fol‧low /ʹfɑːloʊ/  دنبال كردن 

    food food /fuːd/  غذا 

    for example for example  بعنوان مثال foreign (languages) for‧eign /ʹfɑːrən/ )زبانهاي) خارجي 

    forest for‧est /ʹfɑːrəst/  جنگل ، بيشه 

    forget for‧get /fərʹɡet/   كردنفراموش 

    form form /fɔːrm/  فرم ،ورقه 

    freezing freez‧ing /ʹfriːzɪŋ/  منجمد 

    fresh fresh /freʃ/  تازه 

    Friday Fri‧day /ʹfraɪdeɪ/  جمعه 

    friend friend /frend/  دوست 

    friendly friend‧ly /ʹfrendli/  دوستانه 

    frightened fright‧ened /ʹfraɪtnd/   زدهوحشت 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 68  

    fruit fruit /fruːt/  ميوه 

    frustrated frus‧trat‧ed /ʹfrʌstreɪtəd/

    سرخورده، دلسرد،  بي نتيجه ، باطل ناراضي،

    fun fun /fʌn/  سرگرمي 

    fur (coat) fur /fɜːr/ )كت) خز 

    furious fu‧ri‧ous /ʹfjʊriəs/  عصباني ، خشمگين 

    gardener gar‧den‧er /ʹɡɑːrdnər/  باغبان 

    gene gene /dʒiːn/  ژن 

    generous gen‧e‧rous /ʹdʒenərəs/  بخشنده 

    geography ge‧og‧ra‧phy /dʒiʹɑːɡrəfi/

     علم جغرافيا 

    get along (well) with  get along )بخوبي) با كسي كنار آمدن 

    (get) angry an‧gry /ʹæŋɡri/  عصباني شدن 

    (get) married mar‧ried /ʹmærid/  ازدواج كردن 

    ghost ghost /ɡoʊst/  روح ، شبح 

    giant  gi‧ant /ʹdʒaɪənt/  غول پيكر 

    girl girl /ɡɜːrl/  دختر 

    glass (of water) glass /ɡlæs/  (ليوان (آب 

    go go /ɡəʊ/  رفتن 

    go back go back  بازگشتن 

  • 69 American English File SE 1  

    (go) camping camp·ing /ʹkæmpɪŋ/  به اردو رفتن 

    (go on a) date date /deɪt/  (قرار مالقات (رفتن 

    go out go out  بيرون رفتن 

    (go to) court court /kɔːrt/  (دادگاه (رفتن 

    (go) wrong wrong /rɒːŋ/  خراب شدن 

    goal goal /ɡoʊl/ هدف ، مقصد ، دروازه  

     فوتبالgolf golf /ɡɑːlf/  بازي گلف 

    good good /ɡʊd/  خوب 

    Good luck! luck /lʌk/  موفق باشيد! 

    (good) taste taste /teɪst/  (طعم (خوب 

    good‐bye good‧bye /ɡʊdʹbaɪ/  خداحافظ 

    good‐looking ͺgood-ʹlooking  خوش تيپخوش منظر ، great (= fantastic) great /ɡreɪt/  عالي 

    grocery (store) gro‧cer‧y /ʹɡroʊsəri/  (خواربار (فروشي 

    group group /ɡruːp/  گروه 

    guess guess /ɡes/  حدس زدن 

    guest guest /ɡest/  ميهمان 

    guide guide /ɡaɪd/  راهنمايي كردن 

    guitar gui‧tar /ɡɪʹtɑːr/  گيتار 

  • راهنماي گرامر و نكات كاربردي 70  

    hair hair /her/  مو 

    hairdresser hair‧dress‧er /ʹherͺdresər/

     آرايشگر مو 

    hairstyle hair‧style /ʹherstaɪl/  مدل مو 

    hairy hair‧y /ʹheri/  پر مو 

    hamburger ham‧burg‧er /ʹhæmbɜːrɡər/

     همبرگر 

    hand hand /hænd/  دست 

    happen hap‧pen /ʹhæpən/  روي دادن 

    happy hap‧py /ʹhæpi/  خوشحال 

    hardly hard‧ly /ʹhɑːrdli/  به سختي 

    hat hat /hæt/  كاله 

    hate hate /heɪt/  متنفر بودن 

    have have /hæv/  داشتن (have) in common com‧mon /ʹkɑːmən/  (اشتراكات (با هم داشتن 

    head head /hed/  سر 

    headache head‧ache /ʹhedeɪk/  سر درد 

    headline head‧line /ʹhedlaɪn/  عنوان ، سر صفحه 

    health health /helθ/  سالمت ، تندرستي 

    heart heart /hɑːrt/  قلب 

  • 71 American English File SE 1  

    heat heat /hiːt/  حرارت دادن ، گرم شدن 

    height height /haɪt/  بلندي ، ارتفاع 

    help help /help/  كمك كردن 

    hi hi /haɪ/  سالم 

    highway high‧way /ʹhaɪweɪ/  بزرگراه 

    history his‧to‧ry /ʹhɪstəri/  تاريخ 

    hit hit /hɪt/  ضربه زدن 

    hobby hob‧by /ʹhɑːbi/  تفريح 

    hold hold /hoʊld/  نگه داشتن 

    hole hole /hoʊl/  ، حفره گودال 

    holiday hol‧i‧day /ʹhɑːlədeɪ/  روز تعطيل 

    homemade home‧made /ͺhoʊmʹmeɪd◂/

     خانگي 

    honeymoon hon‧ey‧moon /ʹhʌnimuːn/

     ماه عسل 

    honor hon‧or /ʹɑːnər/  افتخار ، آبرو 

    horror movie ʹhorror ͺmov