phraseologie (فرانسوی) фразеология (روسی) phraseologie (آلمانی) ...

41
ی س ار ف ان ب در ر ن سه آ ی ا ق م ی و س رو ان ب ی ر ور ل و ی آر ر ف ه ی ب ه گا نвзгляд на русскую фразеологию в зеркале персидского языка Phraseologie ) ’و’ی س ی رآ ’’’’’’’’’’’’’’’’’’ ف( фразеология ) ی سرو( Phraseologie ) ی ن ما ل آ( phraseology ) ی س لی گ نآ( idiomatic expressions

Upload: uma-garza

Post on 03-Jan-2016

102 views

Category:

Documents


0 download

DESCRIPTION

نگاهی به فرازیولوژی زبان روسی ومقایسه آن در زبان فارسی взгляд на русскую фразеологию в зеркале персидского языка. Phraseologie (فرانسوی) фразеология (روسی) Phraseologie (آلمانی) phraseology (انگلیسی) idiomatic expressions. - PowerPoint PPT Presentation

TRANSCRIPT

Page 1: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

نگاهی به فرازیولوژی زبان روسی ومقایسه آن در زبان فارسیвзгляд на русскую фразеологию в зеркале персидского

языка

Phraseologie )فرانسوی( фразеология)روسی(

Phraseologie )آلمانی( phraseology)انگلیسی(

idiomatic expressions

Page 2: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

به logos به معنای " عبارت" و phrasis )از یونانی فرازیولوژیمعنای “تعلیم – علم“( شاخه ای از علم زبانشناسی است که به

مطالعه ی عبارت های خاصی از زبان می پردازد.

Page 3: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

فرازیول3وژی علم علم ه3ای ب3ا س3ایر ش3اخه مقایس3ه در زبانشناس3ی نس3بتا ج3وان اس3ت. هرچن3د تحقیق3ات علمی پ3یرامون این علم از ق3رن بیس3تم آغ3از گردی3ده اس3ت ام3ا در حقیقت توج3ه ج3دی زبانشناس3ان ب3ه علم فرازیول3وژی

در سه دهه اخیر بوده است.

Page 4: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

Charles Bally (1865-1947)Precis de stylistiqueگزیده های سبک شناسی

Traite de stylistique francaise سبک شناسی زبان فرانسه

Page 5: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

( les groupements libres)- عبارات آزاد یا ناپایدار 1( les groupements usuels- عبارات نیمه آزاد )2 ( les series phraseologiquesت همسان )ا- عبار3

(les unites phraseologiques- عبارات واحد )4

Page 6: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

Евге9ний Дми9триевич Полива9нов

Yevgeny Dmitrievich Polivanov (1891-1938)

Page 7: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

/ стилистика / stylistics سبک شناسی/ лексикология / lexicologyواژه شناسی

/ фонология / phonologyواج شناسی / этимология / etymologyریشه شناسی

/морфология / morphologyصرف شناسی / синтаксис / syntaxنحو شناسی

Page 8: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

Makkai A. (1969)Smit L.P. (1998)

Hausermann (1977)Uriel Weinreich (1926-1967)

Page 9: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

Бори́�с Алекса́�ндрови́ч Ла́�ри́нبوریس الکساندرویچ الرین Ви́�ктор Вла́ди́�ми́рови́ч ویکتور والدیمیرویچ ویناگراداف

Ви́ногра́�дов

Page 10: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

کار پژوهشی 15225بیش از 1986 تا 1918درفاصله سالهای )شامل کتاب های آموزشی، فرهنگ لغت، پایان نامه های علمی، مقاله و غیره( از سوی محقیقین روسی در باره فرازیولوژی زبان

روسی انجام گرفته است.

Page 11: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

آب3اکوم اف، آوالی3انی، آموس3وا، آپرس3یان، آرخانگلس3کی، آخم3انوا، ب3ابکین، ب3ادوئن اف، عیس3اچنکو، دال، ژوک اف، گی3وزداری گ3اورین، بوالخوفس3کی، دیکور3تون3ه، ک3ارپ3 3اف، ک3ودوخ اف، کاپ3یلین3ک3ا، ک3ونین، ل3مانو3س3ف، م3اکی3 ین 3ک3ا، م3ا3الت ک3وف، روزی3نزون3، ر3تس3کر، رفورم3اتس3کی، پاتبنی3ا3، پ3وپ 3اف، پی3شکوفس3کی، نازا3ری3ا3ن، ع3وش3اکف، تولی3کین3ا، 3تاراپس3ف، تی3لی3ا، اف، ت3اگی سمیرنیت3س3کی، 3سرزنوفس3کی، فید3وس3ف، ف3ارتون3ات 3اف، 3چرنیش3وا، شا3نس3کی،3ش3اخما3ت اف، ش3میل ی3وف3، ش3یر3با،

ی3اکوبینسک3ی، یانکو ترینیتسکایا ...

Page 12: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

یک عنوان کلی برای گروهی )یا ترکیبی( از فرازیولوژی "کلمات خاص است که از نظر معنایی درارتباط تنگاتنگ با

یکدیگر بوده، به عنوان واحد های از قبل آماده شده و فیکس شده زبانی درگفتار بکارمی روند و امکان ساخت واحد های

تازه زبانی با استفاده از اجزاءآنها وجود ندارد"

Page 13: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

را ک3ه گ3روه ه3ای از کلم3ات ی3ا گ3روهی از کلم3ات آن دس3ته خاص3ی از م3ردم ب3ه مقتض3ای حرف3ه، جایگ3اه و طبق3ه اجتم3اعی

نامی3ده فرازیول3وژیخ3ود درگفت3ارخود از آنه3ا اس3تفاده می کنن3د ورزش3کاران، طبق3ه پزش3کان، ش3کارچیان، مانن3د می ش3ود".

های کارگر واشراف.

Page 14: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

فرازیولوژی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به مطالعه عبارت های پایدار زبان می پردازد

Page 15: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

معموال عبارت های موجود درسیستم واژگانی زبان به دودوسته تقسیم می شوند:

- عبارت های نا پایدار ) نااستوار/آزاد(1 – عبارت های پایدار)استوار/غیر آزاد(2

Page 16: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

عبارت های نااستواربه عبارت هایی اطالق می شود که عناصر سازنده آن ثابت و معین نباشد و بتوان به جای یکی از اجزای آن در

موارد جداگانه ای اجزای دیگری را بکاربرد. مانند: کتاب حسین- مداد حسین- ماشین حسین و...

یعنی عبارت های نااستوار گروهی )یا ترکیبی( از واژه ها هستند که معنای واژه ها را مشخص تر، محدودتر و معین تر می نماید، مانند: حسین )حسین دانشمند، حسین دانشمند استاد دانشگاه، ...( . زبان

شناسان اینگونه ساختمان های زبانی را ”عبارات اضافی“ نامیده اند. عبارات اضافی گروهی از واژه ها هستند که با یکدیگر رابطه نحوی

دارند )عبارت های نحوی( اما معنای کامل را بیان نمی کنند. یعنی جمله به شمار نمی آیند بلکه جزء ساختمان جمله هستند.

عبارت های نااستوار )عبارت های نحوی(

Page 17: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

تفاوت عبارت های نا استوار)عبارت های نحوی( با واژه های مرکب

واژه ه3ای م3رکب عموم3ا داللت برن3ام اش3خاص واش3یاء دارن3د و ب3ر عکس *ا3جزاء عبا3رت نحوی رابطه نحوی با هم ندارند: گلکار – گلخانه؛

درس3اخت عبارته3ا بع3د از معین ش3ونده )مض3اف(کلم3ات دیگ3ری می توانن3د *اض3افه3 3ش3ون3د3. یع3نی بین 3کلم3ه ه3ای ی3ک ع3ب3ارت3 می 3ت3وان کلم3ات دیگ3ر3ی را ج3ای3 دا3د. 3د3ر ص3ور3تی ک3ه ب3ع3د ا3ز 3تش3کی3ل وا3ژه 3ه3ای م3رکب ب3ی3ن ا3ج3زای3 آنه3ا پ3ای – 3کاروان3س3االر- زب3ان : 3گش3اده3 گ3یر3د ق3رار جدی3د3ی واژه توان3د3 نم3ی3

افزار- ...؛ واژه م3رکب اس3ت )وطن دوس3ت( * آخ3ر تنه3ا روی هج3ای تکی3ه ت3رکیب در

درح3الیک3ه3 در ع3ب3ارت تک3ی3ه روی 3ت3ک ت3ک ا3ج3زا3ء عب3ارت اس3ت )پس3ر3 دانشجو(؛در واژه ه3ای م3رکب معن3ای مجم3وع واژ ه3ا غ3یر از معن3ای هری3ک از آنهاس3ت *

ا3ما د3رعب3ا3رت واژ3ه ها معنای3 خود 3را ح3فظ می کن3ند )قلم 3فرهاد(.

Page 18: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

عبارت از نظر معنی

- عبارت اسمی که عنصر اصلی آن را گروه اسمیه )اسم، ضمیر، عدد، 1صفت( تشکیل می دهد

که عنصر اصلی آن را فعل تشکیل می دهد - عبارت فعلی2

Page 19: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

انواع عبارت های اسمی

نگین ف3یروزه، ش3ب اض3افه بی3انی: : آب چش3مه، ب3وی گ3ل – اض3افه اختصاص3یکت3اب حس3ین، خان3ه پروی3ز – اض3افی ملکی: - عب3ارت اض3افی )1قد س3رو، اشک لعل(ا3ضافه تشب3یهی: 3: بال فک3ر، پ3ای ارا3دت – اض3افه استعاری3یل3د –

- عب3ارت بدلی: فریدون نجار، پروانه دختر همسایه2 – عب3ارت توصیفی: کاغذ سفید، کاسه رزین3 – عب3ارت عددی: دوجلد کتاب، چهار کودک4 – عب3ارت قیدی: سخت رنجور، همه عمر5

2 -

Page 20: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

عبارت های فعلیعب3ارت فعلي، فعلي اس3ت ك3ه از چن3د ج3زء ج3داي از هم تش3كيل مي

ب3ه عب3ارت ديگ3ر، عب3ارتي . ش3ود و مع3ني واح3د ي3ك فع3ل را مي رس3انداس3ت ك3ه مع3ني و ك3ار فع3ل را ب3ا خ3ود دارد و گون3ه اي فع3ل اس3ت و چ3ون از چن3د ج3زء تش3كيل ش3ده، آن را عب3ارت فعلي نامي3ده ان3د. عب3ارت فعلي دس3ت كم س3ه ج3زء دارد و اغلب از ي3ك ح3رف اض3افه، ي3ك اس3م و ي3ك

مانن3د" فع3ل درس3ت از پ3اي افت3ادن، در مي3ان گذاش3تن، ب3ه ش3ده اس3ت؛ گ3اهي عب3ارت فعلي، بيش از س3ه ج3زء دارد، مانن3د . “فراموش3ي س3پردن

: دست به كاري زدن، دست از جان شستن، از سر خود واكردن.

Page 21: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

یويژگيهاي عبارت فعلعب3ارت فعلي ي3ك واح3د اس3ت؛ يع3ني گ3روهي تركي3بي ك3ه مع3ني واح3دي -

� را مي رس3اند و اغلب مع3ادل ي3ك فع3ل س3اده ب3ه ”ي3ا م3ركب اس3ت؛ مثال اس3ت؛ ي3ا “افت3ادن” ب3ه مع3ني و مع3ادل فع3ل س3ادة “زمين خ3وردن

ك33ه ب33ه مع33ني ومع33ادل فع33ل م33ركب “روي پ33اي خ33ود ايس33تادن”. است“مقاومت كردن” و “ايستادگي كردن”ب3ه تص3ويب رس3اندن، ب3ه تص3وير كش3يدن، ب3ه اه3تزاز در آوردن، ب3ه خ3ود )

گ3رفتن، ب3ه فراموش3ي س3پردن، ب3ه اج3را گذاش3تن، ب3ه بحث گذاش3تن، م3ورد اته3ام ق3رار دادن، م3ورد اج3را گذاش3تن، زي3ر نظ3ر گ3رفتن، تحت

(تعقيب قرار دادن، به رخ كشيدن و...از  بس3یاری در معن3ای عبارته3اي فعلي- اغلب بک3ار مج3ازي و كن3ايي

مانن3د رون3د. )ب3ه مي3ان آوردن: می ، از ك3وره در رفتن(مط3رح ك3ردن )، ب3ه ب3ازي گ3رفتن(عص3باني ش3دن) از (، ب3ه كس3ي اعتن3ا و توج3ه ك3ردن

س3اقط ي3ا راك3د )گ3ل نشس3تن ب3ه( ، خس3ته ي3ا مل3ول ش3دن )پ3اي درآم3دن�ت و ك33ول افت33ادن )خس33ته ش33دن(، ب33ه تت33ه پت33ه افت33ادن (، ش33دن از ك

)دس3تپاچه ش3دن(، از رو رفتن )خج3الت کش3یدن(، ب3ه گن3د كش3يدن )از عه3ده ک3اری برنیام3دن(، از س3ر خ3ود وا ك3ردن )ک3اری را دس3ت انج3ام

ندادن(، ...مو را ازماس33ت کش33یدن، انگش33ت ب33ه دن33دان گزی33دن، خم ب33ه اب33رو نی3اوردن، بی3نی )پ3وزه( را ب3ه خ3اک مالی3دن، گ3وش بری3دن، ب3ه گ3وش خریاس33ین خوان33دن، پیش33انی برخ33اک نه33ادن، ازچش33م افت33ادن، لب ترک3ردن، دن3دان ت3یز ک3ردن، چان3ه زدن، ب3ه گ3ردن گ3رفتن، س3ینه س3پر ک33ردن، ش33انه خ33الی ک33ردن، ش33کم را ص33ابون زدن، ؛ب33ه پ33اي كس33ي نرس33يدن، اب33رو در هم كش33يدن، ب33ه گ33ردن گ33رفتن، دس33ت از ج33ان

شستن،...

Page 22: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

عبارت های استوار )عبارت های فرازیولوژیکی(عب3ارت ه3ای اس3توار)پای3دار/ غ3یر آزاد( گ3روهی از واژه ه3ا ی مش3خص ومعین هس3تند ک3ه ب3ا یک3دیگر ت3رکیب می ش3وند ودچ3ار هیچگون3ه ک3اهش، اف3زایش و ی3ا ت3غی3یرنمی گردن3د. ب3ه عب3ارت دیگ3ر ب3ه ج3ای هیچ ی3ک از واژگ3ان آن نمی ت3وان و3اژ3ه دیگ3ری3 را ج3ایگز3ین نم3ود. ب3رهم3ین اس3اس3 می ت3وان گ3فت عب3ارت ه3ا3ی پا3ی3دار3 3عب3ارت 3ه3ایی 3هس3تند ک3ه 3از پیون3د3 دو و3 ی3ا بیش3تر از3 دو 3کلم3ه 3تش3کیل 3ش3ده و3 3ب3ه م3ر3ور 3ز3م3ان3 ب3ه 3ش3ک3ل ض3رب3 ا3لمث3ل و 3ی3ا اص3طالح3 درآم3ده ا3ن3د. ع3ب3ارت ه3ا3ی پا3ی3دا3ر 3ر3ا کس3ی3 3ب3ه خو3اس3ت3 و 3س3لیقه 3خ3ود ن3می تو3ا3ن3د ت3غی3یر ده3دو در3هم3ه3 م3حی3ط

ب3ام 3ه3ای 3جغ3را3ف3ی3ا3ی3ی ی3ک زب3ان3 3ب3ه ط3ور3 ی3کس3ا3ن3 بک3ار می3 3رون3د؛3 3مانن3د3: "3 ی3ک " م3اردرآس3ت3ین"3، 3" و3دوه3وا اس3ف3ندیار3("،3 "3 پا3ش3نه 3آ3ش3یل)چش3م مگس3 "،3 " 3، " س3بیل کس3ی ر3ا چ3رب ک3رد3ن"3، " 3حاش3یه3 رفت3ن"،3 ب3ه دل گ3رفتن"،3 "3 3پ3ران3دن

"3 و ....3..هر3که بامش بیش3 بر3فش بیشتر"، "3 پ3ا توی3 کفش 3کسی3 کردن

Page 23: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

عبارت های استوار به طور سنتی از دیدگاههای مختلفی مانند : فرهنگ شناسی، فولکور شناسی)فرهنگ عامه(، نحوی، سبک شناسی و مانند اینها مورد پژوهش قرارمی گیرد. اما در حقیقت تحقیق پیرامون اینگونه عبارت های

“. علم فرازیولوژیمربوط به علمی است به نام ”با این توص3یف می ت3وان گفت ” علم فرازیول3وژی اس3ت3وار ه3ای3 عب3ارت مطا3لع3ه3 ب3ه ک3ه اس3ت علمی ر3ایج3 3د3ر 3ه3ر زب3ا3ن3 می 3پ3رداز3د. ا3ینگ3و3ن3ه عب3ارت ه3ا 3را

نام3ی3د“عب3ار3ت ه3ا3ی فراز3یو3ل3وژ3یک3ی3 م3ی3 تو3ا3ن3

Page 24: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

بیول3وژی + کی = بیول3وژیکی )تغی3یرات بیولوژیکی(آب + کی = آبکی )سوپ آبکی(

زور + کی = زورکی )کار زورکی(

Page 25: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

تفاوت عبارت های فرازیولوژیکی از عبارت های آزاد نحوی و از کلمه های مرکب

عب3ارت ه3ای فرازیول3وژیکی ن3یز مانن3د کلم3ات م3رکب بی3ان کنن3ده ی3ک مفه3وم واحدهس3تند درص3ورتی ک3ه عب3ارت ه3ای آزاد نح3وی در بی3ان مفه3وم آزاد هس3تند و ب3ه ان3دازه اج3زاء داخلی خ3ود می توانن3د در برگیرن3ده مف3اهیم باش3ند. از این لح3اظ عب3ارت ه3ای فرازیول3وژیکی و کلم3ات م3رکب از نظ3ر ایف3ا می کنن3د ام3ا عب3ارت نح3وی نقش ی3ک ج3زء جمل3ه را هس3تند؛مانن3د مس3تثنی قاع3ده این از نح3وی آزاد ه3ای ”چش3م تن3گ“ ب3ه مع3نی ” چش3مان باری3ک )عب3ارت نح3وی( و ب3ه مع3نی حس3ود )عب3ارت فرازیول3وژیکی(؛“ چش3متنگ“ ب3ه

معنی چشمباریک و حریص )کلمه مرکب(؛

Page 26: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

جمالت فرازیولوژیکی

آن دس3ته از واح3د ه3ای فرازیول3وژیکی ک3ه از لح3اظ س3اختمان براب3ر جمل3ه ان3د را می ت3وان ج3مالت3 فرازیول3و3ژیکی نامی3د. گ3اهی 3گوین3دگان د3ر جری3ان گفت3ار جمالت ف3رازیول3وژ3یکی را ب3ه ا3ش3تباه 3ب3ه عب3ارت ه3ای فرا3زیول3وژیکی 3تب3دیل می کنن3د؛ مثال

)یع3نی ب3ا گ3رگ 3دنب3ه می 3خ3ورد و ب3ا 3چوپ3ان گری3ه می کن3دجم3ل3ه فرا3زیول3وژیکی3 ” “ ب3ا گ3رگ3 دن3ب3ه3 خ3ورد3ن3 و ب3ا3 چوپ3ان3 گر3ی3ه ک3ردنآدم3 3ریاک3ار(“3 3را 3ب3ه ش3ک3ل ن3ادرس3ت3 3” 3

اینک3ه 3جمل3ه فراز3یول3وژیکی ” 3 ی3ا ن3داردتغی3یر می د3هن3د. 3و درآس3م3ان ی3ک س3تاره “ بک3ار می درآس3مان ی3ک س3ت3اره نداش3تن)3یع3نی آ3دم 3فق3یر(“ ب3ه اش3ت3باه ب3ه3 ش3ک3ل ”

ر3ود.همانگون3ه ک3ه عب3ارت ه3ای فرازیول3وژیکی از عب3ارت ه3ای آزاد نح3وی متم3ایز اس3ت جمالت هرچن33د دارد. تف33ا3وت آزاد3 ت جمال3 ب33ا ن33یز فر3ازیول33و3ژیکی جم3الت فر3ازیول3وژیکی از 3لح3اظ س3اختمان ما3نن3د جمالت م3عم3ولی می باش3ند ولی از نظ3ر ک3می و کیفی ا3ینگون3ه جمالت دارای اج3زاء دائمی ب3وده مع3نی کلی واس3توار دارن3د.

Page 27: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

علم ومنازع3ه بحث م3ورد مختل3ف ومش3کالت موض3وعات نگردی3ده وفص3ل ح3ل ق3اطع ط3ور ب3ه ت3اکنون فرازیول3وژی عب3ارت چ3ه اینک3ه در خص3وص زبانشناس3ان بین در اس3ت. ه33ای عب33ارت عن33وان ب33ه ت33وان می دقیق33ا را ه33ایی

واح3دی نظ3ر قلم3داد ک3رد ب3ه فرازیول3وژیکی ن3دارد. وج3ود عن3وان مث3ال ب3رای تع3یین ح3دود عب3ارت ه3ای فرازیول3وژیکی از می متف3اوتی نظری3ات ب3ه قائ3ل محتوادانش3مندان لح3اظ باش3ند. گ3روهی کلی3ه عب3ارت ه3ای اس3توار را ج3زو عب3ارت ه3ای فرازیول3وژیکی می دانن3د. ب3رخی دیگ3ر ن3ه هم3ه ی عب3ارت ه3ای ک3ه را ه3ا این عب3ارت از بلک3ه دس3ته ی خاص3ی را اس3توار دارای وی3ژگی ه3ای مخصوص3ی می باش3ند ب3ه عن3وان عب3ارت س33وم گ33روه کنن33د. می قلم33داد فرازیول33وژیکی ه33ای زبانشناس3ان امث3ال وحکم، ض3رب المث3ل ه3ا، کلم3ات قص3ار و از این قبی3ل را ن3یز جزوعب3ارت ه3ای فرازیول3وژیکی )جمالت

فرازیولوژیکی( به حساب می آورند.برخی از زبانشناس3ان روس3ی ح3روف رب3ط م3رکب، ح3روف اض3افه م3رکب و ح3تی ب3رخی کلم3ات خ3اص را ن3یزجزو عب3ارت

های فرازیولوژیکی به حساب می آورند. کلماتی از قبیل:Галиматья, сумбур, чепуха, абракадабра, тарабарщина, ерундистика, чушь, ....

Page 28: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

طبقه بندی عبارات فرازیولوژیکی

– از نظر معنا شناسی وساختار دستوری 1- از نظر سبک شناسی2 - از نظر ژرفشناسی یا ریشه شناسی3

Page 29: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

از نظر ویژگی های معنایی وساختار دستوری

الف( تفسیر یا برداشت بستهبابکین – ژوکوف – الرین- ماالتکوف - ما کیینکو – تیلیا -

آموسووا

ب( تفسیر یا برداشت بازآرخانگلسکی – چرنیشوا – گاورین – کونین – شانسکی -

ناظاریان

Page 30: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

узкий взгляд نگاه بستهبر طبق این دیدگاه دامنه عبارات فرازیولوژیکی مرز بین کلمه و جمله

)ترکیب کلمات( است. - عبارت هایی که معنا ی اجزای تشکیل دهنده آنها هیچگونه ارتباطی به 1مفهوم کلی آن عبارات ندارد واجزای آن درمعنای اصلی خود بکار نمی

(фразеологические сращенияروند)бить баклуши- точить балясы- попасть впросак

- عبارت هایی که اجزای تشکیل دهنده آن ها تا حدودی درمعنای اصلی 2خود بکار می روند و در ترکیب باهمدیگر یک مفهوم کنایی وسمبولیک را

(.ф.еبرای آن عبارات خلق می کنند)держать камень за пазухой, выносить сор из избы, стреляный воробей, зайти в тупик, брать в свои руки, плыть по течению

- عبارت هایی که اجزای تشکیل دهنده آن هادرمعنای اصلی خود بکار 3می روند و در ترکیب باهمدیگر یک مفهوم کلی و واقعی را بیان می

(.ф.сکنند)страх берет, тоска берет, но нельзя сказать: радость берет,

наслаждение берет

Page 31: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

широкий взгляд نگاه باز

ه3ای • عب3ارت دامن3ه معتقدن3د دی3دگاه این طرف3داران )گ3روه کلم3ات ت3رکیب ب3ه مح3دود تنه3ا فرازیول3وژیکی واژه ه3ا( نمی ش3ود بلک3ه می توان3د از کلم3ه آغ3از و ب3ه جمل3ه ختم ش3ود. ب3رهمین اس3اس می ت3وان ض3رب المث3ل کلم3ات تلمحی3ات، قص3ار، کلم3ات وحکم، امث3ال ه3ا، کن3ایی و مانن3د اینه3ا را ج3زو عب3ارت ه3ای فرازیول3وژیکی

به حساب آورد.Пословицы и поговорки, присловья, крылатые

слова, афоризмы и т.п.

Page 32: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

معیار متمایز کننده عبارت های فرازیولوژیکی از دیگر عبارت هاкритерий определения фразеологизмов

Устойчивость, целость значения, не выводимую из суммы значений, составляющих его слов

Воспроизводимость

Непереводимость на другие языки

Метафоричность

Образность

Экспрессивно-эмоциональная окраска اجزاء تشکیل دهنده عبارات فرازیولوژیکی ثابت پایدار هستندوامکان تغییرویا جایگزینی این اجزاء -

وجود ندارد؛ عبارت های فرازیولوژیکی عباراتی هستند که به صورت واحد های ازقبل آماده شده زبانی -

درهنگام گفتارمورد استفاده قرارمی گیرند؛- شهرت ورواج کاربرد عبارات فرازیولوژیکی نزد کاربران آنها؛

- معنای عبارات فرازیولوژیکی نه برپایه حقیقت بلکه بر پایه مجاز،استعاره و کنایه استواراست؛- اجزاء تشکیل دهنده عبارات فرازیولوژیکی نه به صورت جداگانه، بلکه درترکیب با یکدیگر و به

صورت کلی دارای معنی مشخص می گردند؛عبارت های فرازیولوژیکی معموال قابل ترجمه به زبان دیگری نیستند؛- عبارت های فرازیولوژیکی معموال دارای بار عاطفی و احساسی هستند.-

Page 33: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

На уровне слова

Автома́т- болван, человек бесчувственный, действующий бессознательно, как кукла, подражающая движением живого существа вследствие скрытого в ней двигателя;

Актёр – притворщик, лицемер; Ба́ла́ла́йка́ (бесструнна́я) - болтун, пустой человек; Бука́ - человек угрюмый, суровый, необщительный; Белоручка́ - не любящий тяжелого труда; Венера́ - красивая женщина (намек на Венеру, богиню красоты и любви у древних римлян); Геркулес – силач; Гла́сность - свобода оглашать свою мысль, открыто говорить; Гли́ст - долговязый, худощавый, противно длинный; Голи́а́ф - человек необыкновенного роста; Головотяп - ограниченный и упрямый человек; Дебош – буйство; Домовой - дух-хранитель или обидчик (т. е. свой или чужой); Дуби́на́ - тупой, упрямый человек; Желторотый - неразвитой молодой человек (намек на желтый клюв птенцов);   Ива́н - простак и добряк; Истука́н - человек глупый, тупой, неподвижный; Ка́ша́ - беспорядок, путаница, беспорядочная смесь; Клейми́ть - позорить, бесчестить; Колпа́к - глупый, сонный, недогадливый, бесхарактерный человек (муж), которым можно вертеть, как вертят колпак на голове; Комеди́я – притворство; Кукуевщи́на́ - о крупных катастрофах, беспорядках на железных дорогах; Куроед – взяточник; Ла́кей - подлый угодник; Лебеза́ - льстивый увивающийся, подъезжающий человек; Ли́чи́на́ - ложный вид, лукавое притворство; Ма́стодонт - человек необыкновенного, громадного роста; Менела́й - обманутый муж; Моветон – невоспитанный; Моги́ла́ - о человеке, не выдающем переданных ему тайн; Моча́ло - человек бесхарактерный, вялый, без воли; Муми́я - очень худощавый; На́боб - крупный богач; Нетяг - слабый, хилый, дармоед, ленивый, не работающий; Ни́мфы - женщины легкого поведения; Обезьяна́ - некрасивый человек; Отплевыва́ться - чтоб не сглазить;

Page 34: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

Отходи́ть – умирать; Па́нтера́ - злая, свирепая женщина; Па́ра́зи́т - прихлебатель, живущий на чужой счет; Па́ук - кровопийца, человек беспощадный, извлекающий выгоды из трудов другого; Подма́за́ть – подкупать; Подма́сли́ть - дать взятку; При́нос – взятка; Пешка́ - ничтожный человек, которым помыкают; Рожа́ - некрасивый, безобразный человек; Рома́н - любовные приключения (отношения); Руса́лка́ – очаровательница; Са́ма́ряни́н - человек милостивый; Сви́щ - человек пустой, бессодержательный; Скелет - о худом (тощем человеке); Сма́зка́ – взятка; Сфи́нкс - загадочный человек; Серый - туманный, несветлый.; Та́ртюф - лицемер, хитрый ханжа, святоша; Теляти́на́ – глупец; Фа́вори́т - любимец, угодник, временщик; Фи́ска́л - шпион, наушник; Фофа́н – простак, шут, черт – пугало; Ха́мелеон - человек изменчивый, непостоянный; Хвост - в смысле неразлучные единомышленники, прихвостники, угодники, сторонники; Чурба́н - глупый, неповоротливый.

Page 35: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

تقسیم بندی عبارت فرازیولوژیکی از نظر سبک شناسی

الف( سبک ادبی )کتابی( ب( سبک عامیانه )محاوره ای(

ج( سبک صنفی )حرفه ای(

Page 36: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

تقسیم بندی عبارت های فرازیولوژیکی از نظر ژرفشناسی )ریشه شناسی(

، اتت3اریخ ،دین و اعتق3اد( عب3ارات ملی )غالب3ا ریش3ه در ال3فوادبیات یک ملت دارند(، هاآیین ، فرهنگ،هااسطوره

ب( عب3ارات ف3راملی )اززب3ان دیگ3رملت ه3ا گرت3ه ب3رداری ی3ا ان333333333د( ش333333333ده گرفت333333333ه وام

Page 37: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

بیول3333وژی)زیس3333ت شناس3333ی(، رادیول3333وژی)پرتونگ3333اری(، ف333یزیولوژی)ان333دام شناس333ی(، ایمنول333وژی)ایمن شناس333ی(، هی3درولوژی)آب شناس3ی(، میکروبیول3وژی)میک3روب شناس3ی(،

شناس3ی(، اتیمول3وژی واجفیلول3وژی )زب3ان شناس3ی(، فونول3وژی ))ریش33ه شناس33ی(، مورفول33وژی )ریخت شناس33ی(، هم33اتولوژی

)خون شناسی(

فرازیولوژی )؟(

Page 38: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

اصطالحات وتعبیرات

- فرازیولوژی از یک کلمه تشکیل شده است ولی ....؛1- فرازیولوی مفرد است و نام یک رشته علمی است)مانند 2

همه رشته های علمی(، اما ... فرم جمع دارد و نام رشته علمی نمی تواند باشد بلکه واحد های خاص زبانی محسوب می شوند؛

- هردو کلمه اصطالحات وتعبیرات دارای ویژگی چند معنایی 3هستند:

اصطالحات اقتصادی- اصطالحات پزشکی- اصطالحات سیاسی و...

)معادل ترمین(تعبیرات نیز می تواند معنای تفاسیر بدهد )تعبیر خواب(

Page 39: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

ترکیبات

- فرازیولوژی از یک کلمه تشکیل شده است ولی 1....؛

- فرازیولوی مفرد است و نام یک رشته علمی 2است)مانند همه رشته های علمی(، اما ... فرم

جمع دارد و نام رشته علمی نمی تواند باشد بلکه واحد های خاص زبانی محسوب می شوند؛

- دامنه ترکیبات تنها محدود به گروه واژه است 3درحالیکه دامنه عبارات فرازیولوژیکی از کلمه تا جمله

می تواند باشد.

Page 40: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

عبارت شناسی (ср.: фраза = عبارت и логия = شناسی)

Таким образом, мы пополняем словообразовательный модель персидского языка. На основании этой модели иноязычные термины, заканчивающиеся на суффикс –логия, как было отмечено выше, обычно передаются на персидский язык в виде калок. Следовательно, Эборотшенаси (ср. с греч. phrasis – “оборот речи”, logos – “учение”) в персидском языке может служить разделом науки, который изучает обороты (Эбороты عبارات) речи. Примерами этих оборотов (Эборотов)

могут быть пословицы и поговорки "пословичные обороты" ( ات عب3ار народные клише, приметы и штампы " народные речевые ,(تمثیلی

обороты" (عب3ارات کلیش3ه ای), просторечные обороты (عب3ارات عامیان3ه

ebārāt-e āmiāneh) , обороты-кенаиеи (ای کنایه и крылатые (عبارات

обороты (عبارات حکیمانه).

Page 41: Phraseologie  (فرانسوی)  фразеология  (روسی) Phraseologie  (آلمانی)   phraseology (انگلیسی)

تمثیل ها ، امثال و حکم، اصطالحات، ضرب المثل ها، تعبیرات ، کنایات، تلمیحات، زبانزدها