towards a free revolutionary art

7
اﻧﻘﻼﺑﻲ آزاد ﻫﻨﺮ ﺳﻮي ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻴﻔﺴﺖ ﺗﺮوﺗﺴﻜﻲ ﻟﺌﻮ و ﺑﺮﺗﻮن آﻧﺪره1938 ﺗﺮﺟﻤﻪ: دﻫﻜﺮدي ﻫﺎدﻳﺎن ﺳﻬﻴﻞ

Upload: goodrezi

Post on 15-Jan-2016

223 views

Category:

Documents


1 download

DESCRIPTION

مانيفست به سوي هنر آزاد انقلابي

TRANSCRIPT

Page 1: Towards a Free Revolutionary Art

مانيفست به سوي هنر آزاد انقالبي آندره برتون و لئو تروتسكي

1938

سهيل هاديان دهكردي: ترجمه

Page 2: Towards a Free Revolutionary Art

برتون يك ماموريت فرهنگي را از دولت فرانسه 1938در سال اين سفر فرصت مالقات با . قبول كرد و عازم مكزيك شد

او و بقيه سورئاليست ها به . تروتسكي را براي او فراهم مي كردصورت مخفيانه توسط يك كرجي بازرگاني از پاتزكارو به شهر

ديگو ريورا و فريدا كالو نيز در ميان . ارونگاريكارو رفتند. بازديدكنندگان انجمن مخفي هنرمندان و روشنفكران بودند

برتون و تروتسكي به صورت مشترك مانيفستي را در ضديت با به سوي هنر آزاد «ومت استالين با نام هنر فرمايشي حك

بود، » آزادي تمام و كمال هنر«نوشتند كه هدف آن » انقالبيمساله اي كه به صورت فزاينده اي داشت به مشكل بزرگ آن

گرچه در نوشته شدن اين مانيفست به . زمان تبديل مي شددست تروتسكي و برتون شكي نيست اما بنابر برخي مستندات

.ن توسط برتون و ريورا امضا شده بوددر آن زما

Page 3: Towards a Free Revolutionary Art

ي هنر آزاد انقالبي به سوفستيمان

وندال ها، با . بدون اغراق مي توانيم بگوييم كه تا به حال مدنيت تا اين اندازه جدي تهديد نشده استاما . ر كردندابزارهايي وحشيانه و به احتمال زياد بي اثر، فرهنگ عهد عتيق را در گوشه اي از اروپا لكه دا

امروز ما شاهد تمدن جهان هستيم كه در سرنوشت تاريخي خود متحد شده و زير فشار نيروهاي ما به هيچ وجه تنها به جنگ . به هم مي پيچد- مجهز به تمام زرادخانه تكنولوژي مدرن-استبدادي

هنر و دانش ، موقعيت»صلح«حتي در زمان . جهاني اي كه به زودي رخ خواهد داد فكر نمي كنيم .مطلقا غير قابل تحمل شده است

تا جايي كه اين از فرديت سرچشمه مي گيرد، تا جايي كه اين استعدادهاي سوبژكتيو را به صحنه مي آورد تا باعث غني سازي ابژكتيو فرهنگ شود ، هرگونه كشفي چه فيلسوفانه، چه جامعه شناسانه، علمي

- كم و بيش ناخودآگاه–ي آيند، كه مي توان آن را ظهور يا هنري به نظر محصول يك شانس نفيس م) كه جهان موجود را تفسير مي كند(چنين آفرينش هايي چه از نقطه نظر دانش عمومي . ضرورت ناميد

كه براي بهتر كردن جهان نياز به آناليز دقيق قانون هايي دارد كه آن را (چه از ديدگاه دانش انقالبي به ويژه ما نمي توانيم نسبت به وضعيت هاي عقالني اي . انند ناديده گرفته شوندنمي تو) اداره مي كنند

كه كنش هاي خالقانه طي آنها رخ مي دهند بي تفاوت باشيم، همينطور نمي بايست اصرار بورزيم تا .تمام توجه را معطوف به قوانين منحصر به فردي كنيم كه حاكم آفرينش خردمندانه هستند

ما بايد هر چه بيشتر تخريب هاي گسترده موقعيت هايي را كه طي آنها آفرينش در جهان معاصر اتفاقي كه پيامد آن تنزل آشكار فزاينده نه تنها اثر هنري بلكه . خردمندانه ممكن است، تشخيص بدهيم

رژيم هيتلر، حاال كه آلمان را از شر هنرمنداني كه آثارشان نشانگر كمي . است» هنري«به ويژه هويت آنهايي را هم كه راضي شدند تا دست بود، خالص كرده است، -هر چند سطحي–لسوزي براي آزادي د

بر – سيستم كه وظيفه شان تكريم يعني آنهايي. استحاله كرده است،بزنند به تحسين نوكران رژيمجايي اگر گزارشات را باور كنيم، در اتحاد جماهير شوروي، . ت اس-اساس بدترين مكالمات هنري ممكن

در حال رسيدن به اوج خود است نيز اوضاع به (Thermidorian reaction) 1كه واكنش ترميدوري .همين منوال است

. نمي شناسيم» نه فاشيسم، نه كمونيسم«: الزم به ذكر نيست كه ما خودمان را با شعار رايج و مد شدهساني است كه به باقي مانده هاي تكيه كالمي كه مناسب مزاج آدم هاي هرزه، محافظه كار، ترسو و ك

هنر راستين چيزي نيست كه قالب هاي پيش آماده را به . چنگ مي زنند» دموكراتيك«ژنده گذشته گونه هاي مختلف نشان دهد، بلكه بر بيان نيازهاي باطني انسان و نوع بشر در زمان خودش تاكيد مي

تنها . ينكه آرمانش نوسازي بنيادي جامعه باشدهنر راستين نه از انقالبي بودن عاجز است نه از ا. كندكاري كه بايد انجام دهد اين است كه آفرينش خردمندانه را از زنجيرهايي كه آن را اسير كرده اند آزاد

Page 4: Towards a Free Revolutionary Art

سازد، و اجازه بدهد تمام نوع بشر خود را تا درجه اي باال ببرد كه در گذشته تنها نابغه هاي ايزوله شده ما تشخيص مي دهيم كه فقط يك انقالب اجتماعي مي تواند راه را . را داشتندامكان دستيابي به آن

اگر ما، در هر حال، تمام همبستگي خود را با بروكراسيِ در كنترل . براي يك فرهنگ جديد باز كنداتحاد جماهير رد مي كنيم، دقيقا به خاطر اين است كه از نظر ما، اين نه تنها نمايشگر كمونيسم نيست

. نماينده خطرناك ترين و خيانت كار ترين دشمن اش استبلكهرژيم توتاليتار اتحاد جماهير شوروي كه مشغول كار بر روي تشكيالت به اصطالح فرهنگي اي است كه در ساير كشورها تحت كنترل خود دارد، دشمنيِ مبهم و عميقي را نسبت به هر گونه ارزش هاي

با قيافه بدلي روشنفكران و - ابهامي از جنس خون و كثافت. استمعنوي در همه جاي دنيا حاكم كرده كه در آن مرداني خود را غرق كردند كه نوكرمĤبي را توسط دروغ گفتن براي باج گرفتن و -هنرمندان

هنر رسمي استالينيسم توسط تالش . توسط تقليل بزه كاري به يك مبدا لذت، تبديل به پيشه كردندردن يك چهره مناسب بر روي حرفه مزدورمĤبانه شان با خودنمايي بي سابقه در هاي آنها براي غالب ك .تاريخ بازتاب مي كند

خنثي سازي اي كه –تناقضي كه اين خنثي سازي ننگين سرچشمه هاي هنر به جهان هنر القا مي كند اني محكوميتي بايد ب-حتي ملت هايي را هم كه تا به حال به آن تن نداده بودند اسير خود كرده است

ضديت نويسندگان و هنرمندان يكي از نيروهايي است كه مي تواند به . كنش گر و مصالحه ناپذير باشدطور موثر در بي اعتبار ساختن و براندازي رژيم هاي نابود كننده حق پرولتاريا براي آرزو كردن جهاني

. ساز باشدبهتر و در عين حال هر گونه احساس اصالت و حتي وقار بشري ، كاراين انقالب دريافته است كه نقش هنرمند در يك جامعه . انقالب كمونيستي واهمه اي از هنر ندارد

سرمايه داري رو به انحطاط توسط برخورد بين شخص و شرايط مختلف اجتماعي كه بر ضد او هستند . الب تبديل مي كنداو را به يك متحد ذاتي انق آگاهي هنرمند از اين واقعيت صرف ،. تعيين مي شود

اين روند تعالي كه در اينجا به وقوع مي پيوندد، طبق نظر روانشناسان، تالش مي كند كه موازنه شكسته اين ترميم در راستاي برتري . كامل و عوامل خارجي اي كه نمي پذيرد را ترميم كندي»اگو«شده بين

آشنا و ،كه براي تمام افراد- » نفس«حركت مي كند و تمام نيروهاي جهان درون و » ايده آل نفس«نياز به . بر ضد واقعيت غير قابل تحمل موجود رهبري مي كند را-مدام در حال رشد و توسعه هستند

بعيت كند تا اين جريان همراه ترهايي كه روان شخص احساس مي كند فقط بايد مسير ذاتي خودش را .نياز به رهايي بشر: اين ضرورت اساسيشود با

. است انديشه اي را كه ماركس جوان در مورد وظيفه نويسندگان نگاشته بود به خاطر بياوريمبهتربايد به صورت طبيعي پول بگيرد تا زندگي كند و بنويسد، ولي او نبايد در هيچ «از نظر وي » نويسنده«

عنوان سرمايه نويسنده به هيچ وجه نبايد به كارش به . صورتي زندگي كند و بنويسد تا توليد پول كندكار وي به خودي خود هدف است و آنقدر از نظر مالي در ديدگاه شخص نويسنده و ديگران . بنگرد

شرط اول آزادي . ناچيز است كه حتي اگر الزم باشد نويسنده وجود خود را قرباني وجود اثرش مي كند براي به كار بردن بر و اين گفته بيش از هميشه مناسب» .جرايد، عدم تجاري بودن اين فعاليت است

ضد كساني است كه مي خواهند كنش روشنفكرانه را در مسيري كه در نهايت با خود اين كنش بيگانه

Page 5: Towards a Free Revolutionary Art

. زمينه هايي از هنر را تجويز كنند» منافع ملت«است رهبري كنند و در پوشش دروغين به اصطالح انتخاب آزادانه ميان اين زمينه ها و عدم وجود هر گونه محدوديتي در راستاي كند و كاوهاي يك

در قلمرو . هنرمند ثروتي است كه وي مي تواند به عنوان حق غير قابل انكار خود آنها را طلب كندهد تحت قيد و آفرينش هنري، تخيل بايد از تمامي ضرورت ها بگريزد و به هيچ بهانه اي نبايد اجازه بد

پاسخ ما براي كساني كه ما را نصيحت مي كنند، چه براي حال چه براي آينده، تا . بندي قرار بگيردقبول كنيم كه هنر بايد تن به انضباطي دهد كه از نظر ما اساساٌ در تضاد با طبيعت آن است، امتناعي

.آزادي تمام و كمال هنر: ده استو تكرار مي كنيم كه هدف قاطع ما پشتيباني از اين قاع. قاطع است حتي زماني كه در پوشش - ما به طور حتم حق ملت انقالبي را براي دفاع از خودش در برابر بورژوازي

اما ميان اين نيروهاي اجباري و زودگذر دفاع از . به رسميت مي شناسيم-دانش يا هنر مزين شده باشدچنانچه براي . رينش خردمندانه شكافي عظيم وجود داردخود انقالبي و تظاهر به واگذاري امور به آف

توسعه بهتر نيروهاي توليد مادي، انقالب بايد يك رژيم سوسياليست با هسته مركزي هدايت تشكيل دهد، براي توسعه آفرينش خردمندانه الزم است كه از ابتدا يك رژيم آنارشيست در رابطه با آزادي

فقط بر ! امري، نه تلقيني و نه كوچكترين اثري از دستوري از مافوقنه اولياي . شخصي بنا نهاده شودمبناي همكاري هاي دوستانه و بدون هر گونه محدوديتي از بيرون، محققان و هنرمندان مي توانند

.وظايف خود را انجام دهند كه در اينصورت بيش از هر زماني در تاريخ تاثير گذار خواهند بود باشد كه در دفاع از آزادي عقيده ما هيچ قصدي بر توجيه كردن القيدي از هم اكنون بايد روشن

ي نيست كه عموما در اختيار اهداف به شدت »ناب«سياسي نداريم و هدف ما احياي هنر به اصطالح خير، انديشه ما در مورد نقش هنر واالتر از آن است كه آن را به . ناپاك محافظه كاري عمل مي كند

ما معتقديم كه وظيفه واالي هنر در عصر ما شركت فعاالنه و . جامعه تقليل دهيمتاثيري بر تقديراما هنرمند تا زماني كه به صورت باطني با لذات اجتماعي آزادي . آگاهانه در آماده سازي انقالب است

باشد همراه نشود، تا زماني كه با تمام وجود مفهوم و شور آزادي را احساس نكند و تا زماني كه قادر نآزادانه براي بخشيدن دنياي درون شخصي خود به هنرش تالش كند، نمي تواند به ستيز براي آزادي

.خدمت كنددر دوره فعليِ تقالهاي كاپيتاليسم به سوي مرگ كه هم دموكراتيك و هم فاشيست مĤبانه است،

او تمام راه . ت مي يابدهنرمند خود را تهديد شده به از دست دادن حق خود براي زندگي و ادامه فعاليو به طور طبيعي، . هاي برقراري ارتباط را توسط مخروبه هاي سقوط كاپيتاليستي مسدود شده مي بيند

اما اگر . به سوي تشكيالت استالينيستي مي گرود كه حاكي از امكان فرار كردن وي از انزوايش است. نمي تواند در اين تشكيالت باقي بماندهنرمند مي خواهد از تضعيف روحيه تمام و كمال اجتناب كند

به خاطر عدم امكان رساندن پيام خودش و نوكرمĤبي خفت آوري كه اين تشكيالت از او در قبال مزيت او بايد بداند كه جايگاهش جاي ديگري است، نه در ميان كساني كه . هاي مادي مشخصي انتظار دارند

ند، بلكه ميان كساني كه با وفاداري استوار خود گواه به هدف انقالب و همچنين به بشريت خيانت كرداين انقالب هستند، در ميان كساني كه به همين خاطر در تنهايي به سر مي برند و نمي توانند انقالب را

.به باروري و در عين حال تمامي انواع استعداد بشريت را به آزادي بيان برسانند

Page 6: Towards a Free Revolutionary Art

ركي است كه باعث اتحاد دوباره همه نويسندگان و هنرمندان هدف اين فراخوان، پيدا كردن دغدغه مشتانقالبي شود، تا بتوانند به خوبي به انقالب توسط هنرشان خدمت كنند و بتوانند از آزادي همان هنرشان

ما معتقديم كه اكثر گرايشات مختلف هنرمندانه، فيلسوفانه و . در مقابل ربايندگان انقالب دفاع كنندماركسيست ها در اين برهه از زمان مي توانند . وضوع به دغدغه مشتركي مي رسندسياسي در اين م

دست در دست آنارشيست ها پيشروي كنند، در صورتيكه هر دو جناح قاطعانه منكر سرشت استبدادي .خفقان باري باشند كه استالين و مزدورش گارسيا اليور نمايندگي مي كنند

ران تن از متفكران و هنرمندان در سرتاسر جهان در حالي كه ما به خوبي آگاهيم كه امروزه هزاصدها . صدايشان توسط سر و صداي هم سرايان دروغ پرداز سازماني خفه شده است، قرنطينه شده اند

مجله كوچك محلي سعي مي كنند نيروهاي جوان را دور و بر خود جمع كنند اما نه به دنبال منافع هر گونه گرايش مترقي در هنر توسط فاشيسم به . جديد هستندمادي كه در جستجوي طريقت هاي

هنر مستقل . مي خوانند» فاشيست«استالينيست ها هر مخلوق آزادي را . نابود شده است» فساد«عنوان بايد حق وجود خودش را علنا . انقالبي هم اكنون بايد نيروهايش را در ستيز با جور استبدادي جمع كند

حادي از نيروها هدف فدراسيون بين المللي هنر مستقل انقالبي است كه ما معتقديم چنين ات. اظهار كند .هم اكنون زمان شكل گيري آن است

ما در هر صورت بر تمام ايده هايي كه در اين مانيفست گنجانده ايم، تاكيد مي كنيم و به شخصه تصور و مدافعان هنر، كه به طور حتم ما به تك تك دوستان . مي كنيم اين تنها قدم اول راه جديد است

ما . ضرورت اين فراخوان را درك مي كنند توصيه مي كنيم كه صدايشان را به گوش بقيه برسانندهمچنين تمام نشريات چپي را كه آماده همكاري در ساختن اين فدراسيون بين المللي و رسيدگي

زماني كه يك پيمان بين المللي .كردن به وظايفش و شيوه هاي عملكردي اش هستند، فرا مي خوانيممقدماتي توسط نشريات و مكاتبات تاسيس شود، ما در مقياسي متوسط به تشكيالت محلي و همايش

و قدم آخر آماده ساختن يك همايش بين المللي خواهد بود كه به صورت . هاي ملي خواهيم پرداخت .ادرسمي تاسيس فدراسيون بين المللي را مورد توجه قرار خواهد د

:اهداف ما

. براي انقالب، استقالل هنر !انقالب، براي رهايي كامل هنر

Page 7: Towards a Free Revolutionary Art

:پانويس مترجمبه معني برهه اي از انقالب است كه قدرت از دست » ترميدور«از لحاظ تاريخ دانان حركت هاي انقالبي، واژه . 1

ك رژيم به نسبت آرام و محافظه كار جايگزين مي فرماندهي اصلي انقالب خارج مي شود و رژيم راديكال انقالبي توسط يلئون . گاهي اين تغيير به معناي برگشت فضاي سياسي و شبيه شدن آن به دوران پيش از انقالب مي باشد. شود

، به قدرت رسيدن استالين و بوروكراسي پسا انقالبي كه همراه او »انقالبي كه به آن خيانت شد«تروتسكي در كتاب خود .قالب شد را ترميدور شوروي مي خواندوارد ان

ريشه واژه اش به معناي داغ است و ماه دوم فصل تابستان . ترميدور ماه يازدهم تقويم جمهوري خواهي فرانسه مي باشد . آگوست ادامه مي يابد18 يا 17 جوالي شروع مي شود و تا 20 يا 19مي باشد كه از

، شورشي در انقالب فرانسه 1794 جوالي 27 يا همان Thermidor Year II 9واكنش ترميدوري كه منسوب است به بر ضد گسترش سلطنت جوخه ترور بود كه توسط حكم كميته امنيت اجتماعي بر اعدام رابسپير، سنت جاست و تعدادي

بدين گونه رايدكال ترين مرحله انقالب فرانسه رقم خورد. ديگر از رهبران ترور به راه افتاد

مجله الكترونيكي زغالhttp://zoghalmag.com